Phrasal Verbs: Run Out Of Something

Hello, this is Jack from tofluency.com

سلام، این جک از سایت tofluency.com است

and in this english lesson, I'm going to talk about

و در این درس انگلیسی، من قصد دارم در مورد

the phrasal verb - run out of; to run out of something.

فعل عبارتی - run out of صحبت کنم. تمام شدن چیزی

Now, I used this phrasal verb in one in my videos on Facebook

اکنون، من از این فعل عبارتی در یکی از ویدیوهایم در فیس بوک استفاده کردم،

so let's have a look at that now

بنابراین بیایید نگاهی به این موضوع بیندازیم که در

I'm currently doing

حال حاضر در حال

video editing but I'm going to take a break because

ویرایش ویدیو هستم اما به دلیل

I'm running out of energy. In the video, I said,

کمبود انرژی، استراحت می کنم. در ویدیو گفتم:

"I'm currently doing some video editing but I'm gonna take a break

"در حال حاضر در حال ویرایش ویدیو هستم، اما

because I'm running out of energy." So,

به دلیل کمبود انرژی، استراحت می کنم." بنابراین،

to run out of something means not to have any left;

تمام شدن چیزی به معنای آن است که چیزی باقی نماند.

to be used up. And in this case,

مصرف شود. و در این مورد،

another way to say this is I'm going to take a break

راه دیگری برای گفتن این موضوع این است که من استراحت می

because I'm feeling tired.

کنم زیرا احساس خستگی می کنم.

I'm running out of energy is very similar in that sense

من در حال تمام شدن انرژی هستم از این نظر بسیار شبیه است

Now, I could also say

حالا، می

because I have run out of energy.

توانم بگویم که انرژی من تمام شده است.

Now, this is stronger because this is saying that

اکنون، این قوی تر است، زیرا این می گوید که

I am completely exhausted; I have no

من کاملاً خسته شده ام. من دیگر

energy left, whereas, in my example,

انرژی ندارم، در حالی که، در مثال من،

I'm running out of energy - this

انرژی من تمام می شود - این

is talking about a process; I'm very close

در مورد یک فرآیند صحبت می کند. من خیلی نزدیک

to being completely exhausted but

هستم که کاملا خسته

I'm not there yet. We'll have a look at more examples

شوم اما هنوز به آنجا نرسیده ام. نمونه های بیشتری

and it will make more sense to you. We've run out of milk.

را بررسی خواهیم کرد و برای شما منطقی تر خواهد بود. شیر ما تمام شده است.

Could you get some on your way home? So,

آیا می توانید مقداری در راه خانه بیاورید؟ پس

imagine that I'm talking to my wife on the phone

تصور کنید که دارم با همسرم تلفنی صحبت می کنم

and I tell her this: We don't have any milk

و این را به او می گویم: شیری برای ما

left, so I say we've run out of it.

باقی نمانده است، پس می گویم شیرمان تمام شده است.

My friend ran out of petrol

بنزین دوستم

on the motorway. Now, this is the British English for this

در بزرگراه تمام شد. حالا، این انگلیسی بریتانیایی است

the American way to say is - my friend

که به روش آمریکایی می گویند - بنزین دوست من

ran out of gas on the highway. And in the last example,

در بزرگراه تمام شد. و در آخرین مثال،

we're not going to run out of wood anytime soon

ما به این زودی ها چوب تمام نمی کنیم

So, if you look at the picture on your screen you can see

، بنابراین، اگر به تصویر روی صفحه نمایش خود نگاه کنید، می توانید

all this fire word that's why you can say

تمام این کلمه آتش را ببینید، به همین دلیل است که می توانید بگویید

we're not going to run out to wood anytime soon.

که ما تمام نمی شویم به زودی چوب

Now, my question for you in this video is this:

حالا سوال من از شما در این ویدیو این است

have you ever run out of petrol while driving?

: آیا تا به حال در حین رانندگی بنزین تمام شده است ؟

So, leave your answers and your stories

بنابراین، پاسخ ها و داستان های خود را در

below this video, thanks for watching, and I will see you

زیر این ویدیو بگذارید، از تماشای شما متشکریم، و دفعه بعد شما را خواهم دید

next time!

!