THE ULTIMATE GUIDE TO SPEAKING ENGLISH LIKE A PRO IN REAL LIFE SCENARIOS

Hey, are you ready to speak English like a pro?

سلام، آیا آماده هستید مانند یک حرفه ای انگلیسی صحبت کنید؟

Well, my friend, this lesson is for you.

خوب، دوست من، این درس برای شماست.

I'm going to give you the ultimate guide to speaking English like

من قصد دارم راهنمای نهایی صحبت کردن به زبان انگلیسی را مانند

a pro in real life situations.

یک حرفه ای در موقعیت های واقعی به شما ارائه کنم.

Now, you can download the PDF that goes along with this lesson totally for free.

اکنون می توانید PDF همراه با این درس را به صورت کاملا رایگان دانلود کنید.

All you have to do is hit the link right in the description

تنها کاری که باید انجام دهید این است که لینک را دقیقا در توضیحات کلیک کنید

and you can download it for free.

و می توانید آن را به صورت رایگان دانلود کنید.

Goes right along with this lesson.

درست با این درس همراه است.

Are you ready?

اماده ای؟

Well then my friend, I'm teacher Tiffani.

خب پس دوست من، من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید به داخل بپریم.

All right, here's step one.

بسیار خوب، مرحله اول اینجاست.

You need to find five words used by native English speakers in real.

شما باید پنج کلمه مورد استفاده توسط انگلیسی زبانان بومی را به صورت واقعی پیدا کنید.

Life.

زندگی

This is step number one again, remember, your goal is to speak English like a pro.

این دوباره مرحله شماره یک است، به یاد داشته باشید، هدف شما این است که مانند یک حرفه ای انگلیسی صحبت کنید.

Step one again, find five words used by native English speakers in real life.

مرحله اول دوباره، پنج کلمه مورد استفاده توسط انگلیسی زبانان بومی را در زندگی واقعی پیدا کنید.

Now, maybe you don't live in an English speaking country, and you're

حالا، شاید شما در یک کشور انگلیسی زبان زندگی نمی کنید، و

probably wondering, Hey Tiff, how do I actually find those words?

احتمالاً از خود می پرسید، هی تیف، چگونه می توانم این کلمات را پیدا کنم؟

Let me tell you how to do it.

بگذارید به شما بگویم چگونه این کار را انجام دهید.

You can write them down as you watch English TV shows.

هنگام تماشای برنامه های تلویزیونی انگلیسی می توانید آنها را یادداشت کنید.

Think about the shows you enjoy.

به نمایش هایی که از آنها لذت می برید فکر کنید.

Maybe you watch friends.

شاید شما دوستان تماشا کنید.

Maybe there's another program you watch on Netflix as you're watching the TV shows.

شاید برنامه دیگری در نتفلیکس وجود داشته باشد که در حال تماشای برنامه های تلویزیونی هستید.

Write down the words.

کلمات را بنویس.

Now we're gonna take a look at an example in a moment.

حالا در یک لحظه نگاهی به یک مثال می اندازیم.

But as you're watching TV shows, write down the words they are using.

اما همانطور که در حال تماشای برنامه های تلویزیونی هستید، کلماتی را که آنها استفاده می کنند یادداشت کنید.

This will help you speak English like a pro, because you'll be

این به شما کمک می کند مانند یک حرفه ای انگلیسی صحبت کنید، زیرا

selecting the actual words that native English speakers use.

کلمات واقعی را انتخاب می کنید که انگلیسی زبانان بومی از آنها استفاده می کنند.

Another way you can do this is by listening to podcasts and

راه دیگری که می توانید این کار را انجام دهید گوش دادن به پادکست ها و

writing down the English words.

نوشتن کلمات انگلیسی است.

You don't have to be in an English speaking country.

لازم نیست در یک کشور انگلیسی زبان باشید.

Why?

چرا؟

Because there are so many resources available.

زیرا منابع بسیار زیادی در دسترس است.

To you.

برای تو.

So again, all you have to do is listen to podcasts and write down

بنابراین باز هم، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به پادکست ها گوش دهید و

the English words, or you can go to online forums and see the words that

کلمات انگلیسی را یادداشت کنید، یا می توانید به انجمن های آنلاین بروید و کلماتی را که

native speakers are actually using.

افراد بومی واقعاً استفاده می کنند، مشاهده کنید.

This is part one.

این قسمت اول است

Step one, find five words used by native English speakers in real life.

مرحله اول، پنج کلمه مورد استفاده توسط انگلیسی زبانان بومی را در زندگی واقعی پیدا کنید.

Now, let's check out the words that I selected.

حالا بیایید کلماتی را که انتخاب کردم بررسی کنیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Again, you can download the pdf.

باز هم می توانید پی دی اف را دانلود کنید.

Hit the link in the description.

لینک داخل توضیحات را بزنید

So I have five words used by native English speakers.

بنابراین من پنج کلمه دارم که توسط انگلیسی زبانان بومی استفاده می شود.

We have focused, inquisitive, determined, prepared, and diligent.

ما متمرکز، کنجکاو، مصمم، آماده و کوشا هستیم.

Now, remember, step one is about writing these words down and

اکنون، به یاد داشته باشید، مرحله اول نوشتن این کلمات و

also writing down the definition.

همچنین نوشتن تعریف است.

So for the word focused after me focused.

بنابراین برای کلمه متمرکز بعد از من متمرکز شده است.

Excellent.

عالی

Now, this word, we have the meaning right here, having a clear and specific goal

حال این کلمه، همین جا به معنای داشتن هدف

or objective and giving all of one's attention and effort towards achieving it.

یا هدف مشخص و مشخص و صرف تمام توجه و تلاش برای رسیدن به آن است.

Right now, you are focused on this lesson.

در حال حاضر، شما روی این درس متمرکز شده اید.

All right, focused on this lesson so you understand the

خیلی خوب، روی این درس تمرکز کنید تا

meaning of this word, right?

معنی این کلمه را بفهمید، درست است؟

Focused.

متمرکز شده است.

Now I've written down four other words.

حالا چهار کلمه دیگر را یادداشت کردم.

Again, we have the second one, inquisitive.

باز هم مورد دوم را داریم که کنجکاو است.

Excellent.

عالی

Again, inquisitive.

باز هم کنجکاو

Great job.

کارت عالی بود.

All right.

خیلی خوب.

This just means curious and eager to learn or understand more about something.

این فقط به معنای کنجکاو و مشتاق برای یادگیری یا درک بیشتر در مورد چیزی است.

Remember, we are simply on step number one.

به یاد داشته باشید، ما به سادگی در مرحله شماره یک هستیم.

We've written down five English words.

ما پنج کلمه انگلیسی را یادداشت کرده ایم.

I've watched a TV show and gotten these five English words, and

من یک برنامه تلویزیونی را تماشا کردم و این پنج کلمه انگلیسی را دریافت کردم و

now we're taking notes by writing the definition of each word.

اکنون با نوشتن تعریف هر کلمه، یادداشت برداری می کنیم.

The third word we have is determined.

سومین کلمه ای که داریم مشخص است.

Again, this is on the P D F.

باز هم، این در P D F.

Determined.

تعیین شده است.

Excellent.

عالی

Now, this word determined just means having a strong sense of purpose.

اکنون، این کلمه تعیین شده فقط به معنای داشتن یک حس قوی از هدف است.

Or resolve and being willing to work hard and overcome

یا مصمم بودن و تمایل به تلاش و غلبه بر

obstacles to achieve one's goals.

موانع برای رسیدن به اهداف خود.

I'm determined to help you speak English fluently.

من مصمم هستم که به شما کمک کنم انگلیسی را روان صحبت کنید.

I'm determined to teach you what you need to learn, and you are

من مصمم هستم آنچه را که باید یاد بگیرید به شما بیاموزم و شما

determined to speak English fluently.

مصمم هستید که انگلیسی را روان صحبت کنید.

Makes sense, right?

منطقی است، درست است؟

Okay.

Look at the fourth word again.

باشه. یک

بار دیگر به کلمه چهارم نگاه کنید.

We're still on step one.

ما هنوز در مرحله یک هستیم.

The fourth word that I found is prepared.

کلمه چهارمی که پیدا کردم آماده شده است.

Good.

خوب

Again, prepared.

باز هم آماده شد

Excellent.

عالی

Again.

Step one, you're finding the five words and writing the definition

از نو.

مرحله اول، شما در حال یافتن پنج کلمه و نوشتن تعریف

prepared means being ready and equipped to handle a situation or task

آماده شده‌اید به این معناست که

often through careful planning and organization prepared makes sense, right?

اغلب از طریق برنامه‌ریزی دقیق و آماده‌سازی سازمان، آماده و مجهز بودن برای رسیدگی به یک موقعیت یا کار است، درست است؟

Remember, this is the ultimate guide, so step one is first writing the definitions.

به یاد داشته باشید، این راهنمای نهایی است، بنابراین مرحله اول ابتدا نوشتن تعاریف است.

And the fifth word is diligent.

و کلمه پنجم کوشا است.

Diligent words that native English speakers actually use in real life.

کلمات سخت کوشی که انگلیسی زبانان در واقع در زندگی واقعی استفاده می کنند.

This just means being careful, thorough, and persistent in one's work or effort.

این فقط به معنای دقیق، دقیق و مداوم در کار یا تلاش است.

So I have five words again, focused.

بنابراین من دوباره پنج کلمه دارم، متمرکز.

Inquisitive, determined, prepared, and diligent.

کنجکاو، مصمم، آماده و کوشا.

All right, five words.

بسیار خوب، پنج کلمه.

So again, step one, find five words used by native English speakers in real life.

بنابراین دوباره، مرحله اول، پنج کلمه مورد استفاده توسط انگلیسی زبانان بومی را در زندگی واقعی پیدا کنید.

So I have the five words.

بنابراین من پنج کلمه را دارم.

What is step number two?

مرحله شماره دو چیست؟

Step number two, find three images of real life situations.

مرحله دوم، سه تصویر از موقعیت های زندگی واقعی را پیدا کنید.

I love this step.

من عاشق این مرحله هستم.

Again, find three images.

دوباره، سه تصویر را پیدا کنید.

Remember step number one, we found five words, whether it was from

مرحله شماره یک را به خاطر بسپارید، ما پنج کلمه پیدا کردیم، چه از

watching a TV program, listening to a podcast, or going to English forums.

تماشای یک برنامه تلویزیونی، چه از گوش دادن به پادکست یا رفتن به انجمن های انگلیسی.

We have the five words.

ما پنج کلمه را داریم.

But now step two of our ultimate guide is to find three images

اما اکنون مرحله دوم راهنمای نهایی ما یافتن سه تصویر

of real life situations.

از موقعیت های زندگی واقعی است.

So how do you find these images?

پس چگونه این تصاویر را پیدا می کنید؟

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

You can use the Google search engine.

می توانید از موتور جستجوی گوگل استفاده کنید. می

You can go on Google and find any image you want.

توانید به گوگل بروید و هر تصویری را که می خواهید پیدا کنید.

Remember, I'm teaching you how to finally speak English in real life

به یاد داشته باشید، من به شما یاد می‌دهم که چگونه در موقعیت‌های واقعی زندگی

situations using this ultimate God, so you can go on Google or.

با استفاده از این خدای نهایی انگلیسی صحبت کنید، بنابراین می‌توانید به گوگل مراجعه کنید یا.

You can use or take your own pictures.

شما می توانید استفاده کنید یا عکس های خود را بگیرید.

You have a cell phone, maybe you have hundreds or thousands of pictures.

شما یک تلفن همراه دارید، شاید صدها یا هزاران عکس داشته باشید.

Take a few pictures.

چند عکس بگیر

You just need three of real life situations.

شما فقط به سه موقعیت واقعی در زندگی نیاز دارید.

Or you can find some images on social media.

یا می توانید برخی از تصاویر را در شبکه های اجتماعی پیدا کنید.

Remember, this is just for you to practice, so let's check

به یاد داشته باشید، این فقط برای تمرین شماست، بنابراین بیایید

it out now using our pdf.

اکنون با استفاده از pdf خود آن را بررسی کنیم.

So again, step one, we have the five words.

بنابراین، مرحله اول، ما پنج کلمه را داریم.

Now step three.

حالا مرحله سه

I have found three images of real life situations.

من سه تصویر از موقعیت های زندگی واقعی پیدا کرده ام.

The first image right here, I have the first image right here.

اولین تصویر همینجا، من اولین تصویر را همینجا دارم.

It looks like a mom and her daughter, and it looks like

شبیه مادر و دخترش است و انگار دارند

they are baking bread, right?

نان می پزند، درست است؟

We see the cup in the little girl's hand.

ما فنجان را در دست دختر کوچک می بینیم.

We see the mom again for those watching.

ما دوباره مادر را برای کسانی که تماشا می کنند می بینیم.

She has the bowl as her little girl is holding the cup above the bowl.

او کاسه را دارد زیرا دختر کوچکش فنجان را بالای کاسه گرفته است.

So this is a real life situation.

بنابراین این یک موقعیت واقعی زندگی است. می

We can tell that they are in their kitchen, right?

توانیم بگوییم که آنها در آشپزخانه خود هستند، درست است؟

Looking like they're about to bake bread.

انگار قراره نان بپزن

Now, the second image right here, it looks like a group of friends

حالا، تصویر دوم درست در اینجا، به نظر می رسد که یک گروه از دوستان در حال

that are working on a project.

کار بر روی یک پروژه هستند.

They're all looking, they're looking at the computer, but they're smiling.

همه دارند نگاه می کنند، به کامپیوتر نگاه می کنند، اما لبخند می زنند.

So they're in a good mood, right?

پس آنها در روحیه خوبی هستند، درست است؟

But they're working on some project and maybe they're in a library

اما آنها روی پروژه ای کار می کنند و شاید در یک کتابخانه

or maybe in an office building.

یا شاید در یک ساختمان اداری هستند.

But we have the second image of a real life situation, and the third image

اما تصویر دوم از یک موقعیت واقعی زندگی را داریم و تصویر سومی که

I chose is an image of three women.

من انتخاب کردم تصویری از سه زن است.

It honestly looks like three women that might be related, maybe a

صادقانه به نظر می رسد که سه زن ممکن است با هم فامیل باشند، شاید یک

grandmother, a mother and a daughter.

مادربزرگ، یک مادر و یک دختر.

But these three women look like they just finished running, right?

اما این سه زن انگار تازه دویدن را تمام کرده اند، درست است؟

Maybe they ran a marathon for a breast cancer, but this

شاید آنها برای سرطان سینه یک ماراتن دویدند، اما این

is a image of three women.

تصویر سه زن است.

So I have selected my three images again.

بنابراین من دوباره سه تصویر خود را انتخاب کردم.

Step two is find three images of real life situations, right?

مرحله دوم یافتن سه تصویر از موقعیت های واقعی زندگی است، درست است؟

So we have step one, our five words.

بنابراین ما مرحله یک، پنج کلمه خود را داریم.

We have step two, our three images.

ما مرحله دوم، سه تصویر خود را داریم.

What is step three?

مرحله سه چیست؟

Here we go.

Step three is, To describe the images.

در اینجا ما می رویم.

مرحله سوم، توصیف تصاویر است.

Using each of the five words, this is where it starts to get interesting,

با استفاده از هر یک از پنج کلمه، اینجاست که شروع به جالب شدن می کند،

and also, in my opinion, quite fun.

و همچنین، به نظر من، بسیار سرگرم کننده است.

So we're gonna use the words from step one to describe the images from step two.

بنابراین ما از کلمات مرحله اول برای توصیف تصاویر مرحله دوم استفاده می کنیم.

Let me explain how you would do this.

اجازه دهید توضیح دهم که چگونه این کار را انجام می دهید.

All right.

خیلی خوب.

First, Try to describe the actions of the people in the pictures, right?

ابتدا سعی کنید اقدامات افراد در تصاویر را شرح دهید، درست است؟ با

Looking at the pictures, what are they doing?

نگاه کردن به تصاویر، آنها چه کار می کنند؟

What's happening?

چه اتفاقی می افتد؟

Try to describe their actions, or you can look at their facial expressions and

سعی کنید اعمال آنها را توصیف کنید، یا می توانید به حالات چهره آنها نگاه کنید و

see if you can describe their thoughts.

ببینید آیا می توانید افکار آنها را توصیف کنید.

Remember, we had the image of the three women, right?

یادت هست، ما تصویر سه زن را داشتیم، درست است؟ با

Looking at their facial expressions, we could try to describe the image.

نگاه کردن به حالات چهره آنها، می توانیم سعی کنیم تصویر را توصیف کنیم.

Using their facial expressions as the focus, or you can think about what

با استفاده از حالات چهره آنها به عنوان کانون، یا می توانید به آنچه

happened before the picture was taken.

قبل از گرفتن عکس رخ داده است فکر کنید.

Remember, this step is all about using the words from step one to

به یاد داشته باشید، این مرحله تماماً در مورد استفاده از کلمات مرحله اول برای

describe the images from step two, and now we're gonna do that together.

توصیف تصاویر مرحله دوم است، و اکنون ما با هم این کار را انجام می دهیم.

So let's check out the PDF now.

بنابراین بیایید اکنون PDF را بررسی کنیم.

Okay, so let's move on.

خوب، پس بیایید ادامه دهیم.

To step number three, describing the images.

به مرحله شماره سه، تشریح تصاویر.

Using each of the five words.

استفاده از هر یک از پنج کلمه

Now remember our five words.

حالا پنج کلمه ما را به خاطر بسپارید. بیا

Let's go back.

برگردیم.

What were the five words we have focused?

پنج کلمه ای که تمرکز کردیم چه بود؟

Inquisitive, determined, prepared, and diligent.

کنجکاو، مصمم، آماده و کوشا.

So let's see how we can describe these pictures using the five words.

پس بیایید ببینیم چگونه می توانیم این تصاویر را با استفاده از پنج کلمه توصیف کنیم.

All right.

خیلی خوب.

Describing these pictures using the five words.

توصیف این تصاویر با استفاده از پنج کلمه.

All right.

Again, step three.

خیلی خوب.

باز هم مرحله سوم

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

So, The young mother.

بنابراین، مادر جوان.

Let's do this.

بیا انجامش بدیم.

The young mother, let's highlight this sentence.

مادر جوان، بیایید این جمله را برجسته کنیم.

The young mother was focused on making a delicious loaf of bread with her daughter.

مادر جوان روی درست کردن یک قرص نان خوشمزه با دخترش تمرکز کرده بود.

What did we do?

چه کار کردیم؟

We describe the image and we used the very first word.

ما تصویر را توصیف می کنیم و از اولین کلمه استفاده می کنیم.

Focused.

متمرکز شده است.

What's happening is in your brain, we just put these brand new words into your brain.

آنچه اتفاق می افتد در مغز شماست، ما فقط این کلمات کاملاً جدید را در مغز شما قرار می دهیم.

So your brain is now processing what you put inside, and now

بنابراین مغز شما اکنون در حال پردازش چیزی است که داخل آن قرار داده اید، و اکنون

we're making connections.

ما در حال ایجاد ارتباط هستیم.

Okay?

باشه؟

We have this real situation that we can describe using this word we just put in.

ما این وضعیت واقعی را داریم که می‌توانیم با استفاده از این کلمه‌ای که همین الان وارد کرده‌ایم توصیف کنیم.

Now, what about the second word?

حالا، کلمه دوم چطور؟

So let's go to the second sentence and see how we can describe the

پس بیایید به جمله دوم برویم و ببینیم چگونه می توانیم

picture using the second word.

تصویر را با استفاده از کلمه دوم توصیف کنیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Her daughter watched her carefully because she was inquisitive about the process.

دخترش با دقت او را زیر نظر داشت زیرا او در مورد این روند کنجکاو بود. می

You see how we use the word inquisitive to describe the little girl in the picture?

بینید که چگونه از کلمه کنجکاو برای توصیف دختر کوچک در تصویر استفاده می کنیم؟

Inquisitive.

کنجکاو.

Remember the word inquisitive just means curious and eager to learn.

به یاد داشته باشید که کلمه کنجکاو فقط به معنای کنجکاو و مشتاق یادگیری است.

And we can tell in the picture the girl is curious and eager to learn.

و در تصویر می توان گفت که دختر کنجکاو و مشتاق یادگیری است.

You see what's happening, right?

می بینی چه اتفاقی می افتد، درست است؟ به

This is why this is the ultimate guide.

همین دلیل است که این راهنمای نهایی است.

Simple.

ساده.

It doesn't matter where you live.

فرقی نمی کند کجا زندگی می کنید.

You can do this.

شما می توانید این کار را انجام دهید.

Look at the third sentence.

به جمله سوم نگاه کنید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Despite a few setbacks, the young mother remained determined to

علیرغم چند ناکامی، مادر جوان مصمم بود که

make the perfect loaf of bread.

نان کاملی درست کند.

What's the key word?

کلمه کلیدی چیست؟

What's the word?

We have determined?

کلمه چیست؟

ما تعیین کرده ایم؟ می

You can tell the mother wants to make this loaf of bread with her daughter.

توان گفت مادر می خواهد این قرص نان را با دخترش درست کند.

She's determined.

او مصمم است

You got it right.

درست متوجه شدید.

Check out the fourth sentence.

جمله چهارم را بررسی کنید.

Here we go.

She wanted to make the baking process go smoothly so she prepared all the

در اینجا ما می رویم.

او می خواست فرآیند پخت را به آرامی انجام دهد، بنابراین تمام

necessary ingredients ahead of time.

مواد لازم را از قبل آماده کرد.

What's the key word?

کلمه کلیدی چیست؟

Prepared.

آماده شده.

Again, we're using each of the five words from step one to describe

مجدداً، ما از هر یک از پنج کلمه مرحله یک برای توصیف

the images from step two, and we're seeing that we're putting

تصاویر مرحله دو استفاده می کنیم و می بینیم که

everything together now very simply.

اکنون همه چیز را خیلی ساده کنار هم قرار می دهیم.

What about the fifth word?

در مورد کلمه پنجم چطور؟

We have this sentence.

ما این جمله را داریم.

Throughout the entire baking process, the mother and her daughter

در تمام مراحل پخت، مادر و دخترش

were diligent in their efforts to make a great loaf of bread.

در تلاش برای تهیه یک قرص نان بزرگ کوشا بودند.

Really describing the image, using the word diligent.

واقعاً تصویر را با استفاده از کلمه کوشا توصیف می کند.

So number four, we use prepared and we describe the image.

بنابراین شماره چهار، ما از آماده استفاده می کنیم و تصویر را توصیف می کنیم.

Again, you're taking the words that you literally heard

باز هم، شما از کلماتی استفاده می کنید که به معنای واقعی کلمه شنیده اید که

native English speakers use.

انگلیسی زبانان بومی استفاده می کنند.

And you're actually using them to describe real life situation.

و شما در واقع از آنها برای توصیف وضعیت واقعی زندگی استفاده می کنید.

So if we look at the second picture, again, we're doing the exact same thing.

بنابراین اگر به تصویر دوم نگاه کنیم، دوباره دقیقاً همان کار را انجام می دهیم.

We have five sentences describing the image using the five words.

ما پنج جمله داریم که تصویر را با استفاده از پنج کلمه توصیف می کند.

So I'll just highlight the words.

بنابراین من فقط کلمات را برجسته می کنم.

Focus describing the second image of the men, the three guys.

تمرکز بر توصیف تصویر دوم از مردان، سه پسر.

We're focused on creating a new website for their startup business.

ما بر ایجاد یک وب سایت جدید برای کسب و کار راه اندازی آنها متمرکز شده ایم.

You see what's happening, right?

می بینی چه اتفاقی می افتد، درست است؟

They were focused on that second sentence.

آنها روی آن جمله دوم متمرکز بودند.

They were inquisitive about the latest web development trends.

آنها در مورد آخرین روند توسعه وب کنجکاو بودند.

So they did some research on new technologies and techniques to

بنابراین آنها تحقیقاتی را در مورد فن آوری ها و تکنیک های جدید برای

incorporate into their project.

گنجاندن در پروژه خود انجام دادند.

You see what's happening, right?

می بینی چه اتفاقی می افتد، درست است؟

We're using the words from real English conversations, real English situations.

ما از کلمات مکالمات واقعی انگلیسی، موقعیت های واقعی انگلیسی استفاده می کنیم.

To also describe other real English situations, real life situations,

برای توصیف سایر موقعیت های واقعی انگلیسی، موقعیت های واقعی زندگی،

and you see the same is done for the last picture as well.

و می بینید که برای تصویر آخر نیز همین کار انجام می شود.

Now, I want you to download this PDF because the PDF is gonna help you actually

اکنون، من از شما می‌خواهم که این PDF را دانلود کنید زیرا PDF به شما کمک می‌کند تا

see how you can do the exact same thing.

ببینید که چگونه می‌توانید دقیقاً همان کار را انجام دهید.

Remember, this is the ultimate guide.

به یاد داشته باشید، این راهنمای نهایی است.

Three simple steps that will help you start speaking English.

سه مرحله ساده که به شما کمک می کند شروع به صحبت انگلیسی کنید.

Like a pro.

مثل یک حرفه ای.

Makes sense.

منطقی است.

Right.

Well, I hope you enjoyed the lesson.

درست.

خب امیدوارم از درس لذت برده باشید.

Don't forget to get your free PDF once again.

فراموش نکنید که یک بار دیگر PDF رایگان خود را دریافت کنید.

The link is right in the description.

لینک درست در توضیحات موجود است. می‌خواهم به

I do wanna remind you if you want more lessons and you wanna study more with me

شما یادآوری کنم اگر درس‌های بیشتری می‌خواهید و می‌خواهید بیشتر با من مطالعه کنید

and you want exclusive YouTube lessons for members only, you can become my homie.

و می‌خواهید دروس انحصاری YouTube فقط برای اعضا باشد، می‌توانید دوست من شوید.

By hitting the link right below this video, the button says,

با زدن لینک درست زیر این ویدیو، دکمه می گوید

join not the subscribe button.

join join the subscribe.

You have to hit that join button to become my homie and get my exclusive lessons.

شما باید آن دکمه پیوستن را بزنید تا دوست من شوید و درس های انحصاری من را دریافت کنید.

I wanna help you even more, but you have to become my homie in order

من می‌خواهم حتی بیشتر به شما کمک کنم، اما

to get access to the exclusive YouTube lessons only for my homies.

برای دسترسی به درس‌های اختصاصی YouTube فقط برای خانواده‌های من، باید دوست من شوید.

Hope you enjoyed the lesson.

امیدوارم از درس لذت برده باشید.

I'll talk to you next time.

دفعه بعد باهات صحبت میکنم

Have a great one.

یک عالی داشته باشید.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said a story time.

هی، یک زمان داستان گفتم.

All right, so today's story is actually.

بسیار خوب، پس داستان امروز در واقع است.

Connected to the last image we looked at.

به آخرین تصویری که به آن نگاه کردیم متصل است.

Remember we had the image of the three women, right?

یادت هست ما تصویر سه زن را داشتیم، درست است؟

The three women that seemed like they just ran a marathon.

سه زن که به نظر می رسید فقط یک ماراتن دویده اند.

So I have always been an athlete.

بنابراین من همیشه یک ورزشکار بوده ام.

When I was in high school, I was voted most athletic female.

وقتی دبیرستان بودم، به عنوان ورزشکارترین زن انتخاب شدم.

When I was in college, I was voted the most athletic female

وقتی در کالج بودم، به عنوان ورزشکارترین زن

out of the entire college, right?

در کل کالج انتخاب شدم، درست است؟

So I've always been very, very athletic.

بنابراین من همیشه بسیار بسیار ورزشکار بوده ام.

I love exercising.

من عاشق ورزش هستم.

Even this morning at 5:00 AM I was working out at the gym with a

حتی امروز صبح ساعت 5:00 صبح با

group of people I love working out.

گروهی از افرادی که دوستشان دارم در باشگاه ورزش می کردم.

So one day, one of my other friends that also enjoys working out, she

بنابراین یک روز، یکی از دوستان دیگر من که از ورزش کردن نیز لذت می برد،

said, Hey, TIFF, there's this mud run.

گفت: هی، TIFF، این گل و لای وجود دارد.

Would you be interested?

آیا شما علاقه مند هستید؟

And I said, okay, tell me more.

و من گفتم باشه، بیشتر به من بگو.

I don't really like being dirty, but I like exercising and different adventures.

من خیلی کثیف بودن را دوست ندارم، اما ورزش کردن و ماجراجویی های مختلف را دوست دارم.

I said, tell me more.

گفتم بیشتر بگو

She said Tiff, well, it's basically, um, a 5k, like a five 5k, about three

او گفت تیف، خوب، اساساً، اوم، یک 5k است، مانند یک پنج 5k، حدود سه

and a half miles, three miles or so.

و نیم مایل، سه مایل یا بیشتر.

Um, but it's like an obstacle course.

ام، اما مثل یک مسیر با مانع است.

I said, I'm in, I'm sold.

گفتم داخل هستم، فروخته ام.

That's all she told me.

این تمام چیزی است که او به من گفت.

She said, well, it's an obstacle course, so you run three miles, but.

او گفت، خوب، این یک مسیر با مانع است، بنابراین شما سه مایل بدوید، اما.

You're running through water, you're running upstairs, you're climbing up

داری از میان آب می دوی، از پله ها بالا می دوی، از

things in the middle of the woods.

وسایل وسط جنگل بالا می روی.

You have to go through this mud pit, and as you continue to explain the mud

شما باید از این گودال گلی بگذرید، و همانطور که به توضیح دادن گل و لای

run to me, I was getting more and more excited because I felt like a kid again.

برای من ادامه می دهید، من بیشتر و بیشتر هیجان زده می شدم زیرا دوباره احساس می کردم که یک بچه هستم.

You know, as we get older sometimes we forget the simple pleasures of life.

می دانید، با بالا رفتن سن، گاهی اوقات لذت های ساده زندگی را فراموش می کنیم.

Children have fun just playing together, right?

بچه ها فقط با هم بازی می کنند، درست است؟

I said, you know what?

گفتم میدونی چیه؟

Okay, I'm gonna be with my friends.

باشه من با دوستانم خواهم بود

I'm gonna be doing what I enjoy, which is running and exercising, and they're

من کاری را انجام خواهم داد که از آن لذت می برم، یعنی دویدن و ورزش کردن، و آنها

gonna be obstacle courses that maybe they'll be challenging, maybe they'll be

مسیرهایی با مانع خواهند بود که شاید چالش برانگیز باشند، شاید

easy, but we'll be doing them together.

آسان باشند، اما ما آنها را با هم انجام خواهیم داد.

So about 1, 2, 3, 4, 5 of us signed up, including our assistant pastor.

بنابراین حدود 1، 2، 3، 4، 5 نفر از ما ثبت نام کردیم، از جمله دستیار کشیشمان.

We were all ready.

He loved to run two.

همه آماده بودیم.

او عاشق دویدن بود.

So we got there on the day of the race and you know, they

بنابراین ما در روز مسابقه به آنجا رسیدیم و می دانید، آنها

said on your mark, get set, go.

روی علامت شما گفتند، آماده باش، برو.

And we started running through the woods.

و شروع کردیم به دویدن در میان جنگل.

There were about probably 300 people there, if not more.

اگر نه بیشتر، احتمالاً 300 نفر آنجا بودند.

We're running through the woods and we get to the first obstacle, and I look up

ما در جنگل می دویم و به اولین مانع می رسیم، و من به بالا نگاه می کنم

and I just started laughing to myself.

و تازه شروع کردم به خندیدن برای خودم.

I say, okay, this is not going to be easy.

من می گویم، خوب، این کار آسانی نیست.

It was a rope ladder.

نردبان طنابی بود.

Imagine like a rope, right?

مثل یک طناب تصور کنید، درست است؟

Um, but in order to get up, and it was very high, probably about maybe 20 feet,

اوم، اما برای بلند شدن، و ارتفاع آن بسیار بالا بود، احتمالاً شاید حدود 20 فوت،

if not higher, and you had to climb this rope with tons of other people next to you

اگر نگوییم بالاتر، و باید از این طناب بالا می رفتی و افراد دیگری در کنارت بودند و

trying to get to the top, the, the rope wall, I guess was moving back and forth.

سعی می کردند به اوج برسند، دیوار طناب، حدس می‌زنم داشت جلو و عقب می‌رفت.

So you're using your core muscles, your ab muscles, your legs are burning,

بنابراین شما از عضلات مرکزی، عضلات شکم، پاهایتان در حال سوختن،

your arms are burning, and everyone's trying to get to the top of this.

بازوهایتان در حال سوختن استفاده می کنید، و همه تلاش می کنند تا به این نقطه برسند.

Rope wall.

دیوار طناب.

Rope ladder, right When you get to the top, you have to jump down this slide and

نردبان طناب، درست وقتی به بالا رسیدید ، باید از این سرسره پایین بپرید و

you're in water and then you go around.

در آب باشید و سپس به اطراف بروید.

And it was a very exciting experience, to be very honest.

و این یک تجربه بسیار هیجان انگیز بود ، بسیار صادقانه.

We had a ball because everyone is doing it together and there are some situations

ما یک توپ داشتیم زیرا همه با هم این کار را انجام می دهند و موقعیت هایی وجود دارد

where we'd all just start laughing because of the challenge that was before us, but

که همه ما به دلیل چالشی که پیش روی ما بود شروع به خندیدن می کردیم، اما

I remember, so I went through the entire obstacle was at the final mile and.

یادم می آید، بنابراین من از تمام مانع عبور کردم که در مایل پایانی بود و.

Remember about, and I was about to come out of the, the woods to the

به یاد داشته باشید، و من در شرف خروج از جنگل به

final, the final challenge, right?

فینال، چالش نهایی بودم، درست است؟

Where a lot of mud was, we had to climb this wall.

جایی که گل و لای زیاد بود باید از این دیوار بالا می رفتیم.

And I saw my parents standing there, right?

و پدر و مادرم را دیدم که آنجا ایستاده بودند، درست است؟

My parents said, oh, we'll come and cheer you on.

پدر و مادرم گفتند، اوه، ما می آییم و شما را تشویق می کنیم.

And when I came out through the woods and I saw my parents, it's

و وقتی از جنگل بیرون آمدم و پدر و مادرم را دیدم،

like I got a burst of energy.

مثل این است که انرژی زیادی گرفتم.

The adrenaline kicked in because they were like, yes, TIFF, go.

آدرنالین بالا آمد زیرا آنها مانند، بله، TIFF، برو.

You can do it.

شما می توانید آن را انجام دهید.

And they were recording.

و در حال ضبط بودند.

And it's something about having someone that's rooting you on.

و این چیزی است که در مورد داشتن کسی است که شما را ریشه یابی کند.

Someone that believes in you, someone that's supporting you, that

کسی که به شما ایمان دارد، کسی که از شما حمایت می کند، به

gives you just the extra measure of energy you need to push through.

شما انرژی اضافی می دهد که برای پیشبرد آن نیاز دارید.

Because I had just ran three miles going through all the obstacles.

چون من فقط سه مایل دویده بودم و از همه موانع عبور کرده بودم.

I was tired, but they gave me the energy I needed to get through the last challenge.

خسته بودم، اما آنها انرژی لازم برای عبور از آخرین چالش را به من دادند.

I wanna be that person for you.

من می خواهم آن شخص برای تو باشم

You're learning English and it's challenging, it's difficult, and I get it.

شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و چالش برانگیز است، سخت است، و من آن را می فهمم. می

I understand I had to learn Korean and it was not easy.

دانم که باید کره ای یاد می گرفتم و این کار آسانی نبود.

So I understand the challenge, but I want to be the person rooting you on.

بنابراین من چالش را درک می‌کنم، اما می‌خواهم کسی باشم که شما را ریشه‌یابی می‌کند.

I believe in you.

من به تو ایمان دارم.

I believe that you will achieve your goal.

من معتقدم که به هدف خود خواهید رسید.

So remember, as you're on your journey, you always have someone in

بنابراین به یاد داشته باشید، همانطور که در سفر خود هستید ، همیشه کسی را در

your corner saying, you can do it.

گوشه خود دارید که می گوید، شما می توانید آن را انجام دهید.

I'll be that person for you.

من آن شخص برای شما خواهم بود.