10 NEW English Words 2017 | Not in Your English Course Book!!!

Guys do you know any of these words?

بچه ها هیچ کدوم از این کلمات رو میدونید؟

Ok, so don't worry guys, if you don't know any of them, don't worry. That's why I'm here,

خوب، پس نگران نباشید بچه ها، اگر هیچ یک از آنها را نمی شناسید، نگران نباشید. به همین دلیل است که من اینجا هستم

to teach you the meanings of all of them. All that is coming right up.

تا معانی همه آنها را به شما آموزش دهم. همه چیز در حال آمدن است.

Eat Sleep Dreamers, welcome to another lesson with me Tom. If you haven't met me before

رویاپردازان خواب را بخورید، به یک درس دیگر با من خوش آمدید تام. اگر تا به حال با من ملاقات نکرده اید،

I teach fresh modern British English so that you can take your English to the next level

من انگلیسی جدید مدرن بریتانیایی را آموزش می دهم تا بتوانید زبان انگلیسی خود را به سطح بالاتری

and achieve your life goals. Now today I've got a bit of a special one for you because

ببرید و به اهداف زندگی خود برسید. حالا امروز یک کلمه خاص برای شما دارم، زیرا

today we're going to be looking at ten new words that aren't in your course book or your

امروز ده کلمه جدید را بررسی می کنیم که در کتاب درسی یا کتاب درسی شما وجود ندارد

text book. Now our course books and text books are fantastic. Don't get me wrong, I love

. اکنون کتاب های درسی و کتاب های درسی ما فوق العاده هستند. اشتباه نکنید، من

them, I think they are really valuable resources. But once they are printed, that's it we can't

آنها را دوست دارم، فکر می کنم آنها منابع ارزشمندی هستند. اما هنگامی که آنها چاپ می شوند، ما نمی توانیم

change what's in there. And in English there are so many new words that are coming into

آنچه در آنجا است را تغییر دهیم. و در زبان انگلیسی کلمات جدید زیادی وجود دارد که همیشه

the language all the time. So I want to keep you guys updated, I want to keep you guys

وارد زبان می شوند. بنابراین می‌خواهم شما را به‌روز نگه دارم، می‌خواهم شما

informed with the latest English that is widely used. So these ten words are widely used now

را از آخرین زبان انگلیسی که به طور گسترده استفاده می‌شود مطلع کنم. بنابراین این ده کلمه در حال حاضر به طور گسترده در انگلیسی استفاده می شود

in English. You can see them in spoken English, written English, on social media that's where

. شما می توانید آنها را به زبان انگلیسی گفتاری، انگلیسی نوشتاری، در رسانه های اجتماعی، جایی

you are going to see them, ok? So hopefully, these are going to be ten words that are going

که قرار است آنها را ببینید، ببینید، خوب؟ بنابراین امیدواریم که این ده کلمه

to update your English so that you have an understanding of modern British English.

باشد که انگلیسی شما را به روز می کند تا درک درستی از انگلیسی مدرن بریتانیایی داشته باشید.

Our first word is 'millennial', a millennial. A millennial is a noun and it's someone that

اولین کلمه ما "هزاره" است، یک هزاره. هزاره یک اسم است و کسی است که

became an adult in the 21st century. So someone now that's in their twenties, roughly. Now

در قرن بیست و یکم بالغ شده است. بنابراین، کسی که اکنون حدوداً بیست ساله است. اکنون

the exact age range is debated. Some people suggest it's teenagers now, some people suggest

محدوده سنی دقیق مورد بحث است. برخی از افراد پیشنهاد می‌کنند که اکنون نوجوان است، برخی از افراد پیشنهاد

that it could be as old as thirties so anyone that is between their teenage years now and

می‌کنند که ممکن است به سی سالگی برسد، بنابراین هرکسی که بین سال‌های نوجوانی

in their thirties could be a millennial. So technically I am a millennial although I'm

و سی سالگی‌اش است می‌تواند یک هزاره باشد. بنابراین از نظر فنی من یک هزاره هستم

not sure I feel like one. So anyway, a millennial is someone born in this time that has become

اگرچه مطمئن نیستم که چنین احساسی داشته باشم. بنابراین به هر حال، یک هزاره کسی است که در این زمان متولد شده است

an adult in the 21st century. And they have certain characteristics that are maybe different

که در قرن بیست و یکم بالغ شده است. و ویژگی های خاصی دارند که شاید

from the previous generation like our parents. You'll see this word a lot in media so in

با نسل قبلی مثل پدر و مادر ما متفاوت باشد. شما این کلمه را زیاد در رسانه ها خواهید دید، بنابراین در

news articles, on television people talking about 'what do millennials like to do?' 'How

مقالات خبری، در تلویزیون، مردم در مورد اینکه هزاره ها دوست دارند چه کار کنند؟

do millennials spend their time?' you know, you always see these kinds of questions and

هزاره ها زمان خود را چگونه می گذرانند؟ می دانید، شما همیشه این نوع سوالات و

articles in newspapers, magazines, on tv. 'Are millennials addicted to social media?'

مقالات را در روزنامه ها، مجلات، و تلویزیون می بینید. "آیا هزاره ها به رسانه های اجتماعی معتاد هستند؟"

you'll see these kinds of articles all the time. Ok, let's do an example sentence 'Are

شما همیشه این نوع مقالات را خواهید دید. خوب، بیایید یک جمله مثال بزنیم "آیا

you a millennial?' Alright, next phrase.

شما یک هزاره هستید؟" بسیار خوب، عبارت بعدی

Number two is another noun 'a troll'. Now we are going to look at the modern meaning

شماره دو یک اسم دیگر "ترول" است. اکنون می خواهیم به معنای مدرن ترول نگاهی بیندازیم

of troll. A troll is someone online who deliberately says offensive things or deliberately tries

. ترول شخصی آنلاین است که به عمد چیزهای توهین آمیزی می گوید یا عمدا سعی می کند مشاجره ایجاد کند

to cause arguements. So it can be a noun, a troll, or you can have the verb 'to troll'

. بنابراین می تواند یک اسم باشد، یک ترول، یا می توانید فعل 'to troll'

as well so 'he's trolling me' for example. This means he is deliberately causing me offence,

را نیز داشته باشید، بنابراین برای مثال 'he's trolling me'. این بدان معناست که او عمداً باعث توهین به من می شود،

deliberately saying offensive things and causing arguments. It can also be, the noun can be

عمداً چیزهای توهین آمیزی می گوید و باعث بحث و جدل می شود. همچنین می تواند باشد، اسم می تواند

'trolling' so 'there's a lot of trolling on social media'. Alright so a troll is a noun,

«ترولینگ» باشد، بنابراین «ترولینگ زیادی در رسانه های اجتماعی وجود دارد». خوب پس ترول یک اسم است،

a person. Trolling is the larger noun and to troll is the verb. 'There are so many trolls

یک شخص. ترول کردن اسم بزرگتر و ترول کردن فعل است. ترول های زیادی

on the internet'. I hope you are not a troll, good.

در اینترنت وجود دارد. امیدوارم ترول نباشی خوبه

My next one is 'fake news'. It's a noun and it's describing news that is false, it's sensationalist

مورد بعدی من "خبر جعلی" است. این یک اسم است و اخباری را توصیف می کند که دروغ است، هیجان انگیز است،

so it's very dramatic. It tries to get you get your attention and it's pretending to

بنابراین بسیار نمایشی است. سعی می کند توجه شما را به خود جلب کند و وانمود می

be real. Usually we find it online, on Facebook or Twitter, something like that. And people

کند که واقعی است. معمولاً ما آن را به صورت آنلاین، در فیس بوک یا توییتر، چیزی شبیه به آن پیدا می کنیم. و مردم

read it and think it's a genuine true story but in fact someone has manufactured it. They

آن را می خوانند و فکر می کنند که این یک داستان واقعی واقعی است اما در واقع کسی آن را ساخته است. آنها

have invented it, they've made it up. Maybe to get people to come to their site or maybe

آن را اختراع کرده اند، آن را ساخته اند. شاید برای اینکه مردم به سایتشان بیایند یا

to cause a problem or issue, to cause a controversy. So who knows why people do it. Fake news,

شاید مشکل یا مشکلی ایجاد کنند و جنجال ایجاد کنند. پس چه کسی می داند چرا مردم این کار را انجام می دهند. اخبار جعلی،

it's become a very big thing in the last sort of couple of years. You hear about fake news

در چند سال گذشته به یک چیز بسیار بزرگ تبدیل شده است . شما در مورد اخبار جعلی می شنوید

stories. My example sentence 'There's been a lot of fake news recently'

. جمله مثال من " اخیراً اخبار جعلی زیادی منتشر شده است"

A start-up. A start-up is a noun. So start-ups are simply a young business, a business that

یک استارت آپ. استارت آپ یک اسم است. بنابراین استارت‌آپ‌ها صرفاً یک کسب‌وکار جوان هستند، کسب‌وکاری

has just begun and so you call it a start-up. My example sentence 'There are a lot of tech

که تازه شروع شده است و بنابراین شما آن را یک استارت‌آپ می‌نامید. جمله مثال من "در لندن استارت آپ های فناوری زیادی وجود دارد

start-ups in London'. Tech means like technology. So 'There are a lot of tech start-ups in London'.

". Tech به معنای مانند فناوری است. بنابراین "بسیاری از استارت آپ های فناوری در لندن وجود دارند".

Here's another phrase from the internet, again it's a noun 'click bait'. So it's an article

در اینجا یک عبارت دیگر از اینترنت وجود دارد، دوباره آن یک اسم "کلیک طعمه" است. بنابراین این یک

something online that is designed to make you click on it. So maybe it's a very crazy

مقاله آنلاین است که برای کلیک کردن بر روی آن طراحی شده است. بنابراین شاید این یک داستان بسیار دیوانه کننده

story. So for example if it's related to football for example it might say something like 'Lionel

باشد. به عنوان مثال، اگر به عنوان مثال مربوط به فوتبال باشد، ممکن است چیزی مانند "لیونل

Messi joins Real Madrid'. And people see that and think 'Wow that's a crazy story, I have

مسی به رئال مادرید پیوست" بگوید. و مردم آن را می بینند و فکر می کنند "وای این داستان دیوانه کننده ای است، من باید

to click on it'. So they click and then when it goes to the actual story it's not about

روی آن کلیک کنم". بنابراین کلیک می‌کنند و وقتی به داستان واقعی می‌رود، این موضوع درباره

Lionel Messi going to Real Madrid, it's another story or it's nothing to do with that. So

رفتن لیونل مسی به رئال مادرید نیست، داستان دیگری است یا ربطی به آن ندارد. بنابراین

they have got you to click on their page maybe for advertising or something like that, that's

آنها شما را مجبور می کنند که روی صفحه آنها کلیک کنید، شاید برای تبلیغات یا چیزی شبیه به آن،

probably the motivation. So we think of it as being a negative thing, click bait. An

احتمالاً این انگیزه است. بنابراین ما فکر می کنیم که این یک چیز منفی است، روی طعمه کلیک کنید. یک

example sentence 'There's so much click bait now on the internet'.

جمله مثال "در حال حاضر طعمه های کلیکی زیادی در اینترنت وجود دارد".

Next one, 'lit'. Lit is an adjective and it means really cool, really good, great. The

مورد بعدی، "روشن". Lit یک صفت است و به معنای واقعا عالی، واقعا خوب، عالی است.

first time I saw it was by a YouTuber called Jake Paul, an American YouTuber and he uses

اولین باری که من آن را دیدم توسط یک یوتیوبر به نام جیک پل، یک یوتیوبر آمریکایی بود و او همیشه از

it all the time. For example he says 'Today was lit'. I think it's a very American term

آن استفاده می کند. برای مثال می گوید "امروز روشن بود". من فکر می کنم این یک اصطلاح آمریکایی است

that's kind of come over to Britain and it's being used quite a lot. You'll see it a lot

که به نوعی به بریتانیا آمده است و بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. آن را زیاد

on social media. Even when you are on Instagram, they've got a little icon saying 'lit' and

در شبکه های اجتماعی خواهید دید. حتی وقتی در اینستاگرام هستید، آیکون کوچکی دارند که می‌گوید «روشن» و

yeah it means super cool or super great.

بله به معنای فوق‌العاده عالی یا فوق‌العاده است.

Next one, 'a digital nomad'. A digital nomad is somebody who can work anywhere in the world

مورد بعدی، "یک کوچ دیجیتال". عشایر دیجیتال کسی است که می تواند

using their laptop or using their computer. So a nomad traditionally is someone who moves

با استفاده از لپ تاپ یا رایانه خود در هر نقطه از جهان کار کند. بنابراین عشایر به طور سنتی کسی است که

around from different places and so a digital nomad is someone that uses technology to help

از مکان‌های مختلف جابجا می‌شود و بنابراین یک عشایر دیجیتال کسی است که از فناوری برای

them to live and work in different places around the world. So a digital nomad. So 'one

کمک به زندگی و کار در مکان‌های مختلف در سراسر جهان استفاده می‌کند. پس یک کوچ دیجیتال. بنابراین "یک

day I'd like to be a digital nomad'.

روز من دوست دارم یک کوچ دیجیتال باشم".

This is a great phrase, I love this one. This is 'a thing'. Now a thing, we know the word

این یک جمله عالی است، من این یکی را دوست دارم. این "یک چیز" است. حالا یک چیز، ما کلمه چیز را می دانیم

thing, right? We've used it before, but this phrase is really new so let me give you an

، درست است؟ ما قبلاً از آن استفاده کرده‌ایم، اما این عبارت واقعاً جدید است، بنابراین اجازه دهید یک

example sentence 'Did you know that hot yoga was a thing?' Now what we are saying here

جمله مثال برای شما بگویم "آیا می‌دانستید که یوگای داغ یک چیز است؟" اکنون آنچه ما در اینجا می گوییم این

is that I didn't know that hot yoga, so doing yoga in a hot room, was a common practice

است که من نمی دانستم که یوگای داغ، بنابراین انجام یوگا در یک اتاق گرم، یک عمل معمول

or a common thing to do or a common phenomenon. So if we say I didn't know something was a

یا یک کار معمول یا یک پدیده رایج است. بنابراین

thing we're saying I didn't know that it's a phenomenon, that people like doing it. Another

اگر بگوییم نمی‌دانستم چیزی چیزی است، می‌گوییم نمی‌دانستم این یک پدیده است، که مردم انجام آن را دوست دارند.

example 'Growing a beard is a real thing these days' So i'm saying there that growing a beard

مثال دیگر «این روزها گذاشتن ریش یک چیز واقعی است » بنابراین من در آنجا می گویم که گذاشتن ریش

has become a phenomenon, a very popular practice these days. Obviously that's probably not

به یک پدیده تبدیل شده است، یک عمل بسیار رایج این روزها. بدیهی است که احتمالاً این

true but anyway it's an example of using a thing. So something is 'a thing' it's a popular

درست نیست، اما به هر حال نمونه ای از استفاده از یک چیز است. بنابراین چیزی "یک چیز" است، یک

phenomenon a popular thing to do, a common practice.

پدیده محبوب، یک کار محبوب، یک رویه رایج است.

Friend zone. This could be a noun or it can be a verb. To friend zone someone. And this

منطقه دوست این می تواند یک اسم باشد یا یک فعل. دوستی کردن برای کسی و این

is to basically put them into the friends category. So they have romantic feelings for

است که اساسا آنها را در دسته دوستان قرار دهید. بنابراین آنها نسبت به شما احساسات عاشقانه

you but you don't have romantic feelings for them so you put them in the friend zone. So

دارند اما شما احساسات عاشقانه نسبت به آنها ندارید بنابراین آنها را در منطقه دوست قرار دهید.

for example 'She totally friend zoned me!' And that means she decided she didn't want

به عنوان مثال "او کاملاً دوست من را منطقه بندی کرد!" و این بدان معناست که او تصمیم گرفت هیچ

anything romantic, I did but she basically said no we are going to be friends. So to

چیز عاشقانه ای نمی خواهد، من خواستم اما او اساساً گفت نه ما قرار است با هم دوست باشیم. بنابراین به

friend zone somebody.

منطقه دوست کسی.

Soloprenuer. A solopreneur, well solo means single or on your own and preneur comes from

سولوپرنویر. انفرادی، خوب انفرادی به معنای مجرد یا به تنهایی است و پیش‌نیرو از

entrepreneur. Now an entrepreneur is someone that starts a business. Yeah so you could

کارآفرین می‌آید. اکنون کارآفرین کسی است که کسب و کاری را راه اندازی می کند. بله، بنابراین می توانید

start a start-up. So a solopreneur is someone that starts a business by themselves. They

یک استارت آپ راه اندازی کنید. بنابراین یک فرد انفرادی کسی است که به تنهایی یک کسب و کار راه اندازی می کند.

run the business by them self. They don'd have any employees or colleagues, they run

آنها کسب و کار را خودشان اداره می کنند. آنها هیچ کارمند یا همکار ندارند،

it on their own, a solopreneur. So 'It's really hard being a solopreneur'. Did you know any

خودشان آن را اداره می کنند، یک کارآفرین انفرادی. بنابراین «این واقعاً سخت است که یک فرد انفرادی باشید». آیا هیچ یک

of those phrases or words? Let me know in the comments below. Have you used any of them.

از آن عبارات یا کلمات را می دانستید؟ با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید. آیا از هیچ کدام از آنها استفاده کرده اید؟

If you want to make an example sentence using one of them, then please do and I'll come

اگر می خواهید با استفاده از یکی از آنها یک جمله مثال بسازید ، لطفا این کار را انجام دهید و من پایین می آیم

down and I'll check it for you. i'll correct it if I need to. And yeah, are there any other

و آن را برای شما بررسی می کنم. اگر لازم باشد تصحیح می کنم و بله، آیا کلمات جدید دیگری وجود دارد

new words that you think should be in a course book or text book that aren't yet. Let me

که فکر می کنید باید در یک کتاب درسی یا کتاب درسی باشد که هنوز وجود ندارد. با

know in the comments below. Guys if you haven't already, please go check out my Patreon community.

گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید. بچه ها اگر قبلاً این کار را نکرده اید، لطفاً انجمن Patreon من را بررسی کنید.

It's where I offer loads of extra English resources to help you improve your English.

اینجا جایی است که من منابع انگلیسی اضافی زیادی را برای کمک به شما در بهبود زبان انگلیسی خود ارائه می دهم.

So go check it out, if you could support Eat Sleep Dream English that would be incredible.

بنابراین، آن را بررسی کنید، اگر بتوانید از Eat Sleep Dream English پشتیبانی کنید، باور نکردنی خواهد بود.

Thank you guys so much. Remember I've got new videos coming out every Tuesday and every

بچه ها خیلی ممنونم به یاد داشته باشید که من هر سه‌شنبه و هر جمعه ویدیوهای جدیدی

Friday just for you to help you take your English to the next level. I can't wait to

را برای شما منتشر می‌کنم تا به شما کمک کنم زبان انگلیسی خود را به سطح بالاتری برسانید. من نمی توانم منتظر باشم تا

see you next time, until then this is Tom, the Chief Dreamer, saying goodbye.

دفعه بعد شما را ببینم، تا آن زمان این تام ، رئیس رویاپرداز است که در حال خداحافظی است.