Improve Your Grammar / English Addict - 79 - LIVE / Sunday 31st May 2020 / with Mr Duncan in England

mmm here we are again oh yes we are back everyone we are here once again on a

ممم اینجا هستیم اوه بله همه برگشتیم ما یک بار دیگر

Sunday I hope you're feeling good today I'm not too bad thank you very much

یکشنبه اینجا هستیم امیدوارم امروز حالتون خوب باشه من خیلی بد

thank you very much for asking I'm okay not too bad at all here we go it is

نیستم خیلی ممنون خیلی ممنون که پرسیدید من خوبم خیلی بد نیستم اصلاً اینجا ما می‌رویم

English addict live from the birthplace of English which of course is England

معتاد انگلیسی است از زادگاه انگلیسی که البته انگلستان

hmm so nice hmm oh hello hi there hi everybody this is

است

mr. Duncan in England I'm eating some jelly the other day on our live stream

. دانکن در انگلستان روز پیش در جریان پخش زنده ما داشتم کمی ژله می خوردم

we were talking about unusual English words and one of the words was

در مورد کلمات غیرمعمول انگلیسی صحبت می کردیم و یکی از کلمات

gelatinous and there you can see something that is gelatinous it is

ژلاتینی بود و در آنجا می توانید چیزی را ببینید که ژلاتینی است

actually jelly flavoured jelly something I was eating a few moments ago just as

در واقع ژله با طعم ژله چیزی است که من داشتم می خوردم چند لحظه پیش درست زمانی

my live stream was starting so I'm I'm just going to finish my jelly and oh can

که پخش زنده من شروع می شد، من فقط می خواهم ژله ام را تمام کنم و اوه می

you see what else I've got here I've got some custard as well jelly and custard

توانید ببینید چه چیز دیگری اینجا دارم، من مقداری کاسترد و همچنین ژله و کاسترد

mmm delicious I know what you're thinking mr. Duncan

دارم. به چی فکر میکنی آقای

jelly and custard is for children not for grown-up people I always say if you

ژله و کاسترد دانکن مخصوص کودکان است نه برای افراد بزرگسال، من همیشه می گویم اگر

liked it give it a try something sweet something fruity here we are you don't

دوست داشتید آن را امتحان کنید، یک چیز شیرین و میوه ای را امتحان کنید، ما اینجا هستیم.

need to look anywhere else jelly and custard hmm we often have this as a

dessert and I have to be honest with you it is absolutely gorgeous really really

دسر و من باید با شما صادق باشم کاملاً عالی است واقعاً واقعاً

nice

خوب است

the only problem is this has been in a fridge and it's very cold so it is

تنها مشکل این است که این دسر در یخچال است و بسیار سرد است

making my teeth ache just slightly but look at that would you like some jelly

بنابراین دندان‌های من را کمی درد می‌کند اما ببینید آیا کمی ژله

and ice cream oh sorry jelly and custard of course you

و یخ می‌خواهید خامه ببخشید ژله و کاسترد البته

can have jelly and ice cream as well quite often if you have an operation on

your throat if you have your tonsils removed did you know that quite often

اگر گلویتان را عمل کنید اگر لوزه هایتان را بردارید می توانید اغلب ژله و بستنی هم بخورید آیا می دانستید که اغلب

they will give you jelly and also ice cream or maybe custard after you have

به شما ژله و همچنین بستنی می دهند یا شاید کاستارد بعد از

had your tonsils removed in your throat hmm oh my goodness this is so nice I

اینکه لوزه هایت را در گلو برداشتی، خدای من، این خیلی خوب است،

wasn't going to eat all of this but to be honest it's so delicious I can't

من قصد نداشتم همه این ها را بخورم، اما صادقانه بگویم، آنقدر خوشمزه است که نمی توانم

resist I know I'm going to get complaints mr. Duncan you should not be

مقاومت کنم، می دانم که شکایت خواهم کرد آقای. دانکن تو نباید

eating during your live stream I couldn't resist I'm very sorry I got

در طول پخش زنده ات غذا بخوری من نتونستم مقاومت کنم خیلی متاسفم که

up a little late today and I haven't had any breakfast so this believe it or not

امروز کمی دیر بیدار شدم و صبحانه نخوردم پس این ژله و بستنی را باور کنید یا نه

this jelly and ice cream sorry jelly and custard I keep saying jelly and ice

ژله و کاسترد. من مدام می گویم ژله و

cream it's actually jelly and custard hmm hmm it's delicious

بستنی در واقع ژله و کاسترد است هوم هوم خوشمزه است

can you guess what the flavor of my jelly is can you guess what

می توانید حدس بزنید طعم

the flavour is can you see my jelly is actually shaking and shivering there it

is jelly something that is gelatinous

ژله من چیست؟ ژلاتینی

it's so nice god I can't believe how much I'm enjoying this I might be

خیلی خوب است خدای من نمی توانم باور کنم چقدر از این کار لذت می برم من ممکن است

enjoying this more than I should be to be honest because we have lots of other

از این بیشتر از آنچه باید لذت ببرم صادقانه بگویم زیرا ما امروز کارهای زیادی

things to do today we have a live stream to do I hope you are feeling good today

برای انجام دادن داریم، ما یک پخش زنده برای انجام داریم امیدوارم شما شما انجام دهیم امروز احساس خوبی دارید

hmm for those who are wintering when I'm on you can follow me on YouTube every

هوم، برای کسانی که زمستان می گذرانند وقتی من فعال هستم، می توانید من را در یوتیوب هر

Sunday Wednesday and Friday from 2 p.m. UK time that is when I'm on normally I'm

یکشنبه چهارشنبه و جمعه از ساعت 2 بعد از ظهر دنبال کنید. زمان انگلستان، زمانی است که من در حالت عادی

not eating food but today absolutely gorgeous in certain countries there are

غذا نمی‌خورم، اما امروز در برخی کشورها بسیار زیباست،

people who will pay to watch other people eat food on the Internet maybe

افرادی هستند که برای تماشای غذا خوردن دیگران در اینترنت هزینه

that is a little sideline that I could start maybe I could start doing that

می‌کنند، شاید این یک حاشیه کوچک باشد که من می‌توانم شروع کنم. می‌توانم این کار را اینجا در انگلیس شروع کنم،

here in England absolutely gorgeous for those who are wondering who I am my

برای کسانی که نمی‌دانند من کی هستم،

name is Duncan mr. Duncan is my name talking about the English language is my

اسم من آقای دانکن است. دانکن نام من است و صحبت کردن در مورد زبان انگلیسی

game so that is what I'm doing right now live on YouTube I hope you've had a good

بازی من است، بنابراین این همان کاری است که من در حال حاضر به صورت زنده در YouTube انجام می دهم، امیدوارم

weekend yes we have made it all the way to the end of the weekend and oh so many

آخر هفته خوبی را سپری کرده باشید بله، ما تا پایان آخر هفته این کار را انجام داده ایم و اوه خیلی

things happening in the world unfortunately most of them are not very

چیزها در دنیا اتفاق می افتد متأسفانه اکثر آنها خیلی

good however today we are going to talk about some nice things some happy things

خوب نیستند، اما امروز ما می خواهیم در مورد چیزهای خوب، برخی چیزهای خوشحال کننده،

some Pleasant things right here on my English addict livestream and yes as I

برخی چیزهای خوشایند، همین جا در جریان زنده معتاد انگلیسی من صحبت کنیم و بله همانطور

said earlier today is Sunday

که قبلاً گفتم امروز یکشنبه است.

mmm my goodness oh it's so nice hmm like I can't get enough of this it is so

خدایا خیلی

delicious

oh sorry you caught me licking my bowl they say

that it is bad manners it is very rude to lick the inside of your bowl after

you finished eating your food however hmm that was so nice

خوبه ههمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم غذا با این حال خیلی خوب بود

hello to everyone on the livestream all we have the live chat as well I mustn't

سلام به همه در پخش زنده همه ما چت زنده را هم داریم من نباید

forget you hello to the live chat hello Vitesse also Mohsen b-trees and a kobe

شما را فراموش کنم سلام به چت زنده سلام Vitesse همچنین محسن b-trees و a kobe

sauce san or saw san hello to you as well you are all first on today's

sauce san یا saw san hello to you همچنین شما در پخش زنده امروز اولین نفر هستید

live stream congratulations especially to be tests

به خصوص به آزمایشات

there is something I want to say I promise that I won't show you my legs

چیزی هست که می‌خواهم بگویم قول می‌دهم امروز پاهایم را به شما نشان ندهم،

today apparently a lot of people were offended they said mr. Duncan we can't

ظاهراً خیلی‌ها اذیت شدند و گفتند آقای. دانکن ما نمی توانیم

believe that you should you would you revealed your legs on your previous live

باور کنیم که اگر می خواستی پاهایت را در پخش زنده قبلی خود آشکار کنی،

stream I'm sorry about that for those who were offended and I know lots of

برای کسانی که ناراحت شدند متاسفم و می دانم که بسیاری از

dogs who were in the room became very excited because they thought there was a

سگ هایی که در اتاق بودند بسیار هیجان زده شدند زیرا فکر می کردند وجود دارد. یک

lovely juicy bone for them to chew on unfortunately it was only one of my legs

استخوان آبدار دوست داشتنی برای جویدن متأسفانه فقط یکی از پاهای من بود،

sadly so I won't be showing you my legs however later on we might be having a

بنابراین پاهایم را به شما نشان نمی دهم، اما بعداً ممکن است

little dance later on I don't know maybe who knows maybe maybe not we will see

بعداً کمی برقصیم، نمی دانم شاید چه کسی می داند شاید شاید نه ما خواهیم دید

how much energy I have at the end of today's live stream we are talking about

که چقدر انرژی دارم در پایان پخش زنده امروز ما در مورد

childhood memories today something that always sticks in my memory something

خاطرات کودکی صحبت می کنیم چیزی که همیشه در حافظه من چیزی

that I always remember or think about something that I always think when I

می ماند که همیشه به یاد می آورم یا به چیزی فکر می کنم که همیشه وقتی

think about my childhood and yes I know there are many things you can think

به دوران کودکی خود فکر می کنم فکر می کنم. بله می دانم چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید

about many things that you can consider however one of my favorite moments as a

در مورد چیزهای زیادی فکر کنید که می توانید آنها را در نظر بگیرید، اما یکی از لحظات مورد علاقه من در

child it was always something that I would hear before I saw it so I would

کودکی همیشه چیزی بود که قبل از دیدنش می شنیدم، بنابراین

hear the thing before I saw it what I'm talking about is something that used to

قبل از دیدن آن چیزی را می شنیدم. من در مورد صحبت می کنم چیزی است

get me very excited it's the ice-cream van

که من را بسیار هیجان زده می کرد، ون بستنی،

the ice-cream van and that was actually one of the tunes that the ice cream van

وانت بستنی است و این در واقع یکی از آهنگ هایی بود که ون بستنی

as it went past by house we actually play and the moment you heard that sound

در حالی که از کنار خانه رد می شد، در واقع می نواختیم و لحظه ای که صدای آن را شنیدید

of the ice cream man or lady of course however I never had an ice cream lady it

. مرد یا بانوی بستنی البته من هرگز یک زن بستنی نداشتم

was always an ice cream man ice cream we seem to be talking a lot about sweet

، همیشه یک بستنی مرد بستنی بود، به نظر می رسد که امروز در مورد غذاهای شیرین زیاد صحبت

food today but it is something that's stuck in my memory and whenever I hear

می کنیم، اما این چیزی است که در حافظه من ماندگار شده است و هر زمان که می

an ice-cream van in the distance I always get very excited I always think

شنوم ون بستنی در دوردست من همیشه خیلی هیجان زده می شوم همیشه

to myself yeah I would really like an ice cream so that is one of the things

با خودم فکر می کنم بله من واقعاً یک بستنی دوست دارم، بنابراین این یکی از چیزهایی است

that I remember from my childhood something I remember when I was growing

که از کودکی به یاد می آورم چیزی که وقتی بزرگ

up whenever I heard that sound I would get very excited and quite often I would

شدم هر وقت شنیدم آن را به یاد می آورم. صدا من خیلی هیجان زده می شدم و اغلب

run in the house or maybe if I was already in the house I would ask my

در خانه می دویدم یا شاید اگر قبلاً در خانه بودم از

mother I would say mom mom the ice-cream man is coming can I have an ice cream

مادرم می پرسیدم می گفتم مامان بستنی مرد می آید می توانم یک بستنی بخورم

and my mother would give me 10 pence or maybe 15 pence because way back in my

و مادرم 10 پنس یا شاید 15 پنس به من می داد چون در دوران

childhood things were very cheap here in the UK very cheap indeed so 10 pence

کودکی من بود چیزهای هود در اینجا در بریتانیا بسیار ارزان بودند، در واقع بسیار ارزان بودند، بنابراین 10

would often buy you an ice cream or maybe an ice lolly or a Popsicle a

پنسی اغلب برای شما یک بستنی یا شاید یک آب نبات چوبی یخی یا یک بستنی می‌خرند،

lot of people call them Popsicle here in the UK we call them ice lollies ice

بسیاری از مردم به آنها می‌گویند بستنی در اینجا در بریتانیا ما آنها را آب‌نبات‌های یخی

lollies they are frozen lollipops made of ice quite often they are

می‌گوییم آب‌نبات‌های یخی. آب نبات چوبی منجمد ساخته شده از یخ اغلب آنها

flavoured talking of flavors my jelly today the jelly I was eating earlier the

طعم دار می شوند ژله من امروز ژله ای که قبلا می خوردم

flavour was orange orange jelly with vanilla custard oh my goodness if you've

طعم ژله پرتقال پرتقال با کاسترد وانیلی بود وای خدای من اگر

never tried it can I say you should because it's gorgeous hello to Anna Coby

هرگز آن را امتحان نکرده اید می توانم بگویم که باید آن را امتحان کنید زیرا فوق العاده است سلام. به آنا کوبی

hello also to Mustafa hello to you as well nice to see you here as well we are

سلام به مصطفی هم سلام به شما و همینطور خوشحالم که شما را اینجا می بینم ما هم

live on YouTube for a Sunday it is the end of May we will soon be saying a fond

یک شنبه در یوتیوب زنده هستیم، آخر ماه مه است.

farewell to May I don't know about you but I think May went by very quickly or

اما فکر می‌کنم ماه می خیلی سریع گذشت

is it just my imagination I'm not sure anyway tomorrow it is the first of June

یا این فقط تصور من است، به هر حال مطمئن نیستم فردا اول ژوئن است،

I don't know about you but when June arrives especially here in the UK it

شما را نمی‌دانم، اما وقتی ژوئن می‌رسد، به خصوص اینجا در بریتانیا،

always feels like summer has really arrived however you don't need me to

همیشه احساس می‌کنم تابستان واقعاً گذشته است. رسید با این حال شما نیازی ندارید که من به

tell you that things are a little weird at the moment in the world things are

شما بگویم در حال حاضر همه چیز در جهان کمی عجیب است، همه چیز

strange of course not everything is going as it should be so a lot of people

عجیب است، البته همه چیز آنطور که باید پیش نمی‌رود، بنابراین بسیاری از

are still staying indoors however here in the UK over the next few days things

مردم هنوز در خانه‌های خود می‌مانند، اما اینجا در بریتانیا طی چند روز آینده

are starting to be relaxed the lockdown rules are slowly being relaxed so next

اوضاع شروع به آرام شدن می‌کند. قوانین قرنطینه آرام آرام آرام می شود، بنابراین

week dentists are going to reopen so next week I have no excuse for not going

هفته آینده دندانپزشکان دوباره باز می شوند، بنابراین هفته آینده من هیچ بهانه ای برای نرفتن

to the dentist because next week the dentist is going to reopen so I have no

به دندانپزشک ندارم زیرا هفته آینده دندانپزشک دوباره باز می شود، بنابراین دلیلی برای نرفتن به دندانپزشک ندارم.

reason not to go to the dentist that is one of the things I loved about this

از چیزهایی که در مورد این

lockdown it was the fact that I didn't have to go to the dentist however next

قرنطینه دوست داشتم، این واقعیت بود که مجبور نبودم به دندانپزشک بروم، اما

week the dentists are going to reopen I'm not sure how many people will be

هفته آینده دندانپزشکان دوباره باز خواهند شد، من مطمئن نیستم چند نفر

going along to the dentists because there might be a lot of people who are

به دندانپزشک مراجعه کنند زیرا ممکن است وجود داشته باشد. بسیاری از افرادی باشید که

feeling nervous worried or maybe a little afraid as we come out of this

احساس عصبی می کنند نگران هستند یا شاید کمی ترس دارند همانطور که از این

strange peculiar situation hello to Lena hello also never give up never give up

وضعیت عجیب و غریب بیرون می آییم سلام به لنا سلام همچنین هرگز تسلیم

a very good piece of advice actually hello mm sir

نشوید یک توصیه بسیار خوب در واقع سلام آقا

Hamza nice to see you here as you can see by the way the weather is quite nice

حمزه از دیدن شما خوشحالم در اینجا همانطور که می توانید به هر حال هوا بسیار خوب است،

however it is very cloudy today so the clouds are going over and then sometimes

اما امروز بسیار ابری است، بنابراین ابرها می گذرند و گاهی اوقات

the Sun will come out as well so it's a very strange day even though it's quite

خورشید نیز بیرون می آید، بنابراین روز بسیار عجیبی است، حتی اگر هوا کاملاً

warm 24 degrees we have here 24 Celsius here in England at the moment

24 درجه است، ما اینجا 24 درجه سانتیگراد داریم. در انگلیس در حال حاضر

Pedro Belmont is here today also we have Luis Mendez two of our moderators here

پدرو بلمونت امروز اینجاست، همچنین ما لوئیس مندز را داریم، دو تن از مدیران ما اینجا

on the live chat hello Maria also Robin Hakim hello also - you can call me

در چت زنده هستند. سلام ماریا همچنین رابین حکیم سلام - شما می توانید من را

genius wow you are so modest that's all I have to say about that

نابغه خطاب کنید وای شما خیلی متواضع هستید ، این تنها چیزی است که در این مورد باید بگویم

hello our tool hello also pal Miro Maria I wish I had my echo Maria I'm saying

سلام ابزار ما سلام دوست ما هم میرو ماریا ای کاش من اکو داشتم ماریا من

hello to Maria can I say a big sorry I have to make an apology here can I say

به ماریا سلام می گویم می توانم یک عذرخواهی بزرگ بکنم باید اینجا عذرخواهی کنم می توانم

sorry to Cristina apparently on Wednesday it was not

به کریستینا ببخشم ظاهرا چهارشنبه

Friday it was Cristina's birthday and I didn't notice so can I say

جمعه نبود تولد کریستینا و من متوجه نشدم پس میتونم بگم

Cristina happy belated birthday to you I'm very sorry that I didn't see the

کریستینا تولدت مبارک با تاخیر خیلی متاسفم که این

fact that it was your birthday on Friday so I'm going to say happy birthday now

واقعیت رو ندیدم که روز جمعه تولدت بود پس با تاخیر میگم تولدت مبارک

belated late not on time a little later than it should have been so I should

نه به موقع، کمی دیرتر از آنچه باید بود، بنابراین من باید

have said happy birthday on Friday unfortunately I didn't see your message

روز جمعه تولدت مبارک را گفته اند متأسفانه من پیام شما را

on the live chat for which I apologise anyway I hope you had a good birthday on

در چت زنده ندیدم و به هر حال از شما عذرخواهی می کنم. امیدوارم روز جمعه تولد خوبی داشته باشید.

Friday Quan is here gran Flores it's great to listen to you again on Sunday

in the morning from here in Mexico hello to you and

اینجا در مکزیک سلام به شما و

thanks for joining me today hello tomorrow

متشکرم که امروز به من ملحق شدید سلام فردا

hello also Rosa hello also - oh hello - die

سلام روزا نیز سلام - اوه سلام - die

bow van hello to you as well I think you are watching in Vietnam a big hi to you

bow van سلام به شما نیز من فکر می کنم در ویتنام دارید یک سلام بزرگ به شما

and a pika oh wow so many people are here on the live chat nice to see you

و یک پیکا اوه وای خیلی زیاد است. مردم در گفتگوی زنده اینجا هستند، خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم،

here today as we come towards the end of May oh by the way did you see did you

در حالی که به پایان ماه مه می رسیم، راستی، دیدی که آیا

see last night on the television were you watching the rocket take off there

دیشب را در تلویزیون دیدی که در حال تماشای پرتاب موشک بودی

was a space rocket taking off yesterday I'm don't I don't know if you saw it but

، یک موشک فضایی در حال بلند شدن بود؟ دیروز نیستم نمیدانم دیدی یا نه اما

I was quite interested in it so I sat and watched it so last night the space X

من کاملاً به آن علاقه مند بودم پس نشستم و تماشاش کردم پس دیشب

rocket space X have to be careful how you say that because the YouTube

موشک فضای X باید مراقب باشد که چگونه می گویید زیرا

subtitles will put something else instead spacesex the rocket took off

زیرنویس یوتیوب چیز دیگری را به جای سکس فضایی قرار خواهد داد که موشک

successfully wasn't it exciting I don't know about you but I got very excited

با موفقیت به پرواز درآمد هیجان انگیز نیست من شما را نمی دانم اما من از دیدن آن بسیار هیجان زده شدم

watching it to be honest with you also last night mr. Steve and myself we went

تا با شما صادقانه بگویم دیشب نیز آقای. استیو و من به

into the garden and we looked out for the International Space Station in fact

داخل باغ رفتیم و به ایستگاه فضایی بین‌المللی نگاه کردیم، در واقع

I have it on good authority someone has told me that this that the actual Space

من آن را با اقتدار دارم یکی به من گفته است که ایستگاه فضایی

Station is going to go over my head in a few moments in fact I think it's coming

واقعی قرار است تا چند لحظه دیگر بالای سر من بگذرد. فکر کن الان داره میاد اینجا میاد

now here it comes

that was close it nearly got me that time it nearly got to me so last night

که نزدیک بود اون موقع تقریبا به من رسید پس دیشب

we stood in the garden Steve and myself we stood outside and we waited for the

تو باغ ایستادیم استیو و خودم بیرون ایستادیم و منتظر

International Space Station to go over the house and it did very exciting it's

بودیم ایستگاه فضایی بین المللی از بالای خونه بره و اون بسیار هیجان انگیز است،

rather amazing to think that there are people up there floating around above as

بسیار شگفت انگیز است که فکر کنید افرادی وجود دارند که در بالا شناور هستند،

I must admit very strange indeed hello Richard YouTube did not warn me

زیرا باید اعتراف کنم که واقعاً بسیار عجیب است سلام ریچارد یوتیوب به من هشدار نداده است

warn you about what oh I see maybe you mean notify so when you warn

به شما در مورد آنچه می بینم هشدار داده است شاید منظور شما این است که وقتی به کسی هشدار

someone normally a warning is information about something that is

می دهید معمولاً یک هشدار هشدار می دهد. اطلاعاتی در مورد چیزی است که

dangerous or harmful so I think what you mean is notification YouTube did not

خطرناک یا مضر است، بنابراین فکر می‌کنم منظور شما اعلان است که YouTube

notify me it didn't tell me that your live stream was coming up mr. Duncan so

به من اطلاع نداده است و به من نگفت که پخش زنده شما در حال پخش است. دانکن، بنابراین

we don't normally say warn a warning is normally something that is given

ما معمولاً نمی گوییم هشدار هشدار معمولاً چیزی است که

information that is passed to tell someone about a danger warning warning

اطلاعاتی داده می شود که برای اطلاع دادن به کسی در مورد هشدار هشدار خطر

or maybe some possible punishment that might come your way so I think what you

یا شاید مجازات احتمالی که ممکن است برای شما پیش بیاید، ارسال می شود، بنابراین فکر می کنم

mean is actually YouTube did not notify me it did not notify me it didn't tell

منظور شما این است که YouTube واقعاً این کار را نکرده است. به من اطلاع بده، به من اطلاع نداد، به من نگفت

me that you were coming on today mr. Duncan hello also palmira again also we

که امروز می آیی آقای. دانکن سلام همچنین پالمیرا دوباره همچنین ما

have Florence hello to Florence and now I think we are caught up we are I think so

فلورانس داریم سلام به فلورانس و حالا فکر می کنم ما گرفتار شدیم ما فکر می کنم پس

hello to Shakira also Sergio is here it wouldn't be a live stream would it

سلام به شکیرا همچنین سرجیو اینجاست پخش زنده نمی شد اگر

without Sergio joining in I I have to be honest it

سرجیو به آن ملحق نمی شد من باید باشم صادقانه آن

wouldn't satoru know hello mr. Duncan and chat

را نمی satoru می دانم سلام آقای. دانکن و

friends I remember a popsicle that I used to enjoy in my childhood it was our

دوستان چت به یاد دارم بستنی‌ای که در کودکی از آن لذت

Co Bellino a popsicle of three colours red white and

می‌بردم، کو بلینو ما بود، بستنی سه رنگ قرمز سفید و

green we had something very similar to that would you like to have a look at

سبز، ما چیزی شبیه به آن داشتیم که دوست دارید به یکی از بستنی‌ها نگاهی بیندازید.

one of the popsicles one of the ice lollies that I used to eat as a child

از آب نبات های یخی که در کودکی می خوردم

here it is ah there it is can you see it I wish in real life I wish that ice

اینجا، آه وجود دارد، آیا می توانید آن را ببینید، ای کاش در زندگی واقعی آرزو می کردم که آب

lollies was really that science I really do I wish in real life it was that large

نبات های یخی واقعاً آن علم بود، من واقعاً انجام می دهم، کاش در زندگی واقعی آنقدر بزرگ بود

wouldn't that be amazing can you imagine holding that in your hand and it was

شگفت‌انگیز نیست، می‌توانید تصور کنید که آن را در دست بگیرید و این یک

that large amazing lovely fantastic so there is something I used to eat as a

چیز فوق‌العاده دوست‌داشتنی بزرگ بود، بنابراین چیزی است که من در

child that is the popsicle that I used to eat isn't that amazing it was called

کودکی می‌خوردم، بستنی‌ای که می‌خوردم آنقدرها هم شگفت‌انگیز نیست که به آن

fab fab I will show you a poster there is a poster here with its on ah there we

می‌گفتند فوق‌العاده یک پوستری به شما نشان خواهم داد که در اینجا پوستری وجود دارد که روی

go so there you can see an actual poster and this is from the 1970's the very

early 1970's and the reason why I know that is because it is actually in old

آن نوشته شده است. پول قدیمی،

money so you can see there it says 6d so this particular poster this

بنابراین می توانید آنجا را ببینید که می گوید 6d بنابراین این پوستر خاص این

advertisement comes from before decimalisation before we changed our

تبلیغ است این پوستر قبل از اعشاری کردن قبل از اینکه سیستم پولی خود را تغییر دهیم می آید،

monetary systems in fact this might be from the 1960's it might be from the late

در واقع ممکن است مربوط به دهه 1960 باشد، ممکن است مربوط به اواخر

1960's this poster so there it is fab fab so that is one of the ice lollies

دهه 1960 باشد.

one of the popsicles I used to eat as a child the other one is called zoom zoom

در کودکی به دیگری زوم زوم می گویند

just like the videoconferencing software yes it's the same thing the same word

درست مانند نرم افزار کنفرانس ویدئویی بله، همان کلمه

zoom so those are two things I used to eat as a child when I was pestering when

زوم است، بنابراین این دو چیزی است که من در کودکی می خوردم، وقتی

I was bothering my mother every time I heard the ice cream van every time the

هر بار که می شنیدم مادرم را اذیت می کردم، اذیت می کردم. ون بستنی هر بار که

ice cream van came around the corner

ون بستنی آمد گوشه

mum mum can I have an ice cream can I have 10 P can I have 10 pence for an ice

مادر مامان می توانم یک قوطی بستنی دارم 10 قوطی دارم 10 پنی برای یک

cream mum the ice cream man is coming and yes I know there were probably ice

مامان بستنی دارم مرد بستنی می آید و بله می دانم احتمالاً وجود داشته است

cream ladies however I never actually saw an ice cream lady I only ever saw

خانم های بستنی، اما من در واقع هرگز یک خانم بستنی ندیدم، من فقط دیدم که

ice cream men make of that what you will hello to Celia also must offer three

مردان بستنی از آن درست می کنند.

days of the week we take two hours of your lessons that means you we learn

English for 12 days of the month and that has become 12 times to 24 hours of

12 روز از ماه و تا t شده است 12 بار تا 24 ساعت از

your live streaming that is a long time and enough for me thank you very much

پخش زنده شما که زمان زیادی است و برای من کافی است

thank you mr. fat that's very kind of you

. چاق که خیلی از شما مهربان است

yes I normally do two hours of this three times a week

بله من معمولاً دو ساعت از این کار را سه بار در هفته

so yes you are right ts is here as well

انجام می دهم پس بله حق با شماست.

hello also Valentina Noir and we have shaker Adam hello shaker Adam nice to

سلام همینطور والنتینا نوآر و ما شیکر آدام داریم سلام شیکر آدام خوشحالم که

see you here as well Lena is here yes I've started to tell my memory about me

شما را اینجا می بینم. بله من شروع کردم به گفتن خاطراتم در مورد

my elder sister my mum we accidentally lost our little dog

خودم خواهر بزرگم مادرم ما به طور تصادفی سگ کوچکمان

named Dina we cried very hard of course my mother my mother did as well it is it

به نام دینا را از دست دادیم ما خیلی گریه کردیم البته مادرم هم همین کار را کرد.

is a sad so this is from your childhood is it well I suppose there are bad

این غم انگیز است پس این از کودکی شماست خوب فکر می کنم

memories in your childhood years and good memories we will try to keep it

خاطرات بدی در سال های کودکی شما وجود دارد و خاطرات خوب ما سعی می کنیم

happy today there is enough there is enough misery and heartache in the world

امروز آن را شاد نگه داریم به اندازه کافی بدبختی و درد دل در جهان وجود دارد

at the moment I will try not to bring anymore

در حال حاضر سعی می کنم دیگر نیاوردم

and a mr. Duncan have you ever seen the rain coming down on a sunny day well we

و یک آقای. دانکن آیا تا به حال دیده‌اید که باران در یک روز آفتابی می‌بارد،

get it quite often here in the UK quite often you might find that the sun is

ما اغلب در اینجا در انگلستان می‌باریم، ممکن است متوجه شوید که خورشید

shining and the rain is falling at the same time normally you will get a

می‌درخشد و باران در همان زمان می‌بارد، به طور معمول

rainbow during that period hello - Sergio again Oh Rita I've heard that

در طول آن یک رنگین کمان خواهید داشت. دوره سلام - دوباره سرجیو اوه ریتا شنیده ام که

later there will be passengers who will travel on the rocket you are right so

بعداً مسافرانی خواهند بود که با موشک سفر

this is something that is now going to be run as a commercial operation so

yesterday was just a test when you think about it so they have been testing the

خواهند کرد. در مورد آن، آنها موشک را آزمایش کرده اند،

rocket however yesterday it was the first time that people went up in the

اما دیروز اولین بار بود که مردم با موشک بالا رفتند،

rocket but in the future there will be passengers who will be paying to go up

اما در آینده مسافرانی وجود خواهند داشت که برای بالا رفتن پول پرداخت می کنند

and also cargo will be carried as well so things will be taken up there into

و همچنین محموله نیز حمل می شود تا همه چیز درست شود. از آنجا به

space such as satellites and also supplies for the International Space

فضا رفتم مانند ماهواره ها و همچنین منابع ایستگاه فضایی بین المللی،

Station so lots of things lots of exciting things I must admit I was I was

بنابراین چیزهای زیادی چیزهای هیجان انگیز زیادی باید اعتراف کنم که

getting rather excited Valentina says that popsicle looks gorgeous yes I must

داشتم نسبتاً هیجان زده می شدم والنتینا می گوید که بستنی زیبا به نظر می رسد بله باید

admit one of the things I always remember about my childhood

یکی از چیزها را اعتراف کنم. من همیشه در مورد دوران کودکی‌ام به یاد می‌آورم

quite often was the food that I ate you can imagine as a child I had a very

اغلب غذایی که می‌خوردم، می‌توانید تصور کنید که در کودکی

sweet tooth and you might say that that hasn't changed at all so what about you

دندان شیرینی داشتم و ممکن است بگویید که این اصلاً تغییر نکرده است، پس شما

when you were little when you were a child

وقتی کوچک بودید چه می‌کنید. یک کودک

was there some treat was there something nice that you had maybe an ice cream or

غذا در آنجا بود آیا چیز خوبی وجود داشت که شاید یک بستنی

a certain chocolate bar something that you enjoyed as a child as you saw at the

یا شکلات خاصی داشتید، چیزی که در کودکی از آن لذت می بردید همانطور که در

start of today's livestream I was eating and custard something I used to eat as a

شروع پخش زنده امروز دیدید من داشتم می خوردم و چیزی را که قبلاً می خوردم کاسترد می کردم.

child and I still eat it now because it's well

بچه و من هنوز آن را می خوریم،

it's nice to be honest oh I am going on with my story my elder sister and I

زیرا خوب است، راستش را بخواهید خوب است، اوه من داستانم را ادامه می دهم خواهر بزرگم و من

cried because we thought we had lost our little dog of course my mother tried the

گریه کردم زیرا فکر می کردیم سگ کوچکمان را از دست داده ایم ، البته مادرم از

comforters as we were very upset to be continued

آنجایی که ما خیلی ناراحت بودیم، تسلی دهنده ها را امتحان کرد. ادامه دارد

oh I see is this a three-part story so we've had part 1 and part 2 I'm looking

اوه می بینم این یک داستان سه قسمتی است بنابراین ما قسمت 1 و قسمت 2 را داشتیم من مشتاقانه

forward to seeing part 3 of your story Lena thank you very much hello - am L

منتظر دیدن قسمت 3 داستان شما هستم لنا بسیار متشکرم سلام - am L

hello I'm al al a me a beautiful montage thank you very much

hello I'm al al یک من یک مونتاژ زیبا بسیار متشکرم

I think maybe you mean the background maybe you mean the background the

من فکر می کنم شاید منظور شما پس زمینه شاید شما باشد معنی پس‌زمینه

landscape behind me yes it's rather nice today we are having a lovely day here in

چشم‌انداز پشت سرم بله خیلی خوب است امروز ما در انگلستان یک روز دوست‌داشتنی را

England

TWEN new in son says can everybody say hello to me to Anne new in son hello to

سپری می‌کنیم TWEN جدید در پسر می‌گوید آیا همه می‌توانند به من سلام کنند به آن جدید در پسر سلام به

you I believe you are watching in Vietnam hello and welcome satury know

شما من معتقدم که در ویتنام تماشا می‌کنید سلام و خوش آمدید اشباع بدان

that popsicle the popsicle that you ate got your lips and tongue colored red

که بستنی بستنی که خوردی لب ها و زبانت به رنگ قرمز

white and green oh yes I remember that so if you ever had a popsicle or an ice

سفید و سبز درآمد، بله، یادم می آید که اگر تا به حال یک بستنی یا آب

lolly so that's what we call it here in the UK we say ice lollies but in other

نبات چوبی یخی خورده اید، به این شکل در بریتانیا به آن می گوییم، می گوییم آب نبات های یخی. در

countries they might call it an ice popsicle you would always end up with

کشورهای دیگر ممکن است آن را بستنی یخی بنامند شما همیشه

the colour around your mouth and also on your tongue as well you would end up

با رنگ اطراف دهانتان و همچنین روی زبانتان و همچنین

with a red or maybe a yellow or perhaps blue blue

با زبان قرمز یا شاید زرد یا شاید آبی می

tongue hello Platina do these ice cream vans still exist ice cream van an ice

گویید سلام پلاتینا این بستنی را انجام دهید ون های بستنی هنوز وجود دارند ون بستنی وانت

cream van shall I show you an ice cream van so this is one of the ice cream vans

بستنی یک ون بستنی را به شما نشان می دهم پس این یکی از ون های بستنی است

that we get here in the UK I don't know what's happening today my my little

که ما اینجا در بریتانیا می گیریم من نمی دانم امروز چه اتفاقی می افتد موش کوچک من

mouse keeps disappearing oh there it is down there can you see it so there is a

مدام ناپدید می شود اوه آنجا آن پایین است می توانید ببینید بنابراین یک

typical ice cream van that you might see here in the UK

ون بستنی معمولی وجود دارد که ممکن است اینجا در بریتانیا ببینید که

very typical so this is a recent picture of an ice cream van here in the UK and

بسیار معمولی است، بنابراین این یک عکس اخیر از یک ون بستنی در اینجا در بریتانیا است و

you can see it is very colourful it has all of the pictures on the side so the

می توانید ببینید که بسیار رنگارنگ است و همه تصاویر را در آن دارد. کنار تا

children can order and ask for the ice creams from the ice cream man

بچه‌ها بتوانند بستنی‌ها را از

or ice cream lady even though I never saw I never saw an ice cream lady when I

بستنی‌ساز یا بستنی‌خانم بخواهند، حتی اگر من هرگز ندیدم، وقتی

was a child I never saw it was always ice cream men I went off why why was

بچه بودم هرگز بستنی‌ای ندیدم، من هرگز ندیدم همیشه بستنی‌ها مردانه بودند. چرا

selling ice cream so popular with men I never saw a lady selling ice cream in an

بستنی فروشی در بین مردان بسیار محبوب بود من هرگز ندیدم بانویی که در

ice cream van ever not even now to be honest with you Tomic says YouTube is

ون بستنی بستنی بفروشد، حتی الان هم با شما صادق باشم.

not so keen on promoting livestreams as they prefer short pre-recorded clips in

order to promote mr. Duncan's channel please give him a thumbs up yes of

به منظور ارتقای آقای کانال دانکن لطفاً به او سر بزنید بله

course please if you want to you can give me a

البته لطفاً اگر می خواهید می توانید به من یک

lovely like and subscribe oh that would be lovely

لایک دوست داشتنی بدهید و سابسکرایب کنید آه که دوست داشتنی است لایک کنید

like and subscribe why not that's what I say

و سابسکرایب کنید چرا این همان چیزی است که من

hello to flower do you have any plans for summer holiday

به گل سلام می گویم آیا برنامه ای برای تعطیلات تابستانی دارید

No is the answer for that question though I

نه پاسخ این سوال است، اگرچه

don't have any plans for summer holiday mainly because everywhere is closed

من هیچ برنامه ای برای تعطیلات تابستانی ندارم، عمدتاً زیرا همه جا

hotels restaurants all of the places that you might want to visit closed so

رستوران های هتل ها بسته هستند، همه مکان هایی که ممکن است بخواهید از آنها بازدید کنید بسته هستند، بنابراین

it looks as if I will be spending my summer holiday here with you isn't that

به نظر می رسد که تعطیلات تابستانی خود را اینجا با آن سپری خواهم کرد . تو خیلی

nice Satur Reno is here again oh hello also to Fatima hello to Fatima

خوب نیستی ساتور رنو دوباره اینجاست آه سلام به فاطمه سلام به فاطمه سلام

Fatima lies easy oh I like your name very nice Morocco is here we have Waleed

فاطمه راحت دروغ می گوید آه من اسمت را دوست دارم خیلی خوب مراکش اینجاست ما ولید داریم

watching in Morocco near where I live there is an old building an old house

در مراکش تماشا می کند نزدیک محل زندگی من یک ساختمان قدیمی یک خانه قدیمی وجود دارد

and for many years it has been abandoned it hasn't been lived in however recently

و سال‌هاست که رها شده است در آن زندگی نمی‌شده است، اما اخیراً

it has been renovated it has been made to look good or new renovate so when you

بازسازی شده است، به‌گونه‌ای ساخته شده است که خوب به نظر برسد یا نوسازی شده باشد، بنابراین وقتی

renovate something it means you make it look better you make it look new you

چیزی را بازسازی می‌کنید به این معنی است که آن را بهتر جلوه می‌دهید، آن را جدید به

make it look more attractive perhaps you renovate something old you

نظر می‌رسانید. به نظرمیرسد جذاب تر، شاید چیزی قدیمی را بازسازی می کنید،

make new you make it appear as if it's brand new however there are some

آن را جدید می کنید، آن را طوری جلوه می دهید که انگار کاملاً نو است، اما

interesting words relating to a house or a building that has been abandoned he's

کلمات جالبی در رابطه با خانه یا ساختمانی وجود دارد که متروک شده است، او

an interesting word I like this word I thought of this word last night when I

کلمه جالبی است من این کلمه را دوست دارم آخرین کلمه به این کلمه فکر کردم شب

was in bed I don't know why the word is ramshackle isn't that a strange word

وقتی در رختخواب بودم نمی دانم چرا کلمه ramshackle کلمه عجیبی

however it is an English word we use this word in the English language

نیست اما یک کلمه انگلیسی است ما از این کلمه در زبان انگلیسی

ramshackle try quite often we will use this to describe a building that has

ramshackle استفاده می کنیم اغلب سعی کنید از این برای توصیف ساختمانی استفاده می کنیم که

been left abandoned or maybe it is looking as if it's fallen into disrepair

رها شده است یا شاید به نظر می رسد که خراب شده است

ramshackle a house that is old maybe falling to pieces maybe the roof is

خانه ای که قدیمی است ممکن است در حال تکه تکه شدن باشد، شاید سقف

missing maybe all of the windows have been smashed they are broken ramshackle

گم شده باشد، شاید تمام پنجره ها شکسته شده باشند، شکسته اند

a ramshackle house an old house that has fallen into disrepair something that

یک خانه بهم ریخته یک خانه قدیمی که دارای خراب شده چیزی که

might also be dangerous may be a house that might fall down we can describe it

ممکن است خطرناک هم باشد ممکن است خانه ای باشد که ممکن است

as rickety rickety again an interesting word a house that is rickety is a house

that is in danger of falling down it is in danger of collapsing a rickety house

سقوط کند. در معرض خطر فروریختن یک خانه زهوار است،

something that is rickety moves easily can I just say at the moment in the

چیزی که زهوار است به راحتی حرکت می کند، می توانم فقط بگویم در حال حاضر در

kitchen here we have a rickety floor in the kitchen I don't know what's happened

آشپزخانه اینجا ما یک کف چرکی در آشپزخانه داریم. من نمی دانم چه اتفاقی افتاده است،

I think mr. Steve has done something if in doubt blame mr. Steve that's what I

فکر می کنم آقای. استیو کاری انجام داده است اگر شک داشته باشد که آقا را مقصر بداند. استیو این همان چیزی است که من

say we have a rickety floor in the kitchen that means when you walk on the

می گویم ما در آشپزخانه یک کف زمخت داریم، به این معنی که وقتی روی زمین راه می روید،

floor it moves it moves it is rickety it moves easily so you might describe an

حرکت می کند، به راحتی حرکت می کند، بنابراین می توانید یک

old abandoned house maybe the house that is starting to collapse or fall down you

خانه متروکه قدیمی را توصیف کنید، شاید خانه ای که شروع به فرو ریختن یا سقوط کرده است. شما

might describe as rickety I love that word rickety

ممکن است آن را به عنوان رکیک توصیف

as you know I like looking at unusual words here's another one shaky-shaky

کنید.

a house that seems unstable something that is shaky it means it is in danger

of falling down shaky shaky shaky a house that looks as if it is in danger

انگار در

of falling down I like this word wobbly wobbly something that is wobbly

خطر سقوط است من این کلمه را دوست دارم تکان خوردن چیزی که متزلزل است

something that moves easily maybe a house as you walk around the house maybe

چیزی که به راحتی حرکت می کند شاید خانه ای همانطور که در خانه راه می روید

the floors move easily you might say the floors are a little bit wobbly something

شاید طبقات به راحتی حرکت می کنند ممکن است بگویید کف ها کمی لرزان هستند چیزی

that is not straight or even or maybe something that moves as you walk on it

که نه مستقیم یا حتی یا شاید چیزی که در حین راه رفتن روی

it is wobbly wobbly another unusual word an old house might be described as run

آن حرکت می‌کند، یک کلمه غیرمعمول دیگر یک خانه قدیمی را می‌توان به‌عنوان خراب‌شده توصیف

down a run-down house is a house that is old it is falling to pieces it is maybe

کرد، خانه‌ای که قدیمی است، در حال تکه تکه شدن است.

it's abandoned or derelict it is rundown an old house it has fallen into ruin

متروکه باشد یا متروک، ویران شده است یک خانه قدیمی، ویران شده است،

it is run-down you will often see houses maybe houses that are very old

فرسوده است، اغلب خانه‌هایی را می‌بینید، شاید خانه‌هایی که بسیار قدیمی هستند

and of course the older a building gets the more care and attention you have to

و البته هر چه ساختمان قدیمی‌تر شود، مراقبت و توجه بیشتری باید به

give it have you noticed that so the house that we live in here is is over 50

آن بپردازید. آیا توجه کرده اید که خانه ای که ما در اینجا زندگی می کنیم بیش از 50

years old it's around I think it's around 52 years old so the house I live

سال قدمت دارد، من فکر می کنم حدود 52 سال است، بنابراین خانه ای که من در آن زندگی می کنم

in is around 52 years old so maybe that is

حدود 52 سال دارد، بنابراین شاید

not old for some people however this is quite an old house and old buildings

برای برخی افراد قدیمی نباشد، اما این یک خانه کاملا قدیمی و ساختمان های قدیمی

normally me need a lot of care and attention it is something you have to do

معمولاً من نیاز به مراقبت و توجه زیادی دارم، این کاری است که اغلب باید انجام

quite often if you have an old building or an old house quite often you will

دهید اگر یک ساختمان قدیمی یا یک خانه قدیمی دارید اغلب

have to take extra care of it derelict derelict something that is

باید از آن مراقبت بیشتری کنید.

derelict is rundown it is old it is starting to fall apart

متروک است فرسوده است قدیمی است شروع به فروپاشی می

it is derelict an old building might be described as derelict it is old worn-out

کند متروک است یک ساختمان قدیمی را می توان متروک توصیف کرد که فرسوده است

sometimes I feel a little bit derelict to be honest we are going to have a

گاهی اوقات احساس می کنم کمی متروک است صادقانه بگویم قرار است

little break and then mr. Steve is going to join us yes mr. Steve is here for

کمی استراحت کنیم و سپس آقای. استیو قرار است به ما بپیوندد بله آقای. استیو اینجا برای

those who are wondering where he is Steve is here and also we will be

کسانی است که نمی‌دانند او کجاست استیو اینجاست و همچنین ما

playing the word game later on however we are now going to take a look at one

بعداً بازی کلمات را انجام خواهیم داد، اما اکنون می‌خواهیم به یکی

of my full English lessons a little break for us all to have a refreshing

از درس‌های انگلیسی کامل من نگاهی بیندازیم، یک استراحت کوچک برای همه ما.

beverage or maybe a little slice of cake it's entirely up to you this is taken

نوشیدنی تازه یا شاید تکه ای از کیک کاملاً به شما بستگی دارد که

from full English number 36 and then we will be right back with mr. Steve

از شماره انگلیسی کامل 36 گرفته شده است و سپس ما بلافاصله با mr باز خواهیم گشت. استیو

ahoy-hoy what a strange thing to say at the start of a new lesson well it might

آهوی هوی چه چیز عجیبی گفتن در شروع یک درس جدید ممکن

seem strange now but did you know that after Alexander Graham Bell invented the

است در حال حاضر عجیب به نظر برسد، اما آیا می دانستید که پس از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل،

telephone he thought that saying hello when

او فکر می کرد که سلام کردن در هنگام

answering a call would be confusing for the person at the other end of the line

پاسخ دادن به تماس برای فرد گیج کننده است. در انتهای خط،

so he suggested that people say ahoy-hoy instead that's a fact and you

بنابراین او به مردم پیشنهاد کرد که به جای آن بگویند ahoy-hoy این یک واقعیت است و شما

can put that in your hat hi everyone and welcome to another full english lesson

می توانید آن را در کلاه خود قرار دهید سلام به همه و به یک درس کامل انگلیسی دیگر خوش آمدید،

yes we are all here together again to share our love of the English language

بله، ما دوباره اینجا هستیم تا عشق خود را به دیگران به اشتراک بگذاریم. زبان انگلیسی

so without any more hanging on the line let's get on today's full english lesson

پس بدون هیچ مشکلی دیگر بیایید به درس کامل انگلیسی امروز بپردازیم

which will start around about now

که تقریباً از الان شروع می شود

a man goes to the doctor he says doctor doctor I feel like a pair of curtains

، مردی به دکتر می رود و می گوید دکتر دکتر احساس می کنم یک جفت پرده هستم

and the doctor replies Oh pull yourself together

و دکتر پاسخ می دهد اوه خودت را

there is nothing I enjoy more than having a good laugh if I find something

جمع کن. هیچ چیز من بیشتر از خندیدن لذت می برم اگر چیز

funny then it is hard for me to hide my amusement

خنده داری پیدا کنم پس برایم سخت است که سرگرمی ام را پنهان کنم

something funny amuses me the funny thing is amusing they say that laughter

چیزی خنده دار مرا سرگرم می کند چیز خنده دار سرگرم کننده است آنها می گویند

is the best medicine when you are feeling sad and this might very well be

خنده بهترین دارو است وقتی احساس می کنی غمگین است و این ممکن است به خوبی

true however saying something you find funny can sometimes get you into trouble

درست باشد، اما گفتن چیزی که به نظر شما خنده دار است می تواند گاهی اوقات شما را به دردسر بیندازد،

sometimes making a joke about something can get you into hot water there are

گاهی اوقات شوخی کردن در مورد چیزی می تواند شما را در آب داغ

many words relating to jokes and humor such as comedy which defines anything

کند.

done for the amusement of others a comedy act will perform something

سرگرمی دیگران یک بازی کمدی چیزی خنده دار را اجرا می کند،

funny then there is clowning or clowning around which describes the act of not

سپس یک دلقک یا دلقک در اطراف آن وجود دارد که عمل جدی نبودن را توصیف می کند

being serious you are playing for Laughs you are

شما در حال بازی برای آن هستید.

clowning around a carnival performer who acts in a ludicrous way for the

amusement of an audience is a clown we might describe a person who always acts

یک دلقک است که ممکن است کسی را توصیف کنیم که همیشه احمقانه رفتار می کند

the fool and never takes anything seriously as a clown he always disrupts

و هرگز چیزی را به عنوان یک دلقک جدی نمی گیرد. او همیشه

my lessons by acting the clown in class we wasted a whole day clowning around

با نقش آفرینی دلقک در کلاس درس های من

with party balloons another word relating to humor is comedian which is a

را مختل می کند.

person who tells amusing stories and jokes for a living then there is a

فردی است که برای امرار معاش داستان ها و جوک های سرگرم کننده تعریف می کند، سپس یک

comedian which is the term used to describe a female comedian although

کمدین وجود دارد که اصطلاحی است که برای توصیف یک کمدین زن استفاده می شود، اگرچه

these days the word comedian is often used for both male and female comedy

این روزها کلمه کمدین اغلب برای بازیگران مرد و زن کمدی استفاده می

performers a joke is a story with a humorous ending the funny part of a joke

شود. جوک داستانی است با پایان طنز بخش خنده دار یک جوک

is called the punchline or tank line it is the climax of a joke or story

به نام خط پانچ یا خط مخزن نامیده می شود. اوج یک جوک یا داستان

another word that can be used to mean joke is gag you tell a gag you stand up

کلمه دیگری است که می توان از آن استفاده کرد. به این معنی که شوخی است گاگ است، شما به گگ می گویید بلند می شوید و به گنگ ها می گویید

and tell ganks a person who stands on a stage to tell jokes is called a stand-up

شخصی که روی صحنه می ایستد تا جوک بگوید، استندآپ کمدین نامیده می شود،

comedian they perform stand-up comedy their act is called a routine which is a

آنها استندآپ کمدی اجرا می کنند عمل آنها یک روتین نامیده می شود که یک

carefully rehearsed comedy performance I saw one of the funniest comedy routines

کمدی با دقت تمرین شده است. اجرا من دیشب یکی از خنده دارترین برنامه های کمدی را دیدم، امشب

ever last night I'm off to the comedy club tonight to see some new routines if

به کلوپ کمدی می روم تا برنامه های جدید را ببینم

a group of people are performing a short funny play with a humorous story then

اگر گروهی از مردم در حال اجرای یک نمایش خنده دار کوتاه با داستانی طنز هستند، پس

this is called a sketch if someone is making a joke about a famous person or a

اگر کسی باشد به این طرح می گویند. شوخی کردن در مورد یک شخص مشهور یا یک

well-known organization such as the government then this is called satire

سازمان مشهور مانند دولت، پس از آن به این می

lampooning spoofing or sending up a well-known celebrity or politician might

گویند جعل کردن به طنز یا فرستادن یک چهره مشهور یا سیاستمدار معروف ممکن

be on the receiving end of a satirical sketch the comedy performers are poking

است در یک طرح طنز قرار گیرد ، اجراکنندگان کمدی در حال خجالت کشیدن هستند.

fun at the well-known person to perform a humorous version of something serious

n در یک فرد شناخته شده برای اجرای یک نسخه طنز از یک چیز جدی

can be described as a spoof the movie This Is Spinal Tap is a spoof of the

می توان به عنوان یک جعلی توصیف

rock music industry then there is tongue-in-cheek humor which makes fun of

something in an ironic or insincere way the thing being watched seems to have a

کرد. به روشی کنایه آمیز یا غیرصادقانه به نظر می رسد چیزی که تماشا می شود

serious tone but it is not to be taken seriously it is all done tongue-in-cheek

لحن جدی دارد، اما نباید جدی گرفته

it would be fair to say that a joke which is funny to one person might not

be funny to another it might even be considered by some to be offensive each

شود. برای دیگری خنده دار است، حتی ممکن است برخی آن را توهین آمیز تلقی کنند، هر

one of us has a slightly different feeling when we hear the same joke being

یک از ما با شنیدن یک جوک در حال

performed it all depends on what is being said and who is saying it I can't

انجام یک حس کمی متفاوت داریم، همه چیز بستگی به آنچه گفته می شود و چه کسی آن را می گوید، باورم نمی شود

believe you find Doug Stanhope funny he is so rude I don't understand why you

که شما آن را پیدا کنید. داگ استانهوپ خنده دار است او خیلی بی ادب است من نمی فهمم چرا

dislike Doug Stanhope so much he is hilarious this is what we call our sense

از داگ استانهوپ آنقدر بدش می آید او خنده دار است این همان چیزی است که ما به

of humor some people will laugh at anything

آن حس شوخ طبعی می گوییم برخی از مردم به هر چیزی می خندند در

whilst others will hardly ever laugh at all it is yet another fascinating piece

حالی که دیگران به سختی می خندند این یک چیز جذاب دیگر است تکه

of the human emotion puzzle that makes us all the individuals we are do you

ای از پازل احساسات انسانی t کلاه ما را تبدیل به افرادی می کند که ما هستیم شما

have a good sense of humor what makes you laugh do you know any good jokes

حس شوخ طبعی خوبی دارید چه چیزی شما را می خنداند آیا می دانید جوک های خوب

one of the most frustrating part of living in this modern age must be the

یکی از خسته کننده ترین بخش زندگی در این عصر مدرن باید

amount of information we are expected to read and absorb to make matters worse

مقدار اطلاعاتی باشد که انتظار می رود ما بخوانیم و جذب برای بدتر کردن اوضاع

sometimes this information is written in such a confusing way that it becomes

گاهی اوقات این اطلاعات به گونه ای گیج کننده نوشته می شود که نامفهوم می شود

unintelligible the words used are incomprehensible and perplexing it is

کلمات استفاده شده نامفهوم هستند و گیج کننده است

hard to grasp what is being explained to you we call this type of information

درک آنچه برای شما توضیح داده می شود دشوار است.

jargon the word jargon means a specific type of terminology that relates to a

نوع اصطلاحی که به

certain subject some of the words used in one area of a particular subject can

موضوع خاصی مربوط می شود برخی از کلمات مورد استفاده در یک زمینه از یک موضوع خاص

be described as jargon I don't understand this letter I received from

را می توان به عنوان اصطلاحات تخصصی توصیف

my lawyer it's full of legal jargon don't try to

blind me with your science jargon just give it to me straight to follow a list

کرد. با اصطلاحات علمی خود فقط آن را مستقیماً به من بدهید تا لیستی

of instructions that have been given to you might force you to learn some of the

از دستورالعمل هایی که به شما داده شده است را دنبال کنم ممکن است شما را مجبور کند برخی از اصطلاحات را یاد بگیرید

jargon to master how to operate this device I will need to learn some

تا در نحوه کار با این دستگاه مسلط شوید. برخی از

computer jargon the jargon being read isn't fully understood it is too

اصطلاحات کامپیوتری اصطلاحاتی که خوانده می شوند به طور کامل درک نشده است، بسیار

esoteric it relates to a specialist field

باطنی است، به یک زمینه تخصصی مربوط می شود

the thing being read is an intelligible it is all gobbledygook it makes no sense

، چیزی که خوانده می شود قابل درک است،

as far as you can tell it's just a load of mumbo-jumbo a letter from your lawyer

تا آنجایی که شما می توانید بگویید که این فقط یک بار غم انگیز است، معنی ندارد. - نامه‌ای از وکیل

or doctor might contain lots of jargon an advanced textbook on a particular

یا دکتر شما ممکن است حاوی اصطلاحات بسیاری باشد، یک کتاب درسی پیشرفته در مورد یک

subject might contain lots of confusing jargon the operating instructions of a

موضوع خاص ممکن است حاوی اصطلاحات گیج‌کننده زیادی

piece of technology will almost certainly contain lots of lovely

technical jargon we will often ask for the information to be simplified and

باشد. اطلاعاتی که باید ساده شوند و

explained in plain English that we can easily understand just give it to me

به زبان انگلیسی ساده توضیح داده شوند که ما به راحتی می‌توانیم آن را درک کنیم، فقط آن را

straight without all the jargon some might say that the one good thing about

مستقیماً بدون تمام اصطلاحات مخصوص به من بدهید.

jargon is that it forces us to learn new things and absorb new information this

might be true however in this fast-paced age of new

درست است، اما در این عصر پرسرعت

information appearing almost on a daily basis it might be time to lessen the

اطلاعات جدید که تقریباً به صورت روزانه ظاهر می شوند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که

technical terms cut down on the gobbledygook lay off a confusing

شرایط فنی را کاهش دهیم. ادغام

terminology and ease off the use of jargon please there it was one of my

اصطلاحات و سهولت استفاده از اصطلاحات لغت، لطفاً این یکی از

full English lessons one of many English lessons that are available on my youtube

درس های انگلیسی کامل من بود، یکی از بسیاری از درس های انگلیسی که در کانال یوتیوب من

channel

موجود است،

as you can see we are approaching three o'clock here in the UK it is just about

همانطور که می بینید ما به ساعت سه اینجا در بریتانیا نزدیک می شویم.

to strike three I don't know what time it is where you are because I'm not

برای زدن سه نمی دانم ساعت کجاست چون من آنجا نیستم

there you see but it is now three o'clock exactly here in the UK I hope

می بینید اما الان دقیقاً ساعت سه است اینجا در انگلستان

you are feeling good on this Sunday here is something to make you feel really

امیدوارم در این یکشنبه احساس خوبی داشته باشید اینجا چیزی برای ساختن است شما واقعا احساس

good it will make you feel warm and fuzzy it will make you swoon it will

خوبی دارید این باعث می شود احساس گرما و مبهم داشته باشید این باعث می شود شما غمگین

make you know yes he's back it's it's

شوید و باعث می شود بدانید بله او برگشته است

mr. Steve

. استیو

hello everybody oh my fans how lovely how lovely to be

سلام به همه طرفداران من چقدر دوست داشتنی بودن

here mr. Duncan hello to everybody across the worldwide web of English I

اینجا بودن آقای. دانکن سلام به همه در سرتاسر وب انگلیسی زبان،

hope you can hear me we didn't do a sound check before we came on mr. Duncan

امیدوارم بتوانید صدای من را بشنوید که قبل از آمدن به Mr. دانکن

he was he was you are sounding great today lovely dinner I've been reading

او بود که تو صدایت عالی بود امروز شام دوست داشتنی من داشتم

the live chat and everyone's getting hungry because it seems that you've been

چت زنده را می خواندم و همه گرسنه می شوند زیرا به نظر می رسد که تو در

talking about food I wasn't just talking about food Steve I was actually eating

مورد غذا صحبت می کردی من فقط در مورد غذا صحبت نمی کردم استیو من در واقع داشتم غذا می خوردم

food you know how much people hate they hate it when I eat during the live

بدونید که مردم چقدر متنفرند وقتی من در جریان پخش زنده غذا می خورم از آن متنفرند،

stream however that's exactly what I did at the start of today's live stream what

اما این دقیقاً همان کاری است که من در شروع پخش زنده امروز

did you eat I was eating jelly and custard oh yes you made jelly yesterday

انجام دادم شما چه می خوردید من داشتم ژله و کاسترد می خوردم اوه بله شما دیروز ژله درست

I did mr. Duncan loves jelly because he's really never really grown up I'm

کردید. دانکن عاشق ژله است چون واقعاً هیچ وقت واقعاً بزرگ نشده است شوخی می کنم

joking but it is true and I hit there he was he

اما درست است و من به آنجا رسیدم که

was have three different flavors yesterday and he were trying to decide

او دیروز سه طعم مختلف داشت و سعی می کرد تصمیم بگیرد

which flavor to make orange strawberry and what was the other one lemon orange

که کدام طعم توت فرنگی پرتقالی درست کند و دیگری لیمو چیست.

strawberry and lemon and lemon so in the end you went first row orange din or is

توت فرنگی پرتقال و لیمو و لیمو، پس در آخر شما به ردیف اول رفتید دین پرتقال

it a yes well remembered yes I made orange jelly and I was I was eating it

یا بله یادش می آید بله من ژله پرتقال درست کردم و

at the start of today's livestream I know it it is it rude though is it rude

در شروع پخش زنده امروز داشتم آن را می خوردم، می دانم که این بی ادبی است اما بی ادبی است

because there are people who actually make a living that their job is sitting

زیرا افرادی هستند که در واقع امرار معاش می کنند که شغلشان این است

in front of a web camera eating food and and people then pay them to watch them

که جلوی یک دوربین وب نشسته اند و غذا می خورند و سپس مردم به آنها پول می دهند تا غذا خوردن آنها را تماشا کنند.

eat can you believe it I don't we had a little I wouldn't say argument this

morning that I accused you as something didn't I mr. Duncan

امروز صبح بگو که من تو را به عنوان چیزی متهم کردم که آقای. دانکن

you were always accusing me I went into the fridge I bought some strawberries

تو همیشه منو متهم میکردی من رفتم داخل یخچال که دیروز مقداری توت فرنگی خریدم

yesterday and I went into the fridge this morning because I wanted to put

و امروز صبح رفتم داخل یخچال چون میخواستم

them on my cereal and did I discover they were frozen solid

آنها را روی غلاتم بگذارم و متوجه شدم که جامد یخ زده هستند

and that's just in the refrigerator so I looked at the dial and our fridge has a

و فقط در یخچال است پس نگاه کردم روی صفحه و یخچال ما

tendency if you turn it up too much it freezes everything yes which because

تمایل دارد اگر زیاد آن را زیاد کنید همه چیز را منجمد می کند بله که

it's quite an old fridge so I don't think it's it's that accurate in keeping

چون یخچال کاملا قدیمی است بنابراین فکر نمی کنم در حفظ دما آنقدرها دقت داشته باشد

the temperature I think I think Steve our refrigerator is having an identity

، فکر می کنم فکر می کنم استیو یخچال ما دارد یک

crisis it actually thinks that it's a freezer exactly so do you have fridges

بحران هویت در واقع فکر می‌کند که دقیقاً یک فریزر است، آیا شما یخچال‌هایی دارید

that don't work properly that sometimes that they freeze things anyway it was

که به درستی کار نمی‌کنند که گاهی اوقات که به هر حال چیزها را منجمد می‌کنند،

turned up to number six I can I thought mr. Duncan I was a bit annoyed because

به شماره شش تبدیل می‌شود. دانکن من کمی اذیت شدم چون

my strawberries were frozen and you know what happens when you freeze

توت فرنگی های من یخ زده بودند و می دانید وقتی توت فرنگی ها را منجمد می کنید چه اتفاقی می افتد، وقتی یخ زدایی می شود

strawberries there's nothing worse when they defrost they turned to mush yeah so

هیچ چیز بدتر نیست. آنها تبدیل به ماس می شوند بله، بنابراین

there's nothing worse than frozen strawberries No

هیچ چیز بدتر از توت فرنگی یخ زده نیست، نه

so I accused mr. Duncan of turning the dial up so that he could cool down his

بنابراین من آقای را متهم کردم. دانکن که صفحه را بالا می‌برد تا بتواند دیروز ژله‌اش را خنک کند

jelly yesterday but I think I was incorrect when you go in our fridge you

، اما فکر می‌کنم اشتباه کردم وقتی وارد یخچال ما می‌شوی،

can bang your hand against the dial and accidentally turn it up yes so I think

می‌توانی دستت را به صفحه بکوبی و به طور تصادفی آن را بالا بیاوری بله، بنابراین فکر

that's what happened well let's say I think that's what happened I think

می‌کنم این اتفاقی افتاده است. فکر می‌کنم این چیزی است که اتفاق افتاده است، فکر می‌کنم

because we did we did shopping yesterday we didn't do a supermarket shop normally

چون ما دیروز خرید کردیم، فروشگاه سوپرمارکتی را به طور

we have one delivered but it's a moment you can't get one because people are

معمول تحویل ندادیم، اما لحظه‌ای است که نمی‌توانی یکی را دریافت کنی، زیرا مردم

still panic buying and buying things off off the internet so it's very hard to

هنوز در حال خرید و خرید از طریق اینترنت هستند. بنابراین

get shopping delivered to your house however so we went into town and we

تحویل خرید به خانه شما بسیار سخت است، بنابراین ما به شهر رفتیم و

bought some food and then we we put some food in the refrigerator so I think as

مقداری غذا خریدیم و سپس مقداری غذا در یخچال گذاشتیم، بنابراین فکر می کنم همانطور

Steve was putting some food in the refrigerator

که استیو داشت مقداری غذا در یخچال

I think his hand must have caught the little dial so it went from five to six

می گذاشت، فکر می کنم دست او باید داشته باشد. صفحه کوچک را گرفت، بنابراین از پنج به شش

four and a half I normally keep it on so I think that's that's that's what

چهار و نیم رسید

actually haven't I let me apologize to mr. Duncan publicly for upsetting him

. دانکن علناً به خاطر ناراحت کردنش

this morning Wow but yeah I need to go back in time to see exactly what

امروز صبح وای اما آره باید به زمان برگردم تا ببینم دقیقاً چه

happened I think I'll put tape over the dial so that we can't accidentally

اتفاقی افتاده است، فکر می‌کنم نوار را روی صفحه می‌گذارم تا نتوانیم تصادفاً

turn it up I still can't believe you just apologized to me mr. Duncan's got

آن را روشن کنیم. هنوز نمی‌توانم شما را باور کنم. آقا از من عذرخواهی کرد دانکن می‌گوید

my let's move on mr. Duncan's got lots of Gorilla Tape everywhere so I think

بیا برویم آقا. دانکن در همه جا نوار گوریل زیادی دارد، بنابراین فکر

I'll seal up the cover the dial inside there it is in a stupid place it's right

می‌کنم درب صفحه را ببندم ، در جای احمقانه‌ای قرار دارد، درست

by the top shelf as you go in so it's very easy to to move it anyway Belarus

کنار قفسه بالایی که وارد می‌شوید، بنابراین انتقال آن به هر حال بلاروس

is cooking chicken and potatoes in the oven I notice oh my goodness and Ts was

در حال پختن مرغ است بسیار آسان است. و سیب زمینی در فر من متوجه شدم خدای من و Ts

getting very hungry and I think I am chicken and potatoes that sounds like an

خیلی گرسنه شده بود و فکر می کنم من مرغ و سیب زمینی هستم که به نظر می رسد یک

ideal combination roast potatoes any potatoes we've been consuming large

ترکیب ایده آل است.

amounts of potatoes during the lockdown we don't normally eat many potatoes

به طور معمول سیب زمینی های زیادی می خوریم

because we can't be bothered to buy them and peel them which is a bit lazy but

زیرا ما نمی توانیم آنها را بخریم و پوست آنها را بکنیم که کمی تنبل است اما

we've been eating a huge amount and mr. Duncan loves potatoes and I've been

ما مقدار زیادی می خوریم و آقای. دانکن عاشق سیب زمینی است و من

cooking lots of them and mashing them and I think we'll turn into butter into

مقدار زیادی از آنها را پختم و آنها را له کردم و فکر می کنم به

a potato soon because we've been eating so many potatoes other thing is if you

زودی کره به سیب زمینی تبدیل می شود زیرا ما سیب

eat too many potatoes you your shape becomes very similar to a potato

زمینی زیادی می خوریم. بسیار شبیه به یک سیب زمینی،

he's my Gorilla Tape by the way this is the tape this is great stuff I use so

او نوار گوریلای من است، به هر حال این نوار، چیزهای عالی است، من از این موارد بسیار استفاده می

much of this when I'm putting my set together or if I'm building something

کنم وقتی که مجموعه ام را کنار هم می گذارم یا اگر

out here for my livestream I actually use Gorilla Tape this is amazing stuff

در اینجا چیزی برای پخش زنده خود می سازم، در واقع از Gorilla استفاده می کنم. نوار این چیزهای شگفت انگیزی است

you can actually build anything with this so this is a product I'm not

که می توانید در واقع هر چیزی را با آن بسازید، بنابراین این محصولی است که من برای آن تبلیغ نمی کنم،

advertising this but this is something that's very useful for someone in my

اما این چیزی است که برای شخصی در خط کار من بسیار مفید است،

line of work so I quite often have to build sets or scenery or maybe I have to

بنابراین من اغلب مجبور به ساخت مجموعه یا مناظر می شوم یا شاید من باید

secure something so this is great for building things and it is so strong on

چیزی را محکم کنید بنابراین برای ساختن چیزها عالی است و از یک طرف آنقدر محکم

one side it is sticky sticky Palmyra says frozen strawberries

است که چسبنده است پالمیرا می گوید توت فرنگی های یخ زده را

should be put in a glass of champagne well we've got a bottle of cava we

باید در یک لیوان شامپاین بریزید خوب ما یک بطری کاوا داریم

haven't got champagne that's not champagne cava is like cheap

ما شامپاین نداریم که شامپاین کاوا نیست مانند شامپاگ ارزان است

champagne and it's bubbly and fizzy and it looks like champagne but it's not

نه و حباب و گازدار است و شبیه شامپاین است اما

I remember once going to a party many years ago I've got friends in Birmingham

یادم نمی‌آید که سال‌ها پیش یک بار به یک مهمانی رفته بودم، دوستانی در بیرمنگام

and they said invited me to a party and they said bring bring some champagne

داشتم و آنها گفتند که من را به مهمانی دعوت کرده‌اند و گفتند حالا شامپاین بیاور.

with you now I hadn't got much money at the time so I thought I'm not buying I'm

در آن زمان پول زیادی نداشتم، بنابراین فکر کردم که

not spending 25 pounds on a bottle of champagne I thought they don't really

نمی‌خرم، 25 پوند برای یک بطری شامپاین خرج نمی‌کنم، فکر کردم منظورشان واقعاً

mean champagne so I took a bottle of cava and they made me go out and buy a

شامپاین نیست، بنابراین یک بطری کاوا برداشتم و آنها مرا مجبور کردند بروم. بیرون و یک

bottle of champagne well I think so yes if you can't turn up

بطری شامپاین خوب بخر، من فکر می کنم بله، اگر نمی توانید

at someone's house with with a fake champagne I'll put it this way carve is

با یک شامپاین تقلبی در خانه کسی حاضر شوید، من آن را به این صورت می گویم حکاکی

about seven pounds a bottle 10 euros something like that and champagnes

حدود هفت پوند یک بطری 10 یورو چیزی شبیه به آن و شامپاین ها

probably 30 euros a bottle so you can see why I went for the cheap alternative

احتمالاً 30 است. یورو یک بطری، بنابراین می توانید ببینید که چرا من به سراغ جایگزین ارزان رفتم،

then I say hello to iñaki hello in our key in our key says it is my first time

سپس به iñaki سلام می کنم سلام در کلید ما در کلید ما می گوید این اولین بار است که

on your live stream so can I welcome you in our key and give you a round of

در پخش زنده شما حضور دارم، بنابراین می توانم در کلید ما به شما خوشامد بگویم و یک دور به شما بدهم. با

applause

تشویق

let's hope we don't disappoint you do you think it's worthwhile coming back

بیایید امیدوار باشیم شما را ناامید نکنیم آیا فکر می کنید ارزشش را دارد که

another day yes I I hope so don't forget you can give me a like as well a nice

یک روز دیگر برگردید es امیدوارم فراموش نکنید که می توانید به من لایک کنید و همچنین یک

thumb as well to show your appreciation I am here three times a week and

انگشت شست خوب برای نشان دادن قدردانی خود به من بدهید.

everything I do I do it for you for free it's all free Pedro is eating a lot of

بسیاری از

sweet potatoes we love sweet potatoes don't we mr. we do I absolutely love

سیب زمینی های شیرین ما عاشق سیب زمینی شیرین هستیم. ما عاشق

sweet potatoes and whenever we cook potatoes we normally cook half sweet

سیب زمینی شیرین هستم و وقتی سیب زمینی می پزیم معمولاً نصف

potatoes and half white potato yes we mix them together sometimes and then

سیب زمینی شیرین و نصف سیب زمینی سفید می پزیم بله گاهی اوقات آنها را با هم مخلوط می کنیم و سپس آن ها را

mash them up so that it turns a nice sort of orange color you have orange

له می کنیم تا رنگ نارنجی خوبی به خود بگیرد شما

potato and they say they do say that sweet potatoes are nutritionally they've

سیب زمینی نارنجی دارید و می گویند آنها می گویند که سیب زمینی شیرین از نظر

got a very high nutrition nutritional value hmm because they've got vitamin C

تغذیه ای ارزش غذایی بسیار بالایی دارد، چون آنها

like potatoes but they've got vitamin A like carrots so it's a bit like

مانند سیب زمینی ویتامین C دارند، اما مانند هویج ویتامین A دارند، بنابراین کمی شبیه

combining a white potato with a carrot hmm so you get two vitamins in one with

ترکیب یک سیب زمینی سفید با هویج است. بنابراین شما دو ویتامین را در یکی با

a sweet potato it's so taste delicious is that then is that the beta carotene

یک سیب زمینی شیرین دریافت می کنید، طعم آن بسیار خوشمزه است که پس از آن بتا کاروتن است،

then yes that's what gives them the red color orange color yes so I believe so

بله این همان چیزی است که به آنها رنگ قرمز نارنجی می دهد بله، بنابراین من معتقدم

what have you been doing today a mr. Duncan

که شما امروز چه کار می کردید. دانکن

we've been talking about childhood memories one of my most savored and

داشتیم در مورد خاطرات کودکی صحبت می‌کردیم، یکی از خاطرات دوران کودکی من لذت‌بخش‌ترین و

often remembered childhood memories these are the good ones are they they

معمولاً به یاد می‌آید، اینها خاطرات خوب هستند، آنها

are I always remember Steve I would get very

هستند.

excited something is going to go across the screen sadly you won't be able to

بتوانید

see it Steve but you might be able to hear it it's the ice cream van

آن را ببینید استیو، اما ممکن است بتوانید آن را بشنوید، این ون بستنی است که

every child gets excited when they hear the ice-cream fan Oh mum mum the

هر کودکی با شنیدن صدای فن بستنی هیجان زده می شود، مامان مامان،

ice-cream man is coming but can I have ten pence I want to go in buy some

مرد بستنی در حال آمدن است، اما آیا می توانم ده پنی داشته باشم که می خواهم برو داخل

icecream Platina says I make ice cream with frozen

بستنی بخر پلاتینا می گوید من با تمشک یخ زده بستنی درست می کنم

raspberries Greek yogurt and honey that sounds nice well coming round to your

ماست یونانی و عسل که به نظر خوب می رسد بعداً به خانه شما می آید

house later that sounds that sounds like something that Steve would really

که به نظر می رسد چیزی است که استیو واقعاً

appreciate I think so Oh Italian Prosecco says Valentina yes I have tried

از آن استقبال می کند. امتحان کردم

that at a party I've been offered it it is very nice

که در یک مهمانی به من پیشنهاد شده است،

personally champagne I never see what the fuss is all about

شخصاً شامپاین بسیار خوبی است، من هرگز نمی بینم که سر و صدا چیست،

no I mean it's nice but I always think it's overpriced for what it for what it

نه منظورم این است که خوب است، اما همیشه فکر می کنم که قیمت آن نسبت به آنچه که هست، گران

is yeah well it's it when you think about it it

است، بله خوب، وقتی شما فکر کن اگر

has a certain exclusiveness it is exclusive it is something that when you

انحصاری خاصی دارد، انحصاری است، چیزی است که وقتی

have it you feel special maybe it's the same thing as having caviar so if you

آن را دارید احساس خاصی می کنید، شاید شبیه به داشتن خاویار باشد، بنابراین

have caviar and champagne maybe you are having a very special day or maybe a

اگر خاویار و شامپاین دارید، ممکن است یک روز بسیار خاص داشته باشید یا یک

special celebration so quite often that's the reason why people have

جشن خاص. به نظر من اغلب به همین دلیل است که مردم

champagne I suppose because it makes the occasion extra-special yes it seems like

شامپاین می‌خورند زیرا این مناسبت را فوق‌العاده خاص می‌کند، بله، به نظر می‌رسد

you're at a high-class event if you've got champagne because you know it's

که اگر شامپاین دارید در یک رویداد درجه یک هستید، زیرا می‌دانید

expensive so therefore if the champagne it makes you feel special

گران است، بنابراین اگر شامپاین درست می‌کند شما احساس خاصی دارید،

although I think if somebody served me I'm not my palate as they say my palate

اگرچه فکر می کنم اگر کسی به من خدمت کند من کام من نیستم، همانطور که آنها می گویند کام من

is not I wouldn't say is that very sophisticated obviously so I like fair

نیست، نمی گویم بسیار پیچیده است، بنابراین من

the ordinary plain food I couldn't tell the difference between an expensive

غذای ساده معمولی را دوست دارم، نمی توانم تفاوت بین یک غذای معمولی را تشخیص دهم. شامپاین گران قیمت

champagne or a cheap one I probably couldn't tell the difference between

یا یک شامپاین ارزان، احتمالاً نمی توانستم تفاوت بین

a decent carver and champagne to be quite honest but then you know that

یک کارور خوب و شامپاین را تشخیص دهم، اما می دانید که

maybe I'm just not very sophisticated well maybe if you read the label on the

شاید من خیلی پیچیده نیستم، شاید اگر برچسب روی

bottle yes but if you're served it and you don't

بطری را بخوانید بله، اما اگر به شما آن را سرو می کنند

well wine I can tell the difference between cheap wine and expensive wine

و شراب خوبی ندارید من می توانم تفاوت بین شراب ارزان و شراب گران قیمت را تشخیص

but I can never tell the difference between cheap champagne or cava and

دهم، اما هرگز نمی توانم تفاوت بین شامپاین ارزان یا کاوا و

champagne itself so maybe maybe my palate as they say your ability to

خود شامپاین را تشخیص دهم، بنابراین شاید کام من همانطور که می گویند توانایی شما در

discern flavors yes is not is not very sophisticated yet well I always think

تشخیص باشد. طعم ها بله نیست خیلی پیچیده نیست اما خوب من همیشه فکر

you you know you always know when champagne is being served just by the

می کنم شما می دانید که همیشه می دانید که شامپاین دقیقاً توسط

surroundings that you are in so I always feel that you don't actually need to be

محیطی که در آن هستید سرو می شود بنابراین من همیشه احساس می کنم که واقعاً نیازی به

told that champagne is being served because you you kind of know it is

گفتن اینکه شامپاین در حال سرو است. خدمت کردم چون شما تا حدودی می دانید به

because of the surroundings we did didn't we did we have some champagne

خاطر محیط اطراف است که ما نکردیم، ما نداشتیم، ما سال گذشته مقداری شامپاین

last year when we went to well when we were in Paris we had some champagne

خوردیم، وقتی در پاریس بودیم، شامپاین خوردیم،

isn't what he did we were on that lovely river river boat excursion oh that was

این چیزی نیست که او انجام داد، ما در آن بودیم. گشت و گذار با قایق رودخانه ای دوست داشتنی، اوه که خوشمزه بود

delicious and then the nicest red wine I've ever

و بعد از آن بهترین شراب قرمزی که تا به حال

tasted in my life nice bit of Burgundy don't seem to be able to get it here I

در زندگیم چشیده ام، به نظر نمی رسد که نمی توانم آن را اینجا بگیرم،

mean any wine you get served in France always seems to taste nice what even the

منظورم این است که هر شرابی که در فرانسه سرو می شود همیشه به نظر می رسد طعم خوبی دارد که حتی

cheapest wine in France to taste nice but here you've got to spend a lot of

ارزان ترین شراب در F سعی کنید طعم خوبی داشته باشید، اما در اینجا باید پول زیادی

money to get a decent bottle of wine yes I think so

خرج کنید تا یک بطری شراب مناسب به دست آورید، بله فکر می کنم

ts says if you consume a large quantity of sweet potatoes then your body will

اینطور است که اگر مقدار زیادی سیب زمینی شیرین مصرف کنید، بدن شما

produce a large amount of gas which probably explains a lot of things yes

مقدار زیادی گاز تولید می کند که احتمالا خیلی چیزها را توضیح می دهد بله

was it wasn't the reason why you were late today didn't you say that to me you

، دلیل این نبود که امروز دیر آمدی، این را به من نگفتی که

said because because we did notice you were a little bit late so we were

گفتی، زیرا ما متوجه شدیم که شما کمی دیر کردید، بنابراین فکر می کردیم

wondering what it was and I thought maybe it perhaps it was connected to I

که چه چیزی است و فکر کردم شاید شاید این مربوط به

don't know your recent consumption of potatoes or maybe last night's curry we

مصرف اخیر شما از سیب زمینی نیست یا شاید کاری دیشب که ما دیشب کاری

did have a curry last night I'll say no more but I'll just say that

it's no longer with me by the way we were having a story told earlier Lina

داشتیم. داستانی داشتیم که قبلا تعریف شده بود لینا

was telling us a story about the time his dog went missing so the dog

داشت برای ما داستانی درباره زمانی تعریف می کرد که سگش

disappeared the whole family was concerned and I was getting a little

ناپدید شد، بنابراین سگ ناپدید شد، تمام خانواده نگران بودند و من کمی

worried because I thought maybe this this was a sad story however the story

نگران می شدم زیرا فکر می کردم شاید این یک داستان غم انگیز باشد، اما داستان

does have it does have a happy ending because apparently the dog was on the

وجود دارد. پایان خوشی دارد زیرا ظاهراً سگ در روز هفتم بود

sofa all the time what so they were outside getting upset because they

مبل دائماً بیرون بودند و ناراحت می شدند زیرا

thought the dog had disappeared but the dog was actually on the sofa all the

فکر می کردند سگ ناپدید شده است اما سگ در واقع تمام مدت روی مبل

time what it was just asleep so nobody could tell no one was aware that the dog

بود که فقط خواب بود بنابراین هیچ کس نمی توانست بگوید هیچ کس نمی دانست که

was actually there unfortunately at least it was a happy ending yes I like a

متاسفانه سگ واقعاً آنجاست. حداقل این یک پایان خوش بود بله من یک

happy ending I don't know about you Steve that I love a happy ending

پایان خوش را دوست دارم در مورد شما نمی دانم استیو که من یک پایان خوش را دوست دارم

there are Carver's of quality says cap devi - that is true

وجود دارد با کیفیت کارور می گوید cap devi - این درست است

not all grape in France have much quality due to the climate in Catalonia

که همه انگورهای فرانسه کیفیت زیادی ندارند به دلیل آب و هوا در کاتالونیا

we've got good Carver yes I mean now they are because you can only call

ما کارور خوبی داریم بله منظورم این است که آنها اکنون هستند زیرا شما فقط می توانید

something champagne if it's comes from France yeah believe well the actual

چیزی را شامپاین بنامید که از فرانسه آمده باشد، بله خوب منطقه واقعی را

region that's it so it's illegal to market something that's like champagne

باور کنید، بنابراین بازاریابی چیزی شبیه شامپاین غیرقانونی است

but call it champagne unless it comes from that region of France so Carver of

اما آن را شامپاین بنامید مگر اینکه آن را شامپاین کنید. از آن منطقه از فرانسه می آید، بنابراین Carver

course you can get very good quality Carver's and they're essentially the

البته می توانید Carver's با کیفیت بسیار خوبی تهیه کنید و آنها در اصل

same thing I mean we make champagne here from from grapes and lots of other

همان چیزی هستند که منظورم این است که ما در اینجا شامپاین را از انگور درست می کنیم و بسیاری از

countries do as well Catalonia for example so it's just as good but of

کشورهای دیگر نیز به عنوان مثال کاتالونیا این کار را انجام می دهند. بنابراین به همان اندازه خوب است، اما

course if it's got the name champagne you can rack up the price and probably

مطمئناً اگر نام شامپاین را داشته باشد، می توانید قیمت را افزایش دهید و احتمالاً

charge double what you would for probably a carver which tastes exactly

دو برابر قیمتی که احتمالاً برای منبت کاری که طعم و مزه

the same and is the same quality hmm

یکسانی دارد و کیفیت مشابهی دارد،

but some people still have that shall I say the word snobbishness yes so unless

اما برخی از مردم هنوز هم آن را دارند، هزینه کنید. من کلمه اسنوبیسم را می گویم بله پس مگر

it says champagne they won't drink it and I've got friends like that in

اینکه بگوید شامپاین آن را نمی نوشند و من چنین دوستانی در

Birmingham or I used to let's just say we're not friends anymore but it wasn't

بیرمنگام دارم یا قبلاً می گفتم که ما دیگر با هم دوست نیستیم اما به

because of the champagne it was some us you weren't you weren't beating each

خاطر شامپاین نبود. ما بودیم شما نبودید که

other up with champagne bottles I hope it came close hello to real horror

همدیگر را با بطری های شامپاین کتک نمی زدید امیدوارم به داستان های ترسناک واقعی نزدیک شده باشد

stories hello real horror stories nice to see you here I'm very intrigued by

سلام داستان های ترسناک واقعی خوشحالم که شما را اینجا می بینم من بسیار شیفته

your name Steve we got very excited last night didn't we did we oh yes it's been

نام شما هستم استیو ما بسیار هیجان زده شدیم دیشب این کار را نکردیم، اوه بله،

a long time it's been a while since we got excited about anything but certainly

مدت زیادی است که ما در مورد هر چیزی هیجان زده نشده ایم، اما مطمئناً

right since I got excited yes we watched the launch of the space X rocket yes you

درست است، زیرا من هیجان زده شدم، بله، ما پرتاب موشک فضایی X را تماشا کردیم، بله

have to be careful how you say that you see Steve because unfortunately on

، باید مراقب باشید چگونه هستید بگویید که استیو را می بینید زیرا متأسفانه در

YouTube subtitles it comes up his space sexy

YouTube زیرنویس ها فضای او جذاب است

so I say space X just so we're you're sure because unfortunately they are

بنابراین من می گویم فضای X فقط برای اینکه مطمئن باشیم زیرا متأسفانه آنها

YouTube subtitle space X I did I don't know what I don't know what YouTube

فضای زیرنویس یوتیوب هستند X من انجام دادم من نمی دانم چه چیزی را نمی دانم YouTube

thinks we are talking about but you don't want to get banned or blocked mr.

فکر می کند ما در مورد چه چیزی صحبت می کنیم اما شما نمی خواهم ممنوع یا بلاک شوم آقای.

dinkler saying something anyway fortunately there are people doing much

دینکلر چیزی می گوید به هر حال خوشبختانه افرادی هستند که کارهای بسیار

worse things on YouTube I don't know if you've heard but there is a youtube star

بدتری در یوتیوب انجام می دهند، نمی دانم شنیده اید یا نه، اما یک ستاره یوتیوب وجود دارد که

I always used the word star with inverted commas on YouTube no one is

من همیشه در یوتیوب از کلمه ستاره با کاماهای معکوس استفاده می کردم هیچ کس

really a star on YouTube no one but I think it's just sometimes people are

واقعاً یک ستاره در YouTube نیست. یکی اما فکر می‌کنم گاهی اوقات مردم

slightly more popular than other people for example I am NOT a youtube star I

کمی محبوب‌تر از افراد دیگر هستند، برای مثال من ستاره یوتیوب نیستم

don't think so however there is one YouTube star who

، فکر نمی‌کنم، اما یکی از ستاره‌های یوتیوب وجود دارد که

has got into a lot of trouble today I won't say why but he is in deep hot

امروز با مشکلات زیادی مواجه شده است ، نمی‌گویم چرا اما او به

water over a certain situation that's taking place in the United States yes

خاطر موقعیت خاصی که در ایالات متحده رخ می دهد در آب داغ است، بله درست می

I see right yes that's why you've always got to be careful what you say on

دانم بله به همین دلیل است که شما همیشه باید مراقب آنچه در

YouTube and do and do know right well have you learned anything deep and

یوتیوب می گویید و انجام می دهید باشید و به خوبی بدانید که آیا چیزی عمیق یاد گرفته اید و

meaningful during the lockdown asks flower Espoir I have learnt that

معنی دار در طول قرنطینه می پرسد گل اسپور من آموخته ام که

spending large amounts of time with mr. Steve can sometimes be a little bit

گذراندن زمان زیادی با آقای. استیو گاهی اوقات می‌تواند کمی

annoying and by vice-versa oh I thirsty don't converse so the other

آزاردهنده باشد و برعکس اوه من تشنه هستم صحبت نمی‌کنم، برعکس،

way round it so my rang so you feel the same way well actually I haven't really

من زنگ می‌زنم تا شما هم همین احساس را داشته باشید، در واقع

no I haven't because we do tolerate each other's company yes quite well and you

من واقعاً نه، نه، چون ما این کار را می‌کنیم. شرکت یکدیگر را تحمل کنید بله کاملاً خوب و شما

have been busy this week would you like to see mr. sis what this is what Steve

این هفته مشغول بودید آیا دوست دارید آقا را ببینید. سیس این چیزی است که استیو

has been being Tamara has been asking about my renovation work thank you

بوده است تامارا در مورد کار بازسازی من از شما می پرسد از شما متشکرم

tomorrow yes I was just about to talk about it so here it is I'm exhausted

فردا بله، من فقط می خواستم در مورد آن صحبت کنم، بنابراین اینجا است که من خسته هستم

here is what Steve has been doing this week he's been busy working hard laying

اینجا چیزی است که استیو این هفته انجام داده است، او مشغول کار بوده است. سیلی‌های بتونی سخت می‌شود

concrete slaps so there you can see him busily working away and this is what it

تا بتوانید او را ببینید که مشغول دور شدن است و این چیزی است که به

looks like now he's almost almost finished almost but now you can see that

نظر می‌رسد اکنون تقریباً کارش تمام شده است، اما اکنون می‌توانید ببینید

the whole area is nice and open and we can do all sorts of things lots of

که کل منطقه زیبا و باز است و ما می‌توانیم انواع کارها را

activities can take place in that area and you can also see there is a little

انجام دهیم. می تواند در آن منطقه اتفاق بیفتد و همچنین می توانید ببینید

space that is the little space that mr. Steve still has to do so he hasn't

فضای کمی وجود دارد که همان فضای کمی است که mr. استیو هنوز باید این کار را انجام دهد، بنابراین او

finished everything he still has a little bit of space to go but you you

همه چیز را تمام نکرده است، او هنوز کمی فضا برای رفتن دارد، اما

are nearly there aren't you Steve it's very hard work I could never be a

تو تقریباً آنجا هستی، نیستی استیو، کار بسیار سختی است من هرگز نمی توانم یک

laborer I'm developing huge muscles mr. Duncan from carrying all those heavy

کارگر باشم، من در حال توسعه عضلات بزرگ هستم. . دانکن از حمل همه آن

slabs around and digging and having to pummel all the soil down

تخته های سنگین به اطراف و کندن و کندن تمام خاک ها

so yes um regular viewers will know and may well have seen videos that we used

به طوری که بله، بینندگان معمولی بدانند و ممکن است ویدیوهایی را دیده باشند که ما قبلاً

to have roses in that part of the garden that's it and the previous owner had dug

در آن قسمت از باغ گل رز داشتیم و صاحب قبلی آن را داشت.

up the patio space taken away lots of the slabs mm-hmm and put roses in the

فضای پاسیو را حفر کرد و تعداد زیادی از تخته ها را برداشت و گل رز را در

roses looked nice but it the whole thing looked a bit of a mess it was crude it

گل رز گذاشت.

was crude I mean it just looked like half taking up some slabs and putting

و گذاشتن

some roses it just was a mess I just hoped the previous owners of this house

مقداری گل رز فقط بهم ریخته بود من فقط امیدوار بودم صاحبان قبلی

are not watching I doubt it I doubt it and so from the last few years I knew it

این خانه تماشا نکنند.

would take a long time and it would be a lot of effort and I didn't want to pay

و من نمی‌خواستم به کسی پولی بدهم،

somebody in fact we had a quote to have that whole patio area read relayed hmm

در واقع ما پیشنهادی داشتیم که کل محوطه پاسیو را بخوانیم hmm

mr. Duncan and I nearly collapsed when I had the quote so that's the reason why

mr. من و دانکن تقریباً وقتی قیمت را داشتم از بین رفتیم، به همین دلیل است که

we're doing it ourselves it was going to cost 10,000 pounds to

خودمان این کار را انجام می‌دهیم ، 10000 پوند هزینه داشت تا

have it all relayed 10,000 pounds which is I don't know 12,000 euros something

همه آن 10000 پوند ارسال شود که نمی‌دانم 12000 یورو چیزی

like that it's a lot of money so I thought there's no way because there was

شبیه به آن زیاد است. از پول، بنابراین فکر کردم هیچ راهی وجود ندارد، زیرا

nothing wrong with the slabs and I found the previous owner had kept all the old

هیچ مشکلی با اسلب ها وجود ندارد و متوجه شدم که صاحب قبلی تمام تخته های قدیمی را که برداشته اند را نگه داشته است و همه

slabs that they've taken up they were all dotted around the garden so I

آنها در اطراف باغ خالکوبی شده بودند، بنابراین

counted up the number of slabs that I needed which was I think it was 23 24

تعداد تخته ها را شمارش کردم. من نیاز داشتم که فکر می کنم 23 24 بود

something like that okay and I found 25 slabs all around the garden in various

چیزی شبیه به آن خوب و من 25 تخته سنگ در اطراف باغ در مکان های مختلف پیدا

places so I knew I'd got them but of course what happened mr. Duncan is that

کردم، بنابراین می دانستم که آنها را خواهم گرفت، اما البته چه اتفاقی افتاد آقای. دانکن این است که

they're quite fragile things aren't they they are very fragile and I broke two of

آنها چیزهای کاملاً شکننده ای هستند، نه آنها بسیار شکننده هستند و من دو تا از

them so I was - I was I was one short so I've had to find another one which is a

آنها را شکستم بنابراین من بودم - من یک نفر کوتاه بودم بنابراین مجبور شدم یکی دیگر را پیدا کنم که

bit smaller and disguising it so that it doesn't show but yes I'm doing it myself

کمی کوچکتر است و آن را پنهان می کند. به طوری که نشان نمی دهد اما بله من خودم این کار را انجام می دهم

and save you myself 10,000 pounds which are in

و خودم 10000 پوند از شما صرفه جویی می کنم.

I hadn't got 10,000 pounds hanging around no well we're just poor we were

burly but where is poor as Church mice we've gotten we haven't got two pennies

ما گرفتیم ما دو سکه نداریم که

to rub together two penny not two pennies two pennies with all of our

با هم مالیده شویم دو سکه نه دو سکه دو سکه با تمام

furniture is made of cardboard that a true it is true some of it is I wish so

مبلمانمان از مقوا ساخته شده است که حقیقت دارد برخی از آن درست است که ای کاش پس

I thought I can do that myself I'm not going to pay somebody to do it

فکر کردم که خودم می توانم این کار را انجام دهم من قرار نیست برای انجام این کار به کسی پولی بدهم،

but of course what happened was it wasn't just a simple matter of replacing

اما اتفاقی که افتاد این بود که فقط یک موضوع ساده جایگزین

the slabs that were missing because a lot of them were uneven and had sunk

کردن اسلب‌هایی نبود که گم شده بودند، زیرا بسیاری از آنها ناهموار بودند و به

over time I've had to take up probably another 20 or 25 and relay them so it's

مرور زمان فرو رفته بودند. احتمالاً 20 یا 25 تای دیگر را افزایش داده و آنها را پخش کنید

turned into a much bigger job than I thought but I'm getting big muscles and

تا به یک کار بسیار بزرگتر از آنچه فکر می کردم تبدیل شود، اما من عضلات بزرگی پیدا می

I feel fit as a fiddle mr. John Young making Sun I've been wearing factor 30

کنم و به عنوان یک کار احساس تناسب اندام می کنم. کمانچه آقای جان یانگ در حال ساخت سان من فاکتور 30 ​​می

because obviously I don't want to age no Cheerilee you don't want to age any more

پوشم چون بدیهی است که من نمی خواهم پیر شوم، Cheerilee، شما نمی خواهید

any more than you already have but yes thank you for asking I tell you

بیشتر از آنچه قبلا دارید پیر شوید، اما بله متشکرم که پرسیدید، به شما می گویم

what we're going to do in a bit in a little while Steve we are going to play

ما چه هستیم تا اندکی دیگر این کار را انجام خواهیم داد استیو، ما قرار است

the sentence game oh oh we had a lot of fun with that last week didn't we we did

بازی جمله را بازی کنیم، اوه اوه، ما خیلی از آن لذت بردیم که هفته گذشته این کار را نکردیم،

so I will be showing some sentences in around about five minutes and then we

بنابراین من حدود پنج دقیقه دیگر جملاتی را نشان خواهم داد و سپس

are going to have half an hour of the sentence game and you are more than

نیم ساعت از بازی جمله را خواهیم داشت و شما بیش از حد

welcome to join in I will be showing you some sentences and what you have to do

خوش آمدید که به آن بپیوندید، من چند جمله را به شما نشان خواهم داد و کاری که باید انجام دهید

is fill in the areas that are blank yes Lewis says it takes a lot of money

این است که قسمت های خالی را پر کنید، بله لوئیس می گوید این کار خیلی طول می کشد. پول

to have something like that done professionally and Belarus is very

برای انجام چنین کاری به صورت حرفه ای و بلاروس از

surprised at ten thousand pounds the thing is labour charges here in the UK

ده هزار پوند بسیار متعجب شده است، موضوع این است که هزینه های نیروی کار در اینجا در

are very high it's about to get somebody in a labourer a builder they will charge

بریتانیا بسیار بالا است، قرار است کسی را در یک کارگر و سازنده بیاورند و

you between 250 and 300 pounds a day yes at least to do eight hours work and that

بین 250 تا 300 پوند از شما دریافت کنند. روز بله حداقل برای انجام هشت ساعت کار و این

has taken me on my own it's taken me pretty much

باعث شده است که خودم آن را انجام دهم تقریباً

all time I would say a good five days so far to do it and it will take me

تمام وقت من را گرفته است، می‌توانم بگویم تا کنون پنج روز خوب برای انجام آن کار خواهم کرد و احتمالاً من را

probably under and if I've taken them all up it would have taken probably two

زیر پا می‌گذارد و اگر همه آنها را انجام داده باشم ، احتمالاً دو

weeks and so if you're paying somebody 250 I mean they would have used proper

هفته طول می‌کشد و بنابراین اگر پرداخت می‌کنید یک نفر 250 منظورم این است که آنها از

equipment averages using my own sort of manual muscles they would have brought

میانگین تجهیزات مناسب با استفاده از ماهیچه های دستی خودم استفاده می کردند

in diggers and special things that will flatten the ground but nevertheless I

و حفارها و چیزهای خاصی را می آوردند که زمین را صاف می کند، اما با این وجود

bet it would have taken a week for a professional to have done it hmm and

شرط می بندم که یک هفته طول می کشد تا یک حرفه ای این کار را انجام دهد. و

that's 250 pounds 3 in Japan's a day probably well we're almost living

این 250 پوند 3 در ژاپن در روز است احتمالاً ما تقریباً

through this in real time yes let's move on let's move on but yes it is expensive

در زمان واقعی از طریق آن زندگی می کنیم بله بیایید ادامه دهیم بیایید ادامه دهیم اما بله

what well if anyone does any lay before you labouring work so work with their

گران است اگر کسی کاری انجام دهد قبل از انجام کار دراز بکشد بنابراین با دستان خود در

hands building maybe a new kitchen or decorating your walls it's always

ساختن کار کنید. شاید یک آشپزخانه جدید یا تزئین دیوارهای شما همیشه

expensive because you are paying for their time three hundred pounds a day

گران باشد زیرا شما برای وقت آنها روزی سیصد پوند می پردازید

time is Reno thinks I'm drilling for oil oh that would be very nice but at the

، رنو فکر می کند من دارم برای نفت حفاری می کنم، اوه این خیلی خوب است اما در

moment Orion is so cheap I doubt that I could sell it that's the were all the

حال حاضر Orion بسیار ارزان است من شک دارم که میتونستم بفروشمش همه

Marquis yeah I would just what I would do Steve if you found oil I would just

مارکیز بودند، بله، من همان کاری را انجام می دادم که استیو اگر نفت پیدا می کردی،

put it back in the ground and wait for a couple of years the Grice of oil

دوباره آن را در زمین می گذاشتم و چند سال صبر می کردم ، گریس نفت

worldwide is so cheap in fact at one point it was zero in fact it was - $40 a

در سراسر جهان بسیار ارزان است در واقع در یک نقطه در واقع صفر بود - 40 دلار در هر

barrel they were actually paying the producers were paying people to take it

بشکه که آنها در واقع پرداخت می کردند، تولیدکنندگان به مردم پول می دادند تا آن

off their hands yeah about three weeks ago yeah and we've got because we have

را از دست خود بردارند، بله، بله، بله و ما دریافت کردیم، زیرا ما باید

to use oil here for our central heating yeah don't we mr. Duncan you do and it

در اینجا از نفت برای گرمایش مرکزی خود استفاده کنیم، بله. ما آقای دانکن شما انجام می‌دهید و به

normally costs me 50 P a liter okay to fill up and I got it for 1910 two weeks

طور معمول برای من 50 P در لیتر هزینه می‌شود، خوب پر کردنش و من آن را برای سال 1910 دو هفته پیش گرفتم

ago it's never been so cheap so that gave Steve extra extra spare money so

who could buy some new slabs slabs mr. Duncan is sick to death of me talking

. دانکن تا حد مرگ مریض است از اینکه من در

about the slabs aren't you you do spend a lot of time talking about laying Slams

مورد تخته ها صحبت می کنم، آیا شما زمان زیادی را صرف صحبت کردن در مورد چیدن

SLA B slabs slab but when I get involved in something it's all-consuming for me I

دال Slams SLA B می کنید، اما وقتی درگیر چیزی می شوم که همه چیز برای من مصرف کننده

become a hundred percent focus on some this is true and I can't stop talking

است، صد درصد روی آن تمرکز می کنم. برخی از آنها درست است و من نمی توانم در

about are youare you getting shorter this chair it's mister don't you've got

مورد آن صحبت نکنم، آیا شما کوتاهتر می شوید این صندلی، آقا، آیا شما

it something honest so lame from Ikea setup no it's not my fault you just sit

آن را یک چیز صادقانه دارید، بنابراین از راه اندازی Ikea لنگید، نه تقصیر من نیست، شما فقط

up straight be erect there we go is that better

صاف بنشینید و در آنجا ایستاده باشید. برو بهتر

that's it that's better I'm down now I can Steve mr. Steve is all floppy

است که بهتر است من در حال حاضر پایین هستم من می توانم آقای استیو. استیو امروز کاملاً فلاپی

today because you put me in the spot you have put me in the shade the Sun is

است چون مرا در جایی قرار دادی که در سایه قرار داده ای که خورشید در

coming up if you keep complaining about it you complain about the CERN you

حال طلوع است اگر مدام از آن شکایت کنی از سرن شکایت می کنی

complain about the slope you complain about the wind you complain about

از شیب شکایت می کنی از باد شکایت می کنی از

everything my back deserves a rest yes you are you are right

همه چیز شکایت می کنی به عقب سزاوار استراحت است بله حق با شماست

Beatriz I'm taking a rest today because I'd probably been doing it five five at

بئاتریز من امروز استراحت می کنم زیرا احتمالاً پنج پنج روز حداقل پنج روز این کار را انجام می

least five days mmm and I have got a few twinges if you've got a twinge it means

دادم و اگر شما یک پیچ خوردگی داشته باشید چند ضربه دارم، این یعنی

you've got a slight pain in an area of your body twinge or maybe

شما در ناحیه‌ای از بدنت درد خفیفی دارم، یا شاید

Bassem yes a twinge ER a feeling that you've overdone something hmm well I

باسم بله، اورژانس احساس می‌کند که در چیزی زیاده‌روی کرده‌ای

don't know how you can stand up mr. Duncan I know long that's why you put me

، خب من نمی‌دانم چطور می‌توانی بایستی آقای. دانکن من خیلی وقته می دونم به همین دلیل

in a seat because after five ten minutes my legs are aching this well I know you

منو روی صندلی گذاشتی چون بعد از پنج ده دقیقه پاهایم به این اندازه درد می کنه می دونم که

asked me to put you in a seat soon okay very soon I'll be pushing you around in

از من خواستی به زودی تو رو روی صندلی بزارم خیلی زود من تو

a wheelchair at this rate we are going to play the sentence game are you ready

رو با ویلچر هل میدم امتیاز دهید ما قرار است بازی جمله را بازی کنیم آیا شما

to play the sentence came and during the week I got very adventurous because I

آماده بازی جمله آمدید و در طول هفته من بسیار ماجراجویانه شدم زیرا

decided to make some titles for the sentence game so have a piece of paper

تصمیم گرفتم عناوینی برای بازی جمله بسازم بنابراین یک کاغذ

and a pen nearby we will also help you so these are going to be sentences with

و یک خودکار در نزدیکی خود داشته باشید ما نیز کمک خواهیم کرد شما پس اینها جملاتی خواهند بود که

some of the words missing what you have to do

برخی از کلمات آن چیزی را که باید انجام دهید را از دست داده اند

fill in the spaces there will be some spaces all I want you to do is fill in

، فضاها را پر کنید، برخی از فاصله ها وجود خواهد داشت، تنها کاری که می خواهم انجام دهید این است که جاهای خالی را پر کنید.

the blanks let's play the sentence game shall we

can't stop dancing here we go then it is time to play the sentence game

می رقصیم اینجا ما می رویم پس وقت آن است که بازی جمله را انجام

are you ready Steve and Cheska's accuse me of searching yes you are slouching

دهیم آیا آماده هستید استیو و چسکا من را متهم به جستجو می کنند بله شما خوب خمیدید

well this seat is it's slippery it's I'm falling out of it because it's on a

این صندلی لیز است از آن می افتم زیرا روی

slate no there we go I'll be there we go is that better I will get a piece of

تخته سنگ است نه ما می رویم من آنجا خواهم بود که برویم بهتر است یک تکه

rope I need a cushion well you're not on

طناب بگیرم خوب شما در حال حاضر جلوی دوربین نیستید

camera at the moment by the way there you are

، همان‌طور که هستید،

you aren't you're on now yes that's better we want to see mr. Steve sitting

اکنون نیستید، بله، بهتر است که ما می‌خواهیم آقا را ببینیم. استیو

upright and erect I'm using my legs to push me back into the seat that's good

صاف و راست نشسته است، از پاهایم استفاده می‌کنم تا مرا به صندلی عقب برانم، این خوب

that's it looks better well when you when you have a good posture your whole

است، وقتی حالت خوبی داشته باشید، بهتر به نظر می‌رسد

face changes but when you slouch all of your neck becomes all creased and how

تمام صورتتان تغییر می‌کند، اما وقتی خم می‌کنید، تمام گردنتان کاملاً چین می‌شود و چگونه

about this that's yeah that looks better you look

در مورد این بله که بهتر به نظر می رسد شما

very lazy our world of English and all that go on get on with the word game mr.

بسیار تنبل به نظر می رسید دنیای انگلیسی ما و همه چیزهایی که می گذرد با کلمه بازی Mr.

Duncan the sentence game I call it if you won't go to be sarcastic please get

دانکن جملات بازی من آن را می گویم اگر نمی خواهید به طعنه بگویید

the name right here it is then the sentence game we are going to play the

لطفاً نام را همینجا بیاورید آنگاه بازی جمله ای است که ما می خواهیم

sentence game the sentence how many times am I going to say the sentence

بازی جمله را انجام دهیم جمله چند بار می خواهم جمله

game this is the sentence game oh there it is again and where we play this game

بازی را بگویم این است بازی جمله اوه دوباره وجود دارد و جایی که ما این بازی

what's it called the sentence became the sentence game where we play this I'm

را انجام می دهیم به نام آن جمله تبدیل به بازی جمله شد که در آنجا این بازی را انجام می دهیم من

going to show you some sentences well there's a surprise so the sentence game

چند جمله را به شما نشان می دهم خوب یک شگفتی وجود دارد بنابراین بازی جمله ای

oh my god can I just stop step can I stop saying

خدای من می توانم فقط گام را متوقف کنم می توانم

the sentence go let's say it why can't I stop saying the sentence game go and

جمله را نگویم برو بیا بگویم چرا نمی توانم جمله را نگویم بازی برو و

still you say it faster the sentence game you haven't

هنوز تو آن را سریع تر می

all afternoon so I go to show you a sentence oh my god I'm so sick of

گویی. من از

hearing that word we all know just put it up okay here it is the first sentence

شنیدن این کلمه که همه ما می دانیم حالم به هم می خورد، فقط آن را اینجا قرار دهید، این اولین جمله

round 1 of the sentence game oh there must be an easier way of not making a

دور 1 از جمله بازی است، اوه باید راه آسان تری برای

living here we go Steve I don't give the answer Steve because your English is

گذران زندگی وجود داشته باشد، ما می رویم استیو من نمی دهم پاسخ استیو چون انگلیسی شما

quite good so it's not for you to answer so here it is now outside in the

کاملاً خوب است، بنابراین این وظیفه شما نیست که پاسخ دهید اکنون خارج از

internet world the world of virtual reality so we are just flickering images

دنیای اینترنت دنیای واقعیت مجازی است، بنابراین ما فقط در حال سوسو زدن تصاویر

on your mobile devices or maybe your PC monitor we are just flickering light

در دستگاه های تلفن همراه شما یا شاید مانیتور رایانه شما هستیم، ما فقط نور سوسو می زنیم،

however here where we are we are solid we are three-dimensional trust me well

اما اینجا جایی که ما هستیم جامد هستیم، ما سه بعدی هستیم، به من اعتماد کنید خوب

I'm not sure about Steve but I am

هستم. در مورد استیو مطمئن نیستم،

I've been carefully molded from very flexible latex but I don't know what

اما من به دقت از لاتکس بسیار انعطاف پذیر ساخته شده ام، اما نمی دانم

that was here it is then we're just vamping at the moment because I want you

اینجا چه چیزی بود، پس ما در حال حاضر فقط در حال خون آشام هستیم زیرا می

to have a look at this sentence below and you will see don't blank to blank my

خواهم به این جمله زیر نگاهی بیندازید. و خواهید دید که برای خالی کردن گیاهان من خالی نباشید،

plants while I'm blank now we had something similar to this about three

در حالی که من اکنون خالی هستم، ما چیزی شبیه به این را حدود سه

weeks ago so this is similar so for those who saw that you will know that

هفته پیش داشتیم، بنابراین این مشابه است، بنابراین برای کسانی که دیدند می دانند که

this is going to help you it is hello - Oh apparently satury know says whoever

این به شما کمک می کند. سلام - اوه ظاهراً اشباع می‌گوید هر کسی

wins today's game will have to have some ice cream I'm not sure I'm not sure how

که بازی امروز را برد باید بستنی بخورد، مطمئن نیستم مطمئن نیستم چگونه

I'm going to send it to you that's maybe one day maybe one day we can

آن را برای شما بفرستم، شاید یک روز شاید یک روز بتوانیم

Sergio Sergio no it's only one word you say you can only add one word in those

سرخیو سرجیو نه فقط یک کلمه است که می گویید، فقط می توانید یک کلمه را در آن

gaps so those spaces are just for one word not more than one word my rules are

شکاف ها اضافه کنید تا آن فضاها فقط باشند برای یک کلمه نه بیشتر از یک کلمه قوانین من

strict but fair very fair in fact so there we go don't something - something

سختگیرانه هستند اما منصفانه در واقع بسیار منصفانه هستند بنابراین ما می رویم چیزی را انجام ندهیم - چیزی

my plants while I'm away couple of answers already okay there's one from

گیاهان من در حالی که من دور هستم چند پاسخ در حال حاضر خوب است یکی از

Sergio but I won't read that no marina says

Sergio اما من نمی خوانم که هیچ مارینا نمی گوید

Sergio's got it wrong anyway because he's put too many words yeah marina says

سرجیو به هر حال اشتباه کرده است زیرا او کلمات زیادی را بیان کرده است بله مارینا می گوید

don't don't try to destroy my plants while I'm away why would you I know cap

سعی نکنید گیاهان من را از بین ببرید تا زمانی که من دور هستم چرا می دانید کلاهک

Devi says don't dare to damage my plants while I'm sleeping

دیوی می گوید جرات نکنید به گیاهان من آسیب بزنید در حالی که من می خوابم

don't dare oh well I'm sleeping damage my plants while I'm sleeping yes maybe

جرات نکن آه خوب من می خوابم به گیاهانم آسیب بزن در حالی که من خوابم بله

maybe your garden is amazing and you have some of the nicest flowers in the

شاید باغ شما شگفت انگیز است و شما تعدادی از زیباترین گل ها را در

area I'm perhaps one of your neighbors it's a little bit jelly mmm they're

منطقه دارید من شاید یکی از همسایه های شما هستم. کمی ژله ممم به

jealous of your lovely flowers so maybe they will sneak into your garden at

گل های دوست داشتنی تو حسودی می کنند تا شاید

night when you are not looking and they will destroy your flowers don't go don't

شب هنگام که نگاه نمی کنی یواشکی وارد باغت شوند و گل هایت را از بین ببرند نرو مگه

what was it again we've got oh don't damage to all my plants well you can't

چی بود دوباره ما داریم آه به همه گیاهان من آسیب نده خوب نمی توانی

say damage to you don't damage to something so that that would not be

بگوییم به تو آسیب بزن به چیزی آسیب

right unfortunately grammatically that is not right so you don't go to destroy

نده تا درست نباشد خوشبختانه از نظر گرامری این درست نیست، بنابراین نمی‌روید برنامه‌های من را از بین ببرید

my plans or don't try to oh I suppose that's okay don't try to destroy my

یا سعی نکنید اوه، فکر می‌کنم اشکالی ندارد، سعی نکنید گیاهان من را نابود کنید،

plants while I'm what was the last word asleep yes that's okay that's okay yes

در حالی که من آخرین کلمه‌ام در خواب بودم بله، اشکالی ندارد، اشکالی ندارد بله

don't try to destroy my plan while I'm asleep or while I'm sleeping

سعی نکنید برنامه من را در حالی که خوابم یا خوابم خراب کنید

Eugene's got a good one okay don't forget to water my plants while

یوجین یک برنامه خوب دارد ، فراموش نکنید تا زمانی

I'm abroad ah yes so you are suggesting that you will be away on holiday maybe

که خارج از کشور هستم به گیاهانم آبیاری کنید آه بله، بنابراین شما به شما پیشنهاد می کنید که دور باشید. در تعطیلات شاید

so don't forget to water my plants while I'm abroad that's a good one

فراموش نکنید تا زمانی که من در خارج از کشور هستم

Maria doesn't want her plants being watered so she said don't try to water

به گیاهانم آبیاری کنید، این خوب است ماریا نمی خواهد گیاهانش آبیاری شوند بنابراین او گفت سعی نکنید تا

my plants while I'm away very good I like that one yeah nice one again you

زمانی که من دور هستم به گیاهانم آبیاری کنید. خیلی خوب است.

there quite often one of the wonderful things about the sentence game is you

یکی از چیزهای شگفت انگیز در مورد بازی جمله این است که

can use other words so there are different ways of making this sentence

می توانید از کلمات دیگری استفاده کنید، بنابراین راه های مختلفی

make sense yes don't try to don't try to water my plants while I'm away so maybe

برای معنا بخشیدن به این جمله وجود دارد، بله سعی نکنید به گیاهان من آبیاری نکنید. در حالی که من دور هستم، بنابراین شاید

you don't want that person to put any water on your plants certain types of

شما نمی خواهید آن شخص هیچ آبی روی گیاهان شما بگذارد، برخی از

plants don't like too much water that's true isn't it Steve yes you could have

گیاهان آب زیادی را دوست ندارند. درست است، استیو بله،

you could have put the word bother in there don't bother to water my plant I'm

می‌توانستید کلمه مزاحم را در آنجا قرار دهید، زحمت آبیاری گیاه من را به زحمت نیندازید، من دور هستم.

away that's a good one even Steve is playing well I'm just yes putting

suggestions in no that's good don't try don't bother to you said what you're

نه این خوب است سعی نکنید اذیت نشوید به شما گفتید آنچه می

saying is don't worry don't worry hmm about washing my car they don't need it

گویید این است که نگران نباشید نگران نباشید در مورد شستن ماشین من آنها نیازی به آن

don't bother to water my plants while I'm away that's it it's quite actually

ندارند .

it's quite a firm way of using that word don't bother to do it

این یک روش کاملاً محکم برای استفاده از آن کلمه است ، برای انجام آن

don't bother you you don't have to there is no need don't bother to water my

زحمت نکشید، شما را آزار ندهید، مجبور نیستید، نیازی به آبیاری گیاهان من نیست،

plants while I'm away that means there is no need to do it you don't have to

در حالی که من هستم دور، یعنی نیازی به انجام آن نیست،

worry about it you don't have to bother about it don't worry about it

لازم نیست نگران آن باشید، نگران نباشید،

satury knows got it right as well like Soojin slightly different version and

don't forget to water my plants while I'm away yes that's a gladly obvious one

فراموش کن تا زمانی که من دور هستم به گیاهانم آبیاری کنی، بله، این کاملاً واضح است

that you would think but you as some people said you might not want

که فکر می کنید، اما همانطور که برخی از مردم گفتند ممکن است

your plants water yes that's it yes sir well done hmm they don't get in Aki says

نخواهید گیاهانتان آب بدهند بله همینطور است بله آقا آفرین، اوم آنها نمی خواهند وارد شوید آکی می‌گوید

don't dare to step on my plants while I'm having a nap while I'm sleeping if

وقتی می‌خوابم جرأت نكن پا روی گیاهان من بگذاری، اگر می‌خواهی وقتی خوابم

you wanted to put one word in there while I'm sleeping don't dare to squash

یك كلمه را در آنجا بنویسی، جرأت نكن كه

squash my claims so if you squash something it means you are using force

ادعاهای من را له كنی، پس اگر شما چیزی را له می کنید یعنی از زور استفاده می

to destroy something you are putting something on top of another thing you

کنید تا چیزی را از بین ببرید و چیزی را روی چیز دیگری قرار می

squash the plants don't don't come don't do it don't squash my plants you could

دهید گیاهان را له می کنید نیایید انجام ندهید گیاهان من را له نکنید شما می

have don't forget to prune my plants while on the way don't forget to cut my

توانستید فراموش نکنید هرس کردن گیاهانم در راه فراموش نکنید که

plant prune would be a better word don't ya get to prune prune is a great word

گیاهم را هرس کنم هرس کلمه بهتری خواهد بود.

because it's also a kind of dried fruit isn't it that's true yes but prune can

هرس می

also be a verb it means you trim or cut back a bush or a tree so it does not

تواند یک فعل نیز باشد، یعنی شما یک بوته یا درخت را کوتاه می کنید یا

grow too much satoru no don't set fire to my plants while I'm away I've never

می برید تا زیاد رشد نکند.

heard anyone I've never heard anyone set fire to another person's plants it seems

شنیده ام که کسی گیاهان دیگری را آتش زده است، به نظر

to me it seems like well first of all it seems like a dangerous thing to do

من خوب به نظر می رسد که اول از همه کار خطرناکی به نظر می

having said that behind me you can see the big mountain behind me a couple of

رسد که بگویم پشت سر من می توانی کوه بزرگ را ببینی. چند روز پیش پشت سرم یکی

days ago someone actually started a fire in fact it was on Friday so I think it

واقعاً آتش زد، در واقع جمعه بود، بنابراین فکر می‌کنم

must have been kids I'm guessing it was teenagers who had nothing to do and they

باید بچه‌ها باشند، حدس می‌زنم نوجوان‌هایی بودند که کاری نداشتند و

set fire to the little hill behind me and lots of fire engines were called out

تپه کوچک پشت من را آتش زدند و خیلی چیزها. از ماشین های آتش نشانی

to put the fire out at the top of the hill because we we haven't had signal

برای خاموش کردن آتش در بالای تپه فراخوانده شد، زیرا ما

any rainfall for about two months it must be at least eight weeks since we

حدود دو ماه است

had any rainfall at all a long time it's very unusual and in fact the other night

که هیچ بارندگی سیگنالی نداشته ایم. غیرمعمول و در واقع شب دیگر

the water went off didn't it mr. Duncan yes we lost the water laughs our water

آب رفت. دانکن بله ما آب را از دست دادیم خنده آب ما

supply went off at six o'clock I just I was hot and sweaty from doing a day's

ساعت شش قطع شد من فقط گرم و عرق کرده بودم از انجام کار یک روزه

work I wanted a shower and the water was off hmm and of course

دوش می خواستم و آب قطع شده بود و البته

everyone's water we haven't had water for in this country if we don't have

آب همه ما آب نداشتیم زیرا در این کشور اگر

water for more than the band's six or eight weeks we have a we have water

بیش از 6 یا 8 هفته آب نداشته باشیم، با

shortages even though we're one of the wettest countries in the world because

کمبود آب مواجه هستیم، اگرچه ما یکی از مرطوب ترین کشورهای جهان هستیم، زیرا

the it's inefficient pipes and all that sort of thing in this country which is

لوله های آن ناکارآمد است و این همه چیز. چیزی در این کشور که

fine when you're getting lots of water but well when we have any significant

وقتی آب زیادی دریافت می‌کنید خوب است، اما خوب وقتی خشکسالی‌های قابل توجهی داریم

droughts which a drought is a period when you don't get any rainfall mmm

که خشکسالی دوره‌ای است که هیچ بارندگی نمی‌بارد،

then we soon run out of water and of course that's what happened something

پس ما به زودی آب نداریم و البته همین است اتفاقی افتاده است که اشتباهی رخ داده

went wrong in fact the reservoirs we've been told are now empty the water

است در واقع مخازنی که به ما گفته شده اکنون خالی هستند،

reservoirs are empty in this area so anyway yes don't try to steal my plants

مخازن آب در این منطقه خالی است، بنابراین به هر حال بله سعی نکنید گیاهان من را بدزدید تا

while I'm away yes don't try to steal my plants while I'm away I like that

زمانی که من دور هستم بله سعی نکنید گیاهان من را بدزدید. من دور هستم دوست دارم

somebody has looked at your garden an envious neighbor and see I can believe

کسی به باغ تو نگاه کرده باشد، همسایه حسود و ببینید من می توانم باور کنم

that I can believe that might happen I would not be surprised also I'm maybe

که می توانم باور کنم که ممکن است این اتفاق بیفتد. تعجب نمی کنم همچنین شاید

you could say don't try to sabotage or damage my plants while I'm away so maybe

شما می توانید بگویید در حالی که من دور هستم سعی نکنید به گیاهان من خرابکاری یا آسیب برسانید تا شاید

another person who is jealous when small Tatyana's got the same I said the same

شخص دیگری حسادت کند که تاتیانا کوچک است. همین را فهمیدم من همان

thing about stealing plants or maybe it was Tatyana that said it

چیزی را در مورد سرقت گیاهان گفتم یا شاید این تاتیانا بود

a lot of suggestions on this one mr. doe mr. Duncan

که پیشنهادهای زیادی را در مورد این آقای. آیا آقای دانکن

don't worry to water my plants a few people have said that you wouldn't use

نگران نباش برای آبیاری گیاهان من چند نفر گفته اند که شما

the word that doesn't grammatically that doesn't quite work no you might say

از کلمه ای استفاده نمی کنید که از نظر گرامری درست نیست و کاملاً کار نمی کند نه ممکن است بگویید

don't worry about yes don't worry about because worry is an action so don't

نگران نباشید بله نگران نباشید زیرا نگران باشید یک اقدام است پس نگران چیزی

worry about so you are being concerned about something don't worry about

نباشید پس نگران چیزی هستید نگران

watering my plants that you wouldn't say you wouldn't go don't worry - that's

آبیاری گیاهان من نباشید که نمی‌گویید نمی‌روید نگران نباشید - از نظر

grammatically that's not is it that's it I don't know would you ever

دستوری اینطور نیست. می دانم آیا هرگز

put worry two together like that it's unusual it's it's very unusual because

دو نگرانی را کنار هم قرار می دهی که غیرعادی است، این بسیار غیرعادی است، زیرا

worry would not fit would not fit in that context unfortunately don't forget

نگرانی در آن زمینه قرار نمی گیرد، متأسفانه فراموش نکنید

to do it don't worry about doing it

که این کار را انجام دهید، نگران انجام آن نباشید

Celia says don't try to touch my plants while I'm growing them yes you don't

سلیا می گوید سعی نکنید برای دست زدن به گیاهان من در حالی که من آنها را رشد می دهم بله، شما کسی را نمی

want somebody you've put all the plants in you don't want somebody going over

خواهید، شما همه گیاهان را در آن قرار داده اید، نمی خواهید کسی به

there and touching them hmm good one I think that's about it I think

آنجا برود و آنها را لمس کند.

we've exhausted that one yes we'll have another one because we will be going in

خسته از این یکی بله ما یکی دیگر خواهیم داشت زیرا تا

15 minutes we have another 15 minutes to go we are playing the sentence game

15 دقیقه دیگر می رویم، ما 15 دقیقه دیگر برای رفتن داریم. بازی جملات

everyone that's what they that's what we call this you see it's called the

همه اینها همان چیزی است که ما به این می گوییم می بینید اسمش

sentence game I wonder how many times I've said that I'm sure someone would

بازی جمله است من تعجب می کنم که چند بار گفته ام که مطمئنم یکی

count and tell me here we go he's all now

حساب می کند و به من می گوید اینجا ما می رویم او اکنون همه چیز

mmm steve-o now you will see this in a moment because on Steve's phone there is

mmm استیو-o حالا شما این را در یک لحظه خواهید دید زیرا در تلفن استیو

a slight delay but you will see this in a moment sorry about something I

کمی تاخیر وجود دارد اما شما این را در یک لحظه خواهید دید متاسفم برای

something in ah something something sorry about blank I blank in a

blank blank oh oh it's come up good

so that's an interesting one first of all think about first of all you can see

چیزی این جالب است اول از همه به آن فکر کنید اول از همه می توانید ببینید

that this is an apology you aren't giving an apology like Steve gave an

که این یک عذرخواهی است که شما عذرخواهی نمی کنید مانند استیو

apology to me earlier for a bit grudgingly being Lee yes you didn't want

قبلاً از من عذرخواهی کرد برای اینکه کمی با اکراه لی هستم بله نمی

to if you do something big grudgingly you don't really want to do it yeah but

خواستید با اکراه یک کار بزرگ انجام دهید، شما واقعا نمی خواهید آن را انجام دهید بله، اما

you feel it so you must or someone's making you you you wrongly accused me of

شما آن را احساس می کنید، بنابراین باید یا کسی شما را به شما تبدیل می کند، به اشتباه من را متهم کردید

turning the refrigerator to a much colder setting last night and I didn't

که دیشب یخچال را به یک محیط بسیار سردتر تبدیل کردم و

do it I think it must have been accidental you can't have frozen jelly

فکر می کنم این کار را نکردم حتما تصادفی بوده که نمی توانید ژله یخ زده داشته باشید

by the way nobody freezes their jelly but I thought you just wanted it to get

در ضمن هیچ کس ژله خود را منجمد نمی کند، اما من فکر می کردم که شما فقط می خواهید ژله خود را

very cold so it would set a lot No anyway let's move on from that caused

بسیار سرد کند تا مقدار زیادی تنظیم شود.

enough problems this morning so that was an apology that Steve gave me earlier I

might record that and I'm going to have it playing in a loop forever and ever as

و من می خواهم آن را برای همیشه و همیشه در یک حلقه پخش

Steve apologizes it's quite a difficult one mr. Duncan

کنم، همانطور که استیو عذرخواهی می کند، بسیار مشکل است آقای. دانکن

yes suggestions already hmm yes this is a hard one this is much harder I was

بله پیشنهادات قبلاً هوم بله این یک پیشنهاد سخت است این بسیار سخت تر است من در

accused of Friday on Friday people said it's too easy so today I thought okay

روز جمعه متهم شدم مردم گفتند خیلی آسان است بنابراین امروز فکر کردم خوب است

then we will make some of them a little harder so that's what we're doing right

سپس برخی از آنها را کمی سخت تر خواهیم کرد بنابراین این کاری است که ما درست انجام می دهیم

now yes we've got suggestions but we just want its each blank is just one

حالا بله، ما پیشنهاداتی داریم اما فقط می‌خواهیم هر جای خالی آن فقط یک

word just one word you mustn't try to get to

کلمه باشد، فقط یک کلمه، شما نباید سعی کنید به

two words in there just one word sorry about blank so that blank is one word I

دو کلمه در آن برسید، فقط یک کلمه متاسفم در مورد خالی، به طوری که خالی یک کلمه باشد،

one word in one word one word I know Sergio likes to put lots of words

یک کلمه در یک کلمه یک کلمه می دانم که سرجیو دوست دارد کلمات زیادی را

in the space but that's that's not what we do around here we do things

در فضا بگذارد اما این کاری نیست که ما در اینجا انجام می دهیم ما کارها را متفاوت انجام می دهیم

differently hmm my rules are strict but fair oh here's one here's a good one

هوم قوانین من سختگیرانه هستند اما منصفانه هستند اوه اینجا یکی اینجا یک کلمه خوب

do Tran says oh sorry oh sorry Luke English addict says sorry about that

است ترن می گوید اوه متاسفم آه متاسفم لوک معتاد انگلیسی می‌گوید متاسفم که

I'm in a bad mood huh say you've well you've put an M in there

حالم بد است، بگو حالتان خوب است، یک M را در

' M can we count that one mr. Duncan in the space oh well you could put a mm yes

آنجا گذاشته‌اید. دانکن در فضا اوه خوب می‌توانی یک میلی‌متر بگذاری بله،

but what but what if it was past tense Steve what it was if it was past tense

اما چه می‌شود، اما اگر زمان گذشته بود.

sorry about that I was in a bad mood yes sorry about

something I was I was because you are apologizing for something you've already

عذرخواهی برای کاری که قبلا

done so we know already that that is in the past it's something that's already

انجام داده اید، بنابراین ما از قبل می دانیم که در گذشته است، اتفاقی است که قبلاً

happened you don't apologize normally for something that you haven't done yet

رخ داده است.

so I'm very sorry that I broke your window next week so you never normally

هفته، بنابراین شما هرگز به طور معمول

you don't apologize for something you haven't done yet well although you can

برای کاری که هنوز به خوبی انجام نداده اید عذرخواهی نمی کنید، اگرچه می توانید

warn someone you can give someone someone a warning however normally you

به کسی هشدار دهید که می توانید به کسی اخطار بدهید، اما معمولاً

say sorry for something you did I didn't read out do dairy trends who

برای کاری که انجام دادید متاسفید من نخواندم

said sorry about that I'm in a big hurry sorry about that I'm gonna be going so

گفت متاسفم بابت این که خیلی عجله دارم متاسفم که قراره برم پس

you maybe forgot to say hello or ignore or didn't say something to somebody and

شاید یادت رفته سلام کنی یا نادیده بگیری یا چیزی به کسی نگفتی و

they said oh you've ignored me and you said I was sorry about that I'm in a I'm

اونها گفتند اوه تو من رو نادیده گرفتی و گفتی من متاسفم که من

in a hurry hmm all I am you see so this so the

در یک عجله هستم هوم من هستم شما می بینید پس این

blank could be am I am in big hurry that's a good one yes

ممکن است خالی باشد، من خیلی عجله دارم که خوب است بله

Suzie Kerr says sorry about that I was in a bad mood bad mood

سوزی کر می گوید متاسفم که حالم بد بود حال بد

yes yeah sorry about that sorry about that

بله بله متاسفم برای آن متاسفم

what about if we were talking about a certain period of time

اگر در مورد یک دوره زمانی خاص صحبت می کردیم،

yeah Ana Kobi can you see Ana Kobi I was just looking at my staff my staff has

بله آنا کوبی می‌توانی آنا کوبی را ببینی من فقط به کارکنانم نگاه می‌کردم کارکنانم

one which sounds like it would be similar I don't know how far you you are

یکی دارند که به نظر شبیه است.

down no you could read that out Mostafa says sorry about yesterday I was oh I am

in a bad mood yeah you would say I was in a bad mood there but that's very

حالم بد است بله می‌گویید من در آنجا حالم بد بود، اما این خیلی

close yes so it's it's always worth remembering that if you are apologizing

نزدیک است بله، بنابراین همیشه باید به خاطر بسپارید که اگر در حالت عادی عذرخواهی می‌کنید

normally well almost always it is about something that has already

تقریباً همیشه در مورد چیزی است که قبلاً

happened so it is natural to assume that you are apologizing you apologize for

اتفاق افتاده است، بنابراین طبیعی است که فرض کنیم اینکه عذرخواهی می‌کنید، برای

something you did you apologize for something that you did which means of

کاری که انجام دادید عذرخواهی می‌کنید، برای کاری که انجام دادید عذرخواهی می‌کنید، به این معنی که

course we are talking about the past tense cap Debbie says sorry about phone

البته ما در مورد زمان گذشته صحبت می‌کنیم، دبی می‌گوید متاسفم برای

hanging or hanging up we can count hanging up you'd probably say we will

قطع کردن تلفن یا قطع کردن تلفن، ما می‌توانیم قطع کردن تلفن را حساب کنیم، احتمالاً می‌گوییم که ما این کار را می‌کنیم.

count that as one word I was in a work meeting ah good one yes I suppose sorry

آن را یک واو حساب کنید من در یک جلسه کاری بودم، بله، بله، فکر می‌کنم متأسفم

I'm sorry about hanging it we normally if it's an

از قطع کردن آن معذرت می‌خواهم، ما معمولاً اگر این یک

action quite often we will say for or sorry for hanging up so quite often you

اقدام است اغلب برای قطع کردن تلفن یا معذرت می‌گوییم، شما

will be sorry for an action so that's why the beginning of that sentence is

برای یک اقدام متاسف خواهید بود. چرا ابتدای آن جمله

not necessarily an action we are actually talking about a period of time

لزوماً یک عمل نیست، ما در واقع در مورد یک دوره زمانی صحبت می کنیم

sorry about yesterday sorry about just sorry about just sorry about

متاسفم در مورد دیروز متاسفم در مورد فقط متاسفم برای

yesterday sorry I was in a bad mood yes so that sentence what you're doing is

دیروز متاسفم من در حال بدی بودم بله پس این جمله کاری که شما انجام می دهید

you're apologizing for something in the first half of the sentence before and

شما هستید "برای چیزی در نیمه اول جمله قبل و

then after the comma you're giving an excuse as to why that or a good reason

بعد از کاما عذرخواهی می کنید، بهانه ای می کنید که چرا آن یا دلیل خوبی برای

sorry about that sorry about yesterday sorry about yeah

متاسفم دیروز عذرخواهی

whatever it is you're sorry about and then you're giving the reason no excuse

می کنم. پس شما دلیل نمی آورید بهانه ای از

which side oh no not be valid sorry about that so I'm sorry about that I was

کدام طرف اوه نه معتبر نیست متاسفم در مورد آن پس من متاسفم که

in a bad mood I was in a work meeting that's very I thought you could say

حالم بد بود من در یک جلسه کاری بودم که خیلی فکر کردم می توانید

sorry about sorry about yesterday I was all sorry about this afternoon could use

بابت دیروز متاسفم من در مورد امروز بعد از ظهر متاسفم می تواند شما ببینید

that one word sorry about well this afternoon's two words oh sorry

که یک کلمه متاسفم در مورد خوب دو کلمه امروز بعدازظهر آه متاسفم

about yesterday I was in a zoom meeting huh yes as most people on the planet are

برای دیروز من در یک جلسه زوم بودم بله بله همانطور که اکثر مردم روی کره زمین

yes exactly now you can blame zoom for everything

بله هستند دقیقاً اکنون می توانید زوم را برای همه چیز مقصر بدانید

now yes do you remember the ice cream called zoom yes I showed it earlier so

بله آیا بستنی به نام زوم بله را به خاطر دارید من آن را قبلاً نشان دادم، بنابراین

here it is again I'm going to show you this Steve I'm sure you will recognize

دوباره اینجاست، من این استیو را به شما نشان

this that it's going to come on the screen right now yes a ttle of zooms

خواهم داد

zoom there it is unfortunately mr. Steve is now off the screen I will put Steve

. استیو اکنون از صفحه نمایش خارج شده است، استیو را روی صفحه می گذارم

on so then you can see it there it is remember zoom zoom ice ice lollies they

تا بتوانید آن را در آنجا ببینید، به یاد داشته باشید که زوم بزرگنمایی آب نبات های یخی یخی

were actually popsicles so it's now on the screen Steve you will see it in a

بودند، آنها در واقع بستنی بودند، بنابراین اکنون روی صفحه است استیو شما آن را در یک لحظه خواهید دید.

moment you have fab do you remember fams oh yes fabs mate did they have hundreds

fams oh yes fabs mate آیا آنها صدها

and thousands on yes it's on the screen right now oh yes and also zoom which

و هزاران روی بله دارند در حال حاضر روی صفحه است آه بله و همچنین زوم که

looked like a space rocket so the zoom was was looked like a space

شبیه یک موشک فضایی بود بنابراین زوم مانند یک موشک فضایی به نظر می رسید

rocket and fab was actually based on well I think they were both based on a

و fab در واقع بر اساس خوب بود من فکر می کنم آنها هر دو بر اساس یک

TV show called Thunderbirds oh yeah I remember one ice lolly which was one of

برنامه تلویزیونی به نام Thunderbirds بودند، اوه بله، یادم می آید یک آبنبات چوبی یخی که یکی از

my favorites it was strawberry on the outside and then in the middle it had

موارد مورد علاقه من بود، بیرونی توت فرنگی بود و سپس در وسط آن

sort of vanilla ice cream was it strawberry split it might have been yes

نوعی بستنی وانیلی داشت، اگر توت فرنگی تقسیم شده بود، ممکن بود بله

it was it had like vanilla ice cream it was there on a stick vanilla ice cream

همینطور باشد. مثل بستنی وانیلی بود وسطش روی یک بستنی وانیلی چوبی بود

in the middle and then it was covered in sort of strawberry flavored ice clear

و بعد با نوعی یخ شفاف با طعم توت فرنگی پوشانده شد،

ice yes lovely so that's what I was doing earlier I was talking about these

بله دوست داشتنی است، بنابراین این همان کاری بود که من قبلاً انجام می دادم، داشتم در مورد این بستنی ها صحبت می کردم.

these ice creams ice popsicles we don't really say popsicle in this country we

بستنی ما واقعاً می گوییم بستنی در این کشور ما

normally say ice lollies ice lollies that's what we normally say but a lovely

معمولاً می گوییم آب نبات های یخی آب نبات های یخی این همان چیزی است که ما معمولاً می گوییم، اما یک انفجار دوست داشتنی

blast from the past we will have one round now one more

از گذشته، اکنون یک دور دیگر خواهیم داشت،

okay mr. Duncan yep here we go are you ready for playing the sentence game and

آقای خوب. دانکن بله، ما می رویم، آیا شما برای انجام بازی جمله آماده هستید و

he is the next one hasn't come back yet no you might have to wait for about 10

او نفر بعدی است که هنوز برنگشته است، نه، ممکن است مجبور باشید حدود 10 ثانیه صبر کنید

seconds Steve so here's the next one I am something to give you the something

استیو، بنابراین این مورد بعدی است که من چیزی را به شما می

of the something ah not easy this one I am something to give you the something

دهم چیزی که آه آه آه این یکی آسان نیست من چیزی هستم که چیزی را به شما

of the something oh it's just come up for me now mmm does anyone have a clue

بدهم اوه فقط برای من آمده است.

anyone have any ideas what it could be I

love the fact that we have someone called lolly lolly lolly and of course

lolly lolly و البته

we call things that you eat or dick live his on a stick we call that

ما به چیزهایی می گوییم که شما می خورید یا می گوییم او روی چوب زندگی می کند.

lolli lolli lolli Dolly's been watching us for a long time yes one of our

regular viewers Tatyana says I am excited to give you some of the news

from the week oh I wonder what that is Tatyana what has happened and can you

از این هفته اوه من تعجب می کنم که تاتیانا چیست چه اتفاقی افتاده است و می توانید

give us the news Oh Maria also says I'm about to give you the result of the exam

اخبار را به ما بدهید اوه ماریا همچنین می گوید من می خواهم نتیجه امتحان را به شما بدهم

oh I I think hobbies maybe their arms is mistaken we did this last week this

اوه من فکر می کنم سرگرمی ها ممکن است بازوهای آنها اشتباه باشد ما این کار را هفته گذشته انجام دادیم

happened last week we thought these were genuine comments but actually they are

این هفته گذشته اتفاق افتاد اما در واقع آنها

answers to the sentence game that's it so yes so in Valentina Rizzo yes I think

پاسخی به بازی جمله هستند که اینطور است پس بله بنابراین در والنتینا ریزو بله فکر می کنم

who's the first I think Anna Anna pikas food I am here to give you the keys of

اولین کسی است که فکر می کنم غذای آنا آنا پیکاس من اینجا هستم تا

the castle yes oh I'm here to give you the keys of the

کلیدهای قلعه را به شما بدهم بله اوه من اینجا هستم تا به شما بدهم

hotel keys of a castle yeah that fits yes

کلیدهای هتل یک قلعه بله که مناسب است بله

also I'm excited to give you the news of the week which you thought was Tatiana

همچنین خوشحالم که اخبار هفته را به شما می دهم که فکر می کردید تاتیانا

actually announcing she's got some news to give I read that because I thought

در واقع اعلام کرده است که اخباری برای دادن دارد، من آن را خواندم زیرا فکر

you were going to tell me something amazing but in fact you were just

می کردم شما می خواهید بگویید من یک چیز شگفت انگیز است، اما در واقع شما فقط

guessing the sentence gave isn't that strange how that can catch you out sorry

حدس می زدید جمله ای که داده است آنقدرها هم عجیب نیست که چگونه می تواند شما را جلب کند

about that I'm about to give you the result of the

متاسفم که می خواهم نتیجه امتحان را به شما

exam Maria yes oh

بدهم ماریا بله اوه

Tomic there's a good one I am eager to give you the benefit of the doubt

تومیک یک جمله خوب وجود دارد که من مشتاق هستم برای دادن سود شک

very clever huh well maybe of atomic maybe that's what I had in mind

بسیار هوشمندانه، خب شاید اتمی، شاید این همان چیزی بود که در ذهن داشتم،

you see I'm eager to give you the benefit of the doubt yes but there is a

می بینید من مشتاق هستم که به شما سود شک را بدهم بله، اما

better word you could use there so something that you do without being

کلمه بهتری وجود دارد که می توانید در آنجا استفاده کنید تا چیزی که شما بدون اینکه

forced to do it yes what are you you are willing

مجبور به انجام آن شوید انجام می دهید، بله، چه چیزی را می خواهید،

okay thanks Steve well I'm just you could replace I mean tommix very good

خوب ممنون استیو خوب من فقط می تونستی جایگزین کنی منظورم tommix خیلی

but you could replace eager with willing yes I am willing willing he gets the

خوبه اما می تونی eager رو با willing جایگزین

same thing same word I am eager to do something I am willing so if you do

something willingly it means you are doing it without being forced you are

کنی یعنی شما بدون اجبار

doing it voluntarily you are doing it without being told I am willing I will

این کار را انجام می‌دهید، داوطلبانه انجامش می‌دهید، بدون اینکه به شما گفته شود انجامش می‌دهید، من حاضرم این

do it I am willing to give you the benefit of the doubt yes so somebody

کار را انجام دهم

said something to you and you maybe aren't sure that what they're telling

. مطمئن نیستید که آنچه آنها به شما می گویند

you is true oh maybe you suspect them of breaking

درست است، شاید شما مشکوک هستید که آنها

something in the house whoa this morning when I accused mr. Duncan

چیزی را در خانه شکستند. دانکن

of putting up the temperature in the fridge or putting down the temperature

از قرار دادن درجه حرارت در یخچال یا پایین آوردن درجه حرارت

putting down the temperature and mr. Duncan said no I didn't do it wasn't me

پایین آوردن دما و mr. دانکن گفت نه من این کار را نکردم من

I could say I answer could be well because I hadn't got any evidence one

نبودم، می‌توانم بگویم که پاسخ می‌توانم خوب باشد، زیرا من هیچ مدرکی به دست نیاورده

way or the other deserved whether mr. Duncan had adjusted the temperature or

بودم یا از طرف دیگر سزاوار است که آقای. دانکن دما را تنظیم کرده بود یا

not I could have responded by saying okay I am willing to give you what I'm

نه، می‌توانستم پاسخ بدهم: باشه، من حاضرم آنچه را که

eager to give you the benefit of the doubt yes so if you give a panic if you

مشتاقم به شما مزیت شک را بدهم، بله، بنابراین اگر

give someone the benefit of the doubt it means you are allowing them to be

به کسی مزیت شک را بدهید، وحشت کنید. به این معنی است که شما اجازه می دهید آنها را

forgiven even though you're still you're still wondering maybe in your mind you

ببخشند، حتی اگر هنوز هستید، هنوز در این فکر هستید که شاید در ذهن

are still thinking hmm I'm not sure did mr. Duncan really turn down the

خود هنوز به این فکر می کنید که مطمئن نیستم آقای. دانکن واقعا

temperature of the refrigerator or not I can't prove it so because I doubt

دمای یخچال را کم کرده یا نه، من نمی توانم آن را ثابت کنم، بنابراین چون شک دارم

whether or not it is true I have to give you the benefit of the doubt because I

که درست است یا نه، باید به شما مزیت شک را بدهم زیرا

can't say for certain I am willing to give you the benefit of the doubt I'm

نمی توانم به طور قطع بگویم که حاضرم بدهم. من مطمئن نیستم که به نفع شک هستی،

not sure so all I can say is I will give you the benefit of

بنابراین تنها چیزی که می توانم بگویم این است که من به

the doubt I'm kind of forgiving you even though in my mind I'm still thinking

نوعی تو را می بخشم، حتی اگر در ذهنم هنوز فکر می کنم

maybe maybe you did it but I didn't I can safely say I did not turn the

شاید تو این کار را کردی اما من آیا نمی توانم با خیال راحت بگویم

temperature of the refrigerator down really I think yes really you can look

دمای یخچال را پایین نیاوردم واقعاً فکر می کنم بله واقعاً می توانید

into my eyes look at my eyes am I am i lying I'm willing to give you the

به چشمان من نگاه کنید به چشمان من نگاه کنید من دروغ می گویم حاضرم

benefit of the doubt I'm eager in fact to give you the

از شک و تردید شما بهره مند شوم. من در واقع مشتاق

benefit of the doubt hmm I think so I am going to give you the answer of the quiz

هستم که از شک و تردید به شما بهره ببرم، من فکر می کنم، بنابراین می خواهم پاسخ مسابقه را به شما بدهم

yes says valentin i'm going to give you the answer to the quiz you'd probably

بله می گوید ولنتاین، من می خواهم پاسخ مسابقه ای را که احتمالاً

say normally you'd say - the answer to the question the answer to the quiz very

به طور معمول می گویید به شما بدهم می گویم - پاسخ به سوال پاسخ به مسابقه بسیار

good nevertheless hello to Belarusian I didn't say hello earlier to Belarus yes

خوب است، با این وجود سلام به بلاروسی من قبلاً به بلاروس سلام نکردم بله

so I will do it now by the way we can go to the dentist on Monday next Monday

پس من همین الان این کار را انجام خواهم داد، می توانیم دوشنبه آینده برویم دندانپزشک،

they are opening the dentist's again isn't that good news

آنها دوباره دندانپزشکی را باز می کنند، خبر خوبی نیست

I am here to give you the keys of the apartment hmm good one and a peeker

من اینجا هستم تا کلید آپارتمان را به شما

that's it I am I am ready to give you the solution again you would say to the

بدهم. من حاضرم دوباره راه حل را به شما بدهم، شما به

problem they're not of the problem I'm willing to give the solution to the

مشکل می گویید آنها مربوط به مشکل نیستند من حاضرم راه حل

problem wouldn't you say mr. Jung hoon I you could also use here's an

مشکل را بدهم، نمی گویید آقای. جونگ هون من هم می تونی استفاده کنی اینجا

interesting one I am going to give you the number of the hospital I'm going to

یکی جالبه من شماره بیمارستان رو بهت میدم

give you a number of the hospital I'm going to give you the number of the

شماره بیمارستان رو بهت میدم شماره

hospital or maybe the number of the supermarket so you are going to give the

بیمارستان یا شاید هم شماره بیمارستان رو بهت بدم از سوپرمارکت، بنابراین می خواهید

phone number the telephone number of a certain place I am going to or I am

شماره تلفن محل خاصی را که می روم به شما بدهید یا می

about to give you the answer or the number of the shop I am going to give

خواهم پاسخ شما را بدهم یا شماره مغازه را که می خواهم

you the results of the exam I'm going to give you the results of the exam yes

نتایج امتحان را به شما بدهم. من نتایج امتحان را به شما می‌دهم بله

that's correct that's good yes so as you can see

درست است که خوب است بله بنابراین همانطور که می‌توانید ببینید

Beatrice well done Beatrice well done that's brilliant so

بئاتریس خوب انجام شده است، عالی است، بنابراین

as you could see quite often you can use many words and many ways there are many

همانطور که اغلب می‌بینید می‌توانید از کلمات زیادی استفاده کنید و راه‌های زیادی وجود دارد.

ways and many words you can use in one particular sentence and quite often it

کلمات زیادی را می توانید در یک جمله خاص استفاده کنید و اغلب اوقات

will also change the meaning of the sentence quite dramatically so there is

معنی جمله را کاملاً تغییر می دهد ، بنابراین

a very good example of that and that's the reason why we always like to play

یک مثال بسیار خوب از آن وجود دارد و به همین دلیل است که ما همیشه دوست داریم

what what do we like to play Steve a sentence game

آنچه را که دوست داریم بازی کنیم استیو بازی کنیم. یک بازی جمله ای

I love that music by the way that's going to be my my new theme tune for

من عاشق آن موسیقی هستم این آهنگ تم جدید من برای

everything even when I'm on the toilet what what that's almost it Steve oh it's

همه چیز خواهد بود حتی زمانی که در

not fair I'm going to give you the rest of the money and that I like the sound

توالت هستم.

of that one that's a good one who said that it's gone somebody said that satury

او خوب است که گفت دیگر رفته است یکی گفت که سیری

No are we off is it four o'clock I am going

نه ما خاموش هستیم آیا ساعت چهار است می خواهم

to give you the location of the place yes I am going to give you the location

موقعیت مکانی را به شما بدهم بله می خواهم موقعیت مکانی را به شما

of the place the place I'm going to tell you where it is I am going to give you

بدهم. من می خواهم به شما بگویم کجاست من می خواهم مکان را به شما بگویم

the location quite often when we use the word location you are talking about a

اغلب زمانی که از کلمه مکان صحبت می کنید در مورد یک

certain space or area maybe where a person is or maybe where a certain

فضا یا منطقه خاصی استفاده می کنیم، شاید جایی که یک شخص یا شاید جایی که یک

building is located the location the point at where that thing is that is

ساختمان خاص در آن قرار دارد مکان نقطه در جایی که این چیزی است که

almost it's unfortunate that is a very popular one a lot of a lot of people

تقریباً مایه تاسف است که بسیار محبوب است بسیاری از افراد

answered correctly and really had a good go yes at that Center the sentence game

به درستی پاسخ دادند و واقعاً در آن مرکز بازی جمله

mr. doom is very popular yes your sentence Kay thank you very much for

mr. Doom بسیار پرطرفدار است بله جمله شما کی بسیار متشکرم برای

joining in I will give you all a round of applause first for trying and also

پیوستن به آن من ابتدا همه شما را به خاطر تلاش و همچنین

for giving the answers today thank you very much for taking part

برای پاسخ دادن به پاسخهای امروز تشویق می کنم

the only message or what mr. Duncan have you messed up the phone good job it's

. دانکن تلفن را خراب کردی خوب

four o'clock yes it's just as well there we go thank you very much for your

ساعت چهار است بله همینطور است ما رفتیم خیلی

company thank you Steve as well I will be back with you uh-oh

ممنون از شرکتت ممنون استیو همینطور من با تو برمی گردم اوه اوه

I get to have two days off it's not nice I wonder if you'll help me mr. Duncan

دو روز مرخصی دارم این خوب نیست من نمی دانم آیا شما به من کمک می کنید آقای. دانکن

outside in my slab relaying project well you've nearly finished yes you've

در خارج از پروژه من اسلب رله خوب شما تقریبا به پایان رسید بله شما

almost finished now help from you mr. Duncan don't need my help I'm sure you

تقریبا به پایان رسید در حال حاضر کمک از شما آقای. دانکن به کمک من نیازی ندارد، مطمئنم که

are more than capable of doing it by yourself yesterday I did the shopping

شما بیش از آن توانایی دارید که خودتان این کار را انجام دهید، دیروز خرید را انجام

I laid slabs I mowed the grass and I cooked the meal okay non-stop and what

دادم، تخته سنگ گذاشتم، علف ها را درو کردم و غذا را بدون وقفه پختم، و

did you do mr. Duncan I came with you I helped you do the shopping I helped you

چه کردید آقای. دانکن من با شما آمدم به شما کمک کردم خرید انجام دهید من به شما کمک کردم خرید را

carry the shopping I also helped you unpack the shopping I also helped you

انجام دهید همچنین به شما کمک کردم بسته بندی خرید را باز کنید من همچنین به شما کمک کردم تا

eat some of the shopping well mr. Duncan I will go and I shall say goodbye to

مقداری از خرید را خوب بخورید. دانکن من می روم و با همه آن بیرون خداحافظی خواهم

everybody out there and I hope you've enjoyed it today I've certainly enjoyed

کرد و امیدوارم امروز از آن

being part of your live stream mr. Duncan good I'm glad you enjoyed it I

لذت برده باشید. دانکن خوب، خوشحالم که از آن لذت بردی،

hope that I've imparted some knowledge about English and helped in some way and

امیدوارم که من اطلاعاتی در مورد انگلیسی به شما داده باشم و به نوعی کمک کرده باشم و

I look forward to seeing you all next week

مشتاقانه منتظر دیدار شما هستم در هفته

next Sunday Steve will be back thanks a lot Steve it's been lovely seeing you

آینده یکشنبه آینده استیو برمی گردد.

here again why we I get the feeling that you have a lot of fans see you later

اینجا دوباره چرا ما این احساس را دارم که شما طرفداران زیادی دارید بعداً شما را می بینند

Steve

that whis mr. Steve for those who are wondering who mr. Steve is I have no

استیو که آقای. استیو برای کسانی که می‌پرسند آقای کیست. استیو من نمی

idea he just appeared one day in the garden

دانم که او فقط یک روز در باغ ظاهر شد،

there was him two pigeons and a squirrel and they were all fighting over a mars

آنجا دو کبوتر و یک سنجاب بود و همه آنها بر سر یک نوار مریخ در لحظه ای بسیار عجیب با هم دعوا می کردند،

bar very strange moment of time so that's who mr. Steve is I'm going now I

بنابراین آقای. استیو من الان

will see you on Wednesday I'm going to have a couple of days well I want to say

دارم میرم چهارشنبه میبینمت. چند روزی میخوام بگم

rest but I don't think I'm going to have a rest because I have lots of things to

استراحت کنم اما فکر نمیکنم استراحت کنم چون چیزهای زیادی دارم

do just like mr. Steve who by the way is going back to work tomorrow so he has to

درست مثل آقای استیو که اتفاقاً فردا به سر کار برمی‌گردد، پس باید

start working again tomorrow poor mr. Steve catch you later thank you

فردا دوباره کار را شروع کند آقای بیچاره. استیو بعداً شما را گرفتار

very much to Ernesto Andy see you one Wednesday we will be back together again

بسیار سپاسگزارم ارنستو اندی یک چهارشنبه می بینمت، چهارشنبه دوباره با هم خواهیم بود،

on Wednesday I'm not sure if I'll be in there in the garden or in the studio

مطمئن نیستم آنجا در باغ باشم یا در استودیو،

because the weather next week the weather is going to become a little bit

زیرا هوای هفته آینده هوا است. کمی

unsettled thank you also to cap devi for your live donation today thank you very

ناآرام می‌شویم، از شما تشکر می‌کنم، همچنین از cap devi برای اهدای زنده‌تان امروز تشکر می‌کنم

much for that as well thank you for your company it's been great having you here

از این بابت از شما بسیار سپاسگزارم و همچنین از شرکت شما سپاسگزارم ، حضور شما در اینجا عالی بود

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks for watching see

. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم از تماشای

you later take care stay safe stay happy enjoy whatever it is you are doing

شما بعداً می بینم مراقب باشید ایمن بمانید خوشحال بمانید از هر کاری که دارید انجام می دهید

wherever you happen to be doing it and with ever whoever you are doing it with I almost got that right and of course...

هر جا که آن کار را انجام می دهید و با هرکسی که آن را انجام می دهید تقریباً درست متوجه شدم و البته ...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)