Learn the English Phrases "to mess up" and "to mess around"

- In this English lesson, I wanted to help you

- در این درس انگلیسی، من می خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase, "to mess up."

عبارت انگلیسی "بهم ریختگی" را یاد بگیرید.

When you mess up,

وقتی به هم می خورید،

it simply means that you've made a mistake.

به سادگی به این معنی است که شما اشتباه کرده اید.

Sometimes I mess up when I'm driving.

گاهی موقع رانندگی بهم می ریزم.

Just the other day,

همین یک روز داشتم

I was driving to see my brother-in-law

رانندگی می کردم تا برادر شوهرم را ببینم

and I messed up.

و به هم ریختم.

I forgot to get off the highway at the proper exit.

فراموش کردم در خروجی مناسب از بزرگراه خارج شوم.

I messed up.

خراب کاری کردم.

I made a mistake.

من اشتباه کردم

Sometimes people do this when they're at work.

گاهی اوقات افراد زمانی که سر کار هستند این کار را انجام می دهند.

Sometimes the boss gives them a job and they do it wrong.

گاهی اوقات رئیس به آنها کاری می دهد و آنها این کار را اشتباه انجام می دهند.

They mess up and then the boss is really, really annoyed,

آنها به هم می ریزند و سپس رئیس واقعاً بسیار آزرده می شود،

especially if it made the company lose money.

به خصوص اگر باعث ضرر شرکت شود.

So when you mess up, it simply means to make a mistake.

بنابراین وقتی به هم می خورید، به سادگی به معنای اشتباه کردن است.

The other phrase I wanted to teach you today,

جمله دیگری که امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم،

is the phrase "to mess around."

عبارت "به هم ریختن اطراف" است.

By the way, I hope you can hear me today.

به هر حال، امیدوارم امروز صدایم را بشنوید.

It's rather loud out here.

اینجا خیلی بلنده

When you mess around with something,

وقتی با چیزی سر و کله می‌زنید،

now this has a number of different meanings,

حالا این معانی مختلفی دارد،

but when you mess around with something,

اما وقتی با چیزی سر و کله می‌زنید، به این

it means you change the settings or you move things.

معنی است که تنظیمات را تغییر می‌دهید یا چیزها را جابه‌جا می‌کنید.

Sometimes my kids mess around

گاهی اوقات بچه های من

with the thermostat in my house.

با ترموستات خانه من کلافه می شوند.

They think the house is too cold or too warm

آنها فکر می کنند خانه خیلی سرد یا خیلی گرم است

and so they mess around with the thermostat.

و به همین دلیل ترموستات را به هم می ریزند.

I don't like it when they mess around with the thermostat.

وقتی با ترموستات سر و کله می زنند خوشم نمی آید.

I like it when they just leave it where it is.

من آن را دوست دارم زمانی که آنها آن را همانجا می گذارند.

(car honking) So to review, hello,

(بوق ماشین) پس مرور کردن، سلام،

to review, to mess up means to make a mistake.

مرور کردن، بهم ریختن یعنی اشتباه کردن.

Sometimes when you're driving, you mess up,

گاهی اوقات وقتی در حال رانندگی هستید، به هم می خورید،

and hopefully you don't mess up too bad

و امیدواریم که خیلی خراب نکنید

and cause an accident.

و تصادف نکنید.

And to mess around has a lot of meanings.

و آشفتگی معانی زیادی دارد.

The one I'm focusing on today,

چیزی که امروز روی آن تمرکز می کنم،

means to change something,

یعنی چیزی را تغییر دهم،

touch something, like a camera.

چیزی را لمس کنم، مانند دوربین.

Sometimes my camera doesn't work right

گاهی اوقات دوربین من درست کار نمی کند

and I think, does someone mess around with this?

و به این فکر می کنم که آیا کسی این کار را انجام می دهد؟

It's not working the way it's supposed to.

آن طور که باید کار نمی کند.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from SG.

این نظر از SG است.

"You two have taken the bored

"شما دو نفر

out of the learning journey

with your wonderful teaching style."

با سبک تدریس فوق العاده خود، حوصله سفر یادگیری را از بین برده اید."

And my response, "That's the plan.

و پاسخ من، "این برنامه است.

Make lessons that are as entertaining

درس هایی بسازید که به همان اندازه سرگرم کننده و

as they are educational."

آموزشی باشند."

So SG is referring to the fact

بنابراین SG به این واقعیت اشاره می کند

that Brent was down for a few days

که برنت برای چند روز از کار افتاده بود

and that was a wonderful time.

و زمان فوق العاده ای بود.

I did really enjoy making videos

من واقعا از ساختن ویدیو

with another English teacher.

با یک معلم انگلیسی دیگر لذت بردم.

So Brent, if you're watching,

بنابراین برنت، اگر تماشا می‌کنید،

thanks again for coming.

باز هم از حضورتان متشکرم.

It was a lot of fun.

کلی باحال بود.

And thanks for helping me make so much content,

و از اینکه به من کمک کردید تا محتوای زیادی تولید کنم متشکرم،

it's pretty cool.

بسیار جالب است.

Anyways, I'm out here by the highway.

به هر حال من اینجا کنار بزرگراه هستم.

Hopefully the audio is okay today,

امیدوارم امروز صدا خوب باشد،

because it's a little bit windy

زیرا کمی باد می‌وزد

and that messes with the microphone.

و میکروفون را به هم می‌زند.

So sorry about that.

پس برای آن متاسفم.

I came out here because,

من اینجا آمدم زیرا،

I sometimes come here to remind myself

گاهی اوقات به اینجا می آیم تا به خودم یادآوری کنم

that even though there are some things

که با وجود اینکه چیزهایی

about living in the country that I don't like,

در مورد زندگی در کشور وجود دارد که دوست ندارم،

like I don't like that I can't

مثلاً دوست ندارم که نمی توانم

get pizza delivered to my house,

پیتزا را به خانه خود تحویل دهم.

there are things that make it wonderful.

چیزهایی وجود دارد که آن را فوق العاده می کند.

Like, my drive to work every day is about 11 minutes long.

مثلاً، رانندگی من تا سر کار هر روز حدود 11 دقیقه طول می کشد.

Whereas for some of these people,

در حالی که برای برخی از این افراد،

their drive to work might take forever,

رانندگی آنها به سمت محل کار ممکن است برای همیشه طول بکشد،

especially if there's a traffic jam

به خصوص اگر ترافیک

or something else slowing them down.

یا چیز دیگری باعث کاهش سرعت آنها شود.

That's the second person.

اون نفر دومه

I don't know if you heard that,

نمی‌دانم شنیده‌اید یا نه،

that was the second person honking

آن نفر دومی بود که بوق می‌زند

and there's now another person honking.

و حالا یک نفر دیگر بوق می‌زند.

I think people enjoy it

فکر می‌کنم مردم

when they see someone videotaping,

وقتی می‌بینند که کسی در حال فیلم‌برداری است، لذت می‌برند،

and they like to,

و دوست دارند،

or maybe they're trying to mess up my video by honking.

یا شاید می‌خواهند ویدیوی من را با بوق زدن خراب کنند.

I'm not a hundred percent sure.

من صد در صد مطمئن نیستم.

Anyways, it's always a good reminder

به هر حال، همیشه یادآوری خوبی است

that I live in a place where there is no traffic.

که من در جایی زندگی می کنم که ترافیک وجود ندارد.

So even though sometimes at night the power goes out,

بنابراین حتی اگر گاهی اوقات در شب برق قطع می شود،

actually that doesn't happen very often.

در واقع این اتفاق خیلی زیاد نمی افتد.

I'm having trouble thinking of good examples.

من در فکر کردن به نمونه های خوب مشکل دارم.

There are down,

وجود دارد،

oh, I'm trying, I can't even remember the right word.

اوه، من تلاش می کنم، حتی کلمه مناسب را به خاطر نمی آورم.

There are drawbacks to living in the country

زندگی در کشور اشکالاتی دارد

and when I come and see all of this traffic,

و وقتی می آیم و این همه ترافیک را می بینم به

it reminds me that living in the country

من یادآوری می شود که زندگی در کشور

isn't that bad at all.

اصلاً بد نیست.

I have a nice view and a lot of peace and quiet.

من منظره خوبی دارم و آرامش و سکوت زیادی دارم.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

See you in a couple days

چند روز دیگر

with another short English lesson, bye.

با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر، خداحافظ.