Second Conditional in English + Examples [English Grammar Lesson]

Hey, it's Annemarie with Speak Confident English.

سلام، آنه ماری است با انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

This is exactly where you want to be every week to get the confidence you want

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید هر هفته باشید تا اعتماد به نفسی را که

for your life and work in English.

برای زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می خواهید به دست آورید.

If you think back on all your years of studying English,

اگر به تمام سال‌های تحصیل انگلیسی خود

and I know that you've been doing it for a long time,

فکر کنید و می‌دانم که مدت زیادی است که این کار را انجام می‌دهید،

you may have asked this question about conditionals.

ممکن است این سوال را در مورد شرطی‌ها پرسیده باشید.

Do I really need them? They're confusing.

آیا واقعا به آنها نیاز دارم؟ آنها گیج کننده هستند.

They have strange grammar structures. Is it really necessary to learn them?

ساختار گرامری عجیبی دارند. آیا واقعاً یادگیری آنها ضروری است؟

My students ask me those questions a lot.

شاگردانم این سوالات را زیاد از من می پرسند.

The truth is you absolutely do want to learn how to

حقیقت این است که شما کاملاً می خواهید یاد بگیرید که چگونه

use conditionals correctly because we use them regularly in our

از شرطی ها به درستی استفاده کنید زیرا ما مرتباً از آنها در مکالمات خود استفاده می کنیم

conversations. And that's the challenge.

. و این چالش است.

How exactly do we use conditionals in conversation?

دقیقاً چگونه از شرطی ها در مکالمه استفاده می کنیم؟

I know in grammar books and in many English classes,

من می دانم که در کتاب های گرامر و در بسیاری از کلاس های انگلیسی،

you've learned to memorize the formula.

شما یاد گرفته اید که فرمول را حفظ کنید.

If plus past simple plus would plus infinitive,

اگر به علاوه گذشته ساده به علاوه مصدر باشد،

you learn these kinds of mathematical equations in the language,

شما این نوع معادلات ریاضی را در زبان یاد می گیرید ،

and those are important. You absolutely want to know the formula that we use,

و اینها مهم هستند. شما کاملاً می خواهید فرمولی را که ما استفاده می کنیم

or the general pattern for structuring those sentences.

یا الگوی کلی ساختار آن جملات را بدانید.

But if you don't understand why you actually need them,

اما اگر نمی‌دانید چرا واقعاً به آنها نیاز دارید،

it's really hard to remember to use them.

یادآوری استفاده از آنها واقعاً سخت است.

And that's what we're going to focus on today. Several weeks ago,

و این چیزی است که ما امروز روی آن تمرکز خواهیم کرد. چندین هفته پیش،

I did a lesson on the zero and first conditional forms in English, again,

من دوباره درسی را در مورد فرم های شرطی صفر و اول در زبان انگلیسی انجام دادم،

with the focus on how or why we use those conditional forms and

با تمرکز بر اینکه چگونه یا چرا از آن فرم ها و مکالمات شرطی استفاده می کنیم

conversations. And today we're going to do the same with the second conditional.

. و امروز می خواهیم همین کار را با شرط دوم انجام دهیم.

We will do a little bit of review of that pattern or formula that

ما کمی آن الگو یا فرمولی را

we follow.

که دنبال می کنیم مرور خواهیم کرد.

But what I really want to focus on are the different ways that we use the

اما چیزی که من واقعاً می‌خواهم روی آن تمرکز کنم ، روش‌های مختلفی است که ما از شرط دوم استفاده می‌کنیم

second conditional, for example,

، برای مثال،

did you know that we use this conditional forgiving advice,

آیا می‌دانستید که ما از این توصیه بخشش مشروط استفاده می‌کنیم،

imagining a different future outcome or an unlikely future

یک نتیجه آینده متفاوت یا یک نتیجه آینده غیرمحتمل را تصور

outcome, because we all like to dream about different future possibilities,

می‌کنیم، زیرا همه ما دوست داریم رویا ببینیم. در مورد احتمالات مختلف آینده،

even if they're unlikely and we use the second conditional to express regret

حتی اگر بعید باشند و از شرط دوم برای ابراز پشیمانی

or wishes for a different reality,

یا آرزوها برای واقعیتی متفاوت استفاده کنیم

of course we can't change what is true right now,

، البته نمی‌توانیم آنچه را که درست است در حال حاضر تغییر دهیم،

but we can definitely wish that things were different throughout today's lesson.

اما قطعاً می‌توانیم آرزو کنیم که همه چیز در کل متفاوت باشد. درس امروز

I'm going to give you multiple examples so that you can get the repetition.

من قصد دارم چندین مثال برای شما بیاورم تا بتوانید تکرار کنید.

You need to get comfortable with that sentence structure or pattern

شما باید با آن ساختار جمله یا الگوی

that we need to correctly formulate the second conditional.

که ما نیاز داریم تا شرط دوم را به درستی فرموله کنیم راحت باشید.

And you're going to learn how to use it in your own conversations.

و شما یاد خواهید گرفت که چگونه از آن در مکالمات خود استفاده کنید.

[Inaudible].

[نامفهوم].

If you completed the lesson, I did a few weeks ago on the first conditional,

اگر درس را کامل کردید، من چند هفته پیش اولین شرطی را انجام دادم،

then, you know,

سپس، می دانید،

we use the first conditional in real situations with

ما از شرطی اول در موقعیت های واقعی با

a likely consequence or result. For example, in this sentence,

یک نتیجه یا نتیجه احتمالی استفاده می کنیم. به عنوان مثال در این جمله

we will pay 3% more if you can complete this

اگر بتوانید این

project within a month. In that sentence,

پروژه را در مدت یک ماه به اتمام برسانید 3 درصد بیشتر پرداخت می کنیم. در آن جمله،

I'm following the typical pattern for a first conditional sentence and by doing

من از الگوی معمولی برای اولین جمله شرطی پیروی می‌کنم و با انجام این

so,

کار،

I indicate that it's likely that a company will be able to

نشان می‌دهم که احتمال دارد یک شرکت بتواند

complete a project within a month. And as a result,

پروژه‌ای را ظرف یک ماه به پایان برساند . و در نتیجه

they'll get paid 3% more. However,

3 درصد بیشتر حقوق دریافت خواهند کرد. با این حال،

if it is unlikely that the company will be able to complete a

اگر بعید است که شرکت بتواند

project within a month,

پروژه‌ای را در مدت یک ماه به پایان برساند

then we would want to shift to the second conditional and our sentence would

، ما می‌خواهیم به شرط دوم تغییر کنیم و حکم ما

become, we would pay 3% more if you could,

تبدیل شود، اگر می‌توانید

or if you would complete this project within a month.

یا اگر بخواهید 3 درصد بیشتر می‌پردازیم. این پروژه را ظرف یک ماه تکمیل کنید.

By making that little shift in our grammar,

با ایجاد آن تغییر کوچک در دستور زبان،

we're indicating that it's unlikely that a company would be able to meet

نشان می‌دهیم که بعید است که یک شرکت بتواند به

that deadline. In fact,

این ضرب الاجل عمل کند. در واقع،

it's likely that they need more than a month to complete the project.

این احتمال وجود دارد که آنها بیش از یک ماه برای تکمیل پروژه نیاز داشته باشند.

And as a result, they will not get that 3% increase in payments.

و در نتیجه آن افزایش 3 درصدی در پرداخت ها را دریافت نخواهند کرد.

The change that we're making in the formula is we're shifting from the present

تغییری که ما در فرمول ایجاد می کنیم این است که ما از زمان حال

simple to the past simple and we're changing will to would.

ساده به گذشته ساده تغییر می کنیم و اراده را به اراده تغییر می دهیم.

By doing that,

با انجام این کار،

we're changing our focus from something likely to something unlikely

ما تمرکز خود را از چیزی به احتمال زیاد به چیزی بعید

or even impossible or unreal.

یا حتی غیرممکن یا غیر واقعی تغییر می دهیم.

So let's look at some example sentences to illustrate all of

بنابراین بیایید به چند جمله مثال نگاه کنیم تا همه

those different reasons for using the second conditional. And in each example,

آن دلایل مختلف برای استفاده از شرط دوم را نشان دهیم. و در هر مثال،

sentence,

جمله،

you'll see that I'm following the formula that we need for grammatical accuracy.

خواهید دید که من از فرمولی که برای دقت گرامری نیاز داریم پیروی می کنم.

With each example,

با هر مثال،

I'm also going to ask you a question and pause for a moment so that you can

من همچنین می خواهم از شما یک سوال بپرسم و یک لحظه مکث کنید تا بتوانید

think about the sentence and what it is really saying.

در مورد جمله و آنچه واقعاً می گوید فکر کنید.

So let's start with number one. If I had more time,

پس بیایید با شماره یک شروع کنیم. اگر وقت بیشتری

I would exercise more. Think about that sentence for a moment.

داشتم بیشتر ورزش می کردم. یک لحظه به آن جمله فکر کنید.

If I am imagining a different reality then what do you think

اگر من واقعیت متفاوتی را تصور می کنم، به نظر شما واقعاً چه چیزی

is actually true?

درست است؟

The true reality is I don't have time.

واقعیت واقعی این است که من وقت ندارم.

And as a result, I'm not exercising more.

و در نتیجه بیشتر ورزش نمی کنم.

But with that second conditional sentence,

اما با آن جمله شرطی دوم،

I'm imagining something different.

من چیز دیگری را تصور می کنم.

I may even be expressing some regret.

حتی ممکن است کمی ابراز پشیمانی کنم.

Maybe I want to have more time to exercise,

شاید بخواهم زمان بیشتری برای ورزش داشته باشم،

but it's just not possible right now. Let's try another example.

اما در حال حاضر این امکان وجود ندارد . بیایید مثال دیگری را امتحان کنیم.

If their company had a better reputation,

اگر شرکت آنها شهرت بهتری داشت

we would consider them for a contract. Again,

، آنها را برای قرارداد در نظر می گرفتیم . باز هم،

we're using the second conditional to indicate that something is unreal or

ما از شرط دوم برای نشان دادن اینکه چیزی غیر واقعی یا

unlikely. So what is the truth in that sentence?

بعید است استفاده می کنیم. پس حقیقت در آن جمله چیست؟

What is true about that company?

در مورد آن شرکت چه چیزی صادق است؟

The truth is they don't have a good reputation.

حقیقت این است که آنها شهرت خوبی ندارند.

And if that is the truth, then what is the result?

و اگر این حقیقت است، پس نتیجه چیست؟

Are we likely to have a contract with them or not? Definitely not.

آیا احتمال دارد با آنها قرارداد داشته باشیم یا خیر؟ قطعا نه.

The reality is they don't have a good reputation.

واقعیت این است که آنها شهرت خوبی ندارند.

So it's unlikely that we'll consider them for a contract.

بنابراین بعید است که آنها را برای قرارداد در نظر بگیریم.

This is a great sentence structure to use. If someone asks you,

این یک ساختار جمله عالی برای استفاده است. اگر کسی از شما بپرسد،

why don't you consider using this other company?

چرا به استفاده از این شرکت دیگر فکر نمی کنید؟

Or why don't you consider going to that restaurant for your birthday?

یا چرا برای تولدت به آن رستوران رفتن فکر نمی کنی ؟

And you want to politely say why you will not consider it.

و شما می خواهید مودبانه بگویید که چرا آن را در نظر نمی گیرید.

Similar to the company you might say if that restaurant had a better

مشابه شرکتی که ممکن است بگویید اگر آن رستوران شهرت بهتری

reputation,

داشت،

or if that restaurant had better reviews,

یا اگر آن رستوران نظرات بهتری داشت،

I would consider going there for my birthday.

من برای تولدم به آنجا بروم.

It's a polite way to say that the truth is they have terrible

این یک روش مودبانه برای گفتن این است که حقیقت این است که آنها نقدهای وحشتناکی دارند

reviews and you definitely do not want to consider going there for your

و شما قطعاً نمی خواهید برای تولد خود به آنجا بروید

birthday. Before I give you another example for us to work on together.

. قبل از اینکه مثال دیگری برای شما بیاورم تا با هم کار کنیم.

I want you to pause and think about that. Is there a city, a country,

از شما می خواهم مکث کنید و در مورد آن فکر کنید . آیا شهر، کشور

a museum, a restaurant, or some other location that someone has asked,

، موزه، رستوران یا مکان دیگری وجود دارد که کسی از شما پرسیده باشد،

have you considered, or why don't you consider going there?

آیا در نظر گرفته اید، یا چرا به رفتن به آنجا فکر نمی کنید؟

And you want to politely respond with why you're not considering it

و شما می خواهید مودبانه پاسخ دهید که چرا دوباره به آن فکر نمی

again. You would follow that structure if they had better reviews,

کنید. اگر آنها نقدهای بهتری داشتند،

if they had a better reputation,

اگر شهرت بهتری داشتند،

if the museum wasn't so crowded,

اگر موزه آنقدر شلوغ نبود، شما از

then I would.

آن ساختار پیروی می کردید، من این کار را می کردم.

So I want you to think about how you would finish an example,

بنابراین می خواهم به این فکر کنید که چگونه یک مثال،

sentence like that and share it with me below. In a moment,

جمله ای مانند آن را تمام کنید و آن را در زیر با من به اشتراک بگذارید. در یک لحظه،

we're going to look at how we use the second conditional for giving advice,

ما می خواهیم ببینیم که چگونه از شرط دوم برای ارائه مشاوره

opinions, or suggestions, but let's do one more practice.

، نظر یا پیشنهاد استفاده می کنیم، اما بیایید یک تمرین دیگر انجام دهیم.

And this is a great opportunity to focus on how the second conditional can be

و این یک فرصت عالی برای تمرکز بر چگونگی استفاده از شرط دوم

used in negotiations.

در مذاکرات است.

Imagine that one side is asking a company to cut costs,

تصور کنید که یک طرف از یک شرکت می خواهد هزینه ها را کاهش دهد،

but that company is unwilling to compromise.

اما آن شرکت حاضر به سازش نیست.

They might say something like if we reduced our costs by

آنها ممکن است چیزی بگویند اگر ما هزینه های خود را

10%, we would have to cut our staff.

10 درصد کاهش دهیم، باید کارکنان خود را کاهش دهیم.

And we're just not willing to do that.

و ما فقط حاضر به انجام این کار نیستیم.

The reality in that situation is this company does not want

واقعیت در آن شرایط این است که این شرکت نمی خواهد

to cut their staff. And as a result, they are not going to cut their costs.

کارکنان خود را کاهش دهد. و در نتیجه قرار نیست هزینه های خود را کاهش دهند.

It is an effective,

این یک روش مؤثر و

polite way to say no to a request in an negotiation.

مؤدبانه برای نه گفتن به یک درخواست در مذاکره است.

All right, now let's talk about using the second conditional for giving advice,

بسیار خوب، حالا بیایید در مورد استفاده از شرط دوم برای دادن مشاوره

suggestions, or opinions. And for this, we use a very simple starter.

، پیشنهاد یا نظر صحبت کنیم. و برای این کار از یک استارتر بسیار ساده استفاده می کنیم.

If I were you, if I were you, I would be honest about what happened.

اگر من جای شما بودم، اگر جای شما بودم ، در مورد اتفاقی که افتاده صادق بودم.

If I were you,

اگر من جای شما

I would study a little bit every day to develop a daily English habit.

بودم، هر روز کمی مطالعه می کردم تا یک عادت روزانه انگلیسی را ایجاد کنم.

If I were you, I would tell them we cannot negotiate on the costs.

اگر من جای شما بودم، به آنها می گفتم که نمی توانیم روی هزینه ها مذاکره کنیم.

And each one of those sentences,

و هر یک از آن جملات،

I'm following the formula that we need for the second conditional.

من از فرمولی که برای شرط دوم نیاز داریم پیروی می کنم.

And I'm offering my advice or my opinions on a variety of topics.

و من توصیه یا نظرات خود را در مورد موضوعات مختلف ارائه می کنم.

We typically use this structure in professional, polite conversation.

ما معمولا از این ساختار در گفتگوهای حرفه ای و مودبانه استفاده می کنیم.

Before we finish up today's lesson, I want to focus on two more things.

قبل از اینکه درس امروز را تمام کنیم، می خواهم روی دو چیز دیگر تمرکز کنم.

The first is how we use second conditionals for fun

اولین مورد این است که چگونه از شرط دوم برای مکالمه سرگرم کننده

conversation.

استفاده می کنیم.

And the second are some alternatives that we can use to the word would.

و دومی چند جایگزین هستند که می توانیم برای کلمه will استفاده کنیم.

If you've studied with me before then, you know,

اگر قبلاً با من مطالعه کرده اید، می دانید،

I love to highlight how we use second conditionals for fun

من دوست دارم نحوه استفاده از شرط دوم را برای سؤالات سرگرم کننده

conversationquestions. English,

مکالمه برجسته کنم. انگلیسی،

speakers love using the second conditional for interesting conversation

سخنرانان عاشق استفاده از شرط دوم برای سؤالات مکالمه جالب هستند

questions. And again, imagining something different or unlikely.

. و دوباره، تصور چیزی متفاوت یا بعید.

If you could travel anywhere in the world for two weeks, where would you go?

اگر بتوانید به مدت دو هفته به هر نقطه از جهان سفر کنید، کجا می روید؟

Or if you could change your career, what would you do?

یا اگر بتوانید حرفه خود را تغییر دهید ، چه کار می کنید؟

All of those questions, of course,

البته همه این سوالات

focus on something that is unlikely or unreal at this time.

بر روی چیزی تمرکز دارند که در حال حاضر بعید یا غیر واقعی است.

It's unlikely to have the ability to travel anywhere in the world for two weeks.

بعید است که توانایی سفر به هر نقطه از جهان را برای دو هفته داشته باشد.

And at this point in my career, and maybe also in your career,

و در این مرحله از حرفه من، و شاید در حرفه شما،

it's unlikely that I'll change,

بعید است که من تغییر کنم،

but it's kind of fun to think about all those different situations and

اما فکر کردن به همه آن موقعیت های مختلف و

what could be different.

چیزهایی که می تواند متفاوت باشد، سرگرم کننده است.

So even if you avoid using the second conditional in your own

بنابراین حتی اگر از استفاده از شرط دوم در مکالمات خود اجتناب می کنید

conversations,

،

don't be surprised if an English speaker asks you a second,

تعجب نکنید اگر یک انگلیسی زبان فقط برای سرگرمی از شما سؤال شرطی دوم بپرسد

conditional question just for fun. Now,

. اکنون

the last important thing to know about second conditionals is in that formula

، آخرین چیز مهمی که باید در مورد شرط های دوم بدانیم این است که در فرمولی

that we have,

که داریم،

we could replace would with the words might or

می توانیم will را با کلمات may یا

could. And when we do that,

could جایگزین کنیم. و وقتی این کار را انجام می دهیم

there's just a little change in the meaning.

، فقط کمی تغییر در معنی وجود دارد.

When we have the word would,

وقتی کلمه will را

we're indicating that something is unlikely or unreal, maybe even impossible.

داریم، نشان می‌دهیم که چیزی بعید یا غیر واقعی، شاید حتی غیرممکن است.

If I use the word,

اگر از این کلمه استفاده کنم،

might it indicates that something is possible,

ممکن است نشان دهد که چیزی ممکن است،

but it's unlikely to happen. And if we use the word,

اما بعید است که اتفاق بیفتد. و اگر از این کلمه استفاده کنیم،

could it indicates that there is the ability

آیا می تواند نشان دهد که توانایی وجود دارد که

someone would be able to do something, but again, it's unlikely.

کسی بتواند کاری را انجام دهد، اما باز هم بعید است.

Let's take a look at several sentences that are the same.

بیایید نگاهی به چند جمله مشابه بیندازیم.

And the only thing that's different is whether we're using would,

و تنها چیزی که متفاوت است این است که آیا از will،

could or might.

can یا may استفاده می کنیم.

And we'll see how that little change impacts the meaning to do

و خواهیم دید که این تغییر کوچک چگونه بر معنای انجام این کار تأثیر می گذارد

this. Let's imagine a company that provides a service,

. بیایید شرکتی را تصور کنیم که خدماتی را ارائه می دهد،

but customers have to wait a very long time for that

اما مشتریان باید مدت زیادی برای آن

service.

خدمات منتظر بمانند.

So the employees are talking about how to cut or

بنابراین کارمندان در مورد چگونگی کاهش یا

reduce the response time.

کاهش زمان پاسخ صحبت می کنند.

And here are three different sentences we could use.

و در اینجا سه ​​جمله مختلف وجود دارد که می توانیم استفاده کنیم.

If the company reduced their response times they would have more

اگر شرکت زمان پاسخگویی خود را کاهش دهد،

customers. So what's the truth.

مشتریان بیشتری خواهد داشت. پس حقیقت چیست.

The truth is it's unlikely that it will happen.

حقیقت این است که بعید است این اتفاق بیفتد.

It's unlikely that they will reduce those response times.

بعید است که زمان پاسخگویی را کاهش دهند.

And as a result, it's unlikely that they will get more customers,

و در نتیجه، بعید است که آنها مشتریان بیشتری به دست آورند

a second option. If the company reduced their response times,

، گزینه دوم. اگر شرکت زمان پاسخگویی خود را کاهش دهد

they might get more customers. In that example,

، ممکن است مشتریان بیشتری جذب کند. در آن مثال،

the word might indicate that it's possible, but it's not a guarantee,

این کلمه ممکن است نشان دهد که ممکن است، اما تضمینی نیست،

even if they're successful,

حتی اگر موفق باشند،

even if they do reduce those response times,

حتی اگر زمان پاسخگویی را کاهش دهند،

it's not a guarantee that they'll get more customers.

تضمینی نیست که مشتریان بیشتری به دست آورند.

And lastly, if the company reduced their response times,

و در نهایت، اگر شرکت زمان پاسخگویی خود را کاهش دهد

they could get more customers by using the word could.

، می‌تواند با استفاده از کلمه can مشتریان بیشتری به دست آورد.

We're indicating that they would be able to have more customers.

ما نشان می دهیم که آنها می توانند مشتریان بیشتری داشته باشند.

Maybe they would have increased capacity to have more

شاید آنها برای داشتن مشتریان بیشتر ظرفیت خود را افزایش

customers.

می دادند.

We often use this particular structure when we're offering a suggestion or

ما اغلب از این ساختار خاص زمانی استفاده می‌کنیم که پیشنهادی را ارائه می‌دهیم یا

sharing an idea,

ایده‌ای را به اشتراک می‌گذاریم،

even though it may be an unlikely suggestion or an

حتی اگر پیشنهادی بعید یا

unlikely solution. All right,

راه‌حلی بعید باشد. خوب،

I know that that's a lot of information.

من می دانم که این اطلاعات زیادی است.

And the second conditional is always a challenge.

و شرط دوم همیشه یک چالش است.

And that's why I have a few challenge questions for you,

و به همین دلیل من چند سوال چالشی برای شما دارم،

because I want you to practice. I want you to get the repetition.

زیرا می خواهم تمرین کنید. من می خواهم شما تکرار را دریافت کنید.

You need to become familiar with the pattern or the structure that we

شما باید با الگو یا ساختاری که

need to use and get comfortable with this idea of

باید از آن استفاده کنیم آشنا شوید و با این ایده برای

expressing something that is unlikely, unreal, or impossible,

بیان چیزی که بعید، غیر واقعی یا غیرممکن است،

expressing a regret or a wish for something different,

ابراز پشیمانی یا آرزوی چیزی متفاوت،

or even offering advice, opinions, and suggestions.

یا حتی ارائه مشاوره، نظرات راحت شوید. ، و پیشنهادات

So here's some questions I have for you. If you had more free time,

بنابراین در اینجا چند سوال از شما دارم. اگر وقت آزاد بیشتری

what would you do with it?

داشتید با آن چه می کردید؟

If your friend at work made a huge mistake.

اگر دوست شما در محل کار اشتباه بزرگی انجام داده است.

What would you say?

تو چی میگفتی؟

This is your opportunity to think about an opinion or a piece of advice.

این فرصت شماست تا در مورد یک نظر یا یک توصیه فکر کنید.

If you found this lesson useful to you, I would love to know,

اگر این درس برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم،

and you can tell me in three simple ways, number one,

و می توانید به سه روش ساده به من بگویید ، شماره

give this lesson a thumbs up on YouTube. And while you're doing that,

یک، این درس را در یوتیوب به اشتراک بگذارید . و در حالی که این کار را انجام می دهید،

subscribe to this channel.

در این کانال مشترک شوید.

So you never miss one of my Confident English lessons. Number two,

بنابراین هرگز یکی از درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید . شماره دو،

answer the challenge, questions, and share your answers with me.

به چالش، سوالات پاسخ دهید و پاسخ های خود را با من در میان بگذارید.

And then number three, if you have a friend, family member or coworker,

و سپس شماره سه، اگر دوست، عضوی از خانواده یا همکار دارید

who's also trying to improve their English skills.

که او نیز در تلاش است تا مهارت های انگلیسی خود را بهبود بخشد.

You can share this lesson with them by sharing it on Facebook or sending it

شما می توانید این درس را با به اشتراک گذاری آن در فیس بوک یا ارسال

directly by email with that. Thank you so much for joining me.

مستقیم از طریق ایمیل با آن، با آنها به اشتراک بگذارید. از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

And I look forward to seeing you next time for your Confident English lesson.

و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما برای درس انگلیسی مطمئن هستم.