How To Sound Confident In English (Even When You’re Not!)

Hey everyone, it's Hadar.

سلام به همه، این هادر است.

Thank you so much for joining me.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

Today we are going to talk about how to come across as more

امروز می خواهیم در مورد اینکه چگونه

confident when speaking English.

هنگام صحبت کردن انگلیسی با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنیم.

As a speaker of English as a second language, you may feel that the

به عنوان یک سخنران انگلیسی به عنوان زبان دوم، ممکن است احساس کنید که

confidence that you have in English is not like the confidence that

اعتماد به نفسی که به زبان انگلیسی دارید مانند اعتماد

you have in your native language.

به زبان مادری خود نیست.

Now, this is not a video about how to boost your confidence from the inside.

اکنون، این ویدیویی نیست که چگونه اعتماد به نفس خود را از درون تقویت کنید.

I have a bunch of videos about that.

من یکسری ویدیو در مورد آن دارم.

Actually, in this video, I'm going to share with you 6 external things

در واقع، در این ویدیو، من قصد دارم 6 کار خارجی را با شما به اشتراک بگذارم

that you can do in order for you to come across and sound more

که می توانید انجام دهید تا

confident when speaking in English.

در هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی با اعتماد به نفس بیشتری آشنا شوید.

But here's the thing.

اما موضوع اینجاست.

When you fake it, you become it.

وقتی آن را جعل می کنید، تبدیل به آن می شوید.

So, if you walk into the shoes of a more confident speaker, it will ultimately

بنابراین، اگر به جای یک سخنران با اعتماد به نفس تر قدم بردارید، در نهایت به

help you become more confident, and feel more confident when communicating.

شما کمک می کند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و در هنگام برقراری ارتباط احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

Because at the end of the day, that's what we want.

زیرا در نهایت این چیزی است که ما می خواهیم.

And we want to bridge that gap between how we feel in our native language

و ما می‌خواهیم این شکاف را بین احساسی که در زبان مادری خود داریم

and how we express ourselves, and how we express ourselves in English.

و نحوه بیان خود و نحوه بیان خودمان به زبان انگلیسی پر کنیم.

If you're new to my channel, then welcome.

اگر تازه وارد کانال من هستید، خوش آمدید.

And this is the place for you.

و این مکان برای شماست.

If English is your second language and you want to feel powerful, proud, clear

اگر انگلیسی زبان دوم شماست و می خواهید

and fluent when communicating in English.

هنگام برقراری ارتباط به زبان انگلیسی احساس قدرت، غرور، شفافیت و روان داشته باشید.

So click the Subscribe button and let's get started.

پس روی دکمه Subscribe کلیک کنید و بیایید شروع کنیم.

The six things that will make you come across as more confident in English

شش موردی که باعث می شود در زبان انگلیسی با اعتماد به نفس بیشتری آشنا شوید

are vocabulary used, attitude, voice, intonation, pace, and preparation.

عبارتند از واژگان استفاده شده، نگرش، صدا، لحن، سرعت و آمادگی.

Let's start with the first - voice.

بیایید با صدای اول شروع کنیم.

Your voice is the first thing that people hear.

صدای شما اولین چیزی است که مردم می شنوند.

It's your true expression.

این بیان واقعی شماست

And sometimes our voices are a little softer, weaker, broken, lower, higher

و گاهی صدای ما کمی نرم تر، ضعیف تر، شکسته تر، پایین تر، بالاتر

than our voice in our native language.

از صدای ما در زبان مادری مان است.

There are many reasons for that.

دلایل بسیاری برای آن هست.

If you want to learn more, go watch my video about the voice.

اگر می خواهید بیشتر بدانید، به تماشای ویدیوی من در مورد صدا بروید.

But for now, I just want to tell you that the thing about the voice is that when you

اما در حال حاضر، فقط می خواهم به شما بگویم که چیزی که در مورد صدا وجود دارد این است که وقتی شما

don't have vocal presence, and when people simply can't hear you because you're too

حضور صوتی ندارید، و وقتی مردم به سادگی نمی توانند صدای شما را بشنوند، زیرا شما خیلی

soft or your volume is too low, then it may make you come across as insecure.

نرم هستید یا صدای شما خیلی کم است، پس ممکن است شما را ناامن کند.

So, you want to understand that when your voice is deeper and fuller, people

بنابراین، شما می خواهید بفهمید که وقتی صدای شما عمیق تر و کامل تر باشد، مردم

will understand you and hear you better, and you will seem more confident.

شما را درک می کنند و شما را بهتر می شنوند و اعتماد به نفس بیشتری به نظر می رسید.

So for example, if I were to speak like this right now, would it give you the

مثلاً اگر بخواهم همین الان اینطور صحبت کنم، آیا

same experience and feeling and emotion?

همان تجربه و احساس و عاطفه را به شما می دهد؟

Would it generate the same feeling and emotion?

آیا همان احساس و عاطفه را ایجاد می کند؟

Then when I would be speaking like this to you, right, when I lower

بعد وقتی اینطوری با شما صحبت می کنم، درست است، وقتی صدایم را پایین می آورم

my voice, when my voice is a little deeper and fuller, then it seems

، وقتی صدایم کمی عمیق تر و کامل تر است، به نظر می رسد که می

like I know what I'm talking about.

دانم درباره چه چیزی صحبت می کنم.

Well, it's not just that.

خوب، فقط این نیست.

But I want you to know that this is a part of it.

اما می خواهم بدانید که این بخشی از آن است.

So, bringing the voice into a place that is fuller, so it's not too low

بنابراین، صدا را به جایی بیاورید که پرتر است، بنابراین نه خیلی کم است

that people can't hear you, and it's not too soft that people still can't hear

که مردم نتوانند شما را بشنوند، و نه خیلی ملایم است که مردم هنوز

you and it sounds just a little weak.

شما را نمی‌شنوند و فقط کمی ضعیف به نظر می‌رسد.

You want to find that nice balance between your lower notes and your higher notes.

شما می خواهید تعادل خوبی بین نت های پایین و نت های بالاتر خود پیدا کنید.

And again, if you want to learn more about that and find powerful exercises

و دوباره، اگر می‌خواهید در مورد آن بیشتر بدانید و تمرین‌های قدرتمندی را بیابید

to help you boost your vocal power, go watch the video about how to improve

که به شما کمک می‌کند قدرت صوتی خود را تقویت کنید، به تماشای ویدیو در مورد چگونگی بهبود

your speaking voice in English.

صدای صحبت کردن خود به زبان انگلیسی بروید.

So, focusing on bringing the voice to a place that is stronger and

بنابراین، تمرکز بر رساندن صدا به جایی که قوی‌تر و

deeper is a great way for you to come across as more confident.

عمیق‌تر است، راهی عالی برای اعتماد به نفس بیشتر شماست.

One more thing that may affect how confident you seem is your attitude.

یکی دیگر از چیزهایی که ممکن است بر میزان اعتماد به نفس شما تأثیر بگذارد نگرش شما است.

How many times has that happened to you - you walked into a conversation,

چند بار این اتفاق برای شما افتاده است - وارد یک مکالمه

or a meeting, or a talk, and the first thing you said is, "I'm sorry

یا جلسه یا صحبت شدید و اولین چیزی که گفتید این است: "من

for my English", "I'm sorry for my mistakes", "My English is terrible. Sorry about that"?

برای انگلیسی خود متاسفم"، "من برای اشتباهاتم متاسفم " , "انگلیسی من وحشتناک است. بابت آن متاسفم"؟

The first thing before you even started talking, you apologize.

اولین چیزی که حتی قبل از شروع به صحبت کردن، عذرخواهی می کنید.

Do you have already positioned yourself below the person in front of you?

آیا قبلاً خود را پایین تر از فرد مقابل خود قرار داده اید؟

You've said, "I'm a little inferior to you because I don't know how

شما گفته اید، "من از شما کمی پایین تر هستم، زیرا نمی دانم چگونه به

to speak the language that well.

این زبان خوب صحبت کنم.

I make mistakes".

من اشتباه می کنم".

Now, first of all, newsflash, English is your second language, which means that

حالا اول نیوز فلش، انگلیسی زبان دوم شماست، یعنی

you will be making mistakes in English.

در انگلیسی اشتباه خواهید کرد.

If you speak in a language that is not your native language, you

اگر به زبانی صحبت می کنید که زبان مادری شما نیست، به

are very likely to make mistakes.

احتمال زیاد اشتباه می کنید.

That's just circumstances.

این فقط شرایط است.

That's facts of life.

این حقایق زندگی است.

That's the way the brain works.

این روشی است که مغز کار می کند.

And that is okay.

و این اشکالی ندارد.

You do not need to apologize for it.

نیازی نیست بابت آن عذرخواهی کنید.

I don't apologize for the fact that I'm short.

بابت کوتاهی ام عذرخواهی نمی کنم .

I was born that way.

من اینطور به دنیا آمدم.

I wouldn't, you know, think about saying something like, "Oh, I'm really sorry

نمی‌دانی، به این فکر نمی‌کنم که بگویم: "اوه، واقعا متاسفم

for the fact that I'm so short, and you have to look down when speaking to me".

برای این واقعیت که من خیلی کوتاه هستم، و وقتی با من صحبت می‌کنی باید به پایین نگاه کنی.

Right?

درست؟

Same idea.

همین ایده

So that's the first reason.

پس این اولین دلیل است.

So you already positioned yourself and you put yourself in an inferior

بنابراین شما قبلاً خود را قرار داده اید و

position before you even started, and that does not seem confident, my friend.

قبل از اینکه حتی شروع کنید خود را در موقعیت پست قرار داده اید، و این مطمئن به نظر نمی رسد، دوست من.

Another reason is that the moment you point out something, people

دلیل دیگر این است که لحظه ای که به چیزی اشاره می کنید، مردم

will start paying attention to it.

شروع به توجه به آن می کنند.

For example, I want you to not think about the purple elephant in this room.

مثلاً از شما می خواهم به فیل بنفش این اتاق فکر نکنید.

Don't think about it.

بهش فکر نکن

Don't think about the purple elephant.

به فیل بنفش فکر نکنید.

So when I said that, what's the first thing that came to your head?

پس وقتی این را گفتم، اولین چیزی که به ذهن شما رسید چیست؟

A purple elephant, right?

یک فیل بنفش، درست است؟

When someone is telling you not to think about something, you want

وقتی کسی به شما می گوید به چیزی فکر نکنید، شما می خواهید

to think about it all the time.

همیشه به آن فکر کنید.

So when you point out that you will be making mistakes, guess what?

بنابراین وقتی به این نکته اشاره می‌کنید که مرتکب اشتباه خواهید شد، حدس بزنید چه چیزی؟

People will start noticing every single mistake that you make, whereas usually

مردم متوجه تک تک اشتباهات شما می شوند، در حالی که معمولاً

people don't even pay attention to it.

مردم حتی به آن توجه نمی کنند.

They're just speaking, they communicate with you.

آنها فقط صحبت می کنند، با شما ارتباط برقرار می کنند.

So you don't want to put yourself in a position where people constantly

بنابراین نمی خواهید خودتان را در موقعیتی قرار دهید که مردم دائماً به

look at you, observe you, and you don't want to feel that yourself.

شما نگاه کنند، شما را مشاهده کنند و خودتان هم نخواهید این احساس را داشته باشید.

So, do not apologize for your English.

پس به خاطر انگلیسی خود عذرخواهی نکنید.

You have the permission to make mistakes, to get stuck and

شما این اجازه را دارید که اشتباه کنید، گیر کنید و از

to not use the perfect words.

کلمات کامل استفاده نکنید.

It's okay.

مشکلی نیست. به

Keep on working on it, but you deserve to speak despite that.

کار کردن روی آن ادامه دهید، اما با وجود آن، لیاقت صحبت کردن را دارید.

And that attitude will affect how confident you seem when speaking.

و این نگرش بر میزان اعتماد به نفس شما در هنگام صحبت تأثیر می گذارد.

The next thing is intonation.

مورد بعدی لحن است.

I have a lot of things to say about intonation, but in this case, I'm going

من چیزهای زیادی در مورد لحن صدا دارم، اما در این مورد، من قصد دارم

to talk about a particular pattern that may make you sound more confident or less

در مورد یک الگوی خاص صحبت کنم که بسته به نحوه استفاده از آن، ممکن است باعث شود شما اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید یا

confident, depending on how you use it.

اعتماد به نفس کمتری داشته باشید.

And that is the way you end your sentences.

و این راهی است که شما جملات خود را پایان می دهید.

At the end of sentences there are two very common patterns.

در پایان جملات دو الگوی بسیار رایج وجود دارد.

One, when you go up in pitch it's called a rising-rising intonation.

یکی، زمانی که شما در زمین بالا می روید، به آن لحن بالارونده می گویند.

And it feels then that there is something else coming up, especially when you

و احساس می شود که چیز دیگری در راه است، به خصوص وقتی

ask questions, like yes-no questions.

سؤال می کنید، مانند سؤالات بله-نه. آیا

Are you hungry?

شما گرسنه هستید؟

Did you eat?

خوردی؟

Do you want to go?

می خواهی بروی؟

Is it late?

دیر شده؟

Did you like it?

خوشت آمد؟

Right?

So when I use this intonation, it indicates that I'm waiting for a response.

درست؟

بنابراین وقتی از این لحن استفاده می کنم، نشان می دهد که منتظر پاسخ هستم.

Usually, yes or no.

معمولاً بله یا خیر.

Now, for statements, we usually want to end with a rising-falling intonation.

اکنون، برای بیانیه‌ها، معمولاً می‌خواهیم با لحن صعودی و نزولی پایان دهیم.

"I had a really lovely time tonight".

"امشب واقعاً لحظات خوبی را سپری کردم."

"Nice meeting you".

"از آشنایی با شما خوشحالم".

"Great job".

"کارت عالی بود".

"My name is Hadar".

"اسم من هادر است".

So, I bring my voice up at the end, but then I drop it down.

بنابراین، در پایان صدایم را بالا می‌آورم ، اما سپس آن را پایین می‌آورم.

So it's called a rising-falling intonation.

بنابراین به آن لحن صعودی-افتی می گویند.

Now, the way it is perceived is that rising-falling intonation, or dropping

در حال حاضر، نحوه درک آن این است که لحن بالا رفتن-افتاده، یا پایین آوردن

your pitch down at the end, creates more of this sense of certainty,

صدای خود در پایان، بیشتر این حس اطمینان را ایجاد می کند،

especially when it comes to statement.

به خصوص وقتی صحبت از بیانیه می شود.

Whereas this rising-rising intonation creates a sense of uncertainty.

در حالی که این لحن بالارونده باعث ایجاد حس عدم اطمینان می شود.

And then if you use this rising-rising intonation because it feels like you're

و سپس اگر از این لحن بالارونده استفاده کنید زیرا احساس می‌کند

waiting for an answer or for a response, when you use it in statements, it

منتظر پاسخ یا پاسخ هستید، وقتی از آن در بیانیه‌ها استفاده می‌کنید،

may make you seem less confident and less certain in what you're saying.

ممکن است باعث شود اعتماد به نفس کمتری داشته باشید و در آنچه می‌گویید اطمینان کمتری داشته باشید.

Let me give you an example.

بگذارید برای شما مثالی بزنم.

I'm going to say something and I'm going to do it in two different ways.

من می خواهم چیزی بگویم و آن را به دو روش مختلف انجام خواهم داد.

The first, I'm going to use the up-speak, rising intonation at the end of sentences.

اولین مورد، من قصد دارم در انتهای جملات از صدای بالا و بلندگو استفاده کنم.

And then the second one, I'm going to use rising-falling intonation, at the end.

و سپس مورد دوم، در انتها از لحن افزایش-افتاده استفاده خواهم کرد.

Okay?

باشه؟

And let's see what emotions it generates and how you see me in each of those ways.

و بیایید ببینیم که چه احساساتی ایجاد می کند و شما من را در هر یک از آن راه ها چگونه می بینید.

"Hi, my name is Hadar I'm an accent and fluency coach.

"سلام، نام من Hadar است. من یک مربی لهجه و روان هستم.

I have an online school, and I have a membership program for teachers who

من یک مدرسه آنلاین دارم و یک برنامه عضویت برای معلمانی دارم که در

are learning how to build their online business and teach pronunciation".

حال یادگیری نحوه ایجاد تجارت آنلاین خود و آموزش تلفظ هستند."

In comparison to, "Hi, my name is Hadar, and I'm an accent and fluency coach.

در مقایسه با "سلام، نام من هادار است و من یک مربی لهجه و تسلط هستم.

I have an online school, and I also have a membership program for

من یک مدرسه آنلاین دارم و همچنین یک برنامه عضویت برای

English teachers looking to build and grow their online business".

معلمان انگلیسی دارم که به دنبال ایجاد و توسعه تجارت آنلاین خود هستند".

Now, what seemed more confident to you?

حالا، چه چیزی برای شما مطمئن تر به نظر می رسید؟

The first option or the second option?

گزینه اول یا گزینه دوم؟

When I go up, it feels like I'm asking for your permission.

وقتی میرم بالا انگار ازت اجازه میخوام.

And when I go down, it's like I know what I'm talking about.

و وقتی پایین می روم، انگار می دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنم.

Now, it's okay to use this rising-rising intonation, like I did here.

حالا، اشکالی ندارد که از این لحن بالارونده استفاده کنید ، مانند من در اینجا.

"I have an online school", right?

"من یک مدرسه آنلاین دارم"، درست است؟

I went up, but it was not the end of the sentence.

رفتم بالا اما پایان جمله نبود.

"And I have a membership program for English teachers looking to grow

"و من یک برنامه عضویت برای معلمان انگلیسی دارم که به دنبال رشد

and build their online business".

و ایجاد تجارت آنلاین خود هستند."

And then I dropped down.

و بعد من افتادم پایین

That sounded more confident.

که مطمئن تر به نظر می رسید.

"I love what I do".

"کاری را که انجام می دهم دوست دارم".

"I'm very thankful".

"خیلی ممنونم".

"I love what I do?"

"کاری را که انجام می دهم دوست دارم؟"

"I'm happy?"

"من خوشحالم؟"

"Are you?"

"شما هستید؟"

Right?

درست؟

So when I say something with that rising-rising intonation, it feels like,

بنابراین وقتی چیزی را با آن لحن بالارونده می گویم، این احساس را به

are you asking, or are you telling me?

من می دهد که می پرسی یا به من می گویی؟

Now, sometimes you want to use this up-speak if you don't want to sound too

حالا، گاهی اوقات می‌خواهید از این صحبت بالا استفاده کنید، اگر نمی‌خواهید خیلی

intimidating or strict because again, it is a tool, and we need to understand that.

ترسناک یا سخت‌گیرانه به نظر برسد، زیرا دوباره، این یک ابزار است، و ما باید آن را درک کنیم.

But if it happens to you subconsciously, then you need to become aware of

اما اگر ناخودآگاه برای شما اتفاق می افتد، پس باید از آن آگاه شوید،

it cause you need to know that it does make you seem a little less

زیرا باید بدانید که این امر باعث می شود کمی

certain and a little less confident.

مطمئن و کمی اعتماد به نفس به نظر برسید.

And if you don't want that, then this is something you should work on.

و اگر شما آن را نمی خواهید، پس این چیزی است که باید روی آن کار کنید.

The next thing is pace.

مورد بعدی سرعت است.

Here's the thing.

A lot of non-native speakers tend to speak a little too fast in English.

موضوع اینجاست.

بسیاری از افراد غیر بومی به زبان انگلیسی کمی خیلی سریع صحبت می کنند.

The reason for that could be because maybe they're just carrying the rhythm

دلیل آن می تواند این باشد که شاید آنها فقط ریتم

of their native language over to English.

زبان مادری خود را به انگلیسی منتقل می کنند.

Because in their native language, everything is really, really fast, and the vowels are short.

زیرا در زبان مادری آنها همه چیز واقعاً سریع است و حروف صدادار کوتاه هستند.

Maybe, if you do that, you are afraid that you're going to forget what

شاید، اگر این کار را انجام دهید، می ترسید که چیزی را که

you want to say, and you're trying to catch up with your thoughts that

می خواهید بگویید فراموش کنید، و سعی می کنید به افکار خود برسید که

are way, way faster than your mouth.

بسیار سریعتر از دهان شما هستند.

Maybe it's just because you don't want people to notice that you're making any

شاید فقط به این دلیل است که نمی خواهید مردم متوجه اشتباه شما شوند

mistakes, so you just speak really fast.

، بنابراین شما فقط سریع صحبت می کنید.

Whatever it is, when you speak fast, it does not make you sound or seem

هر چه هست، وقتی سریع صحبت می کنید، باعث نمی شود صدا یا

more confident - on the contrary.

اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید - برعکس.

So slow down.

پس آهسته تر

And I'm not talking about 'now you need to speak like this'.

و من در مورد "حالا باید اینطور صحبت کنی" صحبت نمی کنم.

No.

نه.

But you want to take breaks, you want to take pauses, you want to

اما شما می خواهید استراحت کنید، می خواهید مکث کنید، می خواهید

stretch the words that are stressed, and you want to get comfortable.

کلماتی را که تحت استرس هستند، کشش دهید و می خواهید راحت شوید.

Because when you start speaking fast, then you start losing your breath, you

چون وقتی سریع شروع به صحبت می‌کنید، نفس خود را از دست می‌دهید،

start hyperventilating, and that creates more tension, leads to more insecurity,

شروع به تهویه بیش از حد می‌کنید، و این تنش بیشتری ایجاد می‌کند، منجر به ناامنی بیشتر می‌شود

and you come across as less confident.

و اعتماد به نفس کمتری پیدا می‌کنید.

One more thing that may help you come across as more confident

یکی دیگر از مواردی که ممکن است به شما کمک کند با اعتماد به نفس بیشتری روبرو شوید،

is your choice of words.

انتخاب کلمات است.

Well, either your choice of words to use or choice of words not to use.

خوب، یا انتخاب کلماتی که باید استفاده کنید یا انتخاب کلماتی که نباید استفاده کنید.

There are a lot of words in English that we often use that

کلمات زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد که ما اغلب از آنها استفاده می کنیم و

diminish what you're trying to say.

آنچه را که می خواهید بگویید کم می کند.

'Just'.

"فقط".

"I just thought that you might be interested in this project".

"من فقط فکر کردم که شما ممکن است به این پروژه علاقه مند شوید."

Instead of, "I thought you might be interested in this project".

به جای "فکر کردم ممکن است به این پروژه علاقه مند باشید".

Or, "You might be interested in this project".

یا "شما ممکن است به این پروژه علاقه مند باشید".

Right?

So, adding things like "I thought", or "just", or "maybe" reduce what

درست؟

بنابراین، اضافه کردن چیزهایی مانند "من فکر کردم"، یا "فقط"، یا "شاید" آنچه را که

you're trying to say, and it does sound a little less confident

می‌خواهید بگویید کاهش می‌دهد، و کمی اعتماد به نفس کمتری به نظر می‌رسد

Now, yeah, sometimes you're trying to be polite and not too pushy, especially

حالا، بله، گاهی اوقات شما سعی می‌کنید مودب باشید و نه خیلی سختگیرانه، مخصوصاً

when there is this cultural differences where maybe your culture tends to be a

وقتی این تفاوت‌های فرهنگی وجود دارد که شاید فرهنگ شما

bit more direct than American culture, in particular, that tends to be more polite.

کمی مستقیم‌تر از فرهنگ آمریکایی باشد، به‌ویژه که مودبانه‌تر است.

But you want to know that the words that you use, especially in certain

اما می خواهید بدانید که کلماتی که استفاده می کنید، به خصوص در

situations, may reduce your message.

شرایط خاص، ممکن است پیام شما را کاهش دهند.

And when it reduces your message, you will come across as less confident.

و وقتی پیام شما را کاهش دهد، اعتماد به نفس کمتری خواهید داشت.

So, saying something like, "Oh, absolutely", "definitely", "true",

بنابراین، گفتن چیزی مانند "اوه، قطعا"، "قطعا"، "درست است"،

"one hundred percent" is better than "I think so", "I guess so", "If you think".

"صد در صد" بهتر از "من اینطور فکر می کنم"، "من حدس می زنم اینطور است"، "اگر فکر می کنی" است.

If you use words that take away the power of decision from you "Okay,

اگر از کلماتی استفاده می‌کنید که قدرت تصمیم‌گیری را از شما سلب می‌کنند: «خوب،

I'm just saying 'yes' because you suggested it" then it may make

من فقط «بله» را می‌گویم چون شما آن را پیشنهاد دادید، ممکن است

you seem a little less confident.

کمی اعتماد به نفس شما را کاهش دهد.

So pay attention to the words that you use.

پس به کلماتی که استفاده می کنید دقت کنید.

Sometimes, especially as non-native speakers, we just use words that we

گاهی اوقات، مخصوصاً به عنوان افراد غیر بومی ، فقط از کلماتی استفاده می کنیم که می

hear or that are available to us.

شنویم یا در دسترس ما هستند.

But words have power and have meaning.

اما کلمات دارای قدرت و معنی هستند.

So you want to use those words carefully, and to be aware of the connotations

بنابراین شما می خواهید با دقت از آن کلمات استفاده کنید و از مفاهیمی

that they bring as you use them.

که هنگام استفاده از آنها به ارمغان می آورند آگاه باشید.

Also, you don't have to constantly check if the other person understands you.

همچنین، لازم نیست دائماً بررسی کنید که آیا طرف مقابل شما را درک می کند یا خیر.

"Do you know what I mean?"

"منظور منو میفهمی؟"

"Does that make sense?"

"فرقی میکنه؟"

"Did you understand what I'm trying to say?"

"میفهمی چی میخوام بگم؟"

Especially if you are not sure if the other person understood you

به خصوص اگر مطمئن نیستید که طرف مقابل شما را

because of your English, because you couldn't communicate yourself fully.

به دلیل زبان انگلیسی شما درک کرده است یا خیر، زیرا نتوانسته اید به طور کامل با خودتان ارتباط برقرار کنید.

There are other ways to see if the other person is on board with you.

راه‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توانید ببینید آیا شخص دیگر با شما همراه است یا خیر.

For example, "Do you have any questions for me?"

مثلاً «آیا سؤالی از من دارید؟»

Right?

درست؟

You open it for a discussion.

شما آن را برای بحث باز می کنید.

If they don't understand, they'll find a way to ask a question

اگر متوجه نشوند، راهی برای پرسیدن سوال پیدا می‌کنند

that will help them understand what you're trying to say better.

که به آنها کمک می‌کند آنچه را که می‌خواهید بگویید بهتر بفهمند.

That's a lot stronger and more powerful than "Did you understand

این بسیار قوی تر و قوی تر از "آیا متوجه شدی که می

what I was trying to say?"

خواستم چه بگویم؟"

The last thing is preparation.

آخرین چیز آماده سازی است.

My friend, if you want to come across as more confident, you have got to prepare.

دوست من، اگر می خواهید با اعتماد به نفس بیشتری روبرو شوید، باید آماده شوید.

You cannot just wing it, especially if English is not your first language

شما نمی توانید فقط آن را به زبان بیاورید، به خصوص اگر انگلیسی زبان اول شما نیست

and you present or talk in English.

و به زبان انگلیسی صحبت می کنید یا صحبت می کنید.

You got to prepare, you're going to be clear about what you're trying to say.

شما باید آماده شوید، در مورد آنچه می خواهید بگویید واضح خواهید بود.

You got to know what words you might be using.

شما باید بدانید که ممکن است از چه کلماتی استفاده کنید.

You want to say it out loud a few times.

می خواهید آن را چند بار با صدای بلند بگویید.

Because when you say it out loud, it actually starts making sense,

زیرا وقتی آن را با صدای بلند می گویید، در واقع شروع به معنی دار شدن می کند،

or it starts not making sense.

یا شروع به بی معنا شدن می کند.

And then you can try and work on it before you are sitting in front of people.

و سپس می توانید سعی کنید و قبل از اینکه در مقابل مردم بنشینید روی آن کار کنید.

Because that feeling when you start talking and then you

چون این احساس وقتی شروع به صحبت می کنی و بعد

hear yourself and you're like, "What am I even trying to say?"

خودت را می شنوی و می گویی: "من می خواهم چه بگویم؟"

Well, that drops your confidence right to the ground, and then that

خوب، این اعتماد به نفس شما را کاملاً کاهش می دهد ، و سپس بر

affects your English, your voice, your pace, and of course, the energy

زبان انگلیسی، صدای شما، سرعت شما و البته انرژی

that you are presenting and conveying.

که ارائه و انتقال می دهید تأثیر می گذارد.

So, you want to come prepared, both in English and in your native language.

بنابراین، شما می خواهید آماده بیایید، هم به زبان انگلیسی و هم به زبان مادری خود.

Really, I think that this is probably the most important

واقعاً، من فکر می کنم که این احتمالاً مهمترین

thing that I can share with you.

چیزی است که می توانم با شما به اشتراک بگذارم.

Because you can also prepare using all these elements that we talked about:

زیرا شما همچنین می توانید با استفاده از تمام این عناصری که در مورد آنها صحبت کردیم آماده شوید:

paying attention to that your intonation goes down at the end of sentences; your

توجه به این که لحن شما در انتهای جملات پایین می آید.

voice, your pace, the words that you use.

صدای شما، سرعت شما، کلماتی که استفاده می کنید.

When you prepare, you can take all of that good stuff that we discussed

وقتی آماده می‌شوید، می‌توانید همه چیزهای خوبی را که امروز در مورد آن بحث کردیم، بردارید

today and actually rehearse it before doing it in front of people.

و در واقع آن‌ها را قبل از انجام آن‌ها در مقابل مردم تمرین کنید.

Listen, I know for making a ton of videos that for me to come across as more

گوش کن، من می‌دانم که برای ساختن ویدیوهای زیادی که

confident and more clear and concise, I have to do it quite a few times.

مطمئن‌تر، واضح‌تر و مختصرتر می‌بینم، باید چندین بار این کار را انجام دهم.

Even right now, what I'm telling you now, do you think that I'm just

همین الان هم که الان بهت میگم فکر میکنی من فقط

winging it in front of the camera?

جلوی دوربین بال میزنم؟

No. I had to say it to myself two or three times before as I was walking and

نه. قبل از اینکه راه می رفتم و

preparing and getting all the set ready.

آماده می شدم و تمام ست را آماده می کردم، مجبور شدم دو سه بار به خودم بگویم.

I said it out loud just to see how it sounds to see how it comes across.

من آن را با صدای بلند گفتم فقط برای اینکه ببینم چگونه صدا می کند تا ببینم چگونه می آید.

And of course, I changed a lot of things until I decided to stand here in

و البته خیلی چیزها را تغییر دادم تا اینکه تصمیم گرفتم اینجا

front of the camera and to record it.

جلوی دوربین بایستم و آن را ضبط کنم.

So, prepare and you will see the immediate impact it has on your confidence.

بنابراین، آماده شوید و تأثیر فوری آن را بر اعتماد به نفس خود خواهید دید.

And it's not just going to make you seem more confident, it's going

و این نه تنها باعث می شود که شما اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، بلکه باعث می شود

to make you feel more confident.

اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

So don't underestimate the power of preparation.

پس قدرت آماده سازی را دست کم نگیرید.

Okay, that's it.

باشه همین.

Now I want you to let me know in the comments below, what is your

حالا می‌خواهم در نظرات زیر به من اطلاع دهید، نکته‌ای که

one takeaway from this video?

از این ویدیو دارید چیست؟

What are you going to start doing differently?

قرار است چه کاری را متفاوت شروع کنید؟

Is it going to be paying attention to your voice, the intonation

آیا قرار است به صدای شما، لحن

of the end of sentences?

پایان جملات توجه کنید؟

Is that the words that you choose to use?

آیا این همان کلماتی است که انتخاب می‌کنید؟

Your attitude?

نگرش شما؟

Stop apologizing for your English?

به خاطر انگلیسی خود عذرخواهی نکنید؟

Your pace, maybe, to slow down a bit more.

سرعت شما، شاید، برای کاهش سرعت کمی بیشتر.

Or is it that you're going to try and prepare better for your

یا اینکه سعی می‌کنید برای

speaking engagements, and for your videos, and zoom calls?

مکالمه‌های صحبت کردن، ویدیوها و تماس‌های زوم بهتر آماده شوید؟

Let me know in the comments below.

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.

And if you liked it, then click Like and share it with your friends.

و اگر دوست داشتید، روی لایک کلیک کنید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

And if you want more stuff from me and if you want to take it one step

و اگر چیزهای بیشتری از من می‌خواهید و اگر می‌خواهید یک قدم

further, come on over to my website.

جلوتر بروید، به وب‌سایت من بیایید.

There's a lot of good stuff for free waiting for you on my website.

در وب سایت من چیزهای خوب زیادی به صورت رایگان در انتظار شماست.

And you can subscribe to my newsletter to get a weekly lesson

و می توانید در خبرنامه من مشترک شوید تا هر هفته یک درس هفتگی

into your inbox every single week.

در صندوق پستی خود دریافت کنید.

Have a beautiful week and I will see you next week in the next video.

هفته خوبی داشته باشید و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.