Professional English Vocabulary: Talk about your career

Hi. Welcome back to engVid. Today we are going to be looking at talking about your career.

سلام. به engVid خوش آمدید. امروز قصد داریم در مورد حرفه شما صحبت کنیم.

So it's very important that you are able to fluently do this, especially if you're in

بنابراین بسیار مهم است که بتوانید به راحتی این کار را انجام دهید، به خصوص اگر در

a North American culture where it's one of the first questions that you are asked in

یک فرهنگ آمریکای شمالی هستید که یکی از اولین سوالاتی است که در یک موقعیت اجتماعی از شما پرسیده می

a social situation, but also in the UK and the rest of the English-speaking world. It's

شود، اما همچنین در بریتانیا و بقیه انگلیسی ها. -دنیای صحبت کردن این

something you can't avoid talking about. You know what it's like at Christmas when a grandmother

چیزی است که نمی توانید از صحبت کردن در مورد آن اجتناب کنید. می‌دانید در کریسمس وقتی یک مادربزرگ

or a well-meaning aunt asks you how work is, so we're looking to facilitate you talking

یا یک خاله خوش‌نیت از شما می‌پرسد کار چطور است، بنابراین ما به دنبال تسهیل صحبت شما در

about your own career. And we're going to be looking at how "career" collocates with

مورد شغل خود هستیم. و ما در اینجا خواهیم دید که چگونه "حرفه" با

these six nouns here to talk about different things to do with one's career. So let's start

این شش اسم ترکیب می شود تا در مورد چیزهای مختلف مربوط به حرفه خود صحبت کنیم. بنابراین

having a look now at what they mean when they are put together.

بیایید اکنون نگاهی به معنای آنها در کنار هم قرار دادن آنها بیندازیم.

So, a "career move" is where you maybe go from one sector, one industry, to a totally

بنابراین، "حرکت شغلی" جایی است که شما ممکن است از یک بخش، یک صنعت، به یک

different industry. Yep, you go from A to B. It's like a football player, he has a move

صنعت کاملاً متفاوت بروید. بله، شما از A به B می‌روید. مثل این است که یک بازیکن فوتبال، او حرکتی دارد

or she has a move, or a transfer goes from one industry to another. A "career break",

یا او حرکتی دارد، یا انتقال از یک صنعت به صنعت دیگر می‌رود. "وقفه شغلی"،

yep, means a stop, a pause. If you go off travelling for nine months or if you go...

بله، به معنای توقف، مکث است. اگر به مدت 9 ماه سفر را ترک کنید یا اگر بروید...

If you take a sabbatical or you do some research for a while, that would be a "career break".

اگر یک دوره استراحت بگذرانید یا مدتی تحقیق کنید ، این یک "وقفه شغلی" خواهد بود.

"Career plan" is where maybe quite early on in your career, you decide the direction you're

"برنامه شغلی" جایی است که شاید در اوایل کار خود، مسیری را که

going to be going, some milestones, as in some targets you want to achieve, where you

قرار است بروید، برخی نقاط عطف را تعیین می کنید، مانند برخی از اهدافی که می خواهید به آن برسید، جایی که

want to be in 10 years, 20 years' time. Yep, this is a "career plan".

می خواهید در 10 سال، 20 سال آینده باشید. زمان. بله، این یک "طرح شغلی" است.

"Career opportunities" are situations where you are able to advance your career. So, maybe

"فرصت های شغلی" موقعیت هایی هستند که در آن شما قادر به پیشرفت شغلی خود هستید. بنابراین، شاید

a "career opportunity" would be a vacancy, a rising in your company which would result

یک "فرصت شغلی" یک جای خالی باشد ، افزایش در شرکت شما که منجر

in a promotion.

به ارتقاء شود.

"Career path" is the actual sort of journey of your career. My career path, I'm going

"مسیر شغلی" نوع واقعی سفر شغلی شماست. مسیر شغلی من، من قصد دارم این

to invent this, I started off as a junior doctor, I worked in casualty wards, and I

را اختراع کنم، من به عنوان یک دکتر جوان شروع کردم، در بخش مصدومان کار کردم و

ended up as a consultant in St. Thomas' Hospital. Yep, the actual... The kind of the story of

به عنوان مشاور در بیمارستان سنت توماس به پایان رسیدم. بله، واقعی... نوع داستان

your career.

حرفه شما.

Your "career ladder", going from one step to the next, going up the hierarchy of command

"نردبان شغلی" شما، رفتن از یک پله به پله دیگر، بالا رفتن از سلسله مراتب فرماندهی

and responsibility, a step on the "career ladder", the first step, maybe getting that

و مسئولیت، یک پله در " نردبان شغلی"، اولین پله، شاید به دست آوردن آن

entry level job. Okay? And each step is going up the ladder.

شغل ابتدایی. باشه؟ و هر پله از نردبان بالا می رود.

Right, we're now going to see how these noun collocations work with some verbs. So, we're

درست است، اکنون می‌خواهیم ببینیم که این ترکیب‌های اسمی چگونه با برخی از افعال کار می‌کنند. بنابراین، اکنون

going to go into a greater level of detail now. So, we've got our "career move", our

به سطح بیشتری از جزئیات خواهیم پرداخت. بنابراین، ما "حرکت شغلی"،

"career break", our "career plan", "career opportunities", "career path", and "career

"وقفه شغلی"، "برنامه شغلی"، " فرصت های شغلی"، "مسیر شغلی" و "نردبان شغلی" خود را داریم

ladder".

.

Now, I've put six verbs up here that go with different collocations. Okay? So, let's think

اکنون، من شش فعل را در اینجا قرار داده‌ام که با ترکیب‌های مختلف مطابقت دارند. باشه؟ بنابراین، بیایید به این فکر کنیم

about... Let's do a nice, easy one first. "Climb", which one is that going to go with?

... بیایید ابتدا یک کار زیبا و آسان انجام دهیم. "صعود" با کدام یک می رود؟

To climb a career... A career ladder. Yep. If you climb the career ladder, you're going

برای بالا رفتن از یک حرفه ... نردبان شغلی. بله اگر از نردبان شغلی بالا بروید،

from entry level right up to executive level. Okay, good. We've done "climb", it goes with

از سطح ابتدایی به سطح اجرایی می‌روید. باشه خوبه ما "صعود" را انجام داده ایم، با

"ladder". Right, next one, which should we go for? "Continue". To continue... What would

"نردبان" پیش می رود. درست است، بعدی، کدام را باید برویم؟ "ادامه هید". برای ادامه... چه چیزی

you continue? To continue on one's... On one's, as in belonging to us, to continue on one's

را ادامه می دهید؟ برای ادامه دادن به یک ... در یک، مانند تعلق به ما، ادامه دادن به

career path. Yep. To continue walking on the path. Yep. To continue the story of your career.

مسیر شغلی خود. بله برای ادامه راه رفتن در مسیر. بله برای ادامه داستان حرفه خود.

So, we've done "continue" and "path".

بنابراین، "ادامه" و "مسیر" را انجام داده ایم.

Let's go for "long for" next. If you long for something, you kind of dream about it,

بیایید در ادامه به «طولانی برای» برویم. اگر آرزوی چیزی را دارید، یک جورهایی در مورد آن رویا

like you so want it, you've been working really, really, really hard, then you long for some

می‌بینید، مثل اینکه خیلی آن را می‌خواهید، واقعاً، واقعاً، واقعاً سخت کار کرده‌اید، پس آرزوی

time off. Ooh, that reminds me of something here. To long for a career break. Yep. For

مدتی مرخصی دارید. اوه، اینجا من را به یاد چیزی می اندازد . آرزوی وقفه شغلی بله برای

some time off. Long for career break. To long for a career break. Okay. Let's go for "think

مدتی مرخصی. طولانی برای وقفه شغلی. آرزوی وقفه شغلی باشه. در ادامه به سراغ «تفکر

about" next. To think about your career or to think about a career, it could be a couple

درباره» برویم. برای فکر کردن به حرفه خود یا فکر کردن به یک حرفه، می تواند

of different options. So, you could think about a career move or consider a career move.

چند گزینه متفاوت باشد. بنابراین، می توانید در مورد یک حرکت شغلی فکر کنید یا یک حرکت شغلی را در نظر بگیرید.

You could think about your career plan. So, probably this one or this one. To think about

می توانید در مورد برنامه شغلی خود فکر کنید. بنابراین، احتمالاً این یا این یکی. فکر

a career move is probably the best option. Yep. You're thinking about taking some action.

کردن به یک جابجایی شغلی احتمالا بهترین گزینه است. بله شما به انجام کاری فکر می کنید.

Are you going to do it? Are you not? What are the advantages? What are the disadvantages?

آیا قصد انجام آن را دارید؟ تو نیستی؟ مزایای آن چیست؟ معایب چیست؟

To think about a career move. Right. "Identify". So, let's imagine that there is, you know,

فکر کردن به یک حرکت شغلی درست. "شناسایی". بنابراین، بیایید تصور کنیم که، می دانید،

like a ball pond that children play in with those funny plastic balls. There's a ball

مانند یک حوض توپ وجود دارد که بچه ها در آن با آن توپ های پلاستیکی خنده دار بازی می کنند. یک

pond of pink balls. Identify the red one. So, you're looking for it. Ah, I've got the

حوض توپ از توپ های صورتی وجود دارد. قرمز را شناسایی کنید بنابراین، شما به دنبال آن هستید. آه، من

red one. Identify career opportunities. Yep. You look for them. Is there anything out there

قرمز را دارم. فرصت های شغلی را شناسایی کنید. بله شما به دنبال آنها باشید. آیا چیزی

for me? Ah, yes. That job there is a great opportunity. You identified it.

برای من وجود دارد؟ آه، بله. آن شغل یک فرصت عالی است. شما آن را شناسایی کردید.

So, we have "execute" goes with "plan". I'm not talking about chopping someone's head

بنابراین، ما "اجرا" را با "طرح" داریم. من در مورد بریدن سر کسی صحبت نمی کنم

off. "Execute" can also mean to carry out. To carry out a plan. To execute a plan. Right.

. "اجرا کردن" همچنین می تواند به معنای انجام دادن باشد. برای اجرای یک طرح. برای اجرای یک طرح درست.

This is kind of... So, this... Knowing these collocations, here, was level one. This is

این یک نوع است... بنابراین، این... دانستن این collocations، در اینجا، سطح یک بود. این

level two. We're now going to go to level three, which is introducing even more verbs

سطح دو است. اکنون می‌خواهیم به سطح سه برویم، که افعال بیشتری را معرفی می‌کند،

because you can have lots of different options with these. So, this is a real vocab expander

زیرا می‌توانید گزینه‌های مختلف زیادی با اینها داشته باشید. بنابراین، این درس امروز یک توسعه دهنده واقعی واژگان

today's lesson. Okay, great. So, welcome to my career plan game opportunity game thing.

است. باشه عالیه. بنابراین، به بازی فرصت بازی طرح شغلی من خوش آمدید.

The way this works, right, is you take a word from the outside edge, a verb, you add it

روشی که این کار درست می‌کند، این است که شما یک کلمه را از لبه بیرونی، یک فعل می‌گیرید، آن

together with a particular career collocation. I'll give an example. "To look forward to",

را با یک ترکیب شغلی خاص به آن اضافه می‌کنید. من یک مثال می زنم. "To look forward to"،

now I go to the middle, a career... What would you look forward to? Something you're kind

حالا من به وسط می روم، یک شغل... شما مشتاقانه منتظر چه چیزی هستید؟ چیزی که شما به

of excited about. Look forward to a career break. Yep. So, that goes together. Ooh. So,

نوعی هیجان زده هستید. منتظر یک وقفه شغلی باشید . بله بنابراین، این با هم پیش می رود. اوه بنابراین،

we know... The next thing I need to explain. Where you see the lines, the double line,

ما می دانیم ... مورد بعدی که باید توضیح دهم. جایی که خطوط را می بینید، خط دوتایی،

that marks off a particular group of verbs that go with one particular collocation. So,

که گروه خاصی از افعال را مشخص می کند که با یک ترکیب خاص مطابقت دارند. بنابراین،

we have our top group over here. Now, that's a long list. Okay? And it's going to be...

ما گروه برتر خود را در اینجا داریم. حالا، این یک لیست طولانی است. باشه؟ و قرار است باشد...

You'll have to make sure that every single one of those verbs works with the particular

شما باید مطمئن شوید که هر یک از آن افعال با فعل

one that it is. It's no good, like, some of them working. They're all going to need to

خاصی که هست کار می کند. این خوب نیست، مثلاً بعضی از آنها کار می کنند. همه آنها باید

work. Okay. Now, I gave you a bit of a starting point over here, because I was like, "Look

کار کنند. باشه. حالا، من به شما نقطه شروعی در اینجا دادم، زیرا می‌گفتم «

forward to a career break." So, we know that this group down here is "break". To take a

منتظر یک وقفه شغلی باشید». بنابراین، ما می دانیم که این گروه در اینجا "شکستن" است.

break, to ask for a break, to opt for a break. Break, you are done. Thank you.

استراحت کردن، درخواست استراحت، انتخاب کردن برای استراحت. بشکن، کارت تمام شد متشکرم.

Guys, it's your turn. Which one should we do next? I think it would make sense to do

بچه ها نوبت شماست بعد کدام را باید انجام دهیم؟ فکر می کنم انجام

this nice, long top one. It'd be quite satisfying. So, we have "consider". Yep. To go, "Hmm.

این تاپ زیبا و طولانی منطقی است. کاملا راضی کننده خواهد بود بنابراین، ما "در نظر بگیرید". بله برای رفتن، "هوم.

Yes. Well. Hmm." To contemplate, to do even more, "Hmm. Hmm. Hmm." To think about, to

بله. خب. هوم." برای تفکر، برای انجام حتی بیشتر، "هوم. هوم. هوم." فکر کردن،

do even more of that. To decide on, "Ah, some action. We have stopped philosophizing. We

انجام دادن حتی بیشتر از آن. برای تصمیم گیری در مورد "آه، یک عمل. ما از فلسفه ورزی دست برداشته ایم.

are now going into action. We are deciding this one." To opt for, again, it's an excellent

اکنون وارد عمل می شویم. ما در حال تصمیم گیری برای این یکی هستیم." برای انتخاب، دوباره، این یک

piece of vocabulary, and it's about decisions. But this over here is a different flavor.

قطعه واژگان عالی است، و در مورد تصمیم گیری است. اما این اینجا طعم دیگری دارد.

Yep. To long for, that's an emotion. That's going, "Oh, I wish. I wish." To dream of,

بله آرزو کردن، این یک احساس است. این در حال رفتن است، "اوه، ای کاش. ای کاش." خواب دیدن،

same thing. Yeah, it's an emotional kind of, "Oh, I would really like that."

همان چیز. بله، این یک نوع احساسی است، "اوه، من واقعاً این را دوست دارم."

So, we've got "thinking about", "deciding", and "wanting". Thinking, deciding, and wanting.

بنابراین، ما «فکر کردن»، «تصمیم گیری» و «خواستن» داریم. فکر کردن، تصمیم گیری و خواستن.

Thinking about, deciding about, and wanting. A career ladder? No. Thinking, longing for

فکر کردن، تصمیم گیری و خواستن. نردبان شغلی؟ نه. فکر کردن، آرزوی

opportunities? Maybe, but you don't really contemplate an opportunity. You know, it's

فرصت ها؟ شاید، اما شما واقعاً به یک فرصت فکر نمی کنید. میدونی،

either there or it's not. Consider opportunities. Maybe you would, actually. To think about,

یا هست یا نیست. فرصت ها را در نظر بگیرید. شاید در واقع این کار را بکنید. فکر کردن

to decide, to decide on opportunities. That doesn't really work. You could decide to take

، تصمیم گیری، تصمیم گیری در مورد فرصت ها. این واقعا کار نمی کند. شما می توانید تصمیم بگیرید که از

opportunities, but you don't decide on opportunities. To long for a plan, to opt for, to dream of

فرصت ها استفاده کنید، اما در مورد فرصت ها تصمیم نمی گیرید. آرزوی داشتن یک برنامه، انتخاب کردن، رویای

a plan. You don't really dream of a plan. It's not really the stuff of dreams. To long

یک برنامه. شما واقعاً رویای یک برنامه را نمی بینید. این واقعاً از رویاها نیست.

for a move, to dream of a move. This is sounding promising. To think about a move, to consider

آرزوی حرکت، آرزوی حرکت. این امیدوار کننده به نظر می رسد. فکر کردن به یک حرکت، در نظر گرفتن

a move. I think all our eggs are lining up in one row. Move, you have found a new home.

یک حرکت. من فکر می کنم همه تخم مرغ های ما در یک ردیف هستند. نقل مکان کنید، خانه جدیدی پیدا کرده اید.

You now belong at the top of the board. Congratulations, Mr. Move, or Mrs. Move, whichever one you

شما اکنون در بالای صفحه قرار دارید. تبریک میگم آقای حرکت یا خانم حرکت هر کدوم که

are. Okay, we've done these guys. Yep. "Top" is done. We've got all the way down to here.

هستی. خوب، ما این بچه ها را انجام دادیم. بله "بالا " انجام شده است. ما تمام راه را تا اینجا طی کرده ایم.

That's where we are. Right, let's look at these verbs down at the bottom, here. We've

این جایی است که ما هستیم. درست است، بیایید به این افعال در پایین، در اینجا نگاه کنیم.

got "make", "agree on", "think about", "decide on", and "execute". Now, can you remember

ما «ساخت»، «موافقت»، «فکر کردن»، «تصمیم گیری» و «اجرا» داریم. حالا، آیا می‌توانید به یاد بیاورید

what "execute" went with from the last board? To execute a career. I can't hear you. A career.

که «اجرا» با چه چیزی از آخرین برد انجام شد؟ برای اجرای یک حرفه من نمی توانم شما را بشنوم. یک شغل.

To execute a career plan. That was it. Well done, folks. Let's see how it works with the

برای اجرای برنامه شغلی همین بود. آفرین، مردمی بیایید ببینیم که چگونه با افعال دیگر کار می کند

other verbs. To decide on a plan. I'm going to do this. To think about it. Shall I do

. برای تصمیم گیری در مورد یک طرح. من قصد دارم این کار را انجام دهم. برای فکر کردن در مورد آن. آیا

it? Maybe, maybe, maybe. To agree on a plan. Yes, I'm going to do that. To make a plan.

آن را انجام دهم؟ شاید، شاید، شاید. برای توافق بر سر یک طرح بله، من این کار را انجام خواهم داد. برای ساختن یک برنامه.

Yep, that's the actual creation from beginning to the end of the plan being made. So, plan,

بله، این خلق واقعی از ابتدا تا انتهای برنامه در حال انجام است. بنابراین، برنامه ریزی کنید،

you now live down here. Right, what have we got next? We've got these verbs, here. We've

شما اکنون اینجا زندگی می کنید. درست است، بعد چه داریم؟ ما این افعال را در اینجا داریم. ما

got "to take", "to create", and "to identify". What could it be? Path. To identify your career

باید "گرفتن"، "ایجاد کردن" و "شناسایی" را داریم. چه می تواند باشد؟ مسیر. برای شناسایی مسیر شغلی خود

path. That's possible, yep. My career path is going from here to there. I think, you

این ممکن است، بله. مسیر شغلی من از اینجا به آنجا است. فکر می کنم، می

know, this is my journey. To create a path. Sounds a bit dodgy. To take a career path,

دانید، این سفر من است. برای ایجاد یک مسیر. کمی مبهم به نظر می رسد برای طی کردن یک مسیر شغلی، در

to take a certain career path. Yep, that would work, but I don't really like it with "create".

پیش گرفتن یک مسیر شغلی خاص. بله، این کار می کند، اما من واقعاً آن را با "ایجاد" دوست ندارم.

The only remaining collocations, yep, which means like the way the noun is linked with

تنها ترکیب‌های باقی‌مانده، بله، که به این معنی است که این اسم با

another noun. We've got "ladder" and "opportunities". Do you create a career ladder? No, no, no,

اسم دیگری مرتبط است. ما "نردبان" و "فرصت" داریم. آیا یک نردبان شغلی ایجاد می کنید؟ نه نه نه

no, no. This one, yep. To take an opportunity. To create an opportunity by putting something

نه نه. این یکی آره برای استفاده از یک فرصت. برای ایجاد فرصت با قرار

out there into the world. To identify opportunities. Ah, I could do that, yep. Opportunities, we've

دادن چیزی در جهان. برای شناسایی فرصت ها آه، من می توانستم این کار را انجام دهم، بله. فرصت ها،

got it. You live over here. Opportunities. Right. We've got "path" and "ladder". And

ما آن را داریم. تو اینجا زندگی میکنی فرصت ها. درست. ما "مسیر" و "نردبان" داریم. و

we've got these three and this one. "Climb" goes with "ladder", yep. You climb a ladder.

ما این سه و این یکی را داریم. "صعود " با "نردبان" همراه است، بله. از یک نردبان بالا می روی.

A ladder being a visual metaphor for your progress through your career. Yep, to climb

یک نردبان استعاره ای بصری برای پیشرفت شما در طول حرفه شما است. بله، برای بالا رفتن

the ladder. Ladder, done. Path, must go here. Surely, otherwise we're going to have to start

از نردبان. نردبان، انجام شد. مسیر، باید به اینجا برود. مطمئناً، در غیر این صورت باید دوباره شروع کنیم

again and that would be very painful. To decide on a path. I'm going to go that way. To continue

و این بسیار دردناک خواهد بود. برای تصمیم گیری در مورد یک مسیر من می روم به آن سمت. برای

on your path. Just having a little cup of tea. I'm going to continue now to follow your

ادامه راهت فقط یک فنجان چای نوش جان کنید. من اکنون می خواهم ادامه دهم تا مسیر شغلی شما را دنبال کنم

career path. Good. We got there, folks. Look how many verbs we have looked at. 1, 2, 3,

. خوب ما به آنجا رسیدیم، مردم نگاه کنید به چند فعل نگاه کرده ایم. 1، 2، 3،

4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21, 22, 23 verbs. Now,

4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23 افعال. اکنون

if you can remember all of these, then you're going to be speaking about your work, your

، اگر بتوانید همه اینها را به خاطر بسپارید، در این صورت در مورد کار،

career in a much more high-level and fluent way.

حرفه خود به شیوه ای بسیار سطح بالا و روان صحبت خواهید کرد.

One way of ensuring that you remember some of this material, and it's good material,

یکی از راه‌های اطمینان از اینکه برخی از این مطالب را به خاطر می‌آورید، و مطالب خوبی است،

is by doing the quiz now. So, have a go and see what you can get. A good score is 9 or

این است که اکنون امتحان کنید. بنابراین، بروید و ببینید چه چیزی می توانید بدست آورید. یک نمره خوب 9 یا

10 out of 10. If you get a low score, you might have to watch again, folks. But you

10 از 10 است. اگر نمره پایینی گرفتید، ممکن است مجبور شوید دوباره تماشا کنید.

could always do a little bit of fast-forwarding to the bits that you're not sure about.

اما همیشه می‌توانید کمی به قسمت‌هایی که از آنها مطمئن نیستید، فوروارد کردن سریع انجام دهید.

Hope you've enjoyed it. Hope you've learned something. If you do enjoy my style of English

امیدوارم از آن لذت برده باشید. امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید اگر از سبک ویدیوهای انگلیسی من لذت می

videos, make sure that you subscribe to my channel. I'd appreciate that. And I will see

برید، حتماً در کانال من مشترک شوید . من آن را قدردانی می کنم. و

you in the next video.

در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید.