Native English Daily Expressions For Fluent Speech

all right let's see if we're coming  in live I think we should be all right

خیلی خب ببینیم می آییم در لایو من فکر می کنم باید خوب باشیم ببینیم

let's see

maybe we aren't maybe we are post something in the  chat let's see if people are here uh watching this  

شاید نیستیم شاید چیزی در چت پست می کنیم.

let's see okay yes I think we are alive all  right I am Drew Badger the founder of English  

زنده باشید خیلی خوب من درو بجر هستم، بنیانگذار English

anyone.com and the English fluency guide and  today we're going to talk about where native  

any.com و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی و امروز می‌خواهیم در مورد اینکه

English Expressions come from all right nice to  see people in the chat there we go George is there  

از کجا آمده است صحبت کنیم. عبارات انگلیسی از کجا می‌آیند از دیدن افراد در چت لذت می‌برم. جورج آنجاست

Olympia is there nice to see you guys all right  uh hopefully everyone is enjoying their day this  

المپیا خوشحال می‌شم شما بچه‌ها خوب؟ آه، امیدوارم همه از روز خود لذت ببرند، این

should be a fun video we're going to talk about  Native vocabulary and how to use it and learn it  

باید یک ویدیوی سرگرم‌کننده باشد که در مورد واژگان بومی و نحوه استفاده از آن و یادگیری آن صحبت می‌کنیم

and so you can actually Express Yourself fluently  rather than just learning a bunch of random  

و بنابراین می‌توانید خود را به‌جای صرفاً روان بیان کنید. یادگیری یکسری

phrases I really want to help you understand  things like a native because that really is  

عبارات   تصادفی من واقعاً می‌خواهم به شما کمک کنم چیزهایی مانند یک بومی را درک کنید، زیرا این واقعاً

the secret to communicating fluently if you have  to think about translations before you speak then  

راز برقراری ارتباط روان است، اگر قبل از صحبت کردن مجبور باشید به ترجمه‌ها فکر کنید،   در آن صورت

you're going to get stuck hesitating and thinking  about rules then that's obviously going to stop  

تردید و فکر کردن به قوانین گیر می‌کنید. این بدیهی است که

you from expressing yourself all right so since  we're getting uh look at this this is amazing  

شما را از ابراز نظرتان باز می‌دارد، بنابراین از آنجایی که به این موضوع نگاه می‌کنیم، این شگفت‌انگیز است

says Joe bear if I'm pronouncing this all right  well it's a good idea glad it's working over here  

می‌گوید جو خرس اگر این را به خوبی تلفظ می‌کنم خوب است خوشحالم که اینجا کار می‌کند.

all right looks like Chad is working  fine on the phone too Reuben's nice to  

با تلفن هم خوب کار می‌کند. روبن خوشحال می‌شود

see you there from Brazil Aaron  is back nice to see everybody

شما را از برزیل می‌بینم، آرون خوشحال است که

all right so when you learn English vocabulary  and you want to be able to use it fluently as I  

همه را خوب می‌بینم، بنابراین وقتی واژگان انگلیسی را یاد می‌گیرید و می‌خواهید بتوانید به راحتی از آن استفاده کنید، همان‌طور که

just mentioned the key really is to understand  it like a native so we're going to talk about  

قبلاً اشاره کردم، نکته کلیدی واقعاً درک است. مانند یک بومی است، بنابراین ما

something very basic something every day  that everyone does every day that you will  

هر روز در مورد یک چیز بسیار اساسی صحبت خواهیم کرد که همه هر روز انجام می‌دهند و شما

all know about and then use those expressions  so use the understanding to actually have good  

همه درباره آن می‌دانید و سپس از آن عبارات استفاده کنید بنابراین از درک درست استفاده کنید تا در واقع در مورد چیزهای مختلف ارتباط خوبی داشته باشید.

communication uh about about lots of different  things so I thought what's something very simple  

بنابراین فکر کردم چه چیزی بسیار ساده

very basic we could talk about and it's just in  the bathroom so I'm going to talk about again  

خیلی اساسی است که می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم و فقط در حمام است، بنابراین من دوباره درباره

basic things I really want you to understand them  like a native and that means you understand them  

چیزهای اساسی صحبت می‌کنم که واقعاً می‌خواهم آنها را مانند یک بومی درک کنید و این بدان معنی است که شما آنها را

through situations I'll explain this very quickly  remember that there are two basic ways of learning  

از طریق موقعیت‌هایی که من می‌فهمید. این را خیلی سریع توضیح خواهم داد به یاد داشته باشید که دو روش اساسی برای یادگیری

the English language or really any language but  since we're talking about English you have English  

زبان انگلیسی یا واقعاً هر زبانی وجود دارد، اما از آنجایی که ما در مورد انگلیسی صحبت می کنیم، شما انگلیسی   را

as a second language and this is where we learn  things through our native language so if you're  

به عنوان زبان دوم دارید و اینجاست که ما چیزهایی را از طریق زبان مادری خود یاد می گیریم، بنابراین اگر شما شما

a Chinese native Chinese speaker you're thinking  about something you want to say first in Chinese  

یک زبان چینی بومی چینی هستید به چیزی فکر می کنید که می خواهید ابتدا به زبان چینی بگویید

you translate it in your head and then you start  speaking so you go from your native language  

آن را در ذهن خود ترجمه می کنید و سپس شروع به صحبت می کنید تا از زبان مادری خود

to something in English and maybe you know just  one expression for that but what natives are doing  

به چیزی به زبان انگلیسی بروید و شاید فقط یک عبارت را بدانید اما آنچه بومی‌ها انجام می‌دهند

they're actually beginning so this is learning  English as a first language so not English as  

آنها در واقع شروع می‌کنند، بنابراین این یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول است نه انگلیسی به عنوان

a second language we're learning English as  a first language which is what natives do and  

زبان دوم، ما انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می‌گیریم، کاری که بومی‌ها انجام می‌دهند و

natives are taking again a situation like we're  going to talk about situations in the bathroom  

بومی‌ها دوباره در موقعیتی مانند ما قرار می‌گیرند. قرار است در مورد موقعیت‌های حمام صحبت کنیم،

so it should be very something you guys should  remember very easily you'll understand it like  

بنابراین باید خیلی راحت آن را به خاطر بسپارید، آن را مانند

a native from the situation and then we'll be able  to use it fluently because of that and so we have  

یک بومی از موقعیت می‌فهمید و سپس به همین دلیل می‌توانیم از آن به راحتی استفاده کنیم.

the situation and we go to the English vocabulary  all right so let's get right into it so nice to  

شرایط را دارید و ما به سراغ واژگان انگلیسی می رویم بسیار خوب، بنابراین بیایید وارد آن شویم خیلی خوب است

see everybody there if you do have questions  or comments feel free to post them in the chat  

همه را در آنجا ببینیم، اگر سؤالی دارید یا نظری دارید، آزادانه آنها را در چت پست کنید

so it says can you tell us how to use exclusive  word in different ways music exclusive you mean  

بنابراین می گوید می توانید به ما بگویید چگونه از انحصاری استفاده کنیم. کلمه به روش های مختلف انحصاری موسیقی منظور شماست

the word exclusive maybe we'll come back to that  later we'll see if we have time if I understand  

کلمه انحصاری شاید ما به آن بازگردیم بعداً اگر

your question correctly all right so let's say  we're in the bathroom Nils is back hello from  

سؤال شما را درست متوجه شدم، وقت داریم یا خیر، بنابراین فرض کنید ما در حمام هستیم Nils سلام از

Wisconsin uh I multiple Wisconsins or was that a  typo on there or maybe that's a different one uh  

ویسکانسین، اوه، من چندین ویسکانسینی داشتم یا این یک اشتباه تایپی بود یا شاید اشتباه دیگری باشد،

so we're going to talk about learning phrases  and in the first one we're just talking about  

بنابراین ما در مورد یادگیری عبارات صحبت خواهیم کرد و در مورد اول فقط درباره

washing our hands so everyone knows this very  simple to wash your hands now you probably know  

شستن دست‌هایمان صحبت می‌کنیم تا همه بدانند این بسیار ساده است. اکنون دست‌هایتان را بشویید احتمالاً می‌دانید

this already what's the best way to learn phrasal  verbs teach you'll see that in this video Arturo  

این از قبل بهترین راه برای یادگیری افعال عبارتی است، خواهید دید که در این ویدیو آرتورو

it's really just understanding them the same  way natives do so in the case of phrasal verbs  

واقعاً دقیقاً همان روشی است که بومی‌ها این کار را در مورد افعال عبارتی انجام می‌دهند.

specifically usually there is a physical origin  to that thing just like we'll talk about in this  

منشا آن چیزی است، درست همانطور که در این   ویدیو درباره آن صحبت خواهیم کرد،

video so I really want to help you understand that  like a native rather than just learning the words  

بنابراین من واقعاً می‌خواهم به شما کمک کنم که این موضوع را درک کنید، نه اینکه کلمات را

by themselves and trying to translate that so  when you're in the bathroom or whatever you're in  

به تنهایی یاد بگیرید و سعی کنید وقتی در حمام هستید یا هر چیزی که هستید آن را ترجمه کنید. «در

the kitchen you're washing your hands we can take  this same phrase and when we think about washing  

آشپزخانه‌ای هستیم که در حال شستن دست‌هایتان هستیم، می‌توانیم همین عبارت را بپذیریم و وقتی به شستن

our hands it's really just cleaning something off  and so the the physical basic idea of this to wash  

دست‌هایمان فکر می‌کنیم، در واقع فقط چیزی را تمیز می‌کنیم و بنابراین ایده اصلی فیزیکی این شستن

your hands maybe you have some dirt or something  on your hands and you're just you're removing the  

دست‌های خود ممکن است مقداری کثیفی یا کثیفی داشته باشید. چیزی روی دست‌هایتان است و فقط دارید

dirt from your hands but the interesting thing  is that natives take this and they start using it  

کثیفی را از روی دست‌هایتان پاک می‌کنید، اما نکته جالب این است که بومی‌ها آن را می‌گیرند و شروع به استفاده از آن

in other contexts in similar ways all right  so pay attention to this so if I wash my  

در زمینه‌های دیگر به روش‌های مشابه می‌کنند، خیلی خوب است، پس به این موضوع توجه کنید، بنابراین اگر دستم را بشوییم فرض کنید

hands let's say I'm in some kind of group with  someone and I'm having an argument or something  

من در گروهی با یک نفر هستم و در حال بحث و مشاجره یا چیزی هستم که

I don't want to deal with them anymore I just  say I wash my hands so I wash my hands of this  

دیگر نمی‌خواهم با او کار کنم، فقط می‌گویم دست‌هایم را می‌شویم پس از این دست‌ها می‌شویم.

so I wash my hands of this so I wash my hands I'm  not actually washing my hands but we can take this  

دست‌هایم را می‌شویم، در واقع دست‌هایم را نمی‌شویم، اما می‌توانیم این

expression very basic expression that you use  every day wash your hands and we can apply it  

عبارت بسیار ابتدایی را که هر روز استفاده می‌کنید، دست‌هایتان را بشویید و می‌توانیم آن را

to other situations like P pilados did I don't  know what that's referring to but let me know  

در موقعیت‌های دیگری مانند P pilados استفاده کنیم. به چه چیزی اشاره دارد، اما

if you have more information about that Libya  so again I can take mines I can wash my hands  

اگر اطلاعات بیشتری در مورد لیبی دارید به من اطلاع دهید  تا دوباره بتوانم مین بگیرم، می توانم دستانم را

of something it means I don't want to deal with it  anymore I'm leaving that situation something like  

از چیزی بشویم، این بدان معنی است که دیگر نمی خواهم با آن مقابله کنم، من آن وضعیت را ترک می کنم.

that so again again again again again we can take  something very basic physical that you use every  

بنابراین دوباره دوباره دوباره دوباره می‌توانیم یک چیز فیزیکی بسیار ابتدایی را که شما هر

day and then we can use that in many different  situations so if I'm in an office and maybe my  

روز استفاده می‌کنید استفاده کنیم و سپس می‌توانیم از آن در موقعیت‌های مختلف استفاده کنیم، بنابراین اگر من در دفتری هستم و شاید

company some people are working on a project and  I don't like what they're doing with it or yes  

شرکت من، برخی افراد روی پروژه‌ای کار می‌کنند و من انجام نمی‌دهم. از کاری که با آن انجام می‌دهند خوشم نمی‌آید یا بله

so you can quit that thing it says Iran yeah so I  wash my hands of whatever that thing is so I wash  

بنابراین می‌توانی آن چیزی را رها کنی که می‌گوید ایران آره، بنابراین من دست‌هایم را از هر چیزی که هست می‌شویم، بنابراین

my hands of this situation I wash my hands of  this thing so it's it's it's it's the idea of  

دست‌هایم را از این وضعیت می‌شویم، دست‌هایم را از این چیز می‌شویم تا اینطور باشد این ایده

taking something you're just trying to remove it  ah okay okay so you're taking something you're  

برداشتن چیزی است که فقط سعی می‌کنید آن را بردارید. آه، باشه، پس چیزی را می‌گیرید که دارید

removing it from yourself you're removing yourself  from the situation all right yes so again like to  

آن را برمی‌دارید، خودتان را از موقعیت خارج می‌کنید، بله، دوباره دوست دارید

wash your hands of something we're taking a very  basic physical idea like this and applying that to  

دست‌هایتان را بشویید چیزی که ما از یک ایده فیزیکی بسیار ابتدایی مانند این استفاده می‌کنیم و آن را در

other situations so you can see how we might take  this I might talk about like a relationship so I  

موقعیت‌های دیگر به کار می‌بریم، بنابراین شما می‌توانید ببینید که چگونه می‌توانیم آن را انجام دهیم، ممکن است در مورد آن صحبت کنم مانند یک رابطه، بنابراین

had a bad relationship with a business partner  I just I said fine you can you can like take the  

رابطه بدی با یک شریک تجاری داشتم. فقط گفتم شما خوب هستید آیا می‌توانی دوست داشته باشی

company whatever I don't care I wash my hands of  the whole situation or if we're talking about in  

هر کاری که من اهمیتی نمی‌دهم به شرکت ببری، من دست‌هایم را از کل وضعیت می‌شویم یا اگر در

the past tense like I washed the same way you  would use it normally I washed my hands of that  

زمان گذشته صحبت می‌کنیم، مثل همان روشی که شما از آن استفاده می‌کنید، من دست‌هایم را از آن شستم.

all right but the key is I washed my hands of  something all right why is it of rather than off  

درست است، اما نکته اصلی این است که من دستانم را از چیزی شستم، خیلی خوب است، چرا این کار به جای خاموش است،

because we're not physically doing it it's we're  not like washing my hands off we're just washing  

زیرا ما از نظر فیزیکی این کار را انجام نمی‌دهیم، این است که مثل شستن دست‌هایم نیستیم، بلکه فقط

our hands like of of a situation we're kind of  removing ourself from it so we're not it's not  

دست‌هایمان را مانند یک موقعیت می‌شویم. ما به نوعی خودمان را از آن دور می‌کنیم، بنابراین اینطور نیستیم، این

the same thing of like washing dirt off because  the situation is not actually on your hands but  

چیزی شبیه به شستن کثیفی نیست، زیرا وضعیت در واقع روی دستان شما نیست، اما

we just use it in this way I wash my hands  of this thing to wash my hands of this thing  

ما فقط به این شکل از آن استفاده می‌کنیم. دست من این است

all right but is everybody getting this the point  is to understand it first like a native see I'm  

خیلی خوب است، اما آیا همه این را می‌دانند  نکته این است که ابتدا آن را درک کنید مانند یک بومی ببینید

not trying to give you Portuguese or uh French or  any other language we just want to learn something  

سعی نمی‌کنم به شما پرتغالی یا فرانسوی یا هر زبان دیگری بدهم، ما فقط می‌خواهیم چیزی

very basic that you can see in English and then  you will notice it how natives are using it in  

خیلی ابتدایی را یاد بگیریم که بتوانید به انگلیسی ببینید و سپس متوجه خواهید شد که چگونه بومیان از آن در

other situations that have nothing to do with  like washing your hands or something like that  

موقعیت‌های دیگر استفاده می‌کنند که ربطی به شستن دست‌ها یا چیزی شبیه به آن

yes Arturo said if all Americans uh would  speak like that yes well all Americans do  

not speak like me and we cannot change the world  unfortunately but we can change ourselves and when  

ندارد. من و ما نمی‌توانیم دنیا را تغییر دهیم، متأسفانه، اما می‌توانیم خودمان را تغییر دهیم و وقتی

you're learning with me in this way it's helping  you learn in different steps getting you to that  

با من به این روش یاد می‌گیرید، به شما کمک می‌کند در مراحل مختلف یاد بگیرید تا شما را به آن

point so even me there might be some people in  the United States that I can't understand what  

نقطه برسانید، بنابراین حتی من ممکن است افرادی در ایالات متحده باشند که من نمی‌توانم بفهمم چه می‌گویند،

they're saying maybe they Mumble they don't speak  clearly they're speaking too fast or using some  

شاید زمزمه می‌کنند، واضح صحبت نمی‌کنند، آنها خیلی سریع صحبت می‌کنند یا از برخی

vocabulary or expression I'm not familiar with but  we can get you to that level so that's what we do  

واژگان یا اصطلاحات استفاده می‌کنند که من با آن آشنا نیستم، اما می‌توانیم شما را به آن سطح برسانیم، بنابراین این کاری است که

over time as you learn with a program like fluent  for life but anyway does everybody get this idea  

انجام می‌دهیم   زمانی که با برنامه‌ای مانند فلوئنت برای زندگی یاد می‌گیرید، اما به هر حال همه این ایده را دریافت می‌کنند

so we take something that's every day you can and  you can even do this with like you know you could  

بنابراین ما چیزی را می‌گیریم که هر روز می‌توانید انجام دهید و حتی می‌توانید این کار را با این کار انجام دهید مانند اینکه می‌دانید می‌توانید

clean your ears or or anything like that but we're  going to cover a few more of these Expressions  

گوش‌های خود را تمیز کنید یا هر چیزی شبیه به آن اما ما. دوباره چند مورد دیگر از این عبارات را

just from the bathroom and maybe you can think  of some as well all right but the basic idea is  

فقط از حمام پوشش می‌دهیم و شاید بتوانید به برخی از آن‌ها فکر کنید، اما ایده اصلی این است که

we're going to take something you can see how it  works you understand it physically the same way  

ما چیزی را می‌گیریم که بتوانید ببینید چگونه کار می‌کند.

a native does and then you can apply that in  different situations wow I'd be following you  

یک بومی این کار را انجام می‌دهد و سپس می‌توانید آن را در موقعیت‌های مختلف اعمال کنید، وای من شما را دنبال می‌کردم،

since like 12 years ago do you mean you have been  following me like you have been watching since 12  

مانند ۱۲ سال پیش، آیا منظورتان این است که از ۱۲

years ago or you or you would have been maybe you  should have been all right hopefully everybody is  

سال پیش من را دنبال می‌کردید، یا شاید شما یا شاید خودتان بودید. باید همه چیز درست می‌بود، امیدوارم همه به این موضوع پی

getting that though it's just hard to race I need  some Superstar to wash my wash my hands of this

ببرند، هرچند مسابقه دادن سخت است، من به یک سوپراستار نیاز دارم تا دستانم را

of this marker over here  shouldn't be sticking on like that

از این نشانگر در اینجا بشوید.

I'll have to have to write something  lighter all right let's try red  

روشن تر، خوب، بیایید

red marker all right now next idea so let's say  we are washing our hands if you look down in the  

همین حالا نشانگر قرمز را امتحان کنیم ایده بعدی، بنابراین فرض کنید که دست هایمان را می شوییم، اگر به پایین نگاه می کنید،

like in a in a sink so here's like the the water  spout over here there's you turn the water on  

مثل داخل سینک، بنابراین اینجا مثل آب بیرون می زند، آنجا که آب را روشن می کنید

and down at the bottom there's a little  drain this is called the drain down here

و پایین در قسمت پایین، یک زهکش کوچک وجود دارد که به این زهکشی می گویند،

so in the drain and in uh it could be in a  sink or in a bathtub the same idea we have  

بنابراین در زهکشی و در یک سینک یا وان حمام می تواند همان ایده ای باشد که ما

a drain down there too and so if we're trying  to keep water in the tub or keep water in the  

یک زهکشی در آن پایین نیز داریم و بنابراین اگر سعی می کنیم آن را حفظ کنیم. آب را در وان یا آب را در سینک نگه دارید،

sink then we put a plug something that stops the  drain so usually you have if you look at it from  

سپس یک پلاگین می‌گذاریم که زهکشی را متوقف می‌کند، بنابراین معمولاً اگر از طرف به آن نگاه کنید،

the side here's a like here's a pipe going down  in the sink and so the the drain is right here  

مانند این است که لوله‌ای در سینک پایین می‌رود و بنابراین زهکشی درست است. در اینجا

so the same thing this is the drain here and  usually we put a plug p l u g inside that thing  

بنابراین همان چیزی است که اینجا زهکشی است و معمولاً یک دوشاخه را داخل آن چیز می‌گذاریم

so that will stop the water from going down so we  put the plug in here now we can have water in the  

به طوری که از پایین رفتن آب جلوگیری می‌کند، بنابراین ما دوشاخه را اینجا وصل می‌کنیم و می‌توانیم آب در

bathtub or in the sink or whatever and we can  use that water so what do we do when we're done  

وان یا سینک یا هر چیز دیگری داشته باشیم. و ما می‌توانیم از آن آب استفاده کنیم، پس وقتی

using that water does anyone know this basic  expression what do we do I've given you some  

استفاده از آن آب تمام شد، چه کنیم؟ با

of it here can anyone think what do we call  that when we're done using the water how do  

استفاده از آب انجام می شود چگونه

we get the water to go down into the drain what  do we say sometimes this plug is like connected  

ما آب را به داخل زهکشی برسانیم  چه  می گوییم گاهی اوقات این دوشاخه مانند متصل

to a little little chain so we don't lose it  somewhere can anybody think of what that is  

به یک زنجیر کوچک است تا آن را گم نکنیم جایی که کسی فکرش را بکند که چیست

I'll give you one more second the red marker is  not better well I'm I'm thinking uh I don't know  

من می دهم شما یک ثانیه دیگر نشانگر قرمز بهتر نیست خوب من فکر می‌کنم آه، نمی‌دانم

if it's easier or more difficult to see but it  should be easier to erase Arturo says a Flushing  

دیدن آن آسان‌تر است یا سخت‌تر، اما پاک کردن آن  باید راحت‌تر باشد آرتورو می‌گوید فلاشینگ

we'll take a look at that in a minute anything  else what do we say when we want to get this  

ما نگاهی به که در یک دقیقه هر چیز دیگری چه می‌گوییم وقتی می‌خواهیم این

water to go down the drain so the water we have  the plug in here because we want to keep the water  

آب را بگیریم تا از زهکشی برود، بنابراین آب را در اینجا دوشاخه داریم چون می‌خواهیم آب را

in here but when we want the water to go down  what do we have to do how do we get the water to  

در اینجا نگه داریم، اما وقتی می‌خواهیم آب پایین بیاید آیا باید انجام دهیم که چگونه آب را   به سمت

go down the drain so in a sink we're not really  flushing anything yes ritual says pull the plug

زهکشی پایین بیاوریم، بنابراین در سینک واقعاً چیزی را شستشو نمی دهیم بله، مراسم می گوید دوشاخه را

all right to pull the plug so  if we pull the plug out of this  

کاملاً بکشید تا دوشاخه را بکشید، بنابراین اگر دوشاخه را از این قسمت بیرون بیاوریم

then this is all clear and now  the waters the water can go down

پس این همه چیز شفاف است و اکنون آب‌هایی که آب می‌تواند پایین بیاید،

pull the plug yes so when you pull the plug  this is the physical idea of taking a plug  

دوشاخه را بکشید بله، بنابراین وقتی دوشاخه را می‌کشید این ایده فیزیکی است که یک دوشاخه   را

out of the little drain area so that the water can  go down in the same way how else might we use that  

از ناحیه کوچک تخلیه بیرون بیاورید تا آب بتواند به همان روشی پایین بیاید. ممکن است از آن استفاده کنیم

so we're using the idea of pull the plug to  stop doing something we're going to quit doing  

بنابراین از ایده کشیدن دوشاخه استفاده می‌کنیم تا انجام کاری را متوقف کنیم،

something if you understand the deeper idea of  this it's not just taking a plug out of a sink  

اگر ایده عمیق‌تر آن را درک کنید، از انجام آن دست برداریم

it's it's like getting rid of something we're  finishing that thing so we were using the water  

از چیزی که در حال تکمیل آن چیزی بودیم، بنابراین از آب استفاده می‌کردیم

now we don't want it or we don't need it anymore  and we let it go down the drain so to pull the  

حالا دیگر آن را نمی‌خواهیم یا دیگر به آن نیاز نداریم و می‌گذاریم آن را در زهکشی پایین بیاوریم تا

plug on something we can also think about this the  same way uh I'll get to like a similar idea in a  

بتوانیم در مورد چیزی فکر کنیم. به همین ترتیب، من در یک لحظه ایده مشابهی را دوست خواهم داشت،

moment but really the basic idea is that we're  taking something we're finished with it so I  

اما واقعاً ایده اصلی این است که ما چیزی را می گیریم که با آن تمام شده است، بنابراین من

might have like a bad relationship there's a girl  I've been seeing for someone for a while unplug is  

ممکن است رابطه بدی داشته باشم، دختری که می بینم برای کسی که برای مدتی از دوشاخه جدا می‌شود،

a we wouldn't really use unplug for that you could  use that we need to unplug the drain but typically  

ما واقعاً از دوشاخه استفاده نمی‌کنیم، زیرا می‌توانید از آن استفاده کنید که باید دوشاخه را بکشیم، اما معمولاً

to pull the plug like we put we put something in  there intentionally so we want the plug in there  

برای کشیدن دوشاخه مانند اینکه چیزی را عمداً در آنجا قرار داده‌ایم، بنابراین می‌خواهیم دوشاخه را در آنجا وصل کنیم.

then we do not so we pull the plug out pull the  plug so if I pull the plug on a relationship so I  

ما این کار را نمی‌کنیم، ما دوشاخه را بیرون می‌کشیم، دوشاخه را بکشید، بنابراین اگر من یک رابطه را دوشاخه می‌کشم تا شاید

might pull the plug on a relationship maybe I was  I was dating some girl and I it just wasn't a very  

بتوانم یک رابطه را قطع کنم، شاید با دختری قرار ملاقات می‌گذاشتم و برای من خیلی

good fit for both of us and so I decided just pull  the plug on that or maybe I'm in another business  

مناسب نبود. هر دوی ما و بنابراین تصمیم گرفتم آن را قطع کنم یا شاید در موقعیت تجاری دیگری هستم

situation where we're working on a project uh  it's not it's not profitable we're not doing  

که روی پروژه‌ای کار می‌کنیم، اوه، سودآور نیست، ما

very well so instead of continuing to do it we  just we pulled the plug we pulled the plug on it  

خیلی خوب انجام نمی‌دهیم، بنابراین به جای ادامه دادن به انجام آن ما فقط دوشاخه را کشیدیم، دوشاخه را کشیدیم

nil says we let it flew you mean fly like Let  It Fly well I mean the you mean fly the the  

هیچ می‌گوید اجازه دادیم پرواز کند، یعنی پرواز کنید مثل اجازه دهید  خوب پرواز کند.

where we're just letting the water drain out so  we're just we're stopping something we're ending  

"چیزی را متوقف می‌کنیم که داریم به پایان می‌رسانیم

that thing we're pulling the plug on that we're  pulling the plug now there are two kinds of plugs  

آن چیزی که دوشاخه را می‌کشیم که دو شاخه را می‌کشیم اکنون دو نوع دوشاخه وجود دارد   که

you can think about as I just mentioned before  so you can have pull this kind of plug and there  

می‌توانید همانطور که قبلاً ذکر کردم به آن فکر کنید بنابراین می‌توانید این نوع دوشاخه را بکشید و

is also the same kind of plug that goes into a  wall for electricity so that's also called a plug  

همچنین همان نوع دوشاخه ای وجود دارد که برای برق به دیوار می رود، بنابراین به آن دوشاخه نیز می گویند

yes so not not cut the electricity yet so that's  the same it's the same idea so we have like uh in  

بله، بنابراین هنوز برق را قطع نکنید، بنابراین همان ایده مشابه است، بنابراین ما

a in a water pipe you have a plug so that thing is  stopping the water from going through and then you  

در یک لوله آب داریم که شما دارید یک دوشاخه به طوری که مانع عبور آب از داخل شود و سپس شما

also have the plug in the wall so if I have like  a electrical plug same thing into the wall socket  

هم دوشاخه را در دیوار دارید، بنابراین اگر من مانند یک دوشاخه برق را به پریز دیواری داشته باشم،

so if I take the electrical socket out if I if  I pull the the cable out of there I am pulling  

پس اگر پریز برق را بیرون بکشم، اگر پریز را بکشم کابل را از آنجا بیرون می‌کشم

the plug it's the same idea so I'm disconnecting  something I'm ending that thing that's finishing  

دوشاخه را می‌کشم، این همان ایده است، بنابراین، دارم چیزی را قطع می‌کنم.

it I'm pulling the plug on that thing okay like at  the end of these streams I pull the plug that's it  

now just so you understand usually when we pull  the plug we're just we're we're we might be a  

الان همین است   فقط برای اینکه متوجه شوید معمولاً وقتی ما را می‌کشیم، ما هستیم، ممکن است

little bit frustrated or we're disappointed about  something it's usually a little bit of a negative  

کمی ناامید شویم یا از  چیزی ناامید شویم که معمولاً کمی

connotation so a negative idea so I'm like if  I'm like I don't like pull the plug on a birthday  

مفهوم منفی دارد، بنابراین یک ایده منفی است. بنابراین اگر دوست دارم جشن تولد را دوست نداشته باشم

party when I'm finished with it we just end the  party but if the birthday party is not going well  

پس از اتمام آن جشن را به پایان می‌رسانیم اما اگر جشن تولد خوب پیش نمی‌رود

maybe we pull the plug on it so we stop it we  don't want to stop it but maybe we we have to  

شاید آن را قطع کنیم. بنابراین ما آن را متوقف می‌کنیم، نمی‌خواهیم جلویش را بگیریم، اما شاید

for some reason so we pull the plug on something  so it's usually something because we don't want it  

به دلایلی مجبور به انجام آن شویم، بنابراین ما چیزی را به دوشاخه می‌کشیم، بنابراین معمولاً چیزی است زیرا ما آن را نمی‌خواهیم

or it's not helpful for us or some reason like  that so we want to try to stop it immediately  

یا برای ما مفید نیست یا دلایلی مانند آن  بنابراین می‌خواهیم فوراً آن را متوقف کنیم   می‌خواهیم

we're going to pull the plug all right yes there's  spark plugs too yes there are lots of lots of  

شمع را کاملاً بکشیم بله شمع‌ها هم وجود دارد بله تعداد زیادی

little plugs plugs for things and even different  different meanings of the word plug like you can  

شمع کوچک برای چیزها وجود دارد و حتی معانی مختلف کلمه شمع مانند شما می‌توانید

use the word plug talking about to plug something  like to advertise it a little bit so if my friend  

استفاده کنید کلمه دوشاخه در مورد وصل کردن چیزی صحبت می‌کند مثل اینکه کمی آن را تبلیغ کنم، بنابراین اگر دوستم

uh sells vacuum cleaners and I I give him a plug  on this stream I say oh you should try my friend's  

جاروبرقی می‌فروشد و من به او دوشاخه در این جریان می‌دهم، می‌گویم آه، باید جاروبرقی‌های دوست من را امتحان کنید،

vacuum cleaners they're really great I'm plugging  him all right isn't that interesting so it has  

آنها واقعاً عالی هستند، من به برق وصل می‌کنم. او خیلی جالب نیست، بنابراین

like nothing to do with with this kind of plug but  just so you understand the basic idea we have a  

ربطی به این نوع دوشاخه ندارد، اما فقط به این دلیل است که شما ایده اصلی را درک کنید که ما یک

physical thing like this uh yes or you can call it  a stopper same thing as well some some people call  

چیز فیزیکی مانند این داریم، بله، یا می توانید آن را یک درپوش و همینطور برخی از آن ها نام ببرید. برخی از مردم به

it a plug other people call it a stopper because  you're stopping the water all right very easy but  

آن می‌گویند یک دوشاخه، برخی دیگر آن را یک درپوش می‌نامند، زیرا شما خیلی راحت آب را متوقف می‌کنید، اما

everybody get this idea I just want to make sure  this is clear that natives understand these things  

همه این ایده را دریافت می‌کنند، من فقط می‌خواهم مطمئن شوم که این واضح است که بومی‌ها این چیزها را می‌فهمند

because they're they're looking at the real  like physical situation they're just looking  

زیرا آنها به دنبال آن هستند. در موقعیت واقعی مانند موقعیت فیزیکی، آنها فقط به

at some kind of situation that happens in their  life and that's how they learn the vocabulary  

نوعی به موقعیتی نگاه می کنند که در زندگی آنها اتفاق می افتد و از این طریق واژگان را یاد می گیرند

but then usually as they get older then they  learn how to use like these same expressions  

اما معمولاً وقتی بزرگتر می شوند، یاد می گیرند که چگونه از این عبارات مشابه

for other situations so the bad relationship  I pull the plug on it the unprofitable project  

برای موقعیت های دیگر استفاده کنند. رابطه بد من پروژه بی‌سود را قطع می‌کنم

we pull the plug on it I'm doing some event at my  school and and people are not you know doing well  

ما آن را قطع می‌کنیم. من در حال انجام رویدادی در مدرسه هستم و افرادی که نمی‌دانید خوب انجام می‌دهند

or whatever uh we pull the plug now usually and  now this is a I think I'll talk more about this  

یا هر چیز دیگری، ما الان معمولاً آن را می‌کشیم و اکنون این یک من است فکر می‌کنم در ویدیوی زنده بعدی‌ام بیشتر در مورد این صحبت خواهم کرد،

in uh in my next live video but let's see uh  let's see Allah says take off the plug now this  

اما بیایید ببینیم اوه، بیایید ببینیم خدا می‌گوید حالا برق را بردارید، این

is a an interesting thing about phrasal verbs  this doesn't really erase much better either

یک چیز جالب در مورد افعال عبارتی است.

why one day I will get a digital  whiteboard and then and then I can  

یک تخته وایت برد دیجیتالی می‌گیرم و سپس می‌توانم

just write up here and do some interesting  things with that I look forward to that  

فقط اینجا بنویسم و ​​کارهای جالب  انجام دهم که مشتاقانه منتظر آن هستم

so we do say pull the plug  or you could say pull out

بنابراین می‌گوییم دوشاخه را بکش یا می‌توانی بگوییم بکش،

but we do not say pull off because typically  you could say that but it sounds a little bit  

اما نمی‌گوییم بکش، زیرا معمولاً می‌توان این را بگوید، اما

weird usually because a plug it goes inside  something so if you think about a bottle or  

معمولاً کمی عجیب به نظر می‌رسد، زیرا یک دوشاخه داخل چیزی می‌رود، بنابراین اگر به یک بطری یا

a pipe the plug is not just like sitting on the  top of it it's going inside that in some way so  

لوله فکر می‌کنید، دوشاخه مانند نشستن در بالای آن نیست، به نوعی به داخل آن می‌رود.

if it's in something the opposite would be out so  we pull out the plug if there's something on like  

در چیزی برعکس آن خارج می‌شود، بنابراین اگر چیزی روشن باشد، دوشاخه را بیرون می‌آوریم،

this so the opposite of on would be off so if  we have something on we would pull it off like  

بنابراین عکس آن خاموش می‌شود، بنابراین اگر چیزی روشن است، آن را می‌کشیم مانند

if I have a Band-Aid or there's like a cut on  my hand I put a bandage on my hand then I pull  

اگر من یک چسب زخم داشته باشم یا مانند آن وجود داشته باشد. دستم را برید، پانسمان را روی دستم می‌گذارم، سپس

off the bandage but if something is inside  my hand like a needle I would pull that out  

باند را می‌کشم، اما اگر چیزی مانند سوزن داخل دستم باشد، آن را بیرون می‌آورم

okay does that make sense again most of the  language you can understand it physically in this  

بسیار خوب، آیا بیشتر زبانی که شما می‌توانید آن را به صورت فیزیکی به این

way the same way natives do and then you take that  same idea and start applying that into different  

روش درک کنید، منطقی است. به همان روشی که بومی‌ها انجام می‌دهند و سپس شما همان ایده را در نظر می‌گیرید و شروع به اعمال آن در موقعیت‌های مختلف می‌کنید، همه چیز درست است.

situations all right everybody is getting it all  right shall we move on let's cover a few more

now let's try black

here we go now we just had the idea of we have  some water you know so here's our sink up here  

ما مقداری آب داریم که می‌دانید، پس این سینک ما اینجاست

again we pull the plug on something and the water  can go down and this expression is just to go  

دوباره دوشاخه را روی چیزی می‌کشیم و آب می‌تواند پایین بیاید و این عبارت فقط برای رفتن   از

down the drain to go down the drain to go down the  drain so anything that's going down the drain and  

زهکشی به پایین رفتن از زهکشی برای پایین آمدن زهکشی است، بنابراین هر چیزی که پایین می‌آید تخلیه و

we think about what does that mean so we're  removing something we're getting rid of that  

فکر می‌کنیم این به چه معناست، بنابراین  داریم چیزی را حذف می‌کنیم که از شر آن چیزی خلاص می‌شویم   که

thing we don't want that thing anymore or maybe  it just on its own it's just happening like this  

دیگر آن چیز را نمی‌خواهیم یا شاید به خودی خود اینطور اتفاق می‌افتد

uh and just going down the drain so something is  something could be wrong something is happening  

اوه و فقط پایین می‌آید تخلیه کنید بنابراین چیزی ممکن است چیزی اشتباه باشد چیزی در حال رخ دادن است

we don't know what's going on there are lots  of reasons why in in this physical situation  

ما نمی‌دانیم چه اتفاقی می‌افتد، دلایل زیادی وجود دارد که در این وضعیت فیزیکی

this is just water or something it's going down  a drain but again we can take this and apply it  

این فقط آب است یا چیزی که در حال پایین آمدن است یک زهکشی است، اما دوباره می‌توانیم این را برداریم و آن را اعمال کنیم

in different situations in real life and we  can talk about like again a business example  

در موقعیت‌های مختلف در زندگی واقعی و می‌توانیم درباره آن مثل یک مثال تجاری دوباره صحبت کنیم.

I have a new project I'm working on but we're  spending a lot of money we're like a lot of the  

من پروژه جدیدی دارم که روی آن کار می‌کنم، اما پول زیادی را خرج می‌کنیم، مانند بسیاری از

money it's just wasted the money is going down  the drain the money is going down the drain so  

پول‌هایی هستیم که فقط هدر رفته است. پایین رفتن پول در حال پایین آمدن است بنابراین

we are wasting a lot of money so in that case the  situation is money going down here oh no we don't  

ما پول زیادی را هدر می‌دهیم، بنابراین در این صورت وضعیت  این است که پول اینجا پایین می‌آید، آه، ما نمی‌خواهیم

want that to happen we're wasting it chokes  and drinking I don't know what that is around  

این اتفاق بیفتد، ما آن را هدر می‌دهیم و خفه می‌شویم. نمی‌دانم این اطراف چیست

uh but anyway it could be anything you could be  wasting time you could be wasting money yes so  

اوه، اما به هر حال ممکن است هر چیزی باشد که می‌توانید زمان را تلف کنید، می‌توانید پول را تلف کنید بله،   را از

unplug yes you also have that same kind of music  so unplugged uh some kind of music performance  

برق بکشید بله، شما هم همان نوع موسیقی را دارید بنابراین قطع شده، نوعی اجرای موسیقی

without loud sound usually it's like acoustic  music like they don't have their instruments  

بدون صدای بلند معمولاً اینطور است موسیقی آکوستیک مثل اینکه سازهایشان را به برق

plugged in but it could be something else  it doesn't it doesn't have to be just that  

وصل ندارند، اما ممکن است چیز دیگری باشد، لازم نیست فقط همین باشد

but does everybody get this so you could  have we have different ways of saying  

اما آیا همه این را می‌فهمند تا بتوانید روش‌های مختلفی برای گفتن داشته باشیم که

this you will hear natives say go down the  drain you will also hear go down the tubes  

می‌شنوید بومی‌ها می‌گویند از زهکشی پایین بروید، شما همچنین خواهید شنید که از لوله‌ها پایین

go down the tubes down the tubes so fall in the  crack so following the cracks is a different  

بروید   از لوله‌ها پایین بروید، بنابراین در شکاف سقوط کنید، بنابراین دنبال کردن شکاف‌ها متفاوت است

a different thing actually we got a question  about that I'll address that one in in just a  

یک چیز متفاوت است، در واقع ما یک سؤال در مورد آن داریم که من به آن سؤال می‌پردازم. فقط در یک

second because we had another question about  that from someone else actually a fluent for  

ثانیه، زیرا ما یک سوال دیگر در مورد  داشتیم که دیروز از طرف شخص دیگری واقعاً به

life member yesterday so down the drain down the  tubes or what else could water go down like this  

عضوی زندگی مسلط بود، بنابراین لوله‌ها را پایین می‌آورد یا چه چیز دیگری می‌تواند به این شکل پایین بیاید.

similarly I bet you guys can guess you use  it every day so we can use this again natives  

می‌توانیم دوباره از این استفاده کنیم، بومی‌ها

don't have just one way of saying something  we've got lots of lessons that people or  

فقط یک راه برای گفتن چیزی ندارند. ما درس‌های زیادی داریم که افراد یا

lots of Expressions that people could say  are lots of ways of expressing yourself

عبارات زیادی که مردم می‌توانند بگویند، راه‌های زیادی برای بیان خود هستند،

okay so you could have something go down  the drain go down the tubes or go down

بنابراین شما می‌توانید چیزی را از بین ببرید. از لوله‌ها پایین بروید یا پایین بروید از

go down the toilet accurate says the pipes  yeah so you could say like pipes typically  

توالت پایین بروید دقیقاً لوله‌ها را می‌گوید بله، بنابراین می‌توانید بگویید معمولاً مانند لوله‌ها

we you could say that it wouldn't be like a bad  expression it's like going down the pipes but we  

ما می‌توانیم بگوییم که این یک عبارت بد نیست، مثل پایین رفتن لوله‌ها است، اما ما

usually typically are talking about these things  uh especially when you're talking about something  

معمولاً در مورد آن صحبت می‌کنیم این چیزها مخصوصاً وقتی در مورد چیزی صحبت می‌کنید   که به

going down the toilet it's like extra bad so  we're saying like money is we're just wasting  

توالت می‌رود، خیلی بد است، بنابراین  ما می‌گوییم مثل پول است که فقط داریم هدر می‌دهیم

money we're just we're wasting money it's going  down the toilet or you can even talk about like  

پول را هدر می‌دهیم، یا می‌توانی حتی درباره

the whole company or a project or a TV show or  anything that's getting worse over time is going  

کل شرکت یا یک پروژه یا یک برنامه تلویزیونی یا هر چیزی که با گذشت زمان بدتر می شود صحبت کنید، رفتن به

down the toilet or going down the tubes or going  down the drain so people were watching uh the TV  

توالت یا پایین رفتن از لوله فاضلاب یا پایین رفتن از فاضلاب به طوری که مردم

show Game of Thrones and they were saying well the  the final season so everything up until the final  

برنامه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» را تماشا می کردند. خوب گفتن فصل آخر، پس همه چیز تا

season was good and then the last season went down  the toilet all right so I went down the toilet  

فصل آخر خوب بود و بعد فصل آخر به خوبی رفت توالت، بنابراین من از توالت رفتم   از

went down the drain so it could be something  that's bad happening something that's wasteful  

فاضلاب رفتم تا ممکن است اتفاق بدی رخ دهد، چیزی که

uh yeah drain is is fine but you can use any any  of these things so natives will understand these  

اتلاف است. خوب است اما شما می توانید از هر یک از این موارد استفاده کنید تا بومیان این موارد را بفهمند

you could say pipes also so when something fails  yep so something is getting worse so you see how  

شما می توانید بگویید لوله ها نیز بنابراین وقتی چیزی از کار می افتد بله، بنابراین چیزی بدتر می شود، بنابراین می بینید که چگونه

this we we take an idea like this and then we  we start looking at it in like a figurative way  

این ما چنین ایده ای می گیریم و سپس شروع به جستجو می کنیم در آن به شکلی تجسمی

so the show is going down the drain yes the show  is going down the drain my career is going down  

بنابراین نمایش در حال نابودی است بله نمایش  رو به نابودی است، حرفه من در حال سقوط است

the drain oh no so anything where you're talking  about a particular situation getting worse or  

زهکشی اوه نه پس هر چیزی که در مورد وضعیت خاصی صحبت می کنید که بدتر می شود یا

something being wasteful or something bad is  happening wow this neighborhood is just going  

چیزی بیهوده است یا اتفاق بدی در حال رخ دادن است وای این محله دارد

down the drain the neighborhood is getting worse  maybe there's more crime or whatever it's going  

پایین می‌رود، محله در حال بدتر شدن است شاید جرم و جنایت بیشتر باشد یا هر چیز دیگری که دارد می‌رود   در

down the drain it's going down the toilet going  down the tubes any of these things see you tonight  

توالت پایین می‌رود  از لوله‌ها پایین می‌رود هر یک از این چیزها امشب

to see you there a long time no see Elder says  the huge plug or plaster when this ship or leak  

شما را می‌بینند   مدت‌هاست که الدر می‌گوید پلاگ یا گچ بزرگ وقتی این کشتی یا نشتی

or large puncture yes so remember leak l-e-a-k  this is where we have a hole in something a leak  

یا سوراخ بزرگ می‌شود بله، به یاد داشته باشید نشت l-e-a-k اینجا جایی است که ما یک سوراخ در چیزی داریم که نشتی

so here's some water coming out of a hole that's  a leak l-e-a-k-l-e-e-k is a kind of vegetable  

بنابراین اینجا مقداری آب از یک سوراخ خارج می‌شود که نشتی است. نوع سبزیجات

learn the difference for these things in  Frederick if you'd like to learn you know  

تفاوت این چیزها را در فردریک یاد بگیرید اگر می‌خواهید یاد بگیرید می‌دانید

correct spelling for words like this these  are called homonyms they sound the same  

املای صحیح کلماتی مانند این را می‌دانید که به آنها همنام می‌گویند.

mitsuo my life is going down the toilet excellent  usage I hope your life is okay all right but very  

خیلی خوب است، اما خیلی

good everybody's getting it everybody understands  so you see how we take something even just in the  

خوب است که همه آن را می‌فهمند، همه می‌دانند، بنابراین می‌بینید که ما چگونه چیزی را حتی فقط در

bathroom itself rather than learning just  like this is a toilet and this is a sink  

حمام می‌گیریم، به جای اینکه یاد بگیریم مثل این یک توالت است و این یک سینک است،

like you're understanding something that's  happening what is the connection with these  

مثل اینکه شما در حال درک چیزی هستید که در حال رخ دادن است. این

things and then how can we start using those  in other situations so anything that's going  

چیزها و سپس چگونه می‌توانیم از آن‌ها در موقعیت‌های دیگر استفاده کنیم تا هر چیزی که به

bad or getting worse over time is going down the  drain going down the toilet okay pretty simple

مرور زمان بد می‌شود یا بدتر می‌شود در حال پایین آمدن از فاضلاب باشد و به توالت می‌رود، بسیار ساده،

all right I think we're let's see error Lena hi  teacher what is the meaning of yeeded out I don't  

بسیار خوب، فکر می‌کنم بیایید خطا را ببینیم لنا سلام معلم چیست؟ معنی yeeded out من

know Google that that sounds like some young some  young slang Google that I'm sure you'll find some  

Google را نمی دانم که به نظر می رسد مانند برخی جوان ها برخی از جوان های عامیانه Google که من مطمئن هستم که چند

good examples all right uh let's see now similarly  you notice how I'm trying to connect all these  

نمونه خوب پیدا خواهید کرد خیلی خوب، حالا بیایید ببینیم به طور مشابه شما متوجه می شوید که چگونه سعی می کنم همه را به هم وصل کنم اینها

ones the world is going down the drain yes so  you can use that same expression for that too now  

دنیا در حال پایین آمدن است بله، بنابراین  می‌توانید همین عبارت را برای آن استفاده کنید

let's say there's something in here so the water  cannot go down the drain what do we call that  

بیایید بگوییم چیزی در اینجا وجود دارد تا آب نتواند از زهکش پایین برود.

what is this so there's something wrong  is stopping that throw in the towel my  

vocabulary in this field yep throw in the towel  that's another thing that's an expression from  

واژگان من را در این زمینه پرت کن، بله، حوله را پر کن، این چیز دیگری است که عبارتی از

boxing so maybe the like the coach or the the  trainer for someone yeah so we say it's clogged  

بوکس است، بنابراین شاید مثل مربی یا مربی برای کسی بله، بنابراین ما می گوییم گرفتگی دارد

or you can stay clogged up so the toilet is  clogged up some people will say backed up

یا می توانید مسدود بمانید تا توالت فرنگی باشد. مسدود شده است برخی افراد می گویند پشتیبان گیری

the clog is typical clogged up so yes  something is clogged up over here and  

گرفتگی معمولاً گرفتگی است، بنابراین بله، چیزی در اینجا مسدود است و

what else could be clogged up what else could  be clogged up can you think of anything else  

چه چیز دیگری می تواند مسدود شود چه چیز دیگری می تواند مسدود شود.

so we're taking this there's a flow  of something being stopped right here  

چیزی که در اینجا متوقف شده است

arteries excellent so another another similar  idea like arteries in your heart so you get  

شریان‌ها عالی هستند، بنابراین ایده مشابه دیگری مانند شریان‌ها در قلب شماست، بنابراین شما

little you know stuff in your heart  so the blood can't flow through oh no  

چیزهای کمی در قلب خود می‌دانید بنابراین خون نمی‌تواند در جریان باشد اوه نه

they're clogged up you could also have streets  streets so if we have streets like this and  

آنها مسدود شده‌اند، می‌توانید خیابان‌ها خیابان‌ها را نیز داشته باشید. اگر خیابان‌هایی از این دست داشته باشیم و

there's lots of cars on the streets and there's a  traffic jam the streets are clogged up same idea

ماشین‌های زیادی در خیابان‌ها وجود داشته باشد و ترافیک وجود داشته باشد، خیابان‌ها مسدود شده‌اند، همان ایده

clogged up so anytime we have like a  bunch of things happening and the like  

مسدود شده است، بنابراین هر زمان که ما اتفاقات زیادی را می‌افتیم و مواردی از

this so the sink your nose very good  your nose is clogged up same thing

این دست می‌افتیم. بینی مسدود شده است،

so you can see how we take a thing like this and  

بنابراین شما می‌توانید ببینید که چگونه چنین چیزی را می‌گیریم و

we try to understand how we so Cloud  up Cloud up is a little bit different  

سعی می‌کنیم بفهمیم که چگونه می‌توانیم بفهمیم که چگونه Cloud up Cloud up کمی متفاوت است

progress of your project is clogged up can we  see this uh the we we could say we're like we're  

پیشرفت پروژه شما مسدود شده است. می گوییم ما مثل خودمان هستیم   ما به

we're caught up in some way like if there's uh  usually like if we're talking about a project not  

نوعی گرفتار شده ایم، مثلاً اگر در مورد پروژه ای صحبت می کنیم   که

running smoothly uh it's a similar idea to this we  might say there's like a snag uh it could be like  

بدون مشکل اجرا نمی شود، ایده مشابهی با این است که ممکن است بگوییم مشکلی وجود دارد. مثل

clogged up uh with meetings or something so if you  want to talk about the reason why some project is  

در جلسات یا مواردی دیگر مسدود شده باشید، بنابراین اگر می خواهید درباره دلیل خوب نشدن پروژه  صحبت کنید،

not is not going well so the like we have too many  meetings meetings are clogging up our our system  

بنابراین مانند ما جلسات بسیار زیادی داریم جلسات سیستم ما را مسدود می کنند

yeah your throat as well so your throat could  be clogged with something but hopefully if it's  

بله گلوی شما و همچنین گلوی شما ممکن است با چیزی مسدود شود، اما امیدواریم اگر

if your throat is clogged you probably can't  breathe so blocked up is another another idea

گلوی شما مسدود باشد، احتمالاً نمی‌توانید نفس بکشید، بنابراین مسدود شده است، ایده دیگری است

so the road could be blocked or blocked up  phrasal verb blocked up now this this doesn't  

بنابراین می‌توان راه را مسدود کرد یا مسدود کرد.

add anything important to that so people often  wonder why we use like why do we have up or over  

بنابراین مردم اغلب تعجب می‌کنند که چرا ما از اینجا استفاده می‌کنیم، مثلاً چرا داریم یا بیشتر از

here up usually the up number one it makes it  sound a bit more casual and conversational uh  

اینجا معمولاً شماره یک بالا است، این باعث می‌شود کمی معمولی‌تر و محاوره‌ای‌تر به نظر برسد،

but number two typically we're talking about like  how complete it is so it's like clogged up like  

اما شماره دو معمولاً درباره کامل بودن آن صحبت می‌کنیم، بنابراین مثل مسدود بودن مثل

there's no like water is not getting through  here at all it's all clogged up clogged up

وجود ندارد مثل اینکه آب از آن عبور نمی کند اینجا اصلاً همه چیز مسدود است مسدود است آه آیا از

uh is it used passive well I mean you could you  could use it like like something is something  

آن به خوبی استفاده می شود منفعل است.

is clogged up so I can clog up something  as well if I put a whole bunch of things  

خوب اگر یک دسته کامل از چیزها را

in the toilet I can clog it up or it could  be clogged up over time from whatever like  

در توالت بگذارم، می‌توانم آن را مسدود کنم یا به مرور زمان مسدود شود و به دلیل هر چیزی مانند

your bathroom drain maybe gets hair in it or  something like that yeah the internet could be  

فاضلاب حمام شما ممکن است مو در آن باشد یا چیزی شبیه به آن، بله، اینترنت ممکن است

clogged up in the same way it could be blocked  maybe too many people are trying to to access  

در همان حالت مسدود شود. روشی که می‌تواند مسدود شود شاید افراد زیادی سعی دارند به

a website at the same time so something like  that but typically it's like there there's a  

یک وب‌سایت به طور هم‌زمان دسترسی پیدا کنند، بنابراین چیزی شبیه به آن ، اما معمولاً مثل این است که

reason for for some flow of information or  a system not working so there's a blockage  

دلیلی برای برخی جریان اطلاعات وجود دارد یا یک سیستم کار نمی‌کند، بنابراین مسدود می‌شود

something is blocked up there's a problem with it  in that way yes arteries we got that one as well  

چیزی مسدود شده است. در بالا مشکلی وجود دارد به این ترتیب بله شریان‌ها هم آن یکی را داریم

so instead of saying clogged up partially do we  usually say something uh you could say like it's  

بنابراین به‌جای اینکه بگوییم مسدود است، معمولاً چیزی می‌گوییم که می‌توانی بگوییم مثل

like you could you could say that actually it's  like partially partially clogged up or it's like  

مثل اینکه می‌توانی بگوییم که در واقع مانند تا حدی گرفتگی است یا مثل این است که

it's blocked a little bit but uh this is the  way people will speak though people are not  

کمی مسدود شده است، اما آهان، این روشی است که مردم صحبت می کنند، اگرچه مردم

very precise about their language so they and we  often don't know exactly so let's say for example  

در مورد زبان خود بسیار دقیق نیستند، بنابراین آنها و ما اغلب دقیقاً نمی دانیم، مثلاً

we have a pipe here and there could be a like a  full claw it's completely clogged so 100 percent  

ما اینجا یک لوله داریم و ممکن است مثل یک پنجه کامل کاملاً 100 درصد مسدود شده است

but this one over here maybe  there's something else like  

اما این یکی اینجا شاید چیز دیگری باشد مانند

uh it's it's kind of partially clogged so  if you go to a doctor and they're checking  

اوه آن این است که تا حدی مسدود شده است، بنابراین اگر به پزشک مراجعه کنید و او در حال بررسی

your arteries or your heart or whatever they will  say you have like a partial Block in your artery  

عروق یا قلب شما یا هر چیزی که به شما می‌گویند مانند یک بلوک جزئی در شریان شما

or maybe it's they could even say it's like 50  or 80 percent blocked or something like that  

یا شاید حتی می‌توانند بگویند که 50 یا 80 درصد مسدود شده یا چیزی شبیه به آن

so you don't need to don't worry yourself too  much about that you could just say there's  

بنابراین لازم نیست زیاد نگران خود نباشید که فقط می‌توانید بگویید

there's a clog in the system or there's a snag or  a block or something it just means things are not  

گرفتگی وجود دارد در سیستم یا یک مشکل یا یک بلوک یا چیزی وجود دارد که فقط به این معنی است که چیزها نیستند

yes something is stuck things are not flowing  smoothly that's what we mean and so there are  

بله چیزی گیر کرده است چیزها به آرامی جریان نمی‌یابند این همان چیزی است که منظور ماست و بنابراین

different ways of using this what does that mean  in these phrasal verbs as I just explained usually  

روش‌های مختلفی برای استفاده از این معناست در این افعال عبارتی وجود دارد. فقط توضیح دادم معمولاً   به

it means like the completeness of it so if we  say like if I'm telling my child eat your dinner  

معنای کامل بودن آن است، بنابراین اگر می‌گوییم مثل اگر به فرزندم می‌گویم شام تو را بخور

eat your dinner eat your dinner I want them to  eat but otherwise they eat up I mean like complete  

شام تو را بخور شام تو را بخور من می‌خواهم او بخورد، اما در غیر این صورت آنها می‌خورند، یعنی مثل کامل

that finish all of your food but natives are not  really they're not like thinking about it in such  

که تمام کارهای شما را تمام می‌کند غذا اما بومی‌ها نیستند واقعاً دوست ندارند درباره آن به این شکل فکر کنند   به طرز

a strict way like if I say up then I mean like  completely but this is typically when we think  

سختگیرانه‌ای مثل اگر بگویم پس منظورم کاملاً دوست است، اما این معمولاً زمانی است که ما

about something so it's it's it's usually one of  two reasons so the first one as I said it's you're  

به چیزی فکر می‌کنیم، پس این است که معمولاً یکی از دو دلیل است، پس اولی یکی همانطور که گفتم این است که شما به

being more kind of casual and conversational so  I could say clean your room or I could say clean  

نوعی معمولی تر و پرحرف هستید بنابراین می توانم بگویم اتاقت را تمیز کن یا می توانم بگویم

up your room and nothing really changes in the  meaning of those two things so it's uh it could  

اتاقت را تمیز کن و هیچ چیز واقعاً در معنای این دو چیز تغییر نمی کند، بنابراین ممکن است

be casual or conversational or I'm talking  about do it completely finish it all right

گاه به گاه یا مکالمه باشد. یا من در مورد انجام آن صحبت می‌کنم.

let's see if we got these over here A bunch of  here yes it's toughs that's right yes you remember  

instead of saying clogged up partially yeah okay  we got that on all of them have up as a particle  

به عنوان یک ذره

not necessarily so you don't need to have that  in there and it's not bad if it's missing you say  

نه لزوماً بنابراین نیازی نیست که آن را در آنجا داشته باشید و بد نیست اگر وجود نداشته باشد بگویید

clean your room sometimes parents in a if they're  a little bit angrier or they just say clean your  

اتاقتان را تمیز کنید گاهی اوقات والدین کمی عصبانی‌تر هستند یا فقط می‌گویند

room but if I'm being a bit more friendly I say  clean up your room and so you learn these subtle  

اتاقتان را تمیز کنید، اما اگر من من کمی دوستانه تر رفتار می کنم، می گویم اتاقت را تمیز کن و بنابراین این نکات ظریف کلمه را یاد می گیری

nuances of the word and there's nothing bad about  telling someone like clean your room but it sounds  

و هیچ چیز بدی در این نیست که به کسی بگوییم اتاقت را تمیز کند، اما گفتن آن

a little bit more casual and conversational  a little bit friendlier to say clean up  

کمی معمولی تر و مکالمه تر به نظر می رسد. تمیز کنید

all right so wipe the table or wipe off the table  it's the same basic idea but you you could be  

خیلی خوب، پس میز را پاک کنید یا از روی میز پاک کنید  این همان ایده اصلی است، اما شما می‌توانید

expressing it just as a little bit more a little  bit more casual a little bit more conversationally  

آن را به همان اندازه که کمی بیشتر، کمی معمولی‌تر، کمی بیشتر به صورت مکالمه‌ای بیان کنید

hi Jeff dogs this evening a time is not up  completeness yes so it could be that but it  

سلام سگ‌های جف، امروز عصر یک وقت نیست. بالا کامل بودن بله، بنابراین ممکن است همینطور باشد، اما این

doesn't necessarily mean that email inboxes can  become clogged with large numbers of unrelated  

لزوماً به این معنی نیست که صندوق‌های ورودی ایمیل می‌توانند با تعداد زیادی ایمیل غیرمرتبط  مسدود شوند،

emails yes Enrique very good that's another  good example so my inbox is clogged with lots  

بله انریکه بسیار خوب است، این مثال خوب دیگری است، بنابراین صندوق ورودی من با موارد زیادی مسدود می‌شود

of stuff and when do we use Jam so jammed is the  same idea so again Natives and this is what you  

و چه زمانی از Jam استفاده می‌کنیم. بنابراین جم شده همان ایده است، بنابراین دوباره بومیان و این همان چیزی است که شما

learn as a as a native English speaker or when  you're learning to get fluent in English as a  

به عنوان یک انگلیسی زبان مادری یاد می‌گیرید یا زمانی که یاد می‌گیرید به زبان انگلیسی به عنوان

first language so we have a situation like  this we begin with the situation and then we  

زبان اول مسلط شوید، بنابراین شرایطی مانند این داریم، ما با این وضعیت شروع می‌کنیم و سپس

learn lots of different ways we might Express  that because natives will say things and each  

روش‌های زیادی را یاد می‌گیریم که می‌توانیم این را بیان کنیم، زیرا بومی‌ها چیزهایی می‌گویند و هر

person has their own thing so one person says the  toilet is blocked so we got block one person says  

فردی چیزهای خاص خود را دارد، بنابراین یک نفر می‌گوید توالت مسدود است، بنابراین ما مسدود شدیم، یک نفر می‌گوید

the toilet is clogged so we have clog one person  says Jam uh another person says like stopped up  

توالت مسدود است، بنابراین ما گرفتگی داریم یک نفر می‌گوید Jam اوه یک نفر دیگر می‌گوید مثل توقف

like stopped up so they're all correct they're  all fine they're just there's something wrong  

مثل توقف بنابراین همه آنها درست می‌گویند، همه آنها خوب هستند، فقط مشکلی وجود دارد

with it the flow is not moving correctly uh  there's a there's a problem a blockage in that  

جریان به درستی حرکت نمی‌کند اوه یک مشکل وجود دارد یک انسداد در آن

so a physical machine the same thing can happen  there so if I'm using my computer printer and  

بنابراین یک ماشین فیزیکی همین اتفاق می‌تواند در آنجا اتفاق بیفتد، بنابراین اگر از چاپگر رایانه‌ام استفاده می‌کنم و

the paper goes in but oh no the printer is jammed  the printer is jammed the printer is blocked like  

کاغذ وارد می‌شود، اما نه، چاپگر گیر کرده است، چاپگر مسدود شده است، چاپگر مسدود می‌شود مانند   که

the paper got stopped up inside the printer all  of those things are fine to express that but you  

کاغذ در داخل چاپگر متوقف شده است، همه این موارد خوب است برای بیان آن، اما شما

can see how they come yes so you can just say  that like the paper is stuck in there as well

می‌توانید ببینید که چگونه می‌آیند بله، بنابراین می‌توانید بگویید مثل اینکه کاغذ در آنجا گیر کرده است،

so you see the difference here when you're  learning English as a first language you  

بنابراین تفاوت را اینجا می‌بینید وقتی که انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد می‌گیرید   از

begin with the situation itself and then you  get to the vocabulary it's not beginning with  

خود موقعیت شروع می‌کنید و سپس شما به واژگانی می‌رسی که با

like a word in your native language and  then try to learn one word in English  

مانند یک کلمه در زبان مادری شما شروع نمی‌شود و سپس سعی کنید یک کلمه را به زبان انگلیسی یاد بگیرید

you'll always begin with the situation and then  we look at all the different ways we might Express  

همیشه با موقعیت شروع می‌کنید و سپس ما به همه راه‌های مختلفی که می‌توانیم آن را بیان کنیم نگاه می‌کنیم

that and then we can take these words and see  how they would apply in even more situations  

و سپس می‌توانیم این کلمات را بردارید و ببینید چگونه در موقعیت‌های بیشتری اعمال می‌شوند   به

it looks like your camera is losing focus  on the Whiteboard is it I can't tell

نظر می‌رسد دوربین شما در حال از دست دادن فوکوس روی تخته سفید است، آیا نمی‌توانم بگویم

is it losing focus on me or am I am I I don't know  what I can't see the picture looks clear to me  

آیا تمرکز روی من از دست می‌رود یا من هستم، نمی‌دانم چه می‌توانم عکس را نمی بینم برای من واضح به نظر می رسد

but I think everybody's getting  it no oh no no no what yo you know

اما فکر می کنم همه دارند آن را دریافت می کنند نه آه نه نه نه چیزی که شما می دانید

but I think you all are getting it you understand  what happens teach you a few more all right  

اما فکر می کنم همه شما آن را دریافت می کنید می فهمید چه اتفاقی می افتد به شما چند مورد دیگر را یاد می دهد خیلی خوب   هر چند

light changes once in a while everything's fine  oh okay well it could be so there is an open  

وقت یکبار نور تغییر می کند همه چیز خوب است اوه، خوب، ممکن است یک

window over here or at least the the window is  uncovered so the light might change if there's  

پنجره باز   در اینجا وجود داشته باشد یا حداقل پنجره باز  باشد، بنابراین اگر ابر یا چیزی درست باشد، نور ممکن است تغییر کند،

a cloud or something all right so let's talk about  if we've got the uh toilet probably know this word  

پس بیایید در مورد  صحبت کنیم اگر توالت فرنگی داریم احتمالاً این را می دانیم کلمه

[ __ ] over here let's talk about how we might use  

[ __ ] در اینجا بیایید در مورد نحوه استفاده از

this some interesting expressions with  that so usually if something is gone

این چند عبارات جالب با  صحبت کنیم که معمولاً اگر چیزی

gone to [ __ ] what do you think that means all  right so it's gone to [ __ ] or you can talk  

به [ __ ] رفته است، به نظر شما چه معنایی دارد، بنابراین به [ __ ] رفته یا می‌توانید

about like the past say went to [ __ ] what do you  think that means what situation is that describing

درباره آن صحبت کنید. مثل گذشته گفته شد به [__ ] چه فکر می‌کنید، یعنی چه وضعیتی است که توضیح می‌دهد که

sure Chad is working over here nothing not good  [Laughter] yes that's a basic idea so when we  

چاد در اینجا کار می‌کند هیچ چیز خوب نیست.

talk about something like going to or it went  to this means becoming so it's something became  

این به این معنی است که

worse over time now this is similar to the idea  of going to a lost cause no not necessarily it's a  

با گذشت زمان، چیزی بدتر شده است، اکنون این شبیه ایده رفتن به یک هدف گمشده است، نه لزوماً این

a lost cause usually means like we like  my son was kidnapped 12 years ago and  

یک علت گمشده است، معمولاً به این معنی است که دوست داریم پسرم 12 سال پیش ربوده شده باشد و

I'm still looking for him and it's probably  not possible for me to find him or you know  

من هنوز به دنبال آن هستم. او و احتمالاً نمی‌توانم او را پیدا کنم یا شما می‌دانید

something like that people might say it's  a lost cause so in that sense a lost cause

چیزی شبیه به آن ممکن است مردم بگویند این یک علت گمشده است، بنابراین از این نظر، یک علت گمشده،

it's a different idea than something going to  [ __ ] but this is a more uh obviously this is  

ایده‌ای متفاوت از چیزی است که به سمت [ __ ] می‌رود، اما واضح است که این یک موضوع است.

probably not something you want to use in the  office unless people are uh maybe they're happy  

احتمالاً چیزی نیست که بخواهید در دفتر استفاده کنید، مگر اینکه مردم خوشحال باشند،

it depends on your office if you're using  this vocabulary professionally but people  

این به دفتر شما بستگی دارد که از این واژگان به طور حرفه‌ای استفاده می‌کنید، اما مردم

will understand that like something severely  yes as Kyoshi just mentioned uh to become a  

این را می‌دانند مانند چیزی که به شدت بله همانطور که کیوشی به تازگی به آن اشاره کرد.

disaster something getting worse it's also  similar to the idea of going down the drain  

فاجعه چیزی بدتر می‌شود، همچنین شبیه ایده پایین رفتن از زهکشی است

it's just another way of expressing that  same idea so anything getting worse over  

این فقط روش دیگری برای بیان همان ایده است، بنابراین هر چیزی با گذشت

time or even if it became worse quickly  even oh no like the weather went to [ __ ]  

زمان بدتر می‌شود یا حتی اگر به سرعت بدتر می‌شود حتی آه نه مثل هوا به [__ ]

the weather went to [ __ ] so something is a  mess let's create hope there you go the stock  

آب و هوا به [ __ ] رفت، بنابراین چیزی به‌هم ریخته است، بیایید امیدوار باشیم که بازار سهام به

market went to [ __ ] same thing something got  worse so that TV show went down the drain that  

TV show went to [ __ ] over time it really went to  [ __ ] or it's gone to [ __ ] like it has it has  

سمت [ __ ] رفت. به [ __ ] یا به [ __ ] رفته است، مثل اینکه دارد

gone to [ __ ] so we're describing  it right now like it's gone to [ __ ]

رفته است به [ __ ]، بنابراین ما در حال حاضر آن را توصیف می‌کنیم که انگار به [ __ ]

pretty simple idea so gone to went to it just  became it became shitty became shitty [Music]  

رفته است ایده بسیار ساده‌ای بدتر شد [موسیقی]

it became shitty it's getting worse

بدتر شد خیلی

all right pretty easy gone to [ __ ] all right  another expression with [ __ ] for you all  

راحت رفت به [ __ ] خیلی خب تعبیر دیگری با [ __ ] برای همه شماست   به این

is because I know people love to learn  some curse words my stomach is going as  

دلیل است که می‌دانم مردم دوست دارند چند کلمه نفرین را یاد بگیرند

[ __ ] uh is a bit confusing yes like you  you could say that though you could say  

[ __ ] کمی گیج‌کننده است بله مثل شما می‌توانید بگویید که اگرچه می‌توانید بگویید

like something is wrong with my stomach but  people might be confused they might think  

مثل اینکه مشکلی در معده من وجود دارد، اما ممکن است افراد گیج شوند و ممکن است فکر کنند

you need to go take a [ __ ] maybe if something  is actually wrong with your stomach right there  

شما باید بروید یک [ __ ] بخورید، شاید اگر چیزی در واقع با معده شما اشتباه است. اونجا

uh his job is going as [ __ ] uh I screwed up in  any situation his [ __ ] so [ __ ] is a little  

اوه کار او به این صورت پیش می‌رود که [ __ ] اوه من در هر موقعیتی [ __ ] او را خراب کردم، بنابراین [ __ ]

bit different [ __ ] means that something is  untrue or you think you're skeptical about  

کمی متفاوت است [ __ ] به این معنی است که چیزی نادرست است یا فکر می‌کنید درباره   چیزی شک دارید،

something so if I say uh I eat uh 200 bananas  every day for breakfast so my breakfast I eat  

پس اگر من بگو اوه من هر روز برای صبحانه 200 موز می‌خورم پس صبحانه‌ام

200 bananas and you say oh that's [ __ ]  so it means like you you think I'm lying  

200 موز می‌خورم و تو می‌گویی اوه این [ __ ] است، یعنی مثل خودت فکر می‌کنی من دروغ می‌گویم

you're you think I'm lying about that yeah you  could say like the show you would say the show  

تو فکر می‌کنی من در مورد آن دروغ می‌گویم بله می‌توان گفت مانند نمایش، می‌گویید که نمایش

became shitty or you say the show became or the  show went to [ __ ] so it became became shitty

تبدیل به مزخرف شد یا می‌گویید که نمایش تبدیل شد یا نمایش به [ __ ] رفت، بنابراین تبدیل به یک نمایش شد

or it went to [ __ ] we don't usually say  became [ __ ] like actually you could say  

یا به [ __ ] رفت، ما معمولاً نمی‌گوییم تبدیل به [ __ ] شد. می توانید بگویید

that it became [ __ ] but uh very useful says  around yes and so these are you can you can  

که تبدیل به [ __ ] شد، اما خیلی مفید می گوید بله و بنابراین اینها هستند شما می توانید

look at something like look at that even that  [ __ ] in the toilet is very useful for learning  

به چیزی مانند نگاه کنید که حتی آن [ __ ] در توالت برای یادگیری بسیار مفید است   خیلی خوب است،

all right so it became shitty gone to [ __ ]  oh no the video is becoming shitty all right  

بنابراین این کار مزخرف شد رفته به [ __ ] اوه نه، ویدیو خیلی بد می‌شود

so usually it's like the quality is going down  it's getting bad you don't like it anymore  

بنابراین معمولاً مثل این است که کیفیت پایین می‌آید بد می‌شود که دیگر آن را دوست ندارید

like oh that restaurant that restaurant went  to [ __ ] I don't I don't like that anymore  

مثل آه آن رستورانی که آن رستوران به [ __ ] رفت دیگر آن را دوست ندارم

so remember this is a pretty uh not really rude  English depending on who you're using it to but if  

پس به یاد داشته باشید که این یک انگلیسی بسیار بی ادبانه نیست، بسته به اینکه از آن استفاده می کنید، اما اگر                   که

you're talking with someone about a show or some  whatever some other thing then you would use it  

با کسی در مورد یک نمایش یا چیز دیگری صحبت می کنید،

usually in that way but I would probably not say  it directly to someone like your your restaurant  

معمولاً از آن استفاده می کنید. اما احتمالاً نمی‌توانم آن را مستقیماً به کسی بگویم مانند رستوران شما که

went to [ __ ] that would be really rude of me to  say that directly to someone about about something  

به [__ ] رفته‌اید که واقعاً بی‌ادب است که مستقیماً به کسی درباره چیزی بگویم

bored boarding boarding what do  you mean what is that I'm boarding  

حوصله سوار شدن در هنگام سوار شدن به هواپیما، منظور شما از سوار شدن چیست؟

all right another expression related to [ __ ]  all right so when we're talking about this we  

بسیار خوب، یک عبارت دیگر مربوط به [ __ ] بسیار خوب، بنابراین وقتی در مورد این موضوع صحبت می کنیم،

imagine yourself sitting on the toilet here's  a toilet over here my lovely picture of the  

خودتان را در حال نشستن روی توالت تصور کنید، اینجا یک توالت است، تصویر دوست داشتنی من از

toilet you were sitting on the toilet if we have  the idea of in decision yes you could say it's a  

توالتی که شما روی توالت نشسته بودید، اگر ما ایده آن را داریم تصمیم بله، می‌توانید بگویید این

little bit vulgar that's correct so we could say  yeah I'll leave these up here [ __ ] or get off  

کمی مبتذل است که درست است، بنابراین می‌توانیم بگوییم بله، اینها را اینجا می‌گذارم [ __ ] یا از

the pot so a toilet can also obviously it has  many different ways of uh you could call that  

دیگ پیاده می‌شوم تا یک توالت همچنین بتواند روش‌های مختلفی داشته باشد.

the throne or the pot uh or the chair or  whatever but the toilet we can say [ __ ]  

تاج و تخت یا قابلمه آه یا صندلی یا هر چیز دیگری جز توالت که می توانیم بگوییم [__ ]

or get off the pot and this is the idea  of being decisive so you should make a  

یا از قابلمه پیاده شویم و این ایده تصمیم گیری است، بنابراین باید

decision about doing something like either do  this or do that thing Lewis says take a dump  

تصمیمی در مورد انجام کاری مانند انجام این کار یا انجام آن کار لوئیس بگیرید. می‌گوید یک زباله‌دان را بردارید

yes so this is not not really a video about  different ways of describing [ __ ] itself  

بله، پس این واقعاً ویدیویی در مورد روش‌های مختلف توصیف [ __ ] نیست،

but we can talk about like the Expressions that  we get from a situation like this so you're  

بلکه می‌توانیم درباره آن‌ها مانند عباراتی صحبت کنیم که از موقعیتی مانند این دریافت می‌کنیم، بنابراین شما

sitting on the toilet it's like ah like I kind  of need to take a [ __ ] but um maybe I I don't  

روی توالت نشسته‌اید، مانند آه من به نوعی نیاز دارم [__] را انتخاب کنم، اما شاید نمی‌دانم،

know so people will use this the the situation of  indecision you can't choose something and then use  

بنابراین مردم از این استفاده می‌کنند، در شرایطی که بلاتکلیفی است، شما نمی‌توانید چیزی را انتخاب کنید و سپس از

this expression here so you would tell someone  if there's they they have to make a choice so  

این عبارت در اینجا استفاده می‌کنند تا به کسی بگویید اگر وجود دارد. برای انتخاب کردن

either this thing or that thing and maybe they  are taking a long time to make that decision  

یا این چیز یا آن چیز و شاید آنها مدت زیادی طول می کشد تا آن تصمیم را بگیرند

all right so [ __ ] or get off the pot so you  should make a decision either either [ __ ] or  

خیلی خوب است، بنابراین [__ ] یا از ظرف خارج شوند، بنابراین باید تصمیم بگیرید یا [ __ ] یا

leave [ __ ] or get off the pot so it's just  telling someone make a decision same idea

ترک [ __ ] یا از قابلمه خارج شوید تا فقط  به کسی بگویید تصمیم بگیرید همان ایده

yeah make sure I got anyone

بله مطمئن شوید که هر کسی را گرفتم

yes yes so Kyoshi says yeah  in Japanese we say so excited

بله بله بنابراین کیوشی می‌گوید بله به ژاپنی ما می‌گوییم خیلی هیجان‌زده هستم،

all right uh this [ __ ] see what the [ __ ]  situation yes very good sometimes you read a  

خب این [ __ ] وضعیت [ __ ] را ببینید بله خیلی خوب است گاهی اوقات

paper when you take it don't that's true so  some people you could you could do all kinds  

وقتی یک مقاله را می‌گیرید، درست نیست، بنابراین برخی از افراد می‌توانید همه

of stuff while you are taking a dump but some  people maybe they maybe they're there for too  

کارها را انجام دهید، اما برخی از افراد ممکن است برای

long and we can take that idea so [ __ ] or  get off the pot [ __ ] or get off the pond  

مدت طولانی آنجا باشند و ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم. بنابراین [ __ ] یا  از قابلمه پیاده شوید [ __ ] یا از حوضچه پیاده شوید

all right let's see Andre Silva you are top I'm  Brazilian and I uh I'm living in two years in  

خیلی خب، بیایید ببینیم آندره سیلوا شما برتر هستید، من برزیلی هستم و من دو سال دیگر در

the U.S and anything you say is true there are a  lot of people living here that isn't fluent yes  

ایالات متحده زندگی می کنم و هر چیزی که شما بگویید درست است افراد زیادی در اینجا زندگی می‌کنند که مسلط نیستند، بله،

we're all there's some there are quite a few  errors in your in your uh comment there but if  

ما همه داریم، اشتباهات زیادی در نظرات شما وجود دارد، اما

you if you want to learn real English the same way  natives are learning it just do what I'm what I'm  

اگر می‌خواهید انگلیسی واقعی را به همان روشی که بومیان آن را یاد می‌گیرند، یاد بگیرید. فقط کاری را که من

teaching here you have to learn English as a first  language and as you just said yes there are lots  

اینجا آموزش می دهم انجام دهید، باید انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید و همانطور که گفتید بله،

of people that live in English-speaking  countries and don't speak fluently  

افراد زیادی در کشورهای انگلیسی زبان زندگی می کنند و روان صحبت نمی کنند.

living in an English an English-speaking country  does not guarantee fluency okay but if you learn  

کشور انگلیسی زبان تسلط را تضمین نمی کند خوب است، اما اگر شما

English as a first language you do get fluent  mainly Brazilian people for all right I don't want  

انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید، کاملاً به مردم برزیل مسلط می شوید.

people arguing over over different stuff I will  give you one more uh shitty expression though it's  

actually a good expression it's not not a shitty  expression but it's about [ __ ] all right now  

در واقع یک عبارت خوب است، این یک عبارت مزخرف نیست، اما در حال حاضر درباره [ __ ] است.

this is a this is a pretty I'll give you a clue  and see if anybody knows this expression already

so it's using the word uh Japanese toilets are  high tech yeah some some of them are usually  

فناوری پیشرفته بله برخی از آنها معمولاً

they have like a high-tech thing that that sits on  them you know it's interesting for people maybe uh  

آنها مانند یک چیز با فناوری پیشرفته هستند که روی آنها می‌نشیند.

who have not been to Japan or don't know about  Japanese toilets uh often especially in public  

toilets out here they will play some kind of  music or it will be like like running water sounds  

در اینجا آن‌ها نوعی موسیقی پخش می‌کنند یا مانند صدای آب روان است،

so if you go into the toilet you sit down in the  in the toilet starts playing music it's trying to  

بنابراین اگر وارد توالت می‌شوید، در توالت می‌نشینید و شروع به پخش موسیقی می‌کند، سعی می‌کند

cover up your sound so it plays like Rushing Water  or like could be some music or something I thought  

صدای شما را بپوشاند تا مانند Rushing Water یا پخش شود. می‌توانست یک موسیقی یا چیزی باشد که من فکر می‌کردم

it would be better if it just made like [ __ ]  sounds so like they should all be like you know  

بهتر است فقط صدایی شبیه [__ ]  داشته باشد، طوری که همه آن‌ها باید طوری باشند که شما می‌دانید

like making like bad because that way you can't  tell who's doing what in the toilet so that would  

مثل بد کردن، زیرا به این ترتیب نمی‌توانید بگویید چه کسی در توالت چه می‌کند. این

be better than just like Rushing Water because it  doesn't I've been in the Japanese toilet sometimes  

بهتر از Rushing Water است زیرا اینطور نیست من در توالت ژاپنی بوده‌ام گاهی اوقات صدای

it gets it can be pretty loud in there people  like you know I don't want to be too vulgar  

بلندی در آنجا بلند می‌شود، افرادی مثل شما می‌دانند که من نمی‌خواهم در ویدیو خیلی مبتذل باشم.

on the video but anyway I thought  that would be an interesting one  

فکر کردم این یک مورد جالب خواهد بود

my leg didn't count oh no yes click the  like button anyway I don't know if likes  

پای من حساب نشد، نه بله، به هر حال روی دکمه  لایک کلیک کنید، نمی‌دانم لایک‌ها

are counting or not uh but yeah so there are lots  of interesting things with the uh with the toilets  

شمارش می‌شوند یا خیر، اما بله، بنابراین چیزهای جالب زیادی در مورد توالت‌ها وجود دارد

uh in Japan one of the interesting things so I  was actually with my uh younger daughter Noel I  

در ژاپن یکی از چیزهای جالب بود، بنابراین من در واقع با دختر کوچکترم نوئل بودم،

took her to the toilet last night and she looked  at the toilet and she saw we're because we have a  

دیشب او را به توالت بردم و او به توالت نگاه کرد و دید که ما به این دلیل هستیم که

usually like a Japanese toilet is in a different  room than the then like the shower and bathing  

معمولاً یک توالت ژاپنی در حالت دیگری است. اتاق نسبت به آن زمان مانند حمام و

area so the toilet is actually in its own own  space so if you want to ask someone like where  

فضای حمام   بنابراین توالت در واقع در فضای  مخصوص به خود است، بنابراین اگر می‌خواهید از کسی بپرسید که

is the toilet that's a different place than  where is the bathroom like in America where  

توالت کجاست، مکان متفاوتی با جایی است که حمام کجاست مانند آمریکا که

we would usually have everything in the same  room uh but an interesting thing about Japan  

ما معمولاً همه چیز داریم. در همان اتاق اوه اما یک چیز جالب در مورد ژاپن

so we have like a toilet uh with uh there is  a rack on the wall like a towel rack in my in  

بنابراین ما مانند یک توالت داریم آه با اوه یک قفسه روی دیوار مانند قفسه حوله در اتاق من وجود دارد

my younger daughter said what is that for because  there's no towel hanging on it I said well I don't  

دختر کوچکترم گفت این برای چیست زیرا حوله ای روی آن آویزان نیست. گفت خوب نمی

know what do you think that's for and she said oh  well maybe you put you like hang it towel on that  

دانم   فکر می کنی این برای چیست و او گفت اوه خب شاید تو را گذاشتی که حوله را روی آن آویزان کنی

and I said that's correct and the reason we have  that is because for many Japanese toilets and  

و من گفتم این درست است و دلیلی که داریم این است که برای بسیاری از توالت های ژاپنی و

this is an interesting thing for saving water  a typical toilet work it kind of looks like  

این جالب است چیزی برای صرفه جویی در آب یک کار معمولی توالت به نظر می رسد

this there's the back with the this is called  the tank of the toilet so like the water tank  

این پشتی است که به آن می گویند مخزن توالت پس مانند مخزن آب

and there's actually like this is the seat over  here and then you have the the water goes in here  

و در واقع مانند این است که صندلی آن طرف اینجاست و سپس شما باید آب می رود در اینجا

and then after you flush the toilet so when we  think about like stuff going down the drain it's  

و بعد از اینکه توالت را بیرون می‌کشید، بنابراین وقتی فکر می‌کنیم مانند چیزهایی که از فاضلاب پایین می‌روند،

the same idea there's a drain in the toilet bowl  this is the bowl down here so when you flush the  

همین فکر است که یک لوله فاضلاب در کاسه توالت وجود دارد این کاسه اینجا پایین است، بنابراین وقتی

toilet the water goes down here and flushes the  toilet yes but there is a sink instead in many  

توالت را می‌کشید، آب از اینجا پایین می‌رود و تخلیه می‌شود. توالت بله، اما در بسیاری از توالت‌ها به جای آن یک سینک وجود دارد

toilets and this is an interesting idea for saving  water so instead like the pipe will come out up  

و این یک ایده جالب برای صرفه‌جویی در آب است، بنابراین در عوض لوله‌ها بیرون می‌آیند   در

here so this is the kind of toilet we have uh and  that's so you can actually wash your hands with  

اینجا، بنابراین این همان نوع توالتی است که ما داریم و  به این ترتیب می‌توانید دستان خود را بشویید. با

the water that will then fill up the toilet isn't  that interesting so people sometimes they will  

آبی که بعد از آن توالت پر می شود چندان جالب نیست، بنابراین مردم گاهی اوقات

wash their hands you flush the toilet this water  goes down new water comes through here and you  

دست های خود را می شویند شما توالت را شستشو می دهید این آب پایین می رود آب جدید از اینجا می آید و شما

wash your hands before that water goes into the  toilet and then you dry your hands over there so  

قبل از اینکه آب به توالت برود دستان خود را می شویید و سپس شما دستان خود را در آنجا خشک می‌کنید، بنابراین

it's a really good idea especially for places that  want to save water or conserve water all right

ایده بسیار خوبی است، مخصوصاً برای مکان‌هایی که می‌خواهند در مصرف آب صرفه جویی کنند یا آب را کاملاً صرفه‌جویی کنند،

they also have many really tiny sinks  

آنها همچنین سینک‌های بسیار ریز زیادی دارند

this is congratulations I don't know if that's  for Japanese toilets or something else but why  

این تبریک است، نمی‌دانم برای توالت‌های ژاپنی است یا چیز دیگری، اما چرا به همین دلیل است

is it is that why American people say bathroom has  toilet yes so again for most people the bathroom  

که مردم آمریکا می گویند حمام دارای توالت است بله، باز هم برای بیشتر مردم حمام

contains everything the sink and the washing  hands and the toilet and everything it's all  

حاوی همه چیزهایی است که سینک ظرفشویی و دستشویی و توالت و همه چیزهایی که

in one space so we you will see like WC as  an abbreviation for water closet which means  

در یک فضا هستند، بنابراین ما مانند WC را به عنوان مخفف کمد آب خواهید دید. به این معنی که

it's another way of talking about the toilet where  this is usually just uh just one person using that  

این روش دیگری برای صحبت کردن در مورد توالت است که در آن  معمولاً فقط یک نفر از آن استفاده می کند

so I'll give you one more uh [ __ ] expression I  thought this would be fun this is a really great  

بنابراین من یک عبارت دیگر به شما می دهم.

expression you will hear this a lot so I'm curious  to know if you know it or not this will be so it's  

خیلی کنجکاو هستم بدانم آیا می‌دانید یا نه، این

a word or an expression with the word [ __ ] in it  and the situation is something has gotten really  

یک کلمه یا عبارت با کلمه [ __ ] در آن است و وضعیت این است که

bad all right something has gotten really bad and  we use the word [ __ ] in this you can probably  

چیزی واقعاً بد شده است. ما در این مورد از کلمه [ __ ] استفاده می‌کنیم، احتمالاً می‌توانید

think of a few different ways of expressing  that but I'm thinking of one in particular  

به چند روش مختلف برای بیان آن فکر کنید، اما من به طور خاص به یکی فکر می‌کنم،

if you can write anything down go ahead in the  comment and write the write a comment about  

اگر می‌توانید چیزی را یادداشت کنید، در کامنت ادامه دهید و در مورد آن نظر بنویسید.

that but just an expression using the word [ __ ]  that's describing a situation that gets really bad  

فقط یک عبارت با استفاده از کلمه [ __ ] که وضعیتی را توصیف می‌کند که واقعاً بد می‌شود

and if if you don't know this it's  okay I will teach it to you in just  

و اگر این را نمی‌دانید اشکالی ندارد، من آن را در یک لحظه به شما آموزش می‌دهم

a moment but if anybody has any comments  [ __ ] happens yeah you could say that

، اما اگر کسی نظری داشته باشد [ __ ] اتفاق می‌افتد بله شما می توانم بگویم که

that's not the expression I'm thinking of but  very good so when we talk about bad things  

این عبارتی نیست که من به آن فکر می کنم، اما خیلی خوب است، بنابراین وقتی در مورد چیزهای بد صحبت می کنیم

happen yeah it looks like people know that one  isn't that from Forrest Gump [ __ ] happened

بله، به نظر می رسد مردم می دانند که یکی از فارست گامپ [ __ ] نیست، اوه

uh yeah they're saying [ __ ] yeah  you can you can talk [ __ ] yeah sure

بله، آنها می گویند [ __ ] بله شما می توانید صحبت کنید [ __ ] بله حتماً

you'll notice [ __ ] is a very  useful word or just oh [ __ ]  

متوجه خواهید شد [ __ ] کلمه بسیار مفیدی است یا فقط اوه [ __ ]

yes that's correct oh [ __ ] all right so this  expression though this is a really interesting  

بله درست است، اوه [ __ ] بسیار خوب، بنابراین این  عبارت بسیار جالب   است

one and when you understand it visually it's  it's very easy to remember and you're just  

و وقتی آن را به صورت بصری درک می کنید، به خاطر سپردن آن بسیار آسان است و شما فقط

like oh my goodness yeah same [ __ ] same [ __ ]  different day is another another good expression  

مثل خدای من، بله همان [ __ ] همان [ __ ] روز متفاوت دیگر عبارت خوب دیگری است

same [ __ ] different [Music] day so maybe  you go to your job and you don't like it  

همان [ __ ] روز [موسیقی] متفاوت، پس شاید بروید به شغل شما و شما آن را دوست ندارید

there or whatever it's like man I got to do  the same [ __ ] and it's just like it's it  

آنجا یا هر چیز دیگری مانند مردی است که باید همان کار را انجام دهم [ __ ] و مثل این است که همین کار است

and for a different day I'm doing the same  thing I don't like same [ __ ] different day  

و برای یک روز دیگر همان کاری را انجام می دهم که دوست ندارم همان [ __ ] روز متفاوت

all right or you get a new president in and the  new president is the same as the old president  

خیلی خوب است یا رئیس‌جمهور جدیدی وارد می‌شوید و رئیس‌جمهور جدید مانند رئیس‌جمهور قدیمی

same [ __ ] different day all right but the  expression I am thinking of uh is when [ __ ] hits  

همان [ __ ] روز متفاوت است، خیلی خوب، اما عبارتی که من به آن فکر می‌کنم زمانی است که [ __ ]

the fan when [ __ ] it's a fan actually this isn't  a sentence so when [ __ ] hits the fan when [ __ ]  

هنگام [ __ به هوادار ضربه می‌زند. ] این یک طرفدار است در واقع این یک جمله نیست، بنابراین وقتی [ __ ] وقتی [ __ ]   به

hits the fan now this is a pretty I'm gonna  try to diagram this for you uh but if you can't  

فن ضربه می‌زند، اکنون این یک فن است، سعی می‌کنم این را برای شما نمودار کنم، اما اگر نمی‌توانید

imagine why we would say something like this like  what is that what does that mean you can imagine

تصور کنید چرا ما چیزی شبیه به این را می‌گوییم، یعنی چه می‌توان گفت

if we have a like a spinning fan over here so the  fan blades are spinning like that and you take  

اگر یک پنکه در حال چرخش در اینجا داشته باشیم، به طوری که تیغه‌های فن آن‌طور می‌چرخند و شما

some some [ __ ] and throw it at the fan blah  it's gonna like spread that all over the place  

مقداری [__] بردارید و به سمت پنکه پرتاب کنید. مثل این است که همه جا پخش شود

so this means there's a serious problem something  really happened badly uh you can just talk about  

بنابراین این بدان معنی است که یک مشکل جدی وجود دارد، چیزی واقعاً بد اتفاق افتاده است، فقط می‌توانید درباره آن صحبت کنید

when [ __ ] hits the fan disastrous yes very  disastrous all right so you could be some it  

وقتی [ __ ] به فن ضربه می‌زند، بله، بسیار فاجعه‌بار است، بنابراین شما می‌توانید یکی از آن‌ها باشید

could be some interpersonal problem these  Expressions have similar uh yeah examples  

ممکن است یک مشکل بین فردی باشد. این عبارات مثال‌های مشابهی دارند، بله،

in other languages yeah I'm sure so when [ __ ]  hits the fan but it's easier to understand that  

در زبان‌های دیگر، بله، مطمئن هستم که وقتی [ __ ]  به طرفدار ضربه می‌زند، آسان‌تر است،

ah okay [Laughter] I like that I like the little  dap but like the little dap guy over there yeah  

اما درک این موضوع آسان‌تر است. بله

so something has gone terribly wrong when [ __ ]  hits the fan or if you're talking about the past  

بنابراین وقتی [ __ ]  به طرف فن ضربه می‌زند یا اگر در مورد گذشته صحبت می‌کنید

or describing something like [ __ ] hit the fan So  Yesterday [ __ ] hit the fan at my office uh when  

یا چیزی شبیه به [ __ ] را توصیف می‌کنید، به‌شدت اشتباه شده است، بنابراین دیروز [ __ ] به پنکه در دفتر من ضربه زد، اوه وقتی

uh there was a big explosion with uh some of our  servers so like the computer servers or something

اوه انفجار بزرگ در برخی از سرورهای ما، مانند سرورهای رایانه یا چیزی که

it's happening here in my country like where where  you are like let's say a war breaks out oh my God  

اینجا در کشور من اتفاق می‌افتد، مثلاً جایی که شما در آن هستید، مثلاً بگوییم جنگ شروع می‌شود، خدای من.

[ __ ] hit the fan uh something is really really  going going awful all right very bad situation

خیلی خوب وضعیت بسیار بد

when [ __ ] hits the fan so you can use this like  as a as a longer expression when [ __ ] hits the  

وقتی [ __ ] به طرفدار ضربه می زند، بنابراین می توانید از این مانند به عنوان یک عبارت طولانی تر استفاده کنید وقتی [ __ ] به طرفدار ضربه می زند،

fan what do you do so if I'm in a job interview  and I'm interviewing you I say well when [ __ ]  

اگر من در یک مصاحبه شغلی هستم و با شما مصاحبه می کنم، چه کار می کنید. من می گویم خوب وقتی [ __ ]   به

hits the fan uh are you good under pressure so  if there's a problem what do we do about that  

طرفدار ضربه می زند، آیا شما تحت فشار هستید، بنابراین اگر مشکلی وجود دارد، در مورد آن چه کار کنیم

all right Stanley says good morning how  was your day so I'm an English learner  

بسیار خوب استنلی می گوید صبح بخیر روز شما چگونه بود، بنابراین من یک زبان آموز انگلیسی هستم

more precisely I'm a beginner you're a beginner  okay well this video uh or usually the videos  

دقیقاً من یک مبتدی شما مبتدی هستید خوب خوب این ویدیو آه یا معمولاً ویدیوهایی که

I make like this are typically not for very  beginners so you might not understand a lot  

من می‌سازم معمولاً برای مبتدی‌ها نیستند، بنابراین ممکن است چیزهای زیادی

of this but we do have videos for beginners  on the channel if you'd like to watch those  

از این موضوع را نفهمید، اما اگر مایلید ویدیوهایی برای مبتدیان در کانال داریم. آن‌ها را تماشا کن

so [ __ ] hits the fan when [ __ ] hits the fan

تا [ __ ] وقتی [ __ ] فن را می‌زند، به طرفدار ضربه می‌زند،

I'll give you uh two more because I know people  get maybe they're not feeling so confident about  

دو مورد دیگر به تو می‌دهم، زیرا می‌دانم که مردم ممکن است نسبت به افعال عبارتی مشابه آنقدر اعتماد

similar phrasal verbs I'm rushing we have an  expression to throw [ __ ] on the fan meeting  

به نفس نداشته باشند. [ __ ] را در جلسه طرفداران پرتاب کنید

to instigate it yeah so if you throw [ __ ]  on the fan it's the same idea so I don't know  

تا آن را تحریک کنید، بله، بنابراین اگر [ __ ]  را روی فن بیندازید، همین ایده است، بنابراین من نمی‌دانم

who was the first person to throw some [ __ ]  on a fan they probably thought like I wonder  

اولین کسی که مقداری [ __ ]  را روی یک فن پرتاب کرد که احتمالاً فکر می‌کردند چه کسی بود. من تعجب می‌کنم که

what would happen if I threw some [ __ ]  on a fan and then they found out thank you  

اگر مقداری [ __ ] را روی یک طرفدار پرتاب کنم چه اتفاقی می‌افتد و آن‌ها متوجه می‌شوند متشکرم

all right uh so last two things I will I really  want to help you understand this like a native  

خیلی خب، پس دو مورد آخر را انجام می‌دهم، من واقعاً می‌خواهم به شما کمک کنم این را مانند یک بومی درک کنید

I think maybe in the next video I will cover  this in more detail but again we want to really  

فکر می‌کنم شاید در ویدیوی بعدی من این را با جزئیات بیشتری پوشش می‌دهیم، اما دوباره می‌خواهیم واقعاً

focus on the situation that's why you hear me  repeating this idea a lot we don't want to look  

روی موقعیت تمرکز کنیم، به همین دلیل است که می‌شنوید این ایده را زیاد تکرار می‌کنم، ما نمی‌خواهیم   به

at the words by themselves we want to look at the  situation and so if we have something like clean  

خود کلمات نگاه کنیم، می‌خواهیم به وضعیت نگاه کنیم و بنابراین اگر داریم چیزی شبیه تمیز

up versus clean off versus clean out so I really  want you to think about these things the same  

کردن در مقابل تمیز کردن در مقابل تمیز کردن، بنابراین من واقعاً می‌خواهم درباره این چیزها به همان

way a native does so typically clean up like we  could be if we got maybe some toys uh or other  

روشی فکر کنید که یک بومی این کار را انجام می‌دهد، معمولاً اگر اسباب‌بازی‌هایی داشته باشیم یا

things just some some junk or laundry or trash or  something on the floor we're picking those things  

چیزهای دیگری فقط مقداری آشغال یا لباس‌های شسته شده داشته باشیم. یا سطل زباله یا چیزی روی زمین که داریم آن چیزها را جمع می‌کنیم

up we're removing them we're cleaning up the  situation so it's it typically has like a like  

آنها را حذف می‌کنیم، وضعیت را تمیز می‌کنیم، بنابراین معمولاً مانند چیزی است

as I mentioned before up adding the preposition  up here it can mean usually being conversational  

همانطور که قبلاً ذکر کردم با اضافه کردن حرف اضافه در اینجا می‌تواند به این معنی باشد که معمولاً مکالمه است.

or casual but it can also mean just being like  we're talking about the like if I wipe something  

یا گاه به گاه، اما می‌تواند به این معنا باشد که اگر چیزی را پاک کنم،

up we're talking about the physical direction  we're moving but the important thing about this  

درباره جهت فیزیکی صحبت می‌کنیم، اما نکته مهم در این مورد این

is looking at these differences and understanding  it like a native rather than trying to translate  

است که به این تفاوت‌ها نگاه کنیم و آن را درک کنیم. بومی به جای اینکه سعی کنید

it in your head so if you can understand  it like a native then you will use it like  

آن را در ذهن خود ترجمه کنید، بنابراین اگر بتوانید آن را مانند یک بومی درک کنید، آن را مانند

a native without thinking all right so the same  thing for clean off we're trying it's just like  

یک بومی بدون فکر کردن به درستی استفاده خواهید کرد، بنابراین همان چیزی را برای پاک کردن امتحان می کنیم، درست مانند

something is on the table and we're removing  it so we want to clean off something so it  

چیزی روی میز است و ما آن را حذف می‌کنیم تا بخواهیم چیزی را پاک کنیم تا

could be off a like a flat surface like this or I  could clean off like I could wipe off this right  

مانند یک سطح صاف مانند این باشد یا من  می‌توانم آن را پاک کنم، مثل اینکه می‌توانم آن را درست پاک کنم

so I could clean something off wipe something off  the same idea it's just removing something from a  

تا بتوانم چیزی را پاک کنم و چیزی را پاک کنم همان ایده فقط برداشتن چیزی از یک

surface now clean something out typically it means  we're looking at like the inside of something and  

سطح، اکنون چیزی را تمیز می‌کند، معمولاً به این معنی است که ما به داخل یک چیزی نگاه می‌کنیم و در واقع در حال حذف

we're we're in actually removing I'm cleaning  out the inside of this so I'm cleaning out the  

کردن آن هستیم.

inside of this so we can take that idea and think  about it like let's say some robbers go to a store  

بنابراین ما می‌توانیم آن ایده را در نظر بگیریم و درباره آن فکر کنیم، مثلاً بگوییم چند سارق به یک فروشگاه می‌روند

and they take all of the money they take all of  the the stuff in the store they cleaned it out  

و تمام پولی را که می‌برند، همه چیزهای موجود در فروشگاهی را که تمیز کرده‌اند، می‌گیرند.

because the the things are inside the store  they're kind of in there taking everything  

آنها به نوعی در آنجا هستند که همه چیز را می برند

and then they leave they cleaned us out so some  robbers came some thieves and they cleaned us out  

و سپس آنها را ترک می کنند، ما را تمیز می کنند، بنابراین چند دزد آمدند، چند دزد و آنها ما را تمیز کردند

or I got cleaned out like if I go to  a casino and I'm gambling and I lose  

یا من پاک شدم مانند اگر به کازینو بروم و قمار کنم و

all of my money I got cleaned out I  got cleaned out so you can think of  

همه چیز را باختم. پولم را پاک کردم پاک شدم تا بتوانید به

my pockets like like they're taking all  the money out of there I got cleaned out

جیب‌های من فکر کنید که انگار همه پول را از آنجا بیرون می‌آورند.

so again the reason I teach this way is because  I want to help you learn the differences between  

تفاوت‌های بین

these it helps you really understand it more  like a native I cannot understand the way even  

اینها به شما کمک می‌کند آن را بیشتر درک کنید مانند یک بومی، من نمی‌توانم نحوه

you speak your pronunciations maybe it's not  my level yes so if you are if if you can't  

صحبت کردن تلفظ‌های خود را بفهمم، شاید در سطح من نیست بله، بنابراین اگر می‌دانید اگر نمی‌توانید مرا

understand me you should watch our more  basic videos or uh download Frederick and  

درک کنید، باید ویدیوهای اساسی‌تر ما را تماشا کنید یا آه. Frederick را دانلود کنید و

install that you can start from from zero from the  beginning it's hard to explain like to a beginner  

نصب کنید که می‌توانید از ابتدا از صفر شروع کنید، توضیح دادن آن مانند یک مبتدی سخت است

really informative all right

واقعاً آموزنده است، بسیار خوب،

so yes glad to hear it so again if you have  questions so now I'm done with the like the  

بله خوشحالم که دوباره آن را می‌شنوم، بنابراین اگر سؤالی دارید، اکنون من با بخش مشابه   درس تمام کردم

lesson portion of this video do you gamble Mr  Drew uh no I do not I have in the past just  

از این ویدیو آیا شما قمار می‌کنید آقای درو اوه نه، من در گذشته نداشتم فقط

to try it so I went to I've tried like a few  things just as like a like a like a cultural  

آن را امتحان کنم، بنابراین به سراغ آن رفتم، مانند چند چیز را امتحان کردم، درست مثل یک چیز فرهنگی

a cultural thing so I tried like I've been to  a casino in the United States and I've been to  

یک چیز فرهنگی، بنابراین سعی کردم مانند من به یک کازینو در ایالات متحده رفته‌ام و به

horse racing and in Japan I've tried Pachinko  so Pachinko is like it's a you you shoot these  

مسابقه اسب‌دوانی رفته‌ام و در ژاپن پاچینکو را امتحان کرده‌ام، بنابراین پاچینکو مثل این است که شما به این

little balls up and try to get them into a into  like a little slot machine thing and then try to  

توپ‌های کوچک شلیک می‌کنید و سعی می‌کنید آن‌ها را وارد یک توپ کنید. یک ماشین اسلات کوچک و سپس سعی کنید

make more balls and it's it's I don't know  it got kind of boring but the first time I  

توپ‌های بیشتری بسازید، نمی‌دانم  یک جورایی خسته‌کننده شد، اما اولین باری که

went I won some money and I said oh wow this  is pretty easy so I won I won like a hundred  

رفتم مقداری پول بردم و گفتم اوه وای این خیلی آسان است، بنابراین من برنده شدم صد

dollars in in American money and so I went  back again and I lost uh and I lost it all  

دلار به پول آمریکایی و بنابراین من دوباره برگشتم و اوه و همه را از دست دادم

so I so I said okay that's enough I guess it's not  so easy so I had maybe beginners luck beginner's  

بنابراین گفتم باشه همین کافی است، حدس می‌زنم به این آسانی نیست، بنابراین شاید مبتدی‌ها

luck this is where you try something for the first  time and you're able to do it beginner's luck  

شانس آوردم. اولین بار  و می‌توانید این کار را انجام دهید، شانس مبتدیان

all right let's see here do you live stream  regularly yep if you look at the videos on  

خیلی خوب، بیایید ببینیم اینجا آیا پخش مستقیم پخش می‌کنید  به طور منظم بله، اگر به ویدیوهای

the channel you will find usually about once a  week once or twice a week I will do live streams  

کانال نگاه کنید، معمولاً هفته‌ای یک یا دو بار در هفته می‌بینید. پخش‌ها

they're not scheduled but they're usually around  this time so this is uh in Japan uh Monday morning  

برنامه‌ریزی نشده‌اند، اما معمولاً در این زمان هستند، بنابراین در ژاپن صبح دوشنبه

and Thursday morning typically and sometimes I  do them just at different times I'm a translator  

و صبح پنجشنبه معمولاً انجام می‌شود و گاهی اوقات آنها را در زمان‌های مختلف انجام

can you recommend some books mainly concerned  about explaining the differences between synonyms  

می‌دهم. تفاوت‌های بین مترادف‌ها

uh uh I'm sure there are books  about that I don't use any and I  

اوه اوه، مطمئنم کتاب‌هایی وجود دارد که درباره آن‌ها استفاده نمی‌کنم و من از آن‌ها استفاده

don't I don't really teach using any  books like that but again the goal

نمی‌کنم.

and I've talked about this in in many different  videos if you go back and watch the the video  

اگر به عقب برگردید و ویدیو را تماشا کنید

how to speak fluently about almost anything  so if you watch that video that's the name of  

چگونه تقریباً در مورد هر چیزی روان صحبت کنید  بسیاری از ویدیوهای مختلف بنابراین اگر آن ویدیو را تماشا کنید این نام

it I think how to speak fluently about almost  anything the basic idea of that is when you're  

آن است، فکر می‌کنم چگونه تقریباً درباره هر چیزی روان صحبت کنید، ایده اصلی آن زمانی است که در حال

learning English like a native and that's what  we're doing in this video and all of the videos  

یادگیری هستید. انگلیسی مانند یک بومی است و این همان کاری است که ما در این ویدیو و همه ویدیوها انجام می‌دهیم

I'm trying to help you begin with a situation  and then we learn lots of different ways that  

من سعی می‌کنم به شما کمک کنم با یک موقعیت شروع کنید و سپس روش‌های مختلفی را یاد می‌گیریم که

natives do it so you would you would call these  synonyms or just different ways of expressing  

بومیان این کار را انجام می‌دهند، بنابراین شما می‌توانید این را مترادف بنامید. یا فقط روش‌های مختلف بیان

that but instead of trying to get a book about  synonyms it's much better to just get multiple  

اما به جای تلاش برای دریافت کتابی در مورد مترادف‌ها، خیلی بهتر است که فقط چندین

examples of something so this is what I call  naturally varied review so an example like I  

نمونه از چیزی را دریافت کنید، بنابراین من به این می‌گویم بررسی طبیعی متنوع، بنابراین نمونه‌ای مانند من

have on on the channel I made a video about making  espresso so how to make how to make espresso and  

در کانالی که در کانال دارم ویدیو ساختم. درباره درست کردن اسپرسو، بنابراین نحوه درست کردن طرز تهیه اسپرسو و

in that video I'm explaining the differences  between four different different people making  

در آن ویدیو، من تفاوت‌های بین چهار نفر مختلف که

espresso so you will have the situation of  making espresso and then people will use  

اسپرسو درست می‌کنند را توضیح می‌دهم، بنابراین شما وضعیت ساخت اسپرسو را خواهید داشت و سپس افراد از

different vocabulary some of the vocabulary will  be the same some of it will not and so in these  

واژگان متفاوتی استفاده می‌کنند که بخشی از واژگان آن خواهد بود. همینطور بعضی از آن‌ها نمی‌توانند و بنابراین در این

situations you can learn what would be synonyms or  different ways of expressing something like that  

موقعیت‌ها می‌توانید مترادف‌ها یا روش‌های مختلف بیان چیزی مانند آن را یاد بگیرید،

all right so there are probably books that you can  get you can list synonyms but unless you are very  

بنابراین احتمالاً کتاب‌هایی وجود دارد که می‌توانید تهیه کنید، می‌توانید مترادف‌ها را فهرست کنید، اما مگر اینکه

good at remembering information in a list like  that then I would probably not recommend that  

در به خاطر سپردن خیلی خوب باشید. اطلاعات موجود در فهرستی مانند آن، پس احتمالاً توصیه نمی‌کنم

my English Professor recommended your  channel when I was in college oh awesome  

زمانی که من در کالج بودم، پروفسور انگلیسی من کانال شما را توصیه کند، اوه عالی،

where are you from are you are you Japanese you  have a hiragane for your name but are you uh  

شما اهل کجا هستید، ژاپنی هستید، نام خود را به نام هیراگان دارید، اما آیا شما اوه

and what what what school what's the name of your  professor I'll send uh send them a thank you card  

و چه چیزی چیست؟ مدرسه نام استاد شما چیست، من برایشان یک کارت تشکر بفرستم

let's see what if the robbers cleaned up the store  and they came out from the chimney well if some  

ببینیم اگر دزدها فروشگاه را تمیز کردند و آنها از دودکش به خوبی بیرون آمدند، اگر چند

robbers break in and they clean up the store the  store owner would probably be happy about that  

دزد وارد شوند و فروشگاه را تمیز کنند صاحب فروشگاه احتمالاً از این بابت خوشحال می‌شوند

and then they went out back through the chimney  like Santa Claus so that would be a good thing  

و سپس از طریق دودکش مثل بابانوئل بیرون می‌روند، بنابراین

if they cleaned up the store but you notice how  it's interesting when you think about it more like  

اگر فروشگاه را تمیز کنند چیز خوبی خواهد بود، اما متوجه می‌شوید که چقدر جالب است وقتی به آن فکر می‌کنید بیشتر شبیه به

a native so the the question means you're you're  thinking about it more like a native which is very  

یک بومی است، بنابراین سؤال مطرح می‌شود. یعنی شما بیشتر شبیه یک بومی به آن فکر می‌کنید که خیلی

good no training in the art of using the sword are  you asking me if I'm if I'm learning like anything  

خوب است، در هنر استفاده از شمشیر آموزش نمی‌دهید، شما از من می‌پرسید که آیا مثل چیزی یاد

my uh my daughter goes to uh karate lessons and  they they started asking me to do it with them  

می‌گیرم یا نه؟ دروس و آنها شروع به درخواست از من کردند که این کار را با آنها انجام دهم

so I now have like practice with my daughter  so actually the the teacher uh asked like one  

بنابراین من اکنون شبیه به تمرین با دخترم هستم  بنابراین در واقع معلم مانند یکی

of the other mothers so we were just sitting  in a big gym and we watched the kids do that  

از مادران دیگر از من سؤال کرد بنابراین ما فقط در یک باشگاه بزرگ نشسته بودیم و بچه ها را تماشا می کردیم که این کار را انجام می دهند.

um and uh like they they have what was that  it's just it's just you sit on the side and  

اوم و اوه مثل اینکه آنها چه چیزی دارند، فقط این فقط شما می‌نشینید و

watch the kids but he asked one of the mothers  if she would do it with them and that mother  

بچه‌ها را تماشا می‌کنید، اما او از یکی از مادران پرسید که آیا این کار را با آنها انجام می‌دهد و آن مادر

said she would do it if I did it too so I  said all right fine uh and so now I'm now  

گفت که اگر من هم این کار را انجام دهم این کار را انجام می‌دهد. بنابراین من گفتم خیلی خوب، اوه و بنابراین الان هستم

I'm kind of learning learning karate with them  all right gear says when we have some confusing  

دارم به نوعی با آنها کاراته را یاد می‌گیرم  می‌گوید وقتی شرایط گیج‌کننده‌ای داریم، آیا

situation can we use a phrase using clean  something to express that we need to deal  

می‌توانیم از عبارتی با استفاده از چیزی تمیز برای بیان آن استفاده کنیم که باید

with such a situation to get it straight yeah  you could say I need to I need to clean this up  

با آن مقابله کنیم. چنین وضعیتی برای درست کردنش بله می‌توانید بگویید من باید این را پاک کنم

or depending on depending on the kind of situation  you could say there are different way again  

یا بسته به نوع موقعیت می‌توانید بگویید دوباره راه‌های متفاوتی وجود دارد

so your situation is let me make sure I have  this exact so we have some confusing situation

بنابراین وضعیت شما این است که اجازه دهید مطمئن شوم که دقیقاً همین را دارم. ما یک موقعیت گیج کننده داریم،

so a confusing situation we could use a phrase  like we could say clean we could also say clear

بنابراین یک موقعیت گیج کننده می توانیم از عبارتی استفاده کنیم، مانند ما می توانیم بگوییم پاک، همچنین می توانیم بگوییم واضح است،

so if there's a usually confusion or a  misunderstanding we want to clear that  

بنابراین اگر معمولاً سردرگمی یا سوء تفاهمی وجود دارد، می خواهیم آن را برطرف کنیم

up so something is confused it's messy  we would want to clear that thing up  

تا چیزی گیج شود، نامرتب است، می خواهیم آن را پاک کنیم. این موضوع

or we could uh if there's a problem we would  usually fix that yeah crystal crystal clear

یا می‌توانیم اگر مشکلی وجود داشته باشد، معمولاً آن را حل می‌کنیم،

crystal clear so we want to make something  clear so my job in these videos is to make  

بنابراین می‌خواهیم چیزی روشن کنیم، بنابراین وظیفه من در این ویدیوها این است که

the vocabulary I'm teaching make the lessons  clear for you I also want to make my voice clear  

واژگانی را که تدریس می‌کنم، درس‌ها را برای شما روشن کنم. من همچنین می‌خواهم صدایم را واضح کنم

so I don't I don't want to clean my voice I want  to make it clear all right so there's nothing  

بنابراین نمی‌خواهم صدایم را تمیز کنم، می‌خواهم آن را کاملاً واضح کنم تا چیزی

blocking it you can't it's not being misunderstood  or it's dirty or something's wrong with it I want  

مانع آن نباشد، شما نمی‌توانید سوء تفاهم نشده باشد یا کثیف است یا چیزی اشتباه است می‌خواهم

to clear it up so if you have a misunderstanding  there's General General confusion you could  

آن را برطرف کنم، بنابراین اگر سوء تفاهم دارید  یک سردرگمی کلی وجود دارد، می‌توانید

express that in different ways we want to fix  that we want to clean that something like that  

بیان کنید که به روش‌های مختلف می‌خواهیم رفع کنیم که می‌خواهیم آن چیزی را تمیز کنیم

so if you if you clean off your feet usually if  you if you clean off your feet like there's some  

بنابراین اگر شما اگر پاهای خود را تمیز کنید معمولاً اگر  پاهایت را پاک می کنی انگار یک

kind of dirt or something like I'm brushing my my  feet like that so there's some dirt or something  

نوع کثیفی وجود دارد یا چیزی شبیه این که من پاهایم را آنطور مسواک می زنم، بنابراین مقداری خاک یا چیزی

on my feet I'm cleaning them off and cleaning  cleaning my feet up yeah you you could kind of  

روی پاهایم وجود دارد، من آنها را پاک می کنم و پاهایم را تمیز می کنم، بله، شما می توانید یک جورهایی از

use that expression I suppose we want your videos  to be the same as this one who is we who are you  

این عبارت استفاده کنید فکر می‌کنم ما می‌خواهیم ویدیوهای شما مانند این یکی باشد که ما هستیم.

who are you speaking for what government are  you speaking for all right let's see here uh  

uh let's see your videos are very entertaining  I also love listening to your voice it's very  

گوش دادن به صدای شما بسیار

therapeutic glad to hear it yes maybe I'll do  some ASMR videos you guys know what that is  

خوشحال است که آن را می‌شنوم بله شاید من چند ویدیوی ASMR انجام دهم، بچه‌ها می‌دانید که چیست

it's like the odd like oral like if I get in  the microphone like this like people speaking  

عجیب است مثل دهانی، مثلاً اگر وارد میکروفون اینطوری شوم مثل افرادی که

into the microphone some people listen to  that while they're asleep I was in uh okay  

در میکروفون صحبت می‌کنند   برخی افراد گوش می‌دهند به اینکه وقتی آنها خواب بودند من در آنجا بودم، اوه خوب

but forgot his name let's see maybe he was not  a good teacher if you forgot his name oh no was  

اما اسمش را فراموش کردم ببینیم شاید او معلم خوبی نبود اگر نامش را فراموش کردی آه نه این بود که

that a long time ago Ryan says cleaned off crumbs  of bread clean out the kitchen drawers yes so you  

خیلی وقت پیش رایان می‌گوید پاک کردن خرده نان از کشوهای آشپزخانه بله، پس شما

could also clean out the kitchen drawers if  they've got crumbs in them as well same thing  

می‌توانید کشوهای آشپزخانه را نیز تمیز کنید، اگر خرده‌هایی در آنها وجود داشته باشد

all right thank you for uh thank you  very good morning uh good sir God bless  

بسیار خوب از شما متشکرم از شما متشکرم صبح بسیار بخیر آقا بخیر، خداوند

your family tree oh the whole tree well  thank you very much tomorrow thank you  

شجره نامه شما را حفظ کند، آه کل درخت خوب است. فردا متشکرم

let's create oh let's clean okay it's that one  uh all right okay thanks clean up clean myself  

بیایید بسازیم آه بیایید تمیز کنیم، خوب این است که یکی اوه خیلی خوب است، متشکرم،

up before dinner yes you can clean yourself  up for dinner you can also just like you know  

قبل از شام خودم را تمیز کنم   بله، می‌توانید خودتان را برای شام تمیز کنید، همچنین می‌توانید همان طور که می‌دانید

wipe yourself off before dinner as well there are  lots of subtle nuances like this but it's not bad  

قبل از شام خود را پاک کنید، همچنین بسیاری از موارد وجود دارد نکات ظریف ظریف مانند این، اما بد نیست

speaking to to use something like and let me let  me like fix fix this situation let me clear this  

برای استفاده از چیزی مانند و اجازه دهید به من اجازه دهید این وضعیت را برطرف کنم  اجازه دهید این را پاک کنم  اجازه دهید همه

up let me clean things up here so you could use  that in any any like situation where people are  

چیز را اینجا پاک کنم، بد نیست   از آن استفاده کنید در هر موقعیتی مشابه که مردم

not communicating correctly or there's an issue  something like that round from Nepal of el Fabio  

ارتباط برقرار نمی کنند درست است یا مشکلی وجود دارد چیزی شبیه به آن دور از نپال از ال فابیو   آیا

have you ever read the book Grapes of Wrath uh I  don't think so I know the book but I do know do  

تا به حال کتاب Grapes of Wrath را خوانده‌اید، اوه من فکر نمی‌کنم پس من کتاب را می‌شناسم اما می‌دانم

you have any suggestions for pte test what is that  a pte test I guess I don't Victor says Hi Fred  

شما پیشنهادی برای آزمایش pte دارید تست pte حدس می‌زنم من نمی‌گویم ویکتور می‌گوید سلام فرد

where are you guys talking to each other Juan says  I easily understand American speakers but when it  

بچه‌ها کجایید که با هم صحبت می‌کنید خوان می‌گوید من به راحتی سخنرانان آمریکایی را می‌فهمم، اما وقتی صحبت

comes to British movies TV shows or actors in it's  just like another language to me yeah so they will  

از برنامه‌های تلویزیونی فیلم‌های بریتانیایی یا بازیگران در آن به میان می‌آید برای من مانند زبان دیگری است، بله، بنابراین آنها این کار را خواهند کرد.

be different and if you are not used to their  accent and their vocabulary will be a little bit  

متفاوت باشید و اگر به لهجه آنها عادت ندارید و دایره لغات آنها کمی

different too sometimes Native American speakers  and British speakers we will we will we will uh  

متفاوت خواهد بود گاهی اوقات بومیان آمریکایی و انگلیسی زبانان ما این کار را خواهیم کرد

maybe misunderstand each other or we it's fun to  learn those differences though so I have friends  

شاید همدیگر را اشتباه متوجه شویم یا اینکه یادگیری این تفاوت ها سرگرم کننده است. دوستانی

in Japan from all like all over the place uh like  uh it could be British English or Australia or  

در ژاپن از همه جا داشته باشید، مثلاً می‌تواند انگلیسی بریتانیایی یا استرالیا یا

Canada or New Zealand and it's interesting  to hear the different vocabulary they use  

کانادا یا نیوزیلند باشد و جالب است واژگان متفاوتی را که استفاده می‌کنند بشنوید   اوه

uh let's see okay I got those already uh  today's lesson over well basically this is  

بیایید ببینیم خوب من آنها را قبلاً فهمیدم آه. درس امروز به خوبی به پایان رسید. الان

this is question time so I wanted to teach uh  really two things so the first is the actual  

وقت سوال است، بنابراین من می‌خواستم واقعاً دو چیز را آموزش دهم، بنابراین اولی واژگان واقعی است،

vocabulary but the more important thing the  main thing I wanted to teach is getting you  

اما مهم‌تر چیزی که می‌خواهم به شما آموزش بدهم این است که شما را ترغیب کنم که

to think like a native so if you if you learn  from a situation and so even taking something  

مانند یک بومی فکر کنید، بنابراین اگر یاد بگیرید از موقعیت و بنابراین حتی گرفتن چیزی

that seems boring and every day like washing your  hands or whatever there's usually some interesting  

که خسته‌کننده به نظر می‌رسد و هر روز مانند شستن دست‌هایتان یا هر چیز دیگری معمولاً

vocabulary or another use of that vocabulary that  you probably don't know so you can think about  

واژگان جالب   یا استفاده دیگری از آن واژگان وجود دارد که احتمالاً نمی‌دانید، بنابراین می‌توانید درباره آن فکر کنید

that and even as a native speaker natives create  new Expressions all the time from something like  

و حتی به عنوان یک زبان بومی بومی‌ها ایجاد می‌کنند. عبارات جدید همیشه از چیزی مانند

that so we will take an expression like washing  your hands and then apply that to something else  

که بنابراین ما عبارتی مانند شستن دستان خود را می گیریم و سپس آن را روی چیز دیگری اعمال می کنیم

so if you start doing that as well even if you  don't use something that's common people will  

بنابراین اگر این کار را نیز شروع کنید حتی اگر از چیزی که معمول است استفاده نکنید،

start they will think like ah like I understand  what you're saying I I get it and you will start  

آنها فکر خواهند کرد. مثل آه مثل آه، من می فهمم که شما چه می گویید، من متوجه می شوم و شما شروع به

developing that sense that a native has and  that's what lets you speak fluently learn  

ایجاد حسی می کنید که یک بومی دارد و این چیزی است که به شما امکان می دهد روان صحبت کنید

from various situations uh the same Expressions  I sorry yes we don't need to wash out our mouth  

از موقعیت های مختلف یاد بگیرید. دهان ما

well you could now this is a thing that actually  in an older expression in English to wash out

خوب، اکنون می‌توانید این چیزی است که در واقع در یک عبارت قدیمی‌تر در انگلیسی برای شستن از آن استفاده می‌شود،

so sometimes uh does Frederick cover like this  one well Frederick Frederick covers like all of  

بنابراین گاهی اوقات فردریک این‌طور پوشش می‌دهد  یک خوب فردریک فردریک مانند همه

the basic vocabulary that we that we have in here  like the word crystal that should be I think yeah  

واژگان اولیه‌ای را که ما در اینجا داریم، مانند کلمه پوشش می‌دهد. کریستالی که باید باشد، فکر می‌کنم بله   در آن موجود است

it's in that's in Frederick um but it will teach  you how to pronounce that and how to blend your  

در فردریک ام، اما به شما یاد می‌دهد که چگونه آن را تلفظ کنید و چگونه

words together the same way natives do especially  as we do this in the United States and if you like  

کلمات خود را با هم ترکیب کنید، به همان روشی که بومیان این کار را انجام می‌دهند، مخصوصاً همانطور که ما در ایالات متحده این کار را انجام می‌دهیم و اگر

my therapeutic voice you can listen to all those  words all the time if you like you can listen  

صدای درمانی من را دوست دارید اگر دوست داری می‌توانی همیشه به همه آن کلمات گوش بدهی، می‌توانی به

to me pronouncing sentences and and different  words but I go through all of that and help you  

تلفظ جملات و کلمات مختلف به من گوش کنی، اما من همه آن‌ها را مرور می‌کنم و به شما کمک می‌کنم

understand that pronunciation like a native uh  what's Frederick I'm new so if you click on the  

این تلفظ را مانند یک بومی درک کنید آه، فردریک من تازه کار هستم، پس اگر شما روی

link in the description below this video uh you'll  see a link to that but it's an app for IOS and  

پیوند   در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید، اوه، پیوندی به آن خواهید دید، اما این یک برنامه برای IOS و

Android and it's the first app of its kind that  teaches you English as a first language and helps  

Android است و اولین برنامه در نوع خود است که به شما انگلیسی را به عنوان زبان اول می‌آموزد و به

you understand pronunciation and listening and  grammar and vocabulary the same way natives learn  

شما کمک می‌کند تلفظ و گوش دادن را درک کنید. و گرامر و واژگان به همان روشی که بومی‌ها

it so natives are not trying to learn something  through a different language they learn it all  

آن را یاد می‌گیرند، بنابراین بومی‌ها سعی نمی‌کنند چیزی را از طریق زبان دیگری یاد بگیرند، همه آن را

in English and so as you go through it it's a game  and you play with it and explore the language and  

به زبان انگلیسی یاد می‌گیرند و بنابراین وقتی آن را مرور می‌کنید، یک بازی است و با آن بازی می‌کنید و زبان را کشف می‌کنید و

you learn the pronunciation uh in the order that  you should learn it and that's how you become a  

یاد می‌گیرید. تلفظ به این ترتیب است که باید آن را یاد بگیرید و به این ترتیب است که شما

much more confident speaker much faster rather  than taking traditional lessons so that's a piece  

بسیار سریع‌تر به یک سخنران بسیار مطمئن‌تر تبدیل می‌شوید به جای اینکه درس‌های سنتی را بخوانید، بنابراین این بخشی

of what we do another big part is obviously fluent  for life that's where we cover really everything  

از کاری است که ما انجام می‌دهیم، بخش بزرگ دیگری به وضوح روان است برای زندگی، جایی که ما واقعاً همه چیز را پوشش می‌دهیم.

with video lessons more of the same kind of things  that I do here but I actually take you through the  

با دروس ویدیویی بیشتر از همان نوع کارهایی که من اینجا انجام می‌دهم، اما در واقع شما را از

steps needed for influencing I think there's  some fluent for Life members on this on this  

مراحل لازم برای تأثیرگذاری عبور می‌دهم، فکر می‌کنم  در این

live video right here all right uh but I'll  answer that question about wash your mouth

ویدیوی زنده در این  ویدیوی زنده در این مورد تسلط کافی دارد، اما من به آن پاسخ خواهم داد. سوالی در مورد شستن دهانتان،

so this is an older expression we don't usually  hear this now but this was when little kids would  

پس این یک عبارت قدیمی‌تر است که ما معمولاً اکنون این را نمی‌شنویم، اما این زمانی بود که بچه‌های کوچک

say something bad like they would use a word like  [ __ ] or something the culture generally is more  

چیز بدی می‌گفتند مثلاً از کلمه‌ای مانند [ __ ] یا چیزی که فرهنگ عموماً

relaxed now about kids using bad language or what  we would call talking back to your parents so  

اکنون در مورد بچه‌ها آرام‌تر است، می‌گفتند. استفاده از زبان بد یا چیزی که به آن می‌گوییم صحبت کردن با والدین‌تان

usually many years ago like a parent said don't  do that and the child would say okay I will not  

معمولاً سال‌ها پیش مانند والدینی که می‌گفت این کار را نکنید و کودک می‌گفت باشه من

do that but now children are much more relaxed  and parents aren't so strict with kids anymore  

این کار را نمی‌کنم، اما اکنون بچه‌ها خیلی آرام‌تر هستند و والدین این کار را نمی‌کنند. دیگر با بچه‌ها خیلی سخت‌گیرانه

but many years ago like if you had a you were  talking back to talk back to your parents it's  

اما سال‌ها پیش، مثلاً اگر داشتید، برای صحبت با والدین‌تان پاسخ می‌گفتید،

like you need to do this like I'm not doing that  you're talking back to your parents so they would  

مثل این است که باید این کار را انجام دهید، مثل اینکه من این کار را نمی‌کنم شما با والدینتان صحبت می‌کنید تا   آنها را

wash your mouth out with soap so they would take  so like you're gonna have some like a dirty mouth  

بشویید. دهانت را با صابون بیرون بیاورند تا آن‌ها آن‌ها را ببرند، مثل اینکه می‌خواهی مثل یک دهان کثیف داشته باشی،

now we have to clean your mouth with soap and so  soap tastes really bad and like yeah uh in the  

حالا باید دهانت را با صابون تمیز کنیم و بنابراین، مزه صابون خیلی بد می‌شود و مثل آره، آه، در

book The mocking the Mockingbird you mean to Kill  a Mockingbird yeah I read that yeah so it's it's  

کتاب The Mocking the Mockingbird Kill a Mockingbird بله، خواندم که بله، پس اینطور است

not it's not like an outdated expression it's just  that people don't like the the vocabulary and the  

نه مثل یک عبارت قدیمی نیست، فقط مردم از واژگان خوششان نمی آید و

expression itself is not like Old English like  Shakespearean English or something people would  

خود عبارت شبیه انگلیسی قدیمی مانند انگلیسی شکسپیر یا چیزی نیست که مردم  از

use this and it's still correct English but the  the idea of washing someone's mouth out with soap

آن استفاده کنند و هنوز هم همینطور است. انگلیسی صحیح است، اما ایده شستن دهان کسی با صابون

is an older expression but this is interesting  and this is I actually have a fluent uh there's  

یک عبارت قدیمی تر است، اما جالب است و این این است که من در واقع به یک روان صحبت می کنم، آه،

a fluid for Life Lesson set talking about this  what's the lesson set name for the members out  

مجموعه درس زندگی وجود دارد که در مورد این صحبت می کند. نام مجموعه درس برای اعضای بیرون چیست.

there I think it's uh I forget the name of it  but it's we're we're talking about uh learning  

فکر می‌کنم نام آن را فراموش کرده‌ام، اما ما داریم در مورد یادگیری

generationally because the language is a little  bit different for different Generations so if  

نسلی صحبت می‌کنیم، زیرا زبان برای نسل‌های مختلف کمی متفاوت است، بنابراین اگر

you're an older person like I'll be 43 very soon  uh so people like if I'm talking to older people  

شما فرد مسن‌تری باشید، به زودی 43 ساله خواهم شد. اوه پس مردم دوست دارند اگر من با افراد مسن صحبت می کنم

I can make this reference like I can make a  joke about washing someone's mouth out with  

من می توانم این مرجع را طوری بیان کنم که می توانم درباره شستن دهان کسی با

soap and they would laugh at that they would  understand that vocabulary but a 10 year old  

صابون شوخی کنم و به این موضوع بخندند که این واژگان را می فهمند، اما یک بچه 10 ساله این واژگان را

kid would not they don't because they don't hear  that ever they would understand like wash my mouth  

نمی فهمد. این کار را نکن زیرا آنها نمی شنوند که هرگز نمی فهمند مثل شستن دهنم؟

why would you do that but older people would  know that so you can think about those those  

specific things as you're learning uh let's see  how many lessons in your program on your sites as  

a lot if you're talking about fluent for Life uh  hundreds of them so they're they're a 100 lesson  

اگر در مورد مسلط برای زندگی صحبت می‌کنید، برنامه شما در سایت‌های شما زیاد است.

sets in the program and it's years of content  so we don't expect Learners to go through all  

همه

of it each person gets in the program and they  go through lesson sets that they choose and you  

آن را هر فرد در برنامه می‌گیرد و مجموعه‌های درسی را که خودشان انتخاب می‌کنند می‌گذرانند و شما

start getting fluent in each lesson set so you  become fluent about a particular topic and then  

شروع به مسلط شدن به هر مجموعه درسی می‌کنید تا در مورد یک موضوع خاص مسلط شوید و سپس

you move to the next the next one and the next  one and you can go through uh as long as you like  

به موضوع بعدی و بعدی  بروید و شما می توانید تا زمانی که دوست دارید

so there are total like hundreds of like over  300 some videos I think but the point is not  

بنابراین در مجموع صدها مورد لایک وجود دارد، به نظر من، بیش از 300 ویدیو وجود دارد، اما نکته

the number of videos but how you learn so we help  you learn English uh as a first language so you  

تعداد ویدیوها نیست، بلکه نحوه یادگیری شماست، بنابراین ما به شما کمک می کنیم  انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید. اگر می‌خواهید صحبت کنید،

really need you need to learn English as a first  language if you want to speak which is what we do  

واقعاً باید انگلیسی را به‌عنوان زبان اول بیاموزید، بنابراین

so typically in these YouTube videos I'm giving  samples or examples of different things that I  

معمولاً در این ویدیوهای YouTube نمونه‌ها یا نمونه‌هایی از کارهای مختلفی که

do but getting even like a good lesson where I  help you understand something like a native you  

انجام می‌دهم ارائه می‌دهم، اما حتی مانند یک درس خوب می‌توانم در آن کمک کنم. شما چیزی شبیه به یک بومی را می‌فهمید،

really need review you need to hear other native  speakers using that same vocabulary and that's  

واقعاً نیاز به بررسی دارید، باید از زبان‌های بومی دیگر بشنوید که از همان واژگان استفاده می‌کنند و این

what prepares you to use it in a conversation  so YouTube is is typically incomplete for doing  

چیزی است که شما را آماده می‌کند تا از آن در مکالمه استفاده کنید. بنابراین YouTube معمولاً برای انجام این کار ناقص است

that unless you go to lots of different videos  and find lots of content about things so it is  

مگر اینکه به ویدیوهای مختلف زیادی بروید و مطالب زیادی در مورد چیزها پیدا کنید، بنابراین

possible to learn like a native by yourself  if you also can understand the vocabulary  

ممکن است خودتان مانند یک بومی یاد بگیرید اگر همچنین می توانید واژگان را درک کنید

we just make it easy because we've put  everything together and given all the steps  

ما فقط کار را آسان می کنیم زیرا همه چیز را کنار هم قرار داده ایم و همه مراحل را ارائه کرده ایم   خوب،

all right let's see here will be very  okay I think I got that one already  

بیایید اینجا ببینیم خیلی خوب است فکر می‌کنم متوجه شدم یکی از

foreign is there a recap version of each live  stream uh not really a recap usually at the  

خارجی‌ها قبلاً   آیا نسخه خلاصه‌ای از هر پخش زنده  وجود دارد، اوه واقعاً خلاصه‌ای نیست معمولاً در

beginning of the live stream I explain what  it's about at the end as I can do right now  

ابتدای پخش زنده، در پایان توضیح می‌دهم درباره چه چیزی است، همانطور که در حال حاضر می‌توانم انجام دهم

as I actually just did a minute ago the basic idea  is to learn from situations and then go back and  

همانطور که در واقع همین الان انجام دادم چند دقیقه پیش، ایده اصلی این است که از موقعیت‌ها یاد بگیرید و سپس به عقب برگردید و

and learn the different ways that we would Express  that so if you're paying attention in real life  

روش‌های مختلفی را یاد بگیرید که بیان می‌کنیم، بنابراین اگر در زندگی واقعی توجه می‌کنید

when uh people say something there's a situation  like somebody gets hurt what do they say about  

وقتی مردم چیزی می‌گویند، موقعیتی پیش می‌آید که مثلاً کسی صدمه دیده است. در مورد   این که

that now what what do they say when something  happens what do I say when I greet people I  

حالا وقتی اتفاقی می‌افتد چه می‌گویند چه می‌گویند وقتی به مردم

could say hello or howdy or how are you how is  it going other things like that so I can express  

سلام می‌کنم چه می‌گویم من   می‌توانم سلام کنم یا سلام یا حال شما چطور است، چیزهای دیگر از این قبیل تا بتوانم

myself in different ways and as you learn these  you were prepared for the different ways natives  

خودم را به روش‌های مختلف بیان کنم و همانطور که شما یاد می‌گیرید اینها را برای روش‌های متفاوتی که بومی‌ها

will respond in situations and that way you feel  confident about speaking so often when people are  

در موقعیت‌ها پاسخ می‌دهند آماده بودید و به این ترتیب وقتی افراد در حال یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند، آنقدر از صحبت کردن مطمئن می‌شوید که

learning English as a second language they begin  with their native language and some vocabulary  

با زبان مادری‌شان شروع می‌کنند و برخی از واژگانی را که

they want to say in their native language then  they try to translate it but maybe they can't  

می‌خواهند به زبان مادری خود بگویند، شروع می‌کنند. آنها سعی می‌کنند آن را ترجمه کنند، اما شاید نتوانند

hear the pronunciation in the same way in a real  situation or a native will use a different word  

تلفظ را به یک شکل در موقعیت واقعی بشنوند یا یک بومی از کلمه دیگری استفاده کند

not the word they learned in the classroom so you  really need to get lots of variety when you learn  

نه کلمه‌ای که در کلاس درس یاد گرفته است، بنابراین شما واقعاً نیاز دارید که هنگام یادگیری تنوع زیادی داشته باشید.

that's the most important part for learning  so if you can learn even if you get just lots  

این مهم‌ترین بخش برای یادگیری است، بنابراین اگر می‌توانید یاد بگیرید، حتی اگر

of examples from me you need to hear other native  speakers giving you those same examples because I  

مثال‌های زیادی از من دریافت کنید، باید بشنوید که زبان‌های بومی دیگر همان مثال‌ها را به شما ارائه می‌دهند، زیرا من

am intentionally trying to be clear and easy to  understand so almost every stream someone will  

عمداً سعی می‌کنم واضح و آسان برای درک آن باشم، بنابراین تقریباً هر جریانی کسی می‌گوید

say wow Drew I wish everyone spoke like you  so everyone does not speak like me so I have  

وای درو، ای کاش همه مثل شما صحبت می‌کردند، بنابراین همه مثل من صحبت نمی‌کردند، بنابراین من باید

to prepare people to have real conversations for  real communication so there isn't a like a recap  

مردم را برای مکالمه واقعی برای ارتباط واقعی آماده کنم، بنابراین

for each of the videos but I do sometimes cut  clips from videos and make them available so if  

برای هر یک از ویدیوها خلاصه‌ای مانند خلاصه‌ای وجود نداشت، اما من گاهی اوقات آن را قطع می‌کنم. کلیپ‌هایی از ویدیوها و در دسترس قرار دادن آن‌ها، بنابراین اگر

you check the the channel you can see both of  those my parents should wash their mouths out  

کانال را بررسی کنید، می‌توانید هر دوی آن‌ها را ببینید  والدین من باید دهان‌شان را بشورند

all right let's see Society has changed just thou  the thy 43 years definitely not old yes I don't  

بسیار خب، بیایید ببینیم که جامعه تغییر کرده است  فقط شما  43 ساله‌تان قطعاً پیر نیستید بله،

I mean I'm not you know I'm not that old I feel  young now doing karate you know staying staying  

منظورم این نیست   من نیستم شما می دانید من آنقدرها هم پیر نیستم من احساس می کنم جوان هستم اکنون کاراته انجام می دهم شما می دانید که

young and healthy all right give a live idiom  changes as the time goes by Casablanca alive  

جوان ماندن و سالم ماندن خوب است یک اصطلاح زنده بمانید با گذشت زمان کازابلانکا زنده تغییر می کند. به

changes I don't know what that means it always  seems like Olympia you have like a riddle for  

نظر می‌رسد المپیا برای من معما دارید

me or something I'm trying to guess what that  what that means so I need an opportunity to  

یا چیزی که من سعی می‌کنم حدس بزنم معنی آن چیست، بنابراین به فرصتی نیاز دارم که

speak English it says Mitzvah are you Japanese  or are you so you were at a Japanese school  

انگلیسی صحبت کنم، می‌گوید Mitzvah شما ژاپنی هستید یا آیا شما در یک مدرسه ژاپنی بودید.

but are you Japanese or are you you would like  you're still in Japan or you went someplace else  

ژاپنی یا دوست دارید هنوز در ژاپن باشید یا به جای دیگری رفته‌اید

um the reason I say that is because even  people in Japan or anywhere else you can  

، دلیلی که می‌گویم این است که حتی افراد ژاپنی یا هر جای دیگری می‌توانید

become fluent by understanding the language  better so if you have to spend your day

با درک زبان بهتر مسلط شوید، بنابراین اگر مجبورید روز خود را بگذرانید.

and I've talked about this before but it's  a good thing to repeat let's say you have 20  

و قبلاً در مورد این موضوع صحبت کرده‌ام، اما خوب است که تکرار کنید، فرض کنید 20

minutes to to practice your English or speak  English or learn English or whatever it's 20  

دقیقه فرصت دارید تا انگلیسی خود را تمرین کنید یا انگلیسی صحبت کنید یا انگلیسی یاد بگیرید یا هر چیزی که

minutes of English time in your day and this  is not you know just like listening to stuff  

در روز شما 20 دقیقه از وقت انگلیسی است و این چیزی نیست که شما فقط می‌دانید. مانند گوش دادن به چیزهایی

like music or whatever you want to but if if you  think you're going to spend 20 minutes talking

مانند موسیقی یا هر چیز دیگری که می‌خواهید، اما اگر فکر می‌کنید 20 دقیقه

to someone so you're looking for a a native  English speaker or even just anybody to speak  

با کسی صحبت می‌کنید، بنابراین به دنبال یک انگلیسی زبان مادری یا حتی کسی می‌گردید که

with instead of doing this usually what will  happen if you're already fluent and confident  

با او صحبت کنید به جای این کار معمولا اگر از قبل مسلط و مطمئن باشید   اوه،

oh okay yeah so you can you can talk to talk  to yourself in English you could do that um but  

بله، بنابراین می‌توانید با خودتان به زبان انگلیسی صحبت کنید، می‌توانید این کار را انجام دهید، اما

the the amazing thing about learning English as a  first language is that you don't try to spend your  

نکته شگفت‌انگیز در مورد یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان اول این است که شما سعی نمی‌کنید وقت خود را صرف

time talking you try to get lots of input that's  really the whole point of learning this way so if  

صحبت کردن می‌کنید، سعی می‌کنید نظرات زیادی را به دست آورید، این واقعاً هدف اصلی یادگیری از این طریق است، بنابراین اگر

you don't have anyone to speak with that doesn't  really matter you're actually improving your  

کسی را ندارید که با او صحبت کنید، واقعاً اهمیتی ندارد، در واقع

fluency by yourself by getting lots of examples  so again we have 20 minutes I can try to talk  

خودتان با دریافت اطلاعات زیاد، تسلط خود را بهبود می‌بخشید. مثال‌ها بنابراین دوباره 20 دقیقه فرصت داریم که می‌توانم سعی کنم

with someone and usually that's going to be Me  Maybe repeating something I might I might have  

با کسی صحبت کنم   و معمولاً این من هستم شاید تکرار چیزی که ممکن است داشته باشم  مثلاً ممکن است

like a few maybe I learned something new often  I will learn new new vocabulary from talking to  

چیز جدیدی را اغلب یاد بگیرم  واژگان جدید جدیدی از صحبت کردن با

someone but a much more structured and efficient  way to spend my time is to get lots of different  

کسی به جز راه بسیار ساختاریافته‌تر و کارآمدتر برای صرف وقتم این است که نمونه‌های بسیار مختلف را دریافت کنم

examples and get my naturally varied review and  uh and and the three things that you really need  

و بررسی‌های طبیعی و متنوع من را دریافت کنم و سه چیز را که واقعاً

to become a fluent speaker so some people may be  new to the channel I will review this quickly uh  

برای تبدیل شدن به یک سخنران مسلط به آن نیاز دارید، بنابراین ممکن است برخی افراد در کانالی که من می‌خواهم جدید باشند. به سرعت این را مرور کنید، اوه

so I call this the fluency triangle but it's  basically like you're getting real English

بنابراین من آن را مثلث روانی می‌نامم، اما اساساً مثل این است که شما انگلیسی واقعی می‌گیرید،

I'll just abbreviate this so you're getting real  English and then you're getting understandable

من فقط این را مخفف می‌کنم تا انگلیسی واقعی را دریافت کنید و سپس پیام‌های قابل فهم

messages and understandable messages  means you can understand something in  

و پیام‌های قابل فهم دریافت می‌کنید، یعنی می‌توانید چیزی را بفهمید. در

English just like I've been giving  like you can see wash your hands  

انگلیسی درست مثل من می‌دهم مثل اینکه می‌توانید ببینید دست‌هایتان را بشویید

you can understand that but then  you need naturally varied review

می‌توانید این را بفهمید، اما سپس نیاز به بررسی طبیعی دارید،

so all three of these things together are learning  English as a first language you have to have all  

بنابراین هر سه مورد با هم در حال یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول هستند، شما باید همه

three of these things let's say you're missing  real English so if you get understandable messages  

سه مورد از این موارد را داشته باشید فرض کنید شما انگلیسی واقعی را از دست داده‌اید، بنابراین اگر پیام‌های قابل‌فهمی

in the classroom and you get naturally varied  review which is of various examples of stuff if  

در کلاس دریافت می‌کنید و به طور طبیعی بررسی متنوعی دریافت می‌کنید که نمونه‌های مختلفی از موارد است، اگر

you don't actually learn the real vocabulary then  you're not going to become a fluent speaker you  

واقعاً واژگان واقعی را یاد نگیرید، نمی‌توانید به یک فرد مسلط تبدیل شوید. شما

won't be able to communicate with people because  you don't know the words they know all right and  

نمی‌توانید با مردم ارتباط برقرار کنید زیرا کلماتی را که آنها می‌دانند به درستی نمی‌دانید و به

this is why many students who learn English in  a classroom are not prepared for the slang and  

همین دلیل است که بسیاری از دانش‌آموزانی که انگلیسی را در کلاس درس یاد می‌گیرند، برای اصطلاحات عامیانه و

idioms and all of those things in real life so you  have to learn that stuff and you need all three of  

اصطلاحات و همه این چیزها به صورت واقعی آماده نیستند. بنابراین، شما باید آن چیزها را یاد بگیرید و نیاز دارید که

these all three of these work together and that's  what it means to learn English as a first language  

هر سه این موارد با هم کار کنند و این معنای یادگیری زبان انگلیسی

so what I gave you today those are examples  of English as a first language lessons  

به عنوان زبان اول است.

all right so the the learning the learning process  is like as Iran just said uh is all about like the  

درست است، بنابراین فرآیند یادگیری مانند همان چیزی است که ایران همین‌طور گفت: «

the time you spend is our Iceberg example all of  this time down here this is all about learning  

وقتی که صرف می‌کنید، مثال کوه یخ ما است، همه این زمان‌ها در اینجا همه چیز در مورد یادگیری است

and the speaking part this is a very small  part of what you do maybe just to practice  

و بخش صحبت کردن، بخش بسیار کوچکی از کاری که انجام می‌دهید شاید فقط برای تمرین

some vocabulary or pronunciation but all of  the understanding of the language you can do  

مقداری واژگان یا تلفظ باشد، اما تمام درک زبان که می‌توانید

that by yourself so you don't need to you don't  need to spend time talking with people talking  

به تنهایی انجام دهید، بنابراین نیازی به انجام آن ندارید، نیازی به صرف وقت برای صحبت کردن با مردم و صحبت کردن

with people is the result it's the thing  that comes after all of the understanding  

با مردم، نتیجه آن است. چیزی که بعد از همه درک   به وجود می‌آید

and a lot of people like they are maybe  waiting for someone to talk with but they  

و بسیاری از افراد مانند آنها ممکن است منتظر کسی هستند که با آنها صحبت کند، اما

still feel very shy and they're not using more  complicated English they still use just basic  

هنوز هم احساس خجالتی می‌کنند و از انگلیسی پیچیده‌تر استفاده نمی‌کنند، آنها هنوز فقط از عبارات اولیه استفاده می‌کنند

expressions and they're not really having a good  you know like a good feeling in the conversation  

و اینطور نیست. واقعاً داشتن یک حس خوب  می‌دانید که در مکالمه احساس خوبی دارید

but instead if you really understand something  like you hear something you're like ah so I  

اما اگر واقعاً چیزی را می‌فهمید مثلاً چیزی را می‌شنوید که مثل آه است بنابراین

gave an example since you're Japanese I can  I can give this example to you so my younger  

مثالی زدم چون ژاپنی هستید، می‌توانم  می‌توانم این مثال را برای شما بزنم. کوچکتر

daughter Noel she's in uh second year she's  like nenchu and Hoy Quinn in kindergarten  

دختر نوئل، او در سال دوم است، او مانند ننچو و هوی کوین در مهدکودک است

so second year uh and and her older sister went to  the same kindergarten and both of them have this  

بنابراین سال دوم اوه و خواهر بزرگترش به یک مهدکودک رفتند و هر دوی آنها این

little like it's just like for for for like taking  attendance but when I the first time I heard Shu  

اندک را دارند، مثل اینکه فقط برای شرکت کردن اولین باری که شو

sakikado uh I I didn't like think anything about  I didn't really know what that meant so I knew  

ساکیکادو را شنیدم دوست نداشتم به چیزی فکر کنم  واقعاً معنی آن را نمی دانستم، بنابراین می دانستم

like that car they call that car to shoot but  I didn't know what shoe stick he meant and so  

مثل آن ماشین به آن ماشین می گویند که شلیک کند، اما نمی دانستم منظورش چه چوب کفشی است و همینطور

I hear them using that and I didn't really think  anything about it because I don't I just don't  

من می‌شنوم که آنها از آن استفاده می‌کنند و واقعاً به چیزی در مورد آن فکر نمی‌کردم، زیرا من از

use the expression but then like two or three  years later I was hearing about like going to a  

این عبارت استفاده نمی‌کنم، اما مثل دو یا سه سال بعد، شنیدم که به یک

business meeting and it's like ah shoots like like  you attend the meeting and then I remembered the  

جلسه کاری می‌روم و این مثل آه است. عکس می‌گیرد مثل اینکه تو در جلسه شرکت می‌کنی و بعد من به یاد

shoes and I put the two together in my mind I'm  making the connection like ah it's an attendance  

کفش‌ها افتادم و آن دو را در ذهنم کنار هم گذاشتم.

car that's what that means so I know what the  thing is like I can call this like blah but  

خیلی دوست دارم اما

you don't really know what I'm talking about it's  only after you get many examples that you really  

شما واقعاً نمی‌دانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم فقط پس از دریافت مثال‌های زیادی است که واقعاً   آنها را می‌فهمید،

understand but now that I know what it means I  understand shuseki like a native Japanese speaker  

اما اکنون که معنی آن را می‌دانم، شوسکی را مانند یک ژاپنی زبان مادری می‌فهمم

and so that's like uh how I can how can how I  can use the vocabulary without thinking about it  

و به همین دلیل است که چگونه می‌توانم چگونه می‌توانم بدون فکر کردن از واژگان استفاده کنم،

so it's not because I was talking it's because  I was getting lots of examples of that thing  

بنابراین این به این دلیل نیست که داشتم صحبت می‌کردم، به این دلیل است که نمونه‌های زیادی از آن چیز

so in that case with shusekado example uh it  only took two examples so the first one like  

دریافت می‌کردم.

the attendance card and then the second one is to  attend meetings so I could get more examples after  

کارت و سپس مورد دوم این است که در جلسات شرکت کنم تا بتوانم بعد از آن مثال‌های بیشتری دریافت کنم،

that but that's all I really needed uh yeah so the  way we retain information is kind of like a riddle  

اما این تنها چیزی است که واقعاً به آن نیاز داشتم، بله، بنابراین روشی که ما اطلاعات را حفظ می‌کنیم شبیه به یک معما است

and so yeah and this is why people use stories to  re to retain information so we tell each other uh  

و بنابراین بله، و به همین دلیل است که مردم از داستان‌ها برای بازسازی استفاده می‌کنند. برای حفظ اطلاعات، بنابراین به همدیگر می‌گوییم آه

tell each other stories we think in stories we  don't usually think in lists of information and  

داستان‌هایی را برای یکدیگر تعریف می‌کنیم که در داستان‌ها فکر می‌کنیم، ما معمولاً در فهرست‌های اطلاعات فکر نمی‌کنیم و   به همین

that's why it's really difficult to get like  the way you learn in a textbook of having a  

دلیل است که واقعاً دشوار است که به روشی که در یک کتاب درسی یاد می‌گیرید شبیه شوید.

bunch of lists like you have a list of vocabulary  it's really difficult to remember that you will  

شما فهرستی از واژگان دارید واقعاً سخت است که به خاطر بسپارید

probably remember the first one and then maybe the  last one and that's just part how the mind works  

احتمالاً اولین و سپس شاید آخرین مورد را به خاطر بیاورید و این فقط بخشی از نحوه عملکرد ذهن است

but if you have a story you can remember lots of  different things or a song or something that helps  

اما اگر داستانی دارید می توانید چیزهای مختلف یا آهنگ یا آهنگی را به خاطر بسپارید. چیزی که به

you connect all those things together anyway the  point this is kind of a long explanation I know  

شما کمک می‌کند به هر حال همه آن چیزها را به هم متصل کنید. نکته این یک توضیح طولانی است می‌دانم که

some people are new I want to explain that again  but the basic idea is that if you can spend your  

برخی از افراد جدید هستند، می‌خواهم دوباره آن را توضیح دهم، اما ایده اصلی این است که اگر بتوانید وقت خود را صرف

time talking that's helpful if you if you feel  confident and you're learning things and you're  

صحبت کردن کنید، مفید است اگر بخواهید اعتماد به نفس داشته باشید و چیزهایی یاد می‌گیرید و

paying attention but it's much more uh or I guess  a much better use of your time uh to actually just  

توجه می‌کنید، اما فکر می‌کنم خیلی بهتر است از وقتتان استفاده کنید و در واقع فقط   به طور

get naturally varied review more water to you  please Olympia is telling me to drink I guess

طبیعی تنوع آب دریافت کنید. لطفاً المپیا به من می‌گوید که بنوشم.

Japanese water all right so hopefully this makes  sense so if you were if you were thinking that  

آب ژاپن بسیار خوب است، امیدوارم این منطقی باشد، بنابراین اگر فکر می‌کنید که

you need to find someone to practice with you  don't what you really need is to get lots more  

باید کسی را پیدا کنید تا با شما تمرین کند  آن چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید، این است که منابع بسیار بیشتری

sources of that information so you know whatever  you're interested in talking about uh mitso if you  

از آن اطلاعات به دست آورید تا بدانید هر چه هستید علاقه مند به صحبت کردن در مورد اوه mitso اگر می

want to I don't know learn about what I don't  know what your interests are but if you have a  

خواهید   من نمی دانم در مورد چیزهایی یاد بگیرم که نمی دانم علایق شما چیست، اما اگر

hobby or something find videos about that thing  in English and watch different videos of that  

سرگرمی یا چیزی دارید، ویدیوهایی را در مورد آن چیز به زبان انگلیسی پیدا کنید و ویدیوهای مختلفی از آن را تماشا کنید.

uh that means listening is the point of learning  Allah not exactly what I really mean is that you  

یعنی گوش دادن هدف یادگیری است الله دقیقاً منظور من این نیست که شما

need to understand something in order to use  it so if if someone tells me I need to give a  

برای استفاده از آن باید چیزی را بفهمید، بنابراین اگر کسی به من بگوید باید

speech about some science thing and I don't and  I don't know much about that then I can't give a  

درباره یک چیز علمی سخنرانی کنم و نمی‌کنم و  نمی‌کنم. درباره آن چیز زیادی نمی‌دانم، پس نمی‌توانم یک

confident speech about that thing but I can stand  here and talk for people for hours about learning  

سخنرانی مطمئن درباره آن موضوع داشته باشم، اما می‌توانم اینجا بایستم و ساعت‌ها درباره یادگیری زبان‌ها برای مردم صحبت کنم،

languages because I I know it very well so if  I understand something then I can talk about  

زیرا آن را به خوبی می‌دانم، بنابراین اگر چیزی را می‌فهمم، می‌توانم درباره

it it's the same thing with regular languages  if I don't feel confident about the it's not  

آن صحبت کنم. همان چیزی که در مورد زبان‌های معمولی وجود دارد، اگر در مورد زبان‌های معمولی مطمئن نباشم، این

it's not really about like physical immersion  but yes this is a kind of simulated immersion  

واقعاً مانند غوطه‌وری فیزیکی نیست، اما بله، این یک نوع غوطه‌ورسازی شبیه‌سازی‌شده است

where you're you're getting lots of input  but the point is to do it in a systematic way  

جایی که شما ورودی‌های زیادی دریافت می‌کنید، اما نکته این است که انجام دهید. آن را به روشی سیستماتیک

so the example I gave about like the Shu secado  uh the it's immersion but it's not very systematic  

بنابراین مثالی که من در مورد آن زدم مانند Shu secado اوه غوطه ور شدن آن است، اما خیلی سیستماتیک نیست

because there was like a whole year or like a few  years of time between the first time I heard the  

زیرا بین اولین باری که کلمه را شنیدم و فهمیدم تقریباً یک سال کامل یا چند سال فاصله بود.

word and when I understood it so that's not very  efficient I'm being immersed I'm immersed in the  

بنابراین خیلی کارآمد نیست من غوطه ور می شوم من غرق در

language I hear my wife use the word and my kids  are using the word but then I learn it later and  

زبانی هستم که می شنوم همسرم از این کلمه استفاده می کند و بچه هایم از این کلمه استفاده می کنند اما بعداً آن را یاد می گیرم و

I finally understand what it means so I've taken a  few years to do that but it's not really like I'm  

بالاخره می فهمم که چه معنایی دارد، بنابراین متوجه شدم چند سال برای انجام این کار وجود دارد، اما واقعاً اینطور نیست که من

not spending all that time learning or practicing  or whatever there's nothing in between this it's  

تمام آن زمان را صرف یادگیری یا تمرین نکنم یا هر چیزی که بین این کار وجود ندارد،

just this like these two different times  so what you need is systematic immersion  

فقط مانند این دو زمان مختلف است، بنابراین آنچه شما نیاز دارید غوطه وری سیستماتیک است   قرار است

and so that means you're going to learn a  whole bunch of things that are connected  

کلی چیزهایی را یاد بگیرید که

with one situation you're going to practice it  you're going to hear it from different people  

با یک موقعیت مرتبط هستند، آن را تمرین می‌کنید، آن را از افراد مختلف می‌شنوید،

you're going to see it in different ways in  different tenses and that's what's going to  

آن را به روش‌های مختلف در زمان‌های مختلف می‌بینید و این همان چیزی است که قرار است

give you the fastest Improvement so rather than  me trying to wait like three years to naturally  

سریع‌ترین پیشرفت را به شما می‌دهم، بنابراین به جای اینکه سه سال منتظر بمانم تا به طور طبیعی

feel something or naturally understand something  through immersion I'd rather just have someone  

چیزی را احساس کنم یا به طور طبیعی چیزی را از طریق غوطه‌ور شدن بفهمم، ترجیح می‌دهم فقط از کسی بخواهم   به

show me here's how it works and here's how it is  and I'm going to teach you and get you fluent very  

من نشان دهد که چگونه کار می‌کند و در اینجا چگونه است و می‌خواهم آموزش بدهم. شما و خیلی سریع شما را مسلط می‌کنیم،

fast so that's what we do in fluent for life  so you pick a specific lesson topic and you go  

بنابراین این همان کاری است که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم، بنابراین شما یک موضوع درسی خاص را انتخاب می‌کنید و

through that and you get lots of examples and  then you move on to the next one but the point  

آن را مرور می‌کنید و مثال‌های زیادی می‌گیرید و سپس به مورد بعدی می‌روید، اما نکته

is a systematic immersion so if I could spend 20  minutes getting systematic immersion in Japanese  

غوطه‌وری سیستماتیک است. بنابراین اگر می‌توانستم 20 دقیقه صرف یادگیری منظم

so learning Japanese as a first language if  I had a teacher to do that I would do that  

زبان ژاپنی کنم، بنابراین اگر معلمی داشتم این کار را می‌کردم،

but I have not found a teacher to do that so I  have to just like kind of teach myself and pay  

اما معلمی پیدا نکردم که این کار را انجام دهد، بنابراین باید به نوعی آموزش را دوست داشته باشم. خودم و

attention to what other people are saying and  and that kind of thing all right uh let's see

به حرف‌های دیگران توجه کنم و به این چیزها، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب، خوب،

all right so Roger says seven years studying  English and seems like I started out yesterday  

خوب است، بنابراین راجر می‌گوید که هفت سال در حال مطالعه انگلیسی هستم و به نظر می‌رسد که من دیروز شروع کردم

so much to learn yet what's funny is some uh  some online guys making ads promising fluency  

خیلی چیزها را یاد بگیرم، اما چیزهای خنده‌دار بعضی از بچه‌های آنلاین هستند. ساختن تبلیغات نوید دهنده تسلط

in just four months and stuff well I'll be I'll  be like even me so for fluent for life like I  

فقط در چهار ماه و چیزهای خوب، من خواهم بود  مثل خودم خواهم بود، برای تمام عمر مسلط خواهم بود، مثل

promise fluency in 30 days for that material so  I don't promise fluency in the entire language  

قول می‌دهم در 30 روز برای آن مطالب تسلط داشته باشم، بنابراین قول نمی‌دهم به کل زبان تسلط داشته باشم

that would be ridiculous and even natives are  not doing that anyway so as I often show people  

مضحک باشید و حتی بومی‌ها این کار را انجام نمی‌دهند، بنابراین همانطور که من اغلب به مردم نشان می‌دهم

so there are like 177 I don't know a thousand  words in common use in the English language  

بنابراین در زبان انگلیسی هزار کلمه رایج در استفاده عمومی نمی‌دانم

let's let's say so I think it's I don't know the  exact number but people use about two percent  

بیایید بگوییم که فکر می‌کنم دقیقاً نمی‌دانم اما مردم از حدود دو درصد استفاده می‌کنند

only two percent of that is really necessary for  having conversations and understanding newspapers  

فقط دو درصد آن واقعاً برای گفتگو و درک روزنامه‌ها

and TV shows that kind of thing all right and the  reason this happens there's a is this called let  

و برنامه‌های تلویزیونی از این نوع چیزها ضروری است و دلیل اینکه این اتفاق می‌افتد این است که

me know if I'm getting too uh too technical for  for people here but this is a natural uh principle  

به من اطلاع دهید اگر خیلی ناراحت شدم. برای افراد اینجا خیلی فنی است، اما این یک اصل طبیعی

about life called the 80 20 principle and so  if we imagine like they're like these are all  

درباره زندگی است که اصل 80 20 نامیده می‌شود و بنابراین، اگر تصور کنیم این‌ها شبیه هستند، همه

the words in the English language I know I can't  like fit them all in and we have their frequency  

کلمات انگلیسی هستند، می‌دانم که نمی‌توانم آن‌ها را دوست داشته باشم. و ما فرکانس آنها را داریم

how often they are used over here the Curve will  look like this so this means that some words are  

هر چند وقت یکبار از آنها در اینجا استفاده می شود، منحنی  به این شکل خواهد بود، بنابراین به این معنی است که برخی از کلمات

used all the time and some words are used like  almost never and so if you learn these words  

همیشه استفاده می شوند و برخی از کلمات مانند  تقریباً هرگز استفاده می شوند و بنابراین اگر این کلمات را یاد بگیرید

and you learn them efficiently so you don't  you don't wait like five years between trying  

و آنها را به طور مؤثر یاد بگیرید. شما نمی‌توانید پنج سال بین تلاش

to understand the word or phrase if you can  understand it very quickly I can get you fluent  

برای فهمیدن کلمه یا عبارت صبر نکنید، اگر می‌توانید آن را خیلی سریع بفهمید، من می‌توانم با

very quickly by helping you understand something  very quickly so I'm not I never claim that I can  

کمک به شما خیلی سریع چیزی را بفهمید، خیلی سریع به شما مسلط می‌شوم، بنابراین من هرگز ادعا نمی‌کنم که من می‌توانم

get you fluent in like the entire language like  that I mean you don't need to know the entire  

شما را مانند کل زبان مسلط کنم. منظورم این است که شما نیازی به دانستن کل

language first of all natives don't know the  entire language either there are lots of things  

زبان ندارید، اولاً بومی‌ها کل زبان را نمی‌دانند یا چیزهای زیادی وجود دارد که

I can't speak about because I just don't know  the vocabulary even you know particular jobs  

نمی‌توانم در مورد آنها صحبت کنم، زیرا من فقط واژگان را نمی‌دانم، حتی شما شغل‌های خاصی می‌دانید،

like being a doctor or a mechanic or something  like I don't know the names of lots of car parts  

مانند پزشک یا مکانیک بودن یا چیزی شبیه به اینکه نام بسیاری از قطعات خودرو را نمی‌دانم. در

I just don't know that vocabulary so I couldn't  I couldn't speak about it I can speak generally  

مورد آن صحبت کنم من می توانم به طور کلی صحبت کنم

I could see like what is that thing or I know  what an engine is in a car but I can't I can't  

می توانم ببینم آن چیز چیست یا می دانم موتور در ماشین چیست، اما نمی توانم دوست ندارم به طور

like talk specifically like a mechanic could speak  specifically about it all right so fluency is is  

خاص صحبت کنم، مثل اینکه یک مکانیک می تواند به طور خاص در مورد آن صحبت کند، بنابراین تسلط

part of it is knowledge but part of it is also  just how well you know the information do you do  

بخشی از آن دانش است، اما بخشی از آن نیز این است که چقدر اطلاعاتی را که انجام می‌دهید می‌دانید

you know like a list of stuff or or do you have  like just a bunch of things that you remember  

مانند فهرستی از چیزها می‌دانید یا دارید یا دارید مثل یک سری چیزهایی که به خاطر می‌آورید

foreign so it's important to understand uh like  it is possible to get fluent and you can get  

خارجی، بنابراین درک کردن آن مهم است. مانند ممکن است مسلط شوید و

fluent quickly if you learn English like a native  but you still need to focus make sure you really  

اگر انگلیسی را مانند یک بومی یاد بگیرید می‌توانید سریعاً مسلط شوید اما هنوز باید تمرکز کنید مطمئن شوید که واقعاً

understand the information and then you move on  to the next thing but in in fluent for life people  

اطلاعات را می‌فهمید و سپس به  مورد بعدی بروید، اما در زندگی روانی که مردم

build on their understanding of the language  and they get fluent faster and faster over  

می‌سازند. بر اساس درک آن‌ها از زبان و در طول زمان سریع‌تر و سریع‌تر مسلط می‌شوند،

time because as you get fluent in more things you  can use that new vocabulary to talk about other  

زیرا هرچه به چیزهای بیشتری مسلط می‌شوید، می‌توانید از آن واژگان جدید برای صحبت در مورد چیزهای دیگر استفاده کنید

things and and typically when people go through  fluent for life if you if you actually follow  

و معمولاً زمانی که افراد در تمام عمر مسلط هستند، اگر واقعاً دنبال کنید

the lessons you will become fluent in a particular  topic but you can then use that vocabulary to talk  

دروسی که به یک موضوع خاص مسلط خواهید شد، اما سپس می‌توانید از آن واژگان برای صحبت

about other things just like we were doing in this  video so in this video it's an example of talking  

درباره چیزهای دیگر استفاده کنید، درست مانند آنچه در این ویدیو انجام می‌دادیم، بنابراین در این ویدیو مثالی از صحبت کردن

about everyday things in the bathroom like washing  your hands but how we can use that same vocabulary  

درباره چیزهای روزمره در حمام مانند شستن دست‌ها است. چگونه می‌توانیم از همان واژگان

in other situations like I'm washing my hands  of some bad relationship so I'm stopping that  

در موقعیت‌های دیگر استفاده کنیم، مثلاً من دست‌هایم را از یک رابطه بد می‌شویم، بنابراین آن

thing I'm removing that from my life all right  so as you get fluent fluent really just means  

چیز را متوقف می‌کنم، آن را از زندگی‌ام حذف می‌کنم، بنابراین وقتی مسلط می‌شوی، واقعاً به این معنی است که

you understand something the same way a native  does so you don't have to think and translate  

شما چیزی را می‌فهمید. به همان روشی که یک بومی این کار را انجام می دهد، بنابراین شما مجبور نیستید

for your native language all right let me know  if if all that makes sense though all right uh  

برای زبان مادری خود فکر کنید و ترجمه کنید، خیلی خوب است، به من اطلاع دهید اگر همه اینها منطقی است هر چند خوب اوه

yeah watch your mouth so watch your mouth is more  common uh yes so we like it's an easier thing for  

بله مراقب دهان خود باشید، بنابراین مراقب دهان خود باشید، رایج تر است، بله، پس ما مثل اینکه

parents to say and what about whitewash uh let me  see here well rather than like you mean you mean  

گفتن برای والدین آسان‌تر است و درباره سفید کردن چه می‌گوید، اجازه دهید اینجا را خوب ببینم به جای اینکه منظور شما باشد، مثل اینکه می‌تواند به معنای

like it could mean actually different things  depending on the situation uh but that's it's  

واقعی

different than like washing your mouth something  like that uh let's see but Google that what do you  

چیزهای متفاوتی باشد. اوه، بیایید ببینیم، اما گوگل

think about some AI apps like Elsa speaks sorry  that's the only one I remember now I've never used  

نظر شما درباره برخی از برنامه‌های هوش مصنوعی مانند السا چیست، متأسفم، این تنها برنامه‌ای است که در حال حاضر به یاد دارم که هرگز از

any of them so I can't comment on that I don't  know if it's helpful for people that's great but  

هیچ یک از آنها استفاده نکرده‌ام، بنابراین نمی‌توانم درباره آن نظری بدهم که نمی‌دانم برای آن مفید است یا نه. افرادی که فوق‌العاده هستند، اما

um most of the like AI can be helpful for giving  you naturally varied review uh and you can maybe  

بسیاری از هوش مصنوعی‌هایی مانند هوش مصنوعی می‌توانند برای ارائه مروری طبیعی به شما مفید باشند، و شاید

have it like teach things and explain things to  you I suppose I've never tried that but the way  

بتوانید آن را مانند آموزش چیزها و توضیح دادن چیزها به شما کمک کند.

a computer would communicate there can be errors  and also more importantly it's not really training  

می تواند خطا باشد و همچنین مهمتر از آن واقعاً به شما آموزش نمی دهد

you to be prepared for how natives actually speak  so I can read something clearly on a page or on a  

برای اینکه بومی ها چگونه صحبت می کنند آماده باشید بنابراین من می توانم چیزی را به وضوح در صفحه یا

computer screen but hearing other people Express  that it's a completely different thing in the real  

صفحه رایانه بخوانم، اما شنیدن افراد دیگر بیان می کنند که در دنیای واقعی چیز کاملاً متفاوتی است.

world so I need to have practice listening to that  in order to develop my own listening and fluency  

من باید تمرین گوش دادن به آن را داشته باشم تا بتوانم گوش دادن و تسلط خودم را توسعه دهم.

uh so learning like a baby takes lots of time yes  so learning like a baby takes lots of time because  

بنابراین یادگیری مانند یک نوزاد زمان زیادی می برد بله، بنابراین یادگیری مانند یک نوزاد زمان زیادی می برد زیرا

it's it's like unstructured immersion just like  the example I gave so you learn something when  

مانند یک غوطه وری بدون ساختار است، درست مانند مثالی که گفتم. وقتی

you're one year old you wait five years and then  finally understand what it means so I want you to  

یک ساله هستید چیزی یاد می‌گیرید، پنج سال صبر می‌کنید و سپس بالاخره معنی آن را می‌فهمید، بنابراین از شما می‌خواهم

do this like we just take these two things and  push them together that's what I talked about  

این کار را انجام دهید، مثل این که ما فقط این دو چیز را برداریم و آنها را به هم فشار دهیم،

in I think last week's video try to speak aloud  with the article you read it's very helpful for  

فکر می‌کنم در ویدیوی هفته گذشته درباره آن صحبت کردم   سعی کنید با مقاله‌ای که می‌خوانید با صدای بلند صحبت کنید، این برای

self learner yes but again it's much better to  just get more input like all the output if if  

خود یادگیرنده بسیار مفید است، بله، اما باز هم بهتر است فقط ورودی‌های بیشتری مانند همه خروجی‌ها دریافت کنید، اگر

this is like output versus input input is going  to win really every time because it's just more  

این مانند خروجی در مقابل ورودی ورودی باشد، واقعاً هر بار برنده می‌شود، زیرا فقط بیشتر است.

it's more efficient for your learning rather  than me repeating things I already know if I  

برای یادگیری شما کارآمدتر است تا اینکه من چیزهایی را تکرار کنم که قبلاً می دانم اگر

repeat things it's not helping me learn anything  it might improve my pronunciation A little bit  

مواردی را تکرار کنم به من کمک نمی کند چیزی یاد بگیرم ممکن است تلفظم را کمی بهتر کند

if I can hear other examples of that but me  repeating things doesn't teach me anything  

اگر بتوانم مثال های دیگری از آن را بشنوم اما تکرار چیزها چیزی به من نمی آموزد.

new because it's just the same thing again and  again instead you need naturally varied review  

جدید است زیرا دوباره همان چیز است و در عوض شما نیاز به بررسی طبیعی متنوع دارید

which gives you varied different examples of that  thing and that's what makes it more clear for you  

که نمونه‌های مختلفی از آن چیز را به شما می‌دهد و این چیزی است که آن را برای شما واضح‌تر می‌کند

so living languages change over time yes  that's correct hello everyone new to this  

بنابراین زبان‌های زنده در طول زمان تغییر می‌کنند بله درست است سلام به همه افراد تازه وارد به این

channel welcome Johnson all right hi Johnson how's  it going Rick and nice to see uh welcoming people  

کانال خوش آمدید. جانسون خیلی خوب سلام جانسون چطور پیش می‌رود ریک و از دیدن مردم خوش‌آمدگو خوشحال می‌شوم

Adrian I feel a little bit frustrated sometimes  I cannot find an easy way to explain some ideas  

آدریان من کمی احساس ناامیدی می‌کنم گاهی نمی‌توانم راه آسانی برای توضیح برخی ایده‌ها پیدا کنم

I usually do that in like long sentences yeah  and so part of what you're trying to do is is  

معمولاً این کار را با جملات طولانی انجام می‌دهم، بله، و بنابراین بخشی از آنچه شما هستید. تلاش برای انجام این است

look at how natives are expressing themselves  in those kinds of situations so they're talking  

نگاه کنید که بومیان چگونه خود را در چنین موقعیت‌هایی ابراز می‌کنند، بنابراین آنها

about like child care or business or whatever  that thing is and how do they do that and you  

درباره مراقبت از کودک یا تجارت یا هر چیز دیگری صحبت می‌کنند و چگونه این کار را انجام می‌دهند و شما

can see many of the Expressions that  I've taught today they're just quite  

می‌توانید بسیاری از عباراتی را ببینید که من امروز به شما آموزش دادم که آنها

very simple things that you can use so often  uh just try to keep it try to keep it simple  

چیزهای بسیار ساده ای هستند که می توانید اغلب از آنها استفاده کنید. فقط سعی کنید آن را ساده نگه دارید

and that way you can speak a bit more clearly  and and go back what's the name of that video  

و به این ترتیب می توانید کمی واضح تر صحبت کنید و به عقب برگردید که نام آن ویدیو چیست.

um where I talk more about that uh well there  there are a couple different videos on the  

جایی که من بیشتر در مورد آن صحبت می‌کنم، خب، چند ویدیوی مختلف در کانال وجود دارد

channel that talk about like the the steps to  fluency and also uh like being able to to express  

که در مورد آن‌ها صحبت می‌کنند، مانند مراحل تسلط و همچنین مانند اینکه بتوانید

yourself using simpler language I just don't know  the names of them but if you if you go back and  

خودتان را با زبان ساده‌تر بیان کنید، فقط نام آنها را نمی‌دانم. اما اگر به عقب برگردید و

check some of the more recent live videos you'll  find those the way we retain okay I got that  

برخی از ویدیوهای زنده جدیدتر را بررسی کنید، آنها را به روشی که ما حفظ کرده‌ایم پیدا می‌کنید،

one so he said use efl yes so English as a first  language lessons that's the whole point all right

خوب است.

all right uh I think most people have the same  problem with using the easy way to express  

درست است، من فکر می‌کنم اکثر مردم همین مشکل را با استفاده از روش ساده برای بیان

yourself even though you were a native speaker  yes typically people have have simple phrases  

خود دارند، حتی اگر شما یک زبان مادری بودید.

that they use again and again they're speaking on  autopilot like they're not really thinking it's  

فکر می‌کنی

just hey how are you how's work and they just you  know they're not having like very even natives are  

فقط هی تو چطوری کار می‌کنی و آن‌ها فقط می‌دانند که مثل بومی‌ها این کار را نمی‌کنند

doing that as well all right how is your scheduled  teacher yeah this is these aren't scheduled but I  

خوب برنامه‌ریزی شده شما چطور است معلم شما، بله، اینها برنامه‌ریزی نشده‌اند، اما من

make them available uh even after the videos are  finished so you can watch the replays of them  

آنها را در دسترس قرار می‌دهم، حتی حتی پس از پایان ویدیوها، بنابراین می‌توانید بازپخش‌های آن‌ها را تماشا کنید.

so that means when I can understand what people  saying I can speak automatically yes if you if  

این بدان معناست که وقتی می‌توانم حرف‌های مردم را بفهمم، می‌توانم به طور خودکار صحبت کنم، اگر

you understand them and you and but it's it's  like do you understand it well enough to use it  

شما آن‌ها و شما را می‌فهمید، بله می‌توانم صحبت کنم و اما مثل این است که آن‌قدر خوب می‌فهمید که از آن استفاده کنید.

that's the key so there's understanding other  people and then there's also understanding  

این نکته کلیدی است، بنابراین درک افراد دیگر وجود دارد و سپس درک

well enough for you to use that so lots of people  can understand me but not speak as well as I can  

کافی وجود دارد که بتوانید از آن استفاده کنید که افراد زیادی می توانند من را درک کنند اما به خوبی من صحبت نمی کنند.

all right so the difference is like do you do  you know like how how well something works or  

خوب چیزی کار می‌کند یا آیا

do you understand it like a native so it's not  like can you hear and recognize information it's  

شما آن را مانند یک بومی می‌فهمید، بنابراین اینطور نیست که می‌توانید اطلاعات را بشنوید و تشخیص دهید، آیا

do you really understand what natives are saying  so the point is if you understand it like a native  

واقعاً متوجه می‌شوید که بومی‌ها چه می‌گویند، بنابراین نکته این است که اگر آن را مانند یک بومی می‌فهمید،

it's much easier to speak fluently because  you're not translating and thinking in your  

راحت‌تر صحبت می‌کنید زیرا  ترجمه نمی‌کنی و در ذهنت فکر می‌کنی

head all those things stop you from pronouncing  things uh let's see I I've always listened to  

همه چیزهایی که تو را از تلفظ کردن چیزها باز می‌دارد، بیایید ببینیم من همیشه به

miss Google translate I feel almost fell in love  with her she's a pronunciation is very attractive  

ترجمه گوگل گوش داده‌ام، احساس می‌کنم تقریباً عاشق او شده‌ام، تلفظش بسیار جذاب است.

yes I don't know but be careful with that so  her pronunciation is is very attractive yet  

بله نمی‌دانم اما مراقب باشید تلفظ او بسیار جذاب است

so over 90 of daily English conversation  consists of three thousand to four thousand  

اما بیش از 90 مکالمه روزانه انگلیسی شامل سه هزار تا چهار هزار

words from what I heard yes and it's a it's  the same thing in Japanese or I mean most  

کلمه از آنچه شنیدم بله است و این همان چیزی است که در ژاپنی وجود دارد یا منظورم این است که بیشتر

languages are like that so you have the  same power curve of most of the language  

زبان ها اینطور هستند. شما همان منحنی قدرت بیشتر زبان را دارید

uh or the important language it's only like a  small part of what people are actually using  

یا زبان مهم آن فقط مانند بخش کوچکی از چیزی است که مردم واقعاً استفاده می‌کنند

so children are fluent and still learning yes  around and so that's another uh thing when I  

بنابراین بچه‌ها مسلط هستند و همچنان بله را یاد می‌گیرند و این چیز دیگری است وقتی من

explain that to people that you don't need to  be young you don't need to be a child in order  

آن را به مردم توضیح می‌دهم که لازم نیست جوان باشید، لازم نیست کودک باشید تا بتوانید

to get fluent you just need to learn how they  learn but in a more efficient way so that's why  

مسلط شوید، فقط باید یاد بگیرید که چگونه یاد می‌گیرند اما به روشی کارآمدتر، به همین دلیل است که

I don't I don't really like saying that you  get fluent like a native because natives are  

من واقعاً دوست ندارم بگویم اینکه شما مانند یک بومی مسلط می‌شوید، زیرا بومی‌ها

actually not getting fluent very systematically  so if I could take like my for my own children  

در واقع خیلی سیستماتیک مسلط نمی‌شوند ، بنابراین اگر می‌توانم مانند خودم را برای فرزندانم استفاده کنم

I have to get them fluent systematically because  they spend more time in Japanese during their day  

باید آنها را به طور سیستماتیک مسلط کنم زیرا آنها در طول روز زمان بیشتری را به زبان ژاپنی می‌گذرانند

uh let's see I was study level four but I  cannot speak I don't know what that's referring  

اوه ببینیم در حال مطالعه بودم. سطح چهار اما من نمی توانم صحبت کنم نمی دانم به چه چیزی اشاره دارد

to I've learned about 10 000 words that help  understand in reading and not in spoken and even  

من حدود 10000 کلمه یاد گرفته ام که به درک  در خواندن کمک می کند نه در گفتار و حتی

I have not heard you use those vocabulary I  have learned yes so there are lots to hear  

من نشنیدم که شما از آن واژگانی استفاده کنید که آموخته ام بله، بنابراین تعداد زیادی کلمه وجود دارد. برای شنیدن

there are lots of vocabulary that you learn it  and you don't use it and you're basically just  

واژگان زیادی وجود دارد که آنها را یاد می گیرید و از آنها استفاده نمی کنید و اساساً فقط

wasting your time with that so it's helpful uh  to know words but if you if you can't actually  

وقت خود را با آن تلف می کنید، بنابراین دانستن کلمات مفید است، اما اگر واقعاً نمی توانید

use them fluently it's that's why you look at a  child and a child has a smaller vocabulary but  

آنها را به راحتی  استفاده کنید، همین است چرا به یک کودک نگاه می‌کنید و یک کودک دایره لغات کوچک‌تری دارد، اما آنها

they speak better it's just because they've  they've understood that vocabulary like a  

بهتر صحبت می‌کنند، فقط به این دلیل است که آن واژگان را مانند یک

native that's the secret and that's what  you guys can do too that's what I teach  

بومی فهمیده‌اند، این راز است و این همان کاری است که شما هم می‌توانید انجام دهید، این چیزی است که من در

all right now it is very hard to find a scientist  in our real life to have a full conversation well  

حال حاضر آموزش می‌دهم. پیدا کردن دانشمندی در زندگی واقعی ما بسیار سخت است که به خوبی یک مکالمه کامل داشته باشد.

you can meet people online if you if that's  what you're talking about otherwise I can use  

شما می‌توانید به صورت آنلاین با مردم ملاقات کنید، اگر در مورد آن صحبت می‌کنید، در غیر این صورت من می‌توانم از

a dictionary when I understand so not when I  understand things or what people say well then  

فرهنگ لغت استفاده کنم وقتی می‌فهمم، نه زمانی که چیزها یا چیزهایی را می‌فهمم. مردم می گویند خوب پس

I can speak on a MAG even if I didn't try speaking  Yeah so if you if you understand the language well  

من می توانم با MAG صحبت کنم حتی اگر سعی نکرده باشم صحبت کنم بله، بنابراین اگر زبان را خوب می فهمید

and you can and you know it like if you know it  like you have a sense for what's correct then you  

و می توانید و آن را می دانید مانند اگر آن را بدانید مثل اینکه درک درستی دارید پس شما از

will use it fluently so it's not just listening  to people like you can hear people just like  

آن روان استفاده می‌کند، بنابراین فقط گوش دادن به افرادی مثل شما نیست، می‌توانید مثل

speak speak like every day but you still don't  understand what they're saying and you couldn't  

هر روز صحبت کردن مردم را بشنوید، اما شما هنوز نمی‌فهمید چه می‌گویند و نمی‌توانید از

use that then you're not fluent so listening is is  one skill but understanding the vocabulary like a  

آن استفاده کنید، بنابراین به حرف‌هایتان مسلط نیستید. این یک مهارت است، اما درک واژگان مانند یک

native that's what actually lets you speak so this  is why people can live in the United States for  

بومی این چیزی است که در واقع به شما امکان می‌دهد صحبت کنید، بنابراین به همین دلیل است که افراد می‌توانند سال‌ها در ایالات متحده زندگی کنند

many years and still not become fluent speakers  because they're they're listening to English a  

و همچنان سخنرانان مسلط نباشند، زیرا آنها زیاد به انگلیسی گوش می‌کنند.

lot but they don't really understand it like  a native they didn't learn it like a native

آنها واقعاً آن را مانند یک بومی نمی‌فهمند، آنها آن را مانند یک بومی یاد نگرفته‌اند

uh tomoko says what language do you usually speak  with your family uh so with my children I always  

اوه توموکو می‌گوید شما معمولاً با چه زبانی با خانواده‌تان صحبت می‌کنید، بنابراین با فرزندانم همیشه

speak to them in English just so they can get that  like we'll play and I'm I'm constantly talking to  

با آنها به انگلیسی صحبت می‌کنم فقط برای اینکه آنها بتوانند آن را دریافت کنند. ما بازی خواهیم کرد و من دائماً با

them in English so I give them lots of input and  I give them lots of naturally varied review I do  

آنها به زبان انگلیسی صحبت می‌کنم، بنابراین نظرات زیادی به آنها می‌دهم و نظرات

the same thing with my kids that I teach in fluent  for life so I I do the exact same thing with my  

مختلفی را به آنها ارائه می‌دهم. دقیقاً همین کار را با من

with my own kids and then with my wife sometimes  I will speak in English sometimes in Japanese like  

با بچه‌هایم انجام دهم و سپس با همسرم گاهی اوقات به انگلیسی صحبت می‌کنم، گاهی به ژاپنی، مثلاً

if we are at home I usually speak all in English  but if we are out somewhere and I have to speak  

اگر در خانه باشیم، معمولاً همه را به انگلیسی صحبت می‌کنم، اما اگر جایی بیرون هستیم و مجبورم

with somebody or whatever then I'll speak in  Japanese it's not painful to speak in English  

با کسی صحبت کنم. یا هر چه دیگر به ژاپنی صحبت کنم، تا زمانی که چیزی برای گفتن داشته باشم، صحبت کردن به زبان انگلیسی دردناک نیست،

as long as I have something to say but when I  don't have it it gets painful to fulfill yes  

اما وقتی آن را ندارم، پاسخ دادن به بله، دردناک می شود

and so a lot of people have that issue that's  where you're you're thinking and like you can't  

و بنابراین بسیاری از مردم این مشکل را دارند که شما در آنجا هستید. اگر فکر می‌کنید و مثل اینکه نمی‌توانید

keep the conversation going uh so kyoji uh you  will find that in fluent for life like specific  

مکالمه را ادامه دهید، پس کیوجی آه، متوجه می‌شوید که برای زندگی مسلط است، مانند

lesson sets if you if you feel confident about  the vocabulary but you just like more help with  

مجموعه‌های درسی خاص، اگر در مورد واژگان اعتماد به نفس دارید، اما دوست دارید کمک بیشتری در مورد

like keeping the flow going so the lesson set  about storytelling uh or what's another good one  

حفظ کردن واژگان داشته باشید. جریان جریان دارد بنابراین مجموعه درس درباره داستان‌سرایی یا داستان خوب دیگری وجود دارد،

well all of them will kind of show you how  to do that but if you really pay attention  

همه آنها به نوعی به شما نشان می‌دهند که چگونه این کار را انجام دهید، اما اگر واقعاً

like especially to me you'll notice as I'm  speaking with people I control the flow of  

به من توجه کنید، متوجه خواهید شد که دارم با افرادی صحبت می‌کنم.

the conversation by how I'm asking people  questions and and how I do that so if you  

با نحوه پرسیدن من از مردم و نحوه انجام این کار، جریان مکالمه را کنترل کنید، بنابراین اگر

pay attention to what I do and the words  I use for that it will help your uh with  

به کارهایی که من انجام می‌دهم و کلماتی که برای آن استفاده می‌کنم توجه کنید، به شما کمک می‌کند در

your conversations as well I believe you can  Ella if you fully understand what people say  

مکالماتتان نیز کمک کنید. الا اگر کاملاً بفهمید که مردم چه می گویند

you can respond to them so again like if you if  you don't feel bad about making incorrect like  

می توانید به آنها پاسخ دهید، بنابراین اگر  از اشتباهات گرامری نادرست احساس بدی ندارید، می

grammar mistakes so you can respond to them you  would say you can respond to them you can respond  

توانید به آنها پاسخ دهید، پس می توانید بگویید که می توانید به آنها پاسخ دهید، می توانید

to them so that's like a simple thing where you  didn't understand that language like a native  

به آنها پاسخ دهید. بنابراین این مانند یک چیز ساده است که در آن شما آن زبان را مانند یک زبان بومی نمی‌فهمید

and that's why you're making a mistake about it  so it's nothing bad about you this is just how  

و به همین دلیل است که در مورد آن اشتباه می‌کنید، بنابراین برای شما بد نیست.

people learn the language so most people learn  the language as a second language and that's why  

زبان دوم و به همین دلیل

they make mistakes like that like response which  is a noun rather than respond which is the verb  

آنها اشتباهاتی مانند پاسخی که یک اسم است به جای پاسخ دادن که فعل است   مرتکب می شوند،

so if you really like the point is to understand  the grammar where you feel confident about using  

بنابراین اگر واقعاً دوست دارید، نکته این است که گرامر را درک کنید که در آن احساس می کنید در مورد استفاده

it if you feel nervous it means you're not yet  fluent in that vocabulary that's the whole point  

از   آن احساس می کنید اگر عصبی هستید، به این معنی است که شما هنوز به آن واژگان مسلط نیستم، این همه نکته است

thanks your videos are extremely helpful says  Adrian's my pleasure although I've learned okay I  

متشکرم ویدیوهای شما بسیار مفید هستند، می‌گوید آدریان از من لذت می‌برد، اگرچه یاد گرفتم بسیار خوب،

got that one Bruno nice to see you again hey Drew  sup I've seen the amazing espresso video on your  

برونو خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم هی درو.

channel can you give us more ideas of situations  on how many videos we should get to practice  

آیا می‌توانید ایده‌های بیشتری درباره موقعیت‌ها به ما بدهید درباره اینکه چند ویدیو باید برای تمرین MBR به دست آوریم،

MBR so remember the idea for naturally varied  review like I just gave the example of Shu seki  

بنابراین این ایده را برای بررسی‌های طبیعی متنوع به خاطر بسپارید، مانند مثالی از شو seki

shoe sekikado or shusek sudo in Japanese means to  attend or attendance and so I got two examples of  

کفش sekikado یا shusek sudo در ژاپنی به معنی حضور یا حضور و غیره من دو مثال از   آن را دریافت کردم،

that so A naturally varied review for me for this  situation was two examples and that's all I needed  

بنابراین یک بررسی طبیعی متفاوت برای من برای این موقعیت، دو مثال بود و این تنها چیزی است که

to understand something the problem is that it was  like five years in between getting those examples  

برای درک چیزی نیاز داشتم ، مشکل این است که بین دریافت آن نمونه‌ها، مثلاً پنج سال فاصله بود

so if you if you hear one example and you don't  quite understand something and then you get  

بنابراین اگر یک مثال را می‌شنوید و شما چیزی را کاملاً متوجه نمی‌شوید و سپس

another example and you finally understand it  that's great but the point is to put those two  

مثال دیگری می‌گیرید و در نهایت آن را می‌فهمید که عالی است، اما نکته این است که این دو

things together that's why when I teach you'll  notice I give different ways of saying things  

مورد را کنار هم قرار دهید، به همین دلیل است که وقتی من آموزش می‌دهم متوجه خواهید شد که روش‌های مختلفی برای بیان چیزها

in the same video or in the same You Know lesson  like this like I'm talking about how do we express  

در همان ویدیو ارائه می‌کنم. یا در همان درس «می‌دانی» مانند این، در مورد اینکه چگونه می‌توانیم

something in different ways if you're paying  attention if you listen you will get those things  

چیزی را به روش‌های مختلف بیان کنیم، اگر توجه کنید، اگر گوش کنید، آن چیزها را

automatically and so you will find I'm trying  to do two things the first thing is make sure  

به‌طور خودکار دریافت خواهید کرد و بنابراین متوجه می‌شوید که سعی می‌کنم دو کار را انجام دهم. اولین چیز این است که مطمئن شوید

you can understand a wider range of responses or  things that other people might say but also just  

می‌توانید طیف وسیع‌تری از پاسخ‌ها یا چیزهایی را که دیگران ممکن است بگویند، درک کنید، بلکه فقط

give you a couple of different things and you can  choose even just one of those things that you feel  

چند چیز مختلف به شما ارائه می‌دهد و می‌توانید حتی یکی از آن چیزهایی را که احساس می‌کنید

very confident about and then use that all right  so when we cover like all of these examples most  

بسیار مطمئن هستید انتخاب کنید و سپس از آن درست استفاده کنید بنابراین وقتی مانند همه این نمونه‌ها را پوشش می‌دهیم، بیشتر

of them will just kind of go into your brain and  you're not really thinking about them but maybe  

آنها به نوعی وارد مغز شما می‌شوند و شما واقعاً به آنها فکر نمی‌کنید، اما شاید

one or two you will feel very confident  about and you will use those this is what  

یکی یا دو مورد در مورد آنها بسیار مطمئن شوید و از آنها استفاده خواهید کرد. کاری است

people do in their everyday life when they're  communicating even in their native language

مردم در زندگی روزمره خود وقتی حتی به زبان مادری خود ارتباط برقرار می‌کنند،

uh let's see here ah so again about like the like  uh Bruno's question about naturally varied review  

آه، بیایید اینجا را ببینیم آه، دوباره در مورد مشابه سؤال برونو در مورد بررسی طبیعی متنوع

so it just like the example like it depends on  you and it's it's different for each situation  

بنابراین دقیقاً مانند مثالی است که به شما بستگی دارد و این به شما بستگی دارد. برای هر موقعیتی متفاوت است

so I think I answer that if you watch the previous  video like the 10 it's called what's the name of  

بنابراین فکر می‌کنم پاسخ می‌دهم که اگر ویدیوی قبلی را تماشا کنید، مانند ویدیوی 10، نام

that video I forget it's like 10 things uh 10  things every English learner should know about  

آن ویدیو چیست، فراموش می‌کنم که مانند 10 چیز است، 10 چیزی که هر زبان‌آموز انگلیسی باید درباره تسلط بداند. مطالبی

fluency I think so uh so ten ten things every  every English learner should know about fluency  

and uh and in that video I talk about I answer  that question specifically about naturally varied  

review it sounds like a communication awkward  I have that problem with my native language as  

well sometimes yes so some people if you're  just not a very good communicator that's a  

" فقط یک ارتباط‌دهنده خیلی خوب نیستم، این موضوع با

different issue than than like a language issue  it just depends on the situation three thousand  

مشکل زبانی متفاوت است." فقط به موقعیت بستگی دارد سه هزار

things to teacher Drew little barriers along  the path it's my pleasure dense content yeah  

چیز برای معلم وجود دارد.

yes hopefully hopefully if this is not interesting  let me know but I'm trying to answer questions and  

می‌دانم، اما سعی می‌کنم به سؤال‌ها پاسخ دهم و   به

get to the the real problem that people have with  with vocabulary or communication so each person  

مشکل واقعی مردم با واژگان یا ارتباطات برسم تا هر فرد

can be a little bit a little bit different but  Kyo says I watched your mass conversation video  

کمی متفاوت باشد، اما کیو می‌گوید من جلسه ویدیویی گفتگوی جمعی شما را تماشا کردم

session where you talked with a bar owner who  looked a little bit tired after his long day  

که در آن صحبت می‌کردید. با صاحب باری که بعد از روز طولانی‌اش کمی خسته به نظر می‌رسید.

I saw that you were trying to manage to make  the conversation flow yeah so you can you can  

دیدم که شما سعی می‌کردید مکالمه را به جریان بیندازید، بله تا بتوانید

look at that and I'm and part of the like the the  conversations like that or it's I'm almost like a  

آن را نگاه کنید و من و بخشی از آن‌ها هستم. یا تقریباً

like a host of that so lots of people are not like  naturally good at interviewing people or trying  

مانند یک میزبان از آن‌ها هستم، بنابراین بسیاری از مردم به طور طبیعی در مصاحبه با مردم خوب نیستند یا سعی می‌کنند

to keep a conversation going so I'm I'm showing  you how to do that that's a deeper level of what  

مکالمه را ادامه دهند، بنابراین من به شما نشان می‌دهم که چگونه این کار را انجام دهید که سطح عمیق‌تری از

you get from the program as you watch that so if  I'm saying what do you think about this or what  

وقتی برنامه را تماشا می‌کنید چه چیزی از برنامه دریافت می‌کنید، بنابراین اگر بگویم نظر شما در مورد این چیست یا در

do you think about these and you will hear me use  those questions again and again uh and I'm and I'm  

مورد اینها چیست و می‌شنوید که من بارها و بارها از آن سؤالات استفاده می‌کنم، و من هستم و هستم.

either trying to like redirect people to something  else or get them to tell me more information or  

سعی می‌کنم مردم را به چیز دیگری هدایت کنم یا از آنها بخواهیم اطلاعات بیشتری به من بگویند، یا می‌گویم

I'm saying like wow that was really interesting  could you tell me more or something like that or  

وای واقعاً جالب بود، می‌توانی بیشتر یا چیزی شبیه به آن به من بگویید یا

you notice at the end of conversations something  I will say is like well I don't want to take up  

در پایان مکالمات متوجه چیزی می‌شوید که می‌گویم خوب من نمی‌خواهم

too much of your time and so even if I'm the one  trying to leave I say I'm like making it about  

خیلی از وقت شما را بگیرم و بنابراین حتی اگر من تلاش می‌کنم آن‌ها را ترک کنم، می‌گویم دوست دارم درباره

them and so you can like these are all different  things you can learn from the program that are  

آنها کار کنم و بنابراین می‌توانید اینها را دوست داشته باشید، همه چیزهای متفاوتی هستند که می‌توانید از آنها یاد بگیرید. برنامه‌ای که

like if it's different levels of of communication  so there's the language part you learn but there's  

مثل سطوح مختلف ارتباطی است بنابراین قسمت زبانی است که یاد می‌گیری اما

also how to actually speak with people and keep  a conversation going or how to tell a story those  

همچنین نحوه صحبت کردن با مردم و ادامه مکالمه یا نحوه گفتن داستانی از این

kinds of things how to give a presentation  so all those things are in the program  

نوع چیزها وجود دارد که چگونه یک ارائه ارائه کنیم . این چیزها در برنامه هستند

uh JR says I don't feel confident like you  feel psychological problems better to goes  

اوه جی آر می‌گوید من احساس نمی‌کنم مثل شما مشکلات روانی احساس می‌کنید بهتر است به

to a psychiatrist yeah so if you're if you're  if you have problems of communication in your  

یک روانپزشک مراجعه کنید، بله، بنابراین اگر مشکلی در برقراری ارتباط به زبان مادری خود دارید،

native language as well then you don't have a  language problem there's something else and we  

مشکل زبانی ندارید، چیز دیگری وجود دارد و ما

could talk about that too I mean that's  an interesting question as well because  

هم می‌توانیم در مورد آن صحبت کنیم، منظورم این است که این سؤال جالبی است زیرا

native speakers do have some problem uh  with with communication it's you know  

گویشوران بومی مشکلی در ارتباط دارند، این است که می‌دانید

it's not about language learning uh let's  see that's a long name let me see if I can  

موضوع یادگیری زبان نیست، بیایید ببینیم که طولانی است نام بگذار ببینم می‌توانم

pronounce that ballester bromanian if I'm  pronouncing that correctly repetition is a  

آن بالستر برومانی را تلفظ کنم اگر می‌گویم که تکرار به درستی

part of fluency uh repetition repetition isn't  like part of fluency what you need is review  

بخشی از تسلط است. اوه تکرار بخشی از تسلط نیست، آنچه شما نیاز دارید مرور است.

uh and I'll this is another important point  that I'll just make for any new people watching

من فقط برای افراد جدیدی که تماشا می‌کنند

after I get some water

بعد از دریافت مقداری آب آماده می‌کنم،

so when you when you learn information  

بنابراین وقتی شما اطلاعاتی را یاد می‌گیرید

where you hear something new so here's  the first time you hear something so  

جایی که چیز جدیدی می‌شنوید، این اولین بار است که

here's like we just imagine I'm telling you  something I teach you a new word like Sid  

چیزی می‌شنوید . یک کلمه جدید مانند سید

so you hear the word the first time and you you  understand let's let's just say it's a simple  

بنابراین شما اولین بار کلمه را می شنوید و  متوجه می شوید بیایید بگوییم یک

word I'm sitting down you can understand what  I mean by that if I repeat that again and again  

کلمه ساده   من نشسته ام شما می توانید منظور من از آن را بفهمید اگر بارها و بارها آن را تکرار کنم

you don't actually learn anything more from that  there's there's no new information added to any  

در واقع نمی دانید چیز بیشتری از آن بیاموزید هیچ اطلاعات جدیدی به هیچکدام

of these it's just repeating that word sit sit sit  sit sit sit maybe it's it's helping you understand  

از آنها اضافه نشده   فقط تکرار آن کلمه نشستن نشستن نشستن نشستن نشستن نشستن نشستن نشستن شاید به شما کمک می‌کند

it like the pronunciation or listening but so  maybe the first two or three times it's helpful to  

آن را بفهمید   مانند تلفظ یا گوش دادن، اما شاید دو یا سه بار اول مفید باشد

get that but after that your brain gets bored by  the information and so it doesn't care it doesn't  

آن را دریافت کنید، اما بعد از آن مغزتان از اطلاعات خسته می‌شود و بنابراین اهمیتی نمی‌دهد که

want to listen to that anymore uh so instead of  repetition what you should be doing is getting  

دیگر نمی‌خواهد به آن‌ها گوش دهد، بنابراین به جای تکرار، کاری که باید انجام دهید، دریافت

naturally varied review and that means you're  hearing like sit for me you hear another person  

بررسی‌های طبیعی متنوع است و این بدان معناست که شما شنیدن مثل بنشین برای من، می‌شنوی شخص دیگری می‌گوید

say sit you hear other people say sit you also  hear in the past tense sat or like will sit in  

بنشین، می‌شنوی دیگران می‌گویند بنشین، تو هم می‌شنویم در زمان گذشته نشسته یا دوست دارم در

the future you hear it in stories you hear it from  different people and so if you if you do this so  

آینده می‌شنوید، آن را در داستان‌ها می‌شنوید، آن را از افراد مختلف می‌شنوید و بنابراین اگر بنابراین

this is naturally varied review that's where you  start building fluency because you're developing  

این یک بررسی طبیعی است که در آن شما شروع به ایجاد تسلط می‌کنید، زیرا

understanding like a native you're getting lots  of real examples you're exposed to the different  

مانند یک بومی در حال توسعه درک  هستید و نمونه‌های واقعی زیادی دریافت می‌کنید

pronunciations that people have so some like an  old man might be like sit down sit down so down  

که در معرض تلفظ‌های مختلف   مردم هستید، بنابراین برخی از آنها مانند یک پیرمرد ممکن است شبیه باشند. بشین بشین پس

and you it's like what did he say oh sit down  he said sit down but he's not pronouncing things  

و تو مثل اینکه چی گفت آه بنشین  گفت بنشین اما چیزها رو واضح تلفظ نمیکنه

clearly so you should hear even people pronouncing  things badly that should be part of your learning  

پس باید بشنوی که حتی مردم چیزهایی رو بد تلفظ میکنن که باید بخشی از یادگیریت باشه

so that's why influence for life we have those  examples of like people speaking quickly people  

بنابراین به همین دلیل است که ما در زندگی تأثیر میگذاریم این مثال‌ها مثل افرادی که به سرعت صحبت می‌کنند، مردم

mumbling like some people I speak with they  don't they don't speak very well or some people  

زمزمه می‌کنند مثل برخی از افرادی که من با آن‌ها صحبت می‌کنم، آنها خیلی خوب صحبت نمی‌کنند یا برخی

are tired or some people are speaking I don't  know like their their pronunciation or accent  

خسته هستند یا برخی از افراد صحبت می‌کنند، مانند تلفظ یا لهجه‌شان

or whatever is a little bit different but you  can see the difference for spending your time  

یا هر چیز دیگری. کمی متفاوت است، اما

to use your time efficiently if you just repeat  something it's not teaching you anything new so  

اگر فقط چیزی را تکرار کنید که چیز جدیدی به شما نمی‌آموزد، می‌توانید تفاوت

if you look at like a graph of these two things  so the graph over time for repetition is like this  

صرف وقت برای استفاده مؤثر از زمانتان را ببینید. به این صورت است

like you hear it goes up and then it just like  plateaus like that but the graph are naturally  

مثل اینکه می‌شنوید که بالا می‌رود و بعد درست مثل فلات‌هایی مثل آن، اما نمودار به طور طبیعی

very review is like this it continues to go up  because you're continuing to get new examples  

خیلی مرور اینگونه است، همچنان بالا می‌رود زیرا شما به دریافت نمونه‌های جدید ادامه می‌دهید

and you're you're getting deeper into the language  you're like ah isn't that interesting here's a new  

و عمیق‌تر می‌شوید به زبان شما مثل آه خیلی جالب نیست اینجا

way to to use that word or here's a different  pronunciation or something this is how natives  

روش جدیدی   برای استفاده از آن کلمه وجود دارد یا در اینجا تلفظ متفاوتی وجود دارد یا چیزی به این صورت است که بومیان

get fluent this is why natives they continue to  improve and deepen in their understanding as they  

مسلط می‌شوند، به همین دلیل است که بومی‌ها همچنان به بهبود و تعمیق درک خود ادامه می‌دهند.

learn but if you're just repeating something the  learning stops at this point you're just wasting  

یاد بگیرید، اما اگر فقط چیزی را تکرار می‌کنید، یادگیری در این مرحله متوقف می‌شود، شما فقط

your time okay so it's much better to get varied  examples if I only have 10 minutes a day then I  

وقت خود را تلف می‌کنید، بنابراین بهتر است اگر فقط 10 دقیقه در روز وقت داشته باشم، مثال‌های متنوعی را دریافت کنید، اگر

should get like if I only have one minute I guess  it doesn't matter which one I do because you're  

فقط یک دقیقه وقت داشته باشم، باید مانند آن را دریافت کنم. فکر می‌کنم مهم نیست کدام را انجام دهم، زیرا

only getting you only have time for two examples  anyway but if you have 20 minutes or something  

شما فقط برای دو مثال وقت دارید، اما اگر 20 دقیقه یا چیزی دیگر وقت داشته باشید،

then get lots of naturally varied review you will  understand the language better you will feel more  

سپس مرورهای طبیعی متنوعی دریافت کنید، زبان را بهتر درک خواهید کرد، احساس بیشتری خواهید داشت. با

confident about using it you will think like a  native speaker and then that's how you will speak  

اطمینان در مورد استفاده از آن مانند یک زبان مادری فکر خواهید کرد و سپس اینگونه صحبت خواهید کرد.

that's how it works so again I like I'm basically  I'm explaining things the same way you learned  

your native language but it's just more efficient  I'm explaining what you did so yes you did you did  

من توضیح می دهم که چه کاری انجام داده اید، بله، شما انجام دادید

practice speaking with people but if you look at  most kids if you really watch them carefully most  

تمرین صحبت کردن با مردم

of them they don't feel confident about saying  something unless they they actually know what  

it is so some kids they will have courage and  and just start speaking but a lot of them do  

بچه‌ها شجاعت خواهند داشت و تازه شروع به صحبت کردن می‌کنند، اما بسیاری از آنها این کار را

not and especially as kids get older they feel  more worried more insecure less confident about  

نمی‌کنند و به خصوص وقتی بچه‌ها بزرگتر می‌شوند، احساس نگرانی می‌کنند و نسبت به

things as they learn all right so like if I'm  teaching a language in a classroom the typical  

چیزهایی که کاملاً خوب یاد می‌گیرند، احساس نگرانی می‌کنند.

thing is to try to make them speak but they don't  really understand so they they feel bad about that  

چیز معمولی این است که سعی کنید آنها را وادار به صحبت کنید اما آنها واقعاً نمی فهمند بنابراین آنها احساس بدی نسبت به آن

foreign all right we don't have much time left  I'll answer a few final questions over here  

خارجی دارند خیلی خوب ما زمان زیادی نداریم من در اینجا به چند سؤال نهایی پاسخ خواهم داد

how to improve my grammar because I frequently  make mistakes in my grammar you would say in my  

چگونه گرامر خود را بهبود بخشم. چون من اغلب اشتباهاتی در گرامر خود مرتکب می شوم، شما در گرامر من می گویید

grammar again the secret to everything is  learning English like a native speaker as  

راز همه چیز این است که مانند یک زبان مادری زبان انگلیسی را یاد بگیرم، همانطور که

I'm as I'm teaching you right now so if you  want to improve your grammar pronunciation  

در حال حاضر به شما آموزش می دهم، بنابراین اگر می خواهید تلفظ گرامر خود را بهبود بخشید

everything naturally varied review learning  like a native that solves all those problems  

همه چیز به طور طبیعی متفاوت است. مرور یادگیری مانند یک بومی که همه آن مشکلات را حل می کند

uh let's see oh I have an interest in the  grammar question as well yeah that's the  

اوه، بیایید ببینیم اوه، من به سؤال گرامر نیز علاقه دارم، بله،

same thing and so also if you look uh look at  grammar is a is a part of the language just  

همین موضوع است و همچنین اگر نگاه کنید به گرامر بخشی از زبان است درست

like pronunciation and vocabulary so you learn  all of these things at the same time when you  

مانند تلفظ و واژگان، بنابراین همه این چیزها را همزمان یاد می‌گیرید، زمانی که

learn like a native so a grammar example like  take off the cap put back or put on the cap  

مانند یک بومی یاد می‌گیرید، بنابراین یک مثال دستور زبان مانند برداشتن کلاهک را برگردانید یا کلاه بگذارید

so that's a sentence with grammar and you're  learning that as you get more examples you  

بنابراین این یک جمله با گرامر است و در حال یادگیری آن هستید که مثال‌های بیشتری که                   به جای مطالعه قوانین اینگونه کار می‌کند،

start to understand the grammar naturally  rather than studying rules that's how it works

شروع به درک گرامر به طور طبیعی می‌کنید  اوه

uh okay a couple more of these  can I reach the level where I  

خوب چند مورد دیگر از اینها  آیا می‌توانم به سطحی برسم که

can distinguish mistakes when  others speak English yeah sure  

اشتباهات را تشخیص دهم وقتی دیگران انگلیسی صحبت می‌کنند، بله مطمئنا

Miro says hi thanks for the video I can give  presentations and talk confidently when it comes  

میرو می‌گوید سلام متشکرم برای ویدیویی که می‌توانم ارائه دهم ارائه ها و صحبت کردن با اطمینان در

to Scientific topics but in other discussions  out of my major I'm not fluent yes and so this  

مورد موضوعات علمی   اما در بحث های دیگر خارج از رشته تحصیلی من مسلط نیستم بله و بنابراین این

is a common issue it's just you need to get that  information about those different topics this is  

یک مسئله رایج است، فقط باید اطلاعات مربوط به آن موضوعات مختلف را به دست آورید.

what we do in fluent for life so we're showing you  like here's a very compact we want you to focus on  

ما در طول زندگی به شما نشان می‌دهیم، مثل اینکه اینجا یک کتاب بسیار فشرده است، ما می‌خواهیم روی

a bunch of different things around a certain  topic so you learn how to talk about that and  

یک دسته از چیزهای مختلف پیرامون یک موضوع خاص تمرکز کنید تا یاد بگیرید که چگونه در مورد آن صحبت کنید و

then you learn to talk about something else and  then you learn how to talk about something else  

سپس یاد بگیرید در مورد چیز دیگری صحبت کنید و سپس یاد بگیرید که چگونه صحبت کردن در مورد چیز دیگری

so the reason you can speak about your topic  your like your profession or your industry or  

بنابراین دلیل اینکه بتوانید در مورد موضوع خود صحبت کنید مانند حرفه یا صنعت یا

your major or whatever is because you know it  well you've spent a lot of time with it so if  

رشته تحصیلی یا هر چیز دیگری است زیرا شما آن را خوب می دانید  زمان زیادی را صرف آن کرده اید، بنابراین اگر

you do the same thing with other things but you  do it efficiently you can get those same results  

همین کار را با آن انجام دهید چیزهای دیگر اما شما  آن را به نحو احسن انجام می‌دهید، می‌توانید همان نتایج را به دست آورید   کاملاً

all right like children if you just repeat  something that you're wasting your time how  

مثل بچه‌ها اگر فقط چیزی را تکرار کنید که دارید وقت خود را تلف می‌کنید

irony yes you would say how ironic how ironic  yes so there is value to repetition but it's  

چقدر  طنزآمیز بله بله می‌گویید چقدر طنزآمیز

just more valuable to get varied review again  you need to have your learning be like the actual  

برای دریافت دوباره مرور متنوع ارزشمند است شما باید یادگیری خود را مانند مکالمات واقعی   داشته باشید،

conversations so how you learn is how you speak  if you only repeat one word again and again and  

بنابراین نحوه یادگیری شما نحوه صحبت کردن است اگر فقط یک کلمه را بارها و بارها تکرار کنید و

you don't hear that word in a real conversation  then you will be you will be worried you will be  

آن کلمه را در یک مکالمه واقعی نشنید آنوقت خواهید بود شما نگران خواهید بود که

confused and you won't know what to say sometimes  small differences in accent can take us aback yes  

گیج شوید و نمی‌دانید چه بگویید گاهی اوقات تفاوت‌های کوچک در لهجه می‌تواند ما را غافلگیر کند بله

that's true I'm able to understand what the news  reporters say but not able to speak as fluently  

درست است، من می‌توانم آنچه را که خبرنگاران می‌گویند را بفهمم، اما نمی‌توانم

as they do yes again it's all it's all about how  you practice and how you learn sometimes we use  

مانند آنها روان صحبت کنم. بله، باز هم همه چیز به نحوه تمرین شما و نحوه یادگیری شما مربوط می شود، گاهی اوقات ما از

English in our native mood therefore can sometimes  sometimes would cause an offense to other people  

زبان انگلیسی در خلق و خوی مادری خود استفاده می کنیم، بنابراین گاهی اوقات ممکن است به دلیل سوء تفاهم باعث آزار افراد دیگری شود

who is who are native English speakers because of  misunderstanding yep and again that's the again  

که انگلیسی زبان مادری هستند، بله و دوباره

the value of learning things as a native speaker  so you make the same kinds of ways of speaking or  

همین است. ارزش یادگیری چیزها به‌عنوان یک زبان مادری بنابراین شما روش‌های صحبت کردن یا

the same moods or the ways you move that kind of  thing so I said uh I can try to speak in English  

همان حالت‌ها یا روش‌هایی را که این نوع چیزها را حرکت می‌دهید ایجاد می‌کنید، بنابراین گفتم اوه، می‌توانم سعی کنم به انگلیسی صحبت کنم

but I can't what do I do or what should I do you  do this go back and watch my videos and you will  

اما نمی‌توانم چه کار کنم انجام دهید یا چه کار باید بکنم شما این کار را انجام دهید برگردید و ویدیوهای من را تماشا کنید و

improve thank you drew I have to go to bed thank  you so much for your time my pleasure your throat  

بهبود خواهید یافت ممنون کشیدم باید بخوابم خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید خوشحالی من گلوی شما

is being clogged up yes it's getting like it's  getting dried out really that would probably be a  

مسدود می شود بله دارد انگار خشک می شود واقعاً این احتمالاً

better thing I'm glad it's not getting clogged up  because that would mean I have a breathing problem  

چیز بهتری خواهد بود. خوشحالم که گرفتگی نمی کند زیرا این بدان معنی است که من مشکل تنفسی دارم

uh the most problem I struggle with is grammar  yeah you could say the biggest problem or the  

اوه بیشترین مشکلی که با آن دست و پنجه نرم می کنم دستور زبان است بله می توانید بگویید بزرگترین مشکل یا

number one problem I struggle with is grammar  thanks so much Ms mural yeah so remember the  

مشکل شماره یک که با آن دست و پنجه نرم می کنم. با گرامر بسیار متشکرم خانم دیواری بله، بنابراین به یاد داشته باشید

point is to understand the language like a  native and you do that by learning English as  

نکته این است که زبان را مانند یک بومی درک کنید و شما این کار را با یادگیری زبان انگلیسی به عنوان

a first language so it solves everything please  you the word implacable in spoken you mean like  

زبان اول انجام می دهید تا همه چیز را حل کند لطفا کلمه implacable در گفتار را که منظورتان است مانند

please say the word implacable implacable if you'd  like to hear me say words get the uh get Frederick  

لطفاً کلمه را بگویید اگر می‌خواهی حرف‌های من را بشنوی که می‌گویم فردریک می‌شنوید

you'll hear me say thousands of words that's  what I'm that's why I made the app thanks for  

هزاران کلمه را می‌شنوید، این چیزی است که من هستم، به همین دلیل برنامه را ساختم از

your lecture thanks for everyone over there nice  to see you I appreciate the lecture glad to hear  

سخنرانی‌تان تشکر می‌کنم از همه کسانی که آنجا هستند خوشحالم که شما را می‌بینم. از این سخنرانی قدردانی می کنم خوشحالم   برای

it wish you the best teacher thank you forever  uh let's see what time is it yes I have to go in  

شما بهترین معلم را آرزو می کنم برای همیشه از شما متشکرم اوه بیایید ببینیم ساعت چند است بله باید

one minute but I'll I remember one question from  earlier this is like uh things falling through the  

یک دقیقه دیگر بروم، اما یک سؤال از  قبل را به خاطر می آورم، مثل این است که چیزها از بین می روند

cracks just because two people asked about this  so if you imagine I'm like I'm sweeping the floor  

فقط به این دلیل که دو نفر در مورد این سوال پرسیدند بنابراین اگر تصور می‌کنید که من دارم زمین را جارو می‌کنم

there might be some cracks in a wooden floor  and little pieces of dust fall through that  

ممکن است در یک کف چوبی شکاف ایجاد شود و تکه‌های گرد و غبار از آن فرو بریزد

or if I if I scoop up some water with my hands  there might be like some little cracks in my  

یا اگر با دستانم مقداری آب جمع کنم. ممکن است در انگشتانم شکاف های کوچکی وجود داشته باشد

fingers and the water still like falls through my  fingers so typically when people say uh like if  

و آب همچنان مانند انگشتانم باشد، بنابراین معمولاً وقتی مردم می گویند آه، دوست دارم اگر به

I'm teaching you something you're scooping up a  bunch of information from me but some of it like  

شما چیزی یاد بدهم، انبوهی از اطلاعات را از من جمع می کنید، اما برخی از آنها مانند

you won't retain all of that information so that's  what it means when Things fall through the cracks  

شما هستند. همه آن اطلاعات را حفظ نخواهد کرد، بنابراین وقتی همه چیز از بین می‌رود به این معنی است

and so this other learner was asking about that  um from they were they they said they found like  

و بنابراین این یادگیرنده دیگر در مورد آن از جایی می‌پرسد که می‌گویند

political examples of that um and so like like a  politician will say like we we created this new  

نمونه‌های سیاسی آن را پیدا کرده‌اند و مانند یک سیاستمدار بگوییم که ما این برنامه جدید را ایجاد کردیم،

program but some people are still falling through  the through the cracks it means that the political  

اما برخی از مردم هنوز در حال شکستن هستند، این بدان معنی است که

program did not help them so they tried that just  like they're scooping up a bunch of water and some  

برنامه سیاسی به آنها کمک نکرده است، بنابراین آنها سعی کردند که مثل اینکه یک دسته آب جمع می کنند و مقداری

of the water gets through so you don't scoop  it all up some of it falls through the cracks  

از آب جذب می شود. از این طریق تا همه چیز را از بین نبرید، مقداری از آن از بین می‌رود   خیلی خب،

all right uh Magic BoB says thank you thank you  forever how can I stop translating in my head  

ماجیک باب می‌گوید متشکرم برای همیشه از شما متشکرم چگونه می‌توانم در ذهنم ترجمه را متوقف کنم

learn English as a first language that's the  answer the answer to everything I was amazed  

انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرم که پاسخ همه چیزهایی است که می‌کنم. شگفت زده شدم

when I discovered this and I found out it's proven  uh another guy another teacher sent me uh some  

وقتی این را کشف کردم و فهمیدم که ثابت شده است اوه یک معلم دیگر برای من فرستاده است

some uh it was some reports from like I think the  French government about that that they were saying  

برخی گزارش‌هایی از این قبیل بود که فکر می‌کنم دولت فرانسه در مورد آن چیزی بود که آنها

the same thing like and I found the same thing in  Japan so lots of people are discovering yes you  

همان چیزی را می‌گفتند و من هم همان چیزی را پیدا کردم در ژاپن افراد زیادی در حال کشف هستند، بله، شما

should be learning English as a first language  that's how you get fluent so it's not it's not  

باید انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید، به این ترتیب شما مسلط می شوید، بنابراین

a mystery it's just most people don't don't do it  uh why do I call it Frederick originally I called  

این یک راز نیست، فقط اکثر مردم این کار را انجام نمی دهند. اوه چرا من آن را در اصل فردریک می نامم من اسم

the app scroll phonics because it's teaching a  lot of phonics but I call it Frederick because uh  

برنامه اسکرول فونیک را گذاشتم چون خیلی صداهای صوتی را آموزش می‌دهد، اما آن را فردریک می‌نامم چون اوه،

the the more like the deeper more important part  is that it's teaching you to read and pronounce  

هر چه بیشتر شبیه به بخش مهم‌تر این است که به شما یاد می‌دهد بخوانید و تلفظ کنید

and understand and so there was an American  uh former slave named Frederick Douglass and  

و بفهمید و بنابراین یک برده سابق آمریکایی بود به نام فردریک داگلاس و

he taught himself to read and so I thought that  was a like a cool name for that uh thank you so  

او خواندن را به خودش یاد داد و بنابراین من فکر کردم که اسم جالبی برای آن بود، اوه، خیلی متشکرم.

much I'd uh I just get messed up and having my I  just get up Hocking and having breakfast [Music]  

uh let's see Iran says a grooves I will miss you  until the next video well you can join me uh in  

بیایید ببینیم ایران می‌گوید یک شیار می‌گوید دلم برایت تنگ خواهد شد تا ویدیوی بعدی خوب می‌توانی به من بپیوندی

the next video should be my Thursday I think I  think I'll probably go a little bit deeper into  

ویدیوی بعدی باید پنجشنبه من باشد، فکر می‌کنم  فکر می‌کنم احتمالاً کمی عمیق‌تر به

some of this let's see emergency says I bought  your program The Vault why don't you uh a rick  

برخی از این موارد بیایید ببینیم اضطراری می‌گویم برنامه شما The Vault را خریدم، چرا

update or record more master classes because  they're already eight years of them so we don't  

کلاس‌های مستر بیشتری را به‌روزرسانی یا ضبط نمی‌کنید، زیرا هشت سال از آن‌ها می‌گذرد، بنابراین ما

we don't really need more like more content is  not the issue I think a lot of Learners are like  

واقعاً به محتوای بیشتری نیاز نداریم، مشکلی نیست. بسیاری از زبان‌آموزان مانند

we need more content but what's really happening  is they're not reviewing everything that they have  

ما به محتوای بیشتری نیاز داریم، اما چیزی که واقعاً اتفاق می‌افتد این است که آنها همه چیزهایی را که دارند مرور نمی‌کنند

so if you go through even like five of the lesson  sets or six of them or ten of them you should be  

بنابراین اگر شما حتی مانند پنج مجموعه از درس‌ها یا شش تا از آنها یا ده مورد از آنها را پشت سر بگذارید، باید

like speaking much better you should be feeling  more confident about the language without having  

مثل صحبت کردن بسیار بهتر باشید. شما باید در مورد زبان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بدون اینکه نیاز به

to get more and more content so the the point is  not to get more it's to get better at that content  

دریافت محتوای بیشتر و بیشتر داشته باشید، بنابراین نکته این است که بیشتر به دست نیاورید، بلکه در آن محتوا بهتر شوید.

that's how you get it for it all right uh phrasal  verbs learning and naturally please help me yes  

من بله   اوه

uh the visual guide to phrasal verbs you can look  that up we have we offer that program as well and  

راهنمای تصویری افعال عبارتی شما می‌توانید نگاه کنید که ما آن برنامه را نیز ارائه می‌دهیم و

that's influent for life also but it shows you  how to learn them like a native Edson says is it  

که برای زندگی نیز تأثیرگذار است، اما به شما نشان می‌دهد که چگونه آنها را یاد بگیرید، همانطور که ادسون می‌گوید آیا

possible to learn English without having someone  to speak to yes I answered that question already  

یادگیری انگلیسی بدون داشتن کسی امکان‌پذیر است. برای صحبت کردن با بله، من قبلاً به این سؤال پاسخ دادم   آیا

do you think reading stories are also a good  way to improve yes absolutely thanks for enjoy  

فکر می‌کنید خواندن داستان‌ها نیز راه خوبی برای بهبود است بله کاملاً متشکرم که از آن لذت می‌برید

the day hi Drew says kolkati all right Sandra says  have a good one all right yes everybody recognize  

روز سلام درو می‌گوید کلکتی بسیار خوب ساندرا می‌گوید یکی خوب داشته باشید، بله همه تشخیص می‌دهند

it's time to pull the plug pull the plug time to  shut this down but thank you again for joining  

زمان آن رسیده که زمان را به برق بکشید تا این را خاموش کنید، اما باز هم از شما برای پیوستن سپاسگزارم

me remember how you learn is how you speak uh  you are going to go live on your birthday it's  

من یادت باشد که چگونه یاد می‌گیری این است که چگونه صحبت می‌کنی،

Tuesday on your birthday yes I think I will be  live on my birthday so send me a birthday present  

اوه  می‌خواهی در روز تولدت به صورت زنده پخش می‌شوی. برای من یک هدیه تولد بفرست

all right so that should be uh next Thursday no  this Thursday so in three days I think but have  

خیلی خوب است تا پنج شنبه آینده نه این پنجشنبه باشد، بنابراین فکر می‌کنم سه روز دیگر،

a fantastic day go back remember to review the  information stop looking for new stuff until  

یک روز فوق‌العاده داشته باشید، به یاد داشته باشید که اطلاعات را مرور کنید، به دنبال چیزهای جدید نباشید تا

you already know the stuff that you really have  happy birthday yes almost I'll see you then bye

چیزهایی را که واقعاً دارید بدانید تولدت مبارک بله تقریباً می بینمت پس خداحافظ