Phrasal Verbs: CHECK – check up, check out, check off...

Hi, welcome to www.engvid.com , I'm Adam.

سلام، به www.engvid.com خوش آمدید، من آدام هستم.

In today's video, we're going to look at some phrasal verbs with the verb "check".

در ویدیوی امروز، قصد داریم به بررسی چند افعال عبارتی با فعل "چک" بپردازیم.

Now, as you know, a phrasal verb is a combination of a verb and a preposition that, together,

اکنون، همانطور که می دانید، یک فعل عبارتی ترکیبی از یک فعل و یک حرف اضافه است که با هم

can have very different meanings - more than one meaning, or very different from the actual

می توانند معانی بسیار متفاوتی داشته باشند - بیش از یک معنی، یا بسیار متفاوت از

words themselves.

خود کلمات واقعی.

Now, this was actually a request on www.engvid.com , so let's look at these.

اکنون، این در واقع یک درخواست در www.engvid.com بود ، پس بیایید به اینها نگاه کنیم.

We're going to look at check out, check in, for, into, off, on or upon - can be the same

ما می‌خواهیم به بررسی خروج، ورود، برای، داخل، خاموش کردن، روشن کردن یا بعد کردن بپردازیم - می‌تواند

thing, over, through, with and back.

یکسان باشد، از طریق، از طریق، با و برگشت.

Now, checkup and checkout are not verbs.

حالا چکاپ و تسویه حساب فعل نیستند.

They're actually nouns, okay, but I'll explain those separately.

آنها در واقع اسم هستند، خوب، اما من آنها را جداگانه توضیح می دهم.

So, we're going to start with "check out".

بنابراین، ما قصد داریم با "بررسی کردن" شروع کنیم.

Now, most phrasal verbs have like, one, two, three meanings, maybe four.

اکنون، بیشتر افعال عبارتی مانند، یک، دو، سه معنی، شاید چهار معنی دارند.

Check out actually has quite a few, we have six of them.

بررسی کنید در واقع تعداد کمی دارد، ما شش مورد از آنها را داریم.

And we're going to look at them - I'm going to write them down so you can remember them.

و ما به آنها نگاه می کنیم - آنها را یادداشت می کنم تا بتوانید آنها را به خاطر بسپارید.

Now, most people, I think, understand "check out", for example, out of a hotel.

در حال حاضر، من فکر می کنم اکثر مردم ، به عنوان مثال، از یک هتل، چک کردن را درک می کنند.

When you're done with your stay at the hotel, you go down to the reception.

پس از اتمام اقامت در هتل، به سمت پذیرش می روید.

You pay your bill, you finish everything there, and you leave, okay?

قبضت را پرداخت می کنی، همه چیز را آنجا تمام می کنی و می روی، باشه؟

So, that's check out.

بنابراین، آن را بررسی کنید.

Pay and leave.

پرداخت کنید و بروید.

Now, "checkout" is very closely related.

در حال حاضر، "تسویه حساب" بسیار نزدیک به هم مرتبط است.

When you go to a supermarket or a store and you get your items and you're ready to pay,

وقتی به سوپرمارکت یا فروشگاه می روید و اقلام خود را دریافت می کنید و آماده

you go to the checkout.

پرداخت هستید، به صندوق می روید.

This is the cashier or the place where you pay and you get your receipt and you move

اینجا صندوقدار یا جایی است که پرداخت می کنید و رسید خود را می گیرید و ادامه می دهید

on, okay?

، باشه؟

Again, remember, when you have the verb and the preposition squeezed together into one

باز هم، به یاد داشته باشید، وقتی فعل و حرف اضافه را در یک کلمه فشرده کنید

word, it becomes a noun.

، به یک اسم تبدیل می شود.

Now, check out.

اکنون، بررسی کنید.

You can also use it to mean look at.

همچنین می توانید از آن به معنای نگاه کردن استفاده کنید.

When you want to tell somebody to look at something or to pay attention to something,

وقتی می‌خواهید به کسی بگویید به چیزی نگاه کند یا به چیزی توجه کند،

you can say, "Check that out".

می‌توانید بگویید: "این را بررسی کن".

So, for example, I'm looking at a big truck and I'm thinking "Oh, those are huge, nice

بنابراین، برای مثال، من به یک کامیون بزرگ نگاه می کنم و دارم فکر می کنم "اوه، این لاستیک های بزرگ و خوبی هستند

tires.

Check out the tires on the truck", right?

. لاستیک های کامیون را بررسی کنید، درست است؟"

Look at, make sure you pay attention to it.

نگاه کن حتما بهش توجه کن

Excuse me.

ببخشید.

You can also use it to mean "investigate".

همچنین می توانید از آن به معنای "تحقیق" استفاده کنید.

So, we have some problems at our downtown office.

بنابراین، ما در دفتر مرکز شهر خود مشکلاتی داریم .

I'm going to go there this afternoon and check it out.

امروز بعدازظهر می روم آنجا و بررسی می کنم.

I'm going to go find out, another way to say it is "find out".

من می روم پیدا کنم، راه دیگری برای گفتن آن «دریابید» است.

Find out what the problem is.

ببینید مشکل چیست.

So, check out the situation, investigate, figure out what the problem is.

بنابراین، وضعیت را بررسی کنید، بررسی کنید، بفهمید مشکل چیست.

Now, to confirm.

حالا برای تایید

When something checks out, it means that it - the story is confirmed or something is true,

وقتی چیزی بررسی می شود، به این معنی است که - داستان تأیید شده است یا چیزی درست است،

okay?

خوب؟

So, for example, I have a student and he - my student didn't come to class today.

مثلاً من شاگردی دارم و او - شاگردم امروز سر کلاس نیامد.

And then the next day, he said "Oh, my mother was sick.

و روز بعد گفت: "اوه، مادرم مریض بود،

I had to stay home, so I couldn't come to class."

من مجبور شدم در خانه بمانم، بنابراین نتوانستم سر کلاس بیایم."

But I don't trust this student.

اما من به این دانش آموز اعتماد ندارم.

He often makes up excuses.

او اغلب بهانه می آورد.

So, I call his house and I speak to his mother and she said, "Yes, I was sick, so my son

بنابراین، من به خانه او زنگ می زنم و با مادرش صحبت می کنم و او می گوید: "بله، من مریض بودم، بنابراین پسرم

had to stay home and help me."

مجبور شد در خانه بماند و به من کمک کند."

So, his story checks out.

بنابراین، داستان او بررسی می شود.

It's confirmed.

تایید شده است.

It's true.

درسته.

I know it's true, I can trust him.

میدونم درسته، میتونم بهش اعتماد کنم.

Okay?

باشه؟

Another meaning, it's more of a slang meaning, is die.

معنای دیگر، که بیشتر به معنای عامیانه است ، مرگ است.

If somebody checks out, or if somebody checked out, it means they died.

اگر کسی چک کرد، یا اگر کسی چک کرد، به این معنی است که مرده است.

It's a bit - again, slang, so it's very informal.

این کمی است - باز هم عامیانه، بنابراین بسیار غیر رسمی است.

You don't necessarily want to use it when you're talking about family or friends or

وقتی در مورد خانواده یا دوستان یا

whatever.

هر چیز دیگری صحبت می کنید لزوماً نمی خواهید از آن استفاده کنید.

"Oh, they checked out."

"اوه، آنها بررسی کردند."

You'll see it more in movies and TV shows, etc.

شما آن را بیشتر در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی و غیره خواهید دید .

And then finally, there's in the library.

و در نهایت، در کتابخانه وجود دارد.

You go to the library, you find the book you want or you need, you go to the librarian,

شما به کتابخانه می روید، کتابی را که می خواهید یا نیاز دارید پیدا می کنید، پیش کتابدار

you give your card.

می روید، کارتتان را می دهید.

She takes your name, puts a date, a due date on the book, and you check it out.

او نام شما را می گیرد، تاریخ، سررسید را روی کتاب می گذارد و شما آن را بررسی می کنید.

You take it home with you, you bring it back later.

شما آن را با خود به خانه می برید، بعداً آن را برمی گردانید.

So, you check it out of the library.

بنابراین، شما آن را از کتابخانه چک کنید.

You register it out.

شما آن را ثبت کنید.

Check in.

چک کردن.

So, check in has a couple of meanings.

بنابراین، چک کردن چند معنی دارد.

Again, the opposite in the hotel.

باز هم برعکس در هتل.

When you arrive at the hotel, you go to the concierge or you go to the reception, you

وقتی به هتل می‌رسی، می‌روی دربان یا می‌روی پذیرایی،

give your name, you sign, you go to your room.

اسمت را می‌دهی، امضا می‌کنی، می‌روی اتاقت.

In an airport, in the airport, you have your baggage that you're not taking with you on

در یک فرودگاه، در فرودگاه، چمدان خود را دارید که با خود در هواپیما نمی برید

the plane.

.

It's going to basically go in the cargo hold to your destination.

اساساً در انبار بار به مقصد شما می رود.

So, you check in your baggage.

بنابراین، شما چمدان خود را تحویل بگیرید.

You give it to them to take care of.

شما آن را به آنها می دهید تا رسیدگی کنند.

And check in can also mean, basically, to let somebody know your situation that you're

و چک کردن همچنین می‌تواند اساساً به معنای این باشد که به کسی اطلاع دهید که وضعیت شما

- what's going on with you.

چیست - چه اتفاقی برای شما می‌افتد.

So, for example, I work for a company and I'm out of the office all day.

بنابراین، برای مثال، من در یک شرکت کار می کنم و تمام روز بیرون از دفتر هستم.

So, around noon or 1:00, I call in just to check in, just to let them know yes, I'm still

بنابراین، حوالی ظهر یا ساعت 1:00، فقط برای چک کردن تماس می‌گیرم، فقط برای اینکه بدانند بله، من هنوز

here.

اینجا هستم.

Yes, I'm working.

بله من دارم کار میکنم.

This is the situation.

این وضعیت است.

I'll call you back later this afternoon.

بعدازظهر با شما تماس خواهم گرفت.

So, check in, just let them, let somebody know where you are, what you're doing, etc.

بنابراین، بررسی کنید، فقط به آنها اجازه دهید، اجازه دهید کسی بداند کجا هستید، چه کار می کنید، و غیره.

Check for is the same as - check out in terms of look for something, but when you check

for, you're looking for something specific, okay?

برای چیز خاصی، باشه؟

So, somebody gives me their document and they ask me to check it for grammar errors.

بنابراین، کسی سند خود را به من می دهد و از من می خواهد که آن را برای اشتباهات گرامری بررسی کنم.

So, I'm reading through and I look specifically for grammar mistakes, okay?

بنابراین، من در حال خواندن کامل هستم و به طور خاص به دنبال اشتباهات گرامری هستم، خوب؟

Check into, now check into can be similar to check in.

ورود به هتل، اکنون ورود می‌تواند شبیه به ورود باشد.

You can check into your hotel, but more common - more often, we use check into to talk about

می‌توانید به هتل خود مراجعه کنید، اما رایج‌تر - اغلب، ما از check in برای صحبت در مورد

something more serious, usually medical.

چیزی جدی‌تر، معمولاً پزشکی استفاده می‌کنیم.

You can check into hospital.

می توانید به بیمارستان مراجعه کنید.

It means you go in there and you stay there for as long as you need to be remedied.

این بدان معناست که شما وارد آنجا می شوید و تا زمانی که نیاز به درمان دارید در آنجا می مانید.

For example, alcoholics, when they feel they've gone to the point that they just need somebody

برای مثال، الکلی‌ها، وقتی احساس می‌کنند به حدی رسیده‌اند که فقط به کسی

to help them get off the alcohol, they will check into a rehab or a rehabilitation center.

کمک می‌کنند تا الکل را ترک کنند، به یک مرکز توانبخشی یا توانبخشی مراجعه می‌کنند.

They will stay there.

آنجا خواهند ماند.

Somebody will help them get off the alcohol and when they're ready, they will go back

یک نفر به آنها کمک می کند تا الکل را ترک کنند و وقتی آماده شدند، به دنیا باز خواهند گشت

out into the world.

.

Okay?

باشه؟

Next, when you have a list.

بعد، زمانی که شما یک لیست دارید.

For example, a to-do list.

به عنوان مثال، لیست کارهایی که باید انجام دهید.

These are the things I need to get done today.

اینها کارهایی است که امروز باید انجام دهم.

As you complete each task, you check it off.

با تکمیل هر کار، آن را بررسی می کنید.

So, this is a check mark.

بنابراین، این یک علامت چک است.

Check!

بررسی!

So, when you check something off, you take it off your list.

بنابراین، وقتی چیزی را چک می کنید، آن را از لیست خود حذف می کنید.

It's done, move on to the next item, okay?

تمام شد، به مورد بعدی بروید، باشه؟

Check up on, basically it means check, like go see how somebody is doing.

بررسی کنید، اساساً به معنای بررسی است، مانند رفتن ببینید حال کسی چگونه است.

So, my friend is sick.

پس دوست من مریض است.

I haven't seen him all day.

تمام روز او را ندیده ام.

He didn't come to the office.

او به دفتر نیامد.

So, after work, I go by his house just to check up on him, or just to check on him.

بنابراین، بعد از کار، فقط برای چک کردن او یا فقط برای بررسی او از خانه او می گذرم.

Make sure he's okay, if he doesn't need any food or medicine or anything like that.

مطمئن شوید که او خوب است، اگر به غذا یا دارو یا هر چیز دیگری نیاز ندارد.

Check over and check through are very similar.

بررسی و بررسی بسیار شبیه به هم هستند.

It means you're looking for something within something.

این بدان معنی است که شما به دنبال چیزی در چیزی هستید.

Now, check over, you're going to talk about documents or papers or materials.

اکنون، بررسی کنید، می خواهید در مورد اسناد یا مدارک یا مواد صحبت کنید.

So, you check over the documents to make sure there are no errors, to make sure there's

بنابراین، اسناد را بررسی کنید تا مطمئن شوید که هیچ خطایی وجود ندارد، تا مطمئن شوید که

nothing missing.

چیزی کم نیست.

When you check through, it's usually something physical, like a pile of clothes.

وقتی چک می‌کنید، معمولاً چیزی فیزیکی است، مانند انبوهی از لباس‌ها.

So, I left my wallet in my jeans, and I put my jeans in the laundry basket.

بنابراین، کیف پولم را در شلوار جینم گذاشتم و شلوار جینم را در سبد لباسشویی گذاشتم.

So, I'm checking through all the clothes until I find my wallet and take it out.

بنابراین، من تمام لباس ها را چک می کنم تا زمانی که کیف پولم را پیدا کنم و بیرون بیاورم.

So, check over documents, check through clothes, for example.

بنابراین، به عنوان مثال، اسناد را بررسی کنید، لباس ها را بررسی کنید.

So, check with.

بنابراین، بررسی کنید.

With you check with somebody about something, means you want to ask them for permission

وقتی درباره چیزی با کسی چک می‌کنید، به این معنی است که می‌خواهید از او اجازه

or availability or anything like that.

یا در دسترس بودن یا هر چیزی شبیه آن را بخواهید.

You want to make sure that that person knows or allows you to do something.

شما می خواهید مطمئن شوید که آن شخص می داند یا به شما اجازه انجام کاری را می دهد.

So, for example, next week I want to go on vacation.

به عنوان مثال، هفته آینده می خواهم به تعطیلات بروم.

So, I go - before I book my plane ticket, I need to check with my boss to make sure

بنابراین، من می روم - قبل از اینکه بلیط هواپیمام را رزرو کنم، باید با رئیسم چک کنم تا مطمئن شوم

it's okay.

که مشکلی ندارد.

Make sure we're not too busy and I can take the time off.

مطمئن شوید که ما خیلی شلوغ نیستیم و می توانم مرخصی بگیرم.

So, I check with my boss.

بنابراین، من با رئیسم چک می کنم.

My boss says okay, I book my ticket.

رئیسم می گوید باشه، من بلیطم را رزرو می کنم.

Check back means just come back and ask me again, right?

بررسی مجدد یعنی فقط برگرد و دوباره از من بپرس ، درست است؟

So, somebody asks me - I go to my boss, I'll use the same example.

بنابراین، یکی از من می پرسد - من پیش رئیسم می روم، از همین مثال استفاده می کنم.

I go to my boss, I say, "Can I take a week off for vacation?"

میرم پیش رئیسم میگم میشه یه هفته مرخصی بگیرم مرخصی؟

He says, "You know what?

او می گوید: "می دانی چیست؟

I don't know the schedule yet.

من هنوز برنامه را نمی دانم

Check back with me later today."

. امروز بعداً با من تماس بگیرید."

Check back with me, ask me again later today.

با من تماس بگیرید، امروز بعداً دوباره از من بپرسید.

Now, I already mentioned checkout is a noun, the cashier.

در حال حاضر، من قبلاً اشاره کردم که پرداخت یک اسم است ، صندوقدار.

Checkup, now you can go to the doctor and he will check you up, but we don't necessarily

چکاپ، اکنون می توانید به پزشک مراجعه کنید و او شما را معاینه می کند، اما ما لزوماً

- we don't use that expression very commonly.

این کار را نمی کنیم - ما معمولاً از این عبارت استفاده نمی کنیم.

We use the noun.

ما از اسم استفاده می کنیم.

I go to the doctor for a checkup, or he performs a checkup on me.

من برای معاینه به دکتر می روم یا او من را چکاپ می کند.

It means he does blood tests or urine sample or whatever.

یعنی آزمایش خون یا نمونه ادرار یا هر چیز دیگری انجام می دهد.

He looks everywhere, makes sure I'm okay, and then sends me home or gives me some medicine,

او همه جا را نگاه می کند، مطمئن می شود که حالم خوب است و بعد من را می فرستد خانه یا بسته به مورد، مقداری دارو به من می دهد

depending on the case.

.

So, there you have it.

خب! حالا شما مالک آن هستید.

Phrasals with "check".

عبارات با "چک".

If you have any questions about these, please go to www.engvid.com and ask me in the forums

اگر در این مورد سوالی دارید، لطفا به www.engvid.com بروید و در بخش انجمن ها از من بپرسید

section.

.

There's also a quiz where you can test your understanding of these phrasal verbs and see

همچنین یک مسابقه وجود دارد که در آن می توانید درک خود را از این افعال عبارتی آزمایش کنید و ببینید

- make sure that you know how to use them.

- مطمئن شوید که چگونه از آنها استفاده کنید.

And that's it.

و بس.

I hope you liked this video.

امیدوارم از این ویدیو خوشتون اومده باشه

Please give me a like if you did.

لطفا اگر لایک کردید به من بدهید.

Please subscribe to my channel on YouTube and come back for more lessons on vocab, grammar,

لطفاً در کانال من در یوتیوب مشترک شوید و برای درس های بیشتر در مورد لغات، گرامر، و

all the good stuff.

همه چیزهای خوب بازگردید.

See you then.

بعدا می بینمت.