Fluency Triggers For Confident Spoken English

looks like we're getting started here hopefully  uh chat should be working we'll take a moment  

به نظر می‌رسد اینجا شروع می‌کنیم، امیدواریم که گپ کار کند، چند لحظه طول می‌کشیم   تا

for YouTube to connect and we should be ready  to go hopefully I can start erasing this let's  

YouTube وصل شود و باید آماده باشیم امیدوارم می‌توانم پاک کردن این را

go YouTube let's get it started all right I  think we should be okay all right I am Drew  

شروع کنم. خوب باشید، من درو هستم

Badger the founder of EnglishAnyone.com  and the English fluency guide welcome  

Badger، بنیانگذار EnglishAnyone.com و راهنمای تسلط انگلیسی

to another live video here on YouTube today  we're going to be talking a little bit more  

به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube امروز خوش آمدید  امروز کمی بیشتر

about fluency triggers this is really the  thing I do in all my videos but uh people  

درباره محرک های تسلط صحبت خواهیم کرد این واقعاً کاری است که من در آن انجام می دهم. همه ویدیوهای من اما اوه مردم

were asking me more about this so I thought  I would explain and give some more examples  

از من بیشتر در این مورد می‌پرسیدند، بنابراین فکر کردم توضیح می‌دهم و مثال‌های بیشتری می‌آورم

uh but if you do go back and watch really  any of my videos even from the start of the

اوه، اما اگر به عقب برگردید و واقعاً هر یک از ویدیوهای من را حتی از ابتدای

channel you'll see that all of my videos have  really been about this basic idea of understanding  

کانال تماشا کنید، خواهید دید که همه چیز ویدیوهای من واقعاً درباره این ایده اولیه برای فهمیدن

English like a native uh but eliminating the doubt  that stops you from speaking this is really how  

زبان انگلیسی مانند یک بومی بوده است، اما از بین بردن شکی که مانع از صحبت کردن شما می شود این است که واقعاً چگونه

you speak so it doesn't matter where you live or  how old you are as long as you can eliminate the  

صحبت می کنید، بنابراین مهم نیست که کجا زندگی می کنید یا چند ساله هستید.

doubt if you have any doubts about conversational  phrases or vocabulary or whatever uh then that's  

اگر در مورد عبارات مکالمه یا واژگان یا هر چیز دیگری شک دارید می‌توانید تردید را برطرف کنید، این

really what's going to stop you from speaking so  I thought I would give some more examples today  

واقعاً چیزی است که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، بنابراین فکر کردم امروز چند مثال دیگر بزنم   که

starting with a non- language example and maybe  this will give you uh even better reason or just  

با یک مثال غیرزبانی شروع می‌شود و شاید این به شما کمک کند. اوه حتی دلیل بهتر یا فقط

some more better not more better just some better  examples uh of how these work uh because I know  

بیشتر بهتر نه بیشتر بهتر فقط چند مثال  بهتر آه آه اینها چگونه کار می کنند آه، آه، آه، آه، آه، آه، آه، آه، آه، آه، چرا که می دانم

people really want to speak and really again all  of the things people think they need to become  

مردم واقعاً می خواهند صحبت کنند و واقعاً دوباره همه چیزهایی که مردم فکر می کنند برای مسلط شدن نیاز دارند،

fluent are not really necessary the thing you  really need is just to understand the language  

واقعاً ضروری نیستند. شما واقعاً نیاز دارید فقط زبان را

well enough to feel confident about speaking all  right I will keep my eye on chat over here but  

آنقدر خوب بفهمید   که در مورد صحبت کردن کاملاً مطمئن باشید  من چشمم را به چت در اینجا ادامه خواهم داد اما

I think we're doing fine all right let's see here  we got George over there Papu and uh subu nice to  

فکر می‌کنم خوب کار می‌کنیم، بیایید اینجا ببینیم ما جورج را به آنجا رساندیم پاپو و اوه سوب عالی برای

see everybody there Olympia oh my heart oh no  protect your heart Olympia Jerick nice to see  

دیدن همه آنجا المپیا، آه قلب من، اوه نه  از قلبت محافظت کن المپیا جریک خوشحالم که

you there uh and Rafa watching from Ethiopia  all right we've got people from all over the  

تو را آنجا می‌بینم، اوه و رافا که از اتیوپی تماشا می‌کنند، بسیار خوب، ما مردمی از سراسر

place let's get started uh I thought it would be  interesting to start this with just an a a very  

مکان داریم، بیایید شروع کنیم اوه فکر کردم شروع جالب باشد این فقط با یک

simple explanation that anyone can understand  about how the brain learns all right so this  

توضیح بسیار ساده که هر کسی می‌تواند بفهمد که مغز چگونه خوب یاد می‌گیرد، بنابراین لازم

you don't need to understand like you know the  inner workings of the brain this is really just  

نیست بدانید که عملکرد درونی

understanding how the brain works so I wanted to  give I brought an example uh this is a game that  

مغز را می‌دانید. مثالی آوردم اوه این یک بازی است که

I play with my own kids at home called guess who  uh and the point of the game I've got the actual  

من با بچه‌های خودم در خانه بازی می‌کنم به نام حدس بزنید چه کسی

pieces kind of taped on here so I can hold it up  and you can see all the characters but on the game  

اوهوم همه شخصیت‌ها را ببینید، اما در

board here we have a whole bunch of faces and  the reason I'm doing this is because I want to  

صفحه بازی   در اینجا ما تعداد زیادی چهره داریم و دلیل اینکه من این کار را انجام می‌دهم این است که می‌خواهم

show you something visual uh but also help you  understand something that's not like language  

چیزی بصری به شما نشان دهم، اما همچنین به شما کمک کنم چیزی را بفهمید که شبیه زبان نیست   به طور

specifically it's just how your brain learns so  uh let's see so we have uh all of these people  

خاص مغز یاد می گیرد پس بیایید ببینیم تا همه این افراد را

over here uh and when you play the game uh this  is reg you can just find this on Amazon or you  

در اینجا داشته باشیم و وقتی بازی را انجام می دهید این reg است، فقط می توانید آن را در آمازون پیدا کنید یا

can even make your own version of it it doesn't  really matter but you can see we have all these  

حتی می توانید نسخه خود را از آن بسازید، واقعاً مهم نیست اما می‌توانید ببینید که ما همه این

different faces on the board and the point of the  game is to ask questions and figure out who the  

چهره‌های مختلف را روی تخته داریم و هدف بازی این است که سؤال بپرسیم و بفهمیم

other person's person is so I am thinking of  a person so there is a blue one of these and  

شخص دیگری کیست، بنابراین من به یک نفر فکر می‌کنم، بنابراین یکی از این چهره‌های آبی وجود دارد و

then a red one for the other player it's really  a game for two people we're not actually going to  

سپس یک یکی قرمز برای بازیکن دیگر واقعاً یک بازی برای دو نفر است که ما واقعاً قرار نیست

play the game uh but the point is I just want  to show you how this works very simply when  

بازی را انجام دهیم، اما نکته اینجاست که من فقط می‌خواهم به شما نشان دهم که وقتی

you're learning vocabulary because it works the  same way now basically what happens when you're  

واژگان را یاد می‌گیرید، چگونه کار می‌کند، زیرا یکسان است. در حال حاضر اساساً وقتی در حال یادگیری واژگان هستید، چه اتفاقی می‌افتد،

learning vocabulary there are two ways to do  this the first one is just to get a definition  

دو راه برای انجام این کار وجود دارد، اولین راه این است که یک تعریف

or a translation of something this is what most  people do this is It's really the fastest way to  

یا ترجمه از چیزی را دریافت کنید، این همان کاری است که اکثر مردم انجام می‌دهند، این واقعاً سریع‌ترین راه برای

understand something but it's not really the  most effective because it doesn't really help  

فهمیدن چیزی است، اما این واقعاً مؤثرترین نیست، زیرا واقعاً به شما کمک نمی کند که

you understand that thing like a native it doesn't  really help you understand that thing and really  

آن چیز را مانند یک بومی درک کنید، واقعاً به شما کمک نمی کند آن چیز را درک کنید و واقعاً

make that thing confident and clear in your mind  all right uh so just to give you an example of  

آن چیز را در ذهن خود مطمئن و شفاف کنید. از

this the other way is to discover what that thing  is by removing any doubt you have about that I'll  

این راه دیگر این است که با رفع هر گونه شک و تردیدی که در مورد آن دارید، کشف کنید که آن چیز چیست                  برای

give you a specific vocabulary example after this  but I thought I would just do it with this one uh  

شما یک مثال خاص واژگانی می‌آورم اما فکر کردم فقط با این یکی این کار را انجام می‌دهم،

so when we're playing the game Guess Who we begin  with a whole bunch of faces over here so you can  

بنابراین وقتی داریم بازی می‌کنیم بازی حدس بزن چه کسی را با یک دسته کامل از چهره‌ها از اینجا شروع می‌کنیم تا بتوانید

see all of these characters and you just I'm  I have a card that shows one of these people  

همه این شخصیت‌ها را ببینید و شما فقط من هستم. کارتی دارم که یکی از این افراد را نشان می‌دهد.

so I'm thinking of one of these people and the  other player is asking me well let's see so we  

بنابراین به یکی از این افراد و دیگری فکر می‌کنم. بازیکن از من می‌خواهد خوب ببینیم تا

know it's a person so it's not a dog or a tree or  something else we know it's a person and that's  

بدانیم که این یک شخص است، بنابراین سگ یا درخت یا چیز دیگری نیست، ما می‌دانیم که یک شخص است و از

when the game begins so which person am I thinking  of or which person like does I have their card all  

آنجاست که بازی شروع می‌شود، بنابراین من به کدام شخص فکر می‌کنم یا به کدام شخص شبیه است. کارت کاملاً

right so people would ask me or the other player  would ask me does your person have blond hair does  

درست است تا مردم از من بپرسند یا بازیکن دیگر از من بپرسد که آیا شخص شما موهای بلوند دارد آیا شخص شما

your person have blonde hair and if I say yes my  person does have blonde hair then you eliminate  

موهای بلوند دارد و اگر من بگویم بله شخص من موهای بلوند دارد، شما

all the other people on the board the way this  actually works I'll flip this over on the other  

همه افراد دیگر را در هیئت مدیره حذف می کنید. این در واقع کار می‌کند، من این را از طرف دیگر برمی‌گردانم،

side you put this down on the table and each one  of these things flips up and so you flip them  

شما این را روی میز می‌گذارید و هر یک از این چیزها بالا می‌رود و بنابراین آنها را

down and then again the point is to eliminate all  of the doubt all of the wrong answers until you  

پایین می‌آورید و سپس دوباره نکته این است که همه تردیدها را از بین ببرید. پاسخ‌ها را تا زمانی که

get the one that's correct so you continue to ask  questions and the point of the game is to see who  

پاسخ درست را دریافت کنید، به سؤال کردن ادامه دهید و هدف بازی این است که ببینید چه کسی

can find the other person first all right so does  your person have a big nose does your person have  

می‌تواند اول شخص دیگری را پیدا کند، پس آیا شخص شما بینی بزرگ دارد،

glasses does your person have a is your person  a woman you can ask these kinds of questions and  

آیا شخص شما یک زن است که می‌توانید این نوع سؤالات را بپرسید و

then try to get uh until you have maybe just  one person left and then okay now we know who  

سپس سعی کنید او را بپرسید تا زمانی که شاید فقط یک نفر باقی بماند و خوب

the person is now you also if you're uh like a  teacher of English or again as natives are just  

حالا می‌دانیم آن شخص کیست، شما همچنین اگر مانند یک معلم انگلیسی هستید یا باز هم چون بومیان فقط   از

using this to help their own children learn the  language uh you can see how the brain is working  

این برای کمک به فرزندان خود برای یادگیری زبان استفاده می‌کنند، اوه، می‌توانید ببینید مغز چگونه کار می‌کند

so the brain wants to solve the puzzle that's the  whole point of the game the game is not like okay  

بنابراین مغز می‌خواهد معما را حل کند که تمام نکته بازی است، بازی خوب نیست

I picked a card I know who the person is and now I  will just show you the card that would be a very a  

کارتی را انتخاب کردم. بدانید آن شخص کیست و حالا من فقط کارتی را به شما نشان می دهم که یک

very boring game no one would want to play that  because the brain wants to solve the puzzle and  

بازی بسیار خسته کننده خواهد بود، هیچ کس دوست ندارد آن را بازی کند، زیرا مغز می خواهد معما را حل کند و

this is part of the reason why when a teacher  just gives you translations or a definition  

این بخشی از دلیل این است که وقتی یک معلم فقط ترجمه‌ها یا تعریف کلمه‌ای را به شما می‌دهد

of a word it doesn't really sink in your your  brain kind of switches off we we talk about the  

که واقعاً در مغز شما غرق نمی‌شود. به نوعی خاموش می‌شود، ما در مورد

fluent communication switch in the brain on this  channel uh and uh if you want to learn more about  

سوئیچ ارتباط روان در مغز در این کانال صحبت می‌کنیم آه و اوه اگر می‌خواهید درباره

that watch the previous video I made a few days  ago uh but the basic idea is that if your brain  

که تماشای ویدیوی قبلی که چند روز پیش ساختم، اوه، اما ایده اصلی این است که اگر مغز شما

is not interested in something there's no real  connection to that thing or you have some kind  

به چیزی علاقه‌ای ندارد، هیچ ارتباط واقعی با آن چیز وجود ندارد یا

of doubt about it then you can't communicate you  don't really understand something very well you  

در مورد آن شک دارید، پس نمی‌توانید با شما ارتباط برقرار کنید. چیزی را خیلی خوب می‌فهمید که شما

don't really know it and you still have some kind  of doubt about that thing so the basic example  

واقعاً آن را نمی‌دانید و هنوز در مورد آن چیزی شک دارید، بنابراین مثال اصلی

the reason again I wanted to show this is because  it really shows you oh so we're we're thinking of  

دلیلی که دوباره می‌خواستم این را نشان دهم این است که واقعاً به شما نشان می‌دهد آه، پس ما داریم به آن فکر می‌کنیم.

a person but we don't know which one and we're  trying to eliminate all of the doubt until we  

یک نفر اما نمی دانیم کدام یک و سعی می کنیم همه شک و تردیدها را برطرف کنیم تا زمانی که

find exactly the person and each time we learn  more like oh your person has orange hair or or  

دقیقاً آن شخص را پیدا کنیم و هر بار بیشتر یاد بگیریم که اوه او موهای نارنجی یا

blue hair or black hair or whatever we can find  out and get closer and closer it's like a Target  

موهای آبی یا موهای سیاه یا هر چیز دیگری دارد. می‌تواند پیدا کند و نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شود، این مانند یک هدف است

so the same way uh this works with vocabulary uh  again when we're learning something when we learn  

بنابراین به همین ترتیب با واژگان کار می‌کند آه دوباره وقتی چیزی یاد می‌گیریم وقتی یاد می‌گیریم

a new word uh if we don't just get a definition  of it we have maybe a vague understanding it's  

یک کلمه جدید آه اگر فقط تعریفی از آن به دست نیاوریم شاید درک مبهمی که

not specific we don't really know for sure what  that means so if we can imagine a Target like this  

مشخص نیست واقعاً نمی‌دانیم معنای آن چیست، بنابراین اگر بتوانیم هدفی مانند این را تصور کنیم

uh and each time we get more information we get  closer to the Bull's Eye over here we get closer  

و هر بار که اطلاعات بیشتری به دست می‌آوریم به چشم گاو نر نزدیک‌تر می‌شویم،

to the center and that's where we're looking for  that's the when we have this answer it means we've  

به مرکز نزدیک می‌شویم و اینجاست که ما به دنبال آن هستیم، وقتی این پاسخ را داریم، به این معنی است که ما

eliminated all the doubt we feel very confident  about something and then we can speak okay so  

همه شک و تردیدی که نسبت به چیزی احساس اعتماد به نفس داریم را از بین برده‌ایم و سپس می‌توانیم خوب صحبت کنیم، بنابراین

again when you're trying to learn a language of  course we focus on English on this channel uh but  

دوباره وقتی سعی می‌کنید زبانی را یاد بگیرید البته ما تمرکز می‌کنیم در مورد انگلیسی در این کانال اوه اما

when you're trying to learn any language or figure  something out the point is to remove the doubt and  

وقتی می‌خواهید هر زبانی را یاد بگیرید یا چیزی را کشف کنید، نکته این است که شک را برطرف کنید و

now let me give you an actual vocabulary lesson  uh with the same idea here so remember there are  

حالا اجازه دهید یک درس واژگان واقعی به شما بدهم با همین ایده در اینجا، بنابراین به یاد داشته باشید

two ways uh to learn let's see here maybe this  one's better that's a little better I know but  

دو راه وجود دارد. برای یادگیری بیایید اینجا را ببینیم شاید این یکی بهتر است که کمی بهتر است می‌دانم، اما

this one really I have to choose a better marker  or uh one that's going to be more difficult to  

این یکی واقعاً باید نشانگر بهتری انتخاب کنم یا آه که

erase don't make me choose don't make me choose  let's see I'll try I'll just use blue again okay  

پاک کردنش سخت‌تر است، مجبورم نکن انتخاب کنم، مجبورم نکن انتخاب کنم ببینید سعی می‌کنم دوباره از آبی استفاده می‌کنم بسیار خوب

so number one remember we can get a definition  or a trans translation I'll just put a def

بنابراین شماره یک به یاد داشته باشید که می‌توانیم یک تعریف دریافت کنیم یا یک ترجمه ترنس، من فقط یک ترجمه def قرار می‌دهم

translation and then we just  go directly to the word but we  

و سپس مستقیماً به کلمه می‌رویم اما

usually don't remember them later  okay and then the second way is we

معمولاً به خاطر نمی‌آوریم آنها بعداً خوب و سپس راه دوم این است که ما

discover the word so we discover the meaning  of the word as we get more examples of that  

کلمه را کشف می‌کنیم، بنابراین وقتی نمونه‌های بیشتری از آن چیز به دست می‌آوریم، معنای کلمه را کشف می‌کنیم،

thing that's how we really understand it like  a native we eliminate the doubt and so what we  

اینگونه است که ما واقعاً آن را می‌فهمیم، مانند یک بومی شک را از بین می‌بریم و بنابراین

do with that these are what I call fluency  triggers uh that really help you understand  

با آن چه می‌کنیم. چیزی است که من آن را محرک‌های روانی می‌نامم که واقعاً به شما کمک می‌کند

that and in the video I did a few days ago that  was really an example uh of showing how quickly  

این را بفهمید   و در ویدیویی که چند روز پیش انجام دادم، این واقعاً نمونه‌ای بود برای نشان دادن سرعت

this can work for vocabulary but I wanted  to give some more examples in this video  

این کار برای واژگان

uh about pronunciation grammar uh that kind  of thing so you can see this is not just for  

در مورد گرامر تلفظ چنین چیزهایی، بنابراین می‌توانید ببینید که این فقط برای

basic vocabulary you can really do this with  anything and that's the point of good teaching  

واژگان پایه نیست، شما واقعاً می‌توانید این کار را با هر چیزی انجام دهید و این نکته یک آموزش خوب است

to really help you understand something so you  feel confident about using it all right so just  

که واقعاً به شما کمک می‌کند چیزی را بفهمید تا  در مورد استفاده صحیح از آن احساس اطمینان کنید.

like the example we just had with the guess  Who board game if I give you a bunch of flash

مثل مثالی که همین الان داشتیم با بازی حدس می‌زنیم که اگر یک دسته فلش کارت به شما بدهم،

cards now I'm the teacher and I'm teaching  you a new word but I'll teach you a new word  

الان معلم هستم و یک کلمه جدید به شما یاد می‌دهم، اما یک کلمه جدید

in an alien language and now if I could  if I just give you the definition uh or  

به زبان بیگانه به شما یاد می‌دهم و حالا اگر بتوانم تعریف را به شما بدهم یا

the translation of it like that the number  one example over here the first way to teach  

ترجمه آن را به عنوان مثال شماره یک در اینجا اولین روش آموزش در

then you probably won't remember that thing  but if you discover that the fluency trigger  

اینجا به شما بدهم، احتمالاً آن چیز را به خاطر نخواهید آورد، اما اگر متوجه شوید که تسلط

uh by using this and really this whole thing  is a fluency trigger each one of these pieces  

با استفاده از آن باعث می شود. این و واقعاً کل این چیز یک محرک روانی است که هر یک از این قطعات

works together uh and you could use these  in any order all right but the point is I'm  

با هم کار می‌کنند، و شما می‌توانید از آنها به هر ترتیبی استفاده کنید، اما نکته اینجاست که من

leading you to discover what something is so  you really understand that thing so you feel  

شما را راهنمایی می‌کنم تا بفهمید چیزی چیست، شما واقعاً آن چیز را می‌فهمید، بنابراین

confident about using it okay if I eliminate  the doubt you will have confidence and then  

در مورد استفاده از آن مطمئن باشید اگر شکی را که اعتماد به نفس دارید از بین ببرم و بعد از آن می‌توانید

you can speak all right so let's say I want  to teach you uh I'll teach you here let's

خوب صحبت کنید، مطمئن باشید.

see all right so that's one thing it's kind of  hard to see what that is don't worry about that  

ببینید چه چیزی است نگران نباشید

uh but the let's see the alien word here is  at at now you might think you know what that  

اوه، اما بیایید ببینیم کلمه بیگانه در اینجا است در حال حاضر ممکن است فکر کنید که

means but you don't really know for sure so you  remember our Target example so we know it's you  

معنی آن را می‌دانید   اما واقعاً نمی‌دانید بنابراین مثال هدف ما را به خاطر می‌آورید تا بدانیم که شما

know it's probably not an animal uh you know it  might be it's probably not an animal or food or  

می‌دانید که احتمالاً حیوان نیست آه، می‌دانید ممکن است حیوان یا غذا یا

something uh so we have a general idea on the  target about where something might be because  

چیزی نباشد، بنابراین ما یک ایده کلی در مورد هدف داریم در مورد جایی که ممکن است چیزی باشد زیرا

we have maybe we can maybe we can understand I  could I could guess what this word might mean  

ما داریم شاید بتوانیم شاید بتوانیم بفهمیم که می‌توانم می‌توانید معنی این کلمه را حدس بزنید

you can try to guess uh in the example or  in the uh comment section below so if you  

می‌توانید سعی کنید در مثال یا در بخش نظرات زیر حدس بزنید، بنابراین اگر

think you know what the word is as soon  as you know just post the comment uh and  

فکر می‌کنید می‌دانید کلمه چیست به محض اینکه فهمیدید، فقط نظر را ارسال کنید و

again this is your brain trying to process this  information with Discovery rather than trying  

دوباره مغز شما تلاش می‌کند برای پردازش این اطلاعات با Discovery به جای تلاش

to get a definition or a translation of the  word all right I'll give you another example  

برای دریافت تعریف یا ترجمه کلمه بسیار خوب، مثال دیگری برای شما می‌آورم

so again we don't just use one example we get  multiple examples of this thing here's another

بنابراین ما فقط از یک مثال استفاده نمی‌کنیم، نمونه‌های متعددی از این مورد را دریافت می‌کنیم در

example okay this is also a all right so nil's  thought a cake now that's really my fault for just  

اینجا مثال دیگری وجود دارد. این هم کاملاً درست است، بنابراین فکر نمی‌کردم کیک در حال حاضر باشد که واقعاً تقصیر من است که فقط

drawing poorly but again as we go through uh the  examples over here it should become more clear we  

بد نقاشی می‌کشم، اما دوباره با مرور نمونه‌های اینجا، باید واضح‌تر شود،

should feel more confident as we get more examples  until we lead ourselves to the discovery ah now  

باید با به دست آوردن نمونه‌های بیشتر، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم تا زمانی که خودمان را به آن سوق دهیم. اکتشاف آه حالا

I get it okay if anybody thinks they know good  morning over there uh what I'm talking about what  

خوب می‌فهمم اگر کسی فکر می‌کند صبح بخیر را می‌داند، اوه من درباره چه چیزی صحبت می‌کنم

the uh word at in this alien language means just  write it in the comments I'll give you another

کلمه uh در این زبان بیگانه به چه معناست، فقط آن را در نظرات بنویسید، مثال دیگری برای شما می‌زنم،

example this is also

این هم یک

a I give you another example

مثال دیگر برای شما می‌آورم که

is also OT at now remember this is an  alien word this is not an English word  

OT در حال حاضر به یاد داشته باشید که این یک کلمه بیگانه است این یک کلمه انگلیسی نیست. من در حال حاضر

I'm not teaching you English right now the  whole point of this example yes Nils has it

انگلیسی به شما آموزش نمی‌دهم.

close okay now as you get more examples you  actually feel the doubt removing from your  

در واقع احساس می‌کنی که این شک از مغزت پاک می‌شود،

brain it just kind of Disappearing as it gets  more clear so you become okay with we got one  

وقتی که واضح‌تر می‌شود ناپدید می‌شود، بنابراین با یک

thing this is supposed to be a shoe but of course  I I'm not so great with my drawing over here uh  

چیز مشکلی داریم که این قرار است یک کفش باشد، اما البته من با نقاشی‌ام در اینجا خیلی خوب نیستم. اوه

so I if I'm doing this in like a real lesson like  I'm really trying to teach you an alien language  

بنابراین من اگر این کار را در یک درس واقعی انجام می‌دهم، واقعاً سعی می‌کنم به شما یک زبان بیگانه

or whatever I would probably have like a clearer  picture over here uh but the idea is still the  

یا هر چیزی که احتمالاً می‌توانم مانند تصویر واضح‌تری در اینجا بیاموزم، اما ایده هنوز  همان است

same so we have uh like a kind of general idea  we know it's not you know like like an animal uh  

پس ما باید اوه مانند یک نوع ایده کلی ما می دانیم که این نیست شما می دانید مانند یک حیوان آه

or food or I don't know some like abstract thing  probably we have a general idea about what might  

یا غذا یا نمی دانم برخی مانند چیزهای انتزاعی احتمالاً ما یک ایده کلی در مورد آنچه ممکن است

not be or what it could be but we still need  to get more examples no no no it's my fault you  

نباشد یا چه چیزی می تواند باشد داریم، اما هنوز باید مثال های بیشتری دریافت کنید نه نه نه تقصیر من است که شما

didn't do anything wrong so the first one we  get is shoe but we don't really know what I'm  

کار اشتباهی انجام ندادید بنابراین اولین چیزی که به دست می آوریم کفش است اما ما واقعاً نمی دانیم در

talking about you actually don't know so a could  mean it could mean clothes it could mean shoe it  

مورد چه چیزی صحبت می کنم شما در واقع نمی دانید بنابراین ممکن است به معنای آن باشد لباس می‌تواند به معنای کفش باشد

could mean the color it could mean the shape we  don't know but as you get more examples and this  

می‌تواند به معنای رنگ باشد که می‌تواند به معنای شکلی باشد که ما نمی‌دانیم، اما همانطور که نمونه‌های بیشتری دریافت می‌کنید و این   این

is how you got fluent in your native language as  you continue to get more examples that refined  

است که چگونه به زبان مادری خود مسلط شدید زیرا همچنان نمونه‌های بیشتری دریافت می‌کنید که

your understanding until you get to the Bull's Eye  and you feel confident because you eliminated all  

درک شما را اصلاح می‌کنند تا زمانی که شما به چشم گاو نر برسید و احساس اعتماد به نفس می کنید زیرا همه تردیدها را از بین بردید، درست

the doubt that's when you start speaking fluently  okay so you don't you don't learn something like  

زمانی که روان صحبت می کنید، بنابراین چیزی شبیه به   یاد نمی گیرید

this and then just try to start saying it because  you don't really know what you're talking about  

و سپس سعی کنید شروع به گفتن کنید زیرا  واقعاً نمی دانید چیزی که شما در مورد

the only reason you could do that is if you got a  definition or a translation but you can understand  

آن صحبت می کنید   تنها دلیلی که می توانید این کار را انجام دهید این است که تعریف یا ترجمه ای داشته باشید، اما می توانید درک کنید

it's a different feeling this is more like a game  this is more like the way you're actually trying  

احساس متفاوتی است، این بیشتر شبیه یک بازی است این بیشتر شبیه راهی است که شما در واقع سعی می کنید

to learn the way your brain wants to learn your  brain wants to solve the puzzle that's what we're  

یاد بگیرید روشی که مغز شما می‌خواهد یاد بگیرد مغز شما می‌خواهد معما را حل کند، این همان چیزی است که ما

designed for we're designed to recognize patterns  and solve puzzles in this way okay that's how we  

برای آن طراحی شده‌ایم، ما برای تشخیص الگوها و حل پازل‌ها به این روش طراحی شده‌ایم.

get more information we're always trying to get  more information from our environment uh and this  

محیط ما اوه و این   این

is how we become a confident speaker it's simply  by understanding the vocabulary word all right  

است که چگونه ما به یک سخنران مطمئن تبدیل می‌شویم، این به سادگی با درک کلمه واژگان کاملاً درست است

Unown unknown word for now remember this is not  an English word I'm not teaching you an English  

کلمه ناشناخته فعلاً به یاد داشته باشید که این یک کلمه انگلیسی نیست من به شما یک کلمه انگلیسی آموزش نمی‌دهم

word this is an example of an alien language or  just you know some R some random language but uh  

این یک مثال از یک زبان بیگانه است یا فقط شما یک زبان تصادفی بلدید اما اوه

this is not correct for any language I know of  that would be funny if it is though uh but I'm  

این برای هر زبانی که من می دانم درست نیست.

not trying to teach you a language here so we have  like in English we would say maybe shoe shirt sock  

بگویید شاید جوراب پیراهن کفش   شلوار

pants or underwear or shorts or something like  that uh and so again the example here as you feel  

یا لباس زیر یا شلوارک یا چیزی شبیه به آن و به همین ترتیب دوباره مثال در اینجا وقتی احساس می‌کنید

more confident you get more examples that's really  how you discover the meaning of the word and how  

مطمئن‌تر می‌شوید مثال‌های بیشتری می‌گیرید که واقعاً معنی کلمه را کشف می‌کنید و چگونه

you eliminate the doubt so this whole thing Al  together is an example of a fluency trigger I'm  

شک را از بین می‌برید، بنابراین کل این موضوع همه با هم نمونه‌ای از یک محرک تسلط هستند که من به‌طور

specifically designing it this way so that you  discover the meaning of the word okay uh let's  

خاص آن را به این شکل طراحی می‌کنم تا معنی کلمه خوب را بیابید  ببینیم

see so let me go back and check comments over here  see if people have any questions about this but  

پس اجازه دهید برگردم و نظرات را در اینجا بررسی کنم ببینم آیا افراد سؤالی در این مورد دارند اما

nice to see everybody here let me see I'm going  to go through this pretty quickly so I can give  

خوب است برای دیدن همه اینجا اجازه دهید ببینم می‌خواهم این را خیلی سریع طی کنم تا بتوانم

you guys more examples Elder says what's going on  Drew Friday morning lesson would be nice what day  

مثال‌های بیشتری به شما بچه‌ها بدهم. الدر می‌گوید چه خبر است درس صبح جمعه درو خوب است چه روزی   فکر می‌کنم

is it I think it is Friday it's Friday I think so  yeah it's Friday for me in Japan uh my says okay  

جمعه است، فکر می‌کنم جمعه است بنابراین بله برای من در ژاپن جمعه است، اوه من می‌گویم باشه   من

I answered that one all right MBO says can I use  English to English dictionary for English fluency  

پاسخ دادم که یک MBO کاملاً می‌گوید آیا می‌توانم از فرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی برای تسلط به زبان انگلیسی استفاده کنم

well again uh if you use a dictionary you're going  to get a definition so either you're using English  

خوب دوباره اگر از فرهنگ لغت استفاده می‌کنید، تعریفی خواهید داشت، بنابراین یا شما. از انگلیسی

to get a definition or you're using your native  language to get a translation but my point is if  

برای به دست آوردن تعریف استفاده می کنید یا از زبان مادری  خود برای دریافت ترجمه استفاده می کنید، اما هدف من این است که

you if you have just a little bit of patience  uh and the reason to have patience is because  

اگر  شما کمی صبر دارید اوه و دلیل صبر این است که

most people usually just forget words that they  get a definition or translation 4 okay so if you  

بیشتر مردم معمولاً کلماتی را فراموش می کنند که آنها تعریف یا ترجمه دریافت می کنند 4 بسیار خوب، بنابراین اگر شما

if I just tell you what the word is then there's  no lesson there you don't care you don't really  

اگر من فقط به شما بگویم کلمه چیست، درسی وجود ندارد، برای شما مهم نیست، شما واقعاً

remember it either so you would probably forget  the meaning if I say a uh in week you would not  

آن را به خاطر نمی آورید، بنابراین احتمالاً معنی را فراموش خواهید کرد اگر یک آه بگویم در یک هفته

remember what that is but because you learned  it this way because I gave you a trigger that  

یادتان نمی‌آید که آن چیست، اما به این دلیل که آن را به این شکل یاد گرفتید، زیرا من به شما محرکی دادم که

really gets in your mind I'm using all of  these things together as a single trigger to  

واقعاً در ذهن شما نقش می‌بندد، من از همه این چیزها با هم به عنوان یک محرک استفاده می‌کنم تا به

help you understand the word okay so you can use a  dictionary especially if you want to just you you  

شما کمک کنم کلمه خوب را درک کنید، بنابراین می‌توانید از یک فرهنگ لغت استفاده کنید، مخصوصاً اگر می‌خواهید فقط به خودتان بگویید، به

need a quick definition of something remember this  way is faster but again the discovery if you're  

تعریف سریع چیزی نیاز دارید به یاد داشته باشید که این راه سریع‌تر است، اما اگر می‌خواهید سریع‌تر مسلط شوید،

going to give yourself more time if you want to  become fluent faster this is how you do it okay  

اگر می‌خواهید زمان بیشتری به خودتان اختصاص دهید، به این روش انجام می‌دهید. بسیار خوب

with triggering yourself like this triggering  the fluent communication switch in your mind by  

با تحریک کردن خود به این صورت، سوئیچ ارتباط روان در ذهن شما با

eliminating the doubt if you get a definition  of something often you don't really eliminate  

از بین بردن شک و تردید اگر تعریفی از چیزی به دست می آورید، اغلب همه شک را از بین نمی برید،

all the doubt because many words have more than  one definition and there are nuances of words and  

زیرا بسیاری از کلمات بیش از یک تعریف دارند و لغات و لغات مختلفی وجود دارد.

sometimes you can use it one way or another way or  the pronunciation might be a little bit different  

گاهی اوقات می‌توانید از آن به طریقی استفاده کنید یا تلفظ ممکن است کمی متفاوت باشد،

okay so yes you can use a dictionary and it's best  if you use an English to English dictionary but if  

بنابراین بله، می‌توانید از فرهنگ لغت استفاده کنید و اگر از فرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی استفاده می‌کنید بهتر است، اما اگر

you want to speak fluently this is what you need  to do okay hopefully that makes sense all right  

می‌خواهید روان صحبت کنید، این همان چیزی است که به آن نیاز دارید. خیلی خوب است، امیدوارم که منطقی باشد

uh let's see M says I think you are giving a root  level example to learn fluency yes the point is uh  

اوه، بیایید ببینیم که M می گوید من فکر می کنم شما یک مثال سطح ریشه را برای یادگیری تسلط ارائه می کنید، بله، نکته اینجاست که اوه

the these are the two basic ways of learning most  people are learning like this they're trying to  

اینها دو روش اساسی برای یادگیری هستند که اکثر افراد در حال یادگیری هستند. برای

get definitions or translations and then memorize  those uh but typically you're not going to become  

دریافت تعاریف یا ترجمه‌ها و سپس حفظ آن‌ها، اما معمولاً نمی‌توانید

fluent and you will not really eliminate the doubt  that stops you from speaking and that's the the  

مسلط شوید و واقعاً شکی را که مانع صحبت کردن شما می‌شود از بین نخواهید برد و این

real the real core of fluency so if you have doubt  about vocabulary grammar pronunciation anything  

هسته واقعی تسلط است، بنابراین اگر در مورد واژگان شک دارید  تلفظ گرامر هر چیز

else then you won't speak you will recognize  information so you can understand and this is  

دیگری   در غیر این صورت صحبت نمی‌کنید، اطلاعات را تشخیص می‌دهید تا بتوانید درک کنید و به همین

why many English Learners know a lot of English  but they still struggle to speak all right so  

دلیل است که بسیاری از زبان‌آموزان انگلیسی زبان انگلیسی زیادی می‌دانند، اما همچنان در تلاش هستند که خوب صحبت کنند، بنابراین

they haven't eliminated all of the out they're  still nervous or worried or something about  

همه چیزهایی را که می‌گویند حذف نکرده‌اند. هنوز عصبی یا نگران هستم یا چیزی در مورد

their pronunciation or uh their understanding of  something so maybe I know a word I recognize it  

تلفظ آنها یا درک آنها از چیزی، بنابراین شاید من کلمه ای را بدانم که آن را تشخیص می دهم

when a native says it to me but I just don't  um there's something about that word that I'm  

وقتی یک بومی آن را به من می گوید، اما نمی دانم چیزی در مورد آن کلمه وجود دارد که

struggling with so you need to find that out it  could be the pronunciation of the word or if it's  

با آن مشکل دارم  بنابراین باید دریابید که می‌تواند تلفظ کلمه باشد یا اگر

a grammar point maybe you're not quite sure how  to use it you don't really understand what it  

یک نکته گرامری است، شاید کاملاً مطمئن نیستید که چگونه از آن استفاده کنید، واقعاً معنی آن را نمی‌دانید،

means but that's the reason you're not confident  about using it or you forget it in conversations  

اما این دلیلی است که اعتماد به نفس ندارید. در مورد استفاده از آن یا آن را در مکالمات فراموش می کنید

or uh whatever there lots of of reasons why  but the the the really the number one core the  

یا به هر حال دلایل زیادی وجود دارد که چرا اما

foundation of all of that is just doubt so you're  uncertain or you're nervous you're you're lacking  

هسته اصلی اصلی همه این موارد فقط شک است، بنابراین مطمئن نیستید یا عصبی هستید که خودتان هستید

confidence about something because you still have  questions about it so just like uh the game here  

در مورد چیزی اعتماد به نفس ندارید زیرا هنوز سؤالاتی در مورد آن دارید، بنابراین دقیقاً مانند بازی اینجا   بنابراین بازی

so our Guess Who game so you could begin I say oh  I'm thinking of a person and you say oh is it Max  

ما حدس بزن چه کسی می‌توانی شروع کنی، می‌گویم اوه من به شخصی فکر می‌کنم و شما می‌گویی اوه آیا

is it Max I say no it's not Max you're really  just guessing and this is often how people are  

این حداکثر است  بگو نه، این مکس نیست، شما واقعاً فقط حدس می‌زنید و اغلب افراد

in conversations so the idea of kind of forcing  yourself to speak before you really feel confident  

در مکالمات اینگونه هستند، بنابراین ایده اینکه به نوعی خود را مجبور کنید قبل از اینکه واقعاً اعتماد به نفس داشته باشید صحبت کنید،

is like this where you're just you're basically  guessing or you're saying something but you're  

مانند این است که شما اساساً حدس می‌زنید یا شما چیزی می گویی، اما

probably going to make a mistake so I'm thinking  of a person but your your brain is really trying  

احتمالاً اشتباه می کنی، بنابراین من به یک نفر فکر می کنم، اما مغزت واقعاً سعی می کند

to find out who that person is uh without me just  telling the answer if I just tell you the answer  

بفهمد آن شخص کیست، بدون اینکه من فقط جواب را بگویم، اگر فقط جواب را به تو بگویم.

there's no game there's no learning process  you're not really thinking about it and you  

هیچ بازی وجود ندارد، هیچ فرآیند یادگیری وجود ندارد شما واقعاً به آن فکر نمی‌کنید و

probably won't remember that information okay so  who am I thinking of well I'm thinking of someone  

احتمالاً آن اطلاعات را به خاطر نمی‌آورید، بنابراین  من به چه کسی خوب فکر می‌کنم، به کسی

with glasses someone with a hat uh someone with  orange hair and now as you're looking at all these  

با عینک فکر می‌کنم، یکی با کلاه، یکی با موهای نارنجی و حالا که به همه اینها نگاه می‌کنید،

you're like okay I can eliminate all these P oh  he's thinking about Claire okay so that's how the  

خوب هستید، من می‌توانم همه این‌ها را حذف کنم، اوه، او به کلیر فکر می‌کند، خوب است، بنابراین

game works and the reason we play games like this  is because our brains enjoy them that's the whole  

بازی اینطوری کار می‌کند و دلیل اینکه ما اینگونه بازی‌ها را انجام می‌دهیم این است که مغز ما از آنها لذت می‌برد، این تمام

point studying is the opposite of that studying  is where you try to get a bunch of definitions and  

نکته است. مطالعه برعکس آن مطالعه است، جایی که شما سعی می‌کنید تعاریف زیادی به دست آورید و

push them into your brain but you don't really  understand you don't really feel completely  

آن‌ها را به مغز خود وارد کنید، اما واقعاً نمی‌دانید که واقعاً

confident about something and that's when you  struggle okay so the more fluency triggers you  

در مورد چیزی کاملاً اعتماد به نفس ندارید و در آن زمان است که با مشکل مواجه می‌شوید تا تسلط بیشتری داشته باشید. محرک‌هایی که   می‌توانید به

can give your brain the better you can understand  the information that's what you're actually going  

مغزتان بدهید، بهتر می‌توانید اطلاعاتی را که واقعاً می‌خواهید

to get uh or that's when you're going to get  that the communication to flow easily uh let's  

دریافت کنید   را درک کنید یا در آن زمان است که می‌خواهید ارتباط به راحتی جریان پیدا کند، بیایید

see conon says do you mean the important idea is  to feel confident with our words yes so the the  

ببینیم که کانون می‌گوید آیا منظورت این است که ایده مهم این است با کلمات خود احساس اطمینان کنیم بله، بنابراین

the important thing is to eliminate doubt so  I talk about confidence but the basic idea is  

مهم این است که شک را از بین ببریم، بنابراین من در مورد اعتماد صحبت می کنم، اما ایده اصلی این است که

just get rid of the doubt if you have no doubt out  then there's only confidence okay so if you have  

اگر شکی ندارید فقط از شر شک خلاص شوید.

questions about something then it means you're  not 100% confident you still have some kind of  

چیزی پس از آن به این معنی است که شما 100% مطمئن نیستید که هنوز نوعی

doubt so you need to answer those questions for  yourself if you're learning by yourself or ask  

تردید دارید، بنابراین اگر خودتان یاد می‌گیرید یا از

a teacher or whatever but it's better to get this  kind of thing this is where I'm giving you a bunch  

معلم یا هر چیز دیگری می‌پرسید، باید خودتان به آن سؤالات پاسخ دهید، اما بهتر است چنین چیزی را دریافت کنید. جایی است که من به شما چند

of related examples that actually work well with  each other I I specifically create lessons like  

مثال مرتبط می‌آورم که واقعاً با یکدیگر کار می‌کنند. من به‌طور خاص درس‌هایی مانند

this what I call a fluency trigger to help people  trigger that feeling in your mind where you're  

این را ایجاد می‌کنم که من آن را محرک روانی می‌نامم تا به مردم کمک کنم این احساس را در ذهن شما ایجاد کنند.

like ah now I got it that's the aha moment you  feel when you understand something and you feel  

این همان لحظه ای است که وقتی چیزی را می فهمید و احساس می کنید

confident about using something so if you go to  the alien language and you see something like this  

در مورد استفاده از چیزی اطمینان دارید، بنابراین اگر به زبان بیگانه بروید و چیزی شبیه به این را ببینید،

you could probably guess it's a okay so some kind  of clothing like if I give you an an additional  

احتمالاً می توانید حدس بزنید که اشکالی ندارد، بنابراین یک نوع لباس مانند اگر به شما یک لباس بدهم.

example or you see something else I don't know  we'll we'll draw like a slightly different uh  

مثال اضافی   یا چیز دیگری می‌بینید، نمی‌دانم، ما مانند یک چیز کمی متفاوت در

thing over here you know some other little other  little piece of clothing and you could probably  

اینجا می‌کشیم، شما یک لباس کوچک دیگر را می‌شناسید و احتمالاً می‌توانید

guess this also means o it's a coat you know so  you can get more specific probably in the alien  

حدس بزنید که این هم به این معنی است که این یک کت است بدانید تا بتوانید مشخص‌تر شوید احتمالاً در

language there are different words for each one  of these things but the purpose of this is just  

زبان بیگانه واژه‌های مختلفی برای هر یک از این چیزها وجود دارد، اما هدف از این کار فقط

to understand you or or to understand what the  vocabulary is by Discovery okay all right so  

درک شما یا فهمیدن اینکه واژگان چیست توسط Discovery بسیار خوب است، بنابراین

what is the solution to get fluent in English  you need to eliminate doubt that's it if I if I  

راه‌حل چیست؟ برای اینکه به زبان انگلیسی مسلط شوید باید شک را از بین ببرید، اگر می‌توانستم اگر می‌توانستم اگر می‌توانستم

could if I could say it in like two words like  we we'll just we'll make it very simple here

آن را با دو کلمه مثل ما بگویم ما فقط آن را خیلی ساده می‌کنیم در اینجا

destroy doubt okay so if you have a doubt about  anything about pronunciation gramar vocabulary  

شک را از بین ببرید خوب، پس اگر شک دارید هر چیزی در مورد واژگان گرامر تلفظ

it doesn't matter uh that's what's stopping you  from speaking it's not where you live it's not  

مهم نیست این چیزی است که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، مهم این نیست که در کجا زندگی می‌کنید، مهم این نیست که

how much you study or how maybe much speaking  practice you get lots of people live in the  

چقدر مطالعه می‌کنید یا اینکه چقدر تمرین می‌کنید، افراد زیادی در

United States or the UK or or Australia and  they've been doing that for years so they're  

ایالات متحده یا بریتانیا یا استرالیا زندگی می‌کنند. و آن‌ها سال‌ها این کار را انجام می‌دهند، بنابراین

surrounded by natives they have opportunities  to speak but they don't and it's because really  

توسط بومی‌هایی احاطه شده‌اند که فرصت‌هایی برای صحبت دارند، اما این کار را نمی‌کنند و این به این دلیل است که واقعاً آنها

they feel kind of shy or they have uh some kind  of doubt about something that's basically the  

احساس خجالتی می‌کنند یا در مورد چیزی که اساساً

answer so all of those things it really just means  you're uncertain about something and that's why  

پاسخ آن است، تردید دارند. همه این چیزها واقعاً به این معنی است که شما در مورد چیزی نامطمئن هستید و به همین دلیل است که    در

you will have trouble speaking all right nice to  see everybody there good morning again let's see  

صحبت کردن مشکل خواهید داشت. خوب است که دوباره همه را آنجا ببینید صبح بخیر.

uh Bridget says hi Drew uh mathematics was easy  to learn from me because I played with marbles  

با تیله‌ها

and understood how to use four rules however  I struggled learning English language yeah so  

و نحوه استفاده از چهار قانون را فهمیدم، با این حال من در یادگیری زبان انگلیسی مشکل داشتم بله، پس

again like uh I I gave an example with this this  is this is a specific language learning example  

دوباره مثل اوه من مثالی با این آوردم  این یک مثال یادگیری زبان خاص است

uh this one is not but again uh you can understand  the rules of something and math math is yes like  

اوه این یکی نیست، اما باز هم می‌توانید قوانین چیزی را درک کنید و ریاضی ریاضی بله است مثل

quite easy to understand but you can understand I  try to make my lessons like this it's more like a  

کاملاً قابل درک است، اما شما می‌توانید بفهمید، سعی می‌کنم درس‌هایم را به این شکل دربیاورم، بیشتر شبیه به یک

math problem where you're trying to solve it where  you're trying to eliminate what what the answer  

مسئله ریاضی است که در آن سعی می‌کنید آن را حل کنید، جایی که سعی می‌کنید پاسخ را حذف کنید.

answer could be uh until we have one answer and  we know what is correct and that that's where we  

اوه، تا زمانی که یک پاسخ داشته باشیم و بدانیم چه چیزی درست است و اینجاست که ما

feel confident about something okay now let me  give you uh another example of this uh another  

نسبت به چیزی مشکلی احساس اطمینان می کنیم، حالا اجازه دهید نمونه دیگری از این مورد را به شما ارائه دهم

kind of fluency trigger that helps you just really  feel confident uh about using vocabulary and this  

که به شما کمک می کند واقعاً در مورد استفاده از واژگان و واژگان اعتماد به نفس داشته باشید. این

is when you see uh different native speakers  in a situation or they're describing the same  

زمانی اتفاق می‌افتد که گویشوران بومی مختلف را در موقعیتی می‌بینید یا در حال توصیف وضعیت مشابهی هستند

situation and often they will say the same thing  to descri describe that uh or they might say like  

و اغلب همان چیزی را برای توصیف آن می‌گویند یا ممکن است مانند

a few other uh related things about that but  typically in the same situation there are a  

چند چیز مرتبط دیگر در مورد آن بگویند، اما معمولاً در در همین شرایط، چند چیز وجود دارد

few things that natives might say and I I don't  have the uh specific example here but you can  

که بومی‌ها ممکن است بگویند و من مثال خاصی در اینجا ندارم، اما

probably find it on YouTube uh or somewhere uh  I think there might be some some lower quality  

احتمالاً می‌توانید آن را در YouTube یا در جایی پیدا کنید. من فکر می‌کنم ممکن است برخی از نسخه‌های با کیفیت پایین‌تر

versions of this on YouTube uh but there was a uh  it's a like a documentary movie by ESPN so this  

از این در YouTube وجود داشته باشد. یک فیلم مستند توسط ESPN وجود داشت، بنابراین این

is a like a sports uh TV network in the United  States uh and there was a a specific episode or  

یک شبکه تلویزیونی ورزشی در ایالات متحده است و یک قسمت خاص یا

a specific movie uh called Reggie Reggie Miller  versus the New York Knicks I'm not going to take  

یک فیلم خاص به نام Reggie Reggie Miller در مقابل New York Knicks I'm وجود داشت.

time to write that but if you look up uh 30  430 uh this is the name of that series uh so  

نوشتن آن وقت نمی‌گیرد، اما اگر جستجو کنید اوه 30 430 اوه، این نام آن سریال است، پس

if you look up Reggie Miller 30 for30 uh you can  probably find this clip on YouTube or some other  

اگر Reggie Miller 30 برای 30 اوه را جستجو کنید، احتمالاً می‌توانید این کلیپ را در YouTube یا سایت دیگری پیدا کنید

site or even find the whole thing excuse me uh  somewhere now what was interesting I'm going  

یا حتی پیدا کنید همه چیز ببخشید اوه جایی حالا چه جالب بود من می‌روم

to set the stage here I'm going to describe a  situation that happen happens in the uh in the  

صحنه را در اینجا تنظیم می‌کنم، می‌خواهم وضعیتی را توصیف کنم که در مستند  اتفاق می‌افتد،

documentary so Reggie Miller is a basketball  player or he was a basketball player uh and  

بنابراین رگی میلر یک بازیکن بسکتبال است یا او یک بسکتبالیست او و

he played for the Indiana Pacers and they had  a team rivalry with the New York Knicks and so  

او برای ایندیانا پیسرز بازی کرد و آنها یک رقابت تیمی با نیویورک نیکس داشتند و به همین دلیل

they were always fighting with each other and  uh having some good matches it was like really  

آنها همیشه با یکدیگر می جنگیدند و با داشتن چند بازی خوب

entertaining to watch because they were two teams  that were pretty well matched with each other uh  

تماشا کردن واقعاً سرگرم کننده بود زیرا آنها دو تیم بودند که خیلی خوب بودند. با یکدیگر تطبیق داشتند

and so there was one scene where Reggie Miller  he scores uh eight points in like 11 seconds or  

و بنابراین یک صحنه وجود داشت که در آن رجی میلر، او هشت امتیاز را در 11 ثانیه یا

something like that so it's a really incredible  thing that he did because if you ever if you've  

چیزی شبیه به آن می‌آورد، بنابراین این کار واقعاً باورنکردنی است که او انجام داده است، زیرا اگر شما تا به حال

ever seen basketball usually people take one shot  and then they have to run back to the other side  

بسکتبال را دیده باشید، معمولاً مردم بسکتبال را می‌گیرند. یک شوت و سپس آنها باید به سمت دیگر

of the court and then they take another shot so  it's to have 11 points in uh or how many points it  

زمین   برگردند و سپس یک شوت دیگر می زنند، بنابراین 11 امتیاز در اوه یا چند امتیاز

was like eight points in 11 seconds something like  that uh it was amazing now what was interesting is  

مثل هشت امتیاز در 11 ثانیه بود، چیزی شبیه به  که اکنون شگفت انگیز بود آنچه جالب بود این است

that in this document people are talking about  that scene and so there were two phrases that  

که در این سند مردم در مورد آن صحنه صحبت می کنند و بنابراین دو عبارت وجود داشت که

people learned like multiple people use the exact  same phrase because again this is how natives are  

افراد یاد گرفتند مانند چندین نفر دقیقاً از همان عبارت استفاده می کنند زیرا باز هم بومی ها

learning they recognize in a situation people will  use certain vocabulary so this is why I always  

یاد می گیرند که در موقعیتی تشخیص دهند که مردم از واژگان خاصی استفاده می کنند. به همین دلیل است که من همیشه مروری را

recommend the kind of what I call naturally varied  review where you're listening to different people  

توصیه می‌کنم که آن را به‌طور طبیعی متنوع می‌نامم، جایی که شما به افراد مختلف گوش می‌دهید که

talking about the same thing okay you're listening  to different people talking about the same thing  

درباره یک چیز صحبت می‌کنند، خوب شما دارید به افراد مختلف گوش می‌دهید که درباره یک موضوع صحبت می‌کنند.

so I'm going to give you both of these phrases  right now so the first one uh is I've never seen

بنابراین من هر دو را به شما ارائه می‌دهم. از این عبارات در حال حاضر، بنابراین اولین مورد این است که من

anything like that first one I've never seen  anything like that I've never seen anything like  

هرگز چنین چیزی را ندیده‌ام.

that and so when you watch this documentary and  you see so Reggie Miller basically what happens  

اساساً آنچه

in the uh in the scene is Reggie Miller comes  and he like the so the Indiana Pacers are down  

در صحنه اتفاق می افتد این است که رجی میلر می آید و او دوست دارد که ایندیانا پیسرز سقوط کند

they're like the New York Knicks I forget how  many points they have but the New York Knicks  

آنها مانند نیویورک نیکس هستند، فراموش می کنم چند امتیاز دارند اما نیویورک نیکس

are winning right now at in this this point  in the game uh and then like uh Reggie Miller  

در حال حاضر در این بازی برنده می شوند. این نقطه در بازی اوه و بعد مثل اوه رجی میلر

gets the ball and he's he was known for taking  uh three-point shots so Reggie Miller gets the  

توپ را می‌گیرد و او به زدن شوت‌های سه امتیازی معروف بود، بنابراین رجی میلر

ball he he shoots a three-pointer uh and it goes  in and then uh after that like another another  

توپ را می‌گیرد و او یک شوت سه امتیازی می‌زند و او به داخل می‌رود و بعد از آن اوه. مثل یک

player uh Tred to pass the ball to another player  inside and Reggie Miller stole the ball and he ran  

بازیکن دیگر، اوه، او می‌خواهد توپ را به بازیکن دیگری در داخل پاس بدهد و رجی میلر توپ را دزدید و او

back again to the outside of the so in like in a  basketball game you have the hoop over here uh and  

دوباره به سمت بیرون از زمین دوید، بنابراین مثل یک بازی بسکتبال، شما حلقه را در اینجا دارید

there there is the uh this is the three-point line  so Reggie Miller was here he ran back out here and  

و  این خط سه امتیازی است، بنابراین رگی میلر اینجا بود، او دوباره به بیرون دوید

and put up another shot uh and so he was able to  score eight points in 11 seconds what whatever  

و یک شوت دیگر زد و بنابراین او توانست هشت امتیاز را در 11 ثانیه به دست آورد.

it is I don't remember the actual numbers uh but  it was a very amazing thing and so when you have  

این یک چیز بسیار شگفت انگیز بود و بنابراین وقتی

people describing this it was really interesting  to see a couple of people say the exact same thing  

افرادی دارید که این را توصیف می کنند، واقعاً جالب بود دیدن چند نفر که دقیقاً همان چیزی را می گویند

where they said I've never seen anything like  that I've never seen anything like that or some  

جایی که گفتند من هرگز چیزی شبیه به آن ندیده ام که هرگز چنین چیزی ندیده ام

people just said like never seen anything like  that never seen anything like that never seen  

مردم فقط می‌گفتند مثل هرگز ندیده‌ام، چیزی شبیه به آن را ندیده‌ام، هرگز ندیده‌ام، چنین چیزی

anything like that okay and so as as a child what  like a native speaker learning these things I'm  

خوب است، بنابراین در دوران کودکی، مانند یک زبان مادری که این چیزها را یاد می‌گیرد،

not trying to study grammar what I'm trying to  do is understand I want to make connections with  

سعی نمی‌کنم گرامر را مطالعه کنم. درک می‌کنم می‌خواهم با   واژگان ارتباط برقرار کنم

the vocabulary and understand in this situation  people say this okay it doesn't matter we're not  

و در این موقعیت بفهمم مردم می‌گویند این اشکالی ندارد، مهم نیست

going to talk about uh if it's present perfect  present continuous or the past simple whatever  

درباره آن صحبت نمی‌کنیم اگر اکنون کامل حال استمراری باشد یا گذشته ساده هر چه

we're just looking at what do people say and as  I get the kind of understand of this then I can  

ما فقط به دنبال چیزی هستیم آیا مردم می گویند و همانطور که من متوجه این موضوع می شوم، می توانم   از

use that for other things like I've never done  that before whatever we'll talk more about that  

آن برای کارهای دیگری استفاده کنم مثل اینکه قبلاً هرگز انجام نداده ام هر چه

in this video in a moment but the point is this  is just something it's really interesting to see  

در این ویدیو در یک لحظه بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اما نکته اینجاست  چیزی که واقعاً جالب است که ببینید

that natives for a particular situation there will  be maybe a few phrases that people will say and  

بومی‌ها برای یک موقعیت خاص شاید چند عبارت باشد که مردم می‌گویند و

it was interesting to see a lot of people saying  the same thing like the exact same thing so these  

جالب بود که می‌بینیم افراد زیادی همان چیزی را می‌گویند، به طوری که با این

people are being interviewed separately about  this and they all say the same thing and so in the  

افراد  به طور جداگانه در مورد آنها مصاحبه می‌شود. این و همه آنها یک چیز را می گویند و بنابراین در

documentary they just show like one person after  another saying this okay now another situation uh  

مستند آنها فقط مانند یک نفر پس از نشان می دهند که این را می گویند خوب حالا وضعیت دیگری اوه

it's again this this this same uh thing with the  basketball thing they were talking uh about this  

دوباره این همان چیزی است که در مورد بسکتبالی که در مورد آن صحبت می کردند

like the general situation of scoring eight points  in 11 seconds uh and then so the idea of that is  

مانند وضعیت کلی. به ثمر رساندن هشت امتیاز در 11 ثانیه و سپس ایده آن این است که

never seen anything like it or never seen anything  like that so you could say it or that never seen  

هرگز چیزی شبیه آن را ندیده یا چیزی مشابه آن را ندیده است تا بتوانید آن را بگویید یا کسی که هرگز ندیده است

anything like it never seen anything like it never  seen anything like it so anytime you see something  

چیزی شبیه به آن هرگز چیزی شبیه به آن را ندیده است. هر وقت چیزی دیدید

really amazing really surprising you will hear  natives say wow like an alien is flying by never  

واقعاً شگفت‌انگیز است و واقعاً شگفت‌انگیز است، می‌شنوید بومیان می‌گویند وای مثل یک موجود بیگانه پرواز می‌کند، هرگز

seen anything like that amazing all right never  seen anything like that now the more specific  

چیزی شبیه به آن شگفت‌انگیز را ندیده‌اید، خیلی خوب  هرگز چنین چیزی را ندیده‌اید، حالا هر

thing so the more specific thing there were  two situations here so the first one is just  

چه خاص‌تر   چیز خاص‌تر باشد، دو موقعیت در اینجا وجود داشت. اولی فقط این است

that he did something amazing but the second one  is kind of how he did it and people also uh gave  

که او کار شگفت انگیزی انجام داده است، اما دومی به نوعی این کار را انجام داده است و مردم نیز

like a different example or a different phrase  uh but they're talking about the same thing over

مثالی دیگر یا عبارت متفاوتی ارائه می دهند، اما آنها در اینجا در مورد یک چیز صحبت می کنند،

here this is a more advanced expression but you  will understand it from the situation all right  

این پیشرفته تر است. اما شما آن را از موقعیت کاملاً متوجه خواهید شد.

so again Reggie Miller he steals the ball over  here so there's a pass that comes in Reggie Miller  

بنابراین دوباره رگی میلر او توپ را در اینجا می‌دزدد، بنابراین یک پاس وارد می‌شود که رجی میلر

steals the ball he could shoot right there like he  had a had an open shot but he thought it's better  

توپ را می‌دزدد که می‌توانست همان جا شوت کند، مثل اینکه یک شوت باز داشت، اما فکر می‌کرد اینطور است. بهتر است

if I take the ball back behind the three-point  line to try to get another score to try to get  

اگر من توپ را پشت خط سه امتیاز برگردانم و سعی کنم امتیاز دیگری به دست بیاورم و سعی کنم

more points okay so imagine this situation it's  late in the game everybody is like very excited  

امتیاز بیشتری کسب کنم، خوب است، بنابراین تصور کنید این وضعیت اواخر بازی است، همه خیلی هیجان زده هستند

you have a a huge crowd of people around you  everyone's like ah oh my goodness so Reggie  

شما جمعیت زیادی از مردم در اطراف خود دارید آه خدای من، پس رجی

Miller already put up a three they inbound the  ball so the the other team passes the ball and  

میلر قبلاً سه تا توپ را به توپ وارد کرده است تا تیم دیگر توپ را پاس کند و

Reggie steals the ball he could have he could  have uh just shoted right them but he had had the

رجی توپی را می‌دزدد که می‌توانست داشته باشد، او فقط به آنها شوت می‌کرد، اما

presence of mind he had the presence of mind to  go back and shoot the three he had the presence  

او حضور ذهن داشت. حضور ذهن داشت که به عقب برگردد و به سه نفر شلیک کند. او حضور

of mind so it means he was still thinking he  wasn't just he wasn't panicking he was still  

ذهن داشت، بنابراین این بدان معناست که او هنوز فکر می‌کرد که او فقط وحشت نکرده بود، او هنوز

thinking I need to get a three he was consciously  thinking about it so we say oh he had the Pres of  

فکر می‌کرد باید سه موردی را که او آگاهانه به آن فکر می‌کرد، بگیرم. بنابراین ما می گوییم آه، او اختیار

mind to do that so like he was present in his  mind he wasn't thinking about something else  

ذهن داشت که این کار را انجام دهد، بنابراین مثل اینکه در ذهنش حضور داشت، به چیز دیگری فکر نمی کرد

or distracted or confused or panicked he had the  presence of mind to go back and shoot the three  

یا حواسش پرت یا گیج یا وحشت زده بود، او ذهن خود را داشت که برگردد و به این سه نفر شلیک کند.

now watching the documentary it's interesting  that again a few people said this exact same  

با تماشای مستند جالب است که دوباره چند نفر دقیقاً همین را گفتند،

thing okay a few people said the exact same  thing I highly recommend you find this uh so  

خوب چند نفر دقیقاً همان را گفتند، من به شدت توصیه می‌کنم این را پیدا کنید، بنابراین

regie Miller 30 for30 it's a really interesting  documentary anyway even if you don't care about  

regie Miller 30 for30 به هر حال یک مستند  واقعاً جالب است، حتی اگر برایتان مهم نباشد

basketball uh but you can probably find these  clips if you look for Reggie Miller like 11 or  

بسکتبال اوه، اما اگر به دنبال Reggie Miller بگردید، مانند 11 یا

eight points in 11 seconds or something I forget  what exactly it is uh but you should be able  

8 امتیاز در 11 ثانیه یا چیزی که فراموش می کنم دقیقاً چیست، می توانید این

to find uh some clips of people talking about  this so he had so they're talking about Reggie  

کلیپ ها را پیدا کنید. بنابراین آنها در مورد رجی

Miller they're amazed that Reggie Miller had the  presence of mind to go back and pull that shot  

میلر صحبت می‌کنند، آنها از اینکه رگی میلر ذهن خود را برای بازگشت به عقب و کشیدن آن ضربه داشت شگفت‌زده می‌شوند،

so instead of instead of shooting a two-point  shot from here he actually took the ball back  

بنابراین به جای شوت دو امتیازی از اینجا، او در واقع توپ را

behind the three and then look at that he shot  a three and it went in I never seen anything  

پشت سه نفر پس گرفت. سپس نگاه کنید که او سه شوت زد و وارد شد. من هرگز

like that never seen anything like that so most  players I mean like unless you're like a really  

چیزی شبیه به آن ندیدم.

good player like you might Panic right there and  just like oh I got the ball let me put it in again  

توپ به من اجازه داد دوباره آن را

very quickly but he had the presence of mind to  not do that he had the presence of mind to take  

سریع وارد کنم   اما او حضور ذهن داشت که این کار را انجام ندهد او حضور ذهن داشت که

the ball back and put it in and interestingly  this is the same thing that other people were  

توپ را پس بگیرد و بگذارد و جالب است این همان چیزی است که دیگران به آن

thinking and they all described it this way they  all mentioned the same thing the presence of mind  

فکر می کردند و آنها همه آن را به این شکل توصیف کردند همه آنها به یک چیز اشاره کردند حضور ذهن

like wow just the presence of Mind of this guy  so he was really he was there in the moment he  

مانند وای فقط حضور ذهن این پسر است بنابراین او واقعاً آنجا بود در لحظه ای که

wasn't panicked or confused or anything he had the  presence of mind to bring the ball back and shoot  

وحشت یا گیج یا هر چیزی که حضور ذهن داشت آنجا بود. برای برگرداندن توپ و شوت کردن   به این

the three okay so another a thing like uh I gave  the example before like guess who about getting  

سه نفر خوب است، بنابراین یک چیز دیگر مثل اوه من مثال را قبلاً آوردم، مثلاً حدس بزنید که در مورد دریافت

these different examples of vocabulary and it's  the whole thing that's really the fluency trigger  

این نمونه‌های مختلف واژگان و این کل چیز واقعاً محرک تسلط است

and as you hear these things it's like wait a  minute you might hear the phrase one time you  

و وقتی این چیزها را می‌شنوید مانند صبر کردن است. یک دقیقه ممکن است این عبارت را بشنوید که

don't quite understand it but in a situation you  connect the situation you really understand what  

کاملاً آن را متوجه نمی‌شوید، اما در موقعیتی که موقعیت را به هم وصل می‌کنید، واقعاً می‌فهمید که

the situation is you hear a few different people  talking about that you will think wow now I I got  

وضعیت چیست، می‌شنوید که چند نفر در مورد آن صحبت می‌کنند، فکر می‌کنید وای حالا من

it all right to have the presence of mind and now  you might forget something like this but again  

همه چیز را درست متوجه شدم. حضور ذهن را داشته باشید و اکنون ممکن است چیزی شبیه به این را فراموش کنید، اما دوباره

this is the better way to review it to really  get more examples of other people saying this  

این روش بهتری برای مرور آن است تا واقعاً نمونه‌های بیشتری از افراد دیگری که این را می‌گویند  بیابید

uh or to look at like you you once you learn  a phrase like this you could go to uish and  

یا وقتی که یک عبارتی مانند این را یاد گرفتید به شما نگاه کنیم. می‌توانید به سراغ او بروید و

get more examples of it uh but again this is  just another example of a fluency trigger and  

نمونه‌های بیشتری از آن را دریافت کنید، اما دوباره این فقط نمونه دیگری از محرک تسلط است و   اینکه

how you can actually understand something the  same way natives do and eliminate the doubt you  

چگونه می‌توانید چیزی را به همان روشی که بومی‌ها انجام می‌دهند درک کنید و شکی را که   در

have about using it all right so even something  a bit more complicated I'll check chat before I  

مورد استفاده صحیح از آن دارید، از بین ببرید. پیچیده‌تر است، قبل از اینکه

give uh another example with grammar just to show  you that this really does work for anything all  

مثال دیگری در مورد گرامر بزنم، چت را بررسی می‌کنم تا به شما نشان دهم که این واقعاً برای همه چیز کار می‌کند   درست است، بیایید ببینیم

right uh let's see uh another English structure  teacher I I don't know what that's asking let's  

ساختار انگلیسی دیگری .

see Papu over there Tom Hanks yes this is Tom  Hanks child says man you look like a soldier  

هنکس بله این تام است فرزند هنکس می‌گوید مردی که شبیه یک سرباز می‌شوی

with that hairc yes I know uh people some people  think I do uh out here so people ask me if I'm in  

با آن موها بله، می‌دانم آه، بعضی‌ها فکر می‌کنند من اینجا هستم، بنابراین مردم از من می‌پرسند که آیا من در

the military and I will say no I'm Tom Hanks all  right ilder says uh by the way do you remember  

ارتش هستم و من می‌گویم نه من تام هستم هنکس خیلی خوب بزرگتر می‌گوید آه اتفاقاً یادت می‌آید

the game Russians won from us just on last second  of the time I don't in what sport I don't know uh  

بازی را که روس‌ها در آخرین ثانیه از ما بردند را نمی‌دانم در چه ورزشی نمی‌دانم اوه

Shad says good morning from Zambia nice see there  so how should I learn phrasal verbs in vocabulary  

شاد می‌گوید صبح بخیر از زامبیا خوب آنجا را ببین پس چگونه باید من افعال عبارتی را در واژگان یاد می‌گیرم

uh you need to get fluency triggers you need to  eliminate the doubt okay artill says Hi teacher  

اوه، شما نیاز دارید که محرک‌های روانی دریافت کنید، باید شک را از بین ببرید خوب است، آرتیل می‌گوید سلام معلم

all right 3DS 3z is who's a care do you mean  who cares all right yes I won't forget Reggie

خیلی خوب 3DS 3z این است که به چه کسی اهمیت می‌دهد، آیا منظورتان این است که به چه کسی اهمیت می‌دهید بله، Reggie Miller را فراموش نمی‌کنم

Miller uh again watch the clip it's it's  it's pretty entertaining if you can find  

اوه دوباره تماشا کنید کلیپ این است آن است خیلی سرگرم کننده است اگر بتوانید

it uh unfortunately I couldn't find uh before the  video I just didn't have time to do it but if you  

آن را پیدا کنید   متأسفانه من نتوانستم قبل از ویدیو پیدا کنم، فقط وقت نکردم آن را انجام دهم، اما اگر   دنبال

look for it I'm sure you can find it somewhere  all right let me give you one last example just  

آن بگردید، مطمئن هستم که می توانید آن را در جایی پیدا کنید اجازه دهید یک مثال آخر را به شما بزنم

to prove my point about how you should be  learning and why it's important to really  

تا ثابت کنم نظر خود را در مورد اینکه چگونه باید یاد بگیرید و چرا مهم است که واقعاً

trigger your mind rather than just get some more  definitions or explanations uh or translations of

ذهن خود را تحریک کنید به جای اینکه فقط تعاریف یا توضیحات بیشتری دریافت کنید یا ترجمه‌های

vocabulary all right now uh this is  a grammar example uh and let's say  

واژگان را در حال حاضر، اوه این یک مثال گرامری است. اوه و فرض کنید

this is a regular English lesson we're  going to teach you let's see I'll make  

این یک درس انگلیسی معمولی است که ما به شما آموزش می‌دهیم بیایید ببینیم

sure this fits over here uh the present perfect

مطمئن می‌شوم که این در اینجا قرار می‌گیرد اوه حال عالی اوه حال حاضر

oops the present whoops the present perfect so  if this is a normal English lesson I would say  

اوه عالی است بنابراین  اگر این یک درس انگلیسی عادی است می‌توانم بگویم

okay the present perfect is this uh and I'm going  to give you some examples of the present perfect  

خوب حال کامل این است اوه و من قصد دارم چند نمونه از زمان حال کامل را به شما ارائه دهم

and hopefully you remember it but this is not the  way I teach because people don't really learn very  

و امیدوارم آن را به خاطر بسپارید، اما این روشی نیست که من آموزش می دهم زیرا مردم واقعاً به

well this way so again uh we're going to we're  going to take a step back and I'm going to give  

این روش خیلی خوب یاد نمی گیرند، پس دوباره اوه ما. ما یک قدم به عقب بر خواهیم داشت و من به

you a trigger and the trigger really is like this  whole series of things and we will come back to  

شما یک ماشه می دهم و محرک واقعاً مانند این مجموعه چیزها است و ما

the present perfect after that but the point here  is to help you understand something to eliminate  

بعد از آن به زمان حال کامل باز خواهیم گشت، اما نکته اینجاست که به شما کمک می‌کند چیزی را برای از بین بردن

the doubt you have have because that's when you  speak okay so let's start up here uh and we're  

شک و تردیدی که دارید درک کنید، زیرا در آن زمان است که شما خوب صحبت می‌کنید، پس بیایید از اینجا شروع کنیم و ما

just going to introduce ourselves here just  like we talked about uh for these people over  

فقط خودمان را اینجا معرفی می‌کنیم، همانطور که درباره این افراد صحبت کردیم

here we can talk about ourselves we can introduce  ourselves do something very simple uh I have let's  

اینجا می‌توانیم درباره خودمان صحبت کنیم. می‌توانیم خودمان را معرفی کنیم که کار بسیار ساده‌ای انجام دهیم، اوه، من باید

see here I'll make this I'll move present perfect  out of the way here we'll come back to that want  

اینجا را ببینیم، این را درست می‌کنم، حال حاضر را کامل می‌کنم، در اینجا به آن می‌خواهیم برمی‌گردیم

to make sure I fit all of these things in here  so I I have what do I have I have a white shirt  

تا مطمئن شویم همه این موارد را در اینجا جا می‌دهم. چی دارم من یک پیراهن سفید دارم

a white shirt I have a white shirt okay nice  and easy oh I have what's this I have a blue

یک پیراهن سفید من یک پیراهن سفید دارم خوب است خوب و آسان اوه من این چیست من یک نشانگر آبی دارم

marker blue

marker uh I could have let's see  what else do I have I have some

نشانگر آبی اوه می توانستم ببینم چه چیز دیگری دارم کمی آب دارم

water

some water okay now I want to make sure everybody  is following along because if if I keep going  

خوب حالا من می‌خواهم مطمئن شوم که همه دنبال می‌کنند، زیرا اگر ادامه دهم،

we should be able to get you all the way to the  present perfect and help you understand it very  

می‌توانیم شما را تا انتها به زمان حال عالی برسانیم و به شما کمک کنیم آن را خیلی

well uh without me teaching you a lot of grammar  but just by understanding it removing the doubt  

خوب بفهمید، بدون اینکه من گرامر زیادی به شما یاد بدهم. با درک آن، از بین بردن شک

about these things you should feel more confident  about that but I want to stop right here does  

در مورد این چیزها، باید در مورد آن احساس اطمینان بیشتری داشته باشید، اما من می‌خواهم همین جا متوقف شوم آیا

anyone have any questions so far I want to make  sure there's no doubt about any of this all right  

کسی تاکنون سؤالی داشته است، می‌خواهم مطمئن شوم در مورد هیچ‌یک از این موارد

should be very basic English people understand  this already but I really I really want to make  

شکی وجود ندارد. این را قبلاً فهمیده‌ام، اما من واقعاً می‌خواهم

sure you know because uh part of the way you can  do this by yourself is to understand grammar try  

مطمئن شوم که می‌دانی زیرا بخشی از راهی که می‌توانی این کار را به تنهایی انجام دهی این است که دستور زبان را بفهمی، سعی

to make it more simple to see where you're getting  stuck because there's usually some place where  

کن ساده‌تر ببینی کجا گیر کرده‌ای، زیرا معمولاً جایی وجود دارد که

people get stuck uh and uh I I can't maybe explain  something I don't really understand the grammar  

مردم گیر می کنند اوه و اوه من شاید نمی توانم چیزی را توضیح دهم  چیزی که من واقعاً گرامر را نمی فهمم

and that's why I don't feel confident using it all  right this should be clear uh let's take it a step  

و به همین دلیل است که از استفاده درست از آن مطمئن نیستم این باید واضح باشد اوه بیایید یک قدم

further so you could probably do more like the  different things I have now we're going to take it  

جلوتر برداریم تا احتمالاً بتوانید انجام دهید بیشتر شبیه چیزهای مختلفی است که اکنون دارم، ما آن را قبول می کنیم

let's let's just call this level one uh level two  over here we're going to talk about other things  

اجازه دهید فقط این سطح یک یا سطح دو را بنامیم در اینجا در مورد چیزهای دیگری صحبت خواهیم کرد

I have so I have and I'm going to talk about  things like about myself same idea I have a

من دارم، بنابراین دارم و درباره چیزهایی صحبت می کنم در مورد خودم هم همین ایده من یک

nose pretty easy I have a nose I have two eyes or  I have two uh we call this color hazel it's kind  

بینی دارم خیلی راحت من یک بینی دارم من دو چشم دارم یا من دوتا دارم آه ما به این رنگ می گوییم فندقی این

of a mix of brown and green two hazel eyes I have  a nose I have two eyes anything else what else do  

نوعی ترکیبی از قهوه ای و سبز دو چشم فندقی است من یک بینی دارم دو چشم دارم هر چیزی دیگر چه کار دیگری انجام دهم   من می

I have see if anybody out there watching what  else do I have anything else you can describe  

بینم که آیا کسی در آنجا تماشا می کند  چه کارهای دیگری انجام می دهد، من چیز دیگری دارم که می توانید

about me I have what should be very easy go ahead  use use use the English you know you should feel  

درباره من توضیح دهید   من چیزی دارم که باید بسیار آسان باشد ادامه دهید  از انگلیسی استفاده کنید که می دانید باید

confident about this hopefully everybody watching  this knows these uh basic kind kind of sentences  

در این مورد اعتماد به نفس داشته باشید. امیدوارم همه کسانی که این را تماشا می کنند  این جملات ابتدایی را می داند

and they can describe things like this about  themselves okay very simple so I have a nose  

و می توانند مواردی از این قبیل را در مورد خودشان توصیف کنند، بسیار ساده است، بنابراین من یک بینی دارم   من

I have two eyes no one really anyone uh I have  uh let's see a mouth very easy two ears I have  

دو چشم دارم هیچ کس واقعاً هیچ کس آه من دارم  اوه بیایید یک دهان ببینیم خیلی راحت دو گوش من

hair oh my head says you have knowledge  o o something you can't see look at that

مو دارم آه من سر می گوید تو دانش داری o چیزی که نمی توانی ببینی به آن

interesting knowledge pretty easy I have a mouth  okay now remember we we want to make sure we get  

دانش جالب نگاه کن خیلی آسان است من دهان دارم خوب حالا یادت باشد می خواهیم مطمئن شویم که درست می کنیم

this correct I've seen some mistakes you  have a mouth Yes I also have freshly cut  

این درست است من اشتباهاتی را دیده ام که شما دهان دارید بله من هم دارم موهای تازه                                  موهای تازه را

hair you would put a dash between freshly and  cut because we're connecting that freshly cut  

فاصله می اندازیم بین موهای تازه و کوتاه شده، زیرا ما در حال اتصال آن

hair all right so this is again we really  want to make sure that we understand these  

موهای تازه    کاملاً درست هستیم، بنابراین دوباره ما واقعاً  می خواهیم مطمئن شویم که این

things that we're using all of these correctly  all right so I have yeah so I have two legs I  

موارد   را درک می کنیم که از همه اینها به درستی استفاده می کنیم. من آره دارم، پس دو پا دارم،

have eyebrows so if it's one thing you can  say I have like one mouth or a mouth I have  

ابرو دارم، پس اگر یک چیز است، می‌توانید بگویید من مثل یک دهان یا یک دهان دارم، یک

a mouth I have two ears I have a head I have a  body I have shoulders okay so we can talk about  

دهان دارم، دو گوش دارم، یک سر دارم، یک بدن دارم، شانه‌ها دارم، پس می‌توانیم صحبت کردن درباره

like other things outside of us I have a dog  I have a house or we could talk about things  

مانند چیزهای دیگر خارج از ما من یک سگ دارم  من یک خانه دارم یا می‌توانیم در مورد چیزهایی

about ourselves as well we have teeth another  good example hands very good all right pretty  

درباره خودمان صحبت کنیم و همچنین دندان‌هایی داریم نمونه خوب دست‌ها بسیار خوب بسیار خوب بسیار خیلی

simple now we're going to extend this a little  bit further to level three and we're going to  

ساده حالا ما می‌خواهیم این را کمی بیشتر کنیم بیشتر به سطح سه می‌رویم و می‌خواهیم

talk about experiences okay experiences so I have  let's see I have what have I done I have played

درباره تجربیات صحبت کنیم، تجربیات خوب، بنابراین من دارم  بیایید ببینیم چه کرده‌ام،

baseball I have played baseball again it's  the same thing we're just talking about an  

بیسبال بازی کرده‌ام، دوباره بیسبال بازی کرده‌ام، این همان چیزی است که ما فقط در مورد

experience that's part of us okay so just like  my nose is a part of me my eyes is they are a  

تجربه‌ای صحبت می‌کنیم که بخشی از آن است. ما خوبیم پس درست مثل بینی من بخشی از وجود من است چشمان من

part of me my mouth the knowledge I have that's  all a part of me my experiences I'll just put  

بخشی از من هستند دهان من دانشی که دارم این همه بخشی از من است تجربیات من فقط

exp over here for experience my experience is  the things I have done are a part of me also  

برای تجربه در اینجا قرار می دهم تجربه من چیزهایی است من این کار را انجام داده‌ام بخشی از وجود من است   بسیار

okay I want to make this very clear because  this is a complicated thing for many people  

خوب، می‌خواهم این را خیلی واضح بیان کنم، زیرا این یک چیز پیچیده برای بسیاری از مردم است

but it doesn't yes so I have studied another  another good example so I have studied whatever  

اما اینطور نیست، بنابراین من یک نمونه خوب دیگر را مطالعه کردم، بنابراین هر چیزی را که

I have studied marketing uh I have studied piano  okay so children uh would be up here like I have  

بازاریابی خوانده‌ام مطالعه کردم. من پیانو خوانده‌ام، خیلی خب، بچه‌ها مثل من بچه‌ها اینجا هستند،

children but it's all the same thing so you can  have something like around yourself what I have  

اما همه چیز یکسان است، بنابراین می‌توانید چیزی شبیه به آنچه من آپلود کرده‌ام را در اطراف خود داشته باشید،

uploaded look at that so I have uploaded more than  600 videos good good example I've uploaded right  

به آن نگاه کنید، بنابراین من بیش از ۶۰۰ ویدیو آپلود کرده‌ام، مثال خوبی است. درست آپلود کردم

so I have and this is the thing so when people  ask me what's the difference between just an  

بنابراین من دارم و این همان چیزی است که وقتی مردم از من می پرسند تفاوت بین فقط یک

activity or something you did in the past and the  like using this example this is it's still a part  

فعالیت یا کاری یا کاری که در گذشته انجام داده‌ای و چه تفاوتی با استفاده از این مثال دارد، این است که هنوز بخشی

of me there's a connection between what happened  in the past and right now so I played basketball  

از وجود من است، بین آنچه اتفاق افتاده است ارتباط وجود دارد. در گذشته و در حال حاضر، بنابراین من بسکتبال بازی می‌کردم

or I played baseball or I studied something or  I uploaded something I could be talking about  

یا بیسبال بازی می‌کردم یا چیزی را مطالعه می‌کردم یا چیزی را آپلود می‌کردم که می‌توانست در مورد آن صحبت کنم

if I draw like a timeline like this I could be  talking about some time in the past so here is  

اگر مانند یک جدول زمانی مانند این ترسیم کنم، می‌توانم درباره زمانی در گذشته صحبت کنم، بنابراین اینجاست

now make sure that fits so I did something let's  say I played baseball here okay so this was uh 10  

اکنون بساز مطمئنم که مناسب است، بنابراین من کاری انجام دادم، فرض کنید من اینجا بیسبال بازی کردم خوب، پس این 10

years ago so this is 10 years in the past so I  played baseball if I'm just talking about that  

سال پیش بود، بنابراین این 10 سال گذشته است، بنابراین اگر فقط در مورد آن صحبت می‌کنم، بیسبال بازی می‌کردم.

just talking about the experience we can just  use the simple past I played baseball but I  

گذشته ساده ای که من بیسبال بازی می کردم اما

have played means we're connecting that with  the present it's part of me now it's part of  

بازی کرده ام به این معنی است که ما در حال ارتباط با زمان حال هستیم که بخشی از وجود من است اکنون بخشی از

my experience just like my eyes are part of me  so you can see my eyes you can't really see my  

تجربه من است درست مثل چشمان من که بخشی از وجود من است.

experiences but I can tell you about them okay  so I have and what are the things I have done  

تجربیات اما من می توانم در مورد آنها به شما بگویم خوب است پس من دارم و چه کارهایی انجام داده ام

okay so I have a been so after we take usually if  I'm if I'm teaching something like this I want to  

خوب است بنابراین پس از اینکه مصرف می کنیم معمولاً اگر هستم اگر چنین چیزی تدریس می کنم می خواهم   انجام دهم.

do uh begin with okay we got nice Ed Ed you can  recognize a pattern now we want to make it just  

بسیار خوب، اد اد خوبی داشتیم، اکنون می‌توانید یک الگو را تشخیص دهید، ما می‌خواهیم آن را

a little bit more complex by adding something else  like I have seen or I have done or I have been and  

کمی پیچیده‌تر کنیم با افزودن چیز دیگری مانند آنچه من دیده‌ام یا انجام داده‌ام یا بوده‌ام و

as you recognize the patterns you're thinking oh  look at that it's really just talking about who  

همانطور که شما الگوهایی را که به آن فکر می‌کنید تشخیص می‌دهید. نگاه کنید که در واقع فقط در مورد اینکه

you are as an experience so I'm not talking about  the thing I'm talking about me I have this thing  

شما به عنوان یک تجربه صحبت می‌کنید، در مورد  چیزی که در مورد خودم صحبت می‌کنم صحبت نمی‌کنم.

I have this experience so you could make this a  longer sentence I have the experience of playing  

بازی کردن

something but we just say it in a shorter way I  have played very simple okay I have played I have

چیزی اما ما فقط آن را به صورت کوتاه‌تر می‌گوییم من خیلی ساده بازی کرده‌ام بسیار خوب من بازی کرده‌ام من

played Mak sense so if we begin by talking about  like well this is the uh the present perfect I  

منطقی بازی کرده‌ام، بنابراین اگر با صحبت کردن در مورد آن شروع کنیم، مثل اینکه این همان زمان حال است،

don't need to I don't need to talk about like  explaining a bunch of grammar rules it's just  

من نیازی به این کار ندارم. نیازی نیست در مورد توضیح یک دسته از قوانین گرامر صحبت کنید، درست

like look at the steps this whole thing this whole  thing is a trigger that helps you understand the  

مثل این است که به مراحل نگاه کنید. سعی می‌کنم

grammar and use it without thinking because we're  not trying to learn the grammar we're trying to  

learn when we can say something when can I say  I have done something okay and as you as you ask  

یاد بگیریم چه زمانی می‌توانیم چیزی بگوییم چه زمانی می‌توانم بگویم کاری را درست انجام داده‌ام و همانطور که شما

more questions or you need more information  that's great that's fine what you're trying  

سؤالات بیشتری می‌پرسید یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارید  خیلی خوب است، کاری که می‌خواهید

to do is eliminate the doubt so if you have a  question it means you have a doubt about something

انجام دهید این است که شک را برطرف کنید، بنابراین اگر یک سؤال دارید، به این معنی است که شما در مورد چیزی شک دارید،

okay hopefully this makes sense but this is  how you should be thinking about the grammar  

امیدوارم که این منطقی باشد، اما این طوری باید به گرامر فکر کنید

like it's really just situations there's  nothing there's nothing really different  

مثل اینکه واقعاً فقط موقعیت‌هایی است که هیچ چیز واقعاً تفاوتی

between having an experience and having  a dog it's just one is like a thing you  

بین داشتن یک تجربه و داشتن سگ وجود ندارد، فقط یکی است. مثل چیزی که

can see and the other is not but either  way you're connecting the past with the

می‌توانید ببینید و دیگری نیست، اما در هر صورت، گذشته را با

future okay now there are different uses of the  present perfect like this I don't want to give  

آینده مرتبط می‌کنید، خوب حالا، استفاده‌های متفاوتی از حال کامل وجود دارد، مانند این، من نمی‌خواهم

like a long uh like lesson about that but the main  idea is we're taking something that happened in  

درسی طولانی در مورد آن بدهم. اما ایده اصلی این است که ما اتفاقی را که در گذشته رخ داده است می‌گیریم

the past and we're connecting it with now it's  still important now like I have uploaded the  

و آن را با اکنون مرتبط می‌کنیم، این هنوز هم مهم است، مثل اینکه ویدیوها را آپلود کرده‌ام،

videos like the videos are still available okay  so that's why we would say I have done something  

مثل اینکه ویدیوها هنوز در دسترس هستند، به همین دلیل است که می‌گوییم کاری انجام داده‌ام

so I have played baseball like I'm you know  partly a baseball player that's part of part  

بنابراین من بیسبال بازی کرده‌ام مثل اینکه شما می‌دانید تا حدی یک بازیکن بیسبال است که بخشی

of my my history or my experience or who I am  okay so I have played this but I have not done  

از تاریخ یا تجربه من است یا کسی که هستم خوب است، بنابراین این بازی را انجام داده‌ام اما کاری انجام نداده‌ام

something okay hopefully that makes sense let's  go back and look at some of these examples look  

امیدوارم که منطقی باشد، به عقب برگردیم. و به برخی از این مثال‌ها نگاه کنید   به نظر می‌رسد که

like we have some uh good comments over here  all right but I think people are getting it  

ما نظرات خوبی در اینجا داریم بسیار خوب، اما من فکر می‌کنم مردم آن را دریافت می‌کنند

Hong thinks uh I think grammar is important for  exams but for fluency we don't need to focus on  

هونگ فکر می‌کند اوه من فکر می‌کنم دستور زبان برای  امتحانات مهم است، اما برای تسلط نیازی به تمرکز بر روی

it well this is both like if you understand  like you just learned a usage of the present  

آن نداریم. هر دو مثل این است که بفهمید مثل اینکه استفاده از زمان حال

perfect without studying like the present perfect  does that make sense so the point here is not for  

کامل را بدون مطالعه مثل زمان حال کامل یاد گرفته‌اید، منطقی است، بنابراین هدف اینجا این نیست که

me to tell you like okay today we're going to  learn about the present perfect because your  

من به شما بگویم خوب است، امروز می‌خواهیم درباره زمان حال کامل بیاموزیم. چون

mind doesn't really know what that means it's like  what does that mean to present perfect it's like  

ذهن شما واقعاً نمی‌داند که این یعنی چه، ارائه کامل به چه معناست، مثل اینکه

it's in the present what makes it perfect like  like it's complete is that what you mean like  

در زمان حال است، چیزی که آن را کامل می‌کند مثل اینکه کامل است این است که منظور شما مثل این است که

the brain doesn't really understand what that  is but the brain does understand this where oh  

مغز واقعاً نمی‌داند آن چیست. اما مغز این را می فهمد که اوه

okay I have a marker look I look I have a hand  anybody can see that okay or I have a nose I  

باشه، من یک نگاه نشانگر دارم، نگاه می کنم من یک دست دارم هرکسی می تواند ببیند خوب است یا من بینی دارم،

can I have like a a face people can see that and  now we're just taking it just one step further  

من  می توانم مانند چهره ای داشته باشم که مردم می توانند آن را ببینند و اکنون ما فقط آن را می بینیم یک قدم جلوتر

about who we are like the things that you can't  see the experiences that we have okay so I have  

درباره اینکه ما چه کسی هستیم مانند چیزهایی که نمی‌توانید تجربیاتی را ببینید که ما داریم خوب است بنابراین من

played I have gone I have been I have watched I  have witnessed all right so it happened there's  

بازی کرده‌ام رفته‌ام من بوده‌ام تماشا کرده‌ام خیلی خوب شاهد بوده‌ام پس این اتفاق افتاده است

probably some event or it could be a series of  events I actually played uh uh baseball for many  

احتمالاً رویدادی وجود دارد یا ممکن است مجموعه‌ای از رویدادهایی است که من واقعاً سال‌ها بیسبال بازی می‌کردم

years uh but I like I don't play baseball anymore  or I don't play I don't play it currently but I  

اما دوست دارم دیگر بیسبال بازی نکنم یا بازی نمی‌کنم در حال حاضر آن را بازی نمی‌کنم اما

have played I have that I have that experience  all right is it is this feeling a little bit  

بازی کرده‌ام، این تجربه را دارم. درست است این احساس کمی

better for people again I don't want to do a long  lesson about present perfect because the the goal  

برای مردم بهتر است دوباره نمی‌خواهم درسی طولانی درباره زمان حال کامل بنویسم زیرا هدف

of this video is not to take this and and try to  teach you like every usage of the present perfect  

این ویدیو این نیست که این را بگیرم و سعی کنم مانند هر استفاده از حال را به شما یاد بدهم. عالی

but the point is once you understand one of these  it's easy easier to make a a connection with more

اما نکته اینجاست که وقتی یکی از این موارد را فهمیدی، راحت‌تر می‌توان با چیزهای بیشتری ارتباط برقرار کرد،

things okay all right let me go back uh and  answer some of these questions here uh let's  

خیلی خوب، اجازه دهید به عقب برگردم و به برخی از این سؤال‌ها پاسخ بدهم.

see so again like but really important for Hong's  question uh you're still learning the present  

هنوز در حال یادگیری

perfect and you would still be able to use this  on a test and use it correctly but the point is  

کامل هستید و هنوز هم می‌توانید از آن در یک آزمون استفاده کنید و به درستی از آن استفاده کنید، اما نکته اینجاست که

if you only learn it through the traditional  way you're probably not going to do well on a  

اگر آن را فقط از طریق روش سنتی یاد بگیرید، احتمالاً در یک آزمون یا در آزمون به خوبی موفق نخواهید شد.

test or in a conversation all right so I'm still  teaching you grammar I'm not I'm not saying like  

یک مکالمه خیلی خوب است، بنابراین من هنوز به شما دستور زبان یاد می‌دهم، نمی‌گویم که

don't learn grammar or whatever the point is you  should be learning grammar but how you learn it  

گرامر را یاد نگیرید یا نکته دیگر این است که باید گرامر را یاد بگیرید، اما نحوه یادگیری آن

is important this is how I teach my kids grammar  this is how regular natives are uh teaching their  

مهم است. گرامر بچه‌ها اینگونه است که بومی‌های معمولی به

own children to learn the language okay and so  we want to make sure at every step at every step  

فرزندان خود یاد می‌دهند که زبان را خوب یاد بگیرند و بنابراین ما می‌خواهیم در هر مرحله در هر مرحله مطمئن شویم

they understand what's going on so kids learn oh  look like what do you have what are you holding  

آنها می‌فهمند چه اتفاقی می‌افتد، بنابراین بچه‌ها یاد می‌گیرند آه شبیه چه چیزی داری چه چیزی در دست می‌گیری.

in your your hand I have a piece of candy I have  a I don't know a toy I have something what else  

در دست تو من یک تکه آب نبات دارم من یک اسباب بازی نمی دانم چیز

do you have tell me about yourself what about  your body oh I have uh two arms or two legs  

okay what else can you tell me about yourself  what have you done oh I have uh I have played  

دیگری دارم. به من در مورد خودت بگو، اوه، من بازی کرده‌ام، اوه،

uh let's see I played basketball I have uh I don't  know whatever ever but you you can you can think  

ببینیم بسکتبال بازی کرده‌ام، اوه، هر چیزی را نمی‌دانم اما تو می‌توانی، می‌توانی

about all these things where it's just talking  about things you have and it's different it's  

درباره همه این چیزها فکر کنی، جایی که فقط درباره چیزهایی که داری صحبت می‌کنی. و متفاوت است این است

not talking about the event you're talking about  yourself you're connecting your the the thing in  

درباره رویدادی که در مورد آن صحبت می‌کنید صحبت نکنید شما دارید چیزهای

the past it's now a part of you because you have  that experience okay you have the experience all  

گذشته را به هم وصل می‌کنید، اکنون بخشی از وجود شماست زیرا شما آن تجربه را دارید، خوب شما تجربه را دارید همه

right uh let's see uh let's see I've have been  teaching you have Tau talked about baseball  

درست است بیایید ببینیم بیایید ببینیم من به شما آموزش داده‌ام که تاو در مورد بازیکنان بیسبال صحبت کرده است،

players yes so I have so in the past like I have  done something you can talk about someone else's  

بله، بنابراین در گذشته این کار را انجام داده‌ام، شما می‌توانید در مورد تجربه دیگران صحبت کنید و

experience as well you have done something or like  bringing it back to these examples like what has  

همچنین کاری انجام داده‌اید یا دوست دارید آن را به این مثال‌ها برگردانید.

she done she has uh worked in uh sales she has  worked in sales so she has that experience okay  

او انجام داده است او در فروشندگی کار کرده است او در فروشندگی کار کرده است بنابراین او این تجربه را دارد

or he has what has he done he has been fishing he  has been fishing he looks like a fisherman maybe  

یا او چه کرده است او ماهیگیری کرده است او ماهیگیری کرده است او به نظر می رسد یک

kind of he has been fishing so you can look at  all these things and we can make up stories like  

ماهیگیر است. به همه این چیزها نگاه کنید و ما می‌توانیم داستان‌هایی مانند

this just to give ourselves more examples of the  thing but the point is that you need to eliminate  

این بسازیم تا مثال‌های بیشتری از این موضوع به خودمان بدهیم، اما نکته این است که شما باید

any doubt you have about what this means okay if  anybody had doubt about this before hopefully I've  

هر شکی را که در مورد معنای این موضوع دارید از بین ببرید، اگر کسی قبلاً در این مورد شک داشت، امیدوارم من.

removed it or at least removed most of it if not  you can still ask me questions just to make sure  

آن را حذف کرده‌اید یا حداقل بیشتر آن را حذف کرده‌اید، اگر نه، همچنان می‌توانید فقط برای اطمینان از من سؤال بپرسید،

but this is the difference between I played where  we're talking about the event or are we talking  

اما این تفاوت بین من بازی کردم در جایی که درباره رویداد صحبت می‌کنیم یا

about me I have played I have that experience all  right have you done something before yes I have  

درباره من صحبت می‌کنیم. خوب تجربه کرده‌اید آیا قبلاً کاری انجام داده‌اید بله، من دارم

so I have yes I have that experience that's what  people are saying I have that experience all right  

پس من بله دارم، این تجربه را دارم که مردم می‌گویند من آن تجربه را دارم خیلی خوب

I have learned English with a nice teacher very  good let's see J what is the difference between  

من انگلیسی را با یک معلم خوب یاد گرفتم خیلی خوب، بیایید ببینیم J تفاوت بین

have and have got uh different there's really  no difference there like often Americans will  

داشتن و چیست؟ خیلی متفاوت بوده‌اند، واقعاً تفاوتی وجود ندارد، همانطور که اغلب آمریکایی‌ها می‌گویند:

say I have got uh but I think British is just  have but have got is the same thing it's like  

من دارم، اما من فکر می‌کنم انگلیسی‌ها فقط دارند، اما دارند همان چیزی است، مثل اینکه

you have something and you you got it you  don't really need to say both of those but  

شما چیزی دارید و آن را فهمیدید، واقعاً نیازی به گفتن ندارید. هر دوی آنها اما

conversationally you will hear both of them you  have taught us enough English let's see receiver  

به صورت مکالمه، هر دوی آنها را خواهید شنید  به اندازه کافی انگلیسی به ما یاد داده اید بیایید ببینیم گیرنده   می

says does it mean I have uploaded uh why does it  mean times but just uploaded once in the past no  

گوید آیا این یعنی من آپلود کرده ام آه چرا  به معنای بار است اما فقط یک بار در گذشته آپلود کرده ام نه

it doesn't matter so I have uploaded we would  describe how many videos like I have uploaded  

مهم نیست پس آپلود کرده ام ما توضیح می‌دهیم که چند ویدیو مثل من آپلود کرده‌ام

one video or I have uploaded 20 videos it like how  many videos does it doesn't matter I still have  

یک ویدیو یا من 20 ویدیو آپلود کرده‌ام، مثل اینکه چند ویدیو بارگذاری کرده‌ام، مهم نیست من هنوز

the experience of at least uploading something  one time so just like playing baseball maybe I  

تجربه آپلود حداقل یک بار  چیزی را دارم، بنابراین درست مانند بازی بیسبال، شاید

only played one game so I have played baseball  even if it's only one game I still have played  

فقط بازی کردم یک بازی پس من بیسبال بازی کرده‌ام حتی اگر فقط یک بازی باشد که هنوز بازی کرده‌ام

I still have played I have that experience okay  so there is the experience just one it was only  

هنوز هم بازی کرده‌ام، آن تجربه را دارم خوب پس تجربه وجود دارد فقط یک

one game but I did it it's part of me now I have  done that for okay so it doesn't matter how many  

بازی فقط   یک بازی بود، اما آن را انجام دادم، این بخشی از کار من است که اکنون انجام داده‌ام که برای خوب پس مهم نیست که چند

times I played baseball I can I can say that also  if I want to give more information I have played  

بار بیسبال بازی کرده ام می توانم بگویم که اگر بخواهم اطلاعات بیشتری بدهم

baseball for 10 years so from like uh 5 years  old to 15 years old so I if I played baseball I  

به مدت 10 سال بیسبال بازی کرده ام، بنابراین از 5 سالگی تا 15 سالگی من بیسبال بازی کردم

played baseball for 15 years okay so we're talking  about something in the past again I don't want to  

15 سال بیسبال بازی کردم، پس ما دوباره در مورد چیزی در گذشته صحبت می کنیم.

make this more complicated about that and try to  teach you too much at the same time but the basic  

idea here is just just understanding this one  thing remove the doubt one piece at a time and  

فقط فهمیدن این یک چیز شک را یکی یکی از بین می برد و

this will give you much more uh to use when you're  in your conversations because you will feel more  

این به شما کمک می کند تا زمانی که در مکالمات خود هستید از آن استفاده بیشتری کنید زیرا در

confident about using it all right all right uh  H ilder H you were talking about basketball okay  

مورد استفاده صحیح از آن اطمینان بیشتری خواهید داشت. صحبت کردن در مورد بسکتبال بسیار خوب

uh no I don't know that uh again let's see uh  Canon says I have a hand yes so you can shorten  

اوه نه من نمی دانم که اوه دوباره بیایید ببینیم اوه Canon می گوید من یک دست دارم بله بنابراین می توانید آن را کوتاه کنید   آن را

it like that I have a hand Emanuel says I've got  is British therefore it means the same as I have  

طوری کوتاه کنید که من یک دست دارم امانوئل می گوید من دارم بریتانیایی است بنابراین معنی آن همان است که من دارم

example I have to go uh I've got to go yeah so  I have and that's a slightly different meaning  

مثال باید بروم اوه باید بروم بله، بنابراین دارم و این یک معنای کمی متفاوت است

I really want to keep it basic with this just  to make sure people understand they can talk  

من واقعاً می‌خواهم آن را با این اصلی نگه دارم، فقط تا مطمئن شوم مردم می‌توانند در

about the uh like the different things that they  have as a physical thing or even an experience I  

مورد چیزهای مختلف صحبت کنند به عنوان یک چیز فیزیکی یا حتی یک تجربه، من

have a smartphone which I'm using to watch videos  yeah so you have up here a smartphone you have a  

یک گوشی هوشمند دارم که از آن برای تماشای ویدیو استفاده می کنم.

hand that you're watching the smartphone with or  holding the smartphone with maybe or you have eyes  

چشم

you're watching it maybe you have been watching  so that's another slightly different example Hanan  

شما در حال تماشای آن هستید، شاید شما آن را تماشا کرده‌اید پس این یک مثال کمی متفاوت دیگر است، حنان

says I have traveled around the world y another  good example he has been playing basketball for a  

می‌گوید من به سراسر جهان سفر کرده‌ام و نمونه خوب دیگری است که او

long time now that's where we want to connect the  past with an event that's still going on so I have  

مدت زیادی است که بسکتبال بازی می‌کند، اینجاست که ما می‌خواهیم گذشته را با یک رویداد مرتبط کنیم. این هنوز ادامه دارد، بنابراین من

been playing basketball I have been teaching today  for about an hour so I have been teaching I so I  

بسکتبال بازی می‌کردم، امروز حدود یک ساعت است که تدریس می‌کنم، بنابراین من به من آموزش می‌دهم

have the experience right now it's continuing  so I have been doing it I have been doing it  

تجربه دارم که در حال حاضر ادامه دارد بنابراین من آن را انجام می‌دادم، آن را انجام می‌دادم   داشتم آن را

I have been doing it all right but I want you  to understand these things one at a time they  

انجام می‌دادم بسیار خوب، اما من از شما می‌خواهم که این چیزها را یکی یکی بفهمید که

build on one another I should have like written it  the other way but really we begin with something  

روی همدیگر ساخته می‌شوند، من باید دوست داشتم آن را برعکس بنویسم، اما در واقع ما با یک چیز

simple and then try to add to that to see where do  we get stuck where is the the the the doubt still  

ساده شروع می‌کنیم و سپس سعی می‌کنیم به آن اضافه کنیم تا ببینیم کجا می‌توانیم کجا گیر کنیم. هنوز هم شک وجود دارد

so if we can uh eliminate the doubt that's when  we will start speaking all right uh I'm about to  

بنابراین اگر بتوانیم شک را از بین ببریم، آن موقع است ما شروع به صحبت خواهیم کرد، اوه من در آستانه

buy a new phone probably I4 I enjoy these free  English lessons yes uh my lessons are are very  

خرید یک تلفن جدید هستم احتمالاً I4 از این درس‌های انگلیسی رایگان لذت می‌برم بله، درس‌های من خیلی

good because they help you eliminate the doubt  that you have in your mind that stops you from  

خوب هستند، زیرا آن‌ها به شما کمک می‌کنند تردیدی را که در ذهن دارید که مانع از

speaking let's see Raymond says I just want to say  thank you for your work I have been studying the  

صحبت کردنتان می‌شود را از بین ببرید، بیایید ببینیم ریموند می‌گوید من فقط می‌خواهم بگویم بابت کارتان متشکرم.

lesson sets in your program and I know it will pay  off later hopefully Rayman it should be paying off  

Rayman باید جواب دهد

now uh just like in this video you you as soon as  you get examples the point if you're talking about  

اوه، درست مثل این ویدیو، شما به محض اینکه مثال می‌گیرید، نکته اگر در مورد

like fluent for life or anything else uh any of  the other programs we have uh the point is to to  

مثل مسلط برای زندگی یا هر چیز دیگری صحبت می‌کنید، هر یک از برنامه‌های دیگری که ما داریم، نکته این است که به

continue to get these fluency triggers uh and as  you get more you should feel more confident each  

دریافت این محرک‌های روانی ادامه دهید، اوهوم، و هرچه بیشتر می‌شوید، باید هر

time you get one so it's not like you learn and  then there's a payoff later you should be paid  

بار که یکی را دریافت می‌کنید، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، بنابراین اینطور نیست که یاد می‌گیرید و بعداً نتیجه‌ای وجود دارد،

paid off as you learn just like I'm showing in  these uh in these videos here but yes I'm glad  

همانطور که یاد می‌گیرید، همانطور که من نشان می‌دهم، باید پول دریافت کنید. اینها در این ویدیوها در اینجا هستند اما بله خوشحالم

you're improving let's see all right mahash says I  have had a bad experience is this sentence correct  

شما در حال بهبود هستید اجازه دهید همه چیز را ببینیم مهش می گوید من تجربه بدی داشته ام این جمله درست است

yes so again the the reason I have like uh I  didn't I didn't use ha here is because it it like  

بله پس باز هم دلیلی که دارم دوست دارم آه من این کار را نکردم استفاده از ha در اینجا به این دلیل است که مانند   باعث می‌شود

makes people a bit more confused okay so it's like  wait a minute he said have and had in the same  

مردم کمی گیج‌تر شوند، خوب، بنابراین مانند یک دقیقه صبر کنید که او گفته است و در همان

sentence that's crazy so it's much easier to just  start this out with with like basic Ed past tense  

جمله دیوانه‌کننده‌ای است، بنابراین خیلی ساده‌تر است که این کار را با زمان گذشته اد اولیه شروع کنید.

here okay so I have played I have studied I have  uploaded uh but I have had that's the same thing  

بنابراین من بازی کرده‌ام، مطالعه کرده‌ام، آپلود کرده‌ام، اما من همین را داشته‌ام،

so we we can talk about one thing as like having  an experience but it was in the past so I had an  

بنابراین می‌توانیم درباره یک چیز صحبت کنیم مانند داشتن یک تجربه، اما در گذشته بود، بنابراین من یک

experience so I have had the experience it's a bit  more complicated to explain it like that which is  

تجربه داشتم، بنابراین تجربه آن را داشتم. توضیح دادن آن کمی پیچیده‌تر است، به همین

why I have to be careful about the order in which  I teach things okay but yes you are correct see I  

دلیل است که من باید مراقب ترتیبی باشم که به آن چیزها را آموزش می‌دهم درست است، اما بله، شما درست می‌گویید ببینید، می‌بینم

see you are you are you are trying to stretch  yourself and and challenge your understanding  

شما هستید، شما سعی می‌کنید خود را دراز کنید و درک خود را به چالش بکشید.

that's how you become uh more confident very  good okay so as you get more examples then  

چگونه اعتماد به‌نفس‌تری پیدا می‌کنی خیلی خوب است، بنابراین وقتی مثال‌های بیشتری به دست می‌آوری،

you're you're still asking more questions to try  to expand to learn more to get more uh use out of  

هنوز سؤالات بیشتری می‌پرسی و سعی می‌کنی آن‌ها را گسترش دهیم تا بیشتر بیاموزیم تا

of your vocabulary so look I have had I have had  uh and again like had just like I got something  

از واژگان خود بیشتر استفاده کنیم، بنابراین نگاه کنید من تا به حال داشتم. قبل از این چیزی را داشتم که

in the past have you seen before is correct uh  zakim we wouldn't say that because have you seen  

قبلاً دیده‌اید درست است اوه زکیم ما نمی‌گوییم چون دیده‌اید

already implies in the past uh there are sometimes  where natives will use these things like uh I have  

قبلاً در گذشته به این معنی است که گاهی اوقات وجود دارد که بومی‌ها از این چیزهایی مانند آه من استفاده می‌کنند.

not seen it before like it just sounds a bit more  casual and conversational I thought about making  

قبلاً آن را  ندیده‌ام، مثل اینکه کمی معمولی‌تر و محاوره‌ای‌تر به نظر می‌رسد، من به این فکر کردم که

a video about this this topic where people kind  of add words that aren't really necessary maybe  

ویدیویی درباره این موضوع بسازم که در آن مردم کلماتی را اضافه کنند که واقعاً ضروری نیستند، شاید

I did already I don't know I have made so many  videos so I don't remember um but that's an  

من قبلاً انجام داده‌ام، نمی‌دانم چنین ساخته‌ام بسیاری از ویدیوها، بنابراین من یادم نمی‌آید، اما این یک

example where it's you are it it's implied that it  already happened or that you haven't done it you  

مثال است که در آن شما هستید، به طور ضمنی گفته می‌شود که قبلاً اتفاق افتاده است یا شما آن را انجام نداده‌اید،

don't need to say before okay so I have not played  baseball before I don't need to say before because  

لازم نیست قبل از آن بگویید خوب، بنابراین من قبل از انجام بیسبال بازی نکرده‌ام لازم نیست قبلاً بگویم زیرا

we're talking about the past anyway so I I don't  have that experience we don't need to use that but  

ما به هر حال در مورد گذشته صحبت می کنیم ، بنابراین من آن تجربه ای را ندارم که نیازی به استفاده از آن نداریم اما

you will hear people saying that because it just  sounds a little bit more uh kind of casual and

شما مردم را می شنوید که این را می گویند زیرا این فقط کمی بیشتر به نظر می رسد و

conversational uh let's see just end said I  have never had a chance to travel to Europe  

مکالمه آه بیایید ببینیم فقط به پایان رسید گفت من هرگز فرصتی برای سفر به اروپا نداشته‌ام

oh excellent very good yep that's correct  so you're making it you're you're taking  

اوه عالی بسیار خوب بله درست است بنابراین شما درست می‌کنید

it a little bit more a bigger step a little bit  more complicated so I have never done something  

قدم بزرگ‌تری برمی‌دارید، کمی بیشتر  پیچیده است، بنابراین من هرگز کاری انجام نداده‌ام   وقتی

it just gets a little bit more complicated for  some people when you try to put have and then  

سعی می‌کنید برای بعضی افراد کمی پیچیده‌تر می‌شود، وقتی سعی می‌کنید داشته باشید و سپس

had in the same sense but if if you think about  it logically with a bunch of examples it gets  

به همان معنا داشته باشید، اما اگر با چند مثال منطقی به آن فکر کنید،

easier so I have played I have gone I have been  I have waited I have trained or I have not done  

آسان‌تر می‌شود، بنابراین من دارم بازی کرده ام رفته ام بوده ام صبر کرده ام تمرین کرده ام یا انجام نداده ام آن چیزی که بازی نکرده

that thing I have not played I have not played  I have not trained I have not written I have  

not spelled I have not been to some place  okay so I have not had so anytime you can  

ام بازی نکرده ام تا به حال چنین چیزی را نداشته‌ام، شما می‌توانید چنین چیزی

have anything like like this we can just have  the like the past um so like if I want to if I  

داشته باشید، ما فقط می‌توانیم مانند گذشته را داشته باشیم، پس اگر می‌خواهم

want to take a more simple or a simpler example  so the past of this would be like I had I had a  

مثالی ساده‌تر یا ساده‌تر بزنم ، می‌توانیم مانند گذشته آن را داشته باشیم. یک

dog so we're just talking about it like I don't  have the dog now again this is me now we're just  

سگ داشتم، بنابراین ما فقط در مورد آن صحبت می کنیم، مثل اینکه من سگ را ندارم، حالا دوباره این من هستم، اکنون ما فقط

talking about the simple past the event in the  past so I had a dog maybe that was for a week  

درباره گذشته ساده صحبت می کنیم، اتفاقی که در گذشته رخ داده است، بنابراین من یک سگ داشتم که شاید برای یک هفته بود.

or five years I don't know but I I had a dog  I'm just talking about the event okay but if  

یا پنج سال نمی‌دانم، اما من یک سگ داشتم، فقط درباره آن رویداد صحبت می‌کنم، اشکالی ندارد، اما اگر

we want to talk about like who who who I am as  a as part of that event so I had so I have had  

بخواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم که من چه کسی هستم به عنوان بخشی از آن رویداد، بنابراین من داشتم، بنابراین من

a dog I have had a dog so I have had a dog same  thing so either we're talking about the event I  

یک اتفاق افتاده‌ام. سگ من یک سگ داشته ام پس من هم همین سگ را داشته ام، بنابراین یا در مورد اتفاقی صحبت می کنیم که من

had a dog or we're talking about me I have that I  have and it's still because it's right now I have  

یک سگ داشتم یا در مورد من صحبت می کنیم که من دارم و هنوز هم به این دلیل است که همین الان دارم

it I still have the experience but the experience  was in the past so I had the dog okay I have had  

آن را دارم. هنوز این تجربه را دارم، اما تجربه در گذشته بود، بنابراین من سگ را داشتم، خوب، من

the dog all right uh let's see so I had you would  say I had played baseball I had played so that's a  

سگ را داشتم، خوب، بیایید ببینیم، تا من باید بگوییم من بیسبال بازی کرده‌ام، من بازی کرده‌ام، بنابراین این یک

different thing where we're not talking about uh  the current thing we're talking about something  

چیز متفاوت است، جایی که ما نیستیم. صحبت کردن در مورد موضوع فعلی که در مورد چیزی صحبت می‌کنیم

in the past I don't want to get too complicated  with this lesson here uh but you can start you can  

در گذشته نمی‌خواهم با این درس در اینجا خیلی پیچیده باشم، اما می‌توانید شروع کنید،   می‌توانید

see how as you make it simple and we try to find  what step makes it a little bit confusing or where  

ببینید که چگونه آن را ساده می‌کنید و ما سعی می‌کنیم پیدا کنیم چه مرحله‌ای باعث می‌شود کمی گیج کننده است یا جایی که

we still have a doubt about something that's  the part you should focus on or ask questions

ما هنوز در مورد چیزی شک داریم که قسمتی است که باید روی آن تمرکز کنید یا در مورد آن سؤال بپرسید خیلی

about all right so I have watched you would  say I have watched an English lesson uh let's  

خوب است بنابراین من تماشا کرده ام شما بگویید من یک درس انگلیسی را تماشا کرده ام، بیایید

see so Emanuel says I have been listening to  you for almost an hour I in turn I have have  

ببینیم بنابراین امانوئل می گوید من داشتم گوش می کردم تقریباً یک ساعت است که من به نوبه‌ی خود استفاده‌های

been taking away a lot excellent very good good  uses so I have and you again like you're you're  

بسیار عالی و بسیار خوب را از شما گرفته‌ام، بنابراین من دارم و شما دوباره مثل اینکه هستید، شما

you started it and you're still doing it so here  like if we're just talking about something in the  

آن را شروع کرده‌اید و هنوز هم دارید آن را انجام می‌دهید، پس اینجا مثلاً "فقط در مورد چیزی در گذشته صحبت می‌کنم، در

past it's not actually connected we stopped doing  that thing in the past I played baseball I went  

واقع به آن متصل نیست، ما انجامش را متوقف کردیم، آن کار را در گذشته بیسبال بازی می‌کردم،

to the park I'm not at the park anymore I went to  the park but if we're connecting these things so  

به پارک رفتم، دیگر در پارک نیستم، به پارک رفتم، اما اگر این چیزها را به هم وصل کنیم. بنابراین

there there are kind of two ways to connect it  the first is like is the event still happening  

دو راه برای اتصال آن وجود دارد اولی این است که رویداد هنوز اتفاق می‌افتد

the other is it's still me okay so that's  why we use like I have played because this  

دیگری این است که من هنوز مشکلی ندارم، بنابراین  به همین دلیل از آن استفاده می‌کنیم که من بازی کرده‌ام زیرا این

event it happened already it's finished but I'm  still here I am I'm like a time machine you know  

رویداد قبلاً اتفاق افتاده است، تمام شده است، اما من هنوز اینجا هستم من مثل یک ماشین زمان هستم که می‌دانید

like I I began there and it's still happening  now and we can travel back in time through me  

مثل من که از آنجا شروع کردم و هنوز هم در حال رخ دادن است و ما می‌توانیم از طریق من در زمان به عقب سفر کنیم.

like I have I have that experience okay but  with this video right here if you have been  

watching so you started an hour ago and now  you still are doing it so you have been doing  

یک ساعت پیش شروع شد و اکنون شما هنوز دارید

that thing so that's why it's I have been doing  it it's continuing you're still doing it right

آن کار را انجام می‌دهید، بنابراین  آن کار را انجام می‌دهید، به همین دلیل است که من انجامش می‌دهم ادامه دارد، شما هنوز دارید آن را در حال حاضر انجام می‌دهید، خیلی خب،

now all right uh XD again for you guys who don't  know Taylor Swift she is becoming a billionaire  

دوباره XD برای شما بچه‌هایی که  نمی‌دانید تیلور سوئیفت او

by singing songs about her inability to pay good  men Ben she's 30-year-old lady Ben is Right Ben  

با خواندن آهنگ هایی درباره ناتوانی اش در پرداخت به مردان خوب میلیاردر می شود. بن او 30 ساله خانم بن درست است بن

Shapiro let's see Bridget says Lang which is  everyday experiences is your daughter fluency  

شاپیرو بیایید ببینیم بریجت می گوید لنگ که تجربیات روزمره دختر شما تسلط است.

speaker uh yes so my daughters both of them I have  two daughters a 5-year-old and an 8-year old uh  

از آنها من دو دختر 5 ساله و یک دختر 8 ساله دارم،

both of them can speak English and Japanese their  Japanese is better they just know more Japanese  

هر دوی آنها می توانند انگلیسی و ژاپنی صحبت کنند.

and they spend more time uh speaking Japanese  but uh yeah they're learning both languages uh  

یاد گرفتن هر دو زبان اوه

next time when your daughter breaks up uh with  her incumbent boyfriend she will compose some  

دفعه بعد که دخترتان از دوست پسر فعلی اش جدا شود،

negative comments when she be yes Taylor Swift uh  Mr Drew can you make a video with your daughter  

وقتی بله باشد، چند نظر منفی خواهد نوشت.

well you can see if you go to my channel you  can find videos of her teacher I want to learn  

می‌توانم ویدیوهای معلمش را پیدا کنم. می‌خواهم

more about emotions next time what do you mean  emotions like what be specific uh that's why  

دفعه بعد درباره احساسات بیشتر یاد بگیرم، منظورت چیست، احساساتی مانند چیزی که خاص است، به همین دلیل است که

is important to learn the past participle verb  yes but my point is I don't want you to think  

برای یادگیری فعل ماضی مهم است بله، اما منظور من این است که نمی‌خواهم شما

like oh that's a past participle or whatever  because a native would not be able to tell you  

مانند اوه فکر کنید   این یک فعل ماضی یا هر چیز دیگری است، زیرا یک بومی نمی تواند به شما بگوید

what past participle is it's just basically a  native would know like simple past present and  

فعل ماضی چیست، این فقط در اصل  یک بومی مانند گذشته ساده و

future and probably present continuous and like  I guess you could talk about they would know  

آینده و احتمالاً حال استمراری می داند و مانند  حدس می زنم می توانید در مورد آن صحبت کنید که آنها می دانند

like I'm talking about the grammar names of those  things like past continuous or future continuous  

مانند من. من درباره نام‌های دستور زبان آن چیزهایی مانند گذشته استمراری یا استمراری آینده صحبت می‌کنم،

but they're not thinking about that they're not  thinking grammar rule they're thinking when can  

اما آنها به این فکر نمی‌کنند که به قانون دستور زبان فکر نمی‌کنند.

I use this and that's an important an important  difference between Natives and non-natives so  

غیر بومی‌ها، بنابراین

people who use the language without thinking about  it uh I haven't been being honest with you these  

افرادی که از زبان بدون فکر کردن استفاده می‌کنند اوه من این روزها با شما روراست نبوده‌ام،

days but the truth you would say the truth is that  I have found another teacher oh no Emmanuel don't  

اما حقیقتی که شما می‌گویید حقیقت این است که من معلم دیگری پیدا کرده‌ام، نه امانوئل،

leave me zaken uh is it possible to learn English  with series like friends uh sure you I mean you  

مرا رها نکن زاکن اوه آیا می‌توان انگلیسی را با سریال‌هایی مانند دوستان یاد گرفت، مطمئناً منظورم این است که

could learn like that but uh basically if you're  if you're just watching a TV show um often you  

شما می‌توانید اینطوری یاد بگیرید، اما اساساً اگر فقط یک برنامه تلویزیونی را تماشا می‌کنید، مجبور خواهید بود

will you would have to watch a lot of them and you  would have to have to have someone explain to you  

تعداد زیادی از آنها را تماشا کنید. باید از کسی بخواهید درباره گرامر برای شما توضیح دهد

about grammar that you don't understand you would  need to get that information somehow so remember  

که نمی‌دانید، باید به طریقی آن اطلاعات را به دست آورید، بنابراین به یاد داشته باشید که

the point the point is it's not watching friends  or watching uh any like any particular show it's  

نکته این است که تماشا نکردن دوستان یا تماشا نکردن برنامه‌های خاصی است که می‌دانید.

do you understand do you still have doubt about  the information that's the important thing so  

آیا هنوز در مورد اطلاعاتی که مهم هستند شک دارید، بنابراین

you need to find some way to eliminate the doubt  it doesn't really matter how you get that if you  

باید راهی برای از بین بردن این شک پیدا کنید. اگر

like watching TV shows and you can understand it  that's great uh but if you can if you watch some  

دوست دارید برنامه‌های تلویزیونی تماشا کنید و می‌توانید آن را درک کنید، واقعاً مهم نیست که چگونه آن را به دست آورید. اگر برخی از

episodes of friends and you don't feel confident  about speaking then you're kind of wasting your  

قسمت‌های دوستان را تماشا می‌کنید و در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس ندارید، به نوعی وقت خود را تلف می‌کنید،

time so those are the the questions you need to  ask yourself uh if you're eliminating the doubt  

بنابراین اینها سوالاتی هستند که باید از خود بپرسید، اگر شک دارید،

then that's going to help you Mark says I have  been feeling that all the good English teachers  

آنوقت این به شما کمک می‌کند. تو مارک می‌گوید من احساس می‌کردم که همه معلم‌های خوب انگلیسی در

are living abroad and learning another language  what uh what would be the reason uh I don't know  

خارج از کشور زندگی می‌کنند و زبان دیگری یاد می‌گیرند، دلیلش چیست اوه، نمی‌دانم

if that's correct or not but I would guess uh  like I can speak for myself as a learner of other  

درست است یا نه، اما حدس می‌زنم که می‌توانم برای خودم صحبت کنم. یک یادگیرنده

languages and like a fluent speaker of Japanese  um I understand the the struggle that people have  

زبان های دیگر و مانند یک صحبت کننده مسلط به ژاپنی، من مشکل مردم را

with language learning and so probably uh teachers  who also learn or speak another language know that  

با یادگیری زبان درک می کنم و بنابراین احتمالاً معلمانی که به زبان دیگری نیز یاد می گیرند یا صحبت می کنند، این مشکل را می دانند

struggle as well and so you know the difference if  I live in the United States for example it doesn't  

و بنابراین شما تفاوت را می دانید اگر من زنده باشم. به عنوان مثال در ایالات متحده

matter where you live but if I live in the United  States and I don't speak a language other than  

مهم نیست که در کجا زندگی می کنید، اما اگر من در ایالات متحده زندگی می کنم و به زبانی غیر از انگلیسی صحبت نمی کنم

English and I just uh am doing like I'm trying  to be a language teacher at a school and I'm  

و فقط سعی می کنم معلم زبان باشم. یک مدرسه و من به

teaching you the traditional way like teaching  English as a second language um and I don't I  

شما به روش سنتی مانند آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم یاد می‌دهم و نمی‌دانم

don't know what it's like to struggle with those  lessons that I'm probably not going to do anything  

مبارزه با آن درس‌هایی که احتمالاً نمی‌خواهم کار

different so you have many people that think they  need to learn the traditional way and people who  

دیگری انجام دهم چگونه است. افراد زیادی دارند که فکر می‌کنند باید به روش سنتی یاد بگیرند و افرادی که

think they need to teach the traditional way  but nobody's really getting fluent so that's  

فکر می‌کنند باید به روش سنتی آموزش دهند، اما هیچ‌کس واقعاً مسلط نیست، بنابراین این یک

the that's kind of the tricky thing it's a good a  good observation though but I would guess that's  

چیز پیچیده است، هرچند مشاهده خوبی است، اما من حدس می‌زنم که

the reason that's the reason for me so I'm able  to help people because I know what it's like to  

دلیل برای من این است، بنابراین می‌توانم به مردم کمک کنم، زیرا می‌دانم

struggle to speak and for me if I don't understand  something if I have doubt about that thing I won't  

سخت صحبت کردن چیست و برای من اگر چیزی را نفهمم اگر در مورد آن چیزی شک دارم،

speak and so that's that's really the thing for  everybody else as well so it's not the the problem  

صحبت نمی‌کنم و پس همین است. واقعاً برای بقیه هم همین‌طور است، بنابراین مشکل این نیست

is not logically understanding grammar rules  it's just like well I still have doubt about  

درک منطقی قواعد گرامر نیست، درست مثل این است که من هنوز در مورد آن شک دارم

it I still am worried about am I using this the  right way is this like you know is there something  

هنوز نگران هستم که آیا از این روش به‌درستی استفاده می‌کنم، مثل اینکه می‌دانید چیزی وجود دارد

I still don't understand or maybe it could be the  pronunciation there could be different reasons why  

من هنوز نمی‌فهمم یا شاید این تلفظ می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که چرا

I feel doubt but that's the whole point Taurus  says hello from from Indonesia which one you  

من احساس تردید می‌کنم، اما این تمام نکته است که Taurus از اندونزی سلام می‌دهد که شما

prefer Samsung or iPhone uh I don't know I'm using  an iPhone right now but I I have an older one you  

سامسونگ یا آیفون را ترجیح می‌دهید، اوه من نمی‌دانم دارم از آن استفاده می‌کنم. در حال حاضر یک آیفون دارم اما من یک آیفون قدیمی‌تر دارم شما

guys make me feel old over here I have an iPhone  8 plus which is is it's starting to feel a little  

بچه‌ها باعث می‌شوید اینجا احساس پیری کنم، من یک آیفون 8 پلاس دارم که این است که

bit old I could probably update that though uh but  typically I don't I don't care so much as long as  

کمی قدیمی‌تر به نظر می‌رسد، احتمالاً می‌توانم آن را به‌روزرسانی کنم، اما معمولاً این کار را نمی‌کنم. خیلی مهم نیست تا زمانی که به

it gets me what I need I don't really need to just  upgrade for the sake of upgrading kenon says uh  

من چیزی را که نیاز دارم می‌رساند، واقعاً نیازی به ارتقا دادن به خاطر ارتقای

you had made a video with your daughter before  six years we need a new video I see uh how are  

کنون ندارم.

you doing from Zimbabwe doing well Raymond says  just hop on the program guys yes if you'd like  

شما از زیمبابوه خوب عمل می کنید ریموند می گوید فقط به برنامه بروید، بله، اگر می خواهید

to learn more uh I've given you a few examples of  fluency triggers here but if you'd like thousands  

بیشتر بدانید، من چند نمونه از محرک های تسلط را در اینجا به شما ارائه کرده ام، اما اگر می خواهید هزاران

of them all the work is done for you to learn and  understand like a native you can click on the link  

از آنها کار کنند. این کار برای شما انجام شده است تا یاد بگیرید و درک کنید مانند یک بومی می‌توانید روی پیوند

in the description uh of this video to learn more  about fluent for Life uh Frederick is the other  

در توضیحات این ویدیو کلیک کنید تا درباره fluent for Life اطلاعات بیشتری کسب کنید و فردریک برنامه دیگری است

program that will also give you lots of fluency  triggers really the point is to discover how to  

که همچنین به شما محرک‌های روانی زیادی می‌دهد. برای کشف نحوه

spell and uh and to listen and to read uh and to  learn the pronunciation the same way natives do  

هجی کردن و uh و گوش دادن و خواندن و یادگیری تلفظ به همان روشی که بومی‌ها انجام می‌دهند،

but you will discover how to do that rather than  me teaching you a bunch of rules so you will still  

اما شما متوجه خواهید شد که چگونه این کار را انجام دهید به جای اینکه من یکسری قوانین را به شما آموزش دهم، بنابراین شما همچنان

learn all the rules but it will be fun it won't  feel like boring lessons I got to go uh for you  

همه قوانین را یاد خواهید گرفت. جالب خواهد بود، درس‌های کسل‌کننده‌ای به نظر نمی‌رسد. من باید به خاطر شما بروم،

but thanks for help got it Val says what about the  vocabulary what about the vocabulary what's your  

اما از کمکی که دریافت کردید متشکرم، وال می‌گوید در مورد واژگان چه در مورد واژگان، سؤال شما چیست،

question Justin says I'm struggling to be a better  English speaker too thanks so much well it's my  

جاستین می‌گوید من در تلاش هستم که انگلیسی‌زبان بهتری باشم. خیلی ممنونم، خوشحالم که خوشحالم که

pleasure glad to welcome you here uh remember  it's really very simple you need to eliminate  

اینجا به شما خوش آمد می گویم، یادتان باشد که واقعاً بسیار ساده است که باید

the doubt any questions or concerns or worries  that you have about using vocabulary grammar or  

شک و تردیدی را که در مورد استفاده از دستور زبان واژگان دارید از بین ببرید یا

maybe you worry about your accent whatever that is  until you eliminate the doubt you you are likely  

شاید نگران لهجه خود باشید. این شک را از بین ببرید که احتمالاً به

most likely going to struggle so the solution is  not to just study more or even to force yourself  

احتمال زیاد مشکل خواهید داشت، بنابراین راه حل این نیست که فقط بیشتر مطالعه کنید یا حتی خودتان را مجبور

to speak it's really just to eliminate the doubt  so however you can do that either you can do it by  

به صحبت کردن نکنید، این در واقع فقط برای از بین بردن شک است بنابراین به هر حال شما می توانید این کار را انجام دهید یا خودتان می توانید آن را انجام دهید.

yourself I'm just most of my videos are trying  to give you examples of how you would do that  

من فقط بیشتر ویدیوهای من سعی می‌کنند به شما مثال‌هایی بدهند که چگونه این کار را انجام می‌دهید

or you just have someone like me do it for you  and that's that's my my like job is to help you  

یا فقط می‌خواهید شخصی مثل من این کار را برای شما انجام دهد و این کار من است که به شما کمک کنم

understand that but whether you learn with me or  not uh the doubt is the thing you need to remove  

این را بفهمید، اما اینکه آیا با من یاد می‌گیرید یا نه. اوه، شک چیزی است که باید حذف کنید

R says I fear to learn a third language will I  forget my English probably not you you should be  

R می‌گوید من می‌ترسم زبان سومی یاد بگیرم، آیا انگلیسی‌ام را فراموش می‌کنم احتمالاً شما نه، شما باید

okay uh Taylor swi his smart good point to become  a millionaire yes I think she has uh more money  

خوب باشید   اوه تیلور نقطه مثبت خود را برای میلیونر شدن سوئی کرد بله، فکر می‌کنم او پول بیشتری دارد.

than a million I think uh but she's she's doing  all right I guess uh uh who whoever was mentioning  

من فکر می کنم بیش از یک میلیون نفر، اوه، اما او کارش خوب است، حدس می زنم اوه اوه، هر کسی که به آن اشاره می کرد، آن

about was that was that XD mentioning about that  yes like uh the kind of common idea that uh you  

XD بود که در مورد آن اشاره می کرد.

have to think about like what your what Your Your  Role Model is and so maybe some people uh even  

الگوی نقش است و بنابراین شاید برخی از افراد حتی با

though she has a lot of money maybe because she  doesn't have like I don't know she's not married  

وجود اینکه او پول زیادی دارد، شاید به این دلیل که او پول زیادی ندارد، مثل اینکه نمی‌دانم ازدواج نکرده است

or doesn't have kids or whatever uh let's see  says what is the best way to learn any word  

یا بچه ندارد یا هر چیز دیگری، بیایید ببینیم، می‌گوید بهترین راه چیست. برای اینکه تلفظ هر کلمه ای را

pronunciation well that you should get Frederick  for that because you don't and you can click on  

به خوبی یاد بگیرید باید Frederick را دریافت کنید زیرا این کار را نمی کنید و می توانید روی

the link and in the description below this video  for that but the point of learning English uh and  

پیوند و در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید، اما نکته یادگیری انگلیسی uh و

specifically learning pronunciation like a native  is that you're not trying to study rules but you  

به طور خاص یادگیری تلفظ مانند یک بومی این است که شما سعی نمی‌کنید قوانین را مطالعه کنید، اما

should see how the words work together uh based on  their letter combinations and when you understand  

باید ببینید که چگونه کلمات بر اساس ترکیب حروفشان با هم کار می‌کنند و وقتی فهمیدید   آنوقت می‌توانید

that then you can you you start uh feeling  more confident about that and then you add to  

اعتماد به نفس بیشتری نسبت به آن احساس کنید و سپس به

that uh getting more examples from hearing other  native speakers using those same words so right  

آن اضافه کنید و مثال‌های بیشتری دریافت کنید. از شنیدن سایر زبان‌های بومی که از همان کلمات استفاده می‌کنند درست است

now you're only listening to me speak speaking you  should be listening to many different natives like  

اکنون فقط به صحبت کردن من گوش می‌دهید، باید به بسیاری از افراد بومی مختلف گوش دهید، مانند   که

we do in fluent for life so you really need to get  many different examples which will improve your  

ما در طول زندگی صحبت می‌کنیم، بنابراین شما واقعاً نیاز دارید نمونه‌های مختلفی را دریافت کنید که گوش دادن   شما را بهبود می‌بخشد.

listening so not just listening to a slow or uh  easy to understand teacher you should be getting  

بنابراین نه فقط گوش دادن به یک معلم آهسته یا قابل فهم به

native examples as well that's why we put those in  the program uh let's see I understand everything  

but I can't speak English fluently says bird  uh again the reason uh most likely is you still  

احتمال زیاد هنوز

have doubts about grammar vocabulary pronunciation  anything else remove the doubt destroy the doubt  

در مورد تلفظ واژگان دستور زبان شک دارید هر چیز دیگری شک را از بین ببرید شک را از بین ببرید

and you will replace that with confidence amen so  that's right to that's why I have been sticking  

و آن را با اعتماد به نفس جایگزین خواهید کرد، آمین بنابراین درست است به همین دلیل است که من به دنبال

around to learn more and more with you that's why  I have been you mean you haven't been I guess that  

یادگیری بیشتر و بیشتر با شما هستم، به همین دلیل بوده ام. منظورت این است که نبودی، حدس می‌زنم که

you would say if you're not learning with me uh  but thanks so much yes is my pleasure learn with  

اگر با من یاد نمی‌گیری، می‌گویی، اوه، اما خیلی ممنون بله، خوشحالم که با من یاد می‌گیرم

me or not it's up to you uh zaken says is it  true about you say about learn is more about  

یا نه، این به شما بستگی دارد اوه زاکن می‌گوید آیا درست است درباره شما می‌گوید درباره یادگیری بیشتر در مورد

understanding than try to speak without have a lot  of vocabulary yes uh and you know this is true for  

فهمیدن است تا اینکه سعی کنید بدون داشتن واژگان زیاد صحبت کنید بله، اوه و شما می دانید که این برای خودتان صادق است

yourself because if you don't feel confident about  something you're not speaking the whole reason  

زیرا اگر در مورد چیزی که صحبت نمی کنید مطمئن نیستید، دلیل اینکه

people watch these videos is because they know  English but they don't feel confident speaking  

مردم این ویدیوها را تماشا می کنند این است که می دانند انگلیسی اما در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس ندارند

it means they have doubts or questions about  something and each time they answer that they  

به این معنی است که در مورد چیزی شک یا سؤال دارند و هر بار که پاسخ می‌دهند

become more fluent okay so this it's a process you  feel each time when you learn something you get  

مسلط‌تر می‌شوند، خوب، بنابراین این فرآیندی است که شما هر بار وقتی چیزی یاد می‌گیرید احساس می‌کنید

another example uh that makes you understand some  vocabulary or grammar that's why I'm taking time  

مثال دیگری آه که باعث می‌شود برخی از واژگان یا دستور زبان را بفهمید، به همین دلیل است که من

to go through this so you begin by understanding  this like yeah I understand this but why don't I  

برای انجام این کار وقت می‌گذارم، بنابراین شما با درک این موضوع شروع کنید، بله، من این را می‌فهمم، اما چرا

understand this or where wherever you have  uh an issue but if you study uh or kind of  

این را نمی‌فهمم یا هر کجا که مشکلی دارید، اما اگر مطالعه می‌کنید، آه یا مهربان از

learn things one step at a time like this this  whole thing becomes a fluency trigger a trigger  

چیزهایی را یک مرحله در یک زمان یاد بگیرید مثل این همه چیز تبدیل به یک محرک روانی می شود

which eliminates the doubt so it triggers your  confidence it triggers your ability to speak okay  

که شک را از بین می برد بنابراین اعتماد به نفس شما را تحریک می کند و باعث می شود که خوب صحبت کنید

so when I talk about uh people not needing to know  lots of words yes the the point is you get fluent  

بنابراین وقتی در مورد افرادی صحبت می کنم که نیازی به دانستن کلمات زیادی ندارند بله نکته این است که وقتی آن چیز را می‌فهمید،

in one word or phrase at a time as you understand  that thing so you can know a lot of vocabulary but  

هربار با یک کلمه یا عبارت مسلط می‌شوید، بنابراین می‌توانید واژگان زیادی را بدانید، اما

you might only be fluent in a few things uh if  you really feel confident about those things and  

ممکن است فقط به چند چیز مسلط باشید، اگر واقعاً نسبت به آن چیزها اطمینان داشته باشید.

those are the things you want to say but if you  don't feel confident it means you're not fluent  

چیزهایی که می خواهید بگویید، اما اگر اعتماد به نفس ندارید، به این معنی است که

in that vocabulary yet so you need to eliminate  more doubt you need to find some way to destroy  

هنوز به آن واژگان مسلط نیستید، بنابراین باید شک بیشتری را از بین ببرید، باید راهی برای از بین بردن

that doubt to become a more confident speaker uh  let's see Lester says hi coach you wrot a couch  

این شک پیدا کنید تا سخنران مطمئن تری شوید. ببینید لستر می‌گوید سلام مربی، شما یک کاناپه نوشتید

I'm guessing that's a typo but that's okay what  is the difference between I have played baseball  

من حدس می‌زنم که این اشتباه تایپی است، اما اشکالی ندارد تفاوت بین من بیسبال بازی کرده‌ام

and I have been playing baseball greetings from  Guatemala so remember I have played so I have  

و من از گواتمالا تبریک بیسبال بازی می‌کردم، پس به یاد داشته باشید که من بازی کرده‌ام پس من  بازی کرده‌ام،

played we're just talking about something that  happened in the past but it's still a part of me  

ما فقط بازی کرده‌ام. صحبت کردن در مورد چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است اما هنوز بخشی از وجود من است، اما

but I have been playing means I'm still doing it  I continue to play baseball so I have doing the  

من بازی می‌کردم

thing or I have did the thing okay so did you do  it or are you continuing to do it that's it that's  

یعنی هنوز آن را انجام می‌دهم. یا آیا به انجام آن ادامه می‌دهید که همین است

the only difference all right xdl I kind of feel  like I am built different it's okay you know each  

تنها تفاوت بسیار درست است xdl من به نوعی احساس می‌کنم که من متفاوت ساخته شده‌ام، اشکالی ندارد که هر

one of us just like Samsung and iPhone they they  they're built different you know Sergio says uh  

کدام از ما را می‌شناسید درست مثل سامسونگ و آیفون آنها  آنها متفاوت ساخته شده‌اند می‌دانید که سرجیو می‌گوید اوه

grammar is awful well it's not really true it's  just it's how people learn grammar so hopefully  

گرامر افتضاح است، واقعاً درست نیست، فقط به این دلیل است که مردم چگونه گرامر را یاد می‌گیرند، امیدوارم

I've given you an example here of how grammar is  not awful it's just like it's just easy Once you  

من در اینجا مثالی برای شما آورده‌ام که چگونه گرامر افتضاح نیست، درست مثل این است که آسان است، وقتی

understand it one step at a time all right yes  it's a process uh 100% correct Mark again says my  

آن را یک مرحله در یک زمان  فهمیدید، بله، درست است یک فرآیند 100% درست است مارک دوباره می‌گوید

English level is C1 so it's pretty advanced in one  toone conversation I'm good but in presentations  

سطح انگلیسی من C1 است، بنابراین در یک مکالمه بسیار پیشرفته است، من خوب هستم، اما در ارائه‌ها

in front of a large uh in front of a group of  people it's a nightmare um you can explain more  

در مقابل یک آه بزرگ در مقابل گروهی از افراد، یک کابوس است، می‌توانید بیشتر توضیح دهید.

about why that is but it could be just confidence  uh where you're worried about maybe saying the  

در مورد اینکه چرا اینطور است، اما این می تواند فقط اعتماد به نفس باشد اوه، جایی که شما نگران این هستید که ممکن است

wrong thing in front of more people that's  typically the the issue that most people have  

چیز اشتباهی را در مقابل افراد بیشتری بگویید، این معمولاً همان مشکلی است که اکثر مردم دارند

uh and it could be like stage fright in general  there are different reasons why you might have  

اوه و به طور کلی می تواند مانند ترس از صحنه باشد. دلایل مختلفی وجود دارد چرا ممکن است شما

that issue I've talked about that in other um in  other videos also have a full like a whole lesson  

این مشکل را داشته باشید. من در ویدیوهای دیگر در مورد آن صحبت کرده ام، در ویدیوهای دیگر نیز مجموعه ای کامل مانند یک درس کامل

set about presentations uh INF fluent for Life  Sergio says my English level is A2 well all right  

در مورد ارائه ها دارد.

that's okay you can write that though jend says I  I'm been so you would say I have been I have been  

اگرچه جند می‌گوید من هستم، پس شما می‌گویید من

in the USA uh for 26 you mean 26 years uh and I  still feel I'm continuing to learn English yeah  

26 سال است که در ایالات متحده آمریکا هستم، یعنی 26 سال است و من هنوز احساس می‌کنم دارم به یادگیری انگلیسی ادامه می‌دهم، بله،

so I have so you can say remember I'm I'm trying  to teach you one like one structure at a time so  

بنابراین دارم، بنابراین می‌توانید بگویید یادتان باشد من من سعی می‌کنم یک ساختار را در یک زمان به شما آموزش دهم، بنابراین

I have been in the US so again you came to the US  and you were still in the US so I have been I have  

من در ایالات متحده بوده‌ام، پس شما دوباره به ایالات متحده آمدید و شما هنوز در ایالات متحده بودید، بنابراین من

been in the US for however many years or I have  been living in the US for however many years both  

بوده‌ام  هر تعداد زیادی در ایالات متحده بوده‌ام. سال‌ها یا سال‌های زیادی است که در ایالات متحده زندگی می‌کنم هر دوی

of those are fine all right I think everybody is  getting it though all right so the more triggers  

آن‌ها خوب هستند، فکر می‌کنم همه خوب هستند، بنابراین هر چه محرک‌های بیشتر   بتوانید به

you can give yourself the faster you get those  the faster you get fluent all right it's just  

خودتان بدهید، سریع‌تر آن‌ها را دریافت کنید، سریع‌تر مسلط می‌شوید. درست

like boom boom boom boom destroy the doubt and you  will replace that uh that feeling with confidence  

مثل بوم بوم بوم بوم شک را از بین می‌برد و شما آن احساس را با اعتماد به نفس جایگزین می‌کنید

instead all right if you'd like to learn more  about that you can click on the links in the  

در عوض اگر می‌خواهید بیشتر در مورد آن بدانید، می‌توانید روی پیوندها در

description so anybody who's not in the program  should join I'd love to know why people are not  

توضیحات کلیک کنید تا هرکسی که در برنامه نیست باید بپیوندد. من می‌خواهم بدانم چرا مردم نمی‌توانند

uh I could understand maybe people have a money  issue about it I understand uh but you hopefully  

اوه، می‌توانم بفهمم که شاید مردم در این مورد مشکل مالی دارند.

like the way of learning should should make sense  where you're trying to basically understand like  

a native as quickly as possible by triggering uh  the removal of doubt that's how you get fluent all  

تا آنجا که ممکن است با تحریک از بین بردن شک و تردید به این طریق به همه

right last questions uh who you want to be Jack  Dr Lee John S is me the world leader oh no don't  

درست سؤالات آخر مسلط می شوید آه می خواهید چه کسی باشید جک دکتر لی جان اس من رهبر جهان هستم اوه نه  آن کاری را

do that what C there right at the end H I'm late  uh but I'll watch it later thanks for the preure  

انجام ندهید. دیر آمدم اوه، اما بعداً آن را تماشا خواهم کرد، متشکرم برای پیشینه

that was my pleasure uh can you teach about the  infinitive this is not the time for that I didn't  

که باعث خوشحالی من شد، آیا می‌توانی در مورد مصدر یاد بدهی، این زمان آن نیست که نمی‌خواستم دوست داشته باشم

want to like do a whole lesson about different  things I have talked about that in other videos  

یک درس کامل درباره چیزهایی که صحبت کرده‌ام انجام دهم. در مورد آن در ویدیوهای دیگر

remember don't think about the infinitive  think about when you would use something  

به یاد داشته باشید به مصدر فکر نکنید فکر کنید چه زمانی از چیزی استفاده می‌کنید

all right I will leave it there have a fantastic  day and we'll see you in the next video bye-bye

خیلی خوب، آن را در آنجا می‌گذارم روز فوق‌العاده‌ای داشته باشید و در ویدیوی بعدی شما را می‌بینیم خداحافظ