Free English Class! Topic: Everyday Items Part 2! 🧪⌚🧢 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this english lesson about everyday

سلام و به این درس انگلیسی در مورد

items. The kinds of things that you see and use everyday. Or

موارد روزمره خوش آمدید. انواع چیزهایی که هر روز می بینید و استفاده می کنید. یا به

more accurately the kinds of things I use everyday. Because

طور دقیق تر، انواع چیزهایی که من روزانه استفاده می کنم. زیرا

this lesson was made by me walking around looking at all

این درس با قدم زدن من در اطراف و نگاه کردن به

the things I use everyday. This is part two. For those of you

همه چیزهایی که هر روز استفاده می کنم ساخته شده است. اینم قسمت دوم برای کسانی از شما

that haven't watched part one I did it back in the fall of

که قسمت اول را ندیده اید، من آن را در پاییز

twenty twenty-one. It was called Everyday Items part one.

بیست و یکم انجام دادم. اسمش قسمت اول اقلام روزمره بود.

And I talked about things like tweezers. Something that you

و من در مورد چیزهایی مانند موچین صحبت کردم . چیزی که

use to take a sliver out or close pins which apparently are

از آن برای بیرون آوردن یا بستن پین هایی استفاده می کنید که

called close pegs over in Britain. But in this lesson I'm

ظاهراً در بریتانیا به آن میخ های نزدیک می گویند . اما در این درس

going to talk about a I think 40 more everyday items. Things

قصد دارم در مورد 40 مورد دیگر روزمره صحبت کنم. چیزهایی

that you use everyday. Things that as you go through your day

که هر روز استفاده می کنید. چیزهایی که در طول روز

you just need to have. Um and again most of these will be

خود فقط باید داشته باشید. ام و دوباره بیشتر اینها

things I use everyday. I'm sure most of them are also things

چیزهایی هستند که من هر روز استفاده می کنم. من مطمئن هستم که بیشتر آنها نیز چیزهایی هستند

that use that you use everyday as well. Anyways welcome to

که از آنها استفاده می کنید که شما روزانه نیز از آنها استفاده می کنید . به هر حال به

this English lesson about everyday items. Part two. A

این درس انگلیسی در مورد موارد روزمره خوش آمدید. بخش دوم. یک

water bottle. So yes I do have a water bottle here. I'm hoping

بطری آب پس بله من اینجا یک بطری آب دارم. من

that I hold things up to the camera the camera will focus of

امیدوارم که چیزها را روی دوربین نگه دارم ، دوربین فوکوس می کند

course now it's not working it was working really well earlier

البته اکنون کار نمی کند ، قبلاً خیلی خوب کار می کرد،

but I think you can see this I have started to use a water

اما فکر می کنم می توانید این را ببینید من تقریباً هر روز از یک بطری آب استفاده

bottle almost everyday it's kind of nice because it has a

کردم بسیار خوب است زیرا

lid and you can just flip it open when you want to drink and

درپوش دارد و وقتی می‌خواهید بنوشید می‌توانید آن را باز کنید و

this one has a lock here as well so that if it falls over

این یکی هم قفل دارد که اگر افتاد روی

it doesn't spill we're supposed to drink a lot of water that's

آن نریزد، قرار است آب زیادی بنوشیم که

a healthy thing to do so having a water bottle let's see if it

چیز سالمی است. برای انجام این کار با داشتن یک بطری آب، بیایید ببینیم

will focus this time Nope the camera just doesn't like the

این بار فوکوس خواهد کرد یا خیر، دوربین فقط بطری آب را دوست ندارد

water bottle. Having a water bottle is really handy. In

. داشتن یک بطری آب واقعاً مفید است. در

English when you say something is handy it means that it's

زبان انگلیسی وقتی می گویید چیزی مفید است به این معنی است که

useful. It means that it is something good to have. Water

مفید است. یعنی داشتن آن چیز خوبی است.

bottles help you stay hydrated. Lunch bag. Do I have a lunch

بطری های آب به شما کمک می کند هیدراته بمانید. کیسه ناهار. کیسه ناهار دارم

bag? Yes I have a lunch bag. This is actually a lunch bag

؟ بله من یک کیسه ناهار دارم. این در واقع یک کیسه ناهار

from one of my kids. Uh this lunch bag is something that a

از یکی از بچه های من است. اوه، این کیف ناهار چیزی است که اکنون

lot of people take to work or school now. So a lunch bag it's

بسیاری از مردم آن را به محل کار یا مدرسه می برند. بنابراین یک کیسه ناهار به

kind of hard to get it in the frame isn't it? A lunch bag is

نوعی سخت است که آن را در قاب قرار دهید، اینطور نیست؟ کیسه ناهار

something I'm getting angry with my camera because it's not

چیزی است که من با دوربینم عصبانی می شوم زیرا فوکوس نمی کند

focusing. It was working so well earlier. What has

. اوایل خیلی خوب کار می کرد چه

happened? Anyways a lunch bag is something that you can take

اتفاقی افتاده است؟ به هر حال کیسه ناهار چیزی است که می توانید

to work or school in the morning you make your lunch and

صبح ناهار خود را

then when you are at work or school you have your lunch. I'm

به محل کار یا مدرسه ببرید و سپس زمانی که در محل کار یا مدرسه هستید ناهار خود را می خورید. امروز

going to have my lunch at noon today. Do you want to have

ظهر میخوام ناهار بخورم . میخوای

lunch with me? Do you want to eat lunch together? Those are

با من ناهار بخوری؟ آیا می خواهید ناهار را با هم بخوریم؟ اینها

all common things that you might say if you take a lunch

همه چیزهای رایجی هستند که اگر یک

bag to school with you. And then in side because these

کیف ناهار را با خود به مدرسه ببرید ممکن است بگویید. و سپس در کنار زیرا این

lunch bags are insulated. We often have what's called an ice

کیسه های ناهار عایق هستند. ما اغلب چیزی به نام کیسه یخ داریم

pack. Come on camera. You can focus camera. Let me just try

. بیا جلو دوربین می توانید دوربین را فوکوس کنید. اجازه دهید فقط

something for a second here. I'm not sure why the camera is

برای یک ثانیه اینجا چیزی را امتحان کنم. من مطمئن نیستم که چرا دوربین در

so stubborn right now. It's decided it's not going to

حال حاضر اینقدر سرسخت است. تصمیم گرفته شده است که

focus. Let's just forget about that. This is something you put

تمرکز ندارد. فقط این را فراموش کنیم. این چیزی است که شما

in your freezer and then you can put it in your insulated

در فریزر خود قرار می دهید و سپس می توانید آن را در کیسه ناهار عایق شده خود قرار دهید

lunch bag the next day to keep your food and drinks cool. We

تا غذا و نوشیدنی خود را خنک نگه دارید. ما

have a lot of ice packs in our freezer. Myself and my kids we

بسته های یخ زیادی در فریزر خود داریم . من و بچه هایم

all put our ice packs in the freezer at night. So that the

همگی کیسه های یخمان را شب در فریزر می گذاریم. تا

next day we can put them in our lunch bags and we can keep all

روز بعد بتوانیم آنها را در کیف ناهارمان بگذاریم و

of our stuff nice and cool. So it is handy have an ice pack.

همه چیزهایمان را خوب و خنک نگه داریم. بنابراین مفید است که یک بسته یخ داشته باشید.

Travel mug yes this is my favourite travel mug. You've

لیوان مسافرتی بله این لیوان مسافرتی مورد علاقه من است. شما

probably seen this travel mug because I use it during my live

احتمالاً این لیوان مسافرتی را دیده اید زیرا من در جریان پخش زنده از آن استفاده می کنم

streams. The nice thing about a travel mug is it will keep your

. نکته خوب در مورد لیوان مسافرتی این است که

tea or coffee really hot for a really long time. It's also

چای یا قهوه شما را برای مدت طولانی بسیار داغ نگه می دارد. همچنین

insulated so that means that when something hot or cold is

عایق بندی شده است به این معنی که وقتی چیزی گرم یا سرد

inside of it it stays really warm. Um let's I'm just

داخل آن است، واقعا گرم می ماند . بیا من فقط دارم

laughing at the chat where Harry's saying the camera likes

به چت می خندم که هری می گوید دوربین

you more than your stuff. That's pretty accurate. Uh

تو را بیشتر از چیزهایت دوست دارد. این خیلی دقیق است. اوه به

anyways a travel mug is handy. A lot of people will make a pot

هر حال یک لیوان مسافرتی مفید است. بسیاری از مردم

of coffee in the morning and fill their travel mug and then

صبح یک قوری قهوه درست می کنند و لیوان سفر خود را پر می کنند و سپس

they will be able to drink from their travel mug while they're

می توانند در حین رانندگی از لیوان سفر خود بنوشند

driving. They'll most likely put it in a cup holder in their

. آنها به احتمال زیاد آن را در یک جا لیوانی در وسیله نقلیه خود قرار می دهند

vehicle. Not sure why this one's next but yes I do have a

. نمی دانم چرا این یکی بعدی است، اما بله، من یک

box of Kleenex with me. As you can see here this is made by a

جعبه کلینکس با خودم دارم. همانطور که در اینجا می بینید این توسط

company called Scotty's but we call these Kleenex in Canada. I

شرکتی به نام Scotty's ساخته شده است، اما ما آنها را Kleenex در کانادا می نامیم. من

think in most people call these tissues. But in Canada we call

فکر می کنم در اکثر مردم به این بافت ها می گویند. اما در کانادا به

them Kleenex. You use them when you need to blow your nose.

آنها Kleenex می گوییم. زمانی که نیاز به باد کردن بینی دارید از آنها استفاده می کنید.

Sometimes you have a cold and when your nose is running you

گاهی اوقات شما سرما خورده اید و زمانی که بینی شما می ریزد،

need to blow your nose because you have lots of snot in your

باید بینی خود را باد کنید، زیرا در بینی خود حفره های زیادی دارید

nose. Sorry there's no other way to describe the stuff that

. متاسفم هیچ راه دیگری برای توصیف چیزهایی که

comes out of your nose. We just call it snot. It's one of those

از بینی شما خارج می شود وجود ندارد. ما فقط اسمش رو میذاریم این یکی از آن

English words that really matches the thing that it

کلمات انگلیسی است که واقعاً با چیزی که نشان می دهد مطابقت دارد

represents. Snot sounds funny and sounds kind of weird and

. Snot خنده دار به نظر می رسد و به نوعی عجیب به نظر می رسد و

snot is funny and weird. But yes you would use a tissue or

snot خنده دار و عجیب است. اما بله،

Kleenex if you needed to blow your nose. Breath mints I don't

اگر لازم بود بینی خود را باد کنید، از دستمال کاغذی یا کلینکس استفاده می کنید. نعناع های تنفسی من

have these but it is quite common for people especially

اینها را ندارم اما برای

people who drink coffee to eat Brent Breath mints. Not Brent

افرادی که قهوه می نوشند بسیار رایج است که نعناع برنت را بخورند. نه

mints. Breath mints as they go through their day. Uh breath

ضرابخانه های برنت. نفس نعناع به عنوان آنها در طول روز خود را.

mints are usually flavoured with peppermint or spearmint or

نعناع های اوه نفس معمولاً با نعناع یا نعناع یا

some kind of mint. You can see this one says fresh mint and

نوعی نعناع طعم دار می شوند. می توانید ببینید که این یکی می گوید نعناع تازه و قرار است

they're meant to give you fresh breath. If you've eaten food

به شما نفس تازه ای بدهد . اگر غذایی خورده

that gives you bad breath or maybe you have been drinking a

اید که باعث بوی بد دهان می شود یا شاید

lot of coffee. A breath mint is a good way to have fresh breath

زیاد قهوه مصرف کرده اید. نعناع راه خوبی برای داشتن نفس تازه است

especially if you're a teacher. It's sometimes a good idea

به خصوص اگر معلم هستید. گاهی اوقات ایده خوبی است

because you're talking to students so often. You don't

زیرا شما اغلب با دانش آموزان صحبت می کنید. شما نمی

want to be the teacher with bad breath. That's not a good

خواهید با بوی بد دهان معلم شوید . این چیز خوبی

thing. And then we also have chewing gum. Chewing gum is

نیست. و سپس آدامس هم داریم . آدامس جویدن

different than breath mints. Chewing gum is something you

با نعناع تنفسی متفاوت است. آدامس جویدن چیزی است که

chew in your mouth. It becomes really soft and chewable as you

در دهان می جوید.

put it in your mouth and chew it. You don't eat it. You don't

با گذاشتن آن در دهان و جویدن آن واقعا نرم و جویدنی می شود. شما آن را نمی خورید. شما آن را

swallow it. You chew it and it has all of the same flavours as

قورت نمی دهید. شما آن را می جوید و طعمی مشابه با

breath mints usually. Usually there's mint or peppermint or

نعناع تنفسی دارد. معمولاً نعناع یا نعناع فلفلی یا

spearmint a variety of flavours. Um I used to chew gum

نعناع با طعم های مختلف وجود دارد. اوم

when I was younger but I don't chew gum anymore. But I do eat

من در جوانی آدامس می جویدم اما دیگر آدامس نمی جوم. اما من

breath mints sometimes. So another everyday item something

گاهی اوقات نعناع نفس میخورم. بنابراین یکی دیگر از چیزهای روزمره

that's kind of strange is if you take your pocket if you

که عجیب است این است که اگر جیبتان را بردارید اگر

pull your pocket inside out there will be this blue fluffy

جیبتان را بیرون بکشید ، این چیزهای کرکی آبی

stuff in your pocket and we call it lint lint is something

در جیب شما خواهد بود و ما آن را پرز پرز می نامیم چیزی است

that just kind of comes off of clothing it accumulates in your

که به نوعی از لباسی که جمع می شود جدا می شود. در

pockets and in other places in fact I'm pretty sure if you dry

جیب شما و جاهای دیگر در واقع مطمئن هستم که اگر

your clothes in a dryer there will be a little screen that

لباس های خود را در خشک کن خشک کنید صفحه کوچکی وجود خواهد داشت که

collects the lint and the reason I'm mentioning lint is

پرزها را جمع می کند و دلیل اینکه من پرز را ذکر می کنم این است

because the item is what we call a lint roller. So this is

که این مورد همان چیزی است که ما آن را پرز می نامیم. غلتک. بنابراین این

a lint roller. You can see this lint roller looks exactly like

یک غلتک پرز است. شما می توانید ببینید که این غلتک پرز دقیقاً شبیه همان چیزی است

the one over there. You use a lint roller to get lint off of

که در آنجا وجود دارد. شما از یک غلتک پرز برای پاک کردن پرز از

your clothing. But also to get dog hair or cat hair off of

روی لباس خود استفاده می کنید. اما همچنین برای از بین بردن موهای سگ یا گربه از

your clothing. So we have a lint roller because sometimes

لباس خود. بنابراین ما یک غلتک پرز داریم زیرا گاهی اوقات

Walter and Oscar our dogs like to rub against our legs. And if

والتر و اسکار سگ های ما دوست دارند به پاهای ما مالیده شوند. و

I'm going to work and I'm wearing good clothes use my

اگر قرار است سر کار بروم و لباس خوب

lint roller to kind of roll my pant legs in order to remove

بپوشم از غلتک پرزدارم استفاده کنید تا پاهای شلوارم را بغلتانید

the dog hair because I don't want to have dog hair on me

تا موهای سگ را از بین ببرید زیرا نمی‌خواهم وقتی سر کار می‌روم موهای سگ روی من باشد

when I go to work. Toilet paper tube. Do I have a toilet paper

. . لوله دستمال توالت . آیا من لوله دستمال توالت دارم

tube? Yes I have a toilet paper tube. Toilet paper tubes are

؟ بله من یک لوله دستمال توالت دارم . لوله های دستمال توالت به

kind of cool. One of the cool things about toilet paper tubes

نوعی خنک هستند. یکی از نکات جالب در مورد لوله های دستمال توالت

is that you can make things out of them. And if you're

این است که می توانید از آنها چیزهایی درست کنید. و اگر

wondering where this came from it comes from the toilet paper

تعجب می کنید که این از کجا آمده است، از رول دستمال توالت می آید

roll. When you're done using a roll of toilet paper you have

. وقتی استفاده از یک رول دستمال توالت تمام شد،

what's left on the inside and it's a toilet paper tube. Kids

آنچه در داخل آن باقی مانده است و آن یک لوله دستمال توالت است. بچه ها

often use these to build things. Sometimes they'll glue

اغلب از این ها برای ساختن وسایل استفاده می کنند. گاهی

them together and do other things. Sometimes they'll

آنها را به هم می چسبانند و کارهای دیگری انجام می دهند . گاهی اوقات آنها

pretend that they're a pirate and this is their telescope.

وانمود می کنند که یک دزد دریایی هستند و این تلسکوپ آنهاست.

But you definitely run into toilet paper tubes. Definitely

اما قطعا با لوله های دستمال توالت برخورد می کنید.

an everyday item in my opinion. Again this is what's left when

به نظر من قطعا یک کالای روزمره است. این همان چیزی است که پس

you are done using a roll of toilet paper. Ziploc bag. So

از اتمام کار با یک رول دستمال توالت باقی می ماند. کیف زیپلاک. بنابراین

some people oh I want to make sure I don't spill stuff here.

برخی از مردم، آه، می‌خواهم مطمئن شوم که چیزها را اینجا نریزم.

Some people use a Ziploc bag when they go to work when they

برخی از افراد هنگام رفتن به محل کار هنگام

make their lunch. Um they will put a sandwich in a Ziploc bag.

تهیه ناهار از کیسه Ziploc استفاده می کنند. اوم آنها یک ساندویچ را در یک کیسه Ziploc قرار می دهند.

Um the reason we don't just call this a plastic bag is

دلیل اینکه ما به این کیسه پلاستیکی

because of the top. The top can reclose. I don't know if you

نمی گوییم بالا بودن آن است. قسمت بالایی می تواند دوباره بسته شود. نمی دانم می

can hear that. Let's let's do this for a sec. Ready? So now

توانید آن را بشنوید یا نه. بیایید این کار را برای یک ثانیه انجام دهیم. آماده؟ بنابراین اکنون

this bag is closed. In fact if I put something in it do I have

این کیف بسته شده است. در واقع اگر چیزی در آن قرار دهم آیا

something small? Yeah I can put my remote control in it. So if

چیز کوچکی دارم؟ بله، من می توانم کنترل از راه دور را در آن قرار دهم. بنابراین اگر

I put my remote control in it and then I close it then the

من کنترل از راه دور را در آن قرار دهم و سپس آن را

bag is sealed. It's very handy when you are making your lunch

ببندم، کیسه مهر و موم شده است. اگر کیسه های Ziploc دارید، هنگام درست کردن ناهار بسیار مفید است

if you have Ziploc bags. Ziploc bags keep your sandwich fresh.

. کیسه های زیپلاک ساندویچ شما را تازه نگه می دارند.

So when you get to work or when you get to school it tastes as

بنابراین وقتی به سر کار می‌روید یا وقتی به مدرسه می‌روید، طعم

fresh as the time you made it in the morning. So that is a

تازه‌ای مانند زمانی که صبح درست کرده‌اید، می‌شود . بنابراین این یک

Ziploc bag. A note I did have a notepad here somewhere. Here's

کیسه Ziploc است. یادداشتی که من یک دفترچه یادداشت در اینجا داشتم. اینجا

my notepad. So I keep a notepad by my desk. Usually the

دفترچه یادداشت من است. بنابراین من یک دفترچه یادداشت کنار میز خود نگه می دارم. معمولاً

notepads I have are from some kind of business that was

دفترچه‌های یادداشتی که من دارم مربوط به نوعی کسب‌وکار است که

handing them out. This particular notepad is from the

آنها را می‌داد. این دفترچه یادداشت خاص از

bank. So I went to the bank and they must have given me a

بانک است. بنابراین به بانک رفتم و حتماً یک دفترچه به من دادند

notepad. It's so handy having a notepad where you can write

. داشتن یک دفترچه یادداشت که در آن بتوانید

things down. If you're wondering where what I do when

موارد را یادداشت کنید بسیار مفید است. اگر می‌پرسید

I have an idea for an English lesson I quickly write it down

وقتی ایده‌ای برای درس انگلیسی دارم، چه کار می‌کنم، سریع آن را

on a notepad. I keep one by my at home. I keep one by my

روی یک دفترچه یادداشت می‌نویسم. یکی را در خانه نگه می دارم . من یکی را کنار

computer at work. Um and then usually I add them to a big

کامپیوترم در محل کار نگه می دارم. اوم و سپس معمولاً آنها را به یک صفحه گسترده بزرگ اضافه می

spreadsheet where I keep all of my ideas. Um but anyways

کنم که در آن همه ایده هایم را نگه می دارم. اوم اما به هر حال

notepad really handy. Um I think what I use a notepad for

دفترچه یادداشت واقعا مفید است. اوم، من فکر می کنم بیشتر از همه از یک دفترچه یادداشت استفاده می کنم

the most is to write a grocery list when I go to the grocery

، نوشتن لیست مواد غذایی وقتی به فروشگاه مواد غذایی می روم

store. Milk, eggs, bananas, bananas of course. By the way

. البته شیر، تخم مرغ، موز، موز.

thank you to all of you that live in countries that produce

ضمناً از همه شما که در کشورهای تولید کننده

bananas. I still eat one everyday. They are awesome. A

موز زندگی می کنید سپاسگزارم. من هنوز هم هر روز یکی میخورم آنها عالی هستند. یک

charger. Do I have a charger? Yes. So a charger is one of

شارژر آیا من شارژر دارم؟ آره. بنابراین شارژر یکی از

these fun little devices that plugs in the wall. And then the

این وسایل کوچک سرگرم کننده است که به دیوار وصل می شود. و سپس

other end has a spot for usually a USB cable so that you

سر دیگر یک نقطه برای معمولا یک کابل USB دارد تا بتوانید

can charge your phone. So that one's on the floor now. So

گوشی خود را شارژ کنید. بنابراین آن یکی اکنون روی زمین است. بنابراین

gravity still works in this part of the world. I'll just

گرانش هنوز در این قسمت از جهان کار می کند. من

point to this picture because it kind of rolled away. Um a

فقط به این عکس اشاره می کنم زیرا یک جورهایی از بین رفته است. اوم

charger is something that you use when you want to charge

شارژر چیزی است که وقتی می خواهید گوشی خود را شارژ کنید از آن استفاده می

your phone. Maybe you want to charge your e-reader or some

کنید. شاید بخواهید کتابخوان الکترونیکی یا

other device. You plug it into an outlet. You hook up a

دستگاه دیگری را شارژ کنید. شما آن را به پریز وصل می کنید. یک

charging cable and you plug in whatever you want to charge. By

کابل شارژ را وصل می کنید و هر چیزی را که می خواهید شارژ کنید وصل می کنید.

the way that's what our outlet that's what the prongs look

به هر حال، این همان چیزی است که خروجی

like in Canada. I know they are Different in all parts of the

ما در کانادا ظاهر می شود. من می دانم که آنها در تمام نقاط

world but that's what they look like here. Then of course we

جهان متفاوت هستند، اما آنها در اینجا شبیه هستند. سپس البته

have a charging cable which I was going to show you how this

ما یک کابل شارژ داریم که می خواستم به شما نشان دهم که چگونه

plugs into the charger but I dropped the charger. Um we have

به شارژر وصل می شود اما من شارژر را رها کردم. ما از اینا تو

a lot of these in our house. Of course a charging cable is what

خونه مون زیاد داریم البته کابل شارژ چیزی است که

you use to connect your phone to your computer or you connect

برای اتصال تلفن خود به رایانه خود استفاده می کنید یا

your phone to a charger and then that's how you charge your

تلفن خود را به شارژر وصل می کنید و سپس به این ترتیب

phone or other devices. Um when I said we have a lot of these

تلفن یا سایر دستگاه ها را شارژ می کنید. اوم وقتی گفتم از اینها

in our house it's because there are six people living here and

در خانه مان زیاد داریم به این دلیل است که اینجا شش نفر زندگی می کنند و

there are a lot of devices in our house. So we have a lot of

وسایل زیادی در خانه ما وجود دارد. بنابراین ما تعداد زیادی

charging cables and chargers all over the place. An egg

کابل شارژ و شارژر در سرتاسر مکان داریم. یک کارتن تخم مرغ

carton. So this might seem like an odd one. But yes I do have

بنابراین این ممکن است عجیب به نظر برسد. اما بله من

an egg carton here. Um the reason I put this on the list

اینجا یک کارتن تخم مرغ دارم. دلیل اینکه این را در لیست اقلام روزمره قرار دادم این

of everyday items is because I eat an egg or two every

است که هر روز صبح یک یا دو تخم مرغ می‌خورم

morning. So not only do I eat bananas but I do like having an

. بنابراین نه تنها موز می خورم، بلکه دوست دارم

egg in the morning. Sometimes I eat a boiled egg. Sometimes I

صبح ها یک تخم مرغ بخورم. گاهی یک تخم مرغ آب پز می خورم. گاهی

eat a fried egg. Sometimes I eat a scram egg which is the

یک تخم مرغ سرخ شده می خورم. گاهی اوقات من یک تخم‌مرغ می‌خورم که

same as frying it but you mix it up. Sometimes I have my eggs

همان سرخ کردن آن است، اما شما آن را با هم مخلوط می‌کنید. گاهی اوقات من تخم‌مرغ‌هایم را

sunny side up or over easy. There are many ways to make

آفتابی می‌کنم یا خیلی راحت می‌کنم. روش های زیادی برای تهیه

eggs. I could probably do a whole lesson on it but I'm not

تخم مرغ وجود دارد. من احتمالاً می توانم یک درس کامل در مورد آن انجام دهم، اما

going to. Anyways an egg carton usually holds a dozen eggs. A

قرار نیست. به هر حال یک کارتن تخم مرغ معمولاً یک دوجین تخم مرغ را در خود جای می دهد. یک

dozen would mean 12 eggs. But they do have egg cartons now

دوجین به معنای 12 تخم است. اما آنها اکنون کارتن های تخم مرغ دارند

that hold six. So smaller ones. For people that don't eat as

که 6 عدد در آن گنجانده شده است. خیلی کوچکتر. برای افرادی که به

many eggs as me. Ant traps. Yes, I have ant traps here. I

اندازه من تخم مرغ نمی خورند. تله مورچه ها بله، من اینجا تله مورچه دارم. ای

wish the camera would focus because then you could see them

کاش دوربین فوکوس می کرد زیرا در این صورت می توانستید آنها

a lot more clearly but the camera, should I force it to

را خیلی واضح تر ببینید اما دوربین، آیا باید آن را مجبور به

focus? Can I do that? Oh no, that's not focus. Now, I'm

فوکوس کنم؟ آیا می توانم این کار را انجام دهم؟ اوه نه، این تمرکز نیست. الان، من

really messing things up. What should I do? Click this. No,

واقعا دارم همه چیز را به هم می ریزم. باید چکار کنم؟ این را کلیک کنید. نه،

don't click that. We'll see. You shouldn't mess around with

روی آن کلیک نکنید. خواهیم دید.

the camera during a live stream. Hopefully everything's

در حین پخش زنده نباید با دوربین قاطی کنید. امیدوارم همه چیز

still working. Um it says ant baits. But we call them ant

همچنان کار کند. اوم می گوید مورچه طعمه می کند. اما ما آنها را تله مورچه می نامیم

traps. But they don't actually trap the ants. Inside of here

. اما آنها در واقع مورچه ها را به دام نمی اندازند. درون اینجا

or inside of those there's usually a a poison that will

یا درون آن‌ها معمولاً سمی وجود دارد که

kill ants. And usually what the ants do is they take what's

مورچه‌ها را می‌کشد. و معمولاً کاری که مورچه ها انجام می دهند این است که آنچه را که

inside here back to the colony. And then somehow it kills most

در اینجا وجود دارد به مستعمره می برند. و سپس به نوعی بیشتر مورچه ها را می کشد

of the ants. So we call them ant traps but they don't

. بنابراین ما آنها را تله مورچه می نامیم اما آنها

actually trap ants. They actually just give them

در واقع مورچه ها را به دام نمی اندازند. آنها در واقع فقط

something to eat that isn't good for them. I'm sure if you

چیزی برای خوردن به آنها می دهند که برای آنها خوب نیست. مطمئنم اگر

live somewhere where there's a lot of ants you probably use

جایی زندگی می کنید که در آن مورچه های زیادی وجود دارد، احتمالاً از آنها استفاده می کنید

these. We certainly do here. I'm dropping things now. We

. ما قطعا اینجا را انجام می دهیم. الان دارم چیزها را رها می کنم. ما

certainly do here in the spring and in the fall. And then of

مطمئناً در بهار و پاییز اینجا را انجام می دهیم . و

course there are mouse traps. We use mouse traps. We have a

البته تله موش نیز وجود دارد. ما از تله موش استفاده می کنیم. ما

mouse problem. We do live out in the country. I think there

مشکل موس داریم ما در کشور زندگی می کنیم. من فکر می کنم

might be more mice in the country. Um and we often have

ممکن است موش های بیشتری در کشور وجود داشته باشد . اوم و ما اغلب

mice in our house. So we do set mouse traps. It's not a nice

در خانه موش داریم. بنابراین ما تله های موش را تنظیم می کنیم. این کار خوبی

thing to do because it's sad for the mouse when he tries to

نیست زیرا وقتی موش می خواهد

eat the cheese. But for sure we have a lot of mice in the

پنیر را بخورد ناراحت کننده است. اما مطمئناً ما در فصل بهار موش های زیادی داریم

spring especially. When I say a lot I mean like five or 10

. وقتی زیاد می گویم منظورم این است که هر بهار پنج یا 10 نفر

every spring somehow move into our house and then we use the

به نوعی وارد خانه ما می شوند و سپس از تله موش استفاده می کنیم

mouse traps in order to catch them. And then Alexa or Google

تا آنها را بگیریم. و سپس الکسا یا گوگل

Home. I don't know if you guys have one of these devices in

هوم. من نمی دانم شما بچه ها یکی از این وسایل را در

your house. We have a few of these. This is a Google Home.

خانه خود دارید یا خیر. ما چند تا از اینها داریم. این یک Google Home است.

We also have it's called an Alexa. It has a different name

ما همچنین داریم که به آن الکسا می گویند . نام متفاوتی دارد

but we just call them Google Homes or Alexis. This is the

اما ما آنها را Google Homes یا Alexis می نامیم. این

device where you can say okay Google play a song by The

دستگاهی است که می‌توانید بگویید اوکی گوگل آهنگی از

Beatles and it will start playing it. Or you can say

بیتلز را پخش کند و شروع به پخش آن می‌کند. یا می توانید بگویید

Alexa play a song by The Beatles and it will play a song

الکسا آهنگی از بیتلز را پخش می کند و آهنگی

by The Beatles. So very handy. Um I'm not sure if we call

از بیتلز را پخش می کند. خیلی مفیده اوم، مطمئن نیستم که به این دستیارهای دیجیتال شخصی زنگ بزنیم یا نه

these personal digital assistants. Um most people I

. اوه، اکثر افرادی که

know just call it by whatever company they bought it from. An

می شناسم فقط با هر شرکتی که از آن خریده اند، آن را صدا می زنند.

Alexa from M Amazon or a Google Home from Google. Really handy

الکسا از ام آمازون یا Google Home از گوگل.

for playing music, setting timers, and doing other things

برای پخش موسیقی، تنظیم تایمر، و انجام کارهای دیگر

that are just handy. Sun tan lotion. Do I have sun tan

که فقط مفید هستند، واقعاً مفید است. لوسیون برنزه کننده. آیا

lotion? Yes. I have my ultra sheer FPS 60. No SPF 60. Sorry

لوسیون برنزه کننده دارم؟ آره. من FPS فوق العاده خالص خود را 60 دارم. بدون SPF 60. ببخشید

I said that wrong. I said the French version. Um this is

که اشتباه گفتم. گفتم نسخه فرانسوی. اوم این

something that I wear a lot in the summer. This is definitely

چیزی است که من در تابستان زیاد می پوشم . این قطعا

an everyday item for me. Uh because I am someone who when

برای من یک مورد روزمره است. اوه چون من کسی هستم که وقتی

I'm out in the sun without sun tan lotion or sunscreen I burn.

زیر نور آفتاب بدون لوسیون برنزه کننده یا ضد آفتاب هستم می سوزم.

If I work outside all day and if I don't put on sun tan

اگر تمام روز بیرون کار کنم و لوسیون برنزه کننده برنزه نکنم

lotion. Uh when I come in I will feel sore and the next day

. اوه وقتی وارد می شوم احساس درد می کنم و روز بعد

my skin will be very pink or red. So I know that it depends

پوستم بسیار صورتی یا قرمز می شود. بنابراین می دانم که

on how fair your skin is. I'm definitely someone who

بستگی به شفافیت پوست شما دارد. من قطعا کسی هستم که

especially early on in the summer. I do need to wear sun

به خصوص در اوایل تابستان. من باید از

tan lotion or sunscreen and I do wear a really high SPF. SPF

لوسیون برنزه کننده یا کرم ضد آفتاب استفاده کنم و از SPF واقعاً بالایی استفاده می کنم.

is the number that tells you how well it blocks the sun. Uh

SPF عددی است که به شما می گوید چقدر خوب خورشید را مسدود می کند. اوه

so we usually buy SPF 60, which is very very strong. Wedding

پس ما معمولاً SPF 60 می خریم که بسیار بسیار قوی است.

ring. Yes I have my wedding ring. It's right here. Um I

حلقه ازدواج. بله من حلقه ازدواجم را دارم درست اینجاست. اوم من

have I lost this once and Jen found it back outside. It was a

این را یک بار گم کردم و جن آن را بیرون پیدا کرد. این یک

miracle. Um we have compost in our kitchen and this somehow

معجزه بود. اوم، ما در آشپزخانه خود کمپوست داریم و این به نوعی

ended up in the compost. And then Jen found it back a year

به کمپوست ختم شد. و یک سال بعد جن آن را پیدا کرد

later. So this is a wedding ring. This is something that

. پس این حلقه ازدواج است. این چیزی است که

men and women wear to signify that they are married to

مردان و زنان می پوشند تا نشان دهند که با کسی ازدواج کرده اند

someone. So I wear my wedding ring so that people know that

. بنابراین حلقه ازدواجم را می زنم تا مردم بدانند که

I'm married. And I wear it on my left hand. And we would call

من ازدواج کرده ام. و آن را روی دست چپم می پوشم . و ما

the ring finger. Jewelry. So I don't wear any other jewelry. I

انگشت حلقه را صدا می زدیم. جواهر سازی. بنابراین من هیچ جواهرات دیگری نمی پوشم. من

do not wear a necklace. I do not have earrings. But some

گردنبند نمیزنم. من گوشواره ندارم اما برخی از

people do wear jewelry. And those people would refer to

مردم جواهرات می پوشند. و آن افراد

their jewelry as an everyday item. It's one of the things

از جواهرات خود به عنوان یک کالای روزمره یاد می کنند . این یکی از چیزهایی است

that they wear. And that's the verb we use. So some people

که آنها می پوشند. و این همان فعل است که ما استفاده می کنیم. بنابراین برخی از افراد

wear jewelry. Some people will wear a an earring or they'll

جواهرات می پوشند. برخی از افراد گوشواره می‌بندند

they'll wear earrings. Some people will wear a necklace or

یا گوشواره می‌بندند. برخی از افراد گردنبند یا دستبند می پوشند

a bracelet. Um but definitely jewelry would be a very common

. اوم، اما مطمئناً جواهرات یک کالای بسیار رایج

everyday item that people wear. Oh yeah. So I do have my

روزمره است که مردم می پوشند. اوه بله. بنابراین من فیت بیت خود را دارم

Fitbit. So we would call this a fitness tracker or a it's not

. بنابراین ما این را یک ردیاب تناسب اندام می نامیم یا

really a watch but it works as a watch as well. But mine

واقعاً یک ساعت نیست، اما به عنوان یک ساعت نیز کار می کند. اما مال من

definitely counts my steps. Um I put this on every morning. I

قطعا قدم های من را می شمارد. اوم هر روز صبح اینو میپوشم

don't sleep with it. I know some people wear their fitness

من باهاش ​​نمیخوابم من می دانم که برخی افراد هنگام خواب از ردیاب تناسب اندام خود استفاده می کنند

tracker when they sleep. Because it will also track how

. زیرا میزان

well you sleep. I usually wear it on my left hand. But in the

خواب شما را نیز بررسی می کند. من معمولا آن را روی دست چپم می پوشم. اما در

summer I start to wear it on alternate. Because otherwise I

تابستان شروع به پوشیدن آن در جایگزین می کنم. چون در غیر این صورت من

a white ring here because my skin is tanned but underneath

یک حلقه سفید اینجا دارم چون پوستم برنزه است اما

the fitness tracker it's not. So my particular brand is a

زیر ردیاب تناسب اندام اینطور نیست. بنابراین نام تجاری خاص من

Fitbit and but we would call it a fitness tracker. Uh maybe you

Fitbit است و ما آن را یک ردیاب تناسب اندام می نامیم. اوه شاید شما

just wear a watch or an Apple Watch or something like that

فقط یک ساعت یا اپل واچ یا چیزی شبیه به آن می پوشید،

but definitely an everyday item for me would be that I put my

اما قطعاً یک مورد روزمره برای من این است که من هر روز صبح ردیاب تناسب اندام خود را قرار می دهم

fitness tracker on every single morning so I can track my steps

تا بتوانم قدم هایم را ردیابی کنم

and so I can see what time it is and it also gives me

و تا ببینم ساعت چند است و همچنین

notifications from my phone. So this is connected to my phone.

از گوشی من اعلان هایی را به من می دهد. بنابراین این به گوشی من متصل است.

So if Jen sends me a text message on my phone my fitness

بنابراین اگر جن یک پیام متنی روی تلفن من بفرستد، ردیاب تناسب اندام من

tracker will actually show me the message which is kind of

در واقع این پیام را به من نشان می دهد که بسیار

cool. Flyers. Do I have a flyer? Yes. Will my camera

جالب است. تراکت. آیا من فلایر دارم؟ آره. آیا دوربین من

focus on it? Probably not. We get these every Thursday. They

روی آن فوکوس خواهد کرد؟ احتمالا نه. ما هر پنجشنبه اینها را دریافت می کنیم. آنها

come in our mailbox and they are usually from stores that

به صندوق پستی ما می آیند و معمولاً از فروشگاه هایی

are trying to sell groceries like this one. Do we try one

هستند که سعی در فروش خواربارفروشی هایی مانند این دارند. آیا یک

more time to see if the camera will focus? No. It's being

بار دیگر تلاش می کنیم تا ببینیم دوربین فوکوس می کند یا خیر؟ نه. این

crazy. Um this one is from a grocery store but we also get

دیوانگی است. ام، این یکی از یک فروشگاه مواد غذایی است، اما ما همچنین

flyers from stores that sell electronics or home improvement

از فروشگاه هایی که لوازم الکترونیکی یا لوازم خانگی می

items. So again a flyer is something that comes in the

فروشند، بروشور دریافت می کنیم. بنابراین دوباره یک بروشور چیزی است که از

mail. Um it's like a little booklet we might call it. But

طریق پست می آید. امم مثل یک کتابچه کوچک است که ممکن است آن را بنامیم. اما

usually we just call it a flyer here. Uh and then when you open

معمولاً در اینجا فقط به آن فلایر می گوییم . اوه و وقتی

it up it'll tell you everything that's on sale that week at

آن را باز کردید، همه چیزهایی را که در آن هفته در آن فروشگاه در فروش بود به شما می گوید

that store. Um usually I read the flyers on Saturday mornings

. اوم معمولاً صبح‌های شنبه

when I'm eating breakfast. That's my favourite time to

وقتی دارم صبحانه می‌خورم، آگهی‌ها را می‌خوانم. این زمان مورد علاقه من برای

read the flyer. Coupons. These are not as common anymore. Now

خواندن بروشور است. کوپن. اینها دیگر چندان رایج نیستند.

you most often get discount codes that you can use when you

اکنون اغلب کدهای تخفیف دریافت می کنید که می توانید هنگام

buy something online. But some stores still make coupons where

خرید آنلاین از آنها استفاده کنید. اما برخی از فروشگاه‌ها هنوز کوپن‌هایی را می‌سازند که

you can go and you give the coupon when you check out. You

می‌توانید به آنجا بروید و هنگام تحویل گرفتن کوپن را می‌دهید. شما

give the coupon to the cashier and you might get 10% off or a

کوپن را به صندوقدار می دهید و ممکن است 10٪ تخفیف یا یک

dollar off a certain item. A coupon is like getting a little

دلار تخفیف برای یک کالا دریافت کنید. یک کوپن مانند دریافت یک

deal just for yourself. Bike helmet. Yes I have a bike

معامله کوچک فقط برای خودتان است. کلاه دوچرخه سواری . بله من

helmet. It's right here. A bike doesn't really look right. Oh

کلاه ایمنی دوچرخه دارم. درست اینجاست. دوچرخه واقعاً درست به نظر نمی رسد.

the straps are inside. I I'm not I'm not an expert. Uh so a

اوه تسمه ها داخل هستند. من نیستم من متخصص نیستم پس

bike helmet is something you wear to protect your head. If

کلاه دوچرخه چیزی است که برای محافظت از سر خود می پوشید. اگر

you fall off your bike then you avoid getting an injury. Head

از دوچرخه خود بیفتید، از آسیب دیدن جلوگیری می کنید.

injuries are bad. If you ride a bike you should wear a bike

صدمات سر بد است. اگر دوچرخه سواری می کنید باید از کلاه ایمنی دوچرخه استفاده کنید

helmet. They are required by law in Canada. If you ride a

. آنها طبق قانون در کانادا الزامی هستند. اگر

bike you should make sure that you have a bike helmet on at

دوچرخه سواری می کنید، باید مطمئن شوید که همیشه کلاه ایمنی به سر دارید

all times. Ball cap. Do I have a ball cap. Yes. This is an

. کلاه توپ. کلاه توپ دارم آره. این یک

interesting ballcap though. This is a ballcap. In Canada we

کلاه توپ جالب است. این یک کلاه توپ است. در کانادا

would call this a baseball cap. We would call it a cap. We

به این کلاه بیسبال می گوییم. ما آن را کلاهک می نامیم. ما

would call it just a hat we would call it a ballcap. It has

آن را فقط کلاه می نامیم و آن را کلاه توپ می نامیم.

a number of different names. This one is actually from a

تعدادی نام مختلف دارد. این یکی در واقع از

company that sells seed. So it's not for a baseball team.

شرکتی است که بذر می فروشد. بنابراین برای یک تیم بیسبال نیست.

Even though when you hear the word ballcap you might think

حتی اگر وقتی کلمه بال کلاه را می شنوید ممکن است فکر

it's for baseball. It's just a term we use when we talk about

کنید که برای بیسبال است. این فقط اصطلاحی است که وقتی در مورد کلاه صحبت می کنیم استفاده می کنیم

hats. This is one of my ball caps. Don't wear them very

. این یکی از کلاه های توپ من است . آنها را

often. I should wear them more maybe. An umbrella. I do not

اغلب نپوشید. شاید بیشتر بپوشمشون یک چتر. من

have an umbrella with me because it's bad luck to open

چتر به همراه ندارم چون بدشانسی است

an umbrella inside. But an umbrella is something you use

که چتر را در داخل باز کنم. اما چتر چیزی است که

if you go out in rainy weather. You open the umbrella and you

اگر در هوای بارانی بیرون می روید از آن استفاده می کنید. چتر را باز می‌کنی

carry it above your head and it stops the rain from hitting

و آن را بالای سرت می‌بری و باران از برخورد با

you. And then when you're done you kind of shake it off and

تو جلوگیری می‌کند. و بعد که کارتان تمام شد، آن را تکان می دهید و

you close it and hang it up in your house to dry somewhere.

می بندید و در خانه آویزان می کنید تا جایی خشک شود.

Umbrellas are very very nice to have when it's rainy. Power

داشتن چتر در زمان باران بسیار بسیار خوب است.

pack or charger. I have one right here. You probably wish

بسته برق یا شارژر. من همینجا یکی دارم احتمالاً آرزو

you could see around me because I just keep grabbing things.

می‌کنی که می‌توانستی اطرافم را ببینی، زیرا من فقط به گرفتن اشیا ادامه می‌دهم.

These are cool devices. It's like a big rechargeable

اینها دستگاه های جالبی هستند. مثل یک باتری قابل شارژ بزرگ

battery. But on the end it actually lets you plug in like

است. اما در نهایت به شما امکان می دهد

a charging cable. So if I wanted to charge my phone I can

مانند کابل شارژ وصل شوید. بنابراین اگر می‌خواهم گوشی خود را شارژ کنم، می‌توانم

plug it into this power bank or power pack or portable charger.

آن را به این پاوربانک یا پاور پک یا شارژر قابل حمل وصل کنم.

And I've lost my phone now. What did I do with my phone? Oh

و من الان گوشیمو گم کردم با گوشیم چیکار کردم؟ اوه

I put the flyer on it. I am losing stuff. And then I could

من بروشور را روی آن گذاشتم. دارم چیزها رو از دست میدم و سپس می

plug my phone into the other end and then this will charge

توانم گوشی خود را به انتهای دیگر وصل کنم و سپس این گوشی من را شارژ می کند

my phone. Super handy. Might just let that continue working

. فوق العاده خوش دست ممکن است اجازه دهید که در

there so that my phone is charged for tomorrow morning.

آنجا به کار خود ادامه دهد تا تلفن من برای فردا صبح شارژ شود.

But yes in English we haven't totally decided what to call

اما بله، در زبان انگلیسی، ما کاملاً تصمیم نگرفته ایم که

them. Some people call them power banks. Some people call

آنها را چه بنامیم. برخی به آنها پاور بانک می گویند. برخی از افراد به

them power packs. Some people call them portable chargers.

آنها پک قدرت می گویند. برخی از افراد به آنها شارژرهای قابل حمل می گویند.

But they are just a nice device that you can use to charge your

اما آنها فقط یک دستگاه خوب هستند که می توانید از آن برای شارژ

phone or another device. When you don't have access to

گوشی یا دستگاه دیگری استفاده کنید. وقتی به برق دسترسی ندارید

electricity. When Jen goes to market she takes a power pack

. وقتی جن به بازار می رود، یک پک برق

with her to charge her phone. Rapid test. This is the

با خود می برد تا گوشی خود را شارژ کند. تست سریع. این یک

everyday item that I'm glad I do not have to use anymore.

مورد روزمره است که من خوشحالم که دیگر مجبور نیستم از آن استفاده کنم.

This is a COVID-19 rapid test. Um we aren't too concerned

این یک تست سریع COVID-19 است. اوم ما دیگه زیاد نگران

anymore. Uh because the COVID cases have really gone down

نیستیم اوه چون موارد کووید واقعاً

here. But certainly whenever I get sick I have to take a rapid

اینجا پایین آمده است. اما مطمئناً هر زمان که مریض می شوم باید

test before I can go to work. So that's the words we use. You

قبل از رفتن به سر کار آزمایش سریع انجام دهم. پس این همان کلماتی است که ما استفاده می کنیم.

take a test. I have to take a test and then I have to tell my

تو یه تست بزن من باید آزمایش بدهم و بعد باید نتیجه را به

boss the results. So that if let's say I have a stuffed up

رئیسم بگویم. بنابراین اگر فرض کنید بینی من پر شده است

nose and I'm using lots of Kleenex I if I still felt like

و من مقدار زیادی از کلینکس I استفاده می کنم، اگر هنوز هم می

going to work I would need to take a rapid test I would need

خواهم سر کار بروم، باید یک آزمایش سریع انجام دهم،

to take a rapid test and then tell my boss that the results

باید یک آزمایش سریع انجام دهم و سپس به رئیسم بگویم که

were negative and then I could go to work I don't have a box

نتایج منفی بود و بعد می‌توانستم سر کار بروم، من

fan here but a box fan is a fan that looks like a box as

در اینجا پنکه جعبه‌ای ندارم، اما فن جعبه‌ای پنکه‌ای است که شبیه یک جعبه است

opposed to an oscillating fan which turns or a ceiling fan

برخلاف فن نوسانی که می‌چرخد یا پنکه سقفی

which is on the ceiling. But it's getting really really hot

که روی سقف است. اما اینجا واقعاً داغ

here. Um so if you live in a house that doesn't have air

شده است. اوم پس اگر در خانه ای زندگی می کنید که

conditioning you will probably have a box fan so that you can

تهویه هوا ندارد، احتمالاً یک فن جعبه ای خواهید داشت تا بتوانید

have lots of cool air blowing on you. You will turn on your

هوای خنک زیادی روی شما باد کند.

fan you'll set it to speed one two or three usually. If you

فن خود را روشن می‌کنید و معمولاً روی سرعت یک یا سه تنظیم می‌کنید. اگر

like to have air that kind of blows in different directions

دوست دارید هوای آنچنانی در جهات مختلف باد

you'll get an oscillating fan. That's a fun word to say by the

کند، یک فن نوسانی خواهید داشت. به هر حال این یک کلمه سرگرم کننده

way. Oscillating. An oscillating fan turns back and

است. نوسانی. یک پنکه نوسانی

forth whenever I use an oscillating fan I usually lock

هر زمان که از فن نوسانی استفاده می‌کنم به عقب و جلو می‌چرخد، معمولاً

it so it doesn't oscillate and so it just blows on me and a

آن را قفل می‌کنم تا نوسان نداشته باشد و به همین دلیل فقط روی من باد می‌کند و

lot of houses will have a ceiling fan which is another

بسیاری از خانه‌ها یک پنکه سقفی دارند که

nice way to have some air movement on a really hot day. A

راه خوبی برای حرکت هوا است. در یک روز واقعا گرم

ceiling fan is of course on the ceiling and there's usually a

البته یک پنکه سقفی روی سقف قرار دارد و معمولا یک

switch or a dial on the wall that allows you to turn it on.

سوئیچ یا یک صفحه کلید روی دیوار وجود دارد که به شما امکان می دهد آن را روشن کنید.

Um but yes definitely as it gets warmer here it's a it's

اوم، اما بله، قطعاً چون اینجا گرمتر می شود

nice to have a box fan. Box fans sometimes people put in

، داشتن پنکه جعبه ای خوب است. فن های جعبه گاهی اوقات مردم

the window. Uh or an oscillating fan that you can

در پنجره قرار می دهند. اوه یا یک فن نوسانی که می

put on a table or desk. Or a ceiling fan which is

توانید روی میز یا میز بگذارید. یا پنکه سقفی که به صورت

permanently mounted on the ceiling and you can turn it on

دائمی روی سقف نصب می شود و می توانید آن را

with a switch. Of course if you're lucky you have air

با کلید روشن کنید. البته اگر خوش شانس باشید تهویه

conditioning. So I put the words AC because in English

مطبوع دارید. بنابراین من کلمات AC را قرار دادم زیرا در انگلیسی

it's quite common to refer to air conditioning. The machines

به تهویه مطبوع بسیار رایج است . معمولاً ماشین‌هایی

that make your house or place of business cooler it's common

که خانه یا محل کسب و کار شما را خنک‌تر

to just call it AC. Do you have AC at work yeah we have AC. Uh

می‌کنند، AC نامیده می‌شوند. آیا شما AC در محل کار دارید بله ما AC داریم. اوه

oh we don't have AC at school so it's really hot. My

اوه ما در مدرسه AC نداریم پس واقعاً گرم است.

classroom doesn't have AC. So it's very very hot in June and

کلاس من AC ندارد. بنابراین در ماه ژوئن و در سپتامبر بسیار گرم است

in September. So again AC stands for air conditioning.

. بنابراین دوباره AC مخفف تهویه مطبوع است.

And it's basically a machine that makes the air cooler so

و اساساً دستگاهی است که هوا را خنک تر می کند تا

that you can be comfortable. Sometimes when you have little

شما راحت باشید. گاهی اوقات وقتی

kids it's nice to have a night light. So a night light is a

بچه های کوچک دارید، داشتن چراغ شب خوب است . بنابراین چراغ شب

small light that you plug into an outlet. And it's very very

چراغ کوچکی است که آن را به پریز وصل می کنید. و بسیار بسیار

dim. It's not bright. A night light is really nice to have.

کم نور است. روشن نیست. داشتن نور شب واقعاً خوب است.

Um this is actually the night light from our bathroom. So we

اوم این در واقع نور شب حمام ماست. بنابراین

have this plugged in in our bathroom. So that if Jen or I

ما این را در حمام خود وصل کرده ایم . به طوری که اگر من یا جن یا

or one of the kids needs to go to the bathroom at night. Um we

یکی از بچه ها نیاز به رفتن به دستشویی در شب داشته باشیم. اوم ما

don't have to turn the light on because you can see when our

مجبور نیستیم چراغ را روشن کنیم زیرا می توانید ببینید وقتی

kids were younger we would have a night light in the hallway.

بچه های ما کوچکتر بودند ما یک چراغ شب در راهرو داریم.

So that if they got up at night they could see a little bit if

به طوری که اگر در شب بیدار می شدند می توانستند اندکی ببینند

they were walking around. So we call this a night light. Ours

که در حال راه رفتن هستند. بنابراین ما به این نور شب می گوییم. مال

has a on it. So I don't know if this makes me happy when I go

ما روی آن است. بنابراین نمی‌دانم وقتی شب به حمام می‌روم این باعث خوشحالی من می‌شود یا خیر

to the bathroom at night but we definitely have a night light

، اما ما قطعاً

in both of our bathrooms. An iron. I don't have an iron. I

در هر دو حمام خود چراغ شب داریم. یک آهن من اتو ندارم من

don't use an iron every day. It's not really an everyday

هر روز از اتو استفاده نمی کنم. این واقعاً

item for me but sometimes my shirts are wrinkly and I like

برای من یک کالای روزمره نیست، اما گاهی اوقات پیراهن هایم چروک است و دوست

my shirts to not have wrinkles. I like my shirts to be flat and

دارم پیراهن هایم چروک نباشد. من دوست دارم پیراهن هایم صاف و

wrinkle free. So I will sometimes use an iron in the

بدون چروک باشند. بنابراین من گاهی اوقات از اتو در

morning. Um the reason I put this on here though is so I

صبح استفاده می کنم. اما دلیل اینکه این را اینجا گذاشتم این است که

could say iron a whole bunch of times. I like to iron my shirt.

می توانم چندین بار بگویم اتو کنید . من دوست دارم پیراهنم را اتو کنم. تلفظ

This is a hard word for English learners to pronounce. It's not

این کلمه برای زبان آموزان انگلیسی سخت است .

iron. It's iron. Iron. There are a couple of different

آهن نیست آهن است. اهن.

pronunciations I think. But in my part of the world we say

من فکر می کنم چند تلفظ مختلف وجود دارد. اما در قسمت من از جهان ما می گوییم

iron. I'm going to iron my clothes. Oh your shirt's so

آهن. من می روم لباس هایم را اتو کنم . اوه پیراهنت خیلی

wrinkly. You need to iron it. So there you go. Iron. I I

چروک شده باید اتو کنید بنابراین شما بروید. اهن. من

don't even know how to explain how I say it. But anyways it

حتی نمی دانم چگونه توضیح دهم که چگونه آن را بگویم. اما به هر حال

gets hot it shoots out a little bit of steam from the bottom.

گرم می شود، کمی بخار از پایین خارج می شود.

And when you iron your clothes they get all nice and wrinkle

و وقتی لباس‌هایتان را اتو می‌کنید همه زیبا می‌شوند و چروک نمی‌شوند

free. It takes all of the wrinkles out. A leash. So we

. تمام چین و چروک ها را از بین می برد. یک افسار. بنابراین

have a new puppy. His name is Walter. We have a full grown

ما یک توله سگ جدید داریم. نام او والتر است. ما یک سگ کامل داریم

dog named Oscar. We train our dogs to walk on a leash. Even

به نام اسکار. ما سگ هایمان را طوری آموزش می دهیم که روی یک افسار راه بروند. حتی

though we live on a farm and the dogs can run free. We still

اگر ما در مزرعه زندگی می کنیم و سگ ها می توانند آزادانه بدود. ما هنوز

train them to walk on a leash. So it's important that when we

آنها را آموزش می دهیم که روی یک افسار راه بروند. بنابراین مهم است که وقتی

do need to put them on a leash that they're used to it. In

نیاز داریم آنها را روی یک افسار قرار دهیم، عادت کرده باشند. در

English when you say someone or something like a dog is used to

انگلیسی وقتی می گویید کسی یا چیزی شبیه سگ به

something. It means that they it's they can do it with ease.

چیزی عادت کرده است. این بدان معنی است که آنها می توانند این کار را به راحتی انجام دهند.

It's normal for them. So our dogs sometimes about once a day

براشون عادیه بنابراین سگ های ما گاهی اوقات حدود یک بار در روز

for Walter we put them on a leash and walk them. Um in

برای والتر آنها را به بند می زنیم و آنها را راه می اندازیم. اوم در

English we have another phrase so they know who's boss. We

انگلیسی ما عبارت دیگری داریم تا بدانند رئیس کیست. ما

want to make sure the dogs know that Jen and I are in charge.

می‌خواهیم مطمئن شویم که سگ‌ها می‌دانند که من و جن مسئول هستیم.

We're the boss so we usually use a leash to train them a

ما رئیس هستیم، بنابراین معمولاً از یک افسار برای آموزش

little bit. And we hook it onto their collar. A dog wears a

کمی آنها استفاده می کنیم. و آن را به یقه آنها قلاب می کنیم . یک سگ قلاده می

collar. I don't use this but I wanted to include things that

بندد. من از این استفاده نمی‌کنم، اما می‌خواستم چیزهایی را اضافه کنم که

other people might use everyday. One is a diary. A

دیگران ممکن است هر روز از آن استفاده کنند . یکی دفتر خاطرات است.

diary is something that you write in everyday. You might

دفتر خاطرات چیزی است که شما هر روز در آن می نویسید. شما

also call it a journal. But usually a diary is something

همچنین می توانید آن را یک مجله نام ببرید. اما معمولاً دفترچه خاطرات چیزی است

that you write in at night. You buy it as a book and all the

که شما در شب در آن می نویسید. شما آن را به عنوان یک کتاب خریداری می کنید و تمام

pages are blank. Um and then at night you just kind of write a

صفحات آن خالی است. اوم و بعد شب شما فقط به نوعی

few things that you did that day. So today was a nice day.

چند کار را که آن روز انجام دادید می نویسید . پس امروز روز خوبی بود

Uh went to the market. Sold lots of flowers etcetera

اوه رفت تو بازار تعداد زیادی گل فروخت و

etcetera. I don't keep a diary. And that's the phrase you use.

غیره. من دفتر خاطرات نمی نویسم و این همان عبارتی است که شما استفاده می کنید.

You say oh do you keep a diary? And some say no I don't keep a

می گویی اوه آیا دفتر خاطرات می نویسی؟ و برخی می گویند نه من

diary. Um but a diary again is a book that you write things

دفتر خاطرات نمی نویسم. امم، اما یک دفتر خاطرات دوباره کتابی است که شما چیزهایی را در آن می نویسید

in. Uh you write in the things that you did that day. I have a

. اوه شما در کارهایی که آن روز انجام دادید می نویسید. من یک

French English dictionary and I have a French dictionary. And

فرهنگ لغت انگلیسی فرانسوی و یک فرهنگ لغت فرانسوی دارم. و

that is something I use quite regularly. Probably not

این چیزی است که من به طور منظم استفاده می کنم . احتمالاً نه

everyday but probably four or five days a week. I'm looking

هر روز اما احتمالاً چهار یا پنج روز در هفته.

in my French dictionary. I have a Petite La Juice. It's this

من در فرهنگ لغت فرانسوی خود جستجو می کنم. من یک پتی لا جویس دارم. این

thick. I didn't bring it with me. I should've. It's it's just

ضخیم است. با خودم نیاوردم من باید. این فقط در

upstairs. But a dictionary is something that you probably use

طبقه بالاست. اما دیکشنری چیزی است که شما احتمالاً هر روز از آن استفاده می

everyday. It's Probably an everyday item for you. Whether

کنید. این احتمالاً یک مورد روزمره برای شما است. چه

it's an actual book or whether you use an online dictionary.

این کتاب واقعی باشد و چه از فرهنگ لغت آنلاین استفاده کنید.

Dish brush. This is a dish brush. This is our little dish

برس ظرف. این یک برس ظرفشویی است . این برس ظرف کوچک ماست

brush. We use this for washing dishes. So normally this is by

. ما از این برای شستن ظروف استفاده می کنیم. بنابراین معمولاً این در کنار

our sink in the kitchen. When we do the dishes when we wash

سینک ما در آشپزخانه است. وقتی ظرف ها را می شستیم هنگام شستن

the dishes we use this. By the way in Britain I think they say

ظرف ها از این استفاده می کنیم. اتفاقاً در بریتانیا فکر می کنم می گویند

to do the washing up. In this part of Canada we say after

شستشو را انجام دهید. در این قسمت از کانادا می گوییم بعد از

supper we do the dishes or after supper we wash the

شام ظرف ها را می شستیم یا بعد از شام

dishes. So this is a dish brush. And this is a dish

ظرف ها را می شوییم. بنابراین این یک برس ظرفشویی است . و این یک پارچه ظرف است

cloth. We use this to dry the dishes. So we use the brush to

. از این برای خشک کردن ظروف استفاده می کنیم. بنابراین از برس برای اسکراب استفاده می کنیم

scrub. We use soapy water in the sink. We use the dish brush

. ما از آب صابون در سینک استفاده می کنیم.

to wash the dishes and then we rinse them and we use the dish

برای شستن ظروف از برس ظرفشویی استفاده می کنیم و بعد آبکشی می کنیم و از

cloth to dry the dishes. Advil. So there are a number of

دستمال ظرفشویی برای خشک کردن ظروف استفاده می کنیم. Advil. بنابراین تعدادی از

different pain medications. There are a number of different

داروهای مسکن مختلف وجود دارد. در

things you can take if you have a headache. This is not

صورت داشتن سردرد می توانید چندین چیز مختلف مصرف کنید . این چیزی نیست

something I take everyday. But the older I get I find that

که من هر روز مصرف کنم. اما هر چه بزرگتر می شوم متوجه می شوم که

once or twice a month I take Advil because I might have a

یک یا دو بار در ماه ادویل مصرف می کنم زیرا ممکن است

really bad headache. Or I might have a really sore again I

سردرد بسیار بدی داشته باشم. یا ممکن است دوباره واقعاً درد داشته باشم،

don't take a lot of Advil but Advil, aspirin, Tylenol those

من مقدار زیادی ادویل مصرف نمی‌کنم، اما ادویل، آسپرین، تیلنول

are all common names for different kinds of painkillers.

نام‌های رایج برای انواع مختلف مسکن‌ها هستند.

So we call them painkillers in English. They're pills that you

بنابراین ما در انگلیسی به آنها مسکن می گوییم . آنها قرص هایی هستند که

take if you have a headache or something else hurts and you

در صورت داشتن سردرد یا درد دیگری مصرف می کنید و

can buy them at a drugstore or pharmacy without a

می توانید آنها را بدون نسخه از داروخانه یا داروخانه خریداری کنید

prescription. That means the doctor doesn't need to write

. یعنی دکتر لازم نیست برای

you a note in order for you to buy them, okay?

شما یادداشت بنویسد تا بتوانید آنها را بخرید، باشه؟

This is my personal list of things that I make sure I have

این لیست شخصی من از چیزهایی است که مطمئن می شوم

everyday. So we talked about everyday carry. Um which is

هر روز دارم. بنابراین ما در مورد حمل روزمره صحبت کردیم. ام که

kind of a hip new cool term that I don't use. But if you

نوعی اصطلاح جدید و جالب است که من از آن استفاده نمی کنم. اما اگر

were to ask me what do I have with me when I leave everyday.

بخواهید از من بپرسید که وقتی هر روز می روم با خودم چه دارم.

I have my ring. I have my Fitbit. I have my phone. I have

من حلقه ام را دارم من فیت بیت خود را دارم . من گوشیم رو دارم

my wallet and I have my keys. So before I walk out the door

من کیف پولم را دارم و کلیدهایم را دارم. بنابراین قبل از اینکه هر روز صبح از در بیرون بروم

every morning. This is what I make sure I have. I have my

. این چیزی است که من مطمئن هستم که دارم.

keys, my phone, my wallet, my ring and my fitness tracker

من کلیدم، تلفنم، کیف پولم، حلقه ام و ردیاب تناسب اندامم

what I call a Fitbit because that's the brand name. So that

را دارم که فیت بیت می نامم چون این نام تجاری است.

is I wonder what yours are. I wonder what four or five or six

بنابراین من تعجب می کنم که شما چیست؟ نمی دانم وقتی از در بیرون می روید، چه چهار یا پنج یا شش

things you make sure you have in your pockets or in your

چیز را در جیب یا

handbag or purse when you walk out the door. But these are the

کیف دستی یا کیفتان دارید . اما این

five things that I must have with me everyday when I leave

پنج چیز است که باید هر روز هنگام خروج

the house.

از خانه همراه خود داشته باشم.