English Pronunciation Masterclass | Sentence Stress

Eat Sleep Dreamers today we're going to be having a lot of fun with stress and I'm going

Eat Sleep Dreamers امروز قرار است با استرس بسیار سرگرم شویم و من

to show you how you can change the meaning of a sentence depending on the word that you

به شما نشان خواهم داد که چگونه می توانید معنای جمله را بسته به کلمه ای که

stress. All that is coming right up guys after we meet another Eat Sleep Dreamer.

بر آن تاکید می کنید تغییر دهید. همه چیز بعد از ملاقات با Eat Sleep Dreamer دیگر در راه است.

Eat Sleep Dreamers welcome back to another lesson with me Tom. Today we're looking at

Eat Sleep Dreamers خوش آمدید به درس دیگری با من تام. امروز ما به

stress and in particular sentence stress. Now English is a stress-timed language. What

استرس و به ویژه استرس جمله نگاه می کنیم. در حال حاضر انگلیسی زبانی است که در زمان استرس قرار دارد.

does that mean? Well it means that the stressed syllables in a sentence are at regular intervals

معنی آن چیست؟ خوب به این معنی است که هجاهای تاکیدی در یک جمله در فواصل منظم هستند و هجاهای بدون تاکید در یک جمله قرار می گیرند

and the unstressed syllables are fitted in. So they are shortened down to fit in to the

. بنابراین آنها کوتاه می شوند تا با

rhythm of that sentence. For example if I said 'She's from London' you've got four words

ریتم آن جمله سازگار شوند. به عنوان مثال، اگر من بگویم "او از لندن است" شما چهار کلمه دارید

there she is from London, four words. But the main stress is on She and London because

، او از لندن است، چهار کلمه. اما استرس اصلی روی او و لندن است،

the are the most important words. Is and from are contracted so she's is contracted and

زیرا آنها مهمترین کلمات هستند. آیا و از منقبض هستند بنابراین او منقبض می شود و

then from, I'm using the weak form there. She's from London. So as you can see the most

سپس از، من از فرم ضعیف آنجا استفاده می کنم. او اهل لندن است. بنابراین همانطور که می توانید

important words, the words that carry the most meaning are stressed the most. Now why

مهمترین کلمات را ببینید، کلماتی که بیشترین معنی را دارند بیشترین تاکید را دارند. حالا

is this important for you? Well, we use the stress of certain words to carry a lot of

چرا این برای شما مهم است؟ خوب، ما از استرس کلمات خاصی برای حمل معنی زیادی استفاده می کنیم

meaning and that's important for you to know a) to understand so if someone is talking

و این برای شما مهم است که الف) درک کنید، بنابراین اگر کسی

to you and they are stressing a certain word you can understand why they have done that.

با شما صحبت می کند و روی کلمه خاصی تاکید می کند، می توانید بفهمید که چرا این کار را انجام داده است.

And then of course for you to use it as well when you are using spoken English. So today

و البته برای شما هم زمانی که از انگلیسی گفتاری استفاده می کنید از آن استفاده کنید. بنابراین امروز

we're going to look at one sentence of ten words and we're going to change the meaning

قصد داریم به یک جمله ده کلمه ای نگاه کنیم و

of that sentence using stress. Alright, this is going to be really useful, let's get going.

با استفاده از استرس معنای آن جمله را تغییر دهیم. بسیار خوب، این واقعا مفید خواهد بود، بیایید ادامه دهیم.

Right our sentence is 'I don't think you should buy a new car' Alright the don't do not makes

درست است جمله ما این است "من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید" بسیار خوب،

it ten words but ok if it's don't contracted nine words. So I'm going to say the sentence

آن را به ده کلمه تبدیل نکنید، اما اگر نه کلمه منقبض شود، خوب است . بنابراین من می خواهم جمله

and I want you to think about what's the meaning of how i said it. Alright let's go with the

را بگویم و از شما می خواهم که به معنای نحوه بیان آن فکر کنید. باشه بریم سراغ

first one. 'I don't think you should buy a new car.' Ok, what's the meaning of that sentence?

اولی "من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید." باشه معنی اون جمله چیه

Well first of all the word that i stressed was I and the meaning there or the suggestion

خوب اول از همه کلمه ای که من روی آن تاکید کردم I بود و معنی وجود دارد یا پیشنهاد

is that I don't think you should buy a new car but maybe somebody else does. So maybe

این است که من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید اما ممکن است شخص دیگری بخرد. بنابراین شاید

your friend has suggested it or whoever you are talking about but there stress there is

دوست شما آن را پیشنهاد داده باشد یا هر کسی که در مورد آن صحبت می کنید، اما استرس وجود دارد که

showing that it's not me that thinks you should buy a new car. Maybe you do, maybe somebody

نشان می دهد این من نیستم که فکر می کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید. شاید شما این کار را بکنید، شاید شخص

else does but not me. I don't think you should buy a new car.

دیگری این کار را انجام دهد اما من نه. به نظر من نباید ماشین نو بخری.

'I don't think you should buy a new car.' Alright, so the word that was stressed there

"من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید." بسیار خوب، پس کلمه ای که در آنجا تاکید شده

is don't and the reason we did it there is perhaps because you think I do think you should

است، نیست و دلیل اینکه ما آن را در آنجا انجام دادیم شاید این باشد که شما فکر می کنید من فکر می کنم

buy a new car and so I want to stress that actually no no no I don't think you should

باید یک ماشین جدید بخرید و بنابراین می خواهم تاکید کنم که در واقع نه نه نه فکر نمی کنم باید

buy a new car. It's contrary to what you thought before. I don't want you to buy a new car,

ماشین نو بخری برخلاف تصور قبلی شماست . من نمی خواهم شما یک ماشین جدید بخرید،

so I'm stressing that the negative there don't. It's almost like saying it's not true that

بنابراین من تاکید می کنم که منفی وجود ندارد. تقریباً مثل این است که بگوییم این درست نیست که

I think you should buy a new car because I don't. Stress on the don't.

من فکر می کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید زیرا من این کار را نمی کنم. روی نباید استرس داشته باشید

'I don't think you should buy a new car.' So now we're stressing you and the reason

"من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید." بنابراین اکنون ما به شما استرس می دهیم و

for that is because I don't think that you should buy a new car but I think that somebody

دلیل آن این است که من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید بلکه فکر می کنم شخص

else should buy a new car. So whoever you are talking about but you shouldn't buy a

دیگری باید یک ماشین جدید بخرد. بنابراین هر کسی که در مورد آن صحبت می کنید اما نباید یک

new car. 'I don't think you should buy a new car.' Ok, so now we are stressing should and

ماشین جدید بخرید. "من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید ." خوب، پس اکنون ما استرس داریم باید و

that's really emphasising my advice to not buy a car. So we're stressing the should basically

این واقعاً بر توصیه من برای نخریدن ماشین تأکید دارد. بنابراین ما بر این تاکید داریم که اساساً باید

saying 'don't buy the car' 'I don't think you should buy the car.' Ok, next one 'I don't

بگوییم "ماشین را نخرید" "فکر نمی کنم شما باید ماشین را بخرید." خوب، مورد بعدی «

think you should buy a new car.' Alright now we're stressing buy and that's really saying

فکر نمی‌کنم باید ماشین جدیدی بخری». خوب الان ما استرس داریم بخریم و این واقعاً می‌گوید

don't buy it, rent it. So we're looking for an alternative verb so rent a car or borrow

آن را نخرید، اجاره کنید. بنابراین ما به دنبال یک فعل جایگزین هستیم، بنابراین ماشین را اجاره کنید یا ماشین قرض بگیرید

a car but don't buy a new car. We're emphasising the buy because we think there's an alternative

، اما ماشین جدید نخرید. ما بر خرید تاکید می کنیم زیرا فکر می کنیم یک فعل جایگزین وجود دارد

verb that you can use there. 'I don't think you should buy a new car.' So now we're stressing

که می توانید در آنجا استفاده کنید. "من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید." بنابراین اکنون ما روی جدید تاکید می کنیم

new and the implication here is that I don't think you should get a new one, get an old

و مفهوم اینجا این است که من فکر نمی کنم شما باید یک جدید بگیرید، یک مورد

one. Ok, so we're stressing new because we think that's the most important thing that

قدیمی بگیرید. بسیار خوب، بنابراین ما به تازگی استرس داریم زیرا فکر می کنیم این مهمترین چیزی است

needs to be changed. 'I don't think you should buy a new car, buy an old one or buy a second

که باید تغییر کند. من فکر نمی‌کنم شما باید یک ماشین نو بخرید، یک ماشین قدیمی بخرید یا یک ماشین دست دوم بخرید

hand one. So yeah that's why we're stressing new there.

. بنابراین بله، به همین دلیل است که ما در آنجا استرس داریم.

'I don't think you should buy a new car.' Ok, so there we're thinking well not a car.

"من فکر نمی کنم شما باید یک ماشین جدید بخرید." خوب، پس ما به خوبی فکر می کنیم ماشین نیست.

So what we are saying there is you should use your money to buy something else. Don't

بنابراین آنچه ما می گوییم این است که باید از پول خود برای خرید چیز دیگری استفاده کنید.

buy a new car buy a new motorbike or a house or a TV whatever the thing is. So if we think

ماشین نو نخرید هرچی هست موتور یا خانه یا تلویزیون بخرید. بنابراین اگر به

about this kind of situation in context. Think about maybe you are in a shop, you are in

این نوع وضعیت در زمینه فکر کنیم. به این فکر کنید که شاید در یک مغازه هستید، در

Zara or H&M or wherever and you've got two t-shirts and you say to your friends. Which

زارا یا H&M یا هر کجا هستید و دو تی شرت دارید و به دوستانتان می گویید. کدام

t-shirt do you like, the blue one or the white one? And your friend says 'the blue one'.

تی شرت را می پسندید، آبی یا سفید؟ و دوستت می گوید "آبی".

Well that is using this stress. They are stressing blue because they want to say the blue one

خب استفاده از این استرس است. آنها روی آبی تاکید می کنند زیرا می خواهند آبی را بگویند

not the white one. So that's a really good example of how we use stress to negotiate

نه سفید. بنابراین این یک مثال واقعا خوب از نحوه استفاده از استرس برای مذاکره در مورد

meaning. Which one shall pick the blue one or the white one? The blue one. So therefore

معنا است. کدام یک آبی یا سفید را انتخاب می کند؟ آبیه. بنابراین

not the white one, using stress. Another example 'What time does our plane leave, quarter past

نه سفید، با استفاده از استرس. مثال دیگر "هواپیمای ما ساعت چند حرکت می کند، ربع

or half past?' 'Oh quarter past.' Stressing the quarter there because the alternative

و نیمه گذشته؟" "آه ربع گذشته." تاکید بر سه ماهه وجود دارد زیرا

is half past so we're stressing quarter. What time does our plane leave? Quarter past. So

جایگزین نیم گذشته است، بنابراین ما در حال استرس سه ماهه هستیم. هواپیمای ما ساعت چند حرکت می کند؟ یک ربع گذشته. بنابراین

as I said at the beginning guys I think this is really useful for when you are listening

همانطور که در ابتدا گفتم بچه‌ها، فکر می‌کنم این برای زمانی که به صحبت‌های مردم گوش می‌دهید بسیار مفید است

to people speaking and you can understand exactly what they mean but also for your own

و می‌توانید دقیقاً منظور آنها را درک کنید، اما همچنین برای مکالمه

spoken English. Start to think about which words you are stressing and which words are

انگلیسی خود. شروع کنید به این فکر کنید که روی کدام کلمات تاکید می کنید و کدام کلمات

the most important. Alright guys, I hope you enjoyed that. Remember I've got new lessons

مهم ترین هستند. خوب بچه ها، امیدوارم از آن لذت برده باشید. به یاد داشته باشید که من

every Tuesday and every Friday helping you take your English to the next level. I've

هر سه شنبه و هر جمعه درس های جدیدی دارم که به شما کمک می کند زبان انگلیسی خود را به سطح بالاتری ببرید.

got a Facebook page, I've got an Instagram account check them out and until next time

من یک صفحه فیس بوک دارم، یک حساب اینستاگرام دارم آنها را بررسی کنید و تا دفعه بعد

guys, this is Tom, the Chief Dreamer, saying goodbye.

بچه ها، این تام، رئیس رویاپرداز است که خداحافظی می کند.