Learn English - Vocabulary and expressions about HANDS

Hi. James, from EngVid, and I'm showing you my hand. It's handy for a reason. Now, I did

سلام. جیمز، از EngVid، و من دستم را به شما نشان می دهم. به یک دلیل مفید است. اکنون، من

a video earlier on on hands with idioms, just idioms. So go check that out. Fun one. It's

قبلاً یک ویدیو در مورد دست با اصطلاحات، فقط اصطلاحات، انجام دادم. پس برو چک کن یکی سرگرم کننده.

rather handy. But this video is a little different. It's going to be, sort of, beginner, intermediate

نسبتاً مفید است. اما این ویدیو کمی متفاوت است. این به نوعی مبتدی، متوسط ​​خواهد بود

-- and I'll explain -- simply because the first couple of minutes, Mr. E and I are going

-- و توضیح خواهم داد -- فقط به این دلیل که در چند دقیقه اول، آقای E و من قرار است

to explain the parts of the hand. Now, you can skip it if you want and just keep watching

قسمت های دست را توضیح دهیم. حالا اگه خواستی می تونی ازش رد بشی و فقط به تماشا

and go, "Oh, my god. They don't know." But really, sometimes, people don't know. I've

کردن ادامه بدی و بری: "اوه خدای من. اونا نمی دونن." اما واقعاً گاهی اوقات مردم نمی دانند.

had students walk up and go, "Teacher, you do this. What is this?" I go, "It's not your

از دانش‌آموزان خواسته‌ام بلند شوند و بگویند: "استاد، تو این کار را می‌کنی. این چیست؟" می روم، "

foot toe. It's not your toe finger. It's something else." Okay? They have names, and we're going

این انگشت پایت نیست، انگشت شست تو نیست، چیز دیگری است." باشه؟ آنها نام دارند و ما هم

to work on them right now.

اکنون روی آنها کار می کنیم.

So the hand -- there. Okay? And we're going to look at the hand and the parts. To start

بنابراین دست -- وجود دارد. باشه؟ و ما می خواهیم به دست و قطعات نگاه کنیم. برای

off with, you have a thumb. This is this part, you know, the cool one. You've got your index

شروع، شما یک انگشت شست دارید. می دانید این قسمت باحال است. شما انگشت اشاره خود را دارید

finger. "Index" because we use it to point at things. That's why the other name is "pointer".

. "شاخص" زیرا ما از آن برای اشاره به چیزها استفاده می کنیم. به همین دلیل نام دیگر «اشاره گر» است.

Right? Sometimes, we call it "pointer" because we point over or indicate or index. Okay?

درست؟ گاهی اوقات، ما آن را «اشاره‌گر» می‌نامیم زیرا روی آن اشاره می‌کنیم یا نشان می‌دهیم یا نمایه می‌کنیم. باشه؟

Next one is the middle finger. It's this finger. I can't show it on camera. And if you're 18,

مورد بعدی انگشت وسط است. این انگشت است من نمی توانم آن را در دوربین نشان دهم. و اگر 18 ساله هستید،

you can take a peek, but there. Okay? It's your index finger -- sorry. Middle finger.

می توانید نگاهی بیندازید، اما همین جا. باشه؟ این انگشت اشاره شماست -- متاسفم. انگشت وسط.

Once again, the middle finger. Right? And that's it. So it's the middle one. I'll explain

یک بار دیگر، انگشت وسط. درست؟ و بس . پس وسط است. من توضیح می دهم

what that's for. And the ring finger. Right? You put your rings on this one. It usually

که برای چیست. و انگشت حلقه. درست؟ شما حلقه های خود را در این یکی قرار دهید. معمولاً

indicates marriage, funny enough. You're married or you're single. If you have a finger -- finger.

نشان دهنده ازدواج است، به اندازه کافی خنده دار. شما متاهل هستید یا مجرد هستید. اگر انگشت دارید -- انگشت.

Hopefully you've fingers because you're typing on the computer. But if you have a ring on

امیدوارم انگشتان شما باشد زیرا در حال تایپ کردن در رایانه هستید. اما اگر انگشتری در

this finger, on the left hand, it usually means marriage in Western culture. And then,

این انگشت دارید، در دست چپ، معمولاً در فرهنگ غربی به معنای ازدواج است. و سپس،

you've got the baby finger, the pinky finger. You know? Dr. Evil finger. I will finger you

شما انگشت کودک، انگشت صورتی را دارید. میدونی؟ دکتر ایول انگشت. من با این شما را انگشت می گذارم

with this. No, I won't.

. نه، این کار را نمی کنم.

And what about the rest of the hand? Because these are the fingers, so you know. But then,

و بقیه دست چطور؟ از آنجا که این انگشتان دست هستند، بنابراین شما می دانید. اما پس از آن،

you've got that back of the hand. I call it the business hand. When someone is giving

شما این پشت دست را دارید. من آن را دست تجارت می نامم. وقتی کسی برای

you a problem, you go, "You want the business hand or the friend side?" Speaking of which,

شما مشکلی ایجاد می کند، شما می گویید: "دست تجاری را می خواهید یا طرف دوست؟" صحبت از آن،

this is the palm. The palm is the inside of the hand. Okay? And the back. So we've got

این کف دست است. کف دست داخل دست است. باشه؟ و پشت. بنابراین ما

that. Now, it's not part of the hand, but very important is the wrist because the wrist

آن را داریم. در حال حاضر، این بخشی از دست نیست، اما مچ دست بسیار مهم است زیرا

is where the hand connects to the rest of our body. Cool?

مچ جایی است که دست به بقیه بدن ما متصل می شود. سرد؟

And doctors like this part. On your wrist, you can find your pulse. That's your heartbeat.

و پزشکان این بخش را دوست دارند. روی مچ دست خود می توانید نبض خود را پیدا کنید. این ضربان قلب شماست.

It's all in your hands, son. It's all in your hands, your whole life. Cool? All right.

همه چیز در دست توست پسر. همه چیز در دستان شماست، تمام زندگی شما. سرد؟ خیلی خوب.

So Mr. E is just demonstrating. You know? He blew it up so you could take a look at

بنابراین آقای E فقط نشان می دهد. میدونی؟ او آن را منفجر کرد تا بتوانید

what his hand looks like. All right? Now, these are called "fingers", by the way. I

نگاهی به شکل دستش بیندازید. خیلی خوب؟ اتفاقاً به اینها "انگشت" می گویند.

know. Because you're going, "We have all these names, but what do I call all of them together?"

میدانم. چون می خواهی گفت: "ما همه این نام ها را داریم، اما من همه آنها را با هم چه می نامم؟"

We call them "fingers". And before I nail this one, do you -- see? Fingernail. Your

ما آنها را "انگشت" می نامیم. و قبل از اینکه این یکی را میخکوب کنم، می بینی؟ ناخن انگشت.

fingernails. Your fingernails -- each one has a little thing here. It's called your

ناخن های شما ناخن های شما -- هر کدام یک چیز کوچک در اینجا دارند. به آن

"fingernail". All right? So you've got fingernails on your fingers. And your forefingers plus

"ناخن انگشت" شما می گویند. خیلی خوب؟ بنابراین شما ناخن های انگشتان خود را دارید. و انگشت سبابه به

your thumb -- the thumb is separate. That's why I put these in blue. The thumb is not

اضافه شست -- انگشت شست جداست. به همین دلیل اینها را به رنگ آبی گذاشتم. انگشت شست انگشت محسوب نمی

considered a finger. It's considered just a thumb. Your fingers plus your thumb make

شود. این فقط یک انگشت شست در نظر گرفته می شود . انگشتان به علاوه شست

up your hand with your palm, the business end -- the back of the hand. Right -- and

دست شما را با کف دست تشکیل می دهند، پایان کار -- پشت دست. راست --

your wrist. You ready? Let's learn how to use these things, shall we? Let's take a look

و مچ دست شما. آماده ای؟ بیایید یاد بگیریم که چگونه از این چیزها استفاده کنیم، درست است؟ بیایید نگاهی بیندازیم

-- a walk. I'm just going to -- there we are. That was fast. Didn't need to do that, did

- پیاده روی. من فقط می روم -- ما اینجا هستیم. که سریع بود. نیازی به این کار نبود،

I? I should've just turned around. Oh, well.

نه؟ من فقط باید می چرخیدم اوه، خوب

Okay. So first thing I want to point out in this lesson, "somebody" and "something". "S/b"

باشه. بنابراین اولین چیزی که می خواهم در این درس به آن اشاره کنم، "کسی" و "چیزی". "S/b"

like this stands for "somebody". It's found in most dictionaries for people learning English

مانند این مخفف "somebody" است. در اکثر لغت نامه ها برای افرادی که انگلیسی یاد می گیرند

and people who speak English. That's what it means when you see it. And "sth" like this

و افرادی که انگلیسی صحبت می کنند یافت می شود. وقتی میبینیش یعنی همین و «sth» مانند این

means "something". Just shorthand. Small, quick way to write "somebody" or "something",

به معنای «چیزی» است. فقط کوتاه نویسی روشی کوچک و سریع برای نوشتن "somebody" یا "something"،

so you know what it means.

بنابراین می دانید معنی آن چیست.

Now, we talk about fingernails, the smallest part of your hands. So why don't we start

اکنون در مورد ناخن ها صحبت می کنیم که کوچکترین قسمت دست شماست. پس چرا

with that? When somebody tells you they're "hanging on by their fingernails", it means

با آن شروع نکنیم؟ وقتی کسی به شما می گوید که "به ناخن هایش آویزان شده است"، به این معنی است

they're barely surviving. It's almost like everything is going to go away, and they're

که آنها به سختی زنده می مانند. تقریباً انگار همه چیز قرار است از بین برود، و آنها

just barely alive. So imagine if you're on a mountain and you're -- and this is the only

به سختی زنده هستند. بنابراین تصور کنید اگر روی یک کوه هستید و هستید -- و این تنها

thing touching, it means as soon as these go, you're going to die. So when someone says,

چیزی است که لمس می کند، به این معنی است که به محض رفتن اینها، شما خواهید مرد. بنابراین وقتی کسی می گوید:

"How's the job going?" "I'm hanging on by my fingernails." You're like, "Oh, my gosh.

"کار چطور پیش می رود؟" "من به ناخن هایم آویزان هستم." شما می گویید "اوه، خدای من.

This is bad. You might lose your job." " Yes. It's true." Right? If somebody's in the hospital

این بد است. ممکن است شغل خود را از دست بدهید." " بله این درست است." درست؟ اگر کسی در بیمارستان باشد

and you say, "They're hanging on by their fingernails", they're this close to dying,

و شما بگویید: "او به ناخن هایش آویزان شده است "، بسیار نزدیک است که بمیرد

very close. So "hanging on by your fingernails", not a good thing. If you're hanging on by

. بنابراین "آویزان به ناخن" چیز خوبی نیست. اگر

your fingernails in a relationship, you need a new lover. It's over. All right.

در یک رابطه به ناخن های خود آویزان هستید، به یک معشوق جدید نیاز دارید. تمام شد. خیلی خوب.

What about this one? Let's move to the fingers. We've done the fingernail. We'll go to the

در مورد این یکی چی؟ بیایید به سمت انگشتان حرکت کنیم. ما ناخن را درست کرده ایم. به سراغ

fingers. Well, this. "Have your fingers crossed" -- it means "good luck". "I'll cross my fingers

انگشتان دست می رویم. خب این "انگشتان را روی هم بگذارید" - به معنای "موفق باشید". "من برای شما انگشتانم را روی هم می گذارم

for you. Good luck to you. Fingers crossed." " I want to wish you luck", or "good luck

. موفق باشید. "من می خواهم برای شما آرزوی موفقیت کنم" یا "موفق باشید

to you." "Fingers crossed."

برای شما." "انگشتان به ضربدر."

Do you remember we talked about the pulse? I know exactly what's going on. Huh? Well, if this happens,

یادت هست در مورد نبض صحبت کردیم؟ من دقیقا می دانم چه خبر است. متعجب؟ خوب، اگر این اتفاق بیفتد،

I'm dying. And

من دارم میمیرم. و

I know I'm dying, so I'll start crying. In English, to "have your finger on the pulse"

من می دانم که دارم می میرم، بنابراین شروع به گریه خواهم کرد. در زبان انگلیسی، "انگشت خود را روی نبض داشته باشید

is to know what's going on around you. So you know what's important or who's doing what

" به این معنی است که بدانید در اطراف شما چه می گذرد. بنابراین می دانید چه چیزی مهم است یا چه کسی چه کاری انجام می دهد

-- everything. So when people want to know about something, they go to you because you

-- همه چیز. بنابراین، وقتی مردم می‌خواهند در مورد چیزی بدانند، به سراغ شما می‌روند، زیرا

have your finger on the -- "He's doing this. She's going on." There you go. My finger is

شما انگشت خود را روی این می‌گذارید - "او این کار را می‌کند. او دارد ادامه می‌دهد." شما بروید. انگشتم

on the pulse. Every time I touch it -- I'm going to have a heart attack. It's dinnertime.

روی نبض است. هر بار که آن را لمس می کنم - یک حمله قلبی خواهم داشت. وقت شام است

I know what's going on. So if you say, "He has his finger on the pulse -- like, the news

من می دانم چه خبر است. بنابراین اگر بگویید، "او انگشتش را روی نبض دارد -- مثل اخبار

-- he knows everything, everywhere. Cool?

-- او همه چیز را در همه جا می داند. جالب است

What about this one? When you "give somebody the finger" -- I'm just going to take this

؟ در مورد این یکی چطور؟ وقتی "انگشت را به کسی می دهید" -- من فقط می خواهم این انگشت را بگیر

finger here and give it to you. No. When you give somebody the finger, you do this. Are

اینجا و به تو بده. نه. وقتی انگشت را به کسی می‌دهی، این کار را می‌کنی.

you ready? Nothing up my sleeve. It's going to be a magic trick. Are you watching carefully?

آماده‌ای؟ چیزی در آستین من نیست. این یک حقه جادویی خواهد بود. آیا با دقت نگاه می‌کنی؟

It's going to happen really quick. Abracadabra, boom! I give you the finger. Want to know

واقعاً این اتفاق می‌افتد. سریع. آبراکادابرا، بوم! من انگشت را به تو می‌دهم. می‌خواهی بدانی

which one? Slow motion. Oh, yeah. There it is. And it's gone. You got the finger, Son.

کدام یک؟ حرکت آهسته. اوه، آره. هست.

Okay. It's a bad, bad thing. Please forgive me, mommy. I gave the finger to the world.

مرا ببخش، مامان. من انگشت را به دنیا دادم.

It means, "Eff off." And I'm sure you can fill in the blanks what that means. So when

این یعنی "Eff off." و من مطمئن هستم که شما می توانید جای خالی را پر کنید که معنی آن چیست. بنابراین وقتی

someone goes in -- you know, any Western country, you're driving fast, you go -- they're telling

کسی وارد شد -- می دانید، هر کشور غربی، شما با سرعت رانندگی می‌کنید، می‌روید - آنها

you to eff off. Because you can't hear them, they're going to signal it to you. Okay? That's

به شما می‌گویند که خاموش شوید. چون نمی‌توانید آنها را بشنوید، آنها به شما علامت می‌دهند. باشه؟ این

what that means. So if you're giving someone the finger -- "I'm giving him the finger."

یعنی همین. پس اگر می‌دهید انگشت کسی -- "من به او انگشت می دهم r."

E, I'm giving you the finger. So you can't see me doing it, but Mr. E is very upset now.

E، من به شما انگشت می دهم. بنابراین شما نمی توانید ببینید که من این کار را انجام می دهم، اما آقای E اکنون بسیار ناراحت است.

Okay?

باشه؟

Now, this is different than when somebody uses "finger" as a verb. When you want to

اکنون، این متفاوت از زمانی است که کسی از "انگشت" به عنوان فعل استفاده می کند. وقتی می‌خواهید به

tell people that someone has done something or they're a bad person, we call -- you "finger"

مردم بگویید که فلانی کاری انجام داده یا آدم بدی هستند، ما تماس می‌گیریم -- شما آنها را "انگشت" می‌کنید

them. You finger them because you take your indicator finger and you say, "He did it."

. آنها را انگشت می گذارید زیرا انگشت نشانگر خود را می گیرید و می گویید "او این کار را کرد."

And I go, "He's fingering you." Look at the finger pointing at you. Yes, you, viewer.

و من می گویم: "او به شما انگشت می گذارد." به انگشتی که به شما اشاره می کند نگاه کنید. بله، شما، بیننده.

I'm pointing at you. I'm fingering you saying you're watching these videos. It's true. I

من به شما اشاره می کنم. من به شما انگشت می زنم که می گویم داری این ویدیوها را تماشا می کنی. درسته.

fingered you. But we must be very careful because we also have an another meaning for

انگشتت کردم اما باید بسیار مراقب باشیم زیرا معنای دیگری نیز برای

"finger". And if you're under 18, please leave. If you "finger" somebody, it also means to

"انگشت" داریم. و اگر زیر 18 سال دارید، لطفا آنجا را ترک کنید. اگر کسی را "انگشت" کنید، به این معنی است

put your finger or fingers on a private place. You know, the place down here. It could be

که انگشت یا انگشتان خود را در یک مکان خصوصی قرار دهید. می دانی، مکان اینجا پایین است. این می تواند

a Venus -- Venus. I'm so nervous. It's sex. Watch Ronnie's video on sex. She's much better

یک زهره باشد - زهره. من خیلی عصبی هستم. این سکس است. ویدیوی رونی در مورد رابطه جنسی را تماشا کنید. او در این کار بسیار

at it than I am. But it could be on the vagina, the woman's part, or the penis, the man's

بهتر از من است. اما ممکن است روی واژن، قسمت زن، یا آلت تناسلی، قسمت مرد باشد

part. And when you finger it, you touch it and, you know, get it excited. Anyway. You

. و وقتی آن را انگشت می گذارید، آن را لمس می کنید و می دانید، هیجان زده می شود. به هر حال.

don't need to know more. So when you finger someone -- if someone said, "He fingered that

نیازی نیست بیشتر بدانید بنابراین وقتی به کسی انگشت می‌زنید -- اگر کسی می‌گوید "او به آن دختر انگشت زد

girl", you can go, "She's not in trouble, is she?" No. He sexually touched her. Or a

"، می‌توانید بگویید "او مشکلی ندارد، درست است؟" نه. او او را لمس کرد. یا یک

girl can finger a guy. You figure that one out for yourself. Okay. So it's to place your

دختر می تواند یک پسر را انگشت کند. خودت اون یکی رو میفهمی باشه. بنابراین باید انگشت خود را

finger on someone's private parts during sex. Yes.

در حین رابطه جنسی روی اندام خصوصی دیگران قرار دهید . آره.

"On the other hand" -- let's talk about something else. On the other hand means a different

"از طرف دیگر" - بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم . از سوی دیگر به معنای

option or a different way of thinking. So if I say to you, "This is good. Blah, blah,

گزینه متفاوت یا طرز تفکر متفاوت است. بنابراین، اگر به شما بگویم، "این خوب است. بلا، بالله،

blah. But on the other hand" -- I have two hands, so it means I have two ways of thinking.

بلا. اما از سوی دیگر" - من دو دست دارم، پس به این معنی است که من دو روش فکر می کنم.

I can say that, you know, being a virgin is a good thing. But on the other hand, getting

می‌توانم بگویم، می‌دانی، باکره بودن چیز خوبی است. اما از طرفی کسب

experience is also good. I'm talking about two different things. Working in a foreign

تجربه هم خوب است. من در مورد دو چیز متفاوت صحبت می کنم. کار در یک

country is great for experience. On the other hand, it costs you lots of money. Two different

کشور خارجی برای تجربه عالی است. از طرف دیگر ، هزینه زیادی برای شما دارد. دو

things. Two options. So we say on the other hand to consider or think about what else

چیز متفاوت دو گزینه. بنابراین ما می گوییم از طرف دیگر در نظر بگیرید یا فکر کنید که چه

could be done or is happening.

کارهای دیگری می تواند انجام شود یا در حال رخ دادن است.

Now, "wash one's hand of something". When you wash your hands, you want to get them

حالا «دست از چیزی بشور». وقتی دست های خود را می شویید، می خواهید آنها را

clean, right? Usually, when I wash my hands of something, I want nothing to do with it.

تمیز کنید، درست است؟ معمولاً وقتی دستم را از چیزی می شوم، نمی خواهم کاری به آن نداشته باشم.

You wash your hands to the bet rid of the dirt. The dirt could be a person or a thing.

شما دستان خود را می شویید تا از شر خاک خلاص شوید . خاک می تواند یک شخص یا یک چیز باشد.

If your parents -- or if you're a parent, you could say, "I wash my hands of you." "You

اگر والدین شما -- یا اگر شما یک والدین هستید، می توانید بگویید: "من دستانم را از تو می شوم." "

are no longer in my life. Like the dirt, the water has taken you away. I no longer think

تو دیگر در زندگی من نیستی. مثل خاک، آب تو را با خود برده است. من دیگر به تو فکر

about you." If you say "I washed my hands of this situation", "I will not participate.

نمی کنم." اگر بگویید "دستهایم را از این وضعیت شستم"، "من شرکت نخواهم کرد.

I will not be part of -- I will not do this anymore." Cool? I know you've got people you

من بخشی از آن نخواهم بود -- دیگر این کار را انجام نخواهم داد." سرد؟ من می دانم که شما افرادی را دارید که

want to talk to. Give them the finger and say, "I wash my" -- yeah. I know you're learning.

می خواهید با آنها صحبت کنید. انگشت را به آنها بدهید و بگویید: "من می شوم" -- بله. میدونم داری یاد میگیری

That's what we're here for, to help you, give you a hand in learning. Another one. That

این چیزی است که ما اینجا هستیم، برای کمک به شما، کمک کردن به شما در یادگیری. یکی دیگه.

means to help.

یعنی کمک کردن.

Now, I insist. -- it's not a Chinese movie. No. So if you're watching, Chinese people

حالا من اصرار دارم -- این یک فیلم چینی نیست. نه. پس اگر تماشا می‌کنید، مردم چین

and going, "Yes", no. It's not. But it is a comic book character whom I like a lot,

و می‌روید، «بله»، نه. این نیست. اما این یک شخصیت کمیک است که من او را خیلی دوست دارم،

Iron Fist. Okay? But if you put it in a velvet glove -- a "glove" is something we wear when

مشت آهنین. باشه؟ اما اگر آن را در یک دستکش مخملی قرار دهید ، «دستکش» چیزی است که وقتی هوا

it's cold out to keep our hands arm. And velvet is so soft and sweet and lovely. When you

سرد است می‌پوشیم تا دست‌هایمان را بغل کنیم. و مخمل بسیار نرم و شیرین و دوست داشتنی است.

have an iron fist in a velvet glove, it means you are a strong authoritarian. You want to

وقتی یک مشت آهنین در دستکش مخملی دارید، به این معنی است که شما یک مستبد قوی هستید. شما می خواهید به

tell people what to do and how to do it. But you put on a nice glove and act nice. "And

مردم بگویید که چه کاری انجام دهند و چگونه آن را انجام دهند. اما شما یک دستکش خوب می پوشید و خوب عمل می کنید. "و

I stomp on your heart." Okay? So when someone says, "He has an iron fist -- he rules with

من بر قلبت پا می گذارم." باشه؟ پس وقتی کسی می‌گوید: «مشت آهنین دارد -- با

an iron fist", it means they rule strongly, and they don't care about the people. But

مشت آهنین حکومت می‌کند»، به این معناست که به شدت حکومت می‌کنند و به فکر مردم نیستند. اما

they do care about getting things done. But "in a velvet glove" means but they pretend

آنها به انجام کارها اهمیت می دهند. اما "در دستکش مخملی" به این معنی است که آنها وقتی واقعاً سخت هستند وانمود

to be nice and soft when they're really hard. Okay?

می کنند که خوب و نرم هستند. باشه؟

So I hope you enjoyed this lesson. Mr. E is proud of his hand. And he's had a hand in

پس امیدوارم از این درس لذت برده باشید. آقای E به دست خود افتخار می کند. و او دستی در

this. I told you. Watch the video. It will explain it all. Anyway. I've got to get going.

این کار داشته است. من به شما گفتم. فیلم را ببینید. همه چیز را توضیح خواهد داد. به هر حال. من باید راه بیفتم

I think we've done this correctly. I know. Hanging on my fingernails. I've only got so

فکر می کنم این کار را به درستی انجام داده ایم. میدانم. آویزان به ناخن هایم. من فقط

much time to get this all done. You have a great day, but before you go, I'm going to

زمان زیادی برای انجام این کار دارم. شما روز خوبی دارید، اما قبل از رفتن، من می خواهم

count on my fingers here. Which ones are they? My pinky, the ring, and my index -- you know

روی انگشتانم اینجا بشمارم. کدام یک هستند؟ صورتی من، انگشتر و اشاره من -- شما

this finger. You know this one. Okay? Www.engvid.com, "Eng" as in "English", "vid" as in "video",

این انگشت را می شناسید. این یکی رو میدونی باشه؟ Www.engvid.com، "Eng" در "انگلیسی"، "vid" به عنوان "ویدئو"،

where you can go and watch this video and other videos and do the quiz. Don't forget

که در آن می توانید بروید و این ویدیو و ویدیوهای دیگر را تماشا کنید و مسابقه را انجام دهید.

to subscribe. Subscribe. I can speak English. Don't forget to subscribe, okay?

اشتراک را فراموش نکنید. اشتراک در. من میتوانم انگلیسی صحبت کنم . فراموش نکنید که مشترک شوید، باشه؟

It's been a pleasure. See you soon. Bye, guys.

این یک لذت بوده است. به زودی میبینمت. خداحافظ بچه ها.

Giving you the finger.

به شما انگشت می دهد.