💎 Read English News Together | Improve Your FLUENCY!

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

And today, we're going to read a  news article together so you can.

و امروز، یک مقاله خبری را با هم می‌خوانیم تا بتوانید.

Improve your fluency and get up to  that advanced fluent level in English.

تسلط خود را بهبود بخشید و به آن سطح روان پیشرفته در زبان انگلیسی برسید.

Let's get.

بگیریم

Started first I'll.

اول شروع شد من.

Read the headline.

تیتر را بخوانید.

Wdc.

Wdc.

President Ferriel Zaruki.

رئیس جمهور فریل زاروکی آیا می دانید اکنون

Has a powerful vision for  the industry now do you know?

چشم انداز قدرتمندی برای صنعت دارد؟

What W?

چه چیزی؟

DC sounds for Do you Know?

صدای دی سی برای آیا می دانید؟

Ferial.

فریال.

Zaruki.

زاروکی.

This woman is I don't, and I'm  going to assume you don't either.

این زن، من نیستم، و می‌خواهم فرض کنم شما هم ندارید.

So this is what we call an abbreviation.

بنابراین این همان چیزی است که ما به آن مخفف می گوییم.

So I need to find out what  this abbreviation means in.

بنابراین من باید بفهمم این مخفف به چه معناست.

The article, So here.

مقاله، بنابراین اینجاست.

OK.

خوب.

WDC.

WDC.

So this.

پس این

Is what WDC?

WDC چیست؟

Stands for the abbreviation World Diamond Council.

مخفف عبارت World Diamond Council است.

So of course I.

پس البته من.

Also know the.

همچنین می دانم.

Industry that they're.

صنعتی که آنها هستند.

Talking about is the diamond industry.

بحث در مورد صنعت الماس است.

Everyone loves diamonds, right?

همه عاشق الماس هستند، درست است؟

So let's learn about her  powerful vision for the industry.

پس بیایید درباره دیدگاه قدرتمند او برای صنعت بیاموزیم.

And of course.

و البته.

A vision.

یک چشم انداز

That's your idea of something in the future.

این تصور شما از چیزی در آینده است.

When you picture, when you imagine  something in the future and you imagine it.

وقتی تصویر می‌کنید، وقتی چیزی را در آینده تصور می‌کنید و آن را تصور می‌کنید.

A specific way.

یک راه خاص

That's your vision and I hope.

این دیدگاه شماست و امیدوارم.

You have a powerful.

شما قدرتمندی دارید

Vision for your future and a powerful  vision for yourself as a confident English.

چشم انداز آینده خود و یک چشم انداز قدرتمند برای خود به عنوان یک انگلیسی مطمئن.

Speaker as well.

بلندگو هم همینطور

Now don't worry about writing these notes  because I summarize everything in a free  

اکنون نگران نوشتن این یادداشت‌ها نباشید، زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم

lesson PDF, So you can look for the link in the  description to download the free lesson PDF.

، بنابراین می‌توانید برای دانلود PDF درس رایگان به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

Let's continue and learn about.

بیایید ادامه دهیم و در مورد آن بیاموزیم. او

Her Powerful.

قدرتمند.

Vision at the helm of a new era, the DE.

چشم انداز در راس یک دوره جدید، DE.

Beers exact.

آبجو دقیقا

She is the De Beers exact.

او دقیقاً همان De Beers است.

De Beers is.

De Beers است.

A company, a diamond company and exact this is.

یک شرکت، یک شرکت الماس و دقیقاً همین است.

Short for the word.

مختصر کلمه

Executive an executive.

مجری یک مجری

Is the.

هست.

Senior ranks.

رتبه های ارشد.

Of a.

از یک.

Position, so I'll write that.

موقعیت، بنابراین من آن را می نویسم.

Out for you executive.

برای شما اجرایی.

And we commonly.

و ما معمولا

Say orally.

شفاهی بگو.

And as you can see here, even right exact as the.

و همانطور که در اینجا می بینید، حتی درست به عنوان.

Short word for executive.

کلمه کوتاه برای اجرایی

The De Beers, exact.

De Beers، دقیقا.

Plans to make the World Diamond Council.

قصد دارد شورای جهانی الماس را تشکیل دهد.

WDC.

WDC.

The abbreviation more accessible and heighten  awareness of responsible sourcing issues.

این مخفف در دسترس‌تر است و آگاهی از مسائل مربوط به منبع یابی مسئول را افزایش می‌دهد.

Let's take a look at at the helm of when you're  at the helm of something, in this case a new.

بیایید نگاهی به زمانی که شما در راس چیزی هستید، در این مورد جدید.

Era.

It means you're.

عصر.

یعنی تو هستی

Controlling.

کنترل کردن.

So they're saying that.

بنابراین آنها این را می گویند.

Because she's the president of the world Diamond.

زیرا او رئیس جمهور الماس جهان است.

Council.

شورا.

She's officially controlling this new.

او رسماً این جدید را کنترل می کند.

Era because she's.

دوران چون او است.

Creating the vision for the industry.

ایجاد چشم انداز برای صنعت.

We use this commonly in business English.

ما از این معمولا در انگلیسی تجاری استفاده می کنیم.

To say who's?

که بگویم کیست؟

In control of an organization or a company,  for example, with Steve Jobs at the helm of  

در کنترل یک سازمان یا یک شرکت، به عنوان مثال، با استیو جابز در راس

Apple officially controlling Apple,  the company's profits skyrocketed.

اپل که رسماً اپل را کنترل می‌کند، سود این شرکت به شدت افزایش یافت.

So here.

پس اینجا

Let's look at also heighten awareness.

بیایید به افزایش آگاهی نیز نگاه کنیم.

When you heighten awareness, it  means you increase awareness.

وقتی آگاهی را افزایش می دهید، به این معنی است که آگاهی را افزایش می دهید.

So heighten is an alternative.

بنابراین heighten یک جایگزین است.

Way to see.

راه دیدن

To say increase, increase, so increase  awareness of responsible sourcing issues,  

برای گفتن افزایش، افزایش، بنابراین آگاهی از مسائل منبع یابی مسئولانه را افزایش دهید،

let's continue roaming the halls of  Diamond Conferences and industry meetings.

بیایید به گشت و گذار در سالن‌های کنفرانس‌های الماس و جلسات صنعتی ادامه دهیم.

Let's take a look at roaming the.

بیایید نگاهی به رومینگ بیندازیم.

Halls what does?

سالن ها چه می کند؟

This mean when you roam the halls?

این یعنی زمانی که در سالن پرسه می زنید؟

Well, remember, we're at a conference, so.

خوب، به یاد داشته باشید، ما در یک کنفرانس هستیم، بنابراین.

The halls.

سالن ها

Those.

آن ها

Are the corridors.

راهروها هستند.

Of course in the conference.

البته در کنفرانس.

The hallways, The corridors.

So the presentations are going  on and she's just roaming the.

راهروها، راهروها

بنابراین ارائه‌ها ادامه دارند و او فقط در حال پرسه زدن است.

When you roam, it's the same  as walking, but you don't.

وقتی پرسه می‌زنی، مثل راه رفتن است، اما اینطور نیست.

Have a specific.

مشخصی داشته باشید.

Destination You more walk in A.

مقصد شما بیشتر در A.

Leisurely way.

راه رفتن.

And you stop based on whatever  interests you at the moment.

و بر اساس هر چیزی که در حال حاضر به آن علاقه دارید متوقف می شوید.

Compared to.

در مقایسه با.

If you're.

اگه تو هستی.

Walking from point A to point B and you go  in a straight path from point A to point B.

از نقطه A به نقطه B راه می روید و در مسیری مستقیم از نقطه A به نقطه B می روید.

But when you roam, you just go like this  and maybe, oh, you see someone you know.

اما وقتی پرسه می زنید، فقط به این شکل می روید و شاید، اوه، کسی را که می شناسید ببینید.

You stop there or.

شما در آنجا توقف می کنید یا.

You see something interesting, so you stop.

شما چیز جالبی می بینید، بنابراین متوقف می شوید.

To look.

نگاه كردن.

At it and you keep going.

در آن و شما ادامه دهید.

Without a particular.

بدون خاصیت

Destination in mind and in a.

مقصد در ذهن و در الف.

Leisurely way.

راه آرام.

Roaming the halls of Diamond  Conferences and industry meetings.

پرسه زدن در سالن کنفرانس های الماس و جلسات صنعتی.

Fairy Al.

پری آل.

Zaruki stands out from the crowd.

زاروکی از میان جمعیت متمایز است.

Easy to identify.

آسان برای شناسایی.

If you stand out from  something, it means that you.

اگر از چیزی متمایز هستید ، به این معنی است که شما.

Easier.

آسان تر.

The other people.

مردم دیگر.

In the crowd.

در میان جمعیت.

Or the group.

یا گروه

So you.

پس تو

Let's say you're at a conference and  everyone is wearing your traditional.

فرض کنید در یک کنفرانس هستید و همه لباس‌های سنتی شما را می‌پوشند.

Black.

مشکی.

Jacket with white.

ژاکت با رنگ سفید.

Shirt or a light?

پیراهن یا چراغ؟

Color shirt and a black jacket and.

پیراهن رنگی و ژاکت مشکی و.

You show up.

شما ظاهر شوید.

Wearing a bright pink jacket.

پوشیدن یک ژاکت صورتی روشن.

Or a.

یا الف

Purple jacket or a lime green  jacket, you are going to stand out.

ژاکت بنفش یا ژاکت سبز لیمویی، شما متمایز خواهید شد.

Stand out.

برجسته شوید.

Or you can say stand out from.

یا می توانید بگویید متمایز باشید.

The.

.

Other conference participants  stand out from the people,  

سایر شرکت‌کنندگان در کنفرانس از مردم متمایز می‌شوند،

stand out from the crowd,  stand out from the group.

از جمعیت متمایز می‌شوند، از گروه متمایز می‌شوند.

So you.

Could use either.

پس تو

می تواند استفاده کند.

YouTube.

So are you enjoying this lesson?

یوتیوب.

پس آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finely Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finely Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers on TV.

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری در تلویزیون مطالعه می‌کنیم.

And the news so you can  improve your listening skills.

و اخبار تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را بهبود بخشید.

Of fast English and.

از زبان انگلیسی سریع و.

Add the most common expressions  and advanced grammar.

رایج ترین عبارات و دستور زبان پیشرفته را اضافه کنید.

Structures to help.

ساختارهایی برای کمک

You sound fluent and natural in English.

شما در زبان انگلیسی روان و طبیعی به نظر می رسید. می

You can look in the.

توانید در

Description.

شرح.

For the link on more information.

برای لینک اطلاعات بیشتر

And let's continue on.

و بیایید ادامه دهیم.

Or 100 other.

So if you're applying for a job, you could  ask yourself, how can I make my CV stand out?

یا 100 تا دیگه

بنابراین اگر برای شغلی درخواست می دهید، می توانید از خود بپرسید، چگونه می توانم رزومه خود را متمایز کنم؟

How can I make my CV more noticeable than the 20?

چگونه می توانم CV خود را بیشتر از 20 مورد توجه قرار دهم؟

Cv's because obviously.

Cv است زیرا بدیهی است.

You want to stand out when you're applying  for a job, sometimes you don't want to stand.

وقتی برای شغلی درخواست می‌دهید، می‌خواهید متمایز شوید، گاهی اوقات نمی‌خواهید بایستید.

Out though so.

هر چند بیرون.

There are times when you do  and don't want to stand out.

مواقعی وجود دارد که این کار را انجام می‌دهید و نمی‌خواهید متمایز شوید.

So Fairy Elle.

پس پری ال.

Zarooki stands out from the crowd, Aside from  being one of only a few women in the room,  

زاروکی از میان جمعیت متمایز است، علاوه بر اینکه یکی از معدود زنان حاضر در اتاق است،

the new president of the World Diamond Council.

رئیس جدید شورای جهانی الماس است.

So now they gave us the abbreviation.

پس حالا مخفف را به ما دادند.

When you're writing, you should  always give the abbreviation the.

وقتی در حال نوشتن هستید، همیشه باید علامت اختصاری را بدهید.

First time you mention it, so  this was the first time we saw.

اولین باری است که به آن اشاره می‌کنید، بنابراین این اولین باری بود که دیدیم.

The words world.

کلمات دنیا

Diamond Council, you should identify the.

شورای الماس، شما باید شناسایی کنید.

Abbreviation here wdc.

مخفف اینجا wdc.

And then?

و سپس؟

In the future, you should use.

در آینده، شما باید استفاده کنید.

The abbreviation generally,  though in the headline.

مخفف به طور کلی، هر چند در عنوان.

It is common to either use the  abbreviation without identifying it.

استفاده از اختصار بدون شناسایی آن معمول است.

Or just use the.

یا فقط از

Full name, but once you start writing the 1st.

نام کامل، اما وقتی شروع به نوشتن 1 کردید.

Time you write.

وقت نوشتن

It you should identify the abbreviation and then.

باید اختصار را مشخص کنید و سپس. از

Use the abbreviation, so here they.

مخفف استفاده کنید، بنابراین در اینجا آنها.

Identified and used it The World Diamond Council  

شناسایی و استفاده از آن شورای جهانی الماس

has made a habit of pushing  the industry's boundaries OK.

عادت کرده است که مرزهای صنعت را درست پیش ببرد.

So when you push someone's  boundaries, it means you try to  

بنابراین وقتی مرزهای شخصی را تحت فشار قرار می‌دهید ، به این معنی است که سعی می‌کنید

get them to change their boundaries to  make their boundaries more flexible.

او را وادار کنید تا مرزهایش را تغییر دهد تا مرزهایش را انعطاف‌پذیرتر کنید.

So if I have a boundary that I don't check, work.

پس اگر مرزی دارم که بررسی نمی کنم، کار کن.

Messages after 6:00.

پیام های بعد از ساعت 6:00

Which is a boundary of mine.

که یک مرز من است.

But I have this one student that always sends  me a message at 7:00 and demands a reply,  

اما من این یک دانش آموز را دارم که همیشه در ساعت 7:00 به من پیام می‌فرستد و درخواست پاسخ می‌کند،

even though that student knows I  don't check messages after 6/6,  

حتی اگر آن دانش‌آموز می‌داند که من پیام‌ها را بعد از 6/6 بررسی نمی‌کنم،

That student is trying to  push my boundaries so they're.

آن دانش‌آموز سعی می‌کند مرزهای من را تحت فشار قرار دهد تا آنها پاسخ دهند.

Trying to.

Get me to do something beyond what I want to do.

تلاش برای.

مرا وادار به انجام کاری فراتر از آنچه می خواهم انجام دهم.

But in this case, in my example  this sounded quite negative.

اما در این مورد، در مثال من این کاملاً منفی به نظر می رسید.

But in this case, you can push  an industry's boundaries in a.

اما در این مورد، می‌توانید مرزهای یک صنعت را در یک مورد فشار دهید.

Positive way.

Because if the industry is always acting in one.

راه مثبت

چرا که اگر صنعت همیشه در یک عمل می کند.

Specific way, but perhaps.

راه خاص، اما شاید.

In 2023.

در سال 2023.

That way is a little outdated.

این روش کمی منسوخ شده است.

And she's.

و او است.

Trying to get them to do more than they're  currently doing to expand to be more flexible.

تلاش برای وادار کردن آنها به انجام کارهای بیشتر از آنچه در حال حاضر انجام می دهند تا انعطاف پذیرتر شوند.

So in this case it sounds like a  positive to push one's boundaries,  

بنابراین در این مورد، به نظر مثبت می‌رسد که مرزها را کنار بزنیم،

but remember it can also be  used in more of a negative.

اما به یاد داشته باشید که می‌توان از آن در موارد منفی‌تر نیز استفاده کرد.

Way, especially a child will always try to push.

راه، به خصوص یک کودک همیشه سعی خواهد کرد به فشار.

Their parents' boundaries.

مرزهای پدر و مادرشان

And in that way, it probably  sounds a little more negative.

و به این ترتیب، احتمالاً کمی منفی تر به نظر می رسد. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Now we have a.

در حال حاضر ما یک.

Quote here so.

نقل قول در اینجا بنابراین.

I know that.

These are the.

من می دانم که.

اینها هستند.

Words of Ferial Zuruki.

سخنان فریال زوروکی.

OK, so when I first met the different  trade associations I may have.

خوب، بنابراین وقتی برای اولین بار با انجمن های تجاری مختلفی که ممکن است داشته باشم آشنا شدم.

Ruffled a few feathers.

چند پر پر کرد.

And this makes sense, because if  she's trying to push boundaries,  

و این منطقی است، زیرا اگر او بخواهد از مرزها عبور کند،

chances are you're going to ruffle a.

احتمال دارد که شما یک را به هم بزنید.

Few feathers.

پرهای کمی.

Now this is an idiom.

حالا این یک اصطلاح است.

Do you know what this means to Ruffle?

آیا می دانید این برای رافل چه معنایی دارد؟

A few feathers.

چند پر.

When you ruffle someone's feathers, it means  you upset someone or you annoy someone.

وقتی پرهای کسی را درهم می‌کنید، به این معنی است که کسی را ناراحت می‌کنید یا کسی را آزار می‌دهید.

So it's a negative thing.

بنابراین یک چیز منفی است.

So the expression to ruffle  someone's feathers, but notice.

بنابراین عبارت برای به هم زدن پرهای کسی، اما توجه کنید.

Here, she said.

اینجا او گفت.

I may have ruffled a.

من ممکن است a.

Few feathers.

پرهای کمی.

So she didn't identify.

بنابراین او شناسایی نکرد.

Feathers she was.

پر او بود. او

Who she was.

که بود.

Upsetting, but based on the context.

ناراحت کننده است، اما بر اساس زمینه.

Is obvious that it's.

واضح است که هست

Other people within the industry.

سایر افراد در صنعت

Perhaps other people.

شاید افراد دیگر.

On the World Diamond Council, or just  in the industry in general, I may have.

در شورای جهانی الماس، یا فقط در صنعت به طور کلی، ممکن است داشته باشم. او

Ruffled a few feathers, she.

چند پر کرد.

Remarks in an interview with Rappaport Magazine.

اظهارات در مصاحبه با مجله Rappaport.

Rappaport.

راپاپورت.

Hopefully, I said.

انشالله گفتم

That right, Rappaport?

درست است، راپاپورت؟

That's fun to say, Rappaport magazine.

گفتن این موضوع جالب است، مجله Rappaport.

In old.

در قدیم.

At the time, she explains, they were  discussing this same old topics.

او توضیح می‌دهد که در آن زمان، آنها درباره همین موضوعات قدیمی بحث می‌کردند.

When we have same old, we  generally don't pronounce the.

وقتی همان قدیمی‌ها را داریم، معمولاً the را تلفظ نمی‌کنیم.

Whereas we do.

در حالی که ما انجام می دهیم.

Pronounce it in most contexts,  for example my grandmother.

آن را در بیشتر زمینه‌ها تلفظ کنید، مثلاً مادربزرگ من.

Is very old.

خیلی قدیمیه

Old.

قدیمی

You hear?

میشنوی؟

The D in that but with the  expression same old topics,  

D در آن، اما با عبارت همان موضوعات قدیمی،

you can pronounce the D It's not incorrect.

می‌توانید D را اشتباه تلفظ کنید.

Same old topics, you absolutely  can say that, but native.

همان موضوعات قدیمی، شما کاملاً می توانید این را بگویید، اما بومی.

Speakers, I guess.

حدس می زنم بلندگوها

We treat this more like an  expression, and we generally.

ما با این بیشتر شبیه یک عبارت رفتار می‌کنیم، و به طور کلی.

Drop the D.

D را رها کنید.

In fact, in a lot of writing you'll see it like.

در واقع، در بسیاری از نوشته‌ها، آن را مانند آن خواهید دید.

This and this.

این و این.

This dash here.

این خط تیره اینجاست.

Represents that a letter is missing  same old same old same old topics.

نشان می‌دهد که یک نامه همان موضوعات قدیمی را ندارد.

Now this is not something you.

حالا این چیزی نیست که شما.

Have to do.

Again, you absolutely can pronounce the D.

باید انجام داد.

باز هم، شما کاملاً می توانید D را تلفظ کنید

And it is 100% correct.

و 100٪ درست است.

This is just something that native.

این فقط چیزی است که بومی است.

Speakers do.

بلندگوها انجام می دهند.

And we have this as a common expression  when someone asks you, oh what's new?

و ما این را به عنوان یک عبارت رایج داریم وقتی کسی از شما می پرسد، اوه چه چیزی جدید است؟

And then if you want to say that nothing is  new, you can say same old, same old we tend to.

و سپس اگر می‌خواهید بگویید که هیچ چیز جدیدی نیست، می‌توانید بگویید همان قدیمی، همان قدیمی که ما به آن تمایل داریم.

Repeat it twice.

آن را دو بار تکرار کنید.

But you don't have to.

اما شما مجبور نیستید.

You can just say same old.

شما فقط می توانید بگویید همان قدیمی.

Or same old, same old and repeat it twice,  

یا همان قدیمی، همان قدیمی و آن را دوبار تکرار کنید،

which means you've been doing the  same thing you've always done.

یعنی همان کاری را انجام می‌دهید که همیشه انجام می‌دادید.

Nothing has changed in your life, in your routine,  so is another way of saying nothing is new.

هیچ چیز در زندگی شما، در روال زندگی شما تغییر نکرده است، بنابراین روش دیگری برای گفتن اینکه هیچ چیز جدیدی نیست، تغییر نکرده است.

What's?

چه؟

New, same old, same old.

جدید، همان قدیمی، همان قدیمی.

So remember you can.

پس به یاد داشته باشید که می توانید.

Repeat it twice.

آن را دو بار تکرار کنید.

And if someone asks.

و اگر کسی بپرسد.

You what?

تو چی؟

Happened at the meeting.

در جلسه رخ داد.

You can just say yeah, same old, same old  discussion to suggest nothing new happened.

فقط می‌توانید بگویید بله، همان بحث قدیمی، همان بحث قدیمی و پیشنهاد می‌کنید هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده است.

We talked about the same topics we always.

ما در مورد همان موضوعاتی که همیشه صحبت می کردیم.

Talk about.

At the meeting.

صحبت در مورد.

در جلسه.

So you can use that.

بنابراین می توانید از آن استفاده کنید.

And again it is not incorrect to  pronounce the D same old same old.

و دوباره تلفظ D همان قدیمی و همان قدیمی نادرست نیست.

You can absolutely say that as well.

شما کاملاً می توانید این را نیز بگویید.

At the time, she explains, they  were discussing the same old.

او توضیح می‌دهد که در آن زمان، آنها با همدیگر صحبت می‌کردند.

Topics predictably relating.

موضوعات قابل پیش بینی مرتبط

To De Beers supply and the  banking sector, I'd point out to.

به عرضه De Beers و بخش بانکی اشاره می کنم.

Say, surely we've?

بگو، حتما داریم؟

Moved on, surely we've moved on.

ادامه دادیم، مطمئناً پیش رفتیم.

So when you move on in the context  of an industry moving on, it means.

بنابراین وقتی در زمینه صنعت پیش می روید، به این معنی است.

You've progressed to.

تو پیشرفت کردی

Something different.

یه چیز متفاوت

Something new?

یک چیز جدید؟

Surely we've?

حتما داریم؟

Moved on, we've progressed, surely we've moved on.

پیش رفتیم، پیشرفت کردیم، مطمئناً پیش رفتیم.

Recalls Zaruki.

زاروکی را به یاد می آورد.

Drawing on her work.

طراحی روی کارش

At De Beers let's.

در De Beers اجازه دهید.

Look at this when you draw on something in this.

وقتی روی چیزی در این نقاشی می کشید به این نگاه کنید.

Case she.

Drew on her work.

مورد او

روی کارش کشید.

This simply means that she.

این به سادگی به این معنی است که او.

She uses her work, so she uses her work.

او از کار خود استفاده می کند، بنابراین از کار خود استفاده می کند.

To do something else.

برای انجام کار دیگری.

She uses her work experience where she.

So she draws on her work at DE.

او از تجربه کاری خود در آنجا استفاده می کند.

بنابراین او از کار خود در DE استفاده می کند.

Is now senior vice president.

اکنون معاون ارشد رئیس جمهور است.

Of corporate affairs.

از امور شرکتی

So remember, she's the president  of the World Diamond Council.

بنابراین به یاد داشته باشید، او رئیس شورای جهانی الماس است.

But she also.

اما او همچنین. او

Is employed by the company De Beers and  her position is senior vice president.

در شرکت De Beers استخدام شده است و سمت او معاون ارشد است.

Of corporate affairs.

از امور شرکتی

OK, so let's take a.

خوب، پس بیایید یک را انتخاب کنیم.

Look, I get this again, drawing on her work.

ببین، من این را دوباره دریافتم، با استفاده از کار او.

At De Beers, she saw other major issues.

در De Beers، او مسائل مهم دیگری را دید.

The.

.

Trade needed to.

تجارت مورد نیاز است.

Address.

So this between the dashes.

نشانی.

پس این بین خط تیره.

This is.

این هست.

All additional information.

تمام اطلاعات اضافی

About who she is.

درباره اینکه او کیست.

But when I read the sentence to  understand the grammar, I'm going.

اما وقتی جمله را برای درک دستور زبان می‌خوانم، می‌روم.

To get rid of all this.

برای خلاص شدن از شر همه اینها.

Drawing on her work at DE.

با توجه به کار او در DE.

She saw other major issues.

او مسائل عمده دیگری را دید.

The.

Trade needed to address namely, responsible  sourcing, sustainability and human rights.

.

تجارت برای پرداختن به منابع مسئول، پایداری و حقوق بشر مورد نیاز است.

Her experience at DE.

تجربه او در DE.

So when she.

Beers she.

بنابراین زمانی که او.

آبجو او.

Understood that.

فهمید که

There are other.

دیگر وجود دارد.

Issues they needed.

مسائلی که آنها نیاز داشتند.

To address.

برای آدرس دادن.

And these.

و اینها.

Are the other issues?

آیا مسائل دیگر است؟

Responsible sourcing, sustainability  and human rights now notice.

منابع مسئول، پایداری و حقوق بشر اکنون متوجه شده اند.

How they use?

چگونه استفاده می کنند؟

Namely, namely, and.

یعنی، یعنی، و.

Then you can identify.

سپس می توانید شناسایی کنید.

The specific topics, so here is a.

موضوعات خاص، بنابراین در اینجا یک است.

Professional and advanced expression you can use.

بیان حرفه ای و پیشرفته شما می توانید استفاده کنید.

We discussed many things at the meeting.

در این جلسه خیلی چیزها را بررسی کردیم.

Namely XY&Z.

یعنی XY&Z.

You could have two or you could have 4:00.

شما می توانید دو یا می توانید 4:00 داشته باشید.

And then you can list the things you  discussed you don't have to have.

و سپس می‌توانید مواردی را که درباره آنها صحبت کرده‌اید و لازم نیست داشته باشید فهرست کنید.

But you would need to have  more than one in this case.

اما در این مورد باید بیش از یکی داشته باشید.

Because you said.

چون گفتی

Many things, but it is.

خیلی چیزها، اما هست.

Possible to just?

ممکن است فقط؟

Have one if you really wanted to.

اگر واقعاً می خواهید یکی داشته باشید.

Highlight that but.

آن را برجسته کنید اما.

I'll just leave the three here for you.

من فقط سه مورد را اینجا برای شما می گذارم. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم. زاروکی

As the first woman to head an  international diamond trade body,  

به‌عنوان اولین زنی که ریاست یک نهاد بین‌المللی تجارت الماس را برعهده گرفت،

Zaruki feels welcome, accepted and respected.

احساس می‌کند که مورد استقبال، پذیرش و احترام است.

Well, that's.

خوب، همین است.

Good that these are three.

خوبه که این سه تا هستن

Positive adjectives in her role.

صفت های مثبت در نقش او.

OK, so to.

خوب، پس به.

Notice here that this is being used as a verb.

در اینجا توجه کنید که این به عنوان یک فعل استفاده می شود.

To head.

به سر کردن.

An international diamond trade body.

یک نهاد بین المللی تجارت الماس.

When you had something, it  means that you are in control.

وقتی چیزی داشتید، به این معنی است که شما کنترل دارید.

Of it you are.

از آن شما هستید. مقام

The senior ranking official.

ارشد رتبه.

Remember we also learned that expression.

به یاد داشته باشید که ما آن عبارت را نیز یاد گرفتیم.

Do you remember it?

What it was?

این را به یاد می آوری؟

چی بود؟

At the helm of as the first woman at the  helm of an international diamond trade body.

به عنوان اولین زن در راس یک نهاد بین المللی تجارت الماس.

You could say.

That as well.

شما می توانید بگویید.

همینطور.

As the first woman to head an international  diamond trade body, we also use head commonly as  

به‌عنوان اولین زنی که رئیس یک نهاد بین‌المللی تجارت الماس شد، ما معمولاً از head به عنوان

a noun.

اسم استفاده می‌کنیم.

She's the head of the.

او رئیس

Diamond trade body.

بدنه تجارت الماس.

So here the head of.

بنابراین در اینجا سر از.

And then whatever it might.

و سپس هر چه که ممکن است.

BE Steve Jobs was the head of.

BE استیو جابز رئیس آن بود.

Apple for example.

برای مثال اپل.

So in this case.

بنابراین در این مورد.

This is a noun and in this.

این یک اسم است و در این.

Case two had.

مورد دو داشت.

This is a verb Zaruki.

این یک فعل زاروکی است. در شروع نقش خود

Feels welcome, accepted and  respected in her role having begun.

احساس خوش آمد، پذیرفته و احترام می کند.

Her two year.

دو ساله اش

Term in May.

ترم در اردیبهشت.

She expects her.

او از او انتظار دارد.

Experience will help.

تجربه کمک خواهد کرد.

Evolve the diversity.

تنوع را متحول کنید.

Dynamic within.

پویا در داخل.

Trade associations, OK, the diversity.

انجمن های تجاری، خوب، تنوع.

Dynamic, when you talk about the dynamic.

پویا، وقتی در مورد پویایی صحبت می کنید.

It is.

این است.

How people interact.

نحوه تعامل افراد

With each other.

با همدیگر.

So their dynamic is how they interact.

بنابراین پویایی آنها نحوه تعامل آنهاست.

How they get.

چگونه به دست می آورند.

Along but in this.

همراه اما در این.

Case they're specifically.

مورد آنها به طور خاص.

About how people?

در مورد چگونه مردم؟

Interact with each.

با هر کدام تعامل داشته باشید.

Other specifically.

دیگر به طور خاص.

Relating to.

مرتبط با.

Diversity.

تنوع.

So perhaps diversity.

پس شاید تنوع.

Of genders diversity.

از تنوع جنسیتی

Of.

از.

Cultures, backgrounds, languages.

فرهنگ ها، پیشینه ها، زبان ها.

Races, so that could all be the diversity.

نژادها، به طوری که همه می توانند تنوع باشند.

Within trade associations, let's take a step  back and look at having begun having begun.

در انجمن‌های تجاری، بیایید یک قدم به عقب برگردیم و شروع کنیم.

Her two year.

دو ساله اش

So, having begun her term,  remember she is now the president.

بنابراین، با شروع دوره ریاست جمهوری، به یاد داشته باشید که او اکنون رئیس جمهور است.

Of the world.

از جهان.

Diamond association or council?

انجمن الماس یا شورای؟

WDC World.

WDC World.

Diamond Council.

شورای الماس

So she has a term that's the length of  her position, and in this case it's a.

بنابراین او اصطلاحی دارد که طول موقعیت او است، و در این مورد یک عبارت است.

Two year term.

ترم دو ساله

Now notice there's no S on year because this  

اکنون توجه کنید که S در سال وجود ندارد زیرا این

is functioning as an adjective  and we don't have singular or.

به عنوان یک صفت عمل می‌کند و ما مفرد یا نداریم.

Plural adjectives.

صفت جمع.

So the two year describes  how long the term is her.

بنابراین، این دو سال نشان می‌دهد که مدت او چقدر است.

Two year term here.

ترم دو ساله اینجا

Notice we have having in ING and then we  have the past participle begin, began, begun.

توجه داشته باشید که در ING داریم و بعد داریم که فعل ماضی شروع، شروع، شروع شده است.

The past participle having begun.

فعل ماضی شروع شده است.

Her two year.

دو ساله اش

Term.

مدت، اصطلاح.

This is an advanced sentence structure  that will help you sound very professional.

این یک ساختار جمله پیشرفته است که به شما کمک می‌کند بسیار حرفه‌ای به نظر برسید.

This structure is.

این ساختار است. پس از

Having done something and then  you have a general statement,  

انجام کاری و سپس یک بیانیه کلی دارید،

and that general statement comes from the  experience you've gained in the first.

و آن بیانیه کلی از تجربه‌ای است که در اول به دست آورده‌اید.

Part I remember done this is do, did, done.

بخشی که به یاد دارم این کار را انجام دادم، انجام دادم، انجام شد.

So it's the past participle having done something.

بنابراین این فعل ماضی است که کاری انجام داده است.

So let's see.

پس بیایید ببینیم.

My general statement is I  think Apple's a great company,  

بیانیه کلی من این است که فکر می‌کنم اپل شرکت بزرگی است،

but that just sounds like it's  my general opinion, right?

اما به نظر می‌رسد این نظر کلی من است، درست است؟

But if I add on having worked at  Apple, I can say it's a great company.

اما اگر اضافه کنم که در اپل کار کرده‌ام ، می‌توانم بگویم که این شرکت بزرگی است. من

Having worked at Apple, I  think it's a great company.

که در اپل کار کرده‌ام، فکر می‌کنم این شرکت بزرگی است.

So now all of a sudden my opinion sounds  more meaningful because I have experience.

بنابراین اکنون ناگهان نظر من معنادارتر به نظر می رسد زیرا تجربه دارم.

So you put your experience.

بنابراین شما تجربه خود را قرار دهید. در

Here with the structure having  past participle and then you can.

اینجا با ساختار دارای فعل ماضی و سپس می توانید.

State whatever your opinion or statement.

هر نظر یا اظهار نظری را بیان کنید.

Is so hers is she expects.

آیا او انتظار دارد.

Her experience will help.

تجربه او کمک خواهد کرد.

Evolve the diversity dynamic  within trade associations  

پویایی تنوع در انجمن‌های تجاری

and having begun her two year term  so she can do this only because.

و شروع دوره دو ساله‌اش را تغییر دهید تا بتواند این کار را فقط به این دلیل انجام دهد.

Her two year term has begun, so practice  this with more simple sentences.

دوره دو ساله او شروع شده است، پس این را با جملات ساده‌تر تمرین کنید.

It's a very useful advanced  expression to have in your speech.

این یک عبارت پیشرفته بسیار مفید است که در سخنرانی خود داشته باشید.

And just remember it's the past participle.

و فقط به یاد داشته باشید که این فعل ماضی است.

Others won't face the same  challenges I did and notice this is.

دیگران با همان چالش‌هایی که من با آن مواجه شدم روبرو نخواهند شد و متوجه می‌شوید که این است.

A quote so so she is saying these words.

یک نقل قول بنابراین او این کلمات را می گوید.

Others won't face the same challenges I did  

دیگران با همان چالش‌هایی که من با آن مواجه شدم مواجه نخواهند شد،

because we've tackled them  already when you tackle.

زیرا ما قبلاً با آنها مقابله کرده‌ایم .

This is a verb in the past simple to tackle.

این یک فعل در گذشته ساده برای مقابله است.

When you tackle a problem and issue  a challenge, it simply means you.

وقتی با مشکلی برخورد می‌کنید و چالشی را مطرح می‌کنید، این به سادگی به معنای شماست.

Address it you begin to solve.

شروع به حل آن می کنید.

It so to address to.

آن را به آدرس به.

Solve to fix depending if it's a problem  or not, that's tackle we've tackled them.

بسته به مشکل بودن یا نبودن آن، حل کنید تا برطرف شود، این همان راهکاری است که ما با آنها مقابله کرده ایم.

Already we've addressed them.

قبلاً آنها را مورد خطاب قرار داده ایم.

We've solved them.

ما آنها را حل کرده ایم.

Already, she asserts.

در حال حاضر، او ادعا می کند.

I'm looking forward.

من مشتاقانه منتظرم.

To getting more diversity into  these trade organizations,  

برای ایجاد تنوع بیشتر در این سازمان‌های تجاری،

more women and other cultures, and  I'm thinking about how to do that.

زنان بیشتر و فرهنگ‌های دیگر، و به این فکر می‌کنم که چگونه این کار را انجام دهم.

Now this is a very common  sentence in English expression.

اکنون این یک جمله بسیار رایج در عبارت انگلیسی است.

With this expression, my students make mistakes.

I think this is a beginner expression in English,  yet I see my most advanced students still make.

با این عبارت شاگردانم اشتباه می کنند.

فکر می‌کنم این یک عبارت مبتدی در زبان انگلیسی است، با این حال می‌بینم که پیشرفته‌ترین دانش‌آموزان من هنوز آن را می‌گویند.

With this by either forgetting the verb.

با این یا با فراموش کردن فعل.

To be it's to be looking forward to or by  forgetting that it's a jaron expression, so.

به این معنی است که مشتاقانه منتظر باشید یا فراموش کنید که این یک عبارت jaron است، بنابراین.

2 Plus Jaron now it's.

2 به علاوه Jaron اکنون است.

To be because this is in the present  continuous, so you can't say I looking forward.

به این دلیل که این در زمان حال مستمر است، بنابراین نمی‌توانید بگویید مشتاقانه منتظرم.

But this expression is commonly  in the present continuous.

اما این عبارت معمولاً در حال استمراری است.

It isn't.

این نیست.

Always.

It is possible to put it in other verb tenses,  but most commonly it's in the present continuous.

همیشه.

می توان آن را در زمان های فعل دیگر قرار داد، اما معمولاً در زمان حال استمراری است.

And when it's in the present  continuous a lot of students either.

و وقتی در زمان حال است، دانش‌آموزان زیادی هم هستند.

Forget the verb to be or they forget  to have the gerund here because.

فعل to be را فراموش کنید یا فراموش می‌کنند که در اینجا کلمه جرون را داشته باشند زیرا.

2 belongs to the expression to look.

2 متعلق به عبارت to look است.

Forward to and then you have either a gerund verb.

Forward to و سپس شما یک فعل جین دارید.

Or you have a noun, so do some  practice sentences with this.

یا اسمی دارید، پس چند جمله را با آن تمرین کنید.

As well, I don't want to see any  mistakes and that is the end.

همچنین، من نمی خواهم هیچ اشتباهی ببینم و این پایان است.

Of the article So what I'll do now.

از مقاله پس من اکنون چه خواهم کرد.

I will read the article from start to finish  and this time you can focus on my pronunciation.

من مقاله را از ابتدا تا انتها خواهم خواند و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Wdc President Fairy El.

رئیس Wdc فیری ال.

Zaruki has a powerful vision for the  industry at the helm of a new era.

زاروکی چشم انداز قدرتمندی برای صنعت در راس یک دوره جدید دارد.

The De Beers exec plans to make the World Diamond  Council more accessible and heightened awareness  

مدیر اجرایی De Beers قصد دارد شورای جهانی الماس را در دسترس‌تر و آگاهی بیشتری

of responsible sourcing issues roaming the halls  of Diamond Conferences and industry meetings.

درباره مسائل مربوط به منابع مسئول در سالن کنفرانس‌های الماس و نشست‌های صنعتی افزایش دهد.

Fairy El Zaruki stands out from the crowd.

پری ال زاروکی از میان جمعیت متمایز است.

Aside from being one of only  a few women in the room,  

جدا از اینکه یکی از معدود زنان حاضر در اتاق است،

the new President of the World Diamond Council.

رئیس جدید شورای جهانی الماس است.

WDC.

WDC.

Has made a habit of pushing  the industry's boundaries  

when I first met the different  trade associations I may have.

زمانی که برای اولین بار با انجمن های تجاری مختلفی که ممکن است داشته باشم ملاقات کردم، عادت کرده است مرزهای صنعت را پیش ببرد.

Ruffled a few feathers, she  remarks in an interview.

او در مصاحبه‌ای می‌گوید که با چند پر پر کرده است .

With Rappaport Magazine at the time, she explains.

با مجله Rappaport در آن زمان، او توضیح می دهد.

They were discussing the same.

همین را داشتند بحث می کردند. به

Old topics, predictably relating to de beer  supply and the banking sector, I point out to.

موضوعات قدیمی که بطور قابل پیش بینی مربوط به عرضه آبجو و بخش بانکی است، اشاره می کنم. زاروکی

Say, surely we've moved on, recalls  Zaruki, drawing on her work.

به یاد می‌آورد که از کار خود استفاده می‌کند، بگو، مطمئناً ما ادامه داده‌ایم .

At De Beers, where she is  now senior vice president of.

در De Beers، جایی که او اکنون معاون ارشد آن است.

Corporate affairs.

امور شرکت های بزرگ.

She saw other major issues.

او مسائل عمده دیگری را دید.

The trade needed to address, namely, responsible  sourcing, sustainability and human rights,  

این تجارت باید به‌عنوان اولین زنی که تجارت بین‌المللی الماس را رهبری می‌کرد، به منابع مسئول، پایداری و حقوق بشر توجه می‌کرد

as the first woman to head an  international diamond trade.

.

Body Suruki feels welcome,  accepted and respected in her role,  

بادی سوروکی احساس می‌کند در نقش خود مورد استقبال قرار گرفته، پذیرفته شده و مورد احترام است

having begun her twoyear term in May,  she expects her experience will help.

.

Evolve the diversity dynamic  within trade associations.

پویایی تنوع در انجمن های تجاری را تکامل دهید.

Others won't face the same challenges.

دیگران با چالش های مشابه روبرو نخواهند شد.

I did because we've tackled them already.

من این کار را کردم زیرا قبلاً با آنها مقابله کرده ایم.

She asserts.

او ادعا می کند.

I'm looking forward to getting more diversity into  these trade organizations, more women and other.

من مشتاقانه منتظر دریافت تنوع بیشتر در این سازمان‌های تجاری، زنان بیشتر و غیره هستم.

Cultures and I'm thinking about.

فرهنگ ها و من به آنها فکر می کنم.

How to do that?

چطوری انجامش بدهم؟

If you like this lesson then make  sure you subscribe because I post  

اگر این درس را دوست دارید، حتماً مشترک شوید زیرا من

lessons like this every single week and you.

هر هفته و شما چنین درس‌هایی را پست می‌کنم.

Can get this free speaking  guide where I share 6 tips  

می‌توانم این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنم که در آن ۶ نکته

on how to speak English fluently and confidently.

درباره نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And why don't you get started  with your next lesson right now?

و چرا همین الان با درس بعدی خود شروع نمی کنید؟