🏆 Read An Article From The BBC With Me | Advanced English Vocabulary Lesson

Are you ready to read an article from the BBC  with me? When you learn English with the news,  

آیا برای خواندن مقاله ای از BBC با من آماده هستید؟ وقتی انگلیسی را با اخبار یاد می گیرید،

it's a great way to learn advanced vocabulary,  complex sentence structure and advanced grammar  

این یک راه عالی برای یادگیری واژگان پیشرفته، ساختار جملات پیچیده و گرامر پیشرفته

and natural pronunciation in a really fun  and engaging way. And make sure you watch  

و تلفظ طبیعی به روشی بسیار سرگرم کننده و جذاب است. و مطمئن شوید که   را

right until the end because I wouldn't read  the article in full at the very end. So you  

درست تا آخر تماشا کنید، زیرا من مقاله را در انتهای آن به طور کامل نمی‌خوانم. بنابراین شما

can practice along with your pronunciation and  I'll also share the link where you can download  

می‌توانید همراه با تلفظ خود تمرین کنید و من همچنین پیوندی را به اشتراک می‌گذارم که در آن می‌توانید

the PDF all of the lessons that we reviewed  today. Welcome back to JForrest English training.  

PDF تمام دروسی را که امروز مرور کردیم، دانلود کنید . به آموزش زبان انگلیسی JForrest خوش آمدید.

Of course I'm Jennifer and this is your place  to become a fluent confident English speaker.  

مطمئناً من جنیفر هستم و اینجا جای شماست تا به انگلیسی مسلط و با اعتماد به نفس مسلط شوید. بیا

Let's get started. Welcome to our article. You  probably recognize these two celebrities. Will  

شروع کنیم. به مقاله ما خوش آمدید. احتمالاً این دو سلبریتی را می‌شناسید. ویل

Smith and Chris Rock. Let me read the headline of  our article. Will Smith says bottled rage led him  

اسمیت و کریس راک. اجازه دهید عنوان مقاله خود را بخوانم. ویل اسمیت می‌گوید خشم در بطری باعث شد تا

to slap Chris Rock at the Oscars. So this is very  important to understand our article. So slab this  

در اسکار سیلی به کریس راک بزند. بنابراین این برای درک مقاله ما بسیار مهم است. بنابراین slab this

is a slap it's a verb to slap. It's very commonly  associated with violence so in a negative way,  

یک سیلی است، یک فعل به سیلی زدن است. معمولاً با خشونت مرتبط است، بنابراین به شکلی منفی،

however, you could slap a mosquito or a  fly on your arm for example. So you can  

می‌توانید به عنوان مثال، یک پشه یا مگس را روی بازوی خود سیلی بزنید. بنابراین می‌توانید از

use it in other contexts but more commonly  use in violence fighting between two people.  

آن در زمینه‌های دیگر استفاده کنید، اما معمولاً از آن در جنگ خشونت‌آمیز بین دو نفر استفاده کنید.

Okay, let me explain this because I believe  this is mentioned again. Bottled rage,  

بسیار خوب، اجازه دهید این را توضیح دهم زیرا معتقدم دوباره به این موضوع اشاره شده است. خشم بطری،

bottled rage. So rage, of course is an emotion it  means to be very, very, very, very angry. Okay,  

خشم بطری شده. بنابراین خشم، مسلماً یک احساس است، یعنی خیلی، خیلی، خیلی، خیلی عصبانی بودن. خوب،

that's rage now. What does bottled rage me all  huddled? Imagine here we have a bottle right and  

این الان خشم است. بطری‌ها چه چیزی مرا خشمگین می‌کند ؟ تصور کنید اینجا یک بطری درست داریم و

the water is in the bottle and it can't get out  right? So if you have a bottled emotion rage,  

آب در بطری است و نمی تواند خارج شود درست است؟ بنابراین، اگر شما یک عاطفه خشم،

anger, jealousy, hatred, generally a negative  emotion it means that emotion is inside of you  

خشم، حسادت، نفرت، به طور کلی یک احساس منفی دارید، به این معنی است که احساسات درون شماست

and can't get out just like the water can't  get out of this bottle. So it's when you have  

و نمی‌توانید مانند آب بیرون بیاید . بنابراین زمانی است که شما

an emotion and you do not express it. You keep  it inside of you. So if you keep anger, rage,  

یک احساس دارید و آن را ابراز نمی کنید. آن را در درون خود نگه می‌دارید. بنابراین اگر خشم، عصبانیت،

jealousy, hatred inside of you, eventually it can  come out and you might do something violent like  

حسادت، نفرت را در درون خود نگه دارید، در نهایت ممکن است ظاهر شود و شما ممکن است کاری خشونت آمیز انجام دهید مانند

slap someone. Let's continue on Will Smith has  said his bottled rage led hand to slap comedian  

سیلی زدن به کسی. بیایید ادامه دهیم ویل اسمیت گفته است که خشم در بطری او دست به سیلی زدن به کمدین

Chris Rock. Here's our comedian Chris Rock  onstage at the Oscars in March. The actor has been  

کریس راک زد. این کمدین ما، کریس راک، روی صحنه اسکار در ماه مارس است. این بازیگر

interviewed for the first time since the incident  which he described as a horrible horrific night.  

برای اولین بار پس از این حادثه مصاحبه شده است که او آن را شبی وحشتناک توصیف کرد.

Horrific dishes are great adjective. A lot of  times students will use very common adjectives  

غذاهای وحشتناک صفت عالی هستند. بسیاری از اوقات دانش‌آموزان از صفت‌های بسیار رایج

good or bad because it's the ones they know. But  adding more advanced adjectives will make your  

خوب یا بد استفاده می‌کنند، زیرا این صفت‌ها هستند. اما افزودن صفت‌های پیشرفته‌تر باعث می‌شود

English sound more advanced and will give you more  color to your language as well. A horrific night  

انگلیسی شما پیشرفته‌تر به نظر برسد و همچنین رنگ بیشتری به زبانتان می‌دهد. یک شب وحشتناک

so this is a very very, very bad night. That's the  how you can think of it. have very very bad night.  

پس این یک شب بسیار بسیار بسیار بد است. این طوری است که می توانید به آن فکر کنید. شب خیلی خیلی بدی داشته باشی

So if somebody asks you, how was your day, you  could say I had a horrific day, which means very,  

بنابراین اگر کسی از شما بپرسد که روزتان چگونه بود، می‌توانید بگویید من روز وحشتناکی داشتم، که به معنای خیلی،

very bad. Or you can describe an event that  was horrific. That was very very bad. When  

بسیار بد است. یا می‌توانید رویدادی را توصیف کنید که وحشتناک بود. این خیلی خیلی بد بود وقتی

I saw Will Smith slop, Chris wrong. That was  horrific. So you can say I had I had a horrific  

دیدم ویل اسمیت لج می‌زند، کریس اشتباه می‌کند. این وحشتناک بود. بنابراین می توانید بگویید که روز وحشتناکی داشتم

day. All right. Let's move on. appearing on The  Daily Show with Trevor Noah. He said I was going  

. خیلی خوب. بیایید ادامه دهیم. حضور در نمایش روزانه با ترور نوح. او گفت من در

through something that night you know now are he  is Will Smith so just remember that through the  

آن شب داشتم   چیزی را تجربه می کردم که اکنون می دانید که او ویل اسمیت است، بنابراین فقط به یاد داشته باشید که در

story he unless said otherwise is Will Smith. I  was going through so I Will Smith. I was going  

داستان او ویل اسمیت است مگر اینکه خلاف آن گفته شود. من در حال گذراندن ویل اسمیت بودم. می‌دانی،

through something that night, you know. So  he's describing what happened that night  

آن شب داشتم با چیزی روبرو می‌شدم. بنابراین، او در حال توصیف اتفاقی است که در آن شب افتاد،

when he slapped the comedian Chris Rock that  horrific night I was going through something  

وقتی به کریس راک کمدین سیلی زد، آن شب وحشتناکی که من در حال

to go through something. This is an expression  and we use this day to experience something  

گذراندن چیزی بودم. این یک عبارت است و ما از این روز برای تجربه چیزی

difficult in our lives. And we use this more as  a general expression when we don't really want  

سخت در زندگی خود استفاده می کنیم. و زمانی که واقعاً نمی‌خواهیم آن را مشخص کنیم، بیشتر به عنوان یک عبارت کلی استفاده می‌کنیم

to specify what it is. So when somebody asks  you what's wrong, you seem upset. You can just  

. بنابراین وقتی کسی از شما می‌پرسد چه مشکلی دارید، به نظر ناراحت می‌شوید. شما فقط می‌توانید

say I'm going through a lot right now. I'm going  through a lot right now. And that's just general  

بگویید که من در حال حاضر با چیزهای زیادی روبرو هستم. در حال حاضر خیلی چیزها را پشت سر می گذارم. و این فقط کلی است

but it lets the person know you're experiencing  something difficult. Now they might follow up and  

اما به فرد اجازه می‌دهد بداند که شما با مشکلی روبرو هستید . اکنون آنها ممکن است پیگیری کنند و

say well what Tell Me More and then you can say  I lost my job. My car was in an accident. My mom  

بگویند چه چیزی بیشتر به من بگو و سپس شما می توانید بگویید شغلم را از دست دادم. ماشینم تصادف کرد مادرم

got sick so you can list the difficult things in  your life. So we use this as a general statement.  

مریض شد تا بتوانید چیزهای سخت زندگیتان را فهرست کنید. بنابراین ما از این به عنوان یک بیانیه کلی استفاده می کنیم.

What's wrong? I'm going through a lot right now.  I'm going through a lot right now. Now notice it's  

مشکل چیه؟ من الان دارم خیلی چیزا رو میگذرونم من الان دارم خیلی چیزا رو میگذرونم اکنون توجه کنید که

our verb to be. So are sorry, not our verb to  be. Our verb is go. So that's the verb you're  

فعل ما to be است. بنابراین متأسفیم، نه فعل ما to be. فعل ما رفتن است. پس این همان فعل است که می‌خواهید با

going to conjugate. Now here it's in the past  continuous that's why we have I was going I was  

هم ترکیب کنید. حالا اینجا در گذشته مستمر است، به همین دلیل است که من می‌رفتم من می‌رفتم   می‌رفتم

going and here it's in the Present Continuous on  going because you're experiencing the difficulty  

و اینجا در Present Continuous در رفتن است زیرا شما در

right now. Not that that justifies my behavior  at all. So Will Smith is saying the fact he was  

حال حاضر مشکل   را تجربه می‌کنید. اصلاً این رفتار من را توجیه نمی کند . بنابراین ویل اسمیت این حقیقت را می‌گوید که در حال

experiencing something difficult. That's not  an excuse. If something justifies something,  

تجربه چیز دشواری بود. این یک بهانه نیست. اگر چیزی چیزی را توجیه می کند،

it's an excuse. It says it's okay that I slapped  him because I was going through something but he's  

بهانه است. می‌گوید اشکالی ندارد که به او سیلی زدم چون در حال گذراندن چیزی بودم، اما او می‌گوید

saying that doesn't justify it. That's not an  excuse. So you can think of this as an excuse.  

که این کار را توجیه نمی‌کند. این یک بهانه نیست. بنابراین می توانید این را به عنوان بهانه ای در نظر بگیرید.

Or remember they're using it in the negative  an excuse not that that justifies my behavior.  

یا به یاد داشته باشید که آنها از آن به صورت منفی استفاده می کنند، بهانه ای که رفتار من را توجیه نمی کند.

It's not an excuse. Smith added that there  were many nuances and complexities to it,  

این بهانه نیست. اسمیت اضافه کرد که ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های زیادی در آن وجود دارد،

but added I just I lost it. I lost  it. Now notice here I lost it.  

اما اضافه کرد که من آن را گم کردم. گمش کردم . حالا توجه کنید اینجا را گم کردم. به

What do you think that it is? I lost it what  what did he lose his keys his wallet? Know,  

نظر شما آن چیست؟ من آن را گم کردم چه کلیدهای کیف پولش را گم کرد؟ بدانید،

when we use this in a general sense. I lost  it. And I know what the context of the story  

وقتی از این به معنای کلی استفاده می‌کنیم. گمش کردم . و من می‌دانم که

is he slapped someone. I know that it means his  sense of control. Over himself, his emotions,  

او به کسی سیلی زده است. می دانم که این به معنای حس کنترل اوست. بر خودش، احساساتش،

his actions. I lost it. So we use this in  the sense I lost it yesterday in the meeting.  

اعمالش. گمش کردم. بنابراین ما از این به معنایی استفاده می‌کنیم که دیروز آن را در جلسه از دست دادم.

So maybe you're in this meeting, and your coworker  said she couldn't finish the project and you  

بنابراین شاید شما در این جلسه باشید و همکارتان گفته باشد که نتوانسته پروژه را تمام کند و شما

lost it. Why do you mean you couldn't finish the  project that's unacceptable. And you get really,  

آن را از دست داده‌اید. منظورتان این است که چرا نتوانستید پروژه‌ای را به پایان برسانید که غیرقابل قبول است. و شما واقعاً

really angry you lose control of your emotions,  your actions. You get taken over by the emotion  

عصبانی می‌شوید و کنترل احساسات و اعمالتان را از دست می‌دهید . شما تحت تأثیر این احساسات قرار می گیرید

maybe the bottled the bottled emotion,  your bottled anger, your bottled rage.  

شاید احساسات پنهان شده، خشم در بطری شما، خشم در بطری شما.

So I lost it. This is an expression. Hopefully you  don't have to use it too often because it's not a  

بنابراین من آن را از دست دادم. این یک بیان است. امیدواریم مجبور نباشید زیاد از آن استفاده کنید زیرا

positive expression. So to lose it. This means to  lose control over your emotions or your actions  

بیان مثبتی نیست. بنابراین برای از دست دادن آن. این به این معنی است که کنترل احساسات یا اعمال خود را از دست می‌دهید

as well because you might just start yelling  at your coworker, but you didn't really want  

زیرا ممکن است سر همکارتان فریاد بزنید، اما واقعاً نمی‌خواستید

to you feel really bad after but in that moment,  you just couldn't control it. You lost control.  

بعد از آن احساس بدی داشته باشید، اما در آن لحظه، نمی‌توانید آن را کنترل کنید. کنترل خود را از دست دادی

Smith stormed the stage at the Hollywood award  ceremony after rock made a joke about Smith  

اسمیت در مراسم اهدای جوایز هالیوود پس از طنزی که راک درباره اسمیت انجام داد، هجوم برد

wife Jada has shaved head that's kind of a tongue  twister. She has the hair loss condition alopecia.  

. او به بیماری ریزش مو آلوپسی مبتلاست.

Now notice how in the article they explain  what alopecia is because it's not a very  

اکنون توجه کنید که چگونه در مقاله توضیح می دهند که آلوپسی چیست زیرا این یک

common condition. They explain it's a hair loss  condition. And it's a hair loss condition for  

بیماری خیلی رایج نیست. آنها توضیح می دهند که این یک بیماری ریزش مو است . و این یک وضعیت ریزش مو برای

women because men unfortunately, lose their hair  and we call that bald to be bald to be evolved  

زنان است زیرا متأسفانه مردان، موهای خود را از دست می دهند و ما به آن طاس می گوییم که طاس باشد تا تکامل یافته

to be bald. This describes a man with no  head hair, no head hair right to be bald,  

باشد. این مردی را بدون موی سر و بدون موی سر توصیف می‌کند که باید طاس باشد،

but we don't usually associate that with  women. So there's a condition when women  

اما ما معمولاً آن را با زنان مرتبط نمی‌دانیم . بنابراین زمانی که زنان

lose their hair is called alocasia. Now  I want to point out these apostrophe S's  

موهای خود را از دست می دهند، بیماری آلوکازیا نامیده می شود. اکنون  می‌خواهم به این آپاستروف S

in the in this case, the apostrophe as is used  to show possession, possession. So, Smith wife,  

در این مورد اشاره کنم، آپاستروف همانطور که برای نشان دادن مالکیت، مالکیت استفاده می‌شود. بنابراین، همسر اسمیت،

the wife belongs to Smith to Will Smith, and then  they're saying her name Jada. That's his wife's  

همسر متعلق به اسمیت به ویل اسمیت است، و سپس نام او را جادا می‌گویند. این

name Jada. Now but the shaved head belongs to  Jada. So that's why there is an apostrophe as  

نام همسرش جادا است. اکنون اما سر تراشیده متعلق به Jada است. به همین دلیل است که یک آپاستروف وجود دارد که

the shaved head belongs to Jada and she had is  when you would go like this. And then you get  

سر تراشیده متعلق به جادا است و او داشت زمانی که شما به این شکل بروید. و سپس

rid of all your hair. That would be a shaved head.  I believe. It looks like his head is shaved here.  

از شر تمام موهای خود خلاص می شوید. این یک سر تراشیده خواهد بود. من باور دارم. انگار سرش اینجا تراشیده است.

So he would go like this and then the hair is very  close to his his scalp. That's a shaved head. Now,  

بنابراین او اینگونه پیش می رفت و سپس موها به پوست سرش بسیار نزدیک می شوند. این یک سر تراشیده است. اکنون،

very common for men but not that common for  women. And the comedian Chris Rock. He made a  

برای مردان بسیار رایج است، اما برای زنان چندان رایج نیست . و کریس راک کمدین. او

joke about Will Smith wives shaved head so shaved  head we talked about what this is shaved head.  

در مورد سر تراشیده همسران ویل اسمیت شوخی کرد پس ما در مورد اینکه این سر تراشیده شده صحبت کردیم.

Hurt people hurt people. I understand how  shocking that was for people. He told Noah  

آزار دادن مردم به مردم صدمه می زند. من درک می کنم که چقدر برای مردم تکان دهنده بود. او به نوح گفت

Noah is the TV show host remember he went Will  Smith went on The Daily Show with the host Trevor  

نوح مجری برنامه تلویزیونی است به یاد داشته باشید که او رفت ویل اسمیت با تروور نوح مجری برنامه در The Daily Show شرکت کرد

Noah. So Will Smith is saying this to the TV  show host No. I understand how shocking that  

. بنابراین ویل اسمیت این را به مجری برنامه تلویزیونی شماره می‌گوید. من می‌دانم که چقدر

was for people. So shocking. This is a great  adjective. Just look at my face right now.  

برای مردم تکان‌دهنده بود. خیلی تکان دهنده این یک صفت عالی است . فقط همین الان به صورتم نگاه کن

That is shocking. What? So when you receive  news and it causes you to go what you lost  

که تکان دهنده است. چی؟ بنابراین وقتی اخباری دریافت می‌کنید و باعث می‌شوند که کارتان را از دست بدهید،

your job what? But shocking is generally used  in a negative context because we might go  

چه چیزی؟ اما تکان دهنده معمولاً در زمینه منفی استفاده می شود، زیرا ممکن است

in more of a positive you just got engaged.  That's amazing. But that's more surprise,  

بیشتر به موارد مثبتی برویم که شما به تازگی نامزد کردید. این شگفت انگیز است. اما این شگفت‌آورتر است،

which is can be a more positive emotion but  generally shocking when we describe something  

که می‌تواند یک احساس مثبت‌تر باشد، اما وقتی چیزی را تکان‌دهنده توصیف می‌کنیم، به طور کلی

as shocking. There's a negative emotion in there.  So when Will Smith slapped the comedian? Imagine  

تکان‌دهنده است. یک احساس منفی در آن وجود دارد. پس کی ویل اسمیت به کمدین سیلی زد؟ تصور کنید

what the audience did. They would have  gone Oh, shocking. How shocking. That was.  

که مخاطب چه کار کرد. آنها می رفتند اوه، شوکه کننده. چقدر تکان دهنده بود.

I was gone. That was a rage that had been  bottled for a really long time. So again,  

رفته بودم. این خشمی بود که برای مدت بسیار طولانی در بطری‌های بسته شده بود. بنابراین دوباره،

that emotion it's inside and you're not letting  it out. You're not expressing your emotion.  

این احساس در درون است و شما آن را بیرون نمی‌دهید. شما احساسات خود را ابراز نمی کنید.

So because we've seen this a few times, we do  have some common expressions generally we say  

بنابراین از آنجایی که این را چند بار دیده‌ایم، عبارات رایجی داریم که معمولاً می‌گوییم

you shouldn't bottle your emotions. Sometimes  we add the optional preposition up to create  

نباید احساسات خود را در بطری بپوشانید. گاهی اوقات ما حرف اضافه اختیاری را اضافه می‌کنیم تا

a phrasal verb to bottle up. You should  have bottle up your emotions, which means  

یک فعل عبارتی برای بطری کردن ایجاد کنیم. شما باید احساسات خود را جمع کنید، به این معنی که

you shouldn't keep your emotions  inside of you. You should express  

نباید احساسات خود را درون خود نگه دارید. شما باید آنها را بیان کنید

them. So to express your emotion  is when you might say to someone,  

. بنابراین ابراز احساسات زمانی است که ممکن است به کسی بگویید،

hey, you hurt my feelings today. Or I felt  really sad today. Instead of just keeping it  

هی، امروز احساسات من را جریحه دار کردی. یا امروز واقعاً غمگین شدم. به جای اینکه فقط آن را

inside of you and not expressing it. bottling  it up inside of you. He said he also understood  

در درون خود نگه دارید و آن را بیان نکنید. بطری کردن آن در درون شما. او گفت که

the pain he had caused and recalled the reaction  of his nine year old Matthew that night. So Will  

دردی را که ایجاد کرده بود نیز درک کرده و واکنش متیو نه ساله‌اش را در آن شب به یاد آورد. بنابراین ویل

Smith nine year old Matthew watched the award  ceremony and saw his uncle slapped someone  

اسمیت نه ساله متیو مراسم جایزه را تماشا کرد و دید که عمویش به کسی سیلی زد

and the reaction is when you go oh, and that's the  shock that could be the reaction now nephew. This  

و عکس العملش وقتی است که می روی اوه، و این همان شوکی است که می تواند واکنش حالا برادرزاده باشد. این

describes a boy it's used for males and it's  your siblings child. So your siblings child.  

پسری را توصیف می‌کند که برای پسران استفاده می‌شود و فرزند خواهر و برادر شماست. بنابراین فرزند خواهر و برادر شما.

Your siblings, male child, it has to be for a  male Now notice I have my apostrophe s because the  

خواهر و برادر شما، فرزند ذکور، باید برای یک مرد باشد. حالا توجه کنید که من آپاستروف خود را دارم زیرا

child belongs to your sibling and sibling is your  brother or sister. sibling is gender neutral. It  

فرزند متعلق به خواهر و برادر شماست و خواهر یا برادر برادر یا خواهر شماست. خواهر و برادر از جنس خنثی هستند. می‌تواند

can be for brother or sister it does not matter  sibling, but nephew is only used for the male  

برای برادر یا خواهر باشد، فرقی نمی‌کند خواهر یا برادر، اما برادرزاده فقط برای

child of your sibling. Now we have a separate word  for the female child. Do you know what that is?  

فرزند پسر خواهر یا برادر شما استفاده می‌شود. اکنون یک کلمه جداگانه برای فرزند دختر داریم. آیا می دانی آن چیست؟

Your sibling, female child. This is nice.  Nice, nice. Your siblings, female child.  

خواهر و برادر شما، فرزند دختر. این خوب است. خوب خوب. خواهر و برادر شما، فرزند دختر.

Nice. So you might have a niece and a  nephew or just a nephew or just a nice  

خوب. بنابراین ممکن است یک خواهرزاده و یک خواهرزاده یا فقط یک برادرزاده یا فقط یک پسر خوب داشته باشید

he's the sweetest little boy Smith said. We came  home and he had stayed up late to see his uncle  

او شیرین‌ترین پسر کوچکی است که اسمیت گفت. ما به خانه آمدیم و او تا دیروقت بیدار مانده بود تا عمویش را ببیند و ما

will and we're sitting in my kitchen and he's  on my lap and he's holding the Oscar. And he's  

در آشپزخانه من نشسته ایم و او روی بغل من است و اسکار را در دست دارد. و او

just like, Why did you hit that man? Oil? Oh,  that's really sad. Why did you hit that man?  

درست مثل این است که چرا آن مرد را زدی؟ نفت؟ اوه، این واقعاً غم انگیز است. چرا آن مرد را زدی؟

Now hit can be a slap. It's the same thing.  So when I slap you I would never do that.  

حالا ضربه می تواند یک سیلی باشد. همین موضوع است. بنابراین وقتی به شما سیلی می زنم هرگز این کار را نمی کنم.

When I slap someone, I also hit them. It's the  same thing. bullet hit is more general. So this  

وقتی به کسی سیلی می زنم، او را هم می زنم. این همان چیزی است. اصابت گلوله عمومی تر است. بنابراین این

is also hit but this is also called a punch. So  hit is a category and then within that category,  

نیز ضربه می‌خورد، اما به آن پانچ نیز می‌گویند. بنابراین ضربه یک دسته است و سپس در آن دسته،

you have a slab you have a  punch and other forms as well.  

شما یک اسلب دارید که یک پانچ و سایر اشکال نیز دارید.

So we have I'll just write the ones I shared.  So we have slab this is when your hand is open.  

بنابراین ما باید آنهایی را که به اشتراک گذاشتم بنویسم. بنابراین ما اسلب داریم این زمانی است که دست شما باز است.

I don't necessarily like teaching these violent  words. Hopefully you don't use them but I guess  

من لزوماً دوست ندارم این کلمات خشن را آموزش دهم . امیدوارم از آنها استفاده نکنید، اما حدس می‌زنم

you'll see them on movies and stuff. Slap and  then punch is when your fist is closed punch.  

آنها را در فیلم‌ها و موارد دیگر ببینید. سیلی بزنید و سپس پانچ زمانی است که مشت شما بسته است.

It was a mass mass so to describe something  as a mess, this is a negative. It's saying,  

این یک توده توده ای بود، بنابراین اگر چیزی را به عنوان یک آشفتگی توصیف کنیم، این یک نکته منفی است. این می‌گوید،

Well imagine your room you might know this  from a room in your house. Your kitchen is  

خوب اتاقتان را تصور کنید که ممکن است این را از اتاقی در خانه‌تان بدانید. آشپزخانه شما به

a mess. There's things everywhere.  It's the opposite of clean. So we  

هم ریخته است. همه جا چیزهایی هست این برعکس تمیز است. بنابراین ما از

use this to describe a situation that  is the opposite of an ideal situation.  

این برای توصیف موقعیتی استفاده می‌کنیم که برعکس وضعیت ایده‌آل است.

That's how I would describe it. It being the  situation so the situation in this case, the  

من آن را اینگونه توصیف می کنم. این وضعیت در این مورد،

incident at the Oscars when he slapped someone,  this situation was a mess. So it's the opposite of  

حادثه اسکار وقتی به کسی سیلی زد، این وضعیت به هم ریخته بود. بنابراین برعکس

ideal opposite of ideal which is a good situation  right? So I might say the meeting was a mess. The  

ایده‌آل مخالف ایده‌آل است که موقعیت خوبی است درست است؟ بنابراین می توانم بگویم که جلسه به هم ریخته بود.

meeting was a mess, which describes the meeting  as negative many negative things happened,  

جلسه به هم ریخته بود، که جلسه را به‌عنوان منفی توصیف می‌کند که بسیاری از اتفاقات منفی رخ داده است،

but you would have to ask me what happened because  it's not clear. So it's just a general nonspecific  

اما باید از من بپرسید چه اتفاقی افتاده است زیرا واضح نیست. بنابراین، این فقط یک اصطلاح عمومی غیر اختصاصی است

term to see that something negative happened but  you have to say, why? What happened? And then and  

که ببینید یک اتفاق منفی رخ داده است، اما باید بگویید، چرا؟ چی شد؟ و سپس و

then you could explain the client lost it when  we told her were over budget. Remember? Remember  

سپس می‌توانید توضیح دهید که مشتری وقتی به او گفتیم بودجه‌اش بیش از حد است، آن را از دست داده است. یاد آوردن؟ به یاد داشته باشید

we talked about to lose it the client cannot  control her emotions. Or her actions. What  

ما در مورد از دست دادن آن صحبت کردیم که مشتری نمی تواند احساسات خود را کنترل کند. یا اعمالش

do you mean you're over budget This is  unacceptable and the client lost it. So  

منظورتان از بودجه شما چیست این غیرقابل قبول است و مشتری آن را از دست داده است. بنابراین

the meeting was a mass. You can also use  this for a room in your house the kitchen.  

جلسه توده ای بود. شما همچنین می توانید از این برای یک اتاق در آشپزخانه خود استفاده کنید.

My Kitchen is on mass. Now in this case, it's  saying it's dirty or not organized. That would be  

آشپزخانه من روی دسته جمعی است. اکنون در این مورد، می‌گوید کثیف است یا سازماندهی نشده است. این

the definition of when you describe a room a room  as um as dirty or not organized. The interview on  

تعریف زمانی است که شما یک اتاق را به عنوان یک اتاق کثیف یا سازماندهی نشده توصیف می کنید. مصاحبه در

The Late Night US TV talk show was the first time  Smith had been publicly challenged about attack.  

برنامه تلویزیونی Late Night ایالات متحده اولین باری بود که اسمیت به طور علنی در مورد حمله به چالش کشیده شد.

Smith will know if he understood the often  quoted theory that hurt people hurt people  

اسمیت می‌داند که آیا نظریه اغلب نقل‌قول‌شده را درک کرده است که به مردم صدمه می‌زند، در مورد

discussing the background to his Oscars  assault. That actor said it was a lot of  

پس‌زمینه حمله او به اسکار صحبت می‌کند . آن بازیگر گفت این خیلی

things. It was the little boy that watched  his father beat up his mother, you know,  

چیزهاست. این پسر کوچک بود که پدرش را تماشا کرد که مادرش را کتک می‌زند، می‌دانی،

all of that just bubbled up in the moment. That's  not who I want to be. So to beat someone up. This  

همه اینها در همان لحظه شروع شد. این کسی نیست که می‌خواهم باشم. بنابراین برای کتک زدن کسی. این به

means to violently attack someone so it has a  very negative meaning, especially when we're  

معنای حمله خشونت‌آمیز به شخصی است، بنابراین معنایی بسیار منفی دارد، به‌خصوص وقتی در

talking about all their violently attacking a  mother right? So to buy on land violently attack.  

مورد حمله خشونت‌آمیز آنها به مادر صحبت می‌کنیم، درست است؟ بنابراین برای خرید در زمین به خشونت حمله کنید.

And you can do that obviously by hitting someone  slapping someone punching someone to violently  

و شما می توانید این کار را بدیهی با ضربه زدن به شخصی انجام دهید

attack. Now notice it's a phrasal verb to beat  up. So we have this preposition up is formed  

. اکنون توجه کنید که این یک فعل عبارتی برای ضرب و شتم است. بنابراین ما این حرف اضافه را داریم که

with the verb beat which you conjugate and then  you add the preposition up. Okay to bubble up.  

با فعل beat که به هم می‌زنید تشکیل می‌شود و سپس حرف اضافه را اضافه می‌کنید. خوب برای حباب کردن.

Think back to our when our emotions were bottled  up right there inside you're not expressing them.  

به زمانی فکر کنید که احساسات ما دقیقاً در درون ما جمع شده بود و شما آنها را ابراز نمی کنید.

Now imagine this is a fizzy drink, like Coca Cola  or Sprite or something like that. If I shake it,  

حالا تصور کنید این یک نوشیدنی گازدار است، مانند کوکا کولا یا اسپرایت یا چیزی شبیه به آن. اگر آن را تکان دهم،

and that's Coke, when I open this, what's going to  happen if I shake a carbonated drink and I open it  

و آن کوکاکولا است، وقتی این را باز می‌کنم، اگر یک نوشیدنی گازدار را تکان دهم و آن را باز کنم چه اتفاقی می‌افتد

is going to x below. That is the meaning of bubble  because remember your emotions are bottled up, but  

به x زیر می‌رود. این معنای حباب است، زیرا به یاد داشته باشید که احساسات شما در بطری‌ها جمع شده‌اند، اما

then they bubble up they all come to the surface  at once. So it's another way of seeing explode.  

پس از آن حباب می‌شوند و همه به یکباره به سطح می‌آیند. بنابراین این روش دیگری برای دیدن انفجار است.

All of that just bubbled up  so you can say it's loaded.  

همه آن‌ها فقط حباب شدند بنابراین می‌توانید بگویید که بارگیری شده است.

In that moment and notice bubble up is also  a phrasal verb. We have our bubble and our  

در آن لحظه و اطلاعیه حباب بالا نیز یک فعل عبارتی است. ما حباب و

preposition. That's not who I want to be.  Well, I'm glad to hear that Will Smith. Smith  

حرف اضافه خود را داریم. این کسی نیست که من می خواهم باشم. خوب، من از شنیدن آن ویل اسمیت خوشحالم. اسمیت

has opened up before about  growing up in an abusive home.  

قبلاً درباره بزرگ شدن در خانه‌ای بدسرپرست صحبت کرده است.

So an abusive home this is a home where you  either witness violence like he witnessed his  

بنابراین یک خانه بدرفتاری، این خانه ای است که در آن یا شاهد خشونت هستید، مانند اینکه او شاهد

father beat up his mother or he also could have  received violence himself. So it's possible that  

کتک زدن پدرش مادرش بوده است یا ممکن است خودش مورد خشونت قرار گرفته باشد. بنابراین ممکن است که

his father also beat him that is what we would  describe an abusive home. Now grow up. I find  

پدرش نیز او را کتک زده باشد، این همان چیزی است که ما خانه‌ای توهین‌آمیز توصیف می‌کنیم. حالا بزرگ شو من متوجه شدم

a lot of students notice or know how to use this  but often I see mistakes because they forget that  

بسیاری از دانش‌آموزان متوجه می‌شوند یا می‌دانند چگونه از آن استفاده کنند، اما اغلب اشتباهاتی می‌بینم زیرا فراموش می‌کنند

it's a phrasal verb you need the verb role. And  the preposition. So when you grow up in a home,  

این یک فعل عبارتی است که شما به نقش فعل نیاز دارید. و حرف اضافه. بنابراین وقتی در یک خانه بزرگ می‌شوید،

or you can grow up in a specific city, that means  that is where you were raised. That's where you  

یا می‌توانید در یک شهر خاص بزرگ شوید، به این معنی است که در آنجا بزرگ شده‌اید. آنجاست که شما

were a child and then you became older and older  and older and became an adult. So you might say  

کودک بودید و سپس بزرگتر و بزرگتر شدید و بزرگتر شدید و بالغ شدید. بنابراین ممکن است بگویید

I live in Florida now but I grew up in Texas. So  then this means I spent most of my time when I  

من اکنون در فلوریدا زندگی می کنم اما در تگزاس بزرگ شده ام. بنابراین، این بدان معناست که من بیشتر وقتم را در دوران

was a child. And when I was becoming an adult,  that time when I grew up, I spent it in Texas.  

کودکی سپری کردم. و زمانی که بالغ شدم، آن زمان که بزرگ شدم، آن را در تگزاس گذراندم.

Now remember our verb is grow so this is in the  past simple I grew up in Texas don't forget that  

حالا به یاد داشته باشید فعل ما رشد است، بنابراین این در گذشته ساده است. من در تگزاس بزرگ شدم، این

preposition. Now the last thing I will share  with you is our phrasal verb open up to open up  

حرف اضافه را فراموش نکنید. اکنون آخرین چیزی که با شما به اشتراک می‌گذارم، فعل عبارتی open up to open up است،

so to open up about something  is when you share information  

بنابراین باز کردن در مورد چیزی زمانی است که اطلاعاتی

about a a negative or simply a  personal events in your life.  

درباره یک رویداد منفی یا صرفاً شخصی در زندگی خود به اشتراک می‌گذارید.

So Will Smith is saying he bottled up his emotions  he kept them inside. But then eventually he  

بنابراین ویل اسمیت می‌گوید که احساسات خود را در بطری‌های خود جمع کرده و آنها را درون خود نگه داشته است. اما در نهایت او

decided to open up he decided to share that  information. So he maybe he told his close  

تصمیم گرفت حرفش را باز کند و تصمیم گرفت آن اطلاعات را به اشتراک بگذارد . بنابراین شاید به دوستان نزدیکش گفته است

friends. Maybe he told some a therapist even or he  told some family members about the abuse that he  

. شاید حتی به یک درمانگر گفته باشد یا به برخی از اعضای خانواده درباره آزاری که

experienced. As a child so he shared that personal  information. So that is another great phrasal  

تجربه کرده است گفته است. به عنوان یک کودک، او این اطلاعات شخصی را به اشتراک گذاشت . بنابراین این یک فعل عبارتی عالی دیگر است

verb. So now you have a lot of new vocabulary  from this article. I am going to read this article  

. بنابراین اکنون تعداد زیادی واژگان جدید از این مقاله دارید. من قصد دارم این مقاله را

from start to finish so you can focus on the  pronunciation on interrupted so I'll do that now.  

از ابتدا تا انتها بخوانم تا بتوانید روی تلفظ در حالت قطع تمرکز کنید، بنابراین اکنون این کار را انجام خواهم داد.

Will Smith says bottled rage led him to slap  Chris Rock at the Oscars. Will Smith has said  

ویل اسمیت می‌گوید خشم در بطری باعث شد تا در مراسم اسکار به کریس راک سیلی بزند. ویل اسمیت گفته است که

his bottled rage led him to slap comedian Chris  Rock on stage at the Oscars in March. The actor  

خشم کمدین او باعث شد تا کریس راک کمدین را در ماه مارس روی صحنه اسکار سیلی بزند. این بازیگر

has been interviewed for the first time since  the incident which he described as a horrific  

برای اولین بار پس از واقعه ای که او آن را شبی وحشتناک توصیف کرد

night appearing on The Daily Show with Trevor  Noah. He said I was going through something  

با حضور تروور نوح در برنامه The Daily Show مصاحبه شده است . او گفت من در

that night you know? Not that that justifies  my behavior at all. Smith added that there were  

آن شب چیزی را تجربه کردم، می دانید؟ اصلاً این رفتار من را توجیه نمی کند . اسمیت افزود که

many nuances and complexities to it. But on it  I just I lost it. Smith stormed the stage at the  

ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های زیادی در آن وجود دارد. اما روی آن من آن را گم کردم. اسمیت در

Hollywood award ceremony after rock made a joke  about Smith's wife Jada has shaved head. She has  

مراسم اهدای جوایز هالیوود پس از طنزی که راک درباره سر تراشیده همسر اسمیت جدا انجام داد، به صحنه هجوم برد. او به

a hair loss condition alocasia hurt people hurt  people. I understand how shocking that was for  

بیماری ریزش مو مبتلا است . من درک می کنم که چقدر برای مردم تکان دهنده بود

people. He told Noah I was gone. That was a range  that had been bottled for a really long time.  

. او به نوح گفت من رفته ام. این محدوده ای بود که برای مدت بسیار طولانی در بطری بسته شده بود.

He said he also understood the pain he had caused  and recalled the reaction of his nine year old  

او گفت که دردی را که ایجاد کرده بود نیز درک کرده است و واکنش برادرزاده ۹ ساله‌اش را در آن شب به یاد آورد

nephew that night. He's the sweetest little boy  Smith said. We came home and he had stayed up late  

. اسمیت گفت: او شیرین‌ترین پسر کوچک است . ما به خانه آمدیم و او تا دیروقت بیدار مانده بود

to see his uncle will and we're sitting in the  kitchen and he's on my lap and he's holding the  

تا عمویش را ببیند و ما در آشپزخانه نشسته ایم و او روی بغل من است و اسکار را در دست دارد

Oscar. And he's just like, Why did you hit that  mountain uncle? Well, it was a mess. The interview  

. و او دقیقاً می‌گوید، چرا آن عموی کوهستانی را زدی؟ خب افتضاح بود مصاحبه

on The Late Night US TV talk show was the first  time Smith had been publicly challenged about  

در برنامه گفتگوی تلویزیونی اواخر شب ایالات متحده اولین باری بود که اسمیت به طور علنی در مورد  حمله به چالش کشیده شد

the attack. Smith will know what he understood the  often quoted theory that hurt people hurt people  

. اسمیت می‌داند که نظریه غالباً نقل‌قول شده که آسیب رساندن به مردم به مردم صدمه می‌زند، در مورد

discussing the background to his Oscars  assault. That actor said it was a lot of  

پس‌زمینه حمله او به اسکار چه چیزی را درک کرده است . آن بازیگر گفت این خیلی

things. It was the little boy that watched  his father beat up his mother you know  

چیزهاست. این پسر کوچک بود که پدرش را دید که مادرش را کتک می‌زند، می‌دانی که

all of that just bubbled up in that  moment. That's not who I want to be.  

همه اینها در آن لحظه شکل گرفت. این کسی نیست که من می خواهم باشم.

Smith has opened up before about growing up in  an abusive home. Amazing job with this lesson.  

اسمیت قبلاً درباره بزرگ شدن در یک خانه بدرفتار صحبت کرده است. کار شگفت انگیز با این درس

Now I've left the link to the PDF where you  can review all the vocabulary, the sentence  

اکنون پیوند را به PDF گذاشته‌ام که در آن می‌توانید همه واژگان را مرور کنید، جمله‌ای که

structure the grammar right in the description.  So if you look in the description of this video,  

دستور زبان را درست در توضیحات ساختار می‌دهد. بنابراین اگر به توضیحات این ویدیو نگاه کنید،

you'll see the link. And if you found this video  helpful, please hit the like button, share it  

پیوند را خواهید دید. و اگر این ویدیو برای شما مفید بود، لطفاً دکمه لایک را بزنید، آن را

with your friends and of course subscribe.  And before you go make sure you head on over  

با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن مطمئن شوید که

to my website JForrest English.com and download  your free speaking Guide. In this guide I share  

به وب‌سایت من JForrest English.com سر زده‌اید و راهنمای صحبت رایگان خود را دانلود کنید. در این راهنما، من

six tips on how to speak English fluently and  confidently and until next time Happy Studying!

شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اعتماد به نفس و تا دفعه بعدی Happy Study به اشتراک می‌گذارم!