What does PETTY mean? / English Word of the Week / learn new English words / Misterduncan

Hello there. Today's word is 'petty'.

سلام. کلمه امروز "کوچک" است.

The word ‘petty’ is an adjective with many meanings.

کلمه «کوچک» یک صفت با معانی متعدد است.

First it can describe something of little importance.

ابتدا می تواند چیزی کم اهمیت را توصیف کند.

A trivial or minor event or situation can be described as 'petty'.

یک رویداد یا موقعیت پیش پا افتاده یا جزئی را می توان به عنوان "کوچک" توصیف کرد.

To be unduly concerned with trivial matters, especially in a small-minded or spiteful way.

درگیر مسائل بی اهمیت و بی اهمیت، مخصوصاً به روشی کوچولو یا کینه توزانه.

To concentrate on a small mistakes or to use a minor error against someone can be described as being ‘petty’.

تمرکز روی یک اشتباه کوچک یا استفاده از یک خطای جزئی علیه کسی را می توان به عنوان "کوچک" توصیف کرد.

‘Most of these complaints were made by residents, who have nothing better to do than be petty.’

"بیشتر این شکایات توسط ساکنان مطرح شده است که کاری بهتر از کوچک بودن ندارند."

(attributive) To be of secondary or lesser importance – in rank, position or scale.

When comparing a lower ranked official with one higher up. A petty official.

هنگام مقایسه یک مقام پایین تر با یک مقام بالاتر. یک مسئول خرده پا

The small change, often consisting of coins kept for a day’s trading in a shop or business, is often referred to as ‘petty cash’.

پول خرد، اغلب شامل سکه هایی است که برای تجارت یک روزه در یک مغازه یا تجارت نگهداری می شوند ، اغلب به عنوان "نقد خرد" نامیده می شوند.

In law, a crime of lesser importance can be described as ‘petty’.

در قانون، جرمی با اهمیت کمتر را می توان «کوچک» توصیف کرد.

‘He was charged with petty theft.’

او به

A petty criminal carries out minor crimes.

دزدی خرد متهم شده بود.

The opposite term is ‘grand’. ‘He was charged with grand theft.’

اصطلاح مخالف "بزرگ" است. «او متهم به سرقت بزرگ بود.»

This describes a serious crime.

این یک جنایت جدی را توصیف می کند.

The word ‘petty’ originated in Middle English, in the sense of something being small in size

کلمه "پتی" در انگلیسی میانه به معنای کوچک بودن چیزی است

and derives from the phonetic spelling of the French word ‘petit’.

و از املای آوایی کلمه فرانسوی "petit" گرفته شده است.

Synonyms of ‘petty’ include… small - minor - insignificant - trivial - irrelevant - trifling - unimportant – inconsequential

مترادف کلمه "کوچک" عبارتند از: کوچک - جزئی - ناچیز - بی اهمیت - بی ربط - کوچک - بی اهمیت - بی اهمیت

P E T T Y petty

P E T T Y کوچک