Live English Lesson - 21st October 2018 - 2pm UK time - Baby Expressions - Mystery Idiom - New Words

Yes it's that time of year again here we are as autumn arrives so do my logs

بله، دوباره در آن زمان از سال است که پاییز فرا می رسد، بنابراین چوب های

now I am bringing them into the storeroom so they will stay dry during the winter

من را اکنون به انبار می برم تا در ماه های زمستان خشک بمانند.

months doing this causes me to lose all my energy there are many ways of

انجام این کار باعث می شود تمام انرژی خود را از دست بدهم.

describing being tired by doing something you can say that you are

از انجام کاری خسته می شوی، می توانی بگوئی که

exhausted you are tired out you are shattered

خسته هستی، خسته هستی، شکسته شده ای، شکسته

you are bushed you are knackered whoa some people think that that's a naughty

شده ای، دمدمی مزاج شده ای، که برخی فکر می کنند این یک

word you are completely exhausted and that's how I feel right now how is your

کلمه ی شیطنت آمیز است، تو کاملاً خسته شده ای و این همان احساسی است که من در حال حاضر

week being by the way have you had an exhausting week has it been tiring for

هفته ی شما را سپری می کنید. هفته طاقت فرسایی را سپری کرده اید، برای شما خسته کننده بوده است،

you I hope not anyway there's no need to worry because

امیدوارم به هر حال نیازی به نگرانی نباشد

the weekend is now here yes another live stream is about to start mr. Steve will

زیرا آخر هفته اکنون فرا رسیده است، بله پخش زنده دیگری در شرف شروع آقای. استیو

be here also today we'll be talking all about baby words and expressions words

اینجا خواهد بود همچنین امروز در مورد کلمات و عبارات

to do with baby and words connected to baby in general also you are more than

کودک صحبت خواهیم کرد و کلمات مربوط به کودک و کلمات مرتبط با کودک را به طور کلی می گوییم، همچنین شما می توانید در چت زنده

welcome to join in as well on the live chat after all it's

بپیوندید،

a Sunday afternoon it's just after two o'clock here in the UK and this is live

بعد از ظهر یکشنبه است. اینجا در بریتانیا ساعت دو بعد از ظهر است و این یک زنده

English live from Much Wenlock in England on a Sunday afternoon this is

انگلیسی زنده از Much Wenlock در انگلستان در بعد از ظهر یکشنبه است

live English

it sure is baby

hmm somewhere over the rainbow mr. Duncan

. دانکن در

arrives flying high in the sky it's another live stream for you

حال پرواز در ارتفاعات آسمان می‌آید، این یک پخش زنده دیگر برای شما

here we go again yes it is Sunday afternoon oh look there's a lovely rainbow in the sky

است، ما دوباره می‌رویم بله بعدازظهر یکشنبه است، اوه نگاه کنید، یک رنگین کمان دوست‌داشتنی در آسمان وجود دارد

saying hello paint the whole world with a rainbow hmm

که می‌گوید سلام تمام دنیا را با رنگین کمان رنگ کنید،

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you okay

سلام به همه، این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب

I hope so are you happy are you happy I really really hope so here we are again

هستی امیدوارم پس خوشحالی خوشحالی من واقعاً امیدوارم که ما دوباره اینجا هستیم

oh my goodness these weeks keep flying by I can't believe that next week we

وای خدای من این هفته ها به پرواز ادامه دهید من نمی توانم باور کنم که هفته

will be approaching the end of October can I just tell you that I'm doing

آینده به پایان نزدیک می شویم ماه اکتبر می توانم فقط به شما بگویم که من

something next week that I do every year at the end of

هفته آینده کاری را انجام می دهم که هر سال در پایان اکتبر انجام می دهم،

October in fact come to think of it there are two things that I'll be doing

در واقع به این فکر می کنم که هفته آینده دو کار را انجام خواهم داد

next week first of all I will be celebrating my 12th year on YouTube and

اول از همه من خواهم بود دوازدهمین سال حضورم در یوتیوب را جشن می‌گیرم و

also I will be going up into the loft into the Attic to bring down the

همچنین به اتاق زیر شیروانی می‌روم تا چراغ‌های کریسمس را پایین بیاورم،

Christmas lights yes we are approaching that time of year again the run-up to

بله، دوباره به آن زمان از سال نزدیک

Christmas when we say run up we mean we are approaching it is the period of time

می‌شویم، زمانی که می‌گوییم فرار کن یعنی داریم نزدیک می‌شویم. این دوره زمانی است

where we approach something so during November and during the first two weeks

که ما به چیزی نزدیک می‌شویم، بنابراین در ماه نوامبر و در طول دو هفته

of December we can say that that is the run-up the run-up to Christmas for those

اول دسامبر می‌توانیم بگوییم که در آستانه کریسمس برای کسانی است

who are celebrating Christmas this year isn't it exciting and for those who

که امسال کریسمس را جشن می‌گیرند، آیا هیجان‌انگیز نیست. و برای کسانی که

aren't it doesn't matter you can still wave and say hello mr. Duncan how are

نیستند مهم نیست هنوز هم می توانید دست تکان دهید و بگویید سلام آقا. دانکن

you today I don't mind lots of people already on

امروز چطوری من از خیلی از مردم که قبلاً

the live chat oh my goodness so many things to cover today now first of all

در چت زنده حضور دارند اهمیتی نمی‌دهم، خدای من، خیلی چیزها را باید امروز پوشش دهم، حالا اول از همه

I'm going to start off in a different way I'm going to reveal today's mystery

به روشی متفاوت شروع می‌کنم، راز امروز را فاش خواهم کرد.

idiom because last week I forgot to do it and I got a lot of complaints I got a

این اصطلاح چون هفته گذشته فراموش کردم این کار را انجام دهم و شکایت های زیادی دریافت کردم،

lot of angry people writing to me they were saying things like mr. Duncan we

بسیاری از مردم عصبانی شدم که به من نوشتند و چیزهایی مانند آقای. دانکن ما

really like the mystery idiom why didn't you do it and things like that and then

واقعاً از اصطلاح مرموز خوشمان می‌آید چرا این کار را نکردی و چیزهایی از این قبیل و سپس

afterwards they would they would press the key on their keyboard and put lots

کلید را روی صفحه‌کلید خود فشار می‌دادند و تعداد

and lots of exclamation marks after they're very angry message so here we go

زیادی علامت تعجب پس از اینکه پیام بسیار عصبانی هستند گذاشتند، بنابراین ما به این کار می‌رویم.

here is today's mystery idiom I will start right now with that very thing so

این اصطلاح رمز و راز امروز است، من همین الان با همین موضوع شروع می کنم،

there it is just say what you see so that is today's mystery idiom so there

بنابراین فقط بگویید چه می بینید تا این اصطلاح مرموز امروزی باشد، بنابراین

is no need to complain I have remembered this week of course the big question now

نیازی به شکایت نیست من این هفته به یاد آوردم البته سوال بزرگ اکنون

is will I remember to give you the answer before we finish so I'm hoping

این است که آیا من به یاد داشته باشید قبل از اینکه کار را تمام کنیم به شما پاسخ بدهم، بنابراین امیدوارم قبل از پایان

that before the end of today's live stream I will remember to give you the

پخش زنده امروز به یاد داشته باشم که پاسخ شما را بدهم،

answer so there it is today's mystery idiom there is no excuse would you like

بنابراین این اصطلاح مرموز امروزی است، بهانه ای وجود ندارد که دوست دارید

to have a look outside oh look at that there is the weather today's weather

به بیرون نگاهی بیندازید اوه نگاه کنید که هوا وجود دارد، هوای

it's a little cloudy although earlier it was so nice it was lovely

امروز کمی ابری است، اگرچه قبل از آن خیلی خوب بود، در آفتابی دوست داشتنی بود،

in sunny in fact I got so excited by today's weather I was going to go

در واقع من از هوای امروز آنقدر هیجان زده شدم که می خواستم بروم

outside but having just looked at the weather forecast on the television they

بیرون، اما همین الان به پیش بینی آب و هوا در تلویزیون نگاه کردم. آنها

they are now saying that we might get some rain in this area so I've decided

تی هی اکنون می گویند که ممکن است در این منطقه مقداری باران ببارد، بنابراین من تصمیم

not to go outside but we will see what happens so there it is the view outside

گرفتم بیرون نروم، اما خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد، بنابراین

at the moment that is live out of my studio windows so hopefully later we

در حال حاضر منظره بیرونی است که از پنجره های استودیو من پخش می شود، بنابراین امیدوارم بعداً ما

will get a chance hopefully to go outside but we will play

امیدواریم به بیرون برویم، اما ما

that by ear we will play it by ear if you play something by ear

آن را با گوش بازی خواهیم کرد، اگر چیزی را با گوش بازی کنید، به

it means you will judge the situation when it arrives so you're not sure you

این معنی است که وقتی آن چیزی رسید، وضعیت را قضاوت خواهید کرد، بنابراین مطمئن

haven't decided you will play it by ear talking of expressions and idioms today

نیستید که تصمیم نگرفته اید. با گوش صحبت کردن از عبارات و اصطلاحات امروز

we are talking about baby idioms and also words connected to having a baby

ما در مورد اصطلاحات کودک و همچنین کلمات مرتبط با بچه دار

and being a baby so there it is as you can see mr. Steve looking like a baby

شدن و بچه بودن صحبت می کنیم بنابراین همانطور که می توانید mr را ببینید وجود دارد. استیو شبیه بچه‌ای است

spitting his dummy out and now I can reveal exclusively what mr. Steve sounds

که آدمکش را بیرون می‌ریزد و حالا می‌توانم به طور انحصاری آنچه را که آقای. استیو

like when he gets upset

وقتی ناراحت می شود به نظر می رسد،

so today we are talking all about baby expressions baby words being a baby now

بنابراین امروز همه چیز در مورد عبارات کودک صحبت می کنیم، کلمات بچه که بچه هستند، حالا می

I was going to show you a picture of me as a baby but I actually can't find any

خواستم عکسی از کودکی خود را به شما نشان دهم، اما در واقع نمی

I thought I had a couple of photographs of me as a little baby but I haven't I

توانم عکسی را که فکر می کردم چند تا شده پیدا کنم. عکس هایی از من به عنوان یک کودک کوچک اما

haven't got any whatsoever so that's not much good is it oh also something else

من هیچ عکسی ندارم، بنابراین این خیلی خوب نیست، همچنین باید

to mention relating to next week yes we are also approaching Halloween and

به چیز دیگری اشاره کرد که مربوط به هفته آینده است، بله، ما نیز به هالووین نزدیک می شویم و

already in my local town the town in which I live that is much Wenlock you

در حال حاضر در شهر محلی من در شهر هستیم. جایی که من در آن زندگی می کنم بسیار Wenlock است، شما

can see that the pumpkins are outside and Halloween is also approaching I've

می توانید ببینید که کدو تنبل ها بیرون هستند و هالووین نیز نزدیک است، من

just realized that the end of October is actually a very busy time of year for me

تازه فهمیدم که پایان اکتبر در واقع یک زمان بسیار شلوغ از سال برای من است

because there are lots of things going on so there you can see some pumpkins

زیرا چیزهای زیادی در حال انجام است. در آنجا می توانید چند کدو تنبل را ببینید

have you ever eaten a pumpkin now I must be honest I have never in my

آیا تا به حال کدو تنبل خورده اید حالا باید صادقانه بگویم من هرگز در عمرم

life eaten pumpkin I've never tried it so I

کدو تنبل نخورده ام هرگز آن را امتحان نکرده ام بنابراین

don't even know what it tastes like although the smell is a little

حتی نمی دانم چه طعمی دارد اگرچه بوی آن کمی بد

off-putting I don't like the smell of pumpkins they smell it a little new

است- قرار دادن من بوی کدو تنبل را دوست ندارم آنها آن را بوی نو

pungent I think that's the word I'm looking for they smell very pungent so

پانگ کمی من فکر می کنم این کلمه ای است که به دنبال آن هستم بوی بسیار تند می دهند، بنابراین

not only do we have my anniversary next week twelve years on YouTube we also

نه تنها سالگرد من در هفته آینده دوازده سال در یوتیوب است، ما

have the end of October we have Halloween and also next week I will be

همچنین پایان اکتبر را داریم، ما هالووین داریم و همچنین هفته آینده

preparing to get my Christmas lights from up in the Attic

برای دریافت من آماده می شوم. روشن شدن چراغ های کریسمس در اتاق زیر شیروانی

Wow all I can say is I'm going to be very busy next week talking of being

وای تنها چیزی که می توانم بگویم این است که هفته آینده بسیار مشغول خواهم بود و در مورد مشغول بودن صحبت می کنم

busy yes the live chat is on for those who are interested let's have a look

بله چت زنده برای کسانی که علاقه

shall we oh there it is the live chat is on your screen the big question is who

مند هستند روشن است. چت روی صفحه شماست، سوال مهم این است که چه

was first on the live chat so let's go right back in time and have a look at

کسی اولین نفر در چت زنده بود، پس بیایید به گذشته برگردیم و نگاهی به

who was first oh hello - Huang Huang congratulations

اینکه چه کسی اولین نفر بود اوه سلام - هوانگ هوانگ تبریک

you are first on the live chat and we know what that means you get a special

می گویم شما اولین نفر در چت زنده هستید و ما می دانیم این به چه معناست شما یک

round of applause well done hang I have a feeling that you have a very quick

دور ویژه از تشویق دریافت می کنید خوب انجام شده است، من احساس می کنم که شما یک انگشت بسیار سریع دارید،

finger I think so Zhu Li ji is also here as well thanks

فکر می کنم بنابراین زو لی جی نیز اینجاست، همچنین از

for joining me Julie Muhammad is here as well also Martha Olga Tomek Zena Chris

اینکه به من پیوستید متشکرم جولی محمد نیز اینجاست همچنین مارتا اولگا تومک زنا کریس

and who else lots of other people joining us as well we have Bielorrusia

و کسی که در غیر این صورت افراد زیادی به ما ملحق می شوند و ما Bielorrusia را داریم

hello Bielorrusia and congratulations to Belarus here for two reasons first of

سلام بیلوروسیا و تبریک به بلاروس اینجا به دو دلیل اول از

all it's Mother's Day in Argentina and also Belarusian is the first person to

همه روز مادر در آرژانتین است و همچنین بلاروسی اولین کسی است که

moderate on my live chat so Bielorrusia you now have the power to to make sure

در چت زنده من تعدیل می کند، بنابراین بیلوروسیا اکنون این قدرت را دارید که مطمئن شوید

that my live chat stays well behaved if you see anyone doing anything they

که چت زنده من به خوبی رفتار می کند. شما می بینید که هر کسی هر کاری که

shouldn't you can ask them to leave okay then so Belarus here you now have the

نباید انجام می دهد، می توانید از آنها بخواهید تا آنجا را ترک کنند، بنابراین بلاروس اینجا شما اکنون

power of moderation oh my goodness isn't that amazing

قدرت اعتدال را دارید وای خدای من این شگفت انگیز نیست که

Attila is here also Pedro hello Pedro we never found out where you went last week

آتیلا اینجاست همچنین پدرو سلام پدرو ما هرگز نفهمیدیم آخرین بار کجا رفتی

in fact I've noticed that over the past few weeks you have been disappearing

در واقع هفته من متوجه شده ام که در چند هفته گذشته در جایی ناپدید شده اید

somewhere we are all very interested to find out what you have been getting up

همه ما بسیار علاقه مندیم که بدانیم در حال حاضر چه کارهایی انجام داده اید،

to now while is here I am a new subscriber

در حالی که اینجا هستم، من یک مشترک جدید

to your channel and it is the first time that I'm watching you live so I want to

برای کانال شما هستم و این اولین بار است. زمانی که من شما را به صورت زنده تماشا می‌کنم، بنابراین می‌خواهم

say hello to you hello Noel and welcome I think I might give you a special round

به شما سلام کنم، سلام نوئل و خوش آمدید، فکر می‌کنم ممکن است یک دور ویژه به شما ارائه دهم

of cause they're I think so so well done

، زیرا فکر می‌کنم خیلی خوب عمل کرده‌اند

now well for being first on the live chat and when I say first I mean that

که اولین نفر در چت زنده هستم و وقتی می گویم اول منظورم این است

it's your first time chatting here so nice also we have JC Jordie Jackie and

این اولین باری است که اینجا چت می‌کنید، خیلی خوب است

Francisco Palmyra and also Gaul hello Gaul

hello mr. Duncan hello people congratulations you were always the best

. دانکن سلام مردم تبریک می گویم شما همیشه بهترین

good Sunday for all isn't that nice yes it is Sunday just coming up to 20 past

یکشنبه خوب برای همه بودید، آنقدرها هم خوب نیست بله یکشنبه است فقط تا ساعت 2 و

two here in the UK I don't know what time it is where you are because I'm not

20 اینجا در انگلستان می آید، من نمی دانم ساعت شما کجاست، زیرا من نیستم

there we will be taking a look at some of my very early lessons in a few

در آنجا ما چند لحظه دیگر نگاهی به برخی از دروس اولیه من

moments we will be going right back in time to 2007

خواهیم داشت و درست به سال 2007 برمی گردیم

Wow how old were you in 2007 so that's 11 years ago so that's what we're doing

وای شما در سال 2007 چند ساله بودید، پس این 11 سال پیش است، پس این همان کاری است که ما

later on do you mind if I send a picture to your email says Pedro well you can

بعداً انجام خواهیم داد. اگر عکسی را به ایمیل شما بفرستم مشکلی ندارید و می گوید پدرو خوب می توانید،

but I might not be able to show it today so if you do send a photograph today

اما من ممکن است امروز نتوانم آن را نشان دهم، بنابراین اگر امروز یک عکس بفرستید

Pedro I might not be able to show it today because I'm here now in front of

پدرو من ممکن است نتوانم آن را امروز نشان دهم زیرا اکنون اینجا هستم

the camera doing the live stream but I will do my best

جلوی دوربین پخش زنده را انجام می‌دهم اما تمام تلاشم را انجام می‌دهم

ts is here hello TS TS congratulating Belarus you for being the first-ever

سلام TS TS به شما تبریک می‌گوید به خاطر اینکه اولین

moderator oh isn't an amazing so much responsibility my goodness so let's have

ناظم هستید، اوه خیلی مسئولیت شگفت‌انگیزی نیست خدای من، پس

a quick look at one of my old lessons so as I'm celebrating my 12th

بیایید نگاهی گذرا به یکی از آنها داشته باشیم. درس‌های قدیمی‌ام، بنابراین هفته آینده دوازدهمین سالگردم را جشن می‌گیرم،

anniversary next week yes 12 years on YouTube I thought it would be a good

بله، 12 سال در یوتیوب، فکر می‌کردم این باشد ایده خوبی

idea to show you one of my very early lessons and in this video I will be

است که یکی از درس های اولیه ام را به شما نشان دهم و در این ویدیو

talking all about since and you might recognize something

همه چیز را در مورد آن صحبت خواهم کرد و ممکن است چیزی را تشخیص دهید

that's very very familiar hi everybody this is mr. Duncan in England how are

که بسیار آشناست سلام به همه این آقای. دانکن در انگلیس

you doing today I'm okay I hope so many people asked me

امروز حال شما چطور است من خوبم امیدوارم خیلی ها از من پرسیدند

mr. Duncan what is the best way to speak English is it with an American accent

آقای. دانکن بهترین راه برای صحبت کردن به انگلیسی این است که با لهجه آمریکایی

for a British accent I think this is a very interesting question indeed but my

برای لهجه بریتانیایی من فکر می کنم این یک سوال بسیار جالب است اما

answer to this question is quite simple you use the English that you feel the

پاسخ من به این سوال بسیار ساده است شما از انگلیسی استفاده می کنید که با آن

most comfortable with you don't have to sound like an American when you're

احساس راحتی می کنید. وقتی در حال

speaking you don't have to sound like a British person when you're speaking as

صحبت کردن هستید، مجبور نیستید شبیه یک آمریکایی به نظر برسید، لازم نیست وقتی صحبت می کنید شبیه یک انگلیسی به نظر برسید، تا

long as you feel comfortable with the way you use English that is the most

زمانی که با نحوه استفاده از انگلیسی که

important thing of all of course it's also important that the other person

مهم ترین چیز است، احساس راحتی می کنید. البته مهم است که طرف مقابل

understands what you're saying as well so don't worry too much about sounding

شما را هم بفهمد که شما چه می گویید، بنابراین زیاد نگران نباشید که

like somebody else don't try to copy somebody else's way of speaking what you

شبیه دیگران به نظر

have to do is develop your own way of using English don't forget English is an

برسید، سعی نکنید از روش صحبت کردن دیگران تقلید کنید. استفاده از انگلیسی فراموش نکنید انگلیسی یک

emotional language it's a personal language it's a language that you use to

زبان احساسی است، یک زبان شخصی است، زبانی است که شما از آن برای

express the way you feel so don't worry about sounding like somebody else use

بیان احساس خود استفاده می کنید، بنابراین نگران نباشید که انگار دیگران از انگلیسی استفاده می کنند

English as you would your own language in your own way to express the way you

همانطور که شما از زبان خود به روش خود استفاده می کنید. راه y را بیان کنید

feel so you don't have to sound like mr. Duncan you don't have to sound like some

شما احساس می کنید پس مجبور نیستید مانند آقای صدا کنید. دانکن تو مجبور نیستی شبیه

American you don't have to sound like anybody what you have to sound like...

آمریکایی ها بشی، مجبور نیستی شبیه کسی بشی که باید صدا

is you

کنی...

did you see that so that was me 11 years ago we've one of my first youtube videos

آیا دیدی که من 11 سال پیش بودم، ما یکی از اولین یوتیوب هایم را داریم ویدیوهای

after returning from China and did you see did you see what was on the screen

بعد از بازگشت از چین و آیا دیدید آیا دیدید چه چیزی روی صفحه است

yes this t-shirt I was actually wearing this exact t-shirt in the video so now

بله این تی شرت من در واقع دقیقاً این تی شرت را در ویدیو می پوشیدم بنابراین اکنون

you can see just how long I've had this t-shirt for many many years in fact over

می توانید ببینید که چقدر این تی شرت را دارم برای چندین سال در واقع بیش از

eleven years I've had this t-shirt so there it was we'll have a another look

یازده سال من این تی شرت را داشتم، بنابراین همینجا بود که بعداً نگاهی دوباره

at one of my early youtube videos later on because I think it's nice to have a

به یکی از اولین ویدیوهای یوتیوب خود خواهیم داشت زیرا فکر می کنم خوب است که

little look back in time I'm always interested to see how I looked ten years

نگاهی به گذشته داشته باشیم. من همیشه علاقه دارم ببینم ده سال

ago or eleven years ago it's always interesting so eleven years might not

پیش یا یازده سال پیش چگونه به نظر می رسیدم، همیشه جالب است، بنابراین ممکن است

seem like a very long time to some people but to me it seems like an

برای برخی افراد یازده سال زمان زیادی به نظر نرسد، اما برای من یک ابدیت به نظر می رسد

eternity because things were so different in my life

زیرا همه چیز در زندگی من بسیار متفاوت بود.

eleven years ago and certainly thirteen years ago if we want to go back that far

یازده سال پیش و مطمئناً سیزده سال پیش، اگر بخواهیم به آن دور برگردیم،

things were very different because I was living in China working in China and I

همه چیز بسیار متفاوت بود زیرا من زنده بودم. ng در چین در چین کار می‌کردم و

was about to start making my youtube videos so the 12th anniversary coming

من می‌خواستم شروع به ساختن ویدیوهای یوتیوب کنم، بنابراین دوازدهمین سالگرد

next week and another old lesson coming up later on as well mr. Steve will be

هفته آینده و یک درس قدیمی دیگر بعداً آقای. استیو نیز اینجا خواهد بود،

here as well don't forget mr. Steve is on his way

آقا را فراموش نکنید. استیو در راه

mm there he is and here is today's mystery idiom for those who missed it

است، او اینجاست و این اصطلاح معمای امروزی برای کسانی است که قبلاً آن را از دست

earlier there it is today's mystery idiom but

داده اند، این اصطلاح رمز و راز امروزی است، اما این اصطلاح

what is it what is it find out later on and hopefully you you might have got the

چیست، بعداً متوجه شوید و امیدوارم که شما ممکن است پاسخ درستی دریافت کرده باشید.

right answer who knows I don't I don't know I'm not psychic

من نمی دانم من

for goodness sake so Steve will be here and well what can I say what can I say

به خاطر خدا روانی نیستم بنابراین استیو اینجا خواهد بود و خوب چه می توانم بگویم چه می توانم بگویم

except it's been an amazing 12 years here on YouTube I've really enjoyed

به جز اینکه 12 سال شگفت انگیز اینجا در یوتیوب بوده است من واقعاً از

myself I still can't believe it coming up also today we have a lovely

خودم لذت بردم هنوز هم نمی توانم باور کنم که امروز هم منتشر می شود، ما یک پیام دوست داشتنی داریم

message Oh from one of my viewers watching out there Hassam Hossam

اوه از طرف یکی از بینندگان من که آنجا را تماشا می کند، حسام حسام

watching in egypt if you are watching right now I will play your message in

در حال تماشای مصر است، اگر شما همین الان تماشا می کنید، من پیام شما را

around about five or six minutes time Steve is on the way

تا حدود پنج یا شش دقیقه دیگر پخش خواهم کرد، زمانی که استیو روشن است.

but let's have a look at the place in which I live because a lot of people ask

اما بیایید به مکانی که در آن زندگی می کنم نگاهی بیندازیم زیرا بسیاری از مردم از

mr. Duncan mr. Duncan please can you show us around the place in which you

آقای. آقای دانکن دانکن، لطفاً می‌توانی مکانی را که در آن زندگی می‌کنی به ما نشان بدهی

live and my reply to that is okay then

و پاسخ من به آن مشکلی ندارد،

many people ask me mr. Duncan where do you live well I thought today it'd be a

بسیاری از مردم از من می‌پرسند. دانکن کجا خوب زندگی می کنی فکر کردم امروز

good chance for you to have a look in the place I live because it's such a

فرصت خوبی برای توست که به مکانی که من زندگی می کنم نگاهی بیاندازی زیرا

beautiful day today so here it is here is the place in which

امروز روز بسیار زیبایی است بنابراین اینجا جایی است که

I live it's much Wenlock in Shropshire one of the most beautiful places in

من در آن زندگی می کنم. Shropshire یکی از زیباترین مکان‌های

England and if you haven't been here my question is why not can you see what's

انگلستان است و اگر اینجا نبوده‌اید، سوال من این است که چرا نمی‌توانید ببینید آنجا چه

over there that is the local Undertaker they are the people responsible for

چیزی وجود دارد، آندرتیکر محلی است، آنها افرادی هستند که مسئول

arranging funerals they help to dispose of dead people it's a rather sobering

ترتیب مراسم خاکسپاری هستند و به دفع افراد مرده کمک می‌کنند.

thought that one day those people will be putting me in the ground

فکر می‌کردم یک روز آن مردم مرا در زمین می‌گذارند،

if there's one thing I really love about a day like this it's the gentle calming

اگر چیزی وجود داشته باشد که من واقعاً در مورد چنین روزی دوست دارم، نسیم آرام آرامی است

breeze just a very gentle breeze blowing in the air helping to keep me nice and

که فقط یک نسیم بسیار ملایم که در هوا می‌وزد کمک می‌کند تا من را خوب نگه دارم و

cool the word breeze can be used in many ways of course it is the gentle wind

کلمه را خنک نگه دارم. نسیم را می توان در بسیاری از موارد استفاده کرد البته باد ملایم

cooling and refreshing as it blows by a very gentle breeze just like today

خنک کننده و طراوت است زیرا با نسیم بسیار ملایم می وزد، درست مثل امروز

really there is a lovely summer breeze in the air keeping me nice and cool

که واقعاً یک نسیم تابستانی دوست داشتنی در هوا وجود دارد که من را خوب و خنک نگه می دارد

also breeze can mean to do something very easily

همچنین نسیم می تواند به معنای انجام کاری باشد. خیلی ایا احمقانه

I passed my exam yesterday it was easy in fact it was a breeze something that

من دیروز امتحانم را قبول کردم، در واقع آسان بود، در واقع یک نسیم بود، کاری

is very easy to do something that you found easy to do can be described as a

که انجام کاری که برای شما آسان بود، بسیار آسان است را می توان به عنوان نسیمی توصیف کرد که

breeze to move gently maybe into a room or out of a room or in front of a group

به آرامی حرکت می کند، شاید به داخل اتاق یا خارج از اتاق یا جلو. یک گروه

of people to suddenly appear can be described as breeze he breezed into the

از مردم که ناگهان ظاهر می شوند را می توان به عنوان نسیمی توصیف کرد که او

room with complete confidence

با اطمینان کامل وارد اتاق

now there is a very interesting place a gate to a secret garden a place that is

شد اکنون یک مکان بسیار جالب وجود دارد، دروازه ای به یک باغ مخفی، مکانی که

unknown and never seen by anyone just like the story have you ever read that

ناشناخته است و هیچ کس مانند داستان شما آن را ندیده است. تا به حال

story it's called the secret garden it's a brilliant story full of adventure

آن داستان را خوانده اید به نام باغ مخفی یک داستان درخشان پر از

excitement mystery and of course a little bit of fantasy as well we all

رمز و راز هیجان انگیز ماجراجویی و البته کمی فانتزی و همچنین همه ما هر

like a little bit of fantasy in our lives from time to time

از گاهی در زندگی خود کمی فانتزی را دوست داریم

do you recognize this place this is where I did my famous football dance but

آیا می دانید این مکان است جایی که من رقص فوتبال معروفم را انجام دادم اما

as you can see the puddle has now gone the water has disappeared it's so hot

همانطور که می بینید گودال اکنون رفته است آب ناپدید شده است،

at the moment the puddle has completely evaporated

در لحظه ای که گودال به طور کامل تبخیر

it might sound like a strange thing to say but due to making these English

شده بسیار گرم است ممکن است گفتن آن عجیب به نظر برسد اما به دلیل ساخت این

lessons for you my life changed completely and here is what happened way

درس های انگلیسی برای تو زندگی من به طور کامل تغییر کرد و این چیزی است که

back in 2012 I made a special lesson right here in Much Wenlock talking all

در سال 2012 اتفاق افتاد، من یک درس ویژه در اینجا در Much Wenlock ساختم و همه چیز را

about the origins of the modern Olympic Games and I fell in love with this place

در مورد منشاء بازی های المپیک مدرن صحبت کردم و من عاشق این مکان

I loved it so much I ended up moving here and so did mr. Steve the field

شدم، آنقدر دوستش داشتم که به پایان رسید. به اینجا نقل مکان کرد و آقای. استیو میدان

behind me is where every year the Wenlock games are held and this very

پشت من جایی است که هر سال بازی‌های ونلاک برگزار می‌شود و همین

place was the inspiration for the modern Olympic Games that we all know now

مکان الهام‌بخش بازی‌های المپیک مدرن بود که همه ما اکنون می‌دانیم در

here is an interesting phrase that you might hear used quite often in English

اینجا یک عبارت جالب است که ممکن است بشنوید که اغلب در انگلیسی استفاده می‌شود

the phrase is cross the line if you cross the line it means you have gone

عبارت cross the خط اگر از خط عبور کنید به این معنی است که شما بیش از حد پیش رفته

too far you have done something that has upset

اید، کاری انجام داده اید که باعث ناراحتی

many people or one person you have crossed the line up until a

بسیاری از افراد شده است یا یک نفر را از خط گذشته عبور داده اید تا زمانی

certain point what you were saying or doing was okay but you had to go too far

که چیزی که می گفتید یا انجام می دادید خوب بود، اما مجبور بودید زیاده روی کنید.

you had to cross the line you went from being okay to offensive you went from

باید از خطی عبور می کردی که از حالت خوب به توهین آمیز رفتی، از

being acceptable to unacceptable you crossed the line I must be honest it is

قابل قبول بودن به غیرقابل قبول رسیدی، از خط عبور کردی، باید صادقانه بگویم،

absolutely baking hot today I can't believe I've been outside for

امروز کاملاً داغ است.

the past four hours filming in this heat this intense heat I think it's fair to

در این گرما در این گرمای شدید فکر می کنم منصفانه است

say that we will all remember the summer of 2018 and can you see behind me look

که بگویم همه ما تابستان 2018 را به یاد خواهیم آورد و آیا می توانی ببینی پشت سر من نگاه

everywhere is scorched the Sun has dried all the grass all of the trees all of

همه جا سوخته است خورشید تمام علف ها را خشک کرده است همه درختان همه درختان

the bushes everything looks parched and tinder-dry and that is one of the

همه بوته ها همه چیز خشک به نظر می رسد و این یکی از

reasons why there are many wildfires breaking out at the moment including

دلایلی است که در حال حاضر آتش‌سوزی‌های جنگلی زیادی از جمله

here in the UK and more recently in Greece

اینجا در بریتانیا و اخیراً در یونان رخ می‌دهد،

if you remember earlier in the year I showed you this field I showed you all

اگر به یاد داشته باشید اوایل سالی که این میدان را به شما نشان دادم،

of the yellow flowers that were blooming in this field

همه رنگ‌های زرد را به شما نشان دادم. گل هایی که در این مزرعه شکوفه می دادند،

this is rapeseed so everything you see behind me is rapeseed and now as the

این کلزا است، بنابراین هر چه پشت سر من می بینید، کلزا است و حالا که

seeds come out you can see now that we have small seed pods and inside these

دانه ها بیرون می آیند، اکنون می توانید ببینید که ما غلاف های کوچکی داریم و داخل آنها

are the rape seeds and these will be gathered very soon and then they will be

دانه های کلزا است و اینها خیلی زود جمع می شوند. سپس آنها فشرده می شوند

compressed and all of the oil will be extracted and that is rapeseed oil but

و تمام روغن استخراج می شود و آن روغن کلزا است، اما

as you can see once again the theme is very similar this whole field is now

همانطور که یک بار دیگر می بینید موضوع بسیار شبیه است، کل این میدان اکنون

very dry very arid and perhaps I'm not a hundred percent certain but perhaps this

بسیار خشک و بسیار خشک است و شاید من صد در صد مطمئن نیستم اما شاید

whole crop has been ruined by the hot weather although if I just have a look

تمام این محصول در اثر هوای گرم خراب شده باشد، اگرچه اگر من فقط به

inside this pod yes you can see all of the rape seeds can you see them there

داخل این غلاف نگاهی بیندازم، بله، می توانید تمام دانه های کلزا را ببینید، آیا می توانید آنها را در آنجا ببینید،

they are very tiny black seeds and that is where the rapeseed oil will come from

آنها دانه های سیاه بسیار ریز هستند و آنجاست که روغن کلزا می آید. از

can you see what I've got here a lovely icecream the only problem is

می توانید ببینید چیزی که من اینجا دارم یک بستنی دوست داشتنی تنها مشکل

it's so hot today the ice cream is already beginning to melt however it is

این است که امروز خیلی داغ است، بستنی در حال حاضر شروع به آب شدن کرده است، اما

very much appreciated there is nothing worse than being hot and sticky on a day

بسیار قابل قدردانی است که هیچ چیز بدتر از داغ و چسبناک بودن در چنین روزی

like this right now I'm in the square here in Much Wenlock in the centre of

در حال حاضر وجود ندارد. در میدان اینجا در Much Wenlock در

the town a very small cozy area in the afternoon lots of people like to come

مرکز شهر یک منطقه دنج بسیار کوچک در بعد از ظهر بسیاری از مردم دوست دارند بیایند

and sit down especially today because the Sun is out

و بنشینند مخصوصاً امروز زیرا خورشید بیرون است

and some people have decided to come into town to enjoy the sunshine and of

و برخی از مردم تصمیم گرفته اند برای لذت بردن از آفتاب به شهر بیایند. و

course sample the local ice cream all I can say is that the temperature today

البته نمونه بستنی محلی تنها چیزی که می توانم بگویم این است که دمای هوای امروز

isn't as hot as it was in that video

به اندازه آن ویدیو گرم نیست

thank you very much for deciding to spend your Sunday with us live on

از اینکه تصمیم گرفتید یکشنبه خود را به صورت زنده در یوتیوب با ما بگذرانید

YouTube it's mr. Duncan that's me and now joining me in the studio it is the

بسیار متشکرم. دانکن این من هستم و حالا که در استودیو به من ملحق می‌شود، این

guy that sometimes cries like this oh

مردی است که گاهی اوقات اینطور گریه می‌کند،

for goodness sake Steve calm down I don't cry like that mr. Duncan I don't

به خاطر خدا، استیو آرام باش، من آنطوری گریه نمی‌کنم. دانکن

know why you're suggesting that just because I got a bit upset over selling

نمی‌دانم چرا داری پیشنهاد می‌کنی که فقط به خاطر اینکه

my car a few weeks ago that's exactly jesting I'm a crybaby

چند هفته پیش از فروش ماشینم کمی ناراحت شدم، این دقیقاً شوخی است که من یک بچه گریه‌ام

that's exactly how Steve sounded last week he was crying his eyes I wasn't but

هستم، دقیقاً همان چیزی است که استیو هفته گذشته به نظر می‌رسید او داشت گریه می‌کرد. اما

I think you're over it now hello everybody let's move on from that

فکر می‌کنم دیگر تمام کرده‌اید، سلام به همه، بیایید از

and I notice you've got a picture of photograph of me as though you're my

این موضوع بگذریم و متوجه شدم که شما عکسی از من دارید که انگار شما

parent carrying me in in a Papoose yes we'll talk about that later burnt but

پدر و مادرم هستید که مرا در یک پاپوسه حمل می‌کنید، بله ، در مورد آن صحبت خواهیم کرد. بعداً سوخت اما

yes we'll talk about that later let's not let's not jump the gun so there it

بله، بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اجازه دهید اسلحه را

is yes so this Steve being carried around like

نپریم، بنابراین بله، بنابراین این استیو مانند

a little baby and there he is having one of his little crying moments we will

یک بچه کوچک به اطراف حمل می شود و او در آنجا یکی از لحظات کوچک گریه خود را سپری می کند، ما

talk about words to do with baby words and expressions

در مورد کلمات صحبت خواهیم کرد. با لغات و

there are lots actually I can't believe how many there are in fact and also

عبارات کودک خیلی چیزها را انجام دهید در واقع نمی توانم باور کنم که در واقع چند کلمه وجود دارد و همچنین

words connected to babies in general so that's something we will be doing a

کلمات مرتبط با نوزادان به طور کلی، بنابراین این چیزی است که ما کمی بعد انجام خواهیم داد،

little bit later on but first of all Steve yes first of all we received

اما اول از همه استیو بله اول از همه ما

something very nice during the week we did indeed mm-hmm we did indeed and it's

یک چیز بسیار خوب در طول هفته دریافت کردیم که ما واقعاً انجام دادیم و

nice to receive messages and videos and all sorts of things from people who

دریافت پیام‌ها و ویدیوها و انواع چیزها از افرادی که

appreciate what well what you may need you I just help you out on a Sunday so

قدردان چیزهایی هستند که ممکن است به شما نیاز داشته باشید بسیار

I'm the main guy and Steve is the sidekick thanks for that you no need to

خوب است.

actually emphasize that even more but you are a very important part of this oh

در واقع تاکید کنم که حتی بیشتر، اما شما بخش بسیار مهمی از این هستید، اوه

yeah see I'm the linchpin what I'm saying

بله، ببینید من همان چیزی هستم که می گویم، بسیار

okay the linchpin but anyway that in linchpin means an important component

خوب است، اما به هر حال این در لنچ به معنای یک جزء مهم است

that holds everything together so so an important part

که همه چیز را کنار هم نگه می دارد، بنابراین یک بخش مهم

something that locks everything together even if it's a very small thing it is

چیزی است. که همه چیز را به هم قفل می کند، حتی اگر یک چیز بسیار کوچک باشد،

very important so so mr. Steve is a small part of the show but he is also

بسیار مهم است، بنابراین آقای. استیو بخش کوچکی از نمایش است، اما او نیز

very important but we have a super duper message a message from Hoss Sam who

بسیار مهم است، اما ما یک پیام فوق‌العاده‌ای داریم که پیامی از هاس سام دارد که

during the week sent this lovely message along mr. Duncan and hello mr. Steve

در طول هفته این پیام دوست‌داشتنی را به همراه آقای. دانکن و سلام آقای. استیو

my name is Jose I'm from Alexandria Egypt I am following your lesson since

نام من خوزه است من اهل اسکندریه مصر هستم از یک سال پیش درس شما را دنبال می کنم

one year ago and in fact I found them very helpful to me because I was

و در واقع آنها را برای من بسیار مفید دیدم زیرا در

studying English heart but I was missing the practicing and in fact your videos

حال مطالعه قلب انگلیسی بودم اما تمرین و در واقع ویدیوهای شما

gave to me what I was looking for unfortunately I'm not engaging during

را به من از دست داده بودم. چیزی که من به دنبال آن بودم متاسفانه در طول پخش

the livestream but I used to download and study the videos afterwards I have

زنده درگیر نمی‌شوم، اما پس از آن ویدیوها را دانلود و مطالعه می‌کردم،

noticed that my listening and speaking skills dramatically enhance it and for

متوجه شدم که مهارت‌های شنیداری و گفتاری من به طرز چشمگیری آن را افزایش می‌دهد و

that I would like to show my appreciation to you and to mr. Steve as

به همین دلیل می‌خواهم قدردانی خود را از شما و به شما نشان دهم. آقای. استیو

well thanks again and I wish you the best in your life and that offer now

نیز مجدداً متشکرم و برای شما بهترین ها را در زندگی آرزو می کنم و این پیشنهاد

isn't that nice

اکنون چندان خوب

thank you very much to Hossam watching and listening in Egypt and if you would

نیست از حسام که در مصر تماشا می کند و گوش می دهد بسیار سپاسگزارم و اگر می

like to send an email with a voice recording you don't have to be on video

خواهید یک ایمیل با صدای ضبط شده ارسال کنید. مجبور نیستم در ویدیو حضور

because I do realize that lots of people are shy like mr. Steve mr. Steve is a

داشته باشم زیرا متوجه هستم که بسیاری از مردم مانند آقای خجالتی هستند. آقای استیو استیو

very shy person so if you want to send something in you are more than welcome

فرد بسیار خجالتی است، بنابراین اگر می‌خواهید چیزی را ارسال کنید، می‌توانید

to send it to my email address and also for those who are wondering you can also

آن را به آدرس ایمیل من بفرستید و همچنین برای کسانی که در تعجب هستند، می‌توانید

find me live here on YouTube every Sunday from 2 p.m. UK time so write it

هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر من را به صورت زنده در اینجا در YouTube پیدا کنید . به وقت انگلستان، پس آن

down write it down somewhere important maybe you can post it on the top of your

را یادداشت کنید، آن را در جایی مهم بنویسید، شاید بتوانید آن را در بالای مانیتور رایانه خود قرار دهید

computer monitor or maybe write it on the back of your hands so you don't

یا شاید آن را در پشت دستان خود بنویسید تا

forget here's a good idea maybe you could get it too - what would you think

فراموش نکنید این یک ایده خوب است، شاید شما هم بتوانید آن را دریافت کنید - چه فکر می کنی

Steve you could have a tattoo on your arm and it has all of my details on it

استیو می توانی روی بازویت خالکوبی داشته باشی و تمام جزئیات من روی آن باشد،

so you could tattoo everything on there you could tattoo the actual time of my

بنابراین می توانی همه چیز را در آنجا خالکوبی کنی، می توانی زمان واقعی پخش زنده من را خالکوبی

livestream you could also put my email address and maybe also some other

کنی، می توانی آدرس ایمیل من و شاید برخی دیگر را نیز بگذاری.

information as well what is that sagging extreme a lot of peas to dunk and a bit

اطلاعات همچنین چیست که افتادگی شدید از نخود فرنگی تا دانک و کمی

extreme but a lot of people are having tattoos they are it's all the rage here

افراطی، اما بسیاری از مردم خالکوبی می کنند، این همه خشم اینجا

in the UK in their body footballers especially yeah but it

در انگلستان در بدن فوتبالیست های آنهاست، به خصوص بله، اما این

started with their foot boarders and other people of famous people associated

کار با پاهایشان شروع شد و سایر افراد مشهور

with sports and because I think with David Beckham started off didn't do

با ورزش مرتبط هستند و چون فکر می کنم با دیوید بکهام شروع به فوتبال نکرد،

football so there were few tattoos and now people are just plastering

بنابراین خالکوبی های کمی وجود داشت و اکنون مردم فقط

themselves plastering making means putting a lot all over themselves with

خودشان را گچ می زنند.

tattoos and I suppose some people think it's sexy but you know when they get

و فکر می‌کنم برخی از مردم فکر می‌کنند این سکسی است، اما می‌دانی وقتی

older it's gonna look a bit of a mess and the thing is I'm quite old fashioned

بزرگ‌تر می‌شوند کمی نامرتب به نظر می‌رسند و موضوع این است که من کاملا قدیمی هستم،

so I remember growing up in the 70s and if you had a tattoo on your arm it would

بنابراین به یاد می‌آورم که در دهه 70 بزرگ شدم و اگر روی بازوی خود خالکوبی می‌کردید.

often mean that you were not a very nice person you met you might be a criminal

اغلب به این معنی است که شما فرد خیلی خوبی نبوده اید که ملاقات کرده اید، ممکن است یک جنایتکار

or a bad person to be avoided although having

یا یک فرد بد باشید که باید از آنها دوری کرد، اگرچه

that a lot of people also who were in the army or fought in maybe one of the

افراد زیادی که در ارتش بودند یا در یکی از

wars they they often had tattoos as well so it doesn't always have a negative

جنگ ها شرکت کرده بودند. خالکوبی هم داشت، بنابراین همیشه معنی منفی

meaning it's like a badge of honor you know I've gone through that pain it

ندارد، مثل یک نشان افتخار است، می‌دانی که من آن درد را پشت سر گذاشته‌ام، این

makes you gives you a different persona because I think it's quite painful to

باعث می‌شود شخصیت متفاوتی به تو ببخشی، زیرا فکر می‌کنم خیلی دردناک است

have wondered and I think if you if you go and have that done then it's sort of

که بدانی و فکر می‌کنم که آیا اگر بری و این کار را انجام دهی، به نوعی

like a badge of honor oh yeah well done like you've tucked it

مانند یک نشان افتخار است، اوه، آفرین، مثل اینکه آن را

out I could not I could never ever have a tattoo on my body and some people have

بیرون آورده ای، من نمی توانم هرگز نمی توانم روی بدنم خالکوبی داشته باشم و برخی افراد آن

them on their face well some people have tattoos of like they lovers names and

را به خوبی روی صورت خود دارند. برخی از افراد خالکوبی هایی مانند نام های عاشق دارند

then if you split up with them it's there forever

و اگر از آنها جدا شوید، این کار را انجام می دهند. برای همیشه وجود دارد

that's it that's how it lays it off but I think that's probably just as painful

، این همان چیزی است که آن را از بین می‌برد، اما فکر می‌کنم احتمالاً به همان اندازه دردناک است

to tell you what they do now they don't actually remove the tattoo so if you

که به شما بگویم اکنون چه می‌کنند، آنها در واقع خالکوبی را پاک نمی‌کنند، بنابراین اگر

have a tattoo on your arm or on your body that you don't like they can

روی بازو یا بدن خود خالکوبی دارید که انجام می‌دهید. دوست دارم که

actually do things now to to hide it so they put another tattoo and they work

اکنون می توانند کارهایی انجام دهند تا آن را مخفی کنند، بنابراین آنها یک خالکوبی دیگر می گذارند و خالکوبی

the one that you don't want into it it's very strange I don't know how they

را انجام می دهند که شما نمی خواهید.

do it but there are TV shows now that show people having their tattoos

به مردم نشان دهید که خالکوبی های خود را با خالکوبی

replaced with another one well yes you see we've got to be careful what we say

دیگری جایگزین می کنند، بله، می بینید که باید مراقب حرف هایمان باشیم،

with otherwise we'll sound a bit old-fashioned

در غیر این صورت کمی قدیمی به نظر می رسیم،

but I wonder if it's just in this country or whether it's Universal with

اما نمی دانم که آیا این فقط در این کشور است یا اینکه برای مردم جهانی است.

the people and other countries maybe you'd like to let us know well I know

و کشورهای دیگر شاید مایل باشید به ما اطلاع دهید من می دانم که

for tattoos becoming popular in wherever you're watching I know I know in China

خالکوبی ها در هر کجا که تماشا می کنید محبوب می شود می دانم که در چین

definitely in China that tattoos are not popular so if you have a tattoo in China

قطعاً در چین می دانم که خالکوبی ها محبوب نیستند بنابراین اگر در چین خالکوبی

it often means that you're in a gang or you're a criminal so quite often in in

دارید اغلب به این معنی است که که شما در یک باند یا جنایتکار هستید،

China especially and I know that from my own experience although maybe things

به ویژه در چین اغلب و من می دانم که از تجربه خودم، اگرچه ممکن است همه چیز

have changed over the capacity the past ten or twelve years so yeah but anyway I

در طول ده یا دوازده سال گذشته تغییر کرده باشد، بنابراین بله، اما به هر حال من پرت می شوم،

digress let's get back onto topic you've had a

اجازه دهید به موضوع برگردیم شما نظرات زیادی داشته اید،

lot of comments I was reading some of the comments before you came on yeah

من داشتم برخی از نظرات را قبل از شما می خواندم آمد

there was an interesting one from Irene Oh still watching okay

بله یک مورد جالب از ایرنه اوه هنوز دارم می بینم

it must have related to last week's topic about how much do you weigh and

باشه حتما مربوط به موضوع هفته گذشته در مورد وزنت و

things like that because just randomly Irene just says that she's telling Pedro

مواردی از این دست است چون به طور تصادفی ایرن فقط می گوید که به پدرو می

that she's 165 centimeters and 42 kilograms so that must have been

گوید که 165 سانتی متر و 42 کیلوگرم وزن دارد. این باید باشد که

Pedro must have asked last week - Irene how told you what do you weigh and she's

پدرو باید هفته گذشته پرسید - ایرین چگونه به تو گفته وزنت چیست و

answered it this week this is we've got this this continuation from one live

او این هفته

stream to another I'm not sure what this is becoming it we seem to be turning the

به آن پاسخ داده است. به نظر می رسد

stating agents we seem to be turning into a dating channel maybe this is

ما نمایندگانی را که به نظر می رسد در حال تبدیل به یک کانال دوستیابی هستیم تبدیل می کنیم،

maybe this is what we should do over time maybe we can change this from an

شاید این همان کاری است که باید در طول زمان انجام دهیم، شاید بتوانیم این را از یک

English lesson to a dating site so maybe we could we could show photographs of

درس انگلیسی به یک سایت دوستیابی تغییر دهیم تا شاید بتوانیم نشان دهیم عکس های

people and maybe we could match one person to another yes yes no charge a

افراد و شاید بتوانیم یک نفر را با فرد دیگری مطابقت دهیم بله بله بدون

fee of course naturally of course we will charge a fee and an administration

هزینه البته طبیعتاً ما یک هزینه و

fee of course you must have been talking about what do we tend to eat in autumn

هزینه مدیریت خواهیم گرفت البته شما باید در مورد آنچه ما در پاییز بخوریم صحبت می کنید

because people were saying that they like pumpkin pie yes and Franco Franco

زیرا مردم می‌گفتند که پای کدو تنبل دوست دارند، بله و فرانکو فرانکو

Ferrari from Italy if ever there was an Italian name there is one says that they

فراری از ایتالیا، اگر اسمی ایتالیایی داشته باشد، یکی

do very nice pumpkin ravioli I've I've never tried it I've never eaten ravioli

می‌گوید راویولی‌های کدو حلوایی خیلی خوبی می‌سازند، من هرگز آن را امتحان نکرده‌ام، من هرگز راویولی را

in Italy so ravioli made made with pumpkin well I don't know whether it's

در ایتالیا نخوردم. راویولی درست شده با کدو تنبل خوب من نمی دانم

how that is whether this pumpkin within the ravioli or that I don't know how

که آیا این کدو تنبل در داخل راویولی چگونه است یا اینکه نمی دانم چگونه

that is but pumpkin ravioli sounds very nice I've never ever tried it I've never

است اما راویولی کدو تنبل بسیار زیبا به نظر می رسد من هرگز آن را امتحان نکرده ام هرگز امتحان نکرده ام

tried pumpkin I've never eaten it in my life I'm sure I have yeah yeah the

کدو تنبل من هرگز در عمرم آن را نخوردم مطمئنم که دارم بله بله

pumpkin soup have had that yeah that I'm sure you've had pumpkin soup oh he

سوپ کدو حلوایی چنین خورده است بله مطمئنم که شما سوپ کدو تنبل خورده اید، او

probably he might have done I don't remember

احتمالاً او ممکن است این کار را انجام داده

it's sort of orangey Anna yeah it can soup is nice I've had butternut squash

باشد. از نارنجی آنا بله سوپ می تواند خوب است من کدو حلوایی خورده ام

yes that's similar I think that's similar so butternut squash I've had

بله همینطور است مشابه من فکر می کنم شبیه کدو حلوایی است، من

that but I've never eaten pumpkin I don't really like the smell either they

آن را خورده ام اما هرگز کدو تنبل نخوردم ، بوی آن را خیلی دوست ندارم یا

smell very pungent almost not not very not very

بوی بسیار تند دارند تقریبا نه خیلی نه خیلی

nice at all shall we have a look at the live chat below on you were mentioning

خوب، باید نگاهی به لایو داشته باشیم چت زیر در مورد شما به آن اشاره می

it just I like the live chat is they know you

کردید فقط من از چت زنده خوشم می آید این است که آنها می دانند که

get very excited and it in in in other way who was it who sent the the voice

شما بسیار هیجان زده می شوید و از جهاتی دیگر چه کسی پیام صوتی را

message that was awesome a Sam what very good English I've got to say what very

ارسال کرد که عالی بود سام چه انگلیسی بسیار خوبی دارم. بگو چه

good English her Sam has yes very clear and apparently it's all thanks to my

انگلیسی خیلی خوبی دارد سامش بله خیلی واضح است و ظاهرا همه اینها به لطف

lessons I'm sure it's not entirely thanks to your lessons no I'm only

درس های من است من مطمئن هستم که این کاملاً به لطف درس های شما نیست نه من فقط شوخی می کنم

joking yes so let's wait somebody said something about tattoos wait there a

بله پس صبر کنید کسی چیزی در مورد خالکوبی بگوید یک لحظه صبر کنید

second I'm just going back a bit further hold on Steve we've got plenty of time

من من فقط کمی بیشتر به عقب برمی گردم استیو را نگه دارید، ما زمان زیادی داریم

do you have a tattoo I don't an order Steve and I would never

آیا شما خالکوبی دارید من سفارشی ندارم استیو و

have one ever definitely not do you have a tattoos there's a part of American

من هرگز خالکوبی نمی کنم، قطعاً خالکوبی ندارید، بخشی از فرهنگ آمریکایی وجود

culture they like bloody like it Pedro says a message for Julie gee how to send

دارد. آنها مانند آن خونین را دوست دارند

an audio recording to mr. Duncan you just record something in the form of an

سفارش به آقای دانکن شما فقط چیزی را در قالب یک

mp4 file so either mp4 or mp3 sujin makes an interesting

فایل mp4 ضبط می کنید، بنابراین سوجین یا mp4 یا mp3

comment I'm still afraid of people with tattoos well that's what it used to be

نظر جالبی می دهد من هنوز از افراد خالکوبی می ترسم، خوب این همان چیزی است که

like here if you saw somebody with a tattoo when we were growing up you you

اگر زمانی که ما بودیم کسی را با خالکوبی می دیدید اینجا بود. وقتی بزرگ

wouldn't what you would stay away from them because you think they'd either

می شوی از آنها دوری نمی کنی زیرا فکر می کنی آنها یا به

hurt you or beat you up I'd do something because that's what tattoos were

تو صدمه می زنند یا کتک می خورند من کاری انجام می دهم زیرا این همان چیزی است که خالکوبی

associated with people with a bad reputation so this is going about going

با افراد بد شهرت مرتبط بود، بنابراین این موضوع ادامه دارد.

back about 40 years so we would have we would we would just assume that they

حدود 40 سال پیش، بنابراین ما می‌توانستیم تصور کنیم که آن‌ها

weren't very nice people but of course nowadays tattoos are very popular I read

آدم‌های خیلی خوبی نیستند، اما البته امروزه خالکوبی‌ها بسیار محبوب هستند، من خواندم

that one British lady who is 77 years old had 16 tattoos 16 Avatara has been

که یک خانم بریتانیایی که 77 سال سن دارد، 16 خالکوبی داشته است. 16

died after a husband died because he wouldn't allow her to have them so she

آواتارا پس از مرگ مرد یک شوهر مرد چون به او اجازه نمی‌داد آنها را داشته باشد، بنابراین او

was getting sort of revenge on revenge on her dead husband resting it is

در حال انتقام گرفتن از شوهر مرده‌اش بود که در حال استراحت بود،

amazing here oh thank you very much for that I think

اینجا شگفت‌انگیز است، اوه خیلی از شما متشکرم، فکر

you're watching in Korea if I'm not mistaken that looks like Korean the the

می‌کنم در کره تماشا می‌کنید اگر من هستم اشتباه نیست که شبیه کره ای the

name there hello sue cat Shirley hello Shirley watching in Germany hello

n است سلام شرلی سلام شرلی در حال تماشای آلمان سلام

Shirley I hope I pronounced your name right there Caritas in the Polynesian

شرلی امیدوارم نام شما را همانجا تلفظ کرده باشم کاریتاس در جزیره پلینزی

island the tattoo has an old tradition ah well that's quite interesting isn't

خالکوبی سنت قدیمی دارد آه خوب که بسیار جالب است،

it Steve yes because they are actually they are

نه استیو بله زیرا آنها در واقع

emblems that were worn by people over I want to say thousands of years so I

نماد هستند که در طول هزاران سال توسط مردم پوشیده شده است، من می خواهم بگویم که من

thought I don't think tattoos are really a new thing I think they go back quite a

فکر می کنم فکر نمی کنم خالکوبی واقعا چیز جدیدی است.

long way if you see I want to say the Mayan culture Mayan yes I think they

have tattoos or markings on their bodies I think it's certainly certainly been

آنها روی بدن خود خالکوبی یا علامت دارند، من فکر می کنم که مطمئناً

around for a long time and and Hindu culture there's a lot of tattooing with

از مدت ها قبل وجود داشته است و فرهنگ هندو نیز خالکوبی های زیادی

with henna on to the skin or skin art because I've been - I've been to

با حنا روی پوست یا هنر پوست وجود دارد، زیرا من بوده ام -

somewhere where this Indian lady was doing I think body art they call it

جایی بوده ام. جایی که این بانوی هندی انجام می‌داد، فکر می‌کنم آن‌ها به آن می‌گویند آرت بدن

don't they yes and there's a certain culture and I think it Hindu is it with

، نه بله و فرهنگ خاصی وجود دارد و فکر می‌کنم هندو است با

that but that's where they but that's just that's yes that's just temporary

آن، اما اینجا جایی است که آنها اما این فقط بله، موقتی است

yes I know what is cool I think it's cool is it called henna well yes hen

بله می‌دانم چه چیز جالبی است فکر می کنم خوب است به آن می گویند حنا خوب بله مرغ

there is a dye yes which I think is often used but as I've had my hand sort

یک رنگ وجود دارد بله که فکر می کنم اغلب استفاده می شود، اما از آنجایی که من

of yes done by a Hindu woman it was beautiful it's not it's only done it's

یک زن هندو با دستانم بله را انجام داده ام، زیبا بود، فقط این کار انجام نمی شود،

normally done before a wedding ceremony at right wedding ceremony so in Asian

معمولاً قبل از مراسم عروسی انجام می شود. در مراسم عروسی درست، بنابراین در

culture you will find that I think it's called henna dye yes so if anyone

فرهنگ آسیایی متوجه خواهید شد که من فکر می کنم به آن رنگ حنا می گویند بله، بنابراین اگر

watching who knows about that you might know more than we do are you going to

کسی که در این مورد می داند شما بیشتر از ما می دانید،

wear yourself today mr. day yes ah yes because lots of people no we're not ah

امروز می خواهید خودتان را بپوشید. روز بله آه بله چون خیلی ها نه ما نیستیم آه

Maria has asked Irene has asked why did you say yes and and now Albert has also

ماریا از ایرن پرسید که چرا گفتی بله و حالا آلبرت هم

asked are you going to weigh yourself no we're not why not well because it's not

پرسید که آیا خودت را وزن می کنی نه ما خوب نیستیم چرا خوب نیستیم چون اینطور

as you don't think you've lost any weight mr. Duncan no mr. Duncan has been

نیست شما فکر نمی کنید که وزن کم کرده اید. دانکن نه آقای دانکن خرید کرده است

buying don't try to explain something but I'm

، سعی نکنید چیزی را توضیح دهید، اما من

going to tell it how it really but I'm not I'm not going to say anything out

به آن می گویم که واقعا چگونه است، اما نمی خواهم چیزی بگویم

what I'm about to say is I'm going to do the the weighing every couple of weeks

آنچه که می خواهم بگویم این است که می خواهم انجام دهم وزن کردن هر دو هفته یکبار

because I'm there every year every week every week would be a little bit boring

چون من هر سال هر هفته آنجا هستم کمی کسل کننده خواهد بود،

I think so next week I'm going to weigh myself but not this week so we started

فکر می کنم هفته آینده خودم را وزن کنم اما این هفته نه بنابراین هفته گذشته شروع کردیم.

last week I've been very good I haven't eaten a lot I had a little bit of ice

من خیلی خوب بودم خوب من زیاد نخوردم دیشب کمی

cream last night I must admit but yes I think I've lost a bit of weight I'm much

بستنی خوردم باید اعتراف کنم اما بله فکر می کنم کمی وزن کم کرده ام خیلی

more active I've done some exercise I was bringing in the wood you were look

فعال تر هستم ورزش هایی را انجام داده ام که می آوردم چوب شما بودید به

at this I've got wood everyone can you see my wood live I hope mr. Duncan

این نگاه کنید من چوب دارم همه می توانید چوب من را زنده ببینید امیدوارم آقای.

design will have the smell of wood oh okay oh I just love it I love this smell

طراحی دانکن بوی چوب خواهد داشت، اوه، اوه، من فقط آن را دوست

when we're getting it in it I'm a secret wood sniffer yes Steve is very much

Steve is very much into wood yes all right mr. Duncan we get it you know what

دارم. دانکن ما آن را دریافت می کنیم، شما می دانید آنچه را که

you get it just smells lovely sort of yes but what do you get I don't know

شما دریافت می کنید، فقط بوی خوبی دارد، بله، اما شما چه چیزی را دریافت می کنید، من نمی

what you mean doesn't matter I'm just I'm just saying I've got wood and Steve

دانم منظور شما مهم نیست، من فقط می گویم که من چوب دارم و استیو

has got wood because we've we've got so excited to be live but we need wood and

دارد چوب گرفتیم چون خیلی هیجان زده ایم که زنده باشیم، اما به چوب نیاز داریم و

if we don't have our wood we will be very very unhand abanda stood if you

اگر چوبمان را نداشته باشیم، خیلی خیلی بی دست و پا خواهیم بود، اگر

don't stop being suggestive mr. Duncan I don't know what you mean I have no idea

از پیشنهاد دادن دست برندارید آقای. دانکن نمی‌دانم منظورت چیست، من نمی‌دانم

what Steve's on about what do you mean suggestive you know exactly what you're

استیو در مورد چه منظوری چه می‌گوید، نمی‌دانم که دقیقاً می‌دانی چه

saying mr. Duncan I've just got my wood in my

می‌گویی. دانکن من همین الان چوبم را در دست گرفتم

hand what's wrong with that look I've got a

چه مشکلی با این نگاه دارد من یک

piece of wood here what I don't know what's wrong with him today

تکه چوب اینجا دارم که نمی دانم چه مشکلی دارد امروز

I don't know what's been going on sue cat says she doesn't like the

نمی دانم چه اتفاقی افتاده است سو گربه می گوید او ندارد من

combination of needles and electricity I think it sums it up really yes it

ترکیب سوزن و برق را دوست ندارم واقعاً بله

doesn't sound like it doesn't sound like a good combination no not really it's

به نظر نمی رسد که ترکیب خوبی به نظر نمی رسد نه واقعاً این به

it's that noise it makes sound anyway who's who's got hours to sit there while

این دلیل است که صدا در می آورد به هر حال چه کسی ساعت ها فرصت دارد آنجا بنشیند در حالی که

somebody paints a you know does it some are told over your body I don't know

کسی نقاشی می کشد شما می دانید آیا آن را روی بدن شما می گویند من نمی دانم

they're quite skilled it's an artistic the people are the tattooists are quite

آنها کاملاً ماهر هستند این کار هنری است مردم خالکوبی ها کاملاً هنرمندانه هستند.

artistic it's a form of art definitely you know

قطعاً می دانید که

they don't they don't call it to to anymore or they call it I call it ink

آنها این کار را نمی کنند. دیگر به آن زنگ بزن یا آن ها به آن می گویند من به آن می گویم جوهر

ink ink so you don't you don't have a tattoo anymore it's like an

جوهر جوهر برای این که دیگر خالکوبی نداشته باشی مثل یک

old-fashioned word so now they they just call it ink so they say oh I like your

کلمه قدیمی است، بنابراین حالا فقط به آن می گویند جوهر تا می گویند آه دوست دارم

ink nice ink now I didn't know that ink so yes it's

جوهر شما جوهر خوبی است حالا من آن جوهر را نمی دانستم پس بله

not it's not tattoo tattoo is like the thing that Popeye had on his the anchor

اینطور نیست خالکوبی نیست خالکوبی مانند چیزی است که پاپی روی لنگر خود داشت

yeah the big anchor I think I think a lot of people have it done because it

بله، لنگر بزرگ فکر می‌کنم بسیاری از مردم این کار را انجام داده‌اند، زیرا

they think it makes them probably does more sexually attractive I think I think

فکر می‌کنند این کار باعث می‌شود از نظر جنسی جذاب‌تر عمل

a man or a woman with a tattoo I think it's a bit of a turn-on that's why

کنند. چرا

people have tattoos I think you know because ticking if you put it in certain

مردم خالکوبی دارند فکر می کنم شما می دانید زیرا اگر تیک تیک اگر آن را در

places over your body you know might might make you more sort of attractive I

نقاط خاصی روی بدن خود قرار دهید ممکن است شما را

wonder what the strangest way I wonder what the strangest part I wonder what

the strangest part of the body is that you could have a tattoo so do you have a

جذاب تر کند. بدن این است که شما می توانید یک خالکوبی داشته باشید، آیا شما یک

tattoo out there maybe someone does and do you have it have it on a strange part

خالکوبی دارید، شاید کسی خالکوبی کند و آیا شما آن را روی قسمت عجیبی

of your body says his pictures I know my my younger sister she's very much into

از بدن خود داشته باشید می گوید عکس هایش می گوید خواهر کوچکترم خیلی به

tattoos and she's got them on her legs and on her shoulders so she's got them

خالکوبی علاقه دارد و او آنها را روی پاها و روی شانه هایش قرار داده است، بنابراین او آنها را در

all over the place no Irene I'm not losing any weight it's only mr. Duncan

همه جا جمع کرده است. دانکن

apparently might lose wrong sack wrong sack thank you very much wrong sack is

ظاهراً ممکن است گونی اشتباهی را گم کند گونی اشتباهی از شما

actually admiring my wood he says your wood is very nice thank you very much I

think my wood is better than Steve's Steve's is a little small but I've got

I've got big wood here definitely what what's wrong nothing I'm just wondering

ممنونم. اینجا چوب بزرگی دارم قطعاً چه اشکالی دارد هیچ چیز من فقط در تعجب هستم

how long are you gonna keep up this filth I don't what do you mean filth I

که تا کی می خواهید

don't want to be any part of this it's debauchery I'm feeling very happy

این کثیفی را حفظ کنید. امروز خیلی خوشحالم

today Steve do you know why because my favorite TV presenter came back came

استیو میدونی چرا چون مجری تلویزیونی مورد علاقه من

back on air this week Peter Simon Peter Simon who

برگشت این هفته پیتر سیمون پیتر سایمون که

said something a few weeks ago that got him taken off the air he was took off

چند هفته پیش یه چیزی گفت که باعث شد از روی ایرنا بره و از روی ایر خارج شد

the air but he was back this week so I'm really really happy and there there you

اما دوباره برگشت بنابراین من واقعاً خوشحالم و در آنجا می

can see him already wearing his Christmas sweater because they're

توانید او را ببینید که قبلاً ژاکت کریسمس خود را پوشیده است زیرا آنها در

talking about Christmas on the channel oh he works full yeah somebody was due a

مورد کریسمس در کانال صحبت می کنند اوه او کاملاً کار می کند بله کسی قرار بود

few people were talking about Christmas and how early we start talking about it

چند نفر در مورد کریسمس صحبت کنند و ما چقدر زود شروع کردیم.

every year we moan about this mr. Duncan that as soon as September arrives you

هر سال در مورد آن صحبت می کنیم ut این آقای دانکن که به محض رسیدن سپتامبر

start seeing all the hints in the shops to go and buy Christmas presents and

شروع به دیدن همه نکات در مغازه ها می کنید که بروید و هدایای کریسمس و

cars because the shops want to get in it what you want your money quickly yes and

ماشین بخرید زیرا مغازه ها می خواهند پول شما را سریعاً در آن وارد کنند بله و

anyway but let's not go into that well you were start moaning I'm what I'm

به هر حال، اما اجازه دهید به آن خوبی که بودید نپردازیم. شروع به ناله کردن کن من همان چیزی هستم که

actually talking about is Peter Simon yes is back you were forgive him

در واقع در مورد آن صحبت می کنم این است که پیتر سیمون بله برگشت، شما او را ببخشید،

so I'm very very happy to see him back in fact my cockles were so warm I can't

بنابراین من بسیار خوشحالم که او را برگشتم، در واقع کاکلهای من آنقدر گرم بودند که

remember last time the last time my cockles were so warm so it's nice to see

آخرین بار را به خاطر نمی آورم کاکل های من خیلی گرم بودند، بنابراین دیدن بازگشت

Peter Simon back on ideal world yes a bit of brightness on the television he

پیتر سیمون به دنیای ایده آل خوب است، بله، کمی روشنایی در تلویزیون

does he cheers real person he really cheers me up he does he does actually I

انجام می دهد، او شخص واقعی را تشویق می کند، او واقعاً مرا تشویق می کند، او در واقع انجام می دهد،

mean we never buy nothing we just watch him for entertainment ha ha actually we

یعنی ما هرگز چیزی نمی خریم، فقط او را تماشا می کنیم برای سرگرمی هه هه در واقع

we said he's on a shopping channel isn't he presenter on a shopping channel he is

ما گفتیم که او در یک کانال خرید است آیا او مجری یک کانال خرید نیست

and we actually were musing about weather since he's left the channel they

و ما در واقع در مورد آب و هوا فکر می کردیم از آنجایی که او کانال را ترک کرده

might have far less people watching but the sales probably won't have been

است ممکن است افراد بسیار کمتری تماشا کنند اما فروش احتمالاً نمی تواند تحت تأثیر قرار گرفته اند

affected because I think a lot of people watch Peter Simon for entertainment

زیرا فکر می کنم یک l بسیاری از مردم پیتر سایمون را برای سرگرمی تماشا می‌کنند،

certainly we do we never buy had to think which is watching for

مطمئناً ما هرگز نمی‌خریم، باید فکر کنیم کدام تماشا برای

entertainment we've got to buy something we've got to buy something that's it one

سرگرمی است، باید چیزی بخریم که باید چیزی بخریم، به

day anyway that's it that's that's and we're going

هر حال یک روز همین است که آن است و می‌رویم

to talk about we're going to talk about tattooing were we today no no it's just

برای صحبت کردن در مورد خالکوبی صحبت می کنیم امروز نه نه فقط

it's how this can evolve this whole programme this live show can evolve do

این است که چگونه می تواند این برنامه را تکامل دهد این برنامه زنده می تواند

anything I'm noticing something here today Steve put your hand up what's

هر کاری انجام دهد من امروز متوجه چیزی شدم اینجا استیو دست شما را بالا

what's this what's this on your hand there's something there on your hand is

برد در دست شما چیزی وجود دارد که در دست شما وجود دارد

is that of telephone number yes I met somebody last

شماره تلفن است بله من آخرین آقای کسی را ملاقات کردم

mr. Duncan and well we just dunno clicked look it's like that look

. دانکن و خوب ما فقط نمی‌دانیم کلیک کردیم، مثل این است که

everyone Steve has something mark flew Steve has something written on his hand

همه استیو چیزی دارد علامت پرواز استیو چیزی روی دستش نوشته است،

it looks like a telephone number Oh should I tell you what that is okay

شبیه شماره تلفن است اوه، باید به شما بگویم که چه چیزی اشکالی

it's rubbing off now really um you're not rubbing off on my wood are you just

ندارد، حالا واقعاً اوم شما نیستید. مالیدن به چوب من فقط به

suggesting mr. Duncan why is that disgusting um so last night I was in a

آقای پیشنهاد می دهید؟ دانکن چرا این منزجر کننده است، پس دیشب من در یک

concert in the choir you know we have these concerts every now and then you

کنسرت در گروه کر بودم، شما می دانید که ما هر از گاهی این کنسرت ها را برگزار می کنیم و شما

sing with old people basically and let's face it yes there are a lot of them well

اساساً با افراد مسن ترانه می خوانید و بیایید قبول کنیم بله تعداد زیادی از آنها وجود دارد، خوب

I'm not you know the range now we've got the youngest in the choir now is about

من شما نیستم می دانم محدوده اکنون ما جوانترین گروه کر را داریم حدود

26 I thought you were starting to sing them the oldest is probably bad I would

26 سال است من فکر می کردم که شما شروع به خواندن آنها کردید که قدیمی ترین آنها احتمالاً بد است من می

say 80 but yes we've got a range I was most are you know towards the you know

گویم 80 سال اما بله ما محدوده ای داریم که من بیشتر بودم.

the the autumn of their lives I would say okay I got that in mr. Duncan the

می‌دانی پاییز زندگی‌شان است، من می‌توانم بگویم خوب است که در آقای. دانکن

autumn yes they're sort of over 60 65 and over but we've got a smattering of

پاییز بله آنها به نوعی بیش از 60 65 سال به بالا هستند، اما ما تعداد کمی از

one stirring a different ages within the client you are using some strange words

آنها را داریم که سنین مختلف را در مشتری به

today you said Muse mu now using these two people still say mu ha ha ha they

هم می زند. هه هه آنها

can do what is this Edwardian tone is this the Edwardian period just thinking

می توانند انجام دهند این لحن ادواردیایی است، این دوره ادواردی است فقط به

things over no one says Muse thinking every new - I

چیزهایی فکر می کند که هیچ کس نمی گوید میوز هر جدید فکر می کند - می

know it I've got it some explaining it to the viewers yes

دانم که آن را دارم برای بینندگان توضیح می دهم بله

Muse but no one uses that word anymore it's about it's about 150 years old that

میوز اما هیچ کس دیگر از آن کلمه استفاده نمی کند حدود 150 سال قدمت دارد که

word I'm not nearly 150 mr. Duncan what's the other word you just used I

کلمه من نزدیک به 150 mr نیستم. دانکن چه کلمه دیگری است که استفاده کردی. من

can't remember smattering smattering a smattering of something that means a

یادم نمی‌آید ریز ریز کردن چیزی است که به معنای

little bit a little bit of something a smattering yes a little sprinkle of a

کمی کمی از چیزی است، بله، کمی پاشیدن

sprinkle so so maybe if you put salt or pepper on your food you might just have

پاشید، بنابراین شاید اگر روی غذای خود نمک یا فلفل بزنید. شما ممکن

a little smattering yes so a little bit I'm just saying that there are some

است کمی ناچیز داشته باشید بله، بنابراین کمی، من فقط می گویم که

younger people within the choir a smattering just a a small odd a few

در گروه کر تعدادی جوان تر وجود دارد، یک فرد کمی

people who are younger there's definitely odd and

که جوان تر هستند، قطعا عجیب هستند و

but anyway back to this back to this like to back to the phone I was I was

به هر حال به این بازگردیم به این دوست دارم به تلفن برگردم، من داشتم

singing a solo okay so I'm got any music or what no words in front

تک‌نوازی می‌خواندم، خوب، پس من هر آهنگی دارم یا چیزی که در جلوی آن هیچ کلمه‌ای وجود ندارد

was it a hand solo no it wasn't and sometimes I worry that I will forget

، تک‌نوازی دستی بود، نه این‌طور نبود و گاهی نگران هستم که برخی از کلمات را فراموش کنم.

some of the words some of the lying okay particularly the start of a new verse if

از دروغ گفتن خوب است به خصوص شروع یک آیه جدید

you're doing a solo you know you stand in there in front of

اگر انفرادی انجام می دهید می دانید که در آنجا جلوی

everybody and so what I do for self confidence I've never ever used it is I

همه می ایستید و بنابراین کاری که من برای اعتماد به نفس انجام می دهم هرگز از آن استفاده نکرده ام این است که فقط چند تا از آن را می

just write a couple of phrases that maybe I've had problems remembering when

نویسم. عباراتی که شاید زمانی که تمرین می کردم در به خاطر سپردن آنها مشکل

I've been practicing usually the start of a new verse so if I got into problems

داشتم معمولاً شروع یک آیه جدید است، بنابراین اگر من با مشکل مواجه

I could just sort of go like that but of course I've never actually used it it's

می شدم، می توانستم به همین شکل پیش بروم، اما البته من هرگز از آن استفاده نکرده ام،

like there it gives me a bit of bolsters me a bit of confidence booster both

مثل اینکه در آنجا کمی اعتماد به نفسم را تقویت می کند.

welcome welcome to another edition of words that we never use anymore

به نسخه دیگری از کلمات خوش آمدید که دیگر هرگز از آنها استفاده نمی

we use the red bowl so it means to give you some encouragement to bolster to

کنیم، ما از کاسه قرمز استفاده می کنیم، بنابراین به این معنی است که شما را تشویق می کنیم تا

confidence bolster yeah yes I mean you might say you might I might say to mr.

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید بله بله، منظورم این است که شما ممکن است بگویید ممکن است به آقای بگویم.

Duncan before you come and start the live show you might be doubt having

دانکن قبل از اینکه بیایید و برنامه زنده را شروع کنید، ممکن است شک داشته باشید که

doubts about the show and you don't want to do it and should I do it any more

در مورد برنامه شک دارید و نمی خواهید این کار را انجام دهید و آیا اگر کسی که تماشا می کند من دیگر این کار را

anybody watching I so mr. Duncan people love you they really appreciate what you

انجام دهم. مردم دانکن شما را دوست دارند آنها واقعا از کاری که انجام می دهید قدردانی می

do and you'll have a great show today that's I'm bolstering you I'm I'm

کنند و امروز یک نمایش عالی خواهید داشت که من شما را تقویت می کنم من

supporting you it's not working so bolster yes we're using new words but

از شما حمایت می کنم کار نمی کند بنابراین تقویت کنید بله ما از کلمات جدید استفاده می کنیم اما

you know I haven't just be how we how we have reduced our bolster bol ste er be o

شما می دانید که من پناه اینطور نیست که چگونه ما قدرت خود را کاهش داده ایم و

l st each summit is in front of a computer and they can look it up and

هر قله در مقابل یک کامپیوتر است و آنها می توانند آن را جستجو کنند و

realized that that is a real world I bet Tomic is looking at atomic is

متوجه شوند که این یک دنیای واقعی است، شرط می بندم که تومیک به اتمی نگاه می کند

always typing things into Google I think so it's 3 o'clock everyone and for those

همیشه در حال تایپ کردن است. همه چیز در گوگل به نظر من ساعت 3 است و

e for those who've just joined us it is live English where are now exactly

برای آنهایی که به تازگی به ما ملحق شده اند، انگلیسی زنده است که در حال حاضر دقیقاً

absolutely completely 100% live every Sunday from 2 p.m.

100٪ هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر پخش می شود.

UK time I'm probably only about 50% live yes okay I'm talking of live next week

به وقت بریتانیا من احتمالاً فقط 50٪ زنده هستم بله خوب است، من در مورد زنده هفته آینده صحبت می کنم

because it's Halloween we are in the period of Halloween also we have the

زیرا هالووین است ما در دوره هالووین هستیم همچنین

12th anniversary of my YouTube channel we will be talking all about death what

دوازدهمین سالگرد کانال یوتیوب من را داریم و همه چیز درباره مرگ صحبت خواهیم کرد.

next week death the theme is death next week that's gonna put people off we're

هفته مرگ تم مرگ هفته آینده است که مردم را از کار می اندازد ما

not gonna get anybody watching now but it's Halloween

نمی توانیم کسی را مجبور به تماشای آن کنیم اما هالووین است

yes Halloween next week do you remember last year you you dressed as is that I

بله هالووین هفته آینده آیا یادت می آید سال گذشته شما لباس پوشیدید که

think it was a vampire and I I dressed his Frankenstein's

فکر می کنم یک خون آشام بود و من لباس او را پوشیدم هیولای فرانکنشتاین،

monster so it can't be any more scary than last year it'll be a light-hearted

بنابراین نمی‌تواند ترسناک‌تر از سال گذشته باشد، اگر می‌خواهید یکشنبه آینده واقعاً در مورد آهنگ مرگ بخندید،

look at death yes light-hearted if you want to have a have a real laugh

نگاهی آرام به مرگ خواهد داشت، بله، سبک دلانه است.

about death tune in next Sunday even though today we have another hour to go

یک ساعت دیگر

to talk about birth yes how strange we are talking about the other end of the

برای صحبت در مورد تولد، بله، چقدر عجیب است که ما در مورد آن طرف

spectrum today we are talking all about baby words and expressions and there is

طیف صحبت می کنیم، امروز همه در مورد کلمات و عبارات کودک صحبت می کنیم و

mr. Steve looking like a big baby ah well that's a good place to start mr.

آقای. استیو شبیه یک بچه بزرگ به نظر می رسد آه خوب این مکان خوبی برای شروع آقای است.

Duncan can you hear him that's what mr. Steve sounds like when he's in a mood

دانکن می‌توانی او را بشنوی که آقای. صدای استیو مثل زمانی است که او در حال

when he's crying over something somebody asked me I can't remember who it was now

گریه است برای چیزی که یکی از من پرسید.

back to do I like my new car oh I can't remember who asked it now but I saw that

flash up when you were displaying the live stream ok the comments I camera who

شما پخش زنده را نمایش می دادید، نظرات من دوربین چه

it was thank you for that yes I like it but I miss my old car and no I'm not

کسی بود متشکرم از این که بله من آن را دوست دارم اما دلم برای ماشین قدیمی ام تنگ شده است و نه

gonna get upset again no but it's gone you've got to move on I

من دوباره ناراحت نمی شوم، نه اما از بین رفته است شما باید ادامه دهید من

realize actually that if I really had kept that car for 30 years I don't think

در واقع درک کنید که اگر واقعاً آن ماشین را برای 30 سال نگه داشته بودم، فکر نمی‌کنم

that's a very healthy thing to do no I think you've got to move on you've got

این کار خیلی سالمی باشد، نه، فکر می‌کنم باید ادامه دهید، باید

to you so you better realize you've got to realize sometimes when you when you

به خودتان بروید، بنابراین بهتر است بدانید که باید این کار را انجام دهید. گاهی اوقات متوجه می شوید که وقتی

need to move on in life and go to a new stage you can't keep hanging on to the

نیاز دارید در زندگی ادامه دهید و به مرحله جدیدی بروید، نمی توانید همیشه به

past all the time but there you go so yes

گذشته بچسبید ، اما می روید تا بله،

you don't show that picture again of me as a baby as a baby which you you asked

دوباره آن عکس من را به عنوان یک کودک نشان ندهید. به عنوان یک کودک که از

me to do tasks this week didn't you mr. Duncan to make some baby faces yes so

من خواستید تا وظایفی را در این هفته انجام دهم. دانکن برای درست کردن چهره بچه بله تا

that you could okay no one wants to know about the process let's just talk about

شما بتوانید خوب باشد هیچ کس نمی خواهد در مورد این روند بداند بیایید فقط در مورد موضوع صحبت کنیم

the subject here is the subject everyone and today's subject is baby words and

اینجا موضوع همه است و موضوع امروز کلمات و

expressions and I believe you have some expressions for us right now

عبارات کودک است و من فکر می کنم شما در حال حاضر عباراتی برای ما دارید

there's the first one because that what you just what I'm in there in front of

اولین مورد وجود دارد زیرا آنچه شما دقیقاً همان چیزی است که من در آنجا در مقابل

you is is a modern way for some people to transport their babies around called

شما هستم این است که یک روش مدرن برای برخی افراد برای حمل نوزادان خود به اطراف است به

a Papoose which can be sparked with one pea or two peas apparently that's an

نام Papoose که می تواند با یک نخود یا دو نخود جرقه بزند. ظاهراً

interesting interesting word Papoose yes well the origin of the word is from

جالب است. کلمه Papoose بله خوب منشأ کلمه از

Native American Indians and it actually refers to a Native American Indian baby

سرخپوستان بومی آمریکا است و در واقع به یک نوزاد سرخپوست بومی آمریکا اشاره دارد،

okay it was called a Papoose so not not not

خوب آن را Papoose می نامیدند، بنابراین

the thing you carry the baby in but the baby itself baby itself was called a

نه چیزی که کودک را در آن حمل می کنید، بلکه به خود کودک خود کودک می گفتند.

Papoose and then the phrase was adopted by adopted in modern times as you say

Papoose و سپس این عبارت توسط در دوران مدرن پذیرفته شد، همانطور که شما می گویید

there the thing the sling that is because there used to carry babies in

چیزی که زنجیر وجود دارد به این دلیل است که قبلاً نوزادانی را حمل می کردند

which American Indians used to carry probably not just American Indians were

که سرخپوستان آمریکایی در آن حمل می کردند احتمالاً نه فقط سرخپوستان آمریکایی

probably coaches for thousands of years probably carried their babies but on

احتمالاً هزاران سال مربی بوده‌اند، احتمالاً نوزادان خود را حمل می‌کردند، اما

their backs in a sling and if we haven't got a picture of that

به پشت در یک زنجیر، و اگر تصویری از آن

so it's you know babies being carried on the backs of their mother clearly we

نداشته باشیم، می‌دانید که بچه‌هایی که بر روی پشت مادرشان حمل می‌شوند، به وضوح ما

don't have a picture of them in a sling usually made from animal skin was very

نداریم. عکس آنها در یک زنجیر که معمولاً از پوست حیوانات ساخته می‌شد بسیار

common because of course you couldn't just sit around all day doing nothing

متداول بود، زیرا مطمئناً نمی‌توانستید تمام روز بنشینید و کاری انجام

once you had a baby you had to survive so you need to have your hands-free

ندهید، پس از اینکه بچه دار شدید، باید زنده بمانید، بنابراین باید هندزفری خود را داشته

to be able to work in the fields or do whatever you were doing her and so that

باشید تا بتوانید این کار را انجام دهید. در مزرعه کار کنید یا هر کاری که برای او انجام می دادید انجام دهید و

was just a practical way of having your baby with you because you couldn't leave

این فقط یک روش عملی برای همراه داشتن کودکتان بود زیرا نمی توانستید آنجا را ترک

that there was there weren't baby minders you know thousand years ago so

کنید که هزار سال پیش هیچ پرستار بچه ای وجود نداشت که شما می شناسید، بنابراین

it was just a very practical way of keeping your hands-free to be able to

این فقط یک راه حل بود. روشی بسیار عملی برای نگه داشتن هندزفری خود برای

carry on working the fields planting crops making things but have you baby

ادامه کار در مزارع و کاشت محصولات کشاورزی، اما همیشه کودکتان را

with you all the time that's it so now I know why the Papoose show is the word

همراه خود داشته باشید، پس اکنون می دانم که چرا نمایش Papoose دوباره کلمه است

again yeah I know why the Papoose is popular now because all of the parents

بله می دانم چرا Papoose در حال حاضر محبوب است زیرا همه

are on their mobile phones all right they were on their phones all the time

والدین در t تلفن های همراه وارث بسیار خوب آنها همیشه با تلفن های خود بودند

so so they can't look after the baby they can't push the baby in a pram or

بنابراین نمی توانند از کودک مراقبت کنند و نمی توانند کودک را در کالسکه یا

pushchair so and they can't carry it in their arms because they can't use their

صندلی چرخدار هل دهند و نمی توانند آن را در آغوش خود حمل کنند زیرا می توانند. از

mobile phones so if that could be the reason I think I've just solved that

تلفن‌های همراهشان استفاده نمی‌کنند، بنابراین اگر این می‌تواند دلیلی باشد که فکر می‌کنم من آن معما را حل کرده‌ام،

that puzzle so that's the reason why the Papoose is very popular now well so they

بنابراین به همین دلیل است که Papoose اکنون بسیار محبوب است، بنابراین آنها

can walk with their baby I think they can text as well mr. Duncan's being a

می‌توانند با بچه‌شان راه بروند، فکر می‌کنم آنها هم می‌توانند پیامک بدهند. دانکن

bit silly although they could have some basis in you know if you can carry on

کمی احمقانه است، اگرچه آنها می‌توانند مبنایی داشته باشند که بدانی اگر می‌توانی در

working the field you can you can you can go on social media but no apparently

این زمینه کار کنی، می‌توانی، می‌توانی می‌توانی در رسانه‌های اجتماعی بروی، اما ظاهراً

I think there's a certain group there's always a group of people on earth that

من فکر می‌کنم گروه خاصی وجود دارد که همیشه گروهی از مردم روی زمین هستند که

want to sort of return to sort of times long ago when they thought things would

می‌خواهم به نوعی برگردم به زمان‌هایی که مدت‌ها قبل فکر می‌کردند همه

like people into paleo foods so I think seeing a picture of a baby oh baby on

چیز مردم را به غذاهای سرخپوشان می‌پسندد، بنابراین فکر می‌کنم با دیدن عکسی از یک کودک آه عزیزم روی

somebody or that I want to do that well I'm closer to the baby and there's some

کسی یا اینکه می‌خواهم این کار را به خوبی انجام دهم، به کودک نزدیک‌تر هستم و برخی

studies apparently there's some so-called experts who think that if the

مطالعات وجود دارد ظاهراً برخی به اصطلاح متخصصان وجود دارند که فکر می

baby is close to you all the time it's going to feel more loved and all this

کنند اگر کودک همیشه به شما نزدیک باشد احساس دوست داشتن بیشتری می کند و این همه

kind of crap you know I mean if a baby's loved it this lady knows it's loved

مزخرف را می دانید منظورم این است که اگر یک نوزاد آن را دوست داشته باشد این خانم می داند که شما را دوست داشته است.

you'd have to carry it around with you all the time shortly but you know not

به زودی باید همیشه آن را با خود حمل کنیم ، اما نمی‌دانی

that we've got children so we're going to be careful what we say here mr.

که ما بچه‌هایی داریم، بنابراین مراقب حرف‌هایی که اینجا می‌زنیم باشیم.

Duncan but it's very cut but having the baby in front of you because that's not

دانکن اما خیلی بریده است اما بچه را جلوی خود داشته باشید چون

traditional because there's a very good reason why you know you don't carry

سنتی نیست زیرا دلیل خوبی وجود دارد که می دانید

babies in front of you the same reason you know you you have an

بچه ها را جلوی خود حمل نمی کنید، همان دلیلی که می دانید

air but it's very dangerous for the baby it's quite controversial suppose I have

هوا دارید اما بسیار خطرناک است. برای کودک کاملاً بحث برانگیز است، فرض کنید من

absolutely no what I do want it there the Papoose wearing it up having the

مطلقاً چیزی ندارم که آن را می خواهم.

baby in front he's quite controversial because

obviously if you fall over then the baby is gonna get injured I suppose it

depends how fat your baby is so it's a bit controversial why why the baby has

بچه خیلی بحث برانگیز است که چرا

moved from the back to the front probably presumably because the parent

کودک از پشت به جلو حرکت کرده است احتمالاً به این دلیل که والدین

wants to keep an eye on the baby but it's a bit dangerous because my baby is

می خواهند مراقب کودک باشند اما این کمی خطرناک است زیرا کودک من

too heavy my baby is too heavy and going it's

خیلی سنگین است کودک من خیلی سنگین است و می رود.

controversial obviously it's up to you if you want to carry your baby life in

بحث برانگیز است، بدیهی است که این به شما بستگی دارد که اگر بخواهید زندگی کودک خود را به این شکل حمل کنید،

that way seems to me would be a bit like having a big rucksack a bit heavy but

به نظر من کمی شبیه داشتن یک کوله پشتی بزرگ است که کمی سنگین است،

you do have a choice you have choice it's a choice no you have a choice you

اما شما یک انتخاب دارید، شما انتخاب دارید، این یک انتخاب است نه شما یک انتخاب دارید شما

can have the baby on the front or sometimes on the back so not everyone

می توانید کودک را در جلو یا گاهی اوقات پشت داشته باشید، بنابراین نه همه

but but then you could fall backwards and squash your baby yeah but you're

، اما پس از آن می توانید به عقب بیفتید و کودک خود را له کنید، بله، اما

more likely to fall forwards most people to fall forwards so it's more dangerous

احتمال اینکه بیشتر افراد به جلو بیفتند بیشتر است، بنابراین در جلو خطرناک تر است.

in the front but I think this week people have been talking about so the

فکر می‌کنم این هفته مردم در مورد آن صحبت کرده‌اند، بنابراین این

word again here we go yes Papoose so they've been talking about

کلمه دوباره در اینجا می‌رویم بله، بنابراین آنها در مورد Papoose صحبت

the Papoose because now men are wearing the Papoose they are wearing it so

می‌کردند، زیرا اکنون مردان پاپوزی را می‌پوشند که آن را می‌پوشند، بنابراین

that's that's the reason why people have been talking about it this week because

به همین دلیل است که مردم درباره آن صحبت می‌کنند. این هفته چون

men are now walking around with their babies attached to their bodies at the

مردها در حال راه رفتن با نوزادانشان در جلو یا عقب هستند که به بدنشان چسبیده است، به

front or at the back so that's the reason why I wanted to mention that and

همین دلیل می‌خواستم به آن اشاره کنم و

I think it's an interesting word as well Papoose yes so that's actually the old

فکر می‌کنم این کلمه جالبی است.

Indian word native baby Native Americans you don't say Indians if you want to

بچه بومی سرخپوستان آمریکایی شما نمی گویید سرخپوستان اگر می خواهید

really get it did if you know I didn't you did this well did I I think you said

واقعاً آن را دریافت کنید اگر می دانید که من این کار را نکردم شما این کار را خوب انجام دادید من فکر می کنم شما گفتید

Indians we could say Indian so so Native Americans oh you have to be so careful I

سرخپوستان ما می توانیم بگوییم سرخپوست بنابراین بومی های آمریکایی اوه شما باید خیلی مراقب باشید

mean you know you know what will happen we'll get complaints and then we have to

منظورم شما می دانید که چه اتفاقی خواهد افتاد، ما شکایت خواهیم کرد و سپس

take ourselves off the air fact are we still on air I

باید خودمان را از پخش خارج کنیم.

and cut off already maybe YouTube have have already cut the connection but yes

yes as you say the you do I haven't seen a man with one I think he'd be ridiculed

آیا من مردی را با یکی ندیده‌ام، فکر می‌کنم دوستش او را مسخره

by his friend we were in the Tea Room and Much Wenlock do you remember that

می‌کند، ما در اتاق چای بودیم و ماچ ونلاک.

the couple that came in and the husband had had the baby strapped to the front

of his body very dangerous because that tea room we go to is very small has got

بدن او بسیار خطرناک است زیرا آن چایخانه ای که ما به آن می رویم بسیار کوچک است،

low ceilings and lots of steps dangerous steps going down so he could have DS

سقف های کم دارد و پله های بسیار خطرناکی دارد که پایین می آیند، بنابراین او می تواند دچار DS شود

that we've seen people trip in there and fall over he could have tripped pulling

که ما دیده ایم که مردم در آنجا هجوم می آورند و می افتند.

over and squashed the baby I don't remember anybody what an irresponsible

بچه را له کردم من هیچکس را به خاطر نمی آورم که چه

parent yes so so actually it might be more dangerous

پدر و مادری غیرمسئول است بله بنابراین در واقع ممکن است خطرناک تر

Herbies apparently it might be more dangerous having your baby attached to

your body they can't you can't get rid of them quickly so if you fall over you

باشد. اگر از روی زمین

will fall on your baby so it doesn't seem like a very safe thing having said

بیفتید، روی کودکتان می افتید به نظر نمی رسد خیلی مطمئن باشد

that if you are pushing them maybe perhaps your your push chair or your

که بگوییم اگر آنها را هل می دهید شاید صندلی چرخدار یا

pram might roll away ah they're probably got sort of antidote anti-lock brakes on

کالسکه شما ممکن است دور بزند آه آنها احتمالاً نوعی ترمز ضد قفل پادزهر دارند در

actually I saw a pram the other day and can you believe this yeah I do believe

واقع من یک کالسکه دیگر را دیدم. روز و آیا می توانید این را باور کنید بله، من معتقدم

that whatever you're about to say I believe a woman was pushing a pram and I

که هر چیزی که می خواهید بگویید، معتقدم یک زن کالسکه را هل می داد و

just I'm to be following and the pram had got airbags yeah airbags on the pram

من فقط باید دنبال کنم و کالسکه کیسه هوا داشت بله کیسه هوا روی کالسکه

I'm not I'm not surprised nothing surprises again card I've got airbags

نیستم من تعجب نمی کنم هیچ چیز جای تعجب ندارد دوباره کارت من کیسه هوا

nothing surprises me anymore I mean how fast is that with the mother

دارم دیگر هیچ چیز مرا شگفت زده نمی کند منظورم این است که چقدر سریع است که مادر

intending to push the pram that that an impact would require the release of

قصد هل دادن کالسکه را دارد که این ضربه مستلزم آزاد کردن

airbags to protect the baby and if they did go off it might damage the baby

کیسه های هوا برای محافظت از کودک است و اگر این کار را انجام دهند. به نظر من ممکن است به کودک آسیب برساند،

sounds a bit extreme to me but that's obviously a marketing ploy from a

اما بدیهی است که این یک ترفند بازاریابی از طرف

company wishing to sell prams saying oh look we've got airbags on here so that

شرکتی است که مایل به فروش کالسکه است و می گوید: اوه ببین، اینجا کیسه هوا

if you know if you push your parameter 60 miles an hour and crash into another

داریم تا اگر بدانی پارامتر خود را 60 مایل در ساعت فشار می دهی. و تصادف به یک

prat maybe it's maybe it's a maybe if you're walking at the street

حشره دیگر شاید آن را شاید آن را شاید اگر شما در خیابان

and and you have a collision with another mother coming the other way with

راه می‌روی و با مادر دیگری برخورد

a pram another mother the two Rams collide well oh you use it's a parent a

می‌کنی که با کالسکه از طرف دیگر می‌آید

parent oh I see you're not using street talk you've got one parent coming one

. یکی از والدین یکی

behind the street another coming other way and for some reason that prams

پشت خیابان می آید و دیگری به سمت دیگری می آید و بنا به دلایلی کالسکه ها

collide at three miles an hour impact Oh probably six miles and out and there's

با سرعت سه مایل در ساعت با هم برخورد می کنند، اوه احتمالاً شش مایل به بیرون برخورد می کند و

airbags I've got to go off to protect the baby that's what those airbags are

کیسه های هوا وجود دارد که من باید برای محافظت از کودک از آن خارج شوم، این کیسه های هوا برای این کار هستند.

for those six mile an hour impacts so we could destroy a baby's life yes but you

آن ضربه‌های شش مایل در ساعت، بنابراین ما می‌توانیم زندگی یک نوزاد را از بین ببریم، بله، اما شما

can't drop a baby so building they survive very robust

نمی‌توانید یک نوزاد را رها کنید، بنابراین ساختمان آن‌ها بسیار قوی زنده می‌مانند،

can I just babies are very robust creatures for we get on the stairs and

آیا من فقط بچه‌ها موجودات بسیار قوی‌ای هستند، زیرا ما روی پله‌ها می‌رویم و

I'm not that I'm suggesting please don't write home please please ignore

من اینطور نیستم. من پیشنهاد می کنم لطفاً در خانه ننویسید لطفاً لطفاً لطفاً

everything I don't know what's happened to Steve I think he might ever had a

همه چیز را نادیده بگیرید. من نمی دانم چه اتفاقی برای استیو افتاده است.

brain Titus I think he's had a brain aneurysm or something yes sure I'm being

a bit controversial but no but no seriously babies are actually quite

اما هیچ به طور جدی نوزادان در واقع کاملا

robust yes you can you can you know not suggesting you do babies as a fool

قوی هستند بله می‌توانی می‌توانی نمی‌دانی به شما پیشنهاد نمی‌کنم بچه‌ها را احمقانه

please don't try this don't try to drop him to be quiet yes okay okay we've got

انجام دهید، لطفاً این کار را امتحان نکنید، سعی نکنید او را رها کنید تا ساکت باشد بله، باشه، درست فهمیدیم،

it right I'm trying to explain I'm just I'm just doing a big disclaimer this is

سعی می‌کنم توضیح دهم من فقط من هستم من فقط یک سلب مسئولیت بزرگ انجام می دهم، این

a disclaimer please don't drop your baby ain't that Oh

یک سلب مسئولیت است، لطفاً کودک خود را رها نکنید، اوه

as an experiment don't don't do it just don't do it don't do a Michael Jackson

به عنوان یک آزمایش، این کار را نکنید، فقط آن را انجام ندهید، مایکل جکسون را انجام ندهید،

because when Michael Jackson did it everyone got really upset so please

زیرا زمانی که مایکل جکسون این کار را کرد همه واقعاً ناراحت شدند، پس لطفاً

don't hold your baby out of a window and drop it to see if it really does survive

کودکتان را از پنجره بیرون نگیرید و آن را رها نکنید تا ببینید آیا واقعاً زنده می‌ماند

so so please don't do that so don't listen to Steve I didn't say do

، پس لطفاً این کار را نکنید، بنابراین به استیو گوش ندهید که من نگفتم این کار را انجام دهید.

it sometimes he sometimes he gets these planes in the head what what is this

گاهی اوقات او گاهی اوقات این هواپیماها را به سرش می اندازد این چه چیزی است

this this then what is this behind it all right boy don't listen to a word I

این این چیست پس این چه چیزی پشت آن است خوب پسر به یک کلمه گوش نده من

say to you yes I did you said I said it was a prompt yes but prompt but what if

به شما می گویم بله من انجام دادم شما گفتید این یک درخواست بود بله اما سریع اما چه می شود اگر

you can't remember the whole song well you never do you have the whole song do

نمی توانید کل آهنگ را به خوبی به خاطر بسپارید، شما هرگز کل آهنگ را

you have to write the whole song I know on your arm it's there for comforts of

ندارید، باید تمام آهنگ را بنویسید، می دانم که روی بازوی شما برای راحتی

school so the whole all song is on your honor I get halfway

مدرسه وجود دارد، بنابراین تمام پسر g به افتخار توست من

through this song and I go back and have to start the second verse and I can't

نصف این آهنگ را می گذرانم و برمی گردم و باید بیت دوم را شروع کنم و یادم نمی

remember what the first line is I know that that's there should I need yes

آید که خط اول چیست می دانم که آنجاست باید نیاز داشته باشم بله

we've got I always do it but I've never ever had to use it yes we know you've

داریم همیشه این کار را انجام می دهم اما من هرگز مجبور نبودم از آن استفاده کنم بله می دانیم که شما این را

said this you just asked me but I'm just extending the joke it's a joke you see

گفتید فقط از من پرسیدید اما من فقط شوخی را گسترش می دهم این یک شوخی است که می بینید

I'm saying that just two lines on your on your hand but what if it's the whole

من می گویم فقط دو خط روی دست شماست اما چه اگر این آهنگ کامل باشد،

song so maybe it goes all the way down your body so if it's a very long song

پس شاید تا آخر بدن شما می رود، بنابراین اگر آهنگ بسیار طولانی

you might have to write everything on your on your body you might have to lift

است، ممکن است مجبور شوید همه چیز را روی بدن خود بنویسید، ممکن است مجبور

your shirt up to have a look a bit like writing your lines are on the scenery

شوید پیراهن خود را بالا بیاورید تا کمی شبیه نوشتن خود شوید.

when you're on stage really I've seen people do that they walk over to a piece

وقتی روی صحنه هستید، خطوط روی مناظر هستند، واقعاً من دیده‌ام که مردم این کار را انجام می‌دهند که به سمت یک

of scenery and they've got their lines written there what they're reading from

منظره می‌روند و خط‌هایشان را در آنجا نوشته‌اند که چه چیزی

the from them from the wall yes post-it note what a terrible terrible things do

را از روی دیوار می‌خوانند. -توجه داشته باش که دوست داری چه چیزهای وحشتناک وحشتناکی

you like to try it it's not easy remembering your line do you like the

را امتحان کنی، به خاطر سپردن خطت کار آسانی نیست آیا

picture of my prama like that so there is a word that we're

عکس پرامای من را آنطور دوست داری؟ کلمه ای وجود دارد که ما

gonna use now pram see what people are saying on the live stream but have we

اکنون از آن استفاده می کنیم کالسکه ببینیم مردم در پخش زنده چه می گویند، اما آیا

really told a controversial subject here I don't think so

واقعاً موضوع بحث برانگیزی را در اینجا گفته ایم، فکر نمی کنم پس

look wait there I'm just doing a show here pram can you can you see the words

نگاه کنید آنجا منتظر بمانید من فقط در اینجا برنامه ای را انجام می دهم. آیا می توانید کلمات را ببینید

so a pram is something that you put a baby in normally to lie down so there is

بنابراین یک کالسکه چیزی است که شما یک کودک را به طور معمول در آن قرار می دهید تا دراز بکشد بنابراین تفاوت وجود دارد به

a difference so that is a pram but do you know what tram is short for yes

طوری که یک کالسکه است اما آیا می دانید کوتاه تراموا چیست

perambulator told you I knew but you didn't tell me well I knew it was that I

به من بگو خوب می دانستم این بود که

said did you know and you said yes he didn't ask me to say we just said do you

گفتم آیا می دانی و تو گفتی بله او از من نخواست که بگویم ما فقط گفتیم آیا می

know and I said yes perambulator so the word pram is actually a short version of

دانی و من گفتم بله پرامبولاتور پس کلمه کالسکه در واقع نسخه کوتاهی

the word perambulate did anybody use that word now I'm very old-fashioned

از کلمه perambulate است هرکسی از آن کلمه استفاده کند حالا من خیلی قدیمی هستم

mister don't be using an old-fashioned word they're using to me of using

آقا از یک کلمه قدیمی استفاده نکنید که آنها برای من از

old-fashioned words but we still use the word pram everybody's perambulator I

کلمات قدیمی استفاده می کنند اما ما هنوز از کلمه کالسکه بچه استفاده

didn't say we did I said where this comes from which is different thing

می کنیم. آیا من گفتم که این از کجا می آید که در کل چیز متفاوتی

altogether also there is also pushchair pushchair

است همچنین صندلی

pushchair and boogy so they can be very similar things

چرخدار و صندلی چرخدار نیز وجود دارد. آنها می توانند چیزهای بسیار شبیه به

I'm sure Tomac will tell me I'm wrong a buggy is like a small pram yeah isn't

هم باشند. مطمئن هستم که توماک به من خواهد گفت که من اشتباه می کنم، یک کالسکه مانند یک کالسکه کوچک است، بله، اینطور نیست

it so a buggy can be a small pram but some wheels little wheels but nowadays

، بنابراین یک کالسکه می تواند یک کالسکه کوچک باشد، اما برخی از چرخ ها چرخ های کوچکی دارند، اما امروزه

pushchair and buggy pushchair and buggy are the same thing you're right

ویلچر و صندلی چرخدار کالسکه و کالسکه همان چیزی است که شما درست

they can't be very so much RAM as that traditional that's a view drawn at a

می گویید آنها نمی توانند به اندازه رم سنتی

traditional looking mode of transport their baby a mode a mode of transport

for a baby yes a pram well it's got big wheels they always had big wheels in

آنقدر زیاد باشند. چرخ‌ها همیشه چرخ‌های بزرگی داشتند، در

though whereas a pushchair and a buggy can I just a little wheel yes okay then

حالی که یک صندلی چرخدار و یک کالسکه می‌توانم فقط یک چرخ کوچک، بله خوب است،

we can I say we're deleting this today so as soon as we finish this livestream

می‌توانم بگویم که امروز این را حذف می‌کنیم، بنابراین به محض اینکه این پخش زنده را تمام کردیم

I am pressing the delete have a look at the livestream one wincing well this is

، حذف را فشار می‌دهم و نگاهی به پخش زنده خوب این

the live stream isn't it that mentor than the live chat we've gone know what

جریان زنده است، آیا آن مربی نیست، نه چت زنده که ما

I mean we can't look at the live stream because people are complaining about

رفتیم، منظورم را نمی‌دانیم، ما نمی‌توانیم به پخش زنده نگاه کنیم، زیرا مردم از

what I said about us dropping baby's dead stay I was hoping they'd shot a

آنچه من در مورد مرگ نوزاد گفته‌ام شاکی هستند. بمان، امیدوار بودم که آنها یک

joke I was hoping they'd forgotten but you've just mentioned it again oh yeah

جوک بزنند، امیدوارم آنها فراموش کرده باشند، اما تو فراموش کرده ای فقط دوباره به آن اشاره کردم، اوه بله،

so let's have a look at the live chat if we are still on I'm not even sure if

پس بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم، اگر هنوز در آن هستیم، حتی مطمئن نیستم که آیا

we're still on there we go yes it looks as if we're still on I

هنوز در آنجا هستیم، می‌رویم بله، به نظر می‌رسد که ما هنوز فعال هستیم،

promptly wait there let's go back a little bit I say it looks like there is

بی‌درنگ منتظر می‌مانم. کمی به عقب برگرد، من می گویم به نظر می رسد

a conversation already taking place here all right watch what you are saying that

یک مکالمه در حال حاضر در اینجا در حال انجام است، خوب ببینید چه می گویید که

says Tomic that doesn't surprise me watch what you're saying human touch

می گوید تومیک که من را شگفت زده نمی کند تماشای آنچه می گویید لمس انسان

regardless of the relationship or age is crucial even for our mental health yes

بدون در نظر گرفتن رابطه یا سن بسیار مهم است. حتی برای سلامت روانی ما بله

that's very true but what I'm saying is you don't need to have you know

، خیلی درست است، اما چیزی که من می گویم این است که شما نیازی به داشتن فرزند ندارید، باید بدانید

necessarily need to have the baby that in a Papoose in order for that baby to

که حتماً باید در یک پاپوز بچه دار شوید تا آن کودک

receive sufficient love and affection yes because I mean I thought we drew up

عشق و محبت کافی را دریافت کند بله زیرا منظورم این است که فکر می‌کردم خودمان را جمع کرده‌ایم،

didn't we in in I mean my mother used to leave me in a promise leaves used to

یعنی مادرم مرا به قولی ترک می‌کرد،

cuddle me all I thought as long as as long as when you grow up you know that

برگ‌ها مرا در آغوش می‌گرفت، همه فکر می‌کردم تا زمانی که بزرگ شدی، بدانی که

your mother and your parent love you then that's sufficient and I

مادرت و پدر و مادرت دوستت دارند. پس این کافی است و من

think you know you know you know if your mother whole if your mother doesn't love

فکر می کنم شما می دانید که می دانید اگر مادر شما کامل است یا خیر او شما را دوست ندارد

you she's not gonna hold you and it doesn't

او شما را در آغوش نخواهد گرفت و

matter whether you're in a purpose or not you the important thing is that you

مهم نیست که در یک هدف هستید یا نه مهم این است که شما

loved and touch is important but of course if her mother's our loving mother

دوست داشته باشید و لمس کنید مهم است، اما البته اگر مادرش مادر مهربان ما باشد،

she's going to do that anyway and you don't necessarily have to carry a baby

او می خواهد به هر حال این کار را انجام دهید و لزوماً مجبور نیستید یک نوزاد را

in a Papoose to prove to everybody that you are you're a really devoted mother

در یک پاپوزی حمل کنید تا به همه ثابت کنید که شما یک مادر واقعا فداکار هستید.

no look you've only got your what's your baby doing in a pram Oh what kind of

what kind of horrible mother are you you're not close to your baby I don't

تو چه جور مادر وحشتناکی هستی که به کودکت نزدیک نیستی نمی

know who says this well they said what I can imagine people

دانم چه کسی این را خوب می گوید آنها چه چیزی را می توانم تصور کنم مردم

I should imagine people wearing pupusas a sort of seeking attention well for

باید تصور کنم افرادی که شفیره پوشیده اند نوعی جلب توجه برای

themselves as well as the baby oh good okay take just take this all down in a

خود و همچنین کودک اوه خوب باشه فقط در یک ثانیه همه اینها را از بین ببرید

second Steve I'm just trying to break through the the noise you get very very

استیو من فقط سعی می کنم از سر و صدایی که به دست می آورید بشکنم خیلی خیلی

I think it's a fashion state the fashion statement I think yes so Renee Cohen

فکر می کنم این یک حالت مد است بیانیه مد من فکر می کنم بله بنابراین رنه کوهن

here it's very efficient statement it's how something becomes fashionable and

در اینجا بیانیه بسیار کارآمد است. چیزی مد می شود و

then everyone is doing it so in the past people would have a pram or a pushchair

بعد همه آن را انجام می دهند o در گذشته مردم کالسکه یا صندلی چرخدار داشتند،

but now they they like to have their children strapped to their bodies

اما اکنون دوست دارند فرزندانشان را به بدنشان

exposed to the elements yes but some might say that that makes them a little

ببندند و در معرض عناصر قرار دهند بله، اما برخی ممکن است بگویند که این باعث می شود کمی

tougher maybe stronger so it depends really I mean do you remember during I

سخت تر و شاید قوی تر شوند، بنابراین بستگی دارد واقعاً منظورم این باشد.

remember during the late 1980s people were taking their babies to the swimming

یادت می آید در اواخر دهه 1980 مردم بچه هایشان را به

pool and they were throwing them in the water yeah good idea

استخر می بردند و آنها را در آب می انداختند، بله ایده خوبی

do you remember that I want to get rid of them not to get rid of them right

است، یادت می آید که من می خواهم از شر آنها خلاص شوم نه اینکه از شر آنها خلاص

okay because I've teach them to swim because apparently apparently babies

شوم. من به آنها یاد دادم که شنا کنند، زیرا ظاهراً نوزادان

have a natural ability to swim so if you put a baby in the water they will

توانایی طبیعی شنا کردن دارند، بنابراین اگر کودکی را در آب قرار دهید، آنها به

naturally swim so Yasmin says really it's very dangerous you've got to be

طور طبیعی شنا می کنند، بنابراین یاسمین می گوید واقعاً بسیار خطرناک است که شما باید باشید

hasn't it yes I mean it's got to be dangerous I mean we have evolved you

، نه بله منظورم این است که باید خطرناک باشد منظورم این است که ما تکامل یافته ایم شما می

know that a thousand years ago we were carrying babies on our backs because

دانید که هزار سال پیش ما بچه ها را بر روی پشت خود حمل می کردیم زیرا

that's the only that's the only method we had and then somebody realized you

این تنها روشی بود که ما داشتیم و سپس کسی متوجه شد که شما می

know that's quite dangerous there was probably a lot of deaths people falling

دانید که بسیار خطرناک است احتمالاً تعداد زیادی از آنها وجود دارد. مردم

over babies getting crushed so they thought well let's invent something that

بر روی نوزادان می افتند و له می شوند بنابراین خوب فکر کردند بیایید چیزی اختراع کنیم که

will protect the baby called a pram yeah let's put it we've evolved beyond the

از کودک محافظت کند به نام کالسکه بله، بگذارید آن را بگوییم ما فراتر از Papoose تکامل یافته ایم

Papoose yes let's put the baby on wheels where it can just go anywhere but it's

بله، بیایید کودک را روی چرخ هایی قرار دهیم که بتواند به هر جایی برود اما

safe it's protected from the at is protected from the Sun it's protected

ایمن است. محافظت شده از در برابر خورشید محافظت شده است

from rain it's in a nice comfortable warm environment

از باران محافظت می شود در یک محیط گرم و خوب و

it's got to be safer than than than a than a Papoose there's all this a lot

راحت باید ایمن تر از یک Papoose باشد.

today people want to sort of go back to how things were done a thousand years

هزار سال

ago and there's a reason why we don't do a lot of those can I can I just say I

پیش و دلیلی وجود دارد که چرا ما خیلی از این

don't want to go back to a thousand years ago it was it wasn't a very nice

کارها را انجام نمی‌دهیم، فقط می‌توانم بگویم نمی‌خواهم به هزار سال پیش برگردم،

time to look like people are having paleo diets isn't it you keep mentioning

زمان خیلی خوبی برای شبیه‌شدن نبود. مردم رژیم‌های سرخپوشان دارند، آیا شما مدام به این موضوع اشاره

that what the hell is a Paleo diet diet is it is a diet that's a fashionable

می‌کنید که رژیم غذایی پالئو، رژیمی است که یک رژیم غذایی مد روز است و

diet okay based on what we thought humans were eating in the Paleolithic

بر اساس آنچه ما فکر می‌کردیم انسان‌ها در عصر پارینه سنگی می‌خوردند

era which was I don't know exactly when that was like a comet can look it up yes

، درست است. دقیقاً زمانی که شبیه یک دنباله دار بود، می توانید آن را جستجو کنید بله

Tommy Neolithic area time atomic will tell us Paleolithic era which was

زمان اتمی منطقه نوسنگی تامی به ما می گوید دوران پارینه سنگی که

probably a hundred thousand years ago or something like that

احتمالاً صد هزار سال پیش بوده یا چیزی شبیه به آن،

so we're basing these grains and seeds and nuts and things like that which yeah

بنابراین ما این دانه ها و دانه ها و آجیل ها و چیزهایی از این قبیل را پایه گذاری می کنیم که بله

they're healthy but you don't have to devote your whole your whole diet to

سالم هستند، اما لازم نیست این کار را انجام دهید. کل رژیم خود را به

that so there's there's a reason why you know what Cleveland you live to they

آن اختصاص دهید، بنابراین دلیلی وجود دارد که می دانید در چه کلیولند زندگی می کنید،

were about 13 the Paleolithic era we've only done one word and diet was a factor

آنها حدود 13 سال بودند در دوران پارینه سنگی، ما فقط یک کلمه را انجام دادیم و رژیم غذایی

of that because you've got to have it you know you move we move on we evolve

عاملی برای آن بود، زیرا شما باید آن را داشته باشید. می‌دانی که حرکت می‌کنیم، ما به تکامل می‌رسیم،

yes so you know pupusas out so it's a bit like is in yes it's a bit like going

بله، بنابراین شما می‌دانید که شفیره‌ها بیرون می‌روند، بنابراین کمی شبیه

into your garden and just just crawling around and just eating what you find on

به داخل باغتان است و فقط در اطراف خزیدن و فقط خوردن چیزی که روی زمین پیدا می‌کنید

the ground yes it's like yeast like you see some gardeners for example gardeners

، بله، مانند مخمر است. برخی از باغبانان را می بینید، به عنوان مثال، باغبان

do yes though they they don't like to use any and any electrical equipment to

ها بله را انجام می دهند، اگرچه آنها دوست ندارند از هیچ تجهیزات الکتریکی برای

cut their hedge for example right well I know I know people are like this so

بریدن پرچین خود استفاده کنند، به عنوان مثال، خوب من می دانم که می دانم مردم این گونه هستند، بنابراین

instead of you know you can cut your hedge in in ten minutes using using an

به جای اینکه شما بدانید می توانید پرچین خود را برش دهید . در ده دقیقه با استفاده از

electric hedge cutter yes oh no but so no I'm not going to

انتخاب برش پرچین ریک بله اوه نه اما نه

that I'm going to use a traditional manual method so there they are chopping

من قصد ندارم که از یک روش دستی سنتی استفاده کنم، بنابراین

away for hours with it with shears it's not clipping yes exactly so clipping you

ساعت‌ها با آن با قیچی بریده می‌شوند.

know some people like to be like to live which is why I've got rid of my car now

شبیه زندگی کردن به همین دلیل است که من اکنون از شر ماشینم خلاص شده

because I feel better I've got you've got to be part of the

ام زیرا احساس بهتری دارم، باید بخشی از

modern world and move forward all that I've done the right thing I'm not crying

دنیای مدرن باشی و تمام کارهایی که من درست انجام داده ام به جلو برود. من

anymore of the car that's it but you still have a car I know but it's a new

دیگر برای ماشین گریه نمی کنم اما تو هنوز ماشینی داری می شناسم اما نو

one oh I see not mine but it's a new one okay I miss

است اوه می بینم مال من نیست اما نو است خوب است

the old one but you've got to move on you've got to move forward you can't

دلم برای ماشین قبلی تنگ شده است اما باید حرکت کنی برای حرکت به جلو نمی‌توانی

look back you can't be regressive sorry I am I'm watching the live streaming

به عقب نگاه کنی، نمی‌توانی پس‌رونده باشی، متأسفم، من دارم بازی پخش زنده را تماشا

game I have ready ready just take it off now do you want something happy sorry

می‌کنم، آماده‌ام، فقط آن را بردارید، آیا چیزی خوشحال می‌خواهید ببخشید

have they have they legalized cannabis in this country well I have in Canada

که شاهدانه را در این کشور قانونی کرده‌اند. خوب من در کانادا هستم

Anna Anna doesn't think it's dangerous I think Steve is on something it probably

آنا آنا فکر نمی کند خطرناک باشد من فکر می کنم استیو در مورد چیزی است که احتمالاً

isn't dangerous along any don't chip up and forward

خطرناک نیست.

yes that's it so if you are wearing your baby on your body don't fall over or

بله همینطور است، بنابراین اگر کودکتان را روی بدنتان می‌پوشید، زمین نخورید یا

water and don't walk into a wall so yes I know I can steal your baby either if

آب نخورید و داخل دیوار راه نروید، بنابراین بله، می‌دانم که می‌توانم بچه‌تان را بدزدم یا اگر

it's strapped to you it's more difficult isn't it it's very very good advice

به شما بند باشد، مشکل‌تر است. توصیه بسیار خوبی است

you're not with your pram but you might try to tear your baby off you so that

که شما همراه کالسکه خود نیستید، اما ممکن است سعی کنید کودک خود را از بدن خود جدا کنید تا

would be difficult who who is taking babies away from

مشکل باشد کسی که اکنون نوزادان را از

people now what you means someone will run up to them in the street and just

مردم می گیرد، به این معنی که کسی در خیابان به سراغ آنها خواهد رفت و فقط

take their baby well people have babies have been stolen out of pram you mean

بچه هایشان را خوب بگیرید مردم بچه هایشان را از کالسکه دزدیده اند منظورتان این است که بچه ها را از کالسکه می

baby snatching baby snatching but babies have been taken from prams this sounds

ربایند اما بچه ها را از کالسکه گرفته اند، این

like something from the 1960s my mother used to used to tell me that when I was

چیزی شبیه به چیزی است که در دهه 1960 مادرم به من می گفت وقتی

growing up in the inlet when I was a baby in the early 1960s she would take

در حال بزرگ شدن بودم. ورودی وقتی بچه بودم در اوایل دهه 1960، او

me in the pram just leave me outside a shop go in by what she wanted come back

مرا با کالسکه می برد، فقط من را بیرون از مغازه رها می کرد و با چیزی که او می خواست به آن برگردید

and I was still there they know she I think it's I think it's I think safe to

و من هنوز آنجا بودم، آنها می دانند که او فکر می کنم این است.

say your mother was trying to get rid of you yes I think she was hoping this my

مادرت سعی می‌کرد از شر تو خلاص شود، بله، فکر می‌کنم او امیدوار بود این دختر من

goodness really so she was leading me to believe that it was so safe back then

باشد واقعاً او مرا به این باور می رساند که آن موقع خیلی امن بود

everybody just left their babies outside shops in pram that in fact it was very

همه بچه هایشان را بیرون مغازه ها با کالسکه می گذاشتند که در واقع خیلی

dangerous and she was home I was going to be stealth so why are you

خطرناک بود و او در خانه بود من قرار بود مخفیانه باشم پس چرا

shouting are you doing this for the neighbors I was a very I was a lovely

فریاد می زنی این کار را می کنی؟ این برای همسایه ها بود من خیلی بچه دوست داشتنی

baby you know I I was very quiet up hardly ever cried at all I was the

بودم شما می دانید من خیلی ساکت بودم به سختی گریه کردم

opposite asleep for hours on end mommy used to have to wake me up to

برعکس ساعت ها خواب بودم مامان مجبور بود من را از خواب بیدار کند تا

breastfeed can I just say today I'm not feeling the the sense of you being quiet

شیر بدهم می توانم فقط امروز بگویم من من این احساس را ندارم که

today

امروز

Duncan talk talk talk how we're talking about subjects controversial subject I

ساکتی

was a noisy baby as a baby right the adult yes okay I was a noisy baby I

would cry all the time in one day apparently my mum told me this one day

یک روز ظاهراً مامانم این را به من گفت یک روز

my mum picked me up and she threw me I'm not joking she threw me onto the bed and

مامانم مرا بلند کرد و او مرا پرت کرد ، شوخی ندارم، او مرا روی تخت انداخت و

she said I bounced up and down on the bed like this I bounced because she

گفت من اینطوری روی تخت بالا و پایین پریدم، چون او

threw me so hard why did she throw you because I was crying crying constantly

مرا پرت کرد سخت چرا او تو را پرت کرد چون من گریه می کردم مدام

crying Buse and she threw me onto the bed and I bounced and and all I can say

گریه می کردم اتوبوس و او مرا روی تخت انداخت و من پریدم و تنها چیزی که می‌توانم بگویم

is I think that explains many things Geoff's remembered that I want a red

این است که فکر می‌کنم این چیزهای زیادی را توضیح می‌دهد که جف به خاطر آورده است که من یک موستانگ قرمز می‌خواهم،

Mustang oh okay oh thank you Jeff oh do you know every day this week

اوه، اوه، متشکرم جف، اوه می‌دانی هر روز این هفته

I Drive mr. Duncan around the bend because I keep telling him about this

من آقای رانندگی می‌کنم. دانکن در اطراف پیچ چون من مدام در مورد این موستانگ ام به او می گویم

Mustang um goodbye and I keep looking it up on the Internet I wish write-ups and

خداحافظ و مدام آن را در اینترنت جستجو می کنم، آرزو می کنم نوشته ها و

listening to the sound of that v8 engine I wish I wish you would drive round the

گوش دادن به صدای آن موتور v8 را داشته باشم.

bend if you drive by the way by the way if you drive someone round the bend it

اتفاقاً اگر کسی را دور پیچ می‌رانید،

means you make them crazy you do something that makes another person feel

به این معنی است که او را دیوانه می‌کنید، کاری انجام می‌دهید که باعث می‌شود شخص دیگری احساس

like they are going to lose their mind because you are annoying them so much

کند عقلش را از دست می‌دهد، زیرا آنقدر اذیتش

you drive them around the bend have you what Jeff is in California I think isn't

می‌کنید که او را به دور پیچ می‌رانید. جف در کالیفرنیا چیست من فکر می کنم او نیست

he Jeff is in the United States of Trump ah

جف در ایالات متحده است از ترامپ

have you driven a Ford Mustang and I want to know what it's like because of

آه آیا شما فورد موستانگ رانده اید و من می خواهم بدانم چگونه است زیرا

course the Ford Mustang is an American car it is it is I brought over to the UK

البته فورد موستانگ یک ماشین آمریکایی است، من آورده ام به بریتانیا

in right-hand-drive form now we can buy it with the steering wheel on the right

به شکل فرمان راست اکنون می توانیم آن را با فرمان در سمت راست بخریم

side for us driving here in the UK

تا ما اینجا در انگلستان رانندگی کنیم،

you excited you are you I don't know what's wrong with you I don't either

شما هیجان زده اید، شما هستید، من نمی دانم مشکل شما چیست، من هم نمی دانم

it's like ELISA it's like it's like all of the energy from every livestream that

مثل الایزا می‌ماند، مثل تمام انرژی هر پخش زنده است کلاهی

we've ever done is in today's livestream it's like Steve is I think he's going to

که تا به حال انجام داده‌ایم در پخش زنده امروزی است، مثل این است که استیو است.

explode in a minute like that guy on scanners when his head exploded thank

you Karen ass Paleolithic period that lasted from two-and-a-half million years

ago to 10,000 BC Paleolithic the Stone Age yes

پیش تا 10000 سال قبل از میلاد پارینه سنگی، عصر حجر بله

I don't think there is any chance of us going back to the Stone Age

، فکر نمی‌کنم شانسی برای بازگشت به عصر حجر وجود داشته باشد،

because human beings have only been around in in in the form

زیرا انسان‌ها فقط به این شکل بوده‌اند

I mean how will I charge at my iPhone there's no way Jesus in and he won't get

که می‌خواهم آیفون خود را شارژ کنم ، هیچ راهی وجود ندارد. عیسی وارد می‌شود و

very good Wi-Fi if human beings in their current form if you go back to the Stone

اگر انسان‌ها به شکل کنونی‌شان به عصر حجر برگردید، وای‌فای خیلی خوبی دریافت

Age there'll be nothing that we're going around for about 250,000 years human

نمی‌کند، چیزی وجود ندارد که ما در حدود 250000 سال در آن دور می‌گردیم،

beings owe us homo homo sapiens hope oh I wasn't gonna say that I was gonna say

انسان‌ها به ما هومو ساپینس بدهکار هستند. امیدوارم اوه من نمی‌گفتم چیز دیگری می‌گفتم،

something else well it could be three hundred thousand years they keep

شاید سیصد هزار سال طول می‌کشد که آن را

changing that but we haven't been around that long

تغییر می‌دهند، اما ما

yes so how long have the homos have been a wreck homo sapiens have been around

آنقدر دور هم نبوده‌ایم، بله، پس چه مدت است که همووس‌ها خراب شده‌اند هومو ساپینس

for 250,000 years but somewhere between 250 and maybe 350 although they keep

حدود 250000 سال است اما چیزی بین 250 تا شاید 350 سال آنها مدام

finding older and older evidence although religious people might disagree

شواهد قدیمی و قدیمی‌تری پیدا می‌کنند، اگرچه افراد مذهبی ممکن است

with you get into that duncan steady mr. stern you got half an hour and I've got

با شما مخالف باشند. stern شما نیم ساعت وقت دارید و

a lot of words related to babies here we are talking all about words to do with

من کلمات زیادی در رابطه با نوزادان

babies and for those who have not seen the picture of mr. Steve there he is

دارم. استیو او

there is mr. Steve and this is what mr. Steve sounds like when he's upset

آنجاست آقای. استیو و این چیزی است که آقای. صدای استیو مثل زمانی است که ناراحت است،

I think so yes definitely sound mad that I never used to cry as a baby officer I

من فکر می‌کنم بله قطعاً دیوانه به نظر می‌رسم که من هرگز به عنوان یک افسر بچه گریه نمی‌کردم

was a lovely baby we are very contented baby my mother used to say to used to

، بچه دوست‌داشتنی بودم، ما بسیار راضی هستیم، عزیزم مادرم می‌گفت

have to wake me up you know babies normally cry to be fed don't they but I

باید من را بیدار کند، شما بچه‌ها را به طور معمول می‌شناسید. گریه کن که سیر

mom said to me she you have to actually wake me up to feed me isn't that a song

بشوم، اما من مامان به من گفت که باید مرا بیدار کنی تا به من غذا بدهی، آیا این

by Wham wake me up before you goo goo

آهنگی از وام نیست که قبل از تو مرا بیدار کن.

baby we all know what a baby is it's a

newborn infant child it's actually also refers to the baby when it's still

کودک نوزاد تازه متولد شده در واقع به کودک نیز اشاره دارد زمانی که هنوز

inside the womb Steve has a baby face serving you he doesn't have to you know

داخل رحم است.

it's also a refers to a baby animal a small animal but that we know but a baby

because if you refer to like your baby brother or your baby sister the youngest

اگر به کوچکترین عضو یک خانواده مانند برادر یا خواهر کوچک خود اشاره می کنید،

member of a family so you've got two sisters and you would refer to your

بنابراین شما دو خواهر دارید و به

younger sister as your baby sister yes it was the youngest member of a family

خواهر کوچکتر خود به عنوان خواهر نوزاد خود اشاره می کنید، بله ، این کوچکترین عضو یک خانواده بود

yes brother or sister so no matter how old you are no matter how old you are

بله برادر یا خواهر. بنابراین مهم نیست چند ساله باشی مهم نیست چند ساله باشی،

you might still say yes that's my baby sister or I think also the in America

ممکن است بگوییم بله این b من است خواهر ابی یا من فکر می کنم در آمریکا

they say kids sister yeah kid sister baby sister so even though you're

هم می گویند خواهر بچه بله خواهر بچه خواهر بچه، بنابراین با وجود اینکه

approaching 60 now you're not really joking you've got a younger sister your

الان به 60 سالگی نزدیک می شوی واقعاً شوخی نمی کنی خواهر کوچکترت را

younger sister and you still call your baby sister the smallest of a group of

خواهر کوچکتر داری و هنوز هم خواهر بچه ات را صدا می کنی. کوچکترین از یک گروه از

things and is also called the baby like baby carrots and baby peas if you've got

چیزها و همچنین به نام بچه مانند هویج بچه و نخود فرنگی بچه است اگر

a lot of carrots and they're all different sizes the smallest one would

تعداد زیادی هویج دارید و همه آنها اندازه های مختلف دارند کوچکترین

be the baby carrots baby tomatoes Tomatoes small Tomatoes exactly baby

آنها بچه هویج بچه گوجه فرنگی گوجه فرنگی کوچک گوجه فرنگی است دقیقاً عزیزم

apples your baby can also not refer to an actual baby but it can be a project

سیب کودک شما همچنین نمی تواند به یک کودک واقعی اشاره کند، اما می تواند یک پروژه

or something that's very special to her well the little baby

یا چیزی باشد که برای او بسیار خاص است، خوب کودک کوچک

yes that's my baby that is you've got a special

بله، این کودک من است، شما یک وسیله خاص

for example you might be restoring a car or something like that it might be a

دارید، به عنوان مثال ممکن است یک ماشین یا چیز دیگری را تعمیر کنید. مثل اینکه ممکن است

long it's just something that you do it's very special to you it's your baby

طولانی باشد، فقط کاری است که شما انجام می‌دهید، برای شما بسیار خاص

your project your special thing it might be at work there might be a lot of

projects going on at work there's always a project always project so there's

است.

always projects every week every week you have a project that were every week

همیشه پروژه هر هفته هر هفته پروژه ای دارید که هر هفته

you have a project and but there might be one particular thing which means

یک پروژه دارید، اما ممکن است یک چیز خاص

something to you and you want to do that particular project that's your baby

برای شما معنی داشته باشد و بخواهید آن پروژه خاص را انجام دهید

that's the thing that's important to you you're going to do that so the thing you

، این همان چیزی است که برای شما مهم است. این کار را انجام می‌دهید، بنابراین کاری

are taking care of the thing you are doing that means a lot to you yes and

که شما از کاری که انجام می‌دهید مراقبت می‌کنید، برای شما بسیار مهم است، بله، و

you want to take care of it just like you would a real baby

می‌خواهید از آن مراقبت کنید، درست مانند یک کودک واقعی،

next one cry baby cry baby which is a term used to describe somebody who's

گریه کودک، که یک اصطلاح است. برای توصیف کسی که

older but they cry over something they get upset in a way that is inappropriate

بزرگتر است اما برای چیزی که ناراحت می شود گریه می کند به نحوی که

for their age so for example you don't either

برای سن آنها نامناسب است، برای مثال شما

they need you to do that whether

هم نیازی ندارید که شما این کار را انجام دهید، خواه

I'm sure that looks funny cry-baby yes so if for example if if I was to go

مطمئن باشم که گریه خنده دار به نظر می رسد عزیزم بله پس مثلاً اگر قرار بود بروم

outside and do some gardening and a thorn stuck in my finger and I came

بیرون و باغبانی کنم و خاری در انگشتم گیر کرده بود و با

running inside crying to mr. Duncan he would say to me Oh you cry-baby grow up

گریه به سمت آقا می آمدم. دانکن او به من می گفت اوه تو گریه کن عزیزم بزرگ شو

don't be so stupid it's only a little thing or if I fell over and grazed my

اینقدر احمق نباش این فقط یک چیز کوچک است یا اگر در کودکی روی زمین بیفتم و

knee as a child you could crying and it'll be fine but as an adult it

زانویم را بچرخانم می توانی گریه کنی و خوب می شود اما در بزرگسالی این کار خوب است.

wouldn't be so a crybaby somebody who who gets overly emotional as an adult

کسی که در بزرگسالی نسبت به چیزهایی که باید بزرگ می شدی و به خاطر رفتارهای بچه گانه ای بیش از حد احساساتی می شود، نمی شود،

over things which you should have grown up and grown up over really infantile

behavior you could say okay we've got premature baby a premature baby which is

می توان گفت بسیار خوب، ما یک نوزاد نارس داریم، یک نوزاد نارس

a baby that is born before it should be born which in terms of human beings

که یک نوزاد است. متولد شده قبل از اینکه باید به دنیا بیاید که از نظر انسان به

we're also called preterm I think they call it preterm in America premature

ما زودرس نیز می گویند. فکر می کنم در آمریکا به آن می گویند نوزاد نارس در

baby here at born before it's mature basically before it should be born I

اینجا در هنگام تولد قبل از اینکه بالغ شود اساساً قبل از اینکه متولد شود من

which is yet all right well come unto you in a minute

که هنوز خوب است در یک دقیقه از نظر

technically any a baby if it's born before 37 weeks or before is termed a

فنی هر نوزادی که قبل از 37 هفته یا قبل از آن متولد شده باشد، نوزاد نارس نامیده می شود

preterm baby and it literally pre the meaning of the word pre it means before

و به معنای واقعی کلمه قبل از معنای کلمه پیش به معنای قبل از

post is after pre before before maturity so a baby is born before it should be

پست، پس از قبل قبل از بلوغ است، بنابراین نوزاد قبل از آن متولد

which technically is 37 weeks or below and mr. Duncan you were at a premature

شود از نظر فنی 37 هفته یا کمتر است و آقای. دانکن تو در یک

baby were you not I was a premature baby I was born just over two months earlier

نوزاد نارس بودی مگر نه من یک نوزاد نارس بودم فقط دو ماه قبل به دنیا

I was so small I was actually so tiny you could put me in your hand like that

آمدم من آنقدر کوچک بودم در واقع آنقدر کوچک بودم که می توانستی مرا در دستان خود بگذاری که

I was only very small only a little tiny baby and they had to put me inside a

من خیلی کوچک بودم فقط کمی کوچک بودم عزیزم و آنها مجبور شدند من را داخل یک

glass box where they would give me oxygen so I could I could really beta I

جعبه شیشه ای بگذارند که در آن به من اکسیژن می دادند تا بتوانم واقعا بتا

could live and grow incubator so a thing that helps a person to to

بتوانم زندگی کنم و رشد کنم در جوجه کشی ، چیزی که به انسان کمک می کند

survive if they are born too early you were born eight weeks before you should

اگر خیلی زود به دنیا بیاید زنده بماند. هفته‌ها قبل از اینکه

have been yes I was very tiny and apparently might my I was very dark in

باید می‌بودی بله، من خیلی کوچک بودم و ظاهراً ممکن است رنگم خیلی

color because the blood wasn't going around my

تیره باشد، زیرا خون در

body in fact they thought that I wouldn't survive it's true I'm being

بدنم نمی‌چرخید، در واقع آنها فکر می‌کردند که من زنده نمی‌مانم، درست است که من

very serious here they actually told my parents to name me straightaway just in

اینجا خیلی جدی هستم. آنها در واقع به پدر و مادرم گفتند که من را فوراً نام ببرند،

case I didn't make it so can you believe it so so I I came into this world by by

اگر من موفق نشدم، پس می توانید باور کنید، بنابراین من با پوست دندانم به این دنیا آمدم،

the skin of my teeth okay you were 29 weeks yeah because 37

خوب، شما 29 هفته بودید، بله، زیرا 37

day yes so - oh no you were probably no not probably 29 you were premature but

روزه بله - اوه نه احتمالا نبودی نه احتمالاً 29 نارس بودی اما

40 is 40 weeks is supposed to be the full gestation period okay apparently

40 هفته 40 خوب است به نظر می رسد دوره کامل حاملگی باشد ظاهراً خوب است،

but that depending on how you measure - gets a bit complicated there so you were

اما بسته به اینکه چگونه اندازه می گیرید - در آنجا کمی پیچیده می شود، بنابراین

probably born at 32 weeks I'm guessing 32 they told my parents I would be an

احتمالاً در هفته 32 به دنیا آمده اید، حدس می زنم در 32 سالگی آنها به والدینم گفتند که من یک

October baby so I was actually due in October but I was born at the the

بچه اکتبر خواهم بود، بنابراین من واقعاً باید در ماه اکتبر اما من در

beginning of August so I was in a couple of months over early I wasn't very early

اوایل آگوست به دنیا آمدم، بنابراین چند ماه بعد زودتر از آن بودم که خیلی

I got into this world my life my life happened just by chance because if I'd

زود به این دنیا آمدم زندگی من به طور تصادفی اتفاق افتاد زیرا اگر

been born a week earlier or maybe a week or two earlier I might not have survived

یک هفته به دنیا می آمدم اوایل یا شاید یک یا دو هفته زودتر ممکن بود اصلا زنده نمانم

at all yes because back in the late 1960s when you were mid mid 1960s when

، بله، زیرا در اواخر دهه 1960، زمانی که در اواسط دهه 1960

you were born the technology to keep a premature baby

به دنیا آمدید ، فناوری برای زنده نگه داشتن نوزاد نارس

alive would have been you know in its infancy

احتمالاً در ابتدای راه می دانستید

probably and babies don't tend to survive beyond if they're born before 24

و اگر نوزادان قبل از هفته 24 به دنیا بیایند، تمایلی به زنده ماندن ندارند

weeks that's the sort of cutoff point I think for a baby to survive there has

، این همان نقطه پایانی است.

been a baby apparently born at 22 weeks and survived hmm I think there's I think

that's the youngest in the world 21 or 22 weeks but 24 weeks but that's and

در جهان 21 یا 22 هفته اما 24 هفته اما t کلاه است و

yes so I mean to be born at 32 weeks in the in the 1960s that really was you

بله، بنابراین منظور من این است که در 32 هفتگی در دهه 1960 به دنیا آمدید که واقعاً می

know you were lucky to survive mr. Duncan yes well that's what they said

دانستید که خوش شانس بودید که جان سالم به در بردید. دانکن بله خوب این همان چیزی است که

they they they actually got my parents to name me straightaway and they just

آنها گفتند که آنها در واقع از والدینم خواستند تا من را فوراً نام ببرند و آنها فقط

chose Duncan so that's it so so the reason why I'm Duncan that the name that

دانکن را انتخاب کردند بنابراین همینطور است بنابراین دلیل اینکه من دانکن هستم این

was given to me or is given to me happened in quite a hurry how people

نامی که به من داده شده یا به من داده شده است در خیلی عجله دارم که چگونه افرادی

that say like Xena has said we're so glad you survived me too I I'm pretty

که می گویند مانند Xena می گویند ما بسیار خوشحالیم که شما هم از من زنده

glad as well quite glad ok another use of the word baby ok

as a term of endearment a term of affection babe or babes oh ok hello babe

ماندید. اوه باشه سلام عزیزم

what's another new what's another Pig yes if you call somebody your babe it's

چه خبر جدید چه خبر دیگر خوک بله اگر کسی را بیبی خود صدا کنید این

a-you know you're probably in love with them they're probably your sweetheart hi

یک است - می دانید که احتمالاً عاشق او هستید آنها احتمالاً معشوقه شما هستند سلام عزیزم شما را

babes love you babes it's a term of endearment

دوست دارم عزیزم این یک اصطلاح دوست داشتنی است که

they're moving I just said that but I saw another word that's used a lot

آنها در حال حرکت هستند من فقط این را گفتم اما کلمه دیگری را دیدم که این روزها زیاد استفاده می شود،

nowadays but it's babe's so you put an s on the word and say babes but though

اما این کلمه عزیزم است، بنابراین شما روی کلمه یک علامت می گذارید و می گویید عزیزم، اما

that those babes hi babes that's not really somebody that you're

آن بچه ها سلام عزیزم که واقعاً کسی نیستند که شما با آنها

in a relationship with it's sort of more like a very close friend babes you know

در ارتباط هستید، به نوعی بیشتر شبیه یک دوست بسیار صمیمی عزیزم، شما می دانید

it's a bit more flippant hi babes not hi babe hi babe that's somebody that you're

که کمی تندتر است سلام عزیزم نه سلام عزیزم سلام عزیزم این کسی است که شما

in love with in relationship and babes is sort of more to a friend that you

در رابطه عاشق او هستید و بچه ها برای دوستی که

might have had a sort of a relationship with in the past or somebody you you

ممکن است در گذشته با او رابطه ای داشته اید یا کسی که

know okay babes can be used as a plural of course

می شناسید. البته به صورت جمع

to mean attractive women so lots of attractive women in one place you can

به معنای زنان جذاب استفاده می شود، بنابراین تعداد زیادی از زنان جذاب در یک مکان می توانید

say there are lots of babes although nowadays again you have to be so careful

بگویید که بچه های زیادی وجود دارند، اگرچه امروزه دوباره باید بسیار

what you say in this day and age 2018 approaching 2019 you have to be so

مراقب صحبت های خود در این روز و سن 2018 باشید که به سال 2019 نزدیک می شود.

careful so so you might say oh there are some bay

خیلی مواظب باش تا بتوانی بگویی اوه، یک

over there got that anymore you can't say that anymore that's off the list I'm

خلیج وجود دارد که دیگر نمی توانی بگوییم که این دیگر از لیست خارج شده است

sorry you can't say that that's sexist here's another one mr. Duncan okay Bush

. دانکن باشه بوش

baby okay Bush baby which I thought was a was

عزیزم باشه عزیزم بوش که من فکر میکردم یه

some Australian term for a baby born out and out in the outback you know so maybe

اصطلاح استرالیایی برای بچه ای بود که در خارج از خانه متولد شد

a baby that's born literally in the bush not it's not not in the bush not that at

all a bush baby is in fact a small nocturnal

بچه بوش در واقع یک پستاندار کوچک آفریقایی شب زنده داری است،

African primate although technically they do come for oh

اگرچه از نظر فنی آنها به خاطر اوه

no I'm not gonna I'm not gonna say that so a small you know those didn't those

نه من نمی خواهم بگویم که خیلی کوچک شما می دانید که آن ها آن

small little wooly furry small they're not monkeys they're primates which is a

کوچک پشمالو و پشمالو کوچک نیستند، آنها میمون نیستند. آنها پستاندارانی هستند که

you know a zoological term includes milk monkeys apes and ourselves what the

می دانید یک اصطلاح جانورشناسی شامل میمون های شیری میمون ها و خودمان می شود که

lemurs there's another word for them but they're these they've got these big

لمورها کلمه دیگری برای آنها وجود دارد اما آنها این ها هستند آنها این

round eyes they only come out at night they've got long tails they're very

چشم های گرد بزرگ دارند که فقط شب ها بیرون می آیند .

small cute looking animals that live in the forests of Africa and they're

دم‌ها حیوانات بسیار کوچک و بامزه‌ای هستند که در جنگل‌های آفریقا زندگی می‌کنند و

nocturnal primates and they're called Bush babies oh I see because they live

نخستی‌های شبانه هستند و به آنها بچه‌های بوش می‌گویند، اوه من می‌بینم چون

out in the forests in the bush so they look a little bit like lemurs yes

در جنگل‌های بوته زندگی می‌کنند، بنابراین کمی شبیه به لمور هستند. بله،

they're these big wide eyes I love lemurs Somen Bush babies I wish I could

آنها این چشمان درشت هستند ای کاش

keep a lemur in in the house I really do i I would love to have a little lemur or

می‌توانستم یک لمور را در خانه نگه دارم، واقعاً دوست دارم یک لمور کوچک یا

a little little baby monkey and the monkey never grows up it stays small and

یک بچه میمون کوچک داشته باشم و میمون هرگز بزرگ نشود، کوچک می‌ماند

it as you walk around the little monkey will cling to you Julie G was born 28

و وقتی در اطراف راه می‌روید، میمون کوچک به آن می‌چسبد. شما جولی جی 28 هفته به دنیا آمد

weeks okay similar to yourself okay I've

خوب شبیه به خودتان است خوب من

weighed only 8 kilo I did not know that way dick you said you were bought you

فقط 8 کیلو وزن داشتم نمی دانستم اینطوری دیک که گفتی خریده

weighed 2 pounds this is about a kilo Joule eg and you were both premature

شدی 2 پوند وزن داشتی این حدود یک کیلو ژول است و هر دوی شما

babies born around the same time the same weight that's it

نوزادان نارس متولد شده اید در همان زمان همان وزنی که

how about this is a funny but I think it's a it's funny but it's probably not

در مورد این موضوع خنده دار است اما من فکر می کنم خنده دار است اما احتمالاً

funny Belarusian or Belarus yet why are you in

بلاروسی یا بلاروسی خنده دار نیست، اما چرا

blue now suddenly is that because you've been promoted

الان ناگهان آبی پوش شده اید به این دلیل است که شما ارتقا یافته اید

but Belarusian is now a moderator is that why Belarus is named now comes up

اما بلاروسی اکنون یک ناظم به همین دلیل است که نام بلاروس اکنون

in blue righty that's it because because Belarusian is in charge of the live chat

به رنگ آبی درست شده است، به این دلیل است که بلاروسی مسئول چت زنده است،

so if anyone if anyone is naughty Belarus you can can kick them out

بنابراین اگر کسی بلاروسی بداخلاق است، می توانید او را بیرون

think of the power you have the power okay here's another word mr. Duncan Oh

کنید به قدرتی فکر کنید که شما قدرت دارید، خوب اینجا یکی دیگر است. کلمه آقای دانکن اوه

what was that Vlad says I was born so ugly the doctor

چی بود که ولاد میگه من خیلی زشت به دنیا اومدم دکتر

says if this baby flies it's because he's a he's a bat oh no I thought you

میگه اگه این بچه پرواز کنه به خاطر خفاش بودنش اوه نه فکر کردم

were gonna say I was so ugly that the baby slapped my face instead of my

میخوای بگی من خیلی زشتم که بچه به جای اینکه شری پایینم سیلی بزنه به صورتم سیلی

bottom Sherry's a pict I have you grown into a beautiful adult Vlad we want to

زد تصویر من به یک بزرگسال زیبا تبدیل شده‌ای ولاد ما می‌خواهیم

know show us a picture the one that you've shown on your ident there doesn't

بدانیم عکسی را که در شناسه خود نشان داده‌اید به ما نشان دهید، عکسی که در شناسه خود نشان داده‌اید، چیز

give much away yes your icon is not clear icon doesn't tell us there's no

زیادی را نشان نمی‌دهد بله نماد شما واضح نیست نماد به ما نمی‌گوید هیچ ویژگی وجود ندارد

features on that icon Abdul fares by the way Abdul fares my grandmother used to

روی آن نماد عبدالله به روشی که عبدالله می‌رفت مادربزرگم

carry me in a Papoose and ie malformed from all the accidents from being

مرا با یک پاپوس حمل می‌کرد و از تمام تصادفات ناشی از

falling over and things like that with your grandmother all right they were a

افتادن و چیزهایی از این قبیل با مادربزرگت خیلی بد شکل بود.

healthy baby I bet that al Abdul farce was was very grateful for the Fela care

برای مراقبت از Fela بسیار سپاسگزار

I think so so your grandmother used to carry you around that's interesting I'm

بودم، فکر می کنم بنابراین مادربزرگ شما قبلاً شما را حمل می کرد جالب است من

quite fascinated by that hmm another one Steve before we go on we've only got 15

کاملاً شیفته آن هستم استیو قبل از اینکه ادامه دهیم ما فقط 15

minutes right here we go hey a crack baby oh okay

دقیقه فرصت داریم همین جا برویم هی یک کرک عزیزم اوه باشه

yes okay mmm Oh what just a moment where's mr. Duncan going anyway it is a

بله باشه mmm آه چه لحظه ای دوباره آقای دانکن که به هر حال ادامه می دهد این یک

phrase a crack baby it means a baby born to a mother who has been taking crack

عبارت است یک کراک بچه این به معنای نوزادی است که از مادری متولد شده است که کراک

cocaine a crack baby where is a phrase well this this live stream took quite a

مصرف می کرده است، یک عبارت خوب این است که اگر مادری کراک کوکائین مصرف می کند، این پخش زنده تغییر بسیار

dramatic turn now if if a mother is taking crack cocaine and we're not

چشمگیری پیدا کرده است. و ما

commenting on on that drug abuse or anything at all Ava if a

در مورد سوء مصرف مواد مخدر یا هیچ چیز دیگر اظهار نظر نمی کنیم آوا اگر

baby is born to a mother who's taking cocaine it's called a crack baby it's

نوزادی از مادری که کوکائین مصرف می کند به دنیا بیاید، اسمش کراک است

probably it's probably addicted to cocaine the baby I think it is about the

، احتمالاً این کودک به کوکائین معتاد است ، فکر می کنم این مربوط به

thing they have to give it some treatment because because it's already

چیزی است که آنها دارند. برای درمان آن چون

you're born addicted what so that's true so if the baby is born to someone who's

قبلاً معتاد به دنیا آمده‌اید، پس این درست است، بنابراین اگر کودک از کسی که کوکائین مصرف می‌کند به دنیا

taking cocaine they have to give the baby cocaine outlet what I don't want

بیاید، باید به کودک خروجی کوکائین

they give the baby I don't forget the baby cocaine this can't be real baby is

بدهند که من نمی‌خواهم. بچه کوکائین را فراموش نکن، این نمی تواند واقعی باشد، کودک

is is addicted in some way because its mother's been taking cocaine so it's

به نوعی معتاد است، زیرا مادرش کوکائین مصرف می کند، بنابراین

absorbing it into in the womb it's true and they call them crack babies what a

در رحم آن را جذب می کند، درست است و آنها به آنها می گویند بچه های کراک چه

strange world we live in yes well just as if your mother drank

دنیای عجیبی در آن زندگی می کنیم، بله خوب درست مثل اینکه مادرت

when you were a baby you probably you're probably born an alcoholic baby so what

وقتی تو می نوشید شما یک بچه بودید احتمالاً احتمالاً یک بچه الکلی به دنیا آمده اید، بنابراین

they have to give beer to the baby yeah whiskey so the baby has beer

آنها باید به بچه آبجو بدهند، بله ویسکی تا بچه آبجو بخورد،

you can't give beer to a baby we don't have any really joking but a crack baby

شما نمی توانید به بچه آبجو بدهید، ما واقعاً شوخی نداریم. کراک

is a real thing heroin addict who gets pregnant and then has a baby and the

بیبی یک معتاد واقعی به هروئین است که باردار می شود و بعد بچه دار می شود و

baby is you know addicted to cocaine very hard what a start they want proof

بچه اش خیلی سخت به کوکائین معتاد شده است چه شروعی می خواهند اثبات

here we go though they're from one extreme to the other so we've got some

کنند که ما اینجا می رویم اگرچه آنها از یک افراطی به دیگری هستند بنابراین ما دارای مقداری ضد

crack baby to baby proof baby proof yes baby proof or child proof

ترک برای کودک برای کودک، بله، ضد دستکاری کودک،

it just means when something is safe from resistant tamper-resistant like a

این فقط به این معنی است که وقتی چیزی از ضد دستکاری مقاوم در امان است، مانند یک

box of tablets tamper-resistant tablets contain earth well then they just can't

جعبه قرص، قرص‌های ضد دست‌خوردگی حاوی زمین هستند، پس

be open they can't exactly they can't be open because they stop the babies

نمی‌توان آن‌ها را باز کرد. دقیقاً نمی‌توانند باز شوند زیرا مانع از

getting the pills out and eating them so maybe in a medicine container yeah if

بیرون آوردن قرص‌ها و خوردن آن‌ها از بچه‌ها می‌شوند، بنابراین شاید در ظرف دارو بله،

you look at the top it will just turn around you've got to squeeze it haven't

اگر به بالا نگاه کنید، فقط باید آن را فشار دهید، نه

you you've got to squeeze it or sometimes certain way press down and

شما باید آن را فشار دهید یا گاهی اوقات به روش خاصی فشار دهید و

then you turn it and then it will open bottle of disinfectant same thing you

سپس آن را بچرخانید و سپس آن را بچرخانید بطری مواد ضد عفونی کننده را باز می کند همان چیزی را که

can't you know if you leave a leave your baby lying her waiting could be in the

نمی توانید بدانید اگر کودکتان را رها کنید در حالت دراز کشیدن در آشپزخانه منتظر بماند می

kitchen could go into the cupboards get out some disinfectant and play it you

تواند به داخل کمد برود مقداری ماده ضد عفونی کننده بیرون بیاورید و بازی

know and get in start drinking but there can't with the tamper-proof lids so

کنید و شروع به نوشیدن کنید. با درب‌های ضد دست‌خوردن، بنابراین

anything that's prevents the baby from getting into something

هر چیزی که مانع از ورود کودک به چیزی شود،

yes baby I think the other the other one is cupboard doors in the kitchen so you

بله عزیزم، فکر می‌کنم دیگری درهای کمد در آشپزخانه است، بنابراین

can have things in a on a cupboard that stopped the doors opening on the

می‌توانید وسایلی را در یک کمد داشته باشید که مانع باز شدن درب‌ها شود.

cupboard so the baby can't get inside and start eating all of your food

کمد تا کودک نتواند داخل شود و شروع به خوردن تمام غذای شما کند

Carrodus says what about a vodka baby yes I suppose well if you can have a

کارودوس می گوید در مورد ودکا عزیزم بله فکر می کنم خوب است اگر بتوانید یک

crack cocaine baby I'm sure you can have a vodka baby it's very very strange

کراک کوکائین داشته باشید مطمئن هستم که می توانید یک بچه ودکا داشته باشید موضوع بسیار عجیبی

subject here's another one baby boomers Oh a baby boomer or baby boomers these

است این هم یکی دیگر از بچه‌های بومر، بچه‌هایی

are children a jet it's a generation of people who grew up in after the war

هستند که

after the Second World War okay and there was a big increase in the

بعد از جنگ جهانی دوم در آن بزرگ

population so the baby boomers were people born during this sudden increase

شده‌اند. متولد شده در طول این افزایش ناگهانی

in the number of babies born growing up in the sort of fifties and sixties I

در تعداد نوزادانی که در دهه‌های پنجاه و شصت در حال رشد هستند، من

think we we're baby boomers really I think we know what people were doing

فکر می‌کنم ما بچه‌هایی هستیم که واقعاً رشد می‌کنند، فکر می‌کنم می‌دانیم مردم

after the Second World War well a lot of people were killed and

پس از جنگ جهانی دوم چه می‌کردند، به خوبی بسیاری از مردم کشته شدند و

there was a big surge in the population just after the war the people that grew

این اتفاق افتاد. افزایش شدید جمعیت درست پس از جنگ، افرادی که

up in the 50s and 60s were called the baby boomer generation so I I'm I'm but

در دهه‌های 50 و 60 بزرگ شده‌اند، نسل بیبی بومر نامیده می‌شوند، بنابراین من هستم، اما

we are technically baby boomers probably a little on the old side for baby

ما از نظر فنی بچه‌هایی هستیم که احتمالاً کمی نسبت به بچه‌های بومِر قدیمی فاصله داریم.

boomers but but as I understand it a baby boomer if you are a baby a baby

اما همانطور که می‌فهمم اگر بچه‌ای هستی،

boomer this might be the strangest word to say I when I say it it doesn't sound

این ممکن است عجیب‌ترین کلمه‌ای باشد که می‌توان گفت

right baby boomer baby it sounds like exploding babies well a

boom in something is when something increases a lot oh I see but we're

. وقتی چیزی بسیار افزایش می‌یابد، اوه، می‌بینم، اما ما داریم

describing that the boom in babies and the number of babies that appeared in

توصیف می‌کنیم که رونق در نوزادان و تعداد نوزادانی که

the in the years after the second world so a sharp increase sharp increase show

در سال‌های پس از جهان دوم ظاهر شدند، بنابراین افزایش شدید افزایش شدید نشان می‌دهد که افزایش نشان می‌دهد

up increase is boom yeah a boom in something yes a boom in something so

، رونق، بله، رونق در چیزی. بله یک رونق در چیزی بنابراین

there's a boom in babies in the 50s for in in in in the sort of fifties and

یک رونق وجود دارد در نوزادان دهه 50 برای این در دهه پنجاه و

sixties and it's people growing up and they had the generation because then

شصت و این افراد در حال رشد هستند و این نسل را داشتند، زیرا

after that there was a spike in pee in in population but they've had this

پس از آن تعداد دفعات ادرار افزایش یافت، اما آنها این

generation have had a a great influence on society and culture

نسل را تجربه کرده‌اند. نفوذ بر جامعه و فرهنگ

over the over the many decades that have passed since then they've had a big

در طول دهه های بسیاری که از آن زمان می گذرد، آنها

influence on finance culture television media and they're regarded as a very

تأثیر زیادی بر رسانه های تلویزیونی فرهنگ مالی داشته اند و به عنوان یک گروه بسیار تأثیرگذار از مردم در نظر گرفته می شوند

influential group of people who decided all political policy and you name it all

که همه سیاست های سیاسی را تعیین می کنند.

those people born in that era era but went in to all the key jobs everywhere

آن افرادی که در آن دوران متولد شده‌اند اما همه مشاغل کلیدی را در همه جا

okay but of course they've been superseded now by the Millennial so

انجام داده‌اند، اما مسلماً اکنون توسط هزاره جایگزین شده‌اند، بنابراین

generation Millennials are basically spoiled young people they're the

نسل هزاره‌ها اساساً جوان‌های

children of the baby boomers yes so they were born in the sort of nine late 1980s

بدرفتاری هستند. متولدین 9 اواخر دهه 1980

1990s and this group of people are very influential they're they're trying to

دهه 1990 و این گروه از افراد بسیار تأثیرگذار هستند، آنها در تلاشند تا به

sort of gain influence over the baby boomers who are seen to influence too

نوعی بر روی بچه‌هایی که به نظر می‌رسد تأثیر

much policy the other the baby boomers want to keep everything the way it is

زیادی روی سیاست‌های دیگر بچه‌های بومی دارند نفوذ کنند. همه چیز را به همین شکلی که الان هست نگه دارند تا همه

now so that everything's they're used to this way of life

چیز به این شیوه زندگی عادت کرده باشند،

they're quite wealthy because they do they've built up a lot of of income and

آنها کاملاً ثروتمند هستند، زیرا آنها درآمد و

equity and property and pensions and things like that so that money of course

حقوق صاحبان سهام و دارایی و حقوق بازنشستگی و چیزهایی از این قبیل را به دست آورده اند. که پول

is power and influence yes and this generation is seen now as a bit you know

البته قدرت و نفوذ است، بله، و این نسل اکنون

a bit bit old-fashioned it's about time the next generation the Millennials took

کمی قدیمی دیده می شود، زمان آن فرا رسیده است که نسل بعدی هزاره ها قدرت را در

over yeah so the Millennials though don't really have such a good sort of

دست بگیرند، بله، بنابراین هزاره ها واقعاً نوع خوبی ندارند. وقتی

feel to them so when we talk about when we talk about Millennials we tend to

در مورد هزاره ها صحبت می کنیم، وقتی در مورد هزاره ها صحبت می کنیم، تمایل

think of them as being a little spoiled it's a boy yes they expect everything to

داریم آنها را کمی بدبین بدانیم، این یک پسر است، بله، آنها انتظار دارند همه

come to them because they they just sit there and everything in life will come

چیز به آنها برسد زیرا آنها فقط آنجا می نشینند و همه چیز در زندگی

to them everything will will be theirs they don't have to work very hard for it

به آنها می رسد. همه چیز مال آنها خواهد بود، آنها مجبور نیستند برای آن خیلی سخت کار کنند،

whereas I think baby boomers they actually did have to work yes oh because

در حالی که من فکر می کنم بچه های بومی که واقعاً باید کار کنند، بله، آه، زیرا

they were poor after the war trying to build society back up again so there is

آنها بعد از جنگ فقیر بودند و سعی داشتند جامعه را دوباره بسازند،

a little different the babies did did they

بنابراین کمی متفاوت است. نوزادان انجام

no but the baby boomers that when they grew I only grew up that's it and the

دادند اما بچه‌های بیبی که وقتی بزرگ شدند من فقط بزرگ شدم همین است و

Millennials were born from the baby boomers

هزاره‌ها

of course that they grew from relatively wealthy households whereas the baby

از خانواده‌های نسبتاً ثروتمند به

boomers were born in poor condition yes generally that's it yeah so when you say

دنیا آمدند، در حالی که بچه‌های بچه‌دار در شرایط بدی به دنیا آمدند، بله، به طور کلی همینطور است، بله، پس وقتی می‌گویید

that they regarded as a bit spoilt snowflakes spend all the time on social

که به نظر آنها دانه های برف کمی خراب تمام وقت خود را در رسانه های اجتماعی می گذرانند

media that than that that sort of millennial generation taking their

که به غیر از آن نسل هزاره که

selfies on Instagram oh look at me aren't I young and good-looking yet

سلفی های خود را در اینستاگرام می گیرند اوه به من نگاه کن آیا من جوان و خوش تیپ نیستم اما

they've been because of their parents developing all this wealth in

آنها به خاطر پدر و مادرشان بوده اند. توسعه این همه ثروت به

particularly in Western so we're talking about Western society here of course

ویژه در غرب، بنابراین ما در اینجا در مورد جامعه غربی صحبت می کنیم، البته در اینجا

built up all that wealth they don't have to worry about having a roof over their

تمام ثروتی را که آنها مجبور نیستند نگران داشتن سقفی بالای

heads or where food is going to come from whereas that their parents would

سرشان یا اینکه غذا از کجا می آیند، به دست آورده اند، در حالی که والدینشان از آنجا می آیند.

have done and so that makes them obviously different of course population

انجام می داد و این باعث می شود آنها به وضوح متفاوت باشند، البته جمعیت

now is is dropping in many countries it is so in places I think I want to say

در حال حاضر در بسیاری از کشورها در حال کاهش است، بنابراین در جاهایی فکر می کنم می خواهم بگویم

Japan I'm sure in Japan I don't think we have anyone watching in Japan today

ژاپن من مطمئن هستم که در ژاپن فکر نمی کنم کسی را داشته باشیم. امروز در ژاپن

because meeker isn't here so what I was going to say in many places including

حضور دارم چون خشن اینجا نیست، بنابراین آنچه که من می‌خواستم بگویم در بسیاری از جاها از

the UK a fewer and fewer people are actually going ahead and having babies

جمله بریتانیا، تعداد کمتری از افراد در واقع پیش می‌روند و

having children so more people now are deciding not to have children at all so

بچه‌دار می‌شوند، بنابراین افراد بیشتری اکنون تصمیم می‌گیرند که اصلاً بچه دار نشوند.

they get married there they have a nice house and they have a nice life but they

آنها آنجا ازدواج می کنند، خانه خوبی دارند و زندگی خوبی دارند، اما

don't have a child they choose that they choose not to babysitter this isn't

فرزندی ندارند، آنها تصمیم می گیرند که پرستار بچه نشوند، این

somebody that sits on babies although they might do this is somebody who looks

کسی نیست که روی بچه ها بنشیند، اگرچه ممکن است این کار را انجام دهند، کسی است که مراقب بچه ها باشد.

after your baby yeah for you when you want to go out for the evening or maybe

بچه شما بله برای شما وقتی می خواهید برای عصر بیرون بروید یا شاید

you're going to work and you want to go to work you've had your baby you want to

می خواهید سر کار بروید و می خواهید به سر کار بروید.

go back to work you want somebody to look after your back but usually it's in

اما

the evening mother and father are going out for a night out somewhere it might

معمولاً عصر است که مادر و پدر برای یک شب بیرون رفتن در جایی که ممکن

be an anniversary and they want somebody to look after the baby and usually it's

است یک سالگرد باشد و می خواهند کسی از کودک مراقبت کند و معمولاً این

a sort of older teenage girl or a young adult that will come to look after your

یک دختر نوجوان بزرگتر یا یک بزرگسال جوان است که می آید تا از او مراقبت کند. کودک خود را

baby for you or relative or a friend or you might pay somebody to look after

برای شما یا خویشاوند یا یک fr یا ممکن است به کسی پول بدهید

your baby for the evening when you're out a babysitter yeah

تا شبی که بیرون از خانه هستید، مراقب

a child minder so they're sitting with your baby until you come back so a child

کودکتان باشد، بله یک پرستار کودک، تا زمانی که شما برگردید، با کودک شما بنشیند تا یک پرستار کودک

minder would be another so I don't know for example if you're going on holiday -

دیگری باشد، بنابراین من نمی دانم. به عنوان مثال، اگر به تعطیلات می روید -

I don't know Portugal and you decide that you want to go out you have to have

من پرتغال را نمی شناسم و تصمیم می گیرید که می خواهید بیرون بروید، باید کسی را داشته باشید

somebody to look after your baby so you can go out and have I don't know have

که از کودکتان مراقبت کند تا بتوانید بیرون بروید و

some nice Taphouse or something so you say you make sure that there was a

چیزهای خوبی داشته باشید. Taphouse یا چیزی که شما می گویید مطمئن شوید که یک

babysitter there looking after them so nothing happens yes that's good left

پرستار بچه آنجا بوده و از آنها مراقبت می کند، بنابراین هیچ اتفاقی نمی افتد بله خوب است

holding the baby if you are left that's an expression a DM would you say mister

که بچه را در آغوش بگیرید اگر شما باقی بمانید این یک عبارت است یک DM می توانید بگویید

day it's it's kind of right it's kind of an idiom to be honest yes that means

آقای روز این یک جورهایی درست است. یک اصطلاح صادقانه بله به این معنی است

that you're left suddenly with some responsibility that you weren't

که شما ناگهان با مسئولیتی روبرو می شوید که

expecting yes just like if somebody just handed

انتظارش را نداشتید بله درست مثل این که کسی به

you a baby oh what's the first reaction if somebody hands you a baby what a

شما یک بچه را تحویل دهد آه اگر کسی کودکی را به

responsibility is you don't want to drop the baby you've got to look after it but

شما بدهد اولین واکنش چیست. نمی خواهی بچه را زمین بگذاری، باید از او مراقبت کنی اما

it can be used it to not mean literally holding a baby it could be some

می‌توان آن را به معنای واقعی در آغوش گرفتن نوزاد استفاده نکرد، می‌تواند

important project that's it's it's an idiom that you're given at work somebody

پروژه مهمی باشد، این یک اصطلاحی است که در محل کار به شما داده می‌شود، یکی

just says right you've got to handle this now that's yours

فقط می‌گوید درست است شما باید از عهده این کار برآیید حالا که مال شماست و

you look after it suddenly you're left holding that that important project or

ناگهان به آن رسیدگی کنید. شما باقی مانده اید که آن پروژه مهم یا

that task that needs to be completed but it's very valuable and it has to be

آن وظیفه ای را که باید تکمیل شود، نگه دارید، اما بسیار ارزشمند است و باید به

handled correctly so now they are responsible for it that's right so it

درستی با آن برخورد کرد، بنابراین اکنون آنها مسئولیت آن را دارند که درست است، بنابراین

could be it could be somebody's left at work well I'd like to use work words

ممکن است این کار ممکن است این باشد که ممکن است یک نفر به خوبی در کار مانده باشد. من دوست دارم از کلمات کاری استفاده کنم

especially that really works oh no that's not what I'm laughing at I was

مخصوصاً که واقعاً کار می کند اوه نه این چیزی نیست که من

somebody's left at work and they were handling this this particular project or

this customer and certainly it you got to do it because there's nobody else to

به آن می خندم.

do it so you're left holding the baby so you've got to can I just say that Louie

این کار را انجام دهم تا بچه را در آغوش بگیری پس مجبوری می توانم بگویم که لویی

Mendes has just given me a very good piece of advice and don't speak too much

مندز به تازگی نصیحت خوبی به من کرده است و

in a bad way about Millennials because most of them are here watching you on

در مورد هزاره ها خیلی بد صحبت نکن، زیرا بیشتر آنها اینجا هستند و شما را

the livestream very good point there very good point

در پخش زنده تماشا می کنند نکته بسیار خوبی وجود دارد نکته بسیار خوبی است

but of course I wasn't referring to you because you are lovely you're here so

اما البته من به شما اشاره نکردم زیرا شما دوست داشتنی هستید شما اینجا هستید پس

you you're you you know you're here watching

شما هستید می دانید که اینجا هستید و تماشا می

it's a you you have very good taste so know that they are the next generation

کنید یک شما سلیقه بسیار خوبی دارید پس بدانید که آنها آیا نسل بعدی هستند

that is going to take us forward yes and you know we have to have that in order

که ما را به جلو می برند بله و می دانید که

to progress I think we can squeeze one more baby out right I've got one more

برای پیشرفت باید آن را داشته باشیم، فکر می کنم می توانیم یک بچه دیگر را بیرون بکشیم.

then I had that one right so left holding the baby so if you suddenly

عزیزم، پس اگر ناگهان

walked off and left me I would have to carry on the live stream on my own

راه می‌رفتی و من را ترک می‌کردی، من مجبور می‌شدم به تنهایی پخش زنده را ادامه

I'd be left holding the baby maybe being the live stream so I would I would leave

دهم، ممکن است کودک را در آغوش بگیرم، شاید پخش زنده باشد، بنابراین من می‌روم

and mr. Steve would have to take over I would leave him holding the baby

و آقای. استیو باید مسئولیتش را بر عهده بگیرد من او را رها می‌کنم که بچه را در آغوش بگیرد،

okay one more I like this one okay people can see it's high-definition that

خوب یکی دیگر، من این یکی را دوست دارم، خوب مردم می‌توانند ببینند که

we're saying ever watching on us something small they just have to get

ما می‌گوییم همیشه به ما نگاه می‌کنند چیزی کوچک است.

closer yeah you can move your your phone nearer to your face like this throw the

گوشی خود را به صورت خود نزدیکتر کنید،

baby out with the bathwater similar to the expression don't cut off your nose

نوزاد را با آب حمام بیرون بیندازید، شبیه به عبارت بینی خود را برش ندهید

to spite your face okay in other words it means to discard something useful or

تا چهره خود را رد کنید، خوب است، به عبارت دیگر به معنای دور انداختن چیزی مفید یا

battle valuable while disposing of something worthless so it's a phrase

جنگ با ارزش است در حالی که چیزی بی ارزش را دور می اندازد. یک عبارت

it's a warning really against thoughtless behavior move that back

واقعاً هشداری است در برابر رفتارهای بی‌فکرانه، آن را به عقب برگردان

because it goes out of focus you see okay okay I don't like it when you

چون از تمرکز خارج می‌شود، می‌بینی خوب است، من دوست ندارم وقتی با

manhandled me mr. Duncan so for example if you if you were invited to a party

من دست به کار شدی آقای. دانکن بنابراین اگر به یک مهمانی دعوت شده‌ای

and and you didn't want to go because there was someone there you didn't like

و نمی‌خواستی بروی چون کسی آنجا بود که تو را دوست نداشت،

you you might I'm not gonna go to that party but you're sort of you're

ممکن است من به آن مهمانی نروم، اما تو به نوعی شما در حال

discarding something valuable which is the invite of the party which you might

دور انداختن چیزی ارزشمند هستید که دعوت از مهمانی است که ممکن است آن را

like because somebody there that you you don't like particularly it could be a

دوست داشته باشید، زیرا کسی در آنجا است که شما به خصوص آن را دوست ندارید، می تواند

project as well let's approach another project a project because you might

scrap a project that you're working on you might have been working on a project

یک پروژه نیز باشد. دوباره روی

for a long time okay and you scrap it you think I can't be bothered that

یک پروژه کار می‌کنید، خوب است و آن را کنار می‌گذارید، فکر می‌کنید من دیگر نمی‌توانم مزاحم این موضوع

anymore because of a few a couple of little details that you can't sort out

باشم، زیرا چند جزئیات کوچک که نمی‌توانید آنها را مرتب کنید.

which could have been sorted out had you not gotten most

اگر بیشتر

the upset about it you just decide to scrap the whole the projects very

از آن ناراحت نشدید، فقط تصمیم می‌گیرید کل پروژه‌ها

important if it came to conclusion it would be very good but you described

را کنار بگذارید، اگر به نتیجه می‌رسید خیلی خوب بود، اما به

because of a couple of little small problems you're just going to scrap it

دلیل چند مشکل کوچک توضیح دادید که فقط می‌خواهید آن را کنار بگذارید. به

so that's throwing the baby out with the bath yet so it's very similar to to

طوری که هنوز بچه را با حمام بیرون می اندازد بنابراین بسیار شبیه به

cutting your nose off to spite your face or we can say that you throw the baby

بریدن بینی خود برای کینه توزی است یا می توانیم بگوییم که شما نوزاد

out with the bathwater you are not just throwing the useless

را با آب حمام بیرون می اندازید، نه تنها چیز بی فایده

thing away you are also throwing the useful thing yes so yes so it's it's a

را دور می اندازید بلکه چیز مفیدی را نیز پرت می کنید بله، بله پس این یک مشکل است.

very big sacrifice that you don't need to make we are coming up to four o'clock

فداکاری خیلی بزرگی که لازم نیست انجامش بدی ما تا ساعت چهار می آییم،

so that's almost it for today all right done I want a couple of more words let's

پس تقریباً برای امروز تمام شد،

just have a look so we have crib and cupped just before we go crib and cut so

خیلی خوب است. برو گهواره و برش بزن تا

this is what a baby would normally sleep in crib is often used in American

این همان چیزی است که یک نوزاد معمولاً در گهواره می‌خوابد، اغلب در

English and cut is used in British English so that is what your little baby

انگلیسی آمریکایی استفاده می‌شود و برش در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود، بنابراین کودک کوچک

will sleep in at night all wrapped up in its blankets although not too much

شما شب‌ها در پتو می‌خوابد، البته نه خیلی زیاد.

because you mustn't over he's a baby you must not be very careful with that it's

از آنجایی که شما نباید بیش از او یک نوزاد شما باید بسیار مراقب باشید که

caused a lot of cot deaths just before we'd overheating just before dear just

باعث مرگ بسیاری از تختخواب درست قبل از اینکه ما بیش از حد گرم می شدیم درست

before we carry cleavers it was all can also be used in another way crib means -

قبل از اینکه ما قیچی ها را حمل کنیم، همه چیز را می توان به روش دیگری نیز استفاده کرد.

it means - sort of if you crib something then yours cheating on you I don't never

- یعنی - به نوعی اگر چیزی را گهواره می کنید، پس مال شماست تقلب به شما من هرگز

heard of cribbing if you look over at somebody else's answers there there

در مورد cribbing نشنیده ام اگر به پاسخ های دیگران نگاه کنید در

there do you're doing a test oh I see when you're copying so you copy someone

آنجا در حال انجام یک آزمایش هستید، اوه من می بینم که شما در حال کپی کردن هستید، بنابراین شما از شخص دیگری کپی می کنید

else as they're writing answers down yes talking around sirs we have the answer

همانطور که آنها پاسخ ها را می نویسند بله با صحبت کردن در اطراف آقایان، ما پاسخ

to today's mystery idiom which is what I'm trying to get in very quickly

اصطلاح مرموز امروزی را داریم، چیزی که من سعی می کنم خیلی سریع

because it's nearly time to go so today's mystery idiom there it is does

به آن بپردازم، زیرا تقریباً زمان آن فرا رسیده است، بنابراین اصطلاح اسرارآمیز امروز وجود دارد، آیا

anyone know what the answer is does anyone know what the answer is to the

کسی می داند پاسخ چیست آیا کسی می داند پاسخ چیست؟ به

mystery idiom your hands are very cold mr. Duncan we have to how do you know

اصطلاح اسرارآمیز دستان شما بسیار سرد هستند آقای. دانکن باید بدانیم

Steve how do you know that my hands are cold

استیو از کجا می‌دانی که دستان من

a being your bonnet oh I see oh no we haven't revealed it yet

سرد است، اوه می‌بینم اوه نه، هنوز آن را فاش نکرده‌ایم،

thanks Steve for that but there bit somebody was commenting on that earlier

متشکرم استیو، اما کسی قبلاً در مورد آن نظر

on somebody got it very early on in the live stream today all I can say is I'm

می‌داد. خیلی زود در پخش زنده امروز تنها چیزی که می توانم بگویم این است که

glad gun ownership isn't allowed in the UK that's all I can say I'm leaving it

خوشحالم که مالکیت اسلحه در بریتانیا مجاز نیست، این تنها چیزی است که می توانم بگویم که آن را آنجا می گذارم، این تنها

there that's all I'm saying bee in your bonnet so Steve what does it

چیزی است که می گویم زنبور عسل در کاپوت شماست، بنابراین استیو

mean then to become obsessed and preoccupied with something if you were

اگر بخواهید از

to fuss and complain about one thing too much you might be described as having a

یک چیز بیش از حد غوغا کنید و از چیزی شکایت کنید، وسواس و مشغول شدن به چیزی چه معنایی دارد که ممکن است به شما توصیف شود که یک

bee in your bonnet so there you can see there is a bee and it is wearing a

زنبور در کلاه خود دارید تا بتوانید ببینید که زنبوری وجود دارد و آن

bonnet a voyage of course is yeah another word for a hat yeah normally

کاپوت به سر دارد. البته یک سفر یک کلمه دیگر برای کلاه است بله

worn by a baby quite often we will describe a baby's hat as a bonnet so you

که معمولاً توسط یک نوزاد استفاده

would get very excited wouldn't you if you had a be trapped inside your hat

می شود.

yeah well your bonnet so that describes how a person behaves when they're

کاپوت به طوری که توضیح می دهد که چگونه یک فرد در زمانی که در

getting obsessed about something or preoccupied or fussing about a

مورد چیزی وسواس دارد رفتار می کند g یا مشغول یا سر و صدا در مورد یک

particular subject or something we are about to go back in time way baby we are

موضوع خاص یا چیزی که قرار است به گذشته برگردیم عزیزم ما

about to go back in time to 2007 I like to go back in time about 30 years and

در شرف بازگشت به گذشته هستیم به سال 2007 من دوست دارم به زمان حدود 30 سال برگردم و

this this this is one of my first ever lessons that I recorded after Lee after

این یکی از اولین کارهای من است همیشه دروسی را که پس از لی پس

coming back to England from China and so this is me 11 years ago don't forget

از بازگشت از چین به انگلیس ضبط کردم و این من هستم 11 سال پیش، فراموش نکنید

we're back next week and it is the end of October and also we'll be celebrating

هفته آینده برمی گردیم و پایان اکتبر است و همچنین

my 12th year on YouTube twelve years having fireworks doing this don't forget

دوازدهمین سال زندگی ام را جشن خواهیم گرفت. یوتیوب دوازده سال آتش بازی داشت و این کار را انجام داد، فراموش نکنید

also you can catch my grammar lesson on Wednesday as well so that's it thanks

همچنین می توانید درس گرامر من را در روز چهارشنبه ببینید، بنابراین با

Steve Thank You mr. Duncan and thank you to

تشکر آقای استیو متشکرم. دانکن و متشکرم از

everybody I've had a lovely time today and I look forward to seeing you all

همه من امروز لحظات خوبی را سپری کردم و مشتاقانه منتظر دیدار همه شما هستم

next week you have been adequate thanks a lot

در هفته آینده شما کافی

thank you that's what I have to put up with thank you very much Steve and we

بودید متشکرم این چیزی است که من باید تحمل کنم بسیار متشکرم استیو و

will see you next week okay bye-bye Tata

خواهیم دید شما هفته بعد باشه خداحافظ تاتا

and that is that that's all we have time for today see you next Sunday

و این تمام چیزی است که ما برای امروز داریم می بینمت یکشنبه آینده

two o'clock UK time we are now going to go back to 2007 do you remember my first

ساعت دو بعد از ظهر به وقت انگلستان، حالا قرار است به سال 2007 برگردیم آیا اولین درس خارج من را به خاطر می آورید

ever outside lesson the first time I ever did anything outside after

اولین بار که من تا به حال بعد از بازگشت به انگلیس خوب کاری را در خارج از خانه

returning to England well just in case you don't remember it or maybe you

انجام داده اید، فقط برای اینکه آن را به خاطر نمی آورید یا شاید

weren't watching my videos eleven years ago

ویدیوهای یازده سال پیش من را تماشا نمی

here it is right now

کردید، همین الان است

you see today I'm trying to make a short piece for my youtube account reading a

که می بینید امروز سعی می کنم یک قطعه کوتاه برای یوتیوب خود بسازم. اکانت در حال خواندن یک

story my original plan was to go into the local town park but I decided

داستان برنامه اولیه من این بود که به پارک شهر محلی بروم اما تصمیم گرفتم

instead to do it here in the back garden

به جای آن این کار را اینجا در باغ پشتی انجام

you

دهم شما

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today I would like

سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری می‌خواهم

to read a story to you it's called one good turn

داستانی را برایت بخوانم به نام یک پیچ خوب

two young men were walking along a narrow street each one in turn came

دو مرد جوان در خیابانی باریک قدم می‌زدند که هر کدام به نوبه خود

across an old man lying in the gutter he was wearing tattered clothes and

با پیرمردی روبرو شدند که در ناودان دراز کشیده بود و لباس‌های پاره‌شده به تن داشت و

appeared cold and hungry the first man passed by the elderly gentleman without

ظاهر شد. مرد اول سرد و گرسنه بدون توقف از کنار آقا مسن رد شد،

stopping however the second man stopped and looked at the old man with the

اما مرد دوم ایستاد و با

sympathetic gaze he reached into his coat pocket and took out some loose

نگاهی دلسوزانه به پیرمرد نگاه کرد که دستش را در جیب کتش برد و مقداری پول خرد

change that he had in there here said the young man take this and buy yourself

که در اینجا داشت بیرون آورد. این را بگیر و برای

some hot food thank you very much said the old man in a weak voice don't

خودت غذای گرم بخر خیلی ممنونم گفت: پیرمرد با صدای ضعیفی

mention it replied the young man the young man continued to walk along the

به آن اشاره نکن پاسخ داد مرد جوان به راه رفتن در

street until he came to the corner he stopped and turned round to his

خیابان ادامه داد تا اینکه به گوشه ای رسید و ایستاد و چرخید.

amazement the old man had disappeared as if he'd vanished into thin air

تعجب او پیرمرد ناپدید شده بود، گویی

later that evening the young man was sitting at home watching the television

بعداً در آن شب در هوا ناپدید شده بود، مرد جوان در خانه نشسته بود و مشغول تماشای تلویزیون

he was watching a program about people who do good turns and others to his

بود، او داشت برنامه ای را تماشا می کرد که درباره افرادی که نوبت های خوب انجام می دهند و دیگران در شگفتی او بودند.

amazement he saw the old man whom he'd met earlier in the day it turned out

او پیرمردی را دید که اوایل روز با او ملاقات کرده بود، معلوم شد

that the old man was in fact an actor dressed to appear as a homeless person

که این پیرمرد در واقع بازیگری است که لباس بی خانمان به تن کرده است،

he was even more shocked to see himself giving the money to the old man it

او حتی از دیدن خودش که پول را به پیرمردی می دهد شوکه

turned out that the TV station had recorded everything that had happened a

شد. از اینکه ایستگاه تلویزیون تمام اتفاقات رخ داده را

moment later the telephone rang the young man hesitated for a moment and

لحظه ای بعد ضبط کرده بود، تلفن زنگ زد ، مرد جوان برای لحظه ای تردید کرد و

then answered it was his mother I just saw you on television she screamed I'm

سپس پاسخ داد که مادرش است، من همین الان تو را در تلویزیون دیدم، او فریاد زد من

so proud of what you did today the young man listened to his mother's

به کاری که امروز انجام دادی افتخار می کنم. مرد جوان به ستایش مادرش گوش داد

words of praise and smiled to himself this is mr. Duncan in England saying bye

و به خودش لبخند زد این آقای است. دانکن در انگلیس

bye for now 8-)

فعلاً خداحافظی می کند 8-)