Learn the English Phrases "to be in the know" and "For all I know..."

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase "to be in the know".

عبارت انگلیسی "to be in the know" را یاد بگیرید.

When you are in the know, it means

وقتی در جریان هستید، به این معنی است

that you know something is going to happen.

که می دانید قرار است اتفاقی بیفتد.

Here's an example.

در اینجا یک مثال است.

If I was planning a surprise birthday party for my

اگر من قصد داشتم یک جشن تولد غافلگیرکننده برای

mom and if someone said, who all knows about this?

مادرم داشته باشم و اگر کسی بگوید، چه کسی از این موضوع خبر دارد؟

I could say, well, my brother

می توانم بگویم خوب، برادر

and sister are in the know.

و خواهرم در جریان هستند.

That means that they know that

یعنی آنها می دانند که

this party is going to happen.

این مهمانی قرار است اتفاق بیفتد.

Maybe you're helping plan something at work and

شاید شما در حال کمک به برنامه ریزی کاری در محل کار هستید و

it's a top secret project and only certain

این یک پروژه کاملاً محرمانه است و تنها

people are supposed to know about it.

افراد خاصی قرار است از آن مطلع باشند.

Only certain people are allowed to be

فقط افراد خاصی مجاز به

in the know about the project.

اطلاع از پروژه هستند.

That means you would have to make sure

این بدان معناست که شما باید مطمئن شوید

that you don't talk to the people you

که با افرادی که

shouldn't talk to about the secret project.

نباید در مورد پروژه مخفی با آنها صحبت کنید صحبت نکنید.

The other phrase I wanted to teach you today is

عبارت دیگری که امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم

"for all I know". This is a phrase we use

«برای تمام آنچه می‌دانم» است. این عبارتی است که ما

before we say something that we're not sure about.

قبل از گفتن چیزی که در مورد آن مطمئن نیستیم استفاده می کنیم.

For all I know, it could snow tonight.

با توجه به آنچه می دانم، امشب ممکن است برف ببارد.

I haven't checked the weather.

من آب و هوا را چک نکردم

I don't have enough information to actually

من اطلاعات کافی ندارم تا

know if it's going to snow tonight.

بدانم امشب قرار است برف ببارد یا خیر.

So I could start that phrase by saying,

بنابراین می‌توانم این عبارت را با گفتن این جمله شروع کنم،

for all I know, it could snow tonight.

هر چه می‌دانم، امشب ممکن است برف ببارد.

For all I know, some of you only

با توجه به آنچه می دانم، برخی از شما فقط

watch the first 10 seconds of my videos.

10 ثانیه اول ویدیوهای من را تماشا می کنید.

I don't actually know if you watch the entire lesson.

من در واقع نمی دانم که آیا شما کل درس را تماشا می کنید یا خیر.

For all I know, maybe you just watch the first little

با همه چیزهایی که می دانم، شاید شما فقط قسمت اول را تماشا کنید

bit and think, this one seems a little bit boring.

و فکر کنید، این یکی کمی خسته کننده به نظر می رسد.

So to review to be in the know means

بنابراین بررسی برای آگاه بودن به این معنی است

that you do know about something that's going to

که شما در مورد چیزی که قرار است

happen, and it kind of implies that there's people

اتفاق بیفتد اطلاع دارید، و به نوعی به این معنی است که افرادی هستند

who don't know what's going to happen.

که نمی دانند چه اتفاقی قرار است بیفتد.

And for all I know is a phrase we

و تنها چیزی که می دانم عبارتی است که ما

use to introduce something that we're not sure about.

برای معرفی چیزی که در مورد آن مطمئن نیستیم استفاده می کنیم.

For all I know, these leaves might all

با توجه به چیزی که من می دانم، این برگ ها ممکن است

blow away tonight if it gets windy.

امشب اگر باد ببارد، منفجر شوند.

I don't know if it's going to be

نمی‌دانم باد می‌وزد

windy or not, but it might be.

یا نه، اما ممکن است باد باشد.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Tammy.

این نظر از تامی است.

Yes, you always go to great lengths to

بله، شما همیشه برای

make online lessons for us and all your

ساختن درس های آنلاین برای ما تلاش زیادی می کنید و تمام

lessons are a token of generosity.

درس های شما نشانه سخاوت است.

Thank you for your hard work.

بابت سختکوشی شما سپاسگزاریم.

In my response, I do my best, but oddly,

در پاسخ من، تمام تلاشم را انجام می دهم، اما به طرز عجیبی،

I just took a huge break on this channel.

در این کانال استراحت زیادی کردم.

I'm back at it now.

الان برگشتم بهش

So yeah, I took a little bit of a break.

پس بله، کمی استراحت کردم.

Many of you have told me, I'm just

بسیاری از شما به من گفته اید، من فقط

putting the comment back in my pocket.

نظر را در جیبم می گذارم.

Many of you have told me, don't apologize

خیلی از شما به من گفته اید

when you take a break, that I deserve

وقتی استراحت می کنید عذرخواهی نکنید که من سزاوار این هستم که

to take breaks once in a while.

هر چند وقت یک بار استراحت کنم.

So I'm not apologizing this time, but

بنابراین من این بار عذرخواهی نمی کنم، اما

man, that was a long break.

مرد، این یک وقفه طولانی بود.

It was a week and a half, I think.

یک هفته و نیم بود فکر کنم.

But I got lots of work done.

اما من کارهای زیادی انجام دادم.

I'm in kind of a little bit of the

من در نوع کمی از

tail end of a busy stretch at work.

انتهای دم یک کشش شلوغ در محل کار هستم.

I do have parent teacher interviews tonight.

من امشب مصاحبه با والدین معلم دارم.

We sometimes call these learning conferences as well.

ما گاهی اوقات به این کنفرانس های آموزشی نیز می گوییم.

So I do have to go back to school.

بنابراین من باید به مدرسه برگردم.

I'm just home to make this video and have a

من فقط برای ساختن این ویدیو به خانه هستم و

little bit of supper and then I'll head back in.

کمی شام می خورم و سپس دوباره به داخل خانه می روم.

I've talked about parent teacher interviews before.

قبلاً در مورد مصاحبه های والدین معلم صحبت کرده ام.

This is where parents and sometimes students

اینجا جایی است که والدین و گاهی دانش آموزان

come in to talk about their learning.

برای صحبت در مورد یادگیری خود وارد می شوند.

We're at about the midway point of the semester.

تقریباً در نیمه راه ترم هستیم.

I do work in a semester system, we would call it.

من در یک سیستم ترم کار می کنم، ما آن را می نامیم.

So we're at the halfway point.

بنابراین ما در نیمه راه هستیم.

Grades went out last week, so students are aware

نمرات هفته گذشته از بین رفتند، بنابراین دانش آموزان

of how well they're doing in their classes.

از عملکرد خود در کلاس های خود آگاه هستند.

But yeah, tonight.

اما آره امشب

But I only have three, so maybe

اما من فقط سه تا دارم، پس شاید

that means I'm doing a good job.

این بدان معناست که کارم را خوب انجام می دهم.

Maybe that means no one wants to talk to me.

شاید این بدان معناست که هیچ کس نمی خواهد با من صحبت کند.

I don't know.

من نمی دانم.

By the way, I think there's like 15 time

به هر حال، فکر می کنم حدود 15 زمان وجود دارد

slots and I only have three interviews tonight.

و من امشب فقط سه مصاحبه دارم.

So my colleagues are a little jealous.

بنابراین همکاران من کمی حسود هستند.

Some of them have a full slate this evening.

برخی از آنها امروز عصر یک لوح کامل دارند.

That means they have interviews from, like, I think, seven till

این بدان معناست که آنها مصاحبه‌هایی دارند، مثلاً، فکر می‌کنم، از هفت تا

nine and I just need to go in at ten to

نه و من فقط باید ساعت ده تا

8, 8:10 and 8:20 and then I'll be all done.

8، 8:10 و 8:20 بروم و سپس تمام می‌کنم.

Well, maybe I'm doing a good job so the parents

خوب، شاید من کارم را خوب انجام می دهم تا والدین

don't feel like they need to talk to me.

احساس نکنند نیازی به صحبت با من ندارند.

Actually, I do know why.

در واقع، من می دانم چرا. به این

It's because I teach computer class, which

دلیل است که من کلاس کامپیوتر تدریس می کنم، که

isn't considered as important sometimes times.

گاهی اوقات آنقدر مهم تلقی نمی شود.

So the science, English and math teachers,

بنابراین معلمان علوم، انگلیسی و ریاضی،

they get a lot of interviews, but

مصاحبه های زیادی می گیرند، اما

us computer teachers, not as many.

ما معلمان کامپیوتر، نه به این تعداد.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

It's good to be back.

خوبه که برگشتی یکی دو روز دیگر یک

I'll have another little English lesson ready

درس انگلیسی کوچک دیگر

for you in a couple of days. Bye.

برای شما آماده خواهم کرد. خدا حافظ.