SHOULD WOULD COULD Test: Learn modal verbs

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Could, would, should, let's talk about it.

می تواند، باید، باید در مورد آن صحبت کنیم.

Could I speak English?

آیا می توانم انگلیسی صحبت کنم؟

Where would I speak English?

کجا انگلیسی صحبت کنم؟

Should I speak English?

آیا باید انگلیسی صحبت کنم؟

Could, would, should, help.

می تواند، باید، باید کمک کند.

These three verbs, could, would and should are called modal verbs and they can be tricky

این سه فعل، can، will و should، افعال معین نامیده می شوند و می توانند

for a lot of English learners.

برای بسیاری از زبان آموزان انگلیسی مشکل ساز باشند.

Are they tricky for you?

آیا آنها برای شما مشکل دارند؟

Well, I have some good news.

خب من یه خبر خوب دارم

Today, I'd like to challenge you with a could, would, should test.

امروز، می‌خواهم شما را با یک آزمون می‌توانم، باید، به چالش بکشم .

Are you ready?

اماده ای؟

I'm going to ask you eight questions using the different forms of could, would and should

من هشت سوال را با استفاده از اشکال مختلف can, will و should از شما می‌پرسم

and I want you to try your best, look into your heart and choose the correct answer.

و از شما می‌خواهم تمام تلاش خود را بکنید، به قلب خود نگاه کنید و پاسخ صحیح را انتخاب کنید.

You'll have three seconds to choose could, would or should and then I'll explain hopefully

شما سه ثانیه فرصت دارید که می توانید، می خواهید یا باید را انتخاب کنید و سپس من امیدوارم

clearly why that's the correct answer.

به وضوح توضیح دهم که چرا این پاسخ صحیح است.

Number one, let's imagine that you work for an American company and one of your coworkers

شماره یک، بیایید تصور کنیم که شما برای یک شرکت آمریکایی کار می‌کنید و یکی از همکارانتان

tells you that she's having trouble making friends in your country.

به شما می‌گوید که برای دوستیابی در کشور شما مشکل دارد.

So, you'll want to give her some polite advice.

بنابراین، شما می خواهید به او چند توصیه مودبانه بدهید.

You say, "If you want to meet local people, you go to a bar."

شما می گویید: "اگر می خواهید با مردم محلی ملاقات کنید، به یک بار می روید."

You could go to a bar.

می توانید به یک بار بروید.

You would go to a bar.

به یک بار می رفتی.

You should go to a bar.

شما باید به یک بار بروید.

You have three seconds to choose the best answer.

شما سه ثانیه فرصت دارید تا بهترین پاسخ را انتخاب کنید .

Three, two, one.

سه دو یک.

If you want to make friends, you could go to a bar.

اگر می خواهید دوست شوید، می توانید به یک بار بروید.

We use could to give a polite suggestion.

ما از can برای ارائه یک پیشنهاد مودبانه استفاده می کنیم.

This isn't commanding someone to do something.

این دستور دادن به کسی برای انجام کاری نیست.

We'll talk about that with should later.

بعداً در مورد آن با باید صحبت خواهیم کرد.

To practice this way to use could I want to ask you a question.

برای تمرین این روش می توانم از شما یک سوال بپرسم.

If I visit your city, where could I get a good view?

اگر از شهر شما بازدید کنم، از کجا می توانم منظره خوبی داشته باشم؟

Sometimes it's nice to go up high and look down on the city so where could I go to get

گاهی اوقات خوب است که از ارتفاع بالا بروم و به شهر نگاه کنم، پس کجا می توانم بروم تا

a good view?

منظره خوبی داشته باشم؟

For example, if you came to my city, you could go to a nearby mountaintop and look down on

به عنوان مثال، اگر به شهر من آمدید، می توانید به قله کوهی نزدیک بروید و

the city.

به شهر نگاه کنید.

You could go to a nearby mountaintop.

می توانید به قله کوه نزدیک بروید.

Number two, let's imagine that you're visiting a new country and as you're walking down the

شماره دو، بیایید تصور کنیم که در حال بازدید از یک کشور جدید هستید و در حالی که در خیابان راه می روید،

street someone tries to steal your phone.

شخصی سعی می کند تلفن شما را بدزدد.

When you go back and tell the hotel receptionist about this, she says, "Well, in the future,

وقتی برمی گردی و این موضوع را به مسئول پذیرش هتل می گویید ، او می گوید: "خب، در آینده،

you take your phone outside, it's not safe."

شما گوشی خود را بیرون ببرید، امن نیست."

What's the best answer?

بهترین پاسخ چیست؟

You couldn't take your phone outside?

نتونستی گوشیتو ببری بیرون؟

You wouldn't take your phone outside?

گوشیت رو بیرون نمیاری؟

Or you shouldn't take your phone outside?

یا نباید گوشی خود را بیرون ببرید؟

Three, two, one.

سه دو یک.

In the future, you shouldn't take your phone outside.

در آینده، نباید گوشی خود را بیرون ببرید.

We use should to give strong advice.

ما از باید برای مشاوره قوی استفاده می کنیم.

I hope you got this one correct because we just briefly mentioned it during number one.

امیدوارم این یکی را درست دریافت کرده باشید زیرا ما فقط در شماره یک به طور خلاصه به آن اشاره کردیم.

In fact, this situation happened to my sister when she was living in another country.

در واقع این وضعیت برای خواهرم زمانی که در کشور دیگری زندگی می کرد اتفاق افتاد.

I won't mention where but it was her first day in the country and she was walking down

نمی‌گویم کجا بود، اما اولین روز او در کشور بود و در خیابان راه می‌رفت

the street and a lady, kind of crazy lady, came up and tried to grab her necklace from

و یک خانم، یک جور خانم دیوانه، آمد و سعی کرد گردنبندش را از

around her neck.

گردنش بگیرد.

It wasn't something flashy, just a little tiny chain with a little emblem on it or something

این چیزی پر زرق و برق نبود، فقط یک زنجیر کوچک با یک نشان کوچک روی آن یا چیز دیگری

and later when she told her friends about that experience, her friend said, "Oh yeah,

و بعداً وقتی او در مورد آن تجربه به دوستانش گفت، دوستش گفت: "اوه بله،

you shouldn't wear jewelry, especially on that street because it's too dangerous."

شما نباید جواهرات بپوشید، مخصوصاً در آن خیابان. چون خیلی خطرناک است."

Thankfully, the lady didn't take her necklace.

خوشبختانه خانم گردنبندش را نگرفت.

My sister screamed and the lady ran away but it was a little bit frightening for her.

خواهرم جیغ زد و خانم فرار کرد اما برایش کمی ترسناک بود.

So, her friend's advice is really strong.

بنابراین، توصیه دوست او واقعا قوی است.

You shouldn't wear jewelry, especially on that street.

شما نباید جواهرات بپوشید، مخصوصاً در آن خیابان.

I just want to let you know that the verb should is so strong that we don't often use

فقط می خواهم به شما بگویم که فعل باید آنقدر قوی است که ما اغلب از

it for other people.

آن برای افراد دیگر استفاده نمی کنیم.

You don't want to tell your friends unless it's a dangerous situation, so you don't want

شما نمی خواهید به دوستان خود بگویید مگر اینکه موقعیت خطرناکی باشد، بنابراین نمی خواهید

to tell them, "You should eat your vegetables."

به آنها بگویید "شما باید سبزیجات خود را بخورید."

It's a little bit strange but we often use this to talk about ourselves.

کمی عجیب است اما ما اغلب از این برای صحبت در مورد خود استفاده می کنیم.

If you want to give yourself advice, it's no problem if it's strong advice.

اگر می خواهید به خودتان نصیحت کنید، اگر نصیحت قوی باشد مشکلی نیست.

You might say, "I should wake up earlier.

ممکن است بگویید: "من باید زودتر از خواب بیدار شوم.

I'm sleeping too late.

من خیلی دیر می خوابم.

I should go to bed earlier because I'm having trouble waking up."

باید زودتر بخوابم زیرا در بیدار شدنم مشکل دارم."

I should.

من باید.

When you give yourself advice, this is perfectly normal and it's not too strong for someone

وقتی به خودتان نصیحت می کنید، این کاملاً طبیعی است و برای شخص دیگری خیلی قوی

else because it's about yourself.

نیست زیرا به خودتان مربوط می شود.

Let's go to question number three.

بریم سراغ سوال شماره سه.

"You helped me with my project.

"شما در پروژه

Could you help me with my project?

من به من کمک کردید. آیا می توانید در پروژه

Would you help me with my project?

من به من کمک کنید؟

Should you help me with my project?"

آیا در پروژه من به من کمک می کنید؟ آیا باید در پروژه ام به من کمک کنید؟"

Which one feels the most correct.

کدام یک بیشتر احساس درستی می کند.

Three, two, one.

سه دو یک.

Actually, this is a trick question because you have two choices.

در واقع، این یک سوال ترفند است زیرا شما دو انتخاب دارید.

You can say, "Could you help me with my project?"

می توانید بگویید: "آیا می توانید در پروژه ام به من کمک کنید؟"

Or, "Would you help me with my project?"

یا "آیا در پروژه ام به من کمک می کنید؟"

Both of these are equally correct and they both are just a polite request.

هر دوی اینها به یک اندازه درست هستند و هر دو فقط یک درخواست مودبانه هستند.

Would you help me?

ممکنه کمک ام کنید؟

Could you help me?

میتونی کمکم کنی؟

The sentence structure is often could, would plus you plus a verb plus me.

ساختار جمله اغلب ممکن است، به اضافه you به اضافه یک فعل به اضافه me.

Could you pass me the paper?

می توانید کاغذ را به من بدهید؟

Would you email me when the report is ready?

وقتی گزارش آماده شد به من ایمیل میزنید؟

We use this all the time so it's really natural.

ما همیشه از این استفاده می کنیم، بنابراین واقعا طبیعی است.

Question number four, let's imagine that we're talking about our childhoods and we're talking

سوال شماره چهار، بیایید تصور کنیم که ما در مورد دوران کودکی خود صحبت می کنیم و در

about something that we were capable of doing as kids.

مورد چیزی صحبت می کنیم که در کودکی قادر به انجام آن بوده ایم .

You could say, "When I was a child, I play outside all day."

می توانید بگویید: «وقتی بچه بودم، تمام روز را بیرون بازی می کردم».

I could play outside all day.

می توانستم تمام روز را بیرون بازی کنم.

I would play outside all day.

تمام روز بیرون بازی می کردم.

I should play outside all day.

من باید تمام روز بیرون بازی کنم.

Which one describes a capability?

کدام یک توانایی را توصیف می کند؟

Three, two, one.

سه دو یک.

We could say, "When I was a child, I could play outside all day."

می‌توانیم بگوییم: «وقتی بچه بودم، می‌توانستم تمام روز را بیرون بازی کنم».

Here we're using can in the past.

در اینجا ما از قوطی در گذشته استفاده می کنیم.

When we turn the verb to conjugate it in the past, it becomes could.

وقتی فعل را در گذشته به صرف آن بچرخانیم، تبدیل به can می شود.

So, let's take a look at the sentence in the present and compare it with could.

بنابراین، بیایید نگاهی به جمله در زمان حال بیندازیم و آن را با can مقایسه کنیم.

I can play outside all day.

من می توانم تمام روز را بیرون بازی کنم.

This is describing now, the present.

این در حال توصیف است، حال.

But if we want to talk about the past, when you were a child, we need to change can to

اما اگر بخواهیم در مورد گذشته صحبت کنیم، زمانی که شما کودک بودید، باید قوطی را به می‌توان تغییر داد

could.

.

When I was a child, I could play outside all day.

وقتی بچه بودم می توانستم تمام روز را بیرون بازی کنم .

It's simply talking about your ability to do something.

این به سادگی در مورد توانایی شما برای انجام کاری صحبت می کند.

To practice this possibly new way to use could, I want to ask you a question.

برای تمرین این روش احتمالاً جدید برای استفاده از ممکن است، می خواهم از شما یک سوال بپرسم.

What's something that you could do when you were younger but you can't do now?

چه کاری می توانستید در جوانی انجام دهید اما اکنون نمی توانید انجام دهید؟

Do you see how we're comparing could do when you were younger and can't do now with that

آیا می بینید که وقتی شما جوانتر بودید و اکنون نمی توانید با آن

present?

هدیه، چگونه مقایسه می کنیم؟

Great.

عالی.

You might answer this by saying, "Well, when I was younger I could stay up all night but

شما ممکن است به این پاسخ بگویید: "خب، وقتی جوانتر بودم می توانستم تمام شب را بیدار بمانم اما

now I can't.

اکنون نمی توانم.

I get tired really early."

خیلی زود خسته می شوم."

Or "When I was younger, I could eat sweets and never gain weight but now that's not possible."

یا "وقتی جوانتر بودم، می توانستم شیرینی بخورم و هرگز چاق نخواهم شد، اما اکنون این امکان وجود ندارد."

This is a good chance to practice could to talk about your ability in the past.

این فرصت خوبی برای تمرین است تا در مورد توانایی خود در گذشته صحبت کنید.

Sentence number five, when I lived near the beach I swim in the water everyday.

جمله شماره پنج، وقتی نزدیک ساحل زندگی می کردم هر روز در آب شنا می کنم.

When I lived near the beach I could swim in the water everyday, I would swim in the water

وقتی نزدیک ساحل زندگی می‌کردم، می‌توانستم هر روز در آب شنا کنم، هر روز در آب

everyday or I should swim in the water everyday?

شنا می‌کردم یا باید هر روز در آب شنا کنم؟

Which one feels the most correct?

کدام یک احساس درستی می کند؟

Three, two, one.

سه دو یک.

When I lived near the beach I would swim in the water everyday.

وقتی نزدیک ساحل زندگی می کردم هر روز در آب شنا می کردم .

We can use would to talk about will in the past.

می‌توانیم برای صحبت در مورد اراده در گذشته از will استفاده کنیم .

This can be a little bit tricky so my tip for thinking about this version of would is

این می تواند کمی مشکل باشد، بنابراین توصیه من برای فکر کردن در مورد این نسخه این است که

to think about an action that happened regularly in the past.

به عملی فکر کنید که به طور منظم در گذشته اتفاق افتاده است.

If I say, "When I lived at the beach I would swim in the water everyday," this is talking

اگر بگویم، "زمانی که در ساحل زندگی می کردم ، هر روز در آب شنا می کردم"، این در مورد چیزی صحبت می

about something that habitually happened.

کند که معمولاً اتفاق افتاده است.

Let's take a look at another example.

بیایید به مثال دیگری نگاهی بیندازیم.

My teacher would always give us a quiz on Friday.

معلم من همیشه جمعه به ما مسابقه می داد.

It happened regularly.

مرتب اتفاق افتاد.

He wouldn't study so he failed the class.

او درس نمی خواند بنابراین در کلاس مردود شد.

He wouldn't regularly study.

او به طور منظم درس نمی خواند.

This is something that regularly happened so he failed the class.

این چیزی است که به طور مرتب اتفاق می افتد بنابراین او در کلاس شکست می خورد.

I want to let you know that sometimes native speakers mix verb tenses.

می‌خواهم به شما اطلاع دهم که گاهی اوقات افراد بومی، زمان‌های فعل را با هم مخلوط می‌کنند.

We might use the past simple plus a word that means habitually.

ممکن است از گذشته ساده به اضافه کلمه ای استفاده کنیم که به معنای عادت است.

So, for example, you could say, "I swam in the ocean everyday.

بنابراین، برای مثال، می توانید بگویید: "من هر روز در اقیانوس شنا می کردم

My teacher always gave us a quiz.

. معلمم همیشه به ما مسابقه می داد.

He didn't even study."

او حتی درس نمی خواند."

These words everyday, always, ever, they mean habitually.

این کلمات هر روز، همیشه، همیشه، از روی عادت معنی می دهند.

It's something that happened regularly.

این چیزی است که به طور منظم اتفاق می افتد.

So, if you want to just use the past simple, make sure that you add one of those words

بنابراین، اگر می‌خواهید فقط از گذشته ساده استفاده کنید، مطمئن شوید که یکی از آن کلمات را اضافه

or you could simply say, "He wouldn't study.

کرده‌اید یا می‌توانید به سادگی بگویید: "او درس نمی‌خواند

My teacher would give us a quiz.

. معلمم به ما مسابقه می‌دهد.

I would swim," and it already encapsulates that idea of something that happened regularly

من شنا می‌کردم" این ایده از چیزی که به طور منظم در گذشته اتفاق افتاده است را

in the past.

در بر می گیرد.

Question number six, let's imagine that you're leaving the office to go to lunch with your

سوال شماره شش، بیایید تصور کنیم که دفتر را ترک می‌کنید تا با همکاران بین‌المللی خود به ناهار بروید

international coworkers and know that it's kind of raining outside.

و بدانید که بیرون یک جور باران می‌بارد.

We call that sprinkling and you see that one of your coworkers isn't bringing her umbrella

ما به آن آب پاشی می گوییم و می بینید که یکی از همکارانتان چتر او را نمی آورد،

so you want to kind of tell her something politely.

بنابراین می خواهید مودبانه به او چیزی بگویید .

You could say, "I think it's sprinkling outside.

می توانید بگویید: "فکر می کنم بیرون در حال پاشیدن است.

You bring your umbrella or you can share mine."

شما چتر خود را بیاورید یا می توانید چتر من را به اشتراک بگذارید."

You could probably bring your umbrella?

احتمالاً می توانید چتر خود را بیاورید؟

You would probably bring your umbrella?

احتمالاً چتر خود را می آورید؟

You should probably bring your umbrella?

احتمالاً باید چتر خود را بیاورید؟

Which ones of these is the best?

کدام یک از اینها بهترین است؟

Three, two, one.

سه دو یک.

You should probably bring your umbrella.

احتمالاً باید چتر خود را بیاورید.

We already talked about should is really strong so when we add the word probably it lessens

ما قبلاً در مورد باید صحبت کردیم واقعاً قوی است بنابراین وقتی کلمه احتمالاً را اضافه می کنیم

the intensity.

از شدت آن کاسته می شود.

We use should probably to give polite advice.

احتمالاً برای توصیه مودبانه از باید استفاده می کنیم.

You don't want to say, "You should bring your umbrella."

شما نمی خواهید بگویید "چترت را باید بیاوری ."

Maybe a teacher might say that to a student or a parent might say that to a child.

شاید معلمی به یک دانش آموز این را بگوید یا یکی از والدین ممکن است به یک کودک چنین بگوید.

You're giving strong advice but for your coworkers you want to be a little more polite.

توصیه های قوی می کنید اما برای همکارانتان می خواهید کمی مودب تر رفتار کنید.

So, native speakers will often add these words to lessen the intensity and probably is one

بنابراین، زبان مادری اغلب این کلمات را برای کاهش شدت اضافه می کنند و احتمالاً یکی

of the most common.

از رایج ترین آنها است.

You could say, "We should probably make reservations at that restaurant because it's really busy."

می توانید بگویید: "احتمالاً باید در آن رستوران رزرو کنیم زیرا واقعاً شلوغ است."

Should probably.

احتمالا باید.

Sentence number seven, she didn't want to turn off her phone because she get an important

جمله شماره هفت، او نمی خواست تلفن خود را خاموش کند زیرا یک تماس تلفنی مهم دریافت

phone call.

می کرد.

She could get an important phone call?

او می تواند یک تماس تلفنی مهم دریافت کند؟

She would get an important phone call?

او یک تماس تلفنی مهم دریافت می کند؟

Or she should get an important phone call?

یا باید یک تماس تلفنی مهم دریافت کند؟

Three, two, one.

سه دو یک.

She didn't want to turn off her phone because she could get an important phone call.

او نمی خواست تلفن خود را خاموش کند زیرا ممکن بود یک تماس تلفنی مهم دریافت کند.

We use could to talk about possibilities in the future.

ما از می‌توانیم برای صحبت در مورد احتمالات در آینده استفاده کنیم.

She thinks that it's pretty likely that she will get a phone call so she doesn't want

او فکر می کند که به احتمال زیاد با او تماس تلفنی می گیرد بنابراین نمی خواهد

to turn off her phone.

تلفن خود را خاموش کند.

It could rain on Sunday so let's go hiking today.

ممکن است یکشنبه باران ببارد، پس بیایید امروز به پیاده روی برویم .

It's a possibilities that on Sunday it could rain so let's enjoy the outdoors today while

این احتمال وجود دارد که یکشنبه ممکن است باران ببارد، بنابراین بیایید امروز در حالی

it's still sunny.

که هوا هنوز آفتابی است از فضای باز لذت ببریم.

I have an important note.

یک نکته مهم دارم

You can substitute the word might in this sentence and it has the exact same meaning.

می توانید کلمه may را در این جمله جایگزین کنید و دقیقاً به همین معنی است.

Let's take a look at those two sentences again.

بیایید دوباره به آن دو جمله نگاهی بیندازیم.

She could get an important phone call.

او می تواند یک تماس تلفنی مهم دریافت کند.

She might get an important phone call.

او ممکن است یک تماس تلفنی مهم دریافت کند.

It could rain on Sunday.

ممکن است یکشنبه باران ببارد.

It might rain on Sunday.

ممکن است یکشنبه باران ببارد.

You've got two choices and both of them are correct.

شما دو انتخاب دارید و هر دو درست هستند.

Sentence number eight, this is the final sentence.

جمله شماره هشت، این جمله پایانی است.

If I didn't have air conditioning in my house, it be very hot.

اگر در خانه تهویه هوا نداشتم، هوا خیلی گرم است.

It could be very hot?

ممکنه خیلی گرم باشه؟

It would be very hot?

خیلی گرم میشه؟

It should be very hot?

باید خیلی گرم باشه؟

Which one feels the most correct?

کدام یک احساس درستی می کند؟

Three, two, one.

سه دو یک.

If I didn't have air conditioning in my house, it would be very hot.

اگر در خانه تهویه هوا نداشتم خیلی گرم می شد.

We often use would to talk about hypothetical situations.

ما اغلب برای صحبت در مورد موقعیت‌های فرضی از زبان استفاده می‌کنیم.

These are imaginary things.

اینها چیزهای خیالی است.

It's not real.

این واقعی نیست.

It's not happening right now.

در حال حاضر این اتفاق نمی افتد.

It's hypothetical.

فرضی است.

Sometimes these are impossible situations.

گاهی اوقات این شرایط غیرممکن است.

If I were a cat, I would sleep a lot.

اگر من گربه بودم، خیلی می خوابیدم.

It's not possible for me to become a cat.

امکان نداره من گربه بشم

This is hypothetical.

این فرضیه است.

It's imaginary so we need to use would.

این تخیلی است، بنابراین باید از will استفاده کنیم.

I would sleep a lot.

خیلی می خوابیدم

Or you can use would for hypothetical situations that are not impossible but they're just not

یا می‌توانید برای موقعیت‌های فرضی استفاده کنید که غیرممکن نیستند، اما در

happening right now and that's what our sample sentence at the beginning was.

حال حاضر اتفاق نمی‌افتند و این همان چیزی است که جمله نمونه ما در ابتدا بود.

If I didn't have A/C, it would be very hot.

اگه تهویه هوا نداشتم خیلی گرم میشد.

The A/C might break and then I wouldn't have air conditioning and it would be really hot.

ممکن است تهویه مطبوع خراب شود و سپس من تهویه هوا نداشته باشم و واقعاً گرم شود.

So, here this is hypothetical, it's imaginary because it's not happening right now but it's

بنابراین، در اینجا این فرضی است، خیالی است زیرا در حال حاضر اتفاق نمی افتد اما

still possible.

هنوز هم ممکن است.

It could happen in the future.

ممکن است در آینده اتفاق بیفتد.

So, we need to use would.

بنابراین، ما باید از will استفاده کنیم.

It would be very hot.

خیلی گرم می شد

How did you do on this quiz?

در این مسابقه چگونه عمل کردید؟

Let me know in the comments what your score was but before we go let's review all of these

در نظرات به من اطلاع دهید که امتیاز شما چقدر بوده است ، اما قبل از رفتن، بیایید همه این

ways to use could, would and should.

راه‌ها را برای استفاده از ممکن، باید و باید مرور کنیم.

Could, a suggestion.

میتونه یه پیشنهاد

You could go to a bar.

می توانید به یک بار بروید.

A polite request.

یک درخواست مودبانه

Could you help me?

میتونی کمکم کنی؟

Can in the past.

می تواند در گذشته.

When I was as child, I could play outside all day.

وقتی بچه بودم، می توانستم تمام روز را بیرون بازی کنم.

A possibility in the future.

احتمالی در آینده

It could rain tomorrow.

ممکن است فردا باران ببارد.

Would, a polite request.

یک درخواست مودبانه

Would you help me?

ممکنه کمک ام کنید؟

Will in the past.

اراده در گذشته

When I lived near the beach, I would swim every day.

وقتی نزدیک ساحل زندگی می کردم، هر روز شنا می کردم .

A hypothetical situation.

یک وضعیت فرضی

If I ate fast food every day, I would gain weight.

اگر هر روز فست فود می خوردم چاق می شدم .

Should, strong advice.

باید، توصیه قوی.

I should wake up earlier.

باید زودتر بیدار بشم

Polite advice.

نصیحت مودبانه

You should probably call him.

احتمالا باید بهش زنگ بزنی

Feel free to check out the description below this video so that you can see a time stamp

به راحتی می توانید توضیحات زیر این ویدیو را بررسی کنید تا بتوانید یک مهر

for when I talked about each of these versions so that you can go back and review them.

زمانی برای زمانی که در مورد هر یک از این نسخه ها صحبت کردم را مشاهده کنید تا بتوانید به عقب برگردید و آنها را مرور کنید.

Now I have a challenge for you.

حالا من یک چالش برای شما دارم.

In the comments, tell me if I visited your city, where could I go to get a good view?

در نظرات به من بگویید اگر شهر شما را دیدم کجا می توانم بروم تا دید خوبی داشته باشم؟

Give me a polite suggestion with could.

یک پیشنهاد مودبانه با can به من بدهید.

Or you could use another modal verb to practice them.

یا می توانید از فعل مدال دیگری برای تمرین آنها استفاده کنید.

Thanks so much for learning English with me and I'll see you again next Friday for a new

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel.

درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free E-book, Five Steps To Becoming a Confident English

مرحله بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.