WORK - Basic Verbs - Learn English Grammar

Want to speak real English from your first lesson?

آیا می خواهید از اولین درس خود به زبان انگلیسی واقعی صحبت کنید ؟

Sign up for your free lifetime account at EnglishClass101.com.

برای حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید .

♪ Ve-ve-verb, verb, verb, ♪ the verb is the word.

♪ Ve-ve-فعل، فعل، فعل، ♪ فعل کلمه است.

Ve-ve-verb—that's hard to say.

فعل Ve-ve- گفتنش سخت است.

Hey, everybody.

سلام به همگی.

My name is Alisha.

اسم من علیشاه است.

Welcome back to Know Your Verbs.

به دانستن افعال خود خوش آمدید.

In this episode, we're going to talk about the verb “work.”

در این قسمت، ما در مورد فعل "کار" صحبت خواهیم کرد.

Let's get started.

بیایید شروع کنیم.

The basic definition of the verb “work” is to fulfill duties for money or for compensation.

تعریف اصلی فعل "کار " انجام وظایف برای پول یا برای جبران خسارت است.

Compensation means payment.

غرامت یعنی پرداخت.

So, for example, salary or an hourly wage, so compensation.

بنابراین، به عنوان مثال، حقوق یا دستمزد ساعتی، بنابراین غرامت.

So, to do things in exchange for money is work.

بنابراین، انجام کارها در ازای پول کار است.

This is a basic definition of the verb “work.”

این یک تعریف اساسی از فعل "کار" است.

Now, let's look at the different conjugations of this verb.

حال بیایید به صیغه های مختلف این فعل نگاه کنیم.

Present tense, “work,” “works.”

زمان حال، "کار"، "کار می کند".

Past tense “worked,” past participle tense “worked,” progressive tense “working.”

زمان گذشته «کار کرد»، زمان گذشته «کار کرد»، زمان پیش رونده «کار کرد».

Now, let's talk about some additional meanings of the verb “work.”

حالا بیایید در مورد معانی اضافی فعل "کار" صحبت کنیم.

Meaning 1, the first additional meaning is to function correctly.

به معنی 1، اولین معنای اضافی این است که به درستی عمل کند.

To function correctly means an object is behaving, is functioning in the proper way.

درست کار کردن به این معنی است که یک شی در حال رفتار ، عملکرد درست است.

So, let's look at some examples.

بنابراین، اجازه دهید به چند نمونه نگاه کنیم.

“My computer isn't working today.

کامپیوتر من امروز کار نمی کند.

What happened?”

چی شد؟"

“The mechanic fixed my car and now, it works perfectly.”

"مکانیک ماشین من را تعمیر کرد و اکنون، کاملاً کار می کند ."

Meaning 2, yes, yes.

به معنی 2، بله، بله.

Okay, the second definition is to produce a desired effect or result or to succeed at

بسیار خوب، تعریف دوم ایجاد یک اثر یا نتیجه دلخواه یا موفقیت در

something.

چیزی است.

So, some examples of this.

بنابراین، چند نمونه از این.

“His plan is crazy, but I think it might work.”

"برنامه او دیوانه کننده است، اما من فکر می کنم ممکن است کار کند."

“I don't think that'll work.”

"من فکر نمی کنم که این کار کند."

Fun fact, I took that example sentence, “I don't think that'll work” from a video game

واقعیت جالب، من این جمله را مثال زدم، « فکر نمی‌کنم کار کند» از یک بازی ویدیویی

called, “Indiana Jones And the Fate Of Atlantis.”

به نام «ایندیانا جونز و سرنوشت آتلانتیس».

“I don't think that'll work”

«فکر نمی‌کنم که کار کند» مورد

Next one, is to control or to cause to labor.

بعدی، کنترل کردن یا ایجاد زایمان است.

To cause to labor means like to fulfill your duties to work as in the first the original

به کار انداختن به معنای انجام وظایف خود برای کار است، همانطور که در اولین

basic meaning of this word.

معنای اصلی این کلمه است.

So, let's look at some examples.

بنابراین، اجازه دهید به چند نمونه نگاه کنیم.

“Management worked the team way too hard last year.”

"مدیریت سال گذشته خیلی سخت روی تیم کار کرد ."

“Today, we're working the computer remotely”

"امروز، ما با کامپیوتر از راه دور کار می کنیم"

Now, let's look at some variations, the first variation is “work on.”

اکنون، بیایید به برخی از تغییرات نگاه کنیم، اولین تغییر "کار بر روی" است.

“Work on” means to try to affect, or like to try to influence, to try to persuade someone.

«روی کار» به معنای تلاش برای تأثیرگذاری، یا دوست داشتن تلاش برای تأثیرگذاری، تلاش برای متقاعد کردن کسی است.

Some examples of this, “Politicians often work on voters” fears.”

برخی از نمونه‌های این، ترس «سیاستمداران اغلب روی رأی‌دهندگان کار می‌کنند».

So, to work on someone's fears, it's like they're affecting that.

بنابراین، برای کار بر روی ترس های یک نفر، مثل این است که آنها بر آن تأثیر می گذارند.

They are trying to persuade people by focusing on their fears in this example, sentence.

آنها سعی دارند با تمرکز بر ترس هایشان در این مثال، افراد را متقاعد کنند.

“The movie works on viewers sympathy.”

این فیلم بر روی همدردی بینندگان کار می کند.

So, here “works on,” the movie works on means the movie is kind of is affecting the

بنابراین، در اینجا «کار می‌کند»، فیلم کار می‌کند به این معناست که فیلم به نوعی بر

sympathy of the viewer and then as a result, influence happens so a change in emotion happens

همدردی بیننده تأثیر می‌گذارد و در نتیجه، تأثیر اتفاق می‌افتد، بنابراین تغییری در احساسات

in this way, “to work on.”

به این صورت اتفاق می‌افتد، «برای کار کردن».

The second variation is “work out.”

دومین تغییر "تمرین کردن" است.

So, “work out” means to exercise.

بنابراین، "ورزش کردن" به معنای ورزش کردن است.

“Work out” can mean to lift weights, to jog, to do sports, whatever.

"ورزش کردن" می تواند به معنای بلند کردن وزنه، دویدن، ورزش کردن، هر چیزی باشد.

“Work out” just means exercise.

"ورزش کردن" فقط به معنای ورزش است.

Examples of this, “I never work out,” “She's been working out three days a week

مثال‌هایی از این، «من هرگز ورزش نمی‌کنم»، «او در سال گذشته سه روز در هفته ورزش

for the last year,” overachiever.

می‌کرده است».

The third variation for this lesson is, “work up.”

سومین تغییر برای این درس، "کار کردن" است.

So, “work up” means to gradually make progress but with difficulty.

بنابراین، "کار کردن" به معنای پیشرفت تدریجی اما به سختی است.

Examples of this, “He worked up to asking the girl on a date.”

نمونه هایی از این، "او تلاش کرد تا از دختر برای قرار ملاقات بپرسد ."

“She worked her way up to becoming CEO of a company.”

او تا رسیدن به سمت مدیرعاملی یک شرکت تلاش کرد.

So, to “work up” to something is like slowly and with difficulty making progress.

بنابراین، "کار کردن" برای چیزی مانند پیشرفت آهسته و با مشکل است.

So, we can split this phrasal verb like, “She worked her way up.” or “He worked up to

بنابراین، می‌توانیم این فعل عبارتی را مانند « او به سمت بالا کار کرد» تقسیم کنیم. یا "او کار کرد تا

asking the girl on a date.”

از دختر خواستگاری کند."

So, we pair “work” with the preposition “up” in this example.

بنابراین، ما در این مثال "work" را با حرف اضافه "up" جفت می کنیم.

Okay, do you know a little bit more about the verb “work?”

خوب، آیا کمی بیشتر در مورد فعل "کار" می دانید؟

If you have any other variations, or if you know a different meaning of the verb, “work,”

اگر تغییرات دیگری دارید، یا اگر معنای دیگری از فعل "کار کردن" را می دانید،

or if you just want to practice making a sentence with this verb, please feel free to do so

یا اگر فقط می خواهید جمله سازی را با این فعل تمرین کنید، لطفاً این کار را

in comments section.

در بخش نظرات انجام دهید.

Alright, if you liked the video, please make sure to give it a thumbs up.

بسیار خوب، اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفاً حتماً آن را تأیید کنید.

Subscribe to the channel, if you haven't already and check us out in EnglishClass101.com for

اگر قبلاً مشترک نشده اید، در کانال مشترک شوید و ما را در EnglishClass101.com

some other good study resources.

برای سایر منابع مطالعاتی خوب بررسی کنید.

Thanks very much for watching this episode of Know Your Verbs, we'll see you again soon,

از تماشای این قسمت افعال خودت خیلی ممنونم، به زودی دوباره شما را خواهیم دید،

bye.

خداحافظ.

♪ We can work it out.

♪ ما می توانیم آن را حل کنیم.

♪

♪

We're working now, live to work, work to live, which will you be?

ما الان داریم کار می کنیم، زندگی کن تا کار کنیم، کار کن تا زندگی کنیم، شما کدام خواهید بود؟

Her pen works.

قلمش کار می کند.

It’s true, she just drew a picture of me.

درست است، او فقط یک عکس از من کشید.