How To Use Your English Words More Fluently

all right I think we're coming as usual  let me know where you're from if you have  

بسیار خوب، فکر می کنم طبق معمول می آییم اگر سؤالی دارید به من اطلاع دهید اهل کجا هستید

any questions I will be taking a look  at those as I go through today's video  

هر سؤالی دارید  من به آنها نگاه خواهم کرد در حالی که ویدیوی امروز را مرور می کنم

uh and doing my best to answer those  let's see if we have come on YouTube  

اوه و تمام تلاش خود را برای پاسخ دادن به آنها انجام می دهم ببینیم آیا داریم بیا YouTube

I think somebody's here all right let's  see it should be loading in one second

من فکر می‌کنم یک نفر اینجاست، بیایید ببینیم باید در یک ثانیه بارگیری شود

and here we go all right I think we're  working now okay I am Drew Badger the  

و خوب پیش می‌رویم.

founder of englishanyone.com and the English  fluency guide and today as usual we're going  

بنیانگذار englishanyone.com و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی و امروز طبق معمول قرار است

to be talking about how to speak more  confidently and fluently but without  

در مورد چگونگی صحبت کردن با اعتماد به نفس بیشتر و روان صحبت کنیم، اما بدون

learning a bunch of new vocabulary uh  I want to begin today make sure the  

یادگیری یک سری واژگان جدید، اوه، می‌خواهم از امروز شروع کنم و مطمئن شوم که

camera is straight I think this should  be working all right let me know oh no

دوربین مستقیم است. من فکر می‌کنم این باید درست کار کند، به من اطلاع دهید، آه،

nice to see everybody there good morning to  everybody Ro nice to see you there too and you  

خوشحالم که همه را آنجا می‌بینم صبح بخیر به همه، خوشحالم که شما را هم آنجا و شما را می‌بینم.

hi good morning me and you nice to see you there  good morning T Moses I'm a big fan glad to hear it  

سلام صبح بخیر من و شما خوشحالم که شما را آنجا می بینم صبح بخیر تی موسی من از شنیدن آن خوشحالم

Sak hello from your basement uh oh I don't think  so I don't have a basement all right uh but if you  

سلام از زیرزمین شما اوه اوه فکر نمی کنم پس من زیرزمین ندارم خیلی خوب است اما اگر شما

find one let me know that would be nice ni to know  if I had a a basement and Abdu says uh hello nice  

یکی را پیدا کردید به من اطلاع دهید که خیلی خوب است اگر من یک زیرزمین داشتم و عبدو می‌گوید اوه سلام خوشحالم

to see you well nice to see everybody out there  I want to begin today with a quick story and uh I  

از دیدن شما خوشحالم که همه را آنجا می‌بینم. می‌خواهم امروز را با کمی شروع کنم. داستان و اوه،

thought this was just I I don't think I've shared  this story on the channel before I think I maybe  

فکر می‌کردم این فقط بود، فکر نمی‌کنم قبلاً این داستان را در کانال به اشتراک گذاشته باشم، فکر می‌کنم شاید

thought to mention it but uh let me tell it to you  today because I was just thinking about this uh is  

فکر کنم به آن اشاره کنم، اما اجازه دهید امروز آن را به شما بگویم، زیرا من فقط به این فکر می‌کردم، آیا

it real time yes this is happening right now look  at that I'm responding to your comment in real  

همین است. در زمان واقعی بله این در حال حاضر اتفاق می‌افتد، ببینید که من به نظر شما در زمان واقعی پاسخ می‌دهم،

time uh but if you're watching this later  obviously it's a recorded video and lo nice  

اما اگر بعداً آن را تماشا می‌کنید، واضح است که این یک ویدیو ضبط شده است و خوب است

or L uh I think I'm pronouncing that correctly I  think that doesn't that mean light if I'm correct  

یا ل اوه، فکر می‌کنم درست تلفظ می‌کنم، فکر می‌کنم اگر درست می‌گویم، این به معنای روشن نیست.

from Colombia nice to see you there all right  uh so here's this quick story this happened uh  

از کلمبیا خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، خوب، پس این داستان سریع است که این اتفاق افتاده است.

I don't know like a month ago but I was out with  a Japanese friend of mine and we were going to uh  

ماه پیش اما من با دوست ژاپنی‌ام بیرون رفته بودم و

just some local bar restaurants after after his  work um and we went to a couple different places  

بعد از کارش می‌رفتیم به چند رستوران محلی می‌رفتیم و به چند مکان مختلف رفتیم

and we both noticed something very interesting we  went to two different places in particular that  

و هر دو متوجه شدیم چیز بسیار جالبی به دو مکان مختلف رفتیم به ویژه که

this was very obvious uh and this was how good the  uh like the bartender was at speaking uh and and  

این خیلی واضح بود آه و این خیلی خوب بود مثل متصدی بار در صحبت کردن آه و و

again this is in Japan so we are speaking Japanese  this is just local places here in Nagasaki uh so  

دوباره این در ژاپن است، بنابراین ما داریم ژاپنی صحبت می کنیم اینجا فقط مکان های محلی است. ناکازاکی اوه پس

we weren't speaking English and this was not  about like language learning this is Japanese  

ما انگلیسی صحبت نمی‌کردیم و این مربوط به یادگیری زبان نیست، این ژاپنی است

people using Japanese well uh and for the context  of a bar if you think about like usually Japanese  

مردم ژاپنی را به خوبی استفاده می‌کنند اوه و برای زمینه یک نوار، اگر فکر می‌کنید مانند معمولاً ژاپنی‌ها هستند

bars a a good bartender especially if the if  the customers are trying to speak the bartender  

یک ساقی خوب است، مخصوصاً اگر مشتریان بخواهند صحبت کنند، متصدی بار

will actually talk with you and and try to have a  good conversation about things uh and so we were  

واقعاً با شما صحبت می کند و سعی می کند یک مکالمه خوب در مورد چیزهایی داشته باشد، و بنابراین

we were sitting there we went to this first place  and this guy uh it was just a guy running a a bar  

ما آنجا نشسته بودیم، به این مکان اول رفتیم و این مرد این فقط یک مرد بود که یک بار را

by himself he has lots of interesting bottles  of alcohol from all over the world and we were  

به تنهایی اداره می‌کرد. او بطری‌های جالب الکل زیادی از سراسر جهان دارد و ما

really interested just like oh you know we we  thought we were going to learn some interesting  

واقعاً علاقه‌مند بودیم، درست مثل اوه می‌دانی که فکر می‌کردیم می‌رویم. برای یادگیری

lessons he actually made us some really uh good  drinks we were pleased with the drinks but he  

درس‌های جالب، او در واقع نوشیدنی‌های بسیار خوبی برای ما درست کرد، ما از نوشیدنی‌ها راضی بودیم، اما

didn't speak very well and when I say he didn't  speak very well he didn't he didn't like engage  

او خیلی خوب صحبت نمی‌کرد و وقتی می‌گویم خیلی خوب صحبت نمی‌کرد، دوست نداشت با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

with us we were trying to ask him questions like  we asked wow you have a lot of alcohol over here  

ما سعی می‌کردیم از او سؤالاتی بپرسیم، مثلاً از او پرسیدیم وای تو اینجا مقدار زیادی الکل داری

what is your favorite and just said like I like  all of them and even if that's true it's probably  

مورد علاقه شما چیست و فقط گفتیم که من همه آنها را دوست دارم و حتی اگر درست باشد احتمالاً

not but even if it is true it's much better as the  bartender to to think of some kind of story he's  

نه اما حتی اگر درست است خیلی بهتر است که ساقی به داستانی فکر کند که

got basically all these bottles around him it's  hard to give a like a demonstration of this cuz  

اساساً همه این بطری ها را در اطراف خود دارد.

I'm just standing here in this room with nothing  going on uh but imagine yourself it's kind of a  

اما خودتان را تصور کنید که به نوعی

like an old bar lots of old bottles even things  from you know 50 years ago or older than that it  

مانند یک میله قدیمی است.

looks like almost he found a like a sunken pirate  ship and found a bunch of bottles of alcohol that  

یک کشتی غرق‌شده دزدان دریایی پیدا کرد و یک دسته بطری الکل پیدا کرد که

were down at the bottom of the ocean and he  brought them back up into his bar and so he  

در ته اقیانوس بود و آنها را به بار خود آورد و بنابراین

had all these interesting bottles he had some new  you know regular alcohol you know beer whatever  

همه این بطری‌های جالب را داشت، او مقداری الکل جدید داشت. آبجو را هر چه باشد می‌دانید

also but it was just a really interesting looking  bar so the bar looked really nice and he had lots  

همچنین، فقط یک نوار بسیار جالب به نظر می‌رسید، بنابراین نوار بسیار زیبا به نظر می‌رسید و او فرصت‌های زیادی داشت

of opportunity to engage us in a conversation and  probably that kind of story would have led to more  

که ما را درگیر مکالمه کند و احتمالاً چنین داستانی منجر به این می‌شد. برای

sales so we went in there we had a drink we stayed  for a little bit but uh he you know we we just we  

فروش بیشتر   بنابراین ما وارد آنجا شدیم، یک نوشیدنی خوردیم، کمی ماندیم، اما او می‌دانی که ما فقط

didn't like we like the atmosphere but it was it  was just a little bit sad we were trying to talk  

ما   از جو خوشمان نیامد، اما این فقط کمی غم انگیز بود که سعی می‌کردیم صحبت کنیم

with the guy cuz we we like to talk uh but we got  uh not much back from this guy now after that we  

با آن مرد چون ما دوست داریم حرف بزنیم، اما خیلی از این پسر عقب نشینی نکردیم، بعد از آن

went to a different place that was a little bit uh  up the street and this place was I don't I don't I  

به جای دیگری رفتیم که کمی بالاتر از خیابان بود و این مکان من بودم. فکر نمی‌کنم

thought I thought it was supposed to be women kind  of dressed up like like medical you know like a  

فکر می‌کنم باید خانم‌هایی باشند که مثل یک

doctor or something like that but it but they said  it was a a pajama bar even though they weren't  

پزشک یا چیزی شبیه به آن لباس می‌پوشند، اما آن‌ها گفتند که این یک لباس خواب است، حتی اگر

really it didn't really look like pajamas um but  so we we went there and uh at this bar there were  

واقعاً اینطور نبودند. واقعاً شبیه لباس خواب نبود، اما ما به آنجا رفتیم و در این بار،

a few different girls behind the bar so the first  place we went to uh that it was just one guy in  

چند دختر مختلف پشت بار بودند، بنابراین اولین جایی که رفتیم، این بود که یک پسر در

in the bar by himself and this place it was a few  different girls behind the bar uh and this girl  

در بار به تنهایی و در این مکان، چند دختر مختلف پشت بار بودند و این دختر

had a few board games just like regular kid you  know games that you could play like a board game  

چند بازی رومیزی داشت درست مثل بچه‌های معمولی، شما بازی‌هایی را می‌شناسید که می‌توانید مانند یک بازی رومیزی انجام دهید

a physical game uh on the shelf behind her uh and  she didn't really have much alcohol actually she  

یک بازی فیزیکی روی میز قفسه پشت سرش، اوه و او واقعاً الکل زیادی نمی‌نوشید، در واقع

just had just like some beer and other little  things and it was a pretty small menu so the  

فقط مقداری آبجو و چیزهای کوچک دیگر می‌خورد و منوی بسیار کوچکی بود، بنابراین

first bar we went to had a much wider selection  of alcohol and second place had a actually very  

اولین باری که به آن رفتیم، یک منوی بسیار وسیع‌تر داشت. انتخاب الکل و رتبه دوم در واقع

narrow selection of alcohol uh but even though she  also had a very just you know it was about maybe  

انتخاب بسیار محدودی از الکل داشت، اوه، اما با وجود اینکه او هم کاملاً درست داشت، می‌دانید که شاید

five games that she had like Jenga and you know  other things like that that you could physically  

پنج بازی بود که او مانند Jenga داشت و شما می‌دانید چیزهای دیگری مانند آن که می‌توانید به صورت فیزیکی

do something with uh and these are great for  having conversations or just having something  

کاری انجام دهید. با اوه و اینها برای مکالمه یا فقط داشتن

to do so we played this game where uh I can I  can try to describe it for you maybe you might  

کاری عالی هستند، بنابراین ما این بازی را انجام دادیم که اوه من می‌توانم سعی کنم آن را برای شما توصیف کنم، شاید

know what this is but it's basically a he hexagon  shaped thing I'm not going to draw a whole bunch  

بدانید این چیست اما این اساساً چیزی به شکل شش ضلعی است، من نمی‌خواهم یک دسته کامل

of these hexagons in here but imagine these are  hexagons all in here so a hexagon is a six-sided  

از این شش ضلعی‌ها را در اینجا بکشم، اما تصور کنید این شش ضلعی‌ها در اینجا هستند، بنابراین یک شش ضلعی شش ضلعی است.

shape 1 2 3 4 5 6 a hexagon hex h e x hexagon so a  hexagon uh and it had all of these little hexagons  

بنابراین یک شش ضلعی آه و همه این شش ضلعی های کوچک را

in it and they are supposed to be pieces of ice  and you take a small hammer and hit the uh hit  

در خود داشت و قرار است آنها باشند تکه‌های یخ و یک چکش کوچک برمی‌دارید و ضربه می‌زنید

the little try to knock the pieces out and if you  uh if you knock all of them down then you lose so  

سعی کنید تکه‌ها را از بین ببرید و اگر اگر همه آن‌ها را زمین بزنید، شکست می‌خورید، بنابراین

the point of the game is to is to try to not lose  you want to you know maybe poke one of these it's  

هدف بازی این است که سعی کنید نباختید. می‌خواهی بدانی شاید یکی از این‌ها را فشار دهی،

kind of like a little table and you try to poke  the uh little pieces of ice there and then try  

مثل یک میز کوچک است و سعی می‌کنی تکه‌های کوچک یخ را در آنجا بکوبی و سپس سعی کنی

not to knock the whole thing down and so we had  a lot of fun playing this game and of course we  

همه چیز را خراب نکنی. و بنابراین ما از انجام این بازی بسیار لذت بردیم و البته

were spending money while we were playing and so  she you know she had again it was just like a few  

در حین بازی پول خرج می کردیم و بنابراین می دانید که او دوباره داشت، درست مثل چند

games that she had um and a few different kinds  of alcohol but we enjoyed that experience much  

بازی بود که او ام و چند نوع مختلف الکل مصرف می کرد، اما ما از آن تجربه خیلی بیشتر لذت بردم

more because we're getting to sit and talk and you  know she's telling us things and we're playing the  

زیرا داریم می‌نشینیم و حرف می‌زنیم و شما می‌دانید که او چیزهایی به ما می‌گوید و ما داریم بازی را انجام می‌دهیم

game um and the the kind of bigger picture about  this for the uh kind of like the lesson today uh  

و یک تصویر بزرگتر درباره این موضوع درس امروز

is that you might have more resources like more  vocabulary but the people who actually know how to  

این است که شما ممکن است منابع بیشتری مانند دایره لغات بیشتری داشته باشید، اما افرادی که در واقع می‌دانند چگونه از

use those resources well are the people who speak  well and usually have better interactions with  

آن منابع به خوبی استفاده کنند، افرادی هستند که خوب صحبت می‌کنند و معمولاً تعاملات بهتری با

people so even though this one guy had lots of  you know bottles of things he could have told some  

افراد دارند، بنابراین حتی اگر این مرد تعداد زیادی داشته باشد. از بطری‌های چیزهایی می‌دانید که او می‌توانست

interesting stories about like wow I found this  bottle when I went to Africa and did something  

داستان‌های جالبی درباره آن‌ها بگوید، مثلاً وای من این بطری را وقتی به آفریقا رفتم و کاری انجام دادم پیدا کردم   از

I climbed up a mountain or something you know  whatever if it's true or not I have no idea uh  

کوهی بالا رفتم یا چیزی که تو می‌دانم، اگر درست باشد یا نه، من هیچ ایده‌ای ندارم،

but it makes an interesting story and then he can  say would you like to try some and then of course  

اما داستان جالبی می‌سازد و سپس می‌تواند بگوید آیا می‌خواهی کمی امتحان کنی، و مطمئناً،

we're like well we got to try the mysterious  alcohol from Africa or whatever you know something  

ما خوب هستیم که الکل اسرارآمیز آفریقا یا هر چیز دیگری را امتحان کنیم. چیزی

like that uh and so that that could have been his  like his thing but he didn't do that I don't know  

شبیه به آن می‌دانست، اوه و به‌طوری که می‌توانست مانند کار او باشد، اما او این کار را نکرد، نمی‌دانم

why he didn't do that he was maybe just kind of  shy again the drink he made for us was good uh we  

چرا این کار را نکرد، شاید دوباره از نوشیدن خجالتی بود او برای ما خوب بود، اوه ما از

did enjoy that but we didn't feel like spending  more time in that place but the second place we  

آن لذت بردیم، اما نمی‌خواستیم زمان بیشتری را در آن مکان بگذرانیم، اما در مکان دوم

had a lot of fun and you know we're just talking  with this girl and I think we played I don't know  

خیلی لذت بردیم و می‌دانی که ما فقط با این دختر صحبت می‌کنیم و فکر می‌کنم بازی کردیم. نمی‌دانم

like four or five rounds of this game and she beat  us every time I think I lost maybe the most out of  

مثل چهار یا پنج راند از این بازی و او ما را شکست می‌دهد هر بار که فکر می‌کنم شاید بیشتر از

all of us but uh it was a lot of fun and anyway  she had again a smaller selection of alcohol a  

همه ما باختم، اما خیلی سرگرم‌کننده بود و به هر حال او دوباره انتخاب کوچک‌تری داشت. الکل

smaller selection of things to do but even with  just one game she was able to change the rules  

انتخاب کوچک‌تری از کارها برای انجام دادن است، اما حتی با یک بازی او می‌توانست قوانین را

a little bit or she was like let's try it this  way now or that way she was able to take this one  

کمی تغییر دهد یا می‌خواست بیایید آن را به این صورت امتحان کنیم یا حالا می‌توانست این یک چیز را انجام دهد

thing and make an interesting evening I think  we were there for maybe an hour and a half or  

و یک چیز جالب بسازد. عصر فکر می‌کنم شاید یک ساعت و نیم یا

something like that anyway uh the moral the lesson  of the story here is that people are constantly  

چیزی شبیه به آن آنجا بودیم، درس اخلاقی داستان اینجا این است که مردم دائماً

thinking I have to get more or I to know more  but if you can understand what I'm saying right  

فکر می‌کنند باید بیشتر به دست بیاورم یا بیشتر بدانم. اما اگر بتوانید آنچه را که من می گویم به درستی درک کنید

now you already have enough to speak fluently the  difference is how well do you know that vocabulary  

اکنون به اندازه کافی برای صحبت روان دارید، تفاوت این است که چقدر این واژگان را می شناسید

so lots of people are trying to learn more  but they still don't feel very confident about  

بنابراین بسیاری از افراد در تلاش برای یادگیری بیشتر هستند اما هنوز در مورد صحبت کردن و صحبت کردن اعتماد به نفس زیادی ندارند.

speaking and that's because you don't become  more confident by knowing more you become more  

این به این دلیل است که با دانستن بیشتر اعتماد به نفس نمی‌کنید،

confident by actually knowing that vocabulary  really well so I thought I would give you a  

با دانستن این واژگان واقعاً اعتماد به‌نفس‌تر می‌شوید، بنابراین فکر کردم چند مورد به شما بدهم.

few examples of this uh just understanding this  idea of making connections knowing the vocabulary  

نمونه‌هایی از این، فقط با درک این ایده ایجاد ارتباط با دانستن واژگان

better that way you can actually use it more  confidently and fluently but let me check the uh  

بهتر می‌توانید با اطمینان بیشتر و روان‌تر از آن استفاده کنید، اما اجازه دهید چت را بررسی کنم و

chat make sure people are still with us if anybody  has any questions let me know if I didn't uh  

مطمئن شوم اگر کسی سؤالی دارد، به من اطلاع دهید اگر من به

Miss anybody all right uh ananas says hello from  Manas Moses go go go let okay I answered that one  

کسی دلتنگ نشدم خیلی خب اوه اناناس از ماناس سلام می‌گوید موسی برو برو بذار باشه من جواب دادم یکی

already C says hi again and T says good morning  see again what is the difference between nail  

قبلاً C سلام می‌کنه دوباره و T می‌گوید صبح بخیر، دوباره ببینید تفاوت بین میخ

and a spike m if you're talking about like like a  nail is in a uh like this this kind of nail like  

و میخ چیست.

the like nail for hammering uh typically a nail  is going to be smaller than a spike and a spike is  

کوچکتر بودن از یک سنبله و یک سنبله است

often uh has a more of like a shape like this and  this this is one of those like tiny differences  

اغلب شکلی شبیه به این دارد و این یکی از مواردی است مانند تفاوت‌های کوچک

between things that it's not really important  but generally a spike uh is going to be larger  

بین چیزهایی که اینطور نیست واقعاً مهم است، اما معمولاً یک سنبله بزرگ‌تر خواهد بود

so it's usually like a bigger a bigger thing like  rather than a a nail which is smaller uh and a  

بنابراین معمولاً مانند یک میخ بزرگ‌تر است، یک چیز بزرگ‌تر مانند نه یک میخ که کوچک‌تر است و یک

nail is typically like a thin thing with a fat top  on it and a spike is going to be larger like that  

میخ معمولاً مانند یک چیز نازک است که رویه آن چاق است و میخ در حال حرکت است. بزرگتر بودن مثل آن

uh but again like yeah it's PE like people and and  typically like a spike it depends on the context  

اوه، اما دوباره مثل اینکه بله، مانند مردم PE است و معمولاً مانند یک سنبله، به زمینه   آن بستگی دارد،

of it like if we're if we're talking about like  here's a like a gate a gate to get into a house  

مثلاً اگر ما در مورد آن صحبت می کنیم مانند یک دروازه است، یک دروازه برای ورود به خانه

it might have you know some like things on the  top we would call these spikes on the top we  

ممکن است شما چیزهای مشابهی را در بالا بدانید که به این میخ های روی بالا می گوییم که

wouldn't call that a nail so part of it is a  size part of it is a slight difference in the  

آن را میخ نمی نامیم. بخشی از آن یک اندازه است بخشی از آن یک تفاوت جزئی در

shape that's an interesting question but yes you  will notice little things like that as natives  

شکل است که سؤال جالبی است، اما بله، شما متوجه چیزهای کوچکی از این قبیل خواهید شد زیرا بومیان   از

are using it but if you call this little thing a  spike you know if it's like a small thing you're  

آن استفاده می کنند، اما اگر این چیز کوچک را صدا کنید یک سنبله که می‌دانید اگر مانند چیز کوچکی است که

using for hammering uh wood together then natives  might think that's a little bit weird uh let's  

برای چکش زدن چوب از آن استفاده می‌کنید، بومی‌ها ممکن است فکر کنند کمی عجیب است،

see and let's see Anonymous a Japanese and  American guy walking to a bar yes yes uh and  

بیایید ببینیم یک پسر ژاپنی و آمریکایی ناشناس که به سمت یک میله راه می‌رود بله بله و

Steven 6 says hello I'm from Taiwan nice to  see you there Neils Anette M Anette back in  

استیون 6 می گوید سلام، من اهل تایوان هستم، خوشحالم که شما را در آنجا می بینم، نیلز آنت ام آنت، به

Wisconson there and just random Channel how can  you improve your English vocabulary well that's  

ویسکانسون بازگشته است. فقط به صورت تصادفی کانال چگونه  می‌توانید دایره لغات انگلیسی خود را به خوبی بهبود بخشید، این همان

what we're talking about in this video there're  basically two things you can do the first one  

چیزی است که در این ویدیو درباره آن صحبت می‌کنیم، اساساً دو کار وجود دارد که می‌توانید انجام دهید، اولین مورد

is to learn more vocabulary which I don't really  recommend it's nice if you know that vocabulary  

یادگیری لغات بیشتر است که من واقعاً توصیه نمی‌کنم اگر بدانید خوب است آن واژگان

but we're going to talk about the other one which  is to actually know that vocabulary better so many  

اما ما در مورد دیگری صحبت خواهیم کرد که  این است که واقعاً آن واژگان را بهتر بشناسیم به طوری که بسیاری از

English Learners they know a lot of words and they  have a basically I guess you'd call it a like a  

زبان آموزان انگلیسی کلمات زیادی را می دانند و دارند. اساساً حدس می‌زنم شما آن را مانند این می‌خوانید. من مثل این

I'm like forgetting my English over here a passive  vocabulary so they understand those words when  

هستم که انگلیسی‌ام را در اینجا فراموش کنم واژگان غیرفعال را فراموش کنم، بنابراین وقتی آن کلمات را

they hear them but they can't recall them well  and use them fluently so they continue to learn  

می‌شنوند آن‌ها را می‌فهمند اما نمی‌توانند به خوبی آن‌ها را به خاطر بیاورند و به طور روان از آنها استفاده کنند تا به یادگیری ادامه دهند.

more words and grow this passive vocabulary but  but don't really feel like they're becoming more  

کلمات بیشتری را افزایش دهید و این واژگان غیرفعال را افزایش دهید، اما واقعاً احساس نکنید که آنها در حال مسلط تر شدن هستند

fluent and it's because they they don't really uh  learn that vocabulary better so uh it's actually  

و به این دلیل است که آنها واقعاً این را یاد نمی گیرند. واژگان بهتر است بنابراین در واقع

it's interesting you mention this idea of a spike  like when you're learning vocabulary you want to  

جالب است   جالب است که این ایده یک سنبله را ذکر کنید مثلاً وقتی در حال یادگیری واژگان هستید می‌خواهید

push that Spike deeper and deeper into your head  and so if you imagine uh like here's a I'm I can't  

آن سنبله را عمیق‌تر و عمیق‌تر در ذهن خود فشار دهید و بنابراین اگر تصور می‌کنید آه مثل اینجاست که من نمی‌توانم

even draw a person over here this is supposed to  be it's like an alien I don't know with the weird  

حتی یک نفر را به اینجا بکشید، این قرار است مانند یک بیگانه باشد که من نمی شناسم با بینی عجیب و غریب

nose or something that's supposed to be a person  here these are that's I guess a lip or something  

یا چیزی که قرار است یک فرد باشد اینجا اینها هستند که حدس می‌زنم یک لب یا چیزی  ،

but if you think about learning vocabulary here's  our uh Spike when we put something into our brain  

اما اگر به یادگیری واژگان فکر می‌کنید، وقتی چیزی را در مغز خود قرار می‌دهیم،

most people put the vocabulary only in a little  bit so they they learn something but they don't  

بیشتر مردم واژگان را فقط در مقدار کمی قرار می‌دهند تا چیزی یاد بگیرند، اما آنها

really feel confident there's still some kind of  doubt about it so they don't they don't really  

واقعاً مطمئن نباشید که هنوز نوعی شک در مورد آن وجود دارد، بنابراین آنها واقعاً

think about it much more and so when people are  learning vocabulary they do this they think okay  

بیشتر به آن فکر نمی کنند و بنابراین وقتی مردم آیا واژگان یاد می‌گیرند، آنها این کار را انجام می‌دهند، فکر می‌کنند خوب است

I kind of understand that let me move to the next  word and try to learn what I'm recommending is you  

من به نوعی درک می‌کنم که اجازه دهید به کلمه بعدی بروم و سعی کنم آنچه را که توصیه می‌کنم یاد بگیرم، این است که شما

actually keep putting more pressure on the spike  to push it further into your head all right so  

در واقع فشار بیشتری روی سنبله وارد می‌کنید تا آن را بیشتر در ذهن خود فشار دهید.

as you push it further and further down I mean  it should be looking like this where now that  

همانطور که آن را بیشتر و بیشتر به سمت پایین فشار می دهید، منظورم این است که باید اینگونه به نظر برسد که اکنون

that vocabulary is buried very deeply into your  head and so that way you will remember it you  

این واژگان بسیار عمیق در ذهن شما دفن شده است و به این ترتیب شما آن را به خاطر خواهید آورد.

will feel confident using it because you have  no doubt about the word and then you will speak  

با استفاده از آن احساس اعتماد به نفس داشته باشید زیرا در مورد کلمه شکی ندارید و سپس روان صحبت خواهید کرد

fluently all right so you don't have to think  about learning lots of words but you should be  

بنابراین لازم نیست به یادگیری لغات زیاد فکر کنید، اما باید

learning this vocab ulary well this is one of  the most important lessons I discovered about  

این لغت را به خوبی یاد بگیرید این یکی از مهمترین درس هاست.

language learning when I was first getting fluent  in Japanese and the reason I was struggling is  

زمانی که برای اولین بار به زبان ژاپنی مسلط شدم، درباره یادگیری زبان پی بردم و دلیل مشکلم این بود که

because I was trying to learn lots of vocabulary  rather than really understand that vocabulary very  

سعی می‌کردم واژگان زیادی یاد بگیرم به جای اینکه واقعاً آن را بفهمم. واژگان بسیار

well so I'm telling you now in this video instead  of trying to add more vocabulary just think about  

خوب   بنابراین من اکنون در این ویدیو به شما می گویم به جای تلاش برای افزودن واژگان بیشتر، فقط به

the vocabulary you already know try to learn it  better understand it better make more connections  

واژگانی که از قبل می شناسید فکر کنید سعی کنید آن را یاد بگیرید بهتر آن را درک کنید، ارتباط بیشتری

between those different words you already know  and you will speak better I guarantee it all  

بین آن کلمات مختلفی که قبلاً می دانید ایجاد کنید و صحبت خواهید کرد. بهتر است من همه چیز را تضمین می کنم

all right uh good question though about nails and  spikes sometimes I get just like an odd you know  

خیلی خوب، سؤال خوبی است، هرچند در مورد ناخن ها و میخ ها گاهی اوقات من دقیقاً مانند یک سؤال عجیب و غریب

question about a random topic here let's see uh  Marcel says Ho again uh from Chile alcohol isn't  

در مورد یک موضوع تصادفی در اینجا می شوم، بگذارید ببینیم اوه مارسل می‌گوید هو، اوه، از شیلی، الکل

good for you old man yes well I I don't I try not  to drink too much but you know I I actually rarely  

برای تو خوب نیست پیرمرد، بله، من سعی نمی‌کنم زیاد الکل ننوشم، اما می‌دانی که من واقعاً به ندرت

I don't really really drink so much nowadays but  Carla says can you give me an idea on what is  

این روزها واقعاً آنقدر زیاد الکل نمی‌نوشم، اما کارلا می‌گوید می‌توانم شما به من ایده می‌دهید که

the best routine to improve my English uh routine  routine is more I don't know I would I would more  

بهترین روال برای بهبود انگلیسی من چیست؟

recommend you pick a specific topic whatever  you're interested in and learn a lot about  

هر چیزی که به آن علاقه دارید را موضوع کنید و در مورد

that thing I talked in my previous video about  improving your fluency with reading and I show you  

آن چیزهای زیادی بیاموزید   چیزی که در ویدیوی قبلی خود در مورد بهبود تسلط شما با خواندن صحبت کردم و به شما نشان می‌دهم

how to really go deep into a book so I recommend  you watch that previous video um I forget the name  

چگونه واقعاً به یک کتاب عمیق بروید بنابراین توصیه می‌کنم ویدیو قبلی را تماشا کنید. نام

of it it's but it's talking about like developing  fluency with reading or something like that you'll  

آن این است، اما در مورد آن صحبت می‌شود، مانند توسعه تسلط با خواندن یا چیزی شبیه به آن،

see me holding up uh some books in the thumbnail  for that video um but the general idea is that  

من را خواهید دید که چند کتاب در تصویر کوچک برای آن در دست گرفته‌ام امم ویدیو، اما ایده کلی این است که

like this hitting this Spike into your head more  and more most people they don't actually take more  

مانند این، این سنبله در سر شما بیشتر می‌شود و بیشتر مردم، در واقع

time to learn the vocabulary to really destroy all  of the doubt that they have about that vocabulary  

وقت بیشتری برای یادگیری واژگان نمی‌گذارند تا واقعاً همه تردیدهایی را که در مورد آن واژگان دارند از بین ببرند

so you become fluent by knowing the vocabulary  better not just by learning more words okay so  

بنابراین شما مسلط شوید. با دانستن واژگان بهتر  نه فقط با یادگیری لغات بیشتر، خوب است، بنابراین

the point is like instead of instead of thinking  about like how can I learn more how you want  

نکته این است که به جای فکر کردن به این موضوع چگونه می توانم بیشتر یاد بگیرم چگونه می خواهید

to understand better that's the goal hopefully  that makes sense I'm actually working on a new  

برای درک بهتر این هدف است. امیدوارم منطقی باشد. من در واقع دارم روی یک راهنما جدید کار می کنم

a new guide like an updated guide to fluency that  explains all of this because I have I explain all  

یک راهنمای جدید مانند یک راهنمای به روز شده برای تسلط که همه اینها را توضیح می دهد زیرا من همه

these things in different videos and I want to  make sure uh everybody gets this idea all right  

این موارد را در ویدیوهای مختلف توضیح داده ام و می خواهم مطمئن شوم که همه این را دریافت می کنند خیلی خوب

uh let's see and I think let's see siir says I'm  good at casual conversation but when in a critical  

اوه، بیایید ببینیم و من فکر می‌کنم بیایید ببینیم، آقا می‌گوید من در مکالمه‌های معمولی خوب هستم، اما وقتی در یک

situation such as an interview I can't speak  fluently what should I do well that it sounds  

موقعیت بحرانی مانند مصاحبه هستم، نمی‌توانم صحبت کنم. چه کاری باید به طور روان انجام دهم که

more like nervousness and and maybe the best thing  for something like an interview is actually to  

بیشتر شبیه عصبی بودن به نظر می رسد و شاید بهترین چیز برای چیزی مانند مصاحبه این است که در واقع با

prepare for that by maybe watching other people  uh do interviews or learning more about what you  

تماشای مصاحبه های دیگران یا یادگیری بیشتر در مورد آنچه شما

would say so often we have it's it's really  a psychology thing a psychological thing that  

می گویید، آماده شدن برای آن است. این واقعاً یک چیز روان‌شناسی است، یک اتفاق روان‌شناختی    که

happens so you are creating that nervousness  in your head there's nothing really different  

اتفاق می‌افتد، بنابراین شما آن عصبی بودن  را در سر خود ایجاد می‌کنید، هیچ تفاوتی

about speaking with one person or speaking with  another it's like when you're playing a a sports  

در مورد صحبت کردن با یک نفر یا صحبت کردن وجود ندارد. با یکی دیگر، مثل زمانی است که یک

game like a basketball game the first point is  really really easy but when you think it's like  

بازی ورزشی مانند بازی بسکتبال انجام می‌دهید، اولین امتیاز واقعاً آسان است، اما وقتی فکر می‌کنید مانند

the last point of the game everybody thinks it's  like very psychologically different but you're  

آخرین نقطه بازی است، همه فکر می‌کنند که از نظر روانی بسیار متفاوت است، اما شما از نظر

physically doing the same thing so you have to  learn more uh to control that but it's easier  

فیزیکی همین کار را انجام می‌دهید. بنابراین باید بیشتر یاد بگیرید تا آن را کنترل کنید، اما

with uh preparation uh let's see Moos say yes we  are here Louis says hello from auab Boa I don't  

با آماده‌سازی آسان‌تر است، بیایید ببینیم موس می‌گوید بله، اینجا هستیم، لوئیس سلام می‌گوید از auab Boa نمی‌دانم

know where that is but hello and welcome I think  we can use the story about a bottle of wine from  

کجاست، اما سلام و خوش آمدید، فکر می‌کنم ما می‌توانیم از داستانی در مورد یک بطری شراب از

Africa you had shared yes I think like so I just  made that up I have no idea but like if you're  

آفریقا که به اشتراک گذاشته بودید استفاده کنیم، بله، فکر می‌کنم، بنابراین من فقط آن را ساختم. به

especially if you're working at a bar if it's  your own thing usually it's because you like the  

خصوص اگر در یک بار کار می‌کنید، اگر کار خودتان باشد، معمولاً به این دلیل است که الکل را دوست دارید

alcohol and or you know something about it or you  like the story or you know some interesting thing  

و یا چیزی در مورد آن می‌دانید یا داستان را دوست دارید یا چیزهای جالبی می‌دانید.

like that um and sharing those stories that's  the interesting thing that that customers would  

که اوم و اشتراک‌گذاری آن داستان‌ها، چیز جالبی است که مشتریان

probably care about because you can go to many  different places and get different alcohol but  

احتمالاً به آن اهمیت می‌دهند، زیرا می‌توانید به مکان‌های مختلف بروید و مشروبات الکلی متفاوتی مصرف کنید، اما

if you go to a place and they tell you a really  good story you're probably going to go back so  

اگر به مکانی بروید و آن‌ها داستان واقعاً خوبی برای شما تعریف کنند، احتمالاً می‌روید. به عقب برگرد تا

you will distinguish yourself uh as a as a barkeep  or a bartender uh you know doing providing that  

خودت را به عنوان یک باردار یا ساقی متمایز کنی که می‌دانی این

kind of service because again like you can get  alcohol anywhere that's why even like the second  

نوع خدمات را انجام می‌دهی، زیرا دوباره مثل اینکه می‌توانی الکل را در هر جایی دریافت کنی، به همین دلیل است که حتی دومین

place we went to there are lots of girls working  at bars and they've got you know like beer and a  

جایی که رفتیم، دختران زیادی در بارها کار می‌کنند و آنها شما را مانند آبجو و

couple of other things like that so there's no  real difference there the point of difference  

چند چیز دیگر می‌دانند، بنابراین هیچ تفاوت واقعی در آنجا وجود ندارد.

was this girl was good at you know creating an  experience that was memorable and different and  

تجربه‌ای که به یاد ماندنی و متفاوت بود و

she was able to do a lot with very little okay so  instead of she didn't have like a th000 games she  

او می‌توانست کارهای زیادی را با خیلی کم انجام دهد، بنابراین به جای اینکه مانند هزار بازی نداشته باشد،

had five games a few different kinds of alcohol  and you know we had a nice evening because of  

پنج بازی با چند نوع مختلف داشت. الکل و می‌دانی که شب خوبی داشتیم به خاطر

that uh let's see sakita says how can I practice  pronunciation I can read write listen and think  

که اوه، بیایید ببینیم ساکیتا می‌گوید چگونه می‌توانم تلفظ را تمرین کنم، می‌توانم بخوانم بنویسم گوش بدهم و فکر کنم

in English but when I speak my pronunciation  is very poor it is very difficult when I try  

به انگلیسی، اما وقتی صحبت می‌کنم، تلفظ من بسیار ضعیف است، وقتی سعی می‌کنم

to do it alone uh you should just get Frederick  click on the link in the description below this  

این کار را انجام دهم بسیار دشوار است. به تنهایی اوه شما فقط باید فردریک را دریافت کنید روی پیوند در توضیحات زیر این   ویدیو کلیک کنید

video uh and that will give you a way to practice  and improve your pronunciation by yourself so the  

و این راهی برای تمرین و بهبود تلفظ به شما می دهد بنابراین

way you understand pronunciation is uh learning  the different sounds of English and what words  

روشی که شما تلفظ را درک می‌کنید، یادگیری صداهای مختلف انگلیسی و کلمات

or what letters make those sounds and when you  understand how that works you will know exactly  

یا حروفی است که آن صداها را ایجاد می‌کنند و وقتی متوجه شدید که چگونه این کار را انجام می‌دهند، دقیقاً می‌دانید که

how to pronounce uh basically anything so click  on the link in the description below this video  

چگونه تلفظ uh را اساساً هر چیزی را تلفظ کنید، بنابراین روی پیوند در توضیحات کلیک کنید. در زیر این ویدیو

to get that app uh aara says hi Drew long time no  see I've missed your live video in a whole month  

برای دریافت آن برنامه، اوه آرا می‌گوید سلام درو خیلی وقت است که نه ببینید من ویدیوی زنده شما را در یک ماه کامل از دست داده‌ام

but I've been watching all these videos when I  made my Donuts you're making donuts over there I  

اما همه این ویدیوها را وقتی تماشا می‌کردم من دونات‌هایم را درست کردم شما در آنجا دونات درست می‌کنید من

really appreciate you for all good lessons well  glad to hear if you know other people who would  

واقعاً از شما برای همه درس‌های خوب تشکر می‌کنم. خوشحال می‌شوم اگر افراد دیگری را می‌شناسید که

appreciate then click the like button and share  the video abdol says uh the difference you'd say  

قدردان آن‌ها هستند   سپس روی دکمه لایک کلیک کنید و به اشتراک بگذارید ویدیویی که عبدالله می‌گوید آه تفاوت شما را می‌گویید

the difference uh between I understand a lot of  words for example and I understand what do you  

تفاوت بین من مثلاً خیلی از کلمات را می‌فهمم و می‌فهمم که درباره چه چیزی

talking about but when I can't speak take time to  take time I can't control my conversation I think  

صحبت می‌کنید، اما وقتی نمی‌توانم صحبت کنم زمان می‌برد و نمی‌توانم مکالمه‌ام را کنترل کنم، فکر می‌کنم

I feel confused all right I I think I understand  what you're saying you're saying you understand uh  

احساس می‌کنم گیج شدم خیلی خوب فکر می کنم متوجه می شوم که شما چه می گویید که می گویید متوجه می شوید اوه

but you have trouble speaking yes let me know  if that's um if that's your issue but most of  

اما در صحبت کردن مشکل دارید بله به من اطلاع دهید اگر مشکل شما این است اگر این مشکل شماست، اما اکثر

my videos talk about this and the the basic IDE  is that you just don't know the vocabulary well  

ویدیوهای من در مورد این صحبت می کنند و IDE اصلی این است شما فقط واژگان را به

enough that's why you have lots of mistakes in  your writing so it's easier to understand people  

اندازه کافی نمی‌دانید، به همین دلیل است که اشتباهات زیادی در نوشتن خود دارید، بنابراین

when other people are speaking that's the easy  part the more difficult part is when you have  

وقتی دیگران در حال صحبت کردن هستند، درک افراد آسان‌تر است. بخش آسان، بخش سخت‌تر زمانی است که

to do something when you have to put words  together uh and and try to make connections  

باید کاری انجام دهید، وقتی باید کلمات را کنار هم بچینید و سعی کنید ارتباطاتی را ایجاد کنید

that allow you to speak fluently so that's what  we're talking about in this video but I I would  

که به شما امکان می‌دهد روان صحبت کنید، بنابراین این همان چیزی است که در این ویدیو درباره آن صحبت می‌کنیم، اما من به

recommend you just watch like any any of my recent  video my live ones and you'll get the uh the the  

شما توصیه می‌کنم. فقط مانند هر ویدیوی اخیر من، ویدیوهای زنده من را تماشا کنید و

general advice about how to do that uh so yes  so listening and speaking are different things  

توصیه های کلی درباره نحوه انجام این کار را دریافت خواهید کرد، پس بله، بنابراین گوش دادن و صحبت کردن چیزهای متفاوتی هستند

yes uh let's see said bro and that's interesting  so you say you use the word bro and then there's  

بله، بیایید ببینیم برادر گفت و این جالب است بنابراین شما می گویید که از کلمه برادر استفاده می کنید و سپس   در

actually say bro after that that's interesting  Michelle says hello from Brazil look at that  

واقع بگویید برادر بعد از آن جالب است میشل از برزیل سلام می گوید به آن نگاه کنید

with the green and yellow Hearts Richard is back  my issu is that I have a lot of vocabulary in my  

با قلب های سبز و زرد ریچارد برگشت مشکل من این است که دارم واژگان زیادی در

head but when I speak to a person I Stumble  a bit how can I overcome it again that's what  

ذهنم است، اما وقتی با کسی صحبت می‌کنم، کمی تلو تلو می‌خورم چگونه می‌توانم دوباره بر آن غلبه کنم، این چیزی است که

we'll be talking about in this video but the  basic idea is that you just don't know that  

ما خواهیم بود در این ویدیو در مورد آن صحبت می کنیم، اما ایده اصلی این است که شما آن

vocabulary well enough so you we've taken these  little spikes these vocabulary spikes put them  

واژگان را به اندازه کافی نمی دانید، بنابراین ما این خوشه های کوچک را انتخاب کرده ایم، این سنبله های واژگان آنها را

slightly into your head but it's not very well  in there so you don't really remember you don't  

کمی در ذهن شما قرار می دهند، اما خیلی خوب نیست بنابراین شما نمی دانید واقعاً به یاد داشته باشید که

really feel confident using it and then that's  why you're going to stumble in conversations so  

با استفاده از آن اعتماد به نفس ندارید و به همین دلیل است که در مکالمات دچار لغزش خواهید شد، بنابراین

you should really focus on knowing the vocabulary  better and that just means eliminating any doubt  

باید واقعاً روی دانستن آن تمرکز کنید. واژگان بهتر است و این فقط به این معنی است که شک و تردیدی را

that you have about that uh sylvana says nice  uh let's see hi teacher thank you for the class  

که در مورد آن دارید از بین ببرید اوه سیلوانا می‌گوید خوب اوه بیایید ببینیم استاد متشکرم برای کلاس

it's my pleasure far hi from hello from carala  and Marcel says I understand all when you're  

خوشحالم که دور از سلام از کارالا و مارسل می‌گوید وقتی دارید صحبت می‌کنید همه چیز را می‌فهمم

talking but when I need to speak I usually feel  confused yes so you everybody should be noticing a  

اما وقتی من باید صحبت کنم.

theme in these comments I can understand but I  have trouble speaking and again this this is the  

و دوباره این

this is the issue right here so if you if you know  vocabulary a little bit but you don't remember it  

موضوع است   این موضوع دقیقاً در اینجاست، بنابراین اگر شما واژگان را کمی می‌دانید اما آن را به خاطر نمی‌آورید

or you don't feel very confident about it it  means you haven't really push that vocabulary  

یا نسبت به آن خیلی مطمئن نیستید به این معنی است که واقعاً آن واژگان را

deep enough into your brain so I recommend you  spend more time doing that all right let me see if  

به عمق وارد نکرده‌اید. به اندازه کافی وارد مغزتان می‌شوید، بنابراین توصیه می‌کنم زمان بیشتری را برای انجام این کار صرف کنید، اجازه دهید ببینم آیا

I go through these pretty quickly here Faron says  100% culinary crafts uh I speak so rushed you mean  

این‌ها را خیلی سریع در اینجا طی می‌کنم، فارون می‌گوید: 100% صنایع دستی آشپزی اوه من صحبت می‌کنم خیلی عجله کردی یعنی

rushed or I Rush maybe when you speak uh so that's  why I made more mistakes how could I talk without  

عجله کردم یا من عجله دارم شاید وقتی حرف می‌زنی آه، به همین دلیل است که اشتباهات بیشتری مرتکب شدم چطور می‌توانم بدون

rushing in English with calm well just slow down I  don't know what what better what better advice to  

عجله به زبان انگلیسی با آرامش صحبت کنم، خوب فقط سرعت را کم کن، نمی‌دانم چه بهتر، چه بهتر که توصیه بهتری

give you it's just more you know take a breath  and and wait relax you don't don't need to be  

بیشتر می‌دانی نفس بکش و صبر کن، آرام باش، نیازی نیست به

moving so quickly uh do you provide private  lessons no I do not uh two reasons for that  

این سرعت حرکت کنی، آیا درس‌های خصوصی ارائه می‌دهی، نه، دو دلیل برای

the first is it would be way too expensive for  people uh second reason is that it's not really  

اولین مورد این است که برای مردم خیلی گران است و دلیل دوم این است که واقعاً

advisable I don't really recommend people take  private lessons private lessons are good for  

توصیه نمی‌شود. من واقعاً به مردم توصیه نمی‌کنم در درس‌های خصوصی درس‌های خصوصی را بگذرانند.

understanding the language but you really need  lots of examples of natives different natives a  

یک

wide variety this is what I call naturally varied  review so the practice you get for learning it  

تنوع گسترده، این همان چیزی است که من آن را مروری به طور طبیعی متنوع می‌نامم، بنابراین تمرینی که برای یادگیری آن انجام می‌دهید   باید

has to mirror the way people really speak in the  real world so even if you have a like a personal  

منعکس کننده روشی باشد که مردم واقعاً در دنیای واقعی صحبت می‌کنند، بنابراین حتی اگر چیزی شبیه به

teacher that person can help you understand some  things just like I'm helping you understand things  

معلم شخصی   آن شخص می‌تواند به شما کمک کند بعضی چیزها را بفهمید، درست مثل اینکه من در اینجا به شما کمک می‌کنم چیزها را بفهمید

here but I'm not you notice I'm speaking with a  clear voice voice it's easier to understand what  

اما من متوجه نمی‌شوم که با صدای واضح صحبت می‌کنم، درک آنچه می‌گویم راحت‌تر است،

I'm saying uh but it's different from how lots  of people speak and that's why people say well I  

اما با چقدر افراد صحبت می کنند و به همین دلیل است که مردم می گویند خوب من

I wish everybody spoke like I do but again I can  I I'm I'm I'm kind of the first step and that's  

کاش همه مثل من صحبت می کردند اما دوباره می توانم

why influent for Life what we do is we take  you through this series of steps that helps  

تأثیرگذار برای لایف کاری که ما انجام می‌دهیم این است که شما را از طریق این مجموعه مراحل عبور می‌دهیم که به

you understand not just me so one clear person  but a wide range of different native speakers  

شما کمک می‌کند نه تنها من را درک کنید، بلکه یک فرد واضح بلکه طیف گسترده‌ای از افراد بومی مختلف را درک کنید

and some of them have clear accents some of them  do not some of them speak quickly some of them do  

و برخی از آنها لهجه‌های واضحی دارند، برخی از آنها لهجه واضحی دارند. به سرعت برخی از آنها این کار را

not and so again like the the idea of having like  a a teacher is just one small part of that and  

نمی کنند و بنابراین دوباره مانند ایده داشتن یک معلم فقط بخش کوچکی از آن است و به

this is why lots of people do take private lessons  and they pay a lot of money for those uh but still  

همین دلیل است که بسیاری از افراد دروس خصوصی می گذرانند و پول زیادی برای آن می پردازند. اما هنوز   در

have trouble understanding lots of natives in real  situations so you don't need to speak to become  

درک بسیاری از افراد بومی در موقعیت‌های واقعی مشکل دارید، بنابراین برای مسلط شدن نیازی به صحبت کردن ندارید،

fluent but you do need to get lots of examples  it's all of that input that helps you understand  

اما باید مثال‌های زیادی به دست آورید این همه ورودی است که به شما کمک می‌کند

the vocabulary better all right so that's why I  don't offer private lessons so if you're if you'd  

واژگان را بهتر درک کنید، بنابراین به همین دلیل است که نمی‌دانم. درس‌های خصوصی ارائه دهید، بنابراین اگر دوست دارید

like to learn with me just get fluent for life  it's even better than private lessons because  

با من یاد بگیرید، فقط تا آخر عمر مسلط باشید، حتی بهتر از درس‌های خصوصی است، زیرا

it would give you the same training it it would  be the same thing I'm giving you in person uh but  

این همان آموزش را به شما می‌دهد، همان چیزی است که من شخصاً به شما می‌دهم، اما به

it also gives you all of these other people that  you're learning with and so it's the whole system  

همه افراد دیگری که با آن‌ها یاد می‌گیرید، می‌دهد و بنابراین، این کل سیستم است که

uh to achieve fluency as quickly as You' like  all right uh Julian says Hi teacher and people  

به سرعت به تسلط دست پیدا کنید. همانطور که دوست دارید خیلی خب اوه جولیان می‌گوید سلام معلم و مردم

here greetings from manales Colombia I'm pretty  happy practicing English here glad to hear Amron  

اینجا درود از مانالس کلمبیا من بسیار خوشحالم که اینجا انگلیسی را تمرین می‌کنم خوشحالم که می‌شنوم Amron

says hello sair says it is hard to change my is  it very hard to change my pronunciation I watch  

می‌گوید سلام سائر می‌گوید تغییر تلفظ من سخت است، تغییر تلفظ خیلی سخت است، من

American movies and series but I speak like the  way of my country's people uh get Frederick it  

فیلم‌ها و سریال‌های آمریکایی را تماشا می‌کنم، اما من طوری صحبت می‌کنم که به روش مردم کشورم صحبت می‌کنم.

will show you exactly what specific pronunciation  maybe some certain sounds or letters or something  

you might have particular trouble with but  there're probably some things that you can  

ممکن است مشکل خاصی با آنها داشته باشید، اما احتمالاً چیزهایی وجود دارد که می‌توانید

pronounce uh like a person from the United States  so if you'd like to if you'd like to sound more  

آنها را مانند فردی از ایالات متحده تلفظ کنید، بنابراین اگر مایلید شما دوست دارید بیشتر به نظر برسید   این

native that's how you do it you have to focus on  the individual sounds learn all those and then  

کار را انجام می‌دهید، باید روی صداهای فردی تمرکز کنید که همه آن‌ها را یاد می‌گیرند و سپس

start connecting the sounds of things together to  see how natives are actually doing it but this is  

شروع به اتصال صداهای چیزها به یکدیگر کنید تا ببینید که بومی‌ها واقعاً چگونه این کار را انجام می‌دهند، اما اینگونه است که

how natives learn pronunciation and it says uh is  improving accent should be a target for people who  

بومی‌ها تلفظ و آن را یاد می‌گیرند. می‌گوید بهبود لهجه باید هدف افرادی باشد که به‌خوبی

speaks English as a second language um well like  it depends on what your accent is and if it's  

انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم صحبت می‌کنند.

important to you to do that your accent uh is less  important than just pronouncing things correctly  

لهجه‌تان اهمیت کمتری نسبت به تلفظ صحیح چیزها دارد،

so I might I might speak I don't know let's say I  speak Spanish and I sound like I like I'm not you  

بنابراین ممکن است صحبت کنم، نمی‌دانم، فرض کنید من اسپانیایی صحبت می‌کنم و به نظر می‌رسد که انگار من نیستم، شما

know native Spanish speaker or whatever but I can  pronounce things pretty well and uh my vocabulary  

اسپانیایی زبان مادری یا هر چیز دیگری را بلد هستید، اما من می‌توانم چیزها را خیلی خوب تلفظ کنم و دایره لغات من

is good and my grammar is good those things are  more important than just having a particular  

خوب است و گرامر من خوب است، این چیزها مهم‌تر از داشتن یک

accent so each person is going to sound a little  bit different uh so like my my pronunciation my  

لهجه خاص هستند، بنابراین هر فرد کمی به نظر می‌رسد. کمی متفاوت است، بنابراین مانند تلفظ من،

accent would be different even from my my own  family so they they're going to sound a little  

لهجه من حتی با خانواده خودم متفاوت خواهد بود، بنابراین آنها

bit different from me so it depends if your if  your speech is really difficult to understand then  

کمی متفاوت از من به نظر می رسند، بنابراین بستگی به این دارد که آیا درک گفتار شما واقعاً دشوار است یا نه،

then yeah that's something you should you should  focus on but uh but it it just depends on on what  

پس بله، این چیزی که باید روی آن تمرکز کنید، اما این بستگی به این دارد که به چه چیزی

you need I would focus more because I'm seeing  errors in your writing I would focus more on  

نیاز دارید، من بیشتر تمرکز می‌کنم زیرا اشتباهاتی را در نوشته‌های شما می‌بینم، بیشتر روی آن تمرکز می‌کنم.

just understanding the language better uh and it  said I I got that one already Elizabeth hello from  

زبان را بهتر می فهمیدم و می گفت من قبلاً آن را دریافت کرده ام الیزابت سلام از

Argentina Islam I want you to explain something  strange that happened to me I want you to explain  

آرژانتین اسلام می خواهم یک چیز عجیب را توضیح دهید که برای من اتفاق افتاده است می خواهم

something strange that happened to me since I was  a kid watching American movies and some education  

یک چیز عجیبی را توضیح دهید که از زمانی که بچه بودم و فیلم های آمریکایی تماشا می کردم برای من اتفاق افتاده است.

programs and I never studied English before  and now I'm 24 years old and I am able to  

برنامه‌های آموزشی   و من قبلاً هرگز انگلیسی مطالعه نکرده‌ام و اکنون 24 سال سن دارم و می‌توانم

speak fluently and understand grammar but I've  have not studied it uh is that is it a feeling  

روان صحبت کنم و گرامر را درک کنم، اما آن را مطالعه نکرده‌ام آه این احساسی است

that I know right from wrong yeah so basically uh  you you understand even though you don't realize  

که من درست را از اشتباه می‌شناسم، بله، بنابراین اساساً شما می‌فهمید، اگرچه متوجه نمی‌شوید،

it but this is the way everybody gets fluent in  in any language so what's happening is that you  

اما این راهی است که همه به هر زبانی مسلط می‌شوند، بنابراین اتفاقی که می‌افتد این است که شما

don't become fluent by speaking you become fluent  by destroying the doubt you have about a language  

تبدیل نمی‌شوید. مسلط با صحبت کردن، شما با از بین بردن شک و تردیدی که در مورد یک زبان دارید، مسلط می شوید

and it just it's just another way of saying as you  understand it better if I hear a hundred different  

و این فقط یک راه دیگر برای گفتن است، زیرا اگر صدها را بشنوم بهتر می فهمید.

examples of something I'm probably going to feel  very confident about saying it and not because I  

نمونه‌های مختلف   چیزی که من احتمالاً از گفتن آن احساس  بسیار مطمئن خواهم بود و نه به این دلیل که

studied a rule but just because I destroyed the  doubt and so it might come from many examples or  

یک قانون را مطالعه کرده‌ام، بلکه فقط به این دلیل که شک را از بین برده‌ام و بنابراین ممکن است از مثال‌های زیادی باشد یا

it might come from a few really good examples  that are uh helping me understand something  

ممکن است از چند مثال واقعاً خوب باشد. اوه به من کمک می‌کند چیزی را به

the right way but yes like if from a young age  you're watching American movies and TV shows or  

درستی بفهمم   اما بله، مثلاً اگر از سنین جوانی در حال تماشای فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی آمریکایی یا

whatever you will learn the language just like a  native speaker would and that's again giving you  

هر چیز دیگری هستید، زبان را دقیقاً مانند یک زبان مادری یاد می‌گیرید. این دوباره به شما

that sense for what's correct uh and so that's  how you would be uh getting fluent and this and  

این حس را می‌دهد که چه چیزی درست است، اوه، و به این ترتیب، می‌توانید مسلط شوید و این و

this is again the same thing I tell people now so  you don't need to speak in order to do this but  

این دوباره همان چیزی است که اکنون به مردم می‌گویم، بنابراین برای انجام این کار نیازی به صحبت کردن ندارید، اما

you do need to get lots of that input the input  is the most important part and making sure that  

نیاز دارید برای دریافت مقدار زیادی از این ورودی، ورودی مهم‌ترین بخش است و اطمینان از اینکه

input actually destroys the doubts you have about  speaking so if you destroy the doubt then you will  

ورودی واقعاً تردیدهایی را که در مورد صحبت کردن دارید از بین می‌برد، بنابراین اگر شک را از بین ببرید،

become a more confident speaker guarantee it's  the same way it happens for everybody it's it's in  

تبدیل به یک گوینده مطمئن‌تر تضمین می‌کند که به همان شکلی است که برای همه اتفاق می‌افتد، این به

your native language and really learning learning  to do anything we had a uh like a fluent for life  

زبان مادری شماست و واقعاً یاد می‌گیریم انجام هر کاری را انجام دهیم.

member recently just mailed me uh or like mailed  us uh was just saying like wow like I really uh  

مثل اینکه من واقعاً اوه

I really agree with with what you're talking  about is the same thing that happened to me  

من واقعاً با آنچه شما صحبت می کنید موافق هستم همان چیزی است که برای من اتفاق افتاد

as as he was learning other languages learning  to do other things um and so like the idea of  

وقتی او در حال یادگیری زبان های دیگر بود برای انجام کارهای دیگری مانند ایده

destroying doubt uh it again that that can just  come from watching TV shows or whatever RF says  

از بین بردن شک و تردید دوباره که می تواند فقط از تماشای برنامه های تلویزیونی یا هر چیزی که RF می گوید نشأت بگیرد

Drew long time no see sair says I'm watching  this live so can you tell the overview of your  

درو مدت هاست که سایر می گوید من دارم این را به صورت زنده تماشا می کنم، بنابراین می توانید نمای کلی خود را بگویید.

previous video about reading just go go watch that  next I talk about that at the beginning but it's  

ویدیوی قبلی در مورد خواندن فقط برو برو تماشا کن بعدی در ابتدا در مورد آن صحبت می‌کنم، اما

it's basically just talking about how to improve  fluency with reading it's about getting input the  

اساساً در مورد چگونگی بهبود تسلط با خواندن صحبت می‌شود. به

right way but from books rather than TV shows or  whatever thanks for your lessons I've learned a  

روش درست وارد کنید، اما از کتاب‌ها به جای برنامه‌های تلویزیونی یا هر چیز دیگری که از درس‌هایتان تشکر می‌کنم،

lot from you says online lesson glad to hear it  Mo says thank you I like your lessons if there's  

خیلی چیزها از شما آموخته‌ام، می‌گوید درس آنلاین خوشحالم که آن را می‌شنوم مو می‌گوید متشکرم، اگر

anything stopping you from joining fluent for life  like if you would pay me personally but you would  

چیزی مانع از پیوستن شما به زبان روان تا آخر عمر شود، از درس‌هایتان خوشم می‌آید. مثلاً اگر شخصاً به من پول می دادی اما

not pay for fluent for life let me know why I I  would like to know the the difference there uh  

برای زندگی روان پول نمی دادی به من بگو چرا من می خواهم بدانم تفاوت وجود دارد اوه

Stephan says while speaking English I became blank  sometimes and completely stuck is a vocabulary  

استفان می گوید در حالی که انگلیسی صحبت کردن گاهی خالی می‌شوم و کاملاً گیر می‌کردم یک

issue well it's a vocabulary issue in the sense  that uh you you don't know the vocabulary as  

مسئله واژگانی   خوب، این یک مسئله واژگانی است به این معنا که اوه شما واژگان را

well as you think you do so you have some kind of  doubt there that's stopping you uh from using the  

آنقدر که فکر می‌کنید بلد نیستید، بنابراین به نوعی شک دارید که مانع شما می‌شود. از استفاده از

vocabulary so that's the problem all right uh you  says I understood the agenda today for instance  

واژگان، پس مشکل همین است، اوه، شما می‌گویید من دستور کار امروز را فهمیدم، مثلاً

if we learn any vocab we have to make sure that we  understand very well otherwise we may have a doubt  

اگر لغاتی را یاد بگیریم ما باید مطمئن شویم که به خوبی می‌فهمیم، در غیر این صورت ممکن است شک داشته باشیم،

so probably we won't use it and we got to kill the  doubt first yes uh but I'm just going to show you  

بنابراین احتمالاً از آن استفاده نخواهیم کرد و ابتدا باید شک را از بین ببریم بله، اما من فقط به شما نشان می‌دهم که

how that works and and how this is uh like it's a  natural process uh if you if you focus on making  

چگونه کار می‌کند و چگونه این کار را انجام می‌دهد. اگر روی ایجاد ارتباط تمرکز کنید، این یک فرآیند طبیعی است

connections and that's why I was telling that  story at the beginning uh about like this the  

و به همین دلیل است که من آن داستان را در ابتدا تعریف می‌کردم، آه، این چنین است:

woman the like the the woman the woman bartender  uh who was playing the game with us she didn't  

زن، همان زن، زن بارفروش. اوه، کسی که با ما بازی می کرد،

have a lot of resources just like a person who  doesn't have a lot of words but she knew what to  

منابع زیادی نداشت، درست مثل کسی که کلمات زیادی ندارد، اما می دانست که

do with those things and she could she could use  those resources in a good way so you don't need to  

با آن چیزها چه کار کند و می توانست از آن منابع به خوبی استفاده کند. بنابراین شما نیازی به

have a lot you don't need to have a thousand games  but you should have you know if you're going to  

داشتن چیزهای زیادی ندارید، لازم نیست هزار بازی داشته باشید، اما باید بدانید اگر می‌خواهید

play a game you know have at least one game that  you can you can do something very interesting with  

بازی را انجام دهید که می‌دانید حداقل یک بازی دارید که  می‌توانید کاری انجام دهید. بسیار جالب با

so it's like having a deck of cards if you know  how to play a hundred different games with that  

بنابراین مانند داشتن یک دسته ورق است اگر بدانید چگونه با آن  صد بازی مختلف با آن

one deck of cards then that deck of cards is very  valuable for you but if you have a deck of cards  

یک دسته کارت انجام دهید، آن دسته از ورق برای شما بسیار  ارزشمند است، اما اگر یک دسته کارت دارید

and you don't you have no idea about games or you  couldn't create a game with it then that deck of  

و ندارید  در مورد بازی‌ها نمی‌دانید یا نمی‌توانید با آن بازی بسازید، پس آن دسته از

cards is less valuable so it's the same deck of  cards but to a person who knows how to use it uh  

کارت‌ها ارزش کمتری دارد، بنابراین همان دسته کارت است، اما برای شخصی که می‌داند چگونه از آن استفاده کند. اوه

it becomes much more valuable so that's the idea  about vocabulary but yes you got it Cloud says I  

خیلی ارزشمندتر می شود، بنابراین این ایده در مورد واژگان است، اما بله متوجه شدید.

have another issue I watch TV series and movies  from the USA and Great Britain at the end of the  

day mixed up Accent on each one yeah so if you're  if you're watching a mix of different things you  

اگر در حال تماشای ترکیبی از چیزهای مختلف هستید،

know probably focus on one uh and you need to  hear again how different natives from different  

می‌دانید که احتمالاً روی یکی تمرکز کنید و باید دوباره بشنوید که بومیان از مکان‌های مختلف چقدر متفاوت

places would be saying things that's why we do  that influent for Life uh our phrasal you mean  

هستند. گفتن چیزهایی به همین دلیل است که ما این تأثیر را برای Life انجام می‌دهیم. اوه عبارت ما منظورتان است

phrasal verbs important in know them to become  more fluent uh well phrasal verbs are certainly  

افعال عبارتی مهم است که آنها را بشناسید تا  روان‌تر شوند.

good for uh being able to express yourself well  with a smaller vocabulary uh and to understand  

natives but I mean you don't think about fluency  as being part of specific vocabulary fluent just  

منظورم این است که شما به تسلط فکر نمی‌کنید، زیرا بخشی از واژگان خاص روان هستید، فقط به این

means how well you're able to use something and  so if you have no doubt about using that then you  

معنی است که چقدر خوب هستید می‌توانم از چیزی استفاده کنم و بنابراین، اگر در استفاده از آن شکی ندارید،

should be able to use it fluently but I can use  a word or an expression or a phrase or phrasal  

باید بتوانید به روانی از آن استفاده کنید، اما من می‌توانم از یک کلمه یا عبارت یا عبارت یا عبارتی   فعل

verb or slang or whatever it doesn't really matter  what that thing is if I can use it well then I'm  

یا عامیانه یا هر چیزی که واقعاً مهم نیست استفاده کنم. مسئله این است که اگر بتوانم از آن به خوبی استفاده کنم، پس به آن

fluent in that thing uh let's see here s says  do people get fluent in a particular topic uh  

مسلط هستم، بیایید اینجا ببینیم که آیا مردم در یک موضوع خاص مسلط هستند،

you can and that's actually what I recommend  people do so you you basically become fluent  

شما می توانید و این در واقع کاری را که من به مردم توصیه می‌کنم انجام دهید تا شما اساساً مسلط شوید

as you know something better kind of pushing that  Spike further into your head hello from Haiti says  

زیرا می‌دانید چیزی بهتر از این است که آن را فشار دهید اسپایک بیشتر به سر شما می‌گوید سلام از هائیتی می‌گوید

gine Valentino follow from Colombia said bro can  I improve my English by listening just listening  

جین والنتینو دنبال از کلمبیا می‌گوید برادر می‌گوید آیا می‌توانم انگلیسی خود را با گوش دادن فقط با گوش دادن

using comprehensible input material uh as I often  explain this it's not about just listening the  

با استفاده از مطالب ورودی قابل درک بهتر کنم. اوه، همانطور که من اغلب توضیح می‌دهم این فقط گوش دادن نیست،

point is to understand the vocabulary so I could  listen to lots of things and still not become more  

نکته این است که واژگان را بفهمم تا بتوانم به چیزهای زیادی گوش کنم و باز هم نه

fluent if I don't understand what I'm listening to  so I need to be listening strategically listening  

اگر نمی‌فهمم به چه چیزی گوش می‌دهم، مسلط‌تر می‌شوم، بنابراین باید به صورت استراتژیک گوش کنم و به آن گوش کنم.

uh but I mean for me like actually learning a  language I don't I don't want to only listen the  

point is I'm uh watching things or I'm touching  things or even tasting things to learn the flavors  

من دارم چیزها را تماشا می‌کنم یا چیزهایی را لمس می‌کنم یا حتی چیزهایی را مزه می‌کنم تا مزه‌های

of them rather than just like like getting like  comprehensible input is kind of the it's like  

آنها را یاد بگیرم، نه اینکه مانند دریافت کردن ورودی‌های قابل درک، مثل این است که   به

kind of telling you what to do but the destination  is to to use comprehensible input strategically to  

شما بگویم چه کاری باید انجام دهید، اما مقصد استفاده استراتژیک از ورودی قابل فهم برای

eliminate any doubt you have about understanding  something and so that's the key so it's not about  

از بین بردن هرگونه شک و تردیدی است که در مورد فهمیدن چیزی دارید و بنابراین این نکته کلیدی است، بنابراین چیزی

like just listening but maybe I I taste something  and I understand what a flavor is and that's much  

شبیه به گوش دادن نیست، بلکه شاید من چیزی را می‌چشم و می‌فهمم که طعم و مزه است و این خیلی

better than listening to someone talk about it  all right so yes like the point is input rather  

بهتر از گوش دادن به صحبت های کسی است که در مورد آن صحبت می کند، بنابراین بله، مثل اینکه نکته ورودی است

than out output uh and output becomes the goal  of all the input so after you feel confident that  

نه خروجی. خروجی هدف همه ورودی‌ها می‌شود، بنابراین بعد از اینکه مطمئن شدید که

you understand something without a doubt then  you speak that's how it works so you can try to  

بدون شک چیزی را می‌فهمید، اینطور صحبت می‌کنید، بنابراین می‌توانید

do the opposite you can try to speak but it's  not really going to help you improve very much  

برعکس این کار را انجام دهید، می‌توانید سعی کنید صحبت کنید، اما واقعاً به شما کمکی نمی‌کند که پیشرفت کنید. خیلی

because you're just saying things that you already  know and you're not really learning more and as  

زیرا شما فقط چیزهایی را می‌گویید که قبلاً می‌دانید و واقعاً چیزهای بیشتری یاد نمی‌گیرید و وقتی

you learn more that's where you actually remove  doubt and feel more confident about expressing  

بیشتر یاد می‌گیرید، اینجاست که در واقع شک را از بین می‌برید و در بیان   چیزها احساس اطمینان بیشتری می‌کنید.

things so it's not about uh specific vocabulary  that you need to know um or or like a particular  

این در مورد واژگان خاصی نیست که باید بدانید یا

way of learning the point is however you remove  doubt that's what you need to do all right see uh  

روشی خاص برای یادگیری را دوست داشته باشید، نکته این است که شک را از بین ببرید این همان کاری است که باید انجام دهید، ببینید آه

what if you're doubt when you're in the middle of  a conversation or debate well I mean in that case  

اگر شک دارید وقتی در وسط هستید چه می شود در مورد یک مکالمه یا مناظره به خوبی منظورم در این مورد است

if you if you like don't remember something then  you you just didn't know the word well enough to  

اگر دوست دارید چیزی را به خاطر نمی آورید، پس آن کلمه را به اندازه کافی برای شروع نمی دانید،

begin with but you could easily ask someone else  in the conversation or I can or or what I usually  

اما می توانید به راحتی از کسی بپرسید در غیر این صورت، در مکالمه یا من می‌توانم یا معمولاً

recommend people do is just say something else  so if I forget something in the moment if I'm  

توصیه می‌کنم که مردم فقط چیز دیگری بگویند، بنابراین اگر در آن لحظه چیزی را فراموش کردم،

if I'm really learning well and making lots  of connections then I can easily switch from  

اگر واقعاً خوب یاد می‌گیرم و ارتباطات زیادی برقرار می‌کنم، می‌توانم به راحتی از آن استفاده کنم.

one way of expressing something to saying it in a  different way so this happens to me in Japanese if  

یکی از راه‌های بیان چیزی برای گفتن آن به روشی متفاوت، بنابراین اگر با کسی صحبت می‌کنم این اتفاق برای من به ژاپنی می‌افتد

I'm talking with someone and I'm like I wonder if  that's the best way to say something I just switch  

و فکر می‌کنم که آیا این بهترین راه برای گفتن چیزی است که من فقط تغییر می‌دهم

and express it a different way so there are many  ways like really an infinite number uh in the way  

و آن را به گونه‌ای دیگر بیان کنید، بنابراین راه‌های زیادی مانند یک عدد بی‌نهایت در نحوه

we speak but usually when people are learning a  second language the typical thing is here's a word  

صحبت ما وجود دارد، اما معمولاً وقتی مردم در حال یادگیری یک زبان دوم هستند، معمولاً یک کلمه

in your native language here's the translation  in English and if you forget that thing then  

به زبان مادری شما در اینجا ترجمه به انگلیسی است و اگر فراموش کردید آن وقت                                                                   که در

you have trouble speaking but when you're actually  destroying doubt by understanding the language the  

واقع با درک زبان شک را از بین می برید   به

same way a native does you learn there are many  different ways of expressing something and so uh  

همان روشی که یک بومی یاد می گیرید، راه های مختلفی برای بیان چیزی وجود دارد و بنابراین

typically if you're if you're forgetting something  in a conversation uh you can either ask like to  

معمولاً اگر اگر چیزی را در یک مکالمه فراموش کردید، آه، می‌توانید بپرسید که

talk about that like oh I'm trying to remember  this word what's the word for for this and I you  

در مورد آن صحبت کنید، اوه، من سعی می‌کنم این کلمه را به خاطر بسپارم، کلمه برای این چیست و من می‌دانید که

know I'm like expressing like my like inability  to remember it so I can I can actually exchange  

من می‌خواهم مانند خود را بیان کنم. ناتوانی در به خاطر سپردن آن برای اینکه بتوانم واقعاً بتوانم تبادل کنم

I don't know I can change the conversation from  whatever we're we're talking about to like the  

نمی‌دانم می‌توانم مکالمه را از هر چیزی که در مورد آن صحبت می‌کنیم تغییر دهم تا

word I forgot so I can now change the conversation  and do that or I can just say something different  

کلمه‌ای را که فراموش کرده‌ام دوست داشته باشم، بنابراین اکنون می‌توانم مکالمه را تغییر دهم و این کار را انجام بده یا من فقط می‌توانم چیزی متفاوت بگویم

and and go around that thing so if I if I forget  how to say hello I can say hi that's a basic  

و آن چیز را دور بزنم، بنابراین اگر یادم رفت چگونه سلام کنم، می‌توانم سلام کنم، این یک

example all right uh P says hi I'm okay speaking  English but can't write English because I don't  

مثال اساسی است، خیلی خب، P می‌گوید سلام، من انگلیسی صحبت می‌کنم اما نمی‌توانم بنویسم انگلیسی چون من

attend I didn't attend primary school I'm from  UK can you please suggest some tools to improve  

شرکت نمی‌کنم، من در مدرسه ابتدایی شرکت نکردم، من اهل بریتانیا هستم، لطفاً چند ابزار برای بهبود

writing skills and spelling uh get Frederick  for that first of all so click on the link in  

مهارت‌های نوشتاری و املا پیشنهاد کنید. بنابراین، روی پیوند موجود در

the description below this video to get that um  that will improve your spelling for sure um but  

توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید تا آن املایی را به دست آورید که املای شما را مطمئناً بهبود می‌بخشد، اما

I would just actually write things down so with  a like a pencil and paper so I have to do the  

من در واقع همه چیز را با مداد و کاغذ یادداشت می‌کنم، بنابراین باید

same thing with Japanese so my spoken Japanese  is much better than my writing and so I have  

همان کار را با ژاپنی انجام دهم. بنابراین زبان ژاپنی من خیلی بهتر از نوشتارم است، بنابراین باید

to you know I didn't go to Japanese elementary  school either so I have to take time time to go  

بدانید که من به مدرسه ابتدایی ژاپنی نرفتم، بنابراین باید زمان بگذارم تا به

back and do that but if I physically write things  down not on a computer but actually by hand write  

عقب برگردم و این کار را انجام دهم، اما اگر از نظر فیزیکی بنویسم چیزها را نه روی رایانه، بلکه با دست،

them down with a pen or a pencil then you will uh  then you will understand them better and you will  

آنها را با خودکار یا مداد بنویسید، سپس آن‌ها را بهتر درک خواهید کرد و

become a better writer so get lots of examples  of that and that will help you LS says sir

نویسنده بهتری خواهید شد، بنابراین مثال‌های زیادی از آن‌ها دریافت کنید و این به شما کمک می‌کند. آقا

hler I don't know what that I understand some  of that but all right Tom nice to see you there  

هلر من نمی‌دانم برخی از آن‌ها را چه می‌دانم، اما خب تام خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم.

Moses I can speak normally for easy topics but  when I try to make sentences more difficult I'm  

موسی من می‌توانم به طور معمول برای موضوعات آسان صحبت کنم، اما وقتی سعی می‌کنم جملات را سخت‌تر کنم. من

stuck yes uh and so generally like I would I would  get more examples of people making more difficult  

گیر کرده‌ام بله، اوه و بنابراین به طور کلی دوست دارم که نمونه‌های بیشتری از افرادی دریافت کنم که جملات سخت‌تری را می‌نویسند، به این ترتیب

sentences that's how you do it so anything you  have a doubt about doing that's when you would  

شما این کار را انجام می‌دهید، بنابراین هر کاری که در انجام آن شک دارید، در آن زمان است

you would get more um like get more examples  from from people who are giving that kind of  

از افرادی که به این نوع    انگلیسی می گویند،

English so if I if I let's say uh let's say I  don't know how to talk about I don't know any  

بنابراین اگر من بگویم اوه، بیایید بگویم نمی دانم چگونه در مورد آن صحبت کنم، من هیچ   خاصی را نمی دانم

particular I can't talk about dinosaurs in in  German so I don't know how to do that so if I  

نمی توانم در مورد دایناسورها به آلمانی صحبت کنم، بنابراین نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم، بنابراین اگر

watch a bunch of people talking about dinosaurs in  German I would I would be able to do that after a  

تعدادی از مردم را تماشا کنم که در مورد دایناسورها به آلمانی صحبت می کنند، پس از مدتی می توانم این کار را انجام دهم،

while so if I can understand if I remove the doubt  then I would be able to have conversations about  

بنابراین اگر بتوانم بفهمم که آیا شک را برطرف می‌کنم، سپس می‌توانم درباره

dinosaurs in German all right leou says a and  then the thinking and the glasses and English  

دایناسورها به زبان آلمانی صحبت کنم، بسیار خوب، لئو می‌گوید a و سپس تفکر و عینک و انگلیسی.

okay gotch you all right uh lock and Beck says sir  is it okay to keep the fluency keep the fluency  

اوه لاک و بک می‌گوید آقا اشکالی ندارد که تسلط را حفظ کنید

through making mistakes in grammar and vocabulary  usage while speaking well I mean I could I could  

از طریق اشتباه کردن در گرامر و استفاده از واژگان هنگام صحبت کردن خوب، منظورم این است که می‌توانستم

speak fluent nonsense I could just say blah you  know I could just continue to speak but that's not  

مزخرفات روان صحبت کنم. این

like when people think about fluency they they  typically mean like using something correctly  

مانند زمانی نیست که مردم درباره تسلط فکر می‌کنند، منظورشان معمولاً استفاده درست از چیزی است

without worrying about it or thinking about  translations or something like that uh and so  

بدون اینکه نگران آن باشند یا فکر کنند. در مورد ترجمه‌ها یا چیزی شبیه به آن، اوه و همینطور

I'm just looking at Leonardo back with knowledge  Leonardo has too much knowledge you never you  

من فقط با دانش به لئوناردو نگاه می‌کنم. لئوناردو دانش زیادی دارد شما هرگز

never share any specific knowledge though it's  just knowledge generally but yes uh that that's  

هرگز دانش خاصی را به اشتراک نمی‌گذارید، اگرچه این فقط دانش به طور کلی است، اما بله آه، این

the basic idea so like if you if you're if you  just want to keep speaking even though you're not  

ایده اصلی است، پس اگر می‌خواهید اگر بخواهید به صحبت کردن ادامه دهید، حتی اگر

speaking correctly you can certainly do that but  most of the people I help they actually want to  

درست صحبت نکنید، مطمئناً می توانید این کار را انجام دهید، اما بیشتر افرادی که به آنها کمک می کنم واقعاً می خواهند

speak fluent English correctly so they want to be  able to express themselves without worrying about  

انگلیسی روان را به درستی صحبت کنند تا بخواهند بتوانند بدون نگرانی درباره اشتباه کردن حرف های خود را بیان کنند.

making mistakes that kind of thing uh let's  see Mo says I need private lessons because I  

چنین چیزهایی اوه بیایید ببینیم مو می گوید من به درس های خصوصی نیاز دارم زیرا من

need that someone corrects the mistakes I make  now this is interesting Mo because we just had  

نیاز دارم که کسی اشتباهاتی را که من انجام می دهم اصلاح کند.

somebody above that was talking about how learned  English from watching TV shows and and uh movies  

فردی بالاتر از آن در مورد نحوه یادگیری انگلیسی از تماشای برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌ها

and things like that and so in that case the  actual correction comes from seeing correct  

و چیزهایی از این قبیل صحبت می‌کرد و بنابراین در این مورد، اصلاح واقعی از دیدن درست انجام می‌شود.

examples all right I really want to make that  clear for everybody because there's always like  

مثال‌ها خیلی خوب است، من واقعاً می‌خواهم این را برای همه روشن کنم، زیرا همیشه وجود دارد مانند

well I need somebody right there uh to correct  my mistakes when I make them when it's actually  

خب من به کسی نیاز دارم که اشتباهاتم را درست کند، وقتی اشتباهاتم را انجام می‌دهم در حالی که واقعاً

better if you just watch other people speaking  and you speak because they they spoke you like  

بهتر است فقط صحبت دیگران را تماشا کنید و صحبت کنید زیرا آنها با شما صحبت کردند. مثل

they say something and you say oh that's  that's how you say that and so after you get  

آنها چیزی می گویند و شما می گویید اوه، این طوری است که می گویید و بنابراین پس از اینکه

like many examples of something then you feel  confident that you would use it the same way so  

نمونه های زیادی از چیزی را دریافت کردید، مطمئن هستید که از آن به همان روش استفاده خواهید کرد بنابراین

yes like in a uh in a conversation you might try  to use something new and make a mistake doing that  

بله مانند یک مکالمه ممکن است سعی کنید  از چیز جدیدی استفاده کنید و در انجام آن اشتباه مرتکب شوید

but you know that's people make mistakes it's  going to happen sometimes but it's much better  

اما می‌دانید که مردم اشتباه می‌کنند، گاهی اوقات اتفاق می‌افتد، اما

if you're if you're going to be talking about  something watch other people talking about it  

اگر بخواهید صحبت کنید، خیلی بهتر است   در مورد چیزی را تماشا کنید که دیگران در مورد آن صحبت می کنند

first so how do people like if I'm in Japan I I  first came to Japan I don't know 20 years ago and  

پس مردم چگونه دوست دارند که من در ژاپن باشم.

when I see people when they're like surprised what  do they say so if I watch just one person uh you  

آن‌ها تعجب می‌کنند که چه می‌گویند، بنابراین اگر من فقط یک نفر را تماشا کنم،

know one person says like like big goody big goody  Stu like they're like oh I'm I'm surprised about  

می‌دانی که یک نفر می‌گوید مثل بزرگ خوب خوب بزرگ خوب است استو مثل این است که اوه، من از

something and I see another person a you know  like a lot of people say the same thing then  

چیزی تعجب می‌کنم و شخص دیگری را می‌بینم می‌دانی که بسیاری از مردم همان چیزی را می‌گویند، آنوقت

I'm getting the idea oh okay that's probably the  thing to say when I'm surprised or or like if I  

من دارم این ایده را می‌بینم، اوه، خوب، این احتمالاً همان چیزی است که باید بگویم وقتی تعجب می‌کنم یا می‌خواهم دوست داشته باشم که یک

like bump in is something I'm like a you go like I  I like I know how to say that because I know what  

چیزی باشد. من مثل این هستم که شما مثل من بروید من دوست دارم می دانم چگونه آن را بگویم زیرا می دانم که

other people say I've seen many examples of that  like if I if I walk around and and am kind of like  

دیگران چه می گویند نمونه های زیادی از آن دیده ام اگر من راه بروم و

in people's way and they're kind of like like I  need to get around you like they will say like ah  

در راه مردم و آنها شبیه  باشم یه جورایی مثل اینکه من باید دورت بگردم انگار که مثل آه می گویند

see my so Japanese people like you watch like what  they do what they say like you will get the hand  

ببینید مردم ژاپنی مثل شما می بینند چه می کنند آنها چه می کنند آنچه می گویند مثل شما دست را

up typically like this a little bit of like a bow  as they're trying to get around you it's like ah  

بلند می کنند معمولاً مثل این تعظیم در حالی که سعی می‌کنند اطراف شما را دور بزنند، مانند آه  است،

so you must say you know like and and so you get  the whole picture of that by seeing many examples  

بنابراین باید بگویید که می‌دانید دوست دارید و بنابراین با دیدن نمونه‌های زیادی

of how people do things so the point is not for me  to try something and then make a mistake and then  

از اینکه مردم چگونه کارها را انجام می‌دهند، تصویر کاملی از آن به دست می‌آورید، بنابراین هدف من این نیست که چیزی را امتحان کنم و سپس اشتباه کنید و سپس

get corrected it's just let me watch what other  people are doing and I can learn from what they  

تصحیح شوید، فقط به من اجازه دهید تماشا کنم که دیگران چه می‌کنند و من می‌توانم از چیزهایی که قبلاً می‌دانند یاد بگیرم،

already know and so if I watch native examples  I'm going to learn how natives really do things  

بنابراین اگر نمونه‌های بومی را تماشا کنم، می‌خواهم یاد بگیرم که واقعاً چگونه افراد بومی کارهایی را انجام دهید

now the the problem is that often when people are  even if they look for a like a personal teacher  

اکنون مشکل اینجاست که اغلب وقتی مردم هستند حتی اگر به دنبال معلمی شبیه به معلم شخصی باشند

that personal teacher is going to give you uh like  a very clear and you know maybe I don't know like  

معلم شخصی قرار است به شما خیلی واضح بگوید و شما می دانید که شاید من نمی دانم

it wouldn't be incorrect but it it would it would  make you think that there's a very specific way  

اینطور نیست نادرست است، اما این باعث می شود فکر کنید که راه بسیار خاصی وجود دارد که

you need to say something so that's why I'm always  telling people getting one example it's going to  

باید چیزی بگویید، به همین دلیل است که من همیشه به مردم می گویم که یک مثال می زنند،

be really difficult for you you don't really  know very much you're not going to eliminate a  

برای شما واقعاً دشوار خواهد بود. شما واقعاً نمی‌دانید که نمی‌خواهید بسیاری از شک‌ها را از بین ببرید، به‌خصوص

lot of Doubt especially if that one example is  a clear easy to understand slow teacher so if  

اگر آن یک مثال، یک معلم آهسته واضح و آسان برای درک باشد، بنابراین اگر

you're getting one example from someone they just  say oh uh how how do I say whatever and they give  

یک مثال از کسی دریافت کنید، آنها فقط  می‌گویند آه اوه چطور می‌شود من هرچیزی را می‌گویم و آنها به

me an example of that I'm going to I'm going to  think like uh like this is how you should do it  

من مثال می‌زنند که من می‌روم، فکر می‌کنم اینطوری باید این کار را انجام دهید.

I made a video about this a long well actually I  don't remember how made how how long ago I made it  

من یک ویدیو در مورد این موضوع خیلی خوب درست کردم، در واقع یادم نیست چگونه ساخته شده است. چند وقت پیش آن را ساختم

but it was about imprinting so there there's an  idea where like a baby bird is born and that or  

اما در مورد چاپ بود، بنابراین یک ایده وجود دارد که در کجا مانند یک بچه پرنده متولد می شود و   می

you know comes out of the shell like a baby chick  and baby chick comes out of the shell and it looks  

دانید که مانند یک بچه جوجه از پوسته بیرون می آید و بچه جوجه از پوسته بیرون می آید و به نظر می رسد

you know and the first adult it sees it imprints  on that person or I guess that chicken in that  

شما می دانم و اولین بزرگسالی که می بیند روی آن شخص نقش می بندد یا من حدس می زنم آن مرغ در آن

case the baby bird the baby chick looks at the  you know whoever it's probably the mother chick  

مورد  پرنده بچه جوجه بچه به  شما می شناسید هر کسی را می بینید احتمالاً جوجه مادر است

or the mother the mother the mother uh hen or the  mother chicken and the baby is is now imprinted  

یا مادر مادر مادر، مرغ یا مرغ مادر و بچه است که اکنون حک شده است

or kind of the mother is imprinted on the baby and  so this happens when people are learning languages  

یا به نوعی مادر بر روی کودک نقش می‌بندد و بنابراین این اتفاق زمانی می‌افتد که مردم در حال یادگیری زبان هستند

the student gets imprinted on from from the uh  from the teacher and so they think like oh this  

دانش‌آموز از آن حک می‌شود. از آه از معلم و بنابراین آنها اینطور فکر می کنند اوه

one way the teacher said it is the correct way  and so now when I go into the real world and try  

یکی از راه هایی که معلم گفت این راه درست است و بنابراین اکنون که من به دنیای واقعی می روم و سعی می کنم

to say that thing I'm going to try to sound and  speak exactly like my teacher but natives don't  

بگم چیزی را که من سعی خواهم کرد دقیقاً مانند معلمم به زبان بیاورم و صحبت کنم، اما بومی‌ها این کار را

do that what natives are doing they're actually  getting lots of different examples from many  

انجام نمی‌دهند که بومی‌ها انجام می‌دهند، آنها در واقع نمونه‌های مختلف زیادی را از

different people and so they're not imprinted from  just one person it's all these different people  

افراد مختلف دریافت می‌کنند و بنابراین فقط از یک نفر حک نمی‌شوند. این همه افراد مختلف هستند

that create that natural way of speaking because  they've seen lots of different people uh they hear  

که این شیوه طبیعی صحبت کردن را ایجاد می‌کنند، زیرا افراد مختلف زیادی را دیده‌اند، اوه آنها می‌شنوند

all these different accents the pronunciation is  a little bit different the vocabulary might be a  

این همه لهجه‌های مختلف را می‌شنوند، تلفظ کمی متفاوت است. واژگان ممکن است

little bit different so like in the uh in the  uh in the example I gave yesterday uh with or  

کمی متفاوت باشد، مثلاً در مثالی که دیروز آوردم یا

not yesterday but in the last video about reading  so I talk about when I'm reading uh for learning  

نه دیروز، اما در آخرین ویدیو درباره خواندن بنابراین در مورد زمانی که دارم می‌خوانم برای یادگیری صحبت می‌کنم

Japanese I'm I'm really taking my time I want to  push this Spike deep down into my brain with many  

ژاپنی من من واقعاً وقتم را صرف می‌کنم و می‌خواهم این سنبله را با مثال‌های مختلف به اعماق مغزم فشار دهم

different examples and so part of that is taking  stories like the three little pigs that would have  

و بنابراین بخشی از آن گرفتن داستان‌هایی مانند سه خوک کوچک است که می‌دانند.

you know it would be pretty popular prettyy  common so I can get lots of different examples  

بسیار رایج خواهد بود، بنابراین من می‌توانم نمونه‌های مختلف زیادی را دریافت کنم

and compare those and so if I look at like the  like the English version is like you know little  

و آن‌ها را با هم مقایسه کنم، بنابراین اگر به این نگاه نگاه کنم، مانند نسخه انگلیسی، مانند شما کمی می‌دانید، به

pig little pig let me in and the that so the wolf  says little pig little pig let me in and then like  

من اجازه دهید وارد شوم و گرگ می‌گوید خوک کوچک خوک به من اجازه داد وارد شوم و سپس مانند

the the Japanese version is going to be a little  bit different and each Japanese version is also  

نسخه ژاپنی کمی متفاوت خواهد بود و هر نسخه ژاپنی نیز

a little bit different they are different from  each other so what was one of them it was like uh  

کمی متفاوت است، آنها با یکدیگر متفاوت هستند، بنابراین یکی از آنها چیست؟ مثل اوه

it was like K or whatever it was like like let me  like let me in uh but it was like uh what was that  

مثل K بود یا هر چیزی که بود مثل اجازه دهید لایک اجازه دهید وارد شوم، اما مثل این بود که آه آن

one it was like or something like that it was like  but basically it was it was a different example uh  

یکی بود یا چیزی شبیه به آن بود اما اساساً این یک مثال متفاوت بود آه

of of the same idea of like letting me in and so  if I'm listening to those like I would read that  

از همان ایده ای که می خواهم به من اجازه بدهم وارد شوم و بنابراین اگر به حرف هایی مثل اینها گوش می دهم، می خوانم که

I would get examples of different people uh like  saying those things to me I would hear the stories  

نمونه هایی از افراد مختلف را می گیرم، مثلاً می خواهم آن چیزها را به من می گویند، داستان ها را

in different ways and that would make me feel much  more confident so now I can hear hear it I know  

به روش های مختلف می شنوم. و این باعث می‌شود که من احساس اعتماد بیشتری کنم، بنابراین اکنون می‌توانم آن را بشنوم، می‌دانم

what they're saying and like I could tell you know  the story of The Three Little Pigs but again like  

آنها چه می‌گویند و می‌توانم به شما بگویم داستان سه خوک کوچک را می‌دانید، اما دوباره مثل اینکه

it's not there's not only one version of it it's  just there are different ways of expressing that  

اینطور نیست، نه تنها یک نسخه از آن وجود دارد، بلکه فقط راه‌های مختلفی برای بیان

same thing and so if you hear one clear teacher or  one example that that imprints on you and that's  

همان چیز وجود دارد و بنابراین اگر یک معلم واضح یا یک مثال را بشنوید که روی شما نقش می‌بندد و

really making you think wow okay this is the way  I have to say it uh and so you should always be  

واقعاً باعث می‌شود فکر کنید وای باشه این راه من باید بگویم اوه و بنابراین شما همیشه باید

getting multiple examples that's why uh like a  course taught by one teacher is less valuable  

چندین مثال دریافت کنید، به همین دلیل است که درسی که توسط یک معلم تدریس می شود ارزش کمتری دارد

uh even if that teacher gives good examples  it's less valuable than one teacher plus lots  

اوه، حتی اگر آن معلم مثال های خوبی ارائه دهد ارزش آن از یک معلم به علاوه تعداد زیادی

of different Native examples all right and did  I skip those let's see I think okay R let's see  

نمونه های بومی متفاوت است. درست است و انجام دادم.

what if I keep making mistakes without realizing  them while talking with people in English could  

ممکن است

this be a big problem and how to deal with it  uh if well if you don't realize you're making  

این یک مشکل بزرگ باشد و چگونه با آن کنار بیایید اگر خوب متوجه نمی‌شوید که

mistakes then you're probably not spending enough  time listening to native speakers so if you do all  

اشتباه می‌کنید، احتمالاً وقت کافی برای گوش دادن به سخنرانان مادری صرف نمی‌کنید، بنابراین اگر تمام

the speaking and you're not watching material  that helps you learn English that usually when  

صحبت کردن را انجام دهید و تماشا نکردن مطالبی که به شما کمک می‌کند انگلیسی را یاد بگیرید، معمولاً وقتی

like I'll I I might say something in Japanese and  then hear like somebody use uh like the correct  

مثل I'll I ممکن است چیزی به ژاپنی بگویم و بعد بشنوم مثل اینکه کسی از

way of speaking and then I think oh I've actually  been saying that incorrectly so I should I should  

روش صحیح صحبت کردن استفاده می‌کند و سپس فکر می‌کنم اوه من واقعاً این را اشتباه گفته‌ام، بنابراین باید

stop stop doing that and so like if that's why  I spend more time listening and get and not just  

این کار را متوقف کنم و دوست دارم به همین دلیل است که وقت بیشتری را صرف گوش دادن و دریافت کردن می‌کنم و نه فقط

listening but you know watching things or reading  things I'm getting examples of what's correct and  

گوش دادن، بلکه شما می‌دانید که چیزهایی را تماشا می‌کنید یا می‌خوانید. و

that's correcting my Japanese before I speak  so if you're making mistakes in conversations  

این یعنی اصلاح ژاپنی من قبل از صحبت

and you don't realize it and nobody is telling  you about those mistakes then you you probably  

پس احتمالاً

should spend more time watching native English  or listening to it or whatever Carla says if I  

باید زمان بیشتری را صرف تماشای انگلیسی بومی یا گوش دادن به آن یا هر چیزی که کارلا می‌گوید، بگذرانید، اگر من

listen to your lives every day am I improving my  speaking and listening yes you are and and I I  

هر روز به زندگی شما گوش می‌دهم، آیا صحبت کردن و گوش دادن خود را بهبود می‌دهم بله شما هستید و من

make my live videos specifically so I'm talking  about a lot of the same topics but I explain  

ویدیوهای زنده‌ام را به طور خاص می‌سازم تا صحبت کنم. در مورد بسیاری از موضوعات مشابه، اما من

them in different ways so I tell tell different  stories I give you different vocabulary like you  

آنها را به روش‌های مختلف توضیح می‌دهم، بنابراین داستان‌های متفاوتی را تعریف می‌کنم و واژگان متفاوتی مانند شما به شما می‌دهم   در

would actually improve your your fluency just by  listening to me uh but I I recommend whether you  

واقع تسلط شما را فقط با به من گوش می دهید، اما من توصیه می کنم

learn with me or not you should also be listening  to lots of other natives talking about things okay  

با من یاد بگیرید یا نه، باید به بسیاری از افراد بومی دیگر که در مورد چیزهایی صحبت می کنند گوش دهید

so again this is why we design fluent for life to  make sure people get all these different examples  

بنابراین باز هم به همین دلیل است که ما برای زندگی روان طراحی می کنیم  تا مطمئن شویم مردم همه این مثال های مختلف را دریافت می کنند

so I I I can say I'm a great teacher but it's  not enough so you will listen to me and think  

بنابراین من می توانم بگو من معلم بزرگی هستم اما کافی نیست بنابراین به من گوش خواهی داد و فکر می‌کنی که

wow Drew's pronunciation is really good uh I  want to sound like he does but other people  

تلفظ درو واقعاً خوب است، اوه من می‌خواهم اینطور به نظر برسم او این کار را می کند، اما دیگران

do not speak like me and even when I'm talking  with you know friends I might speak differently  

مثل من صحبت نمی کنند و حتی وقتی با شما صحبت می کنم، دوستان می دانید که ممکن است متفاوت صحبت کنم

I might use a different vocabulary whatever so  the point is that you should be always uh getting  

ممکن است از واژگان متفاوتی استفاده کنم، بنابراین نکته اینجاست که شما همیشه باید متوجه شوید

it's it's it's like the like the confirmation of  seeing many different examples will give you the  

اینطور است که تایید دیدن مثال‌های مختلف بسیار به شما

confidence to speak all right if I'm if I'm saying  that correctly like seeing one example from one  

اعتماد به نفس می‌دهد که می‌توانید درست صحبت کنید، اگر درست بگویم مانند دیدن یک مثال از یک

person is useful so a a single teacher even me  explaining something to you that's useful but  

نفر مفید است. بنابراین یک معلم مجرد حتی من چیزی را برای شما توضیح می دهم که مفید است، اما

it's not so memorable you know you really should  get more examples and you really should hear how  

آنقدر به یاد ماندنی نیست، شما می دانید که واقعاً باید نمونه های بیشتری دریافت کنید و واقعاً باید بشنوید که چگونه

other people are talking about the same thing so  don't just listen to me uh Julian says the real  

دیگران در مورد همین موضوع صحبت می کنند بنابراین فقط به من گوش ندهید اوه جولیان می گوید

problem isn't speaking English but understanding  when someone speaks to me in English speaking  

مشکل واقعی انگلیسی صحبت کردن نیست، اما فهمیدن زمانی که کسی با من به زبان انگلیسی صحبت می‌کند،

is a consequence of understanding yes and so we  often talk about this on the channel where like if  

نتیجه فهمیدن بله است و بنابراین ما اغلب در کانالی در مورد این موضوع صحبت می‌کنیم. مثلاً اگر

you have doubt about something and that could be  doubt about understanding it could be doubt about  

در مورد چیزی شک دارید و این می تواند شک در درک آن باشد، می تواند شک در

speaking whatever that is but as you remove those  doubts you become more confident about listening  

صحبت کردن هر چیزی باشد، اما با برطرف کردن این تردیدها، در مورد گوش دادن اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید

so being in conversations and understanding  people but also about expressing yourself uh  

بنابراین حضور در مکالمات و درک افراد و همچنین در مورد ابراز خود،

let's see do you still make mistakes in your  second language teacher or you speak perfectly  

بیایید ببینیم آیا هنوز در  معلم زبان دوم خود اشتباه می کنید یا کاملاً صحبت می کنید

no I'm sure I make I make mistakes in Japanese and  that's why again I I I still like there might be  

نه من مطمئن هستم که در زبان ژاپنی اشتباه می کنم و به همین دلیل است که باز هم من هنوز دوست دارم ممکن است

things where I'm thinking about something and I'll  even talk with Japanese people I'm like why do you  

چیزهایی وجود داشته باشد که در مورد چیزی فکر می کنم و حتی با ژاپنی ها صحبت می کنم. من می دانم چرا

say this so as an example like uh typically in  Japanese when you have like a like a living thing  

این را می گویید به عنوان مثالی مانند آه معمولاً در ژاپنی وقتی که شما مانند یک موجود زنده

like uh like a rabbit or a person or a giraffe  or something like that a fish you would say like  

مانند Uh like دارید یک خرگوش یا یک شخص یا یک زرافه یا چیزی شبیه به آن یک ماهی که شما می گویید مانند آن

like sakayu like there is there is a fish so  you would use like the uh the Japanese like to  

مانند ساکایو مانند وجود دارد ماهی وجود دارد، بنابراین از فعل اوه ژاپنی ها می خواهم وجود دارد استفاده کنید.

exist verb is basically this for living things  but if you're talking about like like a marker  

اساساً این برای موجودات زنده است، اما اگر در مورد آن مانند یک نشانگر صحبت می‌کنید،

it's like maku and so when I I was talking  with people I was like well what about a ghost  

مانند ماکو است و بنابراین وقتی من با مردم صحبت می‌کردم، فکر می‌کردم شبح

is it like IDU or Adu and these are the kinds of  questions that people have when they're learning  

چیست؟ وقتی آنها در حال یادگیری

languages just like me people ask me questions  uh about English and so it's it's interesting  

زبان هستند درست مثل من مردم از من سؤالاتی درباره انگلیسی می پرسند و بنابراین

to hear those because I might say like ah  like like like is it is a ghost like is it  

شنیدن آنها جالب است   زیرا ممکن است بگویم آه مثل لایک است این یک شبح است مثل این است

is it like IDU or Adu because it's not alive but  it's still moving around you know something like  

مثل IDU یا Adu است زیرا زنده نیست اما هنوز در حال حرکت است شما چیزی شبیه    می دانید که

that so they're interesting things like that  you think about and I might say something uh  

چیزهای جالبی هستند  که به آنها فکر می کنید و من ممکن است چیزی بگویم اوه

and it's usually because of my understanding  so if I have a a doubt about something I might  

و معمولاً به خاطر من است درک کردن، بنابراین اگر در مورد چیزی شک دارم، ممکن است در

make a mistake about that but if I do have a  doubt I will probably try to ask somebody uh  

مورد آن اشتباه کنم، اما اگر شک داشته باشم، احتمالاً سعی خواهم کرد از کسی بپرسم اوه

like ask somebody I know or chat gbt or try  to get some examples somewhere all right but  

مثل اینکه از کسی که می شناسم بپرسم یا با gbt چت کنید یا سعی کنید نمونه‌هایی را در جایی بیاورید، اما

that's that's basically the idea so yes I I  definitely uh make mistakes but I learn very  

اساساً این ایده است، بنابراین بله، من قطعاً اشتباه می‌کنم، اما خیلی

quickly because I'm paying attention to what other  people are doing I'm always looking for uh other  

سریع یاد می‌گیرم زیرا به کارهایی که دیگران انجام می‌دهند توجه می‌کنم، همیشه به دنبال

you know connections that's what we're talking  about in this video let's see where did we go  

شما هستم. بدونید که در این ویدیو در مورد این ارتباط صحبت می کنیم، بیایید ببینیم کجا رفتیم

all right T says sir I Love Your Way of teaching  thank you for the lessons I brought your fluency  

خیلی خوب T می گوید آقا من روش تدریس شما را دوست دارم  از شما برای درس‌هایی که راهنمای تسلط شما آورده‌ام متشکرم

guide and so far loved what I watched I wish I  came across this kind of approaches very early  

و تا کنون از آنچه که تماشا کرده‌ام لذت برده‌ام، ای کاش خیلی زود با این نوع رویکردها

in my language uh learning let's see oh that's  the end of that um well yeah we're we're happy  

در زبانم آشنا می‌شدم، اوه یاد می‌گرفتم، بیایید ببینیم اوه، این پایان آن است، بله، ما هستیم خوشحالم

to help and yeah I know maybe it's always  better to have stuff 20 years ago but the  

از کمک کردن و بله، می‌دانم شاید همیشه بهتر باشد که چیزهای ۲۰ سال پیش داشته باشیم، اما

second best time is now as we say so the second  best time to start learning correctly is now  

دومین زمان بهترین زمان، همانطور که می‌گوییم، اکنون است، بنابراین دومین بهترین زمان برای شروع یادگیری است. درست است

so whenever you find us uh I'm glad it helped  but now use that knowledge and and uh share  

بنابراین هر زمان که ما را پیدا کردید اوه خوشحالم که کمک کرد اما اکنون از این دانش استفاده کنید و

that with other people just say hey you find some  young people say hey you should you should start  

آن را با دیگران به اشتراک بگذارید  فقط بگویید هی پیدا می‌شوید  بعضی از جوانان می‌گویند هی باید شروع کنید

learning like this start destroying the doubt and  that will make you a much more confident speaker  

شروع به از بین بردن شک کنید و این شما را به سخنران بسیار مطمئن‌تری تبدیل می‌کند

so don't let other people wait for 20 years or  whatever to start learning uh renisance says hello  

بنابراین اجازه ندهید دیگران 20 سال یا هر چیز دیگری منتظر بمانند تا شروع به یادگیری کنند.

from Brazil and see again learn English directly  from native resources but sometimes it's hard  

مستقیم از منابع بومی، اما گاهی اوقات سخت است

following a native sense of humor such as a meme  slang or medium yet yes so that's a a much higher  

دنبال یک شوخ طبعی بومی مانند یک میم یا مدیوم، با این حال بله، بنابراین

level more difficult to do that and Leonardo back  with knowledge let's see uh what do you do if you  

انجام این کار سطح بسیار بالاتر   دشوارتر است و لئوناردو با دانش بازمی گردد، بیایید ببینیم اگر می ترسید چه می کنید

are afraid to make a mistake and dare not speak  well that's again like when when I was starting  

اشتباه کردن و جرات نکردن خوب صحبت کردن، دوباره مثل زمانی است که من شروع

to get fluent or trying trying to learn Japanese  uh the the problem was well I had many problems  

به تسلط به زبان می‌کردم یا سعی می‌کردم ژاپنی یاد بگیرم، مشکل اینجا بود خب من مشکلات زیادی داشتم

uh but the biggest one was that I thought I had to  speak to become fluent but I discovered that it's  

اوهوم، اما بزرگ‌ترین آنها این بود که فکر می‌کردم باید صحبت کنم تا مسلط شوم، اما متوجه شدم که

actually my ability to understand the language  and my if I have no doubt that's what actually  

در واقع توانایی من برای درک زبان است و اگر شک ندارم، این چیزی است که در واقع   به

allowed me to speak so uh when people worry about  speaking then you don't really have to speak  

من اجازه داد تا صحبت کنم. مردم نگران صحبت کردن هستند، پس شما واقعاً مجبور نیستید صحبت کنید.

that's the best advice I can give you so that's  don't worry about speaking spend more of your  

این بهترین توصیه ای است که می توانم به شما بدهم، بنابراین نگران صحبت کردن نباشید، بیشتر

time just understanding the language and clearing  up any doubt you have about grammar or vocabulary  

وقت خود را صرف درک این موضوع کنید. زبان و رفع هر گونه شک و تردیدی که در مورد دستور زبان یا واژگان

or pronunciation or whatever and that will get  you fluent automatically all right so don't worry  

یا تلفظ یا هر چیز دیگری دارید و این باعث می‌شود که به طور خودکار مسلط شوید، بنابراین نگران نباشید

about uh trying to speak it's not it's like it's  not actually a problem that will stop you so you  

در مورد تلاش برای صحبت کردن، به این صورت نیست که در واقع مشکلی نیست که شما را متوقف کند.

don't you don't have to speak to get fluent to  spend your time really understanding the language  

آیا لازم نیست برای مسلط شدن صحبت کنید تا زمان خود را صرف درک زبان کنید.

again like whether you learn with me or not this  is the way you're going to get fluent you just  

روشی که می‌خواهید مسلط شوید، فقط

have to eliminate the doubt that stops you from  speaking so any any worries you have that's that's  

باید شکی را که مانع از صحبت کردن شما می‌شود، از بین ببرید، بنابراین هر گونه نگرانی که دارید مربوط

coming from a specific place so if I'm worried  about using a grammar point then I will probably  

به یک مکان خاص است، بنابراین اگر من نگران استفاده از یک نکته گرامری هستم، احتمالاً   می‌گویم

say something different so if I'm like I don't  know how to say something oh let me express it in  

چیز متفاوتی است، بنابراین اگر دوست دارم نمی‌دانم چگونه چیزی بگویم، بگذارید آن را به

a different way if I know how to do that but some  people don't even know how to to express things in  

روش دیگری بیان کنم، اگر من می‌دانم چگونه این کار را انجام دهم، اما برخی افراد حتی نمی‌دانند می‌دانید چگونه چیزها را به

various ways uh but that's what we talk about on  this channel and influent for life okay you guys  

روش‌های مختلف بیان کنید، اما این چیزی است که ما در این کانال در مورد آن صحبت می‌کنیم و مادام‌العمر در مورد آن صحبت می‌کنیم، خوب شما بچه‌ها

are really putting a lot of comments in here I'm  trying I didn't even really give some uh examples  

واقعاً نظرات زیادی را در اینجا می‌گذارید، من سعی می‌کنم هنوز واقعاً چند مثال نیاوردم.

yet but hopefully we'll get to those all right  sair says to get fluent is your chat gbt command  

اما امیدواریم که به همه چیز برسیم سائر می‌گوید مسلط باشید دستور gbt شما چت است

enough uh Chad that Chad TBT again like that  command I gave you is a good starting point and  

کافی است اوه چاد که چاد TBT دوباره مثل آن دستور من به شما نقطه شروع خوبی است و   چیزهای

will teach you a lot but the difference between  a computer telling you text you know it's like  

زیادی به شما می‌آموزد، اما تفاوت بین  اینکه رایانه به شما پیامک می‌گوید شما می‌دانید که مانند

literally physical text you can read uh you could  also hear chat GPT say things to you if if you'd  

متنی فیزیکی است که می‌توانید بخوانید، اوه، اگر می‌خواهید هم می‌توانید بشنوید که GPT به شما چیزهایی می‌گوید.

like to do that um but you still need lots of  native examples it's the variety that really gets  

این کار را انجام دهید، اما هنوز به نمونه‌های بومی زیادی نیاز دارید، این تنوع است که واقعاً به

you fluent all right AB says Thinking by English  how do I do that if I'm not born there well you  

شما مسلط می‌شود. در آنجا به دنیا نیامده‌ای،

don't have to be born anywhere like how do I learn  to think in Japanese I learn to think in Japanese  

لازم نیست جایی به دنیا بیای، مثل اینکه چگونه یاد بگیرم به ژاپنی فکر کنم، من یاد می‌گیرم که به ژاپنی فکر کنم

by watching Japanese people talking about things  so I'm not when I when I I gave you the example

با تماشای ژاپنی‌ها که در مورد چیزها صحبت می‌کنند، بنابراین وقتی قبلاً مثالی برای شما زدم، اینطور نیستم.

before if I have uh like it's it's kind of  what do I unconsciously do about a about a  

من دارم مثل اینکه ناخودآگاه در مورد یک موقعیت خاص چه کاری انجام می‌دهم،

particular situation uh like I gave the one about  being surprised so I I've seen like I don't know  

مثلاً در مورد غافلگیر شدن من ناخودآگاه چه کاری انجام می‌دهم، بنابراین من نمی‌دانم

thousands of examples of Japanese people surprised  about stuff you know on TV in real life and I like  

هزاران نفر نمونه‌هایی از ژاپنی‌هایی که در مورد چیزهایی که در تلویزیون در زندگی واقعی می‌دانید متعجب شده‌اند و من دوست دارم

they almost always say like you know like you know  they say something but typically like beisha or  

تقریباً همیشه می‌گویند مثل اینکه می‌دانی مثل اینکه می‌دانی چیزی می‌گویند اما معمولاً مانند beisha یا

something like that which is just like you know  I was surprised or startled by something and uh  

چیزی شبیه به آن که دقیقاً می‌دانی من متعجب یا مبهوت شدم. با چیزی و اوه

it's the same thing with other Expressions but  you learn longer ways of saying things like I  

با عبارات دیگر یکسان است، اما شما روش‌های طولانی‌تری برای گفتن چیزهایی یاد می‌گیرید،

gave the uh like the like the English example  for like a fairy tale like an an old story is  

مانند مثال انگلیسی، مثل یک افسانه، مثل یک داستان قدیمی.

like a long time ago uh there was something like a  long time there was a princess or once upon a time  

مثل خیلی وقت‌ها پیش، آه، چیزی شبیه به یک شاهزاده خانم وجود داشت یا روزی روزگاری

there was a princess so you learn this pattern  for how people describe things and it's not it's  

یک شاهزاده خانم بود، بنابراین شما این الگو را یاد می‌گیرید برای اینکه چگونه مردم چیزها را توصیف می‌کنند و اینطور نیست که

not like always the exact same way but you learn  a few examples and you understand how those work  

مثل همیشه نیست، اما شما چند مثال را یاد بگیرید و متوجه می‌شوید که چگونه کار می‌کنند.

so in Japanese it's like mukashi mukashi you  know something happened like so long ago it's  

بنابراین در ژاپنی مانند موکاشی موکاشی است، می‌دانید که اتفاقی مثل مدت‌ها پیش افتاده است،

same basic idea but because I'm seeing those  different examples I feel much more confident  

همان ایده اولیه است، اما چون من هستم با دیدن آن نمونه‌های مختلف، احساس اعتماد به‌نفس‌تر می‌کنم،

uh about saying those things so you you'll  notice I'm I'm giving it's basically the same  

اوه، در مورد گفتن آن چیزها، بنابراین متوجه خواهید شد که من می‌دهم، اساساً

answer to all of these questions which is if  you feel doubt about something you're not going  

پاسخ یکسانی به همه این سؤالات است، یعنی اگر در مورد چیزی که نمی‌خواهید شک کنید

to use it so you should be spending more of your  time destroying the doubt all right so that that  

برای استفاده از آن به طوری که باید بیشتر وقت خود را صرف از بین بردن شک و تردید کنید، به طوری که

goes for everything uh it's like you know how to  uh like remember words or to feel more confident  

برای همه چیز درست می شود، مثل این است که می دانید چگونه کلمات را به خاطر بسپارید یا بیشتر احساس کنید. با اعتماد به نفس

about whatever you should feel more uh confident  about the vocabulary and I I'll it's better if  

در مورد هر چیزی که باید بیشتر احساس کنید، آه، در مورد واژگان مطمئن هستم و من بهتر است

I just give you some examples which I will do in  a moment if I can get through all these comments  

فقط چند مثال برای شما بیاورم که اگر بتوانم تمام این نظرات را در یک لحظه انجام خواهم داد

all right let's see uh okay so so again like The  Thinking by English thing it's a it's a natural  

خیلی خب، اجازه دهید ببینیم اوه باشه پس دوباره مانند The Thinking by English

thing that happens as you start like experiencing  the language the same way a native does so if I  

چیزی طبیعی است که وقتی شروع به تجربه کردن زبان می کنید به همان روشی که یک بومی این کار را انجام می دهد، اتفاق می افتد. اگر من

hear a thousand people do something like if I  like if you if you watch a bunch of Japanese  

بشنوم هزاران نفر کاری انجام می دهند که من دوست دارم اگر شما یک دسته ژاپنی را

people on TV or in person you give them  some food and they try it and they say oi

در تلویزیون تماشا کنید یا شخصاً به آنها غذا بدهید و آنها آن را امتحان کنند و می گویند اوی

[Music] so if I hear all these different examples  I'm going to think oh like oi is probably a way  

[موسیقی] پس اگر من همه این موارد متفاوت را بشنوم مثال‌ها من فکر می‌کنم oh like oi احتمالاً راهی

of saying delicious or tasty all right but  if someone say ma then it's like Mau is like  

برای گفتن خوشمزه یا خوشمزه است، اما اگر کسی بگوید ما، مثل مائو می‌شود   باشه می‌فهمم

okay I'm getting I'm getting the picture I'm  starting to see how that works so if someone  

دارم عکس را می‌گیرم من شروع به دیدن نحوه کار کردم، بنابراین اگر کسی

just gives me a translation I'm less likely  to understand that thing because it's just  

فقط ترجمه ای به من بدهد، کمتر احتمال دارد آن مطلب را بفهمم، زیرا

not very memorable but if I discover that just  like I gave you the example right there like I

خیلی به یاد ماندنی نیست، اما اگر متوجه شوم همان طور که مثالی را برای شما آوردم،

you probably you probably starting to get the  

احتمالاً شما احتمالاً شروع به دریافت این

idea like okay uh he probably means  like it's tasty or it's delicious or

ایده کرده اید، اوه او احتمالاً به این معنی است که مثل خوشمزه است یا خوشمزه است یا

whatever y okay so like if I try something like if  it's if it's like I don't really you can see from  

هر چیز دیگری خوب است، پس اگر چیزی را امتحان کنم دوست دارم اگر  مثل من واقعاً نمی‌توانید از

my expression you see from the situation and you  learn the vocabulary that way and so my brain is  

روی بیان من ببینید، شما از موقعیت می‌بینید و لغات را به این طریق یاد می‌گیرید، بنابراین مغز من به

naturally learning to think as I'm getting these  examples but the point is I'm not just hearing  

طور طبیعی یاد می‌گیرد که با این مثال‌ها فکر کند، اما نکته اینجاست که من فقط نمی‌شنوم.

it from one person I'm seeing in life as lots of  different people are giving me these examples and  

این از یک نفر است که من در زندگی می بینم زیرا افراد مختلف زیادی این مثال ها را به من می دهند و

those examples give me confirmation that that  is the correct way of speaking if I only hear  

این مثال ها به من تأیید می کند که این روش صحیح صحبت کردن است اگر فقط

one example from a teacher or whatever like I'm  going to I'm going to imprint on that and think  

یک مثال را از یک نفر بشنوم. معلم یا هر چیزی که من می‌روم، روی آن نقش می‌گذارم و فکر می‌کنم

like this is how you do something but actually  they're you know lots of different ways I could I  

اینطوری کاری را انجام می‌دهی، اما در واقع، آن‌ها روش‌های مختلفی را می‌دانند که من

could say something and so uh that that variety of  learning is uh is is what you should be focusing  

می‌توانم چیزی بگویم، و بنابراین، این تنوع یادگیری چیزی است که شما باید

on uh let's see if I got that one already let's  see seir says FYI you use the typically word often  

روی آن تمرکز کنید   بیایید ببینیم آیا قبلاً آن را دریافت کرده‌ام بیایید ببینیم seir می‌گوید FYI شما از کلمه معمولی اغلب استفاده می‌کنید

yes typically I do very good very good let's see  a AA says I'm from Kyan and thank you very much  

بله معمولاً من خیلی خوب کار می‌کنم خیلی خوب بیایید ببینیم یک AA می‌گوید من اهل کیان هستم و بسیار متشکرم

yeah it's a good example with uh imprinting glad  to hear all right Mohammad says hello sir what's  

بله، این مثال خوبی است و خوشحالم که خوب می‌شنوم.

the difference ex uh difference between V1 and in  exactly I get confused when I'm trying to explain  

تلاش برای توضیح

that exactly native someone asks wait are you  looking for a grant of like a a grammatical  

که دقیقاً شخصی بومی می‌پرسد صبر کنید آیا به دنبال کمکی هستید مانند یک

explanation of like a linguistic explanation of  how it works or you're looking for examples of  

توضیح دستوری   مانند یک توضیح زبانی در مورد نحوه عملکرد آن یا به دنبال نمونه‌هایی از

those because you should just search my channel  where I I've covered those things already all  

آن‌ها هستید زیرا فقط باید کانال من را جستجو کنید جایی که من قبلاً آن موارد را پوشش داده‌ام

right what uh what to do if you have two little  vocabul uh it's it's probably not an issue for  

درست است اگر دو لغت کمی دارید چه کاری باید انجام دهید، احتمالاً برای

most of the people watching my channel so if you  can write that sentence unless you translated that  

اکثر افراد مشکلی نیست. در حال تماشای کانال من هستم، بنابراین اگر می‌توانید آن جمله را بنویسید، مگر اینکه آن را ترجمه کرده باشید،

um but most people who can understand what  I'm saying they already know enough words  

اما بیشتر افرادی که می‌توانند حرف‌های من را بفهمند، قبلاً کلمات کافی را می‌دانند.

uh the problem is they don't know them well  enough and they don't feel confident about  

مشکل اینجاست که آنها را نمی‌دانند. به اندازه کافی خوب است و نسبت به آن واژگان اعتماد به نفس ندارند، به

that vocabulary that's why they don't use that  vocabulary very well so that's the real problem  

همین دلیل است که از آن واژگان خیلی خوب استفاده نمی کنند، بنابراین مشکل واقعی همین است

uh but uh typically if if I needed to learn about  something and and I that happens all the time and  

اوه، اما اوه معمولاً اگر لازم باشد درباره چیزی یاد بگیرم و من، همیشه اتفاق می افتد و

real life so an example I've given in Japanese is  when my wife was pregnant with our first child so  

واقعی است. زندگی بنابراین مثالی که من به ژاپنی آورده ام زمانی است که همسرم اولین فرزندمان را باردار بود، بنابراین

my older daughter Arya I I didn't know anything  about like women's clinic you know vocabulary I  

دختر بزرگترم آریا اول من هیچ چیز درباره زنان نمی دانستم. کلینیک شما واژگان را می‌دانید، من

don't even know a lot about that in English either  but like I had to learn it in Japanese and I just  

حتی در مورد آن به زبان انگلیسی هم چیزهای زیادی نمی‌دانم، اما مثل اینکه مجبور شدم آن را به زبان ژاپنی یاد بگیرم و فقط

spend time with that I'm listening to the doctors  and different people say things or if I'm learning  

با آن وقت می‌گذرانم، دارم به حرف‌های پزشکان و افراد مختلف گوش می‌دهم که چیزهایی می‌گویند یا اگر هستم یاد گرفتن

about you know t and stuff in Japan like you know  you you get these different examples and it's that  

در مورد می‌دانید و چیزهای دیگر در ژاپن، مثلاً می‌دانید این مثال‌های مختلف را می‌بینید و همین

variety that really helps you understand things uh  but if you're looking for uh like you can you can  

تنوع است که واقعاً به شما کمک می‌کند چیزها را درک کنید، اما اگر به دنبال چیزهایی هستید که می‌خواهید، می‌توانید می‌توانید

focus on that and you can create that experience  if you'd like to learn more about a particular  

روی آن تمرکز کنید و اگر می‌خواهید درباره یک چیز خاص بیشتر بدانید، می‌توانید آن تجربه را ایجاد کنید،

thing so this is how we organize uh fluent for  life so it's organized by topic and you can learn  

بنابراین به این صورت است که ما روان را برای زندگی سازماندهی می‌کنیم تا براساس موضوع سازماندهی شود و شما بتوانید

about a specific grammar point or a specific  kind of vocabulary or a specific kind of native  

درباره یک نکته گرامر خاص یا یک نوع خاص یاد بگیرید. از واژگان یا نوع خاصی از

speaker like someone from Australia or the UK or  America or wherever Melly says hi I'm from South  

زبان مادری   مانند فردی از استرالیا یا بریتانیا یا آمریکا یا هر جایی که ملی می گوید سلام من از

Korea welcome hello South Korea and Alberto says  Could you teach us the Lord's Prayer well you can  

کره جنوبی هستم خوش آمدید سلام کره جنوبی و آلبرتو می‌گوید آیا می‌توانی دعای خداوند را به خوبی به ما یاد بدهی، می‌توانی

just Google that you don't need me to teach you  that let's see Prana says today it's raining uh  

فقط در گوگل جستجو کنی که نیازی به آموزش ندارم که ببینیم پرانا می‌گوید امروز باران می‌بارد آه

you would say it's a rainy day that's why I'm late  I love the way you teach English glad to hear it  

شما می‌گویید این روز بارانی است، به همین دلیل است که من دیر آمدم. من راه را دوست دارم شما انگلیسی را آموزش می دهید خوشحالم که آن را می شنوم   به

let me know like people often say they like what  I like the way I teach but what specifically do  

من اطلاع دهید مانند اینکه مردم اغلب می گویند آنچه را دوست دارم به روشی که من تدریس می کنم دوست دارم، اما به طور خاص چه کاری انجام می دهید

you like that will help me do an even better job  let say ABD says thank you for all these amazing  

شما دوست دارید این به من کمک می‌کند کار بهتری انجام دهم اجازه دهید بگویم ABD می‌گوید متشکرم برای این همه شگفت‌انگیز

all these information your method is amazing  yep I'm really I'm just trying to help people  

همه این اطلاعات روش شما شگفت‌انگیز است بله، واقعاً من فقط سعی می‌کنم به مردم کمک کنم

destroy doubt that's it so what what to do if you  can't remember words again that's that goes back  

شک را از بین ببرند، پس اگر شما چه کاری باید انجام دهید نمی توانم دوباره کلمات را به یاد بیاورم که

to the way people learn so you're probably  not spending enough time with vocabulary to  

به روش یادگیری مردم برمی گردد، بنابراین احتمالاً وقت کافی را با واژگان نمی گذرانید تا

understand it well enough Theresa says hello  from Dallas look at that nice uh Texan over  

آن را به اندازه کافی خوب درک کنید ترزا می گوید از دالاس سلام می کند. اوه تگزاس

there Kamal says I teacher Susa hello Drew and Tom  says I teacher where's your hair well it's up here  

آنجا کمال می‌گوید من معلم شوش هستم سلام درو و تام می‌گوید من معلم موهات کجاست خوب اینجاست.

what's left of it you know and it's it's like  it's on my it's on my my backside now it kind of  

migrated from the top of my head I guess Judith  says hello teacher nice seeing you live again a  

حدس می‌زنم جودیت می‌گوید سلام معلم، خوشحالم که دوباره زندگی می‌کنی،

rare moment well I had to try to do these at  least once a week Elder says how's it going  

لحظه‌ای نادر که مجبور شدم حداقل یک بار این کارها را انجام دهم. یک هفته الدر می‌گوید چطور پیش می‌رود

Drew nice to hear this morning knowledge yes more  people enjoy the knowledge and Drew the Destroyer  

Drew از شنیدن دانش امروز صبح لذت می‌برم، بله، افراد بیشتری از دانش لذت می‌برند و Drew the Destroyer

says you all right let me give you some examples  uh about how this works with learning vocabulary  

می‌گوید خوب است، اجازه دهید چند مثال به شما بگویم اوهوم در مورد اینکه چگونه این کار با یادگیری واژگان کار می‌کند

uh and since we had that example I'm just thinking  about this now I'll draw my head as as I'll draw  

اوه و از آنجایی که ما آن مثال را داشتیم، من الان فقط به این فکر می کنم، سرم را همان طور که می کشم می کشم،

it kind of looks like me with with a little hair  uh so here's an eye and we had this idea about  

با موهای کمی شبیه من است. اوه، یک چشم داریم و ما این ایده را داشتم در مورد

like a spike going into your head I think that's  a valuable way to think about this so the more  

مثل ورود یک سنبله به سر شما، من فکر می‌کنم این یک راه ارزشمند برای فکر کردن در مورد این است، بنابراین هرچه بیشتر

hits on the spike the further the spike goes into  the ground or the the further the spike goes into  

ضربه به سنبله وارد شود، سنبله بیشتر به داخل زمین می‌رود یا سنبله در

your head and that's how you should be thinking  about vocabulary so the example we had before was  

سر شما جلوتر می‌رود و اینگونه است باید به واژگان فکر کنیم، بنابراین مثالی که قبلا داشتیم این بود که

what what is the difference uh between a nail uh  a nail and a spike and I explain that basic idea  

تفاوت بین ناخن و میخ چیست و من این ایده اولیه را توضیح می‌دهم.

a nail has kind of this flat head but we're just  trying to get this little kind of pole uh this  

این سر صاف را دارد اما ما فقط سعی می‌کنیم این نوع میله

short thing down into something else like another  piece of wood but a spike is like typically a  

کوچک را به چیز دیگری مانند یک تکه چوب دیگر بیاوریم، اما یک سنبله مانند یک

larger thing and we want this thing this the spike  is often uh kind of like holding something else so  

چیز بزرگ‌تر است و ما می‌خواهیم این چیز را اغلب شبیه نگه داشتن چیز دیگری است، بنابراین

it's it's a different shape it's more like a cone  kind of thing it doesn't need to look like that I  

شکل دیگری است، بیشتر شبیه یک مخروط است.

mean you could have a like a a spike kind of like  this so you have something that goes into the  

مثل یک سنبله مثل این  بنابراین شما چیزی دارید که داخل

ground but it's typically some kind of you know  like a grade like this so it goes from thick to  

زمین می رود، اما معمولاً نوعی از شماست که می دانید مانند یک سنبله، بنابراین از ضخیم به

thin a spike so this one like a tent Spike uh you  put the loop around this and then that that goes  

یک سنبله نازک می شود، بنابراین این یکی مانند یک چادر می شود. حول و حوش آن

on the tent to hold it down uh so when you're  thinking about learning vocabulary like here  

روی چادر می رود تا آن را پایین نگه دارد، بنابراین وقتی به یادگیری واژگان فکر می کنید مانند

here's an interesting uh basic expression here to  hit on my markers see red is working to hit the

اینجا   در اینجا یک عبارت اساسی جالب وجود دارد که به نشانگرهای من ضربه بزنید ببینید قرمز کار می کند تا

nail on the head to hit the nail on the head so  this is a common you can call it an idium but it's  

ناخن را به سر بزند تا به میخ روی سر ضربه بزند، بنابراین این یک امر رایج است که می توانید آن را یک idium بنامید، اما در

just basically a phrase where it's pretty easy to  understand so this is the head of the nail up here  

اصل فقط یک عبارت است که درک آن بسیار آسان است، بنابراین این سر است. از میخ در اینجا

this is I don't I don't actually know if this  is called the body of the nail or or maybe even  

این است، من واقعاً نمی‌دانم آیا به این می‌گویند بدن ناخن یا شاید حتی

people would call that like the spike of it but  this is the head of the nail and the reason the  

مردم آن را مانند سنبله صدا می‌زنند، اما این سر میخ و دلیل

nail is designed like this is so it gives you a  big area to hit with a hammer all right so if I  

طراحی این میخ این است که فضای بزرگی برای ضربه زدن با چکش در اختیار شما قرار می‌دهد، بنابراین اگر من

have just like this tiny this just tiny stick here  it's a bit more difficult to do that but usually  

مثل این چوب کوچک اینجا داشته باشم انجام این کار کمی دشوارتر است، اما معمولاً

we have some kind of flat part on Top that makes  it easier for me to hit something so here I'm  

نوعی قسمت مسطح در بالا داشته باشید که ضربه زدن به چیزی را برای من آسان‌تر می‌کند، بنابراین در اینجا

giving you a basic explanation and this is all in  English I'm not trying to give you translations or  

یک توضیح اساسی به شما می‌دهم و همه اینها به زبان انگلیسی است، من سعی نمی‌کنم ترجمه‌ها را به شما بدهم یا

anything that would make it more difficult to  understand but we're we're bringing this back  

هر چیزی که درک آن را دشوارتر می‌کند، اما ما داریم آن را برمی‌گردانیم

and you notice I I continue to use these words  like nail and Spike I want to repeat that but in  

و متوجه می‌شوید که من همچنان به استفاده از این کلمات مانند میخ و سنبله ادامه می‌دهم، می‌خواهم آن را تکرار کنم، اما به

slightly different ways okay and so if we have uh  a nail like this I want to hit something right on  

روش‌های کمی متفاوت، اشکالی ندارد، و بنابراین اگر ما یک اینجوری میخ میخوام یه چیزی رو درست به

the head so what happens sometimes when people are  nailing they don't hit the nail on the head like  

سر بزنم، پس بعضی وقتا وقتی مردم میخ میزنن چه اتفاقی میوفته، مثل این میخ رو سرش نزنن

maybe they hit it kind of on the edge of it and  it bends the nail so some people get a nail kind  

شاید یه جورایی به لبه اش بزنن و ناخن را خم می‌کند، بنابراین برخی از افراد یک نوع میخ

of looks like this like oh no they they didn't hit  it straight it didn't go down they bent the nail  

شبیه به این می‌شوند، اوه نه، آنها مستقیماً به آن ضربه نزدند، پایین نیامد، ناخن را خم کردند

or maybe they hit it on the side or something like  that but they didn't actually like hit something  

یا شاید به پهلو یا چیزی شبیه به آن ضربه زدند. آنها در واقع دوست نداشتند چیزی را

correctly so when you hit something on the head  in this example here this is a physical example  

درست بزنند   بنابراین وقتی به چیزی به سر می‌زنید در این مثال، این یک مثال فیزیکی است

you can see if I have a hammer I'm going to hit  the nail on the head it means bam I hit it right  

می‌توانید ببینید که اگر چکشی دارم، میخ را بزنم. سر یعنی بم درست میزنم

there in the middle it's a good strike on the  nail so I'm hitting the nail and then it goes  

اون وسط ضربه خوبی به ناخن میزنه پس میخ رو میزنم و بعد

in very easily so just like I have a nail in my  hand we can imagine this is a nail if I'm kind of  

خیلی راحت میره داخل پس درست مثل من که یه میخ تو دست دارم میتونیم تصور کنیم میخ اگر به نوعی به

hitting it like from the side here it's not going  to go in very well but if I hit the nail on the  

آن ضربه بزنم مثل این است که از پهلو به آن ضربه بزنم، خیلی خوب وارد نمی شود، اما اگر میخ را به

head look at that d d d it goes right in okay  so to hit the nail on the head now if I stopped  

سر بزنم، به آن نگاه کنید d d درست می رود بسیار خوب پس اگر میخ را به سرم بزنم، اگر همانجا توقف کردم،

right there you would probably understand okay to  hit the nail on the head but we continue because  

احتمالاً متوجه می‌شوی که می‌توان به میخ به سر ضربه زد، اما ما ادامه می‌دهیم زیرا

I want to hit that Spike this idea of hitting  the nail on the head I want to put that further  

من می‌خواهم به آن سنبله ضربه بزنم، این ایده ضربه زدن میخ به سر را می‌خواهم مطرح کنم. که بیشتر

down into your brain so you really remember it  and you understand when you can use it in other  

در مغز شما فرو می‌رود تا واقعاً آن را به خاطر بسپارید و متوجه شوید که چه زمانی می‌توانید از آن در زمینه‌های دیگر استفاده کنید،

contexts all right so once we understand uh just  this physical idea here like to hit so again LS  

بنابراین وقتی ما فهمیدیم، فقط این ایده فیزیکی در اینجا دوست داریم دوباره به آن ضربه بزنیم. LS

says to hit the bullseye same kind of thing  so this is another way of saying to hit the  

می‌گوید ضربه زدن به بولسه به همین شکل پس این روش دیگری برای گفتن زدن به

bullseye or to hit the nail on the head hit the  nail on the head and so if I hit the nail on the  

میخ یا ضربه زدن به میخ به سر است و بنابراین اگر میخ را به

head when else might I hit the nail on the head  all right you can think about that as like it's  

سر  بزنم، چه زمانی ممکن است به میخ ضربه بزنم. در کل، خیلی خوب، شما می توانید در مورد آن فکر کنید که مثل اینکه

not about Nails it's about really doing something  well doing something accurately doing something  

درباره نایلز نیست، بلکه به این است که واقعاً کاری را انجام دهید انجام کاری را به درستی انجام دهید

just right and I could do that in a lot of ways  I could be like giving a really good explanation  

درست انجام دهید و من می توانم آن را در یک زمان انجام دهم. راه‌های زیادی من می‌توانم مثل ارائه یک توضیح واقعاً خوب باشم

like oo that explanation hits the nail on the head  so I did something perfectly I explained something  

مثلاً این توضیح به سر می‌خورد بنابراین من کاری را کاملاً انجام دادم، چیزی را توضیح دادم

well uh or I could be like giving a presentation  at work and you know it did a very good job and  

خوب آهان یا می‌توانم مانند ارائه یک ارائه در محل کار باشم و می‌دانید که خیلی خوب بود شغل و

someone was really like oh wow I really understand  that thing like that presentation really hit the  

کسی واقعاً شبیه اوه وای من واقعاً می‌فهمم که چیزی مانند آن ارائه واقعاً

nail on the head this is just one way of talking  about something where okay we have a physical  

ضربه‌ای به سر می‌زند، این فقط یکی از راه‌های صحبت کردن در مورد چیزی است که در آن ما یک مثال فیزیکی داریم.

example where we're not talking about Nails  obviously we're talking about something else  

جایی که ما در مورد ناخن صحبت نمی‌کنیم، واضح است که ما در مورد چیز دیگری صحبت می‌کنیم،

like giving a presentation or doing something else  or whatever uh and that's you know the same basic  

مانند ارائه یک سخنرانی یا انجام کار دیگری یا هر چیز دیگری، و این همان

idea all right so as we're learning things I'm  trying to give you more examples that push the  

ایده اولیه را می‌دانید، بنابراین همانطور که در حال یادگیری چیزهایی هستیم که می‌خواهم ارائه دهم. شما نمونه‌های بیشتری دارید که

spike deeper into your brain and then if you hear  further more examples of like a different person  

سنبله را به عمق مغز شما فشار می‌دهد و سپس اگر مثال‌های بیشتری را بشنوید که مانند یک شخص دیگر   از

using it or in another context then you really  feel oh that spike is going deeper and deeper  

آن استفاده می‌کند یا در زمینه‌ای دیگر، واقعاً احساس می‌کنید آه این سنبله است عمیق‌تر و عمیق‌تر

into your head which makes it more memorable it  deletes any doubt that you have about using that  

به ذهنتان می‌روید که آن را به یاد ماندنی‌تر می‌کند، هر شکی را که در مورد استفاده از آن دارید حذف می‌کند،

so you feel more confident using it all right so  a longer thing like this like maybe you you know  

بنابراین با استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری می‌کنید، بنابراین یک چیز طولانی‌تر مانند این مانند شاید شما می‌دانید

you might have to take a minute to remember it or  something like to feel confident using it but if  

شاید لازم باشد یک دقیقه وقت بگذارید آن را به خاطر بسپارید یا چیزی شبیه به استفاده از آن احساس اعتماد به نفس داشته باشید، اما اگر

you keep getting more and more examples you will  feel very confident about that it's the same thing  

نمونه‌های بیشتری به دست می‌آورید، در مورد آن بسیار مطمئن خواهید بود که این همان چیزی است

as like mukashi mukashi Aron like in Japanese  like long time ago or once upon a time once  

که مانند موکاشی است. موکاشی آرون به ژاپنی مثل خیلی وقت‌ها پیش یا روزی

upon a time if you hear that enough enough then  you really start to anticipate when other people  

روزگاری اگر به اندازه کافی آن را بشنوید، واقعاً شروع می‌کنید به پیش‌بینی اینکه چه زمانی دیگران قرار است از

are going to use it so I know what other people  are going to say like I know if somebody bumps  

آن استفاده کنند، بنابراین من می‌دانم که دیگران مثل من چه خواهند گفت. می‌دانم اگر کسی

into me they're going to say ah see my S like  basically everybody is going to say that I know  

به من برخورد کند، می‌خواهد بگوید آه، S من را ببینید.

they're going to say that thing uh and and that's  usually what they do typically all right so again  

معمولاً همه چیز را خوب انجام می‌دهیم، بنابراین دوباره

we're looking for things like when we're learning  something you notice we want to spend more time to  

ما به دنبال چیزهایی هستیم مانند زمانی که چیزی را یاد می‌گیریم  که متوجه می‌شوید، می‌خواهیم زمان بیشتری را صرف کنیم

really understand something but uh it it becomes  much more useful when you actually spend the time  

واقعاً چیزی را بفهمیم، اما خیلی مفیدتر می‌شود زمانی که شما واقعاً وقت    را صرف

focusing on something okay so now we have a phrase  that can describe any situation where something is  

تمرکز بر چیزی می‌کنید. اکنون عبارتی داریم که می‌تواند هر موقعیتی را توصیف کند که در آن چیزی

is going well or you did it very well or whatever  like wow you really hit the nail on the head with  

خوب پیش می‌رود یا شما آن را خیلی خوب انجام دادید یا هر چیز دیگری مثل وای واقعاً به سر می‌کوبید

that talk okay I'll give you one more example same  kind of thing nice physical example uh I actually  

که صحبت کنید باشه شما یک مثال دیگر همین  یک مثال خوب فیزیکی، اوه، من در واقع

happen to have a towel with me today uh so since  I'll I'll just use this expression uh this nail I  

اتفاقاً امروز حوله ای با من دارم، اوه، پس از آنجایی که  از این عبارت استفاده می کنم آه این میخ،

came from who was that I forget who who mentioned  that uh but now we have our towel here so another  

از چه کسی بود که فراموش کردم چه کسی به آن اشاره کرد اوه، اما اکنون ما حوله خود را اینجا داریم، بنابراین یکی دیگر از

quick expression I can give you here is to  throw in the towel to throw in the towel to  

عبارت‌های سریع دیگری که می‌توانم در اینجا به شما بگویم این است که: حوله را بیندازید تا حوله را بیندازید تا

throw in the towel now it sounds like a kind of  weird thing like what is that like throw a towel  

حوله را بیندازید تا حالا یک چیز عجیب به نظر می‌رسد. مثل پرتاب حوله چیست

what are you talking about throwing a towel now  if you don't know what this means I'll give you  

حالا در مورد پرتاب حوله چه صحبتی می‌کنی اگر نمی‌دانی این به چه معناست،

the basic idea if you imagine here is a a boxing  ring so here's a the boxing ring over here and  

اگر تصور می‌کنی اینجا یک حلقه بوکس است، این یک حلقه بوکس است. و

usually you have two boxers on the inside or two  people fighting something like that and you have  

معمولاً شما دو بوکسور در داخل دارید یا دو نفر دارید که با چیزی شبیه به آن مبارزه می کنند و شما

the the managers or the trainers on the outside  over here and they are cheering they say go go  

مدیران یا مربیان بیرونی را در اینجا دارید و آنها تشویق می کنند و می گویند برو برو

you know like we want to want to make sure that  other person is uh continuing to fight but if you  

تو می‌دانی که می‌خواهیم مطمئن شویم که فرد دیگری به دعوا ادامه می‌دهد، اما اگر

have to quit they will actually take a towel and  throw it in to the ring now this is an interesting  

مجبور شوید دست از کار بکشید، در واقع حوله‌ای را برمی‌دارند و آن را روی رینگ می‌اندازند، حالا این

thing too it's a box but people call it a ring  like it could be an actual physical Circle but uh  

هم چیز جالبی است، یک جعبه است، اما مردم آن را حلقه صدا کنید، مثل اینکه می‌تواند یک دایره فیزیکی واقعی باشد، اما به هر حال به

this kind of box area people call this a boxing  ring a boxing ring anyway so if we have a towel  

این نوع جعبه، مردم به آن حلقه بوکس می‌گویند، بنابراین اگر ما یک حلقه بوکس داشته باشیم. حوله

like my my person is is being uh they're they're  they're losing and I think well it's better to  

مثل شخص من است، آه، آنها هستند دارند می‌بازند و من فکر می‌کنم خوب است   بهتر است

just quit I'm going to throw the towel into the  ring and I quit so this becomes an expression  

فقط دست از کار بکشیم، حوله را داخل حلقه می‌اندازم و ترک می‌کنم تا این تبدیل به بیانی شود

where we can use that anytime we're going to stop  doing something all right right so I'm going to  

که می‌توانیم از آن استفاده کنید هر زمانی که می‌خواهیم از انجام کاری کاملاً درست دست بکشیم، بنابراین من از

quit doing something I was going to college and  it was just too difficult for me I I couldn't take  

انجام کاری که قرار بود به دانشگاه بروم و برای من خیلی سخت بود، دست بکشم. نمی‌توانستم در

the classes so I threw in the towel I threw in  the towel so I was doing something uh like I was  

کلاس‌ها شرکت کنم، بنابراین حوله را انداختم، حوله را انداختم، بنابراین داشتم کاری انجام می‌دادم، انگار که

at this job I didn't really like it very much so I  threw in the towel I threw in the towel now I can  

در این کار بودم، واقعاً آن را خیلی دوست نداشتم، بنابراین حوله‌ای را که الان انداختم، انداختم می‌توانم

say I quit but again if you know this like you're  speaking the language of native speakers who will  

بگویم من کار را ترک کردم، اما اگر این را می‌دانید مثل اینکه دارید به زبان افراد بومی صحبت می‌کنید،

talk in more interesting vocabulary if they know  that but most people know this expression to throw  

اگر آن‌ها این را بدانند، با واژگان جالب‌تری صحبت خواهند کرد، اما بیشتر مردم این عبارت را برای پرتاب کردن

in the towel so I could tell someone else you know  you don't have to continue doing that thing if you  

در حوله بلد باشید تا بتوانم به شخص دیگری که می‌شناسید بگویم اگر دوست ندارید آن کار را ادامه دهید،

don't like it it's okay to throw in the towel all  right so I mean taking a towel like a physical  

اشکالی ندارد که حوله را بیندازید، بنابراین منظورم برداشتن حوله‌ای است.

towel it comes from that idea from putting this  in like the manager throws the towel into the  

حوله فیزیکی از این ایده ناشی می‌شود که این را قرار می‌دهیم، مثل اینکه مدیر حوله را داخل

ring to say hey it's like waving a white flag  uh for for like please don't shoot me anymore  

حلقه می‌اندازد تا بگوید هی مثل تکان دادن یک پرچم سفید است. اوه برای لایک لطفا نکن دیگر به من شلیک کن

I give up I surrender all right same idea throw  in the towel okay so you see when we spend more  

من تسلیم می‌شوم، درست است، همین فکر را که می‌کنم، می‌بینم وقتی بیشتر

time with vocabulary like I could learn a word  like towel and just learn that okay like what's  

وقتمان را با واژگان می‌گذرانیم، مثلاً می‌توانم کلمه‌ای مثل حوله را یاد بگیرم و فقط یاد بگیرم که خوب است،

the Japanese word for towel and then what's the  English word for towel and then maybe I remember  

کلمه ژاپنی برای حوله و بعد «چی» کلمه انگلیسی برای حوله و سپس شاید آن را به یاد بیاورم،

that but if I spend a bit more time trying to make  more connections that's what actually pushes the  

اما اگر کمی زمان بیشتری را صرف تلاش برای ایجاد ارتباطات بیشتر کنم، این چیزی است که در واقع به

vocabulary deeper into my head and it really makes  me understand that vocabulary well so I remember  

واژگان عمیق‌تر در ذهن من است و واقعاً باعث می‌شود آن واژگان را به خوبی درک کنم، بنابراین به یاد می‌آورم

it I feel confident about using it because I have  no doubt and I understand okay now I will say that  

در مورد استفاده از آن احساس اطمینان می‌کنم زیرا شکی ندارم و خوب می‌فهمم، اکنون این را می‌گویم،

thing so the vocabulary learning comes first don't  worry about expressing a lot of things or saying  

بنابراین یادگیری واژگان در اولویت قرار دارد، نگران نباشید. بیان بسیاری از چیزها یا گفتن

a lot of things before you feel confident the  point is really to understand things well and  

خیلی چیزها قبل از اینکه احساس اطمینان کنید، مهم این است که چیزها را به خوبی درک کنید و

to understand them well enough that you have no  doubt and then you speak okay all right let me go  

آنقدر خوب درک کنید که شک نکنید و سپس صحبت کنید. باشه خیلی خب اجازه بده

back check chat make sure people are uh getting  this over here hopefully nobody is uh throwing  

برگردم   برگردم چت را بررسی کن مطمئن شوی که مردم این را اینجا می‌برند، امیدوارم کسی نکند   را

in the towel all all right let's see Drew uh James  Butler says hi sir do you think Family Guy is the  

حوله بیندازیم، خیلی خب، بیایید ببینیم درو و جیمز باتلر می‌گوید سلام آقا آیا فکر می‌کنید Family Guy

best way to learn English I don't know about the  best way but it's certainly a way I would get many  

بهترین راه برای یادگیری انگلیسی است من درباره بهترین راه اطلاعی ندارم، اما مطمئناً این روشی است که

examples of that but it's it's also nice if you  enjoy something if you like watching Family Guy  

نمونه‌های زیادی از آن را می‌توانم دریافت کنم، اما اگر از چیزی لذت ببرید، خوب است دوست دارید Family Guy را تماشا کنید

then enjoy that show and you'll learn a lot of  English from it you know it's it's a good thing  

سپس از آن نمایش لذت ببرید و زبان انگلیسی زیادی از آن یاد خواهید گرفت، می‌دانید که

to do so if you it's hard to to do something you  don't like and and try to learn from that like if  

اگر انجام کاری که دوست ندارید سخت است و سعی می‌کنید از آن یاد بگیرید، کار خوبی است. اگر

it's too difficult for you or you don't like  the content whatever you don't like the topic or  

برای شما خیلی سخت است یا محتوا را دوست ندارید، هر چه موضوع را دوست ندارید یا چیزی را دوست ندارید،

something um I will say though that like something  like this if I if I were to explain this okay like  

می‌گویم، اما اگر بخواهم این را توضیح بدهم مانند چیزی شبیه به این خوب مثل

let's say I have a classroom full of women uh  and I say hey uh I'm going to teach you a bunch  

فرض کنید من یک کلاس درس پر از زنان دارم آه و می‌گویم هی اوه، می‌خواهم به شما یک دسته

of boxing Expressions at first they might think  well wait a minute I don't care about boxing maybe  

عبارات بوکس یاد بدهم، در ابتدا ممکن است فکر کنند خوب یک دقیقه صبر کنید، من به بوکس اهمیتی نمی‌دهم، شاید

some of them do but maybe some of them don't and  I would just say well the important thing here is  

برخی از آنها این کار را انجام دهند. اما شاید برخی از آنها اینطور نباشند و فقط می‌توانم بگویم نکته مهم اینجا این است که

to understand where the vocabulary comes from uh  so if we talk about someone getting like knocked  

بفهمیم واژگان از کجا می‌آیند، بنابراین اگر در مورد کسی صحبت کنیم که دوست دارد

out then you could you could use that in the same  way when talking about things that are nothing to  

از پس آن می توانستید از آن استفاده کنید ، می توانید از همان روش استفاده کنید که در مورد چیزهایی که هیچ

do with uh boxing so like the the idea is that  the we want to make sure people understand the  

ارتباطی با بوکس UH ندارد ، بنابراین مانند ایده این است که ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که مردم

things very well so when you're learning uh  I recommend even if it's a different thing or  

چیزها را به خوبی درک می کنند ، بنابراین هنگام یادگیری اوه، توصیه می‌کنم حتی اگر چیز دیگری است یا

something that you might not like give it a try  first and maybe you don't care about boxing but  

چیزی که دوست ندارید، ابتدا آن را امتحان کنید و شاید به بوکس اهمیتی ندارید، اما از

you will be using that vocabulary uh to  try to try do something like learning  

آن واژگان استفاده خواهید کرد. سعی کنید کاری مانند یادگیری

something different so you can often make these  connections and that will help you understand  

چیز متفاوتی انجام دهید تا اغلب بتوانید این ارتباطات را ایجاد کنید و این به شما کمک می کند تا

something better all right it's about making  connections which gives you the understanding uh

بهتر بفهمید   چیز بهتری در مورد ایجاد ارتباطات است که به شما درک می کند اوه

right Cloud says I have the same experience in  English if I figure out what is the word meaning  

درست است. معنی کلمه چیست

I remember this word much better yes and this is  why it's a good idea for teachers not to just give  

من این کلمه را خیلی بهتر به خاطر می آورم بله و به همین دلیل است که معلمان ایده خوبی است که فقط به

you a translation giving you a translation  can actually hurt your ability to remember  

شما ترجمه ندهند و ترجمه به شما می تواند واقعاً به شما آسیب برساند. توانایی به خاطر سپردن

things because we remember more what we discover  ourselves so if we say oh like I had an idea that  

چیزها، زیرا ما چیزهایی را که خودمان کشف می کنیم، بیشتر به خاطر می آوریم، بنابراین اگر بگوییم آه، مثل اینکه من فکر می کردم که

something something whenever you come up with your  own idea like that's a much more memorable idea  

چیزی چیزی هر زمان که ایده خود را به ذهنتان خطور کرد، بسیار به یاد ماندنی تر

than you getting even the same idea from somebody  else because you remember where you were and how  

از این است که حتی همان ایده را از شخص دیگری دریافت کنید. چون یادت می‌آید کجا بودی و چه

you felt and uh lots of good things about that  but teachers often make it worse by simply giving  

احساسی داشتی و چیزهای خوب زیادی در مورد آن وجود داشت، اما معلم‌ها معمولاً با دادن

you a translation all right Katy says I understand  95% of the time but when I get nervous I get lost  

ترجمه‌ای که به تو درست می‌کنند آن را بدتر می‌کنند کتی می‌گوید من ۹۵ درصد از آن را می‌فهمم. زمانی که عصبی می شوم به راحتی گم می شوم.

easily what should I do well you have to feel  better about the vocabulary then you won't feel  

چه کاری را باید به خوبی انجام دهم، شما باید نسبت به دایره لغات احساس بهتری داشته باشید، آنگاه احساس

nervous because you you have to think about what  is the reason for the nervousness if you think  

عصبی نخواهید کرد زیرا باید به این فکر کنید که دلیل این عصبیت چیست اگر

well actually I'm nervous because I don't know the  vocabulary very well then that is your answer you  

واقعاً خوب فکر کنید. من عصبی هستم زیرا واژگان را به خوبی نمی دانم پس این پاسخ شماست که

got to spend more time with the vocabulary but  if you're like well I'm nervous because I've got  

باید زمان بیشتری را با واژگان بگذرانید اما اگر خوب هستید من عصبی هستم زیرا من

something on my face or whatever you know some  like whatever some some something like that uh  

چیزی روی صورتم دارم یا هر چیزی که می‌دانی بعضی  مثلاً

which is like a different a different problem but  if you look at the actual root of the problem then  

که مانند یک مشکل متفاوت است، یک مشکل متفاوت است، اما اگر به ریشه واقعی مشکل نگاه کنی،

focus on that and it's usually some kind of doubt  uh and it says thank you drew you're doing a good  

روی آن تمرکز کن و این معمولاً نوعی است شک اوه و می‌گوید متشکرم کشیدی که داری کار خوبی انجام می‌دهی

job uh you can tell you're passionate about it  thank you for that yep well I'm I'm learning a  

می‌توانی بگوییم که به آن علاقه‌مندی  متشکرم، بله، من دارم یک

language also so I I know I know what the problems  are and I I mean it would be nice to to I I spend  

زبان یاد می‌گیرم همچنین بنابراین من می دانم که می دانم مشکلات چیست و منظورم این است که خیلی خوب است که من

a lot of time like hours and hours like even  trying to think about the best way to explain this  

وقت زیادی را صرف ساعت ها و ساعت ها می کنم، مثلاً سعی می کنم در مورد بهترین راه برای توضیح این موضوع فکر کنم

because it's a it's a tricky problem and many  people have been learning languages or like  

زیرا این یک مشکل پیچیده است و بسیاری مردم برای مدت طولانی در حال یادگیری زبان هستند یا دوست دارند

trying to learn English in my case for a long time  uh and so if I say hey you can actually get fluent  

در مورد من برای مدت طولانی تلاش کنند انگلیسی را بیاموزند، و بنابراین اگر من بگویم سلام، واقعاً می‌توانید

much faster people just don't believe me so I have  to think like what is a believable way to explain  

خیلی سریعتر مسلط شوید، مردم فقط من را باور نمی‌کنند، بنابراین من باید فکر کنید که روشی قابل باور برای توضیح دادن

something uh and and help people actually you  know actually get the get the vocabulary or the  

چیزی است و کمک کنید به افرادی که واقعاً آنها را می شناسید واژگان یا

fluency they're looking for uh let's see Patrice  says for someone who understands all things you  

تسلطی را که به دنبال آن هستند به دست آورند، بیایید ببینیم پاتریس برای کسی که همه چیزهایی را که

talk in your speech do you consider this person  as advanced level well maybe for for listening  

در سخنرانی شما صحبت می کنید می فهمد. آیا شما این شخص را به عنوان سطح پیشرفته ای در نظر می گیرید شاید برای گوش دادن

I'd say you're at least intermediate if you can  understand everything I'm saying but I'm speaking  

من می گویم شما حداقل متوسط ​​هستید اگر بتوانید همه چیزهایی را که من می گویم درک کنید. من به

clearly a little bit more slowly and it's again  it's different from how natives would be really  

وضوح کمی آهسته‌تر صحبت می‌کنم و دوباره متفاوت است با صحبت کردن بومی‌ها متفاوت است.

speaking this is kind of the first step to getting  up to that native level uh hi teacher can I ask  

well you can just ask a question you don't need  to ask if you can ask a question uh Su says I  

نیازی نیست بپرسم آیا می‌توانید سؤالی بپرسید، اوه، سو می‌گوید من

gotcha H the Bulls long time ago was it mukashi in  Japanese yes so that that's how you would say that  

مدت‌ها پیش می‌خواستم H the Bulls، موکاشی به ژاپنی باشد، بله، پس اینطوری می‌گویید که

sometimes you will hear mukashi or you will hear  like mukashi mukashi like it's like a really long  

گاهی اوقات موکاشی را می‌شنوید یا می‌شنوید مثل موکاشی موکاشی مثل خیلی

time ago but yeah it's just like long ago uh yes  Louis has it give up and MD says hi sir I'm from  

وقت‌ها پیش، اما بله درست مثل مدت‌ها قبل است، بله، لویی این کار را رها کرده است و MD می‌گوید سلام آقا من اهل

Bangladesh I like your teaching way glad to hear  it uh C says good morning teacher I am from India  

بنگلادش هستم، روش تدریس شما را دوست دارم خوشحالم که می شنوم  اوه C می گوید صبح بخیر معلم من اهل هند هستم

the way you teach is quite different from others  keep it up let me know what you mean by that so  

روش تدریس شما کاملاً با دیگران متفاوت است ادامه دهید به من بگویید منظورتان از آن چیست بنابراین

it's interesting to see that comment I get that  comment a lot like I like the way you teach or  

دیدن آن نظر جالب است که من آن نظر را بسیار دریافت می‌کنم مانند روش تدریس شما را دوست دارم یا

it's different or whatever but explain why if you  can it's hard to do Abus says like you see someone  

متفاوت است یا هر چیز دیگری، اما توضیح دهید که چرا اگر می‌توانید انجام دادن آن سخت است، ابوس می‌گوید مثل اینکه کسی را می‌بینی

much time and then uh we will friend like the  words and you listening uh to them a lot they will  

خیلی وقت است و بعد اوه ما دوست خواهیم داشت کلمات و شما زیاد به آنها گوش می‌دهید،

into your brain yes so the point is to become very  familiar with the vocabulary if you hear something  

وارد مغز شما می‌شوند، بله، بنابراین نکته این است که اگر چیزی می‌شنوید،

one time you're probably not going to remember it  well or feel confident uh confident about using it  

زمانی که احتمالاً نمی‌شنوید، با واژگان بسیار آشنا شوید. به‌خوبی آن را به خاطر بسپارید یا در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنید،

but if you hear lots of things like uh then you  will feel better so I'm throwing in the towel  

اما اگر چیزهای زیادی مانند آه بشنوید، احساس بهتری خواهید داشت، بنابراین من

with this learning English yes very good usage of  that so you can just say I'm throwing in the towel  

با این یادگیری زبان انگلیسی، استفاده بسیار خوبی از آن را انجام می‌دهم. من

with learning English or whatever but very good  let's see Zen am from let's see knowledge Hub good  

با یادگیری زبان انگلیسی یا هر چیز دیگری که خیلی خوب است دست به دامن می شوم. بیایید ببینیم Zen am from let's see Knowledge Hub

morning sir what is your first language my first  language is English Le says good morning have a  

صبح بخیر آقا زبان اول شما چیست. زبان انگلیسی است Le می‌گوید صبح بخیر،

good day hm a lot of idioms you are teaching are  the same in other languages and use in the same  

روز خوبی داشته باشید، بسیاری از اصطلاحاتی که آموزش می‌دهید در زبان‌های دیگر یکسان هستند و در زمینه‌های مشابه استفاده می‌شوند،

context so no English speaking people can grasp or  non-english speaking people can grasp these idioms  

بنابراین هیچ انگلیسی‌زبان نمی‌تواند این اصطلاحات را درک کند یا افراد غیرانگلیسی‌زبان می‌توانند این اصطلاحات را

easily yes so like you'll also get that and I'm  trying to teach these things from the context so  

به راحتی درک کنند، بله. پس مثل اینکه شما هم متوجه خواهید شد و من سعی می‌کنم این چیزها را از روی زمینه آموزش دهم، بنابراین

it's the same thing like in Japanese we say like  isino like one one stone two birds but in English  

این همان چیزی است که در ژاپنی می‌گوییم isino مانند یک یک سنگ دو پرنده‌ها اما در انگلیسی

it's hit two birds with one stone it's same idea  uh but again like a lot of those things that's  

با یک سنگ به دو پرنده ضربه می‌زنند، این همان ایده است اوه، اما دوباره مانند بسیاری از آن چیزها که

just the The Human Experience you know uh but you  actually can understand the way people make those  

فقط تجربه انسانی است که می‌دانی اوه، اما در واقع می‌توانی روشی را که مردم آن چیزها را می‌سازند، درک کنی

things and it's it's much easier to remember  them when you discover them like that rather  

و به خاطر سپردن آن بسیار آسان‌تر است. وقتی آنها را به این شکل کشف کردی

than me just telling you here's a translation of  something that's why I might I might write the  

نه اینکه من فقط به شما بگویم اینجا ترجمه چیزی است به همین دلیل ممکن است

word or phrase down but I want to tell you some  kind of story or give you an example that helps  

کلمه یا عبارت را بنویسم اما من می‌خواهم نوعی داستان را برای شما تعریف کنم یا مثالی به شما بگویم که به شما کمک می‌کند

you really understand it well uh from India I am  your big fan well welcome if you know other people  

واقعاً آن را به خوبی درک کنید، اوه از هند، من طرفدار بزرگ شما هستم، اگر افراد دیگری را می‌شناسید

who would enjoy these videos then please share  them truth Seer says I'm very good at Listening  

که از این ویدیوها لذت می‌برند، لطفاً آنها را به اشتراک بگذارید. من در گوش دادن به انگلیسی بسیار خوب هستم،

to English you would say Listening to English but  it's very difficult for me to speak in English  

شما می‌گویید Listening to English، اما برای من بسیار دشوار است که به زبان انگلیسی صحبت کنم

that just means you don't know the vocabulary well  enough all right I've covered this many times but  

این فقط به این معنی است که شما واژگان را به اندازه کافی خوب نمی‌دانید. من بارها به این موضوع پرداخته‌ام، اما

that's the that's really the core issue for a  lot of people they know English well enough to  

این مسئله اصلی برای بسیاری از افرادی است که انگلیسی را آنقدر خوب می‌دانند که بتوانند آن را

understand but speaking is a different thing and  it just means you still have some kind of doubt  

بفهمند، اما صحبت کردن چیز دیگری است و فقط به این معنی است که شما هنوز نوعی شک دارید

and you need to clear that doubt remove that doubt  that will help you uh actually unlock your ability  

و باید آن را پاک کنید. شک این شک را بردارید که به شما کمک می کند واقعاً توانایی صحبت کردن خود را باز کنید

to speak all right let's see Zen again I am happy  today to see you on live and let's see ra says in  

بیایید دوباره ذن را ببینیم. خوشحالم امروز شما را به صورت زنده می بینم و بیایید ببینیم که را در

your daily day as teachers do you use any software  such as tell me more or Rosetta Stone uh no this  

روز روزانه شما می گوید معلمان آیا از نرم افزاری استفاده می کنید، مثلاً به من بگویید بیشتر یا روزتا استون اوه، نه این، این است که

is it I am the software I mean we we we don't I  mean as as far as like me like teaching this is  

من نرم افزار هستم، منظورم این است که ما، ما نیستیم.

the this is the teaching I I do it's just helping  people understand the language and uh like I built  

این فقط به مردم کمک می‌کند زبان را بفهمند و مانند من

software already to help people teach themselves  so part of that is Frederick so if you click on  

قبلاً نرم‌افزاری ساخته‌ام تا به مردم کمک کنم خودشان را بیاموزند، بنابراین بخشی از آن فردریک است، بنابراین اگر روی

the link in the description below this video you  will learn more about that but that's the first  

پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید، در مورد آن بیشتر یاد خواهد گرفت، اما این اولین

app that anyone in the world can use to teach  themselves English all in English um so you can  

برنامه‌ای است که هر کسی در جهان می‌تواند از آن برای آموزش انگلیسی به خود استفاده کند، بنابراین شما می‌توانید

learn vocabulary and pronunciation and grammar  all that you will learn it step by step uh it's  

واژگان و تلفظ و گرامر را یاد بگیرید.

just one way of doing that but that's as far as  like software or whatever I don't use any other  

اما این تا جایی است که مانند نرم افزار یا هر چیز دیگری که از هیچ

kind of teaching programs or anything like that  honestly I would I would like to not have to make  

نوع برنامه آموزشی دیگری استفاده نمی کنم یا چیزی شبیه به آن، صادقانه بگویم که دوست دارم نداشته باشم برای ساختن

stuff but uh everything else it's already made  I have not found anything that teaches the way  

چیزها، اما هر چیز دیگری قبلاً ساخته شده است من چیزی پیدا نکردم که به روشی که

I do um so if you know of anything let me know  but what I've seen from Rosetta Stone or uh dual  

من انجام می‌دهم را آموزش دهد   بنابراین اگر چیزی می‌دانید به من اطلاع دهید اما آنچه من از روزتا استون یا اوه دوتایی

lingo or whatever like it's not it's not letting  you uh get enough examples of things and helping  

یا هر چیزی شبیه به آن نیست، به من اطلاع دهید. به شما اجازه نمی‌دهد نمونه‌های کافی از چیزها را دریافت کنید و به شما کمک می‌کند تا

you understand it the same way a native would so  I mean the biggest problem is the lack of variety  

آن را به همان روشی که یک بومی می‌تواند درک کنید، بنابراین منظورم این است که بزرگترین مشکل کمبود تنوع است.

with it so if I get from a from an app it's it's  just telling me something nice and clearly I can  

با آن، بنابراین اگر از برنامه‌ای دریافت کنم، فقط چیز خوبی به من می‌گوید و به وضوح می‌توانم

see it written down there it's very different  from the way uh the way natives actually speak  

آن را ببینم که در آنجا نوشته شده است، با نحوه صحبت بومی‌ها بسیار متفاوت است،

so I need to see those native EX examples if I'm  trying to learn a language and be prepared for  

بنابراین اگر من باید آن نمونه‌های بومی EX را ببینم. من سعی می‌کنم یک زبان یاد بگیرم و برای

real communication all right let's see and it says  the way you pass your knowledge there's that word  

ارتباط واقعی آماده باشم، خوب، بیایید ببینیم و می‌گوید روشی که دانش خود را منتقل می‌کنید، این کلمه وجود دارد

knowledge again knowledge tus you give lots of  examples answer all the questions do it in a fun  

دانش دوباره دانش و شما اطلاعات زیادی می‌دهید. نمونه‌ها به همه سؤال‌ها پاسخ می‌دهند این کار را به

and funny way glad hear it's great to listen to  you all right well I'm glad that's helpful then  

روشی سرگرم‌کننده   و خنده‌دار انجام دهید خوشحالم که شنیدن این کار عالی است خیلی خوب، خوشحالم که مفید است پس

I'll try to be uh try to be funnier then let's see  and then says if I'm pronouncing that correctly  

سعی می‌کنم خنده‌دارتر باشم سپس بیایید ببینیم و سپس می‌گویم که آیا من درست تلفظ می‌کنم

I have a little bit of trouble with speaking but  I'm trying to make sure I can speak English more  

من در صحبت کردن کمی مشکل دارم، اما سعی می‌کنم مطمئن شوم که می‌توانم با اطمینان بیشتری انگلیسی صحبت کنم

confidently and sometimes I forget how to write it  when I can speak so again like notice everybody's  

و گاهی اوقات فراموش می‌کنم چگونه صحبت کنم. وقتی می‌توانم دوباره صحبت کنم، بنویس، مثل اینکه متوجه شوم

comment is basically saying the same thing they  have some kind of doubt about whatever but uh I'm  

نظر همه در واقع همان چیزی را می‌گوید که آن‌ها درباره هر چیزی شک دارند، اما اوه، من

encouraging you reminding you explaining to you  uh that you should think a bit more about that  

تشویقت می‌کنم یادآوری کنم که برایت توضیح بدهی. اوه که باید کمی بیشتر درباره آن فکر کنی.

so for me uh I I will try to be as specific  as I can if I have an issue with Japanese so  

من سعی می کنم اگر با ژاپنی مشکلی داشته باشم تا جایی که می توانم خاص باشم، بنابراین

I would not say my Japanese pronunciation is bad  that's not very helpful I need to think like what  

نمی گویم تلفظ ژاپنی من بد است. این خیلی مفید نیست من باید فکر کنم که

specifically like is this sound okay or is that  sound okay this sound is not okay so that's the  

این صدا خوب است یا آن صدا مشکلی ندارد، بنابراین

real problem so I should be thinking like that  with uh pronunciation or vocabulary or grammar  

مشکل واقعی همین است، بنابراین باید با تلفظ، واژگان یا دستور زبان،

whatever the issue is but if I'm thinking about  that and I know what the problem uh then I would  

هر مشکلی که باشد، اینطور فکر کنم. با فکر کردن به آن و می‌دانم مشکل چیست، پس می‌توانم

be able to find that more easily uh let's see say  do you like boxing teacher it is so interesting  

راحت‌تر آن را پیدا کنم، ببینیم، معلم بوکس را دوست داری خیلی جالب است.

skip punches and get Punch Yeah I've never never  tried boxing before for I I've I've hit a like a  

heavy bag and a uh what do you call it like speed  bag that little one uh but I've never never I've  

هرگز هرگز

never like been in a in a like a boxing fight to I  don't want to hurt anybody I see Katie says thank  

دوست ندارم در یک مسابقه بوکس حضور داشته باشم، نمی‌خواهم به کسی صدمه بزنم، می‌بینم کتی می‌گوید

you and roll is drink some water teacher yes I've  got my bottle over here but we're basically done  

متشکرم و رول می‌کنم کمی آب بنوشم معلم بله من بطری خود را اینجا دارم، اما به

with the video anyway and then I can enjoy my  look at that my 2 L massive bottle I'll get it

هر حال ما اساساً با ویدیو تمام شده‌ایم و سپس می‌توانم از نگاهم به بطری عظیم 2 لیتری خود لذت ببرم، آن را می‌نوشم

drink ah all right well just a quick recap at the  end of the video the basic idea is that the more  

آهان خوب است، فقط یک جمع‌بندی سریع در پایان ایده اصلی ویدیو این است که هرچه

connections you make with vocabulary the more  memorable it becomes okay so that's why I'm I'm  

ارتباط بیشتری با واژگان برقرار کنید، به یاد ماندنی‌تر می‌شود، به همین دلیل است که

trying to show you something but then show you  how it's used in other contexts as well which  

سعی می‌کنم چیزی را به شما نشان دهم اما بعد نشان دهم نحوه استفاده از آن در زمینه‌های دیگر نیز که   باعث

will make you feel more confident about it at  the beginning of this video I just gave a quick  

می‌شود در  ابتدای این ویدیو احساس اطمینان بیشتری نسبت به آن داشته باشید، من فقط یک

uh story about how I went to a bar or went to two  different bars with a Japanese friend of mine one  

داستان کوتاه درباره نحوه رفتنم به یک بار یا رفتن به دو میله مختلف با یکی از دوستان ژاپنی‌ام ارائه کردم. یک

bar this guy had lots of bottles he had maybe like  a thousand different bottles of alcohol around  

بار این مرد بطری های زیادی داشت که شاید هزاران بطری مختلف الکل در اطراف

the bar boxes of things and crates and I mean it  really look like an interesting place to tell a  

جعبه اشیا و جعبه ها داشت و منظورم این است که واقعاً جای جالبی به نظر می رسد. برای گفتن

story about lots of different things but when we  said what alcohol do you like he just said well  

داستانی درباره چیزهای مختلف، اما وقتی گفتیم چه الکلی را دوست داری، او فقط گفت:

I like all of them you know and that's the end  of the story all right so if you're trying to  

من همه آنها را که می‌دانی دوست دارم و این پایان داستان است، بنابراین اگر می‌خواهی

have better communication you don't need to have  more things to talk about out but you should be  

ارتباط بهتری برقرار کنی، بهتر است نیازی نیست چیزهای بیشتری برای صحبت کردن داشته باشید، اما باید

better at speaking that the things that you do  know all right and typically like I could make  

بهتر صحبت کنید که چیزهایی را که می‌دانید درست می‌دانید و معمولاً مثل من می‌توانم

up a conversation about whatever uh like I'm I  can talk with so I I was at a baseball game a  

درباره هر چیزی که هستم صحبت کنم. من هفته گذشته در یک بازی بیسبال، یک

Japanese uh baseball game here last week and I was  just sitting and talking with this lady next to me  

بازی بیسبال ژاپنی بودم و فقط با این خانم کنارم نشسته بودم و صحبت می کردم.

she was uh she and her husband were there from uh  fulka uh and so that's just another another city  

here but I was talking with them about parking and  grocery stores and stuff that was you know just  

اما من با آنها در مورد پارکینگ و خواربارفروشی‌ها و چیزهایی صحبت می‌کردم که شما فقط

things that are different between the two cities  but you know we had a good conversation and you  

چیزهایی را می‌دانید که بین دو شهر متفاوت است، اما می‌دانید که ما گفتگوی خوبی داشتیم و شما

know like I I don't need to like use a lot of  complicated vocabulary to have a good conversation  

می‌دانید که من نیازی به استفاده از واژگان پیچیده زیادی برای داشتن یک مکالمه خوب

with people but I do know how to speak well  uh and I can control the conversation and talk  

با مردم ندارم، اما من می‌دانم چگونه خوب صحبت کنم و می‌توانم مکالمه را کنترل کنم و

about things I'm interested in or interested  in uh or find things that are you know like  

درباره چیزهایی که به آنها علاقه یا علاقه دارم صحبت کنم. اوه یا چیزهایی را پیدا کنید که می دانید مانند

I I can basically use what I have because I know  it well all right so I'm always trying to expand  

من اساساً می توانم از آنچه دارم استفاده کنم زیرا به خوبی آن را می دانم بنابراین همیشه سعی می کنم آن را گسترش دهم

that but I don't want to just learn more words I  really want to know them well so that I can use  

اما نمی خواهم فقط کلمات بیشتری یاد بگیرم من واقعاً می‌خواهم آن‌ها را خوب بشناسم تا بتوانم از

them and feel confident about using them all  right all right let's see final comments here  

آنها استفاده کنم و در مورد استفاده از همه آنها احساس اطمینان کنم. خیلی خوب، اجازه دهید نظرات نهایی را اینجا ببینیم.

Rainer says Hi teacher really quick can you please  uh explain oh you've talking about fluent for life  

this is the second time I ask sorry uh I can only  connect usually at the end of the stream uh is it  

بار دوم که می‌پرسم متأسفم، من فقط می‌توانم معمولاً در انتهای جریان به آن متصل شوم، آیا این

a course a Class A platform I want to know a  little bit more about it uh well just click on  

یک دوره آموزشی کلاس A است که می‌خواهم کمی بیشتر در مورد آن بدانم اوه خوب فقط روی

the link in the description below the video but  the basic idea is what we do on YouTube so these  

پیوند در توضیحات زیر ویدیو کلیک کنید، اما ایده اصلی این است که ما در YouTube چه می‌کنیم، بنابراین این

videos right here it's really explaining to people  how to get fluent and giving some examples and  

ویدیوها در اینجا واقعاً به مردم توضیح می‌دهند که چگونه مسلط شوند و مثال‌هایی ارائه می‌دهند و   به

helping you understand some vocabulary but this is  really just like one part of the learning process  

شما کمک می‌کنند تا برخی از واژگان را درک کنید، اما این واقعاً دقیقاً مانند بخشی از فرآیند یادگیری

so the basic idea of fluency is that you have to  eliminate whatever doubt you have like I I just  

بنابراین ایده اصلی تسلط این است که شما باید مانند من هر شکی را که دارید از بین ببرید. این است که

tell people the fastest way to become fluent is to  delete or eliminate or end or destroy the doubts  

تردیدهایی را که شما را از صحبت کردن باز می‌دارند حذف کنید یا از بین ببرید یا از بین ببرید،

that stop you from speaking so whether you do that  with me or you do that with you know somebody else  

بنابراین چه با من این کار را انجام دهید یا با شخص دیگری انجام دهید، چه

or on your own that's what you have to do so you  don't have to learn more but you really should be  

به تنهایی، این همان کاری است که باید انجام دهید تا مجبور نباشید یاد بگیرید. بیشتر اما شما واقعاً باید

understanding vocabulary better that's the basic  idea and so what I do in these videos is is kind  

واژگان را بهتر درک کنید، این ایده اصلی است و بنابراین کاری که من در این ویدیوها انجام می‌دهم این است که به

of showing you trying to prove to people that this  is true and show you that it works and it actually  

شما نشان می‌دهم سعی می‌کنید به مردم ثابت کنید که این درست است و به شما نشان دهم که کار می‌کند. و در واقع

can get you more fluent when I'm teaching things  you should be feeling more confident it's a it's a  

می‌تواند شما را روان‌تر کند وقتی که من چیزهایی را آموزش می‌دهم شما باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، این

process you can actually feel when it's happening  you should be thinking like oh like I call these  

فرآیندی است   که می‌توانید در هنگام وقوع آن احساس کنید شما باید مثل آه فکر کنید که من به اینها می‌گویم

aha moments when you understand something  better and you think oh like now I get it  

آها لحظاتی که چیزی را بهتر می‌فهمید و شما فکر می‌کنید آه مثل الان متوجه شدم

so I feel more confident about something and  language learning should be easy all right if  

بنابراین در مورد چیزی احساس اطمینان بیشتری می‌کنم و اگر

the teacher is making it possible for you to  understand things better that's the job of the  

معلم این امکان را برای شما فراهم کند که چیزها را درک کنید، یادگیری زبان باید آسان باشد. بهتر است این کار

teacher typically in a regular classroom a teacher  is just going to say learn these things here is  

معلم است که معمولاً در یک کلاس درس معمولی، معلم فقط می‌خواهد بگوید این چیزها را بیاموز اینجا

a list of vocabulary I want you to go home and  study that but that's not really teaching you  

فهرستی از واژگان است که می‌خواهم به خانه بروید و آن را مطالعه کنید، اما این واقعاً چیزی به شما یاد نمی‌دهد، بلکه

anything it's just giving you some translations or  examples of things an actual teacher the point of  

فقط چند ترجمه به شما می‌دهد. یا نمونه‌هایی از چیزهایی که یک معلم واقعی، هدف

a teacher is to really help you understand things  by destroying any doubt you might have about the  

یک معلم این است که واقعاً به شما کمک کند چیزها را بفهمید، با از بین بردن هرگونه شکی که ممکن است در مورد واژگان داشته باشید

vocabulary and so part of that is explaining  things another part of that is giving you many  

و بنابراین بخشی از آن است. توضیح دادن چیزها بخش دیگری از آن ارائه

examples from other people so if you can hear  me say something and another person and another  

مثال‌های بسیاری از افراد دیگر به شماست، بنابراین اگر می‌توانید بشنوید که من چیزی می‌گویم و شخص دیگری و

person and another person and each person says it  in a different way all those examples will help  

شخص دیگری و شخص دیگری و هر فردی آن را به روشی متفاوت می‌گوید، همه آن مثال‌ها به شما کمک می‌کند

you remember it and make you feel very confident  about that so the the whole point of uh fluent for  

آن را به خاطر بسپارید و بسازید. شما نسبت به آن بسیار مطمئن هستید، بنابراین هدف اصلی

life is to help you understand the language  without a doubt and I'll just draw one more  

زندگی این است که به شما کمک کند زبان را بدون شک درک کنید، و من فقط یک

kind of contrasting thing here I want to put this  in my new guide uh to fluency as well but if you  

چیز متضاد دیگر را در اینجا ترسیم می کنم. این در راهنمای جدید من در مورد تسلط نیز هست، اما اگر

think about the typical way that people learn a  language like the English as a second language  

به روش معمولی فکر کنید که مردم زبانی مانند انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم یاد می‌گیرند،

approach everybody is improving by understanding  things better that's the only way we improve we  

همه با درک بهتر چیزها بهتر می‌شوند، این تنها راهی است که ما پیشرفت می‌کنیم، ما

don't improve by speaking more because if we speak  we're not really learning anything new so yeah  

پیشرفت نمی‌کنیم. بیشتر صحبت کنیم زیرا اگر صحبت کنیم واقعاً چیز جدیدی یاد نمی‌گیریم، بنابراین بله،

it's it's a little bit of practice but uh the the  greater amount of practice the real practice that  

کمی تمرین است، اما هر چه بیشتر تمرین کنیم، تمرین واقعی است. به

gets you confident is understanding the language  better all right so usually what happens is like  

شما اطمینان می‌دهد که زبان را بهتر می‌فهمید بسیار خوب، بنابراین معمولاً اتفاقی که می‌افتد به این صورت است

you will get you know a long time like let's say  you have like a 1H hour class but maybe you only  

شما مدت زیادی با شما آشنا می‌شوید، مثلاً مثلاً یک ساعت یک ساعت کلاس دارید، اما شاید فقط

understood one thing really well and that you  felt good like okay I I understand what that  

یک چیز را واقعاً خوب فهمیده باشید و اینکه احساس خوبی داشته باشید. من می‌دانم این به چه

means you spent one hour to understand this one  thing and maybe the rest of it you're just like  

معناست که شما یک ساعت وقت گذاشتید تا این یک چیز را بفهمید و شاید بقیه‌اش دقیقاً مثل

ah I don't I don't really know what that means  so the actual Improvement just came from this  

آهان باشید، واقعاً نمی‌دانم این به چه معناست. بنابراین پیشرفت واقعی فقط از این

moment where you understood something better but  you spent an hour to get that moment what I do I  

لحظه به وجود آمد که شما چیزی را بهتر فهمیدید اما یک ساعت وقت گذاشتید تا آن لحظه را به کاری که من انجام می‌دهم به

really want to give you these kind of moments much  more rapidly so you could spend the same amount of  

دست آورید.

time learning but understand much more and so you  get fluent faster So the faster you can destroy  

خیلی بیشتر بفهمید و سریعتر مسلط شوید بنابراین هر چه سریعتر شک را از بین ببرید

doubt so if I if I can destroy all these doubts  you have very quickly then you become a confident  

پس اگر من بتوانم همه این شکها را از بین ببرم خیلی سریع دارید آنوقت تبدیل به یک سخنران مطمئن خواهید شد.

speaker very fast all right that's how it works  so fluent for life this is the basic point of the  

سریع خیلی خوب به همین ترتیب کار می کند خیلی روان برای مادام العمر این نکته اساسی

program to help you understand the language  without a doubt so that you speak fluently  

برنامه است که به شما کمک می کند زبان را بدون شک بفهمید  به طوری که شما روان صحبت کنید.

all right so if you'd like to do that if you'd  like my help you can also apply these ideas  

yourself if you want to learn things on your own  I've given you lots of examples of how to do that  

اگر می‌خواهید به تنهایی چیزهایی را یاد بگیرید، می‌توانید این ایده‌ها را نیز به کار ببندید. مثال‌های زیادی از نحوه انجام آن به شما داده‌ام،

but if you'd like to do it again if you're Mo most  of the people who joined the program they just  

اما اگر دوست دارید دوباره این کار را انجام دهید. اکثر افرادی که به برنامه ملحق شده‌اند، فقط

want results quickly so maybe they they work or  they don't have a lot of time to learn uh or they  

می‌خواهند سریع به نتیجه برسند، بنابراین شاید آنها کار می‌کنند یا وقت زیادی برای یادگیری ندارند یا

they need uh English for their life or career or  whatever so they're happy to pay a little bit of  

برای زندگی یا حرفه‌شان به انگلیسی نیاز دارند یا هر چیز دیگری که خوشحال هستند. کمی

money to to get fluent much faster but if you need  life or if you need uh English for your career  

پول بپردازید تا سریع‌تر مسلط شوید، اما اگر به زندگی نیاز دارید یا اگر برای حرفه‌تان به انگلیسی نیاز دارید،

then this is probably the best investment you can  make because learning how to communicate well like  

احتمالاً این بهترین سرمایه‌گذاری است که می‌توانید انجام دهید، زیرا یاد می‌گیرید که چگونه به خوبی ارتباط برقرار کنید. مانند

you can really do anything with that and English  fluency will stay with you for the rest of your  

شما واقعاً می‌توانید با آن هر کاری انجام دهید و تسلط  انگلیسی  تا آخر عمر با شما خواهد ماند،

life so if you're looking for a good way to do  this and you want to do it quickly that's what  

بنابراین اگر به دنبال راهی خوب برای انجام این کار هستید و می‌خواهید آن را به سرعت انجام دهید، این همان کاری است که

we do in fluent for life you can click on the  link in the description to learn more I hope you  

ما به صورت روان برای شما انجام می‌دهیم. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید، امیدوارم از

have enjoyed this video if you have do click the  like button and I will see you next time bye-bye

این ویدیو لذت برده باشید، اگر این کار را انجام دادید، روی دکمه لایک کلیک کنید و دفعه بعد شما را بای بای می‌بینم