Likely - it's a word you're likely to need!

In today’s lesson we’re going to perform an experiment.

در درس امروز ما یک آزمایش را انجام می دهیم.

We’re going to cook this marshmallow in the microwave.

ما این گل ختمی را در مایکروویو می‌پزیم. به

What do you think is likely to happen?

نظر شما چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟

Yeah, what’s the likely outcome – the likely result?

بله، نتیجه محتمل چیست - نتیجه محتمل؟ به

Keep watching and you’ll find out.

تماشا کردن ادامه دهید و متوجه خواهید شد. در

Here’s a word you’re likely to need.

اینجا کلمه ای است که احتمالاً به آن نیاز دارید.

What kind of word is it?

چه نوع کلمه ای است؟

An adjective?

یک صفت؟

An adverb?

یک قید؟ به

It looks like an adverb, and it can be, but it can also be an adjective.

نظر می رسد یک قید است، و می تواند باشد، اما می تواند یک صفت نیز باشد.

Likely means probable or expected.

احتمال به معنای محتمل یا مورد انتظار است.

So a likely outcome or result is one we think is probable.

بنابراین یک نتیجه یا نتیجه محتمل نتیجه ای است که ما فکر می کنیم محتمل است.

We use likely is several different ways so let’s see some examples.

ما از چندین راه مختلف به احتمال زیاد استفاده می کنیم، بنابراین بیایید چند نمونه را ببینیم.

A giant storm has hit the north east of the US from Washington all the way up to Boston.

یک طوفان عظیم شمال شرق آمریکا را از واشنگتن تا بوستون درنوردیده است.

Many school are closed, flights are canceled and wide-scale damage is more than likely.

بسیاری از مدارس تعطیل هستند، پروازها لغو شده اند و خسارات گسترده ای بیش از حد محتمل است.

Let’s check in with our correspondent in Philadelphia, Vicki Hollett.

بیایید با خبرنگار خود در فیلادلفیا، ویکی هولت بررسی کنیم.

Vicki, tell us all about this snow.

ویکی، همه چیز را در مورد این برف به ما بگو.

Hello Jay.

سلام جی.

As you can see we’re in the middle of a big storm here.

همانطور که می بینید ما در وسط یک طوفان بزرگ هستیم.

They’re saying we’re very likely to get a foot of snow today with strong winds topping

آن‌ها می‌گویند امروز با بادهای قوی با سرعت

60 miles per hour.

60 مایل در ساعت، به احتمال زیاد امروز یک متر برف خواهیم بارید.

It’s also likely there will be power outages.

همچنین احتمال قطع برق وجود دارد.

The snow looks very pretty but the forecast is serious, right?

برف بسیار زیبا به نظر می رسد اما پیش بینی جدی است، درست است؟

Yes.

آره.

This snow isn’t light and fluffy.

این برف سبک و کرکی نیست.

It’s wet, heavy snow.

برف خیس و سنگین است.

And that means when it accumulates on the branches, they’re likely to bend and break

و این بدان معناست که وقتی روی شاخه‌ها جمع می‌شود ، احتمالاً خم می‌شوند و می‌شکنند

and that can bring down power lines creating more chaos.

و این می‌تواند خطوط برق را خراب کند و هرج و مرج بیشتری ایجاد کند.

So it’s unlikely that things will be back to normal any time soon.

بنابراین بعید است که اوضاع به این زودی به حالت عادی بازگردد. آیا

Is there any news on when the snow’s going to stop?

خبری از زمان قطع شدن برف هست؟

Yes.

آره. با بدتر شدن وزش باد،

It’s not likely to stop until late tonight, with the winds getting worse.

احتمالاً تا اواخر امشب متوقف نخواهد شد .

Oh my! OK, thanks Vicki.

ای وای! باشه، ممنون ویکی

Stay safe out there and keep warm.

بیرون ایمن بمانید و گرم بمانید.

Vicki?

ویکی؟

Vicki?

ویکی؟

We saw lots of examples there.

ما در آنجا نمونه های زیادی دیدیم. در

Here’s the first pattern to note and it’s very common.

اینجا اولین الگوی مورد توجه است و بسیار رایج است.

We can use likely in front of verbs – notice the infinitive forms of verbs.

ما می توانیم در مقابل افعال از احتمال استفاده کنیم - به اشکال مصدر افعال توجه کنید .

They’re saying we’re very likely to get a foot of snow today.

آنها می گویند به احتمال زیاد امروز یک متر برف خواهیم بارید.

When it accumulates on the braches, they’re likely to bend and break.

وقتی روی بازوها جمع می‌شود، احتمالاً خم می‌شوند و می‌شکنند.

So 'to get' - 'to bend', infinitive forms of verbs.

بنابراین "به دست آوردن" - "خم کردن"، اشکال مصدر افعال.

And notice that ‘very’.

و به این "بسیار" توجه کنید.

If we want to add emphasis, we use adverbs like very, highly, extremely, quite, and it

اگر بخواهیم تاکید کنیم، از قیدهایی مانند بسیار، بسیار، بسیار، کاملاً استفاده می‌کنیم و این

makes the meaning stronger.

معنی را قوی‌تر می‌کند.

These words all collocate with likely which means you'll often see them together, and

این کلمات همه با احتمال ترکیب می شوند که به این معنی است که شما اغلب آنها را با هم خواهید دید، و

the phrases all mean we think something is very probable.

این عبارات همه به این معنی است که ما فکر می کنیم چیزی بسیار محتمل است.

Here’s a similar one.

در اینجا یک مشابه است.

Many schools are closed, flights are canceled and wide-scale damage is more than likely.

بسیاری از مدارس تعطیل شده‌اند، پروازها لغو شده‌اند و احتمال آسیب‌های گسترده وجود دارد.

If something is 'more than likely' then it’s more probable than probable – it’s almost

اگر چیزی "بیش از محتمل" باشد، احتمال آن بیشتر از محتمل است - تقریباً

certain.

قطعی است.

Now, here’s a question.

حالا یک سوال اینجاست

What’s the opposite of likely?

برعکس احتمال چیست؟ می

We can say NOT likely.

توانیم بگوییم محتمل نیست.

Yes.

آره. به

It’s not likely to stop until late tonight.

احتمال زیاد تا اواخر امشب متوقف نمی شود.

And we can also say unlikely.

و همچنین می توان گفت بعید است.

So it’s unlikely that things will be back to normal any time soon.

بنابراین بعید است که اوضاع به این زودی به حالت عادی بازگردد.

Likely – unlikely – they’re opposites.

به احتمال زیاد - بعید - آنها متضاد هستند. به

Notice those sentences both started with it’s.

این جملات توجه کنید که هر دو با آن شروع شده اند.

It is.

این است.

It’s is a sort of dummy subject here.

اینجا یک جور موضوع ساختگی است.

And let’s look at the second one again.

و دوباره به دومی نگاه کنیم.

Sometimes likely is followed by a 'that clause' and 'will'.

گاهی اوقات به احتمال زیاد یک «آن بند» و «اراده» به دنبال دارد.

So likely that, and 'will'.

به احتمال زیاد که، و 'خواهد'.

Here’s another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

It’s also likely that there will be power outages.

همچنین احتمال قطع برق وجود دارد.

This isn't the most common pattern.

این رایج ترین الگو نیست.

Likely and the infinitive verb is more common, but you’ll see both structures.

احتمال دارد و فعل مصدر بیشتر است، اما هر دو ساختار را خواهید دید.

Great!

عالی!

So now you know the key patterns to use with likely.

بنابراین اکنون الگوهای کلیدی را که باید با احتمال زیاد استفاده کنید، می دانید.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Are you likely to use the word likely?

آیا احتمال دارد از کلمه احتمالی استفاده کنید؟ در نظرات به

Tell us something that’s likely to happen or likely not to happen in the comments.

ما بگویید که احتمالاً اتفاق می افتد یا نمی افتد.

And what about those marshmallows?

و آن مارشملوها چطور؟

Do you remember that experiment?

آیا آن آزمایش را به خاطر دارید؟

Let’s find out what happens.

بیایید بفهمیم چه اتفاقی می افتد.

What’s going to happen if we cook this marshmallow in the microwave for sixty seconds?

اگر مارشمالو را شصت ثانیه در مایکروویو بپزیم چه اتفاقی می افتد؟

I’ve no idea.

من هیچ نظری ندارم

Well, let's try.

خوب، بیایید تلاش کنیم.

OK.

خوب.

Right, I'm going to put it on for sixty seconds.

درست است، من می خواهم آن را برای شصت ثانیه بپوشم. به

What do you think is likely to happen?

نظر شما چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ به

Do you think it’s likely to melt and turn into liquid?

نظر شما احتمال ذوب شدن و تبدیل شدن به مایع وجود دارد؟

Maybe.

شاید.

Or is it likely to turn brown and burn?

یا احتمال داره قهوه ای بشه و بسوزه؟

Do you think it’s likely to explode like a bomb?

آیا فکر می کنید احتمال دارد مانند یک بمب منفجر شود؟

Oh my goodness.

اوه خدای من.

I hope not.

امیدوارم اینطور نباشه.

I'm just glad that the microwave hasn't blown up.

من فقط خوشحالم که مایکروویو منفجر نشده است .

It still could.

هنوز هم می توانست.

Ooo.

اووو

It's coming down.

داره میاد پایین

One.

یکی

Aha!

آها!

It's stopped.

متوقف شده است.

OK, let's open the door and see what it's like.

باشه بیا درو باز کنیم ببینیم چطوره

Oh wow!

اوه وای!

Well look at that.

خوب به آن نگاه کنید.

That is one big marshmallow!

این یک مارشملو بزرگ است!

This was the size that it went in at.

این اندازه ای بود که در آن وارد شد.

And this is the size now.

و این اندازه در حال حاضر است.

That's huge.

این بزرگ است.

I know.

میدانم.

It's amazing, isn't it.

شگفت انگیز است، اینطور نیست.

I'm going to squish it.

من می خواهم آن را له کنم.

Oh Jay.

اوه جی.

You're going to love this.

شما این را دوست خواهید داشت.

I love marshmallows.

من عاشق مارشمالو هستم.

OK, the last thing.

باشه آخرین مورد

Here’s one more expression with likely.

در اینجا یک عبارت دیگر با احتمال وجود دارد. به

What do you think it means?

نظر شما یعنی چه؟

If story is likely it should be probable and expected, so something that sounds true and

اگر داستان محتمل است باید محتمل و مورد انتظار باشد، بنابراین چیزی که درست به نظر می رسد و

you can believe it easily.

می توانید به راحتی آن را باور کنید.

But we always use this particular phrase ironically, so it means the opposite.

اما ما همیشه از این عبارت خاص به صورت کنایه آمیز استفاده می کنیم، بنابراین معنی آن برعکس است.

Instead of a story you can believe, it means a story you can’t believe.

به جای داستانی که می توانید باور کنید، به معنای داستانی است که نمی توانید باور کنید.

Something that can’t be true.

چیزی که نمی تواند درست باشد.

Let’s see it in action.

بیایید آن را در عمل ببینیم.

Jay, I don’t understand.

جی، من نمی فهمم.

There were lots of marshmallows in this bag.

در این کیسه مارشمالوهای زیادی وجود داشت.

Where have they gone?

کجا رفته اند؟

The dog ate them.

سگ آنها را خورد.

Really?

واقعا؟

Yes.

آره.

Carter ate them all.

کارتر همه آنها را خورد.

A likely story.

یک داستان محتمل

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Should I believe Jay or not?

باید جی را باور کنم یا نه؟

And what will your friends think?

و دوستان شما چه نظری خواهند داشت؟

Why not send them a link to this video so they can tell you and learn some English too.

چرا لینک این ویدیو را برای آنها ارسال نمی کنید تا به شما بگویند و انگلیسی را نیز یاد بگیرند.

We’ll be back next Friday, so make sure you subscribe and click that notification

جمعه آینده برمی گردیم، پس حتما مشترک شوید و روی زنگ اعلان کلیک کنید

bell so you don’t miss our future videos.

تا ویدیوهای آینده ما را از دست ندهید.

Bye!

خدا حافظ!