Are You Using These 7 Words Incorrectly?

well hello there I'm Drew Badger and

خوب سلام، من درو بجر

hopefully you are here seeking knowledge

هستم و امیدوارم شما اینجا هستید و به دنبال دانشی

about how to express yourself in a more

در مورد نحوه بیان خود به شیوه ای

intelligent and beautiful way anyway

هوشمندانه تر و زیباتر هستید، به هر حال

in this video we're going to cover seven

در این ویدیو ما هفت کلمه را پوشش می دهیم

words that people commonly misused and

که مردم معمولاً از آنها استفاده نادرست می کنند و

hopefully get you to use them correctly

امیدواریم شما را به استفاده از آنها وادار کنند. به درستی

let's begin the first word is Peru and

بیایید شروع کنیم کلمه اول پرو است و

this is something I've often used

این چیزی است که من اغلب به اشتباه از آن استفاده کرده

incorrectly myself when you're thinking

ام زمانی که شما در

about perusing a book the idea of people

مورد مطالعه یک کتاب فکر می

typically have is that you're looking

through something very quickly on going

to peruse this book in two minutes and

کنید. در عرض دو دقیقه و

take a look at it and then look at

نگاهی به آن بیندازید و سپس به چیز دیگری نگاه کنید،

something else but the meaning of Peru's

اما معنای پرو

is actually is the opposite

در واقع برعکس است،

so you want to prove something it means

بنابراین شما می خواهید چیزی را ثابت کنید که به این معنی است

to carefully looking through carefully

که با دقت

look through something you really want

نگاه کنید و به چیزی نگاه کنید که واقعاً می خواهید

to look through what you want to linger

آنچه را که می خواهید بررسی کنید.

through the book to peruse that

برای مطالعه آن چیزهای خاص کتاب را

particular things i'm perusing an

درنگ کنم،

article on perusing a book i'm looking

مقاله ای را در مورد مطالعه کتابی مطالعه می کنم، در حال

through it and giving it my sole

بررسی آن هستم و تنها به آن

attention to peruse peruse now this next

توجه می کنم که مطالعه کنم اکنون این مقاله

one is just something i thought i would

بعدی فقط چیزی که فکر می‌کردم

throw into the lesson because it's a

در درس بیندازم، زیرا این یک

common thing that native speakers

چیز رایج است که بومی‌ها از آن

misused but it's also just a fun

سوء استفاده می‌کنند، اما این فقط یک

interesting fact and this is the word

واقعیت جالب جالب است و این کلمه

peacock peacock now peacock is actually

طاووس طاووس است در حال حاضر طاووس در

the word for the male of a species of P

واقع کلمه نر یک گونه P

foul and soapy foul is the name of the

ناپاک و صابونی است. ناپاک نام

kind of bird that peacock is just the

نوعی از پرنده است که طاووس فقط

mail if you're looking at a female you

پست است اگر به یک ماده نگاه می

would say oh that's a beautiful p him a

کنید می گویید اوه زیباست او یک

peahen just like a chicken

هلو درست مثل مرغی

we've got a hen and a rooster we've also

که ما یک مرغ و یک خروس داریم.

got a peacock and AP hand but the two

همچنین یک طاووس و دست AP گرفت اما این

are in the species of bird called a

دو در گونه پرنده ای هستند به نام طاووس طاووس

peafowl peafowl next door to it is 42 it

در کنار آن 42

is

listen carefully to how this plans 42 it

است با

دقت گوش کنید که چگونه این برنامه ریزی می

is 42 with it so it's 42 we kiss you can

کند 42 با آن 42 است بنابراین ما 42 را می بوسیم شما می توانید

pronounce it like that people say it

آن را مانند تلفظ کنید اینکه مردم آن را

quickly and blend it in a conversation

به سرعت می گویند و در یک مکالمه با هم ترکیب می کنند،

for to it is fortuitous now it sounds

برای آن اتفاقی است که اکنون به نظر می

like fortune so people often think that

رسد شانس است، بنابراین مردم اغلب فکر می کنند که

it may be describing something that's

ممکن است چیزی را توصیف کند که

very lucky

بسیار خوش شانس است،

so I was a very fortuitous thing that my

بنابراین من یک چیز بسیار تصادفی بودم که

friend came in and gave me like some

دوستم وارد شد و به من شبیه کرد. یک

lucky singer gave me a whole bunch of

خواننده خوش شانس کلی پول به من داد

money or something like that

یا چیزی شبیه به

now it might mean something that's lucky

آن اکنون ممکن است به معنای چیزی باشد که خوش شانس است،

but fortuitous just means something that

اما اتفاقی فقط به معنای چیزی است که

happens by accident so it was like a

تصادفی رخ می دهد، بنابراین مانند یک

very fortuitous thing that I was outside

اتفاق بسیار اتفاقی بود که من بیرون

and maybe I had an umbrella

بودم و شاید من یک چتر

it started to rain so in that sense it

داشتم که شروع به باریدن کرد، بنابراین از این

happens to be a lucky thing like it's

نظر اتفاقاً یک اتفاق است. خوش شانسی مثل این

fortunate for me but we're only

که برای من خوش شانس است، اما ما

describing fortuitous or only using the

فقط از

word fortuitous to describe maybe do

کلمه تصادفی برای توصیف استفاده می کنیم، شاید کاری انجام

something that's like a coincidence that

دهیم که مانند یک تصادف است

happened that time for to it is 42 it is

که زمانی برای آن اتفاق افتاده است 42،

next we have a word that's really abused

بعد ما کلمه ای داریم که واقعا مورد سوء

and overused and used incorrectly

استفاده و استفاده بیش از حد قرار گرفته است. و به‌طور نادرست

especially by younger native English

به‌ویژه توسط جوان‌ترهای انگلیسی زبان

speakers so as a learner be careful that

مادری استفاده می‌شود، بنابراین به‌عنوان یک زبان‌آموز مراقب

you don't make these mistakes as well so

باشید که این اشتباهات را نیز مرتکب نشوید، بنابراین

this is literally now listen carefully

به معنای واقعی کلمه اکنون با دقت

to the pronunciation of this litter

به تلفظ این زباله

relief the pronunciation really we could

گوش کنید. تلفظ واقعاً می‌توانیم

say literally literally but the

به معنای واقعی کلمه بگوییم اما

pronunciation becomes literally

تلفظ می شود به معنای

literally literally listen carefully

واقعی کلمه به معنای واقعی کلمه با دقت گوش

i'll say it really slowly literally

کنید من آن را واقعا آهسته می گویم به معنای واقعی کلمه به معنای واقعی کلمه به

literally literally literally literally

معنای واقعی کلمه به معنای واقعی کلمه

now what people use it for their saying

اکنون آنچه مردم از آن برای گفتن خود استفاده می کنند با توجه به

that you're kind of using it for

اینکه شما به نوعی از آن برای تاکید استفاده می کنید،

emphasis young kids will say like wow

بچه های جوان می گویند مانند وای

it's like it was literally 200 degrees

، مثل اینکه به معنای واقعی کلمه در بیرون 200 درجه بود،

outside

در

it was literally 200 degrees outside

بیرون به معنای واقعی کلمه 200 درجه بود،

when maybe the temperature was 80

زمانی که شاید دما 80

degrees or something like that so this

درجه یا چیزی شبیه به آن بود، بنابراین

is an incorrect use of the word

این استفاده نادرست از کلمه

literally now people are often using it

به معنای واقعی کلمه در حال حاضر مردم اغلب دوباره از آن استفاده می

again they're using it for emphasis and

کنند، آنها از آن برای تاکید استفاده می

trying to plow is literally freezing

کنند و تلاش برای شخم زدن به معنای واقعی کلمه

cold outside maybe with 60 degrees or

سرمای انجماد در بیرون است، شاید با 60 درجه یا

something that someone sells a little

چیزی که کسی آن را کمی سرد می فروشد،

bit cold but they're describing it

اما آنها آن را توصیف می

they're trying to emphasize the

کنند و سعی می کنند بر آن تأکید کنند.

situation by saying literally now the

وضعیت با گفتن تحت اللفظی اکنون

actual meaning the actual the real

معنای واقعی واقعی

meaning of literally is that it's

معنای واقعی تحت اللفظی این است که این

something that's real so if you say oh

چیزی است که واقعی است، بنابراین اگر می گویید اوه

it's literally 200 degrees outside then

به معنای واقعی کلمه در خارج 200 درجه است

it better be 200 degrees outside

، بهتر است در خارج 200 درجه باشد،

so when you're talking about something

بنابراین وقتی در مورد چیزی صحبت می کنید

if you want to use literally and use it

اگر می خواهید برای استفاده واقعی از آن و استفاده صحیح از آن

correctly you're having to describe

، باید چیزی را توصیف

something like he was literally eight

کنید مانند اینکه او به معنای واقعی کلمه هشت

feet tall means like the person was

فوت قد داشته است، به این معنی است که آن شخص در

actually a tweet all when you saw not

واقع یک توییت بوده است، همه زمانی که شما دیدید نه

like seven foot to or whatever so again

مثل هفت فوت یا هر چیز دیگری. بنابراین

you're talking about literally and you

شما دوباره به معنای واقعی کلمه در مورد آن صحبت

can use it that way your kind of

می کنید و می توانید از آن برای

emphasizing something but you have to be

تاکید بر چیزی استفاده کنید، اما باید

describing something that's actually

چیزی را توصیف کنید که در واقع

true literally literally next another

درست است و به معنای واقعی کلمه در کنار کلمه ای

commonly misused word in Normandy

که معمولاً مورد استفاده نادرست است در

enormity and again we've got that tea in

عظمت نرماندی و دوباره آن چای را

the word enormity it becomes more of a

در کلمه enormity بسیار مناسب تر می

decent it almost disappears enormity in

شود تقریباً ناپدید می شود عظمت در

Normandy

نرماندی

in Normandy now in Normandy sounds like

در نرماندی اکنون در نرماندی

enormous so people think about really

بسیار زیاد به نظر می رسد بنابراین مردم فکر می کنند واقعاً

must be a huge thing like it the

باید چیز بزرگی باشد مانند آن

enormity of Godzilla or something but

عظمت گودزیلا یا چیزی دیگر، اما

we're not talking about something like

ما در مورد چیزی شبیه به آن صحبت نمی کنیم.

that the correct meaning of it is

معنای درست آن در

actually something that I like very

واقع چیزی است که من آن را بسیار جدی دوست دارم،

serious so we're talking about the

بنابراین ما در مورد عظمت وضعیت صحبت می کنیم،

enormity of the situation like many

مانند اینکه

people were killed in some violent

افراد زیادی در یک حمله خشونت آمیز کشته شدند

attack the enormity of the situation was

، عظمت وضعیت

really surprising to people so it was a

واقعا برای مردم تعجب آور بود، بنابراین این یک وضعیت

very serious very important or big thing

بسیار جدی بود. چیز مهم یا بزرگ است

and that's why we would use in normandy

و به همین دلیل است که ما در نرماندی

in this way but we're not talking about

به این شکل استفاده می کنیم، اما در مورد

the physical size of something being big

اندازه فیزیکی چیزی بزرگ نیست

if you're talking about that you can

اگر شما در مورد آن صحبت می کنید

actually just use the word enormous

در واقع فقط می توان از کلمه عظیم بسیار

enormous next we've got two words and

زیاد استفاده کرد بعد ما دو کلمه داریم و

these are really working together in

اینها واقعاً در مکالمات با هم کار می کنند.

conversations a lot

the first one is sarcasm and the second

one is irony irony

now people often whether your native

speaker and non-native speaker but

typically non-native speakers as well

معمولاً غیر بومی زبانان نیز هستند،

because especially if they come from

زیرا به خصوص اگر آنها از

cultures where maybe sarcasm isn't may

فرهنگ‌هایی می‌آیند که شاید طعنه در آن‌ها ممکن

be such like an important their common

است مانند یک چیز مهم مشترک آنها

thing in everyday situations the idea of

در موقعیت‌های روزمره باشد، ایده

sarcasm really is just where you're

طعنه در واقع همان جایی است که شما

saying one thing but kind of having the

یک چیز می‌گویید، اما نوعی داشتن

opposite meaning of that as an example i

معنی مخالف آن به عنوان مثال

look at my friend and say well that's a

، من به دوستم نگاه می کنم و می گویم که این

great outfit but I really think it looks

لباس عالی است، اما واقعاً فکر می کنم زشت به نظر می رسد،

ugly so I'm saying one thing but by the

بنابراین یک چیز را می گویم، اما با

tone of my voice you can hear me being

لحن صدایم می توانی شنید که من

sarcastic often some people that use

اغلب به طعنه می پردازم. که از

sarcastic sarcastic remarks are they use

جملات کنایه آمیز استفاده می کنند این است

sarcasm a lot in conversations they have

که در گفتگوها از طعنه زیاد استفاده می کنند،

trouble maybe expressing themselves

ممکن است در بیان درست خود مشکل دارند

correctly because they will say a

زیرا آنها یک

sarcastic thing but in a straight way

چیز کنایه آمیز می گویند اما به طور مستقیم

like oh that's an ugly suit or maybe

مانند آه این کت و شلوار زشت است یا شاید.

that's a beautiful suit but I actually

این کت و شلوار زیبایی است اما در واقع

mean the opposite of that I'm saying one

منظورم برعکس این است که من یک

thing like wow that's a really beautiful

چیز را می گویم مانند وای که واقعاً

suit

کت و شلوار زیبایی است

it sounds like I'm being sincere I'm not

، به نظر می رسد که من صادقانه صحبت می کنم، من

being sarcastic but i am actually

طعنه نمی زنم اما در واقع

expressing something if you say oh

چیزی را بیان می کنم اگر بگویید اوه

really do you really like the soon as

واقعا دوست داری به این زودی

they know it looks awful

که اونا میدونن الان افتضاح به نظر میرسه

now that's a really mean thing to say to

این حرف خیلی بدی به

somebody but again I'm using sarcasm and

کسیه اما باز هم من از طعنه استفاده میکنم و

this is just typically you would use it

این معمولاً

with people in a friendly way people

با مردمی

that you know quite well that sarcasm

که کاملاً میشناسین ازش استفاده میکنی دوستانه خوب این که کنایه و

now ironies is a related thing with this

کنایه در حال حاضر یک چیز مرتبط است با

is usually the opposite of the the thing

این معمولاً برعکس چیزی است که

you were expecting

شما انتظارش را داشتید،

i'll give you just a quick story about

من فقط یک داستان سریع در مورد

irony from my own life back when i was

کنایه از زندگی خودم در زمانی که

in college i was at a in a dorm room

در دانشگاه بودم و در یک خوابگاه بودم به شما می دهم. اتاقی

that was above a cafeteria and I was up

که بالای یک کافه تریا بود و من

there just like with some friends of

هم مثل بعضی از دوستانم همان بالا بودم

mine and we all walk down for dinner and

و همه برای شام پیاده می

we're waiting in line and I see the sign

رویم و در صف منتظریم و تابلویی را

on the door that says like you have to

روی در می بینم که می گوید مثل اینکه باید پیراهن داشته باشی

have a shirt and shoes in order to come

و کفش ها برای آمدن

into the dining hall and I started

به سالن غذاخوری و شروع کردم به

looking at that I and i pointed out the

نگاه کردن من و به

side I told everybody I was like

سمتی اشاره کردم که به همه گفتم من مثل

everybody look at this sign over here

همه به این تابلو نگاه کنید

what idiot would come down here without

اینجا چه احمقی بدون کفش می آید پایین،

like shoes on like what idiot would go

مثل اینکه چه احمقی

in there could you often see these signs

وارد آنجا می شود ممکن است اغلب این تابلوها

in front of restaurants to like if you

را جلوی رستوران ها ببینید تا دوست داشته باشید.

go into mcdonalds it will say no shirt

اگر وارد مک‌دونالدز شوید، می‌گوید نه پیراهن،

no shoes no service so you have to

نه کفش، نه خدمات، بنابراین باید

actually be wearing clothing and shoes

در واقع لباس و کفش بپوشید،

but this makes sense because most people

اما این منطقی است زیرا اکثر مردم

would not walk into McDonald's with know

با چیزی وارد مک‌دونالد نمی‌شوند

what maybe some people would I don't

که شاید بعضی‌ها من

know but but in the case of the

نمی‌دانم، اما در مورد

cafeterias on pointing out this time

کافه تریاها که این بار اشاره

saying what idiot would do that and then

کردم که چه احمقی این کار را انجام می دهد و سپس

I look down I remember I had no shoes on

به پایین نگاه می کنم، یادم می آید که من کفشی به پا

so I was the idiot so that's irony right

نداشتم، بنابراین من یک احمق بودم، بنابراین طعنه

there where something kind of the

آمیز است که دقیقاً همان جایی که چیزی

opposite is up is affecting me or the

برعکس است، روی من تأثیر می گذارد. یا

opposite of whatever whatever the

برعکس هر چیزی که

expectation is so that's irony and our

انتظار می رود، پس این طنز است و

last one is notoriously notorious for

آخرین مورد ما بدنام است برای

you often hear it kind of set is

شما اغلب می شنوید که یک نوع مجموعه

notoriously negatory asst like the

بسیار منفی است مانند

notorious killer notorious now it

قاتل بدنام بدنام اکنون

doesn't necessarily mean just like

لزوماً به این معنی نیست که

famous like what he's like a notorious

معروف مانند یک

actor the idea of notorious means that

بازیگر بدنام ایده بدنام به این معنی است که

something evil or bad or may be

چیزی بد یا بد یا ممکن است

dangerous so in victorious gangster

خطرناک باشد، بنابراین در گانگستر پیروز

means like famous for doing something

به معنای معروف بودن برای انجام

you know stupid or doing something bad

کاری احمقانه یا انجام یک کار بد است

so you wouldn't talk about like a famous

تا مانند یک بازیگر مشهور در مورد آن صحبت نکنید.

actor unless they did something bad you

مگر اینکه آنها کار بدی انجام داده باشند شما

wouldn't call them a notorious person

آنها را بدنام خطاب نمی کنید،

but you would call them like notorious

اما

if they're famous for doing something

اگر آنها به دلیل انجام کار بد معروف هستند آنها را بدنام خطاب می کنید.

bad you got both of these they're like

the famous plus having done something or

being known for some kind of negative

یک دلیل منفی

reason

well that's it for this lesson if you

خوب این برای این درس است اگر

have enjoyed it do click that like

از آن لذت برده اید، روی

button become a subscriber to the

دکمه لایک کلیک کنید تا مشترک

YouTube channel and try using these

کانال یوتیوب شوید و سعی کنید از این

incorrect sentences of the correct way

جملات نادرست روش صحیح

in the comments section below if you

در بخش نظرات زیر استفاده کنید

don't practice you won't improve and

اگر تمرین نکردید برنده شدید. بهتر

we'll just have always been our time

نیستیم و ما همیشه وقتمان

here so go down below try at least one

در اینجا بوده است، بنابراین به پایین بروید حداقل یکی

of these and try using it correctly in a

از اینها را امتحان کنید و سعی کنید از آن به درستی در

sentence like i was perusing the book

جمله ای استفاده کنید مانند من کتاب را به

for 25 minutes or something like that

مدت 25 دقیقه مطالعه کردم یا چیزی شبیه به آن.

don't type that one but you know just

آن یکی را تایپ کنید اما می دانید فقط

try to use something interesting just to

سعی کنید از چیز جالب استفاده کنید تا

show that you remain

نشان دهید

what you're learning here and finally if

آنچه را که در اینجا می آموزید باقی می گذارید و در نهایت

you'd like to learn more about how you

اگر می خواهید بیشتر بدانید که چگونه

can improve not only to use grammar

می توانید نه تنها در استفاده صحیح از گرامر

correctly but for all of the other

بلکه برای همه موارد پیشرفت کنید.

habits you need to develop in order to

عادات دیگری که برای

become a continent successful English

تبدیل شدن به یک انگلیسی زبان موفق در قاره باید ایجاد

speaker click on the link in this video

کنید، روی لینک موجود در این ویدیو کلیک کنید تا در

to take our free english fluency quiz it

آزمون رایگان تسلط به زبان انگلیسی ما شرکت

will tell you exactly what you need to

کنید، دقیقاً به شما می گوید که

focus on for your particular situation

برای موقعیت خاص خود باید روی چه چیزی تمرکز کنید

and i look forward to helping you with

و من مشتاقانه منتظر کمک هستم. شما با

that absolutely free at English anyone

آن کاملا رایگان در انگلیسی

dot-com have a fantastic day and I will

anydot-com روز فوق العاده ای دارید و من

see you in the next video bye bye

شما را در ویدیوی بعدی می بینم بای بای