The 5 Laws Of Thinking In English: How Natives Develop Fluent Speech

all right let's see how quickly this gets going  here come on YouTube anybody out there feel free  

خوب، بگذارید ببینیم چقدر سریع انجام می‌شود بیایید در YouTube هرکسی در آنجا آزاد باشد

to comment we'll see if this is this starting  or not all right looks like we're going in live  

نظر بدهد، خواهیم دید که آیا این شروع است یا نه، به نظر می‌رسد که ما در حال پخش زنده هستیم

I am Drew Badger the founder of englishanyone.com  and welcome to another live video here on YouTube  

من Drew Badger هستم، بنیانگذار هرکسی انگلیسی. com و به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید

today I thought this would be a very fun and  entertaining and interesting lesson especially  

امروز فکر کردم این یک درس بسیار سرگرم کننده و سرگرم کننده و جالب خواهد بود، مخصوصاً

for a lot of people who would like to think more  in English and the reason to do this is because  

برای بسیاری از افرادی که دوست دارند بیشتر به انگلیسی فکر کنند و دلیل انجام این کار این است که

it stops you from Tre translating hesitating those  kinds of things uh I'm going to show you why it's  

شما را از این کار باز می دارد. من به شما نشان خواهم داد که چرا این

possible for you to do this that this really is  easier than most people think uh and we're going  

امکان برای شما وجود دارد که این کار واقعاً ساده‌تر از آن چیزی است که بیشتر مردم فکر می‌کنند، اوه و ما می‌خواهیم

to talk about Five Laws uh I really call them laws  because if you follow them it's almost automatic  

درباره پنج قانون صحبت کنیم، اوه من واقعاً آنها را قانون می‌نامم. اگر آنها را دنبال کنید تقریباً خودکار است

that you will think more in English and if you  don't follow them you will not so it's pretty  

که بیشتر به انگلیسی فکر می‌کنید و اگر آنها را دنبال نکنید، این کار را نمی‌کنید، خیلی

simple all right uh also apologies because I  was not here yesterday I thought uh I would  

ساده است، خیلی خوب است، همچنین عذرخواهی می‌کنم، زیرا من دیروز اینجا نبودم، فکر می‌کردم اوه من

be doing this yesterday but I was wrong anyway  even you know I'm I'm wrong sometimes I guess  

دیروز این کار را انجام خواهم داد اما به هر حال من اشتباه کردم حتی شما می‌دانید که من اشتباه می‌کنم گاهی اوقات حدس می‌زنم

but hopefully everyone is doing well feel free to  post a comment uh let me know how you are doing  

اما امیدوارم که همه خوب عمل کنند، می‌توانید نظر خود را ارسال کنید و به من اطلاع دهید که چگونه انجام می‌دهید

this should be pretty easy to understand these  are actually the same principles I use in all of  

این باید بسیار آسان باشد که درک کنید اینها در واقع همان اصول هستند من در همه

the videos that I make all the lessons that I make  these are the things I'm thinking about uh but I  

ویدیوهایی که می‌سازم از همه درس‌هایی که می‌سازم استفاده می‌کنم اینها چیزهایی هستند که به آنها فکر می‌کنم، اما

thought this would just be a really good a really  good chance to explain all of these things in a  

فکر می‌کردم این یک فرصت واقعاً خوب است و واقعاً فرصت خوبی برای توضیح همه این موارد به

simple way that anybody can understand you can  start applying this yourself you don't have to uh  

روش   ساده که هر کسی بتواند بفهمد شما می‌توانید خودتان شروع به استفاده از آن کنید، لازم نیست

think about anything special because your brain  is doing this already uh so let's get into it  

به چیز خاصی فکر کنید زیرا مغز شما از قبل این کار را انجام می‌دهد، پس بیایید وارد آن شویم.

all right let me make sure all right I think yeah  comments I'll check comments uh in a moment make  

نظرات اوه در یک لحظه

sure those are doing fine uh let's see all right  so before we get into uh the lesson I just want  

مطمئن شوید که آن‌ها خوب هستند، اوه بیایید همه چیز را ببینیم بنابراین قبل از اینکه وارد درس شویم، فقط می‌خواهم

to explain uh about thinking in English why it's  possible to do this uh why people don't usually do  

درباره فکر کردن به انگلیسی توضیح دهم که چرا می‌توان این کار را انجام داد، چرا مردم معمولاً

this uh and that will lay the foundation for  these five laws that we're going to cover uh  

این کار را نمی‌کنند. و این پایه و اساس این پنج قانونی را می‌سازد که ما قرار است آنها را پوشش دهیم،

but very quickly let me see if anybody had any  questions AR nice to see you there Muhammad can  

اما خیلی سریع اجازه دهید ببینم آیا کسی سؤالی دارد

you suggest me tips or techniques to enhance my  speaking well yes that's what we'll be talking  

یا خیر. خوشحالم که شما را در آنجا می‌بینم. در مورد آنچه

about on this uh video uh Neils nice to see you  from Wisconsin ildo to see they good listening  

در این ویدیو صحبت خواهیم کرد اوه نیل خوشحالم که شما را از ویسکانسین ildo می‌بینم که می‌بینم آنها به خوبی به صحبت‌های

to you this morning glad to hear it all right  well let's get into the party uh this should be  

شما گوش می‌کنند امروز صبح خوشحالم که همه چیز را خوب می‌شنوم  خوب، بیایید وارد مهمانی شویم اوه این باید

again an entertaining video so first of all the  the basic idea uh is that your brain is already  

دوباره یک ویدیوی سرگرم‌کننده باشد. اول از همه، ایده اصلی این است که مغز شما قبلاً

following these laws automatically you're doing  these things in your native language and we know  

این قوانین را به طور خودکار دنبال می کند، شما این کارها را به زبان مادری خود انجام می دهید و ما می دانیم که

you're doing these things in your native language  because it's just kind of naturally how the brain  

شما این کارها را به زبان مادری خود انجام می دهید، زیرا به طور طبیعی مغز شما چگونه است.

operates it's not just for languages we really  apply these laws uh to everything but we're just  

فقط برای زبان‌ها نیست، ما واقعاً این قوانین را برای همه چیز به کار می‌بریم، بلکه فقط

talking about them specifically for languages  and I've heard uh like some people might say  

درباره آن‌ها به طور خاص برای زبان‌ها صحبت می‌کنیم و من شنیده‌ام که بعضی‌ها ممکن است بگویند

well it's it's more difficult to think of a  new word in English because you already have  

خوب فکر کردن به کلمه جدیدی در انگلیسی دشوارتر است زیرا شما قبلاً

a word for something in your native language u i  talk about this but really the truth is uh most  

کلمه ای برای چیزی در زبان مادری خود دارید و من درباره این موضوع صحبت می کنم، اما حقیقت این است که اکثر

people have multiple words for particular things  like in English we've got many ways of talking  

مردم چندین کلمه برای چیزهای خاص دارند، مثلاً در انگلیسی ما راه های زیادی برای صحبت کردن

about money uh or different ways of talking about  many different things we can actually that's part  

درباره پول داریم یا روش های مختلفی برای صحبت کردن در مورد بسیاری از آنها چیزهای متفاوتی که می‌توانیم در واقع بخشی

of one of the laws we'll talk about uh in this  video how you can describe things in different  

از یکی از قوانینی است که در این ویدیو درباره آن صحبت خواهیم کرد، چگونه می‌توانید چیزها را به روش‌های مختلف توصیف کنید،

ways um so this isn't a reason to stop you from  being able to speak or learn and think all in  

بنابراین این دلیلی برای جلوگیری از توانایی صحبت کردن یا یادگیری و فکر کردن شما نیست. در

English because you're doing this already uh and  even further uh rather than only maybe trying to  

انگلیسی چون شما این کار را قبلاً انجام می‌دهید، اوه و حتی بیشتر آه، به جای اینکه سعی کنید

have uh like different ways of describing words  you would have whole ways of speaking that are  

روش‌های مختلف توصیف کلمات را داشته باشید، شما می‌توانید روش‌های کامل صحبت کردن

different so you might speak to children in your  native language in a way that's different than you  

متفاوتی داشته باشید، بنابراین ممکن است با کودکان به زبان مادری خود به زبان مادری صحبت کنید. روشی که متفاوت از آنچه شما

would speak to adults or you have a formal way of  speaking speaking or a not formal way of speaking  

با بزرگسالان صحبت می کنید متفاوت است یا روشی رسمی برای صحبت کردن دارید یا روشی غیر رسمی برای صحبت کردن دارید

or you have a way of talking or the vocabulary  you would use for your profession that people  

یا روشی برای صحبت کردن یا واژگانی دارید که برای حرفه خود استفاده می کنید که افراد

outside of that profession would not know and  you learn all of these things the same way all in  

خارج از آن حرفه نمی دانند. و همه این چیزها را به روشی یکسان در

your native language so it's really like you're  actually knowing and using multiple languages  

زبان مادری خود یاد می‌گیرید، بنابراین واقعاً به نظر می‌رسد که در واقع چندین زبان   را می‌دانید و از آن استفاده می‌کنید

already and if you simply apply that same thinking  the same laws that your brain is using the same  

و اگر به سادگی همان تفکر را به کار می‌گیرید همان قوانین را که مغز شما از همان

automatic things your brain is doing if you apply  those to English then you will think uh think and  

چیزهای خودکار استفاده می‌کند، اگر آن‌ها را به انگلیسی اعمال کنید، فکر می‌کنید

speak with uh without hesitating and translate all  right so it should be pretty simple uh if people  

بدون تردید فکر کنید و با او صحبت کنید و همه چیز را ترجمه کنید، بنابراین اگر مردم

want to talk about talk about tprs technique I  don't know what that is but you can uh if you  

بخواهند در مورد تکنیک tprs صحبت کنند، نمی‌دانم این چیست. اما می‌توانید اگر می‌خواهید

if you want to tell tell me more about what that  is uh I I try not to confuse people uh or worry  

درباره چیستی آن بیشتر به من بگویید، اوه من سعی می‌کنم مردم را گیج نکنم یا نگران

about like particular techniques it's really just  uh what we're going to get into right now which is  

تکنیک‌های خاص نباشم، این واقعاً فقط آه، چیزی است که ما در حال حاضر به آن می‌پردازیم،

either you're learning English as a first language  or you're learning it as a second second language  

یا شما هستید «انگلیسی را به‌عنوان زبان اول یاد می‌گیرید یا آن را به عنوان زبان دوم دوم یاد می‌گیرید»

and this is where really the foundation or the  heart of the thinking in your native language  

و اینجاست که اساس یا قلب تفکر در زبان مادری شماست

and translating where that comes from so the  goal uh as I mentioned just a moment ago so  

و ترجمه از کجا می‌آید، بنابراین هدف همانطور که قبلاً ذکر کردم. چند لحظه پیش بنابراین

in your native language you probably have multiple  ways of describing the same thing and you also use  

در زبان مادری‌تان احتمالاً راه‌های مختلفی برای توصیف یک چیز دارید و همچنین از

different ways of talking for different situations  again professionally casually with children those  

روش‌های مختلفی برای صحبت کردن برای موقعیت‌های مختلف استفاده می‌کنید دوباره به طور حرفه‌ای با کودکان این موارد

are just different examples but the main point  is that you can either do something within the  

فقط نمونه‌های متفاوتی هستند، اما نکته اصلی  این است که می‌توانید کاری انجام دهید. در

language itself or you can try to cross over from  one language to the other one and so really the  

خود زبان یا می‌توانید سعی کنید از یک زبان به زبان دیگر عبور کنید و بنابراین

goal if you want to think in English you need  to learn in English because how we learn is how  

اگر می‌خواهید به انگلیسی فکر کنید، باید به انگلیسی بیاموزید، زیرا نحوه‌ی یادگیری ما این است که چگونه

we speak all right so uh the typical way that  people are learning like let's say this is your  

خوب صحبت می‌کنیم. روشی که افراد در حال یادگیری هستند، مثلاً فرض کنید این

your native language I'll just use Japanese as an  example uh that's not fitting up there put the J  

زبان مادری شماست، من فقط از ژاپنی به عنوان مثال استفاده می‌کنم، اوه که مناسب نیست، J   را همانجا قرار دهید،

right there uh so Japanese is your native language  for example and this is English over here and so  

بنابراین ژاپنی زبان مادری شما است برای مثال و این اینجا انگلیسی است. بنابراین

if you trying to learn English typically people  will Begin by thinking about something in their  

اگر می‌خواهید انگلیسی را یاد بگیرید، معمولاً مردم با فکر کردن به چیزی به

native language in Japanese and then they will  have a word uh and then try to translate that  

زبان مادری خود به ژاپنی شروع می‌کنند و سپس کلمه‌ای خواهند داشت و سپس سعی می‌کنند آن را ترجمه کنند

way so you're going from one language to another  one so if you learn that way again you will be  

تا از یک زبان به زبان دیگر بروید، بنابراین اگر دوباره به این روش یاد بگیرید

thinking that way when you try to speak so when  you want to speak uh you will have to think about  

وقتی سعی می‌کنید صحبت کنید همین‌طور فکر می‌کنید، بنابراین وقتی  می‌خواهید صحبت کنید، باید به

those same things in your native language and then  translate them in your head so the goal is really  

همان چیزها به زبان مادری خود فکر کنید و سپس آنها را در ذهن خود ترجمه کنید، بنابراین هدف واقعاً

to learn everything within the language itself  okay that's the like the core foundational idea of  

یادگیری همه چیز است. در خود زبان  بسیار خوب این همان ایده اصلی

this and as I just said you're doing this already  okay you already have multiple ways of describing  

این است و همانطور که گفتم شما از قبل این کار را انجام می‌دهید  بسیار خوب، شما از قبل راه‌های متعددی برای توصیف

things even multiple words for the same thing like  in English we talk about money or cash or bones or  

چیزها دارید، حتی چندین کلمه برای یک چیز مانند در انگلیسی ما در مورد پول یا پول نقد صحبت می‌کنیم. یا استخوان‌ها یا

greenbacks or frog skins or different ways of  talking about cash uh and so that's the same  

پول سبز یا پوست قورباغه یا روش‌های مختلف صحبت کردن در مورد پول نقد، اوه، و بنابراین، این موضوع یکسان است،

object but we actually describe it in different  ways so this is one of the laws we'll get to in  

اما ما در واقع آن را به روش‌های مختلف توصیف می‌کنیم، بنابراین این یکی از قوانینی است که ما در یک لحظه به آن خواهیم رسید،

a moment but if you apply that same thinking just  to English so the same things that you're already  

اما اگر همان را اعمال کنید فقط به انگلیسی فکر کنید، بنابراین همان کارهایی که قبلاً

doing in your native language if you apply these  same laws to English then you will start thinking  

در زبان مادری خود انجام می‌دهید، اگر همین قوانین را در انگلیسی اعمال کنید،

more in English and then speaking more fluently  all right hopefully everybody gets that let me  

بیشتر به انگلیسی فکر می‌کنید و سپس روان‌تر صحبت می‌کنید.

check comments before we get into these actual  laws over here uh but this should be let's see  

ما در اینجا وارد این قوانین واقعی می‌شویم، اوه، اما این باید ببینیم

all right really appreciate your effort sir says  K and it says looking forward to seeing today's  

خیلی خوب، واقعاً از تلاش شما تشکر می‌کنم، آقا می‌گوید K و می‌گوید مشتاقانه منتظر دیدن

lesson glad to hear it vocabulary is somehow  lacking in my case said Leah uh yes so pretty  

درس امروز هستم خوشحالم که واژگان آن به نحوی در مورد من کم است، گفت لیا، بله، خیلی زیباست

much all of the problems that people have will  be solved by this all right so it's really just  

بسیاری از مشکلاتی که مردم دارند با این کار حل خواهند شد، بنابراین در واقع فقط

learning everything through your native language  so you're again you're you're beginning with your  

همه چیز را از طریق زبان مادری خود یاد می‌گیرید پس شما دوباره با

native language and trying to translate as you  learn something in English so you have a word  

زبان مادری خود شروع می‌کنید و سعی می‌کنید همان‌طور که چیزی را به زبان می‌آموزید، ترجمه کنید. انگلیسی پس شما کلمه ای دارید   که می

you want to say in your native language and then  you translate that into English or you just learn  

خواهید به زبان مادری خود بگویید و سپس آن را به انگلیسی ترجمه می کنید یا فقط

it all in English Okay so very easy I'll show  you how this works all right so just uh again  

همه را به انگلیسی یاد می گیرید بسیار آسان است، من به شما نشان خواهم داد که چگونه این کار درست است، پس همین که

as I talk about this usually we'll call this  learning English as a second language and then  

صحبت می کنم دوباره  در مورد این معمولاً ما به این می گوییم یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم و سپس

learning English as a first language over here and  so all of the laws again I really want to repeat  

یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول در اینجا و بنابراین همه قوانین دوباره من واقعاً می خواهم

this again and again just so people believe me  they know it's possible they're doing it already  

این را بارها و بارها تکرار کنم فقط تا مردم باور کنند  آنها بدانند که این امکان وجود دارد. در حال حاضر این کار را انجام می‌دهم

I just want you to do it with English rather than  only the things in your native language all right  

من فقط از شما می‌خواهم که این کار را با انگلیسی انجام دهید نه فقط با چیزهایی که در زبان مادری شما هستند درست

so let's talk about the Five Laws this is actually  very simple you will see these are all connected  

پس بیایید در مورد پنج قانون صحبت کنیم، این در واقع بسیار ساده است، خواهید دید که اینها همه به هم مرتبط هستند

uh and they do build off of each other but I  teach them in this order or I'd like to cover  

اوه و درست می‌شوند. از یکدیگر، اما من به آنها به این ترتیب آموزش می دهم یا می خواهم

them in this order uh because I think it's a  little bit easier to understand how we learn  

آنها را به این ترتیب پوشش دهم، زیرا فکر می کنم درک نحوه یادگیری چیزهای جدید کمی آسان تر است

new things and then expand on our understanding  so we expand upon our understanding of words as  

و سپس درک خود را گسترش می دهیم، بنابراین درک خود را از کلمات به عنوان

we learn the native way all right let's see  here yes code switching we talked about that  

ما به روش بومی یاد می‌گیریم خیلی خوب، بیایید ببینیم اینجا بله تعویض کد ما

before in a previous video Marcia says I'm your  I'm from Brazil God bless you thanks it's my  

قبلاً در ویدیوی قبلی در مورد آن صحبت کرده بودیم   مارسیا می‌گوید من شما هستم من از برزیل هستم.

pleasure glad to hear it Mohammad says learning  by storytelling what do you think about tprs I  

داستان سرایی نظر شما در مورد tprs چیست من

don't know someone tell me what that means I've  heard of that but I actually have not well I've  

نمی‌دانم کسی به من بگوید این به چه معناست که در مورد آن شنیده‌ام اما در واقع خوب نیستم

heard I've heard tprs but I don't know what that  refers to but again I try to keep it simple it's  

شنیده‌ام tprs را شنیده‌ام اما نمی‌دانم به چه چیزی اشاره دارد، دوباره سعی می‌کنم آن را ساده نگه دارم،

just either you're learning things in English or  you're trying to translate as you learn them all  

فقط یا دارید چیزهایی را به زبان انگلیسی یاد می‌گیرید یا سعی می‌کنید همان‌طور که همه آنها را یاد می‌گیرید ترجمه کنید

right so the goal is really to apply these laws  the same way you're doing that already in your  

بنابراین هدف واقعاً اعمال این قوانین به همان روشی است که قبلاً در خود انجام می‌دهید.

native language but just to English all right uh  Bridget says nice to see you there George Alo MC  

زبان مادری، اما فقط به انگلیسی خیلی خوب، اوه بریجت می‌گوید خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم جورج الو MC

my goal is to think in English hope it arrives one  day well it does today is the day now that's it uh  

هدف من این است که به انگلیسی فکر کنم امیدوارم یک روز

Vagner nice to see you from Brazil all I usually  complicate my way of talking well you can be more  

خوب برسد. من معمولاً روش صحبت کردنم را به خوبی پیچیده می‌کنم، شما می‌توانید

specific about that anyia uh but hopefully this  should simplify your way of talking by removing  

در مورد آن دقیق‌تر باشید، اما امیدواریم این روش با حذف

steps like thinking and translating from when you  taught Z says H low watch with subtitle with or  

مراحلی مانند فکر کردن و ترجمه از زمانی که به Z می‌گوید H پایین ساعت با زیرنویس با یا

without subtitle it doesn't matter I think if you  if you need subtitles that's fine to use them and  

بدون زیرنویس آموزش می‌دهید، روش صحبت کردن شما را ساده‌تر کند. مهم نیست اگر به زیرنویس نیاز دارید استفاده از آنها خوب است و

they are good for checking your understanding so  that's that's perfectly fine to do hello I'm from  

آنها برای بررسی درک شما خوب هستند، بنابراین خیلی خوب است سلام من از

RDC I appreciate your teaching glad to hear and  public says what's the difference between uh I  

RDC هستم، از آموزش شما قدردانی می کنم که می شنوم و عمومی می گوید تفاوت چیست بین اوه من

hope to learn much English from you and I hope  I am going to learn much English from you both  

امیدوارم که از شما انگلیسی زیادی یاد بگیرم و امیدوارم  من می خواهم انگلیسی زیادی از شما یاد بگیرم

ways of them correct yeah both of those are fine  Jose says uh my technique to improve my fluent  

راه های صحیح آنها بله هر دو خوب هستند خوزه می گوید اوه تکنیک من برای بهبود روانم

English speech is reading a lot is correct I  think it is correct because it is the manner  

گفتار انگلیسی خواندن زیاد صحیح است من فکر می‌کنم درست است، زیرا این روشی است که

I can get the culture and acquisition of the  language uh reading is a part of developing  

می‌توانم فرهنگ و فراگیری زبان را به دست بیاورم، خواندن بخشی از افزایش

fluency and understanding but remember that uh  if you're only trying to understand things then  

تسلط و درک است، اما به یاد داشته باشید که اگر فقط می‌خواهید چیزها را بفهمید،

reading can help but if you need to communicate  quickly and also like follow what other people  

خواندن می‌تواند کمک کند، اما اگر باید سریع ارتباط برقرار کنید و همچنین دوست داشته باشید که دیگران چه می‌گویند را دنبال کنید،

are saying you really need exposure to lots  of different native speakers uh so this is  

شما واقعاً نیاز دارید که با تعداد زیادی از افراد بومی مختلف آشنا شوید، بنابراین

how you become used to the faster speed and the  different accents and the various vocabulary so  

اینگونه است که به سرعت بیشتر و لهجه‌های مختلف و واژگان مختلف عادت می‌کنید، بنابراین

various idioms are slang other ways of expressing  things so we'll talk a a little bit about that in  

اصطلاحات مختلف به روش‌های عامیانه‌ای دیگر هستند. در مورد بیان چیزها، بنابراین در   این ویدیو کمی در مورد آن صحبت خواهیم کرد،

this video but you need all of that exposure  so you can learn a lot from reading but you  

اما شما به همه آن نوردهی نیاز دارید تا بتوانید از خواندن چیزهای زیادی بیاموزید، اما

learn a lot more when you also have all of these  influences these different examples the exposure  

وقتی همه اینها را داشته باشید، این مثال‌های مختلف را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

to native English all right so let's get into  it so the first law we have the law the law of

به انگلیسی بومی خیلی خوب است، پس بیایید وارد آن شویم، بنابراین اولین قانون ما قانون را داریم، قانون

Association all right so this is really the core  the foundation of really just all learning in  

انجمن خیلی خوب است، بنابراین این واقعاً هسته اصلی  پایه و اساس تمام یادگیری به طور

general what humans are really trying to do  is make Con ctions with different things so  

کلی است که انسان ها واقعاً در تلاش برای انجام آن هستند توافقات با چیزهای مختلف، بنابراین

we begin by making uh certain associations you  might have just as a very quick example I was  

ما با ایجاد تداعی‌هایی که ممکن است داشته باشید، شروع می‌کنیم، درست به عنوان یک مثال بسیار سریع، من

uh many years ago living in a different part of  Japan I was in kilo um and I met a woman she had  

سال‌ها پیش در قسمت دیگری از ژاپن زندگی می‌کردم، کیلویی بودم و با زنی آشنا شدم که او

kind of a like a sour she looked like she looked  like she was eating a lemon all the time she had  

به نوعی شبیه ترش به نظر می رسید انگار همیشه داشت یک لیمو می خورد.

kind of like an angry kind of like a you know  like a like a face like this and her name was  

یه جورایی عصبانی بود مثل یک چهره مثل این و اسمش

saah uh and I said oh like she looks like she's  eating like a sour lemon so it helped me remember  

ساح اوه بود و من گفتم اوه مثل این که انگار خوردن مثل لیمو ترش به من کمک کرد نام او را به خاطر بسپارم،

her name so this is just one example of like a  natural Association a connection that we make  

بنابراین این فقط یک نمونه از ارتباط طبیعی است که ما ایجاد می کنیم،

rather than me just trying to force myself to  remember something uh like you know trying to  

نه اینکه من فقط سعی کنم خودم را مجبور کنم چیزی را به یاد بیاورم، مثل اینکه شما می دانید سعی می کنم

repeat it many times and trying to again force  myself to remember that thing which is the  

آن را چندین بار تکرار کنم. سعی می‌کنم دوباره خودم را مجبور کنم آن چیزی را که

typical way of learning so we're going to tell  it tell a student here's the word we want you  

روش معمول یادگیری است به خاطر بسپارم، بنابراین می‌خواهیم به دانش‌آموز بگوییم این کلمه‌ای است که می‌خواهیم شما

to remember it but the brain doesn't work that  way the brain works by making associations and  

آن را به خاطر بسپارید، اما مغز به این شکل کار نمی‌کند. انجمن‌ها و

we do this naturally so what I want you to start  doing if you are not doing this already and again  

ما این کار را به‌طور طبیعی انجام می‌دهیم، بنابراین اگر قبلاً و دوباره این کار را انجام نمی‌دهید، می‌خواهم شما شروع به انجام آن کنید،

uh rather than trying to think of a word in uh in  your native language and then trying to translate  

به جای اینکه سعی کنید کلمه‌ای را به زبان مادری خود در نظر بگیرید و سپس سعی کنید آن را ترجمه کنید

that we would really want to learn something all  in English and then make as many associations  

که واقعاً می‌خواهیم یاد بگیریم چیزی که همه به انگلیسی است و سپس هر تعداد ارتباط برقرار کنید

or connections with that thing is possible the  other laws will also be applying the same idea  

یا ارتباط با آن چیز ممکن است، قوانین دیگر نیز همان ایده انجمن را اعمال می‌کنند،

of Association because everything is really just  about making connections anyway uh but hopefully  

زیرا همه چیز واقعاً فقط درباره ایجاد ارتباط است، اما امیدوارم

the the five ways I describe this should make it  a bit EAS easier to understand and maybe a bit  

پنج روشی که من توضیح می‌دهم این باشد. درک آن کمی آسان‌تر است و شاید کمی

easier to to apply again you are already doing  this naturally in your native language I'm just  

آسان‌تر درخواست دوباره

really reminding you that you're doing it and  encouraging you to apply it to learning English  

all right hopefully this makes sense so if we  take a word uh let's say uh let's say exasperated

امیدوارم که این منطقی باشد، بنابراین اگر کلمه ای را در نظر بگیریم، بیایید بگوییم آه، بگوییم خشمگین، عصبانی، عصبانی،

exasperated exasperated exasperated now what  we want to do when we learn a word like this  

خشمگین، اکنون چه کاری می خواهیم انجام دهیم، وقتی کلمه ای مانند این را یاد می گیریم

you might not know this word maybe you do maybe  you don't but what we want to do is again keeping  

ممکن است شما این کلمه را ندانید، شاید انجام دهید، شاید شما نمی دانید می‌خواهم این کار را انجام دهیم، این است که دوباره

keeping the word like inside English rather than  trying to take something uh where if we don't know  

کلمه را مانند داخل انگلیسی حفظ کنیم، نه اینکه سعی کنیم چیزی را برداریم، و اگر نمی‌دانیم

what the word is okay now we need to learn it and  understand what it is first in our native language  

کلمه چه مشکلی دارد، اکنون باید آن را یاد بگیریم و بفهمیم ابتدا در زبان مادری‌مان چیست

and then translate it into English we don't  want to do that we want to understand it and  

و سپس ترجمه کنیم. آن را به انگلیسی ما نمی‌خواهیم انجام دهیم که می‌خواهیم آن را بفهمیم و

typically if we if we can't if like I I just gave  an example before using a pneumonic so a pneumonic  

معمولاً اگر نمی‌توانیم اگر مثل من فقط یک مثال زدم قبل از استفاده از پنومونیک، بنابراین پنومونیک

is a like a memory aid where you're trying to make  a connection that helps you remember something uh  

مانند یک کمک حافظه است که در آن تلاش می‌کنید. برای ایجاد ارتباطی که به شما کمک می‌کند چیزی را به خاطر بسپارید،

but if you just learn a new word I want you to  really try to draw on as many connections and  

اما اگر فقط یک کلمه جدید یاد می‌گیرید، از شما می‌خواهم که واقعاً سعی کنید تا آنجا که می‌توانید از پیوندها و

associations as you can by understanding things  from the context or the situation so let's say  

تداعی‌ها استفاده کنید و چیزها را از زمینه یا موقعیت درک کنید، بنابراین بیایید بگوییم

I'm at home uh I am uh trying to take care of my  babies I've got two babies sitting in high chairs  

من هستم در خانه، اوه، من سعی می کنم از نوزادانم مراقبت کنم.

I'm trying to feed them dinner uh and the dog is  running around the house uh and I've got two other  

kids running uh like hanging on the ceiling fan  and they're causing a mess and I have things in  

مثل آویزان کردن به پنکه سقفی و باعث به هم ریختگی می شوند و من چیزهایی در

the kitchen something is about to boil over I'm  getting very like very excited and I'm really  

آشپزخانه دارم که چیزی در شرف جوشیدن است، خیلی هیجان زده می شوم و واقعاً

really getting frustrated I'm getting H I feel  exasperated okay I feel very very uh very very  

واقعاً ناامید می شوم دارم H می شوم. بسیار خوب من احساس می کنم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی

stressed out very very irritated and the emotional  connection of this I can feel it oh oh this is an  

استرس دارم خیلی خیلی عصبانی هستم و ارتباط عاطفی این موضوع می توانم آن را احساس کنم آه اوه این یک

exasperation ating situation okay so I want you  to make connections with the word try to connect  

موقعیت خشمگین است خوب است بنابراین از شما می خواهم که با این کلمه ارتباط برقرار کنید سعی کنید

with the uh as many associations or make as many  associations as you can and this is why it's so  

با آن ها ارتباط برقرار کنید. تداعی کنید یا تا جایی که می توانید تداعی کنید و به همین دلیل است که بسیار

important to connect vocabulary with situations  rather than connecting vocabulary with words in  

مهم است که واژگان را با موقعیت ها مرتبط کنید به جای پیوند واژگان با کلمات در

your native language okay so if we want to think  in English we need to recall that situation oh wow  

زبان مادری شما خوب است، بنابراین اگر بخواهیم به انگلیسی فکر کنیم باید آن موقعیت را به یاد بیاوریم، اوه وای،

like I remember when I was uh I was standing in  line uh and I had to wait to I was at a government  

مثل من. به یاد داشته باشید زمانی که اوه بودم، در صف ایستاده بودم و باید منتظر می‌شدم که در یک اداره دولتی بودم

office and I wanted to get a new driver's license  so I filled out some forms and I waited in line  

و می‌خواستم یک گواهینامه رانندگی جدید بگیرم، بنابراین چند فرم را پر کردم و 20 دقیقه در صف منتظر ماندم

for 20 minutes and I got to the the front of  the line and I was very happy and I said to the  

و رسیدم جلوی خط و من خیلی خوشحال شدم و به

lady look here's my form and she said no this is  incorrect you have to you forgot to fill in this  

خانم گفتم این فرم من است و او گفت نه این اشتباه است شما باید این

other thing and I said okay let me do it here and  she said no no you have to go back to the back of  

مورد دیگر را فراموش کرده باشید و من گفتم باشه اجازه دهید من این کار را اینجا انجام دهم. گفت نه، شما باید دوباره به پشت

the line again so fix the form go back go to the  back of the line and then wait again and then you  

خط برگردید، بنابراین فرم را اصلاح کنید، به پشت خط بروید و سپس دوباره منتظر بمانید و سپس می‌توانید

can come in and and we'll try to like take take  care of your license stuff and I was already  

وارد شوید و ما سعی می‌کنیم دوست داشته باشیم مراقبت کنیم. چیزهای مجوز شما و من قبلاً

pretty angry uh but I went back and okay I I fixed  the form and I went back and I waited in line and  

خیلی عصبانی بودم، اوه، اما برگشتم و باشه، فرم را درست کردم و برگشتم و در صف منتظر ماندم و

then I have to go uh all the way through that and  I said okay look I've got it I finished the the  

سپس باید تمام مسیر را طی کنم و گفتم باشه ببین من دارم من خط را تمام کردم

line uh or finished waiting through the line and I  showed her the paper again and she said oh no like  

یا از طریق خط انتظار را تمام کردم و دوباره کاغذ را به او نشان دادم و او گفت اوه نه مثل اینکه یک

there's another error on the paper and I was like  I was I was like now I'm feeling exasperated I'm  

خطای دیگری روی کاغذ وجود دارد و من فکر می‌کردم که در حال حاضر احساس عصبانیت می‌کنم.

very irritated I'm very tired I'm very frustrated  very angry I'm exasperated I'm like really really  

خیلی عصبانی هستم من خیلی خسته هستم خیلی ناامید هستم خیلی عصبانی هستم خیلی عصبانی هستم مثل اینکه واقعاً

angry she wants me to go to the back of the line  and like after I've filled out this thing because  

عصبانی هستم او از من می خواهد که به انتهای خط بروم و مثل اینکه بعد از اینکه این مورد را پر کردم چون

she made a mistake she forgot to tell me that  I didn't notice this other error on the paper  

اشتباهی که او فراموش کرد به من بگوید که من متوجه این خطای دیگر روی کاغذ نشدم

Okay so I've gone through the line two times  already and she wants me to go through a third  

بسیار خوب، بنابراین من قبلاً دو بار از خط عبور کرده‌ام و او می‌خواهد

time and now I'm like ah and I just get angry and  I leave I'm so exasperated I just go home okay so  

بار سوم را پشت سر بگذارم و اکنون من مثل آه هستم و من فقط عصبانی می‌شوم و می‌روم، خیلی عصبانی هستم، خوب به خانه می‌روم، بنابراین

uh from the story I'm telling you this is a way of  understanding it within English itself you really  

از داستانی که به شما می‌گویم، این راهی برای درک آن در زبان انگلیسی است، شما واقعاً

understand like like and and again the goal of  doing this just like all the the things that I  

می‌دانید مانند لایک و دوباره هدف از انجام این کار درست مانند تمام چیزهایی که در

teach here uh is trying to remove the doubts  you have that stop you from speaking because  

اینجا آموزش می‌دهم تلاش برای رفع تردیدهایی است که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، زیرا

if you don't really know what something means or  you don't really understand when you should use  

اگر واقعاً معنی چیزی را نمی‌دانید یا واقعاً نمی‌دانید چه زمانی باید از

it or if you don't know how to pronounce it that  will stop you from using that vocabulary okay and  

آن استفاده کنید یا اگر نمی‌دانید نمی‌دانید چگونه آن را تلفظ کنید که شما را از استفاده از آن واژگان منع می‌کند و   به همین

that's why a lot of people who learn English as  a second language they Translate and they think  

دلیل است که بسیاری از افرادی که انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم یاد می‌گیرند، ترجمه می‌کنند و

about things in their native language and try to  move that into English that's why they get stuck  

درباره چیزهایی به زبان مادری خود فکر می‌کنند و سعی می‌کنند آن را به انگلیسی منتقل کنند، به همین دلیل است که آنها گیر می کنند

because they have doubts about things they don't  really feel confident enough about the language  

زیرا آنها در مورد چیزهایی شک دارند که واقعاً به اندازه کافی در مورد زبان اعتماد ندارند

maybe they could recognize it if they have someone  else tell them the word but uh the process is  

شاید اگر کسی  دیگری کلمه را به آنها بگوید می توانند آن را تشخیص دهند اما آه این روند

actually very exasperating for people because  they've been studying English for a long time and  

در واقع برای مردم بسیار آزاردهنده است زیرا آنها انگلیسی خوانده اند برای مدت طولانی و

they still can't use the language fluently okay so  exasperated yes you can just look up a definition  

آنها هنوز نمی توانند زبان را روان استفاده کنند، بنابراین خشمگین بله، فقط می توانید تعریف

of the word but I encourage you not to do that  that when you hear a word you hear something new  

کلمه را جستجو کنید، اما من شما را تشویق می کنم که این کار را نکنید که وقتی کلمه ای را می شنوید چیز جدیدی می شنوید

you should be trying to make associations look at  the situation try to make some kind of emotional  

باید سعی کنید برای اینکه تداعی‌ها به موقعیت نگاه کنند سعی کنید نوعی

connection with that thing understand why  people are saying that word where it comes from  

ارتباط عاطفی با آن چیز ایجاد کنید تا بفهمید چرا مردم آن کلمه را از کجا می‌گویند

and that's going to help you understand it all in  English okay remember you probably learn new words  

و این به شما کمک می‌کند همه آن را به انگلیسی بفهمید، خوب به یاد داشته باشید که احتمالاً کلمات جدیدی را

in English that are part of your language in the  same way that words in Japanese like uh tsunami  

در انگلیسی یاد می‌گیرید. بخشی از زبان شما هستند به همان شکلی که کلماتی در ژاپنی مانند اوه سونامی

for example that's an English word so that's a  word borrowed from Japanese tsunami so if I tell  

برای مثال این یک کلمه انگلیسی است، بنابراین کلمه ای است که از سونامی ژاپنی به عاریت گرفته شده است، بنابراین اگر به

you like oh look look at that there's like a big  tsunami coming like people know what that means  

شما بگویم دوست دارید، اوه، نگاه کنید مانند یک سونامی بزرگ است که مردم می دانند. معنی آن

in English and their brain doesn't recognize that  as a Japanese word even though it is all right so  

در انگلیسی و مغز آنها این کلمه را به عنوان یک کلمه ژاپنی تشخیص نمی‌دهد، حتی اگر همه چیز درست است، بنابراین

it's it's all psychological it's just your brain  making a connection between like am I learning it  

همه چیز روانی است، فقط مغز شما ارتباط برقرار می‌کند بین مثل اینکه دارم آن را یاد می‌گیرم

and understanding it directly or am I learning it  through another another word or another language  

و مستقیماً آن را درک می‌کنم یا دارم آن را یاد می‌گیرم. از طریق یک کلمه دیگر یا زبان دیگر   بسیار

okay so if like tsunami I'm going to teach you  like a very quick Japanese lesson here so this  

خوب، پس اگر مانند سونامی است، من به شما آموزش می دهم مانند یک درس ژاپنی بسیار سریع در اینجا، بنابراین این

is like a tsunami oh my goodness and there's a  person standing down here uhoh like the tsunami  

مانند یک سونامی است خدای من و یک نفر اینجا ایستاده است، اوه مانند سونامی

is going to get this guy but this person over here  is looking at just like a regular Nami NAMI so we  

این مرد اما این شخص در اینجا درست مانند یک نامی نامی معمولی به آن نگاه می کند، بنابراین ما

have a tsunami and a Nami over there so Nami just  means a wave all right but this tsunami over here  

سونامی و نامی در آنجا داریم، بنابراین نامی فقط به معنای یک موج است، اما این سونامی اینجا

is like what it's a giant wave okay so when you're  learning things like that if you understand it  

مانند یک موج غول پیکر است، پس وقتی شما اگر آن را در خود زبان می‌فهمید، در حال یادگیری چنین چیزهایی

within the language itself you're not trying to  make any translations or get definition I of the  

هستید، سعی نمی‌کنید ترجمه‌ای انجام دهید یا تعریفی از

word you really want to make associations that  help you understand the word and so that's why  

کلمه به دست آورید، شما واقعاً می‌خواهید تداعی‌هایی ایجاد کنید که به شما در درک کلمه کمک کند و به همین دلیل است که

we begin with Association this is how we start  learning new things all in English and making  

ما با انجمن شروع می‌کنیم. اینگونه است که شروع به یادگیری چیزهای جدید به زبان انگلیسی می‌کنیم و

sure uh we really understand what words mean all  right yes I apologize I know my drawing is not  

مطمئن می‌شویم که واقعاً معنی کلمات را می‌فهمیم، بله، عذرخواهی می‌کنم، می‌دانم که طراحی من

the best I'm trying to do it quickly all right let  me look at uh comments to see if anybody gets this  

بهترین کار نیست، من سعی می‌کنم سریع آن را انجام دهم. برای اینکه ببینم آیا کسی این را می‌گیرد

or if they're not getting this uh I really want  to make sure people understand this idea because  

یا این را نمی‌پذیرد، من واقعاً می‌خواهم مطمئن شوم که مردم این ایده را می‌فهمند زیرا

you can do this by yourself your brain is doing  this automatically you're always trying to make  

شما می‌توانید این کار را خودتان انجام دهید، مغزتان این کار را به‌طور خودکار انجام می‌دهد، شما همیشه سعی می‌کنید

connections but if you break this law and you try  to learn through definitions or even worse you try  

ارتباط ایجاد کنید، اما اگر شکست بخورید این قانون و شما سعی می‌کنید از طریق تعاریف یاد بگیرید یا حتی بدتر از آن، سعی کنید از

to use translations that's what's going to cause  you to think and translate when you speak okay  

ترجمه‌ها استفاده کنید، این چیزی است که باعث می‌شود وقتی خوب صحبت می‌کنید فکر کنید و ترجمه کنید،

so if you learn in English and you understand  in English you will connect directly with the  

بنابراین اگر به زبان انگلیسی یاد بگیرید و به انگلیسی بفهمید، مستقیماً با

language and use the language automatically all  right hopefully everybody's getting it and so as  

زبان و از زبان به‌طور خودکار استفاده کنید امیدوارم همه آن را دریافت کنند و        که

you get more examples of this word it will also  help you understand it even better all right C  

نمونه‌های بیشتری از این کلمه به دست می‌آورید، به شما کمک می‌کند آن را حتی بهتر درک کنید بسیار خوب C   می‌گوید

says good morning your faithful follower Bruno  says love your content a lot I used to watch  

صبح بخیر دنبال‌کننده وفادار شما برونو  می‌گوید محتوای شما را خیلی دوست داشته باشید من استفاده کردم که

your videos when I started learning English I Was  preparing for my job interview and made it uh glad  

ویدیوهای زمانی که شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم داشتم برای مصاحبه شغلی خود آماده می شدم و از

to hear it I'm working there for seven years now  thank you so much yeah good work you did it all by  

شنیدن آن خوشحال شدم. الان هفت سال است که آنجا کار می کنم.

yourself Bruno nice work let's see uh Neil says  uh what comes first reading or listening skill  

می گوید اوه اولین مهارت خواندن یا شنیدن چیست

uh I don't know you could do both of those at the  same time you don't necessarily need to do one or  

اوه من نمی دانم که شما می توانید هر دوی این کارها را همزمان انجام دهید، لزوماً لازم نیست یکی یا دیگری را انجام دهید،

the other but typically you combine them if you  think about how a child learns a child would be  

اما معمولاً اگر به نحوه یادگیری کودک فکر می کنید، آنها را با هم ترکیب می کنید. یک کودک

listening first uh but you have the advantage of  being an adult who could learn and uh learn to  

ابتدا گوش می‌دهد، اما شما این مزیت را دارید که بزرگسالی هستید که می‌تواند یاد بگیرد و یاد بگیرد که

read and also get like listening practice at the  same time L says give me tips on what to listen  

بخواند و همچنین تمرین گوش دادن را در همان زمان انجام دهد.

to while I work out you should watch my videos  listen to those all right ilder says uh look Drew  

ویدیوهای من را تماشا کنید به آنهایی گوش دهید که بزرگتر می‌گوید اوه ببین درو

I saw the video there where UK helicopter pilot  politely say BS the situation recognize me like  

من ویدیو را آنجا دیدم که خلبان هلیکوپتر بریتانیا مودبانه می‌گوید BS وضعیت من را مانند

[ __ ] exactly aha the moment works good thank you  good d nil say do I have any pets uh no I do not I  

[ __ ] می‌شناسد دقیقاً آها لحظه خوب کار می‌کند متشکرم خوب نیست بگو آیا حیوان خانگی دارم اوه نه من

used to have quite a few little pets that would  like what did I have uh like frogs and hamsters  

قبلاً چند حیوان خانگی کوچک داشتم که دوست داشتند من چه داشته باشم، مثل قورباغه و همستر

and lizards and chameleons I had two iguanas some  turtles lots of stuff all right so exasperated  

و مارمولک و آفتاب پرست من دو ایگوانا داشتم برخی از لاک پشت ها خیلی چیزها خیلی خوب خیلی خشمگین می شوند.

like if you if you exasperated like part of it  is like you're you're exhausted but you're also  

بخشی از آن مثل این است که شما خسته هستید، اما همچنین

really frustrated so you're you're kind of angry  now you're getting really frustrated now you're  

واقعاً ناامید هستید، بنابراین یک جورهایی عصبانی هستید حالا واقعاً ناامید می‌شوید، اکنون

just exasperated it's just like like ah you're  you're you're mentally going crazy uh because  

خشمگین هستید، درست مثل آه که هستید تو از نظر ذهنی دیوانه می‌شوی، آه، چون

you're just so you're so angry about a particular  situation all right L says no guts no glory Deus  

تو فقط به خاطر یک موقعیت خاص خیلی عصبانی هستی، خیلی خوب است L می‌گوید نه جرات دارم نه شکوه، دئوس   می‌گوید

says Brazil is in the house yes Milton thanks for  the explanation I thought in a totally different  

برزیل در خانه است بله میلتون متشکرم برای توضیحی که در یک مورد فکر کردم. معنی کاملاً متفاوت

meaning for exasperated yes uh so again this is  why we want to get more more examples of it we  

برای خشمگین بله، اوه، باز هم به همین دلیل است  که می‌خواهیم نمونه‌های بیشتری از آن داشته باشیم،   می‌خواهیم

want to see people in exasperating situations  if we see someone who is exasperated you know  

افراد را در موقعیت‌های خشم‌آمیز ببینیم اگر کسی را دیدیم که عصبانی است، می‌دانید

that we like see like ah they're going crazy we  actually learn the word and understand it the same  

که ما دوست داریم ببینیم آه آنها دارند دیوانه می‌شوند. در واقع کلمه را یاد بگیرید و آن را به همان

way a native does and that's how I use it fluently  okay so you understand it fluently you can use it  

روشی که یک بومی می‌فهمد آن را بفهمید و من از آن به‌طور روان استفاده می‌کنم، بسیار خوب، بنابراین شما آن را روان می‌فهمید، می‌توانید از آن استفاده کنید.

fluently uh yes MC says we have the same word in  my native language I guess what it means obviously  

yes so if you're coming from a language like  French or Spanish or other other languages that  

بله، بنابراین اگر از زبانی مانند فرانسوی یا اسپانیایی یا سایر زبان‌های

are similar s the same thing like if you're coming  from uh Chinese to Japanese a lot of the meanings  

مشابه می‌آیید، اگر از چینی به ژاپنی می‌آیید، بسیاری از معانی

of the characters are the same and so it makes  it easier for people to understand uh hello says  

نویسه‌ها یکسان است و به همین دلیل است. درک را برای مردم آسان‌تر می‌کند اوه سلام می‌گوید

Teresa uh how can I share this live I'm back you  are the best thank you uh I well I don't just use  

ترزا آه چگونه می‌توانم این زنده را به اشتراک بگذارم، من برگشتم، شما بهترین هستید، متشکرم، خوب، من فقط از

your social media I guess take the link of the URL  and post it there I guess I don't know what what  

رسانه‌های اجتماعی شما استفاده نمی‌کنم، حدس می‌زنم پیوند URL را بگیرم و پست کنم حدس می‌زنم نمی‌دانم

you do with it I should probably know that n says  Namaste from India uh Brazilian is in the building  

با آن چه کاری   انجام می‌دهی، احتمالاً باید بدانم که n می‌گوید Namaste از هند اوه برزیلی در ساختمان است

yes lots of Brazilians over here bro says Sal oh  okay you guys are speaking to each other I found  

بله بسیاری از برزیلی‌ها اینجا هستند، برادر می‌گوید سال اوه باشه شما بچه‌ها دارید با هم صحبت می‌کنید. پیدا شد

the word outrage isn't easy to use well I mean no  word is like intrinsically so bias itself easy or  

کلمه عصبانیت به خوبی استفاده نمی‌شود، منظورم این است که هیچ کلمه‌ای مانند ذاتا نیست، بنابراین استفاده از تعصب به خودی خود آسان یا

hard to use it's just do you understand the word  well well or not so you could be outraged by a  

سخت است، فقط این کلمه را خوب می‌فهمید یا نه، بنابراین ممکن است از یک

particular thing like you see a a man kicking like  a little kitten down the street and you're like ah  

چیز خاصی خشمگین شوید. مردی که مثل یک بچه گربه کوچک در خیابان لگد می زند و تو مثل آه می شوی   من از این

I'm outraged by that you know like I feel like  I feel a lot of RA like you think about the rage  

عصبانی هستم که می دانی مثل من احساس می کنم  من احساس می کنم خیلی آرتریت روماتوئید دارم مثل اینکه شما به خشم فکر می کنید

the anger that you feel and it's just it's coming  out I'm out I'm outraged by that particular thing  

عصبانیتی که احساس می کنید و این فقط دارد بیرون می آید  من بیرون هستم از آن چیز خاص خشمگین هستم

so it just means you're incredibly angry but if  you look at at people you know going to protests  

بنابراین فقط به این معنی است که شما فوق العاده عصبانی هستید، اما اگر به افرادی که می شناسید به تظاهرات می روند

or whatever and they're like they're yelling  like this ah they're outraged usually outraged  

یا هر چیز دیگری نگاه کنید و آنها انگار دارند اینگونه فریاد می زنند آه، آنها هستند خشمگین معمولاً عصبانی

about something or I'm outraged by you know some  some particular situation so if you're feeling  

در مورد چیزی یا من عصبانی هستم از اینکه شما برخی موقعیت‌های خاص را می‌دانید، بنابراین اگر

unsure again if you have doubts about vocabulary  get more examples of those things and again the  

دوباره احساس نمی‌کنید   در مورد واژگان شک دارید نمونه‌های بیشتری از آن چیزها را دریافت کنید و دوباره

point is to build more associations rather than  just try to translate the word okay so we want  

نکته این است که به جای تلاش کردن، تداعی‌های بیشتری ایجاد کنید. برای ترجمه کلمه Okay بنابراین می‌خواهیم

to find more associations to really understand  something all in English rather than try to take  

تداعی‌های بیشتری پیدا کنیم تا واقعاً همه چیز را به زبان انگلیسی بفهمیم به جای اینکه سعی کنیم

something like a translation through our native  language uh right let's see Adriana says uh nice  

چیزی شبیه ترجمه را از طریق زبان مادری خود مان انجام دهیم، خب، درست است.

draw sounds like da vincius everything you do and  you choose daily has a response in the future yes  

انتخاب روزانه پاسخی در آینده دارد بله

that's correct all right Neil says I love your  examples glad to hear it uh anime 2 Let's see  

درست است خیلی خب نیل می‌گوید من عاشق مثال‌های شما هستم خوشحالم که آن را می‌شنوم اوه انیمه 2 بیایید ببینیم

we can also make a connection with a short story  yes like I just did so like I'm I'm actually in  

همچنین می‌توانیم با یک داستان کوتاه ارتباط برقرار کنیم بله مثل من همین‌طور مثل من در واقع

a very good mood but if I let's say I'm you you  could watch me in a video and I slowly start to  

حالم خیلی خوب است، اما اگر بگویم من شما هستم، می‌توانید من را در یک ویدیو تماشا کنید و من کم کم

get more frustrated or angry like if there's loud  noises around me and I I lose my calm and I start  

ناامیدتر یا عصبانی‌تر می‌شوم، مثلاً صداهای بلندی در اطرافم وجود دارد و آرامشم را از دست می‌دهم و شروع به

getting I'm getting very exasperated like oh I'm  it's just it's exasperating I'm so tired of like  

دریافت خودم می‌کنم. "خیلی عصبانی می شوم، آه، آه، خشمگین است، من خیلی خسته هستم از

listening to these people there's construction  noise or something like that and it's really  

گوش دادن به این مردم، سر و صدای ساخت و ساز یا چیزی شبیه به آن وجود دارد و این واقعاً

frustrating the video and that's where we get  that feeling of exasperation from so I can  

ناامید کننده است و این همان جایی است که ما آن احساس خشم را از آن دریافت می کنیم، بنابراین من می‌توانم

describe myself as being exasperated or I can  feel something like that so as many situations  

خودم را به‌عنوان خشمگین توصیف کنم یا می‌توانم چیزی شبیه آن را احساس کنم، بنابراین به همان اندازه موقعیت‌ها

or or examples as you need to really understand  that thing all in English but if you begin with  

یا یا مثال‌هایی که برای درک واقعی آن چیز به زبان انگلیسی نیاز دارید، اما اگر با ترجمه‌ای شروع کنید،

a translation you are going to think through a  translation when you speak so that's why again I  

هنگام صحبت کردن به یک ترجمه فکر می‌کنید. به همین دلیل است که من دوباره

call these laws because if you break the law then  that's when you think in your native language you  

این قوانین را می نامم زیرا اگر شما قانون را زیر پا بگذارید  آنوقت است که به زبان مادری خود فکر می کنید   از

follow the law that's when you start thinking  in English all right neilton says thanks oh my  

قانون پیروی می کنید و آن موقع است که شروع به فکر کردن به انگلیسی می کنید بسیار خوب نیلتون می گوید متشکرم

God I'm late says Nicholas yes better late than  never Kate nice to see you there Brett nice to  

خدایا دیر کردم می گوید نیکلاس بله بهتر است دیر شود از هرگز کیت خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم برت خوشحال می‌شوم

see you there too hi uh Blue Sky good morning  I'm late hin says when our brain automatically  

شما را آنجا ببینم سلام اوه آسمان آبی صبح بخیر دیر آمدم هیین می‌گوید وقتی مغز ما به طور خودکار

translate everything that we need in our second  language we're going to start being fluent the  

هر آنچه را که ما نیاز داریم به زبان دوم مان ترجمه می‌کند، ما شروع به تسلط به

language no you're not going to do that you're  you're trying to do it faster so just like trying  

زبان خواهیم کرد نه، شما این کار را انجام نمی‌دهید، شما سعی می‌کنید آن را سریع‌تر انجام دهید، بنابراین درست مانند تلاش

to translate faster is not the way to to do  everything the point is to make it easier for  

برای ترجمه سریع‌تر، راه‌حلی برای انجام همه کارها نیست، هدف این است که

your brain your brain doesn't want extra work  your brain is lazy your brain is trying to make  

مغز شما این کار را آسان‌تر کند کار اضافی می‌خواهید مغزتان تنبل است مغزتان سعی می‌کند

associations to help you understand understand  things and you make it more difficult for your  

تداعی‌هایی ایجاد کند تا به شما کمک کند چیزها را بفهمید و وقتی ترجمه می‌کنید کار را برای مغزتان سخت‌تر می‌کنید،

brain when you translate okay so again this is  breaking the law don't break the law you will  

پس باز هم این قانون‌شکنی است، قانون را زیر پا نگذارید، شما

exasperate your brain if you break the law and it  will be more difficult for you to communicate if  

را عصبانی خواهید کرد. اگر قانون را زیر پا بگذارید و اگر بخواهید ترجمه کنید، برقراری ارتباط برای شما دشوارتر می شود،

you try to translate can you can force yourself  to do this but it's much much easier if you just  

می توانید خودتان را مجبور کنید این کار را انجام دهید، اما اگر فقط   همه

learn things all in English all right all right  Juliet says hi is nice to see you how you doing  

چیز را به انگلیسی یاد بگیرید، خیلی خوب است، ژولیت می گوید سلام، خیلی راحت تر است. خوشحالم که می بینم چطور کار می کنید

in your opinion how many words necessary to speak  English as a second language one you only need to  

به نظر شما چند کلمه برای صحبت کردن به انگلیسی به عنوان زبان دوم لازم است، فقط باید

know one word to speak fluently and that's it  uh and I've talked about this in other videos  

یک کلمه را بدانید تا روان صحبت کنید و تمام است اوه و من در ویدیوهای دیگر درباره این موضوع صحبت کرده ام

the basic ideas that you get fluent word by word  just like we've shown with the word exasperated  

ایده های اساسی که شما کلمه به کلمه مسلط هستید درست همانطور که ما با کلمه عصبانی  نشان دادیم

so I can teach you one word like exasperated  and if you don't know any other words but you  

بنابراین می توانم یک کلمه مانند عصبانی را به شما یاد بدهم و اگر هیچ کلمه دیگری نمی دانید اما

understand what that means then you're fluent in  that word and then you just need to build a larger  

معنی آن را می فهمید، پس به آن کلمه مسلط هستید و سپس شما فقط باید دایره لغات بزرگتری بسازید،

vocabulary but it depends on who you're speaking  with so maybe you're speaking with kids and they  

اما بستگی به این دارد که با چه کسی صحبت می کنید، بنابراین شاید شما با بچه ها صحبت می کنید و آنها

have a smaller vocab but they're still speaking  fluently so it doesn't doesn't really matter uh  

واژگان کوچک تری دارند، اما هنوز هم روان صحبت می کنند، بنابراین واقعاً مهم نیست. اوه

don't look for a particular number of words the  more important thing is how well you understand  

به دنبال تعداد خاصی از کلمات نباشید، مهم‌تر این است که چقدر چیزها را خوب می‌فهمید

things and that comes from how you learn all  right all right I am from India there a share  

و این از نحوه یادگیری شما ناشی می‌شود خیلی خوب من اهل هند هستم، یک اشتراک‌گذاری

there's a share button in the bottom of this  video uh oh okay well great yeah I don't know  

یک دکمه اشتراک‌گذاری در پایین این ویدیو وجود دارد. اوه، خوب، بله، نمی دانم

I guess maybe it depends if you're if you're  on uh YouTube yeah there's a share button on  

حدس می‌زنم شاید بستگی به این داشته باشد که اگر در YouTube هستید آهان، بله، دکمه اشتراک‌گذاری در

YouTube I don't know if it's on mobile or not  uh did I still need recite basically Awards I  

YouTube وجود دارد، نمی‌دانم روی تلفن همراه است یا نه اوه هنوز نیاز به تلاوت دارم اساساً جوایز من

don't know what that means Sean Saudi and Raphael  hey Drew folks get exasperated over phrasal verbs  

نمی‌دانم معنی شان سعودی و رافائل چیست هی مردم درو

when they learn them as ESL yes that's often  what happens to people so it becomes really  

وقتی آنها را به عنوان ESL یاد می‌گیرند از افعال عبارتی خشمگین می‌شوند.

frustrating and this exasperated feeling everybody  knows what this is like they've experienced it in  

آنها آن را در

their own life in some way and many people have  experienced it as language Learners all right  

زندگی خود به نوعی تجربه کرده اند و بسیاری از مردم آن را به عنوان زبان آموز تجربه کرده اند، بسیار خوب است.

if we don't have any more questions about  this mil says can you teach us any method  

of learning new words memorize it easily some  tool that's what I'm doing with this all right  

ابزاری که من با این کار انجام می‌دهم درست است

so the be the beginning thing uh this video is  it's also about learning vocabulary uh but it's  

بنابراین اولین چیزی است که اوه این ویدیو همچنین در مورد یادگیری واژگان است اوه، اما   در

about learning grammar learning pronunciation  and all of these things come from following  

مورد یادگیری تلفظ دستور زبان است و همه این چیزها از پیروی از

these laws but the core one the foundation of  the whole thing is Association remember your  

این قوانین ناشی می‌شوند، اما هسته اصلی پایه است. از همه چیز این است که انجمن به یاد داشته باشید که

brain is doing this naturally already and all you  have to do is apply that to learning English so  

مغز شما از قبل این کار را به طور طبیعی انجام می‌دهد و تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن را در یادگیری زبان انگلیسی به کار ببرید، بنابراین

instead of trying to think about things through  your native Lang language just apply these laws  

به جای اینکه سعی کنید از طریق زبان مادری خود به چیزهایی فکر کنید، فقط این قوانین را اعمال کنید

the brain wants to learn through associations let  it learn through associations but just do it in  

مغز می‌خواهد از طریق انجمن‌ها یاد بگیرد. اجازه دهید از طریق انجمن‌ها یاد بگیرد، اما فقط آن را به انگلیسی انجام دهید،

English so when you're learning something new if  it's a completely new word uh even if it's a word  

بنابراین وقتی چیزی جدید یاد می‌گیرید، اگر کلمه کاملاً جدیدی است، حتی اگر یک کلمه باشد،

maybe you've heard before you really want to make  connections with that thing in English connect  

شاید قبلاً شنیده باشید که واقعاً بخواهید با آن چیز به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید.

with the situation itself rather than trying to  make a connection so this is forcing a connection  

خود موقعیت به جای تلاش برای برقراری ارتباط است، بنابراین این یک اتصال اجباری است،

uh like a translation is an association but it's  a bad one because it it basically forces you to  

مثل اینکه ترجمه یک ارتباط است، اما بد است، زیرا اساساً شما را مجبور می‌کند

think about translations when you speak so if you  don't want to translate when you speak there's  

وقتی صحبت می‌کنید به ترجمه‌ها فکر کنید، بنابراین اگر نمی‌خواهید ترجمه کنید. وقتی صحبت می کنید

only one option left make associations in English  okay all right I think everybody is getting it  

فقط یک گزینه باقی می ماند ایجاد ارتباط به انگلیسی  بسیار خوب، فکر می کنم همه آن را دریافت می کنند

though all right xdl back again I'm about to buy  a new phone iPhone 15 or 14 cuz I'll get some  

هر چند خوب است xdl دوباره می خواهم یک تلفن جدید iPhone 15 یا 14 بخرم زیرا مقداری

money package for Chinese New Year thank you for  sharing that hopefully you can play Call of Duty  

بسته پولی برای چینی دریافت می کنم سال نو ممنون که  به اشتراک گذاشتید که امیدوارم بتوانید Call of Duty   را

on that phone all right let's continue with law  number two law number two again you you probably  

روی آن تلفن بازی کنید، بیایید دوباره با قانون شماره دو قانون شماره دو ادامه دهیم، شما احتمالاً   شاید

uh maybe you can even guess some of these because  I do apply these things in all of the lessons I  

حتی بتوانید برخی از این موارد را حدس بزنید زیرا من این موارد را در همه موارد اعمال می کنم درس‌هایی را که

teach but I wanted to just lay them all out for  people so they they can really understand these  

تدریس می‌کنم، اما می‌خواستم همه آنها را برای مردم بیان کنم تا آنها واقعاً بتوانند این

things themsel you can just really ask yourself  are you doing these things as you learn all

چیزها را خودشان بفهمند، شما می‌توانید واقعاً از خود بپرسید آیا این کارها را همانطور که یاد می‌گیرید انجام می‌دهید،

right let me write this better I can't really I'm  going to write this clearly for people this is the  

بگذارید بهتر بنویسم، واقعاً نمی‌توانم می‌خواهم این را به وضوح برای مردم بنویسم این

law of substitution the law of substitution  s u St t i t b t i o n substitution the law  

قانون جایگزینی است قانون جایگزینی قانون

of substitution states that there is usually  more than one way to express something and so  

جایگزینی بیان می‌کند که معمولاً بیش از یک راه برای بیان چیزی وجود دارد و بنابراین

what we want to do is as soon as we begin making  connections we want to make further connections  

آنچه می‌خواهیم انجام دهیم این است که به سرعت انجام دهیم. همانطور که شروع به برقراری ارتباط می کنیم، می خواهیم پیوندهای بیشتری ایجاد کنیم

to make that vocabulary even stronger and to  understand different ways of applying things  

تا آن واژگان را قوی تر کنیم و روش های مختلف به کارگیری چیزها را

in that same situation so learning further  vocabulary we might use to say something  

در همان موقعیت درک کنیم، بنابراین واژگان بیشتر را یاد می گیریم که ممکن است برای گفتن چیزی استفاده کنیم.

all right now uh I'm going to go back to the  ES L versus ESL connection here because it's  

به اتصال ES L در مقابل ESL در اینجا، زیرا

really important this is especially important  for learning uh substitution and it's the the  

واقعاً مهم است، این به ویژه برای یادگیری جایگزینی اهمیت دارد و هرچه

fewer connections that you give to your brain the  better so when your brain is trying to think of  

اتصالات کمتری به مغز خود بدهید بهتر است، بنابراین وقتی مغز شما سعی می‌کند به

something if you have like a chain of connections  like this thing leads to that thing leads to that  

چیزی فکر کند، اگر شما مانند یک زنجیره دارید. ارتباط‌هایی مانند این چیزی منجر به آن چیزی می‌شود که منجر به آن

thing it really slows down your your mental  process and makes it more difficult for you  

چیز می‌شود، واقعاً روند ذهنی شما را کند می‌کند و

to think and then speak so if I have to think of  something and then I make an association with this  

فکر کردن و سپس صحبت کردن را برای شما سخت‌تر می‌کند، بنابراین اگر مجبور باشم به چیزی فکر کنم و سپس با آن یکی دیگر ارتباط برقرار کنم.

other thing and then this other thing and then  this other thing over here and then this other  

یک چیز و بعد این چیز دیگر و بعد این چیز دیگر اینجا و بعد این

thing like the distance from here to here that's  going to take me a long time to process that so  

چیز دیگر مثل فاصله از اینجا تا اینجا که مدت زیادی طول می کشد تا آن را پردازش کنم که از نظر

mentally I will be thinking about this thing  like a translation then something in English  

ذهنی به این چیز فکر کنم مثل یک ترجمه بعد چیزی به انگلیسی

and something else so I'm making these these kind  of different Loops over here uh and so usually  

و چیز دیگری، بنابراین من دارم این نوع حلقه‌های مختلف را اینجا می‌سازم، و بنابراین معمولاً

what happens is like like you will learn a word  let's say a word like beautiful as an example one  

اتفاقی که می‌افتد به این صورت است که شما یک کلمه را یاد خواهید گرفت بیایید یک کلمه زیبا را به عنوان مثال یکی

of the first words that people are learning when  they're learning English as a second language so  

از اولین کلماتی که مردم یاد می‌گیرند بگوییم. وقتی که آنها انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می‌گیرند، بنابراین

they learn a word like beautiful wow that is  a very beautiful woman or that is a beautiful  

کلمه‌ای مانند وای زیبا را یاد می‌گیرند که یک زن بسیار زیبا است یا یک

car or beautiful sunset or you know whatever  you're going to describe something so people  

ماشین زیبا یا غروب زیبا یا می‌دانید هر چیزی را که قرار است چیزی را توصیف کنید، بنابراین مردم

will typically begin with a word in their native  language uh as an example in Japanese it might  

معمولاً با آن شروع می‌کنند. یک کلمه در زبان مادری خود اوه به عنوان مثال در ژاپنی ممکن است

be like k k as an example so there are different  ways of describing this I don't want to make this  

مانند k k به عنوان مثال باشد، بنابراین روش‌های مختلفی برای توصیف آن وجود دارد.

a Japanese lesson but just so I I just give you  an example so we begin with a word in your native  

با یک کلمه در زبان مادری خود شروع کنید

language and then we learn the word beautiful and  then if we want to think of a different word uh  

و سپس کلمه زیبا را یاد می‌گیریم و سپس اگر بخواهیم به کلمه دیگری فکر کنیم،

typically we will think of like there's some  other like related word in our native language  

معمولاً به یک کلمه مشابه دیگر در زبان مادری خود فکر می‌کنیم

and then we try to think about that word as well  I'm I really want to make this very clear and  

و سپس سعی می‌کنیم به آن فکر کنیم. این کلمه نیز من هستم، من واقعاً می‌خواهم این را خیلی واضح و ساده بیان کنم،

simple uh because it's a it's a tricky thing to  understand how our brain is working and we make  

زیرا این یک چیز دشوار است که بفهمیم مغزمان چگونه کار می‌کند و

it more complicated by thinking through our  native language so as an example We Begin uh  

با فکر کردن به زبان مادری‌مان آن را پیچیده‌تر می‌کنیم، بنابراین به عنوان مثالی شروع می‌کنیم. اوه   بیایید

let's see I don't want to use Japanese as an  example actually let's just say I'm going to  

ببینیم من نمی‌خواهم از ژاپنی به عنوان مثال استفاده کنم، در واقع فقط بگوییم که می‌خواهم از

use like an alien language so nobody knows what  these words are uh but you begin with a language  

مانند یک زبان بیگانه استفاده کنم تا کسی نداند این کلمات چیست، اما شما با یک زبان شروع می‌کنید

uh an alien language it just means like M and M  in English means beautiful as an example so om  

اوه یک زبان بیگانه، یعنی فقط M و M در انگلیسی به عنوان مثال به معنی زیباست، بنابراین om   به

means beautiful but let's say we don't want to say  beautiful we want to say something else all right  

معنای زیباست، اما فرض کنیم نمی‌خواهیم زیبا بگوییم، می‌خواهیم چیز دیگری بگوییم خیلی خوب است

so instead of thinking in English about other ways  we could uh Express that so other substitutions  

بنابراین به جای اینکه به زبان انگلیسی در مورد راه‌های دیگر فکر کنیم، می‌توانیم آن را بیان کنیم تا جایگزین‌های دیگر شود.

for that thing we try to think of like uh we'll  say uh uh cut so that cut in the alien language  

برای آن چیزی که سعی می‌کنیم به آن فکر کنیم، مثلاً می‌گوییم اوه اوه برش می‌دهیم به طوری که این برش در زبان بیگانه

also means beautiful but it's slightly different  okay and it becomes more complicated because we're  

به معنای زیباست، اما کمی متفاوت است، مشکلی نیست و پیچیده‌تر می‌شود، زیرا

trying to think about these different things the  relationship of these things and translate that  

سعی می‌کنیم به این چیزهای متفاوت فکر کنیم. از این چیزها و ترجمه آن

into English and we don't want to do that instead  we want to understand everything all in English so  

به انگلیسی و ما نمی‌خواهیم این کار را انجام دهیم، به‌جای آن، می‌خواهیم همه چیز را به زبان انگلیسی بفهمیم، بنابراین

we begin with a word like beautiful and then we  think about how are the different ways we might  

با کلمه‌ای مانند زیبا شروع می‌کنیم و سپس فکر می‌کنیم روش‌های مختلفی که می‌توانیم

describe something and so we get that from again  connecting with the situation and then seeing how  

چیزی را توصیف کنیم، چگونه است. ما این را از ارتباط مجدد با موقعیت و سپس دیدن اینکه چگونه

those things might like other people might uh  say those things in English so let's say I'm  

ممکن است آن چیزها دوست داشته باشند دیگران ممکن است آن چیزها را به انگلیسی بگویند، بنابراین فرض کنید من در حال

describing a beautiful sunset because a beautiful  sunset is it's really a different situation than  

توصیف یک غروب زیبا هستم زیرا یک غروب زیبا واقعاً موقعیت متفاوتی با

describing a beautiful car or a beautiful woman we  would actually use slightly different vocabulary  

توصیف یک زیبا دارد. ماشین یا یک زن زیبا، در واقع از واژگان کمی متفاوت استفاده می‌کنیم.

uh if we're talking about these things I think  somebody Nicholas just said cute so cute is uh  

اوه، اگر در مورد این چیزها صحبت می‌کنیم، فکر می‌کنم یکی از نیکلاس می‌گوید خیلی ناز است، اوه

quite different from beautiful and you learn  that not by trying to get a translation but by  

کاملاً با زیبا متفاوت است و شما یاد می‌گیرید که نه با تلاش برای ترجمه، بلکه با

understanding examples within English itself so  looking at situations and the situation is the  

درک  مثال‌هایی در خود زبان انگلیسی بنابراین نگاه کردن به موقعیت‌ها و موقعیت

key so I'm really trying to get people to connect  things the English language with situations rather  

کلید اصلی است، بنابراین من واقعاً سعی می‌کنم افراد را وادار کنم چیزهایی را که زبان انگلیسی با موقعیت‌ها مرتبط می‌شود، به

than the English language with your language okay  so we begin by associating things now we want to  

جای زبان انگلیسی با زبان شما مرتبط کنند، بنابراین ما با مرتبط کردن چیزهایی که اکنون می‌خواهیم شروع کنیم.

extend that by making substitutions because  this is how native speakers are ADV advancing  

با جایگزین کردن آن را گسترش دهید زیرا این گونه است که سخنرانان بومی ADV به سمت

uh like into new ways of talking about things or  more nuanced ways or even just different ways of  

روش‌های جدید صحبت کردن در مورد چیزها یا روش‌های ظریف‌تر یا حتی روش‌های متفاوت

describing exactly the same thing so I want to  see just with the help of the chat here can you  

توصیف دقیقاً یک چیز پیش می‌روند، بنابراین من می‌خواهم فقط با کمک چت آن را ببینم. در اینجا می‌توانید

think of some different ways we might describe a  beautiful sunset all right so pretty Monica says

به راه‌های مختلفی فکر کنید که می‌توانیم یک غروب زیبا را توصیف کنیم، بنابراین مونیکا زیبا می‌گوید

pretty now just to compare these things  pretty is is is a little bit lower if you  

اکنون زیباست فقط برای مقایسه این چیزها،

if you want to say kind of at a lower level  like if you and like we could contrast this  

اگر می‌خواهید در سطح پایین‌تری بگویید، زیباست کمی پایین‌تر است. شما و مانند ما می‌توانیم این را

with women as well like a pretty woman and  then a beautiful woman is like it's going  

با زنان مانند یک زن زیبا مقایسه کنیم و سپس یک زن زیبا

to be like a higher level of of kind of like  like attractiveness or whatever so we talk  

مانند سطح بالاتری از نوع جذابیت یا هر چیز دیگری خواهد بود، بنابراین ما

about amazing so these are different  ways of describing a beautiful sunset

در مورد شگفت‌انگیز صحبت می‌کنیم، بنابراین این‌ها روش‌های متفاوتی هستند. توصیف یک غروب زیبا و

wonderful so we could talk about how it looks  or we could be talking about how it makes us  

شگفت انگیز تا بتوانیم در مورد ظاهر آن صحبت کنیم یا می توانیم در مورد اینکه چگونه به ما

feel okay so in these examples like the sunset  itself is pretty or gorgeous that's another good  

احساس خوبی می دهد صحبت کنیم، بنابراین در این مثال ها مانند غروب خورشید زیبا یا زرق و برق دار است که نمونه خوب دیگری است که

example mesmerizing breathtaking all right some  good examples of that thing over here so let's  

خیره کننده و خیره کننده است، چند نمونه خوب از آن چیزی اینجاست، پس بیایید

say I go to a like a Scenic area so I'm driving  and I and I drive over here and I see I get out  

بگوییم که من به یک منطقه خوش منظره می روم، بنابراین دارم رانندگی می کنم  و من و من به اینجا می رانم و می بینم که   از ماشینم پیاده می شوم

of my car uh and there are actually quite a few  people people over here so looking at this this is  

و در واقع افراد زیادی در اینجا هستند، بنابراین به این

like the sea over here and the Beautiful sun going  down and they're each describing it in a slightly  

مثل دریای اینجاست و خورشید زیبا که غروب می‌کند و هر کدام آن را به روشی

different way they're each describing it in a  slightly different way so one person might say  

متفاوت توصیف می‌کنند.

amazing that's an amazing sunset or another person  might say like captivating like it captured me

ممکن است بگوید مانند جذاب کردن،

Captivate Captivate Captivate so a captivating  or arresting something like that yes you could  

مثل اینکه من را اسیر کرده است.

talk about it being unbelievable and you'll notice  that each of these words has a slightly different  

meaning and you could get more specific like  talking about what that means like do I feel  

در مورد اینکه این به چه معناست، آیا من

amazing because of the sunset or is the sunset  just amazing to look at okay so if I'm talking  

به خاطر غروب آفتاب احساس شگفت‌انگیزی می‌کنم یا آیا غروب خورشید برای نگاه کردن به آن خوب است، بنابراین اگر می‌خواهم

about uh just understanding something like this  this is again connecting with the situation and  

درباره این موضوع صحبت کنم که فقط چیزی شبیه به این را می‌فهمم، این دوباره با موقعیت ارتباط برقرار می‌کند و

the vocabulary is everybody getting this so a  native speaker like a native child will know the  

واژگان این است که همه این را دریافت می‌کنند. بنابراین، یک فرد بومی مانند یک کودک بومی،

situation they say wow look at that a beautiful  sunset and people have seen uh many sunsets over  

موقعیتی را که می‌گویند می‌داند وای به غروب زیبای خورشید نگاه کنید و مردم غروب‌های زیادی را در طول

their lifetime so they have heard many people  talking about these things in different ways all  

عمر خود دیده‌اند، بنابراین شنیده‌اند که افراد زیادی درباره این چیزها به روش‌های مختلف صحبت می‌کنند،

right I think people are getting it though we're  still getting lots of good examples but the point  

درست است. اگر چه ما هنوز مثال‌های خوب زیادی دریافت می‌کنیم، اما نکته   این است که

is this is the law of substitution it reminds  you that there's not only one way to say say  

این قانون جایگزینی است که به شما یادآوری می‌کند که فقط یک راه برای گفتن وجود ندارد

something all right remember when you translate  things you're you're kind of teaching yourself  

چیزی را به یاد بیاورید وقتی چیزهایی را که هستید ترجمه می‌کنید. به خودتان بیاموزید

that there's one way to say something but there  isn't usually one way to say something there is I  

که یک راه برای گفتن چیزی وجود دارد، اما معمولاً یک راه برای گفتن چیزی وجود ندارد.

I I'll just say there's always a different way of  expressing something you might use different words  

but that's the basic idea all right so you might  not have like there might be only one word for  

شما ممکن است ندانید که ممکن است فقط یک کلمه برای

saying something but we can always maybe use some  different words or describe things in you know  

گفتن چیزی وجود داشته باشد، اما ما همیشه می‌توانیم از چند کلمه مختلف استفاده کنیم یا چیزهایی را که می‌دانید توصیف کنیم،

like with a some other way all right typically  just different vocabulary but there are multiple  

مانند با روشی دیگر، معمولاً فقط واژگان متفاوتی وجود دارد، اما

ways to say anything and so we train ourselves  to do this when we remind ourselves oh natives  

راه‌های متعددی برای گفتن هر چیزی وجود دارد. بنابراین، وقتی به خود یادآوری می‌کنیم که بومی‌ها

are expressing things in different ways all right  this is the law of substitution so if you're if  

چیزها را به روش‌های مختلف بیان می‌کنند،

you're just thinking about a translation like  you learn uh you know some you're an alien and  

خودمان را آموزش می‌دهیم. شما یک بیگانه هستید و

you come to the United States and you're trying to  learn some English that way you begin with a word  

شما به ایالات متحده می‌آیید و سعی می‌کنید انگلیسی را یاد بگیرید به این ترتیب که با یک کلمه

in your native language no no no no you begin with  English and you look at at the situation we have  

در زبان مادری خود شروع می‌کنید نه نه نه نه با انگلیسی شروع می‌کنید و به وضعیتی که ما

all these people looking at a beautiful sunset and  they're all describing the same thing in different  

همه این افراد داریم نگاه می‌کنید. به یک غروب زیبا نگاه می‌کنیم و همه آنها یک چیز را به روش‌های مختلف توصیف می‌کنند، خیلی

ways all right it's the same situation the same  context but they will describe it differently  

خوب، شرایط یکسان است، اما آن‌ها آن را متفاوت توصیف می‌کنند

and that's because there are different words  there are always different words for doing that  

و این به این دلیل است که کلمات متفاوتی وجود دارد همیشه کلمات متفاوتی برای انجام آن وجود دارد.

and as we hear these words we can make further  connections with these words to other things all  

این کلمات را بشنویم، می‌توانیم ارتباط بیشتری با این کلمات با چیزهای دیگر برقرار کنیم،

right so I could have like an amazing dinner or  a wonderful dinner but I wouldn't talk about the  

بنابراین می‌توانم مانند یک شام شگفت‌انگیز یا یک شام فوق‌العاده بخورم، اما درباره

dinner being captivating because the the dinner  doesn't like it's not holding my attention it's  

جذاب بودن شام صحبت نمی‌کنم زیرا شام دوست ندارد برگزار نشود. توجه من این

a slightly different word so I wouldn't use it in  that situation and as we get these examples we'll  

کلمه کمی متفاوت است، بنابراین در آن موقعیت از آن استفاده نمی‌کنم و با دریافت این مثال‌ها،

talk about that in a further law here but as we  get these different examples it's that that really  

در قانون بعدی در اینجا درباره آن صحبت خواهیم کرد، اما وقتی این مثال‌های مختلف را به دست می‌آوریم این است که واقعاً به

helps us understand the vocabulary well so we use  it fluently okay I keep repeating over and over  

ما کمک می‌کند واژگان را درک کنیم. خوب، بنابراین ما به راحتی از آن استفاده می‌کنیم، بسیار خوب، من بارها

and over again because we get new people coming  to watch the videos but also because everyone  

و بارها تکرار می‌کنم، زیرا افراد جدیدی برای تماشای ویدیوها می‌آیند، اما همچنین به این دلیل که همه

should be reminded of this that you really become  fluent as you understand the language well all  

باید این موضوع را یادآور شوند که شما واقعاً مسلط می‌شوید زیرا زبان را

right marvelous another good example all right  everybody's getting it though if you have any  

خوب می‌فهمید. مثال خوب خیلی خوب همه متوجه می شوند، اما اگر

questions about this idea of substitution let me  know remember you are already doing this in your  

سؤالی در مورد این ایده جایگزینی دارید، به من اطلاع دهید  به یاد داشته باشید که در

native language already you probably can think of  multiple ways to describe almost anything and I  

حال حاضر این کار را به زبان مادری خود انجام می دهید، احتمالاً می توانید به روش های مختلفی برای توصیف تقریباً هر چیزی فکر کنید و من

just want you to do it in English Okay so we begin  by making associations these substitutions these  

فقط از شما می خواهم این کار را انجام دهید. آن را به انگلیسی بسیار خوب، بنابراین ما با ایجاد تداعی شروع می‌کنیم، این جایگزین‌ها این‌ها

are associations as well okay it's all everything  I'm going to share with you today is all about  

هم تداعی هستند، خوب، همه چیز است.

making associations but I'm trying to make it  more clear kind of how the brain is working and  

کار می‌کند و   به

thinking about things in different ways okay but  really it's just about making connections within  

روش‌های مختلف به چیزها فکر می‌کند، خوب است، اما  در واقع فقط برای ایجاد ارتباط در

the language itself so the more connections you  make in English the easier it is to speak all  

خود زبان است، بنابراین هرچه ارتباطات بیشتری به انگلیسی ایجاد کنید، صحبت کردن با همه

right checking comments make sure everybody's  doing all right everybody's getting it let's  

درست بررسی نظرات مطمئن شوید که همه کارها را درست انجام می‌دهند، همه آن را

see if you know other people who would also like  to think more in English share the video uh uh

دریافت می‌کنند. اگر افراد دیگری را می‌شناسید که دوست دارند بیشتر به انگلیسی فکر کنند، ویدیو را به اشتراک بگذارید، اوه،

right all right Bruno says I used to create daily  situations in my brain I would start to speak  

بسیار خوب برونو می‌گوید من عادت داشتم موقعیت‌های روزانه را در مغزم ایجاد کنم، شروع به صحبت کردن

to myself so I could feel that I was talking in  correct form what I've heard from native speakers  

با خودم می‌کردم تا بتوانم احساس کنم که درست صحبت می‌کنم. از آنچه قبلاً از زبان مادری شنیده‌ام

before not yep that's a good way to do it see says  uh should we put a reason case behind adjective  

نه بله، این روش خوبی برای انجام آن است.

we want to remember should we put a reason Case by  well you should put you should make the vocabulary  

more memorable in general it doesn't matter  if it's an ad itive or or whatever so like the  

به طور کلی به یاد ماندنی تر است، مهم نیست که یک تبلیغ باشد یا هر چیز دیگری مانند

examples I give here I don't just give a list of  things I'm I'm actually trying to give a smaller  

مثال هایی که در اینجا می زنم.

number of things and then help you understand  those by making associations all right so part  

سپس با درست کردن تداعی‌ها به شما کمک می‌کند تا آن‌ها را درک کنید، بنابراین بخشی

of that could be just associating with the word  itself or I'm also making associations with other  

از آن می‌تواند فقط با خود کلمه مرتبط باشد یا من نیز با

words all in English so everything I'm going to  share in this video all these laws are helpful for  

کلمات دیگر به زبان انگلیسی ارتباط برقرار می‌کنم، بنابراین هر چیزی که می‌خواهم در این ویدیو به اشتراک بگذارم، همه این قوانین هستند. برای

remembering vocabulary it could be adjectives  or verbs or whatever Aman says what's the  

به خاطر سپردن واژگان مفید است، می‌تواند صفت یا افعال یا هر چیزی که امان می‌گوید چه

difference between between exasperated and angry  so exasperated if I'm angry I'm just like I'm like  

تفاوتی بین خشمگین و عصبانی وجود دارد.

I'm pretty angry but exasperated is a whole other  level so it's a much higher super frustrated super  

بنابراین، این یک فوق العاده ناامید فوق العاده عصبانی است،

angry just like ah all right I'm done I'm finished  I'm finished with this video that's when you are

درست مثل آه،

exasperated all right some good examples over

خیلی خوب، من تمام کردم، من تمام کردم.

here all right oh my got got a bunch of got  a bunch of comments here all right here let  

اینجا یک دسته نظرات دریافت کردم، اجازه دهید اینجا را

me see here Lucas goes blank I think you're  talking about your mind he has a great way to  

ببینم لوکاس خالی می‌شود، فکر می‌کنم شما در مورد ذهن خود صحبت می‌کنید، او یک راه عالی برای

learn English is associating with other English  words you already know yes all right jack says  

یادگیری انگلیسی دارد.

sorry teacher means of Association so you just  go back and watch the video again where we talk  

از انجمن، بنابراین شما فقط برگردید و دوباره ویدیو را تماشا کنید که در آن

about that but the core thing is if you have a  word and you don't know what it means at all try  

درباره آن صحبت می‌کنیم، اما نکته اصلی این است که اگر کلمه‌ای دارید و اصلاً معنی آن را نمی‌دانید، سعی کنید

really understanding the situation you find it in  and you can do that by getting more examples of  

واقعاً موقعیتی را که در آن پیدا می‌کنید درک کنید و می‌توانید این کار را با به‌دست آوردن مثال‌های بیشتر از

the word or seeing it just in different different  situations where people are like I'm exasperated  

کلمه یا دیدن آن در موقعیت‌های مختلف انجام دهید، جایی که مردم مثل این هستند که من

at the motor vehicle place because I want to  get a new driver's license and it's really  

در محل وسیله نقلیه موتوری خشمگین هستم، زیرا می‌خواهم گواهینامه رانندگی جدیدی بگیرم و واقعاً

frustrating or I'm at home trying to take care of  a bunch of kids and ah like there too many things  

خسته‌کننده است یا در خانه تلاش می‌کنم. برای مراقبت از یک دسته از بچه‌ها و آه، مثل اینکه خیلی چیزها در

going on I'm getting frustrated I can't handle  that and so I get exasperated okay so the more  

جریان است، من ناامید می‌شوم، نمی‌توانم آن را تحمل کنم و بنابراین عصبانی می‌شوم، خب، پس هرچه

examples you get that's how you do it all right  hi teacher I have a question I'm asking you lend  

نمونه‌های بیشتری به دست می‌آوری، اینطوری کار را درست انجام می‌دهی. سلام معلم من سوالی دارید که از شما می پرسم قرض بدهید

or borrow does it mean the same thing no uh like  lend is like you're giving something and borrow  

یا قرض بگیرید آیا به این معنی است که نه مثل  قرض دادن چیزی است که چیزی می دهید و قرض گرفتن

is something you're getting okay so if I go to the  library the library is lending me the book but I  

چیزی است که خوب می شوید، بنابراین اگر به کتابخانه بروم، کتابخانه به من امانت می دهد کتاب اما من

am borrowing the book from the library so it just  depends on uh where you're what like who who the  

کتاب را از کتابخانه امانت می‌گیرم، بنابراین بستگی به این دارد که

perspective is all right so if I borrow a book or  I'm getting something like I'm getting that thing  

شما کجا هستید.

I'm borrowing that thing but the book is being  lent so the library is lending me something like  

من آن چیز را امانت می‌دهم، اما کتاب در حال امانت است، بنابراین کتابخانه چیزی شبیه به آن به من امانت می‌دهد

that you can just remember it like Lending Library  that's typically we talk about something like that  

که می‌توانید آن را به خاطر بسپارید، مانند

a lending library uh Delo says Hi teacher do you  know I lived in Salt Lake City today I live in  

کتابخانه امانت، که معمولاً در مورد چنین چیزی صحبت می‌کنیم. لیک سیتی امروز در    یوتا زندگی می کنم.

Utah I like your class glad to hear Sean says  when you learn a new language you still need  

دوست دارم کلاس شما از شنیدن این جمله خوشحالم که شون می گوید وقتی زبان جدیدی یاد می گیری هنوز به

some common words okay I get it I can recite you  need some common words well the the point is that  

چند کلمه معمولی نیاز داری، خوب می فهمم می توانم تو را بخوانم  به چند کلمه معمولی خوب نیاز دارم، نکته اینجاست که   اینطور

it doesn't matter what the words are you should be  learning all that in English all right so it's not  

نیست مهم نیست که کلمات چه هستند، شما باید همه آن را به انگلیسی یاد بگیرید، بنابراین

like you begin by learning some things in your  native language and then stop translating no no  

اینطور نیست که با یادگیری برخی چیزها به زبان مادری خود شروع کنید و سپس

you from the very beginning so what I'm doing  in my videos is trying to help people who who  

از همان ابتدا ترجمه نه نه شما را متوقف کنید، بنابراین کاری که من در ویدیوهایم انجام می دهم این است. سعی می کنم به افرادی کمک کنم که

did not learn the language this way so they spent  many years learning English as a second language  

زبان را به این روش یاد نگرفته اند، بنابراین سال های زیادی را صرف یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم کرده اند

and now I'm trying to get them to to like retrain  their brain so they can think and speak in English  

و اکنون سعی می کنم آنها را وادار کنم که دوست داشته باشند مغزشان را دوباره آموزش دهند تا بتوانند به انگلیسی فکر کنند و به انگلیسی صحبت کنند.

all right all right I think more effective better  than learn longer which I man kind is you feel  

درست است، من فکر می‌کنم موثرتر  بهتر از یادگیری طولانی‌تر است، من مهربانم، شما احساس می‌کنید

more excited relaxed and take a break for learning  30 minutes you do a little stretch all right let's  

هیجان‌زده‌تر هستید و آرام می‌شوید و برای یادگیری استراحت می‌کنید.

see Hello Drew greetings everyone what about kind  amazing wonderful gorgeous mesmerizing okay lots  

of good examples over here Neil says why do  we say that women are beautiful and men are  

مثال‌های خوب در اینجا نیل می‌گوید چرا ما می‌گوییم زنان زیبا هستند و مردان

handsome uh I don't know the atmology of that like  the the history of that but uh like typically we  

خوش‌تیپ هستند، آه، من اتمولوژی آن را مانند تاریخچه آن نمی‌دانم، اما معمولاً ما

just have different words for describing things  because it's slightly different like a handsome  

فقط کلمات متفاوتی برای توصیف چیزها داریم، زیرا کمی متفاوت است. مثل یک خوش تیپ

like handsome is that's an interesting question  actually uh but like the the typical like male  

مثل خوش تیپ سؤال جالبی است در واقع آه، اما مانند سؤال معمولی مانند مرد

like male Beauty I guess you could call it is like  it's like of a different kind than female Beauty  

مانند زیبایی مرد، حدس می‌زنم می‌توانی آن را صدا کنی مانند از نوع دیگری از زیبایی زن است

and I think like sex is part of that uh let's see  but it'd be interesting to learn more about that  

و من فکر می‌کنم که رابطه جنسی بخشی از آن است. ببینید اما جالب است که در مورد آن بیشتر بدانید

uh let's see and Lucas says what are your musthave  smartphone apps uh like for learning languages I  

اوه بیایید ببینیم و لوکاس می‌گوید برنامه‌های تلفن هوشمند شما برای یادگیری زبان‌ها چه چیزهایی باید داشته باشید، من  از هیچ برنامه‌ای برای یادگیری

don't use any language learning smartphone apps  stunning my blowing Second To None easy it's see  

زبان استفاده نمی‌کنم.

easy on the eyes easy on the eyes but easy on  the eyes is it's like again the like a lot of  

چشم‌ها آسان است اما برای چشم‌ها آسان است، مثل این است که بسیاری از

the examples you've get you've given are good  but they are you notice how they are slightly  

مثال‌هایی که آورده‌اید خوب هستند، اما متوجه می‌شوید که چقدر

different and as you get more examples of these  things it makes the network that much better so  

تفاوت‌های جزئی دارند و با مشاهده نمونه‌های بیشتری از این موارد چیزهایی که شبکه را خیلی بهتر می کند، بنابراین

you really understand things and you understand  a subtle difference between pretty and beautiful  

شما واقعاً چیزها را درک می کنید و تفاوت ظریف بین زیبا و زیبا را درک می کنید

so if you look at like oh that's a pretty actress  she's like you know like an eight out of 10 but a  

بنابراین اگر به این نظر نگاه کنید که او یک هنرپیشه زیباست او مثل این است که شما از هر 10 نفر می دانید، اما یک

beautiful woman is like you know I don't know  like nine or 10 out of 10 something like that  

زن زیبا مانند شما می دانید که من نمی دانم 9 یا 10 از 10 چیزی شبیه به آن

so people typically rank that higher and a woman  I mean you know I'm not a woman but I could you  

بنابراین مردم معمولاً رتبه بالاتری دارند و

know if a man if like if a bunch of men called me  pretty but I had a friend and and those men were  

یک زن هستند. مردها من را زیبا صدا می‌کردند، اما من دوستی داشتم و آن مردها می‌گفتند

saying she was beautiful I would feel a little bit  sad I would think oh okay like like I'm kind of at  

او زیباست، کمی غمگین می‌شوم، فکر می‌کنم اوه باشه، مثل اینکه من یک جورهایی در رده

like a lower you know a lower rank it doesn't  mean I'm a worse person I'm just you know like  

پایین‌تر هستم، شما می‌دانید رتبه پایین‌تر است. یعنی من آدم بدتری هستم، فقط شما می‌دانید مانند

physic physically attractiveness you know just  thinking about that Lucas says is there a quote  

جذابیت فیزیکی که می‌دانید، فقط فکر می‌کنید که لوکاس می‌گوید آیا نقل قولی وجود دارد

or saying that you live uh your life by I don't  know I guess my quote for you would be learn  

یا می‌گویید که شما زندگی‌تان را طوری زندگی می‌کنید، نمی‌دانم حدس می‌زنم نقل قول من برای شما باشد یاد بگیرید

English as a first language that's your quote you  need to live life by that I don't really have a  

انگلیسی را به عنوان زبان اول بیاموزید، این نقل قول شما است باید زندگی را با آن زندگی کنید که من واقعاً

particular quote I think for my life generally  uh I don't know I should think about that but uh  

نقل قول خاصی ندارم، فکر می‌کنم به طور کلی برای زندگی‌ام اوه نمی‌دانم باید در مورد آن فکر کنم، اما آه

how to apply this kind of laws all right remember  Muhammad your brain is doing these things already  

چگونه این نوع را اعمال کنم از قوانین بسیار خوب به یاد داشته باشید محمد مغز شما در حال انجام این کارها است

in your native language I'm just trying to remind  you that these things are happening so that you  

به زبان مادری شما، من فقط سعی می کنم به شما یادآوری کنم که این اتفاقات در حال رخ دادن است تا شما

can follow follow the laws in English follow the  law I'm I should have like a policeman hat on for  

بتوانید از قوانین انگلیسی پیروی کنید از قانونی پیروی کنید که من هستم. کلاه پلیسی برای

this video follow the law all right uh hello good  night teacher uh Brazil now remember when you're  

این ویدیو از قانون پیروی کنید خیلی خوب اوه سلام شب بخیر معلم اوه برزیل حالا به یاد داشته باشید که وقتی

leaving a conversation you say good night or if  someone is going to bed but if it's just evening  

مکالمه را ترک می کنید شب بخیر می گویید یا اگر کسی می خواهد بخوابد اما اگر فقط عصر است

you would say good evening all right so subtle  difference between night and evening with this  

شب همه بخیر می گویید درست است بسیار ظریف تفاوت بین شب و عصر با این

greeting when you see someone hey good evening  and now I might begin a long conversation with  

سلام وقتی کسی را می بینید سلام عصر بخیر و اکنون ممکن است یک مکالمه طولانی را با او شروع کنم

them but at at the end of the conversation I  would say oh good night all right uh x uh let  

اما در پایان مکالمه می گویم آه شب بخیر خوب اوه x اوه اجازه دهید به

me get this somebody said socialism better than  capitalism but you know what with Berlin while  

من برسم. این یکی گفت سوسیالیسم بهتر از سرمایه داری است، اما شما می دانید که با برلین چه اتفاقی می افتد، در حالی که پاییز

fall came to the other side xdl you you are like  your brain is always on some uh some interesting  

به آن طرف می رسد xdl شما مثل این هستید که مغز شما همیشه درگیر برخی

unrelated uh subjects over Luke says what's my  level I have no idea Brad said learning phrases  

موضوعات جالب   غیر مرتبط است. به خاطر سپردن عبارات

especially the longer ones are a lot harder to  remember yes Brad uh Brett but it becomes easier  

مخصوصاً عبارات طولانی‌تر بسیار سخت‌تر است بله براد اوه برت، اما

uh if you understand the pieces of those things  and uh that's why I continue to remind everybody  

اگر تکه‌های آن چیزها را بفهمید آسان‌تر می‌شود و به همین دلیل است که من همچنان

about that like an idiom for example you would  have different meanings it like an idiom is tricky  

در مورد آن مانند یک اصطلاح به همه یادآوری می‌کنم، مثلاً معانی مختلفی برای آن خواهید داشت. مثل یک اصطلاح دشوار است

because of each of those words uh you understand  it as kind of like a core unit by itself uh but  

به خاطر هر یک از آن کلمات، آه، شما آن را به خودی خود به‌عنوان یک واحد اصلی می‌فهمید، آه، اما

the meaning changes with an idiom but uh the  the same law kind of applies here where if you  

معنی آن با یک اصطلاح تغییر می‌کند، اما آهان، همان قانون در اینجا اعمال می‌شود که اگر

understand the individual words then that will  help you understand the the whole of something  

کلمات جداگانه را بفهمید، پس که به شما کمک می‌کند کل چیزی را بفهمید

uh and with an idiom that becomes like its own  core Thing by itself so whatever the smallest  

و با اصطلاحی که به خودی خود مانند چیز اصلی خودش می‌شود، بنابراین کوچک‌ترین

unit of meaning in a in a particular phrase or a  situation whatever that's the thing you need to  

واحد معنی در یک عبارت خاص یا موقعیت، هر چیزی که باید

understand from the situation and that's why we  begin with Association over here so if I have an  

از آن بفهمید، وضعیت و به همین دلیل است که از اینجا با Association شروع می‌کنیم، بنابراین اگر من یک

idiom I might know the words in that idiom like  kick the bucket so kick the bucket I know those  

اصطلاح داشته باشم، ممکن است کلمات موجود در آن اصطلاح مانند kick the bucket را بدانم، بنابراین kick the bucket من آن

words but the idiom like what does that mean that  doesn't make any sense it just means to die but  

کلمات را می‌دانم، اما این اصطلاح مانند what does that mean that هیچ کدام را نمی‌سازد. احساس می کنم فقط به معنای مردن است، اما

if we have a story about that we can understand  something like that there are examples there's  

اگر داستانی در مورد آن داشته باشیم، بتوانیم چیزی شبیه به آن را بفهمیم، مثال هایی وجود دارد،

there are reasons why we have these particular  meanings so the idiom is not as crazy or weird  

دلایلی وجود دارد که چرا ما این معانی خاص را داریم، بنابراین این اصطلاح آنقدر که ما فکر می کنیم دیوانه یا عجیب نیست

as we might think and it's not actually difficult  if we take some time to try making associations  

و در واقع اینطور نیست. مشکل است اگر کمی وقت بگذاریم تا تداعی ایجاد کنیم

all right so we'll talk a little bit about that  more in these future uh further laws down here  

خیلی خوب است، بنابراین در این قوانین بعدی در آینده کمی بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد

but I want to make sure I'm getting everybody's  questions all right uh papa says please teach  

اما می‌خواهم مطمئن شوم که سؤالات همه را پاسخ می‌دهم، بابا می‌گوید لطفاً آموزش دهید

us all the forms of the verb get no I'm not  covering that in this video uh but I do have  

ما همه اشکال فعل get no را در این ویدیو پوشش نمی‌دهم، اما من

videos on get and fluent for Life members uh get  lots of that as well hello from Colorado Springs  

ویدیوهای دریافت و روان را برای اعضای Life دارم. بسیاری از آن‌ها را نیز از کلرادو اسپرینگز دریافت می‌کنم.

let's say ages is good morning Lucas uh what do  you do to improve student speaking skills I help  

برای بهبود مهارت‌های گفتاری دانش‌آموز چه کاری انجام می‌دهید، من به

them understand the language very well so they  feel confident about speaking that's my job okay  

آنها کمک می‌کنم زبان را خیلی خوب بفهمند، بنابراین در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس داشته باشند، این کار من مشکلی نیست،

so when people ask like what do I do what's the  what what is the purpose of me like it's not to  

بنابراین وقتی مردم می‌پرسند من چه کار می‌کنم، هدف من چیست، مثلاً

teach the language it's to help you understand  the language really well so feel confident you  

آموزش ندادن چیست؟ زبان این است که به شما کمک کند زبان را واقعاً خوب بفهمید، بنابراین مطمئن باشید

don't have doubts about what does this word mean  or how do you pronounce it or when do I use the  

در مورد معنی این کلمه یا چگونه آن را تلفظ می‌کنید شک نداشته باشید یا چه زمانی از کلمه   استفاده کنم

word as soon as you like solve all of those if you  answer all those questions that's when you unlock  

به محض اینکه دوست دارید، همه آنها را حل کنید. به همه این سؤالات پاسخ دهید که وقتی قفل

your ability to speak so it's more about unlocking  the vocabulary that's what we do here at English  

توانایی صحبت کردن خود را باز می کنید، بنابراین بیشتر در مورد باز کردن قفل واژگان است، کاری که ما اینجا در انگلیسی انجام می دهیم

anyone okay so I don't want to just give you a  bunch of like here like memorize this list of  

هر کسی خوب است، بنابراین من نمی خواهم فقط به شما یک سری موارد مانند اینجا بدهم مانند حفظ کردن این لیست از

words that's not that's not uh teaching anything  like you could open up a book and just get a list  

کلمات این آموزش چیزی نیست، مثل اینکه می‌توانید کتابی باز کنید و فقط فهرستی

of words words you get that from the dictionary  the point is do you understand that do you feel  

از کلماتی را که از فرهنگ لغت دریافت می‌کنید، دریافت کنید، نکته این است که آیا می‌دانید که آیا در

confident about using it that's the whole point  all right uh let's see MC says you are so patient  

مورد استفاده از آن احساس اعتماد به نفس دارید، این همه نکته است. MC می‌گوید شما خیلی صبور

and clever wow and I get an award a gold medal for  that thank you very much MC great explanation says  

و باهوش هستید وای و من یک جایزه مدال طلا دریافت می‌کنم که خیلی از شما متشکرم.

Manuel ilar says yes handsome M says I liked  your point and adapted to learning English as  

my first language and not doing translation  in native language it's helping thank you  

ترجمه به زبان مادری کمک می کند از شما متشکرم

glad to hear it yes remember you are doing this  already in your native language so if you think  

خوشحالم که آن را می شنوم بله به یاد داشته باشید که این کار را از قبل به زبان مادری خود انجام می دهید، بنابراین اگر   در

about your native language you're already making  associations when you learn new words and you're  

مورد زبان مادری خود فکر می کنید، در حال حاضر  وقتی کلمات جدید را یاد می گیرید  تداعی می کنید و  در

already learning substitutions you have different  ways of describing things so you might be having  

حال یادگیری جایگزینی هستید روش‌های مختلفی برای توصیف چیزها دارید، بنابراین ممکن است

a conversation in your language so not English  in your language and maybe you forget a word I  

به زبان خود مکالمه داشته باشید، نه انگلیسی، و شاید کلمه‌ای را فراموش کنید که

can't remember that or I don't really know what  that means let me use a different word instead  

نمی‌توانم آن را به خاطر بیاورم یا واقعاً نمی‌دانم این به چه معناست، اجازه دهید از کلمه دیگری استفاده کنم. در عوض

you're simply using the law of substitution  okay so I'm encouraging you to learn this way  

شما به سادگی از قانون جایگزینی استفاده می‌کنید  بسیار خوب، بنابراین من شما را تشویق می‌کنم که از این طریق یاد بگیرید

but we learn substitution within English itself  I'm not trying to learn different substitutions  

اما ما جایگزینی را در خود انگلیسی یاد می‌گیریم من سعی نمی‌کنم جایگزین‌های مختلف   را

in my native language and then try to translate  those things I want to understand those things uh  

در زبان مادری خود یاد بگیرم و سپس سعی کنم آن چیزهایی را که می‌خواهم ترجمه کنم برای فهمیدن این چیزها آه

all in English uh let's see Pang Lucas says how  do you motivate your students well I make the  

همه به زبان انگلیسی آه، بیایید ببینیم که پانگ لوکاس می‌گوید چگونه به دانش‌آموزان خود

language easy easy to understand that's it the the  motivation comes when you when you're like oh wow  

انگیزه می‌دهید.

I got it I understand what that means especially  if you discover that yourself so the motivation I  

این بدان معناست که به خصوص اگر خودتان متوجه شدید که انگیزه من

I don't need to make you motivated I just need  to make the language easy to understand and if  

برای ایجاد انگیزه در شما لازم نیست، فقط باید زبان را برای شما آسان کنم و اگر

you understand it then you feel confident and you  are motivated to learn more that's like why people  

آن را درک کردید، اعتماد به نفس دارید و برای یادگیری بیشتر انگیزه دارید، به همین دلیل است. مردم

join fluent for life because they they learn with  these videos on YouTube and they want the whole  

برای زندگی به fluent ملحق می‌شوند زیرا با این ویدیوها در YouTube یاد می‌گیرند و می‌خواهند کل

system to get fluent faster so that that's it's  it's like self-motivation but I'm I'm really just  

سیستم سریع‌تر مسلط شود به طوری که مانند خودانگیختگی است، اما من واقعاً

my job is to make the language easy to understand  uh do you have any questions for us uh no not at  

کار من ساده کردن زبان است. برای فهمیدن اوه آیا سؤالی از ما دارید نه در

the moment uh let's start says uh hi good morning  from Indonesia just joined here don't know what  

لحظه    آه، بیایید شروع کنیم، می‌گوید آه سلام صبح بخیر از اندونزی که به تازگی به اینجا ملحق شده‌ام، نمی‌دانم

the topic is yet so let me see what's going on  well just look at the title of the video that  

هنوز موضوع چیست، بنابراین اجازه دهید ببینم چه خبر است خوب فقط به موضوع نگاه کنید عنوان ویدیویی که

should give you a clue all right a how long does  it take to speak English fluently about almost  

باید به شما سرنخی بدهد که چقدر طول می‌کشد درباره تقریباً   همه چیزهایی که به خوبی انگلیسی صحبت کنید،

everything well I mean about almost everything I  mean even native speakers could be learning for  

تقریباً درباره همه چیزهایی که می‌خواهم حتی افراد بومی زبانی که می‌توانستند برای سال‌ها یاد بگیرند

many many years and can't there are many things  I I just don't know about like talking about  

، چقدر طول می‌کشد. چیزهایی که من فقط درباره آنها نمی دانم مانند صحبت کردن در مورد

biology uh or space travel or I don't know lots  of industries that I don't know anything about  

زیست شناسی یا سفر فضایی یا بسیاری از صنایع را نمی دانم که درباره آنها چیزی نمی دانم

so I couldn't speak fluently about most of those  things but the good news is most people don't need  

بنابراین نمی توانستم در مورد بیشتر آن چیزها روان صحبت کنم، اما خبر خوب این است که بیشتر مردم نیازی ندارند

to speak fluently about everything there's like  2% of the language 2% that people actually use  

که درباره همه چیز روان صحبت کنند، مثلاً 2 درصد از زبان 2 درصد است که مردم واقعاً

for most communication uh and that's really what  you need to know and it doesn't take that long to  

برای بیشتر ارتباطات از آن استفاده می کنند و این واقعاً همان چیزی است که باید بدانید و

learn that stuff especially if you learn it as a  first language all right should I write down some  

یادگیری آن چیزها زیاد طول نمی کشد، به خصوص اگر شما آن را به‌عنوان زبان اول یاد می‌گیرید، خیلی خوب، باید

case to know when to use a precise personality  for instance Mr Andrew dropped his marker free  

مواردی را یادداشت کنم تا بدانم چه زمانی باید از یک شخصیت دقیق استفاده کنم، مثلاً آقای اندرو نشانگر خود را

frequently so he's clumsy yeah you can think of a  story like that that's a good way to make another  

مرتباً رها می‌کند، بنابراین دست و پا چلفتی است، بله، می‌توانید به داستانی مانند آن فکر کنید که راه خوبی برای ساختن آن است. یکی دیگر

Association all right so it's good good way to  good way to think about that all right says the  

خیلی خوب است، بنابراین راه خوبی است  روش خوب برای فکر کردن به این موضوع کاملاً درست می گوید

YouTube content for Native slightly complicated  but good for sharpening listening skills on a  

محتوای YouTube برای Native کمی پیچیده است اما برای تقویت مهارت های گوش دادن به طور

daily basis yes and that's another reason why it's  good to have a teacher because if you jump from  

روزانه خوب است، بله و این دلیل دیگری است که چرا داشتن یک معلم خوب است زیرا اگر شما از

English learning content to Native content there  will be a lot of things that you don't understand  

محتوای یادگیری انگلیسی به محتوای بومی می‌روید چیزهای زیادی وجود دارد که نمی‌فهمید

so if you have uh if you have a good understanding  then you're okay okay to follow that content but  

بنابراین اگر درک خوبی دارید پس اشکالی ندارد که آن محتوا را دنبال کنید،

if not it's good to have some help all right uh  Sean says uh why I can understand what you say  

اگر نه خوب است که داشته باشید کمی کمک کنید خیلی خوب اوه  شان می‌گوید آه چرا من می‌توانم حرف شما را بفهمم

but I can't understand other people so this is  a common question and it just the answer is very  

اما نمی‌توانم دیگران را درک کنم، بنابراین این یک سؤال رایج است و فقط پاسخ آن بسیار

simple it's you are listening to a different  kind of English right now than what Native  

ساده است، این است که شما در حال حاضر به زبان انگلیسی متفاوتی گوش می‌دهید. چه بومی

speak so I'm speaking more slowly more clearly  and I'm using uh just easier vocabulary that  

صحبت می‌کند، بنابراین آهسته‌تر و واضح‌تر صحبت می‌کنم و از واژگان ساده‌تری استفاده می‌کنم که

I think you would know so I'm not using movie  references or cultural references or difficult  

فکر می‌کنم شما می‌دانید، بنابراین از ارجاعات  فیلم یا ارجاعات فرهنگی یا

idioms or or phrasal verbs or other things that  I think you might not know all right so I make  

اصطلاحات دشوار یا یا افعال عبارتی یا چیزهای دیگر استفاده نمی‌کنم فکر می‌کنی ممکن است خوب ندانی، بنابراین من

the language easier to understand so what we do  influent for life is we get you from this level  

زبان را برای فهم آسان‌تر می‌کنم، بنابراین کاری که ما برای زندگی انجام می‌دهیم این است که شما را از این سطح می‌آوریم

so understanding me to understanding natives but  you have to do that in the right steps to really  

بنابراین درک من به درک افراد بومی

make it uh easy for you to understand natives all  right uh s says could you tell me about dangling  

برای شما آسان است که بومی‌ها را کاملاً درک کنید  درست می‌گوید آیا می‌توانید در مورد آویزان کردن به من بگویید

a dangling sentence no this is not the time for  that anything like that like information you  

یک جمله آویزان نه اکنون زمان آن نیست که هر چیزی مانند آن اطلاعاتی

can just Google that you don't really need me to  explain anything like that for you Muhammad says  

فقط می‌توانید در گوگل جستجو کنید که واقعاً نیازی به توضیح چنین چیزی ندارید برای شما محمد می گوید

when we listen to when we listen a lot we acquire  this laws well you you're applying the law when  

وقتی به آن گوش می دهیم وقتی زیاد گوش می دهیم این قوانین را به دست می آوریم خوب شما دارید قانون را اعمال می کنید وقتی

you when you think about it I'm I'm trying to  get you to know what the laws are so you apply  

شما وقتی به آن فکر می کنید من سعی می کنم شما را بفهمانم که قوانین چیست تا شما

them consciously so you think hey here's a new  word in English but I don't quite understand it  

آنها را آگاهانه به کار ببرید تا فکر کنید هی اینجا یک کلمه جدید به زبان انگلیسی است، اما من آن را کاملاً متوجه نمی‌شوم

maybe I should try to make some more associations  or get some more examples of that word so uish

شاید باید سعی کنم چند تداعی دیگر را ایجاد کنم یا نمونه‌های بیشتری از آن کلمه به دست بیاورم،

docomo so if I want to know what a party is like  the word party I should look up different examples  

بنابراین اگر می‌خواهم بدانم چه مهمانی است مانند کلمه مهمانی است که باید نمونه‌های مختلفی

of that and so it could be like a party of people  it just means a group so I go to a restaurant and  

از آن را جستجو کنم و بنابراین می‌تواند مانند یک مهمانی از مردم باشد، فقط به معنای یک گروه است، بنابراین من به یک رستوران می‌روم و

people say how many in your party all right how  many in your party and I say oh there are six of  

مردم می‌گویند در مهمانی شما چند نفر هستند، خوب چند نفر در مهمانی شما هستند و من می گویم اوه، ما شش نفر هستیم،

us all right so in that case like a party it  doesn't mean like Yay like having fun like a  

بنابراین در این مورد، مانند یک مهمانی، به این معنی نیست که مانند یک

birthday party it just means a group of people  all right but we could have a birthday party or  

جشن تولد، خوشگذرانی کنیم، بلکه فقط به معنای گروهی از افراد است، اما ما می توانیم یک جشن تولد یا استخر داشته باشیم.

a pool party or something like that just means  a group of people so a party of people could be  

مهمانی یا چیزی شبیه به آن فقط به معنی گروهی از افراد است تا یک گروه از مردم بتوانند

together on an adventure and the more examples  of that we get so if I getting if I'm getting  

در یک ماجراجویی با هم باشند و نمونه های بیشتری از آن به دست می آوریم، بنابراین اگر من به

as a native speaker more examples of party then  that will help me understand the word all right  

عنوان یک زبان مادری نمونه های بیشتری از مهمانی بگیرم  به من کمک کنید کلمه را کاملاً درست بفهمم

and so this is how we make associations within  the English language itself to understand the  

و بنابراین اینگونه است که ما در خود زبان انگلیسی تداعی می‌کنیم تا

word better I think people uh get the idea though  all right uh alexanderson says is it okay to use  

کلمه را بهتر بفهمم، فکر می‌کنم مردم این ایده را دریافت می‌کنند، هر چند که الکساندرسون می‌گوید آیا استفاده از

Advanced vocabulary if the person will maybe not  understand what I say well that's that's up to  

واژگان پیشرفته اشکالی ندارد، اگر ممکن است شخص بخواهد. نمی‌فهمم چه می‌گویم، این به

you I I I try to the reason I'm speaking using the  vocabulary I use now is because I want people to  

شما بستگی دارد، من سعی می‌کنم دلیل اینکه من با استفاده از واژگانی که اکنون استفاده می‌کنم صحبت می‌کنم این است که می‌خواهم مردم

understand me but if you don't care about people  understanding you then say whatever you like it  

مرا بفهمند، اما اگر برایتان مهم نیست که دیگران شما را درک کنند، هرچه دوست دارید بگویید. این

just you know it depends on what what the goal  of the conversation is all right uh let's see  

فقط می‌دانی بستگی به این دارد که هدف مکالمه چیست، خوب، بیایید ببینیم

what's the opinion about Biden required Taylor  Swift to stand with him kind of interesting well  

نظر بایدن در مورد بایدن از تیلور سوئیفت خواسته است تا در کنار او بایستد   من

I I guess Taylor people know Taylor Swift and I  guess Democrats and Republicans would both like  

حدس می‌زنم مردم تیلور تیلور سویفت را می‌شناسند و فکر می‌کنم دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان این کار را می‌کنند. هر دو دوست دارند   در کنار

to stand next to Taylor Swift I I guess I don't  know uh how long are you fluently in Japanese  

تیلور سوئیفت بایستند، حدس می‌زنم نمی‌دانم چقدر به زبان ژاپنی مسلط هستید                                 که دوست دارم در کنار تیلور سوئیفت

as song well again when I become fluent my my  Lang my personal language learning Journey for  

بایستم،                                                                                                       ، هم به

learning Japanese I came to Japan in 2003 and I  started learning uh Japanese as a second language  

ژاپنی مسلط هستید، من در سال ۲۰۰۳ به ژاپن آمدم و من شروع کردم به یادگیری ژاپنی به عنوان زبان دوم

so what I'm telling you not to do I did that thing  so the typical thing instead of learning English  

بنابراین چیزی که به شما می گویم انجام ندهید من آن کار را انجام دادم بنابراین کار معمولی به جای یادگیری انگلیسی

as a second language I was learning Japanese as  a second language and that means I'm trying to  

به عنوان زبان دوم، داشتم ژاپنی را به عنوان زبان دوم یاد می گرفتم و این بدان معنی است که من سعی می کنم

study vocabulary I think about things in English  and translate them into my head but I could never  

واژگان را مطالعه می‌کنم به چیزهایی به زبان انگلیسی فکر می‌کنم و آنها را به ذهنم ترجمه می‌کنم، اما هرگز نمی‌توانستم

speak fluently and I did that for about a year and  after that I discovered oh I should actually be  

روان صحبت کنم و این کار را برای حدود یک سال انجام دادم و بعد از آن متوجه شدم که اوه، در واقع باید

learning Japanese the same way Japanese people  do and that means learning Japanese as a first  

ژاپنی را مانند ژاپنی‌ها یاد بگیرم و این به معنای یادگیری است. ژاپنی به‌عنوان

language rather than learning it as a second  language and once I did that I also discovered  

زبان اول   به جای یادگیری آن به عنوان زبان دوم  و وقتی این کار را انجام دادم، همچنین متوجه شدم

you become fluent in individual words and phrases  as you understand them so uh the the process of  

شما به کلمات و عبارات فردی مسلط می‌شوید همانطور که آنها را می‌فهمید، بنابراین روند

becoming fluent was actually very quick and you  and it could be like you know a minute or less to  

مسلط شدن در واقع بسیار سریع بود و شما و می‌توانید مثل این باشید که یک دقیقه یا کمتر بلد هستید

understand even one word and feel confident about  using it and then it just takes longer depending  

حتی یک کلمه را بفهمید و در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنید و سپس بسته

on on how many words or whatever you want to learn  uh but the process is much faster when you learn  

به تعداد کلمات یا هر چیز دیگری که می خواهید یاد بگیرید، بیشتر طول می کشد، اما وقتی یک زبان را یاد می گیرید، این روند بسیار سریعتر است.

a language as a first language rather than as a  second especially if you have someone to help you  

زبان اول به جای زبان دوم، مخصوصاً اگر کسی را دارید که به شما کمک کند تا

learn all right so with me it was a bit more  difficult because I'm basically like teaching  

خوب یاد بگیرید، بنابراین با من کمی سخت تر بود زیرا من اساساً مانند آموزش

myself Japanese and I continue to do that I don't  have a like a Japanese teacher right now now even  

ژاپنی به خودم هستم و به انجام آن ادامه می دهم که مانند آن را ندارم. یک معلم ژاپنی در حال حاضر حتی

my wife is like too my wife gets exasperated  if I if I ask her like hey what what about this  

همسرم هم مثل این است که همسرم عصبانی می شود اگر از او بپرسم هی چه می شود

like Japanese or whatever I'm asking a question  she's like I don't know like I'm like hey you're  

مثل ژاپنی یا هر سؤالی که می پرسم، او مثل این است که نمی دانم مثل من هستم هی تو

supposed to be my wife help me learn something you  know uh XD again uh he's 82 or 81 I'm not sure but  

قراره همسر من باشی به من کمک کن چیزی یاد بگیرم که میدونی اوه XD دوباره آه او 82 یا 81 ساله است مطمئن نیستم اما

he uh he does it again I'm moving 85 yeah I like I  don't know God help us if he wins you know he'd be  

او دوباره این کار را انجام می دهد من دارم حرکت می کنم 85 بله دوست دارم نمی دانم خدا کمک کند اگر او برنده شد، می‌دانی که او می‌شود   او

he's all so many videos of Joe Biden is like all  what's going on here you know oh my goodness all  

همه ویدیوهای جو بایدن مانند همه چیزهایی است که اینجا می‌گذرد، می‌دانی خدای من همه

right uh Happy Jesus Drew can you please recommend  an English word book for me how many words are  

درست است اوه مبارک عیسی درو، می‌توانی لطفاً یک کتاب لغت انگلیسی برای من توصیه کنی که چند کلمه است

there in English I always feel like I can't learn  no no don't worry about a book don't get a book  

در انگلیسی همیشه احساس می‌کنم نمی‌توانم یاد بگیرم  نه نه نگران کتاب نباش کتابی نگیر

watch my videos and this will this will get you  understanding what you should do don't buy another  

ویدیوهای من را تماشا کن و این به شما کمک می‌کند بفهمید چه کاری باید انجام دهید،

book about vocabulary the point is to understand  the language like a native so begin with like the  

کتاب دیگری درباره واژگان نخرید. نکته این است که زبان را مانند یک زبان بومی درک کنید، بنابراین شروع کنید با دوست داشتن

video like you're watching here on YouTube think  about a topic you're interested and get lots of  

ویدیویی که در اینجا در YouTube تماشا می‌کنید، درباره موضوعی که به آن علاقه دارید فکر کنید و

examples of that you can see an example I have on  YouTube called uh how to make espresso in English  

نمونه‌های زیادی از آن‌ها را دریافت کنید. چگونه به انگلیسی اسپرسو درست کنیم

watch that video just search my channel for that  uh let's see all right I think all right uh how  

آن ویدیو را تماشا کنید فقط کانال من را برای آن جستجو کنید  اوه بیایید همه چیز را ببینیم من فکر می کنم خوب آه  چگونه

to improve pronouncing a difficult or new word  it just you m you just need to get different  

تلفظ یک کلمه دشوار یا جدید را بهبود بخشید it just you m فقط باید

examples of people saying this that's it so if you  hear a word just get more examples of that thing  

مثال های مختلفی از افرادی که این را می گویند دریافت کنید بنابراین، اگر کلمه‌ای را می‌شنوید، نمونه‌های بیشتری از آن چیز را دریافت کنید، این کار را

that's how you do it so find other people saying  that thing uh it could be videos or podcasts or  

انجام می‌دهید، بنابراین افراد دیگری را بیابید که چنین چیزی را می‌گویند، این می‌تواند ویدیو یا پادکست یا

whatever uh Brett again do you happen to know when  we speak or think we tend to visualize the words  

هر چیز دیگری باشد. برای تجسم کلمات

by themselves it just visualize the situation  or idea it just it's like you can think about it  

به خودی خود، فقط موقعیت را تجسم کنید یا تصور کنید که فقط می‌توانید در مورد آن فکر کنید

like a like a unit I know you you might want to  overthink this and think like well now we get a  

مانند یک واحد می‌دانم که ممکن است بخواهید به این موضوع بیش از حد فکر کنید و خوب فکر کنید اکنون ما به

really analyze the language and how we're speaking  about it it's just do I understand what I'm saying  

تجزیه و تحلیل زبان و چگونگی آن می‌پردازیم. ما داریم درباره آن صحبت می‌کنیم، فقط می‌فهمم چه می‌گویم

or not so if I'm I'm thinking about something  and I say like wow that woman is that woman is  

یا نه، اگر به چیزی فکر می‌کنم و می‌گویم وای آن زن این است که زن

ugly all right now I mean beautiful but I say  ugly like because I just got the words confused  

زشت است در حال حاضر منظورم زیباست اما می‌گویم زشت است زیرا من فقط کلمات را

in my mind and everyone looks at me like I can't  believe he just said that woman is ugly like and  

در ذهنم گیج کردم و همه طوری به من نگاه می کنند که من نمی توانم باور کنم که او فقط گفت آن زن زشت است و

I was and I'm think why is everybody looking  at me I thought I'd said she and I ah I said  

من بودم و فکر می کنم چرا همه به من نگاه می کنند. گفت او و من آه،

the wrong word and so there that's like it's just  I'm not trying to visualize what it means I just  

کلمه اشتباهی را گفتم و بنابراین مثل این است که فقط سعی نمی‌کنم معنی آن را تجسم کنم، فقط   می‌فهمم، من

understand I I I didn't understand the word I  used it incorrectly or I used one word where I  

کلمه‌ای را که اشتباه استفاده کردم متوجه نشدم یا از یک کلمه استفاده کردم از

meant to use another one okay so in that situation  like I'm not trying to visualize what like ugly or  

یکی دیگر استفاده کنید خوب است، بنابراین در آن موقعیت مثل اینکه من سعی نمی‌کنم چیزی را که زشت یا

beautiful means it's actually the opposite like  the situation is giving me the visual and here's  

زیبا است تجسم کنم در واقع برعکس است، مانند موقعیتی که به من تصویری می‌دهد و در اینجا

the the way I would describe that thing but I just  used the wrong word so oh I'm sorry I meant to say  

راهی است که من آن چیز را توصیف می‌کنم، اما فقط از اشتباه استفاده کردم. کلمه پس اوه متاسفم می خواستم بگم

beautiful you know so like I've done that like in  Japanese where I say one thing and I meant to say  

زیبا می دانید پس مثل ژاپنی این کار را انجام دادم که یک چیز می گویم و می خواستم

something else just cuz I used the wrong word uh  and so I'm but it's I'm not like thinking about  

چیز دیگری بگویم فقط به این دلیل که کلمه اشتباهی را به کار بردم. اینطور نیست که به طور

about it like consciously it just either I forgot  the word or I didn't understand it well enough to  

آگاهانه درباره آن فکر کنم، فقط یا کلمه را فراموش کردم یا آنقدر خوب متوجه نشدم که بتوانم از

use it correctly all right so get more examples  of things that's really what's going to help you  

آن به درستی استفاده کنم، بنابراین مثال‌های بیشتری از چیزهایی که واقعاً به شما کمک می‌کند تا

understand things especially if you're making uh  like basic errors you really want to get lots of  

چیزها را درک کنید، بیابید. اگر اشتباهات اساسی را مرتکب می‌شوید، واقعاً می‌خواهید نمونه‌های زیادی دریافت کنید،

examples so you feel confident about what you want  to say all right how to learn vocabul probably  

بنابراین در مورد آنچه که می‌خواهید بگویید، مطمئن باشید که چگونه لغات را یاد بگیرید، احتمالاً

using images according to you I thought it would  be a trigger my brain when speaking uh it really  

با استفاده از تصاویر مطابق با شما، فکر می‌کردم این یک محرک مغز من هنگام صحبت کردن باشد. اوه واقعاً

it doesn't matter how you learn the vocabulary  it's just do you understand the vocabulary or  

مهم نیست که چگونه واژگان را یاد می‌گیرید، فقط واژگان را می‌فهمید یا

not so you notice when I'm making associations  with the word it could be a visual Association  

نه، بنابراین متوجه می‌شوید که وقتی دارم با کلمه ممکن است یک تداعی تصویری تداعی می‌کنم

it could be like a mental Association it could be  just like how I feel so if I'm watching a scary  

می‌تواند مانند یک تداعی ذهنی باشد. درست مثل احساسی که من دارم، بنابراین اگر در حال تماشای یک فیلم ترسناک هستم

movie and someone says wow that was a frightening  scene then I I I can understand from the context  

و کسی می‌گوید وای این صحنه ترسناکی بود، پس می‌توانم از متن آن متوجه شوم.

like oh like frightening that must mean like  scary all right or like really scary and so I'm  

I'm not like I'm not trying to overthink this  it's just like do I understand what people are  

من اینطور نیستم که سعی نکنم بیش از حد به این موضوع فکر کنم، درست مثل این است که می‌فهمم مردم چه می‌گویند

saying and do I feel confident about using that  vocabulary as well if I don't feel confident it  

و آیا در مورد استفاده از آن واژگان نیز احساس اطمینان می‌کنم اگر مطمئن نباشم   به این

means I have a question or a doubt about that  vocabulary that I need to answer okay so solve  

معنی است که سؤال یا شکی دارم در مورد آن واژگانی که باید به آن پاسخ بدهم خوب است، پس حل کنید   که

that erase that doubt and that will help you use  that thing fluently that's how it works uh let's  

این شک را از بین ببرید و به شما کمک کند  از آن چیز به طور روان استفاده کنید و همینطور کار می‌کند، بیایید

see because we want to talk we can't talk any  politics in uh in Canada or H China I guess so  

ببینیم چون می‌خواهیم صحبت کنیم، نمی‌توانیم در کانادا یا چین درباره سیاست صحبت کنیم. حدس می‌زنم پس

if you are interested in history or politics it'll  be a little sad for you seriously if you criticize  

اگر به تاریخ یا سیاست علاقه دارید، اگر از عملکرد بد دولت انتقاد کنید، برایتان کمی ناراحت کننده خواهد بود،

the bad action of the government you might be in  trouble yes uh increasingly that's happening more  

ممکن است دچار مشکل شوید، بله، به طور فزاینده‌ای این اتفاق

in Western countries as well uh mesh says your  point is absolutely right but practicing doesn't  

در کشورهای غربی نیز بیشتر می‌شود. نکته کاملاً درست است، اما تمرین کردن

help real- time speaking sure it does again  like the point when I talk about practicing  

کمکی به صحبت کردن در زمان واقعی نمی‌کند، مطمئن شوید که دوباره این کار را انجام می‌دهد. مانند نقطه‌ای که در مورد تمرین

vocabulary I mean getting varied examples of that  thing until I really understand it that's how I  

واژگان صحبت می‌کنم، منظورم این است که نمونه‌های متنوعی از آن چیز را دریافت کنم تا زمانی که واقعاً آن را بفهمم که چگونه

speak so the reason I can speak Japanese fluently  even though I don't know the whole language and I  

صحبت می‌کنم تا دلیلی که بتوانم صحبت کنم. ژاپنی روان است، حتی اگر من کل زبان را بلد نیستم و

I don't know the whole English language either but  the words I do know I can speak mostly like using  

حتی کل زبان انگلیسی را هم نمی‌دانم، اما کلماتی را که می‌دانم، بیشتر می‌توانم صحبت کنم، مانند استفاده از

them fluently um but the reason I can do that  is because I've had lots of examples and I feel  

آن‌ها به روان، اما دلیل اینکه می‌توانم این کار را انجام دهم این است که مثال‌های زیادی داشته‌ام و احساس می‌کنم

confident that I understand something if I don't  understand something then I just you know either  

مطمئن هستم که چیزی را می‌فهمم، اگر چیزی را نمی‌فهمم، فقط می‌دانم

ask people questions about it or or do something  that's going to help me understand the vocabulary  

در مورد آن از مردم سؤال بپرسید یا کاری انجام دهید که به من در درک واژگان کمک می‌کند

uh let's see uh M says do you still help your  wife uh with you could say help your wife with  

اوه بیایید ببینیم آه M می‌گوید انجام دهید تو هنوز به همسرت کمک می‌کنی، می‌توانی بگوییم به همسرت با

her English do you still help your wife with your  English uh yes I do uh and I'm teaching her and  

انگلیسی‌اش کمک کن، آیا هنوز هم با انگلیسی‌اش به همسرت کمک می‌کنی، بله، من به او کمک می‌کنم و به او آموزش می‌دهم

obviously I'm teaching my kids all the time and so  I'm like giving I'm giving them lessons they don't  

و واضح است که من همیشه به بچه‌هایم آموزش می‌دهم. مثل این هستم که به آنها درس می دهم. آنها

realize they're learning but they're learning  lots of things and uh my wife as well so I'll  

متوجه نمی شوند که در حال یادگیری هستند، اما آنها چیزهای زیادی یاد می گیرند و اوه همسرم نیز همینطور، بنابراین من به

be I'll be kind of teaching her and often I share  many of those lessons like with with Learners or  

نوعی به او آموزش خواهم داد و اغلب به اشتراک می گذارم بسیاری از این درس‌ها مانند با یادگیرندگان یا

in these videos all right uh all right that's  enough about B all right uh Alex serson is it  

در این ویدیوها خیلی خوب است، خوب، خوب، همین کافی است در مورد B بسیار خوب اوه الکس سرسون، آیا این

uh thinking Eng to start interpreting the world  in a different way I mean in terms of time and  

اوه فکر می‌کند که مهندس شروع به تفسیر دنیا به روشی متفاوت از نظر زمان و

space for example using verbal tenses which don't  exist in your native language well that that it  

مکان می‌کند. استفاده از زمان‌های کلامی که در زبان مادری شما وجود ندارد، به خوبی

could be part of it but like I'm not asking you to  like change your life you know this is just again  

می‌تواند بخشی از آن باشد، اما من از شما نمی‌خواهم که دوست داشته باشید زندگی‌تان را تغییر دهید، می‌دانید که دوباره

you were doing these things already all right I  gave the example before about learning the word  

این کارها را انجام می‌دادید. مثال قبل در مورد یادگیری کلمه

tsunami all right so an English child learns the  word tsunami and they don't know that that's from  

سونامی بسیار خوب است، بنابراین یک کودک انگلیسی کلمه سونامی را یاد می‌گیرد و نمی‌داند که این کلمه از

Japanese or they don't I mean they don't even  know about the history of many words that are  

ژاپنی است یا منظورم این نیست که حتی درباره تاریخچه بسیاری از کلماتی که

from French or German or Italian or Spanish or  Latin or whatever they just understand it like  

فرانسوی یا آلمانی یا ایتالیایی یا اسپانیایی یا لاتین یا هر چیز دیگری که فقط آن را می‌فهمند، مثلاً

it's in English so the point is they're learning  it as a first language rather than learning it  

به انگلیسی است، بنابراین نکته اینجاست که آنها آن را به عنوان زبان اول یاد می‌گیرند نه اینکه آن را

as a translation or thinking like oh that's a  Japanese word that I'm learning they don't think  

به‌عنوان ترجمه یاد بگیرند یا فکر می‌کنند مثل اوه این یک کلمه ژاپنی است که من. من یاد می‌گیرم که

about that at all and so when you think about how  do I express something with a different verb tense  

اصلاً درباره آن فکر نمی‌کنند و بنابراین وقتی به این فکر می‌کنید که چگونه می‌توانم چیزی را با زمان فعل متفاوت بیان کنم

or something uh all of it could be different from  your native language but this isn't like a uh it's  

یا چیزی را بیان کنم، همه آن می‌تواند با زبان مادری شما متفاوت باشد، اما این مثل این نیست که اینطور

not like a lifechanging thing I mean actually it  could change your life if you do it properly but  

نیست. مثل یک چیز متحول کننده زندگی، منظورم این است که اگر آن را به درستی انجام دهید، می‌تواند

I'm not asking you to change your life in order  to do this you're doing these things already  

زندگی شما را تغییر دهد، اما من از شما نمی‌خواهم که زندگی‌تان را تغییر دهید تا این کار را انجام دهید.

as you learn but your brain will think about  English like it's your first language if you  

مثل اینکه این زبان اول شماست اگر به

learn this way okay so don't over complicate  it but the point is that you should really be  

این روش یاد بگیرید خیلی خوب است، پس زیاد آن را پیچیده نکنید، اما نکته اینجاست که شما واقعاً باید

understanding things uh the same way that you do  in your native language all right Danielle says  

چیزها را به همان روشی که در زبان مادری خود انجام می‌دهید درک کنید.

I've just got here teacher in your opinion which  is better to improve my journey learning English  

به نظر شما معلم برای بهبود مسیر یادگیری زبان انگلیسی بهتر است

reading or listening because that's what I do the  most uh I would say both of those are helpful but  

خواندن یا گوش دادن، زیرا این کاری است که من بیشتر از همه انجام می‌دهم، می‌توانم بگویم که هر دوی آنها مفید هستند، اما

it doesn't matter if you don't really understand  the content that's the most important thing you  

مهم نیست که واقعاً محتوایی را که بیشتر می‌فهمید، درک نمی‌کنید. نکته مهمی است که شما

should understand something well enough to feel  confident about speaking all right I don't mean  

باید چیزی را به اندازه کافی خوب بفهمید که در مورد صحبت کردن کاملاً مطمئن باشید، منظورم این نیست

just understand something like you recognize  it you should understand it well enough to feel  

فقط چیزی را بفهمید که شما آن را تشخیص می‌دهید، باید آن‌قدر خوب آن را درک کنید که با

confident using it in your regular conversations  or everyday life or writing how often do you  

استفاده از آن در مکالمات معمولی یا زندگی روزمره یا نوشتن هر چند وقت یکبار احساس اعتماد کنید  شما

broadcast live uh typically ones a week I guess  all right uh it's such it's you could say it's so  

معمولاً هفته‌ای برنامه‌های زنده را پخش می‌کنید، حدس می‌زنم خیلی خب آه، این طوری است که می‌توانید بگویید خیلی

interesting to hear you live all right I decided  not to sleep tonight it's so interesting and so  

جالب است که زنده‌تان را بشنوم، تصمیم گرفتم امشب نخوابم، خیلی جالب است و به همین

and such you should review that uh in the lessons  uh but yeah this is a common thing like it's so  

و چنین  باید آن را در درس‌ها مرور کنید اوه اما بله این یک چیز رایج است، مثل اینکه خیلی

nice of you it's so interesting but it's it's  such an interesting thing so you could say and  

خوب است، خیلی جالب است، اما این یک چیز جالب است، بنابراین می توانید بگویید و به همین

this is why people get confused so this is an  understandable mistake that people have but like  

دلیل است که مردم گیج می شوند، بنابراین این یک اشتباه قابل درک است که مردم دارند، اما دوست دارند

it's so interesting to do something all right  but it's such an interesting thing that's how  

انجام آن بسیار جالب است. چیزی درست است اما خیلی چیز جالبی است که

we would hear but yes I'm glad you're enjoying it  well Scot yes says Tucky and a little heart thank  

ما می‌شنویم، اما بله خوشحالم که از آن لذت می‌برید خوب اسکاتلندی بله می‌گوید تاکی و کمی قلب متشکرم

you very much Danielle and another question please  I'm moving to Chicago in June what can I do there  

خیلی از شما متشکرم دانیله و یک سوال دیگر لطفا من به شیکاگو نقل مکان می‌کنم. ژوئن چه کاری می توانم آنجا انجام دهم

to finally achieve my C1 level uh spend time  around Natives and listen to them in different  

تا بالاخره به سطح C1 خود برسم و وقت خود را در اطراف بومیان بگذرانم و به آنها در

situations uh an example go to the Lincoln Park  Zoo and just stand at like stand at the monkey  

موقعیت های مختلف گوش کنم، مثلاً به باغ وحش لینکلن پارک بروید و فقط در

cage or whatever and listen to kids talking about  the monkeys I know this seems like a silly example  

قفس میمون یا هر چیز دیگری بایستید و به صحبت کردن بچه ها گوش دهید. درباره میمون‌ها می‌دانم که این مثال احمقانه‌ای به نظر می‌رسد،

but this is a just one way where we're trying to  get associations as well as substitutions when  

اما این تنها یکی از راه‌هایی است که در آن سعی می‌کنیم به همراه و هم جایگزینی دریافت کنیم،   وقتی

we're listening to different people describing  something so they're everybody's looking at the  

به افراد مختلف گوش می‌دهیم که چیزی را توصیف می‌کنند تا همه به

monkey cage and you know little kids are talking  about things or parents are trying to teach things  

قفس میمون نگاه کنند. و می‌دانید که بچه‌های کوچک در مورد چیزهایی صحبت می‌کنند یا والدین سعی می‌کنند چیزهایی را

to their kids so that's like a really good place  like I I enjoy going to the zoo here in Japan  

به بچه‌هایشان بیاموزند، بنابراین مکان واقعاً خوبی است، مثل من که از رفتن به باغ‌وحش اینجا در ژاپن لذت می‌برم

for the same reason or the aquarium or anything  where parents are also teaching things to their  

به همان دلیل یا آکواریوم یا هر چیز دیگری که والدین در آن آموزش می‌دهند. چیزهایی برای

own kids so kids are speaking and uh parents are  like oh look at that fish over there and so I'm  

بچه‌های خودشان دارند، بنابراین بچه‌ها دارند صحبت می‌کنند و اوه والدین مثل اوه به آن ماهی نگاه کن، بنابراین من به آن‌ها

listening to that like oh I'm I'm just standing  there like I'm pretending I'm watching the fish  

گوش می‌دهم مثل اوه، من فقط آنجا ایستاده‌ام، مثل اینکه وانمود می‌کنم دارم تماشا می‌کنم. ماهی

but I'm I'm there to listen to people speak all  right so you can apply the same thing like if I  

اما من آنجا هستم تا به صحبت‌های مردم کاملاً خوب گوش کنم، بنابراین شما می‌توانید همان چیزی را به کار ببرید، مثلاً اگر من

sit at a cafe and I listen to how people order  how people give uh like how they take orders  

در کافه‌ای بنشینم و به نحوه سفارش مردم گوش دهم، مردم چگونه سفارش می‌دهند، مثل نحوه دریافت سفارش‌ها

different things like that so the point is again  we want to make associations and apply the law of  

چیزهای مختلف مانند آن بنابراین موضوع دوباره این است که ما می‌خواهیم تداعی‌هایی ایجاد کنیم و قانون

substitution as well so that we can learn how  different people express the same situation in  

جایگزینی را نیز اعمال کنیم تا بتوانیم یاد بگیریم که چگونه افراد مختلف وضعیت یکسانی را به

different ways all right and the more examples we  get the more confident we feel about the language  

روش‌های مختلف بیان می‌کنند و هر چه مثال‌های بیشتری به دست آوریم، اعتماد به نفس بیشتری نسبت به زبان داریم.

uh let's see where I can have someone to talk  with me you don't need anybody to talk with  

بیایید ببینیم کجا می توانم کسی را داشته باشم که با من صحبت کند. شما نیازی به صحبت کردن با کسی ندارید. تا ساعت

you you just need to get more examples uh do you  like uh burning the Midnight Oil uh no I go to bed  

early I like to I like to be in bed by like 9:30  if I can how many languages do you know and how  

9:30 در رختخواب باشید اگر بتوانم چند زبان بلدید و چقدر

long did it take you all I explained that earlier  uh but I speak uh Japanese and English all right  

طول کشید قبلاً توضیح دادم اوه اما من ژاپنی و انگلیسی صحبت می کنم خیلی خوب   بعضی

I don't know some of those some of those Kani  but that's good xdl you know Japanese as well  

از آنها را نمی دانم Kani اما این خوب است xdl شما ژاپنی را هم می دانید

I guess maybe if you know the uh know the the  the Japanese and you probably know the Kani as  

من حدس می زنم شاید اگر شما ژاپنی ها را می شناسید و احتمالاً Kani را به خوبی می شناسید.

well M says the bad part is when someone asks you  to translate a word you only learned in English  

M می گوید قسمت بد این است که کسی از شما می خواهد کلمه ای را که فقط به زبان انگلیسی یاد گرفته اید ترجمه کنید.

yes but that's like an interesting thing like if  you if you only know it so the same thing happens  

بله، اما این یک چیز جالب است، مثلاً اگر شما فقط آن را بدانید، پس همین اتفاق

to me uh like when I'm gardening out here and  someone will ask me what the name of a flower  

برای من بیفتد، مثلاً وقتی در اینجا باغبانی می کنم و یکی از من می پرسد نام یک گل

is or something and I I don't know what that is  in English I only know it in Japanese all right  

یا چیزی چیست و من نمی دانم. بدانید آن چیست در انگلیسی من فقط آن را به ژاپنی می‌دانم خیلی خوب

Dan isn't a kind of intersemiotic translation  sometimes when you try to explain a word well  

دان نوعی ترجمه بین‌نشانه‌ای نیست گاهی اوقات وقتی می‌خواهید کلمه‌ای را به خوبی توضیح دهید

I mean it's not about getting a definition  or something you're but the the point is I  

منظورم این است که تعریفی یا چیزی که شما دارید به دست نمی‌آید، بلکه نکته اینجاست من   می‌خواهم

want to make associations within the language  okay that's that's the important thing rather  

در داخل زبان تداعی‌هایی ایجاد کنم، این مهم است به

than trying to make an association between two  different languages so I want to I want to make  

جای تلاش برای ایجاد ارتباط بین دو زبان مختلف، بنابراین می‌خواهم

my my vocabulary in the target language Stronger  by making connections within that language I'm  

واژگانم را در زبان مقصد قوی‌تر کنم با ایجاد ارتباط در آن زبانی که هستم.

making it more difficult for myself if I try to  make connections across two different languages  

اگر سعی کنم به دو زبان مختلف ارتباط برقرار کنم، کار را برای خودم سخت‌تر می‌کنم،

there's no reason to do that all right the whole  point is to learn everything within English and  

دلیلی وجود ندارد که این کار را

make those different connections there so yes  you you are making an association still but it's  

انجام دهم.

just a weaker one that's going to make it more  difficult and cause you to translate when you  

فقط یک ضعیف‌تر که کار را سخت‌تر می‌کند و باعث می‌شود وقتی

speak uh let's see alexanderson says what do you  think about those academies that offer learning  

صحبت می‌کنید ترجمه کنید، بیایید ببینیم، الکساندرسون می‌گوید نظر شما درباره آن آکادمی‌هایی که آموزش

English without any grammar uh I don't know what  that means you can't you can't really learn a  

انگلیسی را بدون گرامر ارائه می‌دهند چیست، نمی‌دانم این به چه معناست که می‌توانید؟ شما واقعاً نمی‌توانید یک

language without understanding um like the grammar  rules would be naturally found within the within  

زبان را بدون درک کردن بیاموزید، زیرا قواعد دستور زبان به طور طبیعی در درون

the vocabulary you're learning now they might be  like phrasing that a certain way where we're not  

واژگانی که اکنون یاد می‌گیرید یافت می‌شوند، ممکن است مانند بیان آن به روشی خاص باشد که در آن ما نمی‌خواهیم

going to study grammar rules but we'll help you  understand the grammar automatically which is what  

قوانین گرامر را مطالعه کنیم. ما به شما کمک می‌کنیم گرامر را به‌طور خودکار بفهمید، این کاری است که   من

I do so I'm not trying to like teach you rules  or like I don't that's why I don't talk about the  

انجام می‌دهم، بنابراین سعی نمی‌کنم دوست داشته باشم قوانین را به شما آموزش دهم یا دوست ندارم به همین دلیل در مورد

names of grammar points or like this is the past  present or the participle or other things like  

نام‌های گرامر صحبت نمی‌کنم یا فکر می‌کنم این گذشته است حال یا مضارع یا چیزهای دیگری مانند

that because it's not helpful it it actually be  more confusing uh for people if a native doesn't  

که چون مفید نیست، در واقع برای مردم گیج‌کننده‌تر است، اگر یک بومی

know that vocabulary then you don't need to know  that vocabulary either it's only really useful  

آن واژگان را   نداند، پس نیازی نیست آن واژگان را بدانید یا فقط برای جستجوی مثال‌ها واقعاً مفید است. مانند گذشته

for looking up examples of things so it's like if  I need to like okay what's like the past perfect  

of something and I need to get examples of that  and I can look up in Google like what is the past  

perfect um so that I mean that's the the the way  you would you would get examples of that thing but  

آیا می‌توانید نمونه‌هایی از آن چیز را دریافت کنید، اما

uh right aristocat says cool thing about hearing  a lot of examples of the same word but I have a  

درست است که اریستوکات چیز جالبی درباره شنیدن مثال‌های مشابه یک کلمه می‌گوید، اما من

problem with conversation service such as a chat  roulette CU in every conversation how are you and  

با سرویس مکالمه مانند چت رولت CU در هر مکالمه مشکل دارم شما چطور هستید و اهل

where are you from that's all well you can you  can definitely learn various ways of expressing  

کجا هستید همه چیز خوب است شما می توانید مطمئناً می توانید روش های مختلفی برای بیان

those things if you spend more time around natives  there are lots of ways we can greet each other all  

آن چیزها یاد بگیرید اگر زمان بیشتری را در اطراف بومیان بگذرانید راه های زیادی وجود دارد که می توانیم با هم احوالپرسی کنیم درست است من از

right I used uh what kids show to learn English  you mean you used to watch is that what you mean  

آنچه بچه ها برای یادگیری انگلیسی نشان می دهند استفاده کردم. منظور شما از آن چیزی است

yes I still watch Japanese children's TV shows  all right hopefully everybody I think everybody's  

بله، من هنوز برنامه‌های تلویزیونی کودکان ژاپنی را تماشا می‌کنم، امیدوارم همه خوب باشند، فکر می‌کنم همه دارند   همه چیز را خوب می‌بینند، شما

getting it all right you are the first of what I  can understand in English language like Father all  

اولین چیزی هستید که می‌توانم به زبان انگلیسی مانند پدر بفهمم.

right well I I am your father is that what you  mean like you mean you can understand me like  

منظورت این است که می‌توانی مرا به

well that that should be the point I'm trying  to make the language understandable thank you  

خوبی درک کنی، این باید همان نکته‌ای باشد که من سعی می‌کنم زبان را قابل فهم کنم. از شما

so much for the live Corrections I'm far from  my goal no you are close because and this is a  

بسیار سپاسگزارم برای اصلاحات زنده، من از هدفم دور هستم، نه شما نزدیک هستید، زیرا و این یک

thing naturally that people do we will we will  remember the one bad thing that we did and not  

چیز طبیعی است که مردم انجام می‌دهیم، ما یک کار بدی را که انجام دادیم به خاطر می‌آوریم و نه

the 99% good that we did so everything else was  great about your sentences and those are just  

99٪ خوبی که انجام دادیم، بنابراین همه چیزهای دیگر در مورد جملات شما عالی بود و اینها

simp things that you just need more examples of  to really feel confident about using those things  

چیزهای ساده‌ای هستند که شما فقط به مثال‌های بیشتری نیاز دارید تا واقعاً در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنید. این چیزها

all right suan I already answered that question  uh let's see yeah I've learned Japanese for two  

خیلی خوب است سوان من قبلاً به این سؤال پاسخ داده‌ام اوه بیایید ببینیم بله، من ژاپنی را برای دو ترم یاد گرفته‌ام، خوب اوه،

semesters all right uh let's see what do I think  about shadowing I think it's less important than  

بیایید ببینیم در مورد سایه زدن چه فکری می‌کنم، فکر می‌کنم این مهم کمتر از

just understanding the language like a native  but let's move on because we've already been oh  

فهمیدن زبان مانند یک بومی است، اما بیایید ادامه دهیم چون ما قبلاً بوده‌ایم

my goodness 70 minutes you guys are going to keep  me here all day I will be burning the midnight oil

خدای من 70 دقیقه شما بچه‌ها می‌خواهید من را تمام روز اینجا نگه دارید،

if I stay here all day all right [Music]

اگر تمام روز اینجا بمانم، روغن نیمه‌شب را می‌سوزانم [موسیقی]

next all right the law of extension uh and so  this is where we want to take things and start  

بعداً کاملاً قانون تمدید آه و بنابراین این جایی است که می‌خواهیم چیزها را در نظر بگیریم و شروع کنیم

like broadening our understanding let me see if  I had some specific laws about this or specific  

مانند گسترش درک خود، اجازه دهید ببینم آیا قوانین خاصی در مورد این موضوع داشتم یا

examples now I've covered this often you'll see  me talking about this thing uh in in English but  

نمونه‌های خاصی اکنون من اغلب به این موضوع پرداخته‌ام، خواهید دید من در حال صحبت در مورد این موضوع به زبان انگلیسی هستم، اما

this is where we take V vocabulary you'll notice  each of these things is connected you will see  

این از جایی که واژگان V را می گیریم، متوجه می شوید که هر یک از این چیزها به هم متصل هستند، خواهید دید که

four and five they are connected as well but I'm  I'm teaching them in this order because I really  

آنها چهار و پنج نیز به هم متصل هستند، اما من به این ترتیب آنها را آموزش می دهم زیرا واقعاً می

want you to to to Really make the connections very  strong within the language itself and it's easier  

خواهم که شما واقعاً این اتصالات را ایجاد کنید. در خود زبان بسیار قوی است و راحت تر است

to do that by thinking about it this way so we  begin by making associations within the language  

با فکر کردن در مورد آن به این روش، این کار را انجام دهیم، بنابراین ما با ایجاد ارتباط در زبان شروع می کنیم

now I'm exasperated with these fire trucks over  here but I feel worse for the people who are you  

اکنون من از این ماشین های آتش نشانی در اینجا خشمگین هستم، اما احساس بدتری نسبت به افرادی دارم که شما می

know calling the fire truck I suppose I should  be I should be grateful actually that I'm still  

شناسید تماس می گیرند. فکر می‌کنم ماشین آتش‌نشانی باید باشم، در واقع باید سپاسگزار باشم که هنوز

having uh good health over here and I'm still  alive anyway so we begin with associations we  

اینجا سالم هستم و به هر حال هنوز  زنده هستم، بنابراین با تداعی‌هایی شروع می‌کنیم که

want to move into substitutions that starts  broadening our vocabulary uh but now we want  

می‌خواهیم به جایگزین‌هایی برویم که شروع به گسترش  دایره لغات ما می‌کند، اما اکنون ما می‌خواهیم

to extend our understanding of vocabulary by  thinking how else might we use this word that  

درک خود از واژگان را با فکر کنیم که چگونه می‌توانیم از این کلمه که

we're using as an example uh I could I've covered  many things like this but I'm just explaining to  

به عنوان مثال استفاده می‌کنیم، استفاده کنیم، اوه، من می‌توانم موارد زیادی از این قبیل را پوشش داده باشم، اما من فقط به

you what I'm doing when I'm teaching so when  I'm applying this law of extension we want to  

شما توضیح می‌دهم که وقتی چه کار می‌کنم من در حال تدریس هستم، بنابراین وقتی این قانون گسترش را به کار می‌برم، می‌خواهیم   را

extend into something like I'm extending my arm  I'm applying something in a different situation  

به چیزی مانند دستم دراز می‌کنم من چیزی را در موقعیتی متفاوت

in a new way uh even though it's related and so a  basic example of something like this is we have a  

به روشی جدید اعمال می‌کنم، حتی اگر مرتبط باشد و بنابراین یک مثال اساسی است. چیزی شبیه به این این است که ما یک

physical understanding of vocabulary and then we  apply that to a more uh figurative uses so as an

درک فیزیکی از واژگان داریم و سپس آن را برای کاربردهای مجازی‌تر به کار می‌بریم، بنابراین به عنوان

example the word navigate so navigate you can  think about let's begin with making an association  

مثال کلمه navigate so navigate می‌توانید فکر کنید، بیایید با ایجاد یک ارتباط شروع کنیم

so if you don't know what the word means you can  imagine I'm on a like a boat over here and I have  

بنابراین اگر نمی‌دانید چیست این کلمه به این معنی است که می‌توانید تصور کنید من در اینجا سوار بر یک قایق هستم و

my the steering wheel uh and I got my like pirate  as a pirate hat right there here's my hook uh and  

فرمانم را دارم و من شبیه دزدان دریایی را به عنوان کلاه دزدان دریایی دریافت کردم، همین جا قلاب من است و

I have a sword so I'm a a pirate on this ship  over here and I'm looking at the stars up here  

من یک شمشیر دارم، بنابراین من یک دزدان دریایی در این کشتی اینجا و من به ستاره‌های اینجا نگاه می‌کنم

so I'm finding my way I am navigating to figure  out where I'm going so I'm navigating something  

بنابراین دارم راهم را پیدا می‌کنم تا بفهمم به کجا می‌روم، بنابراین در چیزی حرکت می‌کنم

I'm navigating so I'm trying to figure out like  do I want to go this way or that way or whatever  

من در حال حرکت هستم بنابراین سعی می‌کنم بفهمید که می‌خواهم از این طرف بروم یا آن طرف یا هر چیزی که این

this is too n navigate something to to figure out  where I'm going all right so the figurative use  

of that we might think like well I can physically  navigate something like if I'm walking uh on a a  

خیلی است. من دارم روی یک

sidewalk and there are many people here I need  to move around those people I need to navigate  

پیاده رو راه می روم و افراد زیادی اینجا هستند که باید در اطراف آن افرادی حرکت کنم.

my way uh through this sidewalk or I need to  navigate my way through a park like you know  

here's I'm looking at the park from the top and I  need to get from here to here to here like a map  

پارک از بالا و من باید مانند نقشه از اینجا به اینجا به اینجا بروم

and so I need to navigate that thing okay or I'm  using a map for navigation navigation all right  

و بنابراین باید در آن چیز پیمایش کنم خوب است یا از نقشه برای پیمایش ناوبری درست استفاده می کنم

so the point is to make again We Begin by making  associations we're not really going to talk about  

بنابراین نکته این است که دوباره شروع کنیم ایجاد تداعی‌ها ما واقعاً در مورد   جایگزینی صحبت نمی‌کنیم،

substitutions because I've covered that already  but again we want to extend this idea to how  

زیرا قبلاً به آن پرداخته‌ام اما دوباره می‌خواهیم این ایده را به این بسط دهیم که چگونه

can we apply this to other situations so I might  navigate like I've just given the example about  

می‌توانیم این را در موقعیت‌های دیگر اعمال کنیم، بنابراین من می‌توانم مانند مثالی را که در مورد   چیزی ذکر کردم، حرکت کنم.

something physical like I'm navigating with a boat  or navigating with a map but I could also navigate  

فیزیکی مانند من در حال حرکت با قایق یا مسیریابی با نقشه هستم، اما همچنین می‌توانم مسیر

my life okay so how do I navigate challenges how  do I figure out how to deal with something to get  

زندگی‌ام را خوب انجام دهم، بنابراین چگونه می‌توانم

around something or get through a challenge all  of these things we describe as navigating that  

در چالش‌ها پیمایش کنم. چیزهایی که ما توصیف می‌کنیم به‌عنوان پیمایش آن

thing and so as you learn more examples and this  is why it's so important to get examples you will  

و بنابراین وقتی مثال‌های بیشتری یاد می‌گیرید، به همین دلیل است که گرفتن مثال‌ها بسیار مهم است،

get a variety of examples of things that are like  physical usage or figurative or maybe related to  

نمونه‌های مختلفی از چیزهایی مانند استفاده فیزیکی یا تصویری یا شاید مرتبط با

something else okay hopefully everybody is getting  the idea I wanted to use maybe a slightly more  

چیز دیگری را دریافت خواهید کرد، امیدوارم همه خوب باشند. دریافت ایده ای که می خواستم از آن استفاده کنم شاید

challenging word that some people might not know  navigate okay so a car might have a navigation  

کلمه کمی چالش برانگیزتر   که برخی افراد ممکن است آن را ندانند پیمایش خوب است، بنابراین ممکن است یک ماشین سیستم    ناوبری داشته باشد،

system all right so how do we figure out where  to go that's like a physical usage of the word  

بنابراین چگونه بفهمیم به کجا برویم که مانند استفاده فیزیکی از کلمه

navigate but again I might navigate my life or  how do I navigate my career all right how how  

navigate است. دوباره می‌توانم زندگی‌ام را دنبال کنم یا چگونه می‌توانم در حرفه‌ام به درستی مسیریابی کنم. چگونه می‌توانم

do I navigate the challenges that I have in my  life so how do I get through those things how  

چالش‌هایی را که در زندگی‌ام با آن‌ها دارم عبور کنم، بنابراین چگونه می‌توانم از آن چیزها عبور کنم.

do I understand that and this is what natives  are doing they are extending they are naturally  

آنها به طور طبیعی

extending the vocabulary they're thinking how can  I apply something in various ways we want to get  

واژگانی را گسترش می‌دهند که فکر می‌کنند چگونه می‌توانم چیزی را به روش‌های مختلف به کار ببرم که می‌خواهیم

more use out of the vocabulary all right another  example another way we could extend something  

استفاده بیشتری از واژگان داشته باشیم، درست است. مثال دیگر، روش دیگری که می‌توانیم چیزی را گسترش دهیم

where we take something from one situation and  apply it to another one all right uh so let's  

جایی که چیزی را از یک موقعیت برداریم و آن را به کار ببریم. یکی دیگر خیلی خوب است، پس بیایید

say like a baseball situation so I'm playing the  game of baseball I am the batter and the pitcher  

بگوییم مانند یک موقعیت بیسبال، بنابراین من بازی بیسبال را انجام می دهم،

throws me the ball and I hit the ball out of the  par Park I hit the ball out of the park that's  

من در حال بازی هستم به این می‌گویند

called a home run in baseball and I get one  score like one point for that and if there are  

در بیسبال، یک امتیاز مانند یک امتیاز برای آن کسب می‌کنم، و اگر

other people on base I could also get uh points  for those people as well and so uh if we think  

افراد دیگری در پایه هستند، می‌توانم برای آن افراد نیز امتیازات اوه را کسب کنم، و اگر در

about that like I hit a home run that means to do  a really good job it's like a great thing you can  

مورد آن فکر کنیم مانند یک هوم ران این بدان معناست که انجام یک کار واقعاً خوب مانند یک

do in that sport we can take that and apply that  to other situations I did very well at my job  

کار عالی است که می‌توانید در آن ورزش انجام دهید.

presentation so I had to give a presentation to  my bosses and they said wow you really hit it out  

وای تو واقعاً

of the park or you really hit a home run with that  one I'm extending the vocabulary from the original  

از پارک بیرون آمدی یا واقعاً با آن یکی از خانه‌های خود را شکست دادی. دارم واژگان را از

place where it was to some different situation  so it began in sports and now it's being used in  

محل اصلی   جایی که در آن بود به موقعیت‌های متفاوتی گسترش می‌دهم بنابراین در ورزش شروع شد و اکنون در

business I'm extending the vocabulary so people  are always thinking like how can I take this and  

تجارت استفاده می‌شود. من دایره لغات را گسترش می دهم تا مردم همیشه به این فکر کنند که چگونه می توانم این کار را انجام دهم و

apply in someplace else uh and your brain is  doing this naturally so it's it's helpful if  

در جای دیگری اعمال کنم، و مغز شما این کار را به طور طبیعی انجام می دهد، بنابراین مفید است اگر

you're actually like kind of using your brain and  encouraging your words uh to do to do these things  

شما واقعاً به نوعی از مغز خود استفاده می کنید و کلمات خود را به انجام آن تشویق می کنید. برای انجام این کارها

okay so if I'm I'm I'm showing you these laws I'm  I'm just reminding you that you have them so that  

خوب است، پس اگر من هستم، این قوانین را به شما نشان می‌دهم، فقط به شما یادآوری می‌کنم که آنها را دارید تا

you remember oh I wonder how else or where else  what other situations or other contexts might I  

به یاد بیاورید آه، تعجب می‌کنم که چگونه یا کجا دیگر چه موقعیت‌ها یا شرایط دیگری زمینه‌ها ممکن است   از

use this word okay so it could be the same thing  so I like navigate is a word or hit the ball out  

این کلمه استفاده کنم خوب است، بنابراین می‌تواند همان چیزی باشد بنابراین من دوست دارم پیمایش یک کلمه باشد یا ضربه توپ را

of the park that's a a like a a phrase or just  like like you hit the ball out of the park so  

از پارک به بیرون بزنم   که شبیه یک عبارت است یا دقیقاً مثل اینکه توپ را از پارک بیرون زدی تا

you could say that whole thing but in lots of  different situations so anytime someone does  

بتوانید بگویید این همه چیز اما در موقعیت‌های بسیار مختلف، بنابراین هر زمان که کسی

an amazing thing they give a great speech they  deliver a great presentation they I don't know  

یک کار شگفت‌انگیز انجام می‌دهد، یک سخنرانی عالی ارائه می‌کند، یک سخنرانی عالی ارائه می‌کند.

anything else that someone could do very well wow  you you hit a home run or you hit a like even if I  

یک لایک حتی اگر

find like let's say I I bring my girlfriend home  to my family to meet my family the first time uh  

پیدا کنم مثلاً من دوست دخترم را به خانه می‌آورم به خانواده‌ام تا اولین باری که خانواده‌ام را ملاقات کنم اوه

and my dad is talking with me in the kitchen he's  like wow you really hit a home run with that girl  

و پدرم دارد در آشپزخانه با من صحبت می‌کند، او مثل این است که وای واقعاً با آن دختر وارد خانه‌ای شدی   که می‌دانی

you know like so you really like you found like  a you know that's like a nice she seems like a  

دوست دارم بنابراین شما واقعاً دوست دارید مانند یک

nice girlfriend or whatever okay so you can see  how something might be applied in various ways  

دوست دختر خوب به نظر می رسد یا هر چیز دیگری خوب است، بنابراین می توانید ببینید که چگونه ممکن است چیزی به طرق مختلف اعمال شود.

this is the law of extension so your brain is  automatically doing this I'm just reminding you  

من فقط به شما یادآوری می کنم که

to think consciously about these things how can I  make more associations how can I substitute this  

آگاهانه درباره این چیزها فکر کنید چگونه می توانم تداعی های بیشتری ایجاد کنم چگونه می توانم این را جایگزین

for something else how can I extend this to other  things all right let me check comments before we  

چیز دیگری کنم چگونه می توانم این را به چیزهای

move on to the next one I think people are getting  it though chat is a little bit more quiet right  

دیگر گسترش دهم. دریافت آن اگرچه گپ در حال حاضر کمی آرام‌تر است

now but that's good all right uh let's see I mean  every conversation in those Services Chat Roulette  

اما خوب است بیایید ببینیم منظورم این است که هر مکالمه‌ای در رولت چت سرویس‌ها

is not going further than how are you where are  you from and it's hard to hear well you should  

فراتر از وضعیت شما نیست و از کجا هستید و شنیدن آن سخت است

get out of that situation get off chat roulette  and talk talk with people elsewhere find some  

از آن موقعیت، رولت چت را رها کنید و با دیگران صحبت کنید و در جاهای دیگر صحبت کنید،

actual people that are interested in the things  you're interested in and talk with them that's how  

افراد واقعی را پیدا کنید که به چیزهایی علاقه‌مند هستند و با آن‌ها صحبت کنید به این ترتیب

you do it uh let's see J say my man Hi man from  English anyone there you go I just discovered you  

شما این کار را انجام می‌دهید، بیایید ببینیم J بگویم مرد من سلام مرد از انگلیسی هر کسی همین الان شما را کشف کردم

recently I was looking for an English interview  cuz I was looking to be interviewed for a job  

اخیراً به دنبال مصاحبه انگلیسی بودم زیرا به دنبال مصاحبه برای شغل

in the US and I wanted to see what English  interviews are like y there's watch natives  

در ایالات متحده بودم و می‌خواستم ببینم

interviewing people and about interviewing for  for jobs uh I would I would encourage you this  

مصاحبه‌های انگلیسی چگونه است. اوه، من شما را تشویق می‌کنم این

is not about the English language but in general  find information about the company find out what  

در مورد زبان انگلیسی نیست، بلکه به طور کلی اطلاعات مربوط به شرکت را پیدا کنید و

their problems are and explain how you can help  solve those problems all right that's a much  

مشکلات آنها را پیدا کنید و توضیح دهید که چگونه می‌توانید به حل کردن آن مشکلات کمک کنید، این

better way to get a job than to just you know like  I could I could have bad English and still get a  

روشی بسیار بهتر برای یافتن شغل است تا کار فقط می‌دانی که من می‌توانم انگلیسی بدی داشته باشم و

job um if I'm able to solve the problem that  a company has so that's making yourself more  

اگر بتوانم مشکلی را که یک شرکت دارد را حل کنم، می‌توانم انگلیسی بدی داشته باشم و باز هم شغلی پیدا کنم، به طوری که شما را

valuable and more likely to get hired all right  Sean says because I can't understand other only  

ارزشمندتر می‌کند و احتمال استخدام را بیشتر می‌کند، شان می‌گوید چون می‌توانم فقط دیگران را نمی فهمم

speak English uh only if I listen to what you're  talking about I like to listening more yeah well  

انگلیسی صحبت می کنم فقط اگر به چیزی که شما در مورد آن صحبت می کنید گوش کنم دوست دارم بیشتر گوش کنم بله خوب

I'm glad to hear you're understanding this all  right uh very good let's see now navigate is the  

خوشحالم که می شنوم که شما این را می فهمید خیلی خوب، حالا ببینیم پیمایش

best I need yeah the best way to learn English  yeah so you're trying to navigate your English  

بهترین چیزی است که به آن نیاز دارم. بله، بهترین راه برای یادگیری زبان انگلیسی بله، بنابراین شما سعی می‌کنید به یادگیری زبان انگلیسی خود پیمایش کنید

learning Journey or navigate like all the you  know the different ways of learning English or  

سفر یادگیری یا پیمایش مانند همه راه‌های مختلف یادگیری انگلیسی یا

lots of things maybe you've heard on YouTube it's  uh it can be frustrating you can be exasperated or  

چیزهای زیادی که ممکن است در YouTube شنیده باشید، ممکن است شما را ناامید کند. می‌تواند خشمگین باشد یا

it can be an exasperating experience uh trying to  figure all that out uh yes Midnight Oil is also an  

می‌تواند تجربه‌ای ناراحت‌کننده باشد، تلاش برای فهمیدن همه اینها، بله، Midnight Oil نیز یک

Australian band it's a great experience to follow  the live for the first time I enjoyed watching  

گروه استرالیایی است، تجربه بسیار خوبی است برای دنبال کردن زنده آن برای اولین بار که از تماشای آن لذت بردم

it all right and you're navigating between your  learners and your whiteboard yes Excell usage MC  

و شما در حال پیمایش هستید یادگیرندگان شما و تخته سفید شما بله اکسل استفاده از MC

very good so that means you got it so you should  feel that in your brain like wow like yeah I got  

بسیار خوب است، یعنی شما آن را به دست آورده‌اید، بنابراین باید احساس کنید که در مغزتان مثل وای مثل بله من متوجه شدم   می‌دانید

it you know maybe you knew the word already but  very good excellent usage Sean says new words  

شاید قبلاً این کلمه را می‌دانستید، اما استفاده بسیار عالی بسیار خوب، شان کلمات جدیدی را می‌گوید

from this lesson is very soon or you mean like uh  many many many many words or they they are coming  

این درس خیلی زود است یا منظور شما مثل اوه خیلی خیلی خیلی زیاد است یا آنها

quickly XD again fun fact every time I speak to  someone they be like bro you from La cuz I've  

سریع می آیند XD دوباره یک واقعیت جالب هر بار که با کسی صحبت می کنم مثل برادر شما از La چون

watched a lot of movies like rush hour and Jackie  [Laughter] Chan like like yes Chris Tucker talking  

فیلم های زیادی مانند ساعت شلوغی تماشا کرده ام و جکی [خنده] چان مثل اینکه بله کریس تاکر حرف می‌زند

in that movie that's a funny movie all those are I  like when he goes into a he's in like a museum or  

در آن فیلم که یک فیلم خنده‌دار است، همه آن‌ها را دوست دارم وقتی که او به یک موزه یا

something and he sees a Buddha statue and he's  like he's like man that that Buddha would look  

چیزی می‌رود و مجسمه بودا را می‌بیند و او مانند مردی است که بودا

good in my bathroom that Buddha would look good  in my bathroom all right my says you are amazing  

در حمام من خوب به نظر می رسید که بودا در حمام من خوب به نظر می رسید. خوب من می گویم شما شگفت انگیز هستید

teacher you would say you are an amazing teacher  or you would just say you are amazing I guess but  

معلم شما می گویید شما یک معلم شگفت انگیز هستید یا فقط می گویید که شگفت انگیز هستید، حدس می زنم، اما

if you want to say teacher specifically you would  say you are an amazing teacher Japanese child show  

اگر می خواهید بگویید معلم به طور خاص شما می‌گفتم معلم شگفت‌انگیزی هستید کودک ژاپنی نشان می‌دهد

you make my day all right wow amazing teacher  yes you would say and a nice amazing teacher  

شما روزم را خوب می‌گذرانید وای معلم شگفت‌انگیز  بله می‌گویید و یک معلم شگفت‌انگیز خوب

I navigate a gay become a dolphin lover  what what all right Moving On Moving On

من یک همجنس‌گرا را به یک دلفین دوست می‌دارم چه

as I get rid of this uh pirate over here  we'll navigate our way through the video  

خوب. اوه دزد دریایی اینجا ما راه خود را در ویدیو طی می کنیم

I didn't think I would be talking  this long uh today but anyway it's

فکر نمی کردم امروز اینقدر طولانی صحبت کنم، اما به هر حال

okay all right the law of deconstruction  deconstruction so now we're trying to get  

اشکالی ندارد قانون ساختارشکنی ساختارشکنی، بنابراین اکنون سعی می کنیم

even at pieces of words and  really understand what they  

حتی به تکه های کلمات هم بپردازیم و

mean as we get more examples of things  so remember sometimes we will hear a

وقتی نمونه‌های بیشتری از چیزها به دست می‌آوریم، واقعاً معنی آنها را می‌فهمیم ، بنابراین به یاد داشته باشید که گاهی اوقات یک

word monacle monacle monacle let's say you  hear a new word but you don't know what it  

کلمه monacle monacle می‌شنویم، فرض کنید شما یک کلمه جدید می‌شنوید، اما نمی‌دانید به چه

means now don't be frustrated by that  hopefully you can make some Association  

معناست اکنون از آن ناامید نشوید می‌توانم برخی از انجمن‌ها را ایجاد کنم

I'm going to teach this in a slightly tricky  way just for example uh but if we hear other

من می‌خواهم این را به روشی کمی پیچیده آموزش دهم، فقط به عنوان مثال اوه، اما اگر مثال‌های دیگری بشنویم

examples huh that's interesting like  both of these have this word mono in  

جالب است، مثلاً هر دوی آنها این کلمه mono را دارند

there and a monor rail maybe we  know what a monil is a monoral  

و یک ریل مونور، شاید ما بدانیم مونیل چیست یک مونورال

is a instead of having two tracks or a  regular train line a monil has just one  

به جای داشتن دو خط یا یک خط قطار معمولی، یک مونیل فقط یک

so the train is riding on a single rail  like that mono all right let's say I'm a

ریل دارد  بنابراین قطار روی یک ریل حرکت می‌کند مثل آن مونو خیلی خوب، فرض کنید من یک تک‌زبانه هستم، من یک‌زبانه هستم،

mono I'm monolingual monolingual what do  you think that means if I'm monolingual  

یک‌زبانه هستم. یعنی اگر من یک زبانه هستم   تک زبانه تک زبانه

monolingual monolingual monolingual does anyone  know what that means anyone heard that word before  

تک زبانه آیا کسی  می داند معنی آن چیست، کسی قبل از  تک زبانه آن کلمه را شنیده است،

monolingual you might be able to guess what it  means I'll let you post that in the chat so if  

ممکن است بتوانید معنی آن را حدس بزنید  به شما اجازه می دهم آن را در چت پست کنید، بنابراین اگر

we know that's interesting a monoral means one  ra so what might monolingual mean monolingual  

ما بدانیم که جالب است، تک زبانه به معنای یکی است پس چه چیزی ممکن است

monolingual this means one language y you can  speak just one language so a uh if we go back  

یک زبانه به معنای

and look at this as we we might learn a word  like this people might not know what this is  

this is monacle monacle a monacle is one eye  glass one ey glass so maybe you've seen like  

تک زبانه باشد. یک موناکل یک چشم شیشه است یک لیوان است، بنابراین شاید شما

the Monopoly man like he has a he's got two  eyes like this and a little like a mustache  

مرد انحصاری را دیده باشید که انگار یک چشم دارد، دو چشم دارد و کمی شبیه سبیل است

and he's just got a like a monol hanging down like  that little top hat so the monole so you kind of  

و او فقط یک مونول دارد که مثل آن کلاه کوچک پایین آویزان است. بنابراین مونول را طوری

you hold it in place by squeezing your eye like  that a monol yes monolith is another example so

نگه می‌دارید که با فشردن چشم‌تان آن را در جای خود نگه می‌دارید، مثلاً یک مونول بله، یکپارچه نمونه دیگری است، بنابراین

monolith is one stone a large tall stone  or it could be a long Stone as well but a  

یکپارچه یک سنگ است، یک سنگ بلند یا می‌تواند یک سنگ دراز باشد، اما یک

monolith and so again if we take the law of  extension before that we've got monolithic  

سنگ یکپارچه و دوباره اگر ما قانون گسترش را قبل از اینکه یکپارچه داشته باشیم،

which is something that's like very big oh my  goodness this is like a monolithic problem all  

چیزی است که بسیار بزرگ است، خدای من، این مانند یک مشکل یکپارچه است،

right so if a monolith it's like one big Stone  like this we are deconstructing The Language by  

درست است، بنابراین اگر یک تک سنگ مانند یک سنگ بزرگ است، ما زبان را با

understanding things as we get more examples of  them so now we learn a new word like monacle so  

درک چیزها تخریب می کنیم. همانطور که نمونه‌های بیشتری از آنها به دست می‌آوریم، اکنون یک کلمه جدید مانند monacle یاد می‌گیریم، بنابراین

monacle is just that one eyepiece instead of  glasses where we have two all right and so we  

monacle فقط همان یک چشمی است به جای عینک که در آن دو عینک کاملاً درست است و بنابراین ما

can also make further connections if monolingual  means I speak one language then something like

همچنین می‌توانیم ارتباط بیشتری برقرار کنیم اگر تک زبانه  یعنی من به یک زبان صحبت می‌کنم پس چیزی شبیه به

bilingual it should be easier to understand oh I  

دوزبانه باید راحت‌تر فهمید اوه،

bet monolingual means one language so  we know this means Language by means

شرط می‌بندم تک‌زبانه به معنای یک زبان است، بنابراین ما می‌دانیم که این به معنای زبان به معنای

two okay so monolingual bilingual trilingual  trilingual all right so as we get examples this  

دو زبان است، بنابراین تک‌زبانه دو زبانه سه‌زبانه، سه‌زبانه بسیار خوب است، بنابراین با دریافت مثال‌ها، این

is a it's another way of making associations  but we're kind of deconstructing words and  

روش دیگری برای ایجاد ارتباط است، اما ما مهربان هستیم. از ساختارشکنی کلمات و

understanding them within the language itself  so I'm not trying to translate from another  

درک آنها در خود زبان بنابراین سعی نمی کنم از  زبان دیگری ترجمه کنم،

language I'm understanding everything within  English and I I'm the reason I'm bringing this  

همه چیز را در انگلیسی می فهمم و دلیل اینکه این را

up is because I want you to be uh conscious  that you're doing these things yes prefixes  

مطرح می کنم این است که می خواهم شما هوشیار باشید. که شما این کارها را انجام می دهید بله پیشوندها

suffixes root words things like that so the same  thing it even within a word like uh will'll have  

پسوندهای ریشه کلمات چیزهایی مانند آن، بنابراین همان چیزی که حتی در یک کلمه مانند uh خواهد داشت

maybe prefixes or suffixes or you could have a  situation like a phrase with a couple of words  

شاید پیشوندها یا پسوندها خواهد داشت یا می توانید موقعیتی مانند یک عبارت با چند کلمه   داشته باشید

and you understood the whole phrase but you  didn't understand what like what maybe one  

و شما کل عبارت را فهمیدید اما متوجه نشدید که شاید یک

word meant but as you get more examples as you  as you continue to expand your vocabulary and  

کلمه چه معنایی داشته باشد، اما وقتی مثال‌های بیشتری به دست می‌آورید، همانطور که دایره لغات خود را گسترش می‌دهید و

make more connections then you will understand  more words better and you can begin producing new  

پیوندهای بیشتری برقرار می‌کنید، کلمات بیشتری را بهتر می‌فهمید و می‌توانید شروع به تولید

words and even making up new words yourself okay  everybody getting it let me check comments here  

کلمات جدید کنید. و حتی خودتان کلمات جدیدی بسازید، هرکس آن را دریافت می کند، اجازه دهید نظرات را اینجا بررسی کنم. درک این موضوع

this should be pretty easy easy to understand  this is something that naturally happens as  

باید بسیار آسان باشد.

you learn but I'm encouraging you to think  consciously about it so that you make more  

connections all right so you start looking for  things like this like oh that's interesting look  

بسیار خوب، بنابراین شما شروع به جستجوی مواردی از این دست می کنید، مثلاً اوه، جالب است نگاه کنید   به

at that like the same part and that had the  same meaning I bet that also means the same  

همان قسمت مشابه و همان معنی را داشت، شرط می بندم که

thing in other situations so we're deconstructing  words we're deconstructing phrases to understand  

در موقعیت های دیگر نیز به همان معناست، بنابراین ما در حال تخریب  کلماتی هستیم که در حال تجزیه عبارات هستیم بفهمیم

what individual words might mean and then we're  using that to make our own vocab ulary stronger  

کلمات فردی ممکن است چه معنایی داشته باشند و سپس از آن استفاده می‌کنیم تا دایره لغات خودمان را قوی‌تر کنیم

so all of this is about answering questions  removing doubt learning more so that we feel  

بنابراین همه اینها برای پاسخ دادن به سؤالات است از بین بردن شک و تردید بیشتر یاد می‌گیریم تا احساس

more confident and that's when we speak fluently  this is following the laws follow the law I'm  

اطمینان بیشتری داشته باشیم و در آن زمان است که روان صحبت می‌کنیم پیروی از قوانین قانون من

like Judge Dread I am the law okay I'm telling  you follow the laws and you will think more in  

مثل قاضی Dread هستم. من قانون هستم. اوکی من به شما می گویم که قوانین را دنبال کنید و بیشتر به

English don't follow the laws fail to follow  the laws and you will struggle and you will be  

انگلیسی فکر کنید از قوانین پیروی نکنید و قوانین را رعایت نکنید

thinking more in your native language all right I  think I just saw someone mention water as a good

زبان مادری شما خوب است فکر می کنم همین الان دیدم که یکی از آب به عنوان یک ایده خوب نام برده

idea ah all right I'll check comments uh before  we go on to the next the last law but I think  

آه خوب من نظرات را بررسی می کنم قبل از اینکه به قانون بعدی برویم اما فکر می کنم

everybody let's see uh Dr says FIS nice to see  dran over there it's been a while uh no I know  

همه بیایید ببینیم آه دکتر می گوید FIS خوب است Dran را ببینید اونجا خیلی وقته آه نه من میدونم

what burning no I know what burning M uh man  that can speak one language Ang yeah so it just  

چه سوزنده نه میدونم چه سوزنده ای مردی که میتونه به یک زبان صحبت کنه آره پس این فقط

means uh like anyone who can speak one language so  monolingual you could be multi or multi- lingual  

یعنی آه مثل هرکسی که میتونه به یه زبان خیلی تک زبانه صحبت کنه، شما میتونی چند زبانه باشی. این به

that would mean many languages all right but as  you get more examples now you start feeling ah  

معنای زبان‌های زیادی است، اما وقتی مثال‌های بیشتری دریافت می‌کنید، اکنون احساس می‌کنید آه،

like I'm I'm getting it I understand what these  things mean and you're thinking about it you're  

انگار دارم آن را می‌فهمم، می‌فهمم این چیزها به چه معنا هستند و شما به آن فکر می‌کنید،

understanding it like a native that's the point  when you understand something like a native you  

مثل یک بومی آن را می‌فهمید، این نکته است وقتی چیزی مثل یک بومی را می‌فهمید،

can use a language fluently all right CA what  nice to see you there the manager all right  

می‌توانید از زبانی به‌راحتی استفاده کنید. CA چه خوش است که شما را آنجا می‌بینم، مدیر بسیار خوب   من

I'm late but I'll watch on the replay now any  new words from chat uh now any new words from  

دیر هستم، اما اکنون هر  کلمه جدید از چت را در پخش مجدد تماشا می‌کنم، حالا هر کلمه جدیدی از

chat not from teaching Monopoly monograph  yeah so lots of examples uh let's see so we  

چت نه از آموزش تک‌چرخه مونوپولی بله، مثال‌های زیادی آه، بیایید ببینیم تا

have monocycle another term for unicycle yeah  people typically say unicycle but like it'd be  

اصطلاح دیگری برای تک‌چرخه داریم، بله، مردم معمولاً می‌گویند تک‌چرخه، اما می‌خواهند

the same kind of idea uh let's see how to link  deconstructing with Association so again mamed  

همان ایده‌ای باشد، آه، بیایید ببینیم چگونه می‌توان ساختارشکنی را با انجمن پیوند داد.

these are like I'm making you're you're connecting  words together that is it's just a different kind  

این‌ها مثل من می‌سازم که شما کلمات را به هم وصل می‌کنید که این فقط نوع متفاوتی

of Association so that's why I said really like  language learning is really all about Association  

از تداعی است، بنابراین به همین دلیل گفتم که واقعاً یادگیری زبان واقعاً در مورد انجمن است

the question is are you making associations  within English or are you using your native  

سؤال این است که آیا شما در انگلیسی تداعی می‌کنید یا شما از زبان مادری خود استفاده می‌کنید

language and making associations there so you get  fluent when you make more associations in English  

و در آنجا تداعی می‌کنید، بنابراین زمانی که تداعی‌های بیشتری را به زبان انگلیسی می‌سازید،

itself rather than trying to make associations  across two different languages okay so if I'm  

به جای تلاش برای ایجاد ارتباط بین دو زبان مختلف، مسلط می‌شوید، بنابراین اگر در حال

deconstructing things I'm still learning how  how these associations work by learning what  

تخریب چیزها هستم، هنوز می‌آموزم که چگونه این ارتباط‌ها چگونه کار می‌کنند. یاد گرفتن

the pieces of words mean okay so we go to learning  words and as we get more examples we might think  

معنی   تکه‌های کلمات خوب است، بنابراین ما به سراغ یادگیری لغات می‌رویم و وقتی مثال‌های بیشتری به دست می‌آوریم ممکن است فکر کنیم

oh these are good substitutions or this is an  extension this is another situation or another  

اوه اینها جایگزین‌های خوبی هستند یا این یک بسط است، این موقعیت دیگری یا زمینه  دیگری است

context when I might use a word or we might  be able to deconstruct the words and really  

که ممکن است از یک کلمه استفاده کنم یا ممکن است ما باشیم. قادر به تجزیه و تحلیل کلمات و واقعاً

understand what they mean by themselves and  we're able to do that as we get more examples  

معنی آنها را خودشان بفهمیم و ما می‌توانیم این کار را با نمونه‌های بیشتری انجام دهیم

so one word is is really going to teach us much  but if we have a few related words that's where  

بنابراین یک کلمه واقعاً چیزهای زیادی به ما می‌آموزد اما اگر چند کلمه مرتبط داشته باشیم از اینجاست

we really start making these natural associations  remember your brain is doing these things already  

ما واقعاً شروع می‌کنیم این تداعی‌های طبیعی را به یاد بیاورید که مغز شما قبلاً این کارها را انجام می‌دهد

but I'm encouraging you to make uh make it more  active more conscious like hey how can I make more  

اما من شما را تشویق می‌کنم که آن را فعال‌تر کنید  آگاهانه‌تر کنید، مثل هی چگونه می‌توانم

associations with the vocabulary I'm learning how  can I substitute this vocabulary with something  

ارتباط بیشتری با واژگانی که در حال یادگیری هستم ایجاد کنم، چگونه می‌توانم این واژگان را با چیزی جایگزین کنم. در

else how could I extend my vocabulary to use it in  a different situation how can I deconstruct that  

غیر این صورت چگونه می توانم دایره لغاتم را گسترش دهم تا در موقعیت های مختلف از آن استفاده کنم.

maybe I can take this vocabulary and uh use it  elsewhere or I could even break the pieces of it  

and see how those are connected with other words  so all of this these are all associations they're  

چگونه می توانم آن را تجزیه کنم. این‌ها همه تداعی‌ها هستند   همه

all connections it's just here are specific ways  of thinking about that I think everybody has got  

ارتباطات هستند، فقط در اینجا روش‌های خاصی برای فکر کردن وجود دارد که فکر می‌کنم همه آن را دارند   هر چند

it though uh ah monogamous yeah it means having  uh well um like a mon monogamous person is is  

آه آه تک‌همسر بله، به این معنی است که داشتن آه خوب، مثل یک فرد تک‌همسر،

uh like having one partner so a polygamous  person would me many like poly meaning many  

مثل داشتن یک شریک است. بنابراین یک فرد چندهمسر

polygamus when I hear the sentence Follow You  Lord I think of Kanye good one explosion two  

وقتی جمله دنبال تو را می‌شنوم خیلی‌ها دوست دارم چند همسری به معنای چندهمسری باشد. خداوندا به کانیه فکر می‌کنم خوب یک انفجار دو

w three ownership ah are you you're talking  about like the levels of understanding that  

و سه مالکیت آه تو در موردش صحبت می‌کنی مثل سطوح فهمی که

I talked about before uh I'll mention that  very briefly before we move on to number

قبلاً درباره آن صحبت کردم. قبل از اینکه به شماره پنج برویم خیلی کوتاه به آن اشاره می‌کنم،

five so I'm I'm really just giving names to  things that people do already so people are  

بنابراین من واقعاً فقط نام کارهایی را می‌زنم که مردم قبلاً انجام می‌دهند، پس مردم هستند   آیا

are you're naturally doing all these things in  your in your native language and typically like  

شما به طور طبیعی همه این کارها را به زبان مادری خود انجام می‌دهید و معمولاً مانند

more successful people are actively applying  these things even in their native language  

افراد موفق‌تر به طور فعال این موارد را حتی در زبان مادری خود به کار می‌برند

so that's how they have more interesting  writing or more interesting conversations  

بنابراین آنها نوشتارهای جالب‌تر یا مکالمات جالب‌تر   یا

or speeches or whatever they're just actively  applying these different things so when I talk  

سخنرانی‌ها یا هر چیز دیگری دارند که فقط فعالانه این موارد مختلف را به کار می‌گیرند، بنابراین وقتی من

about different levels of understanding uh you  could be exposed so be exposed to the language  

درباره سطوح مختلف درک صحبت می‌کنم شما ممکن است در معرض زبان قرار بگیرید                که

you're just hearing it somewhere or you're  reading it or you're getting it but maybe  

فقط آن را در جایی می‌شنوید یا دارید آن را می‌خوانید یا دارید آن را دریافت می‌کنید، اما شاید

you don't really understand what it means so  this is the lowest level then we move up to

واقعاً معنی آن را نفهمید، بنابراین این پایین‌ترین سطح است، سپس به بالا می‌رویم برای

awareness this is where you understand  something and you can recognize it when  

آگاهی اینجاست که شما چیزی را می‌فهمید و می‌توانید آن را تشخیص دهید وقتی

people are talking to you oh I understand  what something means uh but when we go to

مردم با شما صحبت می‌کنند، اوه، می‌فهمم معنای چیزی اوه، اوه، اما وقتی به سراغ

ownership pardon this fat marker ownership means  you understand it well enough to feel confident  

مالکیت می‌رویم، مالکیت نشانگر چربی به این معنی است که آن‌قدر آن را خوب می‌فهمید که با

using that vocabulary all right but this is how  you can think about it so any any vocabulary  

استفاده از آن واژگان احساس اطمینان کنید. درست است، اما اینگونه می‌توانید درباره آن فکر کنید، بنابراین هر واژگانی

will go through these three phases but people  typically get stuck here at awareness so they  

این سه مرحله را طی می‌کند، اما مردم معمولاً در آگاهی اینجا گیر می‌کنند، بنابراین

think they know something but they don't really  and they say why can I understand a lot of people  

فکر می‌کنند چیزی می‌دانند اما واقعاً نمی‌دانند و می‌گویند چرا می‌توانم بسیاری از مطالب را بفهمم. مردم

but I can't speak I say oh it's because you are  able to recognize vocabulary but you don't know  

اما من نمی توانم صحبت کنم، می گویم آه، به این دلیل است که شما قادر به تشخیص واژگان هستید، اما

it as well as you think you do so you don't have  ownership of the vocab so as soon as you try to  

آن را به همان اندازه که فکر می کنید بلد نیستید، بنابراین مالکیت واژگان را ندارید، بنابراین به محض اینکه سعی می کنید

speak you'll think oh wait am I pronouncing it  correctly is this grammatically correct is this  

صحبت کنید  شما فکر می کنید اوه صبر کنید آیا آن را درست تلفظ می کنم آیا این از نظر گرامری درست است این

the right word uh if you have any doubts about  the vocabulary you don't have ownership of the

کلمه درست است آه اگر در مورد واژگان شک دارید شما مالکیت

vocabulary uh let's see gu do English  is let's grow together Ahmed says only  

واژگان را ندارید آه بیایید ببینیم gu do English است بیایید با هم رشد کنیم احمد می گوید فقط

listening podcast and improve my  language specifically my speaking  

پادکست گوش دادن و زبان م مخصوصاً صحبت کردنم را بهبود بخشید

well I don't know why you would only  listen to podcast it's much better to  

خوب نمی‌دانم چرا فقط به پادکست گوش می‌دهید، خیلی بهتر است

watch video because you can see physical  examples of people doing stuff it's the  

ویدیو تماشا کنید زیرا می‌توانید نمونه‌های فیزیکی  از افرادی را ببینید که کارهایی را انجام می‌دهند، به

same same way children learn all right yes  monop filament same idea all right uh last

همان روشی است که بچه‌ها خوب یاد می‌گیرند همین ایده خوب است،

one the law of inquiry law of inquiry and this  means we're going to take what we know and we're  

آخر قانون تحقیق قانون تحقیق و این بدان معنی است که ما چیزهایی را که می‌دانیم در نظر می‌گیریم و

going to try to extend even further we might ask  like what's the opposite of a word or uh what  

سعی می‌کنیم حتی بیشتر از این هم گسترش دهیم، مثلاً ممکن است بپرسیم مخالف یک کلمه یا آه. چه

might be like a more casual or more professional  way of saying something uh what might be the  

ممکن است یک روش معمولی یا حرفه‌ای‌تر برای گفتن چیزی باشد آه،

history of this word so the more I actively am  asking questions about that word I'm trying to  

تاریخچه این کلمه چه می‌تواند باشد، بنابراین هر چه بیشتر در مورد آن کلمه سؤال می‌پرسم، سعی می‌کنم با فکر کردن،

create even more or further associations with  that word by thinking about the origin of the  

حتی بیشتر یا بیشتر با آن کلمه ارتباط برقرار کنم. در مورد منشأ

word so that's the etmy uh where the word comes  from like if it's a different language or somebody  

کلمه، بنابراین این کلمه از آنجا آمده است، مثلاً اگر زبان دیگری است یا کسی

created that word in English I'm asking further  questions again the whole point of this exercise  

آن کلمه را به انگلیسی ایجاد کرده است، من دوباره سؤالات بیشتری می‌پرسم. گوینده

is to understand that we really become a confident  speaker when we feel certain about vocabulary okay  

با اعتماد به نفس وقتی در مورد واژگان مطمئن هستیم خوب است

so we feel if we still have questions this is  where we apply the law of inquiry our brains  

بنابراین احساس می‌کنیم اگر هنوز سؤالی داریم اینجاست که قانون تحقیق را اعمال می‌کنیم مغزمان

are naturally doing this anyway that's why people  ask me lots of questions all the time they're like  

طبیعتاً به هر حال این کار را انجام می‌دهد، به همین دلیل است که مردم همیشه از من سؤالات زیادی می‌پرسند.

oh how do I say this or is this the right word for  that situation that's inquiry and so this fills in  

آیا این را می گویم یا این کلمه مناسبی برای آن موقعیت است که پرس و جو است و بنابراین

really anything you might have left if you still  have questions or doubts about the vocabulary but  

اگر هنوز سؤال یا تردیدی در مورد واژگان دارید، این کلمه واقعاً هر چیزی را که ممکن است باقی مانده باشد پر می کند، اما

these are the Five Laws you can follow and I  guarantee if you follow these laws you will  

اینها پنج قانونی هستند که می توانید از آنها پیروی کنید و من تضمین می کنم اگر بخواهید از این قوانین پیروی کنید،

think and speak more like a native speaker okay so  remember just as a wrap up a conclusion for this  

بیشتر مانند یک زبان مادری فکر می‌کنید و صحبت می‌کنید، پس به یاد داشته باشید که به عنوان یک جمع‌بندی برای این

video you have lots of examples already of things  in your native language where you have different  

ویدیو، نمونه‌های زیادی از چیزها در زبان مادری خود دارید که در آنها

ways of saying words so you can't say like well  I I have a way to say money in my native language  

روش‌های مختلفی برای گفتن کلمات دارید تا بتوانید. خوب بگویید من راهی برای گفتن پول به زبان مادری‌ام دارم

already well that's great you probably have many  ways of saying money in your native language so  

در حال حاضر خوب است، خیلی خوب است، احتمالاً راه‌های زیادی برای گفتن پول به زبان مادری خود دارید، بنابراین

that doesn't stop you from learning new  ones and the only difference it's just  

این روش شما را از یادگیری موارد جدید باز نمی‌دارد و تنها تفاوت آن فقط

psychological where you're where you're thinking  like oh am I translating to learn this word or  

روانی است شما همان جایی هستید که دارید فکر می‌کنید آه دارم ترجمه می‌کنم تا این کلمه را یاد بگیرم یا   آیا

am I understanding it all in English all right so  anything you learn as a first language you will be  

همه آن را به زبان انگلیسی خوب می‌فهمم، بنابراین هر چیزی را که به عنوان زبان اول یاد می‌گیرید    می‌توانید

able to use as a first language if you understand  the vocabulary all right so this is why we want  

به عنوان زبان اول استفاده کنید اگر واژگان را درک کنید بسیار خوب، به همین دلیل است که می‌خواهیم

to make associations we want to find substitutes  for that vocabulary and we do all of these things  

تداعی‌هایی ایجاد کنیم که می‌خواهیم جایگزین‌هایی برای آن واژگان پیدا کنیم و همه این کارها را به

naturally as we're paying attention but as an  adult learning you can actively do these things  

طور طبیعی همانطور که توجه می‌کنیم انجام می‌دهیم، اما به عنوان یک بزرگ‌آموز می‌توانید این کارها را فعالانه انجام دهید

so if I learn a word and I don't quite understand  it I should get more examples of that thing maybe  

بنابراین اگر من یک کلمه را یاد بگیرم. و من کاملاً نمی‌فهمم باید مثال‌های بیشتری از آن چیز بیاورم، شاید

I should also learn some different ways of talking  about that same situation so if I go to a cafe and  

همچنین باید روش‌های مختلف صحبت کردن درباره همان موقعیت را یاد بگیرم، بنابراین اگر به کافه‌ای بروم و

I listen to different people ordering food  I'm getting substitutions of that particular  

به صحبت‌های افراد مختلف گوش کنم که غذا سفارش می‌دهند جایگزین می‌کنم. از آن

vocabulary or different ways of describing the  same situation all right I can also extend that  

واژگان خاص یا روش‌های مختلف برای توصیف وضعیت یکسان، من همچنین می‌توانم آن را

by thinking how else might I apply this situation  so if I'm calling and ordering a pizza I might use  

با فکر کردن اینکه چگونه می‌توانم این موقعیت را به کار ببرم، گسترش دهم، بنابراین اگر تماس می‌گیرم و پیتزا سفارش می‌دهم، ممکن است

similar vocabulary when I'm ordering I don't know  some other thing it could be other food or other  

هنگام سفارش از واژگان مشابه استفاده کنم. نمی‌دانم چیز دیگری می‌تواند غذای دیگری باشد یا

thing off of the telephone all right I could  also be deconstructing naturally the language  

چیز دیگری که از تلفن خارج است، من می‌توانم به طور طبیعی زبان را تجزیه کنم

when I'm looking at different ways that people  are using the language getting different words  

وقتی به روش‌های مختلفی نگاه می‌کنم که افراد  از زبان استفاده می‌کنند و کلمات مختلف را دریافت می‌کنند

and noticing their natural connections like  we talked about with mono and by before so if  

و متوجه ارتباطات طبیعی آنها می‌شوند. مثل  که قبلاً با مونو و قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، بنابراین اگر    یک زبانه

we got monolingual bilingual trilingual okay  we can talk about how many languages a person  

دوزبانه سه‌زبانه داشتیم خوب می‌توانیم در مورد چند زبان صحبت کنیم که یک نفر

knows like a tricle here's a little bike for  kids uh with one two three wheels on it tricle

مثل یک سه‌گانه می‌داند، اینجا یک دوچرخه کوچک برای بچه‌ها است، با یک دو سه چرخ روی آن سه‌زبانه سه‌زبانه،

tricle try okay and if anything is still left  after we've gone through all of these things we  

خوب است و اگر هر چیزی باقی مانده است بعد از اینکه همه این موارد را پشت سر گذاشتیم

still have just naturally again you are people  are doing this already if you look back at the  

هنوز هم به طور طبیعی دوباره شما مردم هستید این کار را قبلاً انجام می‌دهید اگر به

chat it's a whole bunch of people asking me  questions the law of inquiry the brain is  

گپ نگاه کنید، یکسری از مردم از من سؤال می‌کنند  قانون تحقیق مغز

naturally trying to find enough information  until it feels satisfied until it feels sure  

طبیعتاً سعی می‌کنیم اطلاعات کافی را پیدا کنیم تا زمانی که احساس رضایت کند تا زمانی که مطمئن شود

and certain this is like the most uh like the  biggest thing that people are looking for in  

و مطمئن شود که این بزرگترین چیزی است که مردم در

life in general certainty we'll put that the  big seat certainty people want to be certain  

زندگی به دنبال آن هستند.

all right people want to know like it's like if  you're making an investment or whatever will I  

خیلی خوب مردم می‌خواهند بدانند که آیا شما سرمایه‌گذاری می‌کنید یا هر چیز دیگری

get my money back people want to be certain they  want to eliminate risk they want to eliminate the  

پولم را پس می‌گیرم، مردم می‌خواهند مطمئن باشند که می‌خواهند ریسک را از بین ببرند، می‌خواهند

risk of being embarrassed in a conversation and  that's why they continue to ask ask questions  

خطر خجالت را در یک مکالمه از بین ببرند و به همین دلیل است که آنها به پرسیدن سوالات ادامه دهید

until they have ownership of the vocabulary  okay all right let's see what time it is it's  

تا زمانی که آنها مالکیت واژگان را پیدا کنند بسیار خب، بیایید ببینیم ساعت چند است   در

already 11:30 look at that 100 minutes oh  my goodness but it felt good look at you

حال حاضر 11:30 است به آن 100 دقیقه نگاه کنید، خدای من، اما احساس خوبی به شما داشتم،

guys I thought this might be a long one but  wrapping up I'll look at last comments here  

بچه ها، فکر کردم ممکن است طولانی باشد. اما  در پایان، آخرین نظرات را اینجا نگاه می‌کنم

but hopefully this makes sense remember you follow  the laws and you will think more in English break  

اما امیدوارم این منطقی باشد به یاد داشته باشید که قوانین را دنبال می‌کنید و بیشتر به انگلیسی فکر می‌کنید قوانین را زیر پا بگذارید

the laws or just don't apply them for learning  English and you will continue to struggle all  

یا فقط آنها را برای یادگیری  انگلیسی به کار نگیرید و به مبارزه ادامه دهید.

right it's really that simple but remember you're  already doing these things automatically in your  

درست است. واقعاً به همین سادگی است، اما به یاد داشته باشید که شما در حال حاضر این کارها را به صورت خودکار در

native language and uh if you actually do them  consciously if you apply these things consciously  

زبان مادری خود انجام می‌دهید و اگر واقعاً آن‌ها را آگاهانه انجام دهید، اگر این کارها را آگاهانه

even in your native language you will become a  better speaker of your native language as well  

حتی در زبان مادری خود به کار ببرید، به زبان مادری خود نیز سخنران بهتری خواهید بود.

okay all right last uh questions over here uh  let's see XD again Mr Drew have you ever tried  

درست آخرین سوال‌ها در اینجا آه بیایید دوباره XD را ببینیم آقای درو آیا تا به حال

Chinese food before CU I've seen a lot of Chinese  restaurant running in Japan videos on YouTube yes  

غذای چینی را قبل از CU امتحان کرده‌اید.

and again I'm from the United States so we got  quite a few Chinese restaurants over there too  

چند رستوران چینی در آنجا هم   اوه،

uh actually I heard like a lot of Chinese food  like in Chinese restaurants it's like it's kind of  

در واقع شنیده‌ام که غذاهای چینی زیادی مثل رستوران‌های چینی، مثل این است که نوعی

New Year's Chinese food not what people normally  eat I have no idea I just heard that but CU I was  

غذای چینی سال نو است نه آن چیزی که مردم معمولاً می‌خورند. مثل این است که

wondering wow this is like it's like really kind  of fatty rich food and it's like people like I  

واقعاً نوعی غذای چرب و پرچرب است و مثل این است که افرادی مثل من

don't see a lot of like fat people in China but  I don't know maybe for whatever reason but they  

در چین افراد چاق زیادی را نمی‌بینند، اما نمی‌دانم شاید به هر دلیلی، آنها

can't be eating like that every day all right uh  how to get ride of awareness and reach ownership  

نمی‌توانند هر روز اینطوری غذا بخورند. درست است، چگونه می توان از آگاهی خلاص شد و به مالکیت رسید

uh you just need to follow these laws that's it  so you get more examples of things the more you  

اوه، فقط باید از این قوانین پیروی کنید همین است  تا نمونه های بیشتری از چیزها به دست بیاورید هرچه بیشتر   چیزی را

understand something as you understand it better  you become oh wow like now I really understand  

بهتر بفهمید  می شوید اوه وای مثل الان من واقعاً می فهمم

what that means and I feel confident using it  that's when you own the language that's where  

یعنی چه و من با استفاده از آن احساس اطمینان می‌کنم در آن زمان است که شما صاحب زبانی هستید که

you become a native or fluent speaker of that  language so you understand a specific word or  

شما تبدیل به یک زبان مادری یا مسلط به آن زبان می‌شوید، بنابراین یک کلمه یا

phrase you feel confident that you will use it  correctly and you do use it correctly you have  

عبارت خاص را می‌فهمید و مطمئن هستید که از آن به‌درستی استفاده می‌کنید و به درستی از آن استفاده می‌کنید

ownership of that if you have questions about it  these are the things you need to apply so either  

مالکیت آن را دارید. اگر در مورد آن سؤالی دارید، اینها مواردی هستند که باید اعمال کنید، بنابراین

get more examples more associations substitutions  uh try to figure out how you could extend it to  

مثال‌های بیشتری دریافت کنید. بسیار

something else all of these things will help you  make stronger connections with the vocabulary okay  

خوب

and that's when you can use it fluently uh can  you explain more details and real life example  

و آن موقع است که می‌توانید به روانی از آن استفاده کنید، آیا می‌توانید جزئیات بیشتر و مثال واقعی پرس و جو را توضیح دهید،

of inquiry well like if just look at look at the  look at the question you just asked right there  

مثلاً اگر فقط به سؤالی که همین‌جا پرسیده‌اید نگاه کنید

so you're you're uncertain about something and  you're looking for more information about it and  

بنابراین در مورد چیزی نامطمئن هستید و شما به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد آن هستید و

this is uh inquiry just like it it applies to  to anything like your brain is naturally doing  

این سؤالی است درست مانند آن که برای هر کاری که مغز شما به طور طبیعی انجام می‌دهد  صدق می‌کند

that you just did that with your own question  so I could ask about the history of something I  

که شما فقط با سؤال خودتان این کار را انجام دادید بنابراین من می‌توانم درباره تاریخچه چیزی بپرسم که

could ask what the opposite word might be I could  say like what like a uh um like if I like what  

می‌توانم بپرسم چه چیزی کلمه متضاد ممکن است این باشد که می‌توانم بگویم چه چیزی شبیه یک اوهوم دوست دارم اگر دوست داشته باشم چه

would be a casual way of saying this like how  might a casual restaurant say something rather  

روشی معمولی برای گفتن این حرف خواهد بود، مثلاً چطور ممکن است یک رستوران معمولی چیزی بگوید به

than a uh like luxury restaurant or something  more expensive okay so when I'm asking those  

جای رستورانی مجلل یا چیزی گران‌تر، خوب پس وقتی من من این

questions this is me just it's looking for even  more information to to understand vocabulary or  

سؤال‌ها را می‌پرسم، این من هستم، فقط به دنبال اطلاعات بیشتر برای درک واژگان یا

to expand my vocabulary but inquiry is just for  like any general questions you might have that  

برای گسترش دایره لغاتم هستم، اما پرسش فقط برای مثل هر سؤال عمومی که ممکن است داشته باشید    به

help you understand the vocabulary better that's  the idea uh thanks again we appreciate your time  

شما کمک می‌کند واژگان را بهتر درک کنید، این ایده است، باز هم متشکرم قدردان وقت شما هستم

and teaching says jento it's my pleasure when  will the next live lesson be I think I think  

و تدریس می‌گوید جنتو خوشحالم که درس زنده بعدی کی برگزار می‌شود، فکر می‌کنم

now I thought this last week but I was wrong I  think it's next Friday I think but if I'm not  

الان هفته گذشته فکر کردم اما اشتباه کردم فکر می‌کنم جمعه آینده است فکر می‌کنم اما اگر

here don't be mad so don't plan your schedule  around me let's see all right n says thank you  

اینجا نیستم عصبانی نباش پس برنامه‌تان را دور من برنامه‌ریزی نکنید، بیایید همه چیز را خوب ببینیم،

for 100 minutes that was great yes that is a long  a long time it flew by all right uh you have any  

100 دقیقه از شما تشکر کنم که عالی بود، بله، مدت طولانی است، خیلی خوب است، شما هر

thoughts on let's see on basketball Michael or  Lebron James I'll assume you pick Jordan rather  

فکری دارید در مورد بسکتبال مایکل یا لبرون جیمز ببینیم. من فرض می‌کنم شما جردن را به

than LeBron James cuz Chicago loves MJ uh the the  reason I like Michael Jordan or I would I would  

جای لبرون جیمز انتخاب می‌کنید، زیرا شیکاگو عاشق ام‌جی است، دلیلی که من مایکل جردن را دوست دارم یا ترجیح می‌دهم

pick Michael Jordan over LeBron James as as you  know the best ever is because Michael Jordan is  

مایکل جردن را به جای لبرون جیمز انتخاب کنم، همانطور که می‌دانید بهترین کار این است که مایکل جردن

like he's just he's just tall enough so he's 6'6  I think so I'm like six like six or 61 so Michael  

مانند او است. فقط به اندازه کافی قد دارد بنابراین او 6/6 سال است فکر می‌کنم من شش مثل شش یا 61 ساله هستم، بنابراین مایکل

Jordan is like where would he be he'd be like you  know couple couple inches taller than me I guess  

جردن مثل شماست که می‌تواند کجا باشد می‌دانید چند اینچ از من بلندتر است.

U but like Michael Jordan he's he's not like  if you imagine a basketball player that's 10  

او مثل یک بسکتبالیست با

feet tall just imagine that and the guy had like  a 100 points he could just stand at the at the  

قد 10 فوت نیست، فقط تصور کنید که آن پسر 100 امتیاز داشته باشد که بتواند روی

basket and just dunk the ball in all day like that  wouldn't be a great basketball player he's even if  

سبد بایستد و در تمام روز فقط توپ را غرق کند، بسکتبال عالی نخواهد بود. بازیکنی است که حتی اگر

he has more points than everybody else but someone  like Michael Jordan it's like he's he's almost  

امتیاز بیشتری نسبت به بقیه داشته باشد، اما فردی مانند مایکل جردن، مثل این است که او تقریباً شبیه

like a kind of a kind of Superman version of of  regular regular people so reg like I could play  

یک نوع سوپرمن از افراد معمولی است، بنابراین مثل من می‌توانم

basketball and like but he has he's not super tall  U but yeah like he just so LeBron is I think 68  

بسکتبال بازی کنم و دوست داشته باشم، اما او فوق‌العاده نیست. قد بلند تو اما بله مثل او همینطور که لبرون 68 ساله است

and just a bigger guy in general like physically  bigger than Mike but like Mike is he's like kind  

و به طور کلی یک پسر بزرگتر است از نظر بدنی بزرگتر از مایک است، اما مثل مایک که بسیار

of crafty and to see some of the plays that that  like Mike did because I was I was you know growing  

حیله گر است و برای دیدن برخی از نمایشنامه هایی که مایک انجام داد چون من بودم آیا می‌دانستید که

up in Chicago when Mike was uh was was playing and  yeah just to watched like some of the moves that  

در شیکاگو بزرگ می‌شوید، زمانی که مایک بازی می‌کرد و بله، فقط برای تماشای برخی از حرکاتی که

he did and how he fak people out and he wasn't  these are like larger players but he was still  

انجام می‌داد و اینکه چگونه مردم را جعل می‌کرد و او نبود، اینها مانند بازیکنان بزرگ‌تر بودند، اما او هنوز هم

uh he was still doing people so I would I would  would pick him as like a better better allaround  

بود. هنوز هم با مردم کار می‌کنم، من او را به‌عنوان بازیکن بهتری در سراسر جهان انتخاب می‌کنم،

um player but it would be interesting to see them  uh play against each other America's Chinese food  

اما جالب است که ببینیم آن‌ها در مقابل یکدیگر بازی می‌کنند غذای چینی آمریکا

not authentic taste says George yes I imagine that  and it's the same thing anywhere really like you  

طعم اصیل نیست. واقعاً دوست دارید   می‌توانید

you can go to get Japanese food in America and  it's you know like California rolls and stuff  

برای تهیه غذای ژاپنی در آمریکا بروید و  می‌دانید مانند رول‌های کالیفرنیا و چیزهایی

like that is quite different from regular Japanese  sushi or whatever all right Karina says you're are  

مانند آن، کاملاً با سوشی معمولی ژاپنی یا هر چیزی که کارینا می‌گوید

great thanks a lot son you are an amazing teacher  guy a teacher guy I like that uh all right uh yeah  

خوب هستید، بسیار متفاوت است. پسر معلم دوست دارم اوه خیلی خب آره

I only understand his English if you're referring  to me I I understand okay I think I got you all  

من فقط انگلیسی او را می فهمم اگر منظور من باشد. من می فهمم خوب فکر می کنم همه شما را فهمیدم

right look at that we got to the end uh only 107  minutes but thank you uh hopefully this makes  

درست نگاه کنید که فقط 107 دقیقه به پایان رسیدیم، اما متشکرم امیدوارم این

sense I was excited to do this video because it  really covers everything and you can ask yourself  

منطقی باشد   من برای انجام این ویدیو هیجان زده بودم زیرا واقعاً همه چیز را پوشش می دهد و می توانید

these questions about vocabulary like if I don't  really understand something or if I'm still trying  

این سؤالات را در مورد واژگان از خود بپرسید، مثلاً اگر من واقعاً چیزی را نمی فهمم یا اگر هنوز در تلاش

to translate I should probably get more examples  of that thing and then I should figure out once  

برای ترجمه هستم، احتمالاً باید نمونه های بیشتری از آن را دریافت کنم. آن چیز و سپس من باید یک بار بفهمم

I understand the vocabulary how else might I say  something so there could be times where you learn  

واژگان را می‌فهمم که چگونه می‌توانم چیزی بگویم، بنابراین ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که شما چیزی را یاد بگیرید

something and you don't really understand it but  you understand the situation so if I if I like  

و واقعاً آن را درک نکنید، اما موقعیت را درک کنید، بنابراین اگر من دوست داشته باشم،

if someone is describing a beautiful sunset and  one person says beautiful another person says uh  

اگر کسی باشد یک غروب زیبا را توصیف می‌کنم و یک نفر می‌گوید زیبا یکی دیگر می‌گوید آه

like breathtaking or something and maybe I forget  the word breathtaking it's okay like I can kind  

مثل نفس‌گیر یا چیزی دیگر و شاید من فراموش کنم کلمه نفس‌گیر اشکالی ندارد مثل اینکه می‌توانم

of understand like oh it's taking my like H it  took my breath away it's breathtaking you know  

بفهمم مثل اوه، مثل او، نفسم را می‌گیرد، نفس‌گیر است، می‌دانی

something amazing like that so even if I don't  remember a particular word I can usually think  

چیزی شگفت‌انگیز اینطور است، بنابراین حتی اگر کلمه خاصی را به خاطر نیاورم، معمولاً می‌توانم

of some kind of substitute uh but you're able  to do that more in English so if you do that  

به نوعی جایگزین فکر کنم، اما شما می‌توانید این کار را بیشتر به زبان انگلیسی انجام دهید، بنابراین اگر این کار را

by trying to translate things it will be much  more difficult for it uh come to China of a lot  

با تلاش برای ترجمه چیزها انجام دهید، بسیار دشوارتر خواهد بود. برای اینکه خیلی به چین بیایم

of yes maybe I will I've never been to China  uh but I would like to come someday anyway uh  

بله شاید من هرگز به چین نرفته‌ام اوه، اما به هر حال دوست دارم روزی

go back and watch this video again if you are  joining us late or if you'd like more examples  

بیایم آه   اگر دیر به ما ملحق می‌شوید یا می‌خواهید دوباره این ویدیو را تماشا کنید مثال‌های بیشتر

but remember the basic idea is we want to make  associations within the language itself just  

اما به یاد داشته باشید ایده اصلی این است که ما می‌خواهیم در خود زبان تداعی‌هایی ایجاد کنیم، درست

like you're already doing in your native language  so you can do this you're doing it already and it  

مانند آنچه شما قبلاً در زبان مادری خود انجام می‌دهید، بنابراین می‌توانید این کار را انجام دهید، در حال حاضر آن را انجام می‌دهید و

works for you you're already getting fluent you  already speak well in your native language just  

برای شما کار می‌کند که در حال حاضر مسلط هستید. شما قبلاً به زبان مادری خود خوب صحبت می کنید فقط

apply the same rules into English all right have  a fantastic day uh if you would like to learn more  

همین قوانین را به انگلیسی اعمال کنید، خیلی خوب است یک روز فوق العاده داشته باشید، اگر می خواهید بیشتر

about pronunciation uh or even just all of this  stuff all the things like applying all this stuff  

درباره تلفظ uh یا حتی همه این موارد  اطلاعات بیشتری کسب کنید، مانند اعمال همه این موارد

I do that automatically for everyone influent  for life I just like do all the hard work for  

من این کار را انجام می دهم. به طور خودکار برای همه افراد تأثیرگذار مادام العمر، من فقط دوست دارم تمام کارهای سخت را برای   شما انجام دهم که

you making it uh easier for you to understand  and become a fluent speaker so if you'd like  

درک آن را برای شما آسان‌تر می‌کنم و به یک سخنران مسلط تبدیل می‌شوید، بنابراین اگر مایلید

to learn more about that you can click on the  links in the description below this video all  

در مورد آن بیشتر بدانید، می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر کلیک کنید. این ویدیو کاملاً

right I can listen to you for hours on in it's so  interesting well glad to hear MC uh thank you for  

درست است من می‌توانم ساعت‌ها به شما گوش دهم خیلی جالب است و خوشحالم که MC را می‌شنوم، اوه متشکرم برای

the stream says H well thank you all for joining  me Papu thanks and I'll see you next time byebye

جریان می‌گوید H خوب ممنون از همه شما برای پیوستن به من  پاپو متشکرم و دفعه بعد شما را می‌بینم خداحافظ