English Addict 20 - Live Lesson - 50 Useful Business English Words & Phrases - FRI 20th Dec 2019

am i ready? I was born ready hi everybody welcome here we go

آیا من آماده هستم؟ من آماده به دنیا آمدم سلام به همه خوش آمدید

we are approaching the weekend and this is English addict live from the UK

ما به آخر هفته نزدیک می شویم و این یک معتاد انگلیسی زنده از انگلستان

hmm very interesting oh hi everybody this is mr. Duncan in England how are

است. دانکن در انگلیس امروز چطوری

you today are you okay I hope so are you happy I

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی

hope so look look what was delivered to my house

امیدوارم ببین چه چیزی چند لحظه پیش به خانه من تحویل داده

just a few moments ago it is a mystery box I have no idea who this is from it

شد این یک جعبه اسرار آمیز است من نمی دانم این از کیست

could be anything it's not ticking so I know it's not a bomb but what could it

می تواند هر چیزی باشد تیک نمی زند پس می دانم که بمب نیست اما چه چیزی می

be oh my goodness Wow very interesting now

تواند باشد خدای من وای خیلی جالب است حالا

I know that this must be something there is going to be a surprise to all of us

می دانم که این چیزی است که برای همه ما غافلگیر کننده خواهد بود

because I haven't ordered anything I have no orders

زیرا من چیزی سفارش نداده ام و سفارشی ندارم

I have no deliveries coming to the house so I have no idea what is in this box a

من هیچ تحویلی به خانه ندارم بنابراین نمی دانم چه چیزی در این جعبه

little bit later on we will all take a look in this box together and we will

وجود دارد کمی بعد همه با هم به این جعبه نگاه خواهیم کرد و خواهیم

find out what is in the box because I'm very curious to find out what is in the

فهمید که چه چیزی در جعبه است زیرا من بسیار کنجکاو هستم که ببینید چه چیزی در

box maybe it is something for me to eat oh I hope so maybe something that I can

جعبه است شاید برای من چیزی باشد که بخورم اوه امیدوارم شاید بتوانم چیزی

put in my mouth so that's coming up later on anyway hi

را در دهانم بگذارم تا بعداً منتشر شود

are you okay I really hope you are having a good week

سلام خوبید من واقعاً امیدوارم هفته خوبی را سپری

how has the week been has it been a good week or has it been a really rubbish

کرده باشید. هفته گذشته، هفته خوبی بوده است یا واقعاً هفته تلخی بوده است

week I don't know because I'm not there you see so are you excited are you one

، نمی دانم زیرا من آنجا نیستم می بینید پس هیجان زده اید آیا شما یکی

of those people who next week will be celebrating Christmas yes Christmas is

از آن افرادی هستید که هفته آینده کریسمس را جشن می گیرید بله کریسمس

on the way just a few days away and then we will all be sitting down around the

در راه است فقط چند روز دیگر در راه است و سپس همه ما در اطراف

Christmas tree opening or Christmas gifts however that is still to come

افتتاحیه درخت کریسمس یا هدایای کریسمس خواهیم نشست، اما این هنوز ادامه دارد. بیای

because today it's Friday

چون امروز جمعه

this Friday and I feel very excited so excited indeed doo doo doo doo doo doo I

همین جمعه است و من خیلی هیجان زده هستم واقعاً دوو دوو دوو دوو دوو

hope you are feeling good today are you are you good are you dear it's

امیدوارم حالتون خوب باشه الان خوب هستید عزیزم

been a bit chaotic today I'll be honest with you there are still so many things

امروز کمی آشفته بود من با شما صادق خواهم بود هنوز کارهای زیادی هست

that I have to do before Christmas arrives tomorrow we're going over to

که باید قبل از رسیدن کریسمس فردا انجام دهم، ما به استافورد می رویم تا

Stafford to see my lovely murmur and tonight Oh tonight we're going out for a

صدای زمزمه دوست داشتنی ام را ببینیم و امشب اوه امشب برای یک

lovely meal for some friends we are catching up with some friends tonight

وعده غذایی دوست داشتنی برای چند دوست بیرون می رویم و در حال ملاقات با دوستان هستیم. امشب

going out for an Indian meal ooh that sounds very nice I can't wait and of

بیرون رفتن برای یک غذای هندی اوه که خیلی خوب به نظر می رسد من نمی توانم صبر کنم و

course next week Christmas arrives however now this is something that I

البته هفته آینده کریسمس فرا می رسد، اما اکنون این چیزی است که

want to ask you first of all do you spend Christmas with just your loved one

می خواهم اول از همه از شما بپرسم آیا کریسمس را فقط با عزیزتان سپری می کنید،

maybe your husband or wife or do you go to visit your family at Christmas so I

شاید شوهرتان یا همسر یا آیا در کریسمس به دیدن خانواده خود می روید، بنابراین من

know some people don't like to do too much on Christmas Day they they just

می دانم که برخی از مردم دوست ندارند در روز کریسمس کار زیادی انجام دهند، آنها فقط

like to stay at home and do little do something just between them and their

دوست دارند در خانه بمانند و کاری انجام دهند که فقط بین آنها و شریک زندگی خود انجام نمی دهند

partner however other people have huge Christmas parties on Christmas Day so as

، با این حال افراد دیگر کارهای زیادی انجام می دهند. مهمانی های کریسمس در روز کریسمس،

far as I'm concerned here we will be having a quiet Christmas day so we do a

تا جایی که من نگران هستم، در اینجا یک روز کریسمس آرام خواهیم داشت، بنابراین ما

lot of the wining and dining in all of the social stuff before and after

بسیاری از چیزهای اجتماعی را قبل و بعد از

Christmas however on Christmas Day we always like to do things very slowly and

کریسمس انجام می دهیم، اما در روز کریسمس همیشه دوست داریم کارها را خیلی آهسته و

quietly just the two of us and that's the way we like it

بی سر و صدا انجام دهید فقط ما دو نفر و این راهی است که ما آن را دوست داریم،

so let's have a look at the live chat how many people are here at the moment

بنابراین بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم که چند نفر در حال حاضر اینجا هستند،

oh well I always feel happy when there is more than 10 people

اوه خوب، من همیشه خوشحالم وقتی بیش از 10 نفر

so fortunately for me there there is more than 10 people here at the moment

هستند خوشبختانه خوشبختانه برای من در حال حاضر بیش از 10 نفر

on the live chat hello - grace chin hello grace I am saying grace right now

در چت زنده اینجا هستند سلام - گریس چین سلام گریس من همین الان می گویم لطف،

because you are first on today's live chats

زیرا شما اولین نفر در چت های زنده امروزی هستید،

I wonder what is in this box this is something that arrived this morning and

نمی دانم در این جعبه چه چیزی وجود دارد، این چیزی است که به اینجا رسیده است صبح و

I have no idea what it is or who it is from sometimes I do receive mystery

من نمی دانم چه این یا از طرف چه کسی است گاهی اوقات من از مردم هدایای مرموز دریافت می کنم

gifts from people and now and again they are nice surprises and sometimes not so

و بارها و بارها آنها سورپرایزهای خوبی هستند و گاهی اوقات نه چندان

nice however I have a feeling that this one

خوب، اما احساس می کنم

is going to be a nice surprise so I can't wait hello also to Sally

این سورپرایز خوبی خواهد بود بنابراین نمی توانم صبر کنم سلام به سالی

Sally Sally she walks down the alley say Ewing hello to everyone hello Sally nice

سالی سالی او در کوچه راه می رود و به همه سلام می گوید سلام سالی

to see you here on today's live chat also Tanya flower Espoir hello to you

خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده امروز می بینم همچنین گل تانیا اسپویر سلام به

all so Anna Coby Luis Mendez Luis Mendez is here today J M rich is here hi

همه شما پس آنا کوبی لوئیس مندز لوئیس مندز امروز اینجاست J M rich اینجاست سلام

exclamation mark oh I like it Riccardo also we have highly hello hi

علامت تعجب اوه من آن را دوست دارم ریکاردو همچنین ما بسیار سلام،

lee kwang nice to see you here as well pappi hello Pappy also Sally Rosa Helen

لی کوانگ، خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همچنین پاپی، سلام پاپی، همچنین سالی روزا هلن

Palmira nice to see you back again also Belarusian sweetness mitra wow so

پالمیرا خوشحالم که دوباره شما را می بینم، همچنین شیرینی بلاروسی میترا وای خیلی

many people here already i don't know where to start

از مردم اینجا هستند، من نمی بینم بدانید که از کجا شروع

it's a big list we have a lot of things to talk about today we are going to take

کنم این یک لیست بزرگ است که امروز چیزهای زیادی برای صحبت در مورد آن داریم. ما قصد داریم

a look at business english something that i've had quite a few requests to

نگاهی به انگلیسی کسب و کار بیندازیم، چیزی که من درخواست های

talk about so i'm going to talk about some words some basic words connected to

زیادی برای صحبت در مورد آن داشته ام، بنابراین در مورد برخی از آنها صحبت خواهم کرد. کلمات برخی از کلمات اساسی مرتبط با

business english also i'm going to show you some useful textbooks and also some

تجارت e همچنین من قصد دارم چند کتاب درسی مفید و همچنین

other things that can help you to learn business English so when we talk about

چیزهای دیگری را به شما نشان دهم که می تواند به شما در یادگیری انگلیسی تجاری کمک کند، بنابراین وقتی در مورد

business English we normally mean something that is specialized so an area

انگلیسی تجاری صحبت می کنیم معمولاً منظور چیزی است که تخصصی است، بنابراین بخشی

of the English language that is specialized it refers to certain

از زبان انگلیسی که تخصصی آن است. به بعضی

things or certain ways of doing things so I hope you will enjoy that hello

چیزها یا روش های خاصی برای انجام کارها اشاره دارد، بنابراین امیدوارم از آن سلام برلین لذت ببرید.

Berlin I am so happy to see you today now one or two of you think that mr.

من خیلی خوشحالم که امروز شما را می بینم اکنون یکی دو نفر از شما فکر می کنید که آقای.

Steve is joining me today however he isn't it's actually on Sunday

استیو امروز به من ملحق می شود، اما او در واقع یکشنبه

so so mr. Steve is not here today because he's still working

نیست، بنابراین آقای. استیو امروز اینجا نیست زیرا او هنوز کار می کند،

however today is his last day at work before the Christmas break I will be

اما امروز آخرین روز کاری او قبل از تعطیلات کریسمس است، من

back with you on Sunday at 2 p.m. UK time and mr. Steve will be here with us

یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر با شما باز خواهم گشت. زمان انگلستان و آقای. استیو روز یکشنبه اینجا با ما خواهد بود

on Sunday so it's myself mr. Steve here with our special pre-christmas live

پس من خودم آقای هستم. استیو اینجا با معتاد انگلیسی زنده مخصوص پیش از کریسمس ما

English addict coming on Sunday so I hope you are looking forward to that

که یکشنبه می آید، بنابراین امیدوارم که مشتاقانه منتظر باشید که

Quang Tran also watching in Viet Nam hello to you Xin Shang hello

کوانگ ترن نیز در ویتنام تماشا می کند سلام به شما شین شانگ سلام

also Ally also we have clips on hello Clemson nice to see you from

همچنین متفقین همچنین ما کلیپ هایی در مورد سلام کلمسون داریم از دیدن شما خوشحالم از

Fortaleza Fortaleza in Brazil nice to see you here today

فورتالزا فورتالزا در برزیل خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

Helen Ali again Saleem hi to you on the live chat Israel sa please everyone

هلن علی دوباره سلام به شما در چت زنده اسرائیل sa لطفا همه

please everyone don't forget to like yes you are more than welcome to give me a

لطفاً همه فراموش نکنید که لایک کنید بله شما بیشتر از آن خوش آمدید که به من یک تشکر

big thumbs up and also you can subscribe as well if you like what you see tell

بزرگ بدهید و همچنین می توانید همچنین اگر چیزی را که می بینید دوست دارید به

your friends and like and also you can subscribe as well if you want if you

دوستان خود بگویید و لایک کنید و همچنین اگر مایلید می توانید مشترک شوید اگر

don't like it tell me

آن را دوست ندارید به من بگویید

Roza hello to Rosa hello to Christine hello mr. Duncan the weather is rainy

رزا سلام به رزا سلام به کریستین سلام آقای. دانکن آب و هوا بارانی است

yes it is also very rainy here in the UK we have had such a miserable morning

بله اینجا در بریتانیا نیز بسیار بارانی است، ما در آنجا صبح بسیار بدی را سپری کرده ایم که در

there it is looking out of the window right now so that is a live view from my

حال حاضر از پنجره به بیرون نگاه می کند، بنابراین یک نمای زنده از پنجره استودیو من است،

studio window you can see there are many sheep in the distance you might see some

می توانید ببینید که گوسفندهای زیادی در آنجا هستند . در فاصله ای که ممکن است چند

birds flying by the window also you might see some traffic in the distance

پرنده را ببینید که کنار پنجره پرواز می کنند، همچنین ممکن است کمی ترافیک در

you might see some cars and maybe some lorries delivering all those wonderful

دوردست ببینید، ممکن است چند ماشین و شاید چند کامیون را ببینید که تمام آن هدایای فوق العاده

Christmas gifts they are helping Santa Claus do his job and in my garden there

کریسمس را تحویل می دهند و به بابانوئل کمک می کنند تا کارش را انجام دهد و در باغ من وجود

is the view right now in the garden everything looking still no wind today

دارد. در حال حاضر در باغ همه چیز را مشاهده کنید هنوز هم امروز بدون باد به نظر می رسد،

however we've had so much rain it's been raining a lot and it's very warm again

با این حال ما آنقدر باران داشته ایم که باران زیادی می بارد و دوباره بسیار گرم است

it's about 10 degrees today so it feels and seasonably warm at the moment

، امروز حدود 10 درجه است، بنابراین در حال حاضر احساس می کنم و به طور فصلی گرم است.

hello I have a mystery box this is something that came to my house earlier

سلام من یک جعبه مرموز دارم این چیزی است که زودتر به خانه من آمده است

and I have absolutely no idea what is in the box so I'm going to open the box now

و من مطلقاً نمی دانم که در جعبه چیست، بنابراین من می خواهم جعبه را باز

is that okay so thank you very much to whoever sent this I hope there is a

کنم، مشکلی نیست، بنابراین از کسی که این را ارسال کرده است بسیار متشکرم، امیدوارم یک

card inside or something or else I'm going to be very embarrassed because I

کارت داخل جعبه باشد یا چیزی وگرنه من دارم میرم خیلی خجالت

won't know who to say thank you - right let's have a look let's open the box

میکشم چون نمیدانم از چه کسی تشکر کنم - درست است بیایید نگاهی بیندازیم بیایید جعبه را باز

shall we this this is very exciting by the way

کنیم این خیلی هیجان انگیز است.

doo doo doo this is something that arrived at my house this morning if I

من

can get it open ah that's interesting here we go this is very exciting so I

می توانم آن را باز کنم آه جالب است اینجا که می رویم این بسیار هیجان انگیز است بنابراین

have a feeling that this is a gift from one of my students I think so the reason

من احساس می کنم این هدیه یکی از دانش آموزان من است.

why I think that is because I haven't ordered anything so I can only assume

فقط فرض کنید

that this has come from one of my students there's a piece of paper I will

که این از یکی از دانش آموزان من آمده است، یک تکه کاغذ وجود دارد

look at that in a moment oh very interesting

که در یک لحظه

what is this it looks like something for Christmas it looks like a Christmas

به آن نگاه خواهم کرد، اوه خیلی جالب است، این چه چیزی است، شبیه چیزی برای کریسمس است،

decoration in fact if I can get it out without breaking its I don't know if

در واقع اگر بتوانم آن را بیرون بیاورم، شبیه یک تزئین کریسمس است. بدون شکستن آن من نمی دانم که آیا

this is made of glass or made of plastic very interesting it

این از شیشه است یا از پلاستیک بسیار جالب

is a Christmas bauble someone has sent me a little Christmas bauble and I don't

است.

know if you can see that but it looks like a bird on the front you

در جلو

might not be able to see that because of all the bright lights so I will try to

ممکن است نتوانید آن را به دلیل این همه بریگ ببینید ht lights بنابراین من سعی خواهم کرد به

show you it is a Christmas bauble and that looks like a Robin I think it's a

شما نشان دهم که این یک بامزه کریسمس است و شبیه یک رابین است. من فکر می کنم یک

Robin on the front so thank you very much I hope there is a name on here

رابین در جلو است، بنابراین بسیار متشکرم، امیدوارم نامی در اینجا وجود داشته باشد،

let's have a look who it is from oh okay so this is just a receipt so at least I

بیایید ببینیم از کیست خوب پس این فقط یک رسید است، بنابراین حداقل من

know how much this cost so yes a clear white glitter bauble with a bird on a

می دانم که چقدر هزینه دارد، بنابراین بله، یک گلدان با براق سفید شفاف با یک پرنده در

Brent a Christmas tree decoration thank you very much to whoever sent this

تزئین درخت کریسمس برنت از کسی که این را ارسال کرده است بسیار سپاسگزارم،

because I have no idea so I think what you must have done you must have ordered

زیرا من هیچ ایده ای ندارم، بنابراین فکر می کنم چه چیزی شما باید این کار را انجام داده باشید، باید

it from a company here in the UK and then they deliver it straight here

آن را از یک شرکت در انگلیس سفارش داده باشید و سپس آن را مستقیماً در اینجا تحویل می دهند،

however I have no idea I don't know who this is from

اما من نمی دانم نمی دانم این از چه کسی است،

but can I say thank you very much this will go on my Christmas tree there it is

اما می توانم بگویم از شما بسیار متشکرم . درخت کریسمس در آنجا

a little Christmas bauble and these are things that we normally hang on our

یک گلدان کوچک کریسمس است و اینها چیزهایی هستند که ما معمولاً به

Christmas tree as a way of celebrating Christmas time so a little Robin there

عنوان روشی برای جشن گرفتن کریسمس

is a Robin sitting on a branch I think you can see it if I if I move it around

به درخت کریسمس خود آویزان می کنیم. کمی آن را حرکت دهید، آیا

slightly can you see it I hope so so there it is something to hang on my

می توانید آن را ببینید، امیدوارم پس چیزی برای آویزان کردن آن وجود داشته باشد

Christmas tree a little Christmas bauble thank you very much to whoever sent that

درخت کریسمس یک گلدان کوچک کریسمس از شما بسیار سپاسگزارم از کسی که آن را ارسال کرده است

and if you sent it could you please tell me who you are so I can say thank you

و اگر شما آن را ارسال کردید لطفاً به من بگویید که شما کی هستید تا بتوانم به درستی از شما تشکر

properly look if that isn't that lovely so now and again I do receive gifts

کنم اگر آنقدرها دوست داشتنی نیست بنابراین اکنون و دوباره هدایایی دریافت می کنم

through the post I don't know how I once received a letter by the way I received

از طریق این پست نمی دانم چگونه یک بار نامه ای دریافت کردم،

a card once for my birthday and it just said Duncan who lives in Much Wenlock

یک بار برای تولدم یک کارت دریافت کردم و فقط نوشته بود دانکن که در Much Wenlock زندگی می کند

and it actually got to my address I don't know how it got to my house but

و در واقع به آدرس من رسید ، نمی دانم چگونه شد به خانه من اما

please don't send anything that if you don't know my address because it will

لطفاً چیزی ارسال نکنید که اگر آدرس من را نمی دانید زیرا

cause a lot of confusion and I will probably get into trouble as well so

باعث سردرگمی زیادی می شود و احتمالاً من نیز به مشکل برخواهم خورد بنابراین

thank you very much to whoever sent that it's a lovely gift and I do appreciate

از کسی که فرستاده است بسیار سپاسگزارم که این یک هدیه دوست داشتنی است و من

it very much isn't that nice Cristina says it's a

خیلی ممنونم این خوب نیست که کریستینا می گوید این یک

very nice gift a very nice present for you Gemma and I says I thought it might

هدیه بسیار خوب است یک هدیه بسیار خوب برای شما جما و من می گویم فکر کردم ممکن

be an ear or a finger I don't know what type of parcels you you normally send

است یک گوش یا یک انگشت باشد. نمی دانم شما معمولاً چه نوع بسته هایی دارید. خیلی خوب بفرستید،

all right but no it isn't a body part fortunately I'm very pleased to hear

اما نه، این عضوی از بدن نیست، خوشبختانه من بسیار خوشحالم که می شنوم

that we we haven't had any body parts delivered to the house for a long time

که ما نداریم. هیچ عضوی از بدن را برای مدت طولانی و

not for a long time mr. Duncan have you put up your Christmas tree please don't

نه برای مدت طولانی به خانه تحویل داده بود. دانکن آیا درخت کریسمس خود را نصب کرده‌اید، لطفاً آن

ask that question please don't ask that question I'm I'm a

سؤال را نپرسید، لطفاً آن سؤال

little embarrassed to say that I haven't put the Christmas tree up yet however

tomorrow because mr. Steve starts his holiday tomorrow we are going to put the

را نپرسید. استیو فردا تعطیلات خود را آغاز می کند، ما

Christmas tree up tomorrow so it will be done I have a huge list of things that I

فردا درخت کریسمس را می گذاریم تا این کار انجام شود. فهرست بزرگی از کارهایی

have to do before Christmas arrives it's always a crazy time of year thank you

دارم که باید قبل از رسیدن کریسمس انجام دهم.

also to sano hello to you I can't believe how much packaging they used to

من نمی توانم باور کنم که آنها چقدر بسته بندی برای

send that little bauble I think it's because it's very delicate so I think

ارسال آن گلدان کوچک استفاده کردند، فکر می کنم به این دلیل است که بسیار ظریف است، بنابراین فکر می کنم

because it is something that is very delicate I think maybe they put a lot of

چون چیزی است که بسیار ظریف است، فکر می کنم شاید

packaging around it so it doesn't break there's nothing worse than sending a

بسته بندی های زیادی دور آن قرار داده اند تا نشکند. هیچ چیز بدتر از این نیست که یک

gift to someone and then when it arrives it's broken and that does happen quite

هدیه برای کسی بفرستید و بعد از رسیدن آن شکسته شود و این اغلب اتفاق می

often some people during Easter they will send Easter eggs through the post

افتد برخی از افراد در طول عید پاک تخم مرغ های عید پاک را از طریق پست ارسال

can you imagine what the Easter Egg would be like by the time it gets to the

می کنند.

other person it'll be just much this is it would be broken Thank You

شخص دیگر فقط خیلی زیاد می شود این شکسته می شود متشکرم

Maria thank you Oh apparently mr. Duncan today

ماریا متشکرم اوه ظاهراً آقای. دانکن

is the last day of school for Maria so I would imagine you are very excited as

امروز آخرین روز مدرسه برای ماریا است، بنابراین تصور می‌کنم شما بسیار هیجان‌زده هستید،

well yes today many people are breaking up from their work for the Christmas

بله، امروز بسیاری از افراد به خاطر تعطیلات کریسمس از کار خود

break Steve is breaking up today however he's still working at the moment

جدا می‌شوند.

unfortunately that's a shame isn't it but he will be with us on Sunday hello

اینطور نیست اما او یکشنبه با ما خواهد بود سلام

Lois again a lot of things my wife will be doing a lot of things for the

دوباره لوئیس بسیاری از کارها همسرم برای جشن ها کارهای زیادی انجام خواهد داد.

festivities I like a little bit of wine or whiskey but I should really avoid

this my wife has a sweet tooth you see so I think your wife and also me we have

دندون شیرینی که میبینی پس فکر میکنم من و همسرت

the same taste very sweet very sugary and of course during Christmas we will

هم طعم شیرینی داریم و هم شیرینی و البته در طول کریسمس

be eating a lot of sweet sugary and healthy things I think so it wouldn't be

چیزهای شیرین و شیرین و سالم زیادی میخوریم که فکر کنم

Christmas without some junk food hello - Jamelia nice to see you as well mr.

کریسمس بدون مقداری آشغال نخواهد بود. غذا سلام - جملیا از دیدن شما هم خوشحالم آقای.

Duncan what does it mean miss miss tow I don't know what you mean there do you

دانکن معنی دوشیزه دوش چیه نمی دونم

mean mistletoe maybe you mean mistletoe well mistletoe

منظورت چیه منظورت از دارواش شاید منظورت دارواش چاه

is a type of plant it's a parasitic plant that grows on the sides of trees

دارواش یه نوع گیاهه این یه گیاه انگلی هست که در کنار درخت ها رشد میکنه

and you can cut pieces of mistletoe and then you use it at Christmas as a

و میتونی تکه های دارواش رو ببری و سپس از آن در کریسمس به عنوان تزئین استفاده می کنید،

decoration but also if you find some mistletoe you can actually kiss someone

اما همچنین اگر دارواش پیدا کردید، می توانید کسی را

underneath the mistletoe so that is one of the the many Christmas traditions oh

در زیر دارواش ببوسید، به طوری که این یکی از سنت های کریسمس است، اوه

I was right yes mistletoe

من درست گفتم بله دارواش،

so there we go I've just explained it that was quite good I'm impressed

پس همین الان توضیح دادم. خیلی خوب بود من تحت تأثیر قرار گرفتم

so Christmas is coming I thought we would have a little look at a video that

بنابراین کریسمس در راه است، فکر کردم که کمی به ویدیویی که

I recorded a while ago now it was actually a year ago just as the Much

چندی پیش ضبط کرده بودم نگاهی بیندازیم و در واقع یک سال پیش بود، درست زمانی که

Wenlock Christmas Fair was ending so I thought it would be fun to show just a

نمایشگاه کریسمس Much Wenlock در حال پایان یافتن بود، بنابراین فکر کردم. جالب است که

little excerpt from the Christmas Fair that myself and also mr. Steve attended

فقط گزیده ای از نمایشگاه کریسمس را که خود من و همچنین آقای. استیو سال گذشته در آن شرکت

last year so this is just a little excerpt just a little clip to give you

کرد، بنابراین این فقط یک گزیده کوچک است فقط یک کلیپ کوچک برای ارائه

some of the Christmas atmosphere here in Much Wenlock

بخشی از فضای کریسمس در اینجا در Much Wenlock

well that's just about it from us for today here in Much Wenlock for the

خوب که دقیقاً از ما برای امروز اینجا در Much Wenlock برای

Christmas Fair and I think Steve has enjoyed it even though it's been a

نمایشگاه کریسمس است و من فکر می کنم استیو از آن لذت برده است. با وجود اینکه

little bit cold yes I'm smiling on camera but I haven't

هوا کمی سرد بوده است بله من جلوی دوربین لبخند می زنم اما

been smiling off-camera and you are right it's getting cold it's also

خارج از دوربین لبخند نزده ام و شما درست می گویید سرد می شود،

getting dark and we've got to walk probably a mile and a half back through

همچنین تاریک می شود و احتمالا باید یک مایل و نیم راه برویم برگشت از میان

woods oh yes of course over fields I forgot I forgot we we have

جنگل آه بله البته در مزارع فراموش کردم فراموش کردم

to walk back home so just in case you never see us again

باید به خانه برگردیم، بنابراین اگر دیگر هرگز ما را نبینی

this is mr. Duncan and mr. Steve saying I hope you've enjoyed our lives just in

این آقای است. دانکن و آقای استیو می گوید امیدوارم از زندگی ما لذت برده باشید فقط در

case we get lost in the dark yet but if we do no one's going to see this he's

صورتی که در تاریکی گم شویم، اما اگر ما این کار را انجام دهیم هیچ کس این را نمی بیند، او

going to put it on YouTube that's true maybe they will find maybe in 50 years

آن را در یوتیوب قرار می دهد، این درست است که شاید 50 سال

time they'll find our skeletons clutching this mobile phone and then

دیگر آنها را پیدا کنند. اسکلت‌هایمان را می‌بینند که این تلفن همراه را گرفته و

they will be able to retrieve this footage it has been an interesting

سپس می‌توانند این فیلم را بازیابی کنند، بعدازظهر جالبی بوده است که

afternoon we've seen lots of Christmasy things and it's got more Christmassy the

ما چیزهای کریسمس زیادی دیده‌ایم و روز کریسمس بیشتری

day has worn on because it wasn't very Christmassy at first but now I feel like

را پوشیده است، زیرا در آن روز خیلی کریسمس نبود. اول اما الان دلم می

going home and wrapping up some Christmas presents Wow

خواهد به خانه بروم و هدایای کریسمس را بپیچم وای

and we haven't even put the Christmas tree up yet so we still have to put our

و ما هنوز درخت کریسمس را بالا نگذاشته ایم، بنابراین هنوز باید

Christmas tree up although next week the Christmas lights on the front of our

درخت کریسمس خود را بالا بیاوریم، اگرچه هفته آینده چراغ های کریسمس در جلوی

house will be put on so that will be next Sunday we will be showing you the

خانه ما روشن می شود. بپوشید تا یکشنبه آینده،

outside Christmas lights and they look quite amazing to be honest yes and of

چراغ‌های کریسمس بیرون را به شما نشان می‌دهیم و آن‌ها کاملاً شگفت‌انگیز به نظر می‌رسند، صادقانه بگویم بله، و

course we'll be inviting the village to come along for the switching on that

البته ما از دهکده دعوت می‌کنیم تا برای روشن کردن مراسم بیایند

ceremony and we will be charging them to come in watch our Christmas lights it's

و ما خواهیم بود. شارژ کردن آنها برای ورود به w چراغ‌های کریسمس را

gonna have a celebrity see they've had the the country's tallest town crier to

بچسبانیم، یک سلبریتی ببیند که بلندترین شهر کشور را برای

switch on the lights here I think he's about seven foot tall we saw him earlier

روشن کردن چراغ‌ها در اینجا داشته‌اند.

on in the church and come see every year yes we've gotta have a celebrity to

باید یک سلبریتی داشته باشیم

switch on the lights on mr. Duncan's house

که چراغ‌های آقا را روشن کند.

apparently yes hehe is supposed to be the the world's tallest town crier but

ظاهراً خانه دانکن بله، او قرار است بلندترین شهرک جهان باشد، اما

I've heard that it's not really a town crier

من شنیده ام که واقعاً یک گریه شهری نیست

that's 7-foot tall I think it's actually two midgets want one standing on the

که 7 فوت قد داشته باشد، فکر می کنم در واقع دو جوجه می خواهند یکی روی

shoulders of the other I'm so silly sometimes

شانه دیگری بایستد. خیلی احمقانه گاهی اوقات

christmas is coming mr. Duncan is getting fact hello to Hasson nice to see

کریسمس نزدیک است آقای. دانکن در حال دریافت سلام به هاسون خوشحالم که

you here again by the way that was mr. Steve and also myself last year in Much

شما را دوباره اینجا می بینم. استیو و همچنین من سال گذشته در

Wenlock town centre doing something for the pre Christmas season the season of

مرکز شهر Much Wenlock کاری برای فصل قبل از کریسمس انجام دادیم، فصل

Christmas is coming so we can have a little bit of snow maybe ooh there it is

کریسمس در راه است تا بتوانیم کمی برف بباریم، شاید

through the magic of CGI and maybe also shall we have some I don't know shall we

از طریق جادوی CGI وجود داشته باشد و شاید ما نیز مقداری برف داشته باشیم. من نمی دانم آیا

have some jingle bells as well some little jingle bells dashing through the

باید چند زنگ و همچنین چند زنگ کوچک در میان

snow today christmas is coming christmas is coming are you excited I am very

برف ها هجوم

excited I might wee myself that's enough you can have too much of that you see

آورند.

you can have too much festivity and we will wear it out so that is enough for

شما می توانید جشن زیادی داشته باشید و ما آن را فرسوده می کنیم، بنابراین فعلاً کافی است

now hello to Irene by the way if you have a sweet tooth it means you love

سلام به ایرن، در ضمن اگر شیرینی دارید، به این معنی است که شما عاشق

eating chocolate and sweets so your tooth is a sweet tooth it means you'd

خوردن شکلات و شیرینی هستید، بنابراین دندان شما شیرین است، به این معنی است که شما دوست دارید

like having things that are sugary and sweet so it's a lovely expression that

مانند داشتن چیزهایی که شیرین و شیرین هستند، بنابراین این یک عبارت دوست داشتنی است که

describes a person who likes eating things that are sugary they contain a

فردی را توصیف می کند که دوست دارد چیزهای شیرین بخورد که حاوی

lot of sugar or maybe cocoa chocolate for example a person who likes eating

مقدار زیادی شکر یا شاید شکلات کاکائویی هستند، برای مثال فردی که دوست دارد

chocolate might be described as having a very sweet tooth hello - Hannah you two

شکلات بخورد ممکن است به عنوان havi توصیف شود. یک سلام خیلی شیرین - هانا شما دوتا

look like each other as if you are brothers Thank You Hannah

شبیه همدیگه هستید انگار برادر هستید ممنون هانا

or Hannay thank you very much lúcia nice to see you here today hope

یا هانی خیلی ممنونم لوسیا خوشحالم که امروز اینجا میبینمت امیدوارم

everything is okay with you I really do much when Locke looks exactly how a

همه چیز باهات خوب باشه من واقعا خیلی کار میکنم وقتی لاک دقیقا همینطور به نظر میرسه

strange a stranger might imagine a little English town I suppose you might

یک غریبه غریب ممکن است یک شهر کوچک انگلیسی را تصور کند. فکر می کنم شما ممکن است

describe the place in which I live as being typically English however most

مکانی را که در آن زندگی می کنم به عنوان یک انگلیسی معمولی توصیف کنید، اما اکثر

typical English towns are actually big and busy and noisy so yes I do like it

شهرهای معمولی انگلیسی در واقع بزرگ و شلوغ و پر سر و صدا هستند، بنابراین بله، من اینجا را دوست دارم،

around here it is very peaceful and quiet why did you get it short mr.

اینجا بسیار آرام است و ساکت چرا کوتاهش کردی آقا

Duncan it was good to see mr. steve says Jamelia well that was just a short

دانکن دیدن آقای خوب بود. استیو می‌گوید جاملیا خوب است که فقط

excerpt from last year just to get you in the mood however on Sunday Steve will

گزیده‌ای کوتاه از سال گذشته بود تا حال و هوای شما را فراهم کند ، اما روز یکشنبه استیو

be with us so don't forget you can always catch me on YouTube 2:00 p.m. UK

با ما خواهد بود، بنابراین فراموش نکنید که همیشه می‌توانید ساعت 2 بعدازظهر مرا در یوتیوب ببینید. به

time and Steve will be here with us all on Sunday so don't forget to p.m. UK

وقت بریتانیا و استیو روز یکشنبه با همه ما اینجا خواهند بود، پس فراموش نکنید که بعدازظهر را فراموش نکنید. به

time what do you prefer to eat during your Christmas dinner thank you

وقت بریتانیا ترجیح می‌دهید در طول شام کریسمس چه بخورید، متشکرم

Christina normally we have turkey so traditionally people will eat turkey or

کریستینا، ما معمولاً بوقلمون داریم، بنابراین به طور سنتی مردم بوقلمون می‌خورند یا

maybe sometimes they will have ham however we will be having chicken so

شاید گاهی اوقات ژامبون بخورند، اما ما به

instead of Turkey because Turk is a large they're a little bit too big for

جای ترکیه مرغ می‌خوریم، زیرا ترک‌ها بزرگ هستند. کمی برای دو نفر خیلی بزرگ است،

two people so instead we will be having our little chicken mr. Steve will be

بنابراین در عوض ما از آقای جوجه کوچکمان استفاده خواهیم کرد. استیو

running around running around the market in Much Wenlock trying to catch the

در حال دویدن در اطراف بازار در Much Wenlock خواهد بود و سعی می کند

chicken normally he is not very successful I'll be honest with you so

مرغ را به طور معمول بگیرد. او خیلی موفق نیست.

today we're talking about quite a few things first of all I want to mention

this when we talk about having something to do in your life may be a thing that

ما در مورد داشتن کاری برای انجام دادن در زندگی صحبت می کنیم ممکن است کاری باشد که

you have to do may be a thing that you want to do maybe a job your general

باید انجام دهید ممکن است کاری باشد که می خواهید انجام دهید شاید شغلی باشد که شغل عمومی شماست

career or maybe just how you fit into society we often

یا شاید فقط اینکه چگونه در جامعه جا می گیرید اغلب

say that you need to find your niche so I love this word I lift the word niche

می گوییم که باید پیدا کنید طاقچه شما پس من عاشق این کلمه هستم من کلمه طاقچه را بلند می

it means a position for a place so quite often in life as you get older you but

کنم این به معنای موقعیت مکانی برای یک مکان در زندگی است که اغلب وقتی بزرگتر می شوید، اما

you realize that you have to find your niche quite often the niche will depend

متوجه می شوید که اغلب اوقات باید جایگاه خود را پیدا کنید ، طاقچه به

on many things maybe your abilities the things you can do maybe your outlook on

چیزهای زیادی بستگی دارد. توانایی‌ها کارهایی که می‌توانید انجام دهید شاید دیدگاه شما نسبت به

life whether you are a person who is very sociable so find your niche and

زندگی باشد، چه فردی بسیار اجتماعی باشید، پس جایگاه خود را پیدا کنید و

this is something we often think of when we are exploring our lives or maybe when

این چیزی است که ما اغلب وقتی در حال کاوش در زندگی خود هستیم یا شاید زمانی

we are setting out on the great journey of life you try to find where you belong

که در سفر بزرگ به راه می‌افتیم به آن فکر می‌کنیم. زندگی شما سعی می کنید جایی که به آن تعلق دارید را پیدا کنید

where you fit in you have to find your niche we might also say that you have to

جایی که شما در آن جا می شوید، باید جایگاه خود را پیدا کنید، همچنین ممکن است بگوییم که باید

find your place in the world so the thing that you do the thing that you are

جایگاه خود را در دنیا پیدا کنید، بنابراین کاری که شما در انجام کاری

good at may be the place where you feel you belong you have to find your place

که در آن مهارت دارید، جایی باشد که احساس می کنید به آن تعلق دارید. جای خود را در جهان پیدا کنید، باید جایگاه خود

in the world you have to find your niche I love that word where you feel worthy

را پیدا کنید. من آن کلمه را دوست دارم که در آن احساس شایستگی می کنید،

so maybe a certain type of job a certain career where you feel most comfortable

بنابراین شاید نوع خاصی از شغل، شغل خاصی که در آن احساس راحتی

something you want to do that you feel that you have a burning ambition to do

می کنید کاری که می خواهید انجام دهید و احساس می کنید که جاه طلبی دارید. جایی را

where you feel worthy we might also say a place where you feel useful something

که احساس می کنید شایسته هستید انجام دهید، همچنین ممکن است جایی را که احساس می کنید مفید است،

that you do something that you feel as if you want to do where you belong so

کاری انجام دهید که احساس می کنید می خواهید در جایی که به آن تعلق دارید انجام دهید، بنابراین

maybe the place or maybe the job the place where you work maybe your position

شاید مکان یا شاید شغل جایی که در آن کار می کنید، شاید موقعیت شما

in society the place where you belong your niche is your place your place so

در جامعه جایی که به آن تعلق دارید جایگاه شما مکان شماست، بنابراین

in that respect we are not talking about the

از این نظر ما در مورد

place where you live we are talking about your place in life the things you

مکانی که در آن زندگی می کنید صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد مکان شما در زندگی صحبت می کنیم.

do generally your job your status your career all of those general things

here's a nice one where we talk about our niche quite often we will talk about

اینجا یکی خوبه جایی که ما اغلب در مورد جایگاه خود صحبت می کنیم، در

a place or a position where we feel comfortable maybe a job that you enjoy

مورد مکان یا موقعیتی صحبت خواهیم کرد که در آن احساس راحتی می کنیم، شاید شغلی که از انجام آن لذت می برید،

doing we often refer to your comfort zone so something that is in your

اغلب به منطقه راحتی شما اشاره می کنیم، بنابراین چیزی که در

comfort zone might be something that you feel relaxed doing you feel happy doing

منطقه راحتی شما است ممکن است چیزی باشد که شما احساس آرامش کنید. انجام دادن احساس خوشحالی انجام

something that makes you feel comfortable and dare I say confident

کاری که باعث می شود احساس راحتی کنید و به جرأت می گویم با اعتماد به نفس

something you are confident doing something that makes you feel

چیزی که شما مطمئن هستید انجام کاری که باعث می شود احساس

comfortable your comfort zone can also be your niche the place where you feel

راحتی کنید منطقه راحتی شما نیز می تواند جایگاه شما جایی باشد که احساس

you belong something that you want to do

می کنید به چیزی تعلق دارید که می خواهید در

your place as I said earlier so when we talk about your niche we are talking

جای خود انجام دهید. همانطور که قبلاً گفتم، بنابراین وقتی در مورد موقعیت شغلی شما صحبت می کنیم، در مورد مکان شما صحبت می کنیم،

about your place so not a physical thing not necessarily

بنابراین یک چیز فیزیکی نیست که لزوماً

physical but something where you do the things that you do in your life your

فیزیکی نیست، بلکه چیزی است که در آن شما کارهایی را انجام می دهید که در زندگی خود

work your job your social standings the things that you do your position so

انجام می دهید، شغل خود، موقعیت اجتماعی شما، کارهایی که انجام می دهید. موقعیت

again your position in society or in life somewhere that you fit into

شما دوباره موقعیت شما در جامعه یا در زندگی جایی که کاملاً با آن مطابقت دارید،

perfectly for example I suppose you might say that my niche is teaching so

مثلاً فکر می کنم ممکن است بگویید که شغل من در حال تدریس است، بنابراین

over the years I've done many different things so it took me a long time to find

در طول سال ها من کارهای زیادی انجام داده ام. چیزهای مختلف، بنابراین زمان زیادی طول کشید تا جایگاهم را پیدا

my niche my position in life your situation can also be your niche your

کنم موقعیتم در زندگی موقعیت شما می تواند جایگاه شما نیز باشد وضعیت شما

situation is a general term so it can mean anything it can mean your

یک اصطلاح کلی است، بنابراین می تواند به معنای هر چیزی باشد، می تواند به معنای

social status maybe where you live maybe how you deal with relationships your

موقعیت اجتماعی شما باشد، شاید جایی که زندگی می کنید، شاید نحوه برخورد شما با آن با موقعیت شما ارتباط برقرار

situation so all of those things can relate to your position in life your

می کند تا همه آن چیزها با موقعیت شما در زندگی مرتبط باشد،

place your niche your general situation so that can cover many things many

جایگاه شما موقعیت عمومی شماست، به طوری که می تواند بسیاری از چیزها را پوشش

things indeed hello to Irene hello also rosso hello to Rolfie hello

دهد، در واقع سلام به ایرن سلام همچنین روزو سلام به رولفی سلام

Ralphy are you finding your niche and settling down are they the same thing

رالفی، آیا جایگاه خود را پیدا می کنید و به آرامش می رسید؟ آیا آنها همان چیزی هستند

yes so to find your niche is to find the place where you feel the most

بله، بنابراین یافتن جایگاه خود این است که جایی را پیدا کنید که در آن احساس

comfortable or the place you feel as if you belong so some people spend many

راحتی می کنید یا جایی که احساس می کنید به آن تعلق دارید، بنابراین برخی از مردم

years finding their niche I must admit I spent many years finding my niche but

سال های زیادی را صرف پیدا کردن جایگاه خود می کنند.

the thing is I never stopped looking and that is the mistake that many people

اما چیزی که وجود دارد این است که من هرگز از جستجو دست برنداشتم و این همان اشتباهی است که بسیاری از افراد

make they often stop trying to find their niche in life they will sometimes

مرتکب می شوند و اغلب از تلاش برای یافتن جایگاه خود در زندگی دست می کشند

settle for something that they don't enjoy doing however in my life I've

و گاهی اوقات به چیزی رضایت می دهند که از انجام آن لذت نمی برند. در زندگی من

always tried to do many different things I've searched I've tried I've gained

همیشه سعی کرده ام کارهای مختلفی انجام دهم که جستجو کرده ام سعی کرده ام تجربه انجام کارهای مختلف را به دست آورده ام

experience doing many different things some of the things I enjoyed and some of

برخی از چیزهایی که از آنها لذت می بردم و برخی

the things I didn't enjoy so finding your niche finding your place in life

از چیزهایی که از آنها لذت نمی بردم پس پیدا کردن جایگاه خود در زندگی

can sometimes be a long process but my advice is always the same don't stop I

گاهی می تواند یک فرآیند طولانی باشد، اما توصیه من همیشه یکسان است، متوقف نشوید من

never give up never give up my niche is working in tourism says

هرگز تسلیم نشوید هرگز تسلیم نشوید شغل من در زمینه گردشگری کار می کند، کریستینا می گوید،

Christina so there you have found something you enjoy doing it is almost

بنابراین شما کاری پیدا کرده اید که از انجام آن لذت می برید تقریباً

as if you are sitting in a very comfortable chair have you ever done

انگار روی یک صندلی خیلی راحت نشسته اید آیا تا به حال این کار را انجام

that have you ever sat in chair and it feels as if the chair is

داده اید که تا به حال روی صندلی بنشینید و احساس می کنید که صندلی

giving you a lovely warm hug that is your niche in life the thing that feels

شما را در آغوش گرم و دوست داشتنی می گیرد که جایگاه شما در زندگی است، چیزی

as if it was made for you it's a great feeling as well when you find it Oh

که انگار ساخته شده است. برای شما احساس بسیار خوبی است وقتی آن را پیدا می کنید اوه

Belarus you says since I was seven I wanted to be a dentist and also an own

بلاروس می گویید از هفت سالگی من می خواستم دندانپزشک شوم و همچنین یک

orphan on orphan Onex I can't even say that all fenomena Rusia so from the age

یتیم خودم در Onex یتیم حتی نمی توانم بگویم که همه پدیده روسیه از

of seven Belarusian today a dentist and guess what yes

سن هفت سالگی بلاروس امروز یک دندانپزشک و حدس می زنم چه بله

Belarusian found her niche sometimes we know exactly what we want to do with our

بلاروس در بر داشت طاقچه خود را گاهی اوقات ما دقیقاً می دانیم که می خواهیم با زندگی خود چه کنیم

lives and sometimes we try lots of things until we find the right one Rafi

و گاهی اوقات کارهای زیادی را امتحان می کنیم تا زمانی که مورد مناسب را پیدا کنیم.

says can we also say it is finding your calling in life yes when you say your

calling the thing that you feel that you want to do it is your calling however

انجام آن فراخوانی شماست، اما

quite often you might not realize what your calling is so the thing that you

اغلب اوقات ممکن است متوجه نشوید که تماس شما چیست، بنابراین چیزی که

feel you are destined to do because it's the feeling that you have we call it

احساس می‌کنید مقدر شده‌اید انجامش دهید، زیرا این احساسی است که شما دارید، ما به آن می‌گوییم

your calling something from afar is saying become a teacher mr. Duncan

تماس شما چیزی از راه دور این است که بگویید آقای معلم شوید.

become a teacher you will one day become a teacher so that's it you're calling

دانکن معلم می‌شود، روزی معلم می‌شوی، پس

the thing that you hear almost like a message saying do it that is where you

چیزی که می‌شنوی تقریباً مانند پیامی است که می‌گوید این کار را انجام بده که به آن

belong hi Irene I hope mr. Duncan will be with

تعلق داری سلام ایرنه، امیدوارم آقای. دانکن

us again and again for many decades I also think that is a nice idea as well

بارها و بارها برای چندین دهه با ما خواهد بود، من همچنین فکر می کنم این ایده خوبی است،

yes thank you very much mr. Duncan you have a very fun and attractive way of

بله بسیار متشکرم آقای. دانکن روش بسیار سرگرم کننده و جذابی برای

teaching Thank You Hasan I'm glad to hear that we are talking about a big

آموزش داری ممنون حسن من خوشحالم که امروز در مورد یک موضوع بزرگ صحبت می کنیم،

subject by the way today so I haven't finished yet I still have a long way to

بنابراین من هنوز به پایان نرسیده ام هنوز راه زیادی در پیش

go because this I suppose this will be the final real lesson before Christmas

دارم زیرا این من هستم فرض کنید این آخرین درس واقعی قبل از کریسمس خواهد

time because on Sunday we're going to have lots of fun with Steve however

بود زیرا یکشنبه ما با استیو سرگرمی

today we are going to talk about something very serious something to do

زیادی خواهیم داشت، اما امروز در مورد یک موضوع بسیار جدی در

with the English language we are talking about business and this is a big topic

مورد زبان انگلیسی که در مورد تجارت صحبت می کنیم صحبت خواهیم کرد. موضوع بزرگی است

and it is also a topic that many people have asked me to talk about so I'm going

و همچنین موضوعی است که افراد زیادی از من خواسته اند در مورد آن صحبت کنم، بنابراین من

to go through it today I hope it won't be too long and I hope it won't be too

امروز آن را مرور خواهم کرد، امیدوارم خیلی طولانی نباشد و

boring however I think this is a very interesting question and also it's worth

امیدوارم خیلی خسته کننده نباشد. فکر می کنم این یک سوال بسیار جالب است و همچنین لازم به

mentioning that when I was in China I used to teach business English as one of

ذکر است که زمانی که در چین بودم انگلیسی تجاری را تدریس می کردم به عنوان یکی

the many areas of the English language that I used to teach one of them was

از بسیاری از زمینه های زبان انگلیسی که قبلاً یکی از آنها را تدریس می کردم،

business English so when we talk about business what are we talking about we

انگلیسی تجاری بود، بنابراین وقتی در مورد آن صحبت می کنیم کسب و کار ما در مورد چه صحبت می کنیم

are using general terms to describe business so when we talk about business

از اصطلاحات کلی استفاده می کنیم o کسب و کار را توصیف کنید، بنابراین وقتی در مورد کسب و کار صحبت

we can also talk about commerce as well so not only the thing that you do in

می کنیم، می توانیم در مورد تجارت نیز صحبت کنیم، بنابراین نه تنها کاری که شما در تجارت انجام می دهید،

business but also the things connected to running a business or owning a

بلکه همچنین چیزهایی که به اداره یک کسب و کار یا مالکیت یک

business or generally doing business so we often talk about business and also

کسب و کار یا به طور کلی انجام تجارت مربوط می شود، بنابراین اغلب در مورد تجارت صحبت می کنیم. و همچنین

we talk about Commerce as well so that is the way of running the business doing

ما در مورد تجارت نیز صحبت می کنیم، بنابراین این روشی است برای اداره تجارت در حال انجام

business with other people making money making the right choices Commerce

تجارت با افراد دیگری که کسب درآمد می کنند و انتخاب های درست

dealing with other people whilst doing business here's another word an

انجام می دهند.

interesting one commercial so again this is a word that can be used in many ways

می تواند به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

you can use commercial to mean anything related to your business the thing you

شما می توانید از تجاری به معنای هر چیزی است که با کسب و کار شما مرتبط است

are doing with other people or of course if you are promoting your business as

، کاری که با افراد دیگر انجام می دهید یا البته اگر کسب و کار خود را تبلیغ

well so the outlook from your business the way you see your business running

می کنید، استفاده

the way you promote your business it is a commercial enterprise it is a

کنید. روشی که کسب و کار خود را تبلیغ می کنید، یک شرکت تجاری است، یک

commercial business so you have to sell your business you might have to sell

تجارت تجاری است، بنابراین شما باید کسب و کار خود را بفروشید، ممکن است

your products you might have to sell yourself that is something that I've had

مجبور شوید محصولات خود را بفروشید. خودت را بفروش، این کاری است که من

to do quite a few few times in my life I've had to sell myself that's what you

مجبور شدم چند بار در زندگی انجام دهم، مجبور شدم خودم را بفروشم، این همان کاری است که

do at a job interrview when you go to a job interview what are you doing you are

شما در یک مصاحبه شغلی انجام می دهید، وقتی به مصاحبه شغلی می روید، چه می کنید،

selling yourself an enterprise again when you set up a business you might

خودتان را می فروشید. یک شرکت دوباره وقتی یک کسب و کار راه اندازی می کنید، ممکن

have lots of big plans big plans ahead for your business so we say we have an

است برنامه های بزرگ زیادی برای کسب و کار خود داشته باشید، بنابراین می گوییم

enterprise a person who thinks up a business the thing that you are going to

شرکتی داریم شخصی که فکر می کند یک کسب و کار چیزی است که شما می

do business in your enterprise enterprise another word we can use when

خواهید در شرکت تجاری خود تجارت دیگری انجام دهید. کلمه‌ای که

we are going into business we are finding the thing that we want to sell

می‌توانیم وقتی وارد تجارت می‌شویم استفاده می‌کنیم، در حال یافتن چیزی هستیم که می‌خواهیم بفروشیم

or do or create we can say also your venture venture so when you set out

یا انجام دهیم یا ایجاد کنیم، می‌توانیم همچنین بگوییم سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاری شما، بنابراین وقتی شروع به کار کردید،

we can use the word venture to mean your journey but also it can be mean it can

می‌توانیم از کلمه سرمایه‌گذاری به معنای سفر شما استفاده کنیم، اما همچنین می‌تواند بد باشد می تواند به

mean the thing that you are planning to do you are going out to do that

معنای کاری باشد که شما قصد انجام آن را دارید، می خواهید آن کار

particular thing your new business is your venture a thing you are going out

خاص را انجام دهید کسب و کار جدید شما سرمایه گذاری شماست، چیزی که می

to create it's one of the hardest things to do it is very easy to have an idea

خواهید ایجاد کنید، یکی از سخت ترین کارها است که انجام آن بسیار آسان است. یک ایده

but the hardest part of creating a business is actually coming up with all

اما سخت ترین بخش ایجاد یک کسب و کار ness در واقع

the plans and quite often if you need money if you need to go to the bank to

تمام برنامه‌ها را ارائه می‌کند و اغلب اگر به پول نیاز دارید، اگر برای

borrow money you will always need a business plan you always have to have

قرض گرفتن به بانک نیاز دارید، همیشه به یک طرح تجاری نیاز دارید، همیشه

some idea and quite often you have to write it all down on paper it has to be

باید ایده‌ای داشته باشید و اغلب اوقات باید همه آن را بنویسید. روی کاغذ باید

very formal and clear you need a business plan with a business plan quite

خیلی رسمی و واضح باشد، شما اغلب به یک طرح کسب و کار با یک طرح تجاری نیاز دارید.

often you will have your mission the thing that you aim to do the reason why

you are creating your business what service or product you are planning to

create or offer so your mission is basically the thing that your business

ایجاد کنید یا پیشنهاد دهید بنابراین ماموریت شما اساساً چیزی است که کسب و کار شما

is going to do what do you want to achieve with your business what is your

قرار است انجام دهد آنچه را که می خواهید با کسب و کار خود

mission what do you aim to achieve with your business and nowadays this word is

به دست آورید.

used a lot when people are talking about their business and also their aims the

صحبت کردن در مورد کسب و کار خود و همچنین اهداف

things they want to do and the reason why they do the business what they are

آنها کارهایی که می خواهند انجام دهند و دلیل اینکه چرا آنها کاری را انجام می دهند که

trying to do for other people to make their lives easier for example when you

سعی می کنند برای سایر افراد انجام دهند تا زندگی آنها را آسان تر کنند، به عنوان مثال زمانی که شما

set up a business quite often you will need you will need your brand and this

یک تجارت را راه اندازی می کنید اغلب به شما نیاز خواهید داشت. شما به برند خود نیاز خواهید داشت و

is an interesting word in the olden day when everyone had cattle they used to

این یک کلمه جالب در زمان های قدیم است که همه گاو داشتند و

have all of their fields next to each other and quite often some of the cattle

قبلاً همه مزارع خود را در کنار یکدیگر داشتند و اغلب برخی از گاوهای

from one field would go into another field and quite often it was very

یک مزرعه به زمین دیگری می رفتند و اغلب اوقات آن

difficult to tell whose cattle belong to which farmer however you can make it

تشخیص اینکه گاوهای چه کسی متعلق به کدام کشاورز است بسیار دشوار بود، اما می توانید

easier by putting a mark on the animal so you will brand an animal you will put

با گذاشتن علامت روی حیوان کار را آسان تر کنید تا حیوانی را علامت گذاری کنید و علامتی روی حیوان بگذارید

a mark on the animal and that will identify that animal as belonging to you

و آن حیوان را به عنوان متعلق به شما

hence the word brand however nowadays the brand can also mean the identity of

مشخص کند. اما امروزه نام تجاری می تواند به معنای

your product or company so when we talk about the brand nowadays quite often it

هویت محصول یا شرکت شما نیز باشد، بنابراین وقتی در مورد برند امروزه صحبت می کنیم اغلب

is the name of the product or the name of the company so the thing that

نام محصول یا نام شرکت است، بنابراین چیزی که

identifies your business is the brand you might notice there in the corner so

کسب و کار شما را شناسایی می کند، برند شما است. ممکن است در گوشه ای متوجه شوید،

you might describe this as my brand so that is the thing that will be

بنابراین ممکن است آن را به عنوان مارک من توصیف کنید، بنابراین این چیزی است که شناخته می شود

recognized and hopefully people will remember that brand the thing that is

و امیدوارم مردم آن برند را به خاطر بسپارند، چیزی

the name or maybe there is a photograph or an image to show the name of your

که نام آن است یا شاید عکس یا تصویری وجود داشته باشد. برای نشان دادن نام

company your brand it seems like a very simple word this but however in business

شرکت خود نام تجاری خود به نظر یک کلمه بسیار ساده به نظر می رسد، اما در تجارت

this is everything your brand is everything it identifies

این همه چیز است که برند شما همه چیز است که

you it shows what you do it shows what you stand for

شما را شناسایی می کند، نشان می دهد که شما چه کاری انجام می دهید نشان می دهد که شما چه چیزی را مطرح می کنید،

so when you come to your brand when you come to creating your brand quite often

بنابراین وقتی به برند خود می آیید شما اغلب به ایجاد برند خود می‌پردازید،

you have to put a lot of work and a lot of thought into creating it it takes a

باید برای ایجاد آن تلاش و تفکر زیادی

very long time to do of course with your brand you often need a

انجام دهید، مدت زمان زیادی طول می‌کشد البته با برند خود اغلب به یک لوگان نیاز دارید،

logan so when we say slogan it is normally a series of words or a sentence

بنابراین وقتی شعار می‌گوییم، معمولاً یک سری کلمات یا یک جمله

or a phrase that goes with your brand so slogans

یا یک عبارت که با برند شما مطابقت

there are many slogans around i'm sure you can think of quite a few now for

دارد، بنابراین شعارها شعارهای زیادی در اطراف وجود دارد، مطمئن هستم که اکنون می توانید به چند مورد فکر کنید، به

example just do it just do it that is a well-known slogan for a

عنوان مثال فقط انجامش بده فقط آن را انجام بده که یک شعار شناخته شده برای یک

certain brand of footwear so just do it

برند خاص کفش، پس فقط آن را انجام دهید،

I'm sure you know which company that is so when we talk about the slogan it is

مطمئنم که می دانید کدام شرکت چنین است ، وقتی در مورد شعار صحبت می کنیم،

quite often a sentence or phrase that goes with a product or a certain company

اغلب جمله یا عبارتی است که با یک محصول یا شرکت یا تجارت خاصی همراه است

or business the slogan just do it there are many actually there are many who

، شعار فقط آن را انجام دهید در واقع خیلی ها هستند که

remembers I'm loving it I'm loving it also a well-known slogan I'm loving it

به یاد می آورند من عاشق هستم من آن را دوست دارم همچنین یک شعار شناخته شده است من عاشق آن هستم

which company had that slogan who remembers it of course it was McDonald's

که کدام شرکت آن شعار را داشت که آن را به خاطر می آورد البته مک دونالد بود

and the other one was Nike so when you have a slogan it means something that

و دیگری نایک بود، بنابراین وقتی یک شعار دارید به معنای چیزی است که

you can remember easily it normally goes with a product or a company a business

به راحتی می توانید آن را به خاطر بسپارید. معمولاً با یک محصول یا یک شرکت یک تجارت

they will often use a slogan something that is easy to remember palmira says

پیش می رود. آنها اغلب از یک شعار استفاده می کنند چیزی که به راحتی به خاطر سپرده می

president Trump said America first yes I suppose so I suppose you could say

America first or make America great again became a slogan something that

شود. که

many people remembered and they connected that thing with him

بسیاری از مردم به خاطر داشتند و آن چیز را با او مرتبط کردند

here's another interesting word you may not have heard of this before

در اینجا یک کلمه جالب دیگر است که ممکن است قبل از برچسب آن را نشنیده باشید،

tagline so when we say tagline it means something that goes alongside another

بنابراین وقتی می گوییم tagline به معنای چیزی است که در کنار چیز دیگری

thing quite often a product name so you have the name of the product and

اغلب نام محصول قرار می گیرد، بنابراین شما نام محصول را دارید. و

underneath you will have a tagline very similar to a slogan something that goes

در زیر شما یک برچسب بسیار شبیه به یک شعار خواهید داشت که در

alongside or with a product name tag line also strap line is another one

کنار یا با خط برچسب نام محصول همراه است، همچنین خط بند دیگری است

quite often on the radio you will hear radio stations use a strap

که اغلب در رادیو می شنوید. آنها از یک خط تسمه استفاده می کنند،

line so it is something that you hear repeated again and again maybe a radio

بنابراین چیزی است که تکرار می شود و دوباره می شنوید شاید یک

station will have a certain strap line for example I used to work many years

ایستگاه رادیویی دارای یک خط تسمه خاص باشد، برای مثال من سال ها

ago on a community radio station called chase FM and the strap line was closer

پیش در یک ایستگاه رادیویی محلی به نام Chase FM کار می کردم و خط تسمه به آن نزدیک تر بود.

to home so our strap line on the radio station was actually closer to home

خانه بنابراین خط تسمه ما در ایستگاه رادیویی در واقع به خانه نزدیکتر بود

because we were a local radio station so the name of the radio station was chase

زیرا ما یک ایستگاه رادیویی محلی بودیم بنابراین نام ایستگاه رادیویی تعقیب

FM closer to home that was the strap line it is something that you repeat

FM نزدیکتر به خانه بود که همان خط تسمه بود.

again and again until it stays in your brain we talked about your brand

در مغز شما باقی می ماند، ما در مورد نام تجاری شما صحبت کردیم

branding is the action of giving your company or maybe the product its own

، اقدامی است که با دادن نام خود به شرکت یا شاید به محصول، انجام می شود،

name so the branding relates to the thing and the words that go with it the

بنابراین نام تجاری مربوط به آن چیز و کلماتی است که با آن همراه هستند،

words that go with it Jamelia says what about make mr. Duncan

کلماتی که با آن همراه هستند، جملیا می گوید در مورد ساخت آقای . دانکن

makes and brands yes we often say make so maybe if you are choosing a new

می‌سازد و مارک‌ها بله، ما اغلب می‌گوییم بساز، شاید اگر یک ماشین جدید انتخاب می‌کنی، شاید مارک

car maybe you will choose a particular make of car so when we say make in that

خاصی از ماشین را انتخاب کنی، بنابراین وقتی می‌گوییم از این نظر بساز،

respect it means the brand so something that is

به معنای برند چیزی است که

manufactured and sold and it normally has a name maybe Ford Toyota Vauxhall

تولید و فروخته می‌شود و معمولاً دارد. یک نام شاید فورد تویوتا واکسهال

Renault they are all makes of car they are all brands of car so the branding is

رنو، همه آنها ساخته شده از خودرو هستند، همه مارک های خودرو هستند، بنابراین نام

the action or the appearance of the brand the thing that is easily

تجاری عمل یا ظاهر مارک چیزی است که به راحتی قابل

recognizable often used in business and also in manufacturing as well where we

تشخیص است که اغلب در تجارت و همچنین در تولید و همچنین جایی که

talk about the brand quite often we will have maybe a picture that goes with it

صحبت می کنیم استفاده می شود. در مورد نام تجاری اغلب ممکن است تصویری داشته باشیم که با آرم آن همراه باشد،

logo so when we think of logo you think of something that mount might be a

بنابراین وقتی به لوگو فکر می کنیم به چیزی فکر می کنید که نصب می تواند یک

picture or an image or something that it's being specially designed as a logo

تصویر یا یک تصویر یا چیزی باشد که به طور خاص به عنوان یک لوگو طراحی شده

you might describe this as my logo so you might see this in many different

است، ممکن است آن را به این صورت توصیف کنید. لوگوی من، بنابراین شما ممکن است این را در

places on my youtube channel your logo is the picture that represents

مکان های مختلف در کانال یوتیوب من ببینید، لوگوی شما تصویری است که نشان دهنده

you or your company or your product so the brand and also the logo can be used

شما یا شرکت یا محصول شما است، بنابراین برند و همچنین لوگو را می توان به

in very similar ways so you can often say your logo or your brand however your

روش های بسیار مشابهی استفاده کرد، بنابراین می توانید اغلب بگویید لوگو یا نام تجاری شما، اما

logo quite often is something that is specially designed so the logo also

لوگوی شما اغلب چیزی است که به طور خاص طراحی شده است، بنابراین لوگو

relates to the appearance the shape of it what it looks like and of course we

به شکل ظاهری آن نیز مرتبط است و البته همه ما می توانیم به

can all think of lots of different logos I can think of one in

لوگوهای مختلف زیادی فکر کنیم. یکی از

you see that it's a very clever logo because most people know it straight

شما می بینید که این یک لوگوی بسیار هوشمندانه است زیرا اکثر مردم بلافاصله آن را می شناسند،

away so you want to start your business you want to create the perfect business

بنابراین شما می خواهید کسب و کار خود را راه اندازی کنید، می خواهید کسب و کار کاملی ایجاد کنید که

you want to have success in your life you will need your strategy so the

می خواهید در زندگی خود موفق شوید، به استراتژی خود نیاز خواهید داشت، بنابراین

strategy is the plan the strategy is your course of action that will take you

استراتژی همان برنامه است. استراتژی مسیر عمل شما است که شما را

in a certain direction with your business so if you want your business to

در مسیر خاصی با کسب و کارتان هدایت می کند، بنابراین اگر می خواهید کسب و

be successful you have to come up with a very good strategy so this can relate to

کارتان موفق باشد، باید یک استراتژی بسیار خوب ارائه دهید تا بتواند به

anything that will help your business to move forward your strategy can be for

هر چیزی که به حرکت کسب و کار شما کمک می کند مربوط باشد. استراتژی شما ممکن است برای

maybe advertising so maybe you have to spend money on advertising that is your

تبلیغات باشد، بنابراین شاید مجبور باشید برای تبلیغات هزینه کنید که

strategy your plan your approach so a business strategy is always something

استراتژی شما برنامه شما رویکرد شماست، بنابراین یک استراتژی تجاری همیشه چیزی است

that you need before you start your business

که قبل از شروع کسب و کار خود به آن نیاز دارید.

Thank You Pat you yes you you guessed the logo you were right

با تشکر از شما، بله، شما حدس زدید که لوگوی

that's right your outlook can also be the strategy so the way you see your

شما درست بود.

business going so when you start a business you always have to have some

sort of plan you have to know where your business is going in the future what is

کسب‌وکار شما در آینده پیش می‌رود

your outlook what is the plan where will you be in a year from now two years from

چشم‌انداز شما چیست، برنامه‌ای که در یک سال آینده در کجا خواهید بود، دو سال

now quite often in business when you are creating your own business you will have

بعد اغلب در تجارت زمانی که کسب‌وکار خود را ایجاد می‌کنید،

an outlook or a strategy quite often it is a five-year plan so when you have a

اغلب اوقات یک چشم‌انداز یا استراتژی خواهید داشت. یک برنامه پنج ساله است، بنابراین وقتی یک

business plan it is your stretch and quite often most new businesses will

طرح کسب و کار دارید، این کار شماست و اغلب کسب و کارهای

have maybe a two year plan or quite often if you are planning to borrow a

جدید ممکن است یک برنامه دو ساله داشته باشند یا اغلب اگر قصد

lot of money you might have a five-year plan so you normally plan ahead into the

دارید پول زیادی قرض کنید، ممکن است یک برنامه پنج ساله داشته باشید. طوری برنامه ریزی کنید

future when you are creating a business we talked about your Outlook Outlook

که وقتی در حال ایجاد یک کسب و کار هستید، معمولاً از قبل برای آینده برنامه ریزی کنید، ما در مورد Outlook Outlook شما صحبت کردیم،

also we can use this word to mean how things are going generally so maybe if

همچنین می توانیم از این کلمه به معنای اینکه کارها به طور کلی پیش می روند، استفاده کنیم، بنابراین شاید

you are in a certain type of business the outlook can mean how well other

اگر در نوع خاصی از کسب و کار هستید ، چشم انداز می تواند به این معنی باشد که چگونه خوب

businesses are doing that are similar to yours

تجارت دیگر کارهایی که شبیه شما هستند

the outlook looks good the outlook looks bad

، چشم انداز خوب به نظر می رسد، چشم انداز بد به نظر می رسد

the outlook to look ahead what is happening around you and things that

، نگاه کردن به آینده به آنچه در اطراف شما می گذرد و چیزهایی که

will happen in the future here is another thing oh when we talk

در آینده رخ خواهد داد ، چیز دیگری است، وقتی

about business when we talk about planning your business quite often you

در مورد برنامه ریزی خود صحبت می کنیم. کسب و کار اغلب

will have to make predictions you will have to look ahead you will have to

باید پیش بینی کنید، باید به آینده نگاه کنید، باید

imagine that you have a crystal ball in front of you that you can look into and

تصور کنید که یک توپ کریستالی در مقابل خود دارید که می توانید به آن نگاه

see the future so quite often with business you will have to make some

کنید و آینده را ببینید، بنابراین اغلب با تجارت مجبور خواهید بود مقداری را انجام دهید.

predictions you will have to work out how much money you will make in your

پیش‌بینی‌هایی که باید مشخص کنید در

first year and then your second year and then your third year so your predictions

سال اول و سپس در سال دوم و سپس در سال سوم چقدر درآمد خواهید داشت، بنابراین پیش‌بینی‌های شما

for the year Sally says a strategy you have to set out when you start your work

برای سالی که سالی دارید، استراتژی‌ای را بیان می‌کند که باید هنگام شروع کار خود تعیین کنید

and it should always be for the long term yes normally a strategy is

و باید آن را تعیین کنید. همیشه برای بلندمدت باشید بله معمولاً استراتژی

something that you plan over a long period of time especially if you are

چیزی است که شما در یک دوره زمانی طولانی برنامه ریزی می کنید، به خصوص اگر در حال

creating a new business you need to know where you are going with your business

ایجاد یک کسب و کار جدید هستید، باید بدانید که با کسب و کار خود به کجا می روید،

especially if you want to borrow money because the bank will not give you any

به خصوص اگر می خواهید برای قرض گرفتن پول چون بانک هیچ پولی به شما نمی دهد

money unless you have a very good plan a very

مگر اینکه یک برنامه خیلی خوب داشته باشید، یک

good strategy and your predictions well once again you are trying to guess or

استراتژی خیلی خوب و پیش بینی هایتان خوب باشد یک بار دیگر سعی کنید حدس بزنید

work out what will happen in the future this is something that is not easy to do

یا بفهمید که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، این چیزی است که آسان نیست. برای انجام

even experts often get their predictions wrong here's an interesting one numbers

حتی کارشناسان اغلب پیش‌بینی‌های خود را اشتباه می‌گیرند در اینجا یک اعداد جالب است

when we think of numbers we often think of just general numbers any number think

وقتی به اعداد فکر می‌کنیم، اغلب فقط به اعداد کلی فکر می‌کنیم هر عددی به

of a number right now you are thinking of number seven yes

عددی فکر کنید همین الان شما به عدد هفت فکر می‌کنید بله

Wow mr. Duncan how did you know I was thinking of number seven you were you

وای آقای. دانکن از کجا می دانستی که من به شماره هفت فکر می کردم، تو به شماره هفت فکر می کردی

were thinking of number seven then weren't you how did I know that Wow

، پس نه، چگونه می دانستم که

it's very creepy numbers so when we talk about numbers we might be talking about

عجب اعداد بسیار وحشتناکی هستند، بنابراین وقتی در مورد اعداد صحبت می کنیم ممکن است در

our profit or loss we might be talking about how much money we've made or how

مورد سود یا ضرر خود صحبت کنیم. ممکن است در مورد اینکه چقدر پول به دست آورده‌ایم یا

much money we need or maybe how much money we might lose so when we talk

چقدر پول نیاز داریم یا شاید چقدر پول از دست بدهیم صحبت می‌کنیم، بنابراین وقتی در

about numbers we we mean just the figures all of the figures concerning

مورد اعداد صحبت می‌کنیم منظورمان فقط اعداد و ارقام مربوط به کسب‌وکارمان است،

our business so give me the numbers tell me what the numbers are what numbers do

بنابراین اعداد را به من بگویید من چه اعدادی هستند، چه اعدادی را

you expect before Christmas what numbers do you expect after Christmas so in that

قبل از کریسمس انتظار دارید چه اعدادی را بعد از کریسمس انتظار دارید، بنابراین از این

sense we mean how much money will we make how much money will we make if a

نظر منظور ما این است که اگر یک تجارت خوب پیش برود چقدر پول به دست می آوریم چقدر درآمد

business is doing well we can say that it is profitable a company that is

خواهیم داشت، می توانیم بگوییم که سودآور است. شرکتی که در

making money that is doing very well it is not losing money it is profitable

حال کسب درآمد است و خیلی خوب کار می کند، ضرر نمی کند، سودآور است

and most businesses during the first two or three years hope to become profitable

و اکثر کسب و کارها در طول دو یا سه سال اول امیدوارند سودآور شوند،

so when you first start a business you might find that you don't make much

بنابراین وقتی برای اولین بار یک تجارت را راه اندازی می کنید ممکن است متوجه شوید که درآمد زیادی ندارید.

money at all you might find that you lose

پول در آل ممکن است متوجه شوید

money in the first year or maybe two years so quite often a business will not

که در سال اول یا شاید دو سال ضرر کرده اید، بنابراین اغلب یک کسب و کار

start making money until it's maybe two or three years old so something that is

تا زمانی که شاید دو یا سه سال از عمرش نگذشته باشد شروع به کسب درآمد نمی کند، بنابراین چیزی که

profitable something that can give you something back I like it a business that

سودآور است چیزی است که می تواند چیزی را به شما پس بدهد، من آن را دوست دارم. کسب و کاری

is profitable something that you go into adventure or a business that you create

که سودآور است چیزی که وارد ماجراجویی می‌شوید یا کسب‌وکاری که ایجاد

that proves profitable I like it I like it a lot in this day and age there are

می‌کنید سودآور است من آن را دوست دارم در این عصر و عصر بسیار آن را دوست دارم، افراد زیادی در

many people trying to create businesses that in the future will be profitable

تلاش برای ایجاد مشاغلی هستند که در آینده سودآور باشند،

especially when we are talking about the environment so there are many people

به خصوص زمانی که ما در مورد محیط زیست صحبت می کنند بنابراین افراد زیادی در

trying to create new devices new forms of battery new forms of travel and

تلاش برای ایجاد دستگاه های جدید هستند اشکال جدید باتری اشکال جدید سفر و

transport we talk about the market as well so the word market is a general

حمل و نقل ما در مورد بازار نیز صحبت می کنیم بنابراین کلمه بازار یک اصطلاح کلی است

term a general term for anything that is creating money selling things providing

یک اصطلاح کلی برای هر چیزی که باعث فروش پول می شود. چیزهایی که خدماتی را ارائه می دهند

a service so any area where business is taking place so quite often we think of

، بنابراین هر منطقه ای که تجارت در آن انجام می شود اغلب

the market as a place where things are sold and things are bought and that is

ما بازار را مکانی در نظر می گیریم که در آن چیزها فروخته می شوند و چیزها خریداری می شوند و این

pretty much it really so when we think of the stock market all people are doing

تقریباً واقعاً چنین است. jw.org fa ما به بازار سهام فکر می کنیم که همه مردم

really is buying and selling that's all they are doing they just happen to be

واقعاً خرید و فروش می کنند و این تنها کاری است که انجام می دهند.

buying things that sometimes cost a lot of money parts of a business so the

market refers to the general situation so maybe a certain part of a type of

بخش خاصی از یک نوع

business or maybe something that is very specialized a certain market or the

کسب و کار یا شاید چیزی که بسیار تخصصی است، یک بازار خاص یا یک

general market so how well the economy is doing so we

بازار عمومی، بنابراین اقتصاد چقدر خوب عمل می کند ، بنابراین

the economy is going up and nor money is being created and earned or the market

اقتصاد ما در حال بالا رفتن است و پول ایجاد و به دست نمی آید یا بازار

might go down as it's happening in many parts of the world at the moment so

ممکن است پایین بیاید. در حال حاضر در بسیاری از نقاط جهان اتفاق می‌افتد، بنابراین

market is a generic word it can mean anything that is being sold or bored

بازار یک کلمه عمومی است و می‌تواند به معنای هر چیزی باشد که فروخته می‌شود یا حوصله

netra hello network nice to see you here Christmas is around the corner merry

شبکه نترا hello را ندارد

Christmas to you mr. Duncan thank you very much that's very kind of you your

. دانکن از شما بسیار سپاسگزارم که بسیار مهربان است

analytics this is something that is very useful if you are in business quite

تجزیه و تحلیل شما این چیزی است که بسیار مفید است اگر اغلب در تجارت

often nowadays you can have services provided to you by companies and they

هستید امروزه می توانید خدماتی را که توسط شرکت ها به شما ارائه می شود و آنها

will give you information on how well your business is doing analytics so

به شما اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه تجارت شما تجزیه و تحلیل می کند را ارائه می دهند. بنابراین

quite often they will analyze all of the things concerning your business the

اغلب آنها همه چیزهای مربوط به کسب و کار شما را تجزیه و تحلیل می کنند،

amount of items that you are creating or maybe how long it takes to create your

مقدار اقلامی که ایجاد می کنید یا شاید چقدر طول می کشد تا محصول شما ایجاد شود

product or how many people are buying your product how many people are not

یا چند نفر محصول شما را می خرند، چه تعداد از مردم

buying your product maybe they are going somewhere else your analytics so all of

محصول شما را نمی خرند. تجزیه و تحلیل خود را به جای دیگری بروید، بنابراین

the figures all of the information that tells you how well or how badly your

تمام اطلاعاتی که به شما می‌گوید کسب و کار شما چقدر خوب یا بد است را نشان می‌دهد

business is doing even here on YouTube we have analytics we can find out how

، حتی در اینجا در YouTube، ما تجزیه و تحلیل داریم، می‌توانیم بفهمیم که

well our business is doing Cecilia by mr. Duncan I have a nice afternoon see

کسب و کار ما چقدر خوب است توسط آقای سیسیلیا. دانکن یک بعدازظهر خوبی

you all on Sunday Thank You Cecilia I hope my business chat is not too boring

دارم یکشنبه همه شما را می بینم متشکرم سیسیلیا امیدوارم گفتگوی کاری من خیلی خسته کننده نباشد

why is the Christmas hat red asks pachu well red is often used during

چرا کلاه کریسمس قرمز است از pachu خوب می پرسد قرمز اغلب در ایام کریسمس استفاده می شود.

Christmastime I suppose nowadays we often think of red referring to maybe

the color of Santa Claus clothes so quite often Santa Claus will wear red

رنگ لباس‌های بابانوئل اغلب اوقات بابانوئل قرمز می‌پوشد

and also maybe white as well so we often think of red and white at Christmas time

و همچنین ممکن است سفید باشد، بنابراین ما معمولاً در زمان کریسمس به رنگ قرمز و سفید فکر می‌کنیم،

back to business oh that's actually a phrase we are

اوه این در واقع عبارتی است که ما در

getting back to business profit and loss very simple to explain profit is the

حال بازگشت به سود و زیان کسب و کار بسیار ساده هستیم. توضیح دهید سود

money you make over your expenses so you have to spend money running your company

پولی است که از هزینه‌های خود به دست می‌آورید، بنابراین باید برای اداره شرکت خود پول خرج کنید

and anything you make over that is profit the profit is what you get to

و هر چیزی که برای آن به دست می‌آورید سود است، سود چیزی است که به

keep nice of course there is the opposite loss so maybe in your first

خوبی حفظ می‌کنید، البته ضرر معکوس وجود دارد، بنابراین شاید در دو اولین کار شما

couple of years of doing business you might lose money so profit and loss are

سال‌های انجام تجارت ممکن است پول را از دست بدهید، بنابراین سود و زیان

antonyms they are opposites so you make money you lose money you make money over

متضاد یکدیگر هستند، بنابراین شما پول در می‌آورید، پول را از دست می‌دهید، بیش از

all of your expenses you lose money you pay to run your business but you don't

همه هزینه‌هایتان پول در می‌آورید، پولی را که برای اداره کسب‌وکارتان می‌پردازید از دست می‌دهید، اما وقتی در

make any profit you only make a loss earlier another one if I can get it into

مورد سود خود صحبت می کنیم، فقط زودتر ضرر می کنید، اگر من بتوانم آن را به

my hand when we are talking about our profit and our loss we will often talk

دست خودم بیاورم وقتی در مورد سود خود صحبت می کنیم و ضرر خود را اغلب در مورد نتیجه صحبت خواهیم کرد.

about the bottom line the bottom line in business is the result the thing that is

نتیجه نهایی در تجارت نتیجه است. که

at the bottom have you made money or have you lost money so the bottom line

در پایین است، آیا شما پول درآورده اید یا ضرر کرده اید، بنابراین نتیجه

is always the profit and loss hopefully hopefully the bottom line will always be

نهایی همیشه سود و زیان است، امیدوارم که نتیجه نهایی همیشه

profit but not always so when we say the bottom line we mean the final result the

سود باشد، اما نه همیشه، بنابراین وقتی می گوییم نتیجه نهایی، منظور نتیجه نهایی نتیجه

final figure has my business done well or has it done badly the bottom line

نهایی است. آیا کسب و کار من به خوبی انجام شده است یا آن را بد انجام داده است قضیه خط پایین

theorem theorem hi mr. Duncan thank you for all of your

سلام آقای. دانکن از شما برای تمام

lessons thank you as well hello mr. Duncan thank you for all of

درس هایتان متشکرم. دانکن از شما برای تمام

the English lessons Thank You Meg ah Thank You mega mega oak haha thank you

درس های انگلیسی تشکر

very much that's very nice of you to say that Sally says I'm very happy for this

lesson it's really beneficial for me because Business Administration is what

می کنم. چیزی که

I'm studying very good business English is a little bit like normal English or

من در حال مطالعه آن هستم انگلیسی تجاری بسیار خوب کمی شبیه به انگلیسی معمولی یا

general English however there are many specialist words and those are the words

انگلیسی عمومی است، اما کلمات تخصصی زیادی وجود دارد و اینها کلماتی هستند

that I've shown you today so I've shown you quite a few words today quite a few

که امروز به شما نشان دادم، بنابراین امروز چند کلمه کاملاً به شما نشان دادم. چند

words I will show you to them show them to you again very quickly so we have

کلمه را به شما نشان خواهم داد آنها را دوباره خیلی سریع به شما نشان می‌دهیم، بنابراین ما

business commerce commercial enterprise

تجارت تجاری داریم،

venture mission brand slogan tagline

ماموریت تجاری، سرمایه‌گذاری تجاری، شعار شعار

strapline

خط‌مشی

branding logo strategy outlook

برندسازی آرم آرم استراتژی چشم‌انداز

predictions numbers profitable market

پیش‌بینی اعداد

analytics profit and loss bottom line so those are the general words we can use

تجزیه و تحلیل بازار سودآور سود و زیان، بنابراین این کلمات کلی هستند که می‌توانیم استفاده

in business I hope that's been helpful to you of course one of the problems

در تجارت امیدوارم برای شما مفید بوده باشد البته یکی از مشکلاتی

with being in business is there are other people doing similar things we

که در تجارت وجود دارد این است که افراد دیگری کارهای مشابهی را انجام می دهند که ما

call it the free market in many countries you are allowed to create a

آن را در بسیاری از موارد بازار آزاد می نامیم. شما مجاز به ایجاد یک

business doing anything within reason as long as it's not causing harm or

کسب و کار هستید و هر کاری را در حد معقول انجام می دهید تا زمانی که باعث آسیب یا آسیب رساندن به

injuring other people you can create a business however sometimes in business

افراد دیگر نشود، می توانید یک کسب و کار ایجاد کنید، اما گاهی اوقات در تجارت

you can have something I've just dropped on the floor excuse me

می توانید چیزی داشته باشید که من همین الان روی زمین انداخته ام، ببخشید

you can have opposition so the opposition are the people that are doing

می توانید مخالفت داشته باشید. بنابراین مخالفان افرادی هستند

the same thing the thing that is very similar to what you are doing

که همان کاری را انجام می دهند، کاری که بسیار شبیه به کاری است که شما انجام

they are the opposition another company is doing a very similar thing to you the

می دهید.

opposition a good example of opposition might be Coca Cola and Pepsi so they are

بنابراین آنها

opposites of each other because they are both trying to do the same thing so Coca

متضاد یکدیگر هستند زیرا هر دو تلاش می کنند یک کار را انجام دهند بنابراین کوکا

Cola has Pepsi as as their opposition so the opposition is the

کولا پپسی را به عنوان مخالف خود دارد بنابراین مخالفت

thing that is forcing against you so if you are selling a cold soda and this

چیزی است که شما را مجبور می کند بنابراین اگر شما یک نوشابه خنک می فروشید و این

company is also selling cold soda you are in opposition the word is opposition

شرکت نیز فروش نوشابه سرد شما مخالف هستید، کلمه مخالف است

I like that one so when we talk about the free market it is the freedom to

من آن را دوست دارم، بنابراین وقتی در مورد بازار آزاد صحبت می کنیم، این آزادی

create any business so for example here in the UK we have a free market in the

ایجاد هر کسب و کاری است، به عنوان مثال اینجا در بریتانیا، ما یک بازار آزاد داریم. در

USA there is a free market there are many different areas of competitiveness

ایالات متحده آمریکا بازار آزاد وجود دارد، زمینه های رقابتی مختلفی وجود دارد،

so the person who is against you might be described as your opponent your

بنابراین ممکن است فردی که با شما مخالف است به عنوان حریف شما توصیف شود،

opponent the person who is against you is your opponent so if I am Coca Cola

فردی که مخالف شما است، حریف شماست، بنابراین اگر من کوکا کولا

my opponent is Pepsi or Pepsi Co to give them their proper name so your opponent

هستم، حریف من پپسی یا پپسی است. شرکت پپسی نام مناسب خود را به آنها بدهید تا حریف شما

is the person who is opposite you trying to compete they are your Challenger so a

فردی باشد که در مقابل شما قرار دارد و سعی می کند رقابت کند، آنها رقیب شما هستند، بنابراین

challenger is a person who is doing something against you maybe they are in

یک رقیب فردی است که کاری علیه شما انجام می دهد، شاید آنها در

business and their business is very similar to yours

تجارت هستند و تجارت آنها بسیار شبیه به شما است.

deer deer deer we can describe them as your rival I like that word rival so

گوزن آهو ما می توانیم آنها را به عنوان رقیب خود توصیف کنیم. من این کلمه رقیب را دوست دارم بنابراین

your rival is the person who is against you they might not be angry they might

رقیب شما فردی است که علیه شما است. آنها ممکن است عصبانی

not be willing to fight you however they might be doing the same thing as you

نباشند ممکن است حاضر نباشند با شما مبارزه کنند اما ممکن است همان کاری را انجام دهند که شما رقیب هستید.

rival so maybe you have a rival company a company that is doing the same thing

شاید شما یک شرکت رقیب دارید ، شرکتی که همان کار

or a similar thing to you they are your rival they are

یا کاری مشابه شما را انجام می دهد، آنها رقیب شما هستند، آنها

against you because they are trying to do the same thing as you

علیه شما هستند زیرا آنها سعی می کنند همان کاری را انجام دهند که

your rival can also be described as your foe so these are words you can use in

شما رقیب شما را می توان به عنوان طرفدار شما توصیف کرد. بنابراین اینها کلماتی هستند که می توانید

business in business English these are people who are doing the same thing they

در تجارت در انگلیسی استفاده کنید اینها افرادی هستند که همان کاری را انجام می دهند

are maybe challenging you they are your your foe your foe they are

که شاید شما را به چالش می کشند آنها دشمن شما هستند دشمن شما آنها

the people who are doing something and maybe you see them as a threat so the

افرادی هستند که کاری انجام می دهند و شاید آنها را به عنوان یک تهدید می بینید. بنابراین

person who is the foe is also the threat they are a threat they are your foe you

شخصی که دشمن است تهدید هم هست آنها یک تهدید هستند آنها دشمن شما هستند شما

might even use the word enemy but we don't often use the word enemy in

حتی ممکن است از کلمه دشمن استفاده کنید اما ما اغلب از کلمه دشمن در

business it's a little bit strong rival is a very common word so quite often we

تجارت استفاده نمی کنیم این یک رقیب کمی قوی است یک کلمه بسیار رایج است غالباً ما

will talk about a business that is similar to yours as your rival your

در مورد تجارتی صحبت خواهیم کرد که شبیه تجارت شما است به عنوان رقیب شما

rival I suppose also another word we can use is adversary adversary so an

رقیب شما. فکر می کنم همچنین کلمه دیگری که می توانیم استفاده کنیم دشمن دشمن است بنابراین

adversary is a person who is against you they are doing things that are adverse

دشمن شخصی است که علیه شما است و آنها کارهایی را انجام می دهند که نامطلوب است

hence the word so an adversary is a person who is working against you

از این رو کلمه بنابراین یک دشمن شخصی است که علیه شما

against you we might also use the word competitor so a competitor is a person

علیه شما کار می کند، ما ممکن است از کلمه رقیب نیز استفاده کنیم، بنابراین رقیب فردی

who is working against you they are someone who is doing something very

است که علیه شما کار می کند، آنها کسی هستند که کاری بسیار مشابه انجام می دهند

similar this is used a lot in business English so in business English the

این در انگلیسی تجاری بسیار استفاده می شود، بنابراین در تجارت E به انگلیسی

person who is doing something similar to your business is the competitor it's a

شخصی که کاری شبیه به کسب و کار شما انجام می دهد رقیب است،

bit like taking part in a race you are running along the track the people

کمی شبیه شرکت در مسابقه ای است که شما در طول مسیر می

running against you or your competitors they are the other ones

دوید، افرادی که در برابر شما یا رقبای شما می دوند، آنها کسانی هستند

that you are competing against wow it's a big subject this isn't it I think this

که شما با آنها رقابت می کنید وای این یک مسابقه است. موضوع بزرگ این نیست من فکر می کنم این

might be one of the biggest subjects I've ever covered rivalry once again

ممکن است یکی از بزرگترین موضوعاتی باشد که من تا به حال به

your rival is the person you are competing against so rivalry actually

describes the action of doing that you have rivalry it is describing the fact

آن پرداخته ام. این واقعیت

that you are competing with someone else you have rivalry there is rivalry taking

که شما در حال رقابت با شخص دیگری هستید، رقابت دارید، رقابت در حال

place things can be difficult times can be difficult you might have difficulty

وقوع

selling your products maybe there are many reasons why this might happen

perhaps the market is no longer buoyant it is not floating anymore so maybe

است. دیگر شناور است، بنابراین شاید

people are not buying a certain product so there might be something that you

مردم محصول خاصی را نمی‌خرند، بنابراین ممکن است چیزی باشد که شما

sell that suddenly becomes unpopular because people don't want it anymore

می‌فروشید که ناگهان محبوبیت نداشته باشد زیرا مردم دیگر آن را نمی‌خواهند.

maybe people in a certain country have little money so you might describe

مردم در یک کشور خاص پول کمی دارند، بنابراین ممکن است

things as difficult you are going through a difficult period with your

شرایط را دشوار توصیف کنید، شما در حال گذراندن دوره سختی با

business your business is having a difficult time so the difficult thing

کسب و کار خود هستید، کسب و کار شما دوران سختی

can relate to anything that is causing problems for your business something

را سپری می کند، بنابراین مشکل می تواند به هر چیزی که برای کسب و کار شما مشکل ایجاد می کند مربوط شود

that is difficult a difficult time

. زمان سختی

Sathya says bullish oh I like that word I

ساتیا می گوید صعودی اوه من این کلمه را دوست

haven't got it on my list if something is bullish it means it is very forceful

دارم اگر چیزی صعودی است آن را در لیست خود نیاوردم به این معنی است که بسیار قدرتمند است

very powerful we often talk about companies being very bullish aggressive

بسیار قدرتمند ما اغلب در مورد شرکت ها صحبت می کنیم که بسیار تهاجمی صعودی هستند

so we talk about adverse when things are difficult when

بنابراین در مورد شرایط نامطلوب صحبت می کنیم زمانی

are not going very well for your company we can say that things are adverse

که برای شرکت شما خیلی خوب پیش نمی‌رود، می‌توانیم بگوییم که همه چیز

adverse things are not going very well for my business things are going very

نامطلوب است، چیزهای نامطلوب برای کسب‌وکار من خیلی خوب پیش نمی‌روند، اوضاع در حال حاضر بسیار

badly at the moment turbulent difficult rough imagine being on the ocean and the

بد پیش می‌رود.

the waves are strong and wild but you are trying to get across the ocean

وحشی است، اما شما سعی می کنید از اقیانوس عبور کنید،

things are very turbulent so when we say turbulent it means things are not going

همه چیز بسیار متلاطم است، بنابراین وقتی می گوییم متلاطم به این معنی است که همه چیز به آرامی پیش نمی رود

smoothly they are changing all the time they are very turbulent we are going

آنها همیشه در حال تغییر هستند. آنها بسیار متلاطم هستند ما در حال

through a turbulent period of time at the moment so many businesses are

گذراندن دوره پرتلاطمی هستیم در حال حاضر بسیاری از کسب و کارها در

suffering they are having difficulty they are suffering during this turbulent

رنج هستند و در این زمان آشفته دچار مشکل می شوند

time so in some countries the economy is going through a turbulent period some

بنابراین در برخی کشورها اقتصاد دوره پرتلاطمی را پشت سر می گذارد برخی

people say that after bricks it happens here in the UK some people say that the

افراد می گویند پس از برخی از مردم می گویند که

market here and many businesses will have a turbulent time when brexit

بازار اینجا و بسیاری از کسب و کارها زمانی که برگزیت اتفاق می افتد زمان آشفته ای خواهند داشت

happens which it would appear that it is going to happen an unfavorable moment or

که به نظر می رسد در یک لحظه نامطلوب یا

unfavorable business period maybe your trading is going through a difficult

دوره تجاری نامطلوب رخ می دهد، شاید تجارت شما در شرایط دشواری قرار دارد.

time maybe no one is buying your products maybe people have stopped

شاید کسی محصولات شما را نمی‌خرد، شاید مردم از

buying your goods things are a little unfavorable things are not going very

خرید کالاهای شما

well for my company they are very unfavorable at the moment Maria is going

you are all starting to drop like flies

five - Maria I know a lot of people are probably going now because they have

منصرف شده باشند. من می دانم که بسیاری از مردم احتمالاً اکنون می روند زیرا

other things to do don't worry you can watch this again later

کارهای دیگری برای انجام دادن دارند نگران نباشید می توانید بعداً دوباره این را تماشا کنید

something is challenging you might have a challenging time a challenging period

چیزی چالش برانگیز است شما ممکن است یک زمان چالش برانگیز داشته باشید یک دوره زمانی چالش برانگیز

of time some difficulty that you have to overcome challenging in business it is

برخی از مشکلات که باید بر آنها

possible to have a challenging time things are not always easy when you are

running your own business unstable very similar to turbulent and stable things

غلبه کنید.

are always changing sometimes they go up and sometimes they come down very

همیشه در حال تغییر، گاهی بالا می‌روند و گاهی بسیار

unstable you don't really know what's going to happen next

ناپایدار پایین می‌آیند، شما واقعاً نمی‌دانید که بعداً چه اتفاقی می‌افتد،

no one knows bumpy something that is bumpy you can describe

هیچ‌کس نمی‌داند ناهمواری چیزی است که پر از دست‌انداز است،

the economy as being bumpy so again you don't really know what is going to

می‌توانید اقتصاد را به‌عنوان ناهموار توصیف کنید، بنابراین باز هم واقعاً نمی‌دانید که چیست

happen next things are very uncertain you don't know

اتفاقات بعدی بسیار نامطمئن هستند شما نمی دانید

what lies ahead in the future and finally I'm sure you're very pleased to

در آینده چه چیزی در پیش است و در نهایت مطمئن هستم که از اینکه این ایمن شده را می بینید بسیار خوشحال هستید

see this secured so if your business is secure it means it is safe so maybe you

، بنابراین اگر کسب و کار شما ایمن است به این معنی است که ایمن است بنابراین شاید شما هم مطمئن

will be in business for many years to come because you are having a lot of

باشید. در تجارت برای سال‌های آینده، زیرا

success you have a very secure future so if something is secure it means it is

موفقیت‌های زیادی کسب می‌کنید، آینده بسیار مطمئنی خواهید داشت، بنابراین اگر چیزی امن باشد، به این معنی است

locked in place it is certain your business is secure when we talk about

که در جای خود قفل شده است، مطمئناً کسب‌وکار شما امن است وقتی در مورد تفاوت صحبت می‌کنیم.

different types of business we often talk of trade trade so trade is just the

انواع تجارت ما اغلب از تجارت صحبت می کنیم، بنابراین تجارت فقط

action of buying and selling you trade you exchange one thing for another

عمل خرید و فروش شما است، شما یک چیز را با

you exchange one thing for another you've trade so quite often when we

چیز دیگری مبادله می کنید، شما یک چیز را با چیز دیگر مبادله می کنید، بنابراین اغلب زمانی که

trade in business we will trade a product or a

در تجارت تجارت می کنیم، یک معامله را انجام می دهیم. محصول یا

service for money I give you the service and you give me the money

خدمات در ازای پول من به شما خدمات می دهم و شما تجارت پولی را به من

trade trade you might want to put some money into a business quite often you

می دهید که ممکن است بخواهید مقداری پول در یک کسب و کار بگذارید، اغلب

will need someone to give you money to help your business start you need to

به کسی نیاز دارید که به شما پول بدهد تا به شروع کسب و کار شما کمک کند، باید

invest so to invest is to put money in you put money in you put money into a

سرمایه گذاری کنید تا سرمایه گذاری یعنی گذاشتن پول در شما سرمایه گذاری در یک

business you get other people to put money into your business you want them

کسب و کار شما پول در یک کسب و کار می گذارید شما افراد دیگر را وادار می کنید که در کسب و کار شما پول بگذارند شما می خواهید آنها

to invest so invest is to put in you put in you give your time you give your

سرمایه گذاری کنند بنابراین سرمایه گذاری یعنی گذاشتن شما در سرمایه گذاری شما زمان خود را

money so in business quite often you will invest money and when you do you

صرف کنید. کسب و کار اغلب شما پول سرمایه گذاری می کنید و زمانی که این کار را انجام می دهید

will buy stock so when we invest money quite often we will be given stock so

سهام می خرید، بنابراین زمانی که ما پول را اغلب سرمایه گذاری می کنیم به ما سهام داده می شود

the stock refers to pieces of the company pieces of the company or maybe

بنابراین سهام به قطعاتی از شرکت های شرکت یا شاید

money that you have invested in something and of course we are talking

پولی اطلاق می شود که شما در چیزی سرمایه گذاری کرده اید و البته که ما هستیم صحبت

of shares as well so quite often we will hear stocks and shares used together so

از سهام و همچنین اغلب اوقات ما می شنویم که سهام و سهام با هم استفاده می شود،

the share of a company is something that you have bought a part of you've bought

بنابراین سهم یک شرکت چیزی است که شما بخشی از شما را خریداری کرده اید،

a part of a company maybe many years ago you bought shares in Apple in which case

شاید سال ها پیش سهام اپل را در سال خریداری کرده باشید. در این صورت

you must be very happy now shares parts of a company that are normally sold and

شما باید بسیار خوشحال باشید اکنون بخش هایی از یک شرکت را به اشتراک می گذارید که به طور معمول فروخته و

bought there are many different types of business of course retail did you know

خریداری می شود، انواع مختلفی از کسب و کار وجود دارد البته خرده فروشی آیا می دانستید

that retail is virtually the most common and popular type of business especially

که خرده فروشی تقریبا رایج ترین و محبوب ترین نوع تجارت است به خصوص

in the UK many people over the past 10 or 15 years

در بریتانیا بسیاری از مردم در طول 10 یا 15 سال

have launched and created their own retail business so when we talk about

گذشته، کسب و کار خرده فروشی خود را راه اندازی کرده و ایجاد کرده اند، بنابراین وقتی در مورد

retail we talk about shops supermarkets things that are selling items normally

خرده فروشی صحبت می کنیم، در مورد مغازه ها و سوپرمارکت ها صحبت می کنیم که این روزها اقلامی را به طور معمول

in a shop or quite often online these days because we have big companies like

در یک مغازه یا اغلب به صورت آنلاین می فروشند، زیرا ما شرکت های بزرگی مانند

Amazon many others as well retail retail is probably the largest

آمازون بسیاری دیگر داریم. خرده‌فروشی احتمالاً بزرگترین

area of business certainly in this country so quite often the economy of a

حوزه کسب‌وکار در این کشور است، بنابراین اغلب اقتصاد یک

country can can rely heavily on this area of business the retail sector or

کشور می‌تواند به شدت به این حوزه کسب‌وکار، بخش خرده‌فروشی یا

retail shops businesses selling things quite often to the general public so

خرده‌فروشی تکیه کند. کسب‌وکارهای عملیاتی که اغلب چیزهایی را به عموم مردم می‌فروشند، بنابراین

this is a really big area of business there are many people every day setting

این حوزه واقعاً بزرگی از کسب‌وکار است ، افراد زیادی هر روز

up their own retail businesses quite often working from home services another

کسب‌وکارهای خرده‌فروشی خود را راه‌اندازی می‌کنند، معمولاً

area of business when we talk about services or the service industry that is

وقتی در مورد خدمات یا صنعت خدمات صحبت می‌کنیم، از خدمات خانگی کار می‌کنند.

anything that is offering assistance any type of assistance

هر چیزی است که هر نوع کمکی

so services is a very general term it's a type of business that is offering help

را ارائه می دهد، بنابراین خدمات یک اصطلاح بسیار کلی است ، نوعی کسب و کار است که در حال ارائه کمک

or some sort of assistance with a particular thing services finally if you

یا نوعی کمک در مورد خدماتی خاص است، در نهایت اگر

have to do something that is very complicated you might go to a business

مجبور به انجام کاری بسیار پیچیده باشید، ممکن است به یک کسب

or a company that can help you do that thing and the word we use is logistics

و کار یا شرکتی بروید که می تواند به شما در انجام آن کار کمک کند و کلمه ای که ما استفاده می کنیم لجستیک است

another big area of business nowadays there are many companies that now deal

یکی دیگر از حوزه های بزرگ تجارت امروزه شرکت های زیادی وجود دارند که در حال حاضر با

in logistics and that means doing something very complex something that

لجستیک سروکار دارند و این به معنای انجام کاری بسیار پیچیده است که

needs a lot of people and a lot of people in different places to get one

به افراد زیادی نیاز دارد. و افراد زیادی در مکان‌های مختلف برای انجام یک

thing done for example delivering your food to the

کار، به عنوان مثال تحویل دادن غذای خود به

supermarket you need lots and lots of people working lots of people packing

سوپرمارکت، به افراد زیادی نیاز دارید که کار کنند. افرادی که

lots of people putting the goods into the lorries then you need people driving

افراد زیادی را بسته بندی می کنند و کالاها را در کامیون ها می گذارند، سپس شما به افرادی نیاز دارید

the lorries or the tricks so logistics is a very big area of business and it

که کامیون ها یا ترفندها را رانندگی کنند، بنابراین تدارکات حوزه بسیار بزرگی از تجارت است و به این

means getting something complicated or complex done

معنی است که انجام کاری پیچیده یا پیچیده انجام می شود

there are many logistics companies around the world now many that was a big

، شرکت های لجستیکی زیادی در سراسر جهان وجود دارند که اکنون بسیاری از آنها درس بزرگی بود

lesson I have to be honest with you finally one last phrase before I go if

من باید با شما روراست باشم در نهایت آخرین جمله قبل از رفتنم

your business is doing badly and then you find out that lots of other

اگر کسب و کار شما بد عمل می کند و سپس متوجه می شوید که بسیاری از

businesses who are doing the same thing as you are also doing badly it might

مشاغل دیگر که همان کاری را که شما انجام می دهند نیز بد انجام می دهند ممکن است

mean that the bottom has fallen out of the market this is a great phrase that

به این معنی باشد که پایین از بازار افتاده است این یک عبارت عالی است

you might hear use so when people say that the bottom has fallen out of the

که ممکن است استفاده از آن را بشنوید، بنابراین وقتی مردم می گویند که پایین از بازار خارج شده است به

market it means that particular thing is no longer required people are not buying

این معنی است که چیز خاصی دیگر مورد نیاز نیست مردم دیگر

that thing anymore so maybe you are selling a product that

آن چیز را نمی خرند، بنابراین شاید شما در حال فروش محصولی هستید که

for a short time was very popular many people bought it but then suddenly they

برای مدت کوتاهی بسیار محبوب بود بسیاری از مردم آن را خریدند اما

stopped buying it and because of that your business starts to lose money we

ناگهان از خرید آن منصرف شدند و به همین دلیل کسب و کار شما شروع به زیان کرد،

can say that the bottom has fallen out of the market so that area that type of

می توان گفت که پایین آمده است از بازار خارج شده است تا جایی که آن نوع

business is no longer wanted or needed the bottom is fallen out of that market

کسب و کار دیگر مورد نیاز یا مورد نیاز نیست ، پایین از آن بازار خارج

that is it that is it that is it that is it that is all today I hope you've

شده است، این همان چیزی است که امروز تمام است، امیدوارم

enjoyed this something a little different because we are going to get

از این چیزی لذت برده باشید. کمی متفاوت است زیرا قرار است

into the festive mood over the next few days as Christmas approaches I will be

در چند روز آینده با نزدیک شدن به کریسمس به حال و هوای جشن بپردازیم. من

back with you on Sun I'm here live on Sunday from 2 p.m. UK

در یکشنبه با شما باز خواهم گشت.

time just before I go of course I have something else to show you I haven't

وقت انگلستان درست قبل از رفتن، البته من چیز دیگری برای نشان دادن به شما دارم که

forgotten don't worry so here is something else that I want to

فراموش نکرده ام نگران نباشید، بنابراین اینجا چیز دیگری است که می خواهم

show you very quickly before I go because a lot of people have asked about

خیلی سریع قبل از رفتن به شما نشان دهم زیرا بسیاری از مردم در مورد کتاب ها سوال کرده اند.

books mr. Duncan can you please show us some books some textbooks so I'm going

. دانکن می‌توانی لطفاً چند کتاب چند کتاب درسی به ما نشان بدهی، بنابراین من می‌خواهم این

to do that right now for you there are many textbooks available there are many

کار را همین الان برای شما انجام دهم، کتاب‌های درسی زیادی در دسترس هستند،

different types of English textbooks so we are talking about business English

انواع مختلفی از کتاب‌های درسی انگلیسی وجود دارد، بنابراین ما در مورد کتاب‌های درسی انگلیسی تجاری صحبت می‌کنیم،

textbooks so I'm not going to recommend anything today I'm just going to show

بنابراین من قصد ندارم امروز هر چیزی را توصیه می کنم، من فقط می خواهم

you what is available so these are some some useful books one of the most useful

آنچه را که در دسترس است به شما نشان دهم، بنابراین اینها چند کتاب مفید هستند، یکی از مفیدترین

books as far as I'm concerned is an English dictionary if you are studying

کتاب ها تا آنجا که من نگرانم، یک فرهنگ لغت انگلیسی است اگر در حال مطالعه

business English then you will need something that refers to words that are

انگلیسی تجاری هستید، پس به چیزی نیاز دارید که به کلماتی اشاره دارد

used in business English so here is a good example of one of them you have the

که در انگلیسی تجاری استفاده می شود، بنابراین در اینجا یک مثال خوب از یکی از آنها وجود دارد، شما

Cambridge business English dictionary published by Cambridge Press so this is

فرهنگ لغت انگلیسی کسب و کار کمبریج را دارید که توسط کمبریج پرس منتشر شده است، بنابراین این

something that you could keep nearby whilst you are studying your business

چیزی است که می توانید در حین مطالعه انگلیسی تجاری خود

English either at college or at home so always have a business English

چه در کالج یا چه در نزدیکی نگه دارید. در خانه، بنابراین همیشه یک

dictionary nearby always have one to hand because you never know it might

فرهنگ لغت انگلیسی تجاری در نزدیکی خود داشته باشید، همیشه یک فرهنگ لغت در دست داشته باشید، زیرا هرگز نمی دانید که ممکن

come in very useful indeed

است بسیار مفید باشد، در

also we have another one here English for everyone this is a book published by

واقع ما یک فرهنگ لغت دیگر انگلیسی برای همه داریم. کتابی که توسط

DK and it gives you lots of simple very useful ways of expressing English in

DK منتشر شده است و راه‌های بسیار ساده و بسیار مفیدی را برای بیان انگلیسی در

business English so business English also refers to specialised areas of

انگلیسی تجاری به شما ارائه می‌دهد، بنابراین انگلیسی تجاری نیز به حوزه‌های تخصصی

English but also everyday English as well so another useful book that might

انگلیسی و همچنین انگلیسی روزمره اشاره دارد، بنابراین کتاب مفید دیگری که ممکن

come in handy might be very useful so there are many books that you can use

است مفید باشد ممکن است بسیار مفید باشد. کتاب‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید از

professional English in use refers to lots of different areas of business and

زبان انگلیسی حرفه‌ای استفاده کنید که به بسیاری از زمینه‌های مختلف تجارت اشاره دارد و

again these are specialist books you can see two examples there on the screen

باز هم اینها کتاب‌های تخصصی هستند که می‌توانید دو نمونه آن را در حال حاضر روی صفحه نمایش

right now medicine so maybe words and terms that are used

پزشکی ببینید، بنابراین شاید کلمات و اصطلاحاتی که

in the medical profession and also you can see law as well so again a very

در حرفه پزشکی استفاده می‌شوند. و همچنین می توانید حقوق را نیز ببینید، بنابراین باز هم نوع بسیار

useful type of book so I'm not recommending these books these are

مفیدی از کتاب است، بنابراین من این کتاب ها را توصیه نمی کنم، این کتاب ها

available they are they are useful and there are of course many other books

موجود هستند، مفید هستند و البته بسیاری از کتاب های

available as well

دیگر نیز وجود دارد و همچنین

once again from Cambridge press you have intermediate business vocabulary so this

یک بار دیگر از مطبوعات کمبریج شما دارید. واژگان کسب و کار متوسط، بنابراین

is something that is useful for everyday English and everyday learning most of

این چیزی است که برای یادگیری روزمره انگلیسی مفید است و بیشتر

these books can be found on Amazon but you might find that there is someone

این کتاب ها را می توانید در آمازون پیدا کنید، اما ممکن است متوجه شوید که کسی

selling these books in your own country maybe online or maybe you can go into

که این کتاب ها را در کشور شما می فروشد ممکن است به صورت آنلاین یا شاید شما می توانید به

town and buy one from your local bookshop that sounds like a nice idea

شهر بروید و یکی از کتابفروشی های محلی خود را بخرید که ایده خوبی به نظر

the Oxford business English Dictionary as you know I do like Oxford press

می رسد.

I like their dictionaries and also their textbooks as well and here is another

کتاب‌های درسی نیز وجود دارد و در اینجا

one Oxford business English Dictionary if you are studying business English I

یک فرهنگ لغت انگلیسی تجاری آکسفورد وجود دارد، اگر در حال مطالعه انگلیسی تجاری هستید

would always always suggest having a business english dictionary nearby to

، همیشه پیشنهاد می‌کنم یک فرهنگ لغت انگلیسی تجاری در نزدیکی

refer to so always have an English dictionary

داشته باشید تا به آن مراجعه کنید، بنابراین همیشه یک فرهنگ لغت انگلیسی داشته باشید

so Cambridge Press do them and so does Oxford as well two very good sources of

تا کمبریج پرس این کار را انجام دهد و همینطور آکسفورد نیز دو مورد را انجام دهد. منابع بسیار خوبی از

English information

اطلاعات انگلیسی

and then Oxford also produce a pocket dictionary that you can carry around in

و سپس آکسفورد همچنین یک فرهنگ لغت جیبی تولید می کنند که می توانید آن را

your bag or in your jacket pocket so you never know when you will need to refer

در کیف یا جیب کت خود حمل کنید، بنابراین هرگز نمی دانید چه زمانی لازم است

to those English words so maybe having a pocket dictionary nearby could could

به آن کلمات انگلیسی رجوع کنید، بنابراین شاید داشتن یک فرهنگ لغت جیبی در نزدیکی این امکان را داشته باشد.

prove to be very useful indeed

واقعاً بسیار مفید است

and finally we have another selection of useful books and these are all referring

و در نهایت ما منتخب دیگری از کتاب های مفید داریم و همه اینها

to different parts of business so you can see there on your screen you have

به بخش های مختلف تجارت اشاره دارند، بنابراین می توانید ببینید در آنجا روی صفحه نمایش خود دارید

accounting customer care Human Resources the automobile industry also aviation

حسابداری مراقبت از مشتری منابع انسانی صنعت خودرو همچنین حمل و نقل هوایی

which concerns flying and the people who serve you on the planes are the cabin

که مربوط به پرواز است و افرادی که در هواپیما به شما خدمات می دهند خدمه کابین هستند،

crew so again these books contain lots of useful words lots of key words that

بنابراین دوباره این کتاب ها حاوی کلمات مفید بسیاری هستند و بسیاری از کلمات کلیدی

are used in those particular fields so I hope they were useful to you and I hope

استفاده می شوند. آن زمینه های خاص، بنابراین امیدوارم برای شما مفید بوده باشند و امیدوارم

you will benefit somehow from them

به نحوی از آنها بهره مند

that's it that's definitely it thank you very much for your company today so

شوید، این قطعاً از شما برای شرکت امروزتان بسیار سپاسگزارم، بنابراین

there are some useful books I'm often asked to talk about business English and

چند کتاب مفید وجود دارد که اغلب از من خواسته می شود در مورد انگلیسی تجاری و تجاری صحبت کنم.

also to talk about some useful books that they can buy or you can buy to help

همچنین در مورد چند کتاب مفیدی که آنها می توانند بخرند یا شما می توانید بخرید تا

you with your business English studies and there they are

به شما در زمینه مطالعات انگلیسی تجاری کمک کنند صحبت کنید و آنها اینجا هستند

so you can find them online but my suggestion here's a suggestion if you

تا بتوانید آنها را آنلاین پیدا کنید، اما پیشنهاد من در اینجا پیشنهادی است

have a local bookshop near where you live and they sell lots of education

اگر یک کتابفروشی محلی در نزدیکی محل زندگی خود دارید و آنها کتاب های آموزشی زیادی را می فروشند،

textbooks maybe you could go there instead so instead of buying it on the

شاید بتوانید به جای آن به آنجا بروید، بنابراین به جای خرید آن از

Internet you could go in person and buy something

طریق اینترنت، می توانید شخصاً بروید و چیزی را

personally and also help one of your local businesses at the same time thanks

شخصی بخرید و همچنین به یکی از مشاغل محلی خود کمک کنید. در عین حال از

a lot for your help today I hope it's been useful it's been a long one I am

کمک شما امروز بسیار سپاسگزارم، امیدوارم مفید بوده باشد، مدت زیادی بود که من

back on Sunday and we are going to have a little bit of fun on Sunday mr. Steve

یکشنبه برگشتم و قرار است یکشنبه کمی خوش بگذرانیم. استیو

will be joining me live as we prepare for the arrival of Christmas which will

به صورت زنده به من ملحق خواهد شد و ما برای فرا رسیدن کریسمس آماده می‌شویم که

be next Wednesday next Wednesday I suppose the big question is will I be

چهارشنبه آینده چهارشنبه آینده خواهد بود. فکر می‌کنم سوال مهم این است

with you live on Wednesday because it will be Christmas Day I'm not sure at

که آیا چهارشنبه با شما زنده خواهم بود زیرا روز کریسمس خواهد بود، در حال حاضر مطمئن نیستم.

the moment however I will definitely be with you on

حتما یکشنبه از ساعت 14 با شما خواهم بود

Sunday from 2:00 p.m. UK time thank you very much for your company today I hope

. به وقت انگلستان از شرکت شما بسیار سپاسگزارم امروز امیدوارم

it's been interesting Thank You Palmero I have a special portfolio for learning

جالب بوده باشد متشکرم Palmero من یک نمونه کار ویژه برای یادگیری

English about business but I do not use it because it is boring I constantly

زبان انگلیسی در مورد تجارت دارم اما از آن استفاده نمی کنم زیرا خسته کننده است من

read The Economist a very good magazine and in that magazine there is always

دائماً مجله اکونومیست را می خوانم که یک مجله بسیار خوب است مجله همیشه

useful terms and words connected to business thank you very much thank you

اصطلاحات و کلمات مفیدی در ارتباط با تجارت وجود دارد بسیار متشکرم لطف شما

grace thank you Noemi Thank You Erik thank you

متشکرم نومی از شما متشکرم اریک از شما

also too highly thank you too who else shall I say goodbye to before I

نیز بسیار متشکرم از شما نیز بسیار متشکرم.

go neo see you later neo thank you Marella

thank you Eric all this if this information by the way

با تشکر از اریک، اگر این اطلاعات

is available later you can watch this livestream all over again if you want

بعداً در دسترس قرار گرفت، اگر می‌خواهید می‌توانید این پخش زنده را دوباره تماشا

it's okay and later there will be captions as

کنید، مشکلی نیست و بعداً زیرنویس‌هایی نیز وجود خواهد داشت،

well just in case you haven't watched them on the live stream

فقط در صورتی که آنها را در پخش زنده تماشا نکرده

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks for joining me

باشید، آقای. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم برای پیوستن به من

today see you on sunday christmas is just around the corner are you excited I hope so

امروز می بینمت یکشنبه کریسمس همین نزدیکی است آیا هیجان زده هستی امیدوارم که اینطور باشد

and of course you know what's coming next yes you do

و البته می دانی بعد از آن چه خواهد شد بله

ta ta for now 8-)

فعلاً تا تا تا را انجام می دهی 8-)