How to Use BEING - Passive voice, Gerund, Participle Clause + Useful Vocabulary & Practice Exercises

628,718 views

2018-11-02 ・ Learn English Lab


New videos

How to Use BEING - Passive voice, Gerund, Participle Clause + Useful Vocabulary & Practice Exercises

628,718 views ・ 2018-11-02

Learn English Lab


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Being is an important word in English.
0
0
3820
بودن یک کلمه مهم در زبان انگلیسی است.
00:03
You will find it in many different situations, especially in written English.
1
3830
5350
شما آن را در موقعیت های مختلف، به ویژه در زبان انگلیسی نوشتاری خواهید یافت.
00:09
Learning how to use this word will help you to write with better style and clarity.
2
9180
5150
یادگیری نحوه استفاده از این کلمه به شما کمک می کند تا با سبک و وضوح بهتر بنویسید.
00:14
So, in this lesson, I will teach you the four main uses of “being” including in the
3
14330
5510
بنابراین، در این درس، چهار کاربرد اصلی «بودن» را به شما آموزش
00:19
passive voice, as a gerund, in participle clauses, and in continuous tenses.
4
19840
5739
می‌دهم که در صدای مفعول، به‌عنوان یک جیروند، در جملات جزء و در زمان‌های استمراری است.
00:25
There are exercises later in the lesson to help you practice, and there’s also some
5
25579
4440
تمرین‌هایی در ادامه درس وجود دارد که به شما کمک می‌کند تمرین کنید، و همچنین واژگان مفیدی نیز وجود دارد
00:30
useful vocabulary.
6
30019
3231
.
00:33
So, let’s start.
7
33250
8149
بنابراین، بیایید شروع کنیم.
00:41
The first use of “being” is to talk about a person’s temporary behavior.
8
41399
4691
اولین استفاده از "بودن" صحبت کردن در مورد رفتار موقت یک فرد است.
00:46
Here’s an example: I went to visit a friend of mine one time.
9
46090
4260
این یک مثال است: یک بار به ملاقات یکی از دوستانم رفتم.
00:50
He’s married and has a son who’s about seven or eight years old.
10
50350
4709
او متاهل است و یک پسر حدوداً هفت یا هشت ساله دارد.
00:55
When I went to their house, the boy was busy playing video games, so he didn’t say “hi”
11
55059
5111
وقتی به خانه آنها رفتم، پسر مشغول بازی های ویدیویی بود، بنابراین به من "سلام
01:00
to me, he didn’t want to talk, he just wanted to keep playing.
12
60170
3940
" نگفت، نمی خواست صحبت کند، فقط می خواست به بازی ادامه دهد.
01:04
So, his mother said this to him: “Sam, you are being rude to our guest.”
13
64110
5440
پس مادرش به او گفت: سام، تو با مهمان ما بی ادبی می کنی.
01:09
(Come here and say hi to him.)
14
69550
2810
(بیا اینجا و به او سلام کن.)
01:12
Notice that she said, “you are being rude” not “you are rude”.
15
72360
4470
توجه کنید که او گفت: "تو بی ادبی" نه "تو بی ادبی".
01:16
If she had said “You’re rude”, that would mean “You’re a rude person.
16
76830
5330
اگر او گفته بود "تو بی ادبی" به این معنی بود که "تو آدم بی ادبی هستی".
01:22
Always.”
17
82160
1000
همیشه.”
01:23
But here, she’s saying “you’re normally a good, polite kid.
18
83160
3690
اما در اینجا، او می گوید: «تو معمولاً یک بچه خوب و مودب هستی.
01:26
But right now, you’re being rude.”
19
86850
2260
اما در حال حاضر، شما گستاخ هستید.»
01:29
So, that’s a temporary behavior, and she wants him to change that.
20
89110
4590
بنابراین، این یک رفتار موقتی است، و او از او می خواهد که آن را تغییر دهد.
01:33
So, the kid put away his video game controller; he came and said “Hi, how are you?” and
21
93700
4841
بنابراین، بچه کنترلر بازی ویدیویی خود را کنار گذاشت. آمد و گفت: سلام، چطوری؟ و
01:38
we had a nice little chat.
22
98541
1499
ما یک گپ کوچک زیبا داشتیم.
01:40
Now, here, we see the present continuous tense because this is exactly what Sam’s mother
23
100040
6260
اکنون، اینجا، زمان حال استمراری را می بینیم زیرا این دقیقاً همان چیزی است که مادر سام به قول
01:46
said, in her own words.
24
106300
2310
خودش گفته است.
01:48
But if you want to report it indirectly, you can use the past continuous tense: “Sam’s
25
108610
5980
اما اگر می‌خواهید غیرمستقیم آن را گزارش کنید، می‌توانید از زمان گذشته استمراری استفاده کنید: «
01:54
mother told him that he was being rude to the guest.”
26
114590
3190
مادر سام به او گفت که با مهمان بداخلاق می‌کند».
01:57
So, “you are being” changes to “he was being”.
27
117780
5050
بنابراین، «تو هستی» به «او بود» تغییر می‌کند.
02:02
When talking about the present, we say, “I am”, “you/we/they are”, “he/she/it
28
122830
5390
وقتی در مورد حال صحبت می کنیم، می گوییم: «من هستم»، «شما/ما/آنها هستیم»، «او/او/آن
02:08
is”, and for the past, “I was, He/She/It was” and “You/We/They were”.
29
128220
5640
هست» و برای گذشته، «من بودم، او/او بود» و « تو/ما/آنها بودند».
02:13
Here’s another example.
30
133860
2020
در اینجا یک مثال دیگر است.
02:15
This is a conversation between a husband and wife.
31
135880
3420
این گفتگوی یک زن و شوهر است .
02:19
The wife says, “The kitchen faucet has been dripping for a week now.
32
139300
3810
زن می گوید: «شیر آشپزخانه الان یک هفته است که چکه می کند.
02:23
Why don’t you do something about it?”
33
143110
2650
چرا کاری برای آن انجام نمی دهید؟»
02:25
“Dripping” means that water is falling off in drops.
34
145760
3810
"چکیدن" به این معنی است که آب به صورت قطره ای می ریزد.
02:29
Usually when that happens, it makes an annoying, unpleasant sound.
35
149570
4300
معمولاً وقتی این اتفاق می افتد، صدای آزاردهنده و ناخوشایندی ایجاد می کند.
02:33
The husband says: “Yeah, yeah, I’ll take care of it.”
36
153870
2981
شوهر می گوید: "آره، بله، من از آن مراقبت خواهم کرد."
02:36
And the wife responds: “It’s driving me nuts.”
37
156851
2879
و زن پاسخ می دهد: "این مرا دیوانه می کند."
02:39
(that’s an idiom, it means it’s really irritating to me, I’m going mad because
38
159730
4820
(این یک اصطلاح است، به این معنی است که برای من واقعاً آزاردهنده است، به خاطر آن دارم دیوانه می شوم
02:44
of it).
39
164550
1000
).
02:45
“Don’t be so lazy.
40
165550
1630
«اینقدر تنبل نباش.
02:47
Fix that faucet.”
41
167180
1440
آن شیر آب را درست کنید.»
02:48
Now, this underlined sentence can be improved using “being”.
42
168620
5199
حال، این جمله زیرخط دار را می توان با استفاده از «بودن» بهبود بخشید.
02:53
Can you rewrite that sentence?
43
173819
2971
آیا می توانید آن جمله را بازنویسی کنید؟
02:56
Well, she can say: “Quit being so lazy and fix that faucet.”
44
176790
5570
خوب، او می تواند بگوید: "اینقدر تنبلی را کنار بگذارید و آن شیر آب را تعمیر کنید."
03:02
That’s a very common thing to say.
45
182360
1959
این یک چیز بسیار رایج برای گفتن است.
03:04
“Stop being so lazy” would also be correct.
46
184319
3331
"اینقدر تنبل نباش" نیز صحیح خواهد بود.
03:07
At this point, the husband might ask: “Are you saying I’m a lazy guy?” to which the
47
187650
5260
در این مرحله، شوهر ممکن است بپرسد: "آیا می گویید من یک مرد تنبل هستم؟" که
03:12
wife would reply: “No, I’m just saying right now, you’re BEING lazy.
48
192910
4460
همسر پاسخ می‌داد: «نه، همین الان می‌گویم ، تو تنبلی می‌کنی.
03:17
So, could you please stop being lazy and fix the faucet?”
49
197370
4190
بنابراین، می‌توانید لطفا تنبلی نکنید و شیر آب را تعمیر کنید؟»
03:21
Here are some more common sentences: Quit being such a baby.
50
201560
3899
در اینجا چند جمله رایج دیگر وجود دارد: دست از این بچه بودن بردارید.
03:25
(If a friend of yours is always whining and complaining) You’re just being silly.
51
205459
6610
(اگر یکی از دوستان شما همیشه ناله می کند و شاکی است) شما فقط احمق هستید.
03:32
Why is she being so stubborn?
52
212069
1721
چرا او اینقدر لجباز است؟
03:33
(“stubborn” means she won’t change her mind, she wants to have things her way) Stop
53
213790
5871
(«لجباز» به این معنی است که او نظرش را تغییر نمی‌دهد ، او می‌خواهد همه چیز را مطابق میل خودش داشته باشد)
03:39
being negative.
54
219661
1409
از منفی نگری دست بردارید.
03:41
Learn to think positively.
55
221070
2090
یاد بگیرید که مثبت فکر کنید.
03:43
That waiter was being a real jerk, so we got up and left the restaurant.
56
223160
4620
آن پیشخدمت واقعاً یک دیوونه بود، بنابراین ما بلند شدیم و از رستوران خارج شدیم.
03:47
“Jerk” is a slang term for someone who is rude.
57
227780
4380
"جنگ" یک اصطلاح عامیانه برای کسی است که بی ادب است.
03:52
In all these sentences, you see that “being” talks about a person’s temporary behavior.
58
232160
5620
در تمام این جملات می بینید که "بودن" در مورد رفتار موقت یک فرد صحبت می کند.
03:57
That’s the first use.
59
237780
2270
این اولین استفاده است
04:00
The second use of “being” is as a gerund, that means a verb form that acts as a noun.
60
240050
5930
دومین استفاده از "بودن" به عنوان یک جیروند است، که به معنای شکل فعل است که به عنوان یک اسم عمل می کند.
04:05
Here’s a conversation I had recently with a young student of mine named Rahul: Rahul
61
245980
5710
در اینجا صحبتی است که اخیراً با یک دانش آموز جوانم به نام راهول داشتم: راهول
04:11
asked: “Teacher, what did you want to be when you were a child?”
62
251690
3879
پرسید: "استاد، وقتی بچه بودی می خواستی چه کاره شوی؟"
04:15
I said: “As a child, I first wanted to be a pilot.
63
255569
3871
گفتم: «از بچگی اول دوست داشتم خلبان شوم.
04:19
But as a teenager, I dreamt of being a rock star.”
64
259440
3369
اما در نوجوانی آرزو داشتم که یک ستاره راک باشم."
04:22
Rock star means a famous singer of rock music.
65
262809
3010
راک استار به معنای خواننده مشهور موسیقی راک است.
04:25
“Of course, I ended up becoming a teacher.”
66
265819
3500
"البته، من در نهایت معلم شدم."
04:29
Ended up means that’s what finally happened.
67
269319
2630
پایان یافت به این معنی است که سرانجام این اتفاق افتاد.
04:31
Rahul asked: “Do you like being a teacher?”
68
271949
3490
راهول پرسید: دوست داری معلم بشی؟
04:35
I replied: “Being a teacher is a lot of hard work, but I believe it’s much more
69
275439
5171
من پاسخ دادم: "معلم بودن کار بسیار سختی است، اما من معتقدم که این کار بسیار
04:40
rewarding than being a celebrity.”
70
280610
2750
ارزشمندتر از یک سلبریتی بودن است."
04:43
“Rewarding” means “satisfying”.
71
283360
1989
«پاداش دادن» به معنای «رضایت بخش» است.
04:45
A celebrity is a famous person.
72
285349
2160
سلبریتی یک فرد مشهور است.
04:47
“Of course, I wouldn’t mind being famous.
73
287509
3750
"البته، من بدم نمی آید که مشهور باشم.
04:51
But fame is certainly no substitute for fulfilment.”
74
291259
4321
اما شهرت قطعاً جایگزینی برای تحقق نیست.»
04:55
We see a lot of “beings” here.
75
295580
2239
ما در اینجا "موجودات" زیادی می بینیم.
04:57
They are all gerunds.
76
297819
1561
همگی جرون هستند.
04:59
The first is “as a teenager, I dreamt of being a rock star”.
77
299380
4129
اولین مورد این است که "در نوجوانی آرزو داشتم یک ستاره راک باشم".
05:03
Here, “being a rock star” means my dream was the life of a rock star.
78
303509
4921
در اینجا "استار راک بودن" به این معنی است که رویای من زندگی یک ستاره راک بود.
05:08
I said that a gerund is a verb form that acts as a noun, so this gerund is used in the place
79
308430
6569
من گفتم که جیروند یک فعل است که به عنوان اسم عمل می کند ، بنابراین این جیروند در
05:14
of the noun “life”.
80
314999
2320
جای اسم زندگی استفاده می شود.
05:17
And then Rahul asks, “Do you like being a teacher?”
81
317319
3391
و سپس راهول می پرسد: "آیا دوست داری معلم باشی؟"
05:20
That is “Do you like the job of a teacher?”
82
320710
3060
یعنی "آیا شغل معلمی را دوست داری؟"
05:23
And I say, “Being a teacher” that is “the job of a teacher is a lot of hard work, but
83
323770
5330
و من می گویم، "معلم بودن" یعنی " شغل معلمی کار سختی است، اما
05:29
I believe it’s much more rewarding than being a celebrity”, than the “life of
84
329100
4809
من معتقدم که این کار بسیار با ارزش تر از مشهور بودن" است، تا دوباره "زندگی
05:33
a celebrity” again.
85
333909
1340
یک سلبریتی".
05:35
So, I’m saying that the job of a teacher is more fulfilling than the fancy life of
86
335249
6100
بنابراین، من می‌گویم که شغل معلمی رضایت‌بخش‌تر از زندگی شیک
05:41
a celebrity.
87
341349
1000
یک سلبریتی است.
05:42
“Of course, I wouldn’t mind being famous”, that is, “I wouldn’t mind having fame.
88
342349
6430
«البته من بدم نمی‌آید که مشهور باشم» ، یعنی «از شهرت بدم نمی‌آید.
05:48
But that fame is no substitute for fulfilment.”
89
348779
3060
اما این شهرت جایگزینی برای تحقق نیست.»
05:51
So, then I asked Rahul: “What do you want to become?”
90
351839
3640
بنابراین، سپس از راهول پرسیدم: "می خواهی چه کاره شوی ؟"
05:55
He said, “I want to be an aerospace engineer.
91
355479
3671
او گفت: "من می خواهم مهندس هوافضا شوم.
05:59
I have a LOT of studying to do.”
92
359150
1479
من کارهای زیادی برای مطالعه دارم.»
06:00
So, I reminded him, “OK, but being a good student doesn’t mean you have to study all
93
360629
6540
بنابراین، به او یادآوری کردم، «خوب، اما دانش‌آموز خوب بودن به این معنا نیست که باید همیشه درس
06:07
the time.
94
367169
1000
بخوانی.
06:08
It’s good to get out in nature or go hang out with your friends once in a while.”
95
368169
4261
خوب است که در طبیعت بیرون بیایید یا هر چند وقت یکبار با دوستان خود به معاشرت بروید.»
06:12
So, this is the second use of “being” – as a gerund.
96
372430
4199
بنابراین، این دومین استفاده از "بودن" است - به عنوان یک جیروند.
06:16
The third and a very common use is in the passive voice.
97
376629
3570
سومین و یک کاربرد بسیار رایج در صدای غیرفعال است.
06:20
I remember when I went on vacation with my family one time, we checked into our hotel,
98
380199
6460
یادم می آید زمانی که یک بار با خانواده ام به تعطیلات رفتم، وارد هتل خود شدیم،
06:26
but the room wasn’t ready yet.
99
386659
2000
اما اتاق هنوز آماده نبود.
06:28
The receptionist said this to me: “Your room is being prepared, sir.
100
388659
3940
مسئول پذیرش این را به من گفت: « اتاق شما در حال آماده شدن است، آقا.
06:32
It’ll be ready in just a few minutes.”
101
392599
2831
فقط چند دقیقه دیگر آماده خواهد شد.»
06:35
As it turned out, they took almost an hour, for which time, we had to wait in the lobby.
102
395430
6060
همانطور که معلوم شد، آنها تقریبا یک ساعت طول کشید، برای این زمان، ما باید در لابی منتظر می ماندیم.
06:41
But look at that first sentence: “Your room is being prepared.”
103
401490
4419
اما به اولین جمله نگاه کنید: "اتاق شما در حال آماده شدن است."
06:45
This is the same as saying “Our housekeeping staff are preparing your room right now.”
104
405909
5930
این مانند گفتن "کارکنان خانه داری ما در حال آماده سازی اتاق شما هستند."
06:51
This is an active voice sentence.
105
411839
2100
این یک جمله صوتی فعال است.
06:53
Of course, the focus doesn’t need to be on the staff (on the room attendants who are
106
413939
5081
البته، نیازی نیست که تمرکز روی کارکنان باشد (روی متصدیان اتاقی که در
06:59
doing the cleaning); the room itself is the important thing here.
107
419020
3889
حال تمیز کردن هستند). خود اتاق در اینجا مهم است.
07:02
And so, the receptionist said, “Your room is being prepared.”
108
422909
3771
و بنابراین، مسئول پذیرش گفت: "اتاق شما در حال آماده شدن است."
07:06
That’s a better sentence.
109
426680
1599
این جمله بهتری است
07:08
Now, looking back at the experience, I can say, “We had to wait in the lobby for close
110
428279
5561
اکنون، با نگاهی به این تجربه، می‌توانم بگویم: «ما مجبور شدیم نزدیک به یک ساعت در لابی منتظر بمانیم،
07:13
to an hour because our room was being prepared.”
111
433840
3749
زیرا اتاق ما در حال آماده‌سازی بود.»
07:17
This is another passive voice sentence, but it’s in the past continuous tense.
112
437589
4670
این یکی دیگر از جمله های صوتی غیرفعال است، اما در زمان گذشته استمراری است.
07:22
So “is being” has changed to “was being”.
113
442259
3451
بنابراین «بودن» به «بودن» تبدیل شده است.
07:25
One more example.
114
445710
1000
یک مثال دیگر
07:26
I read this one in a novel recently: “As they were driving home late that night, Shirley
115
446710
6019
من اخیراً این یکی را در رمانی خواندم: "در حالی که آن شب دیروقت به خانه می رفتند، شرلی
07:32
leaned in towards her sister (who was behind the wheel)” the wheel is the steering wheel,
116
452729
5020
به سمت خواهرش (که پشت فرمان بود) خم شد" فرمان فرمان است،
07:37
so behind the wheel means her sister was driving, “and whispered, “I think we are being
117
457749
6150
بنابراین پشت فرمان یعنی خواهرش در حال رانندگی است. و زمزمه کرد: "فکر می کنم ما را
07:43
followed.”
118
463899
1000
دنبال می کنند."
07:44
So, maybe she saw another car in the rearview mirror and that car had been following them
119
464899
4530
بنابراین، شاید او ماشین دیگری را در آینه عقب دید و آن ماشین مدتی بود که آنها را
07:49
for a while.
120
469429
1420
تعقیب می کرد.
07:50
This sentence means the same thing as in the active voice: “I think somebody is following
121
470849
5500
این جمله به معنای همان صدای فعال است: "من فکر می کنم کسی
07:56
us.”
122
476349
1000
ما را دنبال می کند."
07:57
Now, let’s convert this to the past tense.
123
477349
2921
حالا بیایید این را به زمان گذشته تبدیل کنیم.
08:00
“Shirley told her sister that she thought they” and then how would you finish this
124
480270
4909
"شرلی به خواهرش گفت که او فکر می کند" و سپس این جمله را چگونه تمام می کنید
08:05
sentence?
125
485179
1681
؟
08:06
“She thought they were being followed.”
126
486860
3789
او فکر می‌کرد که آنها تحت تعقیب هستند.»
08:10
– “are being” has become “were being”.
127
490649
2830
– «بودن» به «بودن» تبدیل شده است.
08:13
So, using “being” in the passive voice is simply a matter of choosing “am/is/are/was
128
493479
5231
بنابراین، استفاده از "بودن" در صدای مفعول صرفاً به انتخاب "am/is/ are/ was
08:18
or were” and then putting “being” after it followed by the main verb like “prepare”
129
498710
5909
or were" و سپس قرار دادن "بودن" بعد از آن و به دنبال آن فعل اصلی مانند "آماده کردن"
08:24
or “follow” in the past participle (or V3) form.
130
504619
3940
یا "دنبال کردن" در متن است. شکل ماضی (یا V3).
08:28
We’ll see more examples in the exercise later.
131
508559
3901
نمونه های بیشتری را در ادامه تمرین خواهیم دید .
08:32
The final use of “being” is in participle clauses.
132
512460
3209
استفاده نهایی از "بودن" در جملات جزئی است.
08:35
Don’t worry if you don’t know what that means.
133
515669
2420
اگر معنی آن را نمی دانید نگران نباشید .
08:38
Take this example: “I’m afraid of heights.
134
518089
3421
این مثال را در نظر بگیرید: "من از ارتفاع می ترسم.
08:41
So, I try to avoid going up tall buildings.”
135
521510
3259
بنابراین، سعی می‌کنم از بالا رفتن از ساختمان‌های بلند اجتناب کنم.»
08:44
There’s a little clue for us here: notice the verb “am” in “I am afraid”: this
136
524769
6291
در اینجا یک سرنخ کوچک برای ما وجود دارد: به فعل "am" در "من می ترسم" توجه کنید:
08:51
is a form of the verb “be”.
137
531060
1880
این شکلی از فعل "بودن" است.
08:52
So, we can actually connect these two sentences in a better way: “Being afraid of heights,
138
532940
6150
بنابراین، می‌توانیم این دو جمله را به روشی بهتر به هم مرتبط کنیم: «از ترس از ارتفاع،
08:59
I try to avoid going up tall buildings.”
139
539090
3170
سعی می‌کنم از بالا رفتن از ساختمان‌های بلند اجتناب کنم».
09:02
That first part “Being afraid of heights” is called a participle clause; in this example,
140
542260
6960
قسمت اول «ترس از ارتفاع» را بند جزء می نامند. در این مثال
09:09
think of it like saying “because I’m afraid of heights.”.
141
549220
4049
، آن را مانند گفتن "چون از ارتفاع می ترسم" در نظر بگیرید.
09:13
The participle clause makes your writing look more compact and stylish.
142
553269
4181
بند جزء باعث می شود نوشته شما فشرده تر و شیک تر به نظر برسد.
09:17
OK, here’s another one, said by a different person: “I’m not afraid of heights.
143
557450
5910
خوب، در اینجا یکی دیگر است که توسط شخص دیگری گفته شده است: "من از ارتفاع نمی ترسم.
09:23
So, I have no problem going up to the top floors of tall buildings or even climbing
144
563360
4930
بنابراین، مشکلی برای بالا رفتن از طبقات بالای ساختمان‌های بلند یا حتی بالا رفتن از
09:28
mountains.”
145
568290
1310
کوه‌ها ندارم.»
09:29
Can you rewrite this with “being”?
146
569600
3190
آیا می توانید این را با «بودن» بازنویسی کنید؟
09:32
Well, you can say, “Not being afraid of heights, I have no problem going up to the
147
572790
6190
خوب، می توانید بگویید: "از ترس از ارتفاع، مشکلی برای بالا رفتن از
09:38
top floors and so on.”
148
578980
1349
طبقات بالا و غیره ندارم."
09:40
Here’s another example: “Mr. Adams, who is an avid reader, maintains a huge personal
149
580329
7141
در اینجا مثال دیگری وجود دارد: «آقا. آدامز که یک خواننده مشتاق است، یک کتابخانه شخصی بزرگ
09:47
library of books and periodicals on various subjects.”
150
587470
3320
از کتاب ها و نشریات در موضوعات مختلف دارد .
09:50
An avid reader is someone who loves books and reads a lot.
151
590790
4640
خواننده مشتاق کسی است که عاشق کتاب است و زیاد مطالعه می کند.
09:55
How can we rewrite this with “being”?
152
595430
2909
چگونه می توانیم این را با «بودن» بازنویسی کنیم؟
09:58
Well: “Mr. Adams, being an avid reader, maintains a huge personal library of books
153
598339
7980
خوب: «آقا. آدامز که یک خواننده مشتاق است ، یک کتابخانه شخصی بزرگ از کتاب ها
10:06
and periodicals.”
154
606319
2101
و نشریات دارد.
10:08
Notice how the relative clause with “who” interrupts the sentence to give information
155
608420
4750
توجه کنید که چگونه جمله نسبی با "who" جمله را قطع می کند تا اطلاعاتی
10:13
about the noun Mr. Adams.
156
613170
2250
در مورد اسم آقای آدامز بدهد.
10:15
In the same way, the participle clause with “being” comes in the middle of the sentence
157
615420
4909
به همین ترتیب، بند فعل با «بودن» وسط جمله
10:20
and gives information.
158
620329
2531
می آید و اطلاعات می دهد.
10:22
But the advantage with this is that you can move it to the beginning of the sentence:
159
622860
4760
اما مزیت این کار این است که می توانید آن را به ابتدای جمله منتقل کنید:
10:27
“Being an avid reader, Mr. Adams maintains a huge personal library.”
160
627620
5050
"آدامز از آنجایی که یک خواننده مشتاق است، یک کتابخانه شخصی بزرگ دارد."
10:32
It means the same thing as the original sentence.
161
632670
2609
معنی همان جمله اصلی است.
10:35
Now, you might be thinking, in the first example: “Being afraid of heights...” can we move
162
635279
5711
حالا، ممکن است در مثال اول فکر کنید: «از ارتفاع می‌ترسی...» آیا می‌توانیم
10:40
that participle clause to the middle of the sentence?
163
640990
3349
آن بند را به وسط جمله منتقل کنیم؟
10:44
Well, you can say, “I, being afraid of heights, try to avoid tall buildings.”
164
644339
5971
خوب، می توانید بگویید: "من که از ارتفاع می ترسم، سعی می کنم از ساختمان های بلند دوری کنم."
10:50
– grammatically, it’s OK, but it doesn’t sound very natural in this case.
165
650310
4340
- از نظر دستوری، مشکلی ندارد، اما در این مورد خیلی طبیعی به نظر نمی رسد.
10:54
So, we’re just going to leave it like that.
166
654650
2540
بنابراین، ما فقط می خواهیم آن را همینطور رها کنیم.
10:57
OK, if you’re ready, let’s now do some practice exercises.
167
657190
5959
خوب، اگر آماده هستید، بیایید اکنون چند تمرین تمرینی انجام دهیم.
11:03
Alright we've looked at the four main uses of being and now we're going to try to put
168
663149
4301
بسیار خوب، ما به چهار کاربرد اصلی بودن نگاه کردیم و اکنون سعی می کنیم
11:07
that into practice I have 13 exercises for you here in each one I'm going to give you
169
667450
6280
آن را عملی کنیم. من در اینجا 13 تمرین برای شما دارم در هر کدام
11:13
a sentence and I want you to rewrite that using being right here's the first one all
170
673730
8320
یک جمله به شما می گویم و می خواهم دوباره بنویسید. که استفاده از درست در اینجا اولین موردی است که همه
11:22
fruits and vegetables need to be washed thoroughly before we eat them I want you to rewrite this
171
682050
7260
میوه ها و سبزیجات باید قبل از خوردن
11:29
underlined part using being so how would you do it
172
689310
8880
11:38
you can say all fruits and vegetables need to be washed thoroughly before being eaten
173
698190
6220
کاملاً شسته شوند. در حال خوردن
11:44
now you can say before being eaten by us but that's not necessary this is a passive voice
174
704410
5200
اکنون می توانید بگویید قبل از اینکه توسط ما خورده شوید، اما این لازم نیست این یک ساخت صدای غیرفعال است
11:49
construction and this is a much better sentence all right let's move on to exercise number
175
709610
6200
و این یک جمله بسیار بهتر است، خوب اجازه دهید به تمرین شماره
11:55
two you're going to need a couple of vocabulary items for this one the first is socialize
176
715810
6540
دو برویم شما به چند مورد واژگان برای این نیاز خواهید داشت. اولین مورد اجتماعی شدن
12:02
to socialize means to spend time with other people talking in a friendly way like how
177
722350
5660
برای معاشرت به این معنی است که وقت خود را با افراد دیگر بگذرانید و به شیوه ای دوستانه صحبت کنید، مانند
12:08
you would do in a party when you mingle with a lot of people an extrovert is a confident
178
728010
5420
اینکه در یک مهمانی چگونه با افراد زیادی معاشرت می کنید، یک برون گرا یک
12:13
person who enjoys social situations the opposite is introvert a person that doesn't like to
179
733430
6730
فرد با اعتماد به نفس است که از موقعیت های اجتماعی لذت می برد، برعکس یک فرد درونگرا است. کسی که دوست ندارد
12:20
mingle with others someone who likes to be by themselves all alone all right so here's
180
740160
5779
با دیگران معاشرت کند، کسی که دوست دارد تنها باشد، پس
12:25
the sentence I love socializing meeting new people and doing group activities that's because
181
745939
7200
این جمله ای است که من عاشق معاشرت با افراد جدید و انجام فعالیت های گروهی هستم، به این دلیل است
12:33
I'm an extrovert so rewrite this part using being okay here's the answer being an extrovert
182
753139
15331
که من یک فرد برون گرا هستم، بنابراین این قسمت را با استفاده از "خوب بودن" بازنویسی کنید. پاسخ این است که یک
12:48
I love socializing meeting new people and doing group activities so you see that I've
183
768470
4850
برونگرا هستم.
12:53
brought this sentence over here to the beginning as a participle clause using being okay exercise
184
773320
9660
13:02
number three this is the only vocabulary item you'll need for this to micromanage means
185
782980
8279
زیرا مدیریت خرد به معنای
13:11
to control every little detail of an employee's work and it's usually used in a negative sense
186
791259
5820
کنترل تمام جزئیات کوچک کار یک کارمند است و معمولاً به معنای منفی استفاده می‌شود،
13:17
like when a manager or a boss tries to control every little thing that a worker does and
187
797079
7581
مانند زمانی که یک مدیر یا رئیس سعی می‌کند هر کار کوچکی را که یک کارگر انجام می‌دهد کنترل کند و
13:24
not allowing them to work independently okay here's the sentence as a boss you have to
188
804660
7479
به آن‌ها اجازه نمی‌دهد مستقل کار کنند، این جمله است. به عنوان یک رئیس باید به
13:32
let your team members work independently most people don't like it when you micromanage
189
812139
6140
اعضای تیم خود اجازه دهید مستقل کار کنند، اکثر مردم از مدیریت خرد
13:38
them so how can you rewrite this we can say as a boss you have to let your
190
818279
10141
آنها خوششان نمی آید، بنابراین چگونه می توانید این را بازنویسی کنید، ما می توانیم به عنوان یک رئیس بگوییم که باید این کار را انجام دهید. و
13:48
team members work independently most people don't like being micromanaged I haven't said
191
828420
6620
اعضای تیم شما به طور مستقل کار می کنند اکثر مردم دوست ندارند که توسط ریزمدیریت شوند. من نگفته ام
13:55
being micromanaged by their boss because that's understood so writing it in the passive voice
192
835040
5909
که توسط رئیس آنها مدیریت خرد می شوند زیرا این موضوع قابل درک است، بنابراین نوشتن آن با صدای غیرفعال
14:00
like this allows us to leave out that unnecessary information okay we move on to exercise number
193
840949
7211
به ما این امکان را می دهد که اطلاعات غیرضروری را کنار بگذاریم، خوب ما به سمت ورزش حرکت می کنیم شماره
14:08
four we're going to need some vocabulary for this show up is a phrasal verb and it means
194
848160
6650
چهار ما برای این نمایش به مقداری واژگان نیاز داریم یک فعل عبارتی است و به معنای
14:14
to arrive at a place or event and join other people so here's the sentence Francis showed
195
854810
8009
رسیدن به یک مکان یا رویداد و پیوستن به افراد دیگر است، بنابراین این جمله ای است که
14:22
up to the party even though he wasn't invited now you'll have to rewrite this using despite
196
862819
7250
فرانسیس در مهمانی حاضر شد حتی اگر اکنون دعوت نشده بود. شما باید این را با استفاده از علیرغم
14:30
and being so how can you do that here's the answer Francis showed up to the party despite
197
870069
11031
و بودن بازنویسی کنید چگونه می توانید این کار را انجام دهید در اینجا پاسخی است که فرانسیس با وجود دعوت نشدن در مهمانی
14:41
not being invited so the meaning here is that Frances was not invited his friends did not
198
881100
7989
حاضر شد، بنابراین معنی اینجا این است که فرانسیس دعوت نشده بود دوستانش
14:49
invite him to the party but still he came to the party now you might be thinking at
199
889089
5180
او را به مهمانی دعوت نکردند اما هنوز او به مهمانی آمد و اکنون ممکن است فکر کنید
14:54
least some of you might be thinking do we need to say even though he hadn't been invited
200
894269
7240
حداقل برخی از شما ممکن است به این فکر کنید که آیا ما باید بگوییم با وجود اینکه او دعوت نشده است
15:01
and here do we need to say despite not having been invited those are correct but you don't
201
901509
10820
و در اینجا باید بگوییم با وجود اینکه دعوت نشده ایم اینها درست هستند اما شما نمی دانید
15:12
really need the past perfect tense here because the meaning is clear in both of these sentences
202
912329
5331
اینجا واقعاً به زمان گذشته کامل نیاز دارم زیرا معنی در هر دوی این جملات واضح است
15:17
and these are actually simpler so I like keeping them like this and that this of course is
203
917660
8849
و اینها در واقع ساده تر هستند بنابراین من دوست دارم آنها را اینگونه نگه دارم و البته
15:26
in my opinion this is better because it uses despite and being and it's a shorter sentence
204
926509
5231
به نظر من این بهتر است زیرا از وجود و بودن و استفاده می کند این یک جمله کوتاه تر
15:31
all right let's move on to number five now here's the sentence how long does milk last
205
931740
9289
است خوب اجازه دهید به شماره پنج برویم این جمله این است که
15:41
after you open it the question here is how long does it take for milk to spoil how long
206
941029
5591
بعد از باز کردن شیر چقدر طول می کشد
15:46
is milk good for after you open the container so how would you rewrite this the answer how
207
946620
10690
. چگونه می خواهید این را بازنویسی کنید، پاسخ چقدر
15:57
long does milk last after being opened this is just like the first sentence fruits and
208
957310
6629
پس از باز شدن شیر دوام می آورد ، درست مانند جمله اول میوه ها و
16:03
vegetables need to be washed before being eaten so this is also a sentence which changes
209
963939
6571
سبزیجات باید قبل از خوردن شسته شوند، بنابراین این جمله ای است که
16:10
this clause to a passive voice clause alright number six it's hard to find and retain committed
210
970510
11009
این بند را به یک بند صوتی منفعل تغییر می دهد، خوب شماره شش یافتن و حفظ
16:21
volunteers because nobody wants to work when they are not paid so how would you change
211
981519
6180
داوطلبان متعهد دشوار است زیرا هیچ کس نمی خواهد کار کند در حالی که حقوق دریافت نمی کند، بنابراین چگونه این را تغییر می دهید؟
16:27
this the answer it's hard to find and retain committed volunteers because nobody wants
212
987699
9830
16:37
to work without being paid alright we move on to exercise number seven some workers are
213
997529
8321
بدون اینکه حقوق بگیریم، به تمرین شماره هفت می رویم، برخی از کارگران
16:45
repainting my house so I'm staying at my sister's for a couple of weeks at my sister's means
214
1005850
5899
خانه من را دوباره رنگ می کنند، بنابراین من چند هفته در خانه خواهرم در
16:51
at my sister's place how would you rewrite it well here's the answer my house is being
215
1011749
9571
خانه خواهرم می مانم. در حال
17:01
repainted so I'm staying at my sister's for a couple of weeks and you can tell just by
216
1021320
4370
رنگ آمیزی مجدد، بنابراین من برای چند هفته پیش خواهرم می مانم و فقط با
17:05
reading this first sentence that it sounds very unnatural so this is a classic case where
217
1025690
5630
خواندن این جمله اول می توانید متوجه شوید که بسیار غیرطبیعی به نظر می رسد، بنابراین این یک مورد کلاسیک است که در آن
17:11
you need the passive voice this is the passive voice and the agent some workers the people
218
1031320
6130
شما به صدای منفعل نیاز دارید، این صدای منفعل است و عامل برخی از کارگران
17:17
who are doing the action are not mentioned because that's really just unnecessary information
219
1037450
5690
افرادی که این عمل را انجام می دهند ذکر نشده است زیرا این واقعاً فقط اطلاعات غیر ضروری است
17:23
so my house is being repainted so I'm staying at my sister's for a couple of weeks number
220
1043140
6780
بنابراین خانه من در حال رنگ آمیزی مجدد است بنابراین من برای چند هفته پیش
17:29
eight we’re oing to need some vocabulary for this okay the first item is burglar a
221
1049920
6760
خواهرم می مانم شماره هشت ما برای این کار به مقداری واژگان نیاز داریم. اولین مورد
17:36
burglar is a criminal who enters a building illegally to steal things to tiptoe means
222
1056680
7490
سارق است یک سارق مجرمی است که به طور غیرقانونی وارد ساختمان می شود تا اشیاء را تا نوک پا بدزدد
17:44
to walk quietly on your toes with your heels raised so if these are your feet so when you
223
1064170
6610
یعنی آرام روی انگشتان پا با پاشنه های بلند راه بروید ، بنابراین اگر این پاهای شما هستند پس وقتی
17:50
walk like this so that other people can't hear you a hallway is a passage inside a building
224
1070780
7360
اینطور راه می روید تا دیگران مردم نمی توانند صدای شما را بشنوند راهرو گذرگاهی در داخل ساختمان است
17:58
with rooms on either side so you'll see doors on either side of the hallway all right here's
225
1078140
7030
که در دو طرف آن اتاق هایی دارد، بنابراین درهای دو طرف راهرو را می بینید،
18:05
our sentence the burglar tiptoed across the hallway he was careful not to wake the residents
226
1085170
8850
این جمله ماست که سارق با نوک پا از راهرو عبور کرد و مراقب بود ساکنان را بیدار نکند.
18:14
how can we rewrite it alright here's the answer the burglar tiptoed across the hallway being
227
1094020
10180
چگونه می‌توانیم آن را بازنویسی کنیم، این پاسخی است که سارق با نوک پا از راهرو عبور کرد و
18:24
careful not to wake the residents so being helps us to nicely combine the two sentences
228
1104200
6360
مراقب بود که ساکنان را بیدار نکند، بنابراین بودن به ما کمک می‌کند تا این دو جمله را به خوبی ترکیب
18:30
here okay exercise number nine authorities are telling locals to stay indoors and avoid
229
1110560
10210
کنیم. تمرین شماره 9 مقامات به مردم محلی می‌گویند که در خانه بمانند و از
18:40
the sun as much as possible until the heat wave has ended heat wave means a period where
230
1120770
6760
آفتاب دوری کنند. تا زمانی که موج گرما به پایان نرسد موج گرما به معنای دوره‌ای است که در
18:47
there's an abnormally high heat to the point where people's health can be affected so how
231
1127530
8100
آن گرمای غیرطبیعی زیاد است تا جایی که سلامت مردم تحت تأثیر قرار می‌گیرد، بنابراین چگونه
18:55
can we write this with being here's the answer locals are being told to stay indoors and
232
1135630
9840
می‌توانیم این را بنویسیم با پاسخی که به مردم محلی گفته می‌شود در خانه بمانند و
19:05
avoid the sun as much as possible until the heat wave has ended notice that we have left
233
1145470
5800
از آفتاب دوری کنند. تا آنجا که ممکن است تا پایان موج گرما توجه کنید که
19:11
out authorities here locals are being told to stay indoors because it's understood that
234
1151270
5590
ما مقامات اینجا
19:16
it's the government or government authorities who tell people to stay indoors all right
235
1156860
6611
را کنار گذاشته‌ایم. حکومت‌هایی که به مردم می‌گویند خیلی خوب در خانه بمانند،
19:23
let's move on to exercise 10 we have an idiom in the vocabulary section here to shoot from
236
1163471
6069
بیایید به تمرین 10 برویم، ما در بخش واژگان اینجا یک اصطلاح داریم که از باسن شلیک کنید به
19:29
the hip means to speak directly without thinking even if what you say offends people where
237
1169540
6180
این معنی است که مستقیماً بدون فکر کردن صحبت کنید، حتی اگر آنچه می‌گویید مردم را آزار می‌دهد که
19:35
this idiom comes from is if you've ever seen a Western or cowboy movie where a cowboy would
238
1175720
6540
این اصطلاح از آنجا آمده است. تا به حال یک فیلم وسترن یا کابوی دیده‌ام که در آن یک گاوچران
19:42
have a gun on their hip and just pull it out and shoot it without aiming carefully so that's
239
1182260
5580
تفنگی روی لگن خود داشته باشد و فقط آن را بیرون بیاورد و بدون هدف گیری دقیق به آن شلیک کند، بنابراین
19:47
where this comes from if you shoot from the hip and that means you're a person who talks
240
1187840
4870
اگر از باسن شلیک کنید از آنجا می‌آید و به این معنی است که شما یک شخص هستید. کسی که اکنون
19:52
openly honestly and directly without thinking now if you're diplomatic and that means you're
241
1192710
7540
صادقانه و مستقیماً بدون فکر کردن صحبت می کند، اگر دیپلماتیک هستید و این بدان معناست
20:00
speaking without upsetting or offending others you're speaking carefully especially when
242
1200250
5760
که بدون ناراحتی یا توهین به دیگران صحبت می کنید، با دقت صحبت می کنید، مخصوصاً زمانی
20:06
you have to convey a negative message like when you have to say no or refuse something
243
1206010
5650
که مجبور هستید پیام منفی را منتقل کنید، مانند زمانی که مجبور هستید چیزی را نه بگویید یا رد کنید.
20:11
all right so here's the sentence Jody is a good worker but she tends to shoot from the
244
1211660
6170
بسیار خوب پس این جمله ای است که جودی کارگر خوبی است اما او تمایل دارد از باسن شلیک کند.
20:17
hip she's not very good at saying things in a diplomatic manner how would you rewrite
245
1217830
6510
20:24
it okay here's the answer Joe he's a good worker but she tends to shoot from the hip
246
1224340
8380
اما او تمایل دارد از باسن شلیک کند،
20:32
she's not very good at being diplomatic so being allows us to nicely shorten this entire
247
1232720
9150
او در دیپلماتیک بودن خیلی خوب نیست، بنابراین به ما این امکان را می دهد که کل این
20:41
clause into just two words all right exercise 11 we need a couple of vocabulary items here
248
1241870
10320
بند را فقط به دو
20:52
tax evasion this is actually tax evasion is a noun to evade taxes is a verb tax evasion
249
1252190
8180
کلمه خلاصه کنیم. اسم فرار مالیاتی یک فعل است فرار مالیاتی
21:00
is the act of illegally avoiding paying taxes like when you hide your income from the government
250
1260370
6770
عمل اجتناب غیرقانونی از پرداخت مالیات است، مانند زمانی که درآمد خود را از دولت مخفی می کنید
21:07
repercussions are bad effects caused by an action like tax evasion so here's the sentence
251
1267140
7040
عواقب بدی است که ناشی از اقدامی مانند فرار مالیاتی است، بنابراین این جمله
21:14
this is going to be a little challenging too many people believe they can avoid paying
252
1274180
5690
است که این نیز کمی چالش برانگیز خواهد بود. بسیاری از مردم بر این باورند که می‌توانند از پرداخت
21:19
their taxes and not yet caught however the short term reward just isn't worth the legal
253
1279870
6840
مالیات خود اجتناب کنند و هنوز دستگیر نشده‌اند، با این حال، پاداش کوتاه‌مدت ارزش عواقب قانونی را ندارد،
21:26
repercussions if one is found guilty of tax evasion you need to rewrite two clauses here
254
1286710
12480
اگر کسی متهم به فرار مالیاتی شناخته شود، باید دو بند را در اینجا بازنویسی کنید
21:39
using being so stop the video and think about it then continue all right here's the answer
255
1299190
8070
، بنابراین ویدیو را متوقف کنید و به آن فکر کنید. آنگاه ادامه دهید، پاسخ اینجاست
21:47
– too many people believe they can avoid paying their taxes without being caught however
256
1307260
8040
- بسیاری از مردم معتقدند که می توانند از پرداخت مالیات خود بدون گرفتار شدن اجتناب کنند،
21:55
the short-term reward just isn't worth the legal repercussions of being found guilty
257
1315300
6190
اما پاداش کوتاه مدت ارزش عواقب قانونی آن را ندارد. اگر متهم به
22:01
of tax evasion did you get that one right or all right we move on to exercise number
258
1321490
6250
فرار مالیاتی شناخته شوید آیا این حق را به دست آورده اید یا همه چیز را درست متوجه شده اید، ما به تمرین شماره
22:07
12 for this you'll need to know the word entrepreneur an entrepreneur is a person who starts his
259
1327740
6020
12 می رویم برای این باید بدانید که کلمه کارآفرین یک کارآفرین فردی است که
22:13
or her own business here's the sentence I decided to quit my job and start my own business
260
1333760
7060
کسب و کار خود را راه اندازی می کند این جمله ای است که من تصمیم گرفتم ترک شغل و راه‌اندازی کسب‌وکار
22:20
because I hate it when other people tell me what to do running the business on my own
261
1340820
4510
خودم، زیرا از وقتی دیگران به من می‌گویند که چه کار کنم اداره کسب‌وکار به تنهایی کارم
22:25
was hard at first but now that I'm used to it I'm enjoying the lifestyle of an entrepreneur
262
1345330
5690
سخت بود، بدم می‌آید، اما اکنون که به آن عادت کرده‌ام، از سبک زندگی یک کارآفرین لذت می‌برم.
22:31
and I wouldn't dream of going back to work for someone else how would you rewrite it
263
1351020
8500
من رویای بازگشت به کار برای شخص دیگری را ندارم. چگونه آن را بازنویسی می
22:39
here's the answer I decided to quit my job and start my own business because I hate being
264
1359520
8730
کنید، این پاسخی است که من تصمیم گرفتم شغلم را رها کنم و کسب و کار خود را شروع کنم، زیرا از اینکه افراد دیگری که به تنهایی کسب و کار را اداره می کنند به من می گویند چه کار کنم متنفرم
22:48
told what to do by other people running the business on my own was hard was hard at first
265
1368250
6150
. سخت در ابتدا سخت بود،
22:54
but now that I'm used to it I'm enjoying being an entrepreneur and I wouldn't dream of going
266
1374400
4700
اما اکنون که به آن عادت کرده ام، از کارآفرین بودن لذت می برم و رویای
22:59
back to work for someone else did you get that one alright let's move on to the final
267
1379100
6930
بازگشت به کار برای شخص دیگری را هم در سر نمی پرورانم.
23:06
exercise number 13 for this you'll need to know the word cryptocurrency cryptocurrency
268
1386030
6860
برای این کار باید کلمه cryptocurrency cryptocurrency را بدانید
23:12
is electronic money that's used for buying and selling online and that's not produced
269
1392890
6060
پول الکترونیکی است که برای خرید و فروش آنلاین استفاده می شود و توسط دولت تولید نمی شود.
23:18
by the government the most popular cryptocurrency is Bitcoin you may have heard of it alright
270
1398950
5970
محبوب ترین ارز رمزنگاری شده بیت کوین است.
23:24
here's the sentence you notice that I haven't underlined anything here that's because I
271
1404920
6171
23:31
want you to decide where you can use being in this final exercise some monetary experts
272
1411091
6989
جایی که می توانید در این تمرین نهایی از بودن استفاده کنید، برخی از کارشناسان پولی
23:38
argue that criminals are using crypto currencies such as Bitcoin in underground markets for
273
1418080
5910
استدلال می کنند که مجرمان از ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین در بازارهای زیرزمینی برای
23:43
illegal transactions and that these crypto currencies should therefore be banned if you
274
1423990
6100
تراکنش های غیرقانونی استفاده می کنند و بنابراین اگر
23:50
rewrite this correctly you will get a much more a much cleaner much shorter and a much
275
1430090
8220
این را به درستی بازنویسی کنید، این ارزهای رمزنگاری شده باید ممنوع شوند. پاک‌تر بسیار کوتاه‌تر و
23:58
nicer looking sentence so try it out okay here's the answer some monetary experts argue
276
1438310
12350
جمله‌ای زیباتر، پس امتحان کنید، پاسخی است که برخی از کارشناسان پولی استدلال می‌کنند
24:10
that crypto currencies such as Bitcoin are being used in underground markets for illegal
277
1450660
6280
که ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت‌کوین در بازارهای زیرزمینی برای
24:16
transactions and should therefore be banned look at how much more compact this sentence
278
1456940
4990
معاملات غیرقانونی استفاده می‌شوند و بنابراین باید ممنوع شوند و ببینید این جمله چقدر فشرده‌تر
24:21
is that's because this first part criminals are using crypto currencies in underground
279
1461930
8410
است. این به این دلیل است که در بخش اول مجرمان از ارزهای رمزنگاری شده در بازارهای زیرزمینی استفاده می کنند
24:30
markets I've changed that to a passive voice sentence some monetary experts argue that
280
1470340
6350
برخی از کارشناسان پولی استدلال
24:36
crypto currencies are being used in underground markets so there's no mention of criminals
281
1476690
5280
می‌کنند که ارزهای رمزنگاری شده در بازارهای زیرزمینی استفاده می‌شوند، بنابراین در اینجا هیچ اشاره‌ای به مجرمان نمی‌شود،
24:41
here because that's understood if somebody is using say Bitcoin for illegal activity
282
1481970
6910
زیرا اگر کسی از بیت کوین برای فعالیت غیرقانونی استفاده کند،
24:48
clearly that person is a criminal the other advantage is notice that in this sentence
283
1488880
6720
مشخص است که آن شخص مجرم است، مزیت دیگر این است که توجه کنید در این جمله
24:55
we have these crypto currencies should therefore be banned but here I've simply said and should
284
1495600
6870
ما داریم این ارزهای رمزنگاری شده باید ممنوع شوند اما در اینجا من به سادگی گفتم و
25:02
therefore be banned because the subject is clear the subject is crypto currencies in
285
1502470
5680
بنابراین باید ممنوع شوند زیرا موضوع واضح است که موضوع در جمله اصلی ارزهای رمزنگاری شده است
25:08
the original sentence if you remove this part now there's a problem when you say and should
286
1508150
7050
اگر اکنون این قسمت را حذف کنید وقتی می گویید مشکلی وجود دارد و
25:15
therefore be banned there are two nouns here there's criminals and then there's crypto
287
1515200
5170
بنابراین باید ممنوع شود، دو اسم وجود دارد که در اینجا مجرمان وجود دارد و سپس ارزهای رمزنگاری شده وجود دارد،
25:20
currencies are you saying the criminals should be banned or the crypto currencies should
288
1520370
4090
آیا شما می گویید مجرمان باید ممنوع شوند یا ارزهای دیجیتال
25:24
be banned your reader would understand because we don't really ban criminals we know the
289
1524460
4910
باید ممنوع شوند، خواننده شما متوجه می شود زیرا ما واقعاً مجرمان را ممنوع نمی کنیم، ما می دانیم که
25:29
government arrests criminals so they think about it and say yeah it's the crypto currencies
290
1529370
5170
دولت مجرمان را دستگیر می کند. بنابراین آنها در مورد آن فکر می کنند و می گویند بله، این ارزهای دیجیتال هستند
25:34
that should be banned but to avoid that confusion you need to you know put this part here but
291
1534540
7330
که باید ممنوع شوند، اما برای جلوگیری از این سردرگمی لازم است بدانید این قسمت را اینجا قرار دهید اما
25:41
in this sentence in the passive voice sentence there's no mention of criminals so there's
292
1541870
3850
در این جمله در جمله صوتی غیرفعال به مجرمان اشاره ای نشده است بنابراین
25:45
no confusion so being helps us to produce a much nicer sentence here alright I hope
293
1545720
6860
هیچ سردرگمی وجود ندارد بنابراین بودن به ما کمک می کند تا جمله بسیار زیباتری در اینجا تولید کنیم بسیار خوب امیدوارم
25:52
you enjoyed this lesson if you did give it a thumbs up and also hit the subscribe button
294
1552580
5260
از این درس لذت برده باشید.
25:57
if you're not subscribed already happy learning as always I'll see you in another lesson soon.
295
1557840
4940
اگر مشترک نیستید مثل همیشه از یادگیری لذت می برید، دکمه اشتراک را هم بزنید، به زودی شما را در درس دیگری می بینم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7