How to Use Have and Get in English - Improve English Grammar

Hi, I’m Kasia. Welcome to Oxford Online English! In this lesson, you can learn about

سلام من کاسیا هستم به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید ! در این درس می توانید

the verbs ‘have’ and ‘get’.

با فعل های ‘have’ و ‘get’ آشنا شوید.

You’ll see ten different meanings of ‘have’, and ten different meanings of ‘get’. You’ll

ده معنی مختلف «داشتن» و ده معنای مختلف «به دست آوردن» را خواهید دید. شما

also see examples, so you can learn to use the verbs ‘have’ and ‘get’ in different

همچنین نمونه هایی را مشاهده خواهید کرد، بنابراین می توانید یاد بگیرید که از افعال «دار» و «به دست آوردن» به

ways.

روش های مختلف استفاده کنید.

This lesson has five parts. Each part starts with a short dialogue.

این درس دارای پنج بخش است. هر قسمت با یک دیالوگ کوتاه شروع می شود.

In each dialogue, there are two different ways to use ‘have’, and two different

در هر دیالوگ، دو روش مختلف برای استفاده از «داشتن» و دو

ways to use ‘get’.

روش متفاوت برای استفاده از «به دست آوردن» وجود دارد.

We suggest that you watch each dialogue two or three times. Before you continue, try to

پیشنهاد می کنیم هر دیالوگ را دو یا سه بار تماشا کنید. قبل از اینکه ادامه دهید، سعی

hear the different sentences with ‘have’ and ‘get’. Think about what they mean.

کنید جملات مختلف را با «داشتن» و «به دست آوردن» بشنوید. در مورد منظور آنها فکر کنید.

Then, watch the explainer section after the dialogue. You can check if you were right!

سپس بخش توضیح دهنده را بعد از گفتگو تماشا کنید . می توانید بررسی کنید که آیا حق با شما بود یا خیر!

Before we start, we really think you should check out our website: Oxford Online English

قبل از شروع، ما واقعا فکر می کنیم که باید وب سایت ما را بررسی کنید: Oxford Online English

dot com. You can find free English lessons, and you can also take online classes with

dot com. می‌توانید درس‌های رایگان انگلیسی بیابید، و همچنین می‌توانید در کلاس‌های آنلاین با

one of our many professional teachers!

یکی از معلمان حرفه‌ای ما شرکت کنید!

Now, let’s see our first dialogue. Are you going out?

اکنون، بیایید اولین گفتگوی خود را ببینیم. بیرون میری؟

I have judo class. It’s the first one after the holidays.

کلاس جودو دارم این اولین مورد بعد از تعطیلات است.

Ah, yeah, I remember. Are you walking?

آه، آره، یادمه آیا تو داری راه میروی؟

I need to get there before seven, so I think I’ll get a taxi. I’ll be late otherwise.

من باید قبل از هفت به آنجا برسم، بنابراین فکر می کنم تاکسی بگیرم. وگرنه دیر میرسم

OK, well, have a good time! Did you hear the four phrases with ‘have’

باشه خوش بگذره آیا چهار عبارت «دار»

and ‘get’? Let’s see them.

و «دریافت» را شنیده‌اید؟ آنها را ببینیم.

Can you explain the meaning of ‘have’ and ‘get’ here?

آیا می‌توانید معنای «داشتن» و «به دست آوردن» را در اینجا توضیح دهید؟ '

‘Have’ can mean ‘take part in an event’, as in, ‘I have judo class.’

Have' می تواند به معنای 'شرکت در یک رویداد' باشد ، مانند 'من کلاس جودو دارم'

You could also say, ‘I have a meeting tomorrow morning.’

همچنین می توانید بگویید 'من فردا صبح جلسه دارم' '

‘She has a tennis tournament on Saturday.’ ‘What time do you have your Spanish lesson?’

او شنبه یک تورنمنت تنیس دارد' 'ساعت چند است' آیا درس اسپانیایی خود را دارید؟»

You can use this with meetings, classes, social events, and more.

می‌توانید از آن در جلسات، کلاس‌ها، رویدادهای اجتماعی و موارد دیگر استفاده کنید.

In ‘have a good time’, what do you think ‘have’ means?

در «وقت خوبی داشته باشید»، به نظر شما «دارم» به چه معناست؟ "

‘Have’ can also mean ‘experience.’ For example: ‘We had a lot of fun at their

داشتن" می تواند به معنای "تجربه" نیز باشد. به عنوان مثال: "ما در عروسی آنها خیلی خوش

wedding.’ ‘He’s having a lot of problems at school

گذشتیم." " او در حال حاضر در مدرسه با مشکلات زیادی روبرو

at the moment.’ ‘I’ve been having a stressful time at

است." " من در محل کار زمان پر استرسی را سپری کرده ام.

work recently.’

اخیراً.»

With this meaning of ‘have’, the phrase ‘have a … time’ is useful. Put an adjective

با این معنی از «داشتن»، عبارت « وقت ... داشته باشید» مفید است. یک صفت

in the space: have a *good* time, have a *bad* time, have a *difficult* time, and so on.

در فاصله قرار دهید: اوقات *خوب* داشته باشید، زمان *بد* داشته باشید، زمان *سخت* داشته باشید و غیره.

What about the phrases with ‘get’?

در مورد عبارات با "دریافت" چطور؟

‘Get’ can mean ‘arrive’ or ‘reach’. You can say things like: ‘What time do you

"دریافت" می تواند به معنای "رسیدن" یا "رسیدن" باشد. شما می توانید جملاتی مانند: "

think you’ll get here?’ ‘The train gets to Berlin at four o’clock.’

فکر می کنید ساعت چند به اینجا برسید؟" "قطار ساعت چهار به برلین می رسد."

In the dialogue, you also heard, ‘I’ll get a taxi.’ You can also use ‘get’

در دیالوگ شما همچنین شنیدید: "من تاکسی می گیرم." همچنین می‌تواند از «گرفتن»

like ‘catch’ or ‘take’, meaning to use a form of transport. So, you can *get*

مانند «گرفتن» یا «برداشتن» استفاده کند، به معنای استفاده از نوعی حمل‌ونقل. بنابراین، شما می توانید

the metro, *get* a bus, *get* a taxi, and so on.

* مترو *، * اتوبوس *، * * تاکسی، و غیره دریافت کنید.

For example: ‘If we get the subway, will we be on time?’

به عنوان مثال: «اگر ما به مترو برسیم، آیا به موقع می‌رسیم؟»

‘It’s not worth spending so much for such a short flight. Let’s get the boat.’

«ارزش این‌همه هزینه کردن برای چنین پرواز کوتاهی را ندارد. بیا قایق را بگیریم.»

Have you seen the email I sent you?

ایمیلی را که برایت فرستادم دیدی؟

No. My PC’s got some kind of problem. I can’t connect to the Internet.

نه. کامپیوتر من نوعی مشکل دارد. نمیتونم به اینترنت وصل بشم

Can’t you look on your phone?

نمی توانید به گوشی خود نگاه کنید؟

Yes, I suppose I can… . Yup, got it. I’ll look at it right now.

بله، فکر می کنم بتوانم…. بله، فهمیدم همین الان نگاهش میکنم

Great. Let me know what you think.

عالی. به من بگویید که چه فکر می کنید.

Will do. I need to get someone to fix my computer, though. I don’t like using my phone for

انجام خواهد داد. با این حال، باید از کسی بخواهم که کامپیوترم را تعمیر کند. من دوست ندارم از تلفنم برای

work stuff.

کارهای کاری استفاده کنم.

This dialogue was a little different. Can you see how?

این دیالوگ کمی متفاوت بود. می توانید ببینید چگونه؟

In the dialogue, one of the uses of ‘have’ was as an auxiliary verb: ‘Have you seen

در دیالوگ، یکی از کاربردهای «دار» به عنوان فعل کمکی بود: «

the email I sent?’

آیا ایمیلی که فرستادم را دیدی؟»

What was the other usage of ‘have’? It was: ‘My PC’s got some kind of problem.’

کاربرد دیگر «داشتن» چه بود؟ این بود: «کامپیوتر من نوعی مشکل دارد.»

We used ‘have got’ as a form of ‘have’. We’ll come back to this in a minute.

ما از «have got» به عنوان شکلی از «داشتن» استفاده کردیم. ما یک دقیقه دیگر به این موضوع باز خواهیم گشت.

So, ‘have’ can be an auxiliary verb, especially in perfect tenses. In this case, ‘have’

بنابراین، "داشتن" می تواند یک فعل کمکی باشد، به خصوص در زمان های کامل. در این مورد، «داشتن»

doesn’t have its own meaning. Instead, it’s a grammar word; it’s used to make a verb

معنای خاص خود را ندارد. در عوض، این یک کلمه دستوری است. برای ساختن فرم فعل

form.

استفاده می شود.

Look at three examples of this: ‘I haven’t seen her all day.’

به سه نمونه از این نگاه کنید: " تمام روز او را ندیده ام." "

‘We hadn’t realised that we needed to bring our passports.’

ما متوجه نشده بودیم که باید پاسپورت خود را بیاوریم." "

‘She’ll have finished all her exams by the end of July.’

او تا پایان جولای تمام امتحانات خود را تمام می کند .

In all three sentences, ‘have’ is not the main verb. The main verbs are ‘see’,

" هر سه جمله، "داشتن" فعل اصلی نیست. افعال اصلی «دیدن»،

‘realise’ and ‘finish’.

«تحقق» و «پایان» هستند.

‘Have’ is used to form the perfect tense. The sentences are present perfect, past perfect

از "دارا" برای تشکیل زمان کامل استفاده می شود. جملات به ترتیب حال کامل، گذشته کامل

and future perfect, respectively.

و آینده کامل هستند.

Again, ‘have’ doesn’t have its own meaning here. When ‘have’ is an auxiliary verb,

باز هم، "داشتن" در اینجا معنای خاص خود را ندارد . وقتی "داشتن" یک فعل کمکی است،

it adds meaning to other words. It doesn’t mean anything by itself.

به کلمات دیگر معنا می‌افزاید. به خودی خود هیچ معنایی ندارد.

Actually, ‘have’ is an auxiliary verb in ‘have got’, too.

در واقع، "داشتن" یک فعل کمکی در "have" نیز است.

‘Have got’ is easy; it means the same as ‘have’ in the most basic sense.

"داشتن" آسان است. به معنای همان "داشتن" در ابتدایی ترین معنی است.

You can say ‘I have a new phone’, or ‘I’ve got a new phone.’

می توانید بگویید "من یک تلفن جدید دارم" یا " من یک تلفن جدید دارم."

You can say ‘They have three children’, or ‘They’ve got three children.’

می توانید بگویید "آنها سه فرزند دارند" یا "آنها سه فرزند دارند."

There’s no difference in meaning, and it doesn’t matter which you say.

هیچ تفاوتی در معنی وجود ندارد و این مهم نیست که شما چه می گویید

But, be careful! You can’t use ‘have got’ to replace all other meanings of ‘have’.

اما، مراقب باشید! شما نمی‌توانید از «داره» برای جایگزینی سایر معانی «داشتن» استفاده کنید.

What about ‘get’ in the dialogue? You heard these phrases.

در مورد «دریافت» در دیالوگ چطور؟ این عبارات را شنیده اید.

Any ideas? ‘Got it’ here means ‘I received your

هر ایده؟ «دریافت کردم» در اینجا به معنای «ایمیل شما را دریافت کردم

email’. ‘Get’ can mean ‘receive’, so you can get an email, get a text message,

». "دریافت" می تواند به معنای "دریافت" باشد، بنابراین می توانید یک ایمیل دریافت کنید، یک پیام متنی

get a present, and so on.

دریافت کنید، یک هدیه دریافت کنید و غیره.

For example: ‘I got a new tablet for my birthday.’

به عنوان مثال: «من یک تبلت جدید برای تولدم گرفتم .»

‘Did you get my message?’ In the second phrase, ‘get’ means to ask

«پیام من را دریافت کردی؟» در عبارت دوم، «دریافت» به معنای درخواست از

someone to do something for you. Generally, you use the phrase ‘get’, plus a person,

کسی برای انجام کاری برای شما است. به طور کلی، شما از عبارت "get"، به اضافه یک شخص،

plus ‘to’ plus verb. You could also say: ‘She’s too old to

به علاوه "to" به اضافه فعل استفاده می کنید. همچنین می‌توانید بگویید: «او برای

look after the garden, so I got someone to help her once a month.’

مراقبت از باغ خیلی پیر است، بنابراین ماهی یک‌بار کسی را می‌آورم که به او کمک کند.» «

‘I’m no good at DIY, so I got someone to paint my living room.’

من در DIY مهارتی ندارم، بنابراین کسی را انتخاب کردم که اتاق نشیمن من را رنگ کند.»

Did you get everything for tonight?

آیا متوجه شدید. همه چیز برای امشب؟

Let’s see: I got stuff for sandwiches, nachos, dips, and veggies for dipping. If people are

بیایید ببینیم: من چیزهایی برای ساندویچ، ناچو، دیپ، و سبزیجات برای غوطه وری تهیه کردم. اگر مردم

still hungry later, we can order pizzas. I guess they can also have the curry I made

بعداً هنوز گرسنه هستند، می توانیم پیتزا سفارش دهیم. حدس می‌زنم اگر واقعاً بخواهند می‌توانند کاری را

last night, if they really want.

که دیشب درست کردم، بخورند.

What about drinks?

نوشیدنی ها چطور؟

I’m guessing people will bring drinks, but there’s some wine and a few beers which

حدس می زنم مردم نوشیدنی بیاورند، اما مقداری شراب و چند آبجو وجود

people can have. Plus, there’s juice for everyone who isn’t drinking.

دارد که مردم می توانند بخورند. بعلاوه، برای همه کسانی که نمی نوشند آبمیوه وجود دارد.

Did you get a birthday card?

کارت تولد گرفتی؟

Ah, crap! I knew I’d forgotten something.

آه، مزخرف! می دانستم چیزی را فراموش کرده ام.

It’s getting late… Do you think there’s time to go out and get one now?

دارد دیر می شود... آیا فکر می کنید اکنون زمانی برای بیرون رفتن و گرفتن یکی وجود دارد؟

Maybe. We’ll have to leave right now.

شاید. ما باید همین الان بریم

‘We’? You forgot!

"ما"؟ تو فراموش کردی!

OK, OK, I’m going. This time, let’s start with ‘get’. You

باشه، باشه، من میرم این بار، بیایید با "دریافت" شروع کنیم.

heard these phrases. Actually, you heard one or two more. But,

این عبارات را شنیده اید. راستی یکی دوتا دیگه شنیدی اما،

in most of these phrases, ‘get’ has one meaning. Do you know what?

در بیشتر این عبارات، "به دست آوردن" یک معنی دارد. میدونی چیه؟

In the first three phrases, ‘get’ means ‘buy’. This is very common.

در سه عبارت اول، «به دست آوردن» به معنای «خرید» است. این بسیار رایج است.

What about the last phrase: ‘It’s getting late’?

در مورد آخرین عبارت: " دییر شده است" چطور؟

This is another common use of ‘get’. Here, ‘get’ means ‘become’. Let’s see

این یکی دیگر از کاربردهای رایج «دریافت» است. در اینجا "به دست آوردن" به معنای "شدن" است. بیایید

some more examples: ‘My water bottle came open in my bag, so my books got wet.’

چند نمونه دیگر را ببینیم: «بطری آب من در کیفم باز شد، بنابراین کتاب‌هایم خیس شدند.»

‘Can we turn on the heating? It’s getting really cold in here.’

«آیا می‌توانیم گرمایش را روشن کنیم؟» اینجا خیلی سرد می‌شود.»

‘Renting an apartment is getting ridiculously expensive.’

«اجاره آپارتمان به طرز مسخره‌ای گران می‌شود.

What about ‘have’ in the dialogue? ‘Have’ can mean ‘eat’ or ‘drink’.

» درباره «داشتن» در دیالوگ چطور؟ "داشتن" می تواند به معنای "خوردن" یا "نوشیدن" باشد.

You can ‘have lunch’, ‘have a snack’, ‘have a cup of coffee’, and so on.

می‌توانید «ناهار»، «یک میان‌وعده»، «یک فنجان قهوه» و غیره بخورید.

You also heard ‘We’ll have to leave right now.’

شما همچنین شنیدید "ما باید همین الان بریم ."

‘Have to’ is a kind of modal verb. It means that something is necessary. The main

"باید" نوعی فعل معین است. یعنی چیزی لازم است. نکته اصلی

thing to remember is that ‘have to’ doesn’t have a connection with ‘have’. They look

که باید به خاطر بسپارید این است که "باید" ارتباطی با "داشتن" ندارد. آنها شبیه به

similar, but they’re completely different verbs. They don’t have the same meaning,

هم هستند، اما افعال کاملاً متفاوت هستند. آنها معنای یکسانی

and they don’t follow the same rules. You look exhausted! Is everything OK?

ندارند و از قوانین یکسانی پیروی نمی کنند. خسته به نظر میرسی! آیا همه چیز خوب است؟

Ugh… I’m alright, just a bit ill. I got a cold or a virus of some kind a few days

اوه ... من خوبم، فقط کمی بیمار هستم. چند روز پیش سرما خوردم یا یک نوع ویروس گرفتم

ago.

.

There’s something going around. A lot of people at my office had something similar

چیزی در اطراف وجود دارد. بسیاری از افراد در دفتر من هفته گذشته چیزی مشابه داشتند

last week.

.

I think it might be stress-related, too. I’ve been working a lot, and I’m not getting

من فکر می کنم ممکن است به استرس نیز مرتبط باشد. من زیاد کار کرده ام و

enough sleep.

خواب کافی ندارم.

Have you been to the doctor’s?

دکتر رفتی؟

No, I’m just going to stay at home and rest. It’s a shame; I was planning to visit Sarah

نه، من فقط می خواهم در خانه بمانم و استراحت کنم. شرم آور است؛ قرار بود

on Saturday.

شنبه برم سارا.

You’re not going?

تو نمیروی؟

I can’t! She’s just had her baby boy. She got home from the hospital two days ago.

من نمی توانم! او به تازگی پسرش را به دنیا آورده است. دو روز پیش از بیمارستان به خانه برگشت.

Oh yes, of course. Both ‘have’ and ‘get’ can be used

اوه بله، البته. برای صحبت در مورد بیماری می توان از هر دو عبارت «داشتن» و «به دست آوردن» استفاده

to talk about illness. In the dialogue, you heard these: ‘I got a cold or a virus of

کرد. در دیالوگ، اینها را شنیدید: "چند روز پیش سرماخوردم یا نوعی ویروس گرفتم

some kind a few days ago.’ ‘A lot of people at my office had something

." "بسیاری از افراد در دفتر من

similar last week.’ What do you think: what’s the difference

هفته گذشته چیزی مشابه داشتند." نظر شما چیست: تفاوت

between *getting* an illness, and *having* an illness?

بین * چیست؟ ابتلا به یک بیماری، و *داشتن* یک بیماری؟

‘Get ill’ is similar to ‘catch an illness’. You use it to talk about the start of an illness.

"بیمار شدن" شبیه "گرفتن یک بیماری" است. شما از آن برای صحبت در مورد شروع یک بیماری استفاده می کنید.

Often, you can use both words. You can say ‘I got a cold’, or ‘I caught a cold’.

اغلب، می توانید از هر دو کلمه استفاده کنید. می توانید بگویید "سرما خوردم" یا "سرما خوردم".

There’s no difference.

هیچ تفاوتی وجود ندارد

‘Have an illness’ is similar to ‘be ill.’ You use it to describe the state of

«بیماری داشتن» شبیه «بیمار بودن» است . شما از آن برای توصیف

being ill.

وضعیت بیماری استفاده می‌کنید.

In this case, you can also use ‘have got’. You can say ‘I have a cold’ or ‘I’ve

در این مورد، می توانید از "have got" نیز استفاده کنید. می‌توانید بگویید «سرما خورده‌ام» یا «

got a cold.’

سرما خورده‌ام.»

You also heard: ‘I’m not getting enough sleep.’

همچنین شنیده‌اید: «به اندازه کافی نمی‌خوابم».

‘She’s just had her baby boy.’ Can you explain these?

This might sound confusing, but ‘get’ can mean something similar to ‘have’,

این ممکن است گیج کننده به نظر برسد، اما «به دست آوردن» می تواند به معنای چیزی شبیه به «داشتن» باشد،

especially when you’re talking about lifestyle habits like sleep, diet, exercise and so on.

به خصوص زمانی که در مورد عادات سبک زندگی مانند خواب، رژیم غذایی، ورزش و غیره صحبت می کنید.

So, you can say: ‘He doesn’t get enough fruit and vegetables in his diet.’

بنابراین، می توانید بگویید: " او در رژیم غذایی خود میوه و سبزیجات کافی دریافت نمی کند."

‘I definitely don’t get enough exercise.’ ‘I get about seven hours of sleep every

"قطعاً به اندازه کافی ورزش نمی کنم." " من هر شب حدود هفت ساعت می خوابم

night.’ The meaning of ‘get’ here is something

. " معنی "دریافت" در اینجا چیزی

between ‘have’ and ‘do’.

بین "داشتن" و "انجام دادن" وجود دارد.

What about the second sentence, with ‘have’?

در مورد جمله دوم با «دارم» چطور؟

‘Have’ can mean to give birth. If you say ‘She had a baby last week,’ you mean

"داشتن" می تواند به معنای زایمان باشد. اگر می گویید «او هفته گذشته بچه دار شد»، منظورتان این است

that she gave birth.

که او زایمان کرده است.

What did you think?

چی فکر کردی؟

I didn’t like it. Plus, the rent was way too high for such a small place.

من آن را دوست نداشتم. به علاوه، اجاره برای چنین مکان کوچکی بسیار بالا بود.

I don’t get it. Why show people an apartment in such a bad state?

من متوجه نمی شوم. چرا آپارتمانی را در چنین وضعیت بدی به مردم نشان می دهید؟

Yeah, I know. I guess it’s a seller’s market. Did you have a look at the bathroom?

آره میدونم حدس می زنم بازار فروشندگان باشد. نگاهی به حمام انداختی؟

Yes! It was gross.

آره! درشت بود.

You’d need to have the whole place redecorated, and even then it wouldn’t be a good deal.

شما باید کل مکان را دوباره تزئین کنید، و حتی در این صورت معامله خوبی نخواهد بود.

Do you think they’ll actually get a thousand a month for it? It seems way too high.

آیا فکر می کنید آنها واقعاً ماهی هزار بابت آن می گیرند؟ خیلی زیاد به نظر می رسد

Salaries around here are pretty high. People get a lot of money, even for basic jobs. I

حقوق اینجا خیلی بالاست مردم حتی برای مشاغل ابتدایی پول زیادی می گیرند.

agree it’s not a good deal, but I imagine someone will probably take it.

موافقم معامله خوبی نیست، اما تصور می‌کنم کسی احتمالاً آن را قبول خواهد کرد.

Hmmm… Anyway, how many more places are we looking at today?

هوم... به هر حال، امروز به چند مکان دیگر نگاه می کنیم؟

Look at four phrases from the dialogue. Do you know what ‘get’ and ‘have’

به چهار عبارت از دیالوگ نگاه کنید. آیا می دانید "دریافت" و "داشتن

mean in these sentences? ‘Get’ can mean ‘understand’. ‘I

" در این جملات به چه معناست؟ "دریافت" می تواند به معنای "درک" باشد. «

don’t get it’ means ‘I don’t understand.’

نمی‌فهمم» به معنای «نمی‌فهمم.»

You could also say ‘Do you get what I mean?’ which means ‘Do you understand me?’

همچنین می‌توانید بگویید «آیا منظورم را متوجه می‌شوید؟» که به معنای «من را درک می‌کنید؟» «

‘Have’ can be used in certain phrases to mean ‘do an action’. You can have a

دارم» را می‌توان در عبارات خاصی به معنای استفاده کرد. "عملی انجام دهید". می توانید

look, have a shower, have a walk, or have a nap.

نگاه کنید، دوش بگیرید، پیاده روی کنید یا چرت بزنید.

For example, you might say ‘We had a short walk before dinner.’

برای مثال، ممکن است بگویید « قبل از شام کمی پیاده‌روی کردیم.»

‘I wish I could have a nap in the afternoon. I get so sleepy after lunch!’

«کاش می‌توانستم بعد از ظهر چرت بزنم. بعد از ناهار خیلی خوابم می‌آید!»

In the third sentence, ‘have’ is used in the structure ‘have something done’.

در جمله سوم، «داشتن» در ساختار «کاری انجام شده» استفاده می‌شود.

This means—usually—that you pay someone else for a service.

این به این معنی است که معمولاً برای یک سرویس به شخص دیگری پول می دهید.

For example, you can have your hair cut, have your house painted, or have your car repaired.

به عنوان مثال، می توانید موهای خود را کوتاه کنید، خانه خود را رنگ کنید یا ماشین خود را تعمیر کنید.

In all of these, the idea is the same: you pay someone else to do the work for you.

در همه اینها، ایده یکسان است: شما به شخص دیگری پول می دهید تا کار را برای شما انجام دهد.

You can also use ‘get’ in these phrases, with the same meaning, although it’s slightly

همچنین می‌توانید از «دریافت» در این عبارات با همان معنی استفاده کنید، اگرچه کمی

more informal. So, you can say ‘get your hair cut’, ‘get your house painted’

غیر رسمی‌تر است. بنابراین، می‌توانید بگویید « موهایتان را کوتاه کنید»، «خانه‌تان را رنگ کنید»

or ‘get your car repaired.’

یا «ماشینتان را تعمیر کنید.»

Finally, ‘get’ can be used to mean ‘earn money’ or ‘make money’. You can use

در نهایت، «به‌دست آوردن» می‌تواند به معنای «درآمد کردن » یا «درآمد کردن» استفاده شود. می‌توانید از

it to talk about salaries, as in ‘Plumbers can get over three k a month around here.’

آن برای صحبت در مورد حقوق استفاده کنید، همانطور که در «لوله‌کش‌ها می‌توانند در اینجا بیش از سه کیلو در ماه دریافت کنند.»

You can also use it for other things. For example: ‘I got fifteen hundred pounds for

همچنین می‌توانید از آن برای موارد دیگر استفاده کنید. به عنوان مثال: "من برای ماشین قدیمی خود پانصد و پانصد پوند دریافت

my old car.’ This means you sold your old car, and you

کردم." این بدان معناست که شما ماشین قدیمی خود را فروختید و

made one thousand five hundred pounds from the sale.

از فروش آن هزار و پانصد پوند به دست آوردید.

Of course, there are other ways to use ‘have’ and ‘get’. We couldn’t fit every meaning

البته راه‌های دیگری نیز برای استفاده از «have» و «get» وجود دارد. ما نتوانستیم همه

of these verbs into one lesson.

معنای این افعال را در یک درس جا دهیم.

Here’s a question: can you find any other common meanings of ‘have’ or ‘get’?

در اینجا یک سوال وجود دارد: آیا می توانید معنای رایج دیگری برای "داشتن" یا "به دست آوردن" پیدا کنید؟

If you can, post the meaning and an example in the comments. You can learn more about

اگر می توانید معنی و مثال را در نظرات ارسال کنید. می‌توانید

these verbs from other viewers, and check if your ideas are correct or not.

از بینندگان دیگر درباره این افعال اطلاعات بیشتری کسب کنید و بررسی کنید که آیا ایده‌هایتان درست است یا خیر.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!