VOCABULARY: Exactly How to Learn Vocabulary for Conversation

One of the most frequent questions I’m asked is, Rachel, how can I improve my vocabulary?

یکی از متداول ترین سوالاتی که از من پرسیده می شود این است که راشل، چگونه می توانم دایره لغاتم را بهبود بخشم؟

Some people are focused on test prep

برخی از افراد بر آمادگی آزمون متمرکز هستند

and some people simply want to be able to express themselves in conversation.

و برخی افراد به سادگی می خواهند بتوانند خود را در گفتگو بیان کنند.

To improve your vocabulary in a helpful way,

برای بهبود دایره لغات خود به روشی مفید

you not only need to be using a good method but you need to be using the right words.

، نه تنها باید از یک روش خوب استفاده کنید، بلکه باید از کلمات مناسب نیز استفاده کنید.

In this video you’re getting both.

در این ویدیو شما هر دو را دریافت می کنید.

We’re going to study definitions, all in English of course,

ما قصد داریم تعاریف را، البته همه به زبان انگلیسی، مطالعه کنیم

to help you understand these words as English words

تا به شما کمک کنیم این کلمات را به عنوان کلمات انگلیسی درک

this will prevent you from thinking of it as a translation of your own a language,

کنید، این باعث می‌شود که آن را ترجمه‌ای از زبان

and this will help you think in English.

خودتان بدانید و این به شما کمک می‌کند به انگلیسی فکر کنید.

Don’t look these words up in a translating dictionary.

این کلمات را در فرهنگ لغت ترجمه جستجو نکنید.

I’ll give you a simple definition and enough examples for you to get it.

من یک تعریف ساده و مثال های کافی برای شما ارائه می کنم تا بتوانید آن را دریافت کنید.

What words are we choosing?

چه کلماتی را انتخاب می کنیم؟

We are using the Academic Word List.

ما از فهرست کلمات آکادمیک استفاده می کنیم.

This is amazing if you’re preparing for the TOEFL exam or the IELTS exam.

اگر برای آزمون تافل یا آزمون آیلتس آماده می‌شوید، شگفت‌انگیز است .

You need to know the Academic Word list to do well on those exams.

برای موفقیت در این امتحانات باید لیست Academic Word را بدانید.

But they are also going to help round out your conversational vocabulary.

اما آنها همچنین به تکمیل واژگان مکالمه شما کمک می کنند.

The Academic Word list does not include words that are in the 2000 most common words in English list,

لیست Academic Word شامل کلماتی نیست که در 2000 کلمه رایج در لیست انگلیسی قرار دارند،

so it’s the next level.

بنابراین در سطح بعدی قرار دارد.

A little bit more sophistication.

کمی پیچیدگی بیشتر

These are words you can expect to encounter on a daily basis in everyday life,

اینها کلماتی هستند که می توانید انتظار داشته باشید که به طور روزانه در زندگی روزمره،

newspapers, on TV, and so on.

روزنامه ها، تلویزیون و غیره با آنها روبرو شوید.

You’re going to learn, REALLY LEARN, 5 words today.

امروز 5 کلمه یاد خواهید گرفت، واقعاً یاد بگیرید.

We’ll study the words, definitions, and sample sentences,

ما کلمات، تعاریف، و جملات نمونه را مطالعه می کنیم ،

then we’ll go to Youglish to find real-word examples of these words

سپس به Youglish می رویم تا نمونه های واقعی این کلمات را پیدا کنیم

to help you complete your understanding of them.

تا به شما در تکمیل درک خود از آنها کمک کنیم.

The first word is analysis.

اولین کلمه تحلیل است.

Are you comfortable saying this word?

آیا از گفتن این کلمه راحت هستید؟

uh-NAL-uh-sis.

اوه-نال-اوه-سیس.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Pay attention to the vowels and watch my mouth.

به حروف صدادار توجه کن و مراقب دهانم باش.

It’s not AA, it’s uh.

این AA نیست، اوه.

uh-NAL-us-sis.

اوه-نال-ما-سیس.

That first sound is the schwa.

اولین صدای schwa است.

You know what? Let's watch it up close and in slow motion so you can really study the mouth movement.

میدونی چیه؟ بیایید آن را از نزدیک و در حرکت آهسته تماشا کنیم تا بتوانید واقعاً حرکت دهان را مطالعه کنید.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

Analysis.

تحلیل و بررسی.

It’s a noun. It means to study something closely,

این یک اسم است. این به این معنی است که چیزی را از نزدیک مطالعه کنید،

to look at all the parts and details and see how they all affect each other, how they’re related to each other.

به تمام بخش‌ها و جزئیات نگاه کنید و ببینید که چگونه همه آنها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند، چگونه با یکدیگر مرتبط هستند.

It is an explanation of the nature and meaning of something.

توضیح ماهیت و معنای چیزی است.

You analyze something to try to really understand it.

شما چیزی را تجزیه و تحلیل می کنید تا واقعاً آن را درک کنید.

Do you see what I did there?

میبینی اونجا چیکار کردم؟

Analyze.

تجزیه و تحلیل.

I used the verb form.

من از شکل فعل استفاده کردم

Analysis is four syllables with second syllable stress.

آنالیز چهار هجایی با تاکید هجای دوم است.

Analyze – three syllables, first syllable stress.

تجزیه و تحلیل - سه هجا، تاکید هجای اول.

Analysis, analyze.

تحلیل، تحلیل.

I did an analysis of the article to study her writing style.

من تجزیه و تحلیل مقاله را برای مطالعه سبک نوشتن او انجام دادم.

The DNA analysis came back. You are not the father.

آنالیز DNA برگشت. تو پدر نیستی

The water was analysis revealed that our water has high levels of lead.

تجزیه و تحلیل آب نشان داد که آب ما دارای سطوح بالایی از سرب است.

Before making a decision, they performed a cost-benefit analysis.

آنها قبل از تصمیم گیری، یک تحلیل هزینه و فایده انجام دادند.

A cost-benefit analysis is when you add up all the benefits of a situation or action

تجزیه و تحلیل هزینه و فایده زمانی است که شما تمام مزایای یک موقعیت یا اقدام را

and then subtract all the costs associated with taking that action, this is to help somebody to make a decision.

جمع آوری می کنید و سپس تمام هزینه های مربوط به انجام آن اقدام را کم می کنید، این برای کمک به کسی برای تصمیم گیری است.

The plural of analysis is NOT analysises.

جمع تحلیل، تحلیل نیست.

We change the way we spell it.

ما نحوه املای آن را تغییر می دهیم.

We change the I to an E and we also change the pronunciation.

I را به E تغییر می دهیم و تلفظ را نیز تغییر می دهیم.

Analyses.

تحلیل ها

Analyses is the plural.

تجزیه و تحلیل جمع است.

So instead of ending in ‘is’ it ends in ‘eez’.

بنابراین به جای اینکه به «آیا» ختم شود به «ایز» ختم می شود.

‘Analysis’.

'تحلیل و بررسی'.

Analyses.

تحلیل ها

Have you ever heard the word psychoanalysis?

آیا تا به حال کلمه روانکاوی را شنیده اید؟

This is a method of explaining and treating mental and emotional problems

این روشی برای توضیح و درمان مشکلات روانی و عاطفی است

by having the patient talk about dreams,

که از طریق گفتن بیمار در مورد رویاها،

feelings, memories,

احساسات، خاطرات

and all of this to is someone who is a therapist trained

و همه اینها با فردی که یک درمانگر آموزش دیده

in psychoanalysis.

در زمینه روانکاوی است، صحبت می کند.

Popping in here to give a shoutout to Cambly who is sponsoring this video.

وارد اینجا شوید تا به کمبلی که حامی مالی این ویدیو است، فریاد بزنید.

Cambly connects you to teachers for face to face lessons

کمبلی شما را برای آموزش چهره به چهره از طریق کلاس مجازی آنها به معلمان متصل می کند

via their virtual classroom.

.

Since we're working on vocabulary, I thought I would point out that you can search on any topic

از آنجایی که ما روی واژگان کار می کنیم، فکر کردم به این نکته اشاره کنم که می توانید در هر موضوعی جستجو

to find a teacher who can work with you.

کنید تا معلمی پیدا کنید که بتواند با شما کار کند.

I put in the topic I want, vocabulary, and I can find teachers available right now.

من موضوعی را که می‌خواهم، واژگان، قرار دادم و می‌توانم معلم‌های موجود را همین الان پیدا کنم.

Or ones who are currently teaching that focus on this.

یا کسانی که در حال حاضر تدریس می کنند که بر این موضوع تمرکز دارند.

Look! These teachers all have a really high score!

نگاه کن این معلم ها همه واقعاً نمره بالایی دارند!

Right now, you can get a FREE 15-minute lesson to give Cambly a try,

در حال حاضر، می‌توانید با استفاده از کد: RACHEL-ENGLISH، یک درس 15 دقیقه‌ای رایگان دریافت کنید تا کمبلی را امتحان کنید.

by using the code: RACHEL-ENGLISH

And if you love what you see, you can get a whopping 43% off on annual package of lessons

with the code: RACHEL-ENGLISH10

: RACHEL-ENGLISH10

Find a teacher to help you build your vocabulary today!

معلمی پیدا کنید که به شما کمک کند دایره لغات خود را امروز بسازید!

Our next word is approach.

حرف بعدی ما رویکرد است.

It’s a verb.

این یک فعل است.

You’ll see the form approaches, also approaching, and approached.

می‌بینید که فرم نزدیک می‌شود، و نزدیک می‌شود.

Here the ED ending makes a T sound.

در اینجا پایان ED صدای T را ایجاد می کند.

Approached.

نزدیک شد.

Approached.

نزدیک شد.

Stress on the second syllable, again we have a schwa in the first syllable.

روی هجای دوم تاکید کنید، باز هم در هجای اول یک شوا داریم.

Approach.

رویکرد.

Let's watch this up-close.

بیایید این را از نزدیک تماشا کنیم.

Approach.

رویکرد.

Approach.

رویکرد.

Approach.

رویکرد.

Approach.

رویکرد.

Approach.

رویکرد.

Approach.

رویکرد.

This word can be used a couple of different ways.

این کلمه را می توان به چند روش مختلف به کار برد.

You can approach something or someone by moving physically, closer and closer.

شما می توانید با حرکت فیزیکی، نزدیک و نزدیکتر به چیزی یا شخصی نزدیک شوید.

The train is approaching the station.

قطار به ایستگاه نزدیک می شود.

It can also be used for time, as time passes,

همچنین می تواند برای زمان استفاده شود، با گذشت زمان

you come closer to a future planned event, you approach it.

، به یک رویداد برنامه ریزی شده در آینده نزدیک تر می شوید، به آن نزدیک می شوید.

We’re approaching the holidays.

داریم به تعطیلات نزدیک میشیم

You can approach a thing: We are quickly approaching our fundraising goal of $100,000.

شما می توانید به یک چیز نزدیک شوید: ما به سرعت به هدف جمع آوری کمک های مالی خود یعنی 100000 دلار نزدیک می شویم.

We also use this word to mean a way of thinking about something,

ما از این کلمه به معنای طرز تفکر در مورد چیزی

a way of dealing with something.

، نحوه برخورد با چیزی نیز استفاده می کنیم.

How do you approach stress?

چگونه با استرس برخورد می کنید؟

Or, I approach cooking the way my mom did: leftovers are wonderful.

یا، من به روشی که مادرم انجام می داد، به آشپزی نزدیک می شوم: باقی مانده غذاها فوق العاده هستند.

I can also use this as an adjective in the form ‘approachable’.

من همچنین می توانم از این به عنوان یک صفت به شکل "در دسترس" استفاده کنم.

He’s not very approachable.

او خیلی قابل نزدیک شدن نیست

That means, he’s not easy to talk to, or to start a conversation with, or to deal with.

این بدان معناست که صحبت کردن با او، شروع گفت و گو یا برخورد با او آسان نیست.

The opposite:

برعکس:

She’s very approachable.

او بسیار خوش برخورد است.

This means she’s friendly, easy to talk to.

این بدان معنی است که او دوستانه است، به راحتی می توان با او صحبت کرد.

What do you think? Are you approachable?

شما چی فکر میکنید؟ آیا شما قابل دسترسی هستید؟

Our next word is 'area'. This is a noun. Three syllables.

کلمه بعدی ما "منطقه" است. این یک اسم است. سه هجا.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

Let's look at this word up-close.

بیایید به این کلمه از نزدیک نگاه کنیم.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

Area.

حوزه.

This is part of a larger space.

این بخشی از یک فضای بزرگتر است.

In this area we’ll have the food buffet, and in this area the bar for drinks.

در این منطقه ما بوفه غذا و در این منطقه بار برای نوشیدنی خواهیم داشت.

You can also think of it as meaning ‘section’ or ‘part’.

همچنین می توانید آن را به معنای "بخش" یا "قسمت" در نظر بگیرید.

Real estate is very expensive in the bay area.

املاک و مستغلات در منطقه خلیج بسیار گران است.

The area by the pool is always very crowded.

منطقه کنار استخر همیشه بسیار شلوغ است.

We can also use it to talk about the amount of space inside a shape:

ما همچنین می توانیم از آن برای صحبت در مورد مقدار فضای داخل یک شکل استفاده کنیم:

You need to be able to calculate the area of a circle, a rectangle, and triangle.

شما باید بتوانید مساحت یک دایره، یک مستطیل و مثلث را محاسبه کنید.

It can also be a field of study:

همچنین می تواند یک رشته تحصیلی باشد:

He’s an expert in the area of mathematics.

او در زمینه ریاضیات متخصص است.

The next word is assessment.

کلمه بعدی ارزیابی است.

It’s a noun.

این یک اسم است.

Assessment. Three syllables. Second syllable stress.

ارزیابی. سه هجا. تاکید هجای دوم.

Let's look up-close.

بیایید از نزدیک نگاه کنیم.

Assessment.

ارزیابی.

Assessment.

ارزیابی.

Assessment.

ارزیابی.

Assessment.

ارزیابی.

Assessment.

ارزیابی.

Assessment.

ارزیابی.

This is the act of making a judgment about something.

این عمل قضاوت در مورد چیزی است.

The verb is to assess.

فعل ارزیابی کردن است.

The school assessment test will tell us how well the students understand the concepts.

آزمون ارزشیابی مدرسه به ما می گوید که دانش آموزان چقدر مفاهیم را درک می کنند.

I don’t agree with your assessment of the problem.

من با ارزیابی شما از مشکل موافق نیستم.

You think we need to wait and see if things get better, I think we need to do something right away.

شما فکر می کنید باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا اوضاع بهتر می شود یا خیر، فکر می کنم باید فوراً کاری انجام دهیم.

Assessment.

ارزیابی.

The next word is assume.

کلمه بعدی فرض است.

This is a verb.

این یک فعل است.

Assume. Two syllables. Second syllable stress.

فرض. دو هجا. تاکید هجای دوم.

Let's look up-close.

بیایید از نزدیک نگاه کنیم.

Assume.

فرض.

Assume.

فرض.

Assume.

فرض.

Assume.

فرض.

Assume.

فرض.

Assume.

فرض.

This word means to think something is true, or probably true, without actually knowing if it’s true.

این کلمه به این معنی است که فکر کنیم چیزی درست است یا احتمالاً درست است، بدون اینکه واقعاً بدانیم آیا درست است یا خیر.

Do you think the test will be hard?

به نظر شما آزمون سخت خواهد بود؟

I assume so, but we’ll see tomorrow when we take the test.

من فکر می کنم اینطور است، اما فردا که تست می دهیم خواهیم دید.

I assumed he would be honest, but he lied to me.

حدس می‌زدم که او صادق باشد، اما او به من دروغ گفت.

It can also mean to begin something, like a job.

همچنین می تواند به معنای شروع کاری باشد، مانند یک کار.

She assumed the role of director in February.

او در ماه فوریه نقش کارگردان را بر عهده گرفت.

Those are our first 5 words.

این 5 کلمه اول ما هستند.

Now lets go to Youglish and listen to more sample sentences with these words

اکنون اجازه دهید به Youglish برویم و به جملات نمونه بیشتری با این کلمات گوش

to continue to develop our understanding of how to use these words.

دهیم تا به درک خود از نحوه استفاده از این کلمات ادامه دهیم.

First, analysis.

اول، تجزیه و تحلیل.

How it would be workable and what the cost-benefit analysis might be.

چگونه قابل اجرا خواهد بود و تجزیه و تحلیل هزینه و فایده چگونه می تواند باشد.

There’s that phrase ‘cost-benefit analysis’ that we discussed already.

عبارت «تحلیل هزینه-فایده» وجود دارد که قبلاً در مورد آن بحث کردیم.

Analysis: a study of something.

تحلیل: مطالعه چیزی.

You study all the costs associated with a decision or action,

شما تمام هزینه های مرتبط با یک تصمیم یا اقدام

and you study the benefits to help you make that decision.

را مطالعه می کنید و مزایای آن را مطالعه می کنید تا به شما در تصمیم گیری کمک کند.

Should you or should you not do something.

آیا باید کاری را انجام دهید یا نباید انجام دهید.

In this sample sentence, Hillary Clinton says the government should do a cost-benefit analysis

در این جمله نمونه، هیلاری کلینتون می گوید که دولت باید یک تحلیل هزینه-فایده انجام دهد

to determine if providing a particular service is beneficial, is worth it.

تا مشخص کند که آیا ارائه یک سرویس خاص سودمند است یا خیر.

Let’s see the clip again.

دوباره کلیپ را ببینیم

Here’s another clip.

اینم یه کلیپ دیگه

Ok, this is getting heavy.

باشه این داره سنگین میشه

This is talking about the Oklahoma City bombing in 1995

این در مورد بمب گذاری اوکلاهاما سیتی در سال 1995 صحبت می کند

where DNA analysis was used to help identify people.

که در آن از تجزیه و تحلیل DNA برای کمک به شناسایی افراد استفاده شد.

DNA analysis.

تجزیه و تحلیل DNA.

Analysis the study of something.

تجزیه و تحلیل مطالعه چیزی.

The study of someone’s DNA to identify more about that person.

مطالعه DNA یک فرد برای شناسایی بیشتر در مورد آن شخص.

Let’s see that clips again.

بیایید دوباره آن کلیپ ها را ببینیم.

One more clip.

یه کلیپ دیگه

Insight derived from our analysis, that means insight,

بینش برگرفته از تحلیل ما، یعنی بینش،

understanding something, understanding gained from the analysis.

درک چیزی، درک به دست آمده از تحلیل.

This makes sense.

این منطقی است.

They do an analysis, an in-depth study, and they learned something, they gained insight.

آنها یک تجزیه و تحلیل انجام می دهند، یک مطالعه عمیق انجام می دهند و چیزی یاد می گیرند، بینش پیدا می کنند.

In this case, they gained insight into how you should market to people

در این مورد، آنها بینشی به دست آوردند که چگونه باید برای افراد

interested in having a smart home.

علاقه مند به داشتن یک خانه هوشمند بازاریابی کنید.

That is, someone who has one or more of these home devices connected to the internet like

یعنی شخصی که یک یا چند دستگاه از این دستگاه های خانگی

an Amazon Alexa or a google hub.

مانند آمازون الکسا یا هاب گوگل به اینترنت متصل است.

Let’s see that clip one more time.

یک بار دیگر آن کلیپ را ببینیم.

Analysis, a study of something.

تجزیه و تحلیل، مطالعه چیزی.

Before we move on to approach,

قبل از اینکه به سراغ رویکرد برویم،

I want to ask all of you who are watching this to subscribe with notifications.

می‌خواهم از همه شما که این را تماشا می‌کنید بخواهم با اعلان‌ها مشترک شوید.

It’s the best way for me to reach you through the community tab, get your opinions on video ideas,

این بهترین راه برای من است که از طریق برگه انجمن به شما دسترسی داشته باشم، نظرات شما را در مورد ایده های ویدیویی

and get my videos to you. So click it now!.

دریافت کنم و ویدیوهایم را به شما برسانم. بنابراین اکنون روی آن کلیک کنید.

Okay, our next word is ‘approach’.

بسیار خوب، کلمه بعدی ما "رویکرد" است.

Take a light approach to dying.

رویکردی سبک به مردن داشته باشید.

Here the word is being used not in physically moving towards something,

در اینجا این کلمه نه برای حرکت فیزیکی به سمت چیزی،

but in the way we think about something, understand something.

بلکه در نحوه تفکر ما در مورد چیزی، درک چیزی استفاده می شود.

How do you approach dying?

چگونه به مرگ نزدیک می شوید؟

That’s like asking, how do you think about dying?

مثل این است که بپرسی، در مورد مردن چگونه فکر می کنی؟

A light approach to something is to think of it think of it as fun, light-hearted, as opposed to serious.

یک رویکرد سبک به چیزی این است که آن را سرگرم کننده، سبک دل و در مقابل جدی بدانیم.

She takes a light approach to life.

او رویکردی سبک به زندگی دارد.

She always seems happy and positive.

او همیشه خوشحال و مثبت به نظر می رسد.

He does not want people to take a light approach to dying, he knows it is serious,

او نمی‌خواهد مردم رویکردی سبک به مردن داشته باشند، او می‌داند که این موضوع جدی است،

but he has a way he wants us to think about it.

اما او راهی دارد که از ما می‌خواهد درباره آن فکر کنیم.

Let’s listen to the whole sentence.

بیایید به کل جمله گوش کنیم.

Let’s see another example of this word in use.

بیایید نمونه دیگری از این کلمه در حال استفاده را ببینیم.

Approach the front of a courtroom.

به جلوی یک دادگاه نزدیک شوید.

Physically move in space closer to the front of the courtroom.

از نظر فیزیکی در فضایی نزدیکتر به جلوی دادگاه حرکت کنید.

Let’s see that again.

دوباره آن را ببینیم.

And one more clip for ‘approach’.

و یک کلیپ دیگر برای "رویکرد".

Approach to stress.

رویکرد به استرس.

There isn’t a place called stress that we are physically moving towards.

جایی به نام استرس وجود ندارد که از نظر فیزیکی به سمت آن حرکت کنیم.

So here it’s being used in way that means, how do you think about this, how do you relate to this idea.

بنابراین در اینجا از آن به گونه ای استفاده می شود که به این معنی است که چگونه در مورد این فکر می کنید، چگونه با این ایده ارتباط دارید.

How do you approach stress.

چگونه با استرس برخورد می کنید

Do you try to reduce it, do you think it’s bad for your health, do you think it’s no big deal?

آیا سعی می کنید آن را کاهش دهید، آیا فکر می کنید برای سلامتی شما مضر است، آیا فکر می کنید مشکل بزرگی نیست؟

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

And now, the word area

و اکنون کلمه منطقه

Area.

Area.

This can mean part of a larger space.

این می تواند به معنای بخشی از یک فضای بزرگتر باشد.

The surface area of Tucson

مساحت توسان

this is the surface of the earth, but only the area that is the city of Tucson.

این سطح زمین است، اما فقط منطقه ای است که شهر توسان است.

A section of the surface of the earth.

قسمتی از سطح زمین.

Let’s watch the clip again.

دوباره کلیپ رو ببینیم

Another example sentence

جمله مثال دیگری

This is the area around New York City – that includes three states,

این منطقه اطراف شهر نیویورک است - که شامل سه ایالت

New York, Connecticut, and New Jersey.

نیویورک، کانکتیکات و نیوجرسی است.

This is part of the US.

این بخشی از ایالات متحده است.

The tri-state area.

منطقه سه ایالتی

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

And one last clip for ‘area’.

و آخرین کلیپ برای "منطقه".

In an area of Ethiopia, in a part of Ethiopia.

در منطقه ای از اتیوپی، در بخشی از اتیوپی.

Area: something that is part of a larger space.

مساحت: چیزی که بخشی از یک فضای بزرگتر است.

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

Let’s move on to assessment. Here’s the first sentence.

بریم سراغ ارزیابی این اولین جمله است.

A fair assessment: a fair judgment to make based on what you’ve just said.

یک ارزیابی منصفانه: یک قضاوت منصفانه بر اساس آنچه که گفتید.

A fair assessment, a reasonable conclusion.

یک ارزیابی منصفانه، یک نتیجه گیری معقول.

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

Another sentence with ‘assessment’.

جمله ای دیگر با «ارزیابی».

You do an assessment early on.

شما در اوایل یک ارزیابی انجام می دهید.

You look at their situation and you make a judgment about their ability to rebuilt a house

شما به وضعیت آنها نگاه می کنید و در مورد توانایی آنها برای بازسازی خانه ای

that was wiped out in a natural disaster.

که در یک بلای طبیعی از بین رفته است، قضاوت می کنید.

You make an assessment, you make a judgment.

شما ارزیابی می کنید، قضاوت می کنید.

Now this is really similar to another word we’re studying, analysis, which is a study of something.

اکنون این واقعاً شبیه کلمه دیگری است که ما در حال مطالعه آن هستیم، تجزیه و تحلیل، که مطالعه چیزی است.

And usually you study something to make conclusions about it.

و معمولاً چیزی را مطالعه می کنید تا در مورد آن نتیجه گیری کنید.

So you could say we’ve done an analysis of your situation, and we’ve made an assessment

بنابراین می توانید بگویید که ما تحلیلی از وضعیت شما انجام داده ایم و ارزیابی کرده ایم

that you need help rebuilding your home.

که برای بازسازی خانه خود به کمک نیاز دارید.

We’ve done a study, and we’ve made this judgment.

ما مطالعه ای انجام داده ایم و این قضاوت را انجام داده ایم.

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

Our last sentence for ‘assessment.’

جمله آخر ما برای «ارزیابی.»

In my assessment of it...

در ارزیابی من از آن...

That's like saying: in my judgment of it, or in my opinion.

این مثل این است که بگویم: در قضاوت من از آن، یا به نظر من.

My assessment of it.

ارزیابی من از آن

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

We have one last word to study.

ما یک کلمه آخر برای مطالعه داریم.

Assume.

فرض.

To think something is true without knowing that it’s true.

اینکه فکر کنیم چیزی درست است بدون اینکه بدانیم درست است.

You might even assume.

شما حتی ممکن است فرض کنید.

You might even think it’s true based on some factors without actually asking the people.

حتی ممکن است بر اساس برخی عوامل بدون اینکه واقعاً از مردم بپرسید، فکر کنید که درست است.

Are you framing him?

آیا او را قاب می کنید؟

You’re assuming it.

شما آن را فرض می کنید

You think it’s true without knowing for sure.

بدون اینکه مطمئن باشید فکر می کنید درست است.

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

Our next clip for Assume:

کلیپ بعدی ما برای Assume:

He’s interviewing a band, and he assumes that they’re going to be playing in a bigger venue.

او در حال مصاحبه با یک گروه است، و او فرض می‌کند که آن‌ها قرار است در سالن بزرگ‌تری بنوازند.

He doesn’t know it, he’s guessing it’s true.

او آن را نمی داند، او حدس می زند که درست است.

They confirm he’s right, they say yes.

آنها تأیید می کنند که او درست می گوید، آنها می گویند بله.

Let’s see that clip again.

دوباره آن کلیپ را ببینیم

Our last clip for ‘assume’.

آخرین کلیپ ما برای "فرض".

Focus groups assume that people can tell you what’s wrong and what's right.

گروه های کانونی فرض می کنند که افراد می توانند به شما بگویند چه چیزی اشتباه است و چه چیزی درست است.

If you use focus groups for this, you’re assuming that they work.

اگر از گروه های تمرکز برای این کار استفاده می کنید، فرض می کنید که آنها کار می کنند.

You think that they work without actually knowing that they work.

شما فکر می کنید که آنها کار می کنند بدون اینکه واقعاً بدانید که کار می کنند.

But in this particular case, research shows that they don’t work.

اما در این مورد خاص، تحقیقات نشان می دهد که آنها کار نمی کنند.

So assuming that is incorrect.

پس با فرض نادرست بودن.

Let’s take a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Remember: Analysis is a study of something.

به یاد داشته باشید: تجزیه و تحلیل مطالعه چیزی است.

Approach is to move toward something, or, a way of thinking about something.

رویکرد حرکت به سمت چیزی، یا روشی برای اندیشیدن در مورد چیزی است.

Area is something that is part of a larger space.

منطقه چیزی است که بخشی از یک فضای بزرگتر است.

Assessment is a judgment of something.

ارزیابی، قضاوت در مورد چیزی است.

To assume is to think something is true without knowing it’s true.

فرض این است که فکر کنیم چیزی درست است بدون اینکه بدانیم درست است.

Analysis and Assessment are actually pretty similar and in some sentences, you could use either one.

تجزیه و تحلیل و ارزیابی در واقع بسیار شبیه به هم هستند و در برخی جملات، می توانید از یکی از آنها استفاده کنید.

An analysis is an in-depth study of something

تجزیه و تحلیل یک مطالعه عمیق درباره چیزی است

– usually when you study something, you do that to make conclusions, to make judgments about it.

- معمولاً وقتی چیزی را مطالعه می کنید، این کار را برای نتیجه گیری و قضاوت در مورد آن انجام می دهید.

And an assessment is to make a judgment about something.

و ارزیابی، قضاوت در مورد چیزی است.

So for example, in this sentence, both ‘analysis’ and ‘assessment’ make sense:

به عنوان مثال، در این جمله، هر دو «تحلیل» و «ارزیابی» معنی دارند:

After reading your ___, I can make an informed decision.

پس از خواندن ___ شما، می توانم تصمیم آگاهانه ای بگیرم.

After reading your analysis, that is, your in-depth study,

پس از خواندن تحلیل شما، یعنی مطالعه عمیق شما

or, after reading your judgment, your conclusions,

، یا پس از خواندن قضاوت شما، نتیجه گیری

your assessment.

شما، ارزیابی شما.

I can make an informed decision.

من می توانم آگاهانه تصمیم بگیرم.

These both work.

این هر دو کار می کنند.

We’ve just studied the first five words of Band 1 of the Academic Word list.

ما به تازگی پنج کلمه اول گروه 1 از لیست Academic Word را مطالعه کرده ایم.

We studied several contexts to help you understand how to use this word.

ما چندین زمینه را مطالعه کردیم تا به شما در درک نحوه استفاده از این کلمه کمک کنیم.

Do you like this kind of video?

آیا این نوع ویدیو را دوست دارید؟

Let me know in the comments, like this video, and be sure to share it.

در نظرات به من اطلاع دهید، این ویدیو را لایک کنید و حتما آن را به اشتراک بگذارید.

This is how I know you want to see more of this kind of video.

اینگونه می دانم که می خواهید بیشتر از این نوع ویدیوها را ببینید.

We’ve got a lot more useful words that we could study in the Academic word list.

ما کلمات بسیار مفیدتری داریم که می‌توانیم در فهرست کلمات آکادمیک مطالعه کنیم.

And don't forget to redeem your FREE15-minute lesson to give Cambly a try

و فراموش نکنید که از درس 15 دقیقه‌ای رایگان خود استفاده کنید تا کمبلی را

by using the code: RACHEL-ENGLISH

با استفاده از این کد امتحان کنید: RACHEL-ENGLISH

Since you’re interested in increasing your vocabulary,

از آنجایی که شما علاقه مند به افزایش دایره لغات خود هستید،

go ahead and check out this video

ادامه دهید و این ویدیو را تماشا کنید

that goes over general tips for increasing your English vocabulary and your confidence in your vocabulary.

که به نکات کلی برای افزایش شما می‌پردازد. واژگان انگلیسی و اعتماد شما به واژگان خود.

Be sure to subscribe with notifications.

حتما با اعلان ها مشترک شوید.

I make a new video on the English language every Tuesday.

من هر سه شنبه یک ویدیوی جدید به زبان انگلیسی می سازم.

That's it and thanks so much for using Rachel's English.

تمام و سپاس فراوان برای استفاده از زبان انگلیسی راشل.