Learn Negative Prefixes in English: IN-, IM-, IL-, IR-, IG-

370,521 views ・ 2018-11-10

Learn English with Gill


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hello. This is Gill here at engVid, and today we have a lesson on... Well, how to increase
0
80
8019
سلام. این Gill در اینجا در engVid است، و امروز ما درسی داریم در مورد... خوب، چگونه می توان دایره
00:08
your vocabulary just by adding a little bit at the beginning of a word to make it negative,
1
8099
8551
لغات خود را فقط با اضافه کردن کمی در ابتدای کلمه به منظور منفی کردن آن افزایش داد،
00:16
so that's called a negative prefix.
2
16650
2719
بنابراین به آن پیشوند منفی می گویند.
00:19
So, for example, this is probably one word you will know: the word "correct", when you
3
19369
6871
بنابراین، برای مثال، این احتمالاً یک کلمه است که می دانید: کلمه "درست"،
00:26
get something right; "correct". If you say "incorrect", then that's the negative, meaning
4
26240
8710
وقتی چیزی را درست دریافت کنید. "درست". اگر می گویید "نادرست"، پس این منفی است، یعنی
00:34
not correct. So, you can automatically add a word to your vocabulary just by adding the
5
34950
8170
درست نیست. بنابراین، شما می توانید به طور خودکار یک کلمه را فقط با اضافه کردن بیت منفی در ابتدا به دایره لغات خود اضافه
00:43
negative bit at the beginning. Okay?
6
43120
3410
کنید. باشه؟
00:46
So, we're looking today at different what are called prefixes because you put it in
7
46530
6840
بنابراین، ما امروز به موارد مختلفی نگاه می کنیم که به آنها پیشوند گفته می شود زیرا شما آن را در
00:53
front of the word. In English, there are 12 of these prefixes, so we're going to look
8
53370
8360
مقابل کلمه قرار می دهید. در زبان انگلیسی، 12 مورد از این پیشوندها وجود دارد، بنابراین ما قصد داریم
01:01
at them in two different lessons. In this lesson, we're looking at five of them; and
9
61730
6250
آنها را در دو درس مختلف بررسی کنیم. در این درس، ما به پنج مورد از آنها نگاه می کنیم. و
01:07
then in the other lesson, we'll look at seven. So, does that add up to...? Seven, eight - yes,
10
67980
6640
سپس در درس دیگر، به هفت نگاه خواهیم کرد. بنابراین، آیا این به ...؟ هفت، هشت - بله، جمع
01:14
that adds up to 12. Good. So, the reason we have five here and seven in the other one:
11
74620
7100
می شود 12. خوب. بنابراین، دلیل اینکه ما در اینجا پنج و در دیگری هفت داریم:
01:21
All of these begin with the letter "i", so we've put these all together, but the other
12
81720
7280
همه اینها با حرف "i" شروع می شوند، بنابراین ما همه اینها را با هم قرار داده ایم، اما
01:29
seven are different; they're all different. So, let's have a look at these.
13
89000
6000
هفت مورد دیگر متفاوت هستند. همه آنها متفاوت هستند بنابراین، اجازه دهید نگاهی به اینها داشته باشیم.
01:35
So, increase your vocabulary by using a negative prefix. So, the first prefix, which is used
14
95000
8000
بنابراین، دایره لغات خود را با استفاده از یک پیشوند منفی افزایش دهید . پس پیشوند اول که
01:43
for a lot of words... You have to know which is the right one to use; you can't just use
15
103000
5500
برای خیلی از لغات استفاده می شود... باید بدانید کدام یک مناسب است. شما نمی توانید فقط از
01:48
any negative prefix with any word. They belong with certain words. So, the ones that belong
16
108500
9229
هر پیشوند منفی با هر کلمه ای استفاده کنید. آنها با کلمات خاصی تعلق دارند. بنابراین، آنهایی که
01:57
with "in", here are some examples; there are lots more. So, if something is complete, it's
17
117729
9821
با «در» تعلق دارند، در اینجا چند نمونه آورده شده است. خیلی بیشتر وجود دارد بنابراین، اگر چیزی کامل است،
02:07
complete, everything is there; but if it's incomplete... If your... If your homework
18
127550
7870
کامل است، همه چیز آنجاست. اما اگر ناقص باشد ... اگر شما ... اگر تکالیف شما
02:15
is incomplete, it means you haven't finished it. So: "Is your homework complete, or is
19
135420
7780
ناقص است، به این معنی است که آن را تمام نکرده اید. بنابراین: "آیا تکالیف شما کامل است
02:23
it incomplete? Do you still need to do some more work on it?" So, that's "incomplete"
20
143200
7180
یا ناقص است؟ آیا هنوز باید روی آن کار بیشتری انجام دهید؟" بنابراین، این "ناقص" است
02:30
- the negative. Okay?
21
150380
2010
- منفی. باشه؟
02:32
So... And then when you get your homework back, is it all correct? Did you get full
22
152390
6530
بنابراین... و وقتی تکالیف خود را پس گرفتید ، آیا همه چیز درست است؟ آیا نمره کامل گرفتید
02:38
marks, or was there anything in it that was incorrect? If you got something incorrect,
23
158920
9190
یا چیزی در آن نادرست بود ؟ اگر چیزی نادرست دریافت
02:48
you maybe lost a mark or two. Okay. So, "incorrect".
24
168110
8450
کردید، ممکن است یک یا دو نمره را از دست بدهید. باشه. بنابراین، "نادرست".
02:56
If you're efficient, you do things very efficiently; very well, very... You have a good method
25
176560
7670
اگر کارآمد باشید، کارها را بسیار کارآمد انجام می دهید. خیلی خوب، خیلی... شما روش خوبی
03:04
for doing things - but if you're inefficient or if somebody is inefficient, it means they're
26
184230
9450
برای انجام کارها دارید - اما اگر ناکارآمد هستید یا کسی ناکارآمد است، به این معنی است که
03:13
not very well-organized; they don't do things in a very logical way. It takes them longer
27
193680
6419
آنها خیلی خوب سازماندهی نشده اند. آنها کارها را به روش خیلی منطقی انجام نمی دهند. مدت زمان بیشتری طول می کشد
03:20
to do it, they might make mistakes, and so on. So, that's "inefficient". Okay.
28
200099
9521
تا این کار را انجام دهند، ممکن است اشتباه کنند و غیره. بنابراین، این "ناکارآمد" است. باشه.
03:29
"Formal". We sometimes talk about formal language, and then the opposite of that is "informal",
29
209620
9130
"رسمی". ما گاهی اوقات در مورد زبان رسمی صحبت می کنیم، و سپس برعکس آن "غیررسمی" است،
03:38
informal language is when you're having a conversation with a friend, you might be using
30
218750
6010
زبان غیر رسمی زمانی است که با یک دوست صحبت می کنید، ممکن است از
03:44
slang terms and so on. But if you're meeting somebody important or you're going for a job
31
224760
7490
اصطلاحات عامیانه و غیره استفاده کنید. اما اگر با شخص مهمی ملاقات می کنید یا برای مصاحبه شغلی
03:52
interview, you will be fairly formal. So, you're either formal or informal, depending
32
232250
10129
می روید، نسبتاً رسمی خواهید بود. بنابراین، شما یا رسمی هستید یا غیر رسمی، بسته
04:02
on who you're with. Okay. And who you're talking to. So, "informal".
33
242379
7041
به اینکه با چه کسی هستید. باشه. و با چه کسی صحبت می کنید بنابراین، "غیررسمی".
04:09
Human, we're all human, but sometimes if people do something bad, it's called "inhuman". If
34
249420
11779
انسان، همه ما انسان هستیم، اما گاهی اوقات اگر مردم کار بدی انجام دهند، به آن می گویند "غیر انسانی". اگر
04:21
someone does something really bad to somebody else, they're being inhuman; they're not thinking
35
261199
6440
کسی واقعاً کار بدی به دیگری انجام دهد، غیر انسانی است. آنها به
04:27
of that person's feelings. They're hurting them in some way. So you could say: "That
36
267639
5900
احساسات آن شخص فکر نمی کنند. آنها به نوعی به آنها صدمه می زنند. بنابراین می توانید بگویید: "این
04:33
was inhuman, what he did." Maybe to give... You know, to get... If someone leaves a job,
37
273539
8731
کاری که او انجام داد غیر انسانی بود." شاید برای دادن... می دانید، برای گرفتن... اگر کسی کار را ترک کند،
04:42
they're given the sack, they're asked to go in a bad way - it's not very nice; it's inhuman
38
282270
9619
به او گونی داده می شود، از او خواسته می شود که به راه بدی برود - خیلی خوب نیست. این غیر انسانی است
04:51
to just tell somebody: "You've got to go." So: "human", "inhuman".
39
291889
7761
که فقط به کسی بگویید: "باید بروی." پس: «انسان»، «غیرانسانی».
04:59
"Secure", if you feel secure, you feel safe. If you feel insecure, then you don't feel
40
299650
8460
"امن"، اگر احساس امنیت می کنید، احساس امنیت می کنید. اگر احساس ناامنی می کنید، پس احساس امنیت نمی کنید
05:08
safe. So: "secure", "insecure".
41
308110
5269
. پس: «مطمئن»، «ناامن».
05:13
And then, finally, for "in": "visible". If something is visible, you can see it; it's
42
313379
6482
و سپس، در نهایت، برای "در": "مشاهده". اگر چیزی قابل مشاهده است، می توانید آن را ببینید.
05:19
right there. I can see the camera; it's visible. But if something is invisible... If the camera
43
319861
7888
درست آنجاست من می توانم دوربین را ببینم. قابل مشاهده است اما اگر چیزی نامرئی است... اگر
05:27
is hidden and I don't know I'm being filmed, then it's an invisible camera. So: "visible",
44
327749
8431
دوربین مخفی است و من نمی دانم از من فیلم گرفته می شود، پس یک دوربین نامرئی است. پس: «مرئی»،
05:36
"invisible". Anything you can't see is invisible. Okay.
45
336180
8030
«ناپیدا». هر چیزی که نمی توانید ببینید نامرئی است. باشه.
05:44
There's one funny, little exception with the "in" prefix. If somebody's famous, then they're
46
344210
11340
یک استثنای خنده دار و کوچک با پیشوند "in" وجود دارد. اگر کسی مشهور است، پس او
05:55
a celebrity; they're very well-known, they're on television all the time, they're in films,
47
355550
6049
یک سلبریتی است. آنها بسیار شناخته شده هستند، آنها همیشه در تلویزیون هستند، آنها در فیلم ها هستند و
06:01
etc. So they're famous. Famous person. If you see them in the street, you think: "Oh
48
361599
7171
غیره. بنابراین آنها مشهور هستند. آدم مشهور. اگر آنها را در خیابان ببینید، فکر می کنید: "اوه
06:08
my goodness! Wow! It's that famous actor right near me in the street." Okay? So you might
49
368770
7599
خدای من! وای! این بازیگر معروف دقیقاً نزدیک من در خیابان است." باشه؟ بنابراین ممکن است
06:16
think that the prefix "in" with "famous" would mean the opposite; that they're not famous,
50
376369
7380
فکر کنید که پیشوند "در" با "معروف" به معنای مخالف است. که آنها معروف نیستند،
06:23
but it doesn't mean that. This is an exception. If something or somebody is infamous... And
51
383749
10720
اما به این معنی نیست. این یک استثناست. اگر چیزی یا کسی بدنام باشد ...
06:34
the pronunciation changes a little bit. The pronunciation of the "a": "famous", but "infamous".
52
394469
10611
و تلفظ کمی تغییر می کند. تلفظ "الف": "مشهور"، اما "بدنام".
06:45
So, the "a" vowel sound changes. If somebody is infamous or if some event, something that
53
405080
10940
بنابراین، صدای واکه "a" تغییر می کند. اگر کسی بدنام است یا اگر رویدادی، چیزی که
06:56
happened was infamous, it does still mean famous - everybody knows about it, but it's
54
416020
8169
اتفاق افتاده بدنام بود، همچنان به معنای معروف است - همه در مورد آن می‌دانند، اما
07:04
famous in a bad way. Okay?
55
424189
3940
به طرز بدی معروف است. باشه؟
07:08
So, if someone does something really bad and it's on television and everybody knows that
56
428129
7331
بنابراین، اگر کسی واقعاً کار بدی انجام دهد و آن را در تلویزیون پخش کند و همه بدانند
07:15
they did this awful thing... Maybe it's a big like a gangster in Chicago... Oh, one
57
435460
11321
که او این کار وحشتناک را انجام داده است ... شاید این یک گانگستر بزرگ در شیکاگو باشد ... اوه، یکی
07:26
of the gangsters was, you know, who used to... They had gangs and they were shooting each
58
446781
6348
از گانگسترها بود، می دانید، که قبلاً ... باند داشتند و به هم تیراندازی
07:33
other, and so on. They were very... Their names were very well-known, so you could say:
59
453129
6660
می کردند و غیره. خیلی... اسمشان خیلی معروف بود، مثلاً می توان گفت:
07:39
"The infamous gangster, Al Capone", for example. Al Capone, who was one of the Chicago gangsters
60
459789
9620
«گانگستر بدنام، آل کاپون». آل کاپون که یکی از گانگسترهای شیکاگوی
07:49
of the 1920s, 30s. He was infamous. Everyone had heard of him. He was famous, but he was
61
469409
7841
دهه 1920 و 30 بود. او بدنام بود. همه از او شنیده بودند. او مشهور بود، اما
07:57
famous for a bad reason, so that made him infamous. Okay. Right, so that's the "in"
62
477250
9749
به دلیل بدی شهرت داشت، به طوری که او را بدنام کرد. باشه. درست است، پس این پیشوند "در" است
08:06
prefix.
63
486999
1301
.
08:08
Then there's one that's an "im" with an "m". Okay? So, again, there's no particular rule
64
488300
9539
سپس یکی وجود دارد که یک "im" با "m" است. باشه؟ بنابراین، دوباره، هیچ قانون خاصی
08:17
here, but you just sort of have to get used to whether it sounds right or not. So, you
65
497839
7491
در اینجا وجود ندارد، اما باید به نوعی عادت کنید که آیا درست به نظر می رسد یا نه. بنابراین،
08:25
may have to try different prefixes to see if it sounds right. You have to just try and
66
505330
7810
ممکن است مجبور شوید پیشوندهای مختلفی را امتحان کنید تا ببینید درست به نظر می رسد یا خیر. فقط باید تلاش کنید و
08:33
see if you can get it. So, you get used to it as you use them. So, with the word "mature",
67
513140
7990
ببینید آیا می توانید آن را بدست آورید یا خیر. بنابراین، همانطور که از آنها استفاده می کنید به آن عادت می کنید. بنابراین، با کلمه "بالغ"،
08:41
if you're mature you're sort of grown up; adult, you behave in a mature way. But someone
68
521130
6560
اگر بالغ هستید، به نوعی بزرگ شده اید. بزرگسال، شما به روشی بالغ رفتار می کنید. اما فردی
08:47
who is not mature can be called "immature". So, this one, it's a double "m", so: "i",
69
527690
8530
که بالغ نیست را می توان «نابالغ» نامید. پس این یکی دو «م» است، پس: «من»،
08:56
double "m", "immature". So, if someone behaves in an immature way, they behave like a child.
70
536220
8990
دوتایی «م»، «نابالغ». بنابراین، اگر فردی رفتار نابالغی از خود نشان دهد، مانند یک کودک رفتار می کند.
09:05
You might say: "Oh, stop being so immature. When are you going to grow up; behave like
71
545210
6220
ممکن است بگویید: "اوه، دست از این نابالغ بودن بردارید. کی قرار است بزرگ شوید، مانند
09:11
an adult?" So that's "immature". Okay.
72
551430
5070
یک بزرگسال رفتار کنید؟" پس این "نابالغ" است. باشه.
09:16
"Patient". If you're patient, you're happy to wait and not get annoyed. But if you...
73
556500
8430
"صبور". اگر صبور باشید، خوشحال می شوید که منتظر بمانید و اذیت نشوید. اما
09:24
If you get irritated and you think: "Ah, when...? When is something going to happen?" If you're
74
564930
5231
اگر شما ... اگر عصبانی شوید و فکر کنید: "آه، کی ...؟ کی قرار است اتفاقی بیفتد؟" اگر
09:30
waiting or you're waiting for a friend to arrive and they're a bit late, and you start
75
570161
5159
منتظر هستید یا منتظر رسیدن یکی از دوستان هستید و او کمی دیر می کند، و شما
09:35
to get really annoyed, and you start walking up and down, getting angry - that's impatient.
76
575320
7270
واقعاً عصبانی می شوید، و شروع می کنید به بالا و پایین رفتن، عصبانی می شوید - این بی حوصلگی است.
09:42
Impatient. So: "patient", "impatient". Okay.
77
582590
6070
بی صبر. پس: «صبور»، «بی صبر». باشه.
09:48
So: "perfect". We all like to try to be perfect, I think; do everything well, but it doesn't
78
588660
8900
بسیار عالی". فکر می کنم همه ما دوست داریم سعی کنیم کامل باشیم . همه کارها را به خوبی انجام دهید، اما همیشه اینطور پیش نمی‌رود
09:57
always work out that way. So, sometimes something can be imperfect. Imperfect; not perfect.
79
597560
9820
. بنابراین، گاهی اوقات چیزی ممکن است ناقص باشد. ناقص؛ کامل نیست.
10:07
It may be 95% perfect, 96% perfect, but there's just one little thing that's wrong with it,
80
607380
10190
ممکن است 95٪ کامل، 96٪ کامل باشد، اما فقط یک چیز کوچک در آن اشتباه است،
10:17
so that's imperfect. Okay.
81
617570
3930
بنابراین ناقص است. باشه.
10:21
"Polite", also we try to be polite all the time and be nice to everybody; polite. But
82
621500
10210
"مودب"، همچنین ما سعی می کنیم همیشه مودب باشیم و با همه خوب باشیم. با ادب. اما
10:31
if someone is not polite, if they're a bit rude, if they're in a bad mood or something,
83
631710
7460
اگر کسی مودب نیست، اگر کمی بی ادب است، اگر حالش بد است یا چیز دیگری،
10:39
or they may always be like that, then they're impolite. "That was an impolite thing to say."
84
639170
7880
یا ممکن است همیشه اینطور باشد، پس بی ادب است. گفتن این حرف بی ادبانه بود.
10:47
Okay. Not polite.
85
647050
3700
باشه. نه مودب
10:50
And then this one you probably know: "possible". If something is possible, it means you can
86
650750
6540
و سپس این یکی را که احتمالاً می دانید: "ممکن". اگر چیزی ممکن است، به این معنی است که شما می توانید
10:57
do it; it can be done. But if it's impossible, then it's not possible. You may know of a
87
657290
11560
آن را انجام دهید. این میتواند انجام شود. اما اگر غیرممکن است، پس ممکن نیست. شما ممکن است یک
11:08
television program, also a film called Mission Impossible, and that's a bit of a challenge,
88
668850
9760
برنامه تلویزیونی را بشناسید، همچنین فیلمی به نام ماموریت غیرممکن، و این واقعاً کمی چالش برانگیز است
11:18
really, because the people who are in it, they actually prove that it is possible. It
89
678610
6840
، زیرا افرادی که در آن حضور دارند، در واقع ثابت می کنند که ممکن است.
11:25
seems impossible to begin with, but they're very strong and clever, and they try to do
90
685450
9200
شروع غیرممکن به نظر می رسد، اما آنها بسیار قوی و باهوش هستند و سعی می کنند
11:34
something that seems impossible. So, sometimes if we think something's impossible, we just
91
694650
7140
کاری را انجام دهند که غیرممکن به نظر می رسد. بنابراین، گاهی اوقات اگر فکر می کنیم چیزی غیرممکن است، فقط
11:41
have to try. Just try a bit harder; it may be possible after all. So: "possible", "impossible".
92
701790
9500
باید تلاش کنیم. فقط کمی بیشتر تلاش کنید؛ ممکن است پس از همه ممکن باشد. پس: «ممکن»، «غیرممکن».
11:51
Okay.
93
711290
1070
باشه.
11:52
So, moving on to "il". So, there's a good sort of clue, here. A lot of the words that
94
712360
11811
بنابراین، به سمت "il" حرکت می کنیم. بنابراین، یک سرنخ خوب، در اینجا وجود دارد. بسیاری از کلماتی
12:04
go with "il" begin with an "l", which means that you get a double "l"; "i", double "l".
95
724171
9689
که با "il" همراه می شوند با "l" شروع می شوند، به این معنی که شما یک "l" دو برابر دریافت می کنید. "من"، دو برابر "l".
12:13
So that's... That helps you to remember which prefix to use with which word. So, with "legal",
96
733860
8140
این به شما کمک می کند تا به خاطر بسپارید از کدام پیشوند با کدام کلمه استفاده کنید. بنابراین، برای مثال، با "قانونی"،
12:22
for example, meaning something is okay to do; it's not against the law. It's legal.
97
742000
7930
به این معنی که انجام کاری اشکالی ندارد. خلاف قانون نیست قانونی است.
12:29
If someone says: "Is this legal, what we're doing? Is it legal?" And you might say: "No.
98
749930
5980
اگر کسی بگوید: "این کاری که ما داریم انجام می دهیم قانونی است؟ آیا قانونی است؟" و ممکن است بگویید: "نه.
12:35
I think it's illegal." So, we shouldn't really do that; it's illegal. It's against the law.
99
755910
9950
فکر می کنم غیرقانونی است." بنابراین، ما واقعاً نباید این کار را انجام دهیم. غیرقانونی است خلاف قانون است
12:45
So, you could be arrested for doing that. The police will come and take you to the...
100
765860
7450
بنابراین، ممکن است به خاطر انجام این کار دستگیر شوید. پلیس می آید و
12:53
To put you in prison or something. So, "illegal", you have to be careful what you do to know
101
773310
10170
شما را به زندان می برد. بنابراین، "غیر قانونی" ، باید مراقب باشید که چه کاری انجام می دهید تا بدانید
13:03
what you can and can't do. Depending on what country you're in, it varies. So: "illegal".
102
783480
9060
چه کاری می توانید انجام دهید و چه کاری نمی توانید انجام دهید. بسته به کشوری که در آن هستید، متفاوت است. بنابراین: "غیر قانونی".
13:12
"Legible". I hope my writing is legible, meaning you can read it. I hope you can read it. I
103
792540
9070
"قابل خواندن است". امیدوارم نوشته ام خوانا باشد یعنی بتوانید آن را بخوانید. امیدوارم بتوانید آن را بخوانید.
13:21
try to make it clear. So, something that is legible... If you have legible handwriting,
104
801610
7300
سعی می کنم آن را روشن کنم. بنابراین، چیزی که خوانا باشد... اگر دستخط خوانا دارید،
13:28
people can read it. But I know some people with very bad handwriting, and they can't
105
808910
8920
مردم می توانند آن را بخوانند. اما من برخی از افراد را با دستخط بسیار بد می شناسم و حتی نمی توانند
13:37
even read their own handwriting. You know, they write something, and then five minutes
106
817830
6520
دست خط خود را بخوانند. می دونی، یه چیزی می نویسن، بعد پنج دقیقه
13:44
later they're trying to read it, and: "Oo, what's that? What did I put?" So, if the person
107
824350
8340
می خوان بخونن، و: "اوه، اون چیه؟ چی گذاشتم؟" بنابراین، اگر
13:52
themselves can't read their own handwriting, there's not much hope. But anyway. "Legible"
108
832690
9730
خود شخص نتواند دستخط خود را بخواند، امید زیادی وجود ندارد. ولی به هر حال. «
14:02
and "illegible". So, his handwriting is illegible; I just can't read it. Okay. Right.
109
842420
9520
خوانا» و «ناخوانا». پس دستخط او ناخوانا است. من فقط نمی توانم آن را بخوانم. باشه. درست.
14:11
Well, this is a good one for learning English or any language: "literate" means you can
110
851940
9350
خوب، این یک زبان خوب برای یادگیری انگلیسی یا هر زبانی است: "با سواد" یعنی می توانید
14:21
read; you're able to read. There are some people who can't read; they have not learnt
111
861290
5830
بخوانید. شما قادر به خواندن هستید برخی از افراد هستند که نمی توانند بخوانند. آنها
14:27
to read for various reasons. So, if... If someone is literate, it means they can read
112
867120
8030
به دلایل مختلف خواندن را یاد نگرفته اند. بنابراین، اگر ... اگر کسی سواد دارد، به این معنی است که می تواند
14:35
printed words; but someone who is illiterate-"i", double "l"-"illiterate" has never learned
113
875150
12290
کلمات چاپ شده را بخواند. اما کسی که بی سواد است - "i"، "ل" دوبل - "بی سواد" هرگز خواندن را یاد نگرفته است
14:47
to read. Read and write. So, that's an important one.
114
887440
7360
. خواندن و نوشتن. بنابراین، این یک مورد مهم است.
14:54
And then, finally in this column: "logical". If something is logical, it makes sense; it
115
894800
8850
و سپس، در نهایت در این ستون: "منطقی". اگر چیزی منطقی باشد، منطقی است. این به
15:03
sort of... One thing follows from another; logical. But if somebody has an argument about
116
903650
9730
نوعی... یک چیز از چیز دیگر پیروی می کند. منطقی اما اگر کسی در مورد چیزی بحث می
15:13
something and they... They... They make an argument which is illogical, then it doesn't
117
913380
8120
کند و آنها... آنها ... استدلالی می کنند که غیرمنطقی است، پس
15:21
make sense; it doesn't follow. They may sound as if they know what they're talking about,
118
921500
5870
منطقی نیست. آن را دنبال نمی کند. ممکن است طوری به نظر برسند که گویی می دانند در مورد چه چیزی صحبت می کنند،
15:27
but if you analyze it, you find: "No, that's not logical." There's a... There's a big hole
119
927370
7140
اما اگر آن را تجزیه و تحلیل کنید، متوجه می شوید: "نه، این منطقی نیست." یک حفره بزرگ
15:34
in that argument. It's not logical; it's illogical. Okay.
120
934510
8710
در آن بحث وجود دارد. منطقی نیست؛ غیر منطقی است باشه.
15:43
Then "ir". So, "regular". If something's regular, it happens at every... You know, in a regular
121
943220
11970
سپس "ir". بنابراین، "به طور منظم". اگر چیزی منظم است، در هر زمان اتفاق می افتد... می دانید، به شیوه ای منظم
15:55
way with the same sort of spaces in between all the time, so that's regular. And so, the
122
955190
8440
با یک نوع فاصله در بین همه زمان ها، پس منظم است. و بنابراین،
16:03
opposite is "irregular". Again, the little clue, here, is that a lot of these words begin
123
963630
7050
برعکس "نامنظم" است. باز هم، سرنخ کوچک، در اینجا، این است که بسیاری از این کلمات
16:10
with an "r", so you end up with an "i" double "r" for these ones, so it helps you to remember
124
970680
9090
با یک "r" شروع می شوند، بنابراین شما با یک "i" دو برابر "r" برای این ها ختم می شوید، بنابراین به شما کمک می کند به خاطر بسپارید از
16:19
which prefix to use. So, "irregular".
125
979770
5240
کدام پیشوند استفاده کنید. بنابراین، "نامنظم".
16:25
"Relevant". If something is relevant, it's... It belongs with... If somebody's arguing again
126
985010
10790
"مربوط". اگر چیزی مرتبط است، آن... مربوط به... اگر کسی دوباره دعوا می کند
16:35
and they say something, and it is relevant to the discussion, then it's part of that
127
995800
6740
و چیزی می گوید و به بحث مربوط می شود، پس بخشی از آن
16:42
subject. But if someone says something that has nothing to do with that subject, you can
128
1002540
7290
موضوع است. اما اگر کسی چیزی می گوید که ربطی به آن موضوع ندارد، می توانید
16:49
say: "Well, that's irrelevant. That's got nothing to do with what we're talking about."
129
1009830
5970
بگویید: "خب، این بی ربط است. این ربطی به چیزی که ما درباره آن صحبت می کنیم ندارد."
16:55
It's irrelevant. Okay?
130
1015800
5790
بی ربط است. باشه؟
17:01
This one. Usually this one is used with the negative probably more than the positive,
131
1021590
7599
این یکی. معمولاً این یکی با منفی احتمالاً بیشتر از مثبت استفاده می شود،
17:09
but if something is resistible, it means you can resist it; it's not all that attractive.
132
1029189
8400
اما اگر چیزی قابل مقاومت است، به این معنی است که می توانید در برابر آن مقاومت کنید. آنقدرها هم جذاب نیست
17:17
But we tend to talk about things which are irresistible. Things like chocolate, for example,
133
1037589
7720
اما ما تمایل داریم در مورد چیزهایی صحبت کنیم که غیرقابل مقاومت هستند. برای مثال، چیزهایی مانند شکلات
17:25
I find irresistible. It's very hard to resist if someone offers you a chocolate. They're
134
1045309
9610
را غیر قابل مقاومت می دانم. اگر کسی به شما شکلاتی پیشنهاد دهد، مقاومت کردن بسیار سخت است. آنها
17:34
irresistible. But to say "resistible", it's... This is actually used as a bit of an insult.
135
1054919
6860
غیر قابل مقاومت هستند. اما برای گفتن "مقاوم"، این است که ... این در واقع به عنوان کمی توهین استفاده می شود.
17:41
If you don't like something... If someone's made some coffee and you don't like the taste,
136
1061779
6171
اگر چیزی را دوست ندارید... اگر کسی قهوه درست کرده است و طعم آن را دوست ندارید،
17:47
you can say: "Well, that coffee is quite resistible." You know, I don't feel like drinking it, really.
137
1067950
7599
می توانید بگویید: "خب، آن قهوه کاملاً مقاوم است." میدونی، من واقعا حوصله نوشیدنش ندارم.
17:55
It's easy to resist it; to... Not to drink it. So, "irresistible" is used much more,
138
1075549
7950
مقاومت در برابر آن آسان است. به... نه نوشیدن آن. بنابراین، "غیر قابل مقاومت" به
18:03
I think, in the negative sense. Okay.
139
1083499
3461
نظر من در معنای منفی بسیار بیشتر استفاده می شود. باشه.
18:06
So, "responsible". If... If you're responsible in the way you do something, you're careful,
140
1086960
10280
بنابراین، "مسئول". اگر... اگر در نحوه انجام کاری مسئول هستید، مراقب
18:17
you're considerate, you're thinking of the consequences. You don't do anything silly,
141
1097240
8559
هستید، ملاحظه می کنید، به عواقب آن فکر می کنید . شما هیچ کار احمقانه ای انجام نمی دهید،
18:25
so you're being responsible. But if... If people don't think about the consequences
142
1105799
8291
پس مسئولیت پذیر هستید. اما اگر... اگر مردم به عواقب آن فکر نمی
18:34
and if they're very careless and they don't really... You know, they don't do things carefully
143
1114090
6589
کنند و اگر خیلی بی خیال باشند و واقعاً فکر نمی کنند ... می دانید، اصلاً کارها را با دقت انجام نمی دهند
18:40
at all, then they're irresponsible. That was irresponsible to... For example, if someone
144
1120679
8620
، پس بی مسئولیت هستند. این غیرمسئولانه بود... به عنوان مثال، اگر
18:49
is trying to get onto a train and the train has already started moving and the doors are
145
1129299
7000
کسی می خواهد سوار قطار شود و قطار از قبل شروع به حرکت کرده است و درها
18:56
open, and somebody tries to jump on the train while it's moving, you could say: "Well, that
146
1136299
6522
باز هستند، و کسی سعی می کند روی قطار در حال حرکت بپرد، می توانید بگویید: "خب ،
19:02
was a very irresponsible thing to do." They could have hurt themselves, they could have
147
1142821
6218
این کار بسیار غیر مسئولانه ای بود." آنها می توانستند به خودشان صدمه بزنند، می توانستند به
19:09
hurt somebody else, they could have caused an accident, so it's irresponsible. Okay.
148
1149039
6980
دیگری صدمه بزنند، می توانستند تصادف کنند، بنابراین غیرمسئولانه است. باشه.
19:16
Then "reversible". To reverse something is to turn it the other way around; reversible.
149
1156019
9240
سپس "برگشت پذیر". معکوس کردن چیزی به معنای برعکس کردن آن است. برگشت پذیر
19:25
You can get reversible coats, for example, which are one colour on one side, and then
150
1165259
6790
مثلاً می‌توانید کت‌های برگشت‌پذیر را تهیه کنید که یک طرف آن‌ها یک رنگ هستند، و
19:32
when you turn them the other way, they're a different colour on the inside, which then
151
1172049
6781
وقتی آن‌ها را به طرف دیگر می‌چرخانید، رنگ‌های داخلی متفاوتی دارند که سپس
19:38
becomes the outside. So you can have a reversible coat, which is like having two coats because
152
1178830
7309
به بیرون تبدیل می‌شوند. بنابراین شما می توانید یک کت برگشت پذیر داشته باشید ، که مانند داشتن دو کت است
19:46
they will probably have two different colours, which is rather nice. But "irreversible"...
153
1186139
8331
زیرا احتمالاً دو رنگ متفاوت خواهند داشت، که نسبتاً خوب است. اما «بازگشت ناپذیر»...
19:54
If you say: "That was an irreversible decision", once you have decided to do something and
154
1194470
7339
اگر بگویید: «این یک تصمیم غیرقابل برگشت بود»، وقتی تصمیم گرفتی کاری را انجام دهی و
20:01
you do it, you can't go back to how it was before; that was irreversible. Something...
155
1201809
10321
آن را انجام دادی، دیگر نمی‌توانی به حالت قبل برگردی . که برگشت ناپذیر بود چیزی
20:12
Some irreversible damage has been done; you can't put it right afterwards. Okay. It's
156
1212130
7739
... صدمات جبران ناپذیری وارد شده است. شما نمی توانید آن را بلافاصله بعد از آن قرار دهید. باشه. برای
20:19
permanently damaged, whatever it is. Okay.
157
1219869
4190
همیشه آسیب دیده است، هر چه که باشد. باشه.
20:24
And then finally, one little one and I only know of one word that has "ig" as the negative
158
1224059
8421
و در نهایت، یک کوچولو و من فقط یک کلمه را می شناسم که "ig" به عنوان پیشوند منفی
20:32
prefix, and that's the word "noble". So, if you're noble, it means you're a sort of an
159
1232480
9409
است و آن کلمه "نجیب" است. بنابراین، اگر نجیب هستید، به این معنی است که شما یک
20:41
honest person, you do the right thing all the time, you don't do bad things to people;
160
1241889
8990
جور آدم صادقی هستید، همیشه کار درست را انجام می دهید ، با مردم بد نمی کنید.
20:50
but someone who is the opposite of that is called "ignoble". It's a slightly strange,
161
1250879
7750
اما به کسی که مخالف آن است «نافرمان» می گویند. این یک کلمه کمی عجیب
20:58
old-fashioned word, but ignoble if someone behaves badly; they're not behaving in a noble,
162
1258629
10961
و قدیمی است، اما اگر کسی رفتار بدی داشته باشد حقیر است. آنها به شیوه ای شریف و صادقانه رفتار نمی
21:09
honest way. Okay.
163
1269590
2649
کنند. باشه.
21:12
And then, finally, for this lesson, just to mention that: Don't assume that every word
164
1272239
8241
و سپس، در نهایت، برای این درس، فقط به این نکته اشاره کنم که: فرض نکنید که هر کلمه ای
21:20
beginning with any of these letters is always going to be a negative, because there are
165
1280480
6799
که با هر یک از این حروف شروع می شود همیشه منفی است، زیرا
21:27
some words that just happen to start with those letters. So, here are just a few examples:
166
1287279
8140
برخی از کلمات هستند که اتفاقاً با آن حروف شروع می شوند. بنابراین، در اینجا فقط چند مثال آورده شده است:
21:35
"influence", "impact", "improve", "illusion", "irrigate", "ignite". They're not negatives;
167
1295419
11521
"نفوذ"، "تاثیر"، "بهبود"، "توهم"، "آبیاری"، "اشتعال". آنها منفی نیستند.
21:46
they just happen to start with those letters. Okay.
168
1306940
4250
آنها فقط با آن حروف شروع می شوند. باشه.
21:51
So, "to influence" is to... To get somebody to sort of believe what you think or to get
169
1311190
10750
بنابراین، "تأثیر گذاشتن" به این معناست که... این است که کسی را وادار کنید تا به چیزی که شما فکر می کنید باور کند یا او
22:01
them to do something. "Impact" is... If you have an impact on somebody, they take notice
170
1321940
7840
را وادار به انجام کاری کنید. "تأثیر" این است که... اگر روی کسی تاثیر داشته باشید، او
22:09
of something that you've done. "Improve" is what I hope you're trying to do all the time
171
1329780
6830
متوجه کاری می شود که شما انجام داده اید. "بهبود" چیزی است که امیدوارم همیشه سعی
22:16
with your English; improve your English, so I'm sure you know that word.
172
1336610
5449
کنید با زبان انگلیسی خود انجام دهید. انگلیسی خود را بهبود بخشید، بنابراین مطمئن هستم که این کلمه را می دانید.
22:22
"Illusion" is when you imagine you've seen something, but it's an illusion; it's not
173
1342059
7321
"توهم" زمانی است که تصور می کنید چیزی را دیده اید، اما این یک توهم است.
22:29
really there. "Irrigate" is when... If you have a very dry area of land and you maybe
174
1349380
11399
واقعا آنجا نیست «آبیاری» زمانی است که ... اگر زمینی بسیار خشک دارید و شاید
22:40
want to grow some crops in it, you have to irrigate the soil. To make it wet enough,
175
1360779
6500
بخواهید در آن مقداری محصول بکارید، باید خاک را آبیاری کنید. برای اینکه به اندازه کافی خیس شود
22:47
you put some water on it to help the seeds to grow. So, that's "irrigate". And, finally,
176
1367279
9150
، مقداری آب روی آن بریزید تا به رشد دانه ها کمک کند. بنابراین، "آبیاری" است. و بالاخره
22:56
"ignite" means to make something burn, to set fire to something; to ignite. Okay.
177
1376429
8681
«شعله ور» یعنی چیزی را سوزاندن، چیزی را آتش زدن; مشتعل شدن باشه.
23:05
So, I hope that's been helpful and will help you to add to your vocabulary. And please
178
1385110
7730
بنابراین، امیدوارم که مفید بوده باشد و به شما کمک کند تا به دایره لغات خود بیافزایید. و لطفاً
23:12
look at our other lesson on negative prefixes. And also go to the website, www.engvid.com;
179
1392840
9189
به درس دیگر ما در مورد پیشوندهای منفی نگاه کنید. و همچنین به وب سایت www.engvid.com مراجعه کنید.
23:22
do the quiz there. And see you again very soon. Okay. Bye.
180
1402029
5671
مسابقه را در آنجا انجام دهید و خیلی زود دوباره می بینمت باشه. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7