Speaking with Confidence? [Unlock the Power of Helping Verbs!]

What is a helping verb and how  does it factor into your accents  

وقتی به انگلیسی آمریکایی صحبت می کنید، فعل کمکی چیست و چگونه به لهجه شما تأثیر می گذارد

when you're speaking American English? Today I'm going to make sure you know  

؟ امروز می‌خواهم مطمئن شوم که می‌دانید

what to do with helping verbs so you  can have the most natural easiest to  

با افعال کمکی چه کار کنید تا بتوانید ساده‌ترین و طبیعی‌ترین

understand American accent possible. I'm Rachel and I've been teaching the  

لهجه آمریکایی را درک کنید. من راشل هستم و

American accent on YouTube for over 15 years. Go  to rachelsenglish.com/free to get my free course,  

بیش از 15 سال است که لهجه آمریکایی را در YouTube آموزش می دهم. برای دریافت دوره رایگان من،

The Top Three Ways to Master the American Accent. How does a helping verb fit into the rhythm of  

سه راه برتر برای تسلط بر لهجه آمریکایی، به rachelsenglish.com/free بروید. چگونه یک فعل کمکی در ریتم

American English? In English we have long  stressed syllables and short unstressed  

انگلیسی آمریکایی قرار می گیرد؟ در زبان انگلیسی ما هجاهای تاکیدی بلند و هجاهای کوتاه بدون تاکید داریم

syllables and usually verbs are stressed. In  fact, we recently made a video on the best  

و معمولا افعال تاکید دارند. در واقع، اخیراً ویدیویی درباره بهترین

clearest way to stress verbs. Link for  that will be in the video description. 

واضح‌ترین راه برای تأکید بر افعال ساخته‌ایم. پیوند مربوط به آن در توضیحات ویدیو خواهد بود.

Verbs, they're stressed they're longer but not  helping verbs. Have you ever heard of a helping  

افعال، تاکید دارند که طولانی‌تر هستند اما افعال کمکی نیستند. آیا قبلاً درباره فعل کمکی شنیده اید

verb before? Maybe you've heard the more fancy  name, auxiliary, pronounced with a G and a Z,  

؟ شاید نام فانتزی تر، کمکی را شنیده باشید که با G و Z تلفظ می شود

auxiliary. This word means additional. The airplane has auxiliary fuel tanks so  

. این کلمه به معنای اضافی است. هواپیما مخازن سوخت کمکی دارد، بنابراین

the main tanks and then additional auxiliary  tanks and yes, I find that word pretty hard to  

مخازن اصلی و سپس مخازن کمکی اضافی و بله، تلفظ آن کلمه بسیار سخت است،

pronounce so let's just stick with helping verbs. A helping verb is not the main verb. For example,  

بنابراین اجازه دهید فقط به افعال کمکی بپردازیم. فعل کمکی فعل اصلی نیست. به عنوان مثال،

I can hear you. Hear is my main  verb, it's stressed, I can hear you,  

من می توانم شما را بشنوم. شنیدن فعل اصلی من است ، تاکید دارد، می‌توانم تو را بشنوم،

hear you. Can is our helping verb. It's not  stressed. In fact it's reduced, it’s said very,  

تو را می‌شنوم. Can فعل کمک کننده ماست. استرس ندارد. در واقع کاهش می یابد،

very quickly. I can hear you. Can, can. Very  different from hear, can hear, can. Short. Hear,  

خیلی سریع گفته می شود. من می توانم شما را بشنوم. می توانید می توانید. بسیار متفاوت از شنیدن، شنیدن، می تواند. کوتاه. بشنو،

long. You want that different quality of stressed  and unstressed syllables when speaking English.  

طولانی. وقتی انگلیسی صحبت می کنید، کیفیت متفاوت هجاهای تاکیدی و بدون تاکید را می خواهید.

It might feel strange to make the word can, can  but that is natural spoken English. So is can  

ممکن است ساختن کلمه can, can عجیب به نظر برسد، اما این یک زبان انگلیسی گفتاری طبیعی است. پس آیا can

a helping verb? Yes, but not always. Sometimes,  it's the only verb so it can't be a helping verb. 

یک فعل کمکی است؟ بله، اما نه همیشه. گاهی اوقات، این تنها فعل است، بنابراین نمی‌تواند فعل کمکی باشد.

Who can come early to help set  up? I can. Can. Fully pronounced,  

چه کسی می‌تواند زودتر برای راه‌اندازی کمک کند ؟ من میتوانم. می توان. کاملاً تلفظ می‌شود،

it's the only verb. I can-not, I can. There are several types of helping verbs. Today,  

تنها فعل است. من نمی توانم، نمی توانم. انواع مختلفی از افعال کمکی وجود دارد. امروز،

we'll focus on modal verbs. We'll study lots of  real life examples so that you get the stress  

روی افعال معین تمرکز خواهیم کرد. ما نمونه‌های زیادی از زندگی واقعی را مطالعه خواهیم کرد تا

pattern perfectly every time. Modal verbs  show possibility, like might or may. Intent  

هر بار الگوی استرس را به‌طور کامل دریافت کنید. افعال مودال امکان را نشان می‌دهند، مانند ممکن یا ممکن. نیت

like will. Ability like can, the word we've  already studied. Necessity, should or must. 

مانند اراده. توانایی مانند can، کلمه ای که قبلاً مطالعه کرده ایم. ضرورت، باید یا باید.

For example, I read a novel every week. I can  read a novel every week the first sentence is  

مثلا من هر هفته یک رمان می خوانم. من می‌توانم هر هفته یک رمان بخوانم اولین جمله

something I do. every week I read a novel.  the second sentence is about my ability. I  

کاری است که انجام می‌دهم. هر هفته یه رمان میخونم جمله دوم در مورد توانایی من است. من این

have the ability to read a novel every week.  I have that much free time. I have that much  

توانایی را دارم که هر هفته یک رمان بخوانم. من اینقدر وقت آزاد دارم من آنقدر

of a love for novels. I might not read one  every week but I can. I could if I wanted  

به رمان علاقه دارم. شاید هر هفته یکی را نخوانم اما می‌توانم. اگر می‌خواستم می‌توانستم

to. Let's use a voice analysis software  to see what's going on with the voice. 

. بیایید از یک نرم افزار تجزیه و تحلیل صدا استفاده کنیم تا ببینیم در مورد صدا چه اتفاقی می افتد.

First let's play the sentence with  can then the sentence without can. 

ابتدا بیایید جمله را با can پخش کنیم سپس جمله بدون can را اجرا کنیم.

I can read a novel every week. I read a novel every week. 

من می توانم هر هفته یک رمان بخوانم. من هر هفته یک رمان می خوانم.

They look pretty much the same length because  can is [kən]. Now, to try to hear it better,  

طول آنها تقریباً یکسان به نظر می رسد زیرا می تواند [kən] است. اکنون، برای اینکه سعی کنیم آن را بهتر بشنویم، به دلیل سرعت زیاد

reductions are so hard to isolate by themselves  because of how fast they are. Let's go ahead  

کاهش‌ها، جداسازی آن‌ها به تنهایی دشوار است . بیایید جلو برویم

and listen in slow motion. I can read a novel every week. 

و با حرکت آهسته گوش کنیم. من می توانم هر هفته یک رمان بخوانم.

So even in slow motion, we don't hear can. We hear  can, I can read, very, very fast at regular pace. 

بنابراین حتی در حرکت آهسته، ما نمی شنویم می تواند. ما می شنویم که می توانم، می توانم بخوانم، بسیار، بسیار سریع با سرعت منظم.

I can read a novel every week. No ae vowel like in can but [kən], slowed down. 

من می توانم هر هفته یک رمان بخوانم. هیچ صدادار ae مانند can اما [kən]، کند شده است.

I can read a— [kən] 

من می‌توانم a- [kən] را بخوانم،

So this reduction, you can think of it as having  no vowel. Just the k sound and the n sound, it's  

بنابراین این کاهش، می‌توانید آن را به‌عنوان بدون صدادار در نظر بگیرید . فقط صدای k و صدای n،

very fast, it's so different from I can, can, can. Now let's compare this when can is not reduced,  

خیلی سریع است، با من می توانم، می توانم، می توانم بسیار متفاوت است. حالا بیایید این را وقتی که can کاهش نمی یابد،

when it's the only verb in the sentence. I can 

وقتی که تنها فعل جمله است، مقایسه کنیم. من می‌توانم

I, I can

، می‌توانم به

Back here, when we compared two sentences, one  with the can reduction couldn't really see the  

اینجا برگردم، وقتی دو جمله را مقایسه کردیم، یکی با کاهش قوطی واقعاً تفاوت را نمی‌توان دید

difference. Let's listen to I can in slow motion. I can. 

. بیایید به آهنگ I can در حرکت آهسته گوش کنیم. من میتوانم.

I can. Very different from I can,  I [kən] versus kaen, the reduction. 

من میتوانم. بسیار متفاوت از I can, I [kən] در مقابل kaen، کاهش.

Now let's look at this word in some other videos.  Today we'll study can, could, and should this way. 

حالا بیایید در چند ویدیو دیگر به این کلمه نگاه کنیم. امروز می‌توانیم، می‌توانم و باید را به این شکل مطالعه می‌کنیم.

They are there in my house they're on my  library. They can be in your library too. 

آنها در خانه من هستند و در کتابخانه من هستند. آنها می توانند در کتابخانه شما نیز باشند.

They can, [kən]. So fast, nice reduction,  that's because be is our stressed verb so  

آنها می توانند، [kən]. کاهش بسیار سریع و خوب، به این دلیل است که be فعل تاکیدی ما است so

can is very short. They can be.

can بسیار کوتاه است. اونها می تونند ... باشند.

They can be in your library too. 

آنها می توانند در کتابخانه شما نیز باشند.

It's not my place to criticize, all I can do  is try and draw attention to the choices that  

جای من نیست که انتقاد کنم، تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که سعی کنم توجه را به انتخاب‌هایی جلب کنم که انجام می‌دهیم و به

we're making that aren't serving us well. All I can do. Do is our main verb there,  

نفع ما نیستند. تمام کاری که می توانم انجام دهم. Do فعل اصلی ما در آنجاست،

it has the up down shape of stress. Can, [kən],  no up down shape of stress no length, I can do. 

شکل استرس به بالا دارد. می‌توانم، [kən]، بدون شکل استرس به بالا، بدون طول، می‌توانم انجام دهم.

All I can do--

تنها کاری که می‌توانم انجام دهم-

To look at a CEO on television say,  

برای نگاه کردن به یک مدیر عامل در تلویزیون بگویم:

“I can be like her” or “He looks like me.” I can be like her. Again, be is our main  

«من می‌توانم شبیه او باشم» یا «او شبیه من است». من میتونم مثل اون باشم مجدداً، be فعل اصلی ما

verb I can be, it has the up down shape  of stress, the length and can is so short. 

من می توانم است، شکل استرس به بالا و پایین است ، طول و can بسیار کوتاه است.

I can be like her.

من میتونم مثل اون باشم

Okay, and I've been practicing  

بسیار خوب، و من تمرین کرده ام

and I'm as close to perfect as I can get. can As I can get. As I can, [kən], reduced. The  

و تا جایی که می توانم به کامل بودن نزدیک شده ام. می توانم همانطور که می توانم دریافت کنم. همانطور که می توانم، [kən]، کاهش یافت.

word get is our main verb here, it has the  length, the up down shape of stress. Now  

کلمه get فعل اصلی ما در اینجا است، دارای طول، شکل بالا پایین استرس است. حالا

he does change his vowel a little bit  from E like in bed to I like can sit,  

او مصوت خود را کمی تغییر می‌دهد از E like in bed به I like can sit,

get. But the official pronunciation here is the  e as in bed vowel and that is our main verb. 

get. اما تلفظ رسمی در اینجا e در واکه تخت است و این فعل اصلی ما است.

And I'm as close to perfect as I can get.

و من تا جایی که می توانم به کامل بودن نزدیک شده ام.

And I just can't wait to spend more time  

و من نمی‌توانم صبر کنم تا زمان بیشتری را

in the galleries. I feel so lucky to have  five almost six months to have your work  

در گالری‌ها بگذرانم. من خیلی خوش شانس هستم که تقریباً پنج ماه فرصت دارم تا کار شما   را

on view so I can kind of take it in. Take is our main verb here. He's put  

در معرض دید قرار دهم تا بتوانم آن را قبول کنم. Take فعل اصلی ما در اینجا است. او به

kind of between our helping verb and our  main verb. But can, there is no question  

نوعی بین فعل کمکی و فعل اصلی ما قرار داده است. اما می‌توانم، شکی نیست

there it's reduced, I can, I [kən].

آنجا کاهش یافته است، می‌توانم، من [kən]. آیا

Have you noticed before that can comes  

قبلاً متوجه شده‌اید که می‌تواند

out [kən] in native speakers? If so,  good ear. Let me know in the comments. 

در زبان مادری [kən] ظاهر شود؟ اگر چنین است، گوش خوب. در نظرات به من اطلاع دهید.

[kən]. So short. A helping verb that shows  ability. Usually, unstressed in a sentence but  

[kən]. خیلی کوتاه فعل کمکی که توانایی را نشان می‌دهد. معمولاً در یک جمله تاکیدی نمی شود، اما

sometimes, every once in while it's stressed. This  is usually used in connection with can't, I can't  

گاهی اوقات، هر چند وقت یک بار در یک جمله تاکید می شود. این معمولاً در رابطه با نمی توانم استفاده می شود، من نمی توانم

come tomorrow but I can come on Thursday. Showing  contrast. Let's look at an example like this: 

فردا بیایم اما می توانم پنجشنبه بیایم. نمایش کنتراست. بیایید به مثالی مانند این نگاه کنیم:

I can't do that. But I can do this! 

من نمی توانم این کار را انجام دهم. اما من می توانم این کار را انجام دهم!

And we need that immediately.  And I say to them well I can't  

و ما فورا به آن نیاز داریم. و من به آنها می گویم که نمی توانم

get that for you. But what I can do is make— But what I can do. Okay, so here is an exception:  

آن را برای شما دریافت کنم. اما آنچه من می توانم انجام دهم این است که بسازم - اما آنچه می توانم انجام دهم. خوب، پس در اینجا یک استثنا وجود دارد:

He is stressing the word can. I can't do  this but I can do that. So now we hear  

او روی کلمه می‌تواند تأکید کند. من نمی توانم این کار را انجام دهم اما می توانم آن را انجام دهم. بنابراین اکنون

the full pronunciation. Most of the time however,  

تلفظ کامل را می شنویم. با این حال، اغلب اوقات،

can is reduced as a helping verb. But what I can do— 

can به عنوان یک فعل کمکی کاهش می یابد. اما کاری که می‌توانم انجام دهم-

But what I can do is make the current situation  better for American workers and American  

اما کاری که می‌توانم انجام دهم این است که وضعیت فعلی را برای کارگران آمریکایی و

businesses that are trying to export there. I can  open up more markets than we have open right now. 

کسب‌وکارهای آمریکایی که در تلاش برای صادرات به آنجا هستند، بهتر کنم. من می‌توانم بازارهای بیشتری را نسبت به آنچه در حال حاضر باز کرده‌ایم باز کنم.

I can open up. Now here, he hasn't stressed  can. I can open, [kən]. Open is our main verb,  

من می توانم در را باز کنم. اکنون در اینجا، او تاکید نکرده است که می تواند. من می توانم باز کنم، [kən]. باز کردن فعل اصلی ماست،

it has the up down shape of stress and the  word can is said very quickly, can. I can open. 

شکل استرس بالا به پایین دارد و کلمه can خیلی سریع گفته می شود، can. من می توانم باز کنم.

I can open up more markets—

من می‌توانم بازارهای بیشتری را باز کنم—

than we have open right now,  

از آنچه در حال حاضر باز کرده‌ایم،

uh so that American farmers can sell their  goods there. Another time, can is the helping  

تا کشاورزان آمریکایی بتوانند کالاهای خود را در آنجا بفروشند. زمان دیگر، can فعل کمک کننده است

verb and it is reduced. Sell is our main verb.  Can sell, can sell. It's not can sell, can sell. 

و کاهش می یابد. فروش فعل اصلی ماست. می تواند بفروشد، می تواند بفروشد. این نمی تواند بفروشد، می تواند بفروشد.

American farmers can sell their goods there.  American farmers can sell their goods there. 

کشاورزان آمریکایی می توانند کالاهای خود را در آنجا بفروشند. کشاورزان آمریکایی می توانند کالاهای خود را در آنجا بفروشند.

Let's look at the helping word  could. Again, this shows ability  

بیایید به کلمه کمکی می‌توان نگاه کرد. باز هم، این توانایی

or possibility, I could, I may, I might. What I'll do is I'll find one person I  

یا امکان را نشان می‌دهد، من می‌توانم، می‌توانم، شاید. کاری که من انجام خواهم داد این است که فردی را پیدا کنم که

thought this was so genius, it turned out to not  be so smart. But I'd find one person who had all  

فکر می‌کردم آنقدر نابغه است، اما معلوم شد که آنقدر باهوش نیست. اما یک نفر را پیدا کردم که همه

the answers. So I wrote a letter. The smartest  person I could think of was my grandfather. 

پاسخ‌ها را داشت. بنابراین نامه ای نوشتم. باهوش ترین فردی که می توانستم به او فکر کنم پدربزرگم بود.

I could think of, could think, think,  our up down shape of stress, more length,  

می‌توانم فکر کنم، می‌توانم فکر کنم، فکر کنم، شکل استرس ما به بالا، طول بیشتر،

could our helping verb much faster, the  pitch is flat, much shorter, I could think. 

آیا فعل کمکی ما خیلی سریع‌تر است، گام صاف است، خیلی کوتاه‌تر، می‌توانم فکر کنم.

The smartest person I could  think of was my grandfather. 

باهوش ترین فردی که می توانستم به آن فکر کنم پدربزرگم بود.

The smartest person I could think of—

باهوش‌ترین فردی که می‌توانستم به او فکر کنم-

And it had been privilege that had kept  

و این امتیاز بود که

it invisible to me for so long. Now I  wish I could tell you the story ends 30  

آن را برای مدت طولانی برای من نامرئی نگه داشته بود. حالا کاش می‌توانستم پایان داستان 30

years years ago in that little discussion group, I could tell you. I wish I could tell you. Tell,  

سال پیش را در آن گروه کوچک بحث به شما بگویم. کاش میتونستم بهت بگم بگو،   این

that's our main verb could, could, could,  could, this little helping verb so short. 

فعل اصلی ما could, could, could, could, این فعل کمکی کوچک است که خیلی کوتاه است.

Now I wish I could tell you the story ends— Now I wish I could tell you— 

حالا ای کاش می‌توانستم پایان داستان را به شما بگویم - حالا کاش می‌توانستم به شما بگویم -

It took me years to figure out what actually  happened and I couldn't not figure out how he  

سال‌ها طول کشید تا بفهمم واقعاً چه اتفاقی افتاده است و نمی‌توانم بفهمم او چگونه

did that. It sounded like magic you know? Here, could is a little bit longer,  

این کار را کرد. مثل جادو به نظر می رسید می دانید؟ اینجا، ممکن است کمی طولانی‌تر است،

but it's still flat, I could not figure out.  Figure out is a two-part verb, a phrasal verb  

اما هنوز صاف است، نمی‌توانم بفهمم. Figure out یک فعل دو بخشی است، یک فعل عبارتی

and that is the main verb here with the stress.  Out, it has the up down shape of stress. Could,  

و این فعل اصلی در اینجا با استرس است. بیرون، شکل استرس به بالا را دارد. می تواند،

flat. That's our helping verb.

مسطح. این فعل کمکی ماست.

I could not figure out— 

نمی‌توانم بفهمم—

I could be sitting on my couch in— I could be sitting be sitting is our verb there,  

من می‌توانم روی کاناپه‌ام بنشینم— می‌توانم نشسته باشم، نشستن فعل ما آنجاست،

our main verb, could is our helping verb and  it's much faster. I could, I could, I could. 

فعل اصلی ما، can فعل کمکی ماست و خیلی سریع‌تر است. من می توانستم، می توانستم، می توانستم.

I could be sitting on my— And all of a sudden I didn't  

می‌توانستم روی خودم بنشینم- و ناگهان دیگر

have to be the expert anymore, I could  now simply plug people into Sourcelinks— 

نیازی نبود که متخصص باشم، اکنون می‌توانم به سادگی افراد را به Sourcelinks متصل کنم -

He can plug people in. Plug is our main verb  there. Could the helping verb. I could, I could,  

او می‌تواند افراد را وصل کند. Plug فعل اصلی ما در آنجاست. می تواند فعل کمک کننده. می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم،

I could, uh, flat unstressed helping verb.

فعل کمکی بدون تاکید.

I could now simply plug people in— 

اکنون می‌توانم به سادگی مردم را وصل کنم -

I wish I could say this is the only way our  species is hurting the deep reefs but it's not. 

کاش می‌توانم بگویم این تنها راهی است که گونه‌های ما به صخره‌های عمیق آسیب می‌رسانند، اما اینطور نیست.

I wish I could say. Say. Our main verb  could, our helping verb, I could, could,  

کاش میتونستم بگم گفتن. فعل اصلی ما ممکن است، فعل کمکی ما، من می‌توانم، می‌توانم،

could. Flat and fast.  

می‌توانم. صاف و سریع.

I wish I could say—

کاش می‌توانستم بگویم-

Who taught me how to work with big brushes, big,  big kind of spray machines that I could actually  

چه کسی به من یاد داد که چگونه با برس‌های بزرگ کار کنم، دستگاه‌های اسپری بزرگ و بزرگ که در واقع می‌توانستم

work with larger scale.

با مقیاس بزرگ‌تر کار کنم.

Work is our main verb  here. That I could actually work with. Work,  

Work فعل اصلی ما در اینجا است. که من واقعاً می توانستم با آن کار کنم. Work,

could, could, I could, could, could, that flat  helping verb, our unstressed helping verb. In  

could, can, I could, can, can, آن فعل کمکی مسطح، فعل کمکی بدون تاکید ما. در

some cases as you've noticed, I'll drop the D  in the could reduction but not when the next  

برخی موارد همانطور که متوجه شده اید، D را در کاهش می اندازم، اما نه زمانی که

word begins with a vowel or diphthong  like it does here. Could actually. The  

کلمه بعدی با یک مصوت یا دیفتونگ شروع می شود، مانند آنچه در اینجا انجام می شود. در واقع می تواند.

D makes a light flap against the roof of the  mouth. Could actually [flap], could actually. 

D یک فلپ سبک در مقابل سقف دهان ایجاد می کند . در واقع می تواند [بال زدن]، در واقع می تواند.

That I could actually work with—

که من واقعاً می‌توانستم با آن کار کنم-

In these cases, we don't have the  

در این موارد، طولی را نداریم که

length we don't have the up down shape of  stress. These are helping verbs and they're  

شکل استرس بالا و پایین را نداریم . اینها افعال کمکی هستند و

unstressed in the sentence.

در جمله بدون تاکید هستند.

And finally, should.  You should. I actually hate this phrase. I'm like  

و در نهایت، باید. تو باید. واقعا از این جمله متنفرم مثل اینکه   به

don't tell me what I should do. Should is a  suggestion, it's advice. You should exercise  

من نگویید باید چه کار کنم. اگر یک پیشنهاد باشد، توصیه است. باید

more. He should be more organized. It's just making up the dash of my  

بیشتر ورزش کنید. او باید سازماندهی بیشتری داشته باشد. این فقط خط تیره زندگی من را تشکیل می دهد

life. Do you know the poem The Dash? If  you haven't read it you should Google it. 

. آیا شعر داش را می شناسید؟ اگر آن را نخوانده‌اید، باید آن را در گوگل جستجو کنید.

You should Google it. You should, should,  should. The word should said very quickly here,  

باید گوگلش کنی باید، باید، باید. این کلمه باید خیلی سریع در اینجا گفته شود،

you should Google. Google is our main verb,  should is the helping verb. It's unstressed,  

باید گوگل کنید. Google فعل اصلی ما است، باید فعل کمک کننده است. بدون تنش است،

it doesn't have its own up down shape of  stress, it doesn't have length, you should,  

شکل استرس بالا به پایین خودش را ندارد ، طول ندارد، باید،

you should. Sometimes we even drop that  D. Should Google it, should Google it. 

باید. حتی گاهی اوقات آن D را حذف می‌کنیم.

If you haven't read it you should  Google it, you should Google it. 

اگر آن را نخوانده‌اید، باید آن را در گوگل جستجو کنید.

And then build your house right on top of it and  don't budge from it. And if you should someday,  

و سپس خانه خود را درست بالای آن بسازید و از آن تکان نخورید. و اگر روزی مجبور شدی،

somehow get vaulted out of your home. Get vaulted. That is our main verb there,  

به نحوی از خانه خود بیرون شوی. طاق دار شوید. این فعل اصلی ما آنجاست،

the should is a helping verb and it said  quickly. You should, should, should, should,  

the should یک فعل کمکی است و به سرعت گفت. باید، باید، باید، باید،

and if you should, and if you should someday.

و اگر باید، و اگر روزی باید.

And if you should someday somehow 

و اگر روزی باید به نحوی،

Just own it. You should be proud of it. You should be proud of it. To be proud,  

فقط مالک آن شوید. شما باید به آن افتخار کنید. شما باید به آن افتخار کنید. برای افتخار،

this is our main verb here. Should is  just the helping verb and I do hear that  

این فعل اصلی ما در اینجا است. Should فقط فعل کمک است و من شنیدم که

the D is dropped. You should, should,  should, should be, should be proud. 

D حذف شده است. شما باید، باید، باید، باید، باید افتخار می کنید.

You should be proud of it.

شما باید به آن افتخار کنید.

We all know you should take  

همه ما می دانیم که شما باید

a sick day or a mental health day or— You should take. Take, our main verb.  

یک روز بیماری یا یک روز بهداشت روانی یا- باید مصرف کنید. بگیر، فعل اصلی ما.

Should, helping verb, so fast.

باید، فعل کمک کننده، خیلی سریع.

You should take a sick day, 

شما باید یک روز مریض بگذرانید،

But I thought you know, telling a monk you're  against empathy but he said, “Oh, empathy,  

اما من فکر کردم می دانید، به یک راهب گفت که مخالف همدلی هستید، اما او گفت: "اوه، همدلی،

of course you should be against empathy.”  And he began to tell me about his research. 

البته شما باید مخالف همدلی باشید." و او شروع به گفتن از تحقیقات خود کرد.

To be, this is our main verb. To be against  something, but he's adding the helping verb,  

بودن، این فعل اصلی ماست. برای مخالفت با چیزی، اما او فعل کمکی را اضافه می‌کند،

should, but it's not should be against, but it's  should, should, you should, you should, you should  

باید، اما این نباید مخالف باشد، اما باید، باید، باید، باید، باید، باید

be against. That helping verb unstressed quality.

مخالف بود. آن فعل کمکی بدون تاکید کیفیت.

Of course you should be against empathy. 

البته باید مخالف همدلی باشید.

Log base 2 of seven, I mean it looks a lot like  what we were doing before and you should try to  

پایه گزارش 2 از هفت، منظورم این است که بسیار شبیه به کاری است که قبلاً انجام می‌دادیم و شما باید سعی کنید

rearrange it the same way. You should try.  

آن را به همان روش تنظیم مجدد کنید. شما باید سعی کنید.

Try is our main verb with the length, with the up  down shape of stress and should doesn't have that,  

Try فعل اصلی ما با طول است، با شکل بالا پایین استرس و should آن را ندارد،   باید، باید، باید،

should, you should you, should. It has  that unstressed quality of a helping verb. 

باید. آن کیفیت بدون تاکید یک فعل کمکی را دارد.

And you should try—

و شما باید تلاش کنید-

And right around this time,  

و درست در همین زمان،

a good friend of mine said, “Sheena you should  read the success principles by Jack Canfield.” 

یکی از دوستان خوبم گفت: "شینا، باید اصول موفقیت جک کنفیلد را بخوانید."

You should read. You should, should, should.  Hear how that's flat? Read has the up down  

باید بخونی باید، باید، باید. می شنوید که چگونه صاف است؟ خواندن دارای

shape of stress. Read is our main verb and  should just a little helping verb here. 

شکل استرس بالا به پایین است. Read فعل اصلی ماست و در اینجا فقط باید یک فعل کمکی کمی داشته باشیم.

You should read—

باید بخوانید—

I hope you've enjoyed this video,  

امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید،

I absolutely love teaching about the stress  and music of spoken American English. Keep  

من کاملاً عاشق آموزش در مورد استرس و موسیقی مکالمه انگلیسی آمریکایی هستم.

your learning going now with this video and  don't forget subscribe with notifications on, I  

اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و اشتراک را با اعلان‌ها فراموش نکنید، من

absolutely love being your English teacher. That's  it and thanks so much for using Rachel's English.

کاملاً دوست دارم معلم انگلیسی شما باشم. همین  و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.