Vocabulary: Five uses of 'come' - The Adventures of Huckleberry Finn part 1

Hello, I'm Darren. Today I've got a story about a boy who loves adventure. His life

سلام من دارن هستم امروز داستانی در مورد پسری دارم که عاشق ماجراجویی است. زندگی او

is sometimes fun, sometimes sad, but always exciting - and the boy's name is Huckleberry Finn.

گاهی اوقات سرگرم کننده است، گاهی اوقات غم انگیز، اما همیشه هیجان انگیز - و نام پسر، هاکلبری فین است.

So Huckleberry - let's call him Huck - has come into a bit of money. His sisters, and

بنابراین هاکلبری - اجازه دهید او را هاک بنامیم - کمی پول به دست آورده است. خواهرانش و

a lady called Miss Watson, are all trying to get him to improve his behaviour and his

خانمی به نام میس واتسون، همگی در تلاش هستند که او رفتار و آدابش را بهبود

manners, and stop coming across as a street urchin! But all he wants to do is play pirates

بخشد و دیگر به عنوان یک توتیای خیابانی ظاهر نشود! اما تنها کاری که او می خواهد انجام دهد این است که با دوستانش دزدان دریایی و دزدان را بازی

and robbers with his friends.

کند.

Huck decides to give away his money, but then his violent dad comes to see him, demanding

هاک تصمیم می گیرد پولش را بدهد، اما پدر خشنش به دیدن او می آید و

the cash - of course, he's too late. This makes him furious and takes Huck off to live

پول نقد می خواهد - البته او خیلی دیر شده است. این او را عصبانی می کند و هاک را به زندگی

in filthy poverty down by the riverside. He's not happy about this and wants to escape his

در فقر کثیف در کنار رودخانه می برد. او از این موضوع خوشحال نیست و می خواهد از

miserable existence. He comes up with a plan to fake his own death, and then goes to hide

وجود بدبخت خود فرار کند. او نقشه ای برای جعل مرگ خود در نظر می گیرد و سپس می رود تا

on a nearby island. It's here he meets Jim, Miss Watson's slave boy, who's run away and

در جزیره ای نزدیک پنهان شود. در اینجا او با جیم، پسر برده دوشیزه واتسون، که فرار کرده

is trying to avoid being sold and sent away from his family.

و سعی می کند از فروخته شدن و دور شدن از خانواده اش جلوگیری کند، ملاقات می کند.

Huck invites Jim to come with him on an adventure and they begin a journey along the Mississippi

هاک از جیم دعوت می کند تا با او در یک ماجراجویی بیاید و آنها سفری را در امتداد رودخانه می سی سی پی آغاز می کنند

River. Along the way, they have fun, get into all sorts of trouble and escape being drowned.

. در طول راه، آنها به تفریح ​​می پردازند، در انواع مشکلات قرار می گیرند و از غرق شدن فرار می کنند.

Huck's conscience is troubled by helping an escaped slave but they still become good mates.

وجدان هاک با کمک به یک برده فراری ناراحت است اما آنها هنوز هم جفت خوبی می شوند.

But the two boys don't remain together forever.

اما این دو پسر برای همیشه با هم نمی مانند.

Something is about to go wrong - but to find out what, you'll have to join me in part two.

مشکلی در شرف وقوع است - اما برای اینکه بفهمید چه چیزی، باید در قسمت دوم به من بپیوندید.

I'll see you then. Bye for now.

اونوقت میبینمت فعلا خداحافظ.