Learn 10 more common English Phrases - @EnglishAddict

So here we are again with another ten commonly used

بنابراین در اینجا ما دوباره با ده عبارت رایج انگلیسی دیگر آشنا می شویم

English phrases.

.

Down in the dumps.

پایین در زباله ها.

If you describe yourself as down in the dumps,

اگر خودتان را در زباله دانی توصیف کنید، می

you are saying that you feel unhappy,

گویید که احساس ناراحتی می کنید،

you feel gloomy, you feel blue,

احساس غمگینی می کنید، احساس آبی می کنید،

you don't feel happy about your current situation.

از وضعیت فعلی خود احساس خوشحالی نمی کنید.

You feel down on in the dumps.

در زباله ها احساس ناراحتی می کنید.

Hang on a moment.

یک لحظه صبر کن

This particular phrase is often used when we realise something.

این عبارت خاص اغلب زمانی استفاده می شود که متوجه چیزی می شویم.

Maybe we suddenly realise a certain thing has happened or is happening.

شاید ناگهان متوجه شویم که اتفاق خاصی افتاده یا در حال رخ دادن است.

Hang on a moment.

یک لحظه صبر کن

I know who you are.

من میدونم تو کی هستی.

You're Mr.

Duncan from YouTube.

شما آقای

دانکن از YouTube هستید.

I can't stand you.

من نمی توانم تو را تحمل کنم.

Or you might ask a person to wait for you.

یا ممکن است از شخصی بخواهید که منتظر شما باشد.

Hang on a moment.

یک لحظه صبر کن

Don't leave me.

من را ترک نکن

Don't go just yet.

هنوز نرو

On the tip of my tongue.

روی نوک زبونمه.

If something is on the tip of your tongue,

اگر چیزی در نوک زبان شما باشد، به این

it means it is something that you are trying to say.

معنی است که آن چیزی است که می خواهید بگویید.

But you can't quite remember the word.

اما شما نمی توانید این کلمه را کاملاً به خاطر بسپارید.

Something that you want to express,

چیزی که می خواهید بیان کنید،

that you sort of remember.

که به نوعی به خاطر می آورید.

But you can't express it.

اما شما نمی توانید آن را بیان کنید.

It is on the tip of my tongue.

روی نوک زبانم است.

I can't remember that guy's name.

من نمی توانم نام آن پسر را به خاطر بسپارم.

It's on the tip of my tongue

در نوک زبانم

slip up.

لیز خورده است.

He is a great expression for those who make mistakes.

او یک بیان عالی برای کسانی است که اشتباه می کنند.

Or maybe you make a silly error.

یا شاید شما یک خطای احمقانه مرتکب شوید. می

We can say that you slip up.

توانیم بگوییم که شما لغزش می کنید.

You have made a very silly mistake.

اشتباه خیلی احمقانه ای مرتکب شدی می

You slip up, you say something you shouldn't have.

لغزی، چیزی می گویی که نباید.

Maybe you reveal a secret about another person.

شاید شما رازی را در مورد شخص دیگری فاش کنید.

You slip up.

لیز میخوری

You make a silly mistake.

شما یک اشتباه احمقانه مرتکب می شوید.

Caught with your trousers down.

با شلوار پايين گرفتار شده

To be caught with your trousers down is a very embarrassing thing.

گرفتار شدن با شلوار پائین بسیار شرم آور است.

Thing?

چیز؟

This figure of speech means that you have been caught

این شکل گفتاری به این معنی است که شما

in a very embarrassing situation.

در یک موقعیت بسیار شرم آور گرفتار شده اید.

Maybe something you were caught doing that you shouldn't have been.

شاید در حال انجام کاری که نباید انجام می دادید گرفتار شده اید.

Maybe something that you feel embarrassed about.

شاید چیزی که در مورد آن احساس خجالت می کنید.

Or by.

یا توسط.

You were caught doing something naughty.

گرفتار شیطنت شدید

You are so naughty.

خیلی شیطونی ای کلک.

You were caught with your trousers down

گرفتار شدی که شلوارت را پایین

hold out.

نگه دار.

This is a very interesting expression.

این تعبیر بسیار جالبی است.

If you want to wait for something to happen, or maybe if you are waiting

اگر می خواهید صبر کنید تا اتفاقی بیفتد، یا شاید اگر منتظر هستید

until something better comes along,

تا اتفاقی بهتر از راه برسد،

we can say that you are holding out.

می توانیم بگوییم که صبر می کنید.

You are waiting for a particular thing to come along.

شما منتظر اتفاق خاصی هستید.

You are holding out for a better offer.

شما منتظر یک پیشنهاد بهتر هستید.

You are holding holding.

شما در حال برگزاری هستید.

to wait for something to come along.

منتظر آمدن چیزی

Something that you are waiting for.

چیزی که منتظرش هستید.

Something that you are hoping will happen.

چیزی که شما امیدوارید اتفاق بیفتد.

You hold out for something.

شما برای چیزی صبر می کنید.

Maybe you hold out for a better offer.

شاید برای یک پیشنهاد بهتر صبر کنید.

Maybe you hold out for a better

شاید

looking girlfriend or boyfriend.

دوست دختر یا دوست پسر بهتری داشته باشید. داری

You are holding out.

تحمل می کنی

You are waiting patiently.

شما صبورانه منتظر هستید.

Your best shot.

بهترین ضربه شما

This particular phrase means you are doing your best.

این عبارت خاص به این معنی است که شما تمام تلاش خود را می کنید.

Or maybe you are about to perform your best thing

یا شاید شما می خواهید بهترین کار خود را انجام دهید

or do something in the best way possible.

یا کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

You give something your best shot.

شما به چیزی بهترین ضربه را ارائه می دهید.

You will try your best.

شما تمام تلاش خود را خواهید کرد.

You will use all of your professional experience

شما از تمام تجربیات حرفه ای خود

to do that particular thing.

برای انجام آن کار خاص استفاده خواهید کرد.

You will give it your best shot.

شما بهترین ضربه خود را به آن خواهید داد.

Take the biscuit.

بیسکویت را بردارید. در

Here is a great expression that you can use

اینجا یک عبارت عالی وجود دارد که می توانید

when you are surprised by something.

وقتی از چیزی شگفت زده می شوید استفاده کنید.

Something that you feel annoyed or upset by.

چیزی که از آن آزرده خاطر یا ناراحت می شوید.

You might say that particular thing takes the biscuit.

ممکن است بگویید آن چیز خاص بیسکویت را می گیرد.

It really does take the biscuit that he has run off with my girlfriend.

واقعاً بیسکویتی که او با دوست دخترم ریخته است، لازم است.

It takes the biscuit.

بیسکویت را می گیرد.

It means that particular thing

یعنی کار خاصی

that that person has done has really upset you.

که آن شخص انجام داده است شما را واقعا ناراحت کرده است.

You can't believe that person would do it.

شما نمی توانید باور کنید که آن شخص این کار را انجام دهد.

It really takes the biscuit.

واقعاً بیسکویت را می گیرد.

Walk out.

برو بیرون

This is a very interesting phrase.

این عبارت بسیار جالبی است.

If a person gives up something, if a person

اگر فردی چیزی را رها کند،

quits during a performance, for example,

مثلاً در حین اجرا، فردی را رها کند، می‌توانیم

we can say that they walk out.

بگوییم که بیرون می‌رود.

They have walked out.

آنها بیرون رفته اند.

They have quit. They have left.

آنها دست از کار کشیده اند. آنها رفته اند.

They have decided that they don't want to do it anymore.

آنها تصمیم گرفته اند که دیگر نمی خواهند این کار را انجام دهند.

They walk out.

آنها پیاده می شوند.

This particular phrase is often used figuratively.

این عبارت خاص اغلب به صورت مجازی استفاده می شود.

Create a stink.

ایجاد بوی بد

If you create a stink, it means you cause a fuss.

اگر بوی تعفن ایجاد کردید به این معنی است که سر و صدا ایجاد می کنید.

Maybe you've overreact to something.

شاید نسبت به چیزی بیش از حد واکنش نشان داده اید.

Maybe you complain about something

شاید شما از چیزی

in a very outrageous way.

به شکلی بسیار ظالمانه شکایت می کنید.

You create a stink.

شما یک بوی بد ایجاد می کنید.

You cause trouble.

دردسر درست میکنی

You make things very difficult for everyone around you.

کار را برای همه اطرافیانتان بسیار سخت می کنید.

Because you want to make a complaint.

چون میخوای شکایت کنی

You cause a stink.

شما باعث بوی بد می شوید.

And those are today's phrases.

و این عبارات امروزی است.

I hope they were useful.

امیدوارم مفید بوده باشند.

And I look forward to seeing you again for another one of these.

و من مشتاقانه منتظر دیدار مجدد شما برای یکی دیگر از اینها هستم.

This is Mr. Duncan in England saying...

این آقای دانکن در انگلیس است که

ta ta for now.

در حال حاضر می گوید... تا تا.