Let's Learn English! Topic: When Nouns and Verbs Are the Same! ⛽🔨🍌 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson about verbs and

سلام و به این درس انگلیسی در مورد افعال و

nouns that are the same. If you're confused about what this

اسم هایی که یکسان هستند خوش آمدید. اگر در مورد این درس سردرگم هستید،

lesson will be about you'll find out in a moment. Sometimes

در یک لحظه متوجه خواهید شد. گاهی اوقات

when you're learning English you'll actually see verbs that

وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، در واقع افعالی را می بینید که

are the same as the noun or a noun that is the same as the

همان اسم یا اسمی است که همان

verb. That means a thing that is the same as the action that

فعل است. یعنی چیزی که همان عملی است که

you do with the thing. Um if you Don't know what I mean.

شما با آن چیز انجام می دهید. امم اگه نمیدونی منظورم چیه

I'll give you a quick hint. Um something like a hammer can be

من یک راهنمایی سریع به شما می دهم. اوم چیزی شبیه چکش می تواند

used to hammer. I actually talked about this briefly in a

برای چکش استفاده شود. من در واقع در اوایل این هفته در یک درس انگلیسی کوتاه در مورد این موضوع صحبت کردم

short English lesson earlier this week. But today we'll look

. اما امروز

at a little over 30 different words that work as nouns and

کمی بیش از 30 کلمه مختلف را بررسی خواهیم کرد که به عنوان اسم و

also work as actions or verbs. So very very cool. It makes it

همچنین به عنوان افعال یا فعل عمل می کنند. خیلی خیلی باحاله این کار را آسان می کند

easier. It's kind of like a two for one deal. You learn one

. این به نوعی مانند معامله دو در برابر یک است. شما یک کلمه را یاد می گیرید

word and you get two words in your vocabulary that you can

و دو کلمه در دایره لغات خود به دست می آورید که می توانید از آنها

use. So once Again welcome to this English lesson about verbs

استفاده کنید. بنابراین یک بار دیگر به این درس انگلیسی در مورد افعال

and nouns that are the same. A bend and to bend. So when you

و اسامی که یکسان هستند خوش آمدید. خم شدن و خم شدن. بنابراین وقتی

look at the spoon you will see that there is a bend in the

به قاشق نگاه می کنید می بینید که قاشق خمیده شده است

spoon. When you look at the spoon it's not straight. There

. وقتی به قاشق نگاه می کنید صاف نیست.

is a bend in the spoon. This means that someone must have

یک خم در قاشق وجود دارد. این بدان معنی است که یک نفر باید

bent it. Sorry to switch to the past tense. But if you have a

آن را خم کرده باشد. متاسفم که به زمان گذشته تغییر می کنم. اما اگر یک

straight spoon and you want to put a bend in the spoon you

قاشق صاف دارید و می خواهید یک خم در قاشق بگذارید،

would bend the spoon. So this is a an example our first

قاشق را خم می کنید. بنابراین این مثالی است که اولین

example of a noun the bend in the spoon is pretty severe. Uh

مثال ما از یک اسم خم شدن در قاشق بسیار شدید است. اوه

because someone wanted to bend the spoon. So there's the verb.

چون یکی می خواست قاشق را خم کند . پس فعل وجود دارد.

So sometimes and in this lesson over 30 times. Sometimes in

بنابراین گاهی و در این درس بیش از 30 بار. گاهی اوقات در

English the word that you use to describe the thing is the

زبان انگلیسی کلمه ای که برای توصیف یک چیز استفاده می کنید

same as the action. So if you want to bend a spoon you grab

همان عمل است. بنابراین اگر می‌خواهید قاشقی را خم کنید،

it and you go like this and then there will be a bend in

آن را می‌گیرید و همین‌طور پیش می‌روید و سپس

the spoon. Drink and to drink. Sometimes our kids want a

قاشق خم می‌شود. بنوشید و بنوشید. گاهی اوقات بچه های ما نوشیدنی می خواهند

drink. They'll say I'm thirsty. Give me something to drink. I

. می گویند تشنه ام چیزی به من بده تا بنوشم. من

want a drink. Sometimes it's nice to have a drink on a hot

یک نوشیدنی میخواهم. گاهی اوقات نوشیدن یک نوشیدنی در یک روز گرم خوب است

day. In order to do that you use the verb to drink. You can

. برای این کار از فعل نوشیدن استفاده می کنید.

actually say sentences like this in English. I'm going to

در واقع می توانید جملاتی مانند این را به انگلیسی بگویید. من می روم

drink a drink because I'm thirsty. Or he drank a drink

یک نوشیدنی بنوشم چون تشنه هستم. یا

because he was thirsty. We use the word drink to to refer to

چون تشنه بود مشروب نوشید. ما از کلمه نوشیدنی برای اشاره به

anything that you drink. Oh I'm hot. I just ran five

هر چیزی که می نوشید استفاده می کنیم. اوه من دمت گرم من فقط پنج

kilometres. I need a drink. I think I will go drink some

کیلومتر دویدم. من به یک نوشیدنی نیاز دارم. فکر کنم برم

water. So there you go. We can use both of them. A kiss and to

آب بخورم بنابراین شما بروید. ما می توانیم از هر دو آنها استفاده کنیم. یک بوسه و برای

kiss. So listen to how I use these sentences. Sometimes

بوسیدن. پس به نحوه استفاده من از این جملات گوش دهید. بعضی وقتا

someone will give someone a kiss. Sometimes they will kiss

یه نفر یکی رو میبوسه بعضی وقتها

someone. In the first sentence I'm using it as a noun. You can

یک نفر را می بوسند. در جمله اول از آن به عنوان اسم استفاده می کنم. می توانید

give someone a kiss. I'll I'll blow a kiss. I can give a kiss.

یک نفر را ببوسید. من یک بوسه خواهم زد. من می توانم یک بوسه بدهم.

But I could also walk up to Jen and I can kiss her. So we have

اما من همچنین می توانستم به سمت جن بروم و می توانم او را ببوسم. بنابراین ما

a noun a kiss and we have the verb to S. So I was going to

یک اسم بوسه داریم و فعل S را داریم. بنابراین من قصد داشتم

put a banana here but I decided it was better to put a potato

یک موز را اینجا بگذارم اما تصمیم گرفتم بهتر است یک سیب زمینی بگذارم

because I've used a lot of bananas lately in my lessons.

زیرا اخیراً در درس هایم از موز زیاد استفاده کرده ام.

But you can peel something. And when you're done peeling it the

اما می توانید چیزی را پوست بگیرید. و زمانی که لایه برداری آن تمام شد،

parts that you removed are the peel. When you peel a banana

قسمت هایی که برداشته اید همان لایه برداری است. وقتی یک موز را پوست می گیرید

when you use the action when you peel it. You take the

وقتی از عمل هنگام پوست کندن آن استفاده می کنید. قسمت

outside of the banana off. You eat the inside but then you

بیرونی موز را بردارید. داخل آن را می خورید اما

don't eat the peel which is the noun. So a banana has a peel. A

پوست آن را که اسم است نمی خورید . بنابراین یک موز دارای پوست است.

potato has a peel. And then in order to eat the potato or the

سیب زمینی پوست دارد. و سپس برای خوردن سیب زمینی یا

banana you need to peel it. And by the way this tool here is

موز باید پوست آن را بکنید. و اتفاقاً این ابزار در اینجا

called a peeler. A potato peeler. It probably has other

لایه بردار نامیده می شود. یک دستگاه پوست کن سیب زمینی. احتمالاً

names as well but in our house we would call this a potato

نام های دیگری نیز دارد، اما در خانه ما به آن می گوییم

peeler. So you can peel a potato and when you're done you

پوست کن سیب زمینی. بنابراین می توانید یک سیب زمینی را پوست بگیرید و وقتی کارتان تمام شد،

will have potato peels on the counter. By the way we also

پوست سیب زمینی را روی پیشخوان خواهید داشت . به هر حال ما

define the word peel. So we say banana peel we say potato

کلمه پوست را نیز تعریف می کنیم. پس می گوییم پوست موز می گوییم پوست سیب زمینی

peels. Uh usually plural with potatoes because there's a lot

. اوه معمولاً با سیب زمینی جمع می شود زیرا وقتی کارتان تمام شد،

of peels laying on the table when you're done. This is

پوست های زیادی روی میز گذاشته می شود . این

something we do a lot in the winter in Canada. Um sometimes

کاری است که ما در زمستان در کانادا زیاد انجام می دهیم. اوم گاهی باید

I have to find my shovel so that I can go shovel. I use my

بیلم را پیدا کنم تا بتوانم بیل بزنم. من از

shovel to shovel. It sounds kind of funny when you say it

بیلم برای بیل زدن استفاده می کنم. وقتی اینطوری میگی خیلی خنده دار به نظر میاد

that way. But if it snows a lot I might need to find my shovel

. اما اگر برف زیاد می بارد، شاید لازم باشد بیل خود را پیدا کنم

so that I can go shovel the snow. Um maybe you have a large

تا بتوانم برف را بیل کنم. اوم شاید

pile of dirt in your driveway. And you need to move it. You

توده بزرگی از خاک در راهروی خود داشته باشید. و باید آن را جابجا کنید. شما

would need to find your shovel in order to shovel the dirt

باید بیل خود را پیدا کنید تا بتوانید خاک را

into a wheelbarrow so you could move it. So if you have a

در چرخ دستی فرو کنید تا بتوانید آن را جابجا کنید. بنابراین اگر یک

shovel you can use it to shovel things. Always handy to have a

بیل دارید می توانید از آن برای بیل زدن وسایل استفاده کنید. همیشه برای داشتن

shovel. I would say it's it's good to have if you need a

بیل مفید است. من می‌گویم اگر به

basic set of tools. A shovel is a good one to have. A good

مجموعه‌ای از ابزارهای اولیه نیاز دارید، داشتن آن خوب است. بیل برای داشتن یک بیل خوب است. یک

garden tool to have. This is one that I looked at in my

ابزار باغبانی خوب برای داشتن. این موردی است که در درس کوتاهم به آن نگاه کردم

short lesson. I did a little short lesson. I talked about

. من یک درس کوتاه کوتاه انجام دادم. من در مورد چکش صحبت کردم

hammer. When you have a hammer which is a tool you can use the

. هنگامی که یک چکش دارید که یک ابزار است، می توانید از

hammer to hammer things. If my car had a dent in it I could

چکش برای چکش کاری اشیا استفاده کنید. اگر ماشین من فرورفتگی داشت، می‌توانم از

use a hammer to hammer out the dent. If I had a nail I could

چکش برای بیرون کشیدن فرورفتگی استفاده کنم. اگر میخ داشتم می توانستم از

use a hammer to hammer the nail in. And I did mention and I

چکش برای کوبیدن میخ استفاده کنم

will mention here too there are other verbs. You can pound a

. شما می توانید یک

nail in. You can hit a nail in but you can also hammer a nail

میخ را به داخل بکوبید. می توانید به یک میخ ضربه بزنید، اما می توانید یک میخ را نیز بکوبید

in. So you can use a hammer to hammer. Very handy. Two words

. بنابراین می توانید از چکش برای کوبیدن استفاده کنید. خیلی خوش دست دو کلمه

and you can use it or one word but you can use it in two

و شما می توانید از آن یا یک کلمه استفاده کنید اما می توانید از آن به دو

different ways. Shampoo and 2 shampoo. So shampoo is a liquid

روش مختلف استفاده کنید. شامپو و 2 عدد شامپو. بنابراین شامپو

form of soap that you most often use for to wash your

نوعی صابون مایع است که اغلب برای شستن موهای خود استفاده می کنید

hair. But you can also shampoo things. So you can get carpet

. اما شما همچنین می توانید چیزها را شامپو کنید . بنابراین شما می توانید شامپو فرش تهیه کنید

shampoo and you can shampoo your carpet in your house. You

و می توانید فرش خود را در خانه خود شامپو کنید.

can shampoo your dog. Now I will admit with this one we

می توانید سگ خود را شامپو کنید. اکنون اعتراف می کنم که با این یکی

more often use the word wash. I use shampoo to to wash my dog.

بیشتر از کلمه شستشو استفاده می کنیم. من برای شستن سگم از شامپو استفاده میکنم

I use shampoo to wash my hair. But it would be correct to a I

من برای شستن موهایم از شامپو استفاده می کنم. اما درست است که

need to shampoo my hair before I go get a haircut. So you can

قبل از اینکه موهایم را کوتاه کنم باید موهایم را شامپو بزنم . بنابراین می توانید از

use it as a noun. You can use shampoo which is the actual

آن به عنوان اسم استفاده کنید. می توانید از شامپویی استفاده کنید که

bottle of cleaner. Um or yeah I'm saying liquid soap because

بطری واقعی پاک کننده است. ام یا آره من میگم صابون مایع چون

the only word for shampoo is shampoo. Uh but you can use it

تنها کلمه شامپو شامپو هست. اوه، اما شما می توانید از آن

to shampoo your hair. Another garden tool. This is a rake and

برای شامپو کردن موهای خود استفاده کنید. یکی دیگر از ابزار باغبانی. این یک چنگک است و

you use a rake to rake things. So a rake is a tool that you

شما از چنگک برای چنگک زدن چیزها استفاده می کنید. بنابراین چنگک ابزاری است که

use if you want to smooth out the dirt. A rake is a garden

اگر می خواهید کثیفی ها را صاف کنید از آن استفاده می کنید . چنگک یک ابزار باغبانی است

tool that you use when you want to put a whole bunch of stuff

که وقتی می خواهید یک دسته کامل از وسایل را

into a pile. You might rake it together. So as much as a

در یک توده قرار دهید از آن استفاده می کنید. ممکن است آن را با هم جمع کنید. بنابراین به همان اندازه که یک

shovel is handy. A rake is also very handy. Sometimes it's nice

بیل مفید است. یک چنگک نیز بسیار مفید است. گاهی اوقات خوب است

to rake stone flat. We get puddles in our driveway. Little

که سنگ را صاف کنید. ما در راهروی خود گودال هایی می گیریم.

pools of water and sometimes I will shovel some stone into the

حوض های کوچکی از آب و گاهی اوقات مقداری سنگ در سوراخ فرو می کنم

hole and then I will rake it flat with the rake. So I will

و سپس با چنگک آن را صاف می کنم . پس

shovel some stone with the shovel and I will rake the

با بیل مقداری سنگ بیل می کنم و

stone flat with the rake. Very handy handy tool to have in

با چنگک سنگ را صاف می کنم. ابزار بسیار مفیدی که می توانید در

your garden shed. A drill and to drill you can see that this

سوله باغ خود داشته باشید. یک مته و برای دریل می بینید که این

lady is holding a drill. A drill is a tool that you use to

خانم دریل در دست دارد. مته ابزاری است که از آن برای

make a hole in something. She looks like she's working on

ایجاد سوراخ در چیزی استفاده می کنید. به نظر می رسد که دارد روی

something and she needs to drill a hole in it. So she's

چیزی کار می کند و باید آن را سوراخ کند. بنابراین او از

using a drill. So once again the noun a drill. Sometimes you

مته استفاده می کند. بنابراین یک بار دیگر اسم دریل. گاهی اوقات شما

need a drill. You go to the store and you buy a drill.

نیاز به یک مته دارید. شما به فروشگاه می روید و مته می خرید.

Because you need to drill holes in something. So always I keep

زیرا باید در چیزی سوراخ کنید. بنابراین همیشه

saying this but a drill is a also a handy tool to have. And

این را می گویم، اما مته نیز ابزار مفیدی است. و

then a label and two label. Sometimes at school I have a

سپس یک برچسب و دو برچسب. گاهی اوقات در مدرسه

lot of different papers. And I put those papers in folders to

مقالات مختلفی دارم. و من آن کاغذها را در پوشه ها قرار دادم تا

organize them. And I like to put a label on each folder. And

آنها را مرتب کنم. و من دوست دارم روی هر پوشه یک برچسب بگذارم. و

then I write on the label what is in there. So a label is

سپس روی برچسب آنچه در آن است می نویسم. بنابراین یک برچسب

usually a little sticker. Something that will stick to a

معمولاً یک برچسب کوچک است. چیزی که به یک

piece of paper. So again a label is something you put on

تکه کاغذ می چسبد. بنابراین دوباره برچسب چیزی است که شما روی

something. The action of doing that is called labeling or to

چیزی قرار می دهید. عمل انجام آن برچسب زدن یا

label. So sometimes at the end of the semester I will put

برچسب زدن نامیده می شود. بنابراین گاهی اوقات در پایان ترم

Things in folders and then I will find labels and I will

چیزهایی را در پوشه ها قرار می دهم و سپس برچسب ها را پیدا می کنم و

label each folder. I will put a label on each one so that

هر پوشه را برچسب می زنم. من روی هر کدام یک برچسب می زنم تا

things stay organized. Labels are a handy way to keep things

همه چیز مرتب بماند. برچسب ها روشی مفید برای مرتب نگه داشتن چیزها هستند

organized. I can write the name of each class on the label

. من می توانم نام هر کلاس را در

while I am labeling or while I label the folders. Uh and then

حین برچسب زدن یا زمانی که پوشه ها را برچسب گذاری می کنم، روی برچسب بنویسم. اوه و سپس

we have a flower and two flower. So these to me look

یک گل و دو گل داریم. بنابراین اینها برای من

like tulips I think I've identified them correctly. They

شبیه لاله ها هستند، فکر می کنم آنها را به درستی شناسایی کرده ام. آنها

might even be parrot tulips. These are flowers. So we can

حتی ممکن است لاله های طوطی باشند. اینها گل هستند. بنابراین می توان

say that gen grows flowers on the farm. It's nice when I have

گفت که جن در مزرعه گل می کارد . وقتی

a flower and I can smell it. But when when the plant grows

گلی دارم و بوی آن را حس می کنم خوب است. اما وقتی وقتی گیاه رشد می کند

when it gets to the point where this happens we say that they

وقتی به نقطه ای می رسد که این اتفاق می افتد، می گوییم که آنها

are flowering. Uh in the springs Sometimes trees will

گل می دهند. آه در بهار گاهی درختان

get small buds and then the tree will flower. So the verb

جوانه های کوچکی پیدا می کنند و سپس درخت گل می دهد. بنابراین

form to flower means when the plants flowers open up. So it's

شکل فعل به گل کردن به معنای زمانی است که گل های گیاهان باز می شوند. بنابراین

nice to buy flowers for people. And it's really nice in the

خرید گل برای مردم خوب است. و در

spring when some of the trees are flowering or in flower.

بهار که برخی از درختان گل می دهند یا گل می دهند واقعاً خوب است.

It's nice to see them flower and then you can smell them.

دیدن گلدهی آنها و بعد بوییدن آنها خوب است.

Let's see here. A pump and to pump. So this is obviously a

بیایید اینجا را ببینیم. یک پمپ و برای پمپ کردن. بنابراین واضح است که این یک

very old pump. This is not what you normally would see when you

پمپ بسیار قدیمی است. وقتی

think of a pump in our modern era. But a pump is a device

به پمپ در عصر مدرن ما فکر می کنید، این چیزی نیست که معمولاً می بینید . اما پمپ وسیله ای است که

used to move water or at the gas station there is a pump

برای جابجایی آب استفاده می شود و یا در پمپ بنزین پمپی وجود دارد

that will put gas in your car. But the action of using a pump

که در ماشین شما بنزین می ریزد. اما عمل استفاده از پمپ

is to pump. So I will pump gas in my car at the gas station

پمپاژ است. بنابراین من در پمپ بنزین

using the gas pump. If I had in my yard I could pump water. So

با استفاده از پمپ بنزین بنزین را در ماشینم پمپ می کنم. اگر در حیاطم بودم می توانستم آب را پمپاژ کنم. بنابراین

the verb form or action. I would pump water using a pump.

شکل فعل یا عمل. من آب را با استفاده از پمپ پمپ می کنم.

A vacuum and to vacuum. So I cheated a little bit on this

یک خلاء و به خلاء. بنابراین من در این مورد کمی تقلب کردم

one. Um I'm not sure if you know what the word cheat means

. اوم، مطمئن نیستم که معنی کلمه تقلب را می‌دانید یا نه،

but to cheat is to kind of force this to work. A vacuum is

اما تقلب به معنای وادار کردن به این کار است. جاروبرقی

normally called a vacuum cleaner but the short form is a

معمولاً جاروبرقی نامیده می شود اما شکل کوتاه آن

vacuum. It's the machine you use to clean your floors. So we

جاروبرقی است. این دستگاهی است که برای تمیز کردن کف‌های خود از آن استفاده می‌کنید. پس

have a vacuum. Again the proper word is vacuum cleaner. We have

خلاء داریم. باز هم کلمه مناسب جاروبرقی است. ما

a vacuum cleaner. Um but in our house we often say have you

یک جاروبرقی داریم. امم، اما در خانه ما اغلب می گوییم

seen the vacuum? Has anyone seen the vacuum? And we're

جاروبرقی را دیده ای؟ کسی خلاء را دیده است؟ و ما

talking about the machine a vacuum cleaner. You use it to

در مورد ماشین جاروبرقی صحبت می کنیم. شما از آن برای جاروبرقی استفاده می کنید

vacuum. Sometimes I vacuum my room on Saturday mornings so

. گاهی صبح های شنبه اتاقم را جاروبرقی می کشم

that the carpet is clean. Sometimes I say to Jen have you

تا فرش تمیز شود. گاهی به جن می گویم آیا

seen the vacuum because I need to vacuum my room. And I will

جاروبرقی را دیده ای چون باید اتاقم را جاروبرقی بکشم. و من

say this too it's a tricky word to pronounce because of when

این را هم می گویم که تلفظ آن یک کلمه دشوار است زیرا وقتی

you see it but it actually isn't too bad vacuum vacuum to

آن را می بینید تلفظ آن دشوار است، اما در واقع خلاء خلاء برای

vacuum

چسب

glue and to glue. So glue is something you use when you want

و چسب زدن خیلی بد نیست. بنابراین چسب چیزی است که وقتی می خواهید

to stick two things together. You might want to stick two

دو چیز را به هم بچسبانید از آن استفاده می کنید. ممکن است بخواهید دو

pieces of paper together. You might want to stick two pieces

تکه کاغذ را به هم بچسبانید. ممکن است بخواهید دو تکه

of wood together. So you can use glue to do this. When you

چوب را به هم بچسبانید. بنابراین می توانید از چسب برای این کار استفاده کنید. وقتی

do that you are using the verb to glue. I'm going to glue

این کار را انجام می دهید، از فعل برای چسباندن استفاده می کنید. من

these pieces of paper together. I'm going to glue this these

این تکه های کاغذ را به هم می چسبانم. من این

two pieces of wood together. So when you glue something you use

دو تکه چوب را به هم می چسبم. بنابراین وقتی چیزی را می چسبانید که از چسب استفاده می کنید،

glue you put some glue on it. And then when you do this when

مقداری چسب روی آن قرار می دهید. و بعد وقتی این کار را انجام می دهید وقتی

you put the two pieces together we would say that you are

دو قطعه را کنار هم می گذارید می گوییم که دارید

gluing. You are going to glue two things together. When I was

چسب می زنید. قرار است دو چیز را به هم بچسبانید. زمانی که من

a kid in school this was a very common thing to do. We would

در مدرسه بچه بودم، این یک کار بسیار رایج بود. ما

often do a lot of colouring. We would glue things together and

اغلب رنگ آمیزی زیادی انجام می دهیم. چیزها را به هم می چسباندیم و

make things. It was always fun when I was a young child at

چیزهایی درست می کردیم. زمانی که من در

school.

مدرسه بودم همیشه سرگرم کننده بود.

A hoe and to ho. So a hoe I'm not sure if you can see this

یک بیل و به هو. بنابراین، بیل زدنی که مطمئن نیستم بتوانید این

tool is another garden tool and it has a piece of metal at the

ابزار را ببینید، یکی دیگر از ابزارهای باغبانی است و یک تکه فلز در

end. A hoe is used usually to get rid of weeds. Weeds are

انتها دارد. معمولاً برای از بین بردن علف های هرز از بیل استفاده می شود. علف های هرز

plants that grow where you don't want them to. So when you

گیاهانی هستند که در جایی رشد می کنند که شما نمی خواهید. بنابراین وقتی

use a hoe you you could say this. I need the hoe because I

از بیل استفاده می کنید می توانید این را بگویید. من به بیل زدن نیاز دارم زیرا

need to go hoe the field. So when you hoe the action of

باید به زمین بیل زدن بروم. بنابراین وقتی عمل

using the hoe we use the verb ho and the tool itself is

استفاده از hoe را انجام می دهید، از فعل ho استفاده می کنیم و خود ابزار

called a ho. Similar to a saw. So the tool that this lady is

هو نامیده می شود. شبیه اره. بنابراین ابزاری که این خانم از آن

using is called a saw. The action she is doing is to saw.

استفاده می کند اره نامیده می شود. عملی که او انجام می دهد برای دیدن است.

She is sawing the board in half. She found the saw. Now

او در حال اره کردن تخته از وسط است. او اره را پیدا کرد. حالا

she's going to saw the board in half. Now we do also use the

او تخته را نصف می کند. اکنون

verb to cut when talking about a saw. You can use a saw to cut

هنگام صحبت در مورد اره از فعل cut نیز استفاده می کنیم . می توانید از اره برای

a board in half. You can also use a saw to saw a board in

نصف کردن تخته استفاده کنید. همچنین می توانید از اره برای اره کردن یک تخته از

half. Both are fine. I actually think cut is more common. A

وسط استفاده کنید. هر دو خوبن من در واقع فکر می کنم برش رایج تر است.

more common way to describe using a saw. And then we have

روش رایج تر برای توصیف استفاده از اره. و سپس ما

here a lock. And this lock is being used to lock the door. So

اینجا یک قفل داریم. و از این قفل برای قفل کردن درب استفاده می شود. بنابراین

a lock is a device that we use. A small little thing we use

قفل وسیله ای است که ما از آن استفاده می کنیم. یک چیز کوچک کوچک که

when we want to close something and not allow other people in.

وقتی می‌خواهیم چیزی را ببندیم و اجازه ورود دیگران را ندهیم از آن استفاده می‌کنیم.

So then we will lock whatever we want to prevent people from

بنابراین هر چیزی را که بخواهیم برای جلوگیری از

going in. So the little thing on this picture is called a

ورود افراد به داخل قفل می‌کنیم. بنابراین به چیز کوچک این تصویر

lock. This lock is being used to lock the door. When I leave

قفل می‌گویند. از این قفل برای قفل کردن درب استفاده می شود. وقتی به سر کار می روم

for work I lock the door. I put my key in the lock noun. So I

در را قفل می کنم. کلیدم را در اسم قفل گذاشتم. بنابراین من

put it in the lock and then when I turn the key I'm now

آن را در قفل قرار دادم و وقتی کلید را می چرخانم اکنون از

using the verb to lock. I put my key in the lock and then I

فعل قفل کردن استفاده می کنم. کلیدم را داخل قفل گذاشتم و بعد

lock the door. So when you have a lock you use it to lock

در را قفل کردم. بنابراین وقتی قفل دارید از آن برای قفل کردن اشیا استفاده می کنید

things. And then we have a dream and to dream. So a dream

. و سپس ما یک رویا و رویا داریم. بنابراین رویا

is something that happens at night when you're asleep. You

چیزی است که در شب هنگام خواب اتفاق می افتد. شما

can wake up in the morning and say oh I had a dream last

می توانید صبح از خواب بیدار شوید و بگویید اوه من دیشب خواب دیدم

night. I imagine that I had millions of dollars and I could

. تصور می کنم میلیون ها دلار پول داشتم و می توانستم

swim in pavement. Sorry this is a kind of a weird picture I

در پیاده رو شنا کنم. ببخشید این یک نوع عکس عجیب است که من

just realized. But a dream is something that you have at

تازه متوجه شدم. اما رویا چیزی است که در

night. When you go to bed though you might use the verb

شب می بینید. هنگامی که به رختخواب می روید، ممکن است از

form to dream and say I hope that I'm going to dream

شکل فعل برای خواب استفاده کنید و بگویید امیدوارم که

tonight. I hope that I'm going to dream about something. So a

امشب رویا ببینم. امیدوارم در مورد چیزی خواب ببینم. پس

dream is something that happens at night and to dream is the

رؤیا چیزی است که در شب اتفاق می افتد و رؤیا،

action of it happening. We also use the word dream to talk

عمل واقع شدن آن است. ما همچنین از کلمه رویا برای صحبت

about something we want in the future. Um my dream is that my

در مورد چیزی که در آینده می خواهیم استفاده می کنیم. اوم آرزوی من این است که

YouTube channel keeps growing. So sometimes I dream about my

کانال یوتیوب من همچنان در حال رشد باشد. بنابراین گاهی اوقات رویای

YouTube channel getting bigger. That means I'm thinking about

بزرگ شدن کانال یوتیوب من را می بینم. یعنی دارم بهش فکر میکنم

it. You might have a dream that you'll be completely fluent in

ممکن است این رویا داشته باشید که روزی کاملاً به زبان انگلیسی مسلط خواهید شد

English someday. Or you might have a dream you'll someday

. یا ممکن است رویایی داشته باشید که روزی

travel to a country where they speak English. And so you dream

به کشوری سفر کنید که در آن انگلیسی صحبت می کنند. و بنابراین شما

about that. So flipping from noun to verb very easily. Spray

در مورد آن خواب می بینید. بنابراین به راحتی از اسم به فعل ورق می زنیم. اسپری

and to spray. So the generic word for anything that comes

و سمپاشی. بنابراین کلمه عمومی برای هر چیزی که

out of a can like this is a spray. Okay. Um you might buy a

از قوطی مانند این خارج می شود اسپری است. باشه. امم شما ممکن است یک

fly spray you might buy. You might buy mosquito spray. When

اسپری مگس بخرید که ممکن است بخرید. ممکن است اسپری پشه بخرید. وقتی

you buy something that when you push the top it goes and it

چیزی می‌خرید که وقتی روی آن را فشار می‌دهید می‌رود و

comes out usually in a vapor. We would call that a spray.

معمولاً بخار بیرون می‌آید. ما آن را اسپری می نامیم.

This person is using the verb to spray. He thought there are

این شخص از فعل برای اسپری کردن استفاده می کند. او فکر کرد

mosquitoes I'm going to spray mosquito spray on my arms so

پشه هایی وجود دارد که من اسپری پشه را روی بازوهایم می پاشم

that the mosquitoes don't bite me. So when you buy a spray

تا پشه ها مرا نیش نزنند . بنابراین هنگام خرید اسپری

when you buy fly spray or mosquito spray you can spray it

هنگام خرید اسپری مگس یا اسپری پشه می توانید آن را

on yourself. Uh don't spray fly spray on yourself though.

روی خود اسپری کنید. اوه اسپری مگس را روی خودت اسپری نکن.

That's not a good idea. You can spray mosquito repellent or a

این ایده خوبی نیست. می‌توانید ضد پشه یا

mosquito spray on yourself. But you can don't spray fly spray

اسپری پشه را روی خودتان اسپری کنید. اما نمی توانید اسپری مگس را

on yourself. Not a good idea. A shop and to shop. So again

روی خود اسپری کنید. ایده ی خوبی نیست. یک مغازه و برای خرید. بنابراین دوباره

sometimes you want to buy something. Maybe you want to

گاهی اوقات می خواهید چیزی بخرید. شاید بخواهید

buy a book. So you would go to a shop that sells books. Or you

کتاب بخرید. بنابراین به مغازه ای می روید که کتاب می فروشد. یا

might call it a store. We kind of use the two words

ممکن است آن را فروشگاه بنامید. ما به نوعی از این دو کلمه

interchangeably. For me a shop is a small store that usually

به جای هم استفاده می کنیم. برای من یک مغازه یک فروشگاه کوچک است که معمولا

sells one thing. Like a candy shop or a bookshop. Uh or yeah

یک چیز می فروشد. مثل آبنبات فروشی یا کتاب فروشی. اوه یا آره،

those would be two good examples. So you can go to a

این دو نمونه خوب خواهند بود . بنابراین می توانید به یک

shop Because you want to buy something. The action of buying

مغازه بروید زیرا می خواهید چیزی بخرید. عمل خرید

things is to shop. I am going to shop this afternoon. I am

چیزها خرید کردن است. امروز بعدازظهر می روم خرید. من

going to buy some things. So you can shop in a shop. You can

قصد دارم چیزهایی بخرم. بنابراین می توانید در یک مغازه خرید کنید. شما می توانید

go to a shop to do to buy some things and in order to shop. I

برای خرید برخی چیزها و خرید به یک مغازه مراجعه کنید .

really like bookshops by the way. They're one of my

اتفاقا من خیلی کتابفروشی را دوست دارم . آنها یکی از

favourite things. Used bookshops or used bookstores

چیزهای مورد علاقه من هستند. کتاب‌فروشی‌های دست دوم یا کتاب‌فروشی‌های دست دوم

are a fun place when you want to go shop. It's a great place

مکانی سرگرم‌کننده برای زمانی هستند که می‌خواهید به خرید بروید. این یک مکان عالی

to go. By the way we also say shopping. I'm going to go

برای رفتن است. اتفاقا ما هم می گوییم خرید. من می روم

shopping or I'm going to go shop. Um what are you going to

خرید یا می روم خرید . اوم امروز میخوای چیکار کنی

do today? I'm going to go shopping this afternoon. Um I'm

؟ امروز بعدازظهر می روم خرید. امم من در

not actually though. I'm going to go to work this afternoon.

واقع نیستم. امروز بعدازظهر می روم سر کار.

Paint and to paint. So sometimes you look at a wall

رنگ آمیزی و رنگ آمیزی. بنابراین گاهی اوقات شما به یک دیوار نگاه می کنید

and you don't like the colour. And you think I should buy

و رنگ آن را دوست ندارید. و شما فکر می کنید من باید

paint. And then I should paint the wall. So you go to the

رنگ بخرم. و بعد باید دیوار را رنگ کنم . بنابراین به

store and you buy paint. You buy paint in a can. And then

فروشگاه می روید و رنگ می خرید. رنگ را در قوطی می خرید. و بعد

when you come home you open the can. And when you start to put

وقتی به خانه می آیید قوطی را باز می کنید . و وقتی شروع به گذاشتن

the paint on the wall we say that you are now painting.

رنگ روی دیوار می کنید، می گوییم که اکنون در حال نقاشی هستید.

You're using the verb to paint. Um this room hasn't been

شما از فعل برای نقاشی استفاده می کنید. اوم این اتاق

painted for a while. I think I'm going to paint this room

مدتی است که رنگ آمیزی نشده است. فکر می کنم تابستان امسال این اتاق را نقاشی کنم

this summer. Um just a few weeks ago Jen and I decided to

. اوم همین چند هفته پیش من و جن تصمیم گرفتیم

paint another room in our house. So we went to the

اتاق دیگری را در خانه خود رنگ کنیم . بنابراین به

hardware store and we bought paint. Um and then when we came

فروشگاه آهن آلات رفتیم و رنگ خریدیم. اوم و بعد که به

home we were able to paint the room. Lots of fun. I like new

خانه آمدیم توانستیم اتاق را رنگ کنیم . خیلی سرگرم کننده است. من رنگ های جدید را دوست دارم

colours. So here's a few simple ones. You use a brush to brush

بنابراین در اینجا چند مورد ساده وجود دارد . برای برس زدن موهایتان از برس استفاده می کنید

your hair. And you use a comb to comb your hair. So a brush

. و برای شانه کردن موهایتان از شانه استفاده می کنید. بنابراین یک قلم مو

has I think you know what a brush is. It has a lot more

دارد فکر می کنم شما می دانید قلم مو چیست. این چیزهای کوچک بسیار بیشتری دارد

little pointy things. And you use it to brush your hair and a

. و شما از آن برای برس زدن موهای خود استفاده می کنید و یک

comb is thinner and just has some teeth on it and you use it

شانه نازک تر است و فقط چند دندان روی آن قرار دارد و از آن

to comb your hair. Both of these things you use the noun

برای شانه زدن موهای خود استفاده می کنید. هر دوی این موارد را که از اسم استفاده می کنید براش استفاده می کنید

use brush. I need to find a brush. I need to find a comb

. باید براش پیدا کنم من باید یک شانه پیدا کنم

because I want to brush my hair or I want to comb my hair. So

زیرا می خواهم موهایم را برس بزنم یا می خواهم موهایم را شانه کنم. بنابراین

very very cool examples of nouns that are also verbs. And

مثال های بسیار بسیار جالبی از اسم ها که فعل هم هستند. و

this is something not everyone does. But you use floss to

این کاری است که همه انجام نمی دهند. اما شما برای نخ

floss your this person is flossing their teeth. I'm going

دندان کشیدن از نخ دندان استفاده می کنید. من می خواهم

to brush my teeth and I'm going to floss my teeth after this

دندان هایم را مسواک بزنم و بعد از این

lesson before I go to work. In order to do that I will use

درس قبل از رفتن به محل کار، دندان هایم را نخ دندان بکشم. برای این کار از

floss. So once again using the same word to describe the thing

نخ دندان استفاده می کنم. بنابراین یک بار دیگر از همان کلمه برای توصیف

floss as well as the action to floss. And this one has come up

نخ دندان و همچنین عمل به نخ دندان استفاده کنید. و این یکی

a couple of times. Sometimes you need to send an email to

چند بار مطرح شده است. گاهی اوقات لازم است برای کسی ایمیل بفرستید

someone. Sometimes you need to email someone. So you can talk

. گاهی لازم است به کسی ایمیل بزنید. بنابراین می توانید

about the thing which is an email. I need to write an email

در مورد چیزی که ایمیل است صحبت کنید. من باید

to my mom because I might visit her tomorrow. I need to email

برای مادرم ایمیلی بنویسم زیرا ممکن است فردا به او سر بزنم. باید به مادرم ایمیل بزنم

my mom because I might visit her tomorrow. Notice the

چون ممکن است فردا به او سر بزنم. به

difference there. In the first one I'm using the noun. I'm

تفاوت آنجا توجه کنید. در اولین مورد من از اسم استفاده می کنم. من

going to write an email. In the second one I'm using the verb.

قصد دارم یک ایمیل بنویسم. در مورد دوم من از فعل استفاده می کنم.

I'm going to email my mom. So you can use it as a noun. You

من به مامانم ایمیل میزنم بنابراین می توانید از آن به عنوان اسم استفاده کنید.

can use it as a verb. I think this actually might make

می توانید از آن به عنوان فعل استفاده کنید. من فکر می کنم این در واقع ممکن است

English more confusing. I thought this made English

انگلیسی را گیج کننده تر کند. فکر می کردم این کار انگلیسی را

easier. But the more I think about it this might make it

آسان تر می کند. اما هر چه بیشتر به آن فکر می کنم ممکن است کار را

harder. Uh a smell and to smell. So there's a couple

سخت تر کند. اوه یک بو و به بو کردن. بنابراین چند

variations here. Something like a flower or herbs or spices

تغییر در اینجا وجود دارد. چیزی مثل گل یا سبزی یا ادویه

have a smell. They when you go like this you can see that they

بو دارد. وقتی اینجوری میری میبینی که

have a smell. Sometimes when you use the verb to smell

بویی دارن. گاهی اوقات وقتی از فعل بوییدن استفاده می‌کنید،

though you can use it two ways. You could say that if you let's

می‌توانید به دو صورت از آن استفاده کنید. شما می توانید این را بگویید اگر اجازه دهید

see. If you put that deodorant on you're going to smell. Or

ببینیم. اگر آن دئودورانت را روی آن بمالید، بو خواهید داشت. یا

I'm going to smell these flowers because they're

این گلها را چون

beautiful. So to smell can mean to give off an aroma it could

زیبا هستند بو می کنم. بنابراین بوییدن می‌تواند به معنای ایجاد عطر باشد،

also mean to go like that to see if something has a smell.

همچنین می‌تواند به معنای این باشد که ببینیم چیزی بوی دارد یا خیر.

Not sure if I explain that one really well but definitely

مطمئن نیستم که واقعاً خوب توضیح دهم یا نه، اما قطعاً

things can have a smell. And sometimes you're going to smell

چیزها می توانند بو داشته باشند. و گاهی اوقات قرار است

something and then you can smell its smell. That was

چیزی را بو کنید و سپس بوی آن را استشمام کنید. این

really confusing. And exit and to exit. Sometimes when you are

واقعا گیج کننده بود. و خروج و خروج. گاهی اوقات وقتی

in a building you want to leave so you look for the exit. An

در یک ساختمان هستید می خواهید آن را ترک کنید بنابراین به دنبال خروجی می گردید.

exit is the door that you use to leave a building. At the

خروجی دری است که برای خروج از ساختمان از آن استفاده می کنید. در

back of a building there might be a door and above it it might

پشت یک ساختمان ممکن است یک در وجود داشته باشد و بالای آن ممکن است

say exit. You can use the exit to exit. Sometimes when there's

خروجی باشد. برای خروج می توانید از خروجی استفاده کنید . گاهی اوقات وقتی

a problem they'll say everyone needs to exit the building.

مشکلی وجود دارد می گویند همه باید از ساختمان خارج شوند.

There's a fire in the kitchen at the restaurant. Everyone

در آشپزخانه رستوران آتش گرفته است. همه

needs to exit the building. When they say when they use the

باید از ساختمان خارج شوند. وقتی می گویند وقتی از

verb to exit you would look for an exit so you would hear that

فعل خروج استفاده می کنند شما به دنبال خروجی می گردید تا بشنوید که

you need to exit you would need to look for an exit and then

باید خارج شوید باید به دنبال خروجی بگردید و سپس با استفاده از خروجی از

you would exit the building using the exit I like that

ساختمان خارج می شوید، اتفاقاً این جمله را دوست دارم.

sentence by the way you would exit the building using the

با استفاده از خروجی از ساختمان خارج می‌شوید

exit If you ever go out in a kayak or in a canoe you will

اگر با کایاک یا قایق رانی بیرون می‌روید، از

use a paddle in order to make the canoe or kayak go forward.

پارو استفاده می‌کنید تا کانو یا قایق رانی به جلو برود.

You will paddle the action is to paddle. You will paddle the

شما دست و پا زدن عمل به دست و پا زدن است.

kayak using a paddle. It's hard to paddle the kayak when your

با استفاده از پارو با کایاک پارو می زنید. وقتی

paddle falls in the water. That happened to me once. And then I

پارو شما در آب می افتد، پارو زدن با کایاک سخت است. این اتفاق یک بار برای من افتاد. و سپس

had to paddle with my hands in order to get my paddle back.

مجبور شدم با دستانم پارو بزنم تا دست و پا زدنم را پس بگیرم.

I've just said paddle a lot in the last few sentences. But the

من فقط در چند جمله آخر خیلی پارو زدن گفتم . اما

paddle or a paddle is something you use in order to propel the

پارو یا پارو چیزی است که شما برای به

boat forward and the action is to paddle. More recently too in

جلو راندن قایق از آن استفاده می کنید و عمل پارو زدن است. اخیراً نیز در

the last century we've developed something called the

قرن گذشته ما چیزی به نام تلفن ایجاد کرده‌ایم که

phone you can have a phone in your pocket think I lost my

می‌توانید یک تلفن در جیب خود داشته باشید فکر کنید تلفنم را گم کرده‌ام،

phone it might be on my charger I can use my phone to phone

ممکن است روی شارژر من باشد که می‌توانم از تلفنم برای تلفن کردن

someone. So when I need to talk to my mom I will phone my mom

با کسی استفاده کنم. بنابراین وقتی نیاز به صحبت با مادرم داشته باشم،

using my phone. Sometimes I can't find my phone and then I

با استفاده از تلفن با مادرم تماس می‌گیرم. گاهی اوقات نمی توانم گوشی خود را پیدا کنم و بعد از آن

can't phone my mom because I can't find my phone. So the

نمی توانم با مادرم تماس بگیرم زیرا تلفنم را پیدا نمی کنم. بنابراین

actual device is called a phone. That's the noun. Using

دستگاه واقعی تلفن نامیده می شود . این اسم است. استفاده

the the device to make a call is is to phone someone okay

از دستگاه برای برقراری تماس به این معنی است که

when you're texting you're not phoning you're texting you can

وقتی به کسی پیام می‌دهید خوب است وقتی به شما پیامک می‌فرستید نمی‌توانید به شما پیامک

send you can text someone a text by the way you can message

بفرستید می‌توانید برای شما پیامک بفرستید از طریقی که می‌توانید به

someone a message as well let's see here a vote and to vote

کسی پیام ارسال کنید، بیایید ببینیم در اینجا یک رای و برای رای دادن

when we have an election I go and I am allowed to cast a vote

وقتی انتخابات داریم می روم و اجازه دارم رای بدهم

every person gets a single vote in an election. So the actual

هر فردی در یک انتخابات یک رای می گیرد . بنابراین

piece of paper is a vote. You get to decide who you want as a

تکه کاغذ واقعی یک رأی است. شما باید تصمیم بگیرید که چه کسی را به عنوان یک

leader. The action is called to vote. Sometimes there's an

رهبر می خواهید. اقدام به رای گیری فراخوانده شده است. گاهی اوقات

election and Jen and I will go to vote in the evening. I don't

انتخاباتی است و من و جن عصر برای رای دادن می رویم. من

usually go vote during the day. I usually go vote or I go to

معمولا در طول روز رای نمی دهم. من معمولاً می‌روم رأی می‌دهم یا

vote at night because it's easier and there's less people

شب می‌روم رأی می‌دهم چون راحت‌تر است و افراد کمتری

there. A cheat and to cheat. Now there are actually two

آنجا هستند. تقلب و تقلب. اکنون در واقع دو

versions of the word a cheat. Someone who does this. Who has

نسخه از کلمه تقلب وجود دارد. کسی که این کار را می کند. کسانی که

the answers in their hand while doing a test. We would say that

در حین انجام یک آزمون پاسخ ها را در دست دارند. می گوییم که

they are a cheat or we might call them a cheater. I actually

آنها کلاهبردار هستند یا ممکن است آنها را کلاهبردار بنامیم. من در واقع

think cheater might be more common. Like you're a cheater.

فکر می کنم متقلب ممکن است رایج تر باشد . مثل اینکه کلاهبردار هستی

If you're playing a game with someone and when they roll the

اگر در حال بازی با کسی هستید و وقتی

dice they flip one of the dice to be a different number. You

تاس می اندازد، یکی از تاس ها را می زند تا عدد دیگری باشد.

would probably say you're a cheat or you're a cheater. The

احتمالاً می گویید کلاهبردار هستید یا کلاهبردار هستید.

action of doing that is to cheat. It is not good to cheat

عمل انجام آن تقلب است. تقلب

on a test. It's bad. You should never cheat on tests. Otherwise

در آزمون خوب نیست. این بد است. هرگز نباید در آزمون ها تقلب کنید. وگرنه

you are a cheat or you are a cheater. And then we have

کلاهبردار هستی یا کلاهبردار. و سپس ما

things like a cough and to cough. Sometimes people are

چیزهایی مانند سرفه و سرفه را داریم. گاهی اوقات مردم

sick. Just last week one of my kids was sick. Uh she had a

بیمار هستند. همین هفته پیش یکی از بچه هایم مریض بود. اوه او

cough. We could hear her coughing. So when you have a

سرفه داشت سرفه هایش را می شنیدیم . بنابراین وقتی

cough the when you see someone do this you would say that that

سرفه می‌کنید، وقتی می‌بینید کسی این کار را می‌کند، می‌گویید که

is a cough. The action though is to cough. Sometimes during

سرفه است. هر چند عمل سرفه است. گاهی اوقات در طول

my live lessons I get a tickle in my throat and I have to

درس های زنده گلویم قلقلک می دهد و مجبور می شوم

cough. Should drink some water because I actually just have a

سرفه کنم. باید کمی آب بنوشم زیرا در واقع

little bit of a tickle. Uh but definitely if you go to the

کمی قلقلک دارم. اوه، اما قطعاً اگر به دکتر مراجعه کنید،

doctor the doctor might say oh do you have a cough? Uh or have

ممکن است پزشک بگوید اوه آیا سرفه دارید؟ اوه یا

you been coughing? So they might ask using the noun or the

سرفه می کردی؟ بنابراین ممکن است با استفاده از اسم یا

verb. Do you have a cough or have you been coughing?

فعل بپرسند. آیا سرفه دارید یا سرفه می کردید؟