ENGLISH FLUENCY SECRETS | 10 MUST-KNOW Traffic Accident Verbs

Hi there, this is Harry. Welcome back to advanced  English lessons with Harry, where I try to help  

سلام، این هری است. به درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید، جایی که من سعی می‌کنم به

you get a better understanding of the English  language. Improve your conversational skills.  

شما کمک کنم زبان انگلیسی را بهتر درک کنید . مهارت های مکالمه خود را بهبود بخشید.

Improve your business English, whatever it  takes, we're here to help you. So back to our  

انگلیسی کسب و کار خود را بهبود بخشید، هر آنچه که لازم است، ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم. بنابراین به

lesson. So the lesson today is about accidents  and incidents in the traffic driving a car. So  

درس مان برگردیم. بنابراین درس امروز درباره تصادفات و حوادث در ترافیک رانندگی با ماشین است. بنابراین

different accidents and incidents that can take  place. So these are advanced expressions that you  

حوادث و حوادث مختلفی که ممکن است اتفاق بیفتد . بنابراین اینها عبارات پیشرفته ای هستند که شما

need to know. So if you're a stranger in a foreign  land, and something happens, you'd like to know  

باید بدانید. بنابراین، اگر در یک سرزمین خارجی غریبه هستید ، و اتفاقی رخ می‌دهد، دوست دارید بدانید

what these words mean and how you describe the  particular situation. So accidents and incidents  

این کلمات چه معنایی دارند و چگونه موقعیت خاص را توصیف می‌کنید. بنابراین تصادفات و حوادث

advanced vocabulary relating to those accidents  and incidents and traffic and in cars. As always,  

واژگان پیشرفته مربوط به آن تصادفات و حوادث و ترافیک و در اتومبیل‌ها. مثل همیشه،

we have 10 particular expressions to give you and  phrases so I'll go through them in the list and  

ما 10 عبارت خاص و عباراتی برای شما داریم، بنابراین من آنها را در لیست مرور می‌کنم و

then I'll go back and give you some examples. And  then you can practice them on your own. So number  

سپس برمی‌گردم و چند مثال برای شما می‌آورم. و سپس می‌توانید آن‌ها را به تنهایی تمرین کنید. بنابراین شماره

one to collide. Well, collide is when usually  two cars crash into something, okay? Or into  

یک برای برخورد. خوب، برخورد زمانی است که معمولاً دو اتومبیل با چیزی تصادف می کنند، خوب؟ یا به

each other, or a bus and a car or the tram and the  car or the truck and the car, or even the bicycle  

همدیگر، یا اتوبوس و ماشین یا تراموا و ماشین یا کامیون و ماشین، یا حتی دوچرخه

and the car so they collide. Means they crash into  something so you might see the report or hear the  

و ماشین طوری برخورد می‌کنند که با هم برخورد کنند. به این معنی که با چیزی برخورد می‌کنند تا شما گزارش را ببینید یا

report on the news. There was a big holdup in  the city centre today because a truck collided  

گزارش آن را بشنوید. امروز به دلیل برخورد یک کامیون

with the tram. So the driver of the truck thought  he could get to the red light ahead of the tram,  

با تراموا، توقف بزرگی در مرکز شهر رخ داد. بنابراین راننده کامیون فکر کرد می تواند جلوتر از تراموا به چراغ قرمز برسد،

but unfortunately not and they collided. So when  they collided, they crashed into each other. And  

اما متأسفانه نشد و آنها با هم برخورد کردند. بنابراین وقتی آنها با هم برخورد کردند، با یکدیگر تصادف کردند. و

they held up traffic for many, many hours. He  collided into the post besides the roadworks  

آنها ترافیک را برای ساعات بسیار زیادی متوقف کردند. او

because he didn't see the sign to slow down so the  motorist wasn't injured. But his car was damaged  

به دلیل اینکه تابلوی کاهش سرعت را ندید تا راننده آسیبی نبیند، در کنار کارگاه جاده‌ای به تیرک برخورد کرد. اما ماشین او آسیب دید

because he collided with the post, the lamppost or  the signal post or the traffic lights. He collided  

زیرا با تیر، تیر چراغ یا تیر سیگنال یا چراغ راهنمایی برخورد کرد.

with it. And so he had an accident. Okay, so we  often hear things like colliding head-on colliding  

با آن برخورد کرد. و بنابراین او تصادف کرد. بسیار خوب، بنابراین اغلب مواردی مانند برخورد رودررو

with oncoming traffic. For example, if the dog  ran across the road, and he tried to avoid the  

با ترافیک روبرو را می شنویم. به عنوان مثال، اگر سگ از جاده دوید و سعی کرد از

dog would collide it to an oncoming bus or an  oncoming truck, there will be a lot of damage  

برخورد سگ با اتوبوس یا کامیونی که از روبرو می‌آید جلوگیری کند، آسیب زیادی وارد می‌شود

and perhaps some injured people, hopefully not.  To skid. Well, the car will skid when it's on a  

و شاید برخی افراد مجروح شوند، امیدواریم خیر. برای لغزش. خوب، وقتی ماشین روی

wet surface or the bus will skate or the bicycle  will skate. So when you try to apply the brakes  

سطح خیس قرار می‌گیرد یا اتوبوس اسکیت می‌زند یا دوچرخه اسکیت می‌زند. بنابراین وقتی می‌خواهید ترمز را فشار دهید

or pull the brakes or put your foot on the brakes,  nothing happens and the car skids. So we're often  

یا ترمز را بکشید یا پای خود را روی ترمز بگذارید، هیچ اتفاقی نمی‌افتد و ماشین می لغزد. بنابراین اغلب

given warnings in the wintertime in particular,  be careful there is ice or black ice, and you  

در فصل زمستان هشدارهایی به ما داده می‌شود، مراقب باشید یخ یا یخ سیاه وجود دارد و

might skate or you might have a skid. So the car  skidded on the black eyes and hit the wall. Okay,  

ممکن است اسکیت کنید یا ممکن است لغزش داشته باشید. بنابراین ماشین روی چشم‌های سیاه لغزید و به دیوار برخورد کرد. بسیار خوب،

the man came around the corner a little too  fast, and his car skidded in a pool of water,  

مرد کمی خیلی سریع به گوشه رسید و ماشینش در حوضچه ای از آب سر خورد

and he lost control. So when we skid, the water  or the surface of the road doesn't grip with  

و کنترلش را از دست داد. بنابراین وقتی می لغزیم، آب یا سطح جاده با

the rubber on our tires. And we lose control very,  very quickly. Okay, so if you're driving too fast,  

لاستیک روی لاستیک‌های ما برخورد نمی‌کند. و ما کنترل را خیلی خیلی سریع از دست می دهیم . بسیار خوب، پس اگر خیلی سریع رانندگی می‌کنید،

and you hit a patch of black ice, you can go into  a skid, or if you're driving around the corner,  

و به تکه‌ای از یخ سیاه برخورد می‌کنید، می‌توانید به یک لغزش بروید، یا اگر در حال رانندگی در گوشه‌ای هستید

and there's a pool of water, then you the car can  skid, the bus can skid, the truck can skid. Okay.  

و حوضچه‌ای از آب وجود دارد، ماشین می‌تواند لغزند. ، اتوبوس می تواند لیز بخورد، کامیون می تواند سر بخورد. باشه.

To swerve. Well, when we swerve we do that  trying to avoid a particular accident. Okay,  

منحرف کردن. خوب، وقتی منحرف می‌شویم، این کار را انجام می‌دهیم تا از یک تصادف خاص جلوگیری کنیم. بسیار خوب،

he swerved to avoid the dog on the road. So my  little example before is that the dog runs out  

او برای اجتناب از سگ در جاده منحرف شد. بنابراین، مثال کوچک قبلی من این است که سگ

on the road or the cat runs across the road, and  you see it a little bit too late. You swerve. You,  

در جاده می دود یا گربه از جاده می دود، و شما آن را کمی دیر می بینید. منحرف شدی شما،

you drive either to the left very quickly, or  to the right very quickly, to try and avoid that  

خیلی سریع به سمت چپ می‌روید، یا خیلی سریع به سمت راست می‌روید تا سعی کنید از آن

particular person, that child, the dog or the cat.  To swerve. Or somebody pulled out from a side road  

شخص خاص، آن کودک، سگ یا گربه دوری کنید. منحرف کردن. یا کسی از یک جاده فرعی بیرون آمد

and you saw them a little bit late, you swerved  to avoid having an accident. So you went over on  

و شما کمی دیر او را دیدید، برای جلوگیری از تصادف منحرف شدید. بنابراین

the other side of the road very, very quickly.  So your hand action was very quick. And the car  

خیلی خیلی سریع از طرف دیگر جاده عبور کردید. بنابراین عمل دست شما بسیار سریع بود. و ماشین

you don't lose control of the car, but you have to  move very quickly left or right. So the difference  

شما کنترل ماشین را از دست نمی دهید، اما باید خیلی سریع به چپ یا راست حرکت کنید. بنابراین، تفاوت

between skidding and swerving is usually when  you skid, you lose control of the car and then  

بین لغزش و انحراف معمولاً زمانی است که لیز می‌خورید، کنترل ماشین را از دست می‌دهید و سپس   باید

you have to try and gain control. But when you  swerve you have to drive very quickly left or  

تلاش می‌کنید و کنترل را به دست می‌آورید. اما وقتی منحرف می‌شوید باید خیلی سریع به چپ یا

right to avoid having a particular accident. To  hit the car head-on. Well, when you hit the car  

راست برانید تا از تصادف خاصی جلوگیری کنید. برای ضربه زدن به ماشین. خوب، وقتی با ماشین

head-on it means you crash right into the front  of the other car so you have no option but to hit  

روبه‌رو می‌زنید، به این معنی است که دقیقاً به جلو ماشین دیگر برخورد می‌کنید، بنابراین چاره‌ای ندارید جز اینکه از رو به رو به ماشین ضربه بزنید،

the car head-on because if you had swerved,  you would have had another bigger accident,  

زیرا اگر منحرف می‌شدید، تصادف بزرگ‌تر دیگری داشتید،

you might have hit the people. So you had no  choice but to hit the car head-on. Or if one car  

ممکن بود به مردم ضربه بزند بنابراین چاره‌ای جز ضربه زدن به ماشین نداشتید. یا اگر خودرویی   که به

coming towards you is driving on the wrong side  of the road, which can happen sometimes if they  

سمت شما می آید، در سمت اشتباه جاده رانندگی می کند، که گاهی اوقات اگر آنها

are strangers to that particular country, they may  have forgotten which side of the road they should  

با آن کشور خاص غریبه باشند، ممکن است فراموش کرده باشند که در کدام سمت جاده

drive on. And they hit the car head-on really,  really bad that happened to me. Many, many, many,  

راندند. و آنها به ماشین ضربه زدند، واقعاً خیلی بد برای من اتفاق افتاد. خیلی‌ها، خیلی‌ها،

many years ago when it was wet evening and a car  skidded came across onto my side of the road and  

خیلی سال‌ها پیش، وقتی غروب خیس بود و ماشینی در کنار جاده‌ام سر خورد و با

hit me head-on. So I had no way of avoiding  him. And luckily, while I'm here today, yeah,  

سر به سرم برخورد کرد. بنابراین راهی برای اجتناب از او نداشتم. و خوشبختانه، در حالی که امروز اینجا هستم، بله،

so luckily I am but it was a really nasty accident  at the time. So when somebody hits somebody else  

خوشبختانه هستم، اما در آن زمان یک تصادف واقعاً ناگوار بود . بنابراین وقتی کسی از

head-on, they don't hit them on the side, they hit  them front to front, so like this head-on. Okay.

سر به دیگری ضربه می زند، به پهلوی او نمی زند، از جلو به جلو ضربه می زند، مانند این روبه رو. باشه.

I just like to ask you if you do like this  particular lesson, and please like the video,  

فقط می‌خواهم از شما بپرسم که آیا این درس خاص را دوست دارید یا خیر، و لطفاً ویدیو را لایک کنید،

and as always, if you can subscribe to  the channel. It really really helps.

و مثل همیشه، اگر می‌توانید در کانال مشترک شوید. واقعاً کمک می کند.

To jackknife. Well, jackknife is this expression  we use to describe particularly trucks. And when  

به چاقو زدن. خوب، jackknife این عبارتی است که برای توصیف کامیون‌ها استفاده می‌کنیم. و هنگامی که

trucks are driving along the road, as you know,  they often can drive really, really quickly. But  

کامیون‌ها در امتداد جاده رانندگی می‌کنند، همان طور که می‌دانید، اغلب می‌توانند واقعاً خیلی سریع رانندگی کنند. اما

if they have a problem on ice, then the brakes  lock, and what happens is the weight of the truck  

اگر روی یخ مشکلی داشته باشند، ترمزها قفل می‌شوند و اتفاقی که می‌افتد این است که وزن کامیون

from behind brings it forward and the truck ends  up in a V shape. So instead of a line like this,  

از پشت آن را به جلو می‌آورد و کامیون به شکل V در می‌آید. بنابراین به جای خطی مانند این،

it ends up in a V-shaped like this. So we  call it to jackknife. So the back of the car,  

به یک V شکل مانند این ختم می شود. بنابراین ما به آن می گوییم jackknife. بنابراین عقب ماشین،

the truck comes forward and blocks the other side  of the road. So you have the whole road the left  

کامیون جلو می آید و طرف دیگر جاده را مسدود می کند. بنابراین، کل جاده سمت چپ

side and the right side completely blocked because  the truck or the van or the articulated lorry has  

و سمت راست کاملاً مسدود شده است، زیرا کامیون یا ون یا کامیون مفصلی  دارای

jackknifed. So we can read the report this is all  terrible delay in the city today. Truck hits some  

جک شده است. بنابراین می‌توانیم گزارش را بخوانیم که این همه تاخیر وحشتناک امروز در شهر است. کامیون با مقداری

black ice, the brakes locked or jammed and the  truck jackknifed on the road blocking both lanes  

یخ سیاه برخورد می کند، ترمزها قفل یا مسدود می شوند و کامیون در جاده با ضربه چاقو برخورد می کند و هر دو خط را مسدود می کند

the lane in and out of the city. So to jackknife  is when that weight from the back of the truck.  

. بنابراین، چاقوی جک زمانی است که آن وزن از پشت کامیون باشد.

When you press the brakes moves forward, and  the car the truck goes into like a V shape,  

وقتی ترمز را فشار می‌دهید به جلو حرکت می‌کند، و ماشین کامیون مانند V شکل می‌گیرد،

and then you get this jackknife effect.  To overshoot. Often when we use overshoot,  

و سپس این افکت چاقوی جک را دریافت می‌کنید. بیش از حد. غالباً وقتی از Overshoot استفاده می‌کنیم،

we talk about aeroplanes so they can overshoot  the runway, so they land on the runway,  

درباره هواپیماها صحبت می‌کنیم تا بتوانند از باند فرودگاه سبقت بگیرند، بنابراین روی باند فرود می‌آیند،

but they don't apply the brakes quick enough.  Or perhaps there is ice or water on the runway,  

اما آنها به اندازه کافی سریع ترمز نمی‌کنند. یا شاید روی باند یخ یا آب وجود داشته باشد،

and the brakes don't work properly. So the plane  overshoots. So comes off the runway, and if it's  

و ترمزها به درستی کار نکنند. بنابراین هواپیما بیش از حد مجاز است. بنابراین از باند خارج می شود و اگر

lucky, it landed on some grass. If it's not so  lucky, it might land in a pool of water or a  

خوش شانس باشد، روی چمنی فرود آمده است. اگر خیلی خوش شانس نباشد، ممکن است در حوضچه ای از آب یا

lake or something worse. Okay, so to overshoot,  but you can also when you're driving your car,  

دریاچه یا چیزی بدتر فرود بیاید. بسیار خوب، بنابراین برای بیش از حد، اما می‌توانید هنگام رانندگی با ماشینتان نیز،

you might overshoot the corner, meaning you take  the corner a little bit too fast. And when you get  

ممکن است از پیچ بیش از حد عبور کنید، یعنی کمی خیلی سریع  پیچ را طی کنید. و وقتی

to the corner, you're not able to control the  car as well. And perhaps you run out of road  

به گوشه می‌رسید، نمی‌توانید ماشین را نیز کنترل کنید. و شاید برای غلبه بر جاده از جاده خارج شوید

to overshoot. So overshoot the corner overshoot  the band causing some accident. Simply to crash  

. بنابراین بیش از حد از گوشه عبور کنید  از باند که باعث تصادف می شود. صرفاً برای تصادف

into something. Well, it's an example and an  explanation we hear all the time. I crashed into  

با چیزی. خوب، این یک مثال و توضیحی است که همیشه می شنویم. دیشب با چیزی تصادف کردم

something last night and damaged my car. I crashed  into the tree. I crashed into the gatepost I

و به ماشینم آسیب زدم. به درخت برخورد کردم. من به تیر دروازه برخورد کردم،

did it myself many years ago had crashed  into my gateposts outside my my house,  

سال‌ها پیش خودم این کار را انجام دادم،

when somebody had parked a little bit closer than  I thought, I tried to turn the corner a little  

وقتی کسی کمی نزدیک‌تر از چیزی که فکر می‌کردم پارک کرده بود، به تیرک دروازه‌ام برخورد کرد، سعی کردم کمی خیلی تند گوشه را بچرخانم

bit too sharply. I crashed into the gate post and  did a lot of damage to the rear door of my car. So  

. من به تیر دروازه برخورد کردم و به درب عقب ماشینم آسیب زیادی وارد کردم. بنابراین

when we crash into something, we hit it either on  the side, or head-on, he crashed into a tree, he  

وقتی با چیزی تصادف می‌کنیم، یا به طرف آن ضربه می‌زنیم، یا از رو به رو، او با درخت تصادف می‌کند،

crashed into a lamppost, he crashed into another  car. So everything is all about hitting something  

با تیر چراغ برق تصادف می‌کند، با ماشین دیگری برخورد می‌کند . بنابراین همه چیز در مورد ضربه زدن به چیز

else crashing into something and hopefully not  into somebody. Damage can always be repaired,  

دیگری است که با چیزی برخورد می‌کند و امیدواریم به کسی برخورد نمی‌کند. آسیب را همیشه می توان تعمیر کرد،

crash into something. So the next expression  is to write off and if any of you have had this  

به چیزی برخورد کرد. بنابراین عبارت بعدی این است که بنویسید و اگر هر یک از شما این

particular problem, then you have my sympathies to  write off the car is not a next a nice experience.  

مشکل خاص را داشته‌اید، پس شما همدلی من را دارید که خودرو را خارج کنم، تجربه خوبی نیست.

So if somebody's driving too fast or that take  the band too fast and they crash into the wall,  

بنابراین اگر کسی خیلی سریع رانندگی می‌کند یا باند را خیلی سریع می‌برد و به دیوار برخورد می‌کند،

they're going to cause a lot of damage to the wall  to the car hopefully not to themselves or it is a  

صدمات زیادی به دیوار وارد می‌کند، امیدواریم که به خودش آسیب نرساند، یا

big pile up often you hear that a number of cars  were written off because of the impact of the the  

اغلب می‌شنوید که انباشته‌ای بزرگ است. که تعدادی از اتومبیل‌ها به دلیل تأثیر تصادف از کار خارج شده‌اند،

accident so your phone your friend and he says,  Where were you I was expecting you to call me  

بنابراین با دوستت تماس می‌گیرند و او می‌گوید، « کجا بودی، انتظار داشتم دیشب با من تماس بگیری

last night or you won't believe it. I had a bad  traffic accent. Oh my God. Are you okay? Yeah,  

وگرنه باور نمی‌کنی. لهجه ترافیکی بدی داشتم. اوه خدای من. حالت خوبه؟ بله،

but I wrote the car off of the car has been  written off. It's a complete shambles. Hopefully,  

اما من نوشتم که ماشین از ماشین خارج شده است . این یک شکست کامل است. امیدواریم،   حال

you're okay and there's no damage to you. So  to write off means to completely destroy or  

شما خوب باشد و هیچ آسیبی به شما نرسد. بنابراین، رد کردن به معنای تخریب کامل یا

have an impact on the car that is so bad that  nothing can be salvaged, everything has been  

ضربه زدن به خودرو است که آنقدر بد است که هیچ چیز قابل نجات نیست، همه چیز به

damaged the chassis, or the engine, the axles,  the suspension, everything has been destroyed.  

شاسی آسیب رسانده است، یا موتور، محورها، سیستم تعلیق، همه چیز از بین رفته است.

So to write off your car. Now, to shatter is  another expression we have when we're talking  

بنابراین ماشین خود را بنویسید. اکنون، شکستن بیان دیگری است که وقتی

about traffic incidents and accidents. So if a  stone hits your window, the window might shatter,  

درباره حوادث ترافیکی و تصادفات صحبت می کنیم داریم. بنابراین اگر سنگی به پنجره شما برخورد کند، ممکن است پنجره شکسته شود،

meaning it would break into many small pieces.  If you drive along and a stone is thrown up by  

به این معنی که به قطعات کوچک زیادی تبدیل می شود. اگر در امتداد رانندگی می‌کنید و

the car in front of you. And if it hits the  windscreen in the wrong spot, then the whole  

خودروی جلوی شما سنگی به سمت بالا پرتاب می‌کند. و اگر در نقطه‌ای اشتباه به شیشه‌ی جلو برخورد کند، تمام

class will come in on you and the windscreen will  shatter the modern Windows a little bit better,  

کلاس به سمت شما می‌آیند و شیشه جلو، ویندوز مدرن را کمی بهتر می‌شکند،

they just crack and they don't completely break.  But you do have to get them repaired. Or at worst,  

فقط می‌شکند و کاملاً نمی‌شکند. اما شما باید آنها را تعمیر کنید. یا در بدترین حالت،

you have to get them replaced. So when something  shatters, it breaks into 1000 little pieces or  

باید آنها را جایگزین کنید. بنابراین وقتی چیزی خرد می‌شود، به 1000 تکه کوچک می‌شکند یا به

it feels like 1000 little pieces and you spend  forever cleaning it up from the car hoovering  

نظر می‌رسد که 1000 تکه کوچک است و برای همیشه آن را از ماشین پاک می‌کنید و روی

these little pieces of glass, so a stone or a  brick. So some bad guys, some thugs were standing  

این تکه‌های کوچک شیشه، سنگ یا آجر می‌چرخید. بنابراین، برخی از افراد بد، برخی اراذل و اوباش

on one of these overpasses on the road, and they  dropped a brick onto a car travelling along the  

روی یکی از این پل‌های روگذر در جاده ایستاده بودند، و آجری را روی ماشینی که در امتداد جاده حرکت می‌کرد، انداختند

road and the windscreen shattered, okay, so to  shatter means to break into 1000 pieces. And then  

و شیشه جلوی خودرو شکست، بسیار خب، بنابراین شکستن یعنی به 1000 تکه شدن. و سپس   در

finally, we've got to run someone over or to run  something over Well, again, not a nice experience,  

نهایت، باید کسی را زیر پا بگذاریم یا روی چیزی بدوزیم، خوب، دوباره، تجربه خوبی نیست،

particularly if it's a dog, or a cat or some  other wild animal, you're driving through  

به خصوص اگر سگ، گربه یا حیوان وحشی دیگری باشد، شما در هنگام رانندگی در

the park late at night, and you see something  running in front of you, you jam on the brakes,  

پارک دیروقت هستید. شب، و چیزی را می‌بینی که جلوی تو می‌دود، ترمز می‌گیری،

but it's too late. And you get that terrible  sound of bump that you've run over something in  

اما دیگر دیر شده است. و آن صدای وحشتناک ضربه را می‌بینید که از روی چیزی در

the park. And when you stop the car, it could be a  rabbit or a fox or something like that. Okay. Now,  

پارک رد می‌شوید. و وقتی ماشین را متوقف می کنید، ممکن است خرگوش یا روباه یا چیزی شبیه به آن باشد. باشه. اکنون،

hopefully you never have to run over somebody.  But you do hear about these unfortunate accidents.  

امیدوارم هرگز مجبور نباشید کسی را زیر پا بگذارید. اما شما در مورد این حوادث ناگوار می شنوید.

And you'll see it in the the newspapers or on  the internet and the social media, a young boy  

و شما آن را در روزنامه‌ها یا در اینترنت و رسانه‌های اجتماعی خواهید دید، یک پسر جوان   در

was run over by a car late on Saturday evening, a  young child run out on the road and was run over  

اواخر عصر شنبه توسط یک ماشین زیر گرفته شد،  یک کودک خردسال در جاده فرار کرد و

by a passing bus. So all of these unfortunate  accidents happen. So we use the expression to  

اتوبوسی که در حال عبور بود او را زیر گرفت. بنابراین همه این حوادث ناگوار اتفاق می‌افتد. بنابراین ما از این عبارت برای

run somebody over or to run something over. So  if you are the person in the car, or the bus,  

گذراندن یک نفر یا زیر زدن چیزی استفاده می کنیم. بنابراین، اگر شما شخصی که در ماشین یا اتوبوس هستید، با

you run over that person, that child or that  animal. But if you happen to be the person on  

آن شخص، آن کودک یا آن حیوان برخورد می‌کنید. اما اگر تصادفاً شما شخصی در

the road, then you get run over by the car or run  over by the bus or run over by the truck. Okay,  

جاده هستید، ماشین شما را زیر گرفته یا اتوبوس به شما رد می‌کند یا با کامیون زیر گرفته می‌شوید. بسیار خوب،

so these are all of these expressions and words  connected with traffic incidents or accidents  

پس اینها همه از این عبارات و کلمات مرتبط با حوادث یا تصادفات رانندگی هستند

and they're at a high level an advanced level,  so try to practice and try to understand them.  

و در سطح بالایی و سطح پیشرفته هستند، پس سعی کنید تمرین کنید و سعی کنید آنها را درک کنید.

Let me give them to you one more time. To collide  with something. To skid on something. Like skid on  

بگذارید یک بار دیگر آنها را به شما بدهم. برخورد با چیزی. سر خوردن روی چیزی مانند لغزش روی

a slippery surface. To swerve across the road to  avoid oncoming traffic. To hit the car head-on,  

یک سطح لغزنده. انحراف از جاده برای جلوگیری از ترافیک روبرو. برای ضربه سر به ماشین،

it was unavoidable to hit it head-on. To jackknife  a truck or jugger or jackknives when it puts on  

ضربه سر به آن اجتناب ناپذیر بود. چاقو زدن به کامیون یا جوگر یا چاقوی جک وقتی

its brakes, not able to stop the truck in time.  Jackknives. To overshoot. That plane to overshoot  

ترمز می‌گیرد، نمی‌تواند به موقع کامیون را متوقف کند. جک چاقو. بیش از حد. آن هواپیما برای سبقت گرفتن از

the runway or to overshoot the band and the role  that you missed to crash into something. Crashed  

باند یا سبقت گرفتن از باند و نقشی که از دست داده اید تا با چیزی برخورد کنید. برخورد

into the lamppost crash into the tree . To write  off the car now it's a goner, it's written off,  

به تیر چراغ برق سقوط به درخت . برای انصراف از خودرو، اکنون آن را رد کرده است، آن را

to write off. To shatter. The windscreen shattered  when the brick hit it full-on. To shatter into  

نوشته شده است، . خرد کردن. وقتی آجر به طور کامل به آن برخورد کرد، شیشه جلو شکست. برای شکستن به

1000 small pieces. And then finally to run someone  or something over. Okay, as I said, all advanced  

1000 قطعه کوچک. و سپس در نهایت کسی یا چیزی را از بین ببرید. بسیار خوب، همانطور که گفتم، همه

English words and expressions connected with  those traffic incidents or accidents. I hope  

کلمات و عبارات پیشرفته انگلیسی مرتبط با آن حوادث یا تصادفات ترافیکی هستند. امیدوارم   از

you enjoy them. I hope you understand them. And I  hope you can practice them. Thanks for listening.  

آنها لذت ببرید. امیدوارم آنها را درک کرده باشید. و امیدوارم بتوانید آنها را تمرین کنید. متشکرم که گوش دادید.

Thanks for watching. This is Harry saying  goodbye. Join me again for the next lesson.

ممنون از ملاحظه تان. این هری است که در حال خداحافظی است. برای درس بعدی دوباره به من بپیوندید.