15 PHRASAL VERBS about sickness in English

41,013 views ・ 2018-04-19

Benjamin’s English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi there. Welcome back to engVid, with me, Benjamin, your teacher for today. Today we
0
130
5350
سلام. به engVid خوش آمدید، با من، بنیامین، معلم امروز شما. امروز
00:05
are going to be looking at phrasal verbs to talk about health, illnesses, and sicknesses;
1
5480
6440
قصد داریم به بررسی افعال عبارتی بپردازیم تا در مورد سلامتی، بیماری ها و بیماری ها صحبت کنیم.
00:11
helping you to talk about those things, whether you're coming to the U.K. for a visit or whether
2
11920
4949
به شما کمک می‌کند در مورد آن چیزها صحبت کنید، چه برای بازدید به بریتانیا آمده‌اید و
00:16
you're doing an IELTS speaking, or you just want to be better generally at English with
3
16869
4500
چه در حال انجام یک سخنرانی آیلتس هستید، یا فقط می‌خواهید به طور کلی در زبان انگلیسی با
00:21
more phrasal verbs at your disposal.
4
21369
4320
افعال عبارتی بیشتر در اختیارتان باشد.
00:25
We are going to start today by playing an anagram game, just to get your mind thinking
5
25689
5441
ما امروز را با انجام یک بازی آناگرام شروع می کنیم ، فقط برای اینکه ذهن شما را به فکر فرو ببریم
00:31
so that I know you're concentrating for the full duration of the video. A random muddle
6
31130
7890
تا بدانم در تمام مدت ویدیو تمرکز می کنید. درهم آمیزی تصادفی
00:39
of letters that you must take letters from to create your own words. For example, let's
7
39020
8001
از حروف که برای ایجاد کلمات خود باید از آن حروف بگیرید. به عنوان مثال،
00:47
start with: "I" and then you need to create another word from the letters, so maybe you
8
47021
6879
بیایید با "I" شروع کنیم و سپس باید کلمه دیگری از حروف ایجاد کنید، بنابراین شاید
00:53
want to start your next word with a "t", then you'll probably want a vowel, so maybe "a",
9
53900
6070
بخواهید کلمه بعدی خود را با "t" شروع کنید، سپس احتمالاً یک مصوت می خواهید، بنابراین شاید "a" "،
00:59
oh, there's a "p": "I tap". Okay? I want you to have a go at this. You've got 30 seconds.
10
59970
8359
اوه، "p" وجود دارد: "من ضربه می زنم". باشه؟ من از شما می خواهم که به این موضوع بروید. شما 30 ثانیه فرصت دارید.
01:08
Try and cross each letter off in your own mind after you use it, because each letter
11
68329
6101
سعی کنید هر حرف را بعد از استفاده در ذهن خود خط بزنید، زیرا هر حرفی
01:14
written there can only be used once. Give it a go. You have 20 seconds left. And 10.
12
74430
18020
که در آنجا نوشته می شود فقط یک بار قابل استفاده است. آن را راه اندازی کنید. 20 ثانیه فرصت دارید و 10.
01:32
Wrapping it up now, trying to create some sort of phrase. Five, four, three, two, one.
13
92450
10979
اکنون آن را جمع کنید، سعی کنید نوعی عبارت را ایجاد کنید . پنج، چهار، سه، دو، یک.
01:43
What did you come up with, something good? Was it about health? Which is today's lesson.
14
103429
7671
چه چیز خوبی به ذهنت رسید؟ در مورد سلامتی بود؟ که درس امروز است.
01:51
I'll show you what I came up with. Not: "I tap", but: "I p..." No, I don't relieve myself,
15
111100
9740
من به شما نشان خواهم داد که چه چیزی به ذهنم رسید. نه: «تپ می زنم»، بلکه: «من پ...» نه، خودم را راحت نمی کنم،
02:00
but I use another "e" there, then another "e". Redeem yourself, Benjamin. Thank you.
16
120840
7080
اما آنجا «ه» دیگر، بعد «ه» دیگر استفاده می کنم. خودت را نجات بده بنیامین متشکرم.
02:07
"I peel o", I have another "l" there, "old sc-", and I have an "a" here, a "b" there,
17
127920
21000
"I peel o"، یک "l" دیگر در آنجا دارم، "قدیمی sc-"، و یک "a" در اینجا، یک "b" در آنجا،
02:28
an "s" there: "scab". If you fall over and hurt yourself, you might bleed. Your then
18
148920
9500
یک "s" در آنجا دارم: "اسکاب". اگر زمین بخورید و به خودتان آسیب بزنید، ممکن است خونریزی کنید. پوست آن زمان شما
02:38
skin heals itself and you will have what is called a scab, first word in today's health
19
158420
7770
خودش را التیام می بخشد و شما چیزی خواهید داشت که به آن دلمه می گویند، اولین کلمه در درس سلامت امروز
02:46
lesson. Let's learn some phrasal verbs.
20
166190
3400
. بیایید چند افعال عبارتی را یاد بگیریم.
02:49
Well done, you made it back to the second part of the lesson. So, we have one, two,
21
169590
7160
آفرین، به قسمت دوم درس برگشتید. بنابراین، ما یک، دو،
02:56
three, four, five, six, seven phrasal verbs here, and a few more over there. I'm going
22
176750
5180
سه، چهار، پنج، شش، هفت فعل عبارتی در اینجا و چند افعال دیگر در آنجا داریم. من
03:01
to be putting this into the context of my impending, that means about to happen... "Impending",
23
181930
6210
قصد دارم این را در چارچوب قریب الوقوع خود قرار دهم، یعنی در شرف وقوع است... "قریب الوقوع"،
03:08
I'll write that down for you. My impending trip to India. I'm going there on Saturday.
24
188140
10670
آن را برای شما می نویسم. سفر قریب الوقوع من به هند. من شنبه میرم اونجا
03:18
So: "come down with". So, "come" just means, you know, going somewhere, but if you come
25
198810
10480
پس: «با بیا پایین». بنابراین، "بیا" فقط به معنای رفتن به جایی است، اما اگر
03:29
down... "Down" and "up" often reflect emotions in English. If you come down with something,
26
209290
8830
پایین بیایید ... "پایین" و "بالا" اغلب احساسات را به زبان انگلیسی منعکس می کنند. اگه با یه چیزی اومدی پایین
03:38
it means you're coming... You're picking up some kind of illness, you become unwell. So:
27
218120
5660
یعنی میای... یه جور مریضی میگیری ناخوش میشی. پس:
03:43
"you come down with" means you get... You get sick. I hope that I don't come down with
28
223780
10870
«تو پایین آمدی با» یعنی می گیری... مریض می شوی.
03:54
anything when I am there. So after the "with" you list a general category or you specify
29
234650
9500
اميدوارم وقتي اونجا هستم با چيزي پايين نيام. بنابراین بعد از "با " یک دسته بندی کلی را فهرست می کنید یا مشخص می کنید
04:04
what you are coming down with; a bug, an allergy. Okay.
30
244150
5520
که با چه چیزی پایین می آیید. یک حشره، یک آلرژی باشه.
04:09
"To be blocked up", the blockage is referring to the nose. Okay? Because if you pick up
31
249670
8570
انسداد اشاره به بینی است. باشه؟ زیرا اگر
04:18
a cold, then you will suddenly have lots of stuff in your nose, so you don't want to be
32
258240
8410
سرماخوردگی داشته باشید، ناگهان مواد زیادی در بینی خود خواهید داشت، بنابراین نمی خواهید
04:26
blocked up. Okay? "To be blocked up". I don't imagine that I will be blocked up, because
33
266650
9890
مسدود شوید. باشه؟ "مسدود شدن". تصور نمی‌کنم مسدود شوم، چون
04:36
"blocked up" we think of more with colds, with being in a colder place. I'm not expecting
34
276540
5800
«انسداد» بیشتر به سرماخوردگی فکر می‌کنیم، با بودن در جای سردتر. من انتظار
04:42
to be blocked up when I am in India.
35
282340
3510
ندارم وقتی در هند هستم مسدود شوم.
04:45
"Throw up", possibly or "bring something up". So, "throw" and "up", this is a movement coming
36
285850
9680
«پرتاب کردن»، احتمالاً یا «چیزی را بالا بیاورید». بنابراین، "پرتاب" و "بالا"، این حرکتی است که
04:55
from your stomach up, up, up, and throw. "Throw up" is to be sick, hopefully not projectile
37
295530
12680
از شکم شما به بالا، بالا، بالا، و پرتاب می شود. "پرتاب کردن" این است که بیمار باشد، امیدوارم استفراغ پرتابی نباشد
05:08
vomiting. I better write that down as well. "Pro-... Projectile" means throwing quite
38
308210
9640
. بهتر است آن را هم بنویسم. «پرو-... پرتابه» به معنای پرتاب
05:17
a long way. It may be that I throw up if I get a stomach bug. "To bring something up",
39
317850
10620
کردن راه بسیار طولانی است. ممکن است در صورت ابتلا به حشره شکم، بیف کنم. «برای آوردن چیزی»،
05:28
so you're bringing... It's like you're bringing a nice flower to give to someone, but you're
40
328470
4240
پس می‌آوری... مثل این است که یک گل خوب می‌آوری تا به کسی بدهی، اما
05:32
not bringing up something very nice at all; in fact it's quite unpleasant. "Bring something
41
332710
5250
اصلاً چیز خیلی خوبی را مطرح نمی‌کنی. در واقع بسیار ناخوشایند است. "چیزی بیاور
05:37
up", you're bringing your food up.
42
337960
4160
"، تو غذات را بالا می آوری.
05:42
"To swell up", so this we can use to talk about the sea as well. Okay? When there are
43
342120
9360
"تورم کردن"، بنابراین می توانیم از این برای صحبت در مورد دریا نیز استفاده کنیم. باشه؟ هنگامی که امواج بزرگ وجود دارد
05:51
big waves, you say: "There's a big swell", it means something getting bigger. To get
44
351480
7100
، می گویید: "تورم بزرگی وجود دارد"، این به معنای بزرگتر شدن چیزی است. برای
05:58
bigger. If I got bitten by a snake whilst I was in India, that part of my body would
45
358580
9390
بزرگتر شدن. اگر زمانی که در هند بودم توسط مار گزیده می شدم ، آن قسمت از بدنم
06:07
swell up. In the past tense, you would say it... Something is swollen. Swollen up. Okay.
46
367970
8600
متورم می شد. در زمان گذشته می گفتی... یه چیزی ورم کرده. متورم. باشه.
06:16
But, because I have strong body, my body has defences and my body is going to "fight off"
47
376570
7170
اما، از آنجایی که بدن من قوی است، بدن من دفاعی دارد و بدن من با هر بیماری "مبارزه" می
06:23
any illnesses. Okay? My immune system... The immune system is your body's defence. Your
48
383740
12830
کند. باشه؟ سیستم ایمنی من... سیستم ایمنی دفاع بدن شماست.
06:36
body's defence. My body is going to fight off any illnesses.
49
396570
8879
دفاع بدن شما بدن من با هر بیماری مبارزه می کند.
06:45
You could also "shake off". Okay? Shake. Dogs shake to get dry. Okay? So, if you shake off
50
405449
9190
شما همچنین می توانید "تکان دادن". باشه؟ تکان دادن. سگ ها می لرزند تا خشک شوند. باشه؟ بنابراین، اگر شما
06:54
a bug, you're saying: "Illness, no, no, no, no. No, thank you. I'm okay. No bug for me.
51
414639
6791
یک حشره را از بین ببرید، می گویید: "بیماری، نه، نه، نه، نه، نه، ممنون.
07:01
No disease for me."
52
421430
2560
07:03
"To get over something", okay? So here is... Here is my something, I'm going to get over
53
423990
10060
"برای غلبه بر چیزی"، باشه؟ پس اینجاست... این چیزی است که من دارم، می خواهم از
07:14
it. The something... Oh my goodness me, would you see that? A misspelling. Bad Benjamin.
54
434050
9860
پس آن بر بیایم. چیزی که... اوه خدای من، آیا آن را می بینی؟ یک غلط املایی بنیامین بد
07:23
Note for you to check out my video on praise and criticism. Slap on the wrist, Benjamin.
55
443910
5729
توجه داشته باشید که ویدیوی من در مورد ستایش و انتقاد را ببینید. سیلی به مچ دست بنجامین.
07:29
"Swollen" has a double "l". Right. "Get over something", so the something would be a disease
56
449639
9810
«متورم» یک «ل» دوتایی دارد. درست. «بر چیزی غلبه کن»، پس آن چیزی می شود یک بیماری
07:39
if I became... Or an illness, a sickness. If I got unwell whilst I was in India, I would
57
459449
5971
اگر من ... یا یک بیماری، یک بیماری. اگر در زمانی که در هند بودم حالم خوب نبود،
07:45
need to get over it, I would need to get better; recover.
58
465420
4840
باید بر آن غلبه کنم، باید بهتر شوم. بهبود می یابند.
07:50
"To break out into", so you could... "To break" means, you know, to smash something. If I
59
470260
12480
«شکستن به»، پس می‌توانی... «شکستن» یعنی، می‌دانی، چیزی را خرد کردن. اگر قرار
08:02
was to break out into a dance, it means everything is still, and then I break the stillness by
60
482740
6130
بود وارد رقصی شوم، به این معنی است که همه چیز ثابت است و سپس با رقصیدن ناگهانی سکون را شکستم
08:08
suddenly dancing. But if I break out into an illness, suddenly spots would start appearing
61
488870
9470
. اما اگر دچار بیماری شوم، ناگهان لکه هایی روی صورتم ظاهر می
08:18
on my face. "To break out" means to... Well, to... To change... To change for the worse,
62
498340
11760
شوند. "شکستن" یعنی به... خوب، به... تغییر... برای بدتر شدن،
08:30
really. It's a bad change.
63
510100
2350
واقعا. این یک تغییر بد است.
08:32
"To put on weight". We know what weight is, it's something heavy. If I was to put on weight,
64
512450
8089
"برای افزایش وزن". ما می دانیم وزن چیست، چیزی سنگین است. اگر قرار بود وزن
08:40
if I was to eat lots and lots and lots of curries when I was in India, then weight on
65
520539
6171
بیاورم، اگر قرار بود در هندوستان زیاد و زیاد و زیاد کاری بخورم، سپس وزنم را سنگین
08:46
me, I go: "[Razzes]". Okay? I would put on weight. Weight would get on me.
66
526710
8280
کنم، می روم: «[Razzes]». باشه؟ وزن اضافه می کردم وزن روی من می آمد
08:54
"To pack up". "To pack up", so when you're leaving... Yup. If you're leaving a place,
67
534990
9860
"برای جمع کردن وسایل". "برای بسته بندی"، پس وقتی می روید... بله. اگر مکانی را ترک
09:04
you pack your suitcase. You put your clothes in your bag and off you go. It's the same
68
544850
5690
می کنید، چمدان خود را می بندید. لباساتو میذاری تو کیفت و میری. در
09:10
with your body. If your body is tired and is fed up, it goes: "That will be enough,
69
550540
6150
مورد بدن شما هم همینطور است. اگر بدنت خسته است و سیر شده است، می گوید: "بنیامین بس است
09:16
thanks, Benjamin. I'm going to pack up now." Okay? "I've had enough." So: "to pack up"
70
556690
5760
، متشکرم. الان می روم وسایل را جمع کنم." باشه؟ "به اندازه کافی داشته ام." بنابراین: «بستن بسته»
09:22
means sort of give up, break. If your body packs up, it stops working properly.
71
562450
11210
به معنای نوعی تسلیم شدن، شکستن است. اگر بدن شما جمع و جور شود، به درستی کار نمی کند.
09:33
"To pass out". So, "out", we have this idea, the preposition takes us away from something.
72
573660
11600
"بیهوش شدن". بنابراین، "بیرون"، ما این ایده را داریم ، حرف اضافه ما را از چیزی دور می کند.
09:45
Yup. The way out is through the exit. "To pass out" means if you... If you pass on something,
73
585260
7430
آره. راه خروج از خروجی است. «بیهوش شدن» یعنی اگر شما... اگر چیزی را منتقل کنید،
09:52
you say: "No thank you, I'm fine. I'll pass." If you pass out, you say: "Thanks, but I'm
74
592690
5899
می گویید: «نه ممنون، خوبم، می گذرم». اگر بیهوش شوید، می گویید: "ممنون، اما من
09:58
just going to sort of fall asleep and fall over on the floor." Okay? Pass out: "Ooo,
75
598589
5581
فقط یک جورهایی خوابم می برد و روی زمین می افتم." باشه؟ از حال رفت: "اووو،
10:04
bonk". It means... It's not fully unconscious, but it means to... Maybe to momentarily lose
76
604170
8530
بونک". یعنی... کاملاً ناخودآگاه نیست، بلکه به این معناست که... شاید لحظه ای
10:12
conscious in a sort of non-serious way.
77
612700
3120
به نوعی غیر جدی از هوش برود.
10:15
"To come around". This actually happened to me when I was in India 10 years ago. I hadn't
78
615820
6250
"برای آمدن به اطراف". این در واقع زمانی برای من اتفاق افتاد که 10 سال پیش در هند بودم.
10:22
drunk very much water and I passed out. I then came around, I then sort of woke up again.
79
622070
9340
خیلی آب نخورده بودم و از حال رفتم. بعد آمدم، بعد دوباره بیدار شدم.
10:31
I came around, I look around. Okay? And, so "come around" means to wake up again after
80
631410
9580
به اطراف آمدم، به اطراف نگاه کردم. باشه؟ و بنابراین "بیا اطراف" به معنای بیدار شدن دوباره پس از
10:40
passing out, so I'll just put: "Wake".
81
640990
4300
غش کردن است، بنابراین من فقط می گذارم: "بیدار".
10:45
"To patch someone up". So, if your clothes have a hole in... Most of mine do. Today's
82
645290
10091
"وصله کردن کسی". بنابراین، اگر لباس‌های شما سوراخ دارند... بیشتر لباس‌های من اینطور هستند.
10:55
shirt doesn't seem to have one. If my shirt had a patch, I would put something on top
83
655381
5209
پیراهن امروزی به نظر نمی رسد. اگر پیراهنم وصله داشت، چیزی روی آن می گذاشتم
11:00
of it, like to cover up the hole. It's the same with your body. Yeah. After I had passed
84
660590
7620
، مثل پوشاندن سوراخ. در مورد بدن شما هم همینطور است. آره بعد از اینکه
11:08
out, I had hurt my chin. So the doctor needed to patch me up, put something there, to put
85
668210
6610
از حال رفتم، چانه ام صدمه دیده بود. بنابراین، دکتر باید من را وصله کند، چیزی در آنجا بگذارد،
11:14
maybe a plaster to connect the skin together again, to heal it, to help it. Okay? Let's
86
674820
6751
شاید یک گچ بگذارد تا پوست را دوباره به هم وصل کند، آن را بهبود بخشد، کمک کند. باشه؟ بیایید به این
11:21
think of: "Humpty Dumpty sat on the wall. Humpty Dumpty had a great fall. All the king's
87
681571
4199
فکر کنیم: "هامپتی دامپی روی دیوار نشست. هامپتی دامپی سقوط بزرگی داشت. همه
11:25
horses and all the king's men couldn't put Humpty together again." Well, if they knew
88
685770
4290
اسب های پادشاه و همه مردان پادشاه نتوانستند هامپتی را دوباره جمع کنند." خوب، اگر می دانستند
11:30
how to patch him up, they would have been able to put him back together again.
89
690060
3839
چگونه او را وصله کنند، می توانستند دوباره او را جمع کنند.
11:33
Rather sad, this one: "pass away". Okay? So, again, the idea of: "No, that's enough", away,
90
693899
6721
بلکه غمگین، این یکی: «از دنیا رفت». باشه؟ بنابراین، دوباره، این ایده: "نه، همین کافی است"
11:40
off you go. This is a way of saying "to die". So, just put that there to end on a nice cheery note.
91
700620
11909
، شما برو. این یک راه برای گفتن "مردن" است. بنابراین، فقط آن را در آنجا قرار دهید تا با یک یادداشت شاد خوب به پایان برسد.
11:52
Okay. Thank you so much for watching today's video. My name's Benjamin. I love engVid;
92
712529
5571
باشه. خیلی ممنون که ویدیوی امروز را تماشا کردید . اسم من بنیامین است من عاشق engVid هستم.
11:58
it's fun. Let's watch some more. See you on the next video. Bye.
93
718100
2989
خوش می گذرد. بیایید بیشتر تماشا کنیم. شما را در ویدیوی بعدی می بینیم. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7