"You've Put A Spell On Me" / English Addict - eXtra / LIVE Learning and Chat / 10th November 2021

Here we are again yes we are back once  more i hope you are having a good week how  

ما دوباره آمدیم بله دوباره برگشتیم امیدوارم هفته خوبی را سپری

has your week been so far has it been a  good one or has it been a pile of pants

کرده باشید هفته شما تا به حال چگونه بوده است آیا هفته خوبی بوده یا شلوارهای

we will have to wait and see as we begin  today's live chat yes it is english addict extra

زیادی بوده است باید منتظر بمانیم و ببینیم که امروز شروع می کنیم چت زنده بله این معتاد انگلیسی است بیشتر

oh we are intrigued to find  out what this is all about  

اوه ما مشتاقیم بفهمیم این چه چیزی است

coming to you live from the birthplace of  the english language which just happens to be

از زادگاه انگلیسی زبان که اتفاقاً

england

hi everybody this is mr duncan in england  how are you today are you okay i hope so  

انگلیس است به سراغ شما می آیند سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است حال شما امروز چطور است شما خوبید، امیدوارم

are you happy are you feeling happy today well  i suppose that is the first question to ask  

پس   آیا خوشحال هستید، آیا امروز احساس خوشحالی می کنید  فکر می کنم این اولین سؤالی است که باید

are you happy i hope this week has  been good for me it's been okay  

بپرسید   آیا خوشحال هستید، امیدوارم این هفته برای من خوب بوده باشد، خوب بوده

nothing special i will be honest with you nothing  really special has happened this week i might say  

هیچ چیز خاصی نیست، من با شما صادق خواهم بود، هیچ چیز واقعاً خاصی ندارد این هفته اتفاق افتاد، می‌توانم بگویم

if you don't mind me saying this i hope you  don't mind but this is the highlight of my week

اگر برایتان مهم نیست که این را بگویم، امیدوارم  برایتان مهم نباشد، اما این اتفاق مهم هفته

i'm not sure if that's a good thing or a bad thing  

من است، مطمئن نیستم که این اتفاق خوبی است یا بد

when the highlight of your week  is doing a live stream on youtube

وقتی که مهمترین اتفاق هفته شماست در حال انجام یک پخش زنده در یوتیوب

is that a good thing or a bad thing?

است که چیز خوبی است چیز بدی است؟

i'm really not sure anyway i  hope you are feeling happy today  

من واقعاً مطمئن نیستم به هر حال امیدوارم امروز احساس خوشحالی داشته

my name is mr duncan you can call me duncan if  you want if you want to call me duncan you can  

باشید. اسم من آقای دانکن است، اگر می خواهید من را دانکن صدا کنید، می توانید

that's no problem it is my name after all  and i talk about the english language you  

مشکلی نیست، بالاخره اسم من است و من در مورد آن صحبت می کنم. به زبان انگلیسی شما

might say that i am an english addict  and this is an extra live stream  

ممکن است بگویید که من یک معتاد انگلیسی هستم و این یک پخش زنده اضافی است

normally i am with you on sunday but today i am  with you live on wednesday as well very nice to  

معمولاً من یکشنبه با شما هستم اما امروز با شما هستم به صورت زنده در روز چهارشنبه و همچنین بسیار خوشحالم    که

see you here we have people joining in already on  the live chat ooh very nice yes as i mentioned we  

شما را در اینجا می بینم، ما افرادی را داریم که قبلاً در         چت زنده اوه خیلی خوب است بله همانطور که اشاره کردم

have made it all the way to the middle of another  week because it is yes it really is wednesday

ما   آن را تا اواسط یک هفته دیگر طی کردیم زیرا بله واقعاً چهارشنبه است

wednesday is here and everything is okay i hope it  is anyway i hope everything is okay where you are  

چهارشنبه اینجاست و همه چیز اوکی است امیدوارم به هر حال باشد امیدوارم همه چیز در جایی که شما هستید خوب باشد

i hope everything is super duper we are having  the most amazing weather once again i know i  

امیدوارم همه چیز خیلی بدتر از آب و هوا باشد، ما یک بار دیگر شگفت‌انگیزترین آب و هوا را تجربه می‌کنیم، می‌دانم که

often talk about the weather but at the moment  the weather is amazing we are having the most  

اغلب درباره آب و هوا صحبت می‌کنم، اما در حال حاضر، هوا شگفت‌انگیز است، ما

mild november that i can ever remember  ever in my whole life it is so mild outside  

ملایم‌ترین نوامبری را داریم که می‌توانم در تمام عمرم به یاد بیاورم. خیلی ملایم بیرون

many of the leaves are still on the  trees look if you look out the window  

بسیاری از برگ‌ها هنوز روی درخت‌ها هستند، اگر از پنجره به بیرون نگاه کنید، نگاه کنید.

so here is another view out of my window this  is the view right now and you can see that  

بنابراین این هم نمای دیگری از پنجره من ، این منظره در حال حاضر است و می‌توانید ببینید که

well most of the trees still have their leaves  even though now we are approaching mid-november  

بسیار درختان هنوز برگ‌های خود را دارند حتی اگر الان هستیم به اواسط نوامبر نزدیک می شود

and it still looks as if it is late summer  however you will notice that many of the  

و هنوز به نظر می رسد که گویی اواخر تابستان است ، با این حال متوجه خواهید شد که بسیاری از

leaves on the trees are now changing  color it really does look as if autumn  

برگ های درختان اکنون در حال تغییر رنگ هستند، واقعاً به نظر می رسد که گویی

is in the air the only thing i've noticed is that  there are still lots of trees with the leaves  

پاییز   در هواست، تنها چیزی که من متوجه شدم این است که هنوز تعداد زیادی درخت با برگ

a certain type of tree that  loses its leaves is deciduous  

وجود دارد   نوع خاصی از درخت که برگ‌هایش را از دست می‌دهد، برگ‌ریز است

a deciduous tree is a tree that loses its  leaves during autumn and there is the view  

درخت برگ‌ریز درختی است که برگ‌های خود را در پاییز از دست می‌دهد و این منظره

right now even though it's mild very warm today  it really is the most unbelievable november

در حال حاضر وجود دارد، حتی اگر امروز هوا معتدل و بسیار گرم است. باورنکردنی ترین ماه نوامبر

i can't remember the last time we had such a mild  

من نمی توانم آخرین باری را به یاد بیاورم که در

beginning to autumn it's very strange it really  does feel rather weird maybe it has something to  

آغاز پاییز چنین خفیف داشتیم، بسیار عجیب است، واقعاً احساس عجیبی دارد، شاید

do with global warming i don't know because  i'm not an expert and i have a feeling that  

ربطی به گرم شدن کره زمین داشته باشد، نمی دانم زیرا من متخصص نیستم و من هه این احساس را دارم که

most people at the moment on the planet  don't really know what is happening  

اکثر مردم در حال حاضر روی کره زمین واقعاً نمی‌دانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است

do you know why this is my theory human beings  have very short lives when you compare our lives  

آیا می‌دانید چرا این نظریه من است ، وقتی زندگی ما را با طول عمر هر یک از ما مقایسه می‌کنید، عمر بسیار کوتاهی دارند.

the length of each of our lives to the the the  amount of time that this earth has been here  

مدت زمانی که این زمین اینجا

it's a very small amount of time so we often  find it hard to to see what the pattern is  

بوده است   زمان بسیار کمی است، بنابراین اغلب  برای ما دشوار است که

of nature because we are only here for a fleeting  moment so maybe if the earth is having some sort  

الگوی طبیعت را ببینیم زیرا ما فقط برای یک لحظه زودگذر اینجا هستیم، بنابراین شاید اگر زمین نوعی   داشته باشد

of process that takes hundreds or thousands  of years well we won't really realize that  

فرآیندی که صدها یا هزاران سال طول می‌کشد، ما واقعاً متوجه

because we are here for just a brief moment  a brief moment of time so that's my thought  

نخواهیم شد که   زیرا ما فقط برای یک لحظه اینجا هستیم یک لحظه کوتاه، بنابراین این فکر من است

anyway so what is happening to the planet  is it getting hotter is it getting colder  

به هر حال، بنابراین آنچه که برای سیاره اتفاق می‌افتد گرمتر شدن هوا سردتر است

and why is there a strange itch on my right leg  oh that's better oh there's nothing nicer than  

و چرا خارش عجیبی روی پای راستم ایجاد می‌شود، اوه بهتر است، آه، هیچ چیز بهتر از

scratching an itch that is bothering you here we  go then yes we are back together and we have the  

خاراندن خارش‌هایی نیست که شما را آزار می‌دهد، اینجا می‌رویم، بله، دوباره با هم هستیم

live chat as well hello live chat i wonder  who was first on today's live chat oh very  

و همینطور چت زنده را داریم سلام چت زنده، نمی‌دانم کیست اولین بار در چت زنده امروز بود اوه خیلی

oh we have beatriz hello beatrice  we have beatriz and also sandra  

اوه ما بیت ریز داریم سلام بئاتریس ما بیت ریز داریم و همچنین ساندرا

who actually appeared on my live chat together  so i suppose today it is a joint congratulations  

که در واقع در چت زنده من با هم ظاهر شدند بنابراین فکر می کنم امروز یک تبریک مشترک

to beatriz and also sandra congratulations  you are both first here on today's live chat

به بیت ریز باشد و همچنین تبریک ساندرا شما هر دو نفر اول امروز در اینجا هستید چت زنده می

i know i don't normally have two people in first  place but i'm feeling rather generous today  

دانم که من معمولاً دو نفر در وهله اول ندارم  اما امروز احساس سخاوتمندی می کنم

so make the most of it please hello  also to tekshar we also have maroos  

پس از آن نهایت استفاده را ببرید لطفاً سلام همچنین به Tekshar ما نیز مارو داریم

and also who else is here paris is here where  is vitas oh vitas where are you we are looking  

و همچنین چه کسی دیگر اینجاست پاریس اینجاست که vitas است اوه ویتا کجایی ما

for you now on the live chat hello also maria  and also eva nice to see you here as well oh of  

اکنون در چت زنده به دنبال شما هستیم. سلام ماریا و همچنین ایا خوشحالم که شما را در اینجا می بینم

course we have one of our regular viewers louis  mendez is here today nice to see you here louis  

البته ما یکی از بینندگان همیشگی خود را داریم لوئیس مندز امروز اینجاست خوشحالم که شما را اینجا می بینم لوئیس

palmyra we also have who else is here bar ram is  here as well nice to see so many people joining in  

پالمیرا ما همچنین داریم که چه کسی دیگر اینجاست، بار رام اینجاست همچنین خوشحالم که می‌بینم تعداد زیادی از مردم به   در

this early now i a lot of people have asked mr  duncan why are you not doing your daily live  

اوایل همین الان می‌پیوندند، بسیاری از مردم از آقای دانکن پرسیده‌اند که چرا پخش‌های زنده روزانه خود را به

streams well last month was the anniversary of  my youtube channel so that's the reason why last  

خوبی انجام نمی‌دهید. از کانال یوتیوب من، به همین دلیل است که در

month i was doing my special daily live streams  but of course that has now passed it is over

ماه گذشته پخش زنده روزانه ویژه خود را انجام می دادم، اما البته که اکنون تمام شده است،

we are now back to normal with my twice a week  so you can watch me on wednesday and also on  

ما اکنون با دو بار در هفته به حالت عادی بازگشته ایم، بنابراین می توانید من را در روز چهارشنبه و همچنین تماشا کنید. در

sunday and the time is always the same  2 p.m uk time is when i'm here with you  

یکشنبه و ساعت همیشه یکسان است ساعت 2 بعد از ظهر انگلستان زمانی است که من اینجا با شما

today we have an interesting subject to talk about  and i was inspired by something i did last week

هستم   امروز یک موضوع جالب برای صحبت داریم و من از کاری که هفته گذشته انجام دادم الهام گرفتم،

i don't know why but one of the main tv channels  here in the uk has been showing harry potter  

نمی‌دانم چرا اما یکی از موضوعات کانال‌های تلویزیونی اصلی اینجا در بریتانیا در چند

all of the harry potter films over the past  couple of weeks and they've been repeating them  

هفته گذشته هری پاتر همه فیلم‌های هری پاتر را نشان می‌دهند و بارها و بارها آن‌ها را تکرار می‌کنند،

again and again so i thought last week  i would try and sit down and watch  

بنابراین فکر کردم هفته گذشته سعی می‌کنم بنشینم و

some harry potter because in the past i've tried  doing that and i found it really difficult i don't  

هری پاتر را تماشا کنم. چون در گذشته سعی کرده‌ام این کار را انجام دهم و به نظرم خیلی سخت است،

know why but maybe i'm not a fan maybe  i'm not the demographic of harry potter  

نمی‌دانم چرا اما شاید من طرفدار هری پاتر نیستم،

but i just i just can't get into  it i really can't i don't know why  

اما نمی‌توانم وارد آن شوم واقعاً نمی‌توانم،

i don't know why it is but i watch harry  potter and i find it really depressing  

نمی‌دانم چرا   نمی‌دانم چرا است، اما هری پات را تماشا می‌کنم من و ter این را واقعاً افسرده‌کننده می‌دانم. آیا

am i the only person that feels that for some  reason i find it really depressing it depresses me  

من تنها کسی هستم که احساس می‌کنم به دلایلی واقعاً افسرده‌کننده است،

within 10 minutes of watching harry and all  of his friends running around casting spells  

در عرض 10 دقیقه از تماشای هری و همه دوستانش که در حال دویدن در حال طلسم کردن

and running away from evil ghouls and ghosts  and other things that are unmentionable  

و فرار از غول‌ها و ارواح شیطانی هستند، من را افسرده می‌کند. چیزهای دیگری که غیرقابل ذکر است

i just find it really depressing i don't know  what so i did try i watched i watched a bit of  

من فقط به نظرم واقعاً ناامیدکننده است، نمی‌دانم چه تلاشی کردم، تماشا کردم، مقداری

the first one which i think was philosopher  stone and then i watched a bit of the second  

از   اولی را که فکر می‌کنم سنگ فلسفی بود تماشا کردم و سپس مقداری از دومی

one which was actually a little bit better so  the second one chamber of secrets i think that  

را که در واقع بود، تماشا کردم. کمی بهتر است، بنابراین  دومین محفظه اسرار فکر

was that was all right i didn't actually mind  that one the only strange thing of course is  

می‌کنم که   همه چیز درست بود، من واقعاً اهمیتی نداشتم که البته تنها چیز عجیب این است

they also changed dumbledore so dumbledore at  first is richard harris but he seems so tired  

آنها دامبلدور را نیز تغییر دادند، بنابراین دامبلدور در ابتدا ریچارد هریس است، اما او خیلی خسته به نظر می‌رسد.

he seemed to have no energy and i suppose one of  the reasons why he seemed like that was because  

به نظر می رسید که او انرژی نداشت و فکر می کنم یکی از دلایلی که او چنین به نظر می رسید این بود که

he was quite old and of course he passed  away and then they had to replace richard  

او کاملاً پیر بود و البته از دنیا رفت و سپس مجبور شدند ریچارد

harris with michael gambon so michael gambon then  stepped in to dumbledore he stepped into the role  

هریس را با مایکل گام جایگزین کنند. پس مایکل گامبون وارد نقش دامبلدور شد، او وارد این نقش شد،

because richard harris was no more  very strange that i found that i liked  

زیرا ریچارد هریس دیگر خیلی عجیب نبود که متوجه شدم

michael gambon as dumbledore more than  richard harris i found richard harris a  

مایکل گامبون را بیشتر از ریچارد هریس به عنوان دامبلدور دوست دارم،

bit difficult to watch his voice and everything  was really really hard to watch it made me feel  

تماشای صدای ریچارد هریس کمی سخت بود. واقعاً تماشای آن باعث شد احساس

tired and maybe a little bit depressed but at  least michael gambon he had a bit more energy  

خستگی کنم و شاید کمی افسرده شوم، اما حداقل مایکل گامبون انرژی بیشتری داشت،

but as the films went on they just became  so dark and boring i i just found myself  

اما با ادامه فیلم‌ها خیلی تاریک و کسل‌کننده می‌شدند، تازه

so depressed i think by the third one  i was really that's it i'd had enough  

خودم را بسیار افسرده می‌دانستم. سومی من واقعاً همین بود که به اندازه‌ی کافی بود

i couldn't watch anymore so i decided  to watch a little bit of the next one  

دیگر نمی‌توانستم ببینم، بنابراین تصمیم گرفتم  کمی از قسمت بعدی

and it just got worse and worse it was it just  made me feel so depressed and nothing really  

را تماشا کنم   و بدتر و بدتر شد، این فقط باعث شد که احساس افسردگی کنم و واقعاً هیچ

happened and then the fourth one and then by  then i thought well that's it i i'm out of here  

اتفاقی نیفتاد   و سپس چهارمی و سپس تا آن زمان خوب فکر کردم که همین است که من از اینجا خارج

i wish i had a magic wand so i could go back in  time and erase all of those memories of trying  

شده‌ام   کاش یک عصای جادویی داشتم تا بتوانم به گذشته برگردم و تمام آن خاطرات تلاش

to sit and watch harry potter last week it wasn't  a good idea and i know what you're going to say  

برای نشستن و تماشای آخرین هری پاتر را پاک کنم. هفته ایده خوبی نبود و می‌دانم

you are going to say mr duncan harry potter is  aimed at children you see i'm not sure about that  

چه می‌خواهید بگویید   می‌خواهید بگویید آقای دانکن هری پاتر کودکان را هدف قرار می‌دهد که می‌بینید، در مورد آن مطمئن نیستم

because there would appear to be a lot of adults  that also like harry potter as well and so i don't  

زیرا به نظر می‌رسد بزرگسالان زیادی وجود داشته باشند. که هری پاتر را نیز دوست دارد و بنابراین

think it's because it's aimed at children i think  all ages watch harry potter but i just can't get  

فکر نمی‌کنم به این دلیل باشد که هدف آن کودکان است، فکر می‌کنم همه سنین هری پاتر را تماشا می‌کنند، اما

into the movies i can't get into them isn't it  strange they just make me feel hollow and sad  

من نمی‌توانم وارد فیلم‌ها شوم، نمی‌توانم وارد آنها شوم، عجیب نیست که آنها فقط به من احساس پوچی و غمگینی بده

i don't know why maybe it's just me  maybe i'm a grumpy old fart who knows  

نمی دانم چرا شاید فقط من هستم شاید من یک گوز قدیمی بدخلق هستم که می داند

here we go hello to everyone oh  hello also to we have oh vitas  

اینجا به همه سلام می کنیم آه سلام همچنین به ما اوه حیات داریم   بالاخره

is here at last i want to give you a  round of applause feet ass can i okay

اینجاست می خواهم به تو بدهم یک  یک دور کف زدن پاها می‌توانم

i know it's unusual i don't normally do that  i don't normally give my applause away easily

خوب می‌دانم که غیرعادی است، معمولاً این کار را نمی‌کنم  من معمولاً تشویقم را به راحتی انجام

hello also to flower who  says please give mr duncan  

نمی‌دهم سلام همچنین به گلی که می‌گوید لطفاً به آقای دانکن

a thumbs up well i think that's a lovely  idea if you could please give me a thumbs up  

یک شست بالا بدهید، خوب فکر می‌کنم این ایده دوست‌داشتنی است اگر می توانید لطفاً به من سر بزنید

i would be really really glad of that to be  honest it's the only attention i get these days  

من واقعاً خوشحال خواهم شد که صادقانه بگویم این تنها توجه من است این روزها را سپری کنید

no one else bothers so if you give me a lovely  thumbs up like that i will be ever so pleased  

هیچ کس دیگری اذیت نمی‌شود، بنابراین اگر شما به من اینطور به من کمک کنید، من همیشه

talking of good things we have the live captions  back so if you want to watch on the screen  

از صحبت کردن در مورد چیزهای خوب خوشحال خواهم شد، ما زیرنویس‌های زنده را داریم  پس اگر می‌خواهید روی صفحه تماشا کنید

if you want to see what i'm saying we have live  captions they have returned everyone isn't that  

اگر می‌خواهید ببینید که من چه می‌کنم می‌گویم ما زیرنویس‌های زنده‌ای داریم که همه را برگردانده‌اند آنقدرها

lovely i'm really pleased about that alessandra  says i have never seen any harry potter films well  

دوست‌داشتنی نیست، من واقعاً از آن راضی هستم، الساندرا می‌گوید: هرگز فیلم‌های هری پاتر را خوب ندیده‌ام.

i didn't see them when they came out i couldn't  see what all the fuss was about you see i found  

همه سر و صداها سر این بود که می‌بینی،

it very hard to work out why everyone was going  crazy about harry potter but so i did try to watch  

فهمیدم خیلی سخت است بفهمم چرا همه دیوانه هری پاتر هستند، اما من سعی کردم

a couple of the movies many years ago and i  i just i i think one of them i fell asleep  

چند سال پیش چند فیلم را تماشا کنم و فکر می‌کنم یکی از آنها خوابم برد.

i actually fell asleep watching it some people  say the same thing about my live streams they say  

من واقعاً با تماشای آن خوابم برد. برخی افراد درباره پخش زنده من همان چیزی را می گویند که می گویند

mr duncan sometimes we can't stay awake when  we are watching you you make us very sleepy

آقای دانکن گاهی اوقات ما نمی توانیم بیدار بمانیم وقتی داریم شما را تماشا می کنیم ما را بسیار خواب آلود

magdalena says harry potter is not my cup of tea  

می کنید. ماگدالنا می گوید هری پاتر فنجان چای

not the books and not the films well that's  where it all started so i remember many  

من نیست. و نه فیلم‌ها، همه چیز اینجاست شروع شد بنابراین یادم می‌آید

years ago when people were talking about the  harry potter books when they first came out  

سال‌ها پیش زمانی که مردم برای اولین بار از کتاب‌های هری پاتر صحبت می‌کردند،

and i before then i'd never heard such a fuss  about a book people were going crazy about it  

و من قبل از آن هرگز چنین سروصدایی درباره کتابی نشنیده

and then we had the films and then everyone became  crazy absolutely crazy about him which leads me to  

بودم که مردم دیوانه‌اش می‌کردند. همه دیوانه شدند کاملاً دیوانه او شدند که من را به سوژه امروز هدایت می کند که

today's subject we are talking all about a lovely  subject i thought today something nice something  

همه در مورد یک موضوع دوست داشتنی صحبت

to make us feel warm and fuzzy i thought  today we would look at the subject of magic

okay that's enough we can't have too much  magic i will wear myself out my little magic  

می کنیم. جادوی زیادی ندارم من خودم را فرسوده خواهم کرد عصای جادویی کوچکم

wand will start to become limp and we can't  have that can we so we are talking all about  

شروع به سست شدن می کند و ما نمی توانیم آن را داشته باشیم، بنابراین ما امروز همه چیز درباره

magic today words connected to magic a lot of  people believe that there is such a thing as magic  

سحر و جادو صحبت می کنیم کلمات مرتبط با جادو بسیاری از افراد معتقدند که چنین چیزی وجود دارد. چیزی به عنوان جادو

however quite often in the english language we  will use magic and also words connected to that  

با این حال اغلب در زبان انگلیسی ما از جادو و همچنین کلمات مرتبط با آن

particular subject in everyday language  so that's what we're looking at today  

موضوع خاص در زبان روزمره استفاده می‌کنیم، بنابراین این چیزی است که امروز به آن نگاه می‌کنیم

something for us to talk about palmyra  says i love the films with emily watson

چیزی که می‌توان درباره آن صحبت کرد. پالمیرا می‌گوید من عاشق فیلم‌های امیلی واتسون

i think here mean her mean does she play her  mean i i found her character incredibly annoying  

هستم، فکر می‌کنم اینجا به این معناست که آیا او نقش او را بازی می‌کند یعنی من شخصیت

in harry potter i didn't like any of them there  were no characters that i really liked i suppose  

او را در هری پاتر به‌طور باورنکردنی آزاردهنده

i liked dumbledore he was nice i don't know  why he reminded me of everyone's granddad  

یافتم. او خوب بود، نمی‌دانم چرا من را به یاد پدربزرگ همه می‌اندازد،

but all the rest i just run weasley what was  he supposed to be annoying is he supposed to  

اما همه چیز را به ویزلی می‌سپارم.

be annoying an annoying character he really just  dear did nothing for me i suppose my favourite  

character of the the evil ones must be professor  snape i will be honest with you i did quite like  

شخصیت مورد علاقه شیطان‌ها باید پروفسور اسنیپ باشد، من با شما صادق خواهم بود، من کاملاً او را دوست داشتم،

him but then you had an amazing actor playing  the part so i suppose when you have alan rickman  

اما پس از آن، شما یک بازیگر شگفت‌انگیز داشتید که نقش را بازی می‌کرد ، بنابراین فکر می‌کنم وقتی آلن ریکمن

playing the part well you are going to get some  good acting i think so alessandro says mr duncan  

نقش را به خوبی بازی می‌کند، می‌توانید آن را بازی کنید. بازی خوب من فکر می کنم الساندرو می گوید آقای دانکن

i put a spell on you is one of my favourite songs  yes there is a song called i put a spell on you

I put a spell on you یکی از آهنگ های مورد علاقه من است

i think it's a dance song it's a dance number  it's got some high energy going on i think so  

. من فکر می‌کنم

hello also

همینطور   سلام،

oh i didn't think so many people would want to  talk about harry potter but some people don't  

اوه، فکر نمی‌کردم خیلی‌ها بخواهند درباره هری پاتر صحبت کنند، اما بعضی‌ها آن را دوست ندارند

like it beatrice says i think i watched two harry  potter films but none of them after that it was  

، بئاتریس می‌گوید فکر می‌کنم دو فیلم هری پاتر را تماشا کردم، اما هیچ‌کدام از آن‌ها بعد از آن

enough for me i know i just don't see the appeal  of harry potter i don't i don't see the appeal  

کافی نبود. برای من می‌دانم که جذابیت هری پاتر را نمی‌بینم، جذابیت را نمی‌بینم

and i can't understand why so many adults are  crazy about it some of them go they go around  

و نمی‌توانم بفهمم که چرا بسیاری از بزرگسالان دیوانه آن هستند، برخی از آنها می‌روند و با

dressed up they have their own magic  wand and they dress up as harry potter

لباس‌های پوشیده به اطراف می‌روند. عصای جادویی خود را دارند و لباس هری پاتر می‌پوشند،

i suppose it's similar to science fiction  some people are crazy about star wars  

فکر می‌کنم شبیه داستان‌های علمی تخیلی است. برخی از مردم دیوانه جنگ ستارگان هستند.

you see i like star wars but i would never walk  around dressed as luke skywalker i wouldn't do it

sadly alan rickman is no more that is true palmyra  yes a great actor one of my favorite actors  

ریکمن دیگر نیست که درست است پالمیرا بله یک بازیگر عالی یکی از بازیگران مورد علاقه من است

alan rickman he has the most amazing voice i'm  alan rickman i'm sorry i don't do very good  

آلن ریکمن او شگفت‌انگیزترین صدا را دارد من آلن ریکمن هستم متاسفم که خیلی خوب کار نمی‌کنم .

impressions sorry about that uh what a let down  are you let down already i've only been on for  

آیا در حال حاضر ناامید شده اید، من فقط 25 دقیقه روشن بودم

25 minutes and you're let down i've let you  down all of you hello beatrice hello oh okay

و شما اجازه انجام این کار را دارید من همه شما را ناامید کردم سلام بئاتریس سلام اوه باشه

i'm seeing some messages on here but i  don't i don't know what they're referring to  

من در اینجا پیام هایی می بینم اما نمی دانم به چه چیزی اشاره می

beatrice says mr duncan the wonderful effects  of magic well magic is everywhere when you think  

کنند. همه جا هست

about it when you when you walk around maybe you  you look at the sunset maybe you are watching  

وقتی وقتی در اطراف راه می‌روی به آن فکر می‌کنی، شاید به غروب آفتاب نگاه می‌کنی، شاید در حال

the clouds going by everything when you think  about it everything seems like magic it does  

تماشای ابرها هستی که از کنار همه چیز می‌گذرند، وقتی به آن فکر می‌کنی، همه چیز به نظر

some people find it very easy to see the  magic of life whilst others do not maybe  

جادویی می‌آید. از زندگی در حالی که دیگران این کار را نمی کنند شاید

that's my maybe that's part of my problem  maybe i just don't appreciate the magic  

این من است شاید بخشی از مشکل من است شاید من از

of harry potter maybe i just don't  appreciate it maybe it's not for me

جادوی هری پاتر قدردانی نمی کنم شاید فقط قدر آن را نمی دانم شاید برای من نیست

tekshar asks mr duncan did you watch  lord of the rings or the hobbit  

تکشار می پرسد آقای دانکن آیا شما تماشا کردید Lord of the حلقه‌ها یا هابیت

well i remember reading that at school we  were taught that at school tolkien's great  

خوب یادم می‌آید خواندم که در مدرسه به ما یاد دادند که در مدرسه

saga of the quest for the ring and don't  forget everyone everyone was after the  

حماسه بزرگ تالکین در مورد تلاش برای حلقه و فراموش نکنید همه همه دنبال

ring including that little grey guy you  know who i mean the little wizened guy

حلقه بودند، از جمله آن پسر کوچک خاکستری که می‌دانید منظورم همان مرد کوچولو است. پسر

my precious

عزیزم

did you like that?

آیا آن را دوست داشتی؟

you see that sounded more like alan rickman  

می بینید که بیشتر شبیه آلن ریکمن بود

than my alan rickman impression i think so  hello also yusra nice to see you here as well

تا برداشت من از آلن ریکمن، فکر می کنم پس سلام یوسرا خوشحالم که شما را اینجا می بینم،

oh that's intro oh apparently we are talking  about eyes on the live chat i did not realize  

اوه این مقدمه است، ظاهراً ما در مورد چشم ها در چت زنده صحبت می کنیم، من متوجه نشدم

we were talking about eyes but apparently that's  what we are talking about at the moment eyes

درباره چشم ها صحبت می کنیم. ظاهراً این همان چیزی است که ما در حال حاضر در مورد چشم صحبت می‌کنیم،

apparently i think

ظاهراً من فکر می‌کنم که

beatriz is having laser surgery on her eyes  is that true have i got it right or wrong  

بیت‌ریز در حال انجام عمل لیزر بر روی چشم‌هایش است. درست است که درست یا اشتباه کردم.

sometimes i see messages on the live chat and i'm  not sure what the context actually is so even i  

حتی من علاقه مند

am intrigued to find out what that's all about  personally well as you notice i'm sure you've  

هستم که بفهمم این موضوع به

noticed i do wear glasses quite often in fact  all the time if i take my glasses off i can't  

see a thing i am as blind as a bat however over  the years a lot of people have asked why don't  

چه صورت است. من مثل خفاش نابینا هستم، اما در طول سال‌ها بسیاری از مردم پرسیده‌اند که چرا

you have surgery on your eyes so nowadays they  can do lots of things with lasers they can cut  

روی چشم‌های خود عمل نمی‌کنید، بنابراین امروزه می‌توانند کارهای زیادی را با لیزر انجام دهند و می‌توانند

your eyes open and change the shape of them  and then your eyesight will become much better  

چشم‌های شما را باز کنند و شکل آن‌ها را تغییر دهند. سپس بینایی شما تبدیل می شود خیلی بهتر

personally i don't like the sound of that at all i  don't like the thought of anything being close to  

شخصاً من اصلاً از صدای آن خوشم نمی‌آید، دوست ندارم فکر کنم چیزی نزدیک به

my eyes that's the reason why i don't have contact  lenses it's exactly the same reason why i would  

چشمانم باشد، به همین دلیل است که من لنز تماسی ندارم، دقیقاً به همان دلیل است که من

never wear contact lenses because to be honest  with you the thought of poking myself in the eye  

هرگز تماسی نمی‌زنم. لنز چون صادقانه بگویم، فکر اینکه خودم را در

is not a nice thought to be honest  i don't like the thought of that

چشم فرو کنم فکر خوبی نیست صادقانه بگویم. من این فکر را دوست ندارم،

oh i see beatrice says the practice with the laser  is to avoid high pressure damage to the optic  

اوه، می بینم که بئاتریس می گوید تمرین با لیزر برای جلوگیری از آسیب فشار بالا به لنز است.

nerve of course the optic nerve is at the back  of the eye that is how your brain and your eyes  

عصب بینایی البته در پشت چشم است که مغز و چشمان شما

communicate with each other all of the  images the things you see every day  

با هم ارتباط برقرار می‌کنند و تمام تصاویری که هر روز می‌بینید با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند،

so now i know but i would never have any surgery  on my eyes i do not like the thought of that  

بنابراین اکنون می‌دانم اما هرگز جراحی روی چشم‌هایم انجام نمی‌دهم. من از فکر آن خوشم نمی

it sends shivers down my spine i do not like  the thought of it if i was honest with you  

آید   باعث ایجاد لرز در ستون فقراتم می شود، دوست ندارم فکرش را بکنم اگر با شما روراست

you know i like to show some strange words the  english language is a fun an exciting place to be  

بودم   می دانید که دوست دارم کلمات عجیب و غریبی را نشان دهم زبان انگلیسی یک مکان سرگرم کننده و هیجان انگیز برای بودن است

i think the world of english is  wonderful but sometimes it can also be  

فکر می کنم دنیای انگلیسی شگفت انگیز است اما

a little bit strange we have some strange english  words to look at before we continue so i thought  

گاهی اوقات ممکن است کمی عجیب باشد، ما قبل از ادامه چند کلمه انگلیسی عجیب داریم که باید به آنها نگاه کنیم، بنابراین فکر کردم

i would show you a couple of words that are  rather unusual and maybe perhaps it it's the  

چند کلمه را به شما نشان دهم که نسبتاً غیرعادی هستند و شاید این

first time that you've ever seen them so here's  the first one oh i like this word inordinate

اولین بار باشد که می بینید. آنها پس این اولین کلمه است اوه من این کلمه را دوست دارم

inordinate inordinate i like to  pronounce the words so you can hear them  

بی‌توجهی بی‌تفاوت من دوست دارم کلمات را تلفظ کنم تا بتوانید آنها را

inordinate the word inordinate is an adjective  that means excessive something that is too much or  

بشنوید   کلمه نامتعارف یک صفت است که به معنای چیزی بیش از حد است که بیش از حد است یا

maybe too much to handle or maybe something that  is more than you expected something extravagant  

شاید خیلی زیاد است یا شاید چیزی که بیشتر از چیزی است که شما انتظار داشتید چیزی غیرعادی

something undue or unreasonable disproportionately  large i like that word even that word is an  

چیزی نامناسب یا نامعقول به طور نامتناسب بزرگ من آن کلمه را دوست دارم حتی آن کلمه یک

interesting word disproportionately something that  is much larger or more than you were expecting  

کلمه جالب و نامتناسب چیزی است که بسیار بزرگتر یا بیشتر از چیزی است که انتظارش را داشتید

so when we talk about things that are inordinate  it means something that is excessive maybe too  

بنابراین وقتی در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که نامتناسب هستند به معنای چیزی است که بیش از حد شاید بیش از حد   شاید خیلی

much maybe more than you were expecting inordinate  i love that word very nice it's one of the best  

بیشتر از چیزی که انتظارش را داشتید بی‌اندازه من آن کلمه را خیلی دوست دارم، این یکی از بهترین‌ها

here's another one i like this word as well when  you are walking out maybe it is a rainy day maybe  

است   یکی دیگر من این کلمه را دوست دارم زمانی که شما در حال بیرون رفتن هستید، شاید یک روز بارانی است، شاید

there has been heavy rain and you were walking  out maybe you are walking through a muddy field  

باران شدیدی باریده است و شما در حال پیاده‌روی  بوده اید، شاید در حال قدم زدن در یک مزرعه گل آلود هستید

and then you will hear a certain sound as you walk  along as your feet go into the mud you will hear

و سپس هنگام راه رفتن صدای خاصی را می‌شنوید. همانطور که پاهای شما به گل می

the word is squelch squelch so this can be  used as a verb and also a noun so as a verb  

روند، کلمه squelch squelch را می شنوید، بنابراین می توان از آن به عنوان فعل و همچنین اسم به عنوان فعل

to make a soft sucking sound such as that made  by treading heavily through mud so if you are  

استفاده کرد تا صدای مکیدن ملایمی مانند صدایی که با قدم زدن سنگین در گل و لای ایجاد می شود، استفاده شود.

walking through a muddy field or if you stand in  a muddy area where there is lots of water and soil  

راه رفتن در یک مزرعه گل‌آلود یا اگر در یک منطقه گل‌آلود ایستاده‌اید که در آن آب و خاک زیادی وجود دارد،

you might hear the sound of a squelch

ممکن است صدای گل‌آلود را بشنوید،

we can also use it as a noun as well  so squelch as a noun is a sound that  

ما می‌توانیم از آن به عنوان اسم نیز استفاده کنیم.

is similar to one made when walking through  mud so again we are using the noun to name  

به یکی که هنگام راه رفتن در گل و لای ایجاد می‌شود، بنابراین دوباره از اسم برای نام‌گذاری

anything that sounds like that particular noise  squelch by the way the the the word itself is  

هر چیزی استفاده می‌کنیم که مانند آن صدای خاص به نظر می‌رسد، از این جهت که خود کلمه

imitative so it imitates the  actual sound that it is describing

تقلیدی است، بنابراین صدای واقعی را که توصیف می‌کند تقلید می‌کند،

so i always like to show you some  unusual words some interesting words  

بنابراین من همیشه دوست دارم نشان دهم شما چند کلمه غیرعادی som کلمات جالب

and maybe words that you've never heard  before and that is what i've just done  

و شاید کلماتی که قبلاً هرگز نشنیده‌اید و این همان کاری است که من انجام داده‌ام

hello live chatters oh a lot of people now want  to talk about they want to talk about mr duncan

سلام به گفتگوهای زنده آه بسیاری از مردم اکنون می‌خواهند درباره صحبت کنند و می‌خواهند درباره آقای دانکن صحبت کنند.

can you please be careful of your voice i  know i don't know what's happening to my voice  

می‌دانم نمی‌دانم در چند روز گذشته چه اتفاقی برای صدای من

over the past couple of days it's been really  croaky i seem to be suffering a lot with my voice  

می‌افتد، واقعاً صدایم غوغا کرده است، به نظر می‌رسد از صدایم خیلی رنج می‌برم،

especially over the past couple of years i seem to  have a lot of problems and trouble with my voice  

به‌خصوص در چند سال گذشته، به نظر می‌رسد مشکلات و مشکلات زیادی با آن دارم. صدای من

maybe it's because i am  

شاید به این دلیل است که من

using it too much perhaps that's what it is  maybe i should spend a few months saying nothing

بیش از حد از آن استفاده می کنم شاید همین باشد  شاید باید چند ماه وقت صرف کنم که چیزی بگویم

mr steve would love that he really would  

آقای استیو دوست ندارد که واقعاً این کار را انجام دهد

yes i want to be careful of  my voice but you know you know

بله می خواهم مراقب صدایم باشم اما می دانید که

sometimes sometimes you have to take the risk as  i always say you have to find something in life  

گاهی اوقات می دانید باید ریسک کرد همانطور که همیشه می‌گویم باید کاری را در زندگی پیدا کنید

that you enjoy doing and  then let it kill you slowly

که از انجام آن لذت می‌برید و سپس اجازه دهید آرام آرام شما را بکشد.

that's cheerful sorry friends i have to go now  alessandra has to go i believe that a lot of  

people have lots of things to do during the week  i think maybe that is the reason why thank you  

کارهایی که باید انجام داد در طول هفته فکر می‌کنم شاید به همین دلیل باشد که از

very much for your comments concerning last sunday  by the way last sunday we were talking about some  

نظرات شما در مورد یکشنبه گذشته بسیار سپاسگزارم ، به‌طوری‌که یکشنبه گذشته در مورد

very interesting things we were talking about jobs  and professions that are done by certain genders  

چیزهای بسیار جالبی صحبت می‌کردیم که درباره مشاغل و حرفه‌هایی صحبت می‌کردیم که توسط جنسیت‌های خاص انجام می‌شوند

or maybe jobs that are appropriate or maybe  jobs that are related or often thought of  

یا شاید مشاغل. که مناسب هستند یا شاید کارهایی که مرتبط هستند یا اغلب تصور می‌شود

as being related to certain genders and  i i received quite a lot of messages  

که مربوط به جنسیت‌های خاصی هستند و من پیام‌های زیادی دریافت کردم

concerning that all of them positive which was  quite nice so thank you very much sometimes we  

که همه آنها مثبت بودند که بسیار خوب بود، بنابراین خیلی از شما متشکرم گاهی اوقات ما

like to cover different subjects maybe  subjects that are unusual maybe subjects  

دوست داریم موضوعات مختلفی را پوشش دهیم. موضوعات غیرعادی شاید موضوعات

that are strange maybe subjects that sometimes may  be a little controversial but i always try my best

که عجیب هستند شاید موضوعاتی که گاهی ممکن است کمی بحث برانگیز باشند، اما من همیشه تمام

hello oh hello claudia we were  wondering where you were today  

تلاشم را می‌کنم سلام آه سلام کلودیا ما می‌پرسیدیم امروز کجا بودی

hello claudia hello classmates  i have been cooking panettone

سلام کلودیا سلام همکلاسی‌ها من در حال پختن

i i'm not sure exactly what that is but i think it  must be delicious i'm just going to to say that by  

پانتون هستم مطمئن نیستم دقیقاً همان چیزی است، اما فکر می‌کنم باید خوشمزه باشد، فقط می‌خواهم بگویم

the way i made the most gorgeous meal last night  for mr steve my usual special english breakfast

با روشی که ماندگاری عالی‌ترین وعده غذایی را درست کردم شب برای آقای استیو صبحانه انگلیسی ویژه

i know what you're going to say mr duncan you  can't have english breakfast at night but we did  

من می‌دانم چه می‌خواهید بگویید آقای دانکن، شما نمی‌توانید شب‌ها صبحانه انگلیسی بخورید، اما ما این کار را انجام دادیم

you can have breakfast at any time of the day  you really can so that's what i did yesterday  

شما می‌توانید در هر زمانی از روز صبحانه بخورید، واقعاً می‌توانید صبحانه بخورید. دیروز

i made the most amazing chips what i've started  doing now i i make my chips in my little airfryer  

من شگفت‌انگیزترین چیپس‌ها را درست کردم، کاری که الان شروع کردم، چیپس‌هایم را در سرخ‌کن کوچکم درست می‌کنم

however i have a little trick instead of  using oil i now use a little bit of butter  

با این حال به جای استفاده از روغن، کمی ترفند دارم، اکنون از کمی کره استفاده

so i put the potatoes in the airfryer  and then i pour just a little  

می‌کنم   بنابراین سیب‌زمینی‌ها را در سرخ‌کن می‌گذارم و سپس من فقط کمی

butter over the top and then they slowly fry  they slowly cook for around 30 minutes and then  

کره روی آن می‌ریزم و سپس آنها را به آرامی سرخ می‌کنند و به آرامی برای حدود 30 دقیقه می‌پزند و سپس

afterwards you have the most amazing chips they  are absolutely gorgeous i could eat them every day

بعد از آن شگفت‌انگیزترین چیپس‌ها را دارید کاملاً فوق‌العاده هستند، من می‌توانم آنها را هر روز بخورم،

oh thank you beatrice sunday's  live stream was interesting  

متشکرم پخش زنده یکشنبه‌ای بئاتریس جالب

very interesting indeed thank you  very much well i will try to do it  

بود   واقعاً جالب است، خیلی خوب، من سعی خواهم کرد این کار را انجام دهم

next sunday as well i will be back next  sunday doing the same thing as well

یکشنبه آینده نیز همینطور یکشنبه آینده برمی گردم و همین کار را انجام می دهم،

oh i think it's louis i think louis are  you having difficulty with your eyes  

اوه، فکر می کنم لوئیس است، فکر می کنم لوئیس  آیا شما با چشمان خود مشکل دارید

oh i see so i think it was actually  louis who's had some surgery

اوه من بنابراین فکر می‌کنم در واقع لوئیس بود که عمل جراحی انجام داده بود،

oh interesting well my mother a few years  ago had to have cataracts removed because you  

اوه جالب است که مادرم چند سال پیش مجبور به برداشتن آب مروارید شد،

as you get older quite often you can get clouding  in your eye behind the lens and what what they  

زیرا شما وقتی بزرگتر می‌شوید اغلب می‌توانید در پشت لنز چشمتان کدر شود و چه کارهایی

have to do they have to take out the cataracts  so that is something that often affects people of  

باید انجام دهند. آیا آنها باید آب مروارید را از بین ببرند، بنابراین این چیزی است که اغلب افراد در سن خاصی را تحت تاثیر قرار می دهد

a certain age and quite often your eyesight will  start to fail everything will be cloudy you won't  

و اغلب اوقات بینایی شما شروع به از بین رفتن می کند، همه چیز ابری می شود، شما

be able to see properly so what they do they they  just make a small incision and they remove the  

نمی توانید به درستی ببینید، بنابراین آنها چه می کنند. یک برش کوچک و

cataracts from your eyes so that is something that  can affect a lot of people i think steve's mother  

آب مروارید را از چشمان شما برمی‌دارند، بنابراین این چیزی است که می‌تواند روی بسیاری از افراد تأثیر بگذارد. فکر می‌کنم مادر استیو

has also had cataracts removed but my  mother had them taken out a few years ago  

نیز آب مروارید را برداشته است، اما مادرم چند سال پیش آنها را برداشته است.

i'm not sure if i want to have that done

مطمئن نیستم که بخواهم یا نه. برای انجام این

really so i hope i don't get cataracts as i get  older i really don't hopefully by then there will  

کار واقعاً بنابراین امیدوارم با بزرگتر شدن به آب مروارید مبتلا نشوم. واقعاً امیدوارم تا آن زمان

be some sort of treatment that you can have that  doesn't involve going into your eyes i hope so  

نوعی درمانی وجود داشته باشد که می توانید انجام دهید که شامل رفتن به چشمان شما نیست. امیدوارم اینطور باشد.

but yes cataracts there are many  illnesses many things that can

بله آب مروارید تی در اینجا بیماری‌های بسیاری وجود دارد که می‌توانم

oh i see hello tomek i will get to you in a moment

سلام تومک را می‌بینم، من در یک لحظه

there are many things that can cause problems  with your eyes as you get older there is another  

به شما خواهم رسید.

one which is the deterioration of the retina at  the back of your eye as well you can get a sort  

همچنین ممکن است به

of disease i can't remember what it's called now  but what happens is the the back of your eye i  

نوعی بیماری مبتلا شوید، من نمی‌توانم به یاد بیاورم اسمش چیست، اما اتفاقی که می‌افتد پشت چشم شماست،

think the blood supply is is prevented from from  getting to the back of your eye and so there are  

فکر می‌کنم خون از رسیدن به پشت چشم شما جلوگیری می‌کند.    چیزهای زیادی وجود دارد

many things that can affect your eyes as you  get older tomek says hi there how is it going  

که می‌تواند روی چشم‌های شما تأثیر بگذارد وقتی پیر می‌شوید  تومک می‌گوید سلام، اوضاع چطور است

i put some olive oil on my chips in my airfryer  so they don't get too dry well i have discovered  

من مقداری روغن زیتون روی چیپس‌هایم در سرخ‌کنم ریختم تا خیلی خوب خشک نشوند.

butter put some butter butter  on your chips in the airfryer

چیپس‌های شما در

i tell you now they are absolutely gorgeous  a little bit of butter absolutely wonderful  

سرخ‌کن، اکنون به شما می‌گویم که کاملاً فوق‌العاده هستند ، کمی کره کاملاً فوق‌العاده است.

as i mentioned earlier it would appear that autumn  

همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، به نظر می‌رسد که پاییز   فرا رسیده

has arrived even though it appears to have come  very slowly however autumn definitely is here

است، هرچند به نظر می‌رسد که خیلی آهسته آمده است، اما قطعاً پاییز اینجا

and there it is the site of autumn everything  at the moment is looking rather nice  

و آنجاست. سایت پاییز است همه چیز در حال حاضر بسیار زیبا به نظر می رسد

even though it doesn't really feel  like autumn if i was honest with you  

حتی اگر واقعاً احساس پاییز نیست اگر با شما صادق بودم

it does not feel like autumn at the moment because  it is so warm by the way next week i will be going  

در حال حاضر احساس پاییز نیست زیرا هفته آینده خیلی گرم است.

up onto the roof of my house because they will be  coming down next week from the loft from the attic  

روی پشت بام خانه‌ام بالا می‌روم زیرا آنها هفته آینده از اتاق زیر شیروانی پایین می‌آیند

in my roof you know what i'm talking about i'm  talking about the christmas decorations and the  

christmas lights so next week i will be preparing  to put the lights up on the front of the house  

. دارم آماده می‌شوم چراغ‌ها را جلوی خانه روشن کنم

so all of my neighbours every night can look  and watch all of my lovely twinkles very nice  

تا همه همسایه‌های من هر شب بتوانند نگاه کنند و تمام چشمک‌های دوست‌داشتنی من را تماشا کنند، بسیار زیبا

beatrice says mr duncan i love your video  about autumn i reviewed your lessons the  

بئاتریس می‌گوید آقای دانکن من ویدیوی شما را دوست دارم  درباره پاییز، درس‌های شما را روز قبل مرور کردم.

other day with a friend of mine very nice  thank you very much i hope you enjoyed them  

یکی از دوستان من خیلی خوب است خیلی ممنون امیدوارم از آنها لذت برده باشید

yes my my autumn lesson is one of my very  long lessons that i filmed in fact i think  

بله درس پاییزی من یکی از درس های طولانی من است که فیلمبرداری کردم در واقع فکر

i think i filmed my autumn lesson in 2009 does  that sound right wow such a long time ago so 12  

می کنم   فکر می کنم درس پاییز خود را در سال 2009 فیلمبرداری کردم، این به نظر درست می آید وای چقدر مدت طولانی الف برو پس 12

years ago i did that but yes one of my favourite  lessons is the lesson that i did all about autumn  

سال پیش این کار را انجام دادم، اما بله، یکی از درس‌های مورد علاقه‌ام، درسی است که همه چیز درباره پاییز انجام

one of my other lessons that i like is the  one that i filmed in turkey about going on  

دادم. یکی از درس‌های دیگرم که دوست دارم، همانی است که در ترکیه درباره رفتن به تعطیلات فیلم‌برداری کردم.

holiday i also made that quite a few  years ago now quite a few years ago  

چند سال پیش همین چند

we are going to talk about today's special  subject in a few moments we're talking about magic  

سال پیش   چند لحظه دیگر در مورد موضوع خاص امروز صحبت خواهیم کرد، ما در مورد جادو صحبت می کنیم.

do you believe in magic do you think it is a  thing that is real there are of course people  

who who appear to have magical powers  magicians they can do tricks illusions  

به نظر می رسد که دارای قدرت جادویی هستند، شعبده بازها می توانند توهمات را انجام دهند،

so there are many words that you can use  besides magic we can say that a magic trick  

بنابراین کلمات زیادی وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید، علاوه بر جادو، می توان گفت که حقه جادویی

is a trick that is performed by a magician a  magician will do something that looks incredible  

ترفندی است که توسط شعبده باز انجام می شود، یک شعبده باز کاری انجام می دهد که باورنکردنی به نظر می رسد.

maybe he will make something disappear maybe he  will put an attractive woman in a box and then

شاید او انجام دهد. چیزی ناپدید می شود، شاید او یک زن جذاب را در یک جعبه قرار دهد و سپس

he will saw the woman in half maybe he will  do something magic like produce a flower from  

زن را از وسط می بیند، شاید او کاری جادویی انجام دهد مانند تولید یک گل

nowhere out of thin air thank you shakespeare for  that one so there are many ways of using the word

از هیچ جا و هوای نازک. روش‌های استفاده از کلمه

magic my chips are magic although anna  says hello anna your air fryer should be  

جادویی چیپس‌های من جادویی هستند، اگرچه آنا می‌گوید سلام آنا سرخ‌کن شما

a device for cooking in a healthy way  it would be better not to put butter  

باید وسیله‌ای برای پخت و پز سالم باشد. بهتر است

on your chips whilst they are cooking  i am sorry if i am being pedantic  

در حین پختن چیپس‌های خود کره را نزنید . pedantic   اشکالی

it's okay it's so it's all right anna it's okay  i know i am still observing my diet however now  

ندارد آنا اشکالی ندارد می دانم که هنوز رژیمم را رعایت می کنم، اما اکنون

and again not always but sometimes i like to  give myself a little treat i think it's okay  

و دوباره نه همیشه، اما گاهی اوقات دوست دارم  کمی به خودم غذا بدهم، فکر می کنم

oim oim says there is a song containing magic by  queen it's a kind of magic it's a kind of magic  

اشکالی ندارد   oim oim می گوید آهنگی حاوی جادو از ملکه وجود دارد این یک نوع سحر و جادو است یک نوع سحر و

magic you mean that one i think so yes good song  as well some some good music from queen very nice  

جادو است، منظور شما این است که یکی از آنها فکر می کنم بله آهنگ خوبی است  همچنین چند آهنگ خوب از ملکه بسیار زیبا

have you heard the new album from abba  apparently abba have made their first  

آیا آلبوم جدید را از abba شنیده اید ظاهراً abba اولین

studio recording and it was released last  week here in the uk a lot of people are  

ضبط استودیویی خود را انجام داده است. هفته گذشته در بریتانیا منتشر شد، بسیاری از مردم

giving their responses and their reviews some  people like it some people think it's a little  

پاسخ‌ها و نظرات خود را ارائه می‌دهند، برخی افراد آن را دوست دارند، برخی فکر می‌کنند کمی

bland and not not very interesting i  suppose it does depend hello teksha

بی‌تفاوت است و چندان جالب نیست، فکر می‌کنم بستگی به این دارد hello teksha

is black black magic and spell the same thing  well i suppose quite often we will think of  

is black bl سحر و جادو را بپذیرید و همان چیزی را بنویسید خب، فکر می‌کنم اغلب ما به

a spell as something that is done by a witch  or maybe an evil person they will put a spell  

یک طلسم فکر می‌کنیم که توسط یک جادوگر انجام می‌شود یا شاید یک شخص شیطانی، آنها شما را طلسم

on you however it's not always  a bad thing so a spell is just  

می‌کنند، اما همیشه چیز بدی نیست، بنابراین یک طلسم فقط انجام می‌شود.

something that might be said or done to make  something happen or change i believe incantation  

چیزی که ممکن است گفته شود یا انجام شود تا چیزی اتفاق بیفتد یا تغییر کند، من معتقدم

is another word you can use i might be wrong  there by the way an incantation but yes spell  

طلسم کلمه دیگری است که می‌توانید استفاده کنید، من ممکن است اشتباه کنم  به هر حال یک طلسم وجود دارد، اما بله

you put a spell on something or someone i think  another one is hex hex yes that's a good one a hex  

املا   شما روی چیزی یا شخصی طلسم می‌کنید که فکر می‌کنم یکی دیگر هگز هگز است بله، این یکی خوب است،

is a type of curse so maybe one person will put  a hex on another person they will curse them  

هگز نوعی نفرین است، بنابراین ممکن است یک نفر یک هگز را بر روی شخص دیگری قرار دهد، او

in a certain way and then the other person  who has been cursed will have to do something  

به روشی خاص او را نفرین کند و سپس شخص دیگری که نفرین شده است باید کاری انجام دهد

to make that hex go away so there  is another word hex i like that one  

تا آن هگز از بین برود. بنابراین کلمه هگزا دیگری وجود دارد که من آن را دوست دارم

often described as a type of curse but yes i know  what you mean i know what you mean black magic  

اغلب به عنوان نوعی نفرین توصیف می‌شود، اما بله می‌دانم منظور شما چیست، می‌دانم منظور شما از جادوی سیاه

is often seen as bad evil so if you do black  magic it means you are in touch with the dark side

اغلب به‌عنوان شیطان بد در نظر گرفته می‌شود، بنابراین اگر جادوی سیاه انجام دهید به این معنی است که در تماس هستید با سمت تاریک

something like that anyway

چیزی دوست دارم به هر حال

beatrice is having some lovely memories i  love abba very much nice memories indeed

بئاتریس خاطرات دوست داشتنی دارد من عاشق عبا خاطرات بسیار خوبی هستم، واقعاً

thank you very much for your company today we're  getting some very interesting messages coming  

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم، امروز پیام های بسیار جالبی

through concerning my habit of eating  chips that i've cooked in my airfryer

در مورد عادت من به خوردن چیپسی که در هواکش پخته ام دریافت می کنیم.

vitas says i've noticed that the live chat is  a little bit faster when you are watching on  

ویتاس می‌گوید متوجه شده‌ام که چت زنده زمانی که در آیفون خود تماشا می‌کنید کمی سریع‌تر است،

your iphone yes i think it depends on how you  are watching if you were watching through your  

بله، فکر می‌کنم این بستگی به نحوه تماشای شما دارد، اگر از طریق

internet provider on your desktop then you might  find that it's a little slower but it does depend  

ارائه‌دهنده اینترنت روی دسک‌تاپ خود تماشا می‌کردید، ممکن است متوجه شوید که کمی کندتر است، اما بستگی

it depends how you are watching so if you are  watching on an iphone or a mobile device you  

دارد   بستگی به نحوه تماشا کردن شما دارد، بنابراین اگر در حال تماشای  روی آیفون یا دستگاه تلفن همراه هستید

might find that everything is a little quicker it  happens much faster there is not so much latency  

ممکن است متوجه شوید که همه چیز کمی سریع‌تر است  خیلی سریعتر اتفاق می‌افتد.

latency if something is latent it  means it is slow there is a delay  

کند است یک تاخیر وجود دارد

so when we have latency it means  there is a gap or a space of time  

بنابراین وقتی ما تأخیر داریم به این معنی است که

between one thing happening and another  thing happening that's how we get the word  

بین یک چیز و اتفاق دیگری که اتفاق می افتد یک فاصله یا یک فاصله زمانی وجود دارد که به این ترتیب کلمه

we are now going to look at the topic for  today and we are looking at magic magic things  

ما هستیم. اکنون می‌خواهیم به موضوع امروز نگاه کنیم و به چیزهای جادویی نگاه می‌کنیم

a little bit of magic for a wednesday  afternoon so that's what i thought we would do  

کمی جادو برای یک چهارشنبه بعدازظهر، بنابراین این همان کاری است که فکر می‌کردم انجام

we have some magic words and phrases to look  at lots of words lots of phrases don't forget  

دهیم   چند کلمه و عبارات جادویی داریم که می‌توان به تعداد زیادی از کلمات نگاه کرد. فراموش

you can watch this live stream again and again so  if you miss anything if there is anything you see  

نکنید   می‌توانید این پخش زنده را بارها و بارها تماشا کنید، بنابراین اگر چیزی را از دست دادید، اگر چیزی بود که

today or hear today that you don't understand or  recognize don't worry you can watch this as many  

امروز می‌بینید یا امروز می‌شنوید که نمی‌فهمید یا نمی‌شناسید، نگران نباشید، می‌توانید آن را هر چند

times as you want so when we use the word magic  well the the word magic can be used as a noun  

بار که می‌خواهید تماشا کنید. بنابراین وقتی از کلمه جادو استفاده می کنیم ، کلمه جادو می تواند به عنوان یک اسم

as an adjective or as a verb as well so there are  many ways of using the word magic the appearance  

به عنوان صفت یا به عنوان فعل نیز استفاده شود، بنابراین راه های زیادی برای استفاده از کلمه جادو وجود دارد،

of having influence on objects or events is  magic so we often describe magic as something  

ظاهر تأثیرگذاری بر اشیاء یا رویدادها جادو است، بنابراین ما اغلب جادو را به عنوان چیزی توصیف

that appears to have an effect on something else  to have the influence over something and that i  

می‌کنند که به نظر می‌رسد روی چیز دیگری تأثیر می‌گذارد تا بر چیزی تأثیر بگذارد و

suppose is what a magician does when you see a  magician performing on stage you will see that  

فکر می‌کنم کاری است که یک شعبده باز وقتی می‌بینید یک شعبده باز روی صحنه اجرا می‌کند، می‌بینید

he or she is able to do things and they give  the illusion of having influence over things  

که او می‌تواند کارها را انجام دهد و آنها این تصور را ایجاد کنید که روی چیزهایی تأثیر بگذارید

that other people don't possess they don't  have it an object that appears to possess  

که افراد دیگر ندارند.

supernatural power such as a magic wand a lot of  people like to have their magic wand they they  

wave their magic wand around and then maybe they  perform spells or maybe they do something that  

در اطراف و سپس ممکن است آنها جادوها را انجام دهند یا ممکن است کاری انجام دهند که

is helping another person if you  believe in that sort of thing of course  

به شخص دیگری کمک می کند، اگر شما به چنین چیزهایی اعتقاد دارید، البته

some people do to perform magic for example  he magicked the rabbit into thin air  

برخی از افراد برای انجام جادو انجام می دهند، به عنوان مثال او خرگوش را

so to perform magic is to actually do it you  are doing the actual thing you are performing  

جادو کرده است   بنابراین انجام جادو در واقع انجام دادن است. اگر شما در حال انجام همان کاری هستید که انجام می‌دهید،

magic magic is the thing you  are doing he magicked the rabbit

جادوی جادویی است که انجام می‌دهید، او خرگوش

into thin air which means he made the rabbit  disappear or at least that was the illusion  

را به هوا جادو کرد، به این معنی که او خرگوش را ناپدید کرد یا حداقل این توهمی

he was giving we might express something as  magic if it seems incredible or unbelievable so  

بود که او می‌داد، ممکن است چیزی را به عنوان جادو بیان کنیم. باورنکردنی یا باورنکردنی به

something that seems amazing something that seems  incredible or unbelievable can be described as  

نظر می رسد، بنابراین   چیزی که شگفت انگیز به نظر می رسد، چیزی که باورنکردنی یا باورنکردنی به نظر می رسد را می توان به عنوان جادو توصیف کرد

magic i would love to go back in time and  take some some modern technology with me  

که دوست دارم به گذشته برگردم و مقداری مصرف کنم. فن‌آوری مدرن با من

so imagine that if you went back a hundred  years and then showed someone your iphone  

پس تصور کنید که اگر به صد سال به عقب برگردید و سپس آیفون خود را به کسی نشان دهید

can you imagine that can you imagine to them  

می‌توانید تصور کنید که می‌توانید برای او تصور کنید

that thing would be magic they would think  that that thing was some sort of magical

آن چیز جادویی خواهد بود، آنها فکر می‌کنند  آن چیز نوعی

magical device from another dimension or  something like that imagine going back 500  

وسیله جادویی جادویی از بعد دیگری است. یا چیزی شبیه به آن تصور کنید به 500 سال پیش برگردید

years and taking your television with you  although it wouldn't work because there  

و تلویزیون خود را با خود ببرید، هرچند کار نمی‌کرد

were no tv stations mr duncan that makes no  sense what you just said makes no sense okay  

چون هیچ ایستگاه تلویزیونی وجود نداشت، آقای دانکن، چیزی که گفتید بی‌معنی است،

maybe not your tv but but imagine the things  that exist now around us all of the technology  

شاید تلویزیون شما نباشد، اما همه چیز را تصور کنید. همه فناوری‌هایی که اکنون در اطراف ما وجود دارند،

all of the amazing things that we have at  our disposal but 200 years ago 500 years ago  

همه چیزهای شگفت‌انگیزی که در اختیار داریم، اما 200 سال پیش، 500 سال پیش

they would appear to be magic they would appear to  be some sort of magical thing from another place

، به نظر می‌رسید که آنها جادویی هستند و از جایی دیگر به نظر می‌رسیدند که نوعی چیز جادویی

another one something out of the ordinary is  magic something unusual something that doesn't  

باشند. از چیزهای معمولی، جادو چیزی غیرعادی است، چیزی که

happen very often something that only happens at  certain times or maybe something that comes along  

اغلب اتفاق نمی افتد، چیزی که فقط در زمان‌های خاصی اتفاق می‌افتد یا شاید چیزی که پیش می‌آید.

and it's it is a surprise  we can say that it is magic  

این جای تعجب است می‌توانیم بگوییم که جادو است

a thing is magic maybe you stand and watch the  sunset and that particular sunset is incredible  

یک چیز جادویی است، شاید شما بایستید و غروب خورشید را تماشا کنید و آن غروب خاص باورنکردنی

it looks so red and beautiful and  vivid you might say that you saw  

است   آنقدر قرمز و زیبا و  واضح به نظر می‌رسد که شاید بگویید

a magic sunset last night it was better than  usual it was more vivid more colourful more

غروب جادویی را دیشب دیدید. بهتر از معمول، واضح‌تر بود، رنگارنگ‌تر،

awesome i like that one a magic thing  might be something that is desired  

عالی‌تر، من دوست دارم که یک چیز جادویی ممکن است چیزی باشد که مورد نظر باشد

or aimed for so maybe you are i don't know for  example if you are losing weight maybe there  

یا هدفش باشد، بنابراین نمی‌دانم مثلاً در حال کاهش وزن هستید، شاید

is a certain weight that you want to get down  to maybe there is a certain amount of weight  

وزن خاصی وجود دارد که می‌خواهید پایین بیایید شاید مقدار خاصی از وزن وجود

that you want to lose from your body you are  trying to get thinner so maybe you have a magic  

دارد که می‌خواهید از بدنتان کم کنید، سعی می‌کنید لاغرتر شوید، بنابراین شاید وزنی جادویی داشته باشید،

weight maybe something you are aiming for maybe  that is your target or the thing you are trying to  

شاید چیزی که هدفش را دارید، شاید هدف شما یا چیزی باشد که می‌خواهید. در تلاش برای

reach so something you are trying to gain or get  or achieve can be the magic thing maybe you have  

رسیدن به چیزی هستید که می‌خواهید به دست آورید یا به دست آورید یا به دست آورید، می‌تواند چیزی جادویی باشد،

your magic weight maybe you are trying to raise  some money for a charity maybe you have to raise  

شاید شما وزن جادویی خود را دارید، شاید می‌خواهید مقداری پول برای یک موسسه خیریه جمع‌آوری کنید، شاید مجبور باشید   5000 پوند جمع آوری کنید،

5 000 pounds so 5 000 pounds will be the magic  number that is the number that you need that is  

بنابراین 5000 پوند nds عدد جادویی خواهد بود که عددی است که شما به آن نیاز دارید،

the amount that you have to collect to  be able to do the thing you want to do

یعنی مبلغی که باید جمع آوری کنید تا بتوانید کاری را که می خواهید انجام

as i just said a magic number might be seen as  lucky or it might mark a goal that has been set  

دهید همانطور که گفتم یک عدد جادویی ممکن است به عنوان خوش شانس دیده شود یا ممکن است علامت یک عدد باشد. هدفی که تعیین شده است

the thing you are trying to reach  the thing you are trying to attain  

چیزی که می‌خواهید به آن برسید  چیزی که می‌خواهید به آن برسید

is that magic thing something  you are trying to get reach

آن چیز جادویی است  که تلاش می‌کنید به

something that might be lucky as well  some people when they play the lottery  

چیزی برسید که ممکن است خوش‌شانس باشد بعضی از افراد وقتی لاتاری بازی

they will have their magic numbers because they  believe that those numbers will bring them look  

می‌کنند  اعداد جادویی خود را خواهند داشت. چون آن‌ها معتقدند که این اعداد به

at some point when something imagined becomes  reality we might describe that as magic so  

آنها نگاه می‌کنند   زمانی که چیزی تصور شده به واقعیت تبدیل می‌شود، ممکن است آن را به عنوان جادو توصیف کنیم، بنابراین

something that you've thought about something  that you've imagined in your mind but suddenly  

چیزی که شما در مورد چیزی که در ذهن خود تصور کرده‌اید فکر کرده‌اید، اما

it's real suddenly it's there it's not in your  mind anymore suddenly it is real when something  

ناگهان  واقعی است، ناگهان آن‌جا نیست. در ذهن شما ناگهان واقعی است وقتی چیزی

imagined becomes reality we might describe that  as magic maybe if you are traveling to another  

تصور شده به واقعیت تبدیل می‌شود، ممکن است آن را به عنوان جادو توصیف کنیم، شاید اگر به سیاره دیگری سفر

planet you might see that as something magical  something that appears to be magic because it is  

می‌کنید ممکن است آن را به عنوان چیزی جادویی ببینید. g که به نظر می رسد جادو است زیرا

incredible we've only thought about it in our mind  but now it is reality it might appear to be magic

باورنکردنی است که ما فقط در ذهن خود به آن فکر کرده ایم اما اکنون واقعیت دارد که ممکن است به نظر برسد جادویی است

a wonderful experience is magical  so you are referring to the thing  

یک تجربه شگفت انگیز جادویی است بنابراین شما به چیزی

as magical a wonderful experience maybe you went  on your dream holiday to a wonderful place maybe  

به عنوان جادویی یک تجربه فوق العاده اشاره می کنید. در تعطیلات رویایی‌تان به مکانی فوق‌العاده

you visited disneyland with your family maybe  your children had a wonderful time you can say  

رفتید، شاید با خانواده‌تان از دیزنی لند دیدن کردید، شاید بچه‌هایتان اوقات فوق‌العاده‌ای را

we all had a magical time it was amazing it was  wonderful an incredible experience it was magical

an amazing place that stirs the imagination  is magical you might visit a far off place  

سپری کردند. تخیل جادویی است شما ممکن است از یک مکان دور بازدید

that you've never been to before maybe a place  that is completely different to where you  

کنید   که قبلاً هرگز به آنجا نرفته اید، شاید مکانی  کاملاً متفاوت با جایی که

normally are or where you normally live maybe you  visit a desert maybe a an incredibly hot country  

معمولاً هستید یا جایی که معمولاً زندگی می کنید، شاید از یک بیابان دیدن کنید، شاید یک کشور فوق العاده گرم

that you've never traveled to before it  might be described as a magical a place  

که قبلاً در آن بوده اید. پیش از آن هرگز به آن سفر نکرده‌اید ممکن است به عنوان مکانی جادویی توصیف شود

that you've never been to you've only  imagined it but now you are actually there  

که هرگز به آن نرفته‌اید، فقط تصورش را کرده‌اید، اما اکنون واقعاً در آنجا هستید

an outstanding talent or ability might be  described as magic a person who can do something  

استعداد یا توانایی برجسته‌ای وجود دارد. کسی که می تواند کاری را انجام

that is difficult you might  describe that talent as  

دهد که دشوار است به عنوان جادو توصیف نمی شود، ممکن است آن استعداد را به عنوان

magic it would appear that that person has  some sort of extra gift that other people don't  

جادو توصیف کنید، به نظر می رسد که آن شخص دارای نوعی موهبت اضافی است که دیگران آن را ندارند

an outstanding talent or an ability might be  described as magic maybe a person is good at  

، استعداد یا توانایی برجسته ای ممکن است به عنوان جادو توصیف شود شاید فردی در فوتبال خوب باشد،

football maybe they can kick the ball very well  maybe they can score lots of goals maybe they  

شاید بتواند خیلی خوب توپ را بزند، شاید بتواند گل های زیادی بزند، شاید

have a special skill or a special way of doing  a particular thing palmyra says magic johnson  

مهارت خاصی یا روش خاصی برای انجام یک کار خاص داشته باشد.

as a legend of basketball he filmed a clip  with him and michael jackson yes i think the  

با او و مایکل جکسون بله، من فکر می‌کنم

word magic is often used when we are referring to  sports stars or people that have a certain skill  

کلمه جادو اغلب زمانی استفاده می‌شود که به ستاره‌های ورزش یا افرادی اشاره می‌کنیم که مهارت

or a certain ability so yes we often use the word  magic to describe a person who excels at something

یا توانایی خاصی دارند، بنابراین بله، ما اغلب از کلمه جادو برای توصیف شخصی استفاده می‌کنیم که در چیزی عالی است

hello beatrice it is magical to me or magical for  me to have found mr duncan and this special family  

سلام بئاتریس. برای من جادویی یا جادویی است که آقای دانکن و این خانواده خاص را پیدا کردم

i'm so grateful for that thank you  beatrice that's very kind of you to say  

برای تشکر از شما بسیار سپاسگزارم بئاتریس که خیلی لطف کردید به شما بگویید

thank you very much very nice so we  are looking at magic words and phrases

خیلی خیلی خیلی خوب است. o ما به کلمات و عبارات جادویی

we can also look at words and specific phrases  relating to magic so we're going to look at  

نگاه می‌کنیم، همچنین می‌توانیم به کلمات و عبارات خاص مربوط به جادو نگاه کنیم، بنابراین می‌خواهیم در

some of those right now well this is one we  mentioned earlier to put a spell on someone  

حال حاضر به برخی از آن‌ها نگاه کنیم، این یکی است که قبلاً برای طلسم کردن شخصی به آن اشاره کردیم.

so a spell is something that is said something  that is uttered something that is spoken and those  

چیزی است که گفته می‌شود، چیزی گفته می‌شود که گفته می‌شود و آن

particular words are able to change something  around them maybe you will use a spell to turn

کلمات خاص می‌توانند چیزی را در اطراف خود تغییر دهند، شاید شما از طلسم استفاده کنید تا

a certain english teacher into a frog you will  cast a spell on someone or put a spell on someone  

یک معلم انگلیسی خاص را به قورباغه تبدیل کنید، کسی را طلسم کنید یا طلسم کنید. در مورد کسی

but also in english in in english we can say  

اما همچنین به انگلیسی در انگلیسی می‌توان گفت

to put a spell on someone is to captivate  another person with one's beauty  

طلسم کردن روی کسی به معنای مجذوب کردن شخص دیگری با زیبایی

or charm so a characteristic of a  certain person might be charming  

یا جذابیت است، بنابراین یک ویژگی  یک فرد خاص ممکن است جذاب

maybe a person is good looking or attractive in  a certain way they can put a spell on another  

باشد   شاید یک شخص از یک جهت خاص ظاهر یا جذاب باشد. آنها می توانند شخص دیگری را

person because of their good looks or their  charming personality to put a spell on someone

به دلیل ظاهر زیبا یا

here's another one to be left spellbound  spellbound to be left spellbound means the feeling  

شخصیت جذابشان طلسم کنند تا شخص دیگری را طلسم کنند. g

of amazement or wonder after experiencing  something or seeing something you are  

از تعجب یا تعجب پس از تجربه چیزی یا دیدن چیزی که شما

spellbound you are amazed  by something you are almost  

طلسم شده اید، از چیزی که تقریباً تثبیت شده اید شگفت زده می شوید

entrenched oh i like that word something you can't  stop looking at something you can't stop thinking  

، اوه من آن کلمه را دوست دارم چیزی که نمی توانید از نگاه کردن به چیزی که نمی توانید فکر کردن

about something that has a deep impact on you  can leave you feeling spellbound i like that word

در مورد چیزی که تأثیر عمیقی دارد متوقف کنید. روی شما می‌توانم شما را جادو کنید دوست دارم این کلمه

beatrice says i always define paris  with the word magic yes you might  

بئاتریس می‌گوید من همیشه پاریس را با کلمه جادو تعریف می‌کنم بله، ممکن است

describe a place a certain place as magical a  certain city or country but yes i remember when  

یک مکان خاص را به عنوان جادویی شهر یا کشور خاصی توصیف کنید، اما بله یادم می‌آید زمانی

i went to paris i found it rather magical  quite nice it was certainly an experience

که   به پاریس رفتم، آن را پیدا کردم. جادویی بسیار خوب، مطمئناً تجربه‌ای بود

to conjure up something to conjure up something  to produce or make something appear seemingly  

برای تداعی کردن چیزی برای تداعی کردن چیزی برای تولید یا ظاهر کردن چیزی به ظاهر

out of nowhere so this is not magic this is just  something that appears to have come from nowhere  

از ناکجاآباد، بنابراین این جادو نیست، این فقط چیزی است که به نظر می‌رسد از ناکجاآباد آمده است

so maybe a person is able to produce something or  create something very quickly maybe someone goes  

بنابراین شاید شخصی بتواند تولید کند چیزی یا خیلی سریع چیزی درست می‌کند، شاید کسی

into the kitchen and they make a delicious meal  in just a few moments and then they come back  

به آشپزخانه می‌رود و یک غذای خوشمزه درست می‌کند و فقط در چند لحظه برمی‌گردد.

with the meal they conjure up something to produce  or make something appear seemingly out of nowhere  

غذا را تداعی می‌کنند تا چیزی درست کنند یا کاری می‌کنند که ظاهراً از ناکجاآباد ظاهر شود

so they are not doing magic but the thing  they have done appears to be magical  

بنابراین آنها جادو نمی‌کنند، اما کاری که انجام داده‌اند جادویی به نظر می‌رسد

here's another one very similar to the  previous one to wave your magic wand

در اینجا یکی دیگر بسیار شبیه به قبلی است تا اگر دست تکان دهید، عصای جادویی خود را تکان

if you wave your magic wand we  often use this as a figure of speech  

دهید. عصای جادوی شما اغلب از این به عنوان شکل گفتار استفاده می‌کنیم

to express a person doing something extraordinary  maybe they have to do something very quickly or in  

تا بیان کنیم شخصی در حال انجام کار خارق‌العاده‌ای است، شاید باید کاری را خیلی سریع انجام دهد یا

a hurry maybe they have to do something that they  have no time to prepare for you have to wave your  

با عجله باید کاری را انجام دهد که وقت آماده شدن برای انجام دادن آن را ندارد.

magic wand and make it happen unfortunately  you can't wave your magic wand because they  

عصای جادویی و آن را انجام دهید متأسفانه  نمی‌توانید چوب جادوی خود را تکان دهید زیرا آنها

don't exist but the thing that you have to do  appears to be something that needs a magic wand  

وجود ندارند، اما کاری که باید انجام دهید به نظر می‌رسد چیزی است که به یک عصای جادویی نیاز دارد

a person who can do something in a very short  amount of time or with very little preparation  

شخصی که بتواند کاری را در مدت زمان بسیار کوتاه انجام دهد . زمان یا با آمادگی بسیار کم

it's almost as if they have a magic wand i will  go into the kitchen now and wave my magic wand  

تقریباً مثل این است که آنها یک چوب جادویی دارند، من اکنون  به آشپزخانه می روم و چوب جادویی ام را تکان می

it means i'm going into the kitchen and i'm going  to try and make a lovely meal for all of you even  

دهم   این بدان معناست که من به آشپزخانه می روم و می خواهم  سعی کنم یک غذای دوست داشتنی درست کنم. برای همه شما حتی

though i wasn't expecting to do it but i will try  my best i will wave my magic wand we can also use  

اگرچه انتظار انجام آن را نداشتم، اما تمام تلاشم را می‌کنم، چوب جادوی خود را تکان می‌دهم، همچنین می‌توانیم از

this sarcastically as well maybe if a person wants  you to do something that is hard to actually do

این به طعنه استفاده کنیم، شاید اگر شخصی از شما بخواهد کاری را انجام دهید که انجام آن واقعاً سخت است،

maybe you can say to them oh i see you want  me to to to make a meal for all of you okay  

شاید می‌توانی به آن‌ها بگویم اوه، می‌دانم که می‌خواهی از من برای همه‌ی شما یک وعده غذایی درست

i'll i will just go into the kitchen and wave my  magic wand that means you are expecting too much  

کنم، خوب، من فقط می‌روم آشپزخانه و چوب جادویی‌ام را تکان می‌دهم، این بدان معناست که شما بیش از حد انتظار دارید.

i can't do that i can't just go into the  kitchen and make a meal for all of you people  

من نمی‌توانم این کار را انجام دهم. من نمی توانم فقط به آشپزخانه بروم و برای همه شما غذا درست

i don't have a magic wand so we can sometimes  use that in a sarcastic way we are using sarcasm

کنم   من یک چوب جادو ندارم، بنابراین گاهی می توانیم از آن به شیوه ای طعنه آمیز استفاده کنیم که از طعنه استفاده

to be good at something technical might  lead to one being described as a wizard  

می کنیم تا در چیزی فنی خوب باشیم که ممکن است منجر به این شود. به عنوان یک جادوگر توصیف

oh so now we are going back to harry  potter you see because he in the movies  

می‌شویم   اوه، پس اکنون به هری پاتر برمی‌گردیم، می‌بینی، زیرا او در فیلم‌ها

is a wizard you're a wizard harry i always  remember that one there was the big guy you know  

جادوگر است، تو یک جادوگر هستی هری، من همیشه به یاد می‌آورم که یکی از آنها مرد بزرگی بود که می‌شناسی.

the big guy really big had a big beard and lots of  fuzzy hair i can't remember his name i want to say

ریش بزرگ و موهای کدر زیاد اسمش را به خاطر

was it hab habit habit habit was that his name  you can see that i'm not a big fan of harry potter  

نمی‌آورم می‌خواهم بگویم این عادت عادت عادت بود به نام او می‌بینی که من طرفدار پر و

hagrid thank you anna hagrid  that's it hagrid hagrid  

پا قرص هری پاتر نیستم   هاگرید متشکرم آنا هاگرید

that was the only thing that made me laugh when he  came through the door in one of the first movies  

این تنها چیزی بود که وقتی در یکی از اولین فیلم‌ها از در وارد شد،

i think it was the first movie he came through  the door because he was harry was living on a  

من را خنده کرد. اولین فیلمی بود که از در وارد شد چون هری داشت

he was living in a lighthouse and then hagrid  pushes the door down i thought that was quite  

در یک فانوس دریایی زندگی می‌کرد و بعد هاگرید در را پایین می‌کشد، فکر می‌کردم خیلی

funny and then he just says evening so that  was funny that made me laugh that's one of the  

خنده‌دار است و بعد فقط می‌گوید عصر به طوری که خنده‌دار بود که باعث خنده‌ام شد. این یکی از

reasons why i liked the first movie because it  had a lot of humour but the later movies didn't  

دلایلی است که من فیلم اول را دوست داشتم زیرا طنز زیادی داشت، اما فیلم‌های بعدی

they didn't have quite so much humour so the  first movie had more more funny things happening

آنقدر طنز نداشتند، بنابراین فیلم اول چیزهای خنده‌داری

to be good at something technical might  lead to one being described as a wizard  

بیشتری داشت تا در موارد فنی خوب باشد. ممکن است منجر به این شود که کسی به عنوان یک جادوگر توصیف شود

i'm not being sexist there by the way

من در آنجا جنسیت گرا

i hope not anyway so you might say that a person  is a wizard with computers he's a wizard with  

نیستم، به هر حال امیدوارم که اینطور نباشد، بنابراین ممکن است بگویید که شخصی با رایانه جادوگر است و با رایانه جادوگر است، به

computers that means he's very good at operating  computers fixing computers maybe he's good at  

این معنی که او در کار با رایانه های تعمیر رایانه بسیار خوب است. متر شاید او در برنامه‌نویسی رایانه‌ها مهارت دارد،

programming computers so you might say he's a  wizard with computers he's very good or they  

بنابراین ممکن است بگویید او یک جادوگر با رایانه‌ها است، او خیلی خوب است یا

are very good they are a wizard with computers  so i like that one to make or to take something  

آنها خیلی خوب هستند، آنها با رایانه‌ها جادوگر هستند بنابراین من دوست دارم که آن یکی را بسازم یا چیزی را برداریم

or someone away without warning is to be magicked  away i know it doesn't sound right or look right  

یا کسی را بدون هشدار از خود دور کنم، باید جادو شود. می دانم که درست به نظر نمی رسد

so i always think that word is spelt incorrectly  but it's right magic so to take something  

بنابراین همیشه فکر می کنم که املای آن کلمه اشتباه است اما جادوی درستی است، بنابراین برداشتن چیزی

or someone away suddenly is to be magicked  away so of course you're not really using magic  

یا ناگهانی کسی دور، جادو می شود پس مطمئناً شما واقعاً از جادو استفاده

it's not really magic but you are taking a person  to a place that they weren't expecting to go to  

نمی کنید   واقعاً اینطور نیست جادو، اما شما یک نفر را به جایی می برید که انتظار نداشت

to take something or someone away  without warning is to be magicked away

برای بردن چیزی یا کسی بدون اخطار به آنجا

here's a good sentence she magicked me away  on a romantic weekend in paris she magicked me  

away on a romantic weekend in paris that means  that your girlfriend gave you a surprise maybe  

برود. در یک تعطیلات آخر هفته عاشقانه در پاریس، یعنی دوست دخترت برایت سورپرایز کرده است، شاید

she produced some tickets for a free holiday to  paris so suddenly you were packing your suitcase  

او چند بلیط برای تعطیلات رایگان به پاریس تهیه کرده است، به طوری که ناگهان چمدان خود را می‌بندی

and you were getting on a plane and going to  paris you were magicked away but not really  

و سوار هواپیما می‌شوی. و رفتن به پاریس شما را

it wasn't really magic to do something unexpected  and ingenious might mean that you will have to  

جادو کردند اما نه واقعاً انجام کاری غیرمنتظره واقعاً جادو نبود و مبتکرانه ممکن است به این معنی باشد که باید

pull a rabbit out of a hat to pull a rabbit  out of a hat means to do something unexpected  

خرگوش را از کلاه بیرون بکشید تا خرگوش را از کلاه بیرون بیاورید به معنای انجام کار غیرمنتظره است.

and ingenious or clever it means you  will have to pull a rabbit out of the hat

و مبتکرانه یا زیرکانه به این معنی است که باید خرگوش را از کلاه بیرون

to get this project finished we will need  to pull a rabbit out of a hat we need to  

بکشید تا این پروژه به پایان برسد، ما باید خرگوش را از کلاه بیرون بیاوریم، باید

do something quickly and we need to think  carefully about what we are going to do  

سریع کاری انجام دهیم و باید به دقت فکر کنیم که قرار است چه کاری انجام دهیم. برای انجام

we need to think we need to be clever we need  to be ingenious we need to do something quickly  

باید فکر کنیم که باید باهوش باشیم باید  برای مبتکر باشیم باید کاری را به سرعت

so we have to put our heads together and come  up with a plan to get this project finished  

انجام دهیم   بنابراین باید سرمان را جمع کنیم و برنامه‌ای برای به پایان رساندن این پروژه داشته

we need to pull a rabbit out of a hat you can  also say pull a rabbit out of the hat as well  

باشیم   باید یک خرگوش را از یک پروژه بیرون بکشیم. کلاه، می‌توانید بگویید خرگوش را هم از کلاه بیرون بکشید.

a person who is resourceful can be described as  having a few tricks up their sleeve they have a  

فردی که مدبر است را می‌توان به این صورت توصیف کرد که دارای چند ترفند در آستین است.

few tricks up their sleeve a person who has lots  of abilities lots of things they are able to do  

قادر به انجام

maybe things that other people can't do a person  who is resourceful can be described as having a  

شاید کارهایی است اینکه افراد دیگر نمی توانند انجام دهند فردی که مدبر است را می توان به عنوان داشتن

few tricks up their sleeve because quite often  a magician will hide their tricks literally  

چند ترفند در آستین توصیف کرد زیرا اغلب یک شعبده باز حقه های خود را به معنای واقعی کلمه

up their sleeves they have things that are hidden  away things that you can't see maybe a person with  

در آستین خود پنهان می کند. شاید فردی با

special talents might also be described  as having a few tricks up their sleeve  

استعدادهای ویژه را نیز ممکن است به عنوان داشتن چند ترفند در آستین خود

i like that one some good phrases today  something that sounds like nonsense

something that sounds like nonsense or  misleading might be described as hocus pocus

توصیف کرد.

i should really have my echo i'll i'll do that  again with my echo okay okay okay mr duncan do it  

این کار را دوباره با اکو انجام می‌دهم، خب، آقای دانکن، این کار را

with the echo something that sounds like nonsense  or misleading might be described as hocus pocus

با پژواک انجام می‌دهم، چیزی که به نظر مزخرف به نظر می‌رسد یا گمراه‌کننده است

was it worth it maybe not

، آیا ارزشش را داشت، شاید

something that sounds like  nonsense something that sounds  

چیزی که به نظر می‌رسد مزخرف است، چیزی که باورنکردنی به نظر می‌رسد.

unbelievable maybe something that you  don't accept as being real or useful  

شاید چیزی که شما آن را به عنوان واقعی یا مفید نمی‌پذیرید

some people think that homeopathy is just a load  of hocus pocus some people think that homeopathy  

برخی از مردم فکر می‌کنند هومیوپاتی فقط باری از هشیاری است، برخی افراد فکر می‌کنند هومیوپاتی جوش

is just a load of hocus pocus what they are saying  there is that particular thing is not real it's  

است. چیزهایی که می گویند این چیزهای خاص واقعی

not something that actually works it is something  that a person has just made up so homeopathy  

نیست، چیزی نیست که واقعاً کار می کند، چیزی است که یک فرد به تازگی آن را ساخته است و به همین دلیل هومیوپاتی

i'm sure you know what that is that  is where you take a little tiny amount  

انجام داده است. مقدار کمی

of a certain substance and then you put  it in a very large amount of water and  

از یک ماده خاص و سپس آن را در مقدار بسیار زیادی آب قرار می‌دهید

it's supposed to have the same benefit as as  as medicine being taken directly what do you  

و قرار است همان فایده‌ای مانند مصرف مستقیم

think do you do you believe that homeopathy is  real a lot of people do believe in it they do  

دارو داشته باشد. بسیاری از مردم به آن اعتقاد دارند،

but some people do not some people think  that homeopathy is just a load of hocus pocus

اما برخی از مردم فکر نمی‌کنند، برخی فکر می‌کنند که هومیوپاتی فقط یک بار هشیاری است،

so there they were some words and phrases and  there were quite a few of them i have to be honest  

بنابراین کلمات و عباراتی وجود داشت و تعداد کمی از آنها وجود داشت،

i can't believe how many words and  phrases i was able to pull out of the hat

صادقانه بگویم نمی‌توانم باور کن چند کلمه و عبارات را توانستم از کلاه بیرون بیاورم

but sometimes i like to have the pressure i  like to give myself a little bit of pressure

اما گاهی اوقات دوست دارم فشاری داشته باشم دوست دارم کمی به خودم فشار

philippe is here hello felipe hi mr duncan hello  philippe where are you watching at the moment  

بیاورم فیلیپ اینجاست سلام فیلیپ سلام آقای دانکن سلام فیلیپ در حال حاضر کجا را تماشا می کنی

thank you very much

هفتم ank you very much

anna says years ago many years ago i used  to watch harry potter movies at christmas  

anna می‌گوید سال‌ها پیش، سال‌ها پیش من در

time with my daughter such a lovely time well  i suppose now i was talking about this earlier  

کریسمس با دخترم فیلم‌های هری پاتر را تماشا می‌کردم، خیلی خوب بود ، فکر می‌کنم الان قبلاً در مورد این موضوع صحبت می‌کردم

but i suppose if you are watching maybe a  movie with your children or grandchildren  

اما فکر می‌کنم اگر در حال تماشای فیلمی با خود هستید. بچه‌ها یا نوه‌ها

and then the movie you are watching is  actually for them i suppose you can enjoy it  

و سپس فیلمی که در حال تماشای آن هستید در واقع برای آنهاست، فکر می‌کنم می‌توانید از آن

because you are actually enjoying the experience  of your your children or your grandchildren  

لذت ببرید   زیرا در واقع از تجربه فرزندان یا نوه‌های خود

also enjoying the movie so you might be  enjoying the the emotions you might be  

لذت می‌برید   همچنین از فیلم لذت می‌برید، بنابراین ممکن است از احساساتی که ممکن است

enjoying the feeling of sharing time with  people who are close to you i think so

لذت ببرید  لذت ببرید. احساس اشتراک‌گذاری وقت با افرادی که نزدیک شما هستند، فکر می‌کنم پس خیلی

thank you very much there are so many

از شما متشکرم،

so many messages coming through it's very  hard to keep up sometimes with the messages  

پیام‌های بسیار زیادی ارسال می‌شود، گاهی اوقات پیگیری پیام‌ها بسیار سخت است،

so if i miss your message i do apologize  yes it is very magic to to walk around paris  

بنابراین اگر پیام شما را از دست دادم، عذرخواهی می‌کنم بله همینطور است. خیلی جادویی است برای قدم زدن در اطراف پاریس

i like to start at the saint michel bridge towards  the eiffel tower in the evening during summer  

من دوست دارم در طول تابستان عصرها از پل سنت میشل به سمت برج ایفل شروع

thank you lewis i have walked around paris it is  a beautiful place although i did i did go there  

کنم   ممنون لوئیس من در اطراف پاریس قدم زدم. یک مکان زیبا اگرچه من

during a public holiday and it was quite busy  to be honest with you it was very busy in fact

در طول یک تعطیلات رسمی به آنجا رفتم و بسیار شلوغ بود راست باشم خیلی شلوغ بود در واقع

thank you very much for your company today i will  be going in a moment i hope you've enjoyed this  

از شما بسیار متشکرم برای شرکت شما امروز من تا یک لحظه به آنجا خواهم رفت، امیدوارم که شما رفته باشید از این لذت

we had a little bit of magic today a little  bit of fun for this wednesday afternoon

بردیم   امروز کمی جادو داشتیم، کمی برای این چهارشنبه بعدازظهر سرگرمی

that's enough that's enough i have to  save some of the magic for later on  

داشتیم، کافی است، کافی است، باید مقداری از جادو را برای بعداً ذخیره

when i am in the kitchen tonight making something  to eat for mr steve you see thank you very much  

کنم   وقتی امشب در آشپزخانه هستم، چیزی  برای آقای استیو درست می کنم. خیلی متشکرم

for your company yes i am going in a moment  thank you very much for watching i hope you've  

برای همراهی شما بله من در یک لحظه می روم خیلی ممنون که تماشا کردید، امیدوارم

enjoyed today's live stream i'm leaving you  with something funny i always like to leave  

از پخش زنده امروز لذت برده باشید، شما را با یک چیز خنده دار ترک

you with something to watch at the end and a  lot of people have asked about the cows well i  

می کنم. و بسیاری از مردم در مورد گاوها سوال کرده‌اند، من

will be showing a short video clip with myself mr  steve and also lots of curious cows looking at us

یک کلیپ ویدیویی کوتاه با خودم آقای استیو نشان خواهم داد و همچنین گاوهای کنجکاو زیادی که به ما

it would appear that lots of  people want to travel to paris  

نگاه می‌کنند، به نظر می‌رسد که بسیاری از افراد می‌خواهند به پاریس سفر

they do say that paris is one of the most  romantic places in the world although  

کنند. آنها می‌گویند که پاریس است. یکی از روم ترین ها مکان‌های جالبی در جهان، اگرچه

there are other places as well i i i from my own  experience i've been to many places that might be  

مکان‌های دیگری نیز وجود دارد. من از تجربه‌ی خودم به مکان‌های زیادی رفته‌ام که ممکن است

romantic or have that sort of romantic feel  there are many places in this country in the uk  

عاشقانه باشند یا آن حس رمانتیک را داشته باشند. مکان‌های زیادی در این کشور در بریتانیا وجود دارد

that might be seen as romantic maybe you can  take a romantic walk in the lake district  

که ممکن است به عنوان رمانتیک شاید بتوانید در منطقه دریاچه قدم بزنید

one of the most beautiful places here in england  very nice thanks for watching i am back with you  

یکی از زیباترین مکان‌های اینجا در انگلستان خیلی خوب است از تماشای من با شما برگشتم

don't forget on sunday sunday is when we are  with you next i will put that on the screen  

فراموش نکنید یکشنبه یکشنبه زمانی است که با شما هستیم، بعد آن را خواهم گذاشت صفحه نمایش

so you can see it english addict live on sunday  from 2pm uk time is when i'm here with you  

بنابراین شما می توانید آن را به صورت زنده در روز یکشنبه ببینید از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان زمانی است که من اینجا با شما هستم

so now we know and of course mr steve will be  joining us as well thanks a lot i will give you  

بنابراین اکنون می دانیم و البته آقای استیو نیز به ما ملحق خواهد شد. خیلی متشکرم

some moments to say goodbye to each other and we  will all meet here again on sunday don't forget  

چند لحظه برای گفتن به شما فرصت خواهم داد با هم خداحافظی می کنیم و همه ما دوباره در یکشنبه اینجا همدیگر را ملاقات خواهیم کرد، فراموش نکنید

2 p.m uk time is when i'm back with you thank  you for everyone getting in touch today i always  

ساعت 2 بعدازظهر زمانی است که من با شما برگشتم از شما برای همه که امروز در تماس هستید متشکرم، من همیشه

appreciate it don't forget you can also have the  live captions and for every live stream that i do  

قدردانی می کنم فراموش نکنید که می توانید آن را نیز داشته باشید زیرنویس‌های زنده و برای هر پخش زنده که

there is also a recording of the live stream  which you can watch again and again and again and  

من   همچنین یک قطعه ضبط شده از پخش زنده وجود دارد که می توانید بارها و بارها و بارها آن را تماشا کنید و

that also has captions this is mr duncan in the  birthplace of english saying thanks for watching  

همچنین زیرنویس دارد این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید از

see you on sunday and of course  until the next time we meet here  

تماشای شما تشکر می کنم   یکشنبه شما را می بینم و البته تا دفعه بعد اینجا ملاقات

you know what's coming next yes you do stay  happy stay safe enjoy your life and of course

کنید   می‌دانید بعد از آن چه می‌آید، بله، شما بمانید خوشحال بمانید، از زندگی خود و البته

ta ta for now

تا به حال لذت ببرید