SUPER Moon idioms - English Addict eXtra - Wednesday 26th May 2021 - LIVE from England

Here we are oh look there is the view now out of the window it's looking well it's not

اینجا هستیم اوه نگاه کن منظره الان از پنجره داره خوب به نظر

sunny it's not raining it is a little bit windy and very cloudy but it's not too cold

میرسه آفتابی نیست بارون نمیاد یه کم باد و خیلی ابریه ولی خیلی سرد

so i suppose there is some good news hello everyone here we go again yes it's another

نیست پس فکر میکنم یه خبر خوب باشه سلام به همه دوباره بله این یک

english addict extra live from the birthplace of the english language which just happens

معتاد انگلیسی دیگر است زنده از زادگاه انگلیسی زبان که اتفاقاً

to be

yes you are right

بله شما راست می گویید

england

hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope so are

انگلستان سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطور هستید خوب هستید

you happy i hope you are feeling happy thank you very much for clicking on me today it's

امیدوارم خوشحال باشید امیدوارم که باشید خوشحالم خیلی ممنون که امروز روی من کلیک کردید

very nice to see you here my name is mr duncan there is my name i talk about the english

خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم نام من آقای دانکن است نام من است من در مورد زبان انگلیسی

language i have been doing this forever such a long time many many years ago when the internet

صحبت می کنم من این کار را برای همیشه انجام می دادم، سال ها پیش که اینترنت

was very young in fact there were only five people on the internet when i started doing

خیلی جوان بودم، در واقع زمانی که من این کار را شروع کردم، فقط پنج نفر در اینترنت بودند،

this only five people there was myself there was a man that lived down the road from me

فقط پنج نفر بودند، در آنجا مردی

and there was my next-door neighbour's cat so not many people really were using the internet

در کنار من زندگی می کرد و گربه همسایه همسایه من بود، بنابراین افراد زیادی واقعاً این کار را نمی کردند. با استفاده از اینترنت

when i started doing this here on youtube right here in this little box you are looking

وقتی شروع کردم به انجام این کار در اینجا در یوتیوب، درست اینجا در این جعبه کوچک که شما به آن نگاه می

at i hope you're feeling good today yes we are here again it is an extra english addict

کنید، امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید، بله، ما دوباره اینجا هستیم، این یک معتاد انگلیسی اضافی است،

so this is a little bit more than we normally have normally i'm with you on sunday but of

بنابراین این کمی بیشتر از چیزی است که ما به طور معمول داریم. من یکشنبه با شما هستم، اما

course you can also have a little slice of english addict on wednesday as well yes we

مطمئناً می توانید در روز چهارشنبه نیز یک تکه معتاد انگلیسی بخورید، بله، ما

have can you believe it we have managed almost to make it to the halfway point of the week

داریم، می توانید باور کنید که ما تقریباً توانسته ایم به نیمه هفته

yes once more we have reached it is not the start of the week it is not the end of the

برسیم، بله یک بار دیگر هم داریم. رسیدیم شروع هفته نیست آخر

week we have reached the middle of the week yes it's

هفته نیست ما به وسط هفته رسیدیم بله

wednesday

چهارشنبه

we are back together again nice to see you all here today

است دوباره با هم هستیم خوشحالم که امروز همه شما را اینجا می بینم فکر می

i assume you are there because i can't really see you you see so all i can do is imagine

کنم آنجا هستید زیرا نمی توانم واقعاً تو را می‌بینم، بنابراین تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است

that you are all sitting there now watching me that's that that that is the best i can

که تصور کنم شما همگی آنجا نشسته‌اید و من را تماشا می‌کنید، این بهترین کاری است که

do i can't see anything any more clearly than that to be honest with you hello to the live

می‌توانم انجام دهم.

chat we have lots of things to talk about today lots of stuff stuff i like that word

چت زنده امروز ما چیزهای زیادی برای صحبت در مورد چیزهای زیادی داریم که دوست دارم این کلمه

stuff things so when we talk about stuff we are talking about things maybe different subjects

چیزها را پر می کند، بنابراین وقتی در مورد چیزهایی صحبت می کنیم ، در مورد چیزهایی صحبت می کنیم، شاید موضوعات مختلف،

maybe lots of things we are talking about in a certain period of time we are talking

شاید خیلی چیزهایی که در مورد آنها در یک دوره زمانی خاص صحبت می کنیم، ما در

about stuff things the things that belong to you can also be stuff s t u f f stuff things

مورد چیزهایی صحبت می کنیم، چیزهایی که متعلق به شما هستند نیز می توانند چیزهایی باشند.

the things you have around you the things you own it is your stuff your things more

چیزهایی را که در اطراف خود داری چیزهایی که در اختیار داری چیزهای توست چیزهای تو چیزهای بیشتر

of that coming up later on oh did you see the big moon we had a super moon during the

از آن چیزهایی که بعداً می آیند اوه ماه بزرگ را دیدی ما در طول شب یک ماه فوق العاده داشتیم

night i don't know if you saw it but today we will be looking at some phrases some fun

نمی دانم آن را دیدی یا نه امروز ما عباراتی را بررسی خواهیم کرد که برخی از عبارات سرگرم کننده

phrases connected to this very thing a little bit later on we will be looking at some moon

مرتبط با این موضوع هستند، کمی بعد به برخی از

idioms on today's live stream also we have some strange english words coming your way

اصطلاحات ماه در پخش زنده امروز نگاه خواهیم کرد، همچنین کلمات انگلیسی عجیبی داریم که به سراغ شما می آیند

as well what else are we doing today we are looking at words connected to top bottom and

و همچنین ما چه کار دیگری انجام می دهیم امروز ما به کلمات مرتبط با بالا پایین و

side so we are looking at the ways in which we can use those words the word top bottom

سمت نگاه می کنیم، بنابراین به روش هایی می پردازیم که می توانیم از آن کلمات کلمه top bottom

and side and there are many ways many phrases that exist in the english language which refer

و side استفاده کنیم و عبارات بسیاری در زبان انگلیسی وجود دارد که

to things that are top or at the bottom or at the side and we will be looking at that

به چیزهایی اشاره می کنند. آ دوباره در بالا یا پایین یا در کنار، و ما

later on as well we also have the mystery idiom shall we have the mystery idiom now

بعداً به این موضوع نگاه خواهیم کرد، همچنین اصطلاح رمز و راز را نیز داریم، آیا اصطلاح رمز و راز را داریم اکنون

can i first of all apologize for not giving you the answer to last week's mystery idiom

می‌توانم قبل از هر چیز از اینکه پاسخ معمای هفته گذشته را به شما ندادم عذرخواهی کنم.

which was slow coach

اصطلاحی که امروز آهسته بود،

today i promise i will give you the answer to this mystery idiom coming up right now

قول می‌دهم جواب این اصطلاح اسرارآمیز را که همین الان مطرح می‌شود به شما می‌دهم

something for you to think about something for you to think about it is today's mystery

چیزی که شما در مورد چیزی فکر کنید تا در مورد آن فکر کنید، اصطلاح مرموز امروزی

idiom a well-known phrase in the english language all you have to do is tell me what it is it's

یک عبارت معروف در زبان انگلیسی است. باید به من بگویید چه چیزی به

as simple as that it's as easy as falling off a log

همین سادگی است که به آسانی افتادن از کنده است،

you see that's what we say we say if something is simple if something is easy it is as easy

می بینید که این چیزی است که ما می گوییم اگر چیزی ساده است اگر چیزی آسان است به

as falling off a log we also have oh cat we have a special message coming up from one

آسانی افتادن از یک کنده است که ما نیز داریم. اوه گربه، ما یک پیام ویژه از طرف یکی

of our viewers oh my goodness we are now going live to one of our lovely viewers kitchens

از بینندگانمان داریم وای خدای من، ما اکنون به آشپزخانه یکی از تماشاگران دوست داشتنی خود می رویم

where they are doing something very special hello mr duncan there there is my niece florencia

که در آنجا کار بسیار خاصی انجام می دهند سلام آقای دانکن، آنجا خواهرزاده من فلورانسیا در حال

filming

فیلمبرداری ساعت

it's 11 o'clock and i am

11 است. ساعت و من

with potato this is mashed potato bacon and onions and i am doing this and then i will

با سیب زمینی هستم این m است خاکستر بیکن سیب زمینی و پیاز و من این کار را انجام می دهم و بعد

boil this pasta and then we will eat it tata for now oh by the way my name is claudia claudia

این ماکارونی را می جوشانم و فعلاً آن را تاتا می خوریم، اتفاقاً نام من کلودیا کلودیا است

like a cloudy day like clouds in the sky claudia somebody calls me cloudy like a cloudy day

مانند یک روز ابری مانند ابر در آسمان کلودیا یکی به من می گوید ابری مانند یک روز ابری

for now

در حال حاضر

thank you claudia and a big hello to you as well look at that claudia now i keep calling

از شما متشکرم کلودیا و یک سلام بزرگ به شما همچنین به آن کلودیا نگاه کنید اکنون من

you claudia but apparently you are cloudier like the clouds in the sky thank you very

شما را کلودیا صدا می کنم اما ظاهراً شما مانند ابرهای آسمان ابری

much for your lovely message and can i just say the food that you were preparing there

تر هستید از پیام دوست داشتنی شما بسیار متشکرم و می توانم فقط بگویم غذایی که در آنجا آماده می کردید به

looked quite nice pasta with with potato i've never heard of that before that is a very

نظر می رسید ماکارونی بسیار خوبی با سیب زمینی همراه با آن به نظر می رسد من قبلاً در مورد آن چیزی نشنیده بودم که یک

unusual dish but as you know i love potato very much i really do like eating potato quite

غذای بسیار غیر معمول است اما همانطور که می دانید من سیب زمینی را بسیار دوست دارم و واقعاً دوست دارم سیب زمینی بخورم

a lot thank you claudia for your lovely message oh hello to the live chat we have lots of

بسیار متشکرم کلودیا برای پیام دوست داشتنی شما آه سلام به چت زنده ما افراد زیادی

people already waiting to say hello we have oh

داریم که منتظرند سلام کنند ما

once again picking up the gold medal for finger cooking he has the fastest finger on the internet

یک بار دیگر مدال طلا را برای پخت و پز انگشتی می گیریم او سریع ترین انگشت را در اینترنت دارد

congratulations to vitas guess what you are first once again on today's live chat

تبریک می گویم به ویتا حدس بزن اولین بار چه هستی در تی چت زنده

please vitas tell us your secret how do you keep being first on the live chat i don't

روزی لطفا راز خود را به ما بگویید چگونه در چت زنده اول باشید، من نمی

know how you keep doing it is it some sort of magic maybe you are busy just clicking

دانم چگونه این کار را ادامه می دهید، این نوعی جادو است، شاید در هر حال مشغول کلیک کردن با

your mouse anyway maybe you just sit there

ماوس خود باشید، شاید فقط برای این کار

for 20 minutes just clicking your mouse without stopping i don't know how you do it but congratulations

بنشینید 20 دقیقه فقط با کلیک کردن بر روی ماوس بدون توقف، نمی‌دانم چگونه این کار را انجام

once again vitas a lot of people were trying today i could see you all suddenly appearing

می‌دهی، اما یک بار دیگر تبریک می‌گویم، بسیاری از مردم امروز تلاش می‌کردند ، می‌توانستم ببینم همه شما ناگهان

on the live chat everyone frantically clicking their mouses but yes vitas was first once

در چت زنده ظاهر می‌شوید که همه دیوانه‌وار روی موس خود کلیک می‌کنند، اما بله، ویتا اولین بار بود. یک بار

again congratulations to you also palmyra congratulations to you as well a lot of people

دیگر به شما تبریک می گویم همچنین پالمیرا به شما تبریک می گویم همچنین بسیاری از مردم

are here also beatriz

اینجا هستند همچنین beatriz

hello waffee nice to see you back here today also we have ricardo naila hello to you watching

سلام وفی خوشحالم که امروز شما را دوباره اینجا می بینم همچنین ما ریکاردو نایلا داریم سلام به شما

in algeria nice to see you as well also we have palmyra connell hello connell long time

در حال تماشای الجزایر خوشحالم که شما را می بینم همچنین ما پالمیرا داریم کانل سلام کانل مدت زیادی است که

no see it's been a long time since i've seen you here on the live chat hello connell nice

نمی بینم مدت زیادی است که شما را اینجا در چت زنده ندیده ام سلام کانل

to see you back here again and i hope you are feeling good today english vibes now i

خوشحالم که شما را دوباره اینجا می بینم و امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید حالات انگلیسی اکنون من

believe that you are a new person here on my live stream so it's nice to see you here

معتقدم که شما یک یک فرد جدید اینجا در جریان زنده من هستم، بنابراین خوشحالم که شما را اینجا می بینم،

as well we also have sandra gonzalez and also govinda hello govinda i hope i pronounce your

ما همچنین ساندرا گونزالس و همچنین گوویندا سلام گوویندا داریم، امیدوارم نام شما را درست تلفظ کنم،

name right also we have marwa marwa mohammed is here as well also claudia hello cloud here

همچنین ما مروا مروا محمد اینجاست و همچنین کلودیا سلام ابر اینجاست.

i still want to say claw dear so maybe from time to time i will still call you claudia

من هنوز هم می خواهم بگویم پنجه عزیز، بنابراین شاید هر از گاهی من همچنان شما را کلودیا صدا

but thank you very much for your lovely video message very nice and your food looked lovely

کنم، اما از شما بسیار سپاسگزارم برای پیام ویدیویی دوست داشتنی شما بسیار خوب و غذای شما زیبا به نظر می رسید

we also have mog mog hello mog mog jack darby hello jack darby i don't recognize your name

ما همچنین ماگ ماگ داریم سلام ماگ ماگ جک داربی سلام جک داربی من نام شما را نمی شناسم

is it your first time here on the live chat if it is let me know we also have oh louis

آیا اولین بار است که در چت زنده اینجا هستید اگر هست به من اطلاع دهید که ما هم داریم اوه لوئیس

mendes is here today thank you for joining me again lewis nice to see you as well fernando

مندز امروز اینجاست از شما برای پیوستن مجدد به من متشکرم لوئیس خوشحالم که شما را نیز می بینم فرناندو

sherlock holmes sherlock holmes

شرلوک هلمز شرلوک

do we really have someone called sherlock holmes that is incredible i've just realized

هلمز ما واقعاً یک نفر به نام شرلوک هلمز داریم که باورنکردنی است من تازه متوجه شدم

we have a sherlock holmes here nice to see you apparently you've been unwell with coronavirus

که ما یک شرلوک هلمز داریم اینجا خوشحالم که شما را دیدم ظاهراً شما مبتلا به ویروس کرونا

well all i can say is i'm very glad to see that you are back here again i'm very pleased

خوب نیستید و فقط می توانم بگویم این است که خیلی خوشحالم که برگشتی اینجا دوباره خیلی خوشحالم

to see you here today welcome back also we have florence your skin looks much better

برای دیدن شما امروز اینجا خوش آمدید، همچنین ما فلورانس داریم، پوست شما امروز خیلی بهتر به نظر می رسد

today yes

بله

it did it did cause a little bit of a panic last week because my skin was quite bad i

، هفته گذشته کمی وحشت ایجاد کرد، زیرا پوست من بسیار بد بود

don't know why sometimes my skin becomes very sensitive on my face however last sunday it

، نمی دانم چرا گاهی اوقات پوست من بسیار حساس می شود صورت من با این حال یکشنبه گذشته

was okay it what it looked perfect last sunday so it's not too bad today i have a little

خوب بود یکشنبه گذشته چه عالی به نظر می رسید پس امروز خیلی بد نیست من

bit of discoloration there but nothing serious but yes i think my skin looks a little bit

کمی تغییر رنگ دارم اما چیز جدی نیست اما بله فکر می کنم امروز پوستم کمی بهتر به نظر می رسد

better today thank goodness i was starting to get worried

خدا را شکر که شروع کردم به نگران

i i was a little worried because i thought maybe i would have to start wearing makeup

باش من کمی نگران بودم چون فکر می کردم شاید باید آرایش کردن را شروع

and i never do i never wear makeup on my face ever hello also tacky valour thank you very

کنم و هرگز آرایش نمی کنم هرگز روی صورتم آرایش نمی

much break a leg oh i think that is in response to today's mystery idiom is it break a leg

کنم. اصطلاح اسرارآمیز این است که پا را

hmm here it is again the mystery idiom is it break a leg that is a very good guess but

بشکنید هوم اینجا دوباره اصطلاح اسرارآمیز است شکستن پا است که حدس خوبی است اما

sadly it is not the correct answer i will give you the answer to today's mystery idiom

متأسفانه جواب درستی نیست.

a little bit later on

we also have can i say hello to florence robessa who is now going okay well hopefully we will

همچنین می توانم سلام کنم به فلورانس روبسا که اکنون خوب پیش می رود، امیدوارم

see you later and we will find out what your son requires what does he want jimmy jimmy

بعداً شما را ببینیم و متوجه خواهیم شد که پسر شما چه چیزی می خواهد.

from hong kong is here today did you see the big moon last night there was a big moon in

the sky and believe it or not there are many phrases that we can use to to describe certain

آسمان و باور کنید یا نه عبارات زیادی وجود دارد که می توانیم از آنها برای توصیف

types of mood or maybe there are some expressions as well that can be used with the word moon

انواع خاصی از خلق و خو استفاده کنیم یا شاید عباراتی نیز وجود داشته باشد که بتوان با کلمه ماه

moon phrases there are many phrases that we can use in english concerning that lovely

ماه استفاده کرد عبارات زیادی وجود دارد که می توانیم در انگلیسی استفاده کنیم. در مورد آن چیز دوست داشتنی

thing that we see in the sky almost every night not always because sometimes the moon

که تقریباً هر شب در آسمان می بینیم نه همیشه زیرا گاهی اوقات ماه

will appear during the day so we don't always see the moon at night however there is nothing

در روز ظاهر می شود ، بنابراین ما همیشه ماه را در شب نمی بینیم ، اما هیچ چیز

more beautiful than a moonlit night especially if you are doing something romantic wow whenever

زیباتر از یک شب مهتابی نیست ، به خصوص اگر در حال انجام آن باشید. چیزی عاشقانه وای وای هر زمان

we think of romance quite often we will think of maybe walking out on a moonlit night the

که ما اغلب به عاشقانه فکر می کنیم به این فکر می کنیم که شاید در یک شب مهتابی از خانه بیرون برویم،

moon is shining bright and we are feeling those wonderful emotions of love and passion

ماه روشن می درخشد و ما آن احساسات شگفت انگیز عشق و اشتیاق را احساس می کنیم،

maybe i'm just wondering how many babies have actually come into this world because of because

شاید من فقط به این فکر می کنم که چند نفر بچه ها در واقع به این دلیل به خاطر ماه به این دنیا آمده اند

of this because of the moon because they they the couple maybe got very romantic you see

زیرا آنها ممکن است به خاطر ماه بسیار رمانتیک شده باشند

because of the moon and because of this they ended up with a baby so there is a good excuse

و به همین دلیل آنها با یک بچه به پایان رسیدند بنابراین یک بهانه خوب وجود دارد

a new excuse that you can have for getting pregnant you can say oh well i'm going to

یک بهانه جدید که می توانید برای باردار شدن داشته باشید، می توانید بگویید اوه خوب من

blame the moon it is the moon's fault for me getting pregnant that's what i'm going

ماه را مقصر می دانم، این تقصیر ماه است که باردار شدم، این چیزی است که من

to blame here we go then some phrases we can use the moon to show that we are happy overjoyed

مقصر آن هستم. اینکه ما از چیزی خوشحالیم که

by something we feel happy about something or maybe very happy about something you can

از چیزی احساس خوشحالی می کنیم یا شاید از چیزی بسیار خوشحالیم، می توان

say that you are over the moon to be over the moon to be happy and ecstatic oh i like

گفت که شما بالای ماه هستید تا بر روی ماه باشید تا خوشحال و سرحال باشید اوه من

that word by the way ecstatic to feel ecstatic means to feel very happy or i suppose you

این کلمه را دوست دارم اتفاقاً نشئه به معنای احساس خلسه برای احساس بسیار خوشحالی یا من فکر می کنم شما

could also say excited as well so you feel happy and excited you feel over the moon you

همچنین می توانید بگویید هیجان زده هستید، بنابراین احساس خوشحالی و هیجان می کنید و احساس می کنید از ماه هستید

are over the moon because you've had some good news you feel happy overjoyed and ecstatic

که روی ماه هستید زیرا چند خبر خوب دریافت کرده اید، احساس خوشحالی می کنید و خوشحال

you are over the moon here's another one and there is an interesting story behind this

هستید که از ماه هستید اینجا یکی دیگر و وجود دارد یک داستان جالب پشت این

particular phrase once in a blue moon have you ever heard of a blue moon a blue moon

عبارت خاص یک بار در یک ماه آبی آیا تا به حال در مورد ماه آبی شنیده اید یک ماه آبی

is what happens when you have two full moons in the same months so in one month normally

این است که وقتی شما دو ماه کامل در ماه های مشابه داشته باشید، بنابراین در یک ماه به طور

you have one full moon however it is possible to have more than one full moon in the same

معمول یک ماه کامل دارید، اما ممکن است داشتن بیش از یک ماه کامل در یک

month so the second full moon is often referred to as a blue moon although it is fair to say

ماه، بنابراین ماه کامل دوم اغلب به عنوان ماه آبی شناخته می شود، اگرچه منصفانه است که بگوییم

that the the moon is not blue in colour it just means something that is unusual so often

رنگ ماه آبی نیست، این فقط به معنای چیزی است که اغلب غیرعادی است

if we have two full moons in the same month the second one is often referred to as a blue

اگر ما دو ماه کامل در یک ماه داشته باشید ، دومی اغلب به عنوان ماه آبی نامیده می شود

moon and also we can use this in a phrase to mean an unusual event something unusual

و همچنین می توانیم این را در یک عبارت به معنای یک رویداد غیر معمول، چیزی غیر معمول

strange something that you don't see very often we can say that it happens once in a

عجیب و غریب، چیزی که شما اغلب نمی بینید، استفاده کنیم. یک بار در یک

blue moon it does not happen very often it doesn't occur all the time it only happens

ماه آبی اتفاق می افتد، اغلب اتفاق نمی افتد، همیشه اتفاق نمی افتد، فقط گاهی اوقات اتفاق می افتد،

sometimes you can also moon over something moon over something so you are doing this

شما همچنین می توانید ماه را بر روی ماه بر روی چیزی قرار دهید، بنابراین در حال انجام این

thing it is being used as a verb if you moon over something it means you constantly want

کار هستید، اگر ماه را بیش از حد ماه کنید، به عنوان یک فعل استفاده می شود. چیزی که به این معنی است که شما دائماً می

something maybe something from the past that you lost something that went away that you

خواهید چیزی شاید از گذشته که چیزی را از دست دادی که رفت و

no longer have but you still want it so you constantly think you constantly think of the

دیگر آن را نداشتی اما هنوز آن را می خواهی پس مدام فکر می کنی که مدام

desire to have that particular thing you moon over something to constantly want something

به آرزوی داشتن آن چیز خاص فکر می کنی و بر چیزی مهتاب می کنی تا دائماً چیزی بخواهی

to oh dear

به او

this is where i start getting into trouble to moon someone if you moon someone it means

عزیزم جایی است که من شروع به دردسر می کنم تا به کسی مهتاب بدهم، اگر به کسی مهتاب می کنی، این بدان معناست

you show your bear bum you pull your trousers and your underwear down and you show your

که در شب جمعه، مردهای جوان بیرون می روند، شلوار و لباس زیر خود را

bare bottom to other people quite often on a friday night young men will go out and they

پایین می کشی و پایین تنه خود را پایین می کشی و به دیگران نشان می دهی.

will get a little bit drunk they will have too much alcohol and maybe they will show

آنها کمی مست می شوند، الکل زیاد می خورند و شاید

their bottoms to people in the street or maybe whilst they are driving their car so maybe

در خیابان یا شاید در حالی که در حال رانندگی با ماشین

a person in the passenger seat might show their bottom out of the window and we call

خود هستند، ته خود را به مردم نشان دهند، بنابراین ممکن است شخصی در صندلی مسافر پایین خود را از پنجره نشان دهد و ما به

that mooning

آن ماه می گوییم

by the way please don't do that because there is a good chance that you will be arrested

اتفاقاً لطفاً این کار را نکنید زیرا احتمال زیادی وجود دارد که به دلیل

for indecent exposure don't ask me how i know i just know and finally of all of the moon

قرار گرفتن در معرض ناشایست دستگیر شوید از من نپرسید چگونه می دانم که فقط می دانم و در نهایت از همه

phrases today to moonlight moonlight so again we are using this to show that a certain type

عبارات ماه امروز برای مهتاب نور مهتاب، بنابراین دوباره از این استفاده می کنیم تا نشان دهیم که نوع خاصی

of thing or a certain type of action a thing that is being done to moonlight and this means

از چیز یا نوع خاصی از عمل، کاری است که برای نور ماه انجام می شود و این به معنای

to do extra work on the side or in secret so if you do something in secret maybe you

انجام کار اضافی در کنار یا مخفیانه است، بنابراین اگر کاری انجام دهید در خفا شاید

are working when you should not be maybe you are earning some extra money without paying

در حال کار هستید در حالی که نباید کار می کنید شاید بدون پرداخت مالیات مقداری پول اضافی

any tax yes so you are moonlighting you moonlight you are doing extra work in secret without

به دست می آورید بله بنابراین در حال مهتابی به شما هستید شما در خفا کارهای اضافی انجام می دهید بدون اینکه

other people knowing and a lot of people do that you see a lot of people moon light as

دیگران بدانند و بسیاری از مردم این کار را انجام می دهند که شما می بینید بسیاری از مردم نور ماه

a way of making extra money and quite often that money will be kept hidden and secret

را راهی برای به دست آوردن پول اضافی می کنند و اغلب این پول پنهان و مخفی نگه داشته می شود،

so they don't have to pay any tax so moonlighting it means to do extra work but you are doing

بنابراین آنها مجبور نیستند مالیات بپردازند، بنابراین مهتابی به معنای انجام کار اضافی است، اما شما

it in secret and there you have it some lovely moon words and expressions to celebrate today's

آن را مخفیانه و در آنجا انجام می دهید. چند کلمه و عبارات دوست داشتنی ماه برای جشن گرفتن

lovely big moon that was in the sky early this morning to be honest with you i didn't

ماه بزرگ دوست داشتنی امروز دارید که امروز صبح زود در آسمان بود تا با شما روراست

see it myself because i was fast asleep in bed if i was honest with you i did not see

باشم من خودم آن را ندیدم زیرا در رختخواب عمیق خوابیده بودم اگر با شما صادق باشم. اصلاً

it at all hello live chat nice to see so many people here hello colin colin hassam why are

آن را نمی بینم سلام زنده ج کلاه خوشحالم از دیدن افراد زیادی اینجا سلام کالین کالین حسام چرا

you so handsome my dear gentlemen are you talking to me i never consider myself handsome

شما اینقدر خوش تیپ هستید آقایان عزیزم با من صحبت می کنید من هرگز خودم را خوش تیپ

i don't think of myself as good looking i'm just average a lot of people say that i look

نمی دانم من خودم را خوش تیپ نمی دانم فقط متوسط ​​هستم بسیاری از مردم می گویند اینکه من

like my mother

شبیه مادرم هستم

some people say i behave like my mother

بعضی ها می گویند من مثل مادرم رفتار می کنم

i won't say who says it but someone does hello anarita anarita it is nice to meet you here

نمی گویم چه کسی این را می گوید اما کسی سلام می کند آناریتا آناریتا خوشحالم که امروز اینجا با شما آشنا

today thank you very much for joining me once more hello also to oh mexico apparently colleen

شدم بسیار ممنون که یک بار دیگر به من ملحق شدید سلام به اوه مکزیک ظاهراً کالن

hassan is watching in mexico very good very nice hello also to mon laugh want oh i like

حسن در مکزیک تماشا می کند خیلی خوب است سلام به مون خنده می خواهم اوه من از اسمت خوشم می آید

your name by the way mon or laugh want oh that's very nice thank you where are you watching

به هر حال مون یا بخند می خواهم اوه خیلی خوب است ممنونم در حال حاضر کجا تماشا می کنی

at the moment please let me know hello also to leah lia litty hello to you as well and

لطفاً به من اطلاع دهید سلام همچنین به لیا لیا لیتی سلام به شما هم و

a big high back very nice hello also to nitram near tram is here as well welcome back nice

یک پشتی بزرگ خیلی خوب سلام به نیترام نزدیک تراموا هم اینجا خوش

to see you all here today it is lovely to see you on this cloudy day ah so cloudier

آمدید خوشحالم که امروز همه شما را اینجا می بینم دوست داشتنی است که شما را در این روز ابری ببینم آه خیلی ابری

it is it is quite cloudy here at the moment in england the cloud has gathered it is grey

تر است. اینجا کاملا ابری است در حال حاضر در انگلستان ابر دارای ga است آنجا خاکستری

there is a little bit of blue sky a little bit if you look very closely in the middle

است، کمی آسمان آبی وجود دارد، اگر خیلی دقیق به

of the screen you can you can see there is a little bit of blue the blue sky is trying

وسط صفحه نگاه کنید، می توانید ببینید که کمی آبی است، آسمان آبی در حال تلاش

to come through i'm waiting very patiently for the clouds to disappear and i'm really

برای عبور از آن هستم. منتظرم با صبر و حوصله برای ناپدید شدن ابرها و من واقعاً

hoping that we will have some nice weather apparently apparently the weather forecast

امیدوارم که هوای خوبی داشته باشیم ظاهراً پیش بینی هوا

here in england for the next few days it is going to start to get warm so it's going to

در انگلیس برای چند روز آینده شروع به گرم شدن می کند ، بنابراین

feel a little bit like summer maybe next week which is very exciting because of course next

کمی احساس می شود تابستان شاید هفته آینده که بسیار هیجان انگیز است زیرا البته

week is the the beginning of june as well so we are now approaching what what many people

هفته آینده نیز آغاز ژوئن است، بنابراین ما اکنون به چیزی نزدیک می شویم که بسیاری از مردم

consider to be the summer month the month of sunshine the month of warm weather where

آن را ماه تابستان می دانند، ماه آفتابی، ماه هوای گرم که در آن

everything is lovely so june is on its way june is just around the corner so i am rather

همه چیز دوست داشتنی است. ژوئن در راه است ژوئن نزدیک است بنابراین من نسبت به آن

excited about that hello willian mello hello willy and melo i don't recognize your name

هیجان زده هستم سلام ویلیان مللو سلام ویلی و ملو من نام شما را نمی شناسم

is it your first time here today i have a feeling we might have a lot of people joining

آیا این اولین باری است که امروز اینجا هستید من احساس می کنم ممکن است افراد زیادی داشته باشیم پیوستن

for the first time in which case thank you very much for dropping by very nice we are

به اولین تی من در این صورت از شما بسیار متشکرم که خیلی خوب را رها کردید، ما می

going to take a look at one of my full english lessons as you may know or perhaps you don't

خواهیم به یکی از درس های انگلیسی کامل من نگاهی بیندازیم، همانطور که ممکن است بدانید یا شاید نمی

know there are lots and lots of video lessons on my youtube channel over the past 15 years

دانید که تعداد زیادی درس ویدیویی در کانال یوتیوب من وجود دارد. در طول 15 سال گذشته

i've been busy making video lessons and here coming up now is an example of one of those

من مشغول ساختن دروس ویدیویی بوده ام و اکنون که در حال آمدن است نمونه ای از یکی از آن

lessons this is an excerpt from full english number 37 and then after this we will be back

درس ها است، این گزیده ای از شماره 37 انگلیسی کامل است و پس از آن ما برمی

we have strange english words we also have words related to things that are on the top

گردیم، کلمات انگلیسی عجیب و غریب داریم، ما نیز کلماتی مرتبط با چیزهایی دارم که در بالا

on the bottom and at the side don't go away do

در پایین و در کنار آن قرار دارند، از بین نمی روند آیا

i like to think of myself as being a helpful chap i always try to give a helping hand whenever

دوست دارم خودم را به عنوان یک پسر مفید فکر کنم همیشه سعی می کنم هر زمان که بتوانم دست یاری بدهم،

i can so today i will start with a useful tip for those planning to come to the uk my

بنابراین امروز شروع خواهم کرد با یک نکته مفید برای کسانی که قصد دارند به انگلستان بیایند،

tip for survival today is never accept a 50 pound note from anyone i'm not kidding if

نکته من برای زنده ماندن امروز این است که هرگز یک اسکناس 50 پوندی را از کسی نپذیرید، شوخی ندارم اگر به

you are ever offered a 50 pound note as payment or in change you must refuse it do not take

شما یک اسکناس 50 پوندی به عنوان پرداخت یا تغییر پیشنهاد شد، باید از انجام آن امتناع کنید.

the 50 pound note why i hear you ask the answer is simple because you will never get rid of

اسکناس 50 پوندی را نگیرید که چرا می شنوم که می پرسید پاسخ ساده است زیرا خواهید کرد هرگز از شر آن خلاص نشوید،

it no one will accept a 50-pound note shops will not take them you will not be able to

هیچ کس اسکناس 50 پوندی را نمی پذیرد، مغازه ها آنها را نمی گیرند، شما نمی

get change for it no one knows what a real 50 pound note looks like people just assume

توانید برای آن پول خرد کنید، هیچ کس نمی داند که یک اسکناس 50 پوندی واقعی چگونه به نظر می رسد مردم فقط تصور

they are all fake so just to reiterate don't accept a 50 pound note from anyone anywhere

می کنند که همه آنها جعلی هستند. تکرار می کنم در هر زمان از هیچ کس اسکناس 50 پوندی نپذیرید

at any time hi everybody and welcome to another full english lesson let's get on with it shall

سلام به همگی و به یک درس کامل انگلیسی دیگر خوش آمدید

we let's do it let's learn some more english right

بیایید ادامه دهیم باید آن را انجام دهیم بیایید انگلیسی بیشتری یاد بگیریم

now

در حال حاضر

many people have asked me mr duncan what is the best way to speak english is it with an

بسیاری از مردم از من پرسیده اند آقای دانکن چیست؟ بهترین راه برای صحبت کردن انگلیسی با

american accent or a british accent i think this is a very interesting question indeed

لهجه آمریکایی یا انگلیسی است. من فکر می کنم این یک سوال بسیار جالب است

and some might say that it is not easy to answer but my answer to this question is quite

و برخی ممکن است بگویند که پاسخ دادن به آن آسان نیست اما پاسخ من به این سوال بسیار

simple you use the english you feel the most comfortable with you don't have to sound like

ساده است شما از انگلیسی استفاده می کنید با شما راحت‌ترین احساس را داشته باشید،

an american when you're speaking you don't have to sound like a british person when you're

لازم نیست وقتی صحبت می‌کنید مانند یک آمریکایی به نظر برسید، لازم نیست وقتی صحبت می‌کنید شبیه یک انگلیسی به نظر برسید،

speaking as long as you feel comfortable with the way you use english that is the most important

تا زمانی که با نحوه استفاده از انگلیسی احساس راحتی کنید. البته مهمترین

thing of all of course it's also important that the other person understands what you

چیز از همه چیز همچنین مهم است که طرف مقابل نیز آنچه شما

are saying as well so don't worry too much about sounding like somebody else don't punish

می گویید را بفهمد، بنابراین زیاد نگران نباشید که شبیه دیگران به نظر برسید،

yourself by trying to copy someone else's way of speaking what you have to do is develop

خودتان را با تقلید از روش صحبت کردن دیگران تنبیه نکنید، کاری که باید انجام دهید این است که

your own way of using english don't forget english is an emotional language it's a personal

خودتان را توسعه دهید. روش استفاده از انگلیسی فراموش نکنید انگلیسی یک زبان احساسی است،

language it's a language that you use to express the way you feel so don't worry about sounding

یک زبان شخصی است، زبانی است که شما از آن برای بیان احساس خود استفاده می کنید، بنابراین نگران نباشید که

like somebody else use english as you would your own language in your own way to express

انگار دیگران از انگلیسی استفاده می کنند همانطور که شما از زبان خودتان در زبان خودتان استفاده می کنید. روشی برای

the way you feel so you don't have to sound like mr duncan you don't have to sound like

بیان احساس خود تا مجبور نباشید مانند آقای دانکن به نظر برسید. لازم نیست شبیه

some american movie star you don't have to sound like anybody what you have to sound

یک ستاره سینمای آمریکایی به نظر برسید شما مجبور نیستید شبیه کسی به نظر

like

is you

have you ever been on a busman's holiday have you ever heard of this expression before well

برسید. در تعطیلات اتوبوسرانی بوده اید آیا قبلاً این عبارت را شنیده اید خوب

let me explain what it is a busman's holiday is an expression that describes a situation

اجازه دهید توضیح دهم که تعطیلات اتوبوسرانی چیست عبارتی است که وضعیتی را توصیف می کند

where a person is doing something for relaxation that they would be normally doing in their

که در آن فرد کاری را برای آرامش انجام می دهد که معمولاً در شغل خود انجام می دهد

occupation that is to say they are trying to take a break away from their work by doing

. گفتن آنها سعی می کنند با انجام

something that relates to their actual job for example if i went away for a trip to london

کاری که به شغل واقعی آنها مربوط می شود از کار خود فاصله بگیرند، به عنوان مثال اگر من برای یک سفر به لندن رفتم

for a break away from making video lessons and whilst there i went to visit the youtube

و از ساختن درس های ویدیویی دور شدم و در حالی که آنجا رفتم برای بازدید از

headquarters to talk to someone about video production then you might describe this as

دفتر مرکزی یوتیوب به با کسی در مورد تولید ویدیو صحبت کنید، سپس می توانید این را به عنوان

a busman's holiday i am doing something in my free time that relates to my actual job

تعطیلات اتوبوسرانی توصیف کنید. من در اوقات فراغت خود کاری انجام می دهم که به شغل واقعی من

we can call anything related to a person's profession as a busman's holiday if the thing

مربوط می شود، اگر موضوع مورد نظر بتوان به آن متصل شد، می توانیم هر چیزی که مربوط به حرفه یک فرد باشد را تعطیلات اتوبوسرانی بنامیم.

in question can be connected to their normal occupation a doctor might visit a museum of

در شغل معمولی خود ، یک پزشک ممکن است در طول تعطیلات از موزه پزشکی بازدید کند،

medicine during a vacation a firefighter might have to put out a blaze at a hotel they are

یک آتش نشان ممکن است مجبور شود آتش را در هتلی که در آن

staying at a person who drives the bus for a living might have to drive the family around

اقامت دارد خاموش کند، فردی که برای امرار معاش اتوبوس راندن می کند، ممکن است مجبور شود در تعطیلات خانواده را به اطراف

whilst on holiday hence the expression busman's holiday

ببرد. از این رو عبارت تعطیلات busman

i always like to introduce new words and phrases to you and today is no exception the phrase

من همیشه دوست دارم کلمات و عبارات جدیدی را به شما معرفی کنم و امروز نیز از این قاعده مستثنی نیست،

i'm going to show you today refers to a certain item of clothing the phrase is old hat here

عبارتی که امروز به شما نشان خواهم داد به یک لباس خاص اشاره دارد . کلاه قدیمی در اینجا

you can see in my hand one of my old hats that i used to wear the phrase old hat means

می توانید یکی از کلاه های قدیمی ام را در دستم ببینید که عبارت کلاه قدیمی را به سر می بردم

to be obsolete or tired out by being done too often or for too long a thing that has

به معنای منسوخ شدن یا خسته شدن به دلیل انجام مکرر یا طولانی مدت کاری که

been said or done time and time again over a long period of time can be referred to as

مدتی گفته یا انجام شده است و بارها و بارها می توان آن را به عنوان

old hat it has been done so many times before most people have become bored with it a tired

کلاه قدیمی نام برد، قبل از اینکه بسیاری از مردم از آن خسته شوند، یک کار خسته

and overdone thing is old hat this new superhero movie plot is so old hat an out-of-date thing

و افراط شده، کلاه قدیمی این طرح فیلم ابرقهرمانی جدید، کلاه قدیمی و بیرونی است. چیز قدیمی

or something that is seen as old-fashioned can be described as old hat it is no longer

یا چیزی که قدیمی به نظر می رسد را می توان به عنوان کلاه قدیمی توصیف کرد، دیگر

fashionable it is boring it has been done too often for too long it is old hat the phrase

مد نیست، خسته کننده است، اغلب برای مدت طولانی انجام شده است، کلاه قدیمی است این عبارت

derives from the notion of something being worn too often such as an old hat to the point

از مفهوم چیزی که پوشیده می شود ناشی می شود. اغلب اوقات مانند یک کلاه قدیمی به حدی

where it looks tired and worn out it has been used for a very long time

که خسته و فرسوده به نظر می رسد برای مدت طولانی استفاده شده

you know sometimes i i become so engrossed in the videos that i actually forgot forget

that i'm actually doing a live stream and that's what was happening then i was i was

است. و این همان چیزی بود که در آن زمان اتفاق می افتاد

watching that video i became so distracted by it i almost forgot that i was here live

من داشتم آن ویدیویی را که داشتم تماشا می کردم من خیلی حواسش پرت شده بود تقریبا فراموش کردم که من اینجا بودم،

yes we are together again on wednesday it is english addict extra by the way if you

بله، ما دوباره چهارشنبه با هم هستیم، اگر می

want to give me a little like if you want to say mr duncan we like what you are doing

خواهید به من کمی لایک بدهید اگر می خواهید بگویید آقای دانکن ما از کاری که انجام می دهید خوشمان می آید

then please feel free you can give me a like if you want you can give me a little like

پس لطفاً اگر می‌خواهید می‌توانید به من لایک کنید، می‌توانید به من کمی لایک کنید مانند

you can put your thumb on the screen or if you want to do it underneath as well can you

اینکه می‌توانید انگشت شست خود را روی صفحه قرار دهید یا اگر می‌خواهید آن را زیر

please do it give me a lovely thumbs up to show that you like what i'm doing the more

آن انجام دهید، لطفاً این کار را انجام دهید. نشان دهید که کارهایی که من انجام می‌دهم را دوست دارید، هر چه بیشتر

of these that i have then the more i can do this and the more people who will see these

از این‌ها دارم، بیشتر می‌توانم این کار را انجام دهم و افراد بیشتری که این

video lessons as well so that's the reason why likes are very important they are they

درس‌های ویدیویی را نیز می‌بینند، به همین دلیل است که لایک‌ها بسیار مهم هستند،

are very important because these will help me to be noticed on youtube and as i always

آنها بسیار مهم هستند. زیرا اینها به من کمک می کنند در یوتیوب مورد توجه قرار بگیرم و همانطور که همیشه

say i am the best kept secret on youtube which basically means that youtube never really

می گویم من بهترین راز در یوتیوب هستم که اساساً به این معنی است که یوتیوب

shows me to anyone i don't know why they they like to keep me a secret so if you are here

واقعاً من را به کسی نشان نمی دهد ، نمی دانم چرا آنها دوست دارند من را مخفی نگه دارند ، بنابراین اگر شما اکنون اینجا هستید و

now watching this congratulations you are in a very special place you are a very privileged

این تبریک را تماشا می کنید. شما در مکان بسیار خاصی هستید من یک فرد بسیار ممتاز

person because you are here now and it not many people are able to find me even my own

هستم زیرا اکنون اینجا هستید و افراد زیادی نمی توانند من را پیدا کنند حتی

subscribers sometimes find it hard to find me i don't know why i really don't coming

مشترکین خودم گاهی اوقات پیدا کردن من برایم سخت است، نمی دانم چرا واقعاً

up in a few moments we do have some strange english words it is true that the english

چند لحظه دیگر نمی آیم کلمات انگلیسی عجیب و غریبی دارید درست است که زبان انگلیسی

language is very weird very strange and today we are going to take a look at some of those

بسیار عجیب و غریب است و امروز ما قصد داریم به برخی از این کلمات نگاهی

words i had a lovely response last week to one of my videos and also my live stream that

i did last week when i was outside and i thought i couldn't resist showing once again the short

بیندازیم. هفته گذشته وقتی بیرون بودم و فکر می کردم نمی توانم یک بار دیگر ویدیوی کوتاه

video of all of those lovely sheep and all of those cute little lambs that are now gathered

همه آن گوسفندان دوست داشتنی و همه آن بره های کوچک ناز را که اکنون جمع شده

they are grazing right now at the back

اند و در حال چریدن در

of my house

پشت خانه من هستند مقاومت کنم.

bye bye bye bye sheep bye bye lambs i hope you enjoyed that a little video that i filmed

بای بای خداحافظ گوسفند خداحافظ بره امیدوارم از ویدیوی کوچولویی که چند روز پیش فیلمبرداری کردم لذت برده باشید

a few days ago because now we have not only sheep but also lambs at the back of the house

چون الان نه تنها گوسفند بلکه بره هایی هم در پشت خانه

aren't they so cute and lovely i think so for those who are asking about the mystery

داریم، آیا آنها آنقدر بامزه و دوست داشتنی نیستند، فکر می کنم اینطور باشد. کسانی که در اینجا در مورد اصطلاح رمز و راز می پرسند، این اصطلاح رمز و

idiom here it is today's mystery idiom is on your screen now it is a well-known phrase

راز امروزی است om اکنون روی صفحه شماست، این یک عبارت شناخته شده

in the english language all you have to do is let me know what it is the mystery idiom

در زبان انگلیسی است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به من بگویید اصطلاح رمز و راز چیست

and of course i will give you the answer a little bit later on as well we are looking

و البته من هم کمی بعد به شما پاسخ خواهم داد.

at lots of things today to do with the english language that is the reason why i am here

امروز به چیزهای زیادی برای انجام دادن با زبان انگلیسی نگاه می‌کنم که دلیل این است که من اینجا هستم

and i think maybe that is also the reason why you are here as well hello also to anna

و فکر می‌کنم شاید به همین دلیل است که شما اینجا هستید و همچنین سلام به آنا

hello also to bulletproof boys lovers i i have a feeling that bulletproof boys might

سلام به پسرهای عاشق ضد گلوله من این احساس را دارم که پسرهای ضد گلوله ممکن

be a group maybe a group of singers perhaps i'm not sure

است یک گروه باشند شاید یک گروه خواننده شاید مطمئن نیستم

vitesse says i have to leave now goodbye vitesse see you soon see you on sunday v tess i hope

ویتسه می گوید باید الان بروم خداحافظ ویتسه می بینمت به زودی یکشنبه می بینمت و تس امیدوارم

you have a good day today thank you also to zuzika nice to see you back here today as

امروز روز خوبی داشته باشی از zuzika هم تشکر می کنم امروز

well

i'm going to talk about one of my favorite subjects food i've noticed recently that i've

هم می‌بینمت، می‌خواهم در مورد یکی از موضوعات مورد علاقه‌ام درباره غذا صحبت کنم که اخیراً متوجه شده‌ام که

started changing the way i eat now over the past few months i'm sure we've all done this

در چند ماه گذشته شیوه غذا خوردنم را تغییر داده‌ام، مطمئنم همه ما این کار را انجام داده‌ایم. این

over the past few months we've all been eating maybe a little bit too much food because we've

در طول چند ماه گذشته همه ما شاید کمی بیش از حد غذا می خوریم زیرا اینطور بوده

been at home maybe in lockdown maybe you had no choice you had to stay at home because

ایم در خانه شاید در قرنطینه شاید چاره ای نداشتید که مجبور بودید در خانه بمانید زیرا

you were you were in isolation you were you were in quarantine so perhaps you were eating

در انزوا بودید یا در قرنطینه بودید بنابراین شاید

more food than you normally would and i was talking to steve last night about our our

بیشتر از حد معمول غذا می خوردید و من دیشب داشتم با استیو در مورد این موضوع صحبت می کردم

habits and there are certain things that we eat a lot of for example i don't know why

عادت‌هایمان و چیزهای خاصی وجود دارد که زیاد می‌خوریم، مثلاً نمی‌دانم چرا،

but we seem to eat more bread than we did before we always seem to eat quite a lot of

اما به نظر می‌رسد بیشتر از قبل نان می‌خوریم، به نظر می‌رسد همیشه نان بسیار زیادی می‌خوریم،

bread i don't know when it happened but i have noticed that our eating habits have changed

نمی‌دانم چه زمانی اتفاق افتاده است اما من متوجه شده ام که عادات غذایی ما

quite a lot so what about you is there a certain type of food that you eat a lot is there a

بسیار تغییر کرده است، بنابراین در مورد شما چه نوع خاصی از غذا وجود دارد که زیاد می خورید آیا

certain type of food that you consume more than before bread and i think also we also

نوع خاصی از غذا وجود دارد که بیشتر از قبل از نان مصرف می کنید و فکر می کنم ما نیز

eat more meat than we used to i don't know why but steve said this last night because

بیشتر از قبل گوشت بخورید نمی دانم چرا اما استیو این را دیشب گفت

last night we did have a meal with meat and we both agreed that recently we have been

زیرا دیشب ما یک وعده غذایی با گوشت خوردیم و هر دو توافق کردیم که اخیراً

eating more meat so it is strange i don't know if it has anything to do with lockdown

بیشتر گوشت می خوریم بنابراین عجیب است که نمی دانم اگر ربطی به قفل کردن داشته

maybe not maybe it has nothing to do with it but we have noticed that over the past

باشد، شاید نه، شاید ربطی به شوخ طبعی نداشته باشد اما متوجه شده‌ایم که طی

few weeks our eating habits have changed one thing we haven't done yet we have not been

چند هفته گذشته عادات غذایی ما تغییر کرده است، چیزی که هنوز

out to eat anywhere so we haven't been to a restaurant and we haven't been to a café

انجام نداده‌ایم، جایی برای غذا خوردن بیرون نرفته‌ایم، بنابراین به رستوران و رستوران نرفته‌ایم. کافه

not yet but next week of course because next week there is a public holiday next week and

هنوز نه اما هفته آینده البته چون هفته بعد هفته بعد تعطیل رسمی است و

also mr steve is taking some time off from work we might actually go somewhere next week

همچنین آقای استیو مدتی از کار مرخصی می گیرد ما در واقع ممکن است هفته آینده به

we might go maybe to wales and visit somewhere nice next week we're not sure at the moment

جایی برویم شاید به ولز برویم و هفته بعد از یک مکان خوب بازدید کنیم. در حال حاضر مطمئن نیستم

because of course it all depends on how good the weather is hopefully the weather will

زیرا البته همه چیز به این بستگی دارد که هوا چقدر خوب است، امیدوارم

be good next week if it isn't well there isn't much we can do about it really is there so

هفته آینده هوا خوب باشد اگر خوب نباشد، کار زیادی نمی توانیم در مورد آن انجام دهیم واقعاً وجود دارد، بنابراین

there's no point worrying hello live chat hello we have sunshine hello sunshine to be

جای نگرانی نیست سلام چت زنده سلام ما آفتاب داریم سلام آفتاب

honest with you i think i need a little bit of sunshine here today it is not cold but

با شما صادق باشم فکر می کنم امروز اینجا به کمی آفتاب نیاز دارم هوا سرد نیست اما

it is also not warm today hopefully over the next few days it will start to get nice and

امروز هم گرم نیست امیدوارم در چند روز آینده خوب و

warm hello tariq tariq astra hello tariq usta hello mr duncan this is my first time and

گرم شود سلام طارق طارق آسترا سلام طارق اوستا سلام آقای دانکن این فی من است اولین بار و

i am watching you in turkey hello turkey i hope you're having a good day where you are

من دارم شما را در ترکیه تماشا می کنم سلام بوقلمون، امیدوارم روز خوبی را سپری کرده باشید، جایی که شما هستید،

i have been to your country not once but twice so i've been actually been to turkey in the

من نه یک بار بلکه دو بار به کشور شما رفته ام، بنابراین در

past

a lot of people now chatting to each other which is always good one of the reasons why

گذشته بسیاری از مردم اکنون به ترکیه رفته ام. چت کردن با یکدیگر که همیشه خوب است یکی از دلایلی که

i love doing this is it gives everyone a chance to talk to each other mr duncan why did you

من عاشق انجام این کار هستم این است که به همه فرصت می دهد با هم صحبت کنند آقای دانکن چرا

change the name of your channel why did you change it to english addict well because many

نام کانال خود را تغییر دادید چرا آن را به انگلیسی معتاد تغییر دادید زیرا خیلی ها

of my live streams have this title english addict so that is one of the reasons why i

پخش زنده من این عنوان را دارد معتاد انگلیسی، بنابراین یکی از دلایلی است که

changed the name of my youtube channel hello to fatima 1991 nice to see you here as well

من نام کانال یوتیوب خود را با سلام به فاطمه 1991 تغییر دادم، خوشحالم که شما را در اینجا نیز می بینم،

so what is the 1991 what is it is it your year of birth maybe i don't know we have some

پس سال 1991 چیست، سال تولد شما چیست؟ شاید من نمی دانم

strange english words coming up i hope you are ready to write them down because the english

کلمات انگلیسی عجیب و غریبی در راه است، امیدوارم آماده باشید آنها را بنویسید زیرا زبان انگلیسی

language is such a strange place it really is there are so many strange words that exist

جای عجیبی است، واقعاً کلمات عجیب و غریب زیادی وجود دارد،

so i thought we would have a look at some strange english words right now so here are

بنابراین فکر کردم که ما یک در حال حاضر به چند کلمه انگلیسی عجیب نگاه کنید، بنابراین

i think there are four or five maybe five or maybe six strange english words let's have

i thi اینجاست nk چهار یا پنج، شاید پنج یا شاید شش کلمه انگلیسی عجیب و غریب وجود دارد، بیایید

a look at the first one right now oh i like this word there it is cranky cranky the word

همین الان به اولین آن نگاهی بیندازیم، اوه، من این کلمه را دوست دارم، در آنجا عجیب و غریب است، این

is used quite often in english and it is used as an adjective and it means eccentric or

کلمه اغلب در انگلیسی استفاده می شود و به عنوان صفت استفاده می شود و این به معنای عجیب و غریب یا

strange so something unusual maybe a person who has strange habits or maybe their behaviour

عجیب است، بنابراین چیزی غیر معمول ممکن است شخصی که عادت های عجیبی دارد یا شاید رفتار آنها

is a little unusual so a person can be a little cranky a little unusual a little odd i suppose

کمی غیرعادی باشد، بنابراین یک فرد می تواند کمی بداخلاق باشد، کمی غیرعادی، کمی عجیب، فکر می کنم

a good example would be doc brown from back to the future so you might describe him as

یک مثال خوب می تواند قهوه ای داک از پشت به در آینده، بنابراین ممکن است او

a as a little bit cranky he's a cranky character because he's a little odd eccentric strange

را کمی بداخلاق توصیف کنید، او یک شخصیت بداخلاق است، زیرا او کمی عجیب و غریب عجیب و غریب است،

also a person who is bad tempered so quite often they become irritable or maybe a person

همچنین فردی است که بدخلق است و اغلب آنها تحریک پذیر می شوند یا شاید فردی

who has become angry we can say that they are cranky they are bad tempered they are

که عصبانی شده است، می توان گفت که آنها بداخلاق هستند آنها بدخلق هستند آنها

in a bad mood you can say that they are acting in a cranky way they are a little cranky here's

در خلق و خوی بدی هستند می توان گفت که آنها بداخلاق عمل می کنند آنها کمی بداخلاق هستند اینجا

another one another strange english word for this wednesday afternoon in england here's

یکی دیگر از واژه های انگلیسی عجیب و غریب برای بعدازظهر چهارشنبه در انگلیس در اینجا

one that people often use when we are talking about the house market so buying a house selling

یکی از مردم زمانی که در مورد بازار خانه صحبت می کنیم از آن استفاده می کنیم، بنابراین خرید خانه برای

a house the word is gazump gazump now this does not sound like a real word but i can

فروش خانه کلمه گازومپ گازومپ است اکنون این کلمه واقعی به نظر نمی رسد اما می

assure you it is a real word

توانم به شما اطمینان دهم که یک کلمه واقعی است

and it is often used as a verb to outbid the buyer of a house whose offer has already been

و اغلب به عنوان یک فعل استفاده می شود از خریدار خانه‌ای که پیشنهادش قبلاً

accepted now i will explain this if you buy a house quite often you will look for a property

پذیرفته شده است پیشی بگیرید، من این را توضیح می‌دهم اگر اغلب خانه بخرید، به دنبال ملکی می‌گردید

that someone else is selling however sometimes a person will agree on the price and then

که شخص دیگری در حال فروش آن است، اما گاهی اوقات شخصی روی قیمت توافق می‌کند و سپس

that person will say okay i want that house and the seller will also say okay you can

آن شخص می‌گوید خوب، من آن خانه را می خواهم و فروشنده نیز می گوید خوب، شما می

have the house but then someone else comes along and they offer more money they offer

توانید خانه را داشته باشید، اما بعد شخص دیگری می آید و پول بیشتری را پیشنهاد می کند، مقدار بیشتری پول ارائه می دهد

a larger amount of money and so the person who originally put their offer in lose the

و بنابراین شخصی که در ابتدا پیشنهاد خود را در خانه گذاشته است، خانه را از دست می دهد،

house because another person has come along with more money and that particular action

زیرا دیگری شخص با پول بیشتری همراه شده است و آن عمل خاص

is described as gazumping if you gazump someone it means you pay a higher price for a house

به عنوان گزاف گویی توصیف می شود، اگر کسی را غافلگیر کنید به این معنی است که برای خانه ای

that someone else has already made an offer on you gazump that person it is something

که شخص دیگری قبلاً به شما پیشنهاد داده

that is not very popular people do not like it when they are gazumped especially if the

است قیمت بیشتری می پردازید. افراد بسیار محبوب وقتی به آنها هول می‌کنند خوششان نمی‌آید، به خصوص اگر

house is the house that they've always wanted to live in i think so here's another one this

خانه همان خانه‌ای باشد که همیشه می‌خواستند در آن زندگی کنند، فکر می‌کنم این

is an interesting word we can use this as both an adjective and a noun anodyne anodyne

یک کلمه دیگر است، این یک کلمه جالب است که می‌توانیم از آن به عنوان صفت و اسم anodyne استفاده کنیم.

is an english word and this particular word can be used as an adjective to mean something

anodyne یک کلمه انگلیسی است و این کلمه خاص را می توان به عنوان یک صفت به معنای

that is dull or inoffensive so something that is safe dull maybe even boring something that

چیزی کسل کننده یا غیر توهین آمیز استفاده کرد، بنابراین چیزی که بی خطر است، شاید حتی خسته کننده، چیزی که

will not offend anyone can be described as anodyne and of course as a noun we can also

به کسی توهین نمی کند، می تواند به عنوان anodyne و البته به عنوان اسم ما توصیف شود. همچنین می‌تواند به

mean a type of medicine which relieves pain so a type of medicine that a person might

معنای نوعی دارویی باشد که درد را تسکین می‌دهد، بنابراین نوعی دارویی که فرد ممکن

take to ease pain in their body that particular type of medicine can be described as anodyne

است برای کاهش درد بدن خود مصرف کند، آن نوع خاص دارو را می‌توان آنودین توصیف کرد،

but normally we often use it to mean something that is dull and inoffensive something that

اما معمولاً ما اغلب از آن به معنای چیزی کسل‌کننده و بی‌خطر استفاده می‌کنیم. چیزی که

is safe to say something that is safe to do it is anodyne it might even be a little bit

برای گفتن چیزی امن است که انجام آن بی خطر است، آنودین است، حتی ممکن است کمی

dull and boring

کسل کننده و خسته کننده باشد،

here's another word don't forget you can write these down as well write the words down or

اینجا یک کلمه دیگر است، فراموش نکنید، می توانید این ها را نیز بنویسید، یا

if you want to make some notes later on you can always watch this live stream again because

اگر می خواهید برای یادداشت برداری بعداً، همیشه می توانید این پخش زنده را دوباره تماشا کنید

it will be recorded retrospect is the next word there it is retrospect and this is used

زیرا ضبط خواهد شد بازگشت به گذشته کلمه بعدی است و به

as a noun and it is a survey carried out to review the course of past events as they happened

عنوان یک اسم استفاده می شود و این نظرسنجی است که برای بررسی روند رویدادهای گذشته انجام شده است. آنها اغلب اتفاق افتاده اند

so quite often retrospect is looking back at a situation you are looking at how it happened

که اغلب به گذشته نگاه کردن به یک موقعیت است که شما به این نگاه می کنید که چگونه اتفاق افتاده است

or how it occurred to look back you are looking back you are making a record of all of the

یا چگونه اتفاق افتاده است که به گذشته نگاه می کنید.

things that happened in the past maybe a certain event or situation something that happened

موقعیت چیزی که اتفاق افتاده

you want to find out why it happened you are looking back to something and you are studying

می‌خواهید بدانید چرا اتفاق افتاده است، به چیزی نگاه می‌کنید و در حال مطالعه

how it happened retrospect you are looking at something you are looking at how it happened

نحوه وقوع آن هستید.

perhaps you are looking for answers we also have the phrase in retrospect which means

به گذشته به معنای

to look back with hindsight so the word retrospect can be used also in a phrase you look in retrospect

نگاه کردن به گذشته است، بنابراین کلمه گذشته نگر را می توان در عبارتی که شما به عقب نگاه

that means you are looking back in hindsight and hindsight is something that we mentioned

می کنید نیز استفاده کرد، یعنی شما به عقب نگاه می کنید و پس از آن چیزی است که ما به آن اشاره کردیم.

a few days ago on one of our other live streams and mr steve mentioned it hindsight is the

چند روز پیش در یکی از استریم های زنده دیگر ما و آقای استیو اشاره کرد که نگاه به گذشته این است که

action of looking back at something from the past a way of viewing something that happened

به چیزی از گذشته نگاه کنیم، راهی برای مشاهده اتفاقاتی که

in the past and of course we have the word retrospect as well oh i like this word as

در گذشته اتفاق افتاده است و البته ما کلمه گذشته نگر را نیز داریم اوه من دوست دارم. این کلمه

well candour this is a real word mr duncan isn't that the planet where the ewoks lived

نیز صادقانه است این یک کلمه واقعی است آقای دانکن این نیست که سیاره ای که اووک ها در آن زندگی می کردند

no it isn't it is not the planet where the ewoks lived in star wars it isn't

نه این نیست این سیاره ای نیست که اووک ها در جنگ های ستارگان در آن زندگی می کردند.

candour is a noun and it means to speak openly to be frank and honest with someone so if

صریح و صادقانه صحبت کردن با کسی، بنابراین

you are talking in a very real and honest way we can describe that as candour candour

اگر به شیوه ای بسیار واقعی و صادقانه صحبت می کنید، می توانیم این را توصیف کنیم که به عنوان رک و راستی

you are speaking honestly bluntly you are being frank and honest with a person candour

صادقانه صحبت می کنید، با یک فرد رک و صادق هستید.

i like that word and yes it is a real english word honestly

من این کلمه را دوست دارم و بله این یک کلمه انگلیسی واقعی است صادقانه

here's another one

اینجا یک کلمه دیگر وجود دارد

oh another strange english word coming up right now

آه یک کلمه انگلیسی عجیب دیگر در حال حاضر

gravitas ah yes something that is serious something important something that might make

gravitas آه بله چیزی که جدی است چیزی مهم چیزی که ممکن است

many changes to many people's lives the gravitas the importance the seriousness or the solemnity

تغییرات زیادی در زندگی بسیاری از افراد ایجاد کند. آرام

of a situation i like that word solemnity the solemnity means how serious something

بودن یک موقعیت من آن کلمه را دوست دارم solemnity the solemnity به این معنی است که

is you are saying whether something is serious or how serious it actually is gravitas we

شما می گویید چه چیزی جدی است یا اینکه واقعاً چقدر جدی است.

can use this also as a noun so this is a noun the importance seriousness or the solemnity

of a situation i like that word so there they are some lovely english words maybe the first

موقعیتی که من آن کلمه را دوست دارم، بنابراین کلمات انگلیسی دوست داشتنی وجود دارد، شاید برای اولین

time that you ever heard those words maybe it's the first time that you've come across

بار است که آن کلمات را می شنوید، شاید اولین بار است که با

them but i hope you enjoy them hello rungsack wrung sack nice to see you here it feels as

آنها برخورد می کنید، اما امیدوارم از آنها لذت ببرید سلام کت و شلوار wrung sack خوشحالم که شما را می بینم در اینجا احساس

if it's been a long time hello it's so nice to see you back where you belong it really

می کنم که مدت زیادی است سلام خیلی خوشحالم که شما را به جایی که به آن تعلق دارید می بینم.

is good to have you back hello also anna rita hello also oh interesting we have en duo here

واقعاً خوب است که شما را به عقب برگردانم سلام همچنین آنا ریتا سلام همچنین آه جالب است که ما امروز در اینجا دوتایی

today as well wow lots of familiar faces lots of names that i recognize are here today it's

داریم و عجب چهره های آشنای زیادی داریم بسیاری از اسامی که من می شناسم امروز اینجا هستند،

nice to see you here today as well i will give you the answer to the mystery idiom in

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، من هم در یک لحظه پاسخ اصطلاح رمز و راز را در اینجا به شما خواهم

a moment here it is so this is today's mystery idiom we have had some correct answers by

داد، بنابراین این اصطلاح رمزآلود امروزی است، ما به هر حال چند پاسخ صحیح داشته ایم.

the way one or two of you have actually given me the correct answer well done

یا دو نفر از شما در واقع پاسخ صحیح را به من داده اید، خوب انجام داده اید،

but i will give you the answer in a little while in just a few minutes we will have a

اما من پاسخ شما را تا چند دقیقه دیگر به شما خواهم داد، ما

look at the answer don't worry i won't forget not like last week because last week i did

پاسخ را بررسی خواهیم کرد نگران نباشید فراموش نمی کنم مانند هفته گذشته هفته گذشته

forget

فراموش

i did i forgot i forgot to give you the answer last week for which i apologize mr duncan

کردم انجام دادم فراموش کردم هفته گذشته جواب شما را بدهم که به خاطر آن عذرخواهی می کنم آقای دانکن

what is happening in june i've had some emails because last week i did say that there might

در ژوئن چه اتفاقی می افتد من چند ایمیل داشتم زیرا هفته گذشته گفتم ممکن

be some special things happening in june i'm not going to tell you what's happening yet

است اتفاقات خاصی در این کشور رخ دهد. ژوئن من هنوز قصد ندارم به شما بگویم چه اتفاقی در حال رخ دادن است،

but i have some plans for june concerning my live lessons what could it be well you

اما من برای ژوئن برنامه هایی در مورد درس های زنده ام دارم، چه می تواند خوب باشد،

will have to find out next sunday so next sunday i will let you know what it is

شما باید یکشنبه آینده بفهمید، بنابراین یکشنبه آینده به شما اطلاع می دهم که اینجا چه خبر

here we go then congratulations to those who got it right this is today's mystery idiom

است. سپس به کسانی که آن را درست فهمیده اند تبریک می گویم این اصطلاح رمز و راز امروزی است

and also i am going to give you the answer as well coming up right now we have the answer

و همچنین من می خواهم پاسخ را به شما بدهم و همین الان در حال آمدن است، ما پاسخ

to the mystery idiom

اصطلاح اسرارآمیز را داریم

here it comes

در اینجا آمده است

oh today's mystery idiom it cost an arm and a leg not literally can i just say it doesn't

آه اصطلاح مرموز امروزی هزینه یک بازو و یک بازو دارد. به معنای واقعی کلمه نمی توانم بگویم به این

mean that you really do have to cut your arm and leg off it doesn't mean that but it is

معنی نیست که شما واقعی هستید باید دست و پای خود را قطع کنید به این معنی نیست، اما این

a figurative expression a figurative idiom so to cost an arm and a leg means to pay a

یک عبارت مجازی است، یک اصطلاح مجازی است، بنابراین هزینه کردن یک دست و یک پا به معنای پرداخت

very high price for something a very expensive item can be described as costing an arm and

بهای بسیار بالا برای چیزی است که یک کالای بسیار گران قیمت را می توان اینگونه توصیف کرد. قیمت یک دست و

a leg the thing you bought was very expensive it cost an arm and a leg and there it was

یک پا چیزی که خریدید بسیار گران بود، یک دست و یک پا قیمت داشت و این

today's mystery idiom i hope you enjoyed it

اصطلاح رمز و راز امروزی بود، امیدوارم از آن لذت برده باشید،

another one coming next week maybe maybe not hello uh ad ham hello adham shahab nice to

یکی دیگر که هفته آینده می آید، شاید شاید نه سلام اوه، سلام، سلام ادهم شهاب، دیدنش خوشحال است

see you as well

شما همچنین

nice to see so many people here today thank you very much i know it is wednesday and i

خوشحالم که امروز افراد زیادی را اینجا می بینم بسیار متشکرم می دانم که چهارشنبه است و

know that lots of people are now going back to normal with their everyday life we are

می دانم که بسیاری از مردم اکنون در حال بازگشت به زندگی عادی خود هستند،

now going to take a look at some words some expressions connected with three interesting

اکنون قصد داریم به برخی از کلمات نگاهی بیندازیم. با سه

words top bottom and side so here are some words that can be used in different ways and

کلمه جالب بالا پایین و کنار مرتبط است، بنابراین در اینجا چند کلمه وجود دارد که می توانند به روش های مختلف استفاده شوند و

they relate normally to the position of things for example when we talk about the top of

آنها به طور معمول به موقعیت اشیا مربوط می شوند، به عنوان مثال وقتی در مورد بالای

something quite often we mean the highest position the the furthest point upwards is

چیزی صحبت می کنیم اغلب منظورمان بالاترین موقعیت دورترین است. نقطه upwa rds

the top so in other words the top is the point at which you can't go any higher the top quite

قسمت بالایی است، بنابراین به عبارت دیگر بالا نقطه‌ای است که در آن نمی‌توانید بالاتر بروید،

often it refers to something such as a piece of furniture you might say the top of the

اغلب به چیزی مانند یک مبلمان اشاره دارد که ممکن است بگویید

table the top the top part sometimes we can use the word surface as well so quite often

گاهی اوقات بالای میز، قسمت بالایی قسمت بالایی است. ما می‌توانیم از کلمه سطح نیز استفاده کنیم، بنابراین

the word top can also refer to the surface of something the top is the highest position

اغلب کلمه بالا می‌تواند به سطح چیزی اشاره کند که بالا بالاترین موقعیت است

and then we have the bottom the lowest position quite often it is the lowest point the lowest

و سپس پایین‌ترین موقعیت را داریم اغلب اوقات پایین‌ترین نقطه پایین‌ترین

position or the lowest part of something the bottom of something we can also use the word

موقعیت یا پایین‌ترین موقعیت است. قسمتی از چیزی پایین یک چیزی می توانیم از کلمه

bottom to mean the most basic thing so maybe something that is simple might also be described

پایین به معنای ابتدایی ترین چیز نیز استفاده کنیم، بنابراین شاید چیزی که ساده است به

as the bottom of a subject or the base of the subject then we have the word side which

عنوان پایین یک موضوع یا پایه موضوع نیز توصیف شود، سپس کلمه side را داریم که

means the furthest across for example the image that you are looking at now we have

به معنای دورترین نقطه به عنوان مثال تصویری که اکنون به آن نگاه می کنید،

the side of the screen we have one side and we have the other side for example we have

ما طرف صفحه را داریم که یک طرف داریم و طرف دیگر را داریم، به عنوان مثال ما

my left on the side and my right of course for you they will be opposite they will be

سمت چپ من را در کنار داریم و سمت راست من البته برای شما آنها مخالف هستند. آنها

the other way around so the side of something the top of something the bottom of something

راه دیگری خواهند بود دور تا کنار چیزی بالای چیزی پایین چیزی،

so these are very basic ways of describing the position or maybe the area on which you

بنابراین اینها روش‌های بسیار ابتدایی برای توصیف موقعیت یا شاید ناحیه‌ای هستند که روی آن

are focusing the top the bottom and the sides which are the furthest across on the left

تمرکز می‌کنید از بالا به پایین و طرف‌هایی که دورترین فاصله در سمت چپ و سمت چپ هستند

and the right

.

here's another one then

در اینجا یک مورد دیگر وجود دارد سپس

we are looking at some examples now of the word top top as the highest point so quite

ما اکنون به چند نمونه از کلمه top top به عنوان بالاترین نقطه نگاه

often we will describe the thing that is the highest point for example of a tree you might

می کنیم، بنابراین اغلب ما چیزی را که بالاترین نقطه است توصیف می کنیم، برای مثال درختی که ممکن است

say tree top the treetop is the highest point of the tree or maybe rooftop that is the highest

بگویید بالای درخت، بالای درخت بالاترین نقطه است. از درخت یا شاید پشت بام که بالاترین

point of the house so the rooftop is the part of this roof that is at the highest point

نقطه خانه است پس پشت بام بخشی از این سقف است که در بالاترین

of the house and then of course we have mountain top as well a mountain top is a position that

نقطه خانه قرار دارد و البته ما بالای کوه داریم و همچنین قله کوه موقعیتی است

is high up on a mountain normally at the peak so quite often a mountain top will be the

که در بالای یک کوه معمولاً در قله، بنابراین اغلب یک قله کوه

highest part of a mountain normally near the peak so we can use top in many ways we can

مرتفع ترین قسمت یک کوه است که معمولاً نزدیک به قله است، بنابراین ما می توانیم از قله به طرق مختلف استفاده کنیم،

also say that something is top of the list if you are top of the list if something is

همچنین می توانیم بگوییم که اگر شما در بالای قله هستید، چیزی در بالای لیست قرار دارد. از لیست اگر چیزی است ing در

top of the list it means it is a priority it has been put at the top of the list it

بالای لیست است به این معنی است که یک اولویت است در بالای لیست قرار گرفته

is something that is important it is something that is a priority it is something that is

است چیزی است که مهم است چیزی است که در اولویت است چیزی است که

an emergency perhaps maybe you are waiting to go into hospital for an operation and maybe

یک وضعیت اضطراری است شاید شما منتظر باشید که وارد آن شوید بیمارستان برای یک عمل جراحی و شاید

you will suddenly be put at the top of the list you are at the top of the list you are

شما ناگهان در بالای لیست قرار بگیرید که در بالای لیست هستید و

now a priority that means your operation is now at the top soon you will have your operation

اکنون در اولویت هستید، یعنی عمل شما اکنون در صدر قرار دارد به زودی عمل خود را انجام خواهید داد

because it is important or maybe an emergency then you can be top of the class

زیرا مهم است یا شاید یک موقعیت اضطراری باشد، آنگاه می‌توانی سر کلاس باشی،

something i was not when i was at school i was never top of the class ever never ever

چیزی که من در مدرسه نبودم ، هرگز در صدر کلاس نبودم، هرگز در صدر کلاس نبودم.

top of the class you are the best in a certain group normally a classroom maybe your fellow

students you are the best in that group you are top of the class we can also say that

در آن گروه بهترین هستند شما در کلاس خود هستید ما همچنین می توانیم بگوییم که

something is top of its class so maybe a car that that has a very good performance maybe

چیزی در کلاس خود قرار دارد پس شاید ماشینی که عملکرد بسیار خوبی دارد

the engine is very powerful so a type of car that is better than all the rest in a certain

شاید موتور آن بسیار قوی باشد بنابراین یک نوع ماشین از همه بهتر است بقیه در یک

category or group is the top of its class so there are many ways of using the word top

دسته یا گروه خاص T هستند در کلاس خود راه های زیادی برای استفاده از کلمه top وجود دارد

something that is top-notch is the best quality so if you have something that is top-notch

چیزی که درجه یک بهترین کیفیت است، بنابراین اگر چیزی دارید که درجه یک است

it means it is the best quality the highest quality is top-notch maybe you have to pay

، به این معنی است که بهترین کیفیت است، بالاترین کیفیت ممکن است شما درجه یک باشد. باید

a lot of money for something you have to pay the top-notch because it is the best thing

پول زیادی برای چیزی بپردازید که باید درجه بالایی را بپردازید زیرا این بهترین چیز است

so you have to pay the most money for the best thing because it is top notch the best

بنابراین باید بیشترین پول را برای بهترین چیز بپردازید زیرا درجه یک است بهترین

quality here's another one oh to top something if you top something it means to do better

کیفیت اینجا یکی دیگر است آه به چیزی برتر اگر در چیزی برتر باشید به این معنی است که بهتر

than before so maybe you top your previous performance you do better than you did before

از قبل انجام دهید، بنابراین شاید عملکرد قبلی خود را بالاتر ببرید، بهتر از قبل از

you top something to do better than you did before maybe if you are running in a race

انجام کاری بهتر از قبل انجام می دهید، شاید اگر در یک مسابقه می دوید،

maybe you run faster than you did last time so we can say that you topped your previous

ممکن است سریعتر از آنچه انجام داده اید بدوید. دفعه قبل، بنابراین می توانیم بگوییم که

score or your previous time then we have top marks top marks if you are taking an exam

شما نمره قبلی یا دفعه قبل خود را کسب کرده اید، پس اگر در امتحان شرکت می کنید،

if you are sitting in exam maybe you will be top in the class maybe you will get the

اگر در امتحان شرکت می کنید، ممکن است در کلاس برتر باشید، شاید

highest score you have top marks that means your score your exam score is very high top

بالاترین امتیاز را کسب کنید. شما نمرات بالایی دارید که به این معنی است که نمره قبلی شما را کسب کرده اید نمره am بسیار بالاست

marks you can have top marks for something that you've done very well

شما می توانید برای کاری که خیلی خوب انجام داده

you can have big top a big top is a thing it is a large tent quite often used for performing

اید نمرات برتر بگیرید می توانید بالاپوش بزرگ داشته باشید یک چادر بزرگ است که اغلب برای اجرای نمایش های سیرک استفاده می شود،

circus acts in so a large tent quite often if a circus is traveling around from town

بنابراین یک چادر بزرگ کاملاً استفاده می شود اغلب اگر یک سیرک از شهری

to town quite often they will erect or put up a tent a big top is a large tempt here's

به شهر دیگر سفر می کند، اغلب یک چادر برپا می کند یا چادر می اندازد، یک بالابر بزرگ وسوسه بزرگی است.

another one oh topper topper this describes an item that is designed to go on top of something

maybe on your bed perhaps over the years your bed has become very hard and uncomfortable

رختخواب شاید در طول سال ها تخت شما بسیار سخت و ناراحت کننده شده است

and quite often at night maybe you can't get to sleep sometimes you will put something

و اغلب شب ها ممکن است نتوانید بخوابید گاهی اوقات چیزی

on top of the bed to make it more comfortable maybe a thin piece of material or maybe something

را روی تخت قرار می دهید تا راحت تر شود، شاید یک قطعه نازک از مواد یا شاید چیزی

that is made of foam we call it a topper something that goes on top of another thing an item

که از فوم ساخته شده است، ما به آن می گوییم تاپر چیزی که روی چیز دیگری قرار می گیرد، یک آیتم

to make something more comfortable for example

برای اینکه چیزی راحت تر شود، به عنوان مثال،

finally oh dear

در نهایت اوه عزیز،

finally

در نهایت

i'm just reading some of your comments by the way thank you very much for that

من فقط برخی از نظرات شما را می خوانم اتفاقاً از شما بسیار متشکرم

to top someone

if you top someone it means you kill someone to kill a person you top them sometimes we

اگر شما از برخی بالاترین برتری داشته باشید یکی به این معنی است که شما کسی را می کشی تا یک نفر را بکشی و در بالای او قرار می گیری گاهی اوقات

might use this expression if a person commits suicide we might say that that person topped

ممکن است از این عبارت استفاده کنیم اگر شخصی خودکشی کند ممکن است بگوییم که آن شخص از

themselves so to top yourself is to commit suicide although i will be honest with you

خودش برتری گرفته است بنابراین بالا بردن خودت یعنی خودکشی اگر چه من با شما صادق خواهم بود

it is not a nice expression but some people do use it some people do use it if you top

اینطور نیست تعبیر خوبی است اما برخی از مردم آن را به کار می برند، برخی از افراد از آن استفاده می کنند اگر شما

yourself to commit suicide

خودکشی کنید

we are going to have a look at some words now connected with bottom

ما قصد داریم به برخی از کلمات مرتبط با پایین نگاهی

careful behave yourself please we will have none of that here on youtube there might be

بیاندازیم. بزرگسالانی باشید که

adults listening so we often think of bottom as being the lowest point or position the

گوش می دهند، بنابراین ما اغلب فکر می کنیم پایین پایین ترین نقطه است یا

thing that is the lowest point so you might have the bottom of the screen or maybe the

چیزی را که پایین ترین نقطه است قرار می دهیم، بنابراین ممکن است پایین صفحه نمایش یا شاید

bottom of the hill so the furthest point or the lowest point or position

پایین تپه، بنابراین دورترین نقطه یا پایین ترین نقطه یا موقعیت

hmm excuse me i just had to have a little drink of water because it's very hot here

هوم. ببخشید من فقط مجبور شدم کمی آب بنوشم زیرا اینجا

in studio it's very hot in here so the bottom is the lowest point or position that is how

در استودیو بسیار گرم است اینجا بسیار گرم است بنابراین پایین ترین نقطه یا موقعیت است که چگونه

we can use that particular word for example you can have the bottom draw the lowest draw

می توانیم از آن کلمه خاص استفاده کنیم به عنوان مثال شما می توانید t او پایین‌ترین رسم را ترسیم می‌کند،

so the lowest thing or the lowest part of something so here is an example bottom draw

بنابراین پایین‌ترین چیز یا پایین‌ترین قسمت چیزی را می‌کشد، بنابراین در اینجا یک مثال از پایین‌ترین

the draw that is the lowest one out of all the other ones it is at the lowest point to

قرعه‌کشی است که پایین‌ترین قرعه‌کشی از همه موارد دیگر است، در پایین‌ترین نقطه به پایین‌ترین نقطه

bottom out oh if you are doing something and maybe you are not being very successful at

است آه اگر انجام می‌دهید چیزی و شاید شما در آن خیلی موفق

it maybe you feel a little dejected down upset you might reach your lowest point you might

نیستید، شاید کمی احساس ناراحتی و ناراحتی می کنید، ممکن است به پایین ترین نقطه خود برسید، ممکن است به پایین ترین نقطه خود برسید،

bottom out it means you have reached the lowest point you can't get any lower you feel down

به این معنی است که به پایین ترین نقطه ای رسیده اید که نمی توانید

you feel sad you feel unhappy you feel as if you have reached the bottom you bottom

پایین بیایید، احساس ناراحتی می کنید، غمگین هستید شما احساس ناراحتی می کنید احساس می کنید که به ته رسیده اید و به ته رسیده اید

out

it doesn't mean anything else before you ask

قبل از اینکه بخواهید معنای دیگری ندارد

and very similar to the previous one you can also hit rock bottom if you hit rock bottom

و بسیار شبیه به مورد قبلی است که اگر به پایین ترین سطح رسیدید می توانید به پایین ترین سطح نیز برسید.

it means to be at the lowest point you hit you hit rock bottom you have hit the lowest

نقطه ای که زدی به پایین ترین نقطه رسیدی که به پایین ترین

point you can't get any lower than rock bottom trust me i've been there oh here's an interesting

نقطه رسیدی که نمی توانی پایین تر از کف سنگ شوی به من اعتماد کن من آنجا بوده ام آه اینجا یک مورد جالب

one this word bottom feeder oh mr duncan that sounds very intriguing bottom feeder means

است این کلمه پایین تغذیه کننده آه آقای دانکن که به نظر خیلی جالب می رسد تغذیه کننده پایین به معنای

a person who is at the lowest status or has the lowest level maybe in a company maybe

یک فردی که در پایین ترین سطح قرار دارد وضعیت یا دارای پایین ترین سطح ممکن است در یک شرکت،

a person who is at the lowest point or at the lowest position within a company we might

شاید فردی که در پایین ترین نقطه یا در پایین ترین موقعیت در یک شرکت قرار دارد، ممکن است

describe them as a bottom feeder like animals you see so certain types of animals fish for

آنها را به عنوان تغذیه کننده پایینی مانند حیواناتی که می بینید توصیف کنیم، بنابراین انواع خاصی از حیوانات به

example there are many types of fish that feed from the bottom of the ocean and they

عنوان مثال ماهی های زیادی وجود دارد. انواع ماهی‌هایی که از ته اقیانوس تغذیه می‌کنند و اغلب به آنها تغذیه کننده کف می‌گویند

are often called bottom feeders

، به

it doesn't sound it doesn't sound good to me here's another one another meaning of bottom

نظر نمی‌رسد برای من خوب به نظر نمی‌رسد.

feeder means to take advantage of others you are using your privilege or maybe your wealth

یا شاید از ثروت شما

to take advantage of other people so you have an easy life so a bottom feeder can also be

برای استفاده از دیگران استفاده کنید تا زندگی آسانی داشته باشید، بنابراین یک تغذیه کننده پایین نیز می

a person who uses their own privilege or wealth or maybe they have success that they did not

تواند فردی باشد که از امتیاز یا ثروت خود استفاده می کند یا شاید آنها موفقیتی داشته باشند که

create themselves bottom feeder you will often hear this used in business

خودشان تغذیه کننده پایینی ایجاد نکرده اند، اغلب این را خواهید شنید. در تجارت استفاده می شود

and maybe if you are having no luck in your life maybe you want a promotion in your job

و شاید اگر در زندگی خود شانسی ندارید ، شاید بخواهید در شغل خود ارتقاء پیدا کنید،

but still

اما همچنان

you are at the bottom you are at the bottom rung you can also be on the bottom rung so

در پایین ترین سطح هستید، در طبقه پایین هستید، می توانید در طبقه پایین نیز باشید، بنابراین

a rung is a piece of wood normally going across so if you climb a ladder the horizontal pieces

یک پله یک تکه از چوب معمولاً از آن طرف می‌روید، بنابراین اگر از یک نردبان بالا بروید،

of wood that you hold onto and put your feet on are rungs r u n g s rungs so to be at the

تکه‌های چوبی افقی که روی آن‌ها می‌گیرید و پاهایتان را روی آن می‌گذارید، پله‌هایی هستند، بنابراین در

bottom rung means to be at the lowest point unfortunately you are still at the bottom

پایین‌ترین پله بودن به معنای قرار گرفتن در پایین‌ترین نقطه است، متأسفانه هنوز در پایین هستید

and finally from this this list of words we have the bottom line quite often when you

و در نهایت از این لیست از کلمات، ما اغلب زمانی که

are working out how much money you've made maybe in your business maybe as you approach

در حال بررسی میزان پولی که در کسب و کار خود به دست آورده‌اید، نتیجه می‌گیریم، شاید با نزدیک شدن

the end of the year you have to decide you have to work out if you have made a profit

به پایان سال، باید تصمیم بگیرید که اگر دارید باید کار کنید.

or loss profit loss so the bottom line is the final total have you made a profit or

سود یا زیان را از دست داده‌ایم، بنابراین نتیجه نهایی کل نهایی است که آیا شما سود

have you made a loss quite often we will see the bottom line as maybe the amount of money

کرده‌اید یا اغلب ضرر کرده‌اید، ما نتیجه را به‌عنوان مقدار پولی

that we've made or the profit at the end of the year or we can also say final figure so

که به دست آورده‌ایم یا سود در پایان سال یا می توانیم رقم نهایی را نیز بگوییم بنابراین

the bottom line is often used in finance or in business to mean the final figure the final

خط پایین اغلب در امور مالی یا تجارت به معنای رقم نهایی استفاده

thing the final point is the bottom line and then we have words connected with top and

these are the final ones

می شود. آخرین ها

first of all we have side so we've looked at top we've looked at bottom and now we are

اول از همه ما طرف داریم ما به بالا نگاه کرده ایم، به پایین نگاه کرده ایم و اکنون می

going to look at the side the furthest point to the left or right of course you can also

خواهیم به سمت دورترین نقطه به سمت چپ یا راست نگاه کنیم، البته می توانید

talk about both sides as well so both sides can also be left or right so you might talk

در مورد هر دو طرف نیز صحبت کنید، بنابراین هر دو طرف نیز می توانند چپ یا راست باشند. بنابراین ممکن است در

about both of those things as well don't forget also side can also relate to the top and bottom

مورد هر دوی این موارد نیز صحبت کنید، فراموش نکنید همچنین

when you are talking about something that only has two sides for example a coin so a

وقتی در مورد چیزی صحبت می کنید که فقط دو روی دارد، مثلاً یک سکه، یک

metal coin only has two sides

سکه فلزی فقط دو روی دارد

and another way of using the word side well maybe you could have a side order have you

و طرف دیگر نیز می تواند به بالا و پایین مربوط باشد. روش استفاده از کلمه side به خوبی شاید شما می توانید یک سفارش جانبی داشته باشید آیا

ever been to a restaurant or a place where you've eaten something and quite often you

تا به حال به یک رستوران یا جایی که چیزی خورده اید رفته اید و اغلب

will sit down you will have your main meal maybe you will have a hamburger and on the

می نشینید و غذای اصلی خود را می خورید، شاید یک همبرگر میل کنید و در

side you will have something else you will have a side order or sometimes we call it

کنار غذا چیز دیگری خواهید داشت، یک غذای جانبی خواهید داشت یا گاهی اوقات ما به آن می گوییم

a side dish side dish so a side dish or a side order is an extra portion or maybe a

کنار غذا.

dish that is added to a meal so you have your main meal and then you have a side order or

وعده غذایی اصلی و سپس اگر یک

side dish quite often if you have a hamburger maybe you will go to one of those famous hamburger

غذای جانبی دارید، اغلب یک غذای جانبی میل کنید همبرگر ممکن است به یکی از آن

shops you know what i'm talking about you know the ones

همبرگرفروشی های معروف بروید که می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم، آنها را می دانید

that one and quite often you will have your main meal maybe you have your burger but then

که یکی و اغلب اوقات غذای اصلی خود را می خورید، شاید همبرگر خود را بخورید،

of course you will have also a side order your side order might be some fries perhaps

اما مطمئناً یک غذای جانبی نیز خواهید داشت. سفارش کنار خود ممکن است سیب زمینی سرخ کرده

or maybe an ice cream or maybe one of those hot apple pies that when you bite into them

یا شاید یک بستنی یا شاید یکی از آن کیک های سیب داغ که وقتی آنها را گاز می زنید

they they burn the inside of your mouth to a cinder so a side order it is a meal or something

داخل دهان شما را می سوزانند و به خاک می اندازند، بنابراین یک غذای جانبی یک وعده غذایی یا چیزی است

that is added to the main meal you might have something on the side very nice so if you

که به غذای اصلی اضافه شده است، ممکن است چیزی در کنارتان داشته باشید، بنابراین

have something on the side it means you have something that is hidden you have something

اگر چیزی کنار آن دارید، به این معنی است که چیزی در کنارتان دارید که پنهان است،

on the side something that other people don't know about maybe a thing that you are doing

چیزی در کنار آن دارید که دیگران درباره آن چیزی نمی‌دانند. شما دارید انجام می دهید

or something that you have you have something on the side maybe you are doing something

یا کاری که دارید، چیزی در کنار دارید، شاید دارید کاری را

secretly that you are not telling other people about you have something on the side

مخفیانه انجام می دهید که به دیگران درباره شما چیزی نمی گویید،

oh dear here we go you might have a bit on the side if you have a bit on the side it

آه عزیزم، ما می رویم، اگر دارید ممکن است کمی در کنار آن باشید. کمی در کنار آن

means you have a secret affair or a secret relationship maybe you are seeing another

m اگر یک رابطه مخفیانه یا یک رابطه پنهانی دارید ممکن است شخص دیگری را

person in your relationship so perhaps you are married and you you might be seeing another

در رابطه خود می بینید، بنابراین ممکن است شما ازدواج کرده باشید و ممکن است

person secretly you are having a relationship with someone else we might say that you have

مخفیانه شخص دیگری را می بینید، با شخص دیگری رابطه دارید، ممکن است بگوییم که

a bit on the side a secret affair or relationship something you are doing that you are doing

شما کمی درگیر هستید. طرف یک رابطه مخفیانه کاری که انجام می دهید و

in secret quite often you are doing something that your partner your husband or your wife

در خفا انجام می دهید اغلب کارهایی را انجام می دهید که همسرتان یا

is unaware of you have a bit on the side naughty naughty sideline here's another word sideline

همسرتان از شما بی خبر هستند.

the sideline quite often you might hear this used in sport a boundary or maybe the furthest

اغلب شما ممکن است این را بشنوید که در ورزش از یک مرز استفاده می شود یا شاید

point away is the sideline the sideline is the furthest point around the side or around

دورترین نقطه، خط کناری باشد، خط کناری دورترین نقطه در اطراف یا

the edge quite often you will hear this used in sport then you can be sidelined so this

اطراف لبه است، اغلب اوقات این را می شنوید که در ورزش استفاده می شود، سپس می توانید کنار گذاشته شوید، بنابراین

is something that is actually happening is an action to be sidelined you might sideline

این چیزی که در واقع اتفاق می‌افتد، اقدامی است که باید کنار گذاشته شود، ممکن است

a person to be excluded or pushed aside so you are not being included you are pushed

فردی را کنار بگذارید تا طرد شود یا کنار گذاشته شود، بنابراین شما شامل نمی‌شوید

to the side maybe you are playing baseball and perhaps you are not very good at doing

، ممکن است به طرفی رانده شوید. اگر در حال بازی کردن بیسبال هستید و شاید در انجام

it maybe you are not very good at hitting the ball with the bat so they might put you

آن خیلی خوب نیستید، شاید در زدن توپ با چوب خیلی خوب نیستید، بنابراین ممکن است شما

on the sideline they will make you sit down and you have to watch the match but unfortunately

را در کنار زمین قرار دهند و مجبورتان کنند بنشینید و باید مسابقه را تماشا کنید. متأسفانه

because you are so terrible at playing baseball you will not be involved you are sidelined

چون شما در بازی بیسبال بسیار وحشتناک هستید، درگیر نخواهید شد،

to be excluded or pushed aside

برای حذف یا کنار گذاشته شدن به حاشیه رفته

here's another one ah here's an interesting one to side with someone so again we are using

اید، این یکی دیگر است آه اینجا جالب است که با کسی طرف شوید، بنابراین ما دوباره از

this as a type of action you are showing that you are with a person you agree with someone

این به عنوان یک نوع عمل استفاده می کنیم که نشان می دهید شما با یک نفر هستید که با کسی موافق

you take their opinion so maybe if you are defending a person maybe if you are agreeing

هستید نظر او را قبول دارید پس شاید اگر از یک نفر دفاع می کنید شاید اگر

with someone you will take their side it means you join them you are with them maybe concerning

با کسی موافق هستید طرف او را بگیرید به این معنی است که به او ملحق می شوید که با او هستید شاید در

their opinion or the way they feel about something you side with that person and of course there

مورد عقیده یا روش آنها در مورد چیزی احساس می کنید که شما طرف آن شخص هستید و البته

are many things that people can disagree on there are many subjects that we might talk

چیزهای زیادی وجود دارد که افراد ممکن است در مورد آنها با هم اختلاف نظر داشته باشند، موضوعات زیادی وجود دارد که ممکن است اغلب در مورد آنها صحبت کنیم،

about so quite often you will sometimes i suppose sometimes sometimes often sometimes

شما گاهی اوقات فکر می کنم گاهی اوقات گاهی اوقات اغلب اوقات

all the time if that's possible you might take a person's side you take that person's

گاهی اوقات اگر این امکان وجود داشته باشد، ممکن است طرف یک نفر را بگیرید، نظر آن شخص را بگیرید،

view you agree with someone you take their side

با کسی موافق هستید که طرف او را

finally well in fact i think we have two more after this i think we have two more to have

در نهایت خوب می گیرید، در واقع فکر می کنم بعد از این دو نفر دیگر داریم، فکر می کنم دو نفر دیگر برای

a sideline if you have a sideline it means you have an additional business or activity

یک حاشیه داریم اگر شما یک کار حاشیه ای داشته باشید به این معنی است که شما یک کسب و کار یا فعالیت اضافی

you are doing something as a sideline so your main job the job that you normally do is there

دارید که در حال انجام کاری به عنوان یک کار فرعی هستید، بنابراین شغل اصلی شما که معمولاً انجام می دهید وجود دارد،

however during the evening you do something else you have another business maybe a much

اما در طول عصر شما کار دیگری انجام می دهید، ممکن است یک تجارت بسیار

smaller business you have a sideline something you are doing as an addition to your main

کوچکتر داشته باشید. کاری که به عنوان یک کار اضافی به

job or business so if you have an additional business or maybe an additional activity we

شغل یا کسب و کار اصلی خود انجام می دهید، بنابراین اگر کسب و کار یا فعالیت دیگری دارید،

can describe it as a sideline oh dear here we go again a person's backside describes

می توانیم آن را به عنوان یک حاشیه توصیف کنیم، عزیزم اینجا دوباره می رویم پشت یک شخص، رونق یک شخص را توصیف می

a person's a person's boom or buttocks your bum your bottom the thing that you sit on

کند یا باسن شما باسن شما پایین شما چیزی که روی

can be described as your backside quite often in british english we will use this you might

آن می‌نشینید را می‌توان به‌عنوان پشتی توصیف کرد اغلب در انگلیسی بریتانیایی ما از این استفاده می‌کنیم شما ممکن است

sit down on your backside a person's bum or buttocks is their backside

به پشت خود بنشینید. پشت سر

and finally before we go you might sneak in from the side you might sneak in from the

و در نهایت قبل از رفتن ما ممکن است یواشکی از پهلو وارد شوید، ممکن است یواشکی از

side or creep in from the side it means you are breaking into a place or maybe you are

پهلو وارد شوید یا از پهلو به داخل خزید، این بدان معنی است که شما در حال نفوذ به جایی هستید یا شاید شما در

entering somewhere silently without other people seeing you might sneak in from the

سکوت وارد جایی می شوید بدون اینکه دیگران ببینند ممکن است شما مخفیانه وارد شوید. از

side you are coming into a room or into a building without other people noticing you

طرفی که وارد یک اتاق یا داخل یک ساختمان می شوید بدون اینکه دیگران متوجه

are doing it silently without being seen you sneak in of course you can have the opposite

شوند شما این کار را در سکوت انجام می دهید بدون اینکه دیده شوند شما مخفیانه وارد می شوید، البته می توانید برعکس این کار را داشته باشید

as well you can sneak out as well so it is possible to sneak out from the side you can

و همچنین می توانید مخفیانه بیرون بیایید، بنابراین ممکن است مخفیانه خارج شوید. از طرف شما می توانید

leave a building without other people seeing where you are going or who you are and that

ساختمانی را ترک کنید بدون اینکه دیگران ببینند کجا می روید یا چه کسی هستید و

is it top bottom side and as you can see the world of english is a fun and exciting place

این همان قسمت بالا پایین است و همانطور که می بینید دنیای انگلیسی مکانی سرگرم کننده و هیجان انگیز

to be and i'm so glad that you were able to join me today for my live stream i really

برای بودن است و من بسیار خوشحالم که امروز توانستی برای پخش زنده من به من بپیوندی،

do appreciate you giving your time don't forget i will be back with you on sunday

واقعاً از اینکه وقتت را گذاشتی

i'm back with you on sunday don't forget 2pm uk time you can catch myself and also mr steve

متشکرم، فراموش نکن یکشنبه با تو برمی گردم، یکشنبه با تو برمی گردم، فراموش نکن ساعت 2 بعدازظهر بریتانیا زمانی که می توانی ببینی من و آقای استیو

will be here as well and something that i don't normally mention i haven't mentioned

نیز اینجا خواهیم بود و برخی نیز چیزی که معمولاً به آن اشاره نمی‌کنم،

for a long time if you want to make a donation to my paypal because don't forget everything

اگر می‌خواهید به پی پال من کمک مالی کنید، خیلی وقت است که به آن اشاره نکرده‌ام، زیرا هر کاری را که من انجام می‌دهم فراموش نکنید،

i do i do for free all of this for for the past 15 years i've been doing all of this

همه این‌ها را در 15 سال گذشته به صورت رایگان انجام می‌دهم . من همه این

for free all of it is done free of charge it costs you nothing however if you would

کارها را به صورت رایگان انجام داده ام، همه این کارها رایگان انجام می شود، هیچ هزینه ای برای شما ندارد، اما اگر

like to make a small donation you are more than welcome to there is the address i will

می خواهید کمک مالی کوچکی انجام دهید ، به آدرسی که من

put it on the screen a little bit later on as well and there it is i will leave it there

آن را کمی روی صفحه می گذارم خوش آمدید. بعداً و همینطور است، من آن را

for a few more moments don't forget i do everything here free of charge for everyone around the

برای چند لحظه دیگر آنجا می گذارم، فراموش نکنید، من همه کارها را اینجا رایگان برای همه کسانی که در سراسر

world who is interested in learning the english language so i will be back with you on sunday

جهان علاقه مند به یادگیری زبان انگلیسی هستند انجام می دهم، بنابراین من با شما باز خواهم گشت.

i hope you've enjoyed this we've lot we've looked at lots of things today i will be honest

یکشنبه امیدوارم از این کار لذت برده باشید ما خیلی چیزها را امروز

with you we have looked at many things but don't worry you can watch this again all of

نگاه کردیم من با شما صادق خواهم بود ما چیزهای زیادی را بررسی کردیم اما نگران نباشید می توانید دوباره این را تماشا کنید همه

this can be viewed again later on and also don't forget there will be captions as well

اینها دوباره قابل مشاهده است بعداً و همچنین فراموش نکنید که زیرنویس‌هایی نیز

so later on there will be subtitles there will be captions as well later not now but

وجود خواهد داشت، بنابراین بعداً زیرنویس‌هایی وجود خواهد داشت. همچنین بعداً نه اکنون اما

later on on the recording thank you very much for your company so many people here i hope

بعداً در ضبط بسیار سپاسگزارم از همراهی شما با افراد بسیار زیادی که در اینجا هستند، امیدوارم

you've enjoyed it thank you very much for your lovely messages today can i say thank

از آن لذت برده باشید.

you as well for your lovely messages concerning my photograph that i put on my facebook page

در مورد عکسم که با مادرم در صفحه فیس

with my mum and also me taken many years ago when i was very young and very thin not like

بوکم قرار دادم و همچنین سالها پیش زمانی که خیلی جوان بودم و خیلی لاغر بودم گرفته بودم،

now unfortunately thanks for your company i hope you've enjoyed today's live stream

متأسفانه از همراهی شما متشکرم، امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده

i'm trying to

باشید.

access the live stream it seems to have stopped ah that's better i can see it now thank you

به پخش زنده دسترسی پیدا کنید به نظر می رسد متوقف شده است آه بهتر است اکنون می توانم آن را ببینم

very much thank you hailey quang thank you sandra beatriz cheryl hello cheryl what do

بسیار متشکرم هیلی کوانگ با تشکر از شما ساندرا بیاتریز چریل سلام شریل

rabbit ears mean rabbit ears what what does it mean well quite often we we say that a

گوش خرگوش یعنی گوش خرگوش چه معنی دارد خوب اغلب ما می گوییم

person might have rabbit ears if their ears are a little large

ممکن است فردی گوش‌های خرگوش داشته باشد، اگر گوش‌هایش کمی

rabbit ears or maybe a person who is very good at listening you might say that they

گوش‌های خرگوش بزرگ باشد یا شاید فردی که در گوش دادن بسیار خوب است، ممکن است بگوییم که

have rabbit ears but quite often it refers to the appearance of a person's ears that's

گوش‌های خرگوش دارند، اما اغلب به ظاهر گوش‌های یک فرد

what it normally refers to thank you very much i'm going now i have to say goodbye i

اشاره دارد. lly به تشکر بسیار از شما اشاره می کند، اکنون می روم، باید خداحافظی کنم،

hope you've enjoyed today's live stream and all the things contained within back on sunday

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید و همه چیزهایی که در روز یکشنبه

2 p.m uk time is when i am back with you again don't forget you can join me on sunday check

ساعت 2 بعد از ظهر به وقت بریتانیا در آن وجود دارد، زمانی است که من دوباره با شما برمی گردم ، نه فراموش کنید که می توانید یکشنبه به من بپیوندید

the time check your time difference wherever you are in the world you are more than welcome

ساعت را بررسی کنید تفاوت ساعت خود را در هر کجای دنیا که هستید بررسی کنید. خوشحال می

to join in next sunday from 2 p.m uk time thank you mo sen thank you also claudia ah

شوید یکشنبه آینده از ساعت 2 بعدازظهر به وقت بریتانیا به من بپیوندید. متشکرم mo sen.

and thanks once again for your lovely messages very nice thank you very much mr duncan valentina

پیام های دوست داشتنی بسیار زیبا خیلی ممنون آقای دانکن والنتینا

you are the best as usual thank you that's very kind of you to say i will see you later

شما طبق معمول بهترین هستید متشکرم که خیلی لطف دارید که می گویید بعدا

this is mr duncan in the birthplace of english saying thanks for watching see you on sunday

می بینمت این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید متشکرم برای تماشای شما یکشنبه را می بینم

and you can watch this video again and again and again as many times as you want for your

و شما می توانید این ویدیو را بارها و بارها و بارها و بارها برای مطالعه خود تماشا کنید

study thank you very much also to connell don't forget to give me a lovely thumbs up

از شما بسیار سپاسگزارم همچنین برای ارتباط فراموش نکنید که به من یک تشکر

as well please show me how much you appreciate this by giving me a big thumb thank you it's

زیبا بدهید، لطفاً با دادن یک پیام به من نشان دهید که چقدر از این موضوع قدردانی می کنید. انگشت شست بزرگ متشکرم

very kind of you to say so

از شما بسیار مهربان است که بگویید پس

one more two more just give me a big thumb and i will leave here a happy man okay maybe

یکی دوتا دیگه فقط یه شست بزرگ به من بده و من اینجا رو ترک میکنم یه مرد خوشحال باشه شاید

maybe three more four more come on let's see those thumbs everyone yeah maybe one more

شاید سه تا چهار تا دیگه بیا اون انگشتا رو ببینیم همه آره شاید یکی دیگه

maybe one three five come on we can do yes maybe 140 can we do 140 come on okay give

شاید یکی سه پنج بیا میتونیم انجام بدیم بله شاید 140 بتونیم ما 140 را انجام می دهیم، خوب،

me those thumbs give me those thumbs oh they're actually going down now that's not very good

آن انگشت های شست را به من بده، اوه آنها در حال حاضر پایین می آیند، این خیلی

is it

خوب نیست،

before i overstay my welcome i will say thanks for watching today and i will see you on sunday

قبل از اینکه من از آن استقبال کنم، می گویم از تماشای امروز متشکرم و یکشنبه

from 2 p.m uk time and of course until the next time we meet here you know what's coming

از ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینم به وقت انگلستان و البته تا دفعه بعد که اینجا قرار می گیریم، می دانید چه اتفاقی می افتد

next yes you do until the next time we meet here on youtube stay safe stay happy enjoy

بله، انجام می دهید تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب ملاقات می کنیم، ایمن بمانید، خوشحال بمانید از

the rest of your wednesday and also the rest of your week see you later alligator see you

بقیه چهارشنبه خود لذت ببرید و همچنین بقیه هفته شما را بعداً تمساح می بینیم

in a while crocodile and of course

تا چند وقت دیگه تمساح و البته

ta ta for now

تا تا فعلا