Learn the Top 10 Most Common Tourist Vocabulary in American English

Don’t miss out on new videos, click the bell!

ویدیوهای جدید را از دست ندهید، روی زنگ کلیک کنید!

And if you enjoyed this video, give it a thumbs up for more.

و اگر از این ویدیو لذت بردید، برای اطلاعات بیشتر به آن کمک کنید.

Hi, everyone, my name is Bridget, and in today's lesson we are going to be talking about the

سلام، همه، نام من بریجت است و در درس امروز قرار است در مورد

Top 10 Most Common Tourist Vocabulary.

10 واژگان برتر جهانگردی صحبت کنیم.

Let's get started!

بیایید شروع کنیم!

ticket All passengers must have a ticket.

بلیط همه مسافران باید بلیط داشته باشند.

A ticket is what grants you access to places.

بلیط چیزی است که به شما امکان دسترسی به مکان ها را می دهد.

So you buy tickets ahead of time, and you show them at the door.

بنابراین شما بلیط ها را زودتر از موعد خریداری می کنید و آنها را درب منزل نشان می دهید.

Someone takes them, someone scans them, just to make sure you've paid to get where you're

یک نفر آنها را می گیرد، یکی آنها را اسکن می کند، فقط برای اینکه مطمئن شود برای رسیدن به جایی که می خواهید پول پرداخت کرده اید

going.

.

When you get onto a plane you have a ticket; when you go into a museum you have to show

وقتی سوار هواپیما می شوید بلیط دارید. وقتی به موزه می روید باید

your ticket; when you go into the movie theater, you have a ticket.

بلیط خود را نشان دهید. وقتی وارد سینما می شوید، بلیط دارید.

Ticket.

بلیط.

tourist I think you all know what it means to be a

توریست فکر می کنم همه شما می دانید که توریست بودن به چه معناست

tourist.

.

A tourist is someone who's visiting a new place for pleasure, means you're going out

توریست کسی است که برای لذت بردن از یک مکان جدید بازدید می کند ، یعنی شما در حال بیرون رفتن

and exploring, trying new things, you're going there as a tourist.

و کاوش هستید، چیزهای جدید را امتحان می کنید، به عنوان یک توریست به آنجا می روید.

To tour, you're literally there to tour a place, to get a sense of it, to see new things.

برای گشت و گذار، به معنای واقعی کلمه برای گشت و گذار در یک مکان، برای درک آن، برای دیدن چیزهای جدید حضور دارید.

itinerary What's on the itinerary, dear?

برنامه سفر در برنامه سفر چه خبر عزیزم؟

An itinerary is a schedule of what you are going to be doing in a given day.

برنامه سفر برنامه ای است از کاری که قرار است در یک روز معین انجام دهید.

So you can wake up and say, what's on the itinerary for today?

بنابراین می توانید از خواب بیدار شوید و بگویید، برنامه سفر امروز چیست؟

Just like you can say, what's on the schedule for today?

همانطور که می توانید بگویید، برنامه امروز چیست؟

It means what you have planned.

به معنای آن چیزی است که شما برنامه ریزی کرده اید.

So for example, I've booked a vacation package where all the days are planned out for me;

به عنوان مثال، من یک بسته تعطیلات رزرو کرده ام که در آن تمام روزها برای من برنامه ریزی شده است.

so day one, what's on the itinerary?

بنابراین روز اول، برنامه سفر چیست؟

Oh, it seems day one we're going to a museum, and then we're going to a stadium, and then

اوه، به نظر می رسد روز اول ما به یک موزه می رویم، و سپس به استادیوم می رویم، و سپس

we're going to see a play.

می خواهیم یک نمایش را ببینیم.

guide book A guide book is a book that has information

کتاب راهنما کتاب راهنما کتابی است که اطلاعاتی

about a certain place.

درباره مکان خاصی دارد.

So if you're traveling to Japan, you can buy a Japan guide book, and in that book you're

بنابراین اگر به ژاپن سفر می‌کنید، می‌توانید یک کتاب راهنمای ژاپن بخرید، و در آن کتاب

going to see good restaurants to try, museums, neighborhoods to check out, different things.

رستوران‌های خوب، موزه‌ها، محله‌ها و چیزهای مختلف را می‌بینید.

So the guide book is meant to guide you on your tour of a new place.

بنابراین کتاب راهنما برای راهنمایی شما در گشت و گذار در یک مکان جدید است.

tour bus A tour bus is a bus that's meant for tourists.

اتوبوس تور اتوبوس مسافرتی اتوبوسی است که برای گردشگران در نظر گرفته شده است.

It's a bus you get on that takes you around and show you different things, or if you are

این اتوبوسی است که سوار می‌شوید و شما را به اطراف می‌برد و چیزهای مختلفی را به شما نشان می‌دهد، یا اگر

in an organized tour, maybe everyone in your group will get on this tour bus, and the bus

در یک تور سازمان‌دهی شده هستید، شاید همه افراد گروهتان سوار این اتوبوس تور شوند و اتوبوس

will take you to the places on your itinerary.

شما را به مکان‌های برنامه سفرتان ببرد.

Let's take the tour bus back to the hotel.

بیایید با اتوبوس تور به هتل برگردیم.

temple

A temple is a building devoted to the worship

معبد معبد ساختمانی است که به

of a particular god or gods.

پرستش یک خدا یا خدایان خاص اختصاص دارد.

You can say, wow, there are so many temples in Kyoto in Japan.

می توان گفت، وای، معابد زیادی در کیوتو در ژاپن وجود دارد.

mosque That's a very old mosque.

مسجد این یک مسجد بسیار قدیمی است.

A mosque is a Muslim place of worship.

مسجد محل عبادت مسلمانان است.

church A church is a Christian place of worship.

کلیسا کلیسا محل عبادت مسیحیان است.

I'm sure you've seen plenty of them on your travels.

مطمئنم در سفرهایتان تعداد زیادی از آنها را دیده اید .

Wow, this church is so tall.

وای این کلیسا خیلی بلنده

This church is so impressive.

این کلیسا بسیار چشمگیر است.

waterfall Don't go chasing waterfalls… weird, this

آبشار دنبال آبشار نرو... عجیب است، این

song has actually been stuck in my head all day.

آهنگ در واقع تمام روز در ذهن من گیر کرده است .

We'll hike to the waterfall and gaze upon its beauty, and have lunch looking at the

به سمت آبشار پیاده‌روی می‌کنیم و به زیبایی آن خیره می‌شویم و ناهار را با تماشای

gushing water.

آب‌های فوران می‌خوریم.

A waterfall, water is falling down the mountain, you've seen them, they're beautiful.

یک آبشار، آب از کوه می ریزد ، آنها را دیده اید، زیبا هستند.

In America we have Niagara Falls, which is one of our most famous waterfalls.

در آمریکا ما آبشار نیاگارا را داریم که یکی از معروف ترین آبشارهای ماست.

Waterfall.

آبشار.

tour As a tourist, you're probably going to go

تور به عنوان یک توریست، احتمالاً

on at least one tour.

حداقل یک تور خواهید داشت.

A guide takes you on a tour of a particular place, of a particular thing, and gives you

یک راهنما شما را به گشت و گذار در یک مکان خاص، از یک چیز خاص می برد و به شما اطلاعات می دهد

information.

.

That means you're on a tour.

یعنی شما در یک تور هستید.

Maybe in your guidebook you see that there is a tour to go and see a waterfall.

شاید در کتاب راهنمای خود ببینید که یک تور برای رفتن و دیدن آبشار وجود دارد.

So you get on the computer and you buy a ticket for the tour, and once you have the ticket,

بنابراین وارد رایانه می‌شوید و یک بلیط برای تور می‌خرید، و پس از تهیه بلیط،

you add that tour to your itinerary, so that you have it scheduled.

آن تور را به برنامه سفر خود اضافه می‌کنید تا آن را برنامه‌ریزی کنید.

Boom! Boom! Connect all the dots!

رونق! رونق! همه نقاط را به هم وصل کنید!

So that was the Top 10 Most Common Tourist Vocabulary.

بنابراین این 10 واژگان رایج ترین توریست ها بود .

If you guys liked the video, don't forget to give it a thumbs up.

اگر از ویدیو خوشتان آمد، یادتان نرود که از آن حمایت کنید.

Subscribe to our channel; if you have any questions, leave a comment below, and don't

عضو کانال ما شوید؛ اگر سوالی دارید، نظر خود را در زیر بنویسید، و

forget to check out EnglishClass101.com to learn more English.

فراموش نکنید که EnglishClass101.com را برای یادگیری بیشتر انگلیسی بررسی کنید.