How to Best Group Words & Pause for Natural-Sounding English

Have you ever noticed that some English speakers sound like this?

آیا تا به حال متوجه شده اید که برخی از انگلیسی زبانان اینگونه صدا می کنند؟

I went to the store to buy some groceries

من به فروشگاه رفتم تا مواد غذایی بخرم

and then others sound like this. I went to the store to buy some groceries,

و سپس برخی دیگر اینگونه صدا می کنند. من برای خرید مواد غذایی به فروشگاه رفتم

and finally you have, I went to the store to buy some groceries.

و در نهایت شما دارید، برای خرید مواد غذایی به فروشگاه رفتم.

Which of those sounds the most clear and the most natural to you?

کدام یک از آن ها برای شما واضح تر و طبیعی تر به نظر می رسد؟

If you're thinking number three, I totally agree with you,

اگر به شماره سه فکر می کنید ، من کاملاً با شما موافقم،

but what exactly is the difference between those three examples?

اما دقیقاً تفاوت بین این سه مثال چیست؟

The answer is definitely not vocabulary or grammar.

پاسخ قطعاً واژگان یا دستور زبان نیست.

It's knowing how to group words together naturally so that

این بدان معناست که چگونه کلمات را به طور طبیعی با هم گروه بندی کنید تا

you know where to pause and breathe while you're speaking in English.

بدانید در هنگام صحبت به زبان انگلیسی کجا مکث کنید و نفس بکشید.

This simple skill of knowing how to group words together will transform

این مهارت ساده در دانستن نحوه گروه بندی کلمات با هم،

robotic English into smooth flowing speech

انگلیسی روباتیک را به گفتاری روان تبدیل می کند

that others easily understand.

که دیگران به راحتی آن را درک می کنند. از

I want you to think about a recent conversation where you felt stuck between

شما می‌خواهم درباره یک گفتگوی اخیر فکر کنید که در آن احساس می‌کردید بین

two extremes.

دو افراط گیر کرده‌اید.

Either speaking so carefully that each word

یا آنقدر با دقت صحبت می‌کنید که هر کلمه به

stood alone or the other extreme of running all

تنهایی می‌ماند، یا افراطی دیگر اینکه تمام

your words together so fast that others had to ask you to repeat

کلماتتان را با هم چنان سریع اجرا می‌کنید که دیگران مجبور بودند از شما بخواهند که خودتان را تکرار کنید

yourself.

.

Maybe it was explaining an idea of English or sharing a story with friends or

شاید توضیح یک ایده انگلیسی یا به اشتراک گذاشتن یک داستان با دوستان یا

describing something important. Today in this lesson,

توصیف چیز مهمی بود. امروز در این درس،

you're going to learn exactly how English speakers group their words together.

دقیقاً یاد می گیرید که انگلیسی زبانان چگونه کلمات خود را با هم گروه بندی می کنند. به

Naturally, by the end of this lesson,

طور طبیعی، در پایان این درس،

you're going to know what are thought groups, how to identify them,

شما می‌خواهید بدانید که گروه‌های فکری چه هستند، چگونه آنها را شناسایی کنید

and where to pause naturally in your speech. As a result,

و در کجا به طور طبیعی در سخنرانی خود مکث کنید. در نتیجه،

you'll know exactly which words to group together while you're speaking for

دقیقاً می‌دانید که در حین صحبت کردن برای

clear meaning and smooth speech.

معنای واضح و روان، کدام کلمات را با هم گروه کنید.

So let's start with what you need to know first,

پس بیایید با آنچه که ابتدا باید بدانید، شروع کنیم،

what exactly is a thought group?

گروه فکری دقیقاً چیست؟

A thought group is a small collection of words that share

گروه فکری مجموعه کوچکی از کلمات است که

one clear message or idea.

یک پیام یا ایده واضح را به اشتراک می گذارد.

I want you to think of it as a small package of meaning that

می‌خواهم به آن به‌عنوان بسته‌ای کوچک از معنا فکر کنید که به

helps listeners understand your message. Let me show you what I mean.

شنوندگان کمک می‌کند پیام شما را بفهمند . بگذارید منظورم را به شما نشان دهم.

I want you to take this example sentence.

می خواهم این جمله را مثال بزنید.

The old woman who lives next door is an actress from Italy.

پیرزنی که در همسایگی زندگی می کند بازیگری اهل ایتالیا است. در

Here's how English speakers will naturally break this sentence up into

اینجا آمده است که چگونه انگلیسی زبانان به طور طبیعی این جمله را به

thought groups or small packages of meaning.

گروه های فکری یا بسته های کوچک معنا تقسیم می کنند.

The old woman who lives next door is an actress from Italy.

پیرزنی که در همسایگی زندگی می کند بازیگری اهل ایتالیا است.

Each group gives us one clear piece of information. In that sentence,

هر گروه یک اطلاعات واضح به ما می دهد . در آن جمله،

who are we talking about? The old woman.

در مورد چه کسی صحبت می کنیم؟ پیرزن.

Then we have extra information about her who lives next door.

سپس ما اطلاعات اضافی در مورد او که در همسایگی زندگی می کند داریم.

What do we know about her? She's an actress. Where is she from?

ما در مورد او چه می دانیم؟ او یک بازیگر است. او اهل کجاست؟

She's from Italy.

او اهل ایتالیا است.

Understanding this concept of thought groups and being able to

درک این مفهوم از گروه های فکری و اینکه بتوانید

break your sentences into clear thought groups and then slightly

جملات خود را به گروه های فکری واضح تقسیم کنید و سپس کمی

pausing so that you can breathe while you're speaking is going to make your

مکث کنید تا بتوانید در حین صحبت کردن نفس بکشید، باعث می شود که

speech flow smoothly in English and sound perfectly natural.

گفتار شما به زبان انگلیسی روان شود و کاملا طبیعی به نظر برسد.

So in order to understand all of this,

بنابراین برای درک همه اینها،

we have to know how do you find the thought groups in a sentence?

باید بدانیم چگونه گروه های فکری را در یک جمله پیدا می کنید؟

There are six clear patterns that we use to help us know which words

شش الگوی واضح وجود دارد که ما از آنها برای کمک به دانستن اینکه کدام کلمات

belong together. So let's take a look at each one. Pattern number one,

به هم تعلق دارند استفاده می کنیم. پس بیایید نگاهی به هر یک بیاندازیم. الگوی شماره یک،

don't pause after articles or possessive pronouns.

بعد از مقالات یا ضمایر ملکی مکث نکنید.

In general English speakers do not pause in between an article

به طور کلی، انگلیسی زبانان بین مقاله

and the noun that it comes with or a possessive pronoun and the noun that it

و اسمی که با آن می آید یا ضمیر ملکی و اسمی که

comes with. Now,

با آن می آید مکث نمی کنند. اکنون،

a quick reminder articles are A and the possessive pronouns

مقاله‌های یادآور سریع A هستند و ضمایر ملکی

could be my, his, her, your, et cetera.

می‌توانند my, his, her, your, و غیره باشند.

So if I think about words that go together, my daughter, his book,

بنابراین اگر به کلماتی فکر کنم که با هم می‌آیند، دخترم، کتاب او،

their House, we do not create a break or a pause between those words.

خانه‌شان، وقفه یا مکثی بین آن کلمات ایجاد نمی‌کنیم.

The reason is these words are closely connected to the words they

دلیل این امر این است که این کلمات ارتباط نزدیکی با کلماتی که

describe and they act as links to meaningful parts of

توصیف می کنند دارند و به عنوان پیوندهایی به بخش های معنی دار

a sentence. In other words, they create a thought group,

یک جمله عمل می کنند. به عبارت دیگر، آنها یک گروه فکری ایجاد می کنند،

so adding a pause in between these words would break the natural flow of

بنابراین اضافه کردن یک مکث بین این کلمات، جریان طبیعی

your speech and create this kind of unnatural rhythm.

گفتار شما را شکسته و این نوع ریتم غیر طبیعی را ایجاد می کند.

For example, here's an incorrect way to say this sentence.

به عنوان مثال، در اینجا یک روش نادرست برای بیان این جمله وجود دارد.

The book is on the shelf. There are too many breaks there,

کتاب در قفسه است. استراحت های زیادی در آنجا وجود دارد،

and we've broken up the shelf and the book.

و ما قفسه و کتاب را شکستیم.

A natural way of saying this is the book is on the shelf.

یک راه طبیعی برای گفتن این است که کتاب در قفسه است.

We've kept those thought groups together. Here are a couple more examples.

ما آن گروه های فکری را کنار هم نگه داشته ایم. در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.

My daughter, we've got our thought group, possessive, pronoun, and the noun.

دخترم، ما گروه فکری، ملکی، ضمیر و اسم خود را داریم.

My daughter is learning piano.

دخترم در حال یادگیری پیانو است.

The students finished their projects early and now.

دانش آموزان پروژه های خود را زود به پایان رساندند و اکنون.

Pattern number two, keep your infinitives together. Now, a quick reminder,

الگوی شماره دو، مصدرهای خود را کنار هم نگه دارید. حالا، یک یادآوری سریع،

an infinitive is the verb with the preposition two,

مصدر فعل با حرف اضافه دو است،

and to sound more natural, we keep these infinitives together because again,

و برای اینکه طبیعی‌تر به نظر برسد، این مصدرها را کنار هم نگه می‌داریم زیرا دوباره،

they're part of the same thought group.

آنها بخشی از همان گروه فکری هستند.

These infinitives communicate a single action,

این مصدرها با یک عمل واحد ارتباط برقرار می‌کنند،

so when we split them with a pause when we're speaking,

بنابراین وقتی هنگام صحبت کردن، آنها را با مکث تقسیم می‌کنیم،

we disrupt the core meaning of that verb phrase.

معنای اصلی آن عبارت فعل را مختل می‌کنیم.

For example, here's an unclear way to say the sentence,

به عنوان مثال، این یک روش نامشخص برای گفتن جمله است،

I want to go to the beach tomorrow.

من می خواهم فردا به ساحل بروم.

We've split up that infinitive to go, so here's how to fix it.

ما آن مصدر را برای رفتن تقسیم کرده ایم، بنابراین در اینجا نحوه رفع آن آورده شده است.

I want to go to the beach.

من می خواهم به ساحل بروم.

Tomorrow. I want to go to the beach tomorrow.

فردا فردا میخوام برم ساحل

Here's a couple more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر آورده شده است.

She needs to finish the report. By Friday,

او باید گزارش را تمام کند. تا روز جمعه

they decided to start the meeting at noon. Now,

تصمیم گرفتند جلسه را از ظهر شروع کنند. اکنون،

I'm definitely using slightly longer pause breaks or

من قطعاً در این جملات مثال از استراحت های کمی طولانی تر یا

breathing moments in these example sentences because I really want you to hear

لحظه های تنفس استفاده می کنم، زیرا واقعاً می خواهم شما بشنوید که

where I'm creating those tiny little moments of pause.

در کجا آن لحظات کوچک مکث را ایجاد می کنم.

If I were to say that a little bit more naturally, it would sound like this.

اگر بخواهم کمی طبیعی تر بگویم ، اینگونه به نظر می رسد.

They decided to start the meeting at noon.

تصمیم گرفتند جلسه را از ظهر شروع کنند.

I've still included those pause breaks. They're tiny.

من هنوز آن وقفه های مکث را گنجانده ام. آنها کوچک هستند.

It's just a heartbeat of a moment,

این فقط یک ضربان قلب یک لحظه است،

but it's enough to create natural flow allowing me to breathe and make sure

اما برای ایجاد یک جریان طبیعی کافی است که به من اجازه می دهد نفس بکشم و مطمئن شوم

that I'm not running all my words together.

که تمام کلماتم را با هم اجرا نمی کنم.

If we go back to the beginning of this lesson where I shared that sentence of

اگر به ابتدای این درس برگردیم، جایی که من جمله

she went to the sword by groceries, we have no breaks at all,

او را با خواربار به شمشیر رفت، به اشتراک گذاشتم، اصلاً وقفه ای نداریم

and it makes the entire sentence confusing and lost. Nobody can understand it,

و کل جمله را گیج کننده و گم می کند. هیچ کس نمی تواند آن را درک کند،

so these breaks allow for meaning to be clear and our speech to

بنابراین این وقفه ها اجازه می دهد تا معنا واضح باشد و گفتار ما

flow. Let's move on to pattern number three.

جاری شود. بیایید به الگوی شماره سه برویم.

Use conjunctions to start thought groups.

برای شروع گروه های فکری از حروف ربط استفاده کنید.

A quick reminder conjunctions are words like,

کلمات ربط یادآوری سریع کلماتی مانند،

but and because although these should start

اما و چون این کلمات باید

a thought group and remain with the information they are linked to,

یک گروه فکری را راه اندازی کنند و با اطلاعاتی که به آنها مرتبط هستند باقی بمانند،

these words act as bridges between our ideas,

این کلمات به عنوان پل بین ایده های ما عمل می کنند،

so if we pause immediately after a conjunction,

بنابراین اگر بلافاصله پس از یک حرف ربط مکث کنیم،

it creates this abrupt strange stop and it breaks

این توقف ناگهانی عجیب را ایجاد می کند و

the natural flow of your speech. For example, we do not want to say,

جریان طبیعی گفتار شما را می شکند. مثلاً نمی‌خواهیم بگوییم

my sister loves cats, but I love dogs.

خواهرم گربه‌ها را دوست دارد، اما من سگ‌ها را دوست دارم.

We've broken the natural flow, so here's the right way to say that.

ما جریان طبیعی را شکسته‌ایم، بنابراین در اینجا راه درستی برای گفتن آن وجود دارد.

My sister loves cats, but I love dogs.

خواهرم گربه ها را دوست دارد، اما من سگ ها را دوست دارم.

I've kept that conjunction with the part of the sentence it belongs to.

من این رابطه را با بخشی از جمله که به آن تعلق دارد حفظ کرده ام.

Here's another example. Although it was raining,

در اینجا یک مثال دیگر است. با اینکه بارون می بارید

we went for a walk or I love summer,

رفتیم پیاده روی یا من عاشق تابستونم

but I don't like extreme heat. Moving on to pattern number four,

ولی گرمای شدید رو دوست ندارم. حرکت به الگوی شماره چهار،

separate time and location information.

اطلاعات زمان و مکان جداگانه.

Time expressions and location phrases usually form their

عبارات زمانی و عبارات مکان معمولاً

own thought groups.

گروه های فکری خود را تشکیل می دهند.

This helps listeners clearly understand when and where things happen.

این به شنوندگان کمک می کند تا به وضوح بفهمند که چه زمانی و کجا اتفاق می افتد.

Time expressions can appear at the beginning, the middle,

عبارات زمانی می توانند در ابتدا، وسط

or the end of a sentence. For example, yesterday morning I went to the park,

یا انتهای جمله ظاهر شوند. مثلا دیروز صبح رفتم پارک،

I arrived at the airport at noon.

ظهر رسیدم فرودگاه.

They'll complete the renovations next month. In each case,

آنها ماه آینده بازسازی را تکمیل خواهند کرد . در هر مورد،

I have information about the when and I'm keeping that information together.

من اطلاعاتی در مورد زمان دارم و آن اطلاعات را با هم نگه می‌دارم.

Together. The same thing is true with location phrases that help us organize

با هم. همین موضوع در مورد عبارات مکان که به ما کمک می کنند سازماندهی کنیم

where something took place. For example,

که در آن چیزی اتفاق افتاده است، صادق است. به عنوان مثال،

I studied at the library for three hours or she

من سه ساعت در کتابخانه درس خواندم یا او

works in New York at a big company.

در نیویورک در یک شرکت بزرگ کار می کند.

And now pattern number five, set apart your transitional words.

و اکنون الگوی شماره پنج، کلمات انتقالی خود را جدا کنید.

Transitional and sequential words help us to organize or create

کلمات انتقالی و ترتیبی به ما کمک می کنند تا

structure with our ideas.

با ایده های خود ساختاری را سازماندهی یا ایجاد کنیم.

English speakers will form separate thought groups with these words by pausing

انگلیسی زبانان گروه های فکری جداگانه ای با این کلمات با مکث

after them, and this helps our listeners follow what we're saying more easily.

بعد از آنها تشکیل می دهند و این به شنوندگان کمک می کند تا آنچه را که می گوییم راحت تر دنبال کنند.

For example, first of all, we need to make a plan.

مثلاً اول از همه باید برنامه ریزی کنیم.

After that, you can take a break. Finally,

پس از آن، می توانید استراحت کنید. بالاخره

our suitcases arrived back at the hotel. In each case,

چمدان هایمان به هتل رسیدند. در هر مورد،

I've got a transitional or sequential word helping me understand the order of

من یک کلمه انتقالی یا متوالی دارم که به من کمک می کند ترتیب

events or the structure,

رویدادها یا ساختار را بفهمم،

and I'm making sure that it's its own separate thought group.

و مطمئن می شوم که آن گروه فکری جداگانه خودش است.

And for our last pattern,

و برای آخرین الگوی ما،

it's important to create separate groups for extra information.

ایجاد گروه های جداگانه برای اطلاعات اضافی مهم است.

When you're adding descriptive details or extra information,

هنگامی که جزئیات توصیفی یا اطلاعات اضافی را اضافه می کنید، از

using who, which, that, where, and when.

چه کسی، چه کسی، آن، کجا و چه زمانی استفاده می کنید.

I want you to create a separate thought group.

من از شما می خواهم یک گروه فکری جداگانه ایجاد کنید.

This is a clear place to break in your sentence. Again,

این جای واضحی برای شکستن جمله شماست. باز هم،

this helps listeners to distinguish the main information from

این به شنوندگان کمک می کند تا اطلاعات اصلی را از

the bonus or additional details. For example,

پاداش یا جزئیات اضافی تشخیص دهند. به عنوان مثال،

here's a sentence to avoid.

در اینجا یک جمله برای اجتناب از.

The man who lives next door is a doctor.

مردی که در همسایگی زندگی می کند پزشک است.

We don't want to separate who from the details that they're connected with,

ما نمی‌خواهیم چه کسی را از جزئیاتی که آنها با آنها در ارتباط هستند جدا کنیم،

so here's the right way to say that.

بنابراین راه درستی برای گفتن این موضوع در اینجا آمده است.

The man who lives next door is a doctor.

مردی که در همسایگی زندگی می کند پزشک است.

Here's another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

My aunt who lives in Paris is visiting soon,

عمه من که در پاریس زندگی می کند به زودی به آنجا می آید

or the restaurant which opened last month is very popular,

یا رستورانی که ماه گذشته افتتاح شد بسیار محبوب است،

okay?

خوب؟

There's no question that learning to group these words naturally takes practice,

شکی نیست که یادگیری گروه بندی این کلمات به طور طبیعی نیازمند تمرین است،

but you don't have to figure it out or do it all alone.

اما لازم نیست آن را بفهمید یا به تنهایی انجام دهید.

Inside My Fluency School program, my step-by-step speaking program,

در برنامه My Fluency School، برنامه گام به گام صحبت کردن من،

you can master these exact patterns with guided practice and feedback

می‌توانید با تمرین هدایت‌شده و بازخورد

through focused speaking sessions and real conversations,

از طریق جلسات سخنرانی متمرکز و مکالمه‌های واقعی بر این الگوهای دقیق تسلط پیدا کنید،

you get to learn how to develop this natural rhythm that makes you easily

می‌توانید یاد بگیرید که چگونه این ریتم طبیعی را توسعه دهید که باعث می‌شود به راحتی

understood with clear, smooth flowing speech. Now,

با گفتار روان و شفاف درک کنید . اکنون،

fluency School is a program I only open twice a year,

fluency School برنامه‌ای است که من فقط دو بار در سال افتتاح می‌کنم،

so if you want to get ready to join me for the next session,

بنابراین اگر می‌خواهید برای جلسه بعدی به من بپیوندید،

you can learn [email protected] slash

می‌توانید بیشتر بدانید@speakconfidentenglish.com

fluency school. Now that you have these six patterns in place,

مدرسه slash fluency. اکنون که این شش الگو را در اختیار دارید،

let's do a little bit of practice in some real situations. For example.

بیایید کمی در موقعیت‌های واقعی تمرین کنیم. به عنوان مثال.

If you're in a meeting,

اگر در یک جلسه هستید، در

here's a sentence you might use and all the appropriate places to add a

اینجا جمله ای وجود دارد که ممکن است از آن استفاده کنید و همه مکان های مناسب برای اضافه کردن یک

slight pause,

مکث جزئی، به

allowing yourself time to breathe and still creating a very smooth sentence.

خودتان فرصتی برای نفس کشیدن و ایجاد یک جمله بسیار روان وجود دارد.

Here it is. Thank you for your feedback.

اینجاست. از بازخورد شما متشکرم.

I understand your concerns, and I'll address them all. Practice that with me.

من نگرانی های شما را درک می کنم و به همه آنها خواهم پرداخت. با من تمرین کن

Let's go back and try it again,

بیایید به عقب برگردیم و دوباره آن را امتحان کنیم،

and I want you to shadow or mirror what you hear me saying.

و می‌خواهم آنچه را که می‌شنوم می‌شنوید سایه یا بازتاب دهید.

Thank you for your feedback. I understand your concerns,

از بازخورد شما متشکرم. من نگرانی های شما را درک می کنم

and I'll address them all. Next,

و به همه آنها خواهم پرداخت. بعد،

let's talk about sharing weekend plans. For example,

بیایید در مورد به اشتراک گذاری برنامه های آخر هفته صحبت کنیم. مثلاً

I'm planning to visit the museum with my family on Saturday morning.

من قصد دارم شنبه صبح با خانواده ام از موزه دیدن کنم.

Let's do it again.

بیایید دوباره آن را انجام دهیم.

I'm planning to visit the museum with my family on Saturday morning,

من قصد دارم شنبه صبح با خانواده ام از موزه بازدید کنم

and then let's imagine that you have to explain a delay.

و بعد تصور کنیم که باید یک تاخیر را توضیح دهید.

Maybe you're late for a meeting. Here's how you would do that.

شاید برای یک جلسه دیر شده اید. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است.

Because of the heavy traffic,

به دلیل ترافیک سنگین،

I might be late to our appointment because of the heavy traffic.

ممکن است به دلیل ترافیک سنگین به قرارمان دیر برسم .

I might be late to our appointment. Okay, now it's your turn to practice.

شاید دیر به قرارمان برسم. خوب، حالا نوبت شماست که تمرین کنید.

I'm gonna share some sentences with you here on the screen,

من جملاتی را در اینجا روی صفحه با شما به اشتراک می‌گذارم،

and I want you to choose one of these sentences to practice grouping

و از شما می‌خواهم یکی از این جملات را انتخاب کنید تا به

into words naturally.

طور طبیعی گروه‌بندی کلمات را تمرین کنید.

So you should see these sentences here on the screen next to me.

بنابراین شما باید این جملات را اینجا روی صفحه نمایش کنار من ببینید.

I'm not gonna say them out loud because I'm afraid that I might use those

من آنها را با صدای بلند نمی گویم زیرا می ترسم از آن

natural breaks, and you'll hear where I put those pauses.

استراحت های طبیعی استفاده کنم و شما خواهید شنید که این مکث ها را کجا گذاشته ام. می‌خواهم

I want you to review these sentences and think carefully about what you've

این جملات را مرور کنید و به دقت در مورد آنچه

learned in this lesson and try to create those natural breaks if you need to,

در این درس آموخته‌اید فکر کنید و در صورت نیاز سعی کنید آن وقفه‌های طبیعی را ایجاد کنید،

you can absolutely pause this video for a moment and try saying some of these

می‌توانید این ویدیو را برای لحظه‌ای مکث کنید و سعی کنید برخی از این موارد را با

out loud.

صدای بلند بگویید.

You can also share your answers with me in the comment section down below this

همچنین می توانید پاسخ های خود را در قسمت نظرات زیر این

video.

ویدیو با من به اشتراک بگذارید.

I'll also share the answers with those natural breaks in the comments

من همچنین پاسخ های مربوط به آن شکست های طبیعی را در نظرات

below.

زیر به اشتراک خواهم گذاشت.

I want you to remember that developing these natural speech patterns takes

می‌خواهم به خاطر داشته باشید که توسعه این الگوهای گفتاری طبیعی نیاز به

consistent practice.

تمرین مداوم دارد.

So start with one pattern at a time and start one sentence at a time,

بنابراین هر بار با یک الگو شروع کنید و هر بار یک جمله را شروع کنید،

gradually expanding,

به تدریج گسترش دهید و هرچه راحت هستید

combining them more and more as you get comfortable. Now,

آنها را بیشتر و بیشتر ترکیب کنید . حالا،

if you found this lesson helpful to you, I would love to know,

اگر این درس برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم،

and you can tell me in one very simple way.

و شما می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید.

Give this lesson a thumbs up here on YouTube and subscribe for more English

این درس را در اینجا در YouTube به اشتراک بگذارید و

confidence tips every single week. Also,

هر هفته برای نکات بیشتر در مورد اعتماد به نفس انگلیسی مشترک شوید. همچنین،

if you find yourself taking too long to respond in conversations,

اگر متوجه شدید که برای پاسخ دادن در مکالمات زمان زیادی می‌گذرانید،

because you're spending a lot of time thinking and translating in your head,

زیرا زمان زیادی را صرف فکر کردن و ترجمه کردن در ذهن خود می‌کنید،

I want you to watch my lesson on how to think faster in English.

می‌خواهم درس من را در مورد چگونگی سریع‌تر فکر کردن به زبان انگلیسی تماشا کنید.

It will show you exactly how to skip the translation step and respond naturally

دقیقاً به شما نشان می دهد که چگونه از مرحله ترجمه رد شوید و به طور طبیعی

in your conversations. Thank you so much for joining me,

در مکالمات خود پاسخ دهید. از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

and I look forward to seeing you next time. <silence>.

و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم. <سکوت>.