MrBeast named in lawsuit: BBC Learning English from the News

From BBC Learning English,

از BBC Learning English،

this is Learning English

این آموزش زبان انگلیسی

from the News - our podcast about the news headlines.

از اخبار است - پادکست ما درباره سرفصل های اخبار.

In this programme -

در این برنامه -

World's biggest YouTuber MrBeast facing lawsuit.

بزرگترین YouTuber جهان MrBeast با شکایت روبرو است.

Hello, I'm Phil. And I'm Georgie.

سلام من فیل هستم و من جورجی هستم.

In this programme, we look at one big news story

در این برنامه، ما به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل‌ها نگاه می‌کنیم که به شما در درک آن کمک می‌کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

شما می توانید تمام واژگان و سرفصل های این قسمت و

as well as a worksheet on our website,

همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما،

BBCLearningEnglish.com.

BBCLearningEnglish.com پیدا کنید.

So, let's hear more about this story.

بنابراین، بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم.

MrBeast, real name Jimmy Donaldson,

MrBeast، با نام واقعی جیمی دونالدسون،

runs the largest YouTube channel in the world, and

بزرگترین کانال یوتیوب در جهان را اداره می کند و

now he's producing a reality show with a $5 million prize together with Amazon.

اکنون با آمازون در حال تولید یک نمایش واقعی با جایزه 5 میلیون دلاری است.

It's called Beast Games.

این بازی Beast Games نام دارد.

Serious allegations have emerged around the conditions for contestants

اتهامات جدی در مورد شرایط برای شرکت کنندگان مطرح شده است

and Mr. Beast's company has been served with a lawsuit,

و شرکت Mr. Beast با طرح دعوی قضایی مواجه شده است

and that means a legal demand for compensation.

و این به معنای تقاضای قانونی برای غرامت است.

This lawsuit mentions allegations of exposing people to sexual harassment,

این دادخواست به اتهامات مربوط به قرار گرفتن افراد در معرض آزار و اذیت جنسی،

being misleading about the chances of winning,

گمراه کردن در مورد شانس برنده شدن

and restricting access to food and medication.

و محدود کردن دسترسی به غذا و دارو اشاره می کند.

Yep, and I have a headline here that talks about this lawsuit

بله، و من در اینجا عنوانی دارم که در مورد این دعوا صحبت می کند

and it's from The Indian Express.

و آن از Indian Express است.

MrBeast faces legal challenge: Lawsuit alleges toxic environment on set

MrBeast با چالش قانونی روبرو می شود: دعوی ادعا می کند محیط سمی در صحنه فیلمبرداری

And that headline again -

و آن تیتر دوباره -

MrBeast faces legal challenge:

MrBeast با چالش حقوقی روبرو می شود:

Lawsuit alleges toxic environment on set

دعوی ادعا می کند محیط سمی در صحنه فیلمبرداری

And that's from The Indian Express.

و این از Indian Express است.

And this headline is talking about the lawsuit

و این تیتر در مورد دعوی حقوقی

over the conditions on Beast Games,

بر سر شرایط بازی Beast Games صحبت می کند،

that's MrBeast's reality show.

این نمایش واقعیت MrBeast است.

And Phil, we're looking at the word toxic.

و فیل، ما به کلمه سمی نگاه می کنیم.

Can you tell us more?

می توانید بیشتر به ما بگویید؟

Yes, toxic literally means poisonous, but we often use it more generally

بله، سمی در لغت به معنای سمی است، اما ما اغلب از آن

to refer to a situation or a relationship that could cause harm.

برای اشاره به موقعیت یا رابطه ای استفاده می کنیم که می تواند باعث آسیب شود.

Yes. This story reports allegations that there was a culture of sexism

بله. این داستان ادعاهایی را گزارش می دهد که در صحنه فیلمبرداری، فرهنگ جنسیت گرایی

and misogyny -

و زن ستیزی وجود داشته است

- that's hatred of women - on set.

- که نفرت از زنان است.

An environment with this culture would often be described as toxic

محیطی با این فرهنگ اغلب به عنوان سمی توصیف می شود،

because it can cause harm, a bit like a poison.

زیرا می تواند باعث آسیب شود، کمی مانند یک سم.

Yes, we often use toxic to talk about harmful relationships,

بله، ما اغلب برای صحبت در مورد روابط مضر،

whether that's in a family, a romantic relationship, or a workplace.

چه در یک خانواده، یک رابطه عاشقانه یا یک محل کار، از مواد سمی استفاده می کنیم.

So an office where people are stressed, they're being bullied

بنابراین دفتری که در آن افراد تحت فشار هستند، مورد آزار و اذیت قرار می گیرند

or facing discrimination could be described as a toxic environment

یا با تبعیض مواجه می شوند، می تواند به عنوان یک محیط سمی

or a toxic workplace.

یا یک محل کار سمی توصیف شود.

We've had toxic - likely to cause harm over time.

ما سمی داشته ایم - احتمالاً در طول زمان باعث آسیب می شود.

So as an example, he had such a toxic relationship with his parents

بنابراین به عنوان مثال، او چنان رابطه سمی با والدینش داشت

that he had to leave home.

که مجبور شد خانه را ترک کند.

This is Learning English from The News, our podcast about the news headlines.

این آموزش زبان انگلیسی از The News، پادکست ما در مورد عناوین اخبار است.

Today we're talking about the lawsuit filed against

امروز در مورد شکایتی که

MrBeast by contestants in his Beast Games series.

شرکت کنندگان در سری بازی های Beast او علیه MrBeast مطرح کردند صحبت می کنیم.

So this year, MrBeast's YouTube channel became the channel

بنابراین امسال، کانال YouTube MrBeast به کانالی تبدیل شد که

with the highest number of subscribers on the platform.

بیشترین تعداد مشترکین را در این پلتفرم داشت.

It currently has over 317 million followers.

در حال حاضر بیش از 317 میلیون دنبال کننده دارد.

Now, to put that in context,

اکنون، اگر بخواهیم این موضوع را در نظر بگیریم،

only three countries in the world have a higher number of inhabitants.

تنها سه کشور در جهان دارای تعداد بیشتری از ساکنان هستند.

His fame has mainly come through YouTube and social media platforms,

شهرت او عمدتاً از طریق یوتیوب و پلتفرم های رسانه های اجتماعی به دست آمده است،

but he's about to go mainstream on TV.

اما او در حال تبدیل شدن به جریان اصلی در تلویزیون است.

Our next headline is related to that.

تیتر بعدی ما به همین موضوع مربوط می شود.

Now this one is from Stuff,

اکنون این یکی از Stuff است،

it's based in New Zealand

در نیوزلند مستقر است

and it says: On the cusp of mainstream stardom, MrBeast is being sued.

و می گوید: در آستانه ستارگان اصلی، از MrBeast شکایت می شود.

So that headline again - On the cusp of mainstream stardom,

بنابراین دوباره آن تیتر - در آستانه ستارگی اصلی، از

MrBeast is being sued.

MrBeast شکایت می شود.

And that is from Stuff in New Zealand.

و آن از Stuff در نیوزلند است.

Now this headline is about the lawsuit,

اکنون این تیتر در مورد دعوا است،

but we're looking at the expression on the cusp.

اما ما به بیان در آستانه نگاه می کنیم.

MrBeast is described as being on the cusp of mainstream stardom.

MrBeast به عنوان یک ستاره در آستانه یک جریان اصلی توصیف می شود.

Mainstream stardom means being a star that most people know about,

ستاره شدن در جریان اصلی یعنی ستاره ای باشید که بیشتر مردم درباره آن می شناسند،

like if you're on TV or in films.

مثلاً اگر در تلویزیون هستید یا در فیلم حضور دارید.

Now, being on the cusp means being on the edge of or about to change,

حال، روی لبه به معنای قرار گرفتن در لبه یا در شرف تغییر است،

and cusp is an old fashioned word that means dividing line,

و cusp یک کلمه قدیمی است که به معنای خط تقسیم است،

and we don't usually use it outside of this expression on the cusp.

و ما معمولاً آن را خارج از این عبارت در کاسپ به کار نمی بریم.

So someone could be on the cusp of greatness

بنابراین اگر کسی می‌خواهد به چیزی برسد، می‌تواند در آستانه عظمت باشد

if they're about to achieve something.

.

Or you could be on the cusp of an agreement

یا اگر نزدیک به انجام کاری هستید، ممکن است در آستانه یک توافق باشید

if you're close to working something out.

.

Exactly, so the writer of this headline thinks that

دقیقاً، بنابراین نویسنده این تیتر فکر می کند که

MrBeast is about to become the kind of big star that everyone knows.

MrBeast در شرف تبدیل شدن به ستاره بزرگی است که همه می شناسند.

He's on the cusp of mainstream fame.

او در آستانه شهرت اصلی است.

So, we had on the cusp of which means on the edge of

بنابراین، ما در آستانه چه معنایی در لبه داشتیم،

For example, developments in AI

برای مثال، تحولات در هوش مصنوعی

mean we could be on the cusp of a bright future.

به این معنی است که می‌توانیم در آستانه یک آینده روشن باشیم.

Or a really scary one.

یا واقعا ترسناکه

This is Learning English from the News from BBC Learning English.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

We're talking about allegations made against MrBeast's production company.

ما در مورد اتهاماتی صحبت می کنیم که علیه کمپانی سازنده MrBeast مطرح شده است.

Many of the articles about this lawsuit focus on MrBeast's reputation,

بسیاری از مقالات در مورد این شکایت بر شهرت MrBeast تمرکز دارند

with some people referring to him as 'the nicest man on the internet'.

و برخی از افراد از او به عنوان "خوب ترین مرد اینترنت" یاد می کنند.

Now, the author of our next headline, which is from an opinion piece,

حالا نویسنده تیتر بعدی ما که از یک نظر است

is not so sure.

چندان مطمئن نیست.

So yes, we have this headline from Jezebel, which is an American website:

بنابراین بله، ما این عنوان را از Jezebel، که یک وب سایت آمریکایی است، داریم:

Shocker: Turns out MrBeast is the worst

شوکر: معلوم شد که MrBeast بدترین

OK, let's hear that again. Shocker:

حالت است، بیایید دوباره آن را بشنویم. شوکر:

Turns out MrBeast is the worst

معلوم شد که MrBeast بدترین است

And that's from Jezebel.

و این از Jezebel است.

So this headline is from an opinion piece by a writer who is not surprised

بنابراین این تیتر برگرفته از نظر نویسنده ای است که

that MrBeast is facing accusations like this.

از اینکه MrBeast با چنین اتهاماتی مواجه است تعجب نمی کند .

Now it's got 'shocker' in the headline.

حالا در تیتر یک «شوک» است.

Now, Phil, isn't that usually for something surprising, something

حالا، فیل، آیا این معمولاً برای چیزی شگفت‌انگیز نیست، چیزی

that's a shock?

که شوک‌آور است؟

Well, yes, but here it's being used sarcastically or ironically

خوب، بله، اما در اینجا به طعنه یا طعنه آمیز استفاده می شود

when we use a word to mean exactly the opposite of what it means.

زمانی که ما یک کلمه را دقیقاً برعکس معنی آن به کار می بریم.

Yes, and in speech, we often use exaggerated intonation

بله، و در گفتار، ما اغلب از لحن اغراق آمیز استفاده می کنیم

to show that we're being sarcastic.

تا نشان دهیم که در حال کنایه زدن هستیم.

So for example,

به عنوان مثال،

Oh, it's raining again in London -

اوه، دوباره در لندن باران می بارد -

what a shocker!

چه شوکه کننده!

Now, actually, that's not a shock because it rains a lot in London.

اکنون، در واقع، این شوک نیست زیرا در لندن باران زیادی می بارد.

Okay. And there's another use of the word shocker as well.

باشه و همچنین استفاده دیگری از کلمه شوکر وجود دارد.

We can use it to talk about a bad experience that we've had.

می توانیم از آن برای صحبت در مورد تجربه بدی که داشته ایم استفاده کنیم.

So for example, this weekend I had an absolute shocker.

به عنوان مثال، این آخر هفته من یک شوکر مطلق داشتم.

My car broke down,

ماشینم خراب شد،

I lost my keys and then the kids got ill.

کلیدهایم گم شد و بعد بچه ها مریض شدند.

It was terrible. It was a shocker of a weekend.

وحشتناک بود. شوکه کننده یک آخر هفته بود. بله

Yep. Phil, that really does sound like a shocker.

فیل، این واقعاً شوکه کننده به نظر می رسد.

We had shocker, which, if you're being sarcastic, means not surprising.

شوکر داشتیم، که اگر کنایه می‌زنید، تعجب‌آور نیست.

For example: Shocker - she's late for the meeting again.

به عنوان مثال: شوکر - او دوباره برای جلسه دیر شده است.

That's it for this episode of Learning English from the News.

تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another news story.

هفته آینده با خبر دیگری باز خواهیم گشت.

And if you're interested in working environments,

و اگر به محیط های کاری علاقه مند هستید ،

why not try our series, Office English?

چرا سری ما، Office English را امتحان نکنید؟

It's part of the podcast Learning English for Work,

این بخشی از پادکست آموزش زبان انگلیسی برای کار است

which you can find on any podcast app.

که می توانید آن را در هر برنامه پادکست پیدا کنید.

Don't forget you can find us on social media - search for BBC Learning English.

فراموش نکنید که می توانید ما را در رسانه های اجتماعی پیدا کنید - BBC Learning English را جستجو کنید.

Goodbye for now. Bye.

فعلا خداحافظ خداحافظ