STOP Speaking Basic English 🇬🇧 | Learn 10 Verbs That NATIVE SPEAKERS Use! 📚✨

Hi there. This is Harry. And welcome back  to Advanced English Lessons with Harry,  

سلام. این هری است. و به «درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید،

where I try to help you to get a better  understanding of the English language.  

که سعی می‌کنم به شما کمک کنم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید.

We're trying to help you to get ready  for any proficiency exams that you're  

ما در تلاشیم به شما کمک کنیم تا برای هر آزمون مهارتی که

doing. If you're preparing for a job  interview in English, or if you just want  

انجام می‌دهید آماده شوید. اگر برای یک مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی آماده می‌شوید، یا فقط می‌خواهید

to improve conversational English, business  English, but you've come to the right place.

انگلیسی مکالمه، انگلیسی تجاری را بهبود بخشید ، اما به جای درستی آمده‌اید.

And remember, if you want to write to me, you  can do so at www.englishlessonviaskype.com.  

و به یاد داشته باشید، اگر می‌خواهید برای من بنویسید، می‌توانید این کار را در www.englishlessonviaskype.com انجام دهید.

Very happy to hear from me and I'll  help you in any way that I can.  

بسیار خوشحالم که از من می شنوم و من به هر نحوی که بتوانم به شما کمک خواهم کرد.

So back to our lesson, and in this particular  lesson is an advanced English lesson. We're  

بنابراین به درس ما برگردیم، و در این درس خاص، یک درس انگلیسی پیشرفته است. ما به

looking at verbs to describe reading. Okay.  All of these are verbs to describe reading.

دنبال افعالی برای توصیف خواندن هستیم. باشه. همه اینها افعالی برای توصیف خواندن هستند.

I'll give you the particular verb and then I  give you a situation, an example as to how you  

من فعل خاص را به شما می‌دهم و سپس به شما موقعیتی می‌دهم، مثالی برای اینکه چگونه

can use them. In total we've got ten, so not  so long. But just hold on to the end, because  

می‌توانید از آنها استفاده کنید. در مجموع ما ده تا داریم، پس نه چندان طولانی. اما فقط تا انتها نگه دارید، زیرا

I'm going to explain the difference between two  verbs that often get confused. So wait for that.

من قصد دارم تفاوت بین دو فعل که اغلب اشتباه می‌شوند را توضیح دهم. پس منتظر آن باشید.

Okay, let's get back to the lesson.  So as I said advanced English lesson  

خوب، بیایید به درس برگردیم. بنابراین همانطور که گفتم درس پیشرفته انگلیسی

these are verbs ten verbs connected with reading.

اینها افعال ده فعل هستند که با خواندن مرتبط هستند.

So the first to flick through something.  Flick through something. You know,  

بنابراین اولین کسی که چیزی را مرور می کند. از طریق چیزی تلنگر بزنید. می دانید،

when you're sitting in the waiting room for  the dentist or the waiting room for the doctor,  

وقتی در اتاق انتظار برای دندانپزشک یا اتاق انتظار پزشک می نشینید،

and there are a bunch of magazines, usually old  and out of date. It has to be said. But you pick  

و تعداد زیادی مجله وجود دارد، معمولاً قدیمی و قدیمی. باید گفته شود. اما شما

one up because you're bored and you're waiting  your turn, and you flick through quickly to see if  

یکی را انتخاب می‌کنید زیرا حوصله‌تان سر رفته و منتظر نوبتتان هستید، و به سرعت ورق می‌زنید تا ببینید آیا

there's any article that you might be interested  in reading so you don't read the magazine cover  

مقاله‌ای وجود دارد که ممکن است به خواندن آن علاقه داشته باشید تا جلد مجله را نخوانید

to cover. You flick through it with your fingers  to find something a little bit more interesting.

. با انگشتانتان آن را تکان می‌دهید تا چیز کمی جالب‌تر پیدا کنید.

To glance. Well, if you're in a hurry and  you pick up a newspaper, you might glance  

برای نگاه کردن. خوب، اگر عجله دارید و روزنامه را بردارید، ممکن است

at the headlines quickly. You don't read  it from cover to cover, page to page. You  

سریع به سرفصل ها نگاه کنید. شما آن را از روی جلد به جلد، صفحه به صفحه نمی‌خوانید. شما

glance at the key headlines to see if there's  something that you should be interested in,  

به سرفصل‌های کلیدی نگاه می‌کنید تا ببینید آیا چیزی وجود دارد که باید به آن علاقه داشته باشید،

or something you should know about. Okay,  so to glance or a glance means a quick read.

یا چیزی که باید در مورد آن بدانید. بسیار خوب، بنابراین نگاه یا نگاه به معنای خواندن سریع است.

So somebody drops a document on your  desk and they might literally ask you,  

بنابراین، یک نفر سندی را روی میز شما می‌اندازد و ممکن است به معنای واقعی کلمه از شما بپرسد،

could you give that a quick glance so they  don't expect you to read every bit of it,  

آیا می‌توانید یک نگاه سریع به آن بیندازید تا از شما انتظار نداشته باشند که تک تک آن را بخوانید،

but they want you to familiarise  yourself with some of it. Glance  

اما از شما می‌خواهند که با بخشی از آن آشنا شوید.

at it. Get the key points that you'd be  ready for the meeting. Okay, so to glance,

به آن نگاه کنید. نکات کلیدی را که می‌خواهید برای جلسه آماده باشید، دریافت کنید. بسیار خوب، پس نگاه کردن به

to look through means to look at something  and read it in a little bit more, attentively.  

معنای نگاه کردن به چیزی و خواندن آن با کمی دقت بیشتر است.

Okay. So to look at it in a little bit  more detail. So again that document lands  

باشه. بنابراین برای نگاه کردن به آن با کمی جزئیات بیشتر. بنابراین دوباره آن سند

on your desk and you tell them that  you don't have time to read it now,  

روی میز شما قرار می گیرد و به آنها می گویید اکنون وقت ندارید آن را بخوانید،

but you look through it later. So when  you have time, you'll spend time and  

اما بعداً آن را بررسی می کنید. بنابراین وقتی وقت داشته باشید، زمان صرف می‌کنید و با

you'll get to know what's in the document.  So you'd be ready to ask some questions.

آنچه در سند است آشنا می‌شوید. بنابراین شما آماده هستید که چند سوال بپرسید.

So to look through. Or you might have some  interviews to do because you need to recruit  

بنابراین برای نگاه کردن. یا ممکن است چند مصاحبه انجام دهید زیرا باید

some people. So a pile of CVs lands on your desk  or they come into your inbox. So you look through  

چند نفر را استخدام کنید. بنابراین انبوهی از رزومه‌ها روی میز شما قرار می‌گیرد یا به صندوق ورودی شما می‌آیند. بنابراین شما

them in a little bit of detail to see if any of  them fit straight away. For the particular job  

با کمی جزئیات به آنها نگاه می‌کنید تا ببینید آیا هرکدام از آنها فوراً مناسب هستند یا خیر. برای شغل خاصی

that you have in mind, particularly if you want  to draw up a shortlist for interview purposes.

که در ذهن دارید، به خصوص اگر می‌خواهید فهرست کوتاهی برای اهداف مصاحبه تهیه کنید.

So you'll look through each of  the CVs to see if they have the  

بنابراین، هر یک از رزومه‌ها را بررسی می‌کنید تا ببینید آیا آن‌ها

sort of credentials and skills that  you're looking for to look through.

اعتبارنامه‌ها و مهارت‌هایی را دارند که می‌خواهید جستجو کنید.

To browse. Well, this is one of my favourite  pastimes. If I can find a bookshop,  

برای مرور. خب، این یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه من است . اگر بتوانم کتابفروشی پیدا کنم،

I like to browse means to go  in and go from shelf to shelf,  

من دوست دارم مرور کنم یعنی وارد  شوم و از قفسه‌ای به قفسه دیگر بروم،

up and down to see the titles, even  just to look at the covers of the books.

بالا و پایین برای دیدن عناوین، حتی فقط برای نگاه کردن به جلد کتاب‌ها.

Who's writing new books, who's published new  books, some of your favourite authors, perhaps,  

چه کسی کتاب‌های جدید می‌نویسد، چه کسانی کتاب‌های جدید منتشر کرده‌اند، برخی از نویسندگان مورد علاقه‌تان، شاید،

that you'd like to pick up on and get another  book to read? So you browse, you find the titles,  

که می‌خواهید آنها را انتخاب کنید و کتاب دیگری برای خواندن بخرید؟ بنابراین شما مرور می‌کنید، عنوان‌ها را پیدا می‌کنید،

you find the authors, and then you might pick  up the occasional book, turn it over and read  

نویسندگان را پیدا می‌کنید، و سپس ممکن است کتاب موردی را بردارید، آن را برگردانید و

the, opinions of some other writers as to what  this book is about to browse. And of course,  

نظرات برخی از نویسندگان دیگر را در مورد اینکه این کتاب قرار است مرور کند، بخوانید. و البته،

in the modern world, we browse the internet, so we  go up and down looking for something of interest.

در دنیای مدرن، ما اینترنت را مرور می‌کنیم، بنابراین بالا و پایین می‌رویم و به دنبال چیزی جالب می‌گردیم.

To scan. Well, scan means to look at something  in a little bit of detail, but quickly. Okay,  

برای اسکن. خوب، اسکن به معنای نگاه کردن به چیزی با جزئیات جزئی، اما سریع است. بسیار خوب،

so if you get a document that lands on your  desk, you'll scan it to see. First of all,  

پس اگر سندی دریافت کردید که روی میزتان قرار گرفت ، آن را اسکن خواهید کرد تا ببینید. اول از همه، آیا

are there any mistakes? Suddenly  I do. Somebody sends me a note.  

اشتباهی وجود دارد؟ ناگهان انجام می دهم. یکی برای من یادداشت می فرستد.

I scan it quickly to see if I  can pick up any grammar mistakes,  

من آن را به سرعت اسکن می‌کنم تا ببینم آیا می‌توانم اشتباهات گرامری را پیدا کنم یا نه،

and then I look through it a little bit more  thoroughly to see what the content is about.

و سپس کمی بیشتر آن را بررسی می‌کنم تا ببینم محتوا در مورد چیست.

So when we scan something, we look at it quickly  but methodically to pick up on any points that we  

بنابراین، وقتی چیزی را اسکن می‌کنیم، به سرعت به آن نگاه می‌کنیم، اما به‌طور روش‌مند به نکاتی که

really wanted to check. So to scan so you can,  you know, there's a thing called speed reading.  

واقعاً می‌خواستیم بررسی کنیم، پی می‌بریم. بنابراین برای اسکن کردن تا بتوانید، می دانید، چیزی به نام تندخوانی وجود دارد.

There's a certain we're practising to do it. We  pick out the key words and the key sentences.

مطمئناً در حال تمرین برای انجام آن هستیم. ما کلمات کلیدی و جملات کلیدی را انتخاب می‌کنیم.

So that you'd be able to get a  good understanding of what the  

به طوری که بتوانید

article is without having to  read all of it, such as scan.

بدون نیاز به خواندن همه آن، مانند اسکن، درک درستی از چیستی مقاله به دست آورید.

But usually a machine will  scan something. You know,  

اما معمولاً یک ماشین چیزی را اسکن می‌کند. می دانید،

an x-ray machine will scan your body.  So with your eyes when you're reading,  

یک دستگاه اشعه ایکس بدن شما را اسکن می کند. بنابراین با چشمان خود هنگام مطالعه،

you're going from left to right to scan each  sentence, each paragraph to pick out key words.

از چپ به راست می‌روید تا هر جمله، هر پاراگراف را اسکن کنید تا کلمات کلیدی را انتخاب کنید.

To devour. Well, we spoke about devour  before when we're talking about eating  

بلعیدن. خوب، ما قبلاً در مورد خوردن

food. So when you devour a book,  it means you can't stop reading it.

غذا صحبت کردیم. بنابراین وقتی کتابی را می بلعید، به این معنی است که نمی توانید از خواندن آن دست بکشید.

And you know, I have a really, really big  appetite for books. And I love reading them,  

و می دانید، من اشتهای بسیار زیادی برای کتاب دارم. و من عاشق خواندن آنها هستم،

so. And I get a really good book, I will  devour it. Meaning I will almost eat it.  

بنابراین. و من یک کتاب واقعاً خوب دریافت می کنم، آن را می بلعم. یعنی تقریباً آن را خواهم خورد.

I will read it cover to cover and as  few days as possible because I can't

من آن را از روی جلد و تا چند روز ممکن می خوانم زیرا نمی توانم

put the book down. It's a real page  turner. So to devour a book means to  

کتاب را زمین بگذارم. این یک صفحه برگردان واقعی است. بنابراین بلعیدن یک کتاب به معنای

read it with great detail, great  interest and passion to devour.

خواندن آن با جزئیات زیاد، علاقه زیاد و اشتیاق به بلعیدن است. باشه

Okay? And if you do happen to like  this particular lesson, then please  

؟ و اگر اتفاقاً از این درس خاص خوشتان آمد، لطفاً

like the video. And if you can subscribe to  a channel because it really, really helps.

ویدیو را لایک کنید. و اگر می‌توانید در یک کانال مشترک شوید زیرا واقعاً کمک می‌کند.

To pore over.

منافذ کردن.

But when we pore over a document, we study  it in great detail. He's been poring over  

اما وقتی یک سند را بررسی می کنیم، آن را با جزئیات زیاد مطالعه می کنیم. او

those accounts for hours now. He's really  examined them in every detail. I'm really  

ساعت‌ها است که در حال بررسی این حساب‌ها است. او واقعاً آنها را با تمام جزئیات بررسی کرده است. من واقعاً

happy that we spent so long preparing them  because, you know, if we'd made any mistakes,  

خوشحالم که این همه وقت برای آماده کردن آنها صرف کردیم، زیرا، می دانید، اگر اشتباهی مرتکب می شدیم،

he would certainly be on the warpath. So  to pull over a document or to pore over  

او مطمئناً در مسیر جنگ قرار می گرفت. بنابراین، کشیدن یک سند یا منافذ کردن با

add the numbers is to really analyse them  in great detail so you can see every little

اضافه کردن اعداد به معنای تجزیه و تحلیل آنها با جزئیات بسیار است تا بتوانید

bit and piece of them to pore over.

تکه‌های کوچک و تکه‌ای از آنها را ببینید.

To skim, while to skim means to read very, very  quickly. So your boss might ask you, did you read  

لاغری کردن، در حالی که اسکیم کردن به معنای بسیار بسیار سریع خواندن است. بنابراین ممکن است رئیستان از شما بپرسد، آیا

those documents? I skimmed over them quickly last  night. I have a general idea what they're about.  

آن اسناد را خوانده اید؟ دیشب به سرعت از آنها گذشتم . من یک ایده کلی دارم که آنها در مورد چه چیزی هستند.   آیا

Are there any of them that are more important  than others? And I can read them a little bit  

هیچ کدام از آنها مهمتر از دیگران هستند؟ و من می توانم آنها را با کمی

more carefully. So when you skim over or skim  through something, you don't read every page.

دقت بیشتر بخوانم. بنابراین وقتی چیزی را مرور می‌کنید یا از آن عبور می‌کنید، همه صفحه‌ها را نمی‌خوانید.

In fact, you probably only read the summary page,  

در واقع، احتمالاً فقط صفحه خلاصه را می‌خوانید،

but you skim through it just to make  sure that there's nothing there that's  

اما آن را مرور می‌کنید تا مطمئن شوید که چیزی وجود ندارد که

going to catch you out. So to skim  over or to skim through a document.

شما را جلب کند. بنابراین برای گذر از یک سند یا گذر از یک سند.

To riffle through. Okay, so and  to riffle means to look at pages,  

برای رد کردن. بسیار خوب، بنابراین و ریفل کردن به معنای نگاه کردن به صفحات است،

but you tend not to do it in a in a tidy  way. Okay. So when you riffle through.

اما شما تمایل دارید این کار را به روشی مرتب انجام ندهید . باشه. بنابراین هنگامی که شما را از طریق ریفلد.

A folder or riffle through a file, you're  pulling pages out. Perhaps you're in a bit  

یک پوشه یا یک فایل، صفحات را بیرون می‌کشید. شاید

of a rush trying to find something  that you, you missed the last time,  

برای یافتن چیزی که آخرین بار از دست داده اید، کمی عجله دارید،

or trying to find an important reference that  you really need. So you you go through it some  

یا در تلاش برای یافتن مرجع مهمی هستید که واقعاً به آن نیاز دارید. بنابراین شما برخی از

bits very quickly, others in more detail, but  not with any great order to riffle through.

قسمت‌ها را خیلی سریع مرور می‌کنید، برخی دیگر را با جزئیات بیشتر، اما نه با نظم عالی برای بررسی.

Now, two words, as I said, that get, confused to  study and to learn. So when we study something,  

حالا، همان‌طور که گفتم، دو کلمه که برای مطالعه و یادگیری اشتباه می‌شوند. بنابراین وقتی چیزی را مطالعه می‌کنیم،

particularly when we're talking  about reading, then we read, memorise

به‌ویژه وقتی درباره خواندن صحبت می‌کنیم، سپس می‌خوانیم، حفظ می‌کنیم،

We are very attentive. Okay. So you  could be studying chemistry. Okay. So  

ما بسیار حواس‌مان جمع است. باشه. بنابراین ممکن است در حال مطالعه شیمی باشید. باشه. بنابراین

you're reading chemical formulas. You  could be studying biology. So you're  

شما در حال خواندن فرمول های شیمیایی هستید. ممکن است در حال مطالعه زیست شناسی باشید. بنابراین شما به

looking at photosynthesis or whatever it  is to do with the production of plants.  

دنبال فتوسنتز یا هر چیز دیگری هستید که مربوط به تولید گیاهان است.

So to study means to look at something in  great detail. Now the difference between  

بنابراین مطالعه به معنای نگاه کردن به چیزی با جزئیات بسیار است. اکنون تفاوت بین

learning and studying is the following.  So when we study we read and we memorise.

یادگیری و مطالعه در زیر است. بنابراین وقتی مطالعه می کنیم می خوانیم و حفظ می کنیم.

And then when we learn, we gain  knowledge. And that could be from.

و سپس وقتی یاد می گیریم، دانش به دست می آوریم . و این می تواند از.

Studying or it could be from listening. Okay.  

در حال مطالعه یا می تواند از گوش دادن باشد. باشه.

Or we are told something by our  teacher so we can learn that way.

یا معلم‌مان چیزی به ما می‌گوید تا بتوانیم از این طریق یاد بگیریم.

We don't necessarily have to read, but when  we study, we do have to read to gain that  

ما لزوماً مجبور نیستیم بخوانیم، اما وقتی مطالعه می‌کنیم، باید بخوانیم تا آن

particular knowledge, to memorise facts.  So I can study very hard before an exam,  

دانش خاص را به دست آوریم، تا حقایق را به خاطر بسپاریم. بنابراین می‌توانم قبل از امتحان خیلی سخت مطالعه کنم،

but I can learn over the whole  course. Two years, three years,  

اما می‌توانم کل دوره را یاد بگیرم . دو سال، سه سال،

four years. But I study very hard just before each  semester exam. Okay. So to study and to learn.

چهار سال. اما من دقیقاً قبل از امتحان هر ترم خیلی سخت مطالعه می کنم . باشه. پس برای مطالعه و یادگیری. خب!

So there you have it. Those are the  explanations of the ten verbs about  

حالا شما مالک آن هستید. اینها توضیحات ده فعل درباره

reading. So let me give them to you one more time

خواندن هستند. پس بگذارید یک بار دیگر آنها را به شما بدهم

To flick through something. To glance  at something. To look through a book  

تا چیزی را مرور کنم. نگاه کردن به چیزی. برای نگاه کردن به یک کتاب

or a magazine or a document. To browse the  bookshelves and the bookshop. To browse. To scan.

یا یک مجله یا یک سند. برای مرور قفسه‌های کتاب و کتابفروشی. برای مرور. برای اسکن.

To devour. To really get into it and read it  in detail. To devour. To pore over. Spend many,  

بلعیدن. واقعاً وارد آن شوید و آن را با جزئیات بخوانید. بلعیدن. منافذ کردن.

many hours looking at documents to pore over.

ساعات زیادی،   بسیاری را صرف بررسی اسناد کنید.

To skim. To look at very quickly.

مرور. خیلی سریع نگاه کنیم.

To skim, to riffle through, riffle  through. And then finally to study.  

سرکشی کردن، رد شدن از طریق، رد کردن . و در نهایت به مطالعه.

And just remember that difference between  learning and studying, studying and learning.

و فقط تفاوت بین یادگیری و مطالعه، مطالعه و یادگیری را به یاد داشته باشید.

Okay. So those are the ten particular verbs  connected with reading verbs that you can use  

باشه. بنابراین این ده فعل خاص مرتبط با افعال خواندن هستند که می توانید از آنها

to describe reading. As always, try to practise  them. Try to understand them. Try in particular to  

برای توصیف خواندن استفاده کنید. مثل همیشه، سعی کنید آنها را تمرین کنید. سعی کنید آنها را درک کنید. به طور خاص سعی کنید

understand the difference between certain ways of  reading what's fast reading, what's quick reading?

تفاوت بین روش‌های خاص خواندن تندخوانی، تندخوانی چیست را درک کنید؟

What do you

do quickly if you want to pick up on some  information and others that you might go through,  

اگر بخواهید برخی از اطلاعات و برخی دیگر را که ممکن است مرور کنید،

and a little bit more detail. So if  you have any difficulty with them,  

و کمی جزئیات بیشتر، به سرعت چه کاری انجام می دهید. بنابراین اگر با آنها مشکلی دارید، با

contact me. I'll very happily give you some  more examples of other words if you need them.

من تماس بگیرید. اگر به آن‌ها نیاز داشته باشید، با خوشحالی به شما چند مثال دیگر از کلمات دیگر می‌دهم.

Okay, so this is Harry, as always, thanking you  

خوب، پس این هری است، مثل همیشه، از شما

for listening and watching.  Join me for the next lesson.

برای گوش دادن و تماشا کردن تشکر می کند. برای درس بعدی به من بپیوندید.