BOX SET: English In A Minute 5 – TEN English lessons in 10 minutes!

62,259 views ・ 2023-09-24

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:06
Both 'must' and 'have to' talk about obligations.
0
6800
3040
هر دو «باید» و «باید» درباره تعهدات صحبت کنند.
00:09
However, now, we use 'have to' when we talk about obligations others decide for us.
1
9840
6400
با این حال، اکنون، وقتی در مورد تعهداتی صحبت می کنیم که دیگران برای ما تصمیم می گیرند، از «باید» استفاده می کنیم.
00:16
It's a law or a rule, so it can not be changed. For example:
2
16240
4000
این یک قانون یا یک قانون است، بنابراین نمی توان آن را تغییر داد. برای مثال:
00:20
At the BBC, we have to show our passes to enter the building. This is a rule decided by the BBC. 
3
20240
6640
در بی‌بی‌سی، برای ورود به ساختمان باید پاس‌هایمان را نشان دهیم. این قانونی است که بی بی سی تصمیم گرفته است.
00:26
On the other hand, we use 'must' when we talk about  obligations we decide for ourselves or others. 
4
26880
7306
از سوی دیگر، وقتی درباره تعهداتی صحبت می کنیم که برای خود یا دیگران تصمیم می گیریم، از «باید» استفاده می کنیم.
00:34
For example: My boss might say to me, 'You must be more organised.'
5
34186
4614
برای مثال: رئیس من ممکن است به من بگوید، "تو باید سازماندهی بیشتری داشته باشی".
00:38
Or I might say to myself, 'I must exercise more often'.
6
38800
3400
یا ممکن است به خودم بگویم، "من باید بیشتر ورزش کنم".
00:42
I'm going to teach you some meanings of the word 'draw'. The most common use is the verb form  
7
42827
6853
من قصد دارم معانی کلمه "طراحی" را به شما آموزش دهم. رایج‌ترین کاربرد، شکل فعل   است
00:49
that means 'creating a picture or image'. My cousin  drew our family using different coloured pencils.  
8
49680
8615
که به معنای «ایجاد تصویر یا تصویر» است. پسر عموی من خانواده ما را با مدادهای رنگی مختلف طراحی کرد.
00:59
We can also use the verb 'draw' to mean 'attracting  attention' - someone wanting to look at something,  
9
59340
7510
همچنین می‌توانیم از فعل «طراحی» به معنای «جذب توجه» استفاده کنیم - کسی که می‌خواهد به چیزی نگاه کند،
01:07
For example: The singer is amazing.  She will draw a big audience.  
10
67380
5820
مثلاً: خواننده شگفت‌انگیز است. او مخاطبان زیادی را جذب خواهد کرد.
01:14
'Draw' as a noun is used to describe competition  results that are equal, like one-one or two-two.
11
74640
8940
«Draw» به عنوان یک اسم برای توصیف نتایج رقابتی استفاده می‌شود که برابر هستند، مانند یک-یک یا دو-دو.
01:24
For example: The football match ended in a draw - it was one-one. So, you can draw art, draw attention,  
12
84360
9960
برای مثال: مسابقه فوتبال با تساوی به پایان رسید - یک - یک. بنابراین، می‌توانید هنر را به تصویر بکشید، توجه را جلب کنید،
01:34
and draw in a competition result. I hope our videos  will keep drawing you in for more English lessons.  
13
94320
8100
و در نتیجه مسابقه طراحی کنید. امیدوارم ویدیوهای ما همچنان شما را برای درس‌های انگلیسی بیشتر جذب کند.
01:43
Hi, I'm Dan from BBC Learning English, and today I'm  going to tell you the difference between those two  
14
103260
4920
سلام، من دان هستم از BBC Learning English، و امروز قصد دارم تفاوت بین این دو
01:48
confusing words: 'history' and 'story'. Both words  are used for a description of events, so that  
15
108180
6960
کلمه گیج کننده را به شما بگویم: "تاریخ" و "داستان". هر دو کلمه برای توصیف رویدادها استفاده می شوند، به طوری که
01:55
makes them the same, right? Wrong, they are not  the same. 'History' is the description or study  
16
115140
5520
آنها را یکسان می کند، درست است؟ اشتباه است، آنها یکسان نیستند. "تاریخ" توصیف یا مطالعه
02:00
of past events based on fact, often to understand  their consequences. Christopher Columbus arrived  
17
120660
6360
رویدادهای گذشته بر اساس واقعیت است، اغلب برای درک پیامدهای آنها. کریستف کلمب
02:07
in America in 1492. A 'story' is a description  of a series of real or imagined events, often  
18
127020
7380
در سال 1492 وارد آمریکا شد. «داستان» توصیفی از مجموعه‌ای از رویدادهای واقعی یا خیالی است که اغلب
02:14
to entertain people. After arriving in America  in 1492, Columbus and his crew were attacked by  
19
134400
6720
برای سرگرم کردن مردم است. پس از ورود به آمریکا در سال 1492، کلمب و خدمه‌اش مورد حمله
02:21
a giant man-eating T-rex dinosaur. That didn't  really happen - it's just a story. So, 'history' is  a description
20
141120
7893
یک دایناسور غول پیکر آدم‌خوار تی رکس قرار گرفتند. واقعاً این اتفاق نیفتاد - این فقط یک داستان است. بنابراین، «تاریخ» توصیفی
02:29
of past events based on fact and 'stories' are descriptions of real or imagined events, often to entertain.
21
149013
6787
از رویدادهای گذشته بر اساس واقعیت است و «داستان‌ها» توصیفی از رویدادهای واقعی یا خیالی هستند که اغلب برای سرگرم کردن هستند.
02:35
Hi, I'm Georgina  from BBC Learning English. In today's lesson,  
22
155934
4566
سلام، من جورجینا هستم از BBC Learning English. در درس امروز،
02:40
we're looking at mixed conditionals. We usually use mixed conditionals to talk about a past  
23
160500
5940
به شرط های مختلط نگاه می کنیم. ما معمولاً از شرطی‌های مختلط برای صحبت در مورد یک
02:46
imaginary situation that has a present imaginary  result, for example: If I had eaten breakfast, I  
24
166440
8160
موقعیت خیالی گذشته استفاده می‌کنیم که نتیجه‌ای خیالی دارد ، برای مثال: اگر صبحانه می‌خوردم،
02:54
wouldn't be hungry now. The first phrase uses  the same structure as the third conditional:  
25
174600
6360
اکنون گرسنه نمی‌شدم. عبارت اول از همان ساختار شرطی سوم استفاده می‌کند:
03:00
'if' plus 'past perfect'. This is because it is  a past imaginary situation - it's not true.
26
180960
8280
«اگر» به اضافه «گذشته کامل». این به این دلیل است که یک موقعیت خیالی گذشته است - این درست نیست.
03:09
I didn't eat breakfast. The second phrase uses  the same structure as the second conditional:  
27
189240
6240
من صبحانه نخوردم عبارت دوم از همان ساختار شرطی دوم استفاده می کند:
03:15
'word' plus 'infinitive'; no 'to'. This is because it  is a present imaginary result - it's not true. I am  
28
195480
10560
'word' plus 'infinitive'; نه "به". این به این دلیل است که یک نتیجه خیالی فعلی است - این درست نیست. من
03:26
hungry because I didn't eat breakfast. Don't forget  to put the comma in after the 'if' clause. Bye for now.
29
206040
6597
گرسنه هستم چون صبحانه نخوردم. فراموش نکنید کاما را بعد از عبارت «اگر» قرار دهید. فعلا خداحافظ.
03:32
Hi everyone. We're going to talk about three  verbs with very similar meanings today: 'hire',  
30
212855
5125
سلام به همه. ما امروز در مورد سه فعل با معانی بسیار مشابه صحبت خواهیم کرد: «استخدام»،
03:37
'rent', and 'let'. I'm mainly going to explain how we  use these verbs in British English, but I will  
31
217980
6540
«اجاره» و «بگذار». من عمدتاً توضیح خواهم داد که چگونه از این افعال در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌کنیم، اما
03:44
also mention some American usage too. Both 'rent'  and 'hire' mean to pay for the use of something.  
32
224520
5760
برخی از کاربردهای آمریکایی را نیز ذکر می‌کنم. هر دو «اجاره» و «استخدام» به معنای پرداخت هزینه برای استفاده از چیزی است.
03:50
However, in British English we normally use the  verb 'rent' to talk about a long-term arrangement,  
33
230280
6600
با این حال، در انگلیسی بریتانیایی معمولاً از فعل «rent» برای صحبت در مورد یک ترتیب طولانی‌مدت استفاده می‌کنیم،
03:56
for example: you can rent a house, flat or TV. When  talking about a short-term arrangement, we normally use the
34
236880
6480
برای مثال: می‌توانید خانه، آپارتمان یا تلویزیون اجاره کنید. وقتی درباره یک ترتیب کوتاه‌مدت صحبت می‌کنیم، معمولاً از
04:03
verb 'hire', for example you could hire a car, a bike or a suit. The difference in American English is that the verb
35
243360
7508
فعل «کرایه کردن» استفاده می‌کنیم، برای مثال می‌توانید ماشین، دوچرخه یا کت و شلوار کرایه کنید. تفاوت در انگلیسی آمریکایی این است که فعل
04:10
'rent' can be used for both  long and short-term arrangements. The verb 'hire'  
36
250868
4792
"rent" را می توان برای ترتیبات بلند مدت و کوتاه مدت استفاده کرد. فعل «استخدام»
04:15
has a completely different meaning. It's used to  mean 'to employ somebody'. Finally, we have the verb  
37
255660
5820
معنای کاملاً متفاوتی دارد. به معنای «به کار گرفتن کسی» استفاده می‌شود. در نهایت، ما فعل
04:21
'let'. You might hear this word and the phrase 'room  to let', for example, which means that the room is  
38
261480
6300
"let" را داریم. برای مثال، ممکن است این کلمه و عبارت "اتاق به اجازه" را بشنوید، که به این معنی است که اتاق
04:27
available to rent. Thanks for joining us everybody. Bye.
39
267780
2780
برای اجاره در دسترس است. از اینکه همه به ما پیوستید متشکرم خدا حافظ.
04:30
Hi, I'm Saskia from BBC Learning English. Do you
40
270560
4000
سلام، من ساسکیا هستم از BBC Learning English. آیا می
04:34
know how to use 'fine' and 'finely'? They can both be  used as adverbs, but 'fine' can also be used as an adjective.
41
274560
7480
دانید چگونه از "fine" و "finely" استفاده کنید؟ هر دو می‌توانند به عنوان قید استفاده شوند، اما «خوب» می‌تواند به عنوان یک صفت نیز استفاده شود.
04:42
Let's look at some sentences. I broke  my phone yesterday, but it's working fine now.  
42
282040
5480
بیایید به چند جمله نگاه کنیم. من دیروز تلفنم را خراب کردم، اما الان خوب کار می کند.
04:47
Here, 'fine' is an adverb of manner because it  indicates doing something in a satisfactory manner.  
43
287520
5940
در اینجا، «خوب» یک قید است زیرا نشان‌دهنده انجام کاری به نحو رضایت‌بخش است.
04:55
I was tired, but I feel fine now. Here, 'fine' is an  adjective, but notice how it sits after the verb,  
44
295020
7500
خسته بودم ولی الان حالم خوبه در اینجا، «خوب» یک صفت است، اما توجه کنید که چگونه بعد از فعل،   می‌نشیند
05:02
and it means OK. I ruined the recipe! I forgot to  finely chop the onions! In this sentence, 'finely'  
45
302520
7860
و به معنای خوب است. دستور غذا رو خراب کردم! یادم رفت پیازها را ریز خرد کنم! در این جمله، «خوب»
05:10
is an adverb of degree, and it describes how small  something needs to be cut up. Right, I'm going to  
46
310380
6006
یک قید درجه است، و توضیح می‌دهد که چقدر باید چیز کوچکی بریده شود. درست است، من می‌خواهم
05:16
try that recipe again. I won't forget to finely  chop the onions this time. Bye for now.
47
316386
5146
آن دستور غذا را دوباره امتحان کنم. فراموش نمی کنم که این بار پیازها را ریز خرد کنم. فعلا خداحافظ.
05:21
Hi, I'm Phil from BBC Learning English. Today, I'm going to tell  you the difference between 'affect' with an 'a' and  
48
321532
7808
سلام، من فیل از BBC Learning English هستم. امروز، می‌خواهم تفاوت بین «تاثیر» با «a» و «
05:29
'effect' with an 'e'. Just remember that 'affect' with an  'a' is a verb. It means 'to influence', so, for example:  
49
329340
9660
اثر» با «e» را به شما بگویم. فقط به یاد داشته باشید که "تأثیر" با یک " a" یک فعل است. این به معنای "تأثیر گذاشتن" است، به عنوان مثال:
05:41
Tiredness is affecting my work. 'Effect'  with an 'e' is usually a noun, and it means  
50
341755
8525
خستگی روی کار من تأثیر می گذارد. «اثر» با «e» معمولاً یک اسم است و به معنای
05:50
'the result of something'. The effect of not having  breakfast is to feel really hungry. 'Effect' can  
51
350280
6960
«نتیجه چیزی» است. تأثیر نخوردن صبحانه این است که واقعاً احساس گرسنگی کنید. «اثر» می‌تواند
05:57
be a verb, it's very formal, and it means to  implement something. The management effected  
52
357240
5520
یک فعل باشد، بسیار رسمی است و به معنای اجرای چیزی است. مدیریت
06:02
a new policy. So, if you find this difference  affecting your English, just remember that  
53
362760
6422
سیاست جدیدی را اعمال کرد. بنابراین، اگر متوجه شدید که این تفاوت بر زبان انگلیسی شما تأثیر می‌گذارد، فقط به یاد داشته باشید که
06:09
'affect' with an 'a' is a verb and that 'effect' with  an 'e' is usually a noun, and the effect will be  
54
369182
8278
«تاثیر» با «a» یک فعل است و «اثر» با یک «e» معمولاً یک اسم است، و تأثیر آن این است که
06:17
you don't make any more mistakes.  
55
377460
1980
شما نمی‌سازید. هر اشتباه دیگری
06:19
Hi, this is Kee from BBC Learning English. Today, I'm
56
379440
3000
سلام، این Kee از BBC Learning English است. امروز می‌خواهم
06:22
going to tell you three different ways of using  the phrasal verb 'take off'. First, we use 'take off'  
57
382440
5640
سه روش مختلف برای استفاده از فعل عبارتی «take off» به شما بگویم. ابتدا، ما از «برداشتن»
06:28
to describe removing clothing. It's really  hot here, so I'm going to take off my jumper.
58
388080
5340
برای درآوردن لباس استفاده می‌کنیم. اینجا واقعاً  گرم است، بنابراین می‌خواهم جامپرم را در بیاورم.
06:38
You can also separate 'take' and 'off' and say 'take  my jumper off'. Second, we use 'take off' to describe  
59
398220
8820
همچنین می توانید «take» و «off» را از هم جدا کنید و بگویید «take my jumper off». دوم، ما از «برداشتن» برای توصیف
06:47
something becoming successful. I'm going to be rich.  My business has taken off. Third, we use 'take off' to  
60
407040
7140
چیزی که موفق می‌شود، استفاده می‌کنیم. من دارم پولدار میشم تجارت من شروع به کار کرده است. سوم، ما از «برخاستن» برای
06:54
describe not going to work. I'm going to take a  day off work tomorrow. So, we can say 'take off my  
61
414180
7560
توصیف کار نکردن استفاده می‌کنیم. فردا می‌خواهم یک روز مرخصی بگیرم. بنابراین، می‌توانیم بگوییم «
07:01
jumper' or 'take my jumper off', 'my business has taken  off', and lastly, 'take a day off'.   
62
421740
5460
جهنده‌ام را بردار» یا «جهش‌ام را بردارید»، «کسب‌وکار من بلند شد »، و در آخر، «یک روز مرخصی بگیرید».
07:07
Hi everyone, welcome back to
63
427560
1020
سلام به همه،
07:08
English in a Minute. Today, we're going  to look at five different uses of the verb 'let'.  
64
428580
5280
یک دقیقه دیگر به انگلیسی خوش آمدید. امروز، پنج کاربرد مختلف فعل «let» را بررسی خواهیم کرد.
07:13
So, let's get started. 'Let's' is a way to introduce  an idea or make a suggestion. Let's go for coffee.  
65
433860
7980
بنابراین، بیایید شروع کنیم. «بیایید» راهی برای معرفی یک ایده یا ارائه یک پیشنهاد است. بریم قهوه بخوریم
07:21
Phil let me borrow his pen. In this example,  'let' means 'to give permission'. I have a room 
66
441840
8100
فیل اجازه داد قلمش را قرض بگیرم. در این مثال، «let» به معنای «اجازه دادن» است. من یک اتاق
07:29
to let in my house. In this example, the verb 'let'  means 'to hire or rent', so, what I'm saying is that  
67
449940
7560
برای اجازه در خانه ام دارم. در این مثال، فعل "let" به معنای "اجاره کردن یا اجاره کردن" است، بنابراین آنچه من می گویم این است که
07:37
there is a room in my house that is available to  rent. The man let the thief run right past him.
68
457500
6240
در خانه من اتاقی وجود دارد که می توان آن را اجاره کرد. مرد اجازه داد دزد درست از کنارش بدود.
07:43
In this example, 'let' means 'to not stop or prevent  something from happening'. We're saying that the  
69
463740
6480
در این مثال، «بگذار» به معنای «نداشتن یا جلوگیری از وقوع چیزی است». ما می گوییم که آن
07:50
man didn't prevent the thief from running away. Let  me take your jacket. This is a polite way to offer  
70
470220
6720
مرد مانع از فرار دزد نشد. بگذار کاپشنت را بردارم. این یک روش مودبانه برای ارائه
07:56
to help. Let's finish today's episode here. Thanks  for joining us everyone. Bye.
71
476940
5087
برای کمک است. بیایید قسمت امروز را اینجا تمام کنیم. از اینکه همه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ.
08:02
'Sensible' and 'sensitive' are often confused, but they are quite different. 'Sensible' means that you have good judgment
72
482264
8604
«معقول» و «حساس» اغلب اشتباه گرفته می‌شوند، اما کاملاً متفاوت هستند. "معقول" به این معنی است که شما قضاوت خوبی دارید
08:10
or are very practical. Sometimes, the most sensible thing  is to ignore what people say and look at the facts.  
73
490868
7252
یا بسیار عملی هستید. گاهی اوقات، معقول‌ترین چیز این است که به آنچه مردم می‌گویند نادیده بگیریم و به واقعیت‌ها نگاه کنیم.
08:18
Sensitive is related to feelings. If you are  sensitive, it can mean that you think about  
74
498160
5780
حساس با احساسات مرتبط است. اگر حساس هستید، می‌تواند به این معنا باشد که به
08:23
how other people feel. Be sensitive to people's  feelings and they might agree with you. It can  
75
503940
5027
احساس دیگران فکر می‌کنید. نسبت به احساسات افراد حساس باشید و ممکن است با شما موافق باشند.
08:28
also mean that your feelings are very easily  upset. Don't be too sensitive about your idea  
76
508967
6433
همچنین می‌تواند به این معنی باشد که احساسات شما به راحتی ناراحت می‌شوند. در مورد رد شدن ایده خود خیلی حساس نباشید
08:35
being rejected. So, being 'sensitive' is all  about feelings and kindness. Being 'sensible'  
77
515400
5760
. بنابراین، «حساس بودن» تماماً مربوط به احساسات و مهربانی است. «عاقل بودن» به
08:41
is about being practical and wise. Do you think  it's sensible to be sensitive to other people?  
78
521160
6300
معنای عملی و عاقل بودن است. آیا فکر می‌کنید حساس بودن نسبت به افراد دیگر معقول است؟ آیا
08:48
Are some people too sensitive to make  sensible decisions? Tell us what you think.
79
528060
6095
برخی از افراد برای تصمیم گیری معقول آنقدر حساس هستند؟ به ما بگویید چه فکر می کنید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7