100 Car Vocabulary Words: Advanced English Vocabulary Lesson

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Can you talk about your car  in English? Let's do it.  

آیا می‌توانید درباره ماشینتان به انگلیسی صحبت کنید؟ بیایید آن را انجام دهیم.

Today, you are going to learn a lot of car  vocabulary. We'll talk about types of cars,  

امروز، شما قرار است بسیاری از واژگان خودرو را یاد بگیرید . ما در مورد انواع خودروها،

and also different parts of the car on the  outside and the inside. I am not a mechanic,  

و همچنین قسمت‌های مختلف اتومبیل در بیرون و داخل صحبت خواهیم کرد. من یک مکانیک نیستم،

so these are all words that are known to normal  people in everyday conversation. These are not  

بنابراین اینها همه کلماتی هستند که برای افراد عادی در مکالمات روزمره شناخته شده است. اینها

specialized terms. If you have a car, and if  you need to explain different parts of your car  

اصطلاحات تخصصی نیستند. اگر ماشین دارید، و اگر لازم است قسمت‌های مختلف ماشینتان را

in English, this is the vocabulary lesson for you. First, let's talk about different types of cars.  

به زبان انگلیسی توضیح دهید، این درس واژگان برای شماست. ابتدا اجازه دهید در مورد انواع خودروها صحبت کنیم.

This is a compact car. These are usually the  smallest kinds of cars. Then we have a sedan.  

این یک ماشین جمع و جور است. اینها معمولاً کوچکترین نوع خودروها هستند. سپس ما یک سدان داریم.

A sedan is a little bit bigger, and it has usually  four doors. This is a convertible or a convertible  

یک سدان کمی بزرگتر است و معمولاً چهار در دارد. این یک ماشین کانورتیبل یا کانورتیبل

car. The roof of a convertible car can open. This  is a hatchback. A hatchback has a special back  

است. سقف یک ماشین کانورتیبل می تواند باز شود. این یک هاچ بک است. یک هاچ بک دارای قسمت پشتی ویژه ای است

part that opens up. This allows you to carry  more stuff, and it can be convenient if you  

که باز می شود. این به شما امکان می‌دهد چیزهای بیشتری را حمل کنید، و اگر

often travel or carry large things like a dog  crate, it can be helpful to have a hatchback. 

اغلب سفر می‌کنید یا وسایل بزرگی مانند جعبه سگ حمل می‌کنید ، می‌تواند راحت باشد، داشتن یک هاچ بک می‌تواند مفید باشد.

A pickup truck, or a pickup, or a truck. In a  lot of places around the world, most people in  

وانت یا وانت یا کامیون. در بسیاری از نقاط جهان، اکثر مردم در

daily life don't have a pickup truck because  they don't need to carry lots of things,  

زندگی روزمره وانت ندارند زیرا نیازی به حمل وسایل زیادی ندارند،

only if it's needed maybe for your job, but in the  US it is very common for normal people who don't  

فقط در صورتی که شاید برای شغل شما لازم باشد، اما در ایالات متحده بسیار رایج است. برای افراد عادی که

need this type of car for their job to just have  a pickup truck. Maybe they like to put their bike  

برای کارشان به این نوع ماشین نیاز ندارند فقط یک وانت داشته باشند. شاید آن‌ها دوست دارند دوچرخه‌شان

in the back, maybe they like to put some gardening  supplies or anything, but it's pretty common for  

را پشت سر بگذارند، شاید دوست دارند وسایل باغبانی یا هر چیز دیگری بگذارند، اما برای

normal people, everyday  people to have a pickup truck. 

افراد عادی، مردم عادی، وانت بسیار معمول است.

This is a minivan. It's what I have.  This is usually 100% only for families.  

این یک مینی ون است. این چیزی است که من دارم. این معمولاً 100٪ فقط برای خانواده ها است.

All of the marketing, all of the features are for  families who have kids, especially young kids,  

همه بازاریابی، همه ویژگی‌ها برای خانواده‌هایی است که بچه دارند، به‌ویژه بچه‌های جوان،

but it's helpful for any age of kids.  There's a lot of space, the doors slide open,  

اما برای هر سنی از بچه‌ها مفید است. فضای زیادی وجود دارد، درها به صورت کشویی باز می‌شوند،

as I'll show you in just a little bit, so your kid  doesn't open the door and hit someone else's car.  

همانطور که من فقط کمی به شما نشان خواهم داد، تا فرزند شما در را باز نکند و به ماشین شخص دیگری برخورد نکند.

There's just a lot of good features for families. This is an SUV. Those letters stand for  

فقط بسیاری از ویژگی های خوب برای خانواده ها وجود دارد. این یک SUV است. این حروف مخفف

sports utility vehicle. A lot of people do not use  this for sports. All of the advertisements show  

وسیله نقلیه کاربردی ورزشی هستند. بسیاری از مردم از این برای ورزش استفاده نمی کنند. همه آگهی‌ها نشان می‌دهند که

these big cars going off road into the mud and  doing some kind of adventure, but the majority  

این ماشین‌های بزرگ از جاده در گل و لای می‌روند و نوعی ماجراجویی انجام می‌دهند، اما

of people don't do that with these kinds of cars.  They just like having a big car. It's safer. I've  

اکثر مردم این کار را با این نوع ماشین‌ها انجام نمی‌دهند. آنها فقط دوست دارند یک ماشین بزرگ داشته باشند. امن تر است. من به این

been thinking about this, because in the US, a  lot of people have big cars. I have a minivan.  

موضوع فکر کرده‌ام، زیرا در ایالات متحده، بسیاری از مردم ماشین‌های بزرگ دارند. من یک مینی ون دارم.

This is a pretty big car. A lot of people  have SUV's, and I think the reason for this  

این یک ماشین نسبتاً بزرگ است. بسیاری از مردم خودروهای شاسی بلند دارند، و من فکر می‌کنم دلیل این امر این

is they are generally safer, a bigger car is  safer, but when a lot of people have big cars,  

است که عموماً ایمن‌تر هستند، خودروهای بزرگ‌تر ایمن‌تر هستند، اما وقتی افراد زیادی خودروهای بزرگ دارند،

everybody else needs to have a big car too. I know in Europe, for example, small cars  

همه افراد دیگر نیز باید یک خودروی بزرگ داشته باشند. به عنوان مثال، می‌دانم که در اروپا، خودروهای کوچک

like compact cars are really common, but  if 50% of people have a really big SUV,  

مانند خودروهای کامپکت واقعاً رایج هستند، اما اگر 50 درصد از مردم یک SUV واقعاً بزرگ داشته باشند،

well, your compact car probably would feel  really dangerous at that point. But because  

خب، احتمالاً ماشین جمع‌وجور شما در آن نقطه واقعاً خطرناک است. اما از آنجایی

so many people have small cars in Europe, small  cars are probably fine. This is just my theory  

که افراد زیادی در اروپا خودروهای کوچک دارند، احتمالاً خودروهای کوچک خوب هستند. این فقط تئوری من است

about why Americans have big cars. Maybe  they just like big things too, I don't know,  

درباره اینکه چرا آمریکایی ها ماشین های بزرگ دارند. شاید آنها چیزهای بزرگ را هم دوست داشته باشند، نمی‌دانم،

but I think that for me, I like to have this  car because it is safe, it has a lot of space,  

اما فکر می‌کنم برای من، دوست دارم این ماشین را داشته باشم ، زیرا ایمن است، فضای زیادی دارد،

but also there are a lot of big cars on the  roads, so I want to be able to stay safe. 

اما همچنین ماشین‌های بزرگ زیادی روی آن وجود دارد. جاده ها، بنابراین من می خواهم بتوانم ایمن بمانم.

Talking about safety or lack of safety, this is  a sports car. Sports cars are known for going  

در مورد ایمنی یا عدم ایمنی صحبت می کنیم، این یک خودرو اسپرت است. خودروهای اسپورت به خاطر

fast just for fun. Maybe you drive your sports  car to work, but usually this is for fun. You  

تند تند رفتن فقط برای سرگرمی معروف هستند. شاید با ماشین اسپرت خود به سر کار بروید، اما معمولاً این کار برای سرگرمی است.

drive on some mountain roads, or you just drive  really fast on the highway, this is a sports car. 

در برخی از جاده‌های کوهستانی رانندگی می‌کنید، یا در بزرگراه بسیار سریع رانندگی می‌کنید، این یک ماشین اسپرت است.

All right. Now that we've talked about the  types of cars, let's get looking at my car  

خیلی خوب. اکنون که درباره انواع خودروها صحبت کردیم، بیایید به خودروی من

and take a look at all the different parts on  the outside, and then we'll go onto the inside.  

نگاهی بیندازیم و به تمام قسمت‌های مختلف بیرون نگاهی بیندازیم و سپس به داخل آن می‌رویم.

I just want to let you know it is incredibly sunny  today. I'm going to try my best to record this  

فقط می‌خواهم به شما اطلاع دهم که امروز فوق‌العاده آفتابی است. من تمام تلاشم را می‌کنم تا این   را

for you. I've been trying to film this video for  three weeks, but it has snowed, it's been rainy.  

برای شما ضبط کنم. سه هفته است که سعی می‌کنم این ویدیو را فیلم‌برداری کنم ، اما برف بارید، بارانی بود.

There was some kind of loud machine out here,  so I couldn't record. And finally, it's sunny,  

نوعی دستگاه با صدای بلند اینجا وجود داشت، بنابراین نمی توانستم ضبط کنم. و در نهایت، هوا آفتابی است،

but it's really sunny. I hope that you'll  be able to see this well and learn a lot. 

اما واقعاً آفتابی است. امیدوارم که بتوانید این را به خوبی ببینید و چیزهای زیادی یاد بگیرید.

As I said, I have a minivan for my family. There  is a hood, the hood of the car. This is a very  

همانطور که گفتم برای خانواده ام یک مینی ون دارم. یک کاپوت هست، کاپوت ماشین. این یک

American term. We call this the hood. Inside the  hood is the engine and all of the other parts  

اصطلاح آمریکایی است. ما به این می گوییم هود. داخل کاپوت موتور و تمام قطعات دیگری قرار دارد

that a mechanic might look at. There are also the  headlights here. There is a bumper on the front  

که مکانیک ممکن است به آنها نگاه کند. چراغ‌های جلو نیز در اینجا وجود دارد. یک ضربه گیر در جلو

and on the back. This is, if you get in to a  little accident, maybe you bump someone else's car  

و پشت وجود دارد. این به این معناست که اگر تصادف کوچکی داشته باشید، شاید با سپر خود به خودروی شخص دیگری برخورد

with your bumper, then maybe your bumper will bend  a little bit. Sometimes we call this your fender,  

کنید، سپس شاید سپر شما کمی خم شود. گاهی اوقات به این می‌گوییم گلگیر شما،

or on the back, your fender. And those types  of small accidents are called fender benders. 

یا در پشت، گلگیر شما. و به آن انواع تصادفات کوچک، گلگیر می گویند.

So if you call your friend and say, "Oh, I  had a fender bender today," it means that it  

بنابراین اگر به دوستتان زنگ بزنید و بگویید: "اوه، من امروز یک گلگیر داشتم"، به این معنی است که

was just a small accident. You weren't hurt, but  your car probably got a little damaged, and it's  

این فقط یک تصادف کوچک بوده است. شما آسیب ندیدید، اما احتمالاً ماشین شما کمی آسیب دیده است، و

going to get fixed. This is the grill, the grill  in the front of the car. This is the tire. This  

قرار است تعمیر شود. این منقل است، کباب پز جلوی ماشین. این لاستیک است.

is the wheel or the rim of the tire, and these  little guys around here are called lug nuts.  

این چرخ یا لبه لاستیک است، و به این بچه‌های کوچک در اطراف، مهره‌های لاستیک می‌گویند.

If you go to the mechanic, they will ask you  for your lug nut key, and there is a specific  

اگر به مکانیک بروید، از شما کلید مهره‌ای می‌خواهند، و یک

little piece to turn and open these lug nuts. It's  specific to your car, because if everyone's was  

قطعه کوچک خاص برای چرخاندن و باز کردن این مهره‌ها وجود دارد. این مخصوص ماشین شماست، زیرا اگر ماشین همه

the same, then someone could steal your tire or  steal the rim of your tire. So the mechanic might  

یکسان بود، کسی می‌تواند لاستیک شما را بدزدد یا رینگ لاستیک شما را بدزدد. بنابراین ممکن است مکانیک

ask you for your lug nut key to get this off. On the side of the car  

از شما بخواهد که کلید مهره‌ای را برای حذف آن بخواهید. در کنار

is the gas tank. That's where I fill  up the gas. On the back of the car is,  

خودرو مخزن بنزین است. اینجاست که من گاز را پر می کنم . پشت ماشین،

on my car, it is a hatch. Did you see how that  opened up? This is the cargo area of a car, or  

روی ماشین من، دریچه است. دیدی که چطور باز شد؟ این قسمت بار یک ماشین است، یا

for my car, it is called a hatch, but for sedans  like this, this is just called a trunk. In the US,  

برای ماشین من، دریچه نامیده می‌شود، اما برای سدان‌هایی مانند این، فقط صندوق عقب نامیده می‌شود. در ایالات متحده،

we call this a trunk, in the UK, I think they  call it the boot, which doesn't really make sense  

ما به این می‌گوییم صندوق عقب، در بریتانیا، فکر می‌کنم آن‌ها آن را چکمه می‌گویند، که واقعاً منطقی نیست

because boots should be tires, right? They're  at the bottom of the car helping it to walk,  

زیرا چکمه‌ها باید لاستیک باشند، درست است؟ آن‌ها پایین ماشین هستند و به آن کمک می‌کنند راه برود،

but now the boot is back here, I guess, in  the UK. In the US, we call this a trunk or  

اما اکنون صندوق عقب اینجاست، حدس می‌زنم، در بریتانیا. در ایالات متحده، ما به آن تنه

a hatch. You can also see my brake lights,  blinker lights. These blinkers will flash  

یا دریچه می گوییم. همچنین می‌توانید چراغ‌های ترمز،  چراغ‌های چشمک‌زن من را ببینید . این پلک‌ها

when I turn the car, if I turn them on, which  you should, and back here is my license plate. 

وقتی ماشین را می‌چرخانم چشمک می‌زنند، اگر آن‌ها را روشن کنم، که باید، و این پلاک من است.

Before I drive, I need to use my remote, or some  people call this a fob to open my car. Some cars  

قبل از اینکه رانندگی کنم، باید از کنترل از راه دور استفاده کنم، یا برخی از افراد به آن فوب می‌گویند تا ماشینم را باز کنند. برخی از خودروها

don't have this remote, especially if they're  older cars and you can just open the door with  

این کنترل از راه دور را ندارند، به‌خصوص اگر خودروهای قدیمی‌تری هستند و می‌توانید فقط با

a key, a regular key. But my car has this  little remote, so I will push the button  

یک کلید، یک کلید معمولی، در را باز کنید. اما ماشین من دارای این کنترل از راه دور کوچک است، بنابراین دکمه را فشار می‌دهم

and all the doors are now unlocked. If you would  also like to learn more vocabulary about daily  

و همه درها اکنون باز هستند. اگر می‌خواهید واژگان بیشتری درباره زندگی روزمره بیاموزید

life, I recommend checking out my video, 120  kitchen items up here. You can learn about  

، توصیه می‌کنم ویدیوی من، ۱۲۰ مورد آشپزخانه را در اینجا ببینید. می‌توانید

different words to describe the kitchen. All right. Let's go inside the car.  

با کلمات مختلف برای توصیف آشپزخانه آشنا شوید. خیلی خوب. بریم داخل ماشین

I'm sitting in the driver's seat. This is my  headrest. And beside me is the passenger seat.  

من روی صندلی راننده نشسته ام. این پشت سر من است. و کنار من صندلی مسافر است.

I have a back row. In fact, I have three rows.  This is the first row. The second row is where  

من یک ردیف عقب دارم. در واقع من سه ردیف دارم. این ردیف اول است. ردیف دوم جایی است که

my children sit, and the third row, because  I have a minivan is where guests can sit,  

بچه‌های من می‌نشینند، و ردیف سوم، چون من مینی ون جایی است که مهمان‌ها می‌توانند بنشینند،

or we can fold the chairs down and put things  back there. I have car seats in my back seat.  

یا می‌توانیم صندلی‌ها را تا کنیم و وسایل را دوباره آنجا بگذاریم. من روی صندلی عقبم صندلی ماشین دارم.

I have car seats because I have young children and  they keep my children safe. We can say that their  

من صندلی ماشین دارم چون بچه‌های کوچک دارم و آن‌ها بچه‌هایم را ایمن می‌کنند. می‌توانیم بگوییم که

car seats are rear facing car seats. That means  that they are not looking at the front of the car,  

صندلی‌های خودروی آن‌ها روبه‌روی صندلی‌های ماشین هستند. این بدان معناست که آنها به جلوی ماشین نگاه نمی کنند، بلکه

they're looking at the back of the car. That's  because my children are still really small, but  

به عقب ماشین نگاه می کنند. دلیلش این است که فرزندان من هنوز واقعاً کوچک هستند،

when they get bigger, their seats will turn around  and we can call them front facing car seats.  

اما وقتی بزرگ‌تر می‌شوند، صندلی‌هایشان می‌چرخد و می‌توانیم آن‌ها را صندلی‌های ماشین روبه‌رو بنامیم.

Even though the word car seat sounds  very vague, it is always for a child.  

اگرچه کلمه صندلی ماشین بسیار مبهم به نظر می رسد، اما همیشه برای یک کودک است.

Yes, this is a seat, but we do  not really call this a car seat  

بله، این یک صندلی است، اما ما واقعاً آن را صندلی ماشین نمی‌دانیم،

because a car seat is only for a child. In some cars, you need to put the key  

زیرا صندلی ماشین فقط برای یک کودک است. در برخی خودروها، باید کلید را

in the ignition, but my car does not have that.  I just have a button, and when I push the button,  

در موتور قرار دهید، اما خودروی من آن را ندارد. من فقط یک دکمه دارم و وقتی دکمه را فشار می‌دهم

the car turns on. This is the steering wheel,  the steering wheel. Behind the steering wheel  

،   ماشین روشن می‌شود. این فرمان است ،  فرمان. پشت

is the dashboard. Let's take a look at that.  On the dashboard, we have here the speedometer,  

فرمان داشبورد است. بیایید نگاهی به آن بیندازیم. در داشبورد، ما اینجا سرعت‌سنج،

speedometer, that tells you how fast you're  going. Right now I'm just sitting in the car in  

سرعت‌سنج را داریم که به شما می‌گوید با چه سرعتی می‌روید. در حال حاضر من فقط در اتومبیل

my driveway, so my speed is zero. You will notice  at the top that my car says MPH miles per hour.  

در   مسیر ورودی خود نشسته ام، بنابراین سرعتم صفر است. متوجه می‌شوید که در بالای صفحه ماشین من می‌گوید مایل در ساعت مایل بر ساعت.

Underneath that, there is some little tiny  numbers. Those are kilometers. In the US, it shows  

در زیر آن، تعدادی اعداد کوچک وجود دارد. اینها کیلومتر است. در ایالات متحده،

miles per hour, but a lot of cars will show the  conversion. If you're used to using kilometers,  

مایل در ساعت را نشان می‌دهد، اما بسیاری از اتومبیل‌ها  تبدیل را نشان می‌دهند . اگر به استفاده از کیلومتر

usually there will be an option on the dashboard. Other important features on the dashboard are  

عادت دارید، معمولاً گزینه‌ای روی داشبورد وجود دارد. سایر ویژگی‌های مهم در داشبورد،

your fuel, mileage here. Well, this just shows  if you are F or E, full or empty. Right now you  

سوخت شما، مسافت پیموده شده در اینجا است. خوب، این فقط نشان می دهد که شما F یا E هستید، پر یا خالی. در حال حاضر

can see I have a little notice that says low  fuel. That means I need to get some more gas.  

می‌توانید ببینید که من یک اطلاعیه کوچک دارم که می‌گوید سوخت کم است . یعنی باید بنزین بیشتری بگیرم.

Another feature you can see over here is C and H,  that is cold and hot. That will tell you if your  

یکی دیگر از ویژگی هایی که در اینجا می توانید ببینید C و H است که سرد و گرم است. این به شما می گوید که آیا

engine is too hot. If it is close to H, it is  overheating, and you will have some problems.  

موتور شما خیلی داغ است یا خیر. اگر نزدیک به H باشد، در حال گرم شدن بیش از حد است و مشکلاتی خواهید داشت.

You need to stop immediately. But ideally, it  should be in the middle, not at C, not at H. 

شما باید فورا متوقف شوید. اما در حالت ایده‌آل، باید در وسط باشد، نه در C، نه در H.

Beside the dashboard, we have the center console,  the center console. The main feature of this is  

در کنار داشبورد، کنسول مرکزی، کنسول مرکزی را داریم. ویژگی اصلی

the shifter. My car is an automatic car. That  means that I do not need to think about gears.  

این دنده است. ماشین من یک ماشین اتوماتیک است. این بدان معناست که من نیازی به فکر کردن به چرخ دنده ندارم.

I don't need to think about first gear, second  gear, third gear. That is only for a manual car.  

نیازی نیست به دنده اول، دنده دوم ، دنده سوم فکر کنم. این فقط برای ماشین دستی است.

In the US, automatic cars like mine are the most  common, but there are still plenty of people who  

در ایالات متحده، خودروهای خودکار مانند من رایج‌ترین خودروها هستند ، اما هنوز هم افراد زیادی هستند که

have manual cars. In fact, when I was growing up,  my family had only manual cars, and that's how I  

خودروهای دستی دارند. در واقع، وقتی بزرگ می‌شدم ، خانواده‌ام فقط ماشین‌های دستی داشتند، و من از

learned how to drive. When people realize that  you have a manual car, usually they're pretty  

این طریق رانندگی را یاد گرفتم. وقتی مردم متوجه می‌شوند که شما یک ماشین دستی دارید، معمولاً بسیار

surprised, but this is the first automatic car  that I've owned, so that's just the way it is. 

شگفت‌زده می‌شوند، اما این اولین خودروی خودکاری است که من دارم، بنابراین همین‌طور است.

Well, if you want to use the shifter,  that is how you will start driving.  

خوب، اگر می‌خواهید از شیفتر استفاده کنید، به این ترتیب رانندگی را شروع می‌کنید.

It is right now in park. We need to go to reverse  to get out of my driveway, and then we need to go  

الان تو پارک هست باید به عقب برویم تا از مسیر ورودی خود خارج شویم و سپس

down here to drive. All we have to do is pull  it down to reverse, and I'll go backwards,  

برای رانندگی باید به اینجا برویم. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که آن را به سمت پایین بکشیم تا به عقب برگردیم، و من به عقب بروم،

and then keep going down to go into drive,  which will take us forward. Beside the shifter  

و سپس به پایین رفتن ادامه دهم تا وارد درایو شویم،  که ما را به جلو می برد. در کنار

is the climate control. There is heat and  air conditioning, and you can change all  

شیفتر ، کنترل آب و هوا قرار دارد. گرما و تهویه هوا وجود دارد، و می‌توانید

the different modes for that type of thing. Above  that, there is a little screen that will help with  

همه حالت‌های مختلف را برای آن نوع چیزها تغییر دهید. بالاتر از آن، یک صفحه نمایش کوچک وجود دارد که به

audio, music, radio. You can even  use your phone through the screen.  

صدا، موسیقی، رادیو کمک می کند. حتی می‌توانید از طریق صفحه‌نمایش از تلفنتان استفاده کنید.

My car is not the deluxe luxury version, so you  can't watch videos on there, but that seems like  

ماشین من نسخه لوکس لوکس نیست، بنابراین نمی‌توانید ویدیوها را در آنجا تماشا کنید، اما به نظر

a really bad idea to me. If you're driving, you  don't want to have that kind of distraction. 

من ایده بسیار بدی است. اگر در حال رانندگی هستید، نمی‌خواهید چنین حواس‌پرتی داشته باشید.

There's also vents. This is a vent that you can  use to direct the air towards you or away from  

دریچه هایی هم هست این دریچه ای است که می توانید از آن برای هدایت هوا به سمت خود یا دور کردن از آن استفاده

you. And of course, we can't forget on the  steering wheel, the horn. If someone does  

کنید. و البته، نمی‌توانیم روی فرمان، بوق را فراموش کنیم. اگر کسی کاری انجام می

something that annoys you, honk the horn. Inside  the car, there is also a rear view mirror. This  

دهد که شما را آزار می دهد، بوق بزنید. در داخل خودرو، یک آینه دید عقب نیز وجود دارد. این

will help you to see out the back when you're  going backwards and as you're turning. There are  

به شما کمک می‌کند وقتی به عقب می‌روید و در حال چرخش هستید، پشت را ببینید.

also side mirrors to help you see beside you and  behind you when you're turning and changing lanes.  

آینه‌های بغلی نیز وجود دارد که به شما کمک می‌کند وقتی در حال پیچیدن و تغییر مسیر هستید، کنار خود و پشت سر خود را ببینید.

If the sun is really bright like today, you can  put down your visor. Don't look at yourself too  

اگر خورشید واقعاً مثل امروز روشن است، می‌توانید گیره خود را زمین بگذارید. زیاد به خودتان در آینه نگاه نکنید

long in the mirror. Don't forget to put on your  seatbelt. We can use two different verbs for this,  

. فراموش نکنید که کمربند ایمنی خود را ببندید. برای این کار می‌توانیم از دو فعل مختلف استفاده کنیم،

to put on your seatbelt or to buckle your  seatbelt. A common phrase is buckle up. So  

برای بستن کمربند ایمنی یا بستن کمربند ایمنی. یک عبارت رایج، دست و پنجه نرم کردن است. بنابراین

when you get in the car and you want everyone else  in the car to put their seatbelt on, you can say,  

وقتی سوار ماشین می‌شوید و می‌خواهید همه افراد داخل ماشین کمربند ایمنی خود را ببندند، می‌توانید بگویید: «

all right, don't forget to buckle up. All right. Let's talk about the pedals in a car.  

خیلی خب، فراموش نکنید که کمربند ایمنی را ببندید. خیلی خوب. بیایید در مورد پدال های ماشین صحبت کنیم.

There is the gas pedal, the brake  pedal, and in my car over here,  

پدال گاز، پدال ترمز وجود دارد ، و در ماشین من اینجا،

this is the emergency brake. When I want to  park, or if I'm on a hill and I need to park,  

این ترمز اضطراری است. وقتی می‌خواهم پارک کنم، یا اگر روی تپه‌ای هستم و باید پارک کنم،

especially, I can push in the emergency brake.  Some people have an emergency break between  

به‌ویژه، می‌توانم ترمز اضطراری را فشار دهم. برخی از افراد

the front two seats. There can be different places  that the emergency brake is, but that's where it  

بین دو صندلی جلو استراحت اضطراری دارند. ممکن است مکان‌های مختلفی وجود داشته باشد که ترمز اضطراری در آنجا قرار دارد، اما

is for my car. Because my car is an automatic,  I don't have a clutch, but here, if you have  

برای اتومبیل من اینجاست. چون ماشین من اتوماتیک است، کلاچ ندارم، اما در اینجا، اگر

a manual car, you have a clutch and you need to  push the clutch whenever you want to shift gears. 

ماشین دستی دارید، کلاچ دارید و باید هر زمان که می‌خواهید دنده را عوض کنید، کلاچ را فشار دهید.

All right. When I am driving,  I look out the windshield,  

خیلی خوب. وقتی در حال رانندگی هستم، به شیشه جلو نگاه می‌کنم

windshield. That is the big window in the front of  my car. I also have windows on the side here. It's  

. آن پنجره بزرگ جلوی ماشین من است. من هم اینجا پنجره های کناری دارم.

so clean, you can't even see. It's probably the  only clean part of my car, but I have windows here  

آنقدر تمیز است که حتی نمی توانید ببینید. احتمالاً این تنها قسمت تمیز ماشین من است، اما من اینجا پنجره‌هایی

that I can roll down. To roll down the window,  I need to push a button, and look at that.  

دارم که می‌توانم آن‌ها را پایین بیاورم. برای پایین انداختن پنجره ، باید دکمه‌ای را فشار دهم و به آن نگاه کنم.

Great. The windows work. They roll down. It's a  little bit strange because you saw that I used  

عالی. پنجره ها کار می کنند. آنها به پایین غلت می زنند. کمی عجیب است زیرا دیدید که از

a button. I'm not actually rolling down the window  physically, but it's because not too long ago,  

یک دکمه استفاده کردم. من در واقع شیشه را از نظر فیزیکی پایین نمی‌آورم، اما به این دلیل است که چندی پیش،

in fact, the first car that I ever drove had  a crank, and you had to physically roll down  

در واقع، اولین ماشینی که من رانندگی کردم دارای میل لنگ بود و شما مجبور شدید شیشه‌ها را به صورت فیزیکی پایین

the windows. We still use that verb, to roll down  the windows, but nowadays, we just have a button. 

بیاورید. ما هنوز از این فعل برای پایین کشیدن پنجره ها استفاده می کنیم، اما امروزه فقط یک دکمه داریم.

I can't believe that I forgot to talk about these  really important parts of a car, and that is your  

من نمی توانم باور کنم که فراموش کرده ام در مورد این قسمت های واقعاً مهم یک ماشین صحبت کنم، و آن

windshield wipers. When it's raining, you need  to turn on your windshield wipers so that you  

برف پاک کن های شیشه جلو شما هستند. وقتی باران می‌بارد، باید برف پاک‌کن‌های شیشه جلو را روشن کنید تا بتوانید

can see out the windshield. It helps the rain  to go off of your windshield. You have a front  

شیشه جلو را ببینید. کمک می‌کند باران از شیشه جلوی شما خارج شود. شما یک

windshield wiper, probably two front windshield  wipers, and you might have a back windshield wiper  

برف پاک کن جلو دارید، احتمالاً دو برف پاک کن شیشه جلو، و ممکن است یک برف پاک کن

on the back of your car. Also, don't forget your  turn signal. When you flip on your turn signal,  

پشت اتومبیلتان داشته باشید. همچنین، چراغ راهنما را فراموش نکنید . وقتی چراغ راه‌تان را روشن می‌کنید،

it makes your blinkers blink in the back of your  car so that people know if you're turning left  

باعث می‌شود پلک‌هایتان در پشت ماشینتان چشمک بزنند تا مردم بدانند که به چپ

or turning right. Don't forget to turn on  your turn signal or turn on your blinkers. 

می‌پیچید یا به راست. فراموش نکنید که چراغ راهنما یا چشمک‌زنتان را روشن کنید.

And finally, even though I showed  you the headlights on my car,  

و در نهایت، حتی اگر چراغ‌های جلوی ماشینم را به شما نشان دادم،

there's also another feature called your brights.  Your brights are an extra level of brightness  

ویژگی دیگری به نام روشنایی شما وجود دارد. روشنایی‌های شما سطح بیشتری از روشنایی

on your headlights so that you can see at night.  But when another car is driving the opposite way,  

روی چراغ‌های جلوی شماست تا بتوانید در شب ببینید. اما وقتی ماشین دیگری در جهت مخالف حرکت می‌کند

you need to make sure that you turn off  your brights. Notice that this is plural,  

،   باید مطمئن شوید که چراغ‌هایتان را خاموش کرده‌اید. توجه داشته باشید که این جمع است،

turn off your brights because you don't want  to blind the other person. You want them to  

چراغ‌های روشن خود را خاموش کنید زیرا نمی‌خواهید طرف مقابل را کور کنید. شما می‌خواهید که آنها

be able to see where they're going. So this is  useful when you're driving in really dark places. 

بتوانند ببینند به کجا می‌روند. بنابراین وقتی در مکان‌های تاریک رانندگی می‌کنید، این  مفید است.

Before we leave, let's talk about the final  category, which is caring for your car. Yes, it's  

قبل از رفتن، اجازه دهید در مورد دسته آخر صحبت کنیم ، که مراقبت از ماشین شما است. بله،

important to know the different parts of your car,  but let's talk about the different maintenance  

مهم است که قسمت‌های مختلف خودروی خود را بشناسید، اما بیایید در مورد موارد مختلف نگهداری

things that might happen. When you're running  low on gas, you need to go to a gas station.  

صحبت کنیم. وقتی بنزینتان کم است، باید به پمپ بنزین بروید.

That's what we call in the US a gas station.  When there's something wrong with your car,  

این همان چیزی است که ما در ایالات متحده به آن پمپ بنزین می گوییم. وقتی خودروی شما مشکلی دارد،

you take it to a mechanic. Sometimes we just call  this the shop. My car is in the shop. Where's your  

آن را نزد مکانیک می برید. گاهی اوقات ما فقط به این فروشگاه می گوییم. ماشین من در مغازه است.

car? It's in the shop. Or I need to take my car  to the shop, and the shop in this context means  

ماشین شما کجاست؟ توی مغازه هست یا باید ماشینم را به مغازه ببرم، و مغازه در این زمینه به

the mechanic. When your car is dirty, you can wash  it yourself or you can take it to a car wash. It's  

معنای مکانیک است. وقتی ماشین شما کثیف است، می توانید آن را خودتان بشویید یا می توانید آن را به کارواش ببرید. این

a very self-explanatory expression, a car wash. As part of regular maintenance to your car, you  

یک عبارت بسیار خود توضیحی است، یک کارواش. به عنوان بخشی از تعمیر و نگهداری منظم خودرو،

don't need to go to a mechanic. You can check your  own oil. You can check the oil by opening the hood  

نیازی نیست به مکانیک بروید. می‌توانید روغن خود را بررسی کنید . می‌توانید روغن را با باز کردن کاپوت

and pulling out, we call it a dipstick. It looks  like this. You can pull out the dipstick. You  

و بیرون کشیدن آن بررسی کنید، ما آن را نشانگر می‌گوییم. به نظر می رسد  می توانید عدد سنج را بیرون بکشید.

can also check the tire pressure with a pressure  gauge. Usually, your car, if it's a somewhat newer  

همچنین می‌توانید فشار لاستیک را با فشارسنج بررسی کنید . معمولاً، اگر خودروی شما تا حدودی جدیدتر باشد،

car will give you a warning on your dashboard if  there is low air in your tires, but maybe that  

اگر هوای لاستیک‌هایتان کم باشد، روی داشبورد به شما هشدار می‌دهد ، اما شاید آن

light or that warning is not working, so you're  going to need to check it yourself to make sure  

چراغ یا آن هشدار کار نکند، بنابراین باید خودتان آن را بررسی کنید. مطمئن

that you have enough pressure in your tires. All right. Do you feel ready to talk about  

شوید   فشار کافی در لاستیک‌های خود دارید. خیلی خوب. آیا احساس می کنید آماده

your car in English? I hope that this lesson was  helpful for you. I hope the sun wasn't too bright.  

هستید درباره اتومبیل خود به زبان انگلیسی صحبت کنید؟ امیدوارم این درس برای شما مفید بوده باشد. امیدوارم خورشید خیلی روشن نبوده باشد.

I want to know in the comments, can you  tell me about your car? Can you describe  

می‌خواهم در نظرات بدانم، می‌توانید درباره ماشینتان به من بگویید؟ آیا می توانید

some of the features of your car in the comments?  Let us know. Make sure that you read each other's  

برخی از ویژگی های ماشین خود را در نظرات توضیح دهید؟ به ما خبر دهید. مطمئن شوید که نظرات یکدیگر را

comments to continue learning, and thank  you so much for learning English with me.  

برای ادامه یادگیری می‌خوانید و از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم.

I'll see you again next Friday for a new  lesson here on my YouTube channel. Bye. 

جمعه آینده برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من دوباره شما را می بینم . خدا حافظ.

Oh my gosh, all my neighbors are walking  around outside since it's so beautiful today,  

اوه خدای من، همه همسایه‌های من در بیرون قدم می‌زنند، چون امروز خیلی زیباست،

and I feel so embarrassed. Hey, how are you doing?  

و من خیلی خجالت می‌کشم. هی حالتون چطوره؟

I don't know if she saw that I was recording.  Maybe she thinks I'm talking to myself.  

نمی دونم دید که دارم ضبط می کنم یا نه. شاید او فکر می کند که من با خودم صحبت می کنم.

My neighbor's trying to drag his trash so slowly  so that it's not loud. I could never be a vlogger  

همسایه‌ام تلاش می‌کند سطل زباله‌اش را آنقدر آهسته بکشد که بلند نباشد. من هرگز نمی‌توانم وبلاگ‌نویسی باشم

who does this in public. It's so embarrassing to  just be talking to a camera. I guess you get used  

که این کار را در ملاء عام انجام می‌دهد. خیلی خجالت آور است که فقط با دوربین صحبت کنید. حدس می‌زنم به آن عادت کرده‌اید

to it, but I would rather not do that. If you're  worried about my video, don't worry about it. 

، اما من ترجیح می‌دهم این کار را نکنم. اگر درباره ویدیوی من نگران هستید، نگران آن نباشید.

The next step is to download my free ebook, Five  Steps to Becoming a Confident English Speaker.  

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است.

You'll learn what you need to do  to speak confidently and fluently.  

یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for more free lessons. Thanks so much. Bye.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال YouTube من مشترک شوید . خیلی ممنون. خدا حافظ.