Weekly English Words with Alisha - Fantasy Words

Welcome back to Weekly Words. My name is Alisha, and today we're going to talk about fantasy

به Weekly Words خوش آمدید. اسم من عالیشاه است و امروز قصد داریم در مورد کلمات فانتزی صحبت کنیم

words. Ooh, let's get started. Sounds interesting.

. اوه، بیایید شروع کنیم. به نظر جالب میاد.

“Dwarf” is the first word. A dwarf, in fantasy stories, refers to someone

"کوتوله" اولین کلمه است. کوتوله، در داستان‌های فانتزی، به کسی

who is very short, often rather beardy. In ‘The Lord of the Rings’ for example, there

اطلاق می‌شود که بسیار کوتاه‌قد است، اغلب تا حدی ریش‌دار است. برای مثال در «ارباب حلقه ها»

are many dwarf characters. So in a sentence, “Dwarves are well known for their mining

شخصیت های کوتوله زیادی وجود دارد. بنابراین در یک جمله، "کوتوله ها به دلیل مهارت های معدنی خود شناخته شده اند

skills”.

".

Okay. The next word is “unicorn”. A unicorn is a mystical horse, usually white

باشه. کلمه بعدی "تک شاخ" است. اسب شاخدار اسبی عرفانی است که معمولاً سفید رنگ است

and it has a giant horn coming out of its head. I was really into unicorns when I was

و شاخ غول پیکری از سرش بیرون می‌آید . وقتی کوچک بودم واقعاً عاشق تک شاخ

little. If there's a book in the store that had a unicorn on it I was like “I'm getting

بودم. اگر کتابی در فروشگاه وجود داشته باشد که یک تکشاخ روی آن باشد، به این فکر می‌کنم که «من

that book”. A unicorn, uni meaning one, corn, not really corn. I imagine historically

آن کتاب را می‌گیرم». یک تک شاخ، uni به معنی یک، ذرت، نه واقعا ذرت. من تصور می کنم از نظر تاریخی

maybe corn was horn. In a sentence, “I loved unicorns when I was a little girl”.

شاید ذرت شاخ بوده است. در یک جمله، " وقتی دختر بچه بودم، تک شاخ را دوست داشتم".

“Dragon” is the next word. A dragon is a giant, giant reptile-like creature

"اژدها" کلمه بعدی است. اژدها موجودی غول پیکر و خزنده مانند است

that can fly and breathe fire. How awesome is that? Dragons are notoriously difficult

که می تواند پرواز کند و آتش تنفس کند. چقدر عالیه

for heroes to defeat.

شکست دادن اژدها برای قهرمانان بسیار دشوار است.

“Vampire”. I feel like vampires have long histories in

"خون آشام". من احساس می‌کنم خون‌آشام‌ها تاریخچه‌ای طولانی

a few different cultures. They are human-like and, depending on the story, they can change

در چند فرهنگ مختلف دارند. آنها شبیه انسان هستند و بسته به داستان، می توانند

into a bat. They cannot go out during the day, they only come out at night, and they

به خفاش تبدیل شوند. روزها نمی توانند بیرون بروند ، فقط شب ها بیرون می آیند و

drink the blood of humans to stay alive, that's the only thing that they can consume. They

خون انسان ها را می نوشند تا زنده بمانند، این تنها چیزی است که می توانند مصرف کنند. آنها

live for hundreds of years. The sunlight will kill them. What is that called? The Twilights—

صدها سال زندگی می کنند. نور خورشید آنها را می کشد. اسمش چیه؟ گرگ و میش -

Twilight, that's right, I haven't seen Twilight, I haven't read the Twilight books. It seems

گرگ و میش، درست است، من گرگ و میش را ندیده ام، من کتاب های گرگ و میش را نخوانده ام. به نظر می رسد

he can go out in the sun, doesn't he glitter? I heard that he glittered. Vampire is a really

که او می تواند زیر نور خورشید برود، نمی درخشد؟ شنیدم که درخشید. Vampire یک

cool Halloween costume.

لباس واقعا جالب برای هالووین است.

The next word is “elf”. Elf. Elves are the coolest, clearly. They

کلمه بعدی "الف" است. جن الف ها باحال ترین هستند، واضح است. آنها

have, at least in the context of this sort of fantasy thing, they have pointy ears, they're

حداقل در زمینه این نوع چیزهای فانتزی، گوش های نوک تیز دارند، آنها

really tall, they're so beautiful, they live forever, they're really, really good at everything

واقعا قد بلند هستند، آنها بسیار زیبا هستند، آنها برای همیشه زندگی می کنند ، آنها واقعاً در هر کاری

they do. Elves, come on, like. They have kind of magical powers it seems, too. They can

که انجام می دهند خوب هستند. الف ها بیا لایک کن به نظر می رسد آنها نیز نوعی قدرت جادویی دارند. آنها می

make bread that will keep you full for a long time. They can make swords that have special

توانند نانی درست کنند که شما را برای مدت طولانی سیر نگه دارد. آنها می توانند شمشیرهایی بسازند که

powers when you use them. I once thought elves were so cool that I tried to learn the language

هنگام استفاده از آنها قدرت خاصی دارند. زمانی فکر می‌کردم الف‌ها آنقدر باحال هستند که سعی کردم زبانی را

that was made by J. R. R. Tolkien. He actually made an Elves language, and for a brief period

که جی آر آر تالکین ساخته بود یاد بگیرم. او در واقع یک زبان الف ها را ساخت، و برای مدت کوتاهی

in high school I tried to learn it myself too, I would write it everywhere. I thought

در دبیرستان سعی کردم خودم هم آن را یاد بگیرم ، آن را همه جا می نوشتم. به نظر من

it was really beautiful. But then I moved on to an actual language.

واقعا زیبا بود. اما بعد به یک زبان واقعی رفتم.

Alright. Okay the next word is the end. The end is a mystical creature that— now you

بسیار خوب. خوب کلمه بعدی پایان است. عاقبت یک موجود عرفانی است که - اکنون می

know. Thanks very much for joining us this week and we'll see you again next time for

دانید. از اینکه در این هفته به ما پیوستید بسیار متشکریم و دفعه بعد شما را برای

something else. Bye. Next is Hobbit. Hobbit—

چیز دیگری می بینیم. خدا حافظ. بعدی هابیت است. هابیت -