9 Easy 2-Word English Expressions: “on call”, “on edge”, “on board”...

Hi. I'm Rebecca from engVid. Sometimes, English  can be challenging and a little more difficult,  

سلام. من ربکا از engVid هستم. گاهی اوقات، انگلیسی می‌تواند چالش‌برانگیز و کمی دشوارتر باشد،

and at other times, it can be quite easy. This  is one of those quite easy times, alright?  

و در برخی مواقع، می‌تواند بسیار آسان باشد. این یکی از آن زمان‌های بسیار آسان است، خوب؟

Because today, we're going  to learn some expressions,  

از آنجا که امروز، ما برخی از عبارات را یاد خواهیم گرفت،

they all have only two words, and they are pretty short and easy to understand. Okay?  

همه آنها فقط دو کلمه دارند، و بسیار کوتاه و قابل درک هستند. باشه؟

And easy to learn, easy to pronounce. So, you're not only going to learn the vocabulary,  

و آسان برای یادگیری، آسان برای تلفظ. بنابراین، شما نه تنها واژگان را یاد خواهید گرفت، بلکه

you're going to learn a little bit of the pronunciation, which is not hard, and also the  

کمی تلفظ آن را نیز یاد خواهید گرفت، که سخت نیست، و

meaning, of course. Alright? So, are you ready? Let's get started.  

البته معنی. بسيار خوب؟ پس آماده ای؟ بیا شروع کنیم.

So, when you don't know the expression, you  might use a lot of words to kind of say the  

بنابراین، وقتی بیان را نمی‌دانید، ممکن است از کلمات زیادی برای بیان

same thing. But when you know these short  expressions, you can also speak more effectively,  

همان   استفاده کنید. اما وقتی این عبارات کوتاه را بدانید، می‌توانید مؤثرتر،

more efficiently, and at a  more advanced level. Also,  

کارآمدتر و در سطح پیشرفته‌تر صحبت کنید. همچنین،

these expressions will help you to understand  

این عبارات به شما کمک می‌کند تا بفهمید که

what others around you mean when they're  saying... When they're using them. Okay?  

دیگران در هنگام گفتن چه معنایی دارند... وقتی از آنها استفاده می‌کنند. باشه؟

So, suppose you want to say, "They refuse to  work because they want more money." Usually,  

بنابراین، فرض کنید می‌خواهید بگویید: «آنها از کار کردن خودداری می‌کنند زیرا پول بیشتری می‌خواهند». معمولاً،

this refers to workers or employees, alright?  They refuse to work because they're protesting,  

این به کارگران یا کارمندان اشاره دارد، خوب؟ آنها از کار امتناع می کنند زیرا اعتراض می کنند،

they're demanding a higher salary, better  working conditions. So, what is the expression  

خواستار حقوق بیشتر، شرایط کاری بهتر هستند. بنابراین، چه عبارتی

that captures that idea? Do you know what it  is? You say, "They are on something. They  

آن ایده را نشان می‌دهد؟ میدونی این چیه ؟ شما می گویید، "آنها در یک چیزی هستند. آنها

are on strike." Okay? So, if you say that  certain employees are on strike, it means  

در اعتصاب هستند." باشه؟ بنابراین، اگر می‌گویید که برخی از کارمندان اعتصاب می‌کنند، به این معنی است که

they refuse to work because they are protesting  and demonstrating for better working conditions,  

آنها از کار کردن خودداری می‌کنند زیرا برای شرایط کاری بهتر،

or hours, or salaries, or something  like this. Okay? Alright.  

یا ساعات کاری، یا حقوق یا چیزی شبیه به این اعتراض می‌کنند و تظاهرات می‌کنند. باشه؟ بسيار خوب.

Let's look at number two. "She's feeling nervous."  So, this could be for any kind of situation.  

بیایید به شماره دو نگاه کنیم. "او احساس عصبی می کند." بنابراین، این می تواند برای هر نوع موقعیتی باشد.

Maybe she's feeling nervous because she's  waiting for her exam results. Maybe she's  

شاید او احساس عصبی می کند زیرا منتظر نتایج امتحانش است. شاید او

feeling nervous because she's waiting for  the results of some... Of a medical test,  

احساس عصبی می کند زیرا منتظر نتایج برخی از آزمایشات پزشکی است،

or she wants to find out, "Did she get the  job?" So, she's feeling nervous, so we could  

یا می خواهد بفهمد، "آیا او کار را بدست آورده است ؟" بنابراین، او عصبی است، بنابراین ما می‌توانیم

also say "on something", because as you can  see, all these expressions start with "on",  

«روی چیزی» را هم بگوییم، زیرا همانطور که می‌بینید ، همه این عبارات با «روشن» شروع می‌شوند،

right? So, she's... She's what? She's on edge.  Alright? Perhaps you've heard some of these  

درست است؟ خب، اون... اون چیه؟ او در لبه است. بسيار خوب؟ شاید برخی از اینها را قبلا شنیده باشید

before. Okay? And perhaps you haven't. So,  "on edge" basically means that somebody is  

. باشه؟ و شاید شما این کار را نکرده اید. بنابراین، «در لبه» اساساً به این معنی است که کسی

very nervous and scared about something. They're  waiting for something and they're feeling  

در مورد چیزی بسیار عصبی است و می‌ترسد. آن‌ها منتظر چیزی هستند و احساس می‌کنند که

on edge. Alright? Got that? Good. Let's look at number three. If we want  

سرگردان هستند. بسيار خوب؟ گرفتش؟ خوب بیایید به شماره سه نگاه کنیم. اگر بخواهیم

to say, "The doctor is available", but we mean by that maybe the doctor's not here at the moment,  

بگوییم، "دکتر در دسترس است"، اما منظورمان این است که شاید دکتر در حال حاضر اینجا نیست،

but he is available, or she is available. There's an expression for that. We would say,  

اما او در دسترس است یا او در دسترس است. تعبیری برای آن وجود دارد. می‌گفتیم،

"The doctor is on call." "On call" means that even if you're not there at that moment,  

«دکتر آماده است.» "در حال تماس" به این معنی است که حتی اگر در آن لحظه آنجا نباشید،

but you're somewhere, and if you're needed, you will be called and then that doctor will be  

اما جایی هستید، و اگر به شما نیاز باشد، با شما تماس گرفته می‌شود و سپس آن پزشک   می‌تواند

able to arrive. Okay? Now, this is usually used... It's used for all kinds of people,  

بیاید. باشه؟ اکنون، این معمولاً استفاده می‌شود... برای همه نوع افراد،

certainly for medical professionals like doctors and so on. Also, first responders or firefighters  

مطمئناً برای متخصصان پزشکی مانند پزشکان و غیره استفاده می‌شود. همچنین، اولین امدادگران یا آتش نشانان

and so on, they are on call. But it doesn't only have to be for people like that. It could  

و غیره، آماده هستند. اما این فقط نباید برای چنین افرادی باشد.

also be just people who work at the... In different positions in an organization,  

همچنین می‌تواند فقط افرادی باشند که در... در موقعیت‌های مختلف در یک سازمان کار می‌کنند،

or if you're... Perhaps you're working at home, but if you're needed, then you're saying that I  

یا اگر شما... شاید در خانه کار می‌کنید، اما اگر به شما نیاز است، می‌گویید که من در

will be available even though I'm at home. So, instead of saying, "I will be available",  

دسترس خواهد بود حتی اگر در خانه هستم. بنابراین، به جای گفتن «من در دسترس خواهم بود»،

then basically you're... The idea is that you're on call. Okay? Alright. Good.  

پس اساساً شما... ایده این است که شما در تماس هستید. باشه؟ بسيار خوب. خوب

Let's look at number four. So, if you want to  ask, "Who's working right now?" Okay? Who's  

بیایید به شماره چهار نگاه کنیم. بنابراین، اگر می خواهید بپرسید، "چه کسی در حال حاضر کار می کند؟" باشه؟ چه کسی در حال

in charge right now? Who is on duty? Okay?  "Who's on duty?" means that there are different  

حاضر مسئول است؟ چه کسی در حال انجام وظیفه است؟ باشه؟ "چه کسی در حال انجام وظیفه است؟" به این معنی است که

people who have this job, let's say manager,  and some days maybe one manager works, and  

افراد مختلفی این شغل را دارند، مثلاً مدیر، و برخی روزها ممکن است یک مدیر کار کند، و

another day there's another restaurant manager,  perhaps in a restaurant. Right? Or some other  

روز دیگر مدیر رستوران دیگری، شاید در یک رستوران. درست؟ یا

kind of situation like that, or in a factory.  Alright? There might be people who have different  

موقعیت دیگری مانند آن، یا در یک کارخانه. بسيار خوب؟ ممکن است افرادی باشند که   شیفت های متفاوتی داشته باشند

shifts. Sometimes someone works the morning  hours, sometimes someone works the evening  

. گاهی اوقات فردی صبح‌ها کار می‌کند ، گاهی اوقات شخصی ساعت‌های بعدازظهر کار می‌کند،

hours, and you want to know who's working  now, or who is on duty. Okay? Got that? Good.  

و شما می‌خواهید بدانید چه کسی اکنون کار می‌کند یا چه کسی در حال انجام وظیفه است. باشه؟ گرفتش؟ خوب

So, as you can see, these words are pretty short,  right? They're not... And these expressions  

بنابراین، همانطور که می بینید، این کلمات بسیار کوتاه هستند، درست است؟ آنها نیستند... و این عبارات

are easy to say, to understand. Let's just  repeat them, alright? "On strike", "on edge",  

گفتن و فهمیدن آسان است. بیایید آنها را تکرار کنیم، خوب؟ "در اعتصاب"، "در لبه"،

"on call", "on duty". Okay? You can pronounce  the "t" here, or you could not. You could  

"در حال حاضر"، "در حال وظیفه". باشه؟ می‌توانید «t» را در اینجا تلفظ کنید، یا نمی‌توانید. می‌توانید

say it like "on duty". North Americans would  probably say "on duty", but I think it might  

آن را مانند «در حال انجام وظیفه» بگویید. آمریکایی‌های شمالی احتمالاً می‌گویند «در حال وظیفه»، اما من فکر می‌کنم

be easier for you and easier for others to  understand you if you do pronounce that "t",  

اگر «t»،

"on duty". Alright? You decide. Next, suppose you want to say, or someone wants  

«در حال وظیفه» را تلفظ کنید، ممکن است برای شما راحت‌تر باشد و درک شما برای دیگران آسان‌تر باشد. بسيار خوب؟ تو تصمیم بگیر. بعد، فرض کنید می‌خواهید بگویید، یا کسی می‌خواهد

to say, "Everyone's on the plane. Everybody's on the plane now. All the passengers are on  

بگوید: "همه در هواپیما هستند. همه اکنون در هواپیما هستند. همه مسافران در

the plane." So, what's the expression for that? "Everyone is on board", "on board".  

هواپیما هستند." بنابراین، چه بیانی برای آن وجود دارد؟ «همه در کشتی هستند»، «در کشتی».

Right? If you're... When you've traveled at the airport, you'll announce... You'll hear  

درست؟ اگر... وقتی در فرودگاه سفر کردید، اعلام خواهید کرد... اعلان را خواهید شنید،

the announcement, right? We're starting the boarding procedure. "To board" means to get  

درست است؟ ما در حال شروع روند سوار شدن هستیم. «سوار شدن» به معنای سوار شدن

on a plane, or a ship, or anything like that. Okay? And once you are already on the plane or  

در هواپیما، کشتی یا هر چیز دیگری است. باشه ؟ و هنگامی که قبلاً در هواپیما یا

the ship, you are on board. That is the... This particular meaning of this expression.  

کشتی هستید، در کشتی هستید. این معنای خاص این عبارت است. باشه

Okay? There is another meaning. This is kind of more physical. You're actually physically  

؟ معنای دیگری نیز وجود دارد. این به نوعی فیزیکی تر است. شما در واقع از لحاظ فیزیکی

on board the aircraft, or the cruise ship, or whatever. There is another meaning which is  

روی هواپیما، کشتی کروز یا هر چیز دیگری هستید. معنای دیگری وجود دارد که

not physical, and it means this. Suppose you're at a meeting, and they're discussing various  

فیزیکی نیست و به این معنی است. فرض کنید در یک جلسه هستید، و آنها در حال بحث در مورد

subjects, and deciding, making decisions about how to move forward, and then they say, "Okay, so  

موضوعات مختلف، و تصمیم گیری، تصمیم گیری در مورد چگونگی حرکت رو به جلو هستند، و سپس آنها می گویند، "خوب، پس

this is what we've agreed. Is everyone on board?" So, what do they mean? They're not talking about a  

این چیزی است که ما به توافق رسیده ایم. آیا همه حاضرند؟" بنابراین، منظور آنها چیست؟ آنها در مورد یک

plane or a ship. When they ask in that context, if everyone is on board, what they mean is,  

هواپیما یا یک کشتی صحبت نمی کنند. وقتی آنها در این زمینه می پرسند، اگر همه در هیئت هستند، منظور آنها این است که آیا

is does everyone agree to this? Does everyone think in the same way? Does everyone support this  

همه با این موافق هستند؟ آیا همه به یک شکل فکر می کنند؟ آیا همه از این

path, or this choice, or this decision? Okay? That's another meaning of "on board". All right.  

مسیر یا این انتخاب یا این تصمیم حمایت می کنند؟ باشه؟ این معنای دیگری از "در کشتی" است. خیلی خوب.

Number six. Suppose you want to express the idea that you can buy it for less. It can be anything,  

شماره شش. فرض کنید می خواهید این ایده را بیان کنید که می توانید آن را با قیمت کمتری بخرید. این می تواند هر چیزی باشد،

any product. You can buy it for less. Why can you buy something for less? Because it's... What?  

هر محصولی. می توانید آن را با قیمت کمتری خریداری کنید. چرا می توان چیزی را با قیمت کمتر خریداری کرد؟ چون این... چی؟

It's on sale. Yes. This is a very popular word around the world. Right? And something's on sale,  

حراج است. آره. این یک کلمه بسیار محبوب در سراسر جهان است. درست؟ و چیزی در فروش است،

that means it's available to buy... To purchase, or to buy for a lower price. All right? On sale.  

این بدان معناست که برای خرید در دسترس است... برای خرید یا خرید با قیمت کمتر. خیلی خوب؟ حراج.

That one, I'm sure you have heard. All right. Next, number seven. She did it with intent. Now,  

اون یکی، مطمئنم که شنیدی خیلی خوب. بعد، شماره هفت. او این کار را با قصد انجام داد. اکنون،

I know that word is a little bit harder to understand. Let me explain it to you. So,  

می‌دانم که درک آن کلمه کمی سخت‌تر است . بذار برات توضیح بدم بنابراین، به این

it means she did it not by  mistake. She really wanted  

معنی است که او این کار را به اشتباه انجام نداده است . او واقعاً می خواست این کار را

to do it. Okay? She didn't do it by mistake or  by accident. She wanted to do it. And usually,  

انجام دهد. باشه؟ او این کار را به اشتباه یا تصادفی انجام نداد . او می خواست این کار را انجام دهد. و معمولاً،

this one is talking about something negative.  Okay? So, the expression we have for this is  

این یکی در مورد چیزی منفی صحبت می کند. باشه ؟ بنابراین، عبارتی که ما برای این داریم این است که

she did it on purpose. Okay? Now, this word, if  you look at it, you might end up pronouncing it  

او این کار را عمدا انجام داد. باشه؟ حالا، این کلمه، اگر به آن نگاه کنید، ممکن است در نهایت آن را به

a different way, so be careful. The correct way  to pronounce this is "on purpose", purpose. Okay?  

روش دیگری تلفظ کنید، پس مراقب باشید. روش صحیح برای تلفظ این «عمد» است. باشه؟

Don't worry about the "p-o-s-e" here. Don't  try to pronounce that the way you see it.  

در اینجا نگران "p-o-s-e" نباشید. سعی نکنید آن را طوری که می بینید تلفظ کنید.

Just repeat after me. On purpose. On purpose.  So, it's shortened a lot. Okay? It's reduced.  

فقط بعد از من تکرار کن از قصد. از قصد. بنابراین، بسیار کوتاه شده است. باشه؟ کاهش یافته است.

It's reduced here, it's reduced  here. On purpose. Okay? Good.  

اینجا کاهش یافته است، اینجا کاهش یافته است . از قصد. باشه؟ خوب

Number eight, "The flight  arrived at the expected hour."  

شماره هشت، «پرواز در ساعت مورد انتظار رسید». باشه

Okay? The flight arrived when you were expecting it to arrive. So,  

؟ پرواز زمانی رسید که شما انتظار رسیدن آن را داشتید. بنابراین،   می‌توانیم

we could say, "The flight arrived..." We have a few options here. The easy one is we could say,  

بگوییم، "پرواز رسید..." ما در اینجا چند گزینه داریم. ساده ترین مورد این است که می توانیم بگوییم

"on time", right? "The flight arrived on time." Or you could say, "on schedule". On schedule.  

«به موقع»، درست است؟ "پرواز به موقع رسید." یا می توانید بگویید "بر اساس برنامه". طبق برنامه.

All right? "The conference began on time." On... Or, "The conference... The meeting began  

خیلی خوب؟ کنفرانس به موقع شروع شد. در... یا، "کنفرانس... جلسه

on schedule." On time. At the time that it was expected to begin. All right? So,  

طبق برنامه شروع شد." به موقع. در زمانی که انتظار می رفت شروع شود. خیلی خوب؟ بنابراین،

those are the ones. Let's repeat  the last four for pronunciation  

آن‌ها هستند. بیایید چهار مورد آخر را برای تلفظ

again. "On sale", "on purpose", "on time", "on  schedule", and also "on board". All right?  

دوباره تکرار کنیم. «در حال فروش»، «عمد»، «به‌موقع»، «طبق برنامه»، و همچنین «در هواپیما». خیلی خوب؟

So now, let's take one more step to make sure  that you've understood the meanings of these and  

بنابراین اکنون، بیایید یک قدم دیگر برداریم تا مطمئن شویم که معانی این موارد را درک کرده‌اید و

just to review them and make sure you got them.  So, we're going to jump around a little bit,  

فقط آنها را مرور کنید و مطمئن شوید که آنها را دریافت کرده‌اید. بنابراین، ما کمی به اطراف می پریم،

and I'm going to ask you if you remember  what they mean. So, here we go. So,  

و از شما می پرسم که آیا منظور آنها را به خاطر دارید . پس بزن که بریم. بنابراین،

let's start with an easy one. If something  is on sale, what does that mean?  

بیایید با یک مورد آسان شروع کنیم. اگر چیزی در فروش است، به چه معناست؟ به این

It means that it's available for a lower price.  All right? Good. That's done. All right.  

معنی است که با قیمت کمتری در دسترس است. خیلی خوب؟ خوب این کار انجام شد. خیلی خوب.

If someone is on call, what does that mean? That means that person is available  

اگر کسی در حال تماس باشد، این به چه معناست؟ این بدان معناست که اگر شما به او نیاز دارید، آن شخص در دسترس است،

if you need them, and when you call them, they will come and be available to do whatever  

و وقتی با او تماس می‌گیرید، می‌آید و برای انجام هر

work you need them to do. Okay? They're on call. All right? Good. Let's look at this one. If  

کاری که نیاز دارید، در دسترس خواهد بود. باشه؟ آنها در حال تماس هستند. خیلی خوب؟ خوب بیایید به این یکی نگاه کنیم. اگر

something is on time or on schedule, what does that mean? That means it happens at the time  

چیزی به موقع یا طبق برنامه باشد، به چه معناست؟ یعنی در زمانی اتفاق می‌افتد که

you expected it to happen,  the time it was supposed to  

انتظار داشتید اتفاق بیفتد، زمانی که قرار بود اتفاق

happen. All right? Good. Very nice. The next  one, let's jump up here. If someone is on edge,  

بیفتد. خیلی خوب؟ خوب بسیار خوب. مورد بعدی، بیایید به اینجا بپریم. اگر کسی در حاشیه باشد، آیا

is that a good thing or a bad thing?  Is that positive or negative?  

این چیز خوبی است یا بد؟ این مثبت است یا منفی؟

It's probably going to be negative, because if  you're on edge, you're what? You are nervous,  

احتمالاً منفی خواهد بود، زیرا اگر در لبه بالایی هستید، چه چیزی هستید؟ شما عصبی هستید،

scared. Okay? You're waiting for something. All  right? And you're on edge. Like, we talked about  

می ترسید. باشه؟ منتظر چیزی هستی خیلی خوب؟ و شما در آستانه هستید. مثلاً در مورد

the exam results, the interview, did you get the  job, did you not? I don't know, I'm on edge.  

نتایج امتحانات، مصاحبه صحبت کردیم، آیا شما شغل را پیدا کردید ، نه؟ نمی دونم، من در حاشیه هستم. باشه

Okay? Or you're waiting for some results from  a doctor, or you're waiting for your wife to  

؟ یا منتظر نتایج یک پزشک هستید یا منتظر

give birth. All right? So you might be a little  bit on edge. All right. If someone is on board,  

زایمان همسرتان هستید. خیلی خوب؟ بنابراین ممکن است کمی در حاشیه باشید. خیلی خوب. اگر شخصی در کشتی باشد،   به

what does that mean? When you're talking about on  board, what could it refer to? Remember it had  

چه معناست؟ وقتی در مورد روی کشتی صحبت می‌کنید، به چه چیزی می‌توان اشاره کرد؟ یادتان هست

two meanings? So let's talk about the physical  meaning first. It means that you are actually on  

دو معنی داشت؟ پس بیایید ابتدا در مورد معنای فیزیکی صحبت کنیم . این بدان معنی است که شما در واقع

board on a plane or a ship or something like  that. Okay? On board. I'm on board right now.  

در هواپیما یا کشتی یا چیزی شبیه به آن هستید. باشه؟ در هیئت مدیره. من در حال حاضر در کشتی هستم.

So sometimes before your plane or your flight  leaves, you call someone, you say bye and  

بنابراین گاهی اوقات قبل از اینکه هواپیما یا پروازتان حرکت کند، با کسی تماس می گیرید، خداحافظی می کنید و

everything, okay, I'm on board the aircraft  now, I'm on board now, and I'm going to switch  

همه چیز را، خوب، الان سوار هواپیما هستم ، الان سوار هواپیما هستم و می خواهم

off my phone, I'll talk to you after I have  arrived wherever. Okay? So that's on board.  

تلفنم را خاموش کنم. بعد از اینکه به هر کجا رسیدم با شما صحبت خواهم کرد. باشه ؟ بنابراین در هیئت مدیره است.

And do you remember the second meaning of on  board? The second meaning was is everybody on  

و آیا معنای دوم on board را به خاطر دارید ؟ معنای دوم این بود که آیا همه در

board? Does everybody agree? Does everybody say  yes, we should do this? Okay? Those were the two  

هیئت مدیره هستند؟ آیا همه موافقند؟ آیا همه می گویند بله، ما باید این کار را انجام دهیم؟ باشه؟ اینها دو

meanings of on board. Good. If somebody did  something on purpose, usually is this positive  

معنی on board بودند. خوب اگر کسی کاری را عمدا انجام داده باشد، معمولاً این مثبت است

or negative? This is usually kind of negative.  Okay? So, for example, sometimes when kids are  

یا منفی؟ این معمولا به نوعی منفی است. باشه ؟ بنابراین، برای مثال، گاهی اوقات وقتی بچه‌ها

young, they don't still know, they don't know yet  what they should do and what they shouldn't do,  

جوان هستند، هنوز نمی‌دانند، هنوز نمی‌دانند چه باید بکنند و چه کاری نباید انجام دهند،

and so they might hit other children, for example,  and they're doing it on purpose, let's say,  

و بنابراین ممکن است مثلاً بچه‌های دیگر را بزنند، و آنها این کار را از روی عمد انجام می‌دهیم، فرض کنید،

okay, because maybe they don't know better,  or they're jealous or something like that,  

باشه، زیرا شاید آنها بهتر نمی‌دانند، یا حسادت می‌کنند یا چیزی شبیه به آن،

and they might hit another child on purpose until  the parent explains that that's not what you  

و ممکن است کودک دیگری را عمداً بزنند تا زمانی که والدین توضیح دهند که این کاری نیست که شما

should do, you can't do that, and so on. Or a  child may do something wrong if they're angry,  

باید انجام دهید، شما نمی توانید این کار را انجام دهید، و غیره. یا اگر یک کودک عصبانی باشد، ممکن است کار اشتباهی انجام دهد،

okay, they might throw something, and  then again, the parent has to explain,  

باشه، ممکن است چیزی پرتاب کند، و دوباره، والدین باید توضیح دهند،   این کار را

don't do that, but the child might have done  it on purpose before they understood that you  

نکنید، اما ممکن است کودک قبل از اینکه بفهمد که شما از روی عمد این کار را انجام داده باشد.

shouldn't do those kind of things. All right?  But again, it doesn't have to refer only to  

نباید اینجور کارها رو انجام داد خیلی خوب؟ اما مجدداً، لازم نیست فقط به

children or anything like that, it can also  mean an adult does something with intention,  

کودکان یا هر چیز دیگری اشاره داشته باشد، بلکه می‌تواند به این معنی باشد که یک بزرگسال کاری را با عمد انجام می‌دهد،

but the intention is a negative kind of intention.  Okay? All right. And if people are on strike,  

اما قصد یک نوع قصد منفی است. باشه ؟ خیلی خوب. و اگر مردم در اعتصاب هستند،

remember we spoke about that? It could be  factory workers, employees are on strike,  

به یاد دارید که در مورد آن صحبت کردیم؟ ممکن است کارگران کارخانه باشند، کارمندان اعتصاب کنند،

it means that they are not working. Why?  Because they want something better, okay?  

یعنی کار نمی‌کنند. چرا؟ چون چیز بهتری می خواهند، باشه؟

Their employer to give them something better,  better working hours, better working conditions,  

کارفرمای آنها چیزی بهتر، ساعت کاری بهتر، شرایط کاری بهتر،

better salaries, and so on, or some other issues.  All right? That was on strike. And this last one  

حقوق بهتر، و غیره، یا برخی مسائل دیگر به آنها بدهد. خیلی خوب؟ که در اعتصاب بود. و این آخری

here, if someone is on duty, what does that mean?  That means right now they are working. That is  

در اینجا، اگر کسی در حال انجام وظیفه باشد، به چه معناست؟ یعنی الان دارند کار می کنند. یعنی

their shift, they're working from 9 to 5, or 8  to 4, or whatever it may be, they're on duty,  

شیفت آنها، آنها از ساعت 9 به 5، یا 8 به 4 کار می کنند، یا هر چه که ممکن است باشد، آنها در حال انجام وظیفه هستند،

they're working right now. Okay? All right,  

آنها در حال حاضر کار می کنند. باشه؟ بسیار خوب،

very nice. So, you see, you've  learned these expressions.  

خیلی خوب است. بنابراین، می بینید، شما این عبارات را یاد گرفته اید.

What can you do now to make sure that you  know them? First, you can go to our website  

اکنون چه کاری می توانید انجام دهید تا مطمئن شوید که آنها را می شناسید؟ ابتدا، می‌توانید به وب‌سایت ما

at www.engvid.com, and there you could do a  quiz on these, it's a great way to review,  

در www.engvid.com بروید، و در آنجا می‌توانید یک امتحان درباره این موارد انجام دهید، این یک راه عالی برای بررسی است،

and make sure that you've really got them,  because you've taken the time to watch this,  

و مطمئن شوید که واقعاً آنها را دریافت کرده‌اید، زیرا وقت گذاشته‌اید. برای تماشای این،

I know you're serious. So, take that extra  step, okay? Do the quiz, lock it in. Then,  

می دانم که جدی می گویی. بنابراین، آن گام اضافی را بردارید، خوب؟ امتحان را انجام دهید، آن را قفل کنید. سپس،

you could also try to write your own sentences  using some of these expressions. You could say,  

همچنین می توانید سعی کنید جملات خود را با استفاده از برخی از این عبارات بنویسید. می توانید بگویید:

"Oh, I bought a laptop on sale." Okay? Or, "John  is on duty on Friday." Whatever, write some  

"اوه، من یک لپ تاپ در فروش خریدم." باشه؟ یا، "جان در روز جمعه در حال انجام وظیفه است." به هر حال،

sentences about your own life using these  expressions, that way you will really know  

با استفاده از این عبارات، جملاتی در مورد زندگی خود بنویسید، به این ترتیب واقعاً خواهید دانست

and connect them in a meaningful way to your own  self and your life. All right? And don't forget  

و آنها را به روشی معنادار به خود و زندگی خود متصل خواهید کرد. خیلی خوب؟ و فراموش نکنید که

to subscribe to my YouTube channel for lessons  like this on various kinds of subjects to do with  

در کانال YouTube من مشترک شوید تا دروسی مانند این در مورد انواع موضوعات مرتبط با

vocabulary, grammar, pronunciation, and exams,  and everything else. Okay? So, thanks very much  

واژگان، دستور زبان، تلفظ، و امتحانات، و هر چیز دیگری انجام شود. باشه؟ بنابراین، بسیار متشکرم

for watching. All the best with  your English. Bye for now.

برای تماشا. بهترین ها با انگلیسی شما. فعلا خداحافظ.