AVOID Basic English 🚫 | USE These PHRASES to Sound Like a Native! 🇬🇧

Hi there. This is Harry, and welcome back  to Advanced English Lessons with Harry,  

سلام. این هری است، و به «درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید،

where we try to help you get a better  understanding of the English language.  

که سعی می‌کنیم به شما کمک کنیم زبان انگلیسی را بهتر درک کنید.

We help you with everything from  expressions to phrasal verbs,  

ما در همه چیز به شما کمک می کنیم، از عبارات گرفته تا افعال عبارتی،

grammar, pronunciation, conversational style,  English, whatever you need, we're there to help.

گرامر، تلفظ، سبک مکالمه، انگلیسی، هر آنچه که نیاز دارید، ما آماده کمک هستیم.

Okay. So in this particular advanced English  lesson, we're looking at other ways to say  

باشه. بنابراین، در این درس پیشرفته انگلیسی ، راه‌های دیگری را برای گفتن

"I am tired." We've got ten in total, and I'll  give you an example of them. Some are similar,  

«من خسته‌ام» بررسی می‌کنیم. ما در مجموع ده عدد داریم، و من نمونه‌ای از آنها را برای شما می‌آورم. برخی شبیه به هم هستند،

but I'll give you a situation  in which you could use them.

اما من موقعیتی را به شما می‌دهم که در آن می‌توانید از آنها استفاده کنید.

Now when we say "I'm tired," there are many ways  and many adverbs we could add that will just tell  

حالا وقتی می‌گوییم «خسته‌ام»، راه‌ها و قیدهای زیادی وجود دارد که می‌توانیم به آن‌ها بگوییم

us how tired we are. So simply, I am tired. I  can say "I am very tired," "I am really tired,"

چقدر خسته هستیم. به همین سادگی، من خسته هستم. می‌توانم بگویم «خیلی خسته‌ام»، «من واقعا خسته‌ام»،

"I am pretty tired," "I am mentally tired," well,  then, "physically tired." Okay, so these are just  

«خیلی خسته‌ام»، «از نظر ذهنی خسته‌ام»، خوب، پس از آن، «از نظر فیزیکی خسته‌ام». خوب، پس اینها فقط

adverbs. So you're still using "tired," but a  different way to stress how tired you actually  

قید هستند. بنابراین شما هنوز از «خسته» استفاده می‌کنید، اما روشی متفاوت برای تأکید بر اینکه واقعاً چقدر خسته

are. But in relation to alternative words for  tired, that's what we're going to look at now.

هستید. اما در رابطه با کلمات جایگزین برای خسته، این چیزی است که ما اکنون به آن نگاه خواهیم کرد.

Okay. So I've got ten of them in total. I'll  give them to you one after the other as I sit  

باشه. بنابراین من در مجموع ده مورد از آنها را دارم. من آنها را یکی پس از دیگری در اختیار شما قرار می‌دهم که می‌نشینم

down and go back and give you some examples and  situations when you might be able to use them.

و برمی‌گردم و چند مثال و موقعیت‌هایی را به شما می‌دهم که ممکن است بتوانید از آنها استفاده کنید.

Some of them. We just have to focus on  the pronunciation as we go through them.  

برخی از آنها. ما فقط باید روی تلفظ آن‌ها تمرکز کنیم.

I'll give you the pronunciation properly so  you can practice that as well. And you know  

تلفظ درست را به شما می‌دهم تا بتوانید آن را نیز تمرین کنید. و شما تا

the drill by now. I'll go through them.  I'll give you the examples later on. You  

به حال تمرین را می‌دانید. من از آنها عبور خواهم کرد. بعداً مثالها را برایتان می‌آورم. شما

should practice them just to see which of them  you can use in your particular conversations.

باید آنها را تمرین کنید تا ببینید کدام یک از آنها را می توانید در مکالمات خاص خود استفاده کنید.

Okay, so I'm worn out. Well, worn out is  when we've been working long, long hours,  

باشه پس خسته شدم خوب، فرسودگی زمانی است که ما ساعات طولانی، طولانی،

long, long days, long, long weeks. I'm  really looking forward to my holiday  

روزهای طولانی، طولانی، هفته‌های طولانی و طولانی کار می‌کنیم. من واقعاً منتظر تعطیلات

next week because I'm completely worn out.  And worn out can be like a pair of shoes,  

هفته آینده خود هستم زیرا کاملاً فرسوده شده ام. و کهنه شده می تواند مانند یک جفت کفش باشد،

literally, that have a hole in them or the  sleeve of your jacket which has a worn part  

به معنای واقعی کلمه، که سوراخی در آن وجود دارد یا آستین ژاکت شما که قسمتی فرسوده

on the elbow. But here we are talking about  the feeling we have when we've been working  

روی آرنج دارد. اما در اینجا ما در مورد احساسی صحبت می کنیم که وقتی

very hard. I'm worn out. Can I just... I can  do no more. I'm going to bed. I'm worn out.

خیلی سخت کار می کنیم داریم. من کاملا خسته شدهام. آیا می توانم فقط... من نمی توانم بیشتر انجام دهم. من میرم بخوابم. من کاملا خسته شدهام.

I'm exhausted now. Here. Just be careful with the  pronunciation. Exhausted? I'm exhausted. Yeah,  

الان خسته ام اینجا. فقط مراقب تلفظ باشید . خسته؟ من خسته ام آره،

exhausted. So I'm exhausted. It's  the next level up from being tired.  

خسته شدم. پس من خسته ام این مرحله بعدی از خستگی است.

It means you're really, really tired. So  perhaps you were running or training or  

یعنی واقعا خیلی خسته هستی بنابراین شاید در حال دویدن یا تمرین یا

jogging or doing some physical exercise.  And when you get back home, you sit on  

دویدن یا انجام برخی تمرینات بدنی بودید. و وقتی به خانه برمی‌گردید، روی

the sofa. Wow. I'm exhausted at that run out  or that workout really took a lot out of me.

مبل می‌نشینید. وای. من در آن تمام شدن خسته هستم یا آن تمرین واقعاً چیزهای زیادی از من گرفت. من

I'm exhausted. I think I'll go to bed early.

خسته ام فکر کنم زود بخوابم

Drained a little bit more informal.  Drained is when there's nothing left.  

کمی غیر رسمی تر آبکشی شده است. تخلیه زمانی است که چیزی باقی نمانده باشد.

If you have a kettle or a bottle and  you drain it, you make sure you empty  

اگر کتری یا بطری دارید و آن را تخلیه می‌کنید، مطمئن شوید که

it of all the liquid that was inside of  it. Or if you want to drain a garden, we

آن را از تمام مایعی که داخل آن بود خالی کنید. یا اگر می خواهید باغچه ای را زهکشی کنید،

Put some holes in it. So whatever liquid  water, rain, whatever is on the surface  

چند سوراخ در آن قرار می دهیم. بنابراین هر مایعی که آب، باران، هر آنچه روی سطح باشد،

will drain through the soil. So when  you're drained, you've got no energy  

از خاک خارج می‌شود. بنابراین وقتی تخلیه می‌شوید، دیگر انرژی ندارید

left. I'm drained. This hot weather has me  really, really exhausted. I'm completely  

. من تخلیه شده ام. این هوای گرم واقعاً من را خسته کرده است. من کاملاً

drained. All my energy is gone. I think I need  a couple of really long, long drinks of water.

تخلیه شدم. تمام انرژی ام از بین رفته است. فکر می‌کنم به چند نوشیدنی بسیار طولانی و طولانی آب نیاز دارم.

Okay. So drained.

باشه. خیلی آبکش شده در مورد

Inform on again the next one. I'm beat. So  beat could mean defeated. Yeah. So you know,  

بعدی مجددا اطلاع رسانی کنید من کتک خورده ام بنابراین بیت می‌تواند به معنای شکست خوردن باشد. آره بنابراین می‌دانید،

when you have somebody beat you in a game  of tennis or beat you at a game of chess,  

وقتی کسی شما را در یک بازی تنیس شکست می‌دهد یا در یک بازی شطرنج شما را شکست می‌دهد،

whatever it might be, you're not  beat, you're defeated. But when we  

هر چه که باشد، شکست نمی‌خورید، شما شکست می‌خورید. اما وقتی

say "I'm beat" in the sense of tired,  it just means, oh, I can do no more.

می گوییم "من کتک خورده ام" به معنای خسته، این فقط به این معنی است که اوه، من نمی توانم بیشتر از این انجام دهم.

You win. Yeah. So, you know, the  hot, hot days that people have  

شما برنده می شوید. آره بنابراین، می‌دانید، روزهای گرم و گرمی که مردم

encountered over the recent summer weeks  would indicate that, you know, they really  

طی هفته‌های اخیر تابستان با آن‌ها مواجه شده‌اند، نشان می‌دهد که، می‌دانید،

can do nothing when the temperatures are 35  to 40 degrees. So people in those situations  

وقتی دمای هوا بین 35 تا 40 درجه است، واقعاً نمی‌توانند کاری انجام دهند. بنابراین، افرادی که در آن موقعیت‌ها

and in those conditions would be completely  beat, you know, like an hour walking in the  

و در آن شرایط هستند، کاملاً شکست خواهند خورد، می‌دانید، مانند یک ساعت پیاده‌روی در زیر

hot sun, working in an office that has no air  conditioning, then you certainly will feel beat.

آفتاب داغ، کار در دفتری که فاقد تهویه مطبوع است، مطمئناً احساس شکست خواهید کرد.

I am pooped. Very, very informal. Pooped means  tired. Yeah. It's just an informal way to say  

من مدفوع هستم خیلی خیلی غیر رسمی مدفوع به معنای خسته است. آره این فقط یک روش غیررسمی برای گفتن

I'm tired. I'm pooped, I'm pooped. So maybe you've  been decorating the house painting. Or maybe  

من خسته هستم. من مدفوع هستم، من مدفوع هستم. بنابراین شاید شما در حال تزئین نقاشی خانه بوده اید. یا شاید   در حال

you've been shifting furniture. Perhaps you've  been up and down the stairs hoovering and cleaning  

جابجایی مبلمان بوده اید. شاید شما از پله‌ها بالا و پایین رفته‌اید و در حال تمیز کردن

and spring cleaning the house generally. So you  sit down to... I'm going to have a cup of tea.

و تمیز کردن خانه بوده‌اید. پس شما بنشینید تا ... من می روم یک فنجان چای بخورم.

I'm pooped. So you take a rest,  a break until you finish the tea,  

من مدفوع هستم بنابراین استراحت می‌کنید، استراحت می‌کنید تا چای را تمام کنید،

and then you get back to  finish the work. So I'm pooped.

و سپس برمی‌گردید تا کار را تمام کنید. پس من مدفوعم

And please remember, if you do like this  particular lesson, then please like the video.

و لطفاً به یاد داشته باشید، اگر این درس خاص را دوست دارید، لطفاً ویدیو را لایک کنید.

And also if you can subscribe to  this channel because it really,  

و همچنین اگر می‌توانید در این کانال مشترک شوید زیرا واقعاً،

really helps. We're getting  lots and lots of views.

واقعاً کمک می‌کند. ما تعداد زیادی بازدید داریم. من

I'm shattered. Shattered doesn't mean you're in  pieces. Like if you drop a mirror or something  

شکسته ام. شکسته شدن به این معنی نیست که شما تکه تکه شده اید. مثلاً اگر آینه یا چیزی

like that on the piece of chain on the floor, it  will shatter into tiny little pieces. But we use  

شبیه آن را روی تکه زنجیر روی زمین بیندازید، به قطعات کوچک خرد می‌شود. اما

shattered when we really can't do anymore. Okay,  look, I'm going home. We've been working long

وقتی واقعاً دیگر نمی‌توانیم از    shattered استفاده می‌کنیم. باشه، نگاه کن، من به خانه می روم. ما

days on this particular project. I don't  know about you guys, but I'm shattered.

روزهای طولانی روی این پروژه خاص کار کرده ایم. من در مورد شما بچه ها نمی دانم، اما من متلاشی شدم.

I think it's time for a long,  hot soak in the bath. Yeah,  

فکر می‌کنم زمان حمام طولانی و گرم است. بله،

a nice glass of red wine and then bed. Yeah.  I'm completely and totally, utterly shattered.

یک لیوان شراب قرمز خوب و سپس تخت. آره من کاملاً و کاملاً کاملاً متلاشی شدم.

You can shatter someone's dreams. You mean  you break them into thousands of pieces?  

شما می توانید رویاهای کسی را در هم بشکنید. یعنی آنها را به هزاران تکه می‌کنید؟

But here we're using the word in connection  with shattered as exhaustion or tiredness.

اما در اینجا ما از این کلمه در رابطه با شکستگی به عنوان خستگی یا خستگی استفاده می‌کنیم. من

I'm weary. Weary is,

خسته ام خسته است،

Somewhere.

جایی.

Between

بین

Worn out and exhausted and weary and weary of  all this work, and weary of driving in and out

فرسوده و خسته و خسته و خسته از این همه کار، و خسته از رانندگی در داخل و خارج

To work every morning. The traffic is so heavy.  I'm either going to have to move job or move  

هر روز صبح به سر کار. ترافیک خیلی سنگینه یا باید شغل را جابجا کنم یا به خانه نقل مکان کنم

home. I can't keep this up. I'm just weary.  So yeah. Tired. You get up in the morning,  

. من نمی توانم این را ادامه دهم. من فقط خسته ام  پس آره. خسته صبح بیدار می‌شوی،

you're tired. Before you even get  into the car. You get to the office,  

خسته هستی. حتی قبل از اینکه وارد ماشین شوید. شما به دفتر می رسید،

you're tired, so you're weary. You're worn out.

خسته هستید، بنابراین خسته هستید. شما فرسوده شده اید.

Burnt out is that sense when really  physically and mentally we can do no more.  

فرسودگی آن حسی است که واقعاً از نظر فیزیکی و ذهنی نمی توانیم بیشتر از این انجام دهیم.

Oh, I think he's heading for a burnout. Yeah,  he'll be burnt out in no time. If he doesn't  

اوه، من فکر می کنم او به سمت فرسودگی می رود. آره، او به زودی خواهد سوخت. اگر او

take care. He can't work all of those hours every  day and the weekends, month in, month out without  

مراقبت نکند. او نمی‌تواند همه آن ساعت‌ها را هر روز و آخر هفته‌ها، ماه به بعد، بدون

taking a break. Somebody should have a word  with him and tell him he will be burnt out.

استراحت کار کند. یک نفر باید با او حرفی بزند و به او بگوید که می سوزد.

The burnt out is literally when you have zero  energy left and you almost virtually collapse.  

سوختگی به معنای واقعی کلمه زمانی است که انرژی شما صفر است و تقریباً در حال سقوط هستید.

So you could have a physical or a mental  breakdown as a result of being burnt out.  

بنابراین ممکن است در نتیجه فرسودگی دچار اختلال فیزیکی یا روانی شوید.

And it is a condition that a lot of people  suffer from who fear they have to work and  

و این شرایطی است که بسیاری از افراد از آن رنج می برند و می ترسند که باید کار کنند و

work and work because the boss works hard,  or if they want to get that promotion,  

کار کنند و کار کنند زیرا رئیس سخت کار می کند، یا اگر بخواهند آن ترفیع را دریافت کنند،

they've got to work, work, work,  or they want that extra money.

باید کار کنند، کار کنند، کار کنند، یا آنها آن پول اضافی را می خواهم

Work, work, work, and eventually  they get burnt out and they end  

کار، کار، کار، و در نهایت آنها سوخته می شوند و در نهایت

up just packing in the job and going off and,

در کار جمع می کنند و می روند و

Raising hens or something silly  like that. Okay, so burnt out.

مرغ می کنند یا چیزی احمقانه مانند آن. باشه، خیلی سوخته

then we've got knackered. Now again, here with  pronunciation. Here we've got the k and the k  

سپس ما دچار حیله شدیم اکنون دوباره، اینجا با تلفظ. در اینجا ما k را داریم و k

is silent, so it's spelt k n. But the stress and  

ساکت است، بنابراین املای آن k n است. اما استرس و

the emphasis in the sound is  on that n not not knackered.

تأکید در صدا روی این است که n نادیده گرفته شود.

Yeah. Not knackered like ni knackered and  knackered is a very, very informal way to  

آره مثل ni knackered و knackered روشی بسیار بسیار غیررسمی برای

say completely exhausted. So you could have been  playing a game of football with your mates. You  

گفتن کاملاً خسته است. بنابراین می‌توانستید با همسرتان یک بازی فوتبال بازی کنید. شما

could have had a game of squash or tennis,  something that has you running backwards and  

می توانستید یک بازی اسکواش یا تنیس داشته باشید، چیزی که باعث می شود شما به عقب و

forwards, and then you say, oh look, let's, let's  call it today, let's have a shower and go home.

جلو بدوید، و سپس بگویید، اوه ببین، بیا، امروز به آن زنگ بزنیم، بیا دوش بگیریم و به خانه برگردیم.

I'm completely knackered. It was a great  game, but really I can give it no more.  

من کاملا مغرور هستم این یک بازی عالی بود ، اما واقعاً دیگر نمی‌توانم آن را ارائه دهم.

Knackered, exhausted, completely  exhausted. And the K is a silent K

ناتوان، خسته، کاملاً خسته. و K یک K بی صدا است

And then finally whacked. Okay, whacked. Is there  an informal way to say I'm tired? I'm. You've  

و در نهایت ضربه خورده است. باشه، ضربه خورده آیا راهی غیررسمی برای گفتن اینکه خسته هستم وجود دارد؟ من هستم. تو

beaten me. I'm whacked. So you've got no energy  left. You've got no way in which you can recharge  

مرا کتک زدی من ضربه خورده ام پس دیگر انرژی ندارید . هیچ راهی ندارید که بتوانید

your battery. So knackered. Whacked. It means  that just. There's there is nothing left. Okay,

باتری خود را دوباره شارژ کنید. انقدر مغرور ضربه خورده. به این معنی است که فقط چیزی باقی نمانده است بسیار خوب،

so there are the different expressions,  alternative ways in which you can say, I am tired.

پس عبارات مختلفی وجود دارد، راه‌های جایگزینی که می‌توانید بگویید، من خسته هستم.

And as I said at the beginning, we can always add  some adverbs. I am very tired and really tired.

و همانطور که در ابتدا گفتم، همیشه می‌توانیم چند قید اضافه کنیم. من خیلی خسته و واقعا خسته هستم.

And with some of these expressions, we can add  other adverbs. Yeah. I'm completely worn out.

و با برخی از این عبارات، می‌توانیم قیدهای دیگری اضافه کنیم. آره من کاملا فرسوده شده ام.

I'm totally exhausted. Completely drained. I'm  

من کاملا خسته ام کاملا تخلیه شده. من

dead. Beats is a way in which  we can describe that deadbeat.

مرده ام. Beats راهی است که با آن می‌توانیم آن مرده را توصیف کنیم.

Absolutely pooped.

کاملا مدفوع

Completely and totally shattered.

کاملاً و کاملاً متلاشی شده است.

Completely weary.

کاملا خسته کلا

Totally burnt out. Absolutely knackered.  Completely whacked. Okay, so using different

سوخته کاملاً مغرور کاملا کوبیده شده بسیار خوب، پس با استفاده از

adverbs, you can put them before  the particular alternative to tired.

قیدهای مختلف، می‌توانید آنها را قبل از جایگزینی برای خسته قرار دهید.

And it just stresses and emphasises how tired,  

و این فقط تاکید و تاکید می کند که چقدر خسته،

how worn out, how knackered,  how whacked you are. Okay.

چقدر فرسوده، چقدر دمدمی مزاج، چقدر ضعیف هستید. باشه.

So what I want you to do is to try and practice  them, understand when we use them and see. Can  

بنابراین کاری که من از شما می‌خواهم انجام دهید این است که آنها را امتحان کنید و تمرین کنید ، بفهمید که چه زمانی از آنها استفاده می‌کنیم و می‌بینیم. آیا می‌توانید هر

you introduce them from time to time when you're  talking to your friends, but how you feel about  

از چند گاهی وقتی با دوستانتان صحبت می‌کنید، آنها را معرفی کنید، اما اینکه چه احساسی نسبت به

your work or your fitness, whatever it is you  want to express some way in which you're tired?

کار یا تناسب اندام خود دارید، هر چه که باشد، می‌خواهید به طریقی بیان کنید که خسته شده‌اید؟

Okay, as always, I really, really appreciate you  

بسیار خوب، مثل همیشه، من واقعاً از

watching and listening. Hope you can  practice those and join me again soon.

تماشا کردن و گوش دادن شما سپاسگزارم. امیدوارم بتوانید آنها را تمرین کنید و به زودی دوباره به من بپیوندید.