If You Know These 60 words, Your English is EXCELLENT!

274,527 views ・ 2024-09-27

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 60 words, your  English vocabulary is excellent.
0
80
6520
اگر این 60 کلمه را می دانید، دایره لغات انگلیسی شما عالی است.
00:06
Now we are going to start from more  beginner everyday words and then we'll  
1
6600
5760
اکنون می‌خواهیم از کلمات روزانه مبتدی‌تر شروع کنیم و سپس
00:12
advance up to more intermediate  and finally more advanced words.
2
12360
4960
به کلمات متوسط‌تر و در نهایت پیشرفته‌تر برویم.
00:17
Welcome back to JForrest English.
3
17320
1560
به JForrest English خوش آمدید.
00:18
Of course, I'm Jennifer.
4
18880
1120
البته من جنیفر هستم.
00:20
Now let's get started #1 bogus, bogus, bogus.
5
20000
7960
حالا بیایید شروع کنیم #1 ساختگی، جعلی، جعلی.
00:27
Do you know this word?
6
27960
1720
آیا این کلمه را می شناسید؟
00:29
This is an adjective.
7
29680
1920
این یک صفت است.
00:31
It means not genuine, so it means fake or false.
8
31600
5560
به معنای واقعی نیست، پس به معنای جعلی یا نادرست است.
00:37
The police discovered that the  ID was bogus, was fake or false.
9
37160
6720
پلیس متوجه شد که شناسنامه جعلی، جعلی یا جعلی است.
00:43
She was upset when she realized  the deal was completely bogus.
10
43880
6280
وقتی متوجه شد این معامله کاملاً جعلی است ناراحت شد.
00:50
It wasn't a real deal, it was fake.
11
50160
3680
این یک معامله واقعی نبود، جعلی بود.
00:53
Or hopefully you would say  J4 is English isn't bogus.
12
53840
5640
یا امیدواریم که بگویید J4 انگلیسی است جعلی نیست.
00:59
So this means the channel is genuine,  it's real, it provides real value.
13
59480
6800
بنابراین این بدان معنی است که کانال واقعی است، واقعی است، ارزش واقعی ارائه می دهد.
01:06
So do you agree J4 is English isn't bogus?
14
66280
4080
پس آیا موافقید که J4 انگلیسی جعلی نیست؟
01:10
If you agree, put that's right, that's  right, put that's right in the comments.
15
70360
5360
اگر موافقید، درست است، درست است، درست را در نظرات قرار دهید.
01:15
Now don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.
16
75720
5560
اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.
01:21
You can find the link in the description.
17
81280
2720
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:24
Now let's listen to some real world  examples of native speakers using this word.
18
84000
5920
اکنون بیایید به چند نمونه دنیای واقعی از افراد بومی که از این کلمه استفاده می‌کنند گوش دهیم.
01:29
And the deeper you go and the  more you lie and put out these  
19
89920
3840
و هر چه عمیق‌تر بروید و هر چه بیشتر دروغ بگویید و این
01:33
bogus press releases, the more I'll dig in.
20
93760
2680
بیانیه‌های مطبوعاتی جعلی را منتشر کنید، من بیشتر در آن تحقیق خواهم کرد.
01:36
And they called were called the bogus Buckdales.
21
96440
3240
01:39
But we'll see.
22
99680
600
اما خواهیم دید.
01:40
They will not prove to be bogus here.
23
100280
2240
در اینجا ثابت نخواهند شد که جعلی هستند.
01:42
#2 fishy, fishy, fishy.
24
102520
6440
شماره 2 ماهی، ماهی، ماهی.
01:48
Do you know this word?
25
108960
1800
آیا این کلمه را می شناسید؟
01:50
Well, this is a fish, and you  could say the fish smells fishy.
26
110760
7400
خوب، این یک ماهی است، و می توان گفت که ماهی بوی ماهی می دهد.
01:58
So that would be the adjective to  say the fish does not smell good.
27
118160
4080
بنابراین این صفت برای گفتن این است که ماهی بوی خوبی ندارد.
02:02
It smells fishy.
28
122240
2360
بوی ماهی میده
02:04
But listen to this example.
29
124600
2240
اما به این مثال گوش دهید.
02:06
There's something fishy about his story.
30
126840
5120
در داستان او چیز عجیبی وجود دارد.
02:11
Do you know how it's being used in this example?
31
131960
3560
آیا می دانید در این مثال چگونه از آن استفاده می شود؟
02:15
In this case, fishy is an adjective, and  it means suspicious or not trustworthy.
32
135520
7760
در این مورد، ماهی یک صفت است و به معنای مشکوک یا غیر قابل اعتماد است.
02:23
For example, her explanation  sounded fishy, not trustworthy.
33
143280
6920
به‌عنوان مثال، توضیح او غیرقابل اعتماد به نظر می‌رسید.
02:30
Or you could say I knew the deal  was bogus because he was fishy.
34
150200
7280
یا می‌توانید بگویید می‌دانستم این معامله ساختگی است زیرا او ماهی‌گیر بود.
02:37
He wasn't trustworthy.
35
157480
2360
او قابل اعتماد نبود
02:39
Now let's listen to some real.
36
159840
1600
حالا بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
02:41
World Examples.
37
161440
1480
نمونه های جهانی
02:42
It's going.
38
162920
200
داره میره
02:43
To seem fishy.
39
163120
600
02:43
If you only pick Sierra Games for the bad example,  
40
163720
2120
ماهی به نظر بیاد
اگر Sierra Games را فقط به عنوان مثال بد انتخاب کنید،
02:45
you might think something's  fishy with this next building.
41
165840
2920
ممکن است فکر کنید که در ساختمان بعدی مشکلی وجود دارد.
02:48
But don't worry, it's meant to be that way.
42
168760
2200
اما نگران نباشید، قرار است اینطور باشد.
02:50
But there's something fishy about this formula.
43
170960
2520
اما چیز عجیبی در این فرمول وجود دارد.
02:53
#3 scramble, scramble, scramble.
44
173480
6000
شماره 3 تقلا، تقلا، تقلا.
02:59
Do you know this word?
45
179480
2200
آیا این کلمه را می شناسید؟
03:01
Well, these are scrambled eggs,  
46
181680
3840
خب، این ها تخم مرغ های همزده هستند،
03:05
and the verb to scramble can mean to mix  eggs together to produce scrambled eggs.
47
185520
7160
و فعل به هم زدن می تواند به معنای مخلوط کردن تخم مرغ ها با هم برای تولید تخم مرغ های همزده باشد.
03:12
Do you like scrambled eggs?
48
192680
1960
آیا شما هم تخم مرغ را دوست دارید؟
03:14
But listen to this example.
49
194640
2400
اما به این مثال گوش دهید.
03:17
If we don't scramble, we'll miss the flight.
50
197040
4080
اگر تقلا نکنیم، پرواز را از دست خواهیم داد.
03:21
Do you know how it's being used in this case?
51
201120
2680
آیا می دانید در این مورد چگونه از آن استفاده می شود؟
03:23
In this example, it's a verb, and it means to move  or act quickly or in a hurried, disorderly way.
52
203800
9480
در این مثال، این یک فعل است و به معنای حرکت کردن یا عمل کردن سریع یا به روشی شتابزده و بی‌نظم است.
03:33
You could say she had to scramble to  finish the project before the deadline,  
53
213280
5760
می‌توان گفت که او مجبور شد پروژه را قبل از ضرب‌الاجل به پایان برساند،
03:39
so she had to hurry, but it was  very chaotic and disorganized.
54
219040
4560
بنابراین باید عجله می‌کرد، اما این بسیار آشفته و بی‌نظم بود.
03:43
Or you could say the team scrambled to find  a replacement after the speaker cancelled.
55
223600
6960
یا می‌توانید بگویید که تیم بعد از لغو بلندگو برای یافتن جایگزین تلاش کرد.
03:50
Now let's listen to some real.
56
230560
1480
حالا بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
03:52
World Examples.
57
232040
1400
نمونه های جهانی
03:53
To be a seeker is to want to  scramble the self and reconstitute.
58
233440
4200
جوینده بودن به معنای این است که بخواهی خودت را به هم بزنی و دوباره بسازی.
03:57
I scrambled to get the ladder and the  yardstick and duct tape it to a broom handle.
59
237640
5200
من تقلا کردم تا نردبان و معیار را بردارم و آن را به دسته جارو بچسبانم.
04:02
They scramble to latch onto  the backs of passing females.
60
242840
4120
آنها تقلا می کنند تا به پشت زنان رهگذر بچسبند.
04:06
Are you enjoying this lesson?
61
246960
2160
آیا از این درس لذت می برید؟
04:09
If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.
62
249120
4960
اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.
04:14
This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  
63
254080
6120
این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،
04:20
the movies, YouTube, and the news.
64
260200
2600
فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.
04:22
So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  
65
262800
4760
بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،
04:27
vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.
66
267560
5040
دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.
04:32
Plus, you'll have me as your personal coach.
67
272600
3160
به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.
04:35
You can look in the description  for the link to learn more,  
68
275760
3400
برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،
04:39
or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.
69
279160
4480
یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.
04:43
Now, let's continue with our  lesson #4 hunch, hunch, hunch.
70
283640
10040
اکنون، بیایید به درس شماره 4 خود ادامه دهیم: قوز، قوز، قوز.
04:53
Do you know this word?
71
293680
1560
آیا این کلمه را می شناسید؟
04:55
This is a noun, and it's a feeling  or a guess based on intuition,  
72
295240
6360
این یک اسم است و یک احساس یا حدس بر اساس شهود است،
05:01
Your gut feeling rather than known facts.
73
301600
4080
احساس درونی شما به جای حقایق شناخته شده.
05:05
For example, I had a hunch the deal was bogus.
74
305680
5320
به عنوان مثال، من تصور می کردم که معامله ساختگی است.
05:11
So I had this feeling inside.
75
311000
3320
بنابراین من این احساس را در درون داشتم.
05:14
That is a hunch.
76
314320
1840
این یک حدس است.
05:16
Now notice it's a noun.
77
316160
1320
حالا توجه کنید که یک اسم است.
05:17
So the verb here is to have a hunch.
78
317480
3800
بنابراین فعل در اینجا قوز کردن است.
05:21
You could say she had a hunch her  story was fishy, not trustworthy.
79
321280
7080
می‌توان گفت او تصور می‌کرد که داستانش ماهیتی است، نه قابل اعتماد.
05:28
Or you could say my hunch is the noun.
80
328360
3160
یا می توانید بگویید حس من این اسم است.
05:31
My hunches are usually right.
81
331520
3000
تصورات من معمولا درست است.
05:34
Let's listen to some real world examples.
82
334520
2600
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
05:37
And one of the engineers on the team had a hunch.
83
337120
2440
و یکی از مهندسان تیم یک حس و حال داشت.
05:39
We tested her and her hunch proved correct.
84
339560
2160
ما او را آزمایش کردیم و نظر او درست بود.
05:41
What's your, I guess best hunch of what  that content type looks like in the future?
85
341720
3480
حدس می‌زنم بهترین برداشت شما از این که آن نوع محتوا در آینده چگونه به نظر می‌رسد چیست؟
05:45
How are you doing so far with these  words #5 cringe, cringe, cringe?
86
345200
8760
تا به حال با این کلمات #5 cringe, cringe, cringe چطور کار می کنید؟
05:53
Do you know this?
87
353960
1880
آیا شما این را می دانید؟
05:55
This is a verb, and it's to feel embarrassed or  
88
355840
4720
این یک فعل است، و احساس خجالت یا
06:00
uncomfortable, often as a reaction  to something awkward or unpleasant.
89
360560
6120
ناراحتی، اغلب به عنوان واکنشی به چیزی ناخوشایند یا ناخوشایند است.
06:06
The best way to explain this  is to look at my reaction.
90
366680
6120
بهترین راه برای توضیح این موضوع این است که به واکنش من نگاه کنید.
06:12
That is to cringe when you do that.
91
372800
4200
یعنی وقتی این کار را انجام می‌دهید، می‌لرزید.
06:17
So you might say I cringe every time I remember  spilling coffee on everyone in a job interview.
92
377000
8840
بنابراین ممکن است بگویید هر بار که یادم می‌افتم در یک مصاحبه شغلی روی همه قهوه ریختم، دلم می‌ریزد.
06:25
I think of it and I cringe.
93
385840
3000
من به آن فکر می کنم و می ترسم.
06:28
Or he cringed at the thought of  having to give a speech in public.
94
388840
5800
یا از این فکر که باید در ملاء عام سخنرانی کند به هم ریخت.
06:34
Or just thinking about that  fishy guy makes me cringe.
95
394640
6240
یا فقط فکر کردن به آن مرد ماهیگیر باعث می‌شود من بغض کنم.
06:40
Now as a bonus, you could also  say her response was so cringe.
96
400880
7800
اکنون به عنوان یک امتیاز، می‌توانید بگویید که پاسخ او بسیار ترسناک بود.
06:48
What do you notice here?
97
408680
1720
در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟
06:50
Her response was so cringe.
98
410400
3960
پاسخ او بسیار ترسناک بود.
06:54
In this case, it's an adjective to  be cringe or to be cringe worthy.
99
414360
8000
در این مورد، این یک صفت است به cringe یا to be cringe value.
07:02
And this is the same as saying her  response made me cringe, made me cringe.
100
422360
6800
و این همان است که بگوییم پاسخ او من را به هم ریخت، من را به هم ریخت.
07:09
This is very trendy right now.
101
429160
2840
این در حال حاضر بسیار مد روز است.
07:12
People are using cringe as an adjective.
102
432000
3160
مردم از cringe به عنوان یک صفت استفاده می کنند. به
07:15
That's why I'm sharing it with you.
103
435160
1920
همین دلیل آن را با شما به اشتراک می گذارم.
07:17
Let's review some real world examples.
104
437080
2680
بیایید چند نمونه دنیای واقعی را مرور کنیم.
07:19
Your message is just so she knows you're joking  because that's going to come off kind of cringe.
105
439760
4360
پیام شما فقط به این دلیل است که او بداند شما دارید شوخی می‌کنید، زیرا این کار به نوعی ترسناک خواهد بود.
07:24
I cringe though when I'm  word to as a finger painter.
106
444120
3960
هر چند وقتی به عنوان یک نقاش انگشتی صحبت می‌کنم، دلم می‌لرزد.
07:28
There's so many things that beginners  do that make me cringe though.
107
448080
3400
کارهای زیادی وجود دارد که مبتدیان انجام می‌دهند و باعث می‌شوند که من از خودم بترسم.
07:31
Number six, Aloof, aloof.
108
451480
4440
شماره شش، دوری، دوری. دوری
07:35
Aloof.
109
455920
1200
.
07:37
Do you know this one?
110
457120
1840
آیا این یکی را می شناسید؟
07:38
This is an adjective, and it means not friendly  or warm, so it means distant and detached.
111
458960
7200
این یک صفت است و به معنای دوستانه یا گرم نیست، بنابراین به معنای دور و جدا است.
07:46
She seemed aloof, but she's just shy.
112
466160
4760
او به نظر دور افتاده بود، اما خجالتی است.
07:50
His aloof attitude made it  hard to get to know him.
113
470920
4920
نگرش دوری او شناختن او را سخت می کرد.
07:55
Teachers can't come across as aloof.
114
475840
3960
معلمان نمی توانند دور از انتظار باشند.
07:59
We can't come across as distance.
115
479800
2600
ما نمی توانیم به عنوان فاصله بیایم.
08:02
We have to come across as friendly.
116
482400
3200
ما باید به عنوان دوستانه برخورد کنیم.
08:05
Let's listen to some real world examples.
117
485600
3240
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
08:08
We never got his transcripts  and they say he's kind of aloof.
118
488840
4400
ما هرگز رونوشت های او را دریافت نکردیم و آنها می گویند که او به نوعی گوشه گیر است.
08:13
My peers and my boss all thought  I was aloof and arrogant.
119
493240
4000
همسالان و رئیسم همه فکر می‌کردند که من گوشه‌گیر و متکبر هستم.
08:17
I became very, very aloof and removed and.
120
497240
5800
خیلی خیلی گوشه گیر شدم و حذف شدم و.
08:23
Was a loner #7 fluster, fluster, fluster.
121
503040
6400
یک نفر شماره 7 تنها بود.
08:30
Do you know this one?
122
510280
1680
آیا این یکی را می شناسید؟
08:31
This is a verb, and it's to make  someone nervous, confused, or agitated.
123
511960
7480
این یک فعل است، و برای اینکه شخصی را عصبی، گیج یا آشفته کند.
08:39
For example, she gets flustered easily when she  travels, so she gets nervous but also agitated.
124
519440
8560
به عنوان مثال، هنگام مسافرت به راحتی گیج می‌شود ، بنابراین عصبی می‌شود اما در عین حال آشفته می‌شود.
08:48
Or you could say the unexpected  question flustered the speaker.
125
528000
5280
یا می‌توانید بگویید سؤال غیرمنتظره گوینده را آشفته کرد.
08:53
In this case it's an active verb.
126
533280
2280
در این مورد یک فعل فعال است.
08:55
In the past, simple, but it's  very common to use this in the  
127
535560
3400
در گذشته، ساده بود، اما استفاده از آن در
08:58
passive voice and say the speaker was  flustered by the unexpected question.
128
538960
7600
صدای غیرفعال و گفتن اینکه گوینده از سؤال غیرمنتظره‌ای مبهوت شده است، بسیار رایج است.
09:06
Let's listen to some.
129
546560
960
به بعضی ها گوش کنیم
09:07
Real world examples.
130
547520
1560
نمونه های دنیای واقعی
09:09
Darrow does manage to fluster Brian on the stand  over issues of interpretation of Scripture,  
131
549080
5440
دارو موفق می‌شود برایان را بر سر مسائل مربوط به تفسیر کتاب مقدس،
09:14
except the fluster of Lost Door keys.
132
554520
1880
به جز تلاطم کلیدهای در گم‌شده، برهم بزند.
09:16
Elizabeth Bishop amusingly says in one art.
133
556400
2760
الیزابت بیشاپ در یک هنر به طرز سرگرم کننده ای می گوید.
09:19
Fluster over in the Black  community #8 Quirk quirk quirk.
134
559160
8960
در انجمن سیاه‌پوستان # 8 هجوم بیاورید.
09:28
Do you know this one?
135
568120
1560
آیا این یکی را می شناسید؟
09:29
This is a noun, and it means a strange or unusual  trait or characteristic of someone or something.
136
569680
9120
این یک اسم است و به معنای خصلت یا ویژگی عجیب یا غیرعادی کسی یا چیزی است.
09:38
For example, one of her quirks, so one of  her strange and unusual personality traits.
137
578800
7760
به عنوان مثال، یکی از ویژگی های عجیب و غریب او، بنابراین یکی از ویژگی های شخصیتی عجیب و غریب او.
09:46
One of her quirks is that she  always wears mismatched socks.
138
586560
4920
یکی از ویژگی‌های او این است که همیشه جوراب‌های نامتناسب می‌پوشد.
09:51
So her socks might be two different  styles or two different colors.
139
591480
3960
بنابراین جوراب‌های او ممکن است دو سبک متفاوت یا دو رنگ متفاوت باشند.
09:55
That's her unusual or strange personality trait.
140
595440
2840
این ویژگی شخصیتی غیرعادی یا عجیب اوست.
09:58
Her quirk.
141
598280
1240
خصلت او
09:59
Or the house had its quirks, like doors  that creaked that creaked at night.
142
599520
8600
یا خانه ویژگی‌های خود را داشت، مانند درهایی که شب‌ها می‌لرزیدند.
10:08
His quirky sense of humor makes him stand out.
143
608120
4640
شوخ طبعی عجیب او او را متمایز می کند.
10:12
So notice here.
144
612760
920
پس به اینجا توجه کنید.
10:13
This is a slight change because quirky  is the adjective that's fun to say.
145
613680
4520
این یک تغییر جزئی است زیرا دمدمی بودن صفتی است که گفتن آن جالب است.
10:18
Quirky.
146
618200
880
عجیب و غریب.
10:19
His quirky sense of humor.
147
619080
2760
شوخ طبعی عجیب او.
10:21
Let's listen to some real world examples.
148
621840
2680
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
10:24
It's maybe just a a weird psychological quirk  of contemporary intellectuals and academics,  
149
624520
5680
شاید این فقط یک رفتار روانشناختی عجیب و غریب از روشنفکران و دانشگاهیان معاصر باشد،
10:30
and maybe it passes with time, so.
150
630200
1880
و شاید با گذشت زمان می‌گذرد، بنابراین.
10:32
That that's sort of her funny quirk.
151
632080
1520
که این نوعی خصلت خنده دار اوست.
10:33
Kind of thought to himself is is this a one off?
152
633600
2240
یک نوع فکر با خودش این است که آیا این یک چیز است؟
10:35
Is this a quirk or does the sun always do this?
153
635840
2840
آیا این کار عجیبی است یا خورشید همیشه این کار را می کند؟
10:38
#9 trivial, trivial, trivial.
154
638680
6200
شماره 9 بی اهمیت، پیش پا افتاده، پیش پا افتاده.
10:44
Do you know this?
155
644880
1400
آیا شما این را می دانید؟
10:46
It's an adjective, and it means  of little value or importance.
156
646280
5720
این یک صفت است و به معنای ارزش یا اهمیت کمی است.
10:52
Don't waste time on trivial matters, unimportant  matters when the deadline is approaching  
157
652000
7600
وقتتان را روی مسائل بی اهمیت تلف نکنید، مسائل بی اهمیت زمانی که ضرب الاجل نزدیک است
10:59
or the argument was over something  so trivial, so unimportant.
158
659600
6680
یا مشاجره بر سر موضوعی بسیار پیش پا افتاده و بی اهمیت بود.
11:06
Now you can also use this as a trivial problem,  
159
666280
4440
اکنون می‌توانید از این به‌عنوان یک مشکل بی‌اهمیت نیز استفاده کنید،
11:10
which is a problem that's easy to solve,  but we commonly use this in the negative.
160
670720
5520
که مشکلی است که حل کردن آن آسان است، اما ما معمولاً از آن به صورت منفی استفاده می‌کنیم.
11:16
For example, learning English isn't trivial.
161
676240
4160
به عنوان مثال، یادگیری زبان انگلیسی بی اهمیت نیست.
11:20
This is another way of saying  learning English is difficult.
162
680400
4320
این روش دیگری برای گفتن این است که یادگیری انگلیسی دشوار است.
11:24
It isn't trivial.
163
684720
2160
پیش پا افتاده نیست
11:26
Let's listen to some real world examples.
164
686880
2560
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
11:29
Think of these things as relatively trivial,  but the memories of vogue can be powerful.
165
689440
5240
این چیزها را نسبتاً بی‌اهمیت در نظر بگیرید، اما خاطرات مد می‌توانند قدرتمند باشند.
11:34
It may seem like a trivial in pursuit.
166
694680
2360
ممکن است در تعقیب آن چیز بی اهمیتی به نظر برسد. در
11:37
It's actually almost trivial that  there will be gravitational waves.
167
697040
3640
واقع تقریباً پیش پا افتاده است که امواج گرانشی وجود داشته باشد.
11:40
#10 vent, vent, vent.
168
700680
5720
شماره 10 دریچه، دریچه، هواکش.
11:46
Do you know this one?
169
706400
2160
آیا این یکی را می شناسید؟
11:48
Well, this is a vent.
170
708560
3440
خوب، این یک دریچه است.
11:52
Well, listen to this example sentence.
171
712000
2360
خوب، به این جمله مثال گوش دهید.
11:54
She needed to vent about  her stressful day at work.
172
714360
4440
او باید در مورد روز پر استرس خود در محل کار صحبت کند.
11:58
Do you know what it means in this example?
173
718800
2680
آیا می دانید در این مثال به چه معناست؟
12:01
Well, here it's a verb and it means  to express strong negative emotions  
174
721480
6040
خب، در اینجا این یک فعل است و به معنای بیان احساسات منفی قوی
12:07
such as anger or frustration, but to do  that in a forceful and uncontrolled way.
175
727520
6040
مانند عصبانیت یا ناامیدی است، اما این کار را به روشی قوی و کنترل نشده انجام دهید.
12:13
For example, you might offer to your friend,  
176
733560
2680
به عنوان مثال، ممکن است به دوست خود پیشنهاد دهید،
12:16
call me if you need to vent about your  in laws, if you need to talk about  
177
736240
5280
اگر می‌خواهید در مورد قوانین خود صحبت کنید، با
12:21
the situation in a negative way for a long  period of time, call me if you need to vent.
178
741520
6880
من تماس بگیرید.
12:28
Or you could say the meeting was a waste of time.
179
748400
3480
یا می توانید بگویید جلسه اتلاف وقت بود.
12:31
The client vented about  trivial matters the whole time.
180
751880
5480
مشتری تمام مدت در مورد مسائل بی اهمیت صحبت می کرد.
12:37
Let's listen to some real world examples, but I  wanted to vent a little bit if you will allow me.
181
757360
6200
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم، اما اگر اجازه بدهید، می‌خواستم کمی صحبت کنم.
12:43
It's healthy.
182
763560
640
سالم است.
12:44
That's how Europeans vent.
183
764200
2000
اینطوری اروپایی ها تخلیه می کنند.
12:46
How many do you know so far?
184
766200
2320
تا الان چند نفر را می شناسید؟
12:48
Let's review the final 5 #11 nudge, nudge, nudge.
185
768520
8160
بیایید 5 شماره 11 نهایی را با هم مرور کنیم.
12:56
Do you know this one?
186
776680
1920
آیا این یکی را می شناسید؟
12:58
Well, this is to nudge.
187
778600
3000
خوب، این برای اصرار است.
13:01
It's a verb, and it's to push someone or  something, but gently, often with an elbow.
188
781600
7280
این یک فعل است و هل دادن کسی یا چیزی است، اما به آرامی، اغلب با آرنج.
13:08
And you would do this to get their attention  or to encourage them to do something.
189
788880
6480
و این کار را برای جلب توجه آنها یا تشویق آنها به انجام کاری انجام می دهید.
13:15
For example, she gave him a gentle  nudge to remind him to speak up,  
190
795360
6960
برای مثال، او به آرامی به او تکان داد تا به او یادآوری کند که حرفش را بزند،
13:22
or he nudged the door open with  his foot when his hands were full.
191
802320
6840
یا وقتی دست‌هایش پر بود، در را با پایش باز کرد.
13:29
So you don't always have to use this  with an elbow, but it is the most common.
192
809160
5720
بنابراین لازم نیست همیشه از این با آرنج استفاده کنید، اما رایج‌ترین مورد است.
13:34
How about this example?
193
814880
1240
در مورد این مثال چطور؟
13:36
My teacher's words gave me the nudge  I needed to start speaking in public.
194
816120
8600
سخنان معلمم به من انگیزه‌ای داد که برای شروع صحبت کردن در جمع نیاز داشتم.
13:44
In this case, you can replace the  word nudge with encouragement.
195
824720
4400
در این مورد، می‌توانید کلمه تلنگر را با تشویق جایگزین کنید.
13:49
The nudge I needed.
196
829120
1480
تلنگری که نیاز داشتم
13:50
The encouragement I needed.
197
830600
2720
تشویقی که نیاز داشتم
13:53
Let's listen to some real world examples.
198
833320
2800
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
13:56
No curves that would nudge drivers to take it  slow, and sometimes we need a little nudge.
199
836120
5760
هیچ منحنی وجود ندارد که رانندگان را به آهستگی سوق دهد ، و گاهی اوقات ما به کمی تکان دادن نیاز داریم.
14:01
But isn't there a danger that even if  you give them a nudge, they won't budget?
200
841880
5480
اما آیا این خطر وجود ندارد که حتی اگر به آنها فشار بیاورید، بودجه نخواهند داشت؟
14:07
#12 glitch glitch glitch.
201
847360
5240
شماره 12 اشکال glitch glitch.
14:12
Do you know this one?
202
852600
1440
آیا این یکی را می شناسید؟
14:14
It's a noun, and it's a minor problem or fault,  
203
854040
4000
این یک اسم است، و یک مشکل یا نقص جزئی است،
14:18
but that causes a temporary error, and this  is often used with technological problems.
204
858040
7320
اما باعث یک خطای موقت می‌شود، و این اغلب برای مشکلات فنی استفاده می‌شود.
14:25
For example, there was a glitch  in the system that caused a delay.
205
865360
6040
برای مثال، نقصی در سیستم وجود داشت که باعث تاخیر شد.
14:31
Or the new video game still has a few  glitches, a few problems or faults.
206
871400
7760
یا بازی ویدیویی جدید همچنان دارای چند نقص، چند مشکل یا ایراد است.
14:39
The glitch in the software  was fixed before the deadline.
207
879160
4760
اشکال در نرم افزار قبل از مهلت مقرر برطرف شد.
14:43
Let's listen to some real world examples.
208
883920
2880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
14:46
The critic has observed a glitch in the system.
209
886800
2880
منتقد یک نقص در سیستم مشاهده کرده است.
14:49
I mean, it's, you know, just a little  glitch in the in the overall story.
210
889680
4480
منظورم این است که، می دانید، فقط یک نقص کوچک در داستان کلی است.
14:54
Apologize for the technical glitch.
211
894160
1680
بابت نقص فنی عذرخواهی کنید
14:55
#13 posh, posh, posh.
212
895840
6320
#13 شیک، شیک، شیک.
15:02
Do you know this one?
213
902160
1320
آیا این یکی را می شناسید؟
15:03
It's an adjective and it means  elegant, stylish or luxurious.
214
903480
7120
این یک صفت است و به معنای زیبا، شیک یا مجلل است.
15:10
They stayed at a posh hotel during their vacation.
215
910600
4960
آنها در طول تعطیلات خود در یک هتل مجلل اقامت داشتند.
15:15
She always dresses in posh  outfits for special occasions.
216
915560
5600
او همیشه برای موقعیت‌های خاص لباس‌های شیک می‌پوشد.
15:21
The restaurant had a posh  atmosphere and excellent service.
217
921160
5920
رستوران فضایی شیک و خدمات عالی داشت.
15:27
Let's listen to some real world examples.
218
927080
1880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
15:29
Luxury yachts line the Marina and posh  hotels and showy cars flash up the promenade.
219
929920
5920
قایق‌های تفریحی لوکس در مارینا و هتل‌های شیک و ماشین‌های نمایشی در تفرجگاه به چشم می‌خورد.
15:35
3 out of the four criminals  masqueraded as posh females.
220
935840
3120
از هر چهار مجرم، 3 نفر به عنوان زنان شیک پوش ظاهر شدند.
15:38
Webhooks.
221
938960
440
وب هوک ها
15:39
It's the new posh way to say call back.
222
939400
2720
این روش جدید و شیک برای گفتن تماس مجدد است.
15:42
#14 blunder, blunder, blunder.
223
942120
6280
شماره 14 اشتباه، اشتباه، اشتباه.
15:48
Do you know this one?
224
948400
1640
آیا این یکی را می شناسید؟
15:50
This is a noun, and it's a  careless or stupid mistake.
225
950040
5440
این یک اسم است و یک اشتباه بی دقت یا احمقانه است.
15:55
For example, he made a huge blunder by  sending the e-mail to the wrong person.
226
955480
6640
برای مثال، او با ارسال ایمیل به شخص اشتباهی مرتکب اشتباه بزرگی شد.
16:02
So that's a careless mistake  that is easy to avoid.
227
962120
4000
بنابراین این یک اشتباه بی دقت است که اجتناب از آن آسان است.
16:06
So that's a blunder.
228
966120
2240
پس این یک اشتباه است.
16:08
Or you could say the blunder because it's a noun.
229
968360
3240
یا می توانید اشتباه را بگویید زیرا یک اسم است.
16:11
The blunder cost them millions in lost revenue.
230
971600
4520
این اشتباه میلیون ها درآمد از دست رفته آنها را به همراه داشت.
16:16
Or you could say she tried to laugh off  the blunder but it was too cringe worthy.
231
976120
7480
یا می‌توانید بگویید که او سعی کرد از اشتباهش بخندد، اما خیلی ارزشش را داشت.
16:23
Or to sound very trendy, you  can say, but it was too cringe.
232
983600
5600
یا می‌توان گفت خیلی شیک به نظر می‌رسد، اما خیلی ترسناک بود.
16:29
Remember that image of cringe?
233
989200
3480
آن تصویر ترسیدن را به خاطر دارید؟
16:32
Now let's listen to some.
234
992680
1280
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
16:33
Real world examples.
235
993960
1920
نمونه های دنیای واقعی
16:35
Was this just another La La  Land blunder like at the Oscars?
236
995880
3800
آیا این فقط یکی دیگر از اشتباهات لالا لند در مراسم اسکار بود؟
16:39
#4 and that was a colossal blunder on his part.
237
999680
3920
شماره 4 و این یک اشتباه بزرگ از طرف او بود.
16:43
See.
238
1003600
240
16:43
I mean the classic blender  of not feeling it first.
239
1003840
4120
ببینید.
منظورم همان مخلوط کن کلاسیک است که ابتدا آن را احساس نمی کند.
16:47
#15 clumsy, clumsy, clumsy.
240
1007960
6920
#15 دست و پا چلفتی، دست و پا چلفتی، دست و پا چلفتی.
16:54
Do you know this one?
241
1014880
1600
آیا این یکی را می شناسید؟
16:56
It's an adjective.
242
1016480
1640
این یک صفت است.
16:58
It definitely describes me at times.
243
1018120
3400
قطعاً گاهی مرا توصیف می کند.
17:01
It means awkward in movement or handling things  and often leading to accidents or mistakes.
244
1021520
9680
این به معنای نامناسب بودن در حرکت یا دست زدن به چیزها است و اغلب منجر به تصادف یا اشتباه می شود.
17:11
Remember I said this describes me sometimes?
245
1031200
3200
یادت هست گفتم گاهی اوقات این من را توصیف می کند؟
17:14
Well, this is a true example.
246
1034400
2480
خوب، این یک مثال واقعی است.
17:16
Because I'm clumsy, I'm not  allowed to wash certain dishes.
247
1036880
5000
چون دست و پا چلفتی هستم، اجازه شستن ظروف خاصی را ندارم.
17:21
We have some dishes that are more  expensive and therefore more fragile.
248
1041880
5520
ما برخی از ظروف داریم که گران‌تر و در نتیجه شکننده‌تر هستند.
17:27
They break easily and I have broken many of them  
249
1047400
4960
آنها به راحتی می شکنند و من بسیاری از آنها را شکسته ام،
17:32
because I'm a little clumsy with  objects, I easily drop things.
250
1052360
5200
زیرا با اشیا کمی دست و پا چلفتی هستم ، به راحتی اشیا را رها می کنم.
17:37
So because of that, I am now not  allowed to wash certain dishes.
251
1057560
4920
بنابراین به همین دلیل، اکنون اجازه شستن ظروف خاصی را ندارم.
17:42
What about you?
252
1062480
720
شما چطور؟
17:43
Are you clumsy at all?
253
1063200
1480
اصلا دست و پا چلفتی هستی؟
17:44
Or you could say the clumsy waiter spilled coffee  
254
1064680
3960
یا می‌توانید بگویید پیشخدمت دست و پا چلفتی قهوه را
17:48
all over the table or she felt clumsy  wearing high heels for the first time.
255
1068640
8720
روی میز ریخت یا با پوشیدن کفش‌های پاشنه بلند برای اولین بار احساس دست و پا چلفتی کرد.
17:57
Now let's listen to some.
256
1077360
1080
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
17:58
Real world examples.
257
1078440
2000
نمونه های دنیای واقعی
18:00
You just said it sort of  starts a little bit clumsy.
258
1080440
2240
شما فقط گفتید که به نوعی کمی ناشیانه شروع می شود.
18:02
You didn't know what you're doing.
259
1082680
1320
تو نمیدونستی داری چیکار میکنی
18:04
There will be times where the  relationship is clumsy or mishandled.
260
1084000
3880
مواقعی وجود خواهد داشت که رابطه ناشیانه یا نادرست است.
18:07
You know, this is just clumsy little baby step.
261
1087880
2240
می دانید، این فقط یک قدم کوچک دست و پا چلفتی است.
18:10
How many words did you know from that section?
262
1090120
2720
از آن بخش چند کلمه می دانستید؟
18:12
Share your score in the comments and  let's move on to more intermediate words.
263
1092840
5720
امتیاز خود را در نظرات به اشتراک بگذارید و بیایید به سراغ کلمات متوسط ​​​​تر برویم.
18:18
Our first word, rusty.
264
1098560
3640
اولین کلمه ما زنگ زده است.
18:22
Rusty.
265
1102200
1760
زنگ زده
18:23
Do you know this word rusty?
266
1103960
3600
آیا این کلمه زنگ زده را می شناسید؟
18:27
Well, this pipe is rusty, which  means it's covered in rust.
267
1107560
7040
خوب، این لوله زنگ زده است، به این معنی که زنگ زده است.
18:34
But what if I said my speaking  skills are a little rusty?
268
1114600
6800
اما اگر بگویم مهارت‌های صحبت کردن من کمی زنگ زده است، چه؟
18:41
What does this mean?
269
1121400
1720
این به چه معناست؟
18:43
Well, in this context, rusty is an adjective and  
270
1123120
4000
خوب، در این زمینه، زنگ زده یک صفت است و
18:47
it's a skill that isn't as good as it  once was because of lack of practice.
271
1127120
8880
این یک مهارت است که به دلیل عدم تمرین به خوبی سابق نیست.
18:56
So if your English is rusty, not as good as  it once was because you haven't practiced.
272
1136000
7080
بنابراین، اگر انگلیسی شما زنگ زده است، به خوبی قبل نیست زیرا تمرین نکرده اید.
19:03
If your English is rusty, I'm here to help.
273
1143080
4040
اگر انگلیسی شما زنگ زده است، من اینجا هستم تا کمک کنم.
19:07
So Are you ready?
274
1147120
1240
پس آماده ای؟
19:08
Are you ready?
275
1148360
840
آیا شما آماده اید؟
19:09
If you are put let's go, let's go,  put, let's go in the comments and  
276
1149200
4920
اگر به شما اجازه داده شده است، بیایید برویم، بگذارید، بیایید در نظرات برویم و
19:14
don't worry about taking these notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.
277
1154120
5760
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم.
19:19
You can find the link in the description.
278
1159880
2480
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
19:22
Now let's listen to some real world examples so  
279
1162360
3200
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم تا
19:25
you can improve your listening skills  and also shadow the pronunciation.
280
1165560
5440
بتوانید مهارت های شنیداری خود را بهبود بخشید و همچنین تلفظ را سایه بزنید.
19:31
I'm very rusty.
281
1171000
1280
من خیلی زنگ زده ام من
19:32
I'm I'm a little rusty.
282
1172280
1240
کمی زنگ زده ام
19:33
Hope I'm not rusty.
283
1173520
1320
امیدوارم زنگ زده نباشم
19:34
Our next word?
284
1174840
1360
حرف بعدی ما؟
19:36
Tangled.
285
1176200
2440
درهم.
19:38
Tangled.
286
1178640
2040
درهم.
19:40
Do you know this word Tangled?
287
1180680
3480
آیا این کلمه Tangled را می شناسید؟
19:44
This is an adjective.
288
1184160
2200
این یک صفت است. به این
19:46
It means twisted together  in a confused, untidy mass.
289
1186360
6080
معنی است که در یک توده گیج و نامرتب به هم پیچیده شده اند.
19:52
These are some old earphones I have that I  haven't used in years, and they are tangled.
290
1192440
8080
اینها چند هدفون قدیمی هستند که سال‌هاست از آن‌ها استفاده نمی‌کردم و درهم هستند.
20:00
They are twisted together in a mass, a  heap, and it's of course very untidy.
291
1200520
7920
آنها در یک توده به هم پیچیده شده اند، یک کپه، و البته بسیار نامرتب است.
20:08
So these are tangled.
292
1208440
2840
پس اینها در هم پیچیده اند.
20:11
I could ask you, can you help  me untangle my headphones?
293
1211280
4920
می‌توانم از شما بپرسم، می‌توانید کمک کنید تا هدفون‌هایم را باز کنم؟
20:16
Now here tangle is a verb and I used  it in the opposite meeting untangle.
294
1216200
7600
اکنون در اینجا tangle یک فعل است و من از آن در جلسه مقابل untangle استفاده کردم.
20:23
So if you want to help me untangle  these then you would try to separate  
295
1223800
5160
بنابراین اگر می‌خواهید به من کمک کنید گره‌ها را باز کنم، سعی کنید
20:28
them into a tidy organized  chord so I can use them.
296
1228960
5800
آن‌ها را در یک آکورد مرتب و منظم جدا کنید تا بتوانم از آنها استفاده کنم.
20:34
Now, I also use this adjective every single day  because my hair gets so tangled when it's wet.
297
1234760
8280
اکنون، من نیز هر روز از این صفت استفاده می‌کنم، زیرا موهایم وقتی خیس هستند به شدت درهم می‌شوند.
20:43
It's in a mass, and it's very  difficult to brush when it's wet.
298
1243040
5120
در یک توده است و وقتی خیس است مسواک زدن آن بسیار دشوار است.
20:48
So I'm sure you can relate  to either your cords or your  
299
1248160
4000
بنابراین مطمئن هستم که می‌توانید با تارهایتان یا
20:52
hair or rope or something else getting tangled.
300
1252160
5040
موهایتان یا طنابتان یا چیز دیگری که درهم می‌آید ارتباط برقرار کنید.
20:57
Let's listen to some.
301
1257200
960
به بعضی ها گوش کنیم
20:58
Real world examples.
302
1258160
2080
نمونه های دنیای واقعی
21:00
He became tangled in the ropes,  tangled webs, tangled in the sails.
303
1260240
5000
او در طناب‌ها، تارهای درهم، در بادبان‌ها در هم پیچیده شد.
21:05
Our next word?
304
1265240
1320
حرف بعدی ما؟
21:06
Crumpled.
305
1266560
1880
مچاله شده.
21:08
Crumpled.
306
1268440
1640
مچاله شده.
21:10
Do you know this one?
307
1270080
1560
آیا این یکی را می شناسید؟
21:11
Crumpled.
308
1271640
3960
مچاله شده.
21:15
This is an adjective.
309
1275600
1360
این یک صفت است.
21:16
It means crushed into a compact mask  or folded up in an irregular way.
310
1276960
7360
این به معنای له شدن به صورت یک ماسک فشرده یا تا شدن به صورت نامنظم است.
21:24
So here's a crumpled shirt.
311
1284320
2920
بنابراین اینجا یک پیراهن مچاله شده است.
21:27
So this shirt is crumpled.
312
1287240
2200
بنابراین این پیراهن مچاله شده است.
21:29
Here's a crumpled shirt I  found in my husband's closet.
313
1289440
4760
اینم یک پیراهن مچاله که در کمد شوهرم پیدا کردم.
21:34
Now, I could crumple this shirt.
314
1294200
2640
حالا می‌توانم این پیراهن را مچاله کنم.
21:36
So right now, if I take it and I go  like this, that's the verb to crumple.
315
1296840
6080
بنابراین در حال حاضر، اگر آن را بگیرم و به این صورت بروم، این فعل مچاله کردن است.
21:42
And this is something that you  might do with a piece of paper.
316
1302920
6920
و این کاری است که ممکن است با یک تکه کاغذ انجام دهید.
21:49
Let's listen to some real.
317
1309840
1360
بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
21:51
World Examples.
318
1311200
1560
نمونه های جهانی
21:52
In this case, it's just a simple  crumpled up piece of aluminum foil.
319
1312760
4160
در این مورد، این فقط یک تکه مچاله شده ساده از فویل آلومینیومی است.
21:56
So it's a little crumpled.
320
1316920
1440
پس کمی مچاله شده است.
21:58
It got a little crumpled.
321
1318360
2640
کمی مچاله شد.
22:01
Next, wrinkled.
322
1321000
2920
بعد، چین و چروک.
22:03
Wrinkled.
323
1323920
1560
چین خورده.
22:05
Do you know this one?
324
1325480
1360
آیا این یکی را می شناسید؟
22:06
Wrinkled.
325
1326840
2000
چین خورده.
22:08
This means having small lines  or folds on the surface.
326
1328840
5360
این به معنای داشتن خطوط یا چین‌های کوچک روی سطح است.
22:14
Remember this crumpled shirt?
327
1334200
3200
این پیراهن مچاله شده را یادتان هست؟
22:17
Well, this shirt is also very  wrinkled and very stained and old.
328
1337400
7760
خوب، این پیراهن نیز بسیار چروک و بسیار لکه دار و قدیمی است.
22:25
But wrinkled.
329
1345160
1880
اما چروکیده.
22:27
That is the lines on the shirt.
330
1347040
4040
این خطوط روی پیراهن است.
22:31
You can use this as a noun.
331
1351080
2920
می توانید از این به عنوان اسم استفاده کنید.
22:34
Wrinkles.
332
1354000
1280
چین و چروک.
22:35
I'm getting wrinkles lines on my face.
333
1355280
5160
من دارم خطوط چین و چروک روی صورتم ایجاد می کنم.
22:40
Or you can use this as a verb to wrinkle.
334
1360440
3800
یا می توانید از این به عنوان فعل برای چروکیدن استفاده کنید.
22:44
We commonly use this with our nose to wrinkle.
335
1364240
3840
ما معمولاً از این برای چین و چروک بینی خود استفاده می کنیم.
22:48
She wrinkled her nose at the smell.
336
1368080
3600
از این بو بینی اش را چروک کرد.
22:51
Now let's listen to some.
337
1371680
1240
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
22:52
Real world examples.
338
1372920
2000
نمونه های دنیای واقعی
22:54
Let the laundry get wrinkled  and the dishes sit for a bit.
339
1374920
3840
بگذارید لباس‌ها چروک شوند و ظرف‌ها کمی بنشینند.
22:58
You have a few more wrinkles.
340
1378760
1920
چند چروک دیگر دارید.
23:00
I found a wrinkle.
341
1380680
1320
یه چروک پیدا کردم
23:02
Our next word?
342
1382000
1240
حرف بعدی ما؟
23:03
Flimsy.
343
1383240
2240
شلخته.
23:05
Flimsy.
344
1385480
2000
شلخته.
23:07
Do you know this one?
345
1387480
1200
آیا این یکی را می شناسید؟
23:08
Flimsy.
346
1388680
2080
شلخته.
23:10
This is an adjective.
347
1390760
1560
این یک صفت است.
23:12
It means light and thin or easily destroyed.
348
1392320
4560
به معنای سبک و نازک یا به راحتی از بین می رود.
23:16
It can also mean weak or difficult to believe.
349
1396880
4120
همچنین می تواند به معنای ضعیف یا دشوار باشد.
23:21
For example, the chair was too flimsy to  hold much weight, so the chair was very  
350
1401000
7680
به عنوان مثال، صندلی خیلی سست بود و نمی‌توانست وزن زیادی را تحمل کند، بنابراین صندلی بسیار
23:28
light or thin, so it was easily  destroyed with weight on it.
351
1408680
6120
سبک یا نازک بود، بنابراین به راحتی با وزن روی آن از بین می‌رفت.
23:34
It was flimsy.
352
1414800
2040
سست بود
23:36
You might say she gave a  flimsy excuse for being late.
353
1416840
6480
ممکن است بگویید او بهانه‌ای ضعیف برای دیر آمدن آورده است.
23:43
Her excuse was weak.
354
1423320
1720
بهانه اش ضعیف بود.
23:45
It wasn't easy to believe.
355
1425040
2000
باورش آسان نبود
23:47
It was flimsy.
356
1427040
1960
سست بود
23:49
Let's listen to some real world examples.
357
1429000
2800
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
23:51
Pretty flimsy evidence looks kind of flimsy.
358
1431800
3480
شواهد بسیار ضعیف به نظر می رسد نوعی سست.
23:55
Some flimsy excuse.
359
1435280
1840
یه بهونه ی سخیف تا
23:57
How are you doing so far?
360
1437120
1760
الان چطوری؟
23:58
Our next word?
361
1438880
1360
حرف بعدی ما؟
24:00
Feisty.
362
1440240
1880
پر جنب و جوش.
24:02
Feisty.
363
1442120
2120
پر جنب و جوش.
24:04
Do you know this one?
364
1444240
1160
آیا این یکی را می شناسید؟
24:05
Feisty.
365
1445400
1280
پر جنب و جوش.
24:06
This means lively, determined and courageous.
366
1446680
5120
این به معنای سرزنده، مصمم و شجاع است.
24:11
My cat was very feisty.
367
1451800
3600
گربه من خیلی تند بود.
24:15
As a.
368
1455400
360
24:15
Kitten, like most kitten and young  children, but also adults, can be feisty.
369
1455760
6640
به عنوان یک.
بچه گربه، مانند بیشتر بچه گربه ها و بچه های خردسال، بلکه بزرگسالان نیز می تواند پر جنب و جوش باشد.
24:22
You could say he feistily  notice this is an adverb.
370
1462400
4760
می‌توانید بگویید که او با هیجان متوجه شد که این یک قید است.
24:27
He feistily defended his opinion.
371
1467160
4000
او با هیبت از عقیده خود دفاع کرد.
24:31
He did it with a lot of strength  and courage and determination.
372
1471160
5560
او این کار را با قدرت و شجاعت و اراده بسیار انجام داد.
24:36
Now let's listen to some.
373
1476720
1280
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
24:38
Real world examples.
374
1478000
2080
نمونه های دنیای واقعی
24:40
She's super feisty super and I like it.
375
1480080
3160
او فوق العاده شیطون است و من آن را دوست دارم.
24:43
Feisty, strong willed, feisty little barmaid.
376
1483240
4000
ساقی کوچولوی پر جنب و جوش، با اراده قوی.
24:47
Next.
377
1487240
800
بعدی باهوش باهوش
24:48
Savvy.
378
1488040
2000
24:50
Savvy.
379
1490040
1800
24:51
Do you know this one?
380
1491840
1320
آیا این یکی را می شناسید؟ باهوش
24:53
Savvy.
381
1493160
1800
24:54
This is an adjective.
382
1494960
1240
این یک صفت است.
24:56
It means practical knowledge and understanding.
383
1496200
4120
یعنی دانش و درک عملی.
25:00
She's quite savvy about digital marketing.
384
1500320
4880
او در مورد بازاریابی دیجیتال کاملاً آگاه است.
25:05
Or I could ask you, are you tech savvy?
385
1505200
2600
یا می‌توانم از شما بپرسم، آیا در فناوری اطلاعات دارید؟
25:07
Do you have practical skills and  knowledge and abilities with technology?
386
1507800
7280
آیا مهارت‌ها و دانش و توانایی‌های عملی با فناوری دارید؟
25:15
Are you tech savvy?
387
1515080
1240
آیا شما در زمینه فناوری اطلاعات دارید؟
25:16
You can use this as a noun, his business savvy.
388
1516320
5400
شما می توانید از این به عنوان یک اسم استفاده کنید.
25:21
So here it's a noun.
389
1521720
1520
بنابراین اینجا یک اسم است.
25:23
It's something his practical knowledge of  business, his business savvy helped him succeed.
390
1523240
6680
این چیزی است که دانش عملی او از کسب و کار، دانش تجاری او به موفقیت او کمک کرد.
25:29
Now let's listen to some.
391
1529920
1080
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
25:31
Real world examples.
392
1531000
1960
نمونه های دنیای واقعی
25:32
He's very savvy.
393
1532960
1720
او خیلی باهوش است
25:34
She's the savvy one.
394
1534680
1720
اون باهوشه
25:36
It's Internet savvy and function.
395
1536400
2600
این اینترنت زرنگ و کارکرد دارد.
25:39
Next Dull.
396
1539000
2800
بعدی کسل کننده.
25:41
Dull.
397
1541800
1800
کسل کننده
25:43
Do you know this one?
398
1543600
1520
آیا این یکی را می شناسید؟
25:45
Dull.
399
1545120
2160
کسل کننده
25:47
The knife on the left is dull,  which means it's not sharp.
400
1547280
7080
چاقوی سمت چپ مات است، به این معنی که تیز نیست.
25:54
But what if I said this lesson is so dull?
401
1554360
5920
اما اگر بگویم این درس خیلی کسل کننده است چه؟
26:00
What does that mean?
402
1560280
1760
این به چه معناست؟
26:02
Well, here it's an adjective.
403
1562040
1957
خب، اینجا یک صفت است.
26:03
It means lacking interest or excitement.
404
1563997
4083
به معنای عدم علاقه یا هیجان است.
26:08
Hopefully you don't think that.
405
1568080
2280
امیدوارم اینطور فکر نکنی
26:10
Hopefully you think this lesson isn't dull.
406
1570360
3400
امیدوارم فکر کنید این درس کسل کننده نیست.
26:13
It's exciting, it's engaging.
407
1573760
3200
هیجان انگیز است، جذاب است.
26:16
Is that how you feel?
408
1576960
1480
آیا شما این احساس را دارید؟
26:18
If so, put that's right, that's right,  put that's right in the comments.
409
1578440
4520
اگر چنین است، درست است، درست است، آن را در نظرات قرار دهید.
26:22
And if you do think it's dull, feel free  to let me know so I can improve and make  
410
1582960
5480
و اگر فکر می‌کنید کسل‌کننده است، راحت به من اطلاع دهید تا بتوانم
26:28
them more exciting for you.
411
1588440
1880
آن‌ها را برای شما هیجان‌انگیزتر کنم.
26:30
Now let's listen to some real world.
412
1590320
2080
حالا بیایید به دنیای واقعی گوش کنیم.
26:32
Called examples.
413
1592400
1040
نمونه نامیده می شود.
26:33
Dull.
414
1593440
1520
کسل کننده
26:34
Not dull, you're dull.
415
1594960
2000
کسل نیست، تو کسل کننده ای.
26:36
Sounds dull.
416
1596960
1560
کسل کننده به نظر می رسد.
26:38
Next, Vivid.
417
1598520
3480
بعد، Vivid.
26:42
Vivid.
418
1602000
1720
زنده.
26:43
Do you know this one?
419
1603720
1560
آیا این یکی را می شناسید؟
26:45
Vivid.
420
1605280
1600
زنده.
26:46
This is an adjective.
421
1606880
1360
این یک صفت است.
26:48
It means brightly colored or producing powerful  feelings or strong, clear images in the mind.
422
1608240
10240
این به معنای رنگی روشن یا ایجاد احساسات قدرتمند یا تصاویر قوی و واضح در ذهن است.
26:58
First, let's look at this example.
423
1618480
2360
ابتدا به این مثال نگاه می کنیم.
27:00
I love the vivid colors in this painting.
424
1620840
4120
من عاشق رنگ های زنده در این نقاشی هستم.
27:04
In this case, it means bright, bright colors.
425
1624960
3720
در این مورد به معنای رنگ های روشن و روشن است.
27:08
I love the vivid colors, but you might  say I had a vivid dream last night.
426
1628680
9720
من عاشق رنگ‌های زنده هستم، اما ممکن است بگویید دیشب یک رویای زنده دیدم.
27:18
O here a vivid dream means that you can  remember your dream very powerfully.
427
1638400
7440
در اینجا یک رویای واضح به این معنی است که می‌توانید رویای خود را بسیار قدرتمند به خاطر بسپارید.
27:25
You remember all the details of your dream.
428
1645840
4040
شما تمام جزئیات رویای خود را به خاطر می آورید.
27:29
You can use this as an adverb  and say he vividly remembers his.
429
1649880
5400
می‌توانید از این به‌عنوان قید استفاده کنید و بگویید که او به وضوح او را به خاطر می‌آورد.
27:35
Wedding day.
430
1655280
1160
روز عروسی
27:36
He remembers every detail.
431
1656440
1960
او همه جزئیات را به خاطر می آورد.
27:38
He has a very clear mental image.
432
1658400
3040
او تصویر ذهنی بسیار واضحی دارد.
27:41
Let's listen to some real.
433
1661440
1360
بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
27:42
World Examples.
434
1662800
1600
نمونه های جهانی
27:44
We don't know how to tell this  generative story of us as vividly.
435
1664400
5800
ما نمی دانیم چگونه این داستان مولد خود را به این وضوح بیان کنیم.
27:50
Really vivid.
436
1670200
1360
واقعا زنده.
27:51
Like, really?
437
1671560
760
مثل، واقعا؟
27:52
Vivid things.
438
1672320
2080
چیزهای واضح
27:54
Our next word?
439
1674400
1440
حرف بعدی ما؟
27:55
Hideous.
440
1675840
2440
افتضاح
27:58
Hideous.
441
1678280
2160
افتضاح
28:00
Do you know this one?
442
1680440
1440
آیا این یکی را می شناسید؟
28:01
Hideous.
443
1681880
1800
افتضاح
28:03
This is an adjective.
444
1683680
1400
این یک صفت است. ممکن است بگویید
28:05
It means extremely ugly or  unpleasant, you might say.
445
1685080
6000
این به معنای بسیار زشت یا ناخوشایند است.
28:11
That hideous statue gave me vivid nightmares.
446
1691080
6000
آن مجسمه وحشتناک کابوس های واضحی به من می داد.
28:17
So the nightmares were vivid.
447
1697080
2160
بنابراین کابوس ها واضح بودند. به دلیل مجسمه وحشتناک،
28:19
There was a very clear image in your  mind because of the hideous statue.
448
1699240
8160
تصویر بسیار واضحی در ذهن شما وجود داشت .
28:27
Or you might say the bathroom was pink.
449
1707400
4520
یا ممکن است بگویید حمام صورتی بود.
28:31
When we moved in, it was hideous.
450
1711920
4280
وقتی وارد خانه شدیم، وحشتناک بود.
28:36
Of course, not everyone would agree with that,  
451
1716200
2960
البته، همه با آن موافق نیستند،
28:39
but maybe to you, the color  pink in a bathroom is hideous.
452
1719160
4560
اما شاید برای شما، رنگ صورتی در حمام زشت باشد.
28:43
Now let's listen to some.
453
1723720
1280
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
28:45
Real world examples.
454
1725000
2080
نمونه های دنیای واقعی
28:47
Is it hideous?
455
1727080
1000
افتضاح است؟
28:48
That's hideous.
456
1728080
1080
این افتضاح است. من
28:49
I'm hideous.
457
1729160
1640
افتضاحم
28:50
Our next word?
458
1730800
1320
حرف بعدی ما؟
28:52
Frugal.
459
1732120
2120
مقتصد.
28:54
Frugal.
460
1734240
1720
مقتصد.
28:55
Do you know this one?
461
1735960
1360
آیا این یکی را می شناسید؟
28:57
Frugal.
462
1737320
720
مقتصد.
28:59
This is an adjective.
463
1739000
1440
این یک صفت است.
29:00
It means careful to use only as much money or  other resources, but mainly money as necessary.
464
1740440
10760
این بدان معنی است که مراقب باشید فقط از پول یا سایر منابع استفاده کنید، اما عمدتاً از پول در صورت لزوم.
29:11
For example, Warren Buffett is a  billionaire, but he's very frugal.
465
1751200
6040
برای مثال، وارن بافت یک میلیاردر است، اما بسیار مقتصد است.
29:17
Did you know that he only  spends a small amount of money?
466
1757240
5880
آیا می دانستید که او فقط مقدار کمی پول خرج می کند؟
29:23
You might say my parents live a frugal  life, so here it describes the life of.
467
1763120
7200
ممکن است بگویید والدین من زندگی مقرون به صرفه ای دارند ، بنابراین در اینجا زندگی آنها را شرح می دهد.
29:30
Frugal life.
468
1770320
1760
زندگی مقرون به صرفه
29:32
Let's listen to some real world examples.
469
1772080
3040
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
29:35
So I'm frugal.
470
1775120
2840
پس من مقتصد هستم
29:37
So he's frugal.
471
1777960
1360
بنابراین او صرفه جو است.
29:39
He was frugal.
472
1779320
1040
او مقتصد بود.
29:40
You know, he was born frugal.
473
1780360
2360
می دانید، او مقتصد به دنیا آمد.
29:42
Maybe department?
474
1782720
1080
شاید بخش؟
29:43
Our next word?
475
1783800
1240
حرف بعدی ما؟ مجلل مجلل
29:45
Lavish.
476
1785040
1880
29:46
Lavish.
477
1786920
1480
29:48
Do you know this one?
478
1788400
1560
آیا این یکی را می شناسید؟ مجلل
29:49
Lavish.
479
1789960
1480
29:51
This is an adjective.
480
1791440
1240
این یک صفت است.
29:52
It means more than enough, more than  necessary, more than reasonable.
481
1792680
5360
این به معنای بیش از حد کافی، بیش از ضروری، بیش از حد معقول است.
29:58
They're usually frugal, but  their wedding was lavish.
482
1798600
6040
آنها معمولاً مقتصد هستند، اما عروسی آنها مجلل بود.
30:04
So you can imagine a very expensive wedding.
483
1804640
3960
بنابراین می توانید یک عروسی بسیار گران قیمت را تصور کنید.
30:08
Expensive clothes, expensive  food, expensive decorations.
484
1808600
4520
لباس های گران قیمت، غذای گران قیمت ، تزئینات گران قیمت.
30:13
The wedding was lavish.
485
1813120
2880
عروسی مجلل بود.
30:16
Or perhaps our new office is lavish.
486
1816000
4200
یا شاید دفتر جدید ما مجلل است.
30:20
It even has an indoor swimming pool, something  you would rarely find in a corporate office.
487
1820200
7880
حتی یک استخر سرپوشیده نیز دارد، چیزی که به ندرت در دفتر شرکتی پیدا می‌کنید.
30:28
Let's listen to some.
488
1828080
1080
به بعضی ها گوش کنیم
30:29
Real world examples.
489
1829160
2160
نمونه های دنیای واقعی
30:31
His rewards for loyalty are lavish.
490
1831320
2920
پاداش او برای وفاداری بسیار زیاد است.
30:34
This event has been somewhat lavish.
491
1834240
2160
این رویداد تا حدودی مجلل بوده است.
30:36
No big halls or lavish dinners.
492
1836400
2680
بدون سالن بزرگ یا شام مجلل.
30:39
Next.
493
1839080
960
بعدی
30:40
Vigorous.
494
1840040
2760
پرشور
30:42
Vigorous.
495
1842800
1560
پرشور
30:44
Do you know this one?
496
1844360
1320
آیا این یکی را می شناسید؟
30:45
Vigorous.
497
1845680
1440
پرشور
30:47
This is an adjective.
498
1847120
1120
این یک صفت است.
30:48
It means strong, healthy, full of energy.
499
1848240
3800
یعنی قوی، سالم، پر انرژی.
30:52
He's known for his vigorous workout routines,  
500
1852040
3760
او به‌خاطر برنامه‌های تمرینی شدیدش معروف است،
30:55
so his routines, his workout  routines are very energetic.
501
1855800
5120
بنابراین روال‌های تمرینی‌اش بسیار پرانرژی هستند.
31:00
Or she vigorously defended the  company against allegations of fraud.
502
1860920
7000
یا به شدت از شرکت در برابر اتهامات کلاهبرداری دفاع کرد.
31:07
So here, notice it's an adverb  she vigorously defended.
503
1867920
4680
بنابراین در اینجا، توجه کنید که این قیدی است که او به شدت از آن دفاع کرده است.
31:12
Now let's listen to some.
504
1872600
1040
حالا بیایید چند تا گوش کنیم.
31:13
Real world examples.
505
1873640
2120
نمونه های دنیای واقعی
31:15
I feel vigorous, strong, spirited, vigorous.
506
1875760
3920
من احساس می کنم قوی، قوی، با روحیه، پر انرژی.
31:19
Next, tenacious.
507
1879680
3440
بعد، سرسخت
31:23
Tenacious.
508
1883120
2240
سرسخت
31:25
Do you recognize this word tenacious?
509
1885360
2560
آیا این کلمه را سرسخت تشخیص می دهید؟
31:28
This is an adjective.
510
1888880
1240
این یک صفت است.
31:30
It means persistent, determined, and also  stubborn, but is generally a positive adjective.
511
1890120
8840
این به معنای مداوم، مصمم و همچنین سرسخت است، اما به طور کلی یک صفت مثبت است.
31:38
Her tenacious attitude helped her become  fluent or she tenaciously noticed the adverb.
512
1898960
8920
نگرش سرسخت او به او کمک کرد تا مسلط شود یا با سرسختی متوجه قید شد.
31:47
She tenaciously pursued her goals.
513
1907880
4120
او با سرسختی اهداف خود را دنبال می کرد.
31:52
You could use this as a noun.
514
1912000
1800
می توانید از این به عنوان اسم استفاده کنید.
31:53
Her tenacity.
515
1913800
1680
سرسختی او
31:55
Repeat after me tenacity.
516
1915480
2160
سرسختی بعد از من تکرار کن
31:57
Her tenacity is her greatest strength.
517
1917640
4560
سرسختی او بزرگترین قدرت اوست.
32:02
Let's listen to some real world examples.
518
1922200
2840
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
32:05
Brave, tenacious, spirited.
519
1925040
2160
شجاع، سرسخت، با روحیه.
32:07
She's tenacious.
520
1927200
1760
او سرسخت است.
32:08
He's tenacious.
521
1928960
1280
او سرسخت است.
32:10
Our final word?
522
1930240
1600
حرف آخر ما؟
32:11
Preposterous.
523
1931840
2600
مسخره
32:14
Preposterous.
524
1934440
2080
مسخره
32:16
Do you recognize this?
525
1936520
1440
آیا شما این را تشخیص می دهید؟
32:17
Preposterous.
526
1937960
2480
مسخره
32:20
This is an adjective.
527
1940440
1080
این یک صفت است.
32:21
It means very silly or very stupid.
528
1941520
4520
یعنی خیلی احمقانه یا خیلی احمقانه.
32:26
That idea is preposterous.
529
1946040
4120
این ایده مضحک است.
32:30
Or maybe someone says, hey, you  should unsubscribe from J Force  
530
1950160
4720
یا شاید کسی بگوید، هی، شما باید اشتراک J Force   انگلیسی را لغو کنید
32:34
English and you reply and say,  I'm not going to unsubscribe.
531
1954880
4640
و شما پاسخ می دهید و می گویید، من قصد لغو اشتراک را ندارم.
32:39
That's preposterous.
532
1959520
1760
این مسخره است.
32:41
So that that represents unsubscribing.
533
1961280
3960
به طوری که نشان دهنده لغو اشتراک است.
32:45
That's preposterous.
534
1965240
1680
این مسخره است.
32:46
That's very silly or very stupid.
535
1966920
2520
این خیلی احمقانه یا خیلی احمقانه است.
32:49
Hopefully you agree with that  because these lessons are not dull.
536
1969440
4840
امیدواریم با آن موافق باشید زیرا این درس ها کسل کننده نیستند.
32:54
If you agree, put that's right, that's right,  
537
1974280
2520
اگر موافق هستید، درست است، درست است،
32:56
put that's right in the comments  and let's listen to some.
538
1976800
3880
درست است را در نظرات قرار دهید و بیایید به تعدادی گوش کنیم.
33:00
Real world examples.
539
1980680
2080
نمونه های دنیای واقعی
33:02
That's preposterous.
540
1982760
2080
این مسخره است.
33:04
It's.
541
1984840
280
این است.
33:05
Preposterous.
542
1985120
1160
مسخره
33:06
It's definitely preposterous.
543
1986280
1760
قطعاً مسخره است
33:08
So how are you doing so far?
544
1988040
1360
پس تا الان چطوری؟
33:09
Share your score from that section.
545
1989400
2120
امتیاز خود را از آن بخش به اشتراک بگذارید.
33:11
And now let's move on to 15 phrasal verbs,  
546
1991520
3960
و اکنون بیایید به سراغ 15 فعل عبارتی برویم،
33:15
which many students find are at the more  intermediate upper intermediate level.
547
1995480
5880
که بسیاری از دانش‌آموزان آن‌ها را در سطح متوسط‌تر و متوسط ​​بالا می‌دانند.
33:21
Remember that phrasal verbs have  multiple meanings depending on context.
548
2001360
6000
به یاد داشته باشید که افعال عبارتی بسته به بافت، دارای معانی متعددی هستند.
33:27
So I'll show you the phrasal  verb, and then I'll give you  
549
2007360
2720
بنابراین من فعل عبارتی را به شما نشان می‌دهم ، و سپس
33:30
an example sentence so you can see  how that phrasal verb is being used.
550
2010080
5280
یک جمله مثال به شما می‌دهم تا بتوانید نحوه استفاده از آن فعل عبارتی را ببینید.
33:35
Our first phrasal verb, Pull off.
551
2015360
3960
اولین فعل عبارتی ما، Pull off است.
33:39
I know the team can pull it off.
552
2019320
3920
من می دانم که تیم می تواند آن را به پایان برساند.
33:43
Pull off.
553
2023240
1200
بکشید.
33:44
Do you know this one?
554
2024440
1440
آیا این یکی را می شناسید؟
33:45
In this context, to pull off means to succeed  in doing something difficult or unexpected.
555
2025880
7880
در این زمینه، عقب‌نشینی به معنای موفقیت در انجام کاری دشوار یا غیرمنتظره است.
33:53
For example, getting a high mark on your IELTS  is challenging, but I know you'll pull it off.
556
2033760
8560
به عنوان مثال، گرفتن نمره بالا در آیلتس چالش برانگیز است، اما می‌دانم که از پس آن بر می‌آیید.
34:02
So notice here.
557
2042320
920
پس به اینجا توجه کنید
34:03
I know you'll pull it off here.
558
2043240
3520
من می دانم که شما آن را در اینجا بکشید.
34:06
It means I know you'll succeed at  getting a high mark on your IELTS.
559
2046760
6840
این بدان معناست که من می دانم که شما در کسب نمره بالا در آیلتس موفق خواهید شد.
34:13
How about this one?
560
2053600
1240
این یکی چطور؟
34:14
If you have a great teacher,  I know I'll pull it off.
561
2054840
5240
اگر معلم بزرگی دارید، می‌دانم که این کار را انجام خواهم داد.
34:20
Maybe that's something you would say.
562
2060080
2280
شاید این چیزی است که شما می گویید.
34:22
I know I'll pull it off.
563
2062360
2360
من می دانم که آن را از بین می برم.
34:24
I will be successful if I have a great.
564
2064720
3400
من موفق خواهم شد اگر عالی داشته باشم.
34:28
Teacher.
565
2068120
880
معلم
34:29
And I hope I'm not great teacher for you.
566
2069000
2600
و امیدوارم معلم بزرگی برای شما نباشم.
34:31
If you agree with not put  that's right, that's right,  
567
2071600
2920
اگر موافق نیستید درست است، درست است
34:34
I'll pull it off with Jennifer's help  Put that's right in the comments.
568
2074520
5800
با کمک جنیفر آن را حل می‌کنم درست را در نظرات قرار دهید.
34:40
And don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.
569
2080320
5480
و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.
34:45
You can find the link in the description.
570
2085800
2320
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
34:48
Now let's listen to some real world  examples using this phrasal verb.
571
2088120
4560
حالا بیایید با استفاده از این فعل عبارتی به چند مثال دنیای واقعی گوش دهیم.
34:52
Is it something you've really managed to pull off,  
572
2092680
2200
آیا این چیزی است که شما واقعاً موفق به انجام آن شده‌اید،
34:54
or does the Middle East really  still have US kind of sucked in?
573
2094880
3680
یا آیا خاورمیانه واقعاً هنوز به نوعی ایالات متحده را جذب کرده است؟
34:58
So how did Ukraine pull  off such a stunning attack?
574
2098560
2920
پس چگونه اوکراین چنین حمله خیره کننده ای را انجام داد؟
35:01
It requires a bit of confidence to pull off.
575
2101480
2320
کمی اعتماد به نفس لازم است تا به نتیجه برسند.
35:03
Our next phrase over Take off.
576
2103800
2840
عبارت بعدی ما در مورد برخاستن.
35:06
Sarah's online store really took off.
577
2106640
5320
فروشگاه اینترنتی سارا واقعا رونق گرفت.
35:11
Do you know what this means?
578
2111960
2280
میدونی این یعنی چی؟
35:14
Take off.
579
2114240
880
برخاستن.
35:15
This means to become successful or popular.
580
2115120
4200
این به معنای موفقیت یا محبوب شدن است.
35:19
For example, my YouTube channel  didn't take off at first.
581
2119320
4840
برای مثال، کانال YouTube من در ابتدا شروع به کار نکرد.
35:24
It wasn't successful or popular at first,  
582
2124160
3480
در ابتدا موفقیت‌آمیز یا محبوب نبود،
35:28
but I was persistent and consistent  and eventually it took off.
583
2128280
7240
اما من پیگیر و ثابت بودم و در نهایت شروع به کار کرد.
35:35
Eventually it became successful.
584
2135520
3960
در نهایت موفق شد.
35:39
I could also say, and eventually I pulled it off.
585
2139480
5920
من هم می توانستم بگویم، و در نهایت آن را کشیدم.
35:45
I pulled it off.
586
2145400
1400
من آن را کشیدم.
35:46
And in this case, it represents creating  and growing a successful YouTube channel.
587
2146800
6960
و در این مورد، نشان‌دهنده ایجاد و رشد یک کانال YouTube موفق است.
35:53
Or I could say to you, if you're consistent, your  English fluency and confidence will take off.
588
2153760
8320
یا می‌توانم به شما بگویم، اگر ثابت قدم باشید، تسلط و اعتماد به نفس انگلیسی‌تان بالا می‌رود.
36:02
Do you agree with that?
589
2162080
1760
آیا شما با آن موافق هستید؟
36:03
Well put.
590
2163840
720
خوب قرار دهید.
36:04
That's right.
591
2164560
880
درست است.
36:05
That's right put, that's right in the comments.
592
2165440
3400
درست است، در نظرات همینطور است.
36:08
Now let's listen to some real world  examples using this phrasal verb.
593
2168840
4920
حالا بیایید با استفاده از این فعل عبارتی به چند مثال دنیای واقعی گوش دهیم.
36:13
Just to the point where your career is starting  to take take off, you're taking on seniority.
594
2173760
3240
درست تا جایی که حرفه شما شروع به رونق گرفتن می کند، شما در حال گرفتن ارشد هستید.
36:17
After the trial, she was able to  move away to Florence and that's  
595
2177000
3040
پس از محاکمه، او توانست به فلورانس برود و اینجاست
36:20
where we really see her career kind of take off.
596
2180040
3040
که ما واقعاً شاهد پیشرفت شغلی او هستیم.
36:23
But once you look at that 10 year mark and beyond,  that's where things really start to take off.
597
2183080
5280
اما وقتی به آن ۱۰ سال و بعد از آن نگاه کنید، اینجاست که همه چیز شروع به اوج گرفتن می‌کند.
36:28
Next, put off.
598
2188360
2080
بعد، به تعویق بیندازید.
36:30
She put off scheduling her IELTS.
599
2190440
4440
او برنامه ریزی آیلتس خود را به تعویق انداخت.
36:34
Do you know what put off means?
600
2194880
3080
میدونی عقب انداختن یعنی چی؟
36:37
This means to delay or postpone doing something.
601
2197960
5200
این به معنای به تاخیر انداختن یا به تعویق انداختن انجام کاری است.
36:43
She put off scheduling her IELTS  until she mastered phrasal verbs.
602
2203160
8400
او برنامه ریزی آیلتس خود را تا زمانی که بر افعال عبارتی تسلط پیدا کند به تعویق انداخت.
36:51
Now, this means she'll schedule her  IELTS once she masters phrasal verbs.
603
2211560
7840
اکنون، این بدان معناست که او پس از تسلط بر افعال عبارتی، آیلتس خود را برنامه ریزی می کند.
36:59
You might say, let's put off the meeting.
604
2219400
3040
شاید بگویید بیایید جلسه را به تعویق بیندازیم.
37:02
Let's delay the meeting  until after the long weekend.
605
2222440
5280
بیایید جلسه را تا آخر هفته طولانی به تعویق بیندازیم.
37:07
Or your husband or roommate might ask you, are  we still cleaning out the garage this weekend?
606
2227720
7040
یا ممکن است شوهر یا هم اتاقی‌تان از شما بپرسد، آیا هنوز این آخر هفته گاراژ را تمیز می‌کنیم؟
37:14
And you can say let's put it off until winter.
607
2234760
4840
و می توانید بگویید بیایید آن را به زمستان موکول کنیم.
37:19
Let's delay it until winter.
608
2239600
3720
بیایید آن را تا زمستان به تعویق بیندازیم.
37:23
Let's listen to some.
609
2243320
960
به بعضی ها گوش کنیم
37:24
Real world examples.
610
2244280
2080
نمونه های دنیای واقعی
37:26
Do you put off writing a  paper until the last minute?
611
2246360
3320
آیا نوشتن مقاله را تا آخرین لحظه به تعویق می اندازید؟
37:29
Just an idea being put off for  a better time that never came.
612
2249680
4640
فقط یک ایده در حال به تعویق افتادن برای زمانی بهتر که هرگز نیامد.
37:34
Bunnies and I think it's such a waste when people  
613
2254320
2880
خرگوش‌ها و من فکر می‌کنم وقتی مردم
37:37
just put off their vacation or  travel plans next turn around.
614
2257200
5880
تعطیلات یا برنامه‌های سفر خود را به تعویق می‌اندازند، خیلی هدر می‌رود .
37:43
How did you turn around your online store?
615
2263080
4480
چگونه فروشگاه آنلاین خود را تغییر دادید؟
37:47
Do you know what this means to turn around?
616
2267560
3120
آیا می دانید این چرخش به چه معناست؟
37:50
This means to take a business plan or  system from not successful to successful.
617
2270680
8280
این بدان معناست که یک طرح تجاری یا سیستم را از ناموفق به موفق تبدیل کنید.
37:58
For example, the new manager turned  the marketing department around,  
618
2278960
6080
به‌عنوان مثال، مدیر جدید بخش بازاریابی را تغییر داد،
38:05
so to turn something around to take the marketing  department from not successful to successful.
619
2285040
7920
تا کاری را تغییر دهد تا بخش بازاریابی از ناموفق به موفق تبدیل شود.
38:12
Or she turned around her speaking  skills by practicing speaking every day.
620
2292960
6680
یا هر روز با تمرین صحبت کردن، مهارت‌های صحبت کردن خود را تغییر داد.
38:19
And you can add to this and say her excellent  
621
2299640
3080
و می‌توانید به این اضافه کنید و بگویید
38:22
communication skills helped her  career take off become successful.
622
2302720
7160
مهارت‌های ارتباطی عالی او به موفقیت شغلی او کمک کرد .
38:29
Let's listen to some real world examples.
623
2309880
2680
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
38:32
I'm hoping we can turn it around.
624
2312560
1880
امیدوارم بتوانیم آن را برگردانیم.
38:34
Accommodation that has turned  the business, turned it around.
625
2314440
3280
اقامتگاهی که کسب و کار را تغییر داده است.
38:37
Our economy in peril, We turned it around.
626
2317720
3120
اقتصاد ما در خطر است، ما آن را برگردانیم.
38:40
Our next phrasal verb?
627
2320840
1440
فعل عبارتی بعدی ما؟
38:42
Call off.
628
2322280
1720
تماس بگیرید.
38:44
Do you know why the meeting was called off?
629
2324000
4280
آیا می دانید چرا جلسه لغو شد؟
38:48
Do you know what this means to call off?
630
2328280
3080
آیا می دانید این به معنای لغو کردن چیست؟
38:51
This means to cancel something  that was planned or scheduled.
631
2331360
6080
این به معنای لغو چیزی است که برنامه ریزی یا برنامه ریزی شده بود.
38:57
For example, the company had  to call off the conference,  
632
2337440
4600
به عنوان مثال، شرکت مجبور شد کنفرانس را لغو کند،
39:02
cancel the conference because of the hurricane.
633
2342040
4920
کنفرانس را به دلیل طوفان لغو کند.
39:06
Now let's compare this  sentence to one with put off.
634
2346960
4280
حالا بیایید این جمله را با یک جمله با تاخیر مقایسه کنیم.
39:11
Remember, put off means delay.
635
2351240
2760
به یاد داشته باشید، عقب انداختن به معنای تاخیر است.
39:14
The company had to put off the  conference because of the hurricane.
636
2354000
5960
شرکت مجبور شد کنفرانس را به دلیل طوفان به تعویق بیندازد.
39:19
Do you know the difference  between these two sentences?
637
2359960
3840
آیا می دانید تفاوت بین این دو جمله چیست؟
39:23
In the first example we call off the  conference will not happen, it is cancelled.
638
2363800
7080
در مثال اول که لغو کردیم، کنفرانس اتفاق نمی افتد، لغو شده است.
39:30
But in the second example, we put off the  conference will happen, but at a later date.
639
2370880
7760
اما در مثال دوم، کنفرانس را به تعویق انداختیم ، اما در تاریخ بعدی.
39:38
Or you could say she called off her  birthday party when she got sick.
640
2378640
5960
یا می‌توانید بگویید که وقتی مریض شد جشن تولدش را لغو کرد.
39:44
She cancelled it.
641
2384600
1320
او آن را لغو کرد.
39:45
She didn't put it off, she called it off.
642
2385920
3360
او آن را به تعویق نینداخت، او آن را لغو کرد.
39:49
Let's listen to some real world examples.
643
2389280
3320
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
39:52
As violence, they began to receive  threats to call off their events.
644
2392600
3840
به عنوان خشونت، آنها شروع به دریافت تهدید برای لغو رویدادهای خود کردند.
39:56
After two hours, the man looks  call off their attack and retreat.
645
2396440
4600
پس از دو ساعت، مرد به نظر می‌رسد که حمله خود را متوقف کرده و عقب‌نشینی می‌کند.
40:01
So we decided to call off the  wedding at the last minute.
646
2401040
2640
بنابراین تصمیم گرفتیم که عروسی را در آخرین لحظه لغو کنیم.
40:03
How are you doing with these phrasal verbs so far?
647
2403680
2920
تا به حال با این افعال عبارتی چطور کار می کنید؟
40:06
Our next phrasal verb to catch up on.
648
2406600
3680
فعل عبارتی بعدی ما برای رسیدن به آن.
40:10
I spent the whole day catching up on emails.
649
2410280
5120
تمام روز را صرف پیگیری ایمیل‌ها کردم.
40:15
Do you know what this means?
650
2415400
2200
میدونی این یعنی چی؟
40:17
To catch up on this means to do something  that you haven't been able to do recently.
651
2417600
8160
رسیدن به این امر به معنای انجام کاری است که اخیراً قادر به انجام آن نبوده‌اید.
40:25
For example, I need to catch up on your lessons.
652
2425760
3960
به عنوان مثال، من باید به درس های شما برسم.
40:29
Maybe you say that to me or to your  teacher or your piano instructor.
653
2429720
6080
شاید این را به من یا معلم یا مربی پیانو خود بگویید.
40:35
This means you haven't been able  to review the lessons recently.
654
2435800
4440
این بدان معناست که اخیراً نمی‌توانید درس‌ها را مرور کنید.
40:40
So now you have many lessons to review  and you need to catch up on them.
655
2440240
5680
بنابراین اکنون درس‌های زیادی برای مرور دارید و باید آنها را دنبال کنید.
40:45
You need to watch all the  lessons you haven't reviewed.
656
2445920
3960
باید همه درس‌هایی را که مرور نکرده‌اید تماشا کنید.
40:49
Or you could say this weekend  I caught up on my chores.
657
2449880
5240
یا می توانید بگویید این آخر هفته من به کارهایم پی بردم.
40:55
I did all the chores I haven't been able to  do because I was too busy doing other things.
658
2455120
5600
من تمام کارهایی را که نتوانستم انجام دهم انجام دادم زیرا بیش از حد مشغول انجام کارهای دیگر بودم.
41:00
So I put them off.
659
2460720
1720
بنابراین آنها را به تعویق انداختم.
41:02
But this weekend I caught up on them.
660
2462440
3400
اما این آخر هفته با آنها آشنا شدم.
41:05
Let's listen to some real world examples.
661
2465840
2460
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
41:08
Point.
662
2468300
500
41:08
Anyone that wants to catch up on  that part of the story can go back  
663
2468800
2240
نقطه.
هر کسی که می‌خواهد به آن بخش از داستان پی ببرد، می‌تواند به عقب برگردد
41:11
and watch our original issue,  which they should do anyway.
664
2471040
2160
و شماره اصلی ما را تماشا کند، که به هر حال باید این کار را انجام دهد.
41:13
Because it feels like a way to catch  up on social media or read something.
665
2473200
3240
زیرا به نظر راهی برای یافتن در رسانه‌های اجتماعی یا خواندن چیزی است.
41:16
Let's have this down.
666
2476440
1040
بیایید این را پایین بیاوریم.
41:17
Catch up on e-mail.
667
2477480
960
با ایمیل تماس بگیرید.
41:18
Go home at a regular time.
668
2478440
1360
در یک زمان مشخص به خانه بروید.
41:19
Our next phrasal verb blurred out.
669
2479800
3600
فعل عبارت بعدی ما محو شد.
41:23
I can't believe I blurted  that out in front of my boss.
670
2483400
5440
باورم نمی‌شود که جلوی رئیسم این حرف را زدم.
41:28
Do you know what this means to blurt out?
671
2488840
3320
آیا می دانید که این به چه معناست که از بین بردن؟
41:32
This is when you say something  suddenly without thinking,  
672
2492160
4240
این زمانی است که ناگهان چیزی را بدون فکر کردن می گویید،
41:36
often something that shouldn't have been said.
673
2496400
4600
اغلب چیزی که نباید گفته می شد.
41:41
For example, let's say you're in a meeting and  
674
2501000
2280
برای مثال، فرض کنید در یک جلسه هستید و
41:43
you're discussing a strategy  or a goal, and you say P.
675
2503280
4480
دارید درباره یک استراتژی یا یک هدف بحث می کنید، و می گویید P.
41:47
There's no way we'll pull that off.
676
2507760
3200
هیچ راهی وجود ندارد که ما آن را حل کنیم.
41:50
There's no way we'll be successful.
677
2510960
3680
هیچ راهی نیست که موفق بشیم
41:54
And then later in the meeting you can  say, oh, why did I blurt that out?
678
2514640
6000
و بعداً در جلسه می‌توانید بگویید، اوه، چرا این را آشکار کردم؟
42:00
I have such a big mouth.
679
2520640
2520
من خیلی دهن بزرگی دارم
42:03
So this is an expression to have a big mouth.
680
2523160
2920
بنابراین این عبارت است برای داشتن دهان بزرگ.
42:06
Someone who has a big mouth often says things  
681
2526080
3480
کسی که دهان بزرگی دارد اغلب چیزهایی را می گوید که
42:09
they shouldn't say because they  don't think before they speak.
682
2529560
4960
نباید بگوید زیرا قبل از صحبت کردن فکر نمی کند.
42:14
So people with big mouths often blurt things out.
683
2534520
4920
بنابراین افرادی که دهان بزرگ دارند، اغلب چیزها را به زبان می آورند.
42:19
Or maybe your coworker is looking  for a new job but it was a secret.
684
2539440
6200
یا شاید همکار شما به دنبال شغل جدیدی باشد اما این یک راز بوده است.
42:25
But then you say to your Co worker,  I accidentally blurted out that  
685
2545640
4680
اما بعد به همکارتان می گویید، به طور تصادفی گفتم که به
42:30
you're looking for a new job so you  said it suddenly without thinking.
686
2550320
5360
دنبال شغل جدیدی هستید، بنابراین ناگهان بدون فکر کردن، آن را گفتید.
42:35
Let's listen to some real world examples further.
687
2555680
3520
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی بیشتر گوش دهیم.
42:39
When girls blurt out answers  without raising their hands.
688
2559200
3240
وقتی دخترها بدون اینکه دستشان را بالا ببرند، پاسخ‌هایشان را به زبان می‌آورند.
42:42
One of you.
689
2562440
560
یکی از شما
42:43
So what's your story?
690
2563000
1200
پس داستان شما چیست؟
42:44
Can you just blurt out a 30 second story?
691
2564200
1880
آیا می توانید فقط یک داستان 30 ثانیه ای را بیان کنید؟
42:46
His first reflex was not to  blurt out what was going on.
692
2566080
3120
اولین انعکاس او این بود که آنچه را که در حال وقوع است آشکار نکند.
42:49
Next, comb through.
693
2569200
2400
بعد، شانه بزنید.
42:51
Do you have time to comb through this report?
694
2571600
4240
آیا برای بررسی این گزارش وقت دارید؟
42:55
Do you know what this means to comb  through and notice that B is silent?
695
2575840
6200
آیا می‌دانید این به چه معناست که بتوانید آن را رد کنید و متوجه شوید که B ساکت است؟
43:02
Comb, comb through.
696
2582040
2480
شانه کن، شانه کن.
43:04
This means to analyze or review  something carefully and completely.
697
2584520
5880
این به معنای تجزیه و تحلیل یا بررسی چیزی با دقت و کامل است.
43:10
Before you submit your CV, you should comb  through it to make sure there are no errors.
698
2590400
7280
قبل از ارسال رزومه، باید آن را بررسی کنید تا مطمئن شوید خطایی وجود ندارد.
43:17
That's always good advice.
699
2597680
2280
این همیشه توصیه خوبی است.
43:19
Or I combed through this entire  textbook to prepare for my IELTS.
700
2599960
5720
یا کل این کتاب درسی را بررسی کردم تا برای آیلتس آماده شوم.
43:25
You reviewed it entirely and completely.
701
2605680
4520
شما آن را به طور کامل و کامل بررسی کردید.
43:30
She spent the whole afternoon combing through  old family photos to create a scrapbook.
702
2610200
7120
او تمام بعدازظهر را صرف بررسی عکس‌های قدیمی خانوادگی کرد تا دفترچه‌ای بسازد.
43:37
Let's listen to some real world.
703
2617320
1720
بیایید به دنیای واقعی گوش کنیم.
43:39
Examples.
704
2619040
920
43:39
Help NASA kind of comb through our data.
705
2619960
2160
نمونه ها به
ناسا کمک کنید تا از داده های ما استفاده کند.
43:42
So I went back to my staff was comb through this.
706
2622120
2840
بنابراین من برگشتم به کارکنان من از طریق این شانه بود.
43:44
Go comb through their website next.
707
2624960
2360
در ادامه وب سایت آنها را بررسی کنید.
43:47
Skim through.
708
2627320
1760
از آن عبور کنید.
43:49
I only had enough time to skim through the report.
709
2629080
4600
فقط وقت کافی داشتم تا گزارش را مرور کنم.
43:53
Do you know what this means to skim through?
710
2633680
3640
آیا می دانید که این به چه معناست که از طریق آن بگذرید؟
43:57
This means to review something  quickly without going into detail,  
711
2637320
5160
این بدان معناست که چیزی را به‌سرعت بدون وارد کردن جزئیات مرور کنید،
44:02
so you can think of it as  the opposite of comb through.
712
2642480
4280
بنابراین بتوانید آن را به‌عنوان مخالف «شانه کردن» در نظر بگیرید.
44:06
For example, the consultant  has an impressive background,  
713
2646760
4200
به عنوان مثال، مشاور پیشینه چشمگیری دارد،
44:10
but I only skimmed through his proposal.
714
2650960
3640
اما من فقط پیشنهاد او را بررسی کردم.
44:14
I didn't read it fully.
715
2654600
2440
کامل نخوندمش
44:17
She skimmed through the recipe to  make sure she had all the ingredients.
716
2657040
5640
او دستور پخت را مرور کرد تا مطمئن شود همه مواد را دارد.
44:22
So she looked at it quickly, not fully.
717
2662680
3840
بنابراین او به سرعت به آن نگاه کرد، نه کامل.
44:26
Let's listen to some real world examples.
718
2666520
2920
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
44:29
Can't sort of skim through it.
719
2669440
1440
نمی توان از آن عبور کرد.
44:30
And I'm just going to skim through  couple hit a couple of the highlights,  
720
2670880
2920
و من فقط می‌خواهم چند نکته مهم را مرور کنم،
44:33
read the class syllabus, skim through  textbooks and review all the materials.
721
2673800
4680
برنامه درسی کلاس را بخوانم، کتاب‌های درسی را مرور کنم و همه مطالب را مرور کنم.
44:38
Next, gloss over the consultant  glossed over the budget increase.
722
2678480
7000
در مرحله بعد، مشاور را در مورد افزایش بودجه پنهان کنید.
44:45
Do you know what this means?
723
2685480
2320
میدونی این یعنی چی؟
44:47
To gloss over?
724
2687800
1600
برای درخشش؟
44:49
This means to briefly mention  something without going into  
725
2689400
4880
این به این معنی است که به طور خلاصه به چیزی اشاره کنید بدون اینکه وارد
44:54
detail, and you do this often to  avoid discussing it thoroughly.
726
2694280
5840
جزئیات شوید، و این کار را اغلب انجام می‌دهید تا از بحث کردن کامل درباره آن اجتناب کنید.
45:00
For example, the manager glossed  over the consultant's rude comment.
727
2700120
6960
به عنوان مثال، مدیر نظر گستاخانه مشاور را نادیده گرفت.
45:07
So how could he gloss over this rude comment?
728
2707080
4360
پس چگونه می‌توانست از این اظهارنظر بی‌ادبانه چشم پوشی کند؟
45:11
Maybe he's in the middle of  a meeting and he says to the  
729
2711440
3720
شاید او وسط یک جلسه است و به
45:15
consultant who remembers said something rude.
730
2715160
3160
مشاوری که یادش می‌آید می‌گوید یک چیز بی‌ادبانه گفته است.
45:18
He says to him, I appreciate your perspective.
731
2718320
3080
او به او می گوید، من از دیدگاه شما قدردانی می کنم.
45:21
Anyway, let's review the upcoming conference.
732
2721400
3120
به هر حال اجازه دهید کنفرانس پیش رو را مرور کنیم.
45:24
So he mentioned it briefly, but then he quickly  
733
2724520
2680
بنابراین او به طور خلاصه به آن اشاره کرد، اما به سرعت   به
45:27
moved on to something else because he didn't want  to spend time reviewing that negative comment.
734
2727200
7840
سراغ چیز دیگری رفت زیرا نمی‌خواست وقت خود را صرف بررسی آن نظر منفی کند.
45:35
How about this one?
735
2735040
1120
این یکی چطور؟
45:36
My brother always glosses over why his  girlfriend doesn't come to family gatherings.
736
2736160
6960
برادرم همیشه از اینکه چرا دوست دخترش به جمع‌های خانوادگی نمی‌آید می‌گوید.
45:43
He mentions it quickly, but then moves  on to a different topic on purpose.
737
2743120
5160
او به سرعت به آن اشاره می‌کند، اما سپس عمداً به موضوع دیگری می‌رود.
45:48
Because he doesn't want to discuss it.
738
2748280
2520
چون نمی خواهد در مورد آن بحث کند.
45:50
He glosses over it.
739
2750800
2160
او آن را غرق می کند.
45:52
Let's listen to some real world examples.
740
2752960
2840
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
45:55
Of this stuff.
741
2755800
560
از این چیزها
45:56
So I didn't want to gloss over anything.
742
2756360
2040
بنابراین نمی‌خواستم چیزی را پنهان کنم.
45:58
In the early days, I would gloss  over my family's experience.
743
2758400
3640
در روزهای اولیه، تجربه خانواده‌ام را پنهان می‌کردم.
46:02
I'll have to gloss over or  emit many formal details.
744
2762040
2920
باید بسیاری از جزئیات رسمی را نادیده بگیرم یا منتشر کنم.
46:04
Next, pan out.
745
2764960
1800
در مرحله بعد، آن را بیرون بیاورید.
46:06
The speaker we wanted didn't pan out.
746
2766760
3840
اسپیکر مورد نظر ما رد نشد.
46:10
Do you know what this means?
747
2770600
2360
میدونی این یعنی چی؟
46:12
To pan out?
748
2772960
1120
برای پان کردن؟
46:14
This means to have a successful  outcome, the strategy didn't pan out.
749
2774080
7240
این بدان معناست که برای داشتن یک نتیجه موفق، استراتژی به نتیجه نرسید.
46:21
This means the strategy wasn't successful,  didn't have a successful outcome.
750
2781320
5240
این بدان معناست که استراتژی موفق نبوده، نتیجه موفقی نداشته است.
46:26
So we need to revise our approach.
751
2786560
2840
بنابراین باید در رویکرد خود تجدید نظر کنیم.
46:29
Or you could say to your spouse  or roommate or family member,  
752
2789400
5120
یا می‌توانید به همسرتان یا هم اتاقی یا یکی از اعضای خانواده‌تان بگویید،
46:34
Let's see how our kitchen  Renault pans out before we start.
753
2794520
4960
بیایید قبل از شروع کار، ببینیم آشپزخانه ما  رنو چگونه است.
46:39
The bathroom.
754
2799480
1440
حمام
46:40
Renault is short for renovation.
755
2800920
2600
رنو برای نوسازی کوتاه است.
46:43
So you're renovating your kitchen.
756
2803520
2600
بنابراین شما در حال بازسازی آشپزخانه خود هستید.
46:46
Let's see how it pans out.
757
2806120
2080
بیایید ببینیم که چگونه می شود.
46:48
Let's see how successful it is.
758
2808200
2680
بیایید ببینیم چقدر موفق است.
46:50
Before we start another  Renault, another renovation,  
759
2810880
4320
قبل از شروع یک رنو، یک بازسازی دیگر،
46:55
let's listen to some real world examples.
760
2815200
2720
اجازه دهید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
46:57
Another reason why this learning  styles theory doesn't pan out.
761
2817920
3040
دلیل دیگری که باعث می‌شود این نظریه سبک‌های یادگیری به نتیجه نرسد.
47:00
And in that way, in case there were any  failures, in case things didn't pan out,  
762
2820960
4440
و به این ترتیب، در صورت وجود هر گونه شکست، در صورتی که همه چیز به نتیجه نرسد،
47:05
we're excited to see how the metrics of those pan.
763
2825400
2960
ما هیجان زده هستیم که ببینیم معیارهای این پان چگونه است.
47:08
Out our next phrasal verb, drift off.
764
2828360
3800
از فعل عبارتی بعدی ما، drift off.
47:12
I think I drifted off during the presentation.
765
2832160
4520
من فکر می کنم در طول ارائه منحرف شدم.
47:16
Do you know what this means to drift off?
766
2836680
3680
آیا می دانید که این به چه معنی است که رانده شدن؟
47:20
This means to gradually become less  focused or to fall asleep unintentionally,  
767
2840360
7720
این بدان معناست که به تدریج تمرکز کمتری داشته باشید یا ناخواسته به خواب بروید،
47:28
not on purpose, often while  engaged in another activity.
768
2848080
4440
نه عمدی، اغلب در حین انجام فعالیت دیگری.
47:32
Here's a real example.
769
2852520
2680
در اینجا یک مثال واقعی است.
47:35
Sometimes I drift off when my husband  starts talking about his work.
770
2855200
6520
گاهی اوقات وقتی شوهرم شروع به صحبت کردن در مورد کارش می‌کند، از خودم دور می‌شوم.
47:41
Now in this case, I don't fall asleep,  but I gradually stop paying attention  
771
2861720
6640
حالا در این حالت، من خوابم نمی برد، اما به تدریج
47:48
to my husband and I start just  paying attention to other things.
772
2868360
5160
به شوهرم توجه نمی کنم و فقط به چیزهای دیگر توجه می کنم.
47:53
We have another expression.
773
2873520
1160
تعبیر دیگری داریم.
47:54
My mind wanders.
774
2874680
1880
ذهنم سرگردان است
47:56
I drift off because my husband's  work is very technical and often  
775
2876560
6040
من از آنجا دور می شوم زیرا کار شوهرم بسیار فنی است و اغلب
48:02
I don't really understand what he's saying.
776
2882600
3640
من واقعاً نمی فهمم او چه می گوید.
48:06
So I drift off.
777
2886240
2840
بنابراین من رانده می شوم.
48:09
You could also say I must have  drifted off during the movie.
778
2889080
5120
شما همچنین می توانید بگویید که من باید در طول فیلم از خود دور شده باشم.
48:14
Now this could mean that you stopped  paying attention to the movie and  
779
2894200
4520
اکنون این می تواند به این معنی باشد که دیگر به فیلم توجه نکرده اید و
48:18
you started paying attention to other things.
780
2898720
2240
شروع به توجه به چیزهای دیگر کرده اید.
48:20
Or quite likely, you fell asleep during the movie  and you didn't even realize that it ended and  
781
2900960
7760
یا به احتمال زیاد، در طول فیلم خوابیدید و حتی متوجه نشدید که تمام شد و
48:28
hours later you're asleep on your couch and the  movie is over and you had no idea you drifted off.
782
2908720
8040
ساعت‌ها بعد روی کاناپه‌تان خوابیدید و فیلم تمام شد و اصلاً فکر نمی‌کردید که از آنجا دور شده‌اید.
48:36
Let's listen to some real.
783
2916760
1280
بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
48:38
World Examples.
784
2918040
1400
نمونه های جهانی
48:39
Listening to the sound of the ocean  as you slowly drift off to sleep.
785
2919440
4000
وقتی آرام آرام به خواب می روید، به صدای اقیانوس گوش می دهید.
48:43
It might feel nice for a while  to drift off into past memories.
786
2923440
3760
ممکن است برای مدتی احساس خوبی داشته باشد که به خاطرات گذشته بیفتید.
48:47
Eventually, Henry began to  drift off for the last time.
787
2927200
3240
سرانجام، هنری برای آخرین بار شروع به دور شدن کرد.
48:50
Next dip into We had to dip into  our emergency fund to make payroll.
788
2930440
7760
فرو رفتن بعدی در ما مجبور شدیم برای پرداخت حقوق و دستمزد در صندوق اضطراری خود فرو برویم.
48:58
Do you understand this one?
789
2938200
2440
این یکی رو میفهمی؟
49:00
To dip into this means to spend a portion  of a reserve or saving, often temporarily.
790
2940640
7440
فرو رفتن در این به معنای صرف بخشی از یک ذخیره یا پس انداز، اغلب به طور موقت است.
49:08
So you have this reserve or  saving and if you dip into it,  
791
2948080
3520
بنابراین شما این ذخیره یا پس انداز را دارید و اگر در آن فرو بروید،
49:11
you take a portion, some of that money out.
792
2951600
3760
بخشی، بخشی از آن پول را خارج می کنید.
49:15
So this is you specifically with spending money.
793
2955360
3760
بنابراین این شما به طور خاص با خرج کردن پول هستید.
49:19
For example, the company had  to dip into its emergency fund,  
794
2959120
4680
برای مثال، شرکت مجبور شد در صندوق اضطراری خود فرو برود،
49:23
so take a portion of that fund  to cover the unexpected expenses.
795
2963800
6120
بنابراین بخشی از آن صندوق را برای پوشش هزینه‌های غیرمنتظره بگیرید.
49:29
Or we had to dip into our savings  to cover the cost of the car repair.
796
2969920
6160
یا مجبور شدیم پس انداز خود را صرف کنیم تا هزینه تعمیر خودرو را پوشش دهیم.
49:36
Let's listen to some real world.
797
2976080
1800
بیایید به دنیای واقعی گوش کنیم.
49:37
Examples.
798
2977880
880
نمونه ها
49:38
The House had initially proposed a  $2700 payout but couldn't muster the  
799
2978760
4760
مجلس در ابتدا پرداخت 2700 دلاری را پیشنهاد کرده بود، اما نتوانست
49:43
votes required to dip into savings to pay for it.
800
2983520
2920
آرای لازم را برای پس انداز برای پرداخت آن جمع آوری کند.
49:46
But there are other proposals to dip into  it, one for a school loan construction fund.
801
2986440
4160
اما پیشنهادهای دیگری برای فرو بردن در آن وجود دارد، یکی برای صندوق ساخت و ساز وام مدرسه.
49:50
And therefore I don't need to dip into my savings.
802
2990600
2720
و بنابراین من نیازی به پس انداز خود ندارم.
49:53
Our next phrasal verb?
803
2993320
1480
فعل عبارتی بعدی ما؟
49:54
Pick up.
804
2994800
1280
برداشتن.
49:56
I pick up a lot of English  expressions by watching TV.
805
2996080
5360
من با تماشای تلویزیون عبارات انگلیسی زیادی را می‌گیرم.
50:01
Do you know what this means in this context?
806
3001440
3440
آیا می دانید این در این زمینه به چه معناست؟
50:04
Pick up means to learn something  informally or casually,  
807
3004880
5160
برداشتن به معنای یادگیری چیزی به‌طور غیررسمی یا غیررسمی،
50:10
often through exposure rather than instruction.
808
3010040
4400
اغلب از طریق قرار گرفتن در معرض به جای آموزش است.
50:14
So right now you're not  picking up these phrasal verbs.
809
3014440
4680
بنابراین در حال حاضر شما این افعال عبارتی را انتخاب نمی‌کنید.
50:19
I'm teaching them to you.
810
3019120
1840
من آنها را به شما آموزش می دهم.
50:20
This is formal instruction.
811
3020960
2200
این یک دستورالعمل رسمی است.
50:23
But if you're watching a TV show and you hear  the speaker say a phrasal verb in speech,  
812
3023160
6440
اما اگر در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی هستید و شنیدید که گوینده یک فعل عبارتی را در گفتار می‌گوید،
50:29
and you learn the meaning of that  phrasal verb from that TV show,  
813
3029600
4240
و معنای آن فعل عبارتی را از آن برنامه تلویزیونی یاد می‌گیرید،
50:33
you just picked up that phrasal  verb, which is a great way to learn.
814
3033840
4480
فقط آن فعل عبارتی را انتخاب کرده‌اید ، که راهی عالی برای یادگیری است. .
50:38
Or maybe you have a great skill.
815
3038320
2360
یا شاید شما مهارت بالایی دارید.
50:40
You know how to code and someone asks  you, did you take coding classes?
816
3040680
6000
می‌دانید چگونه کدنویسی کنید و یکی از شما می‌پرسد، آیا در کلاس‌های کدنویسی شرکت کرده‌اید؟
50:46
And you say, no, I just  picked it up over the years.
817
3046680
4120
و شما می گویید، نه، من فقط آن را در طول سال ها انتخاب کردم.
50:50
So you were exposed to coding and you just  learned it gradually from being exposed to it.
818
3050800
6000
بنابراین شما در معرض کدنویسی قرار گرفتید و به تدریج آن را از قرار گرفتن در معرض آن یاد گرفتید.
50:56
You didn't take formal classes  or have formal instruction.
819
3056800
5040
شما در کلاس‌های رسمی شرکت نکرده‌اید یا آموزش رسمی نداشته‌اید.
51:01
Let's listen to some real world.
820
3061840
1840
بیایید به دنیای واقعی گوش کنیم.
51:03
Examples.
821
3063680
520
نمونه ها با
51:04
Turning to LinkedIn, learning more  than ever to pick up new skills,  
822
3064200
3440
مراجعه به LinkedIn، یادگیری مهارت‌های جدید،
51:07
find people with similar hobbies  and pick up new interests.
823
3067640
3080
یافتن افرادی با سرگرمی‌های مشابه و یافتن علایق جدید، بیشتر از همیشه.
51:10
It's not uncommon for humans  to pick up new accents.
824
3070720
2880
این غیرمعمول نیست که انسان ها لهجه های جدیدی را انتخاب کنند.
51:13
How about this phrasal verb?
825
3073600
1680
در مورد این فعل عبارتی چطور؟
51:15
Shake off.
826
3075280
1360
تکان دادن.
51:16
If you make a mistake, just shake it off.
827
3076640
3600
اگر اشتباهی مرتکب شدید، فقط آن را تکان دهید.
51:20
Do you know this one?
828
3080240
1240
آیا این یکی را می شناسید؟
51:21
If you're a Taylor Swift fan,  you probably do shake off.
829
3081480
4760
اگر از طرفداران تیلور سویفت هستید، احتمالاً از خود می لرزید.
51:26
This means to get rid of something, such as  a problem or mistake, and move on from it.
830
3086240
6600
این به معنای خلاص شدن از شر چیزی، مانند مشکل یا اشتباه، و حرکت از آن است.
51:32
So you can imagine the problem is  right here and you just shake it off.
831
3092840
5160
بنابراین می‌توانید تصور کنید که مشکل اینجاست و شما فقط آن را از بین می‌برید.
51:38
Shake it off.
832
3098000
1320
ولش کن
51:39
This is commonly used in sports.
833
3099320
2480
این معمولا در ورزش استفاده می شود.
51:41
The coach might say to the  team, we're down three points,  
834
3101800
4320
ممکن است مربی به تیم بگوید، ما سه امتیاز پایین آمده‌ایم،
51:46
which means we're losing by three  points, We're down three points.
835
3106120
3920
به این معنی که با سه امتیاز شکست می‌خوریم، سه امتیاز پایین آمده‌ایم.
51:50
We need to shake it off and play better than ever.
836
3110040
4480
ما باید آن را کنار بگذاریم و بهتر از همیشه بازی کنیم.
51:54
So this means not let let the  fact that we're losing affect us.
837
3114520
5200
بنابراین این بدان معناست که اجازه ندهیم این واقعیت که در حال از دست دادن هستیم روی ما تأثیر بگذارد.
51:59
We need to forget about it  and play better than ever.
838
3119720
4240
ما باید آن را فراموش کنیم و بهتر از همیشه بازی کنیم.
52:03
Or you could say, I know I made a few  grammar mistakes during my spoken exam,  
839
3123960
6120
یا می‌توانید بگویید، می‌دانم که در طول امتحان گفتاری‌ام چند اشتباه گرامری مرتکب شدم،
52:10
but I just shook them off and I passed.
840
3130080
4440
اما آنها را کنار گذاشتم و قبول شدم.
52:14
Which is a great reminder that you can  make mistakes and still pull it off,  
841
3134520
5320
این یک یادآوری عالی است که می‌توانید اشتباه کنید و همچنان آن را برطرف کنید،
52:19
still be successful.
842
3139840
2480
همچنان موفق باشید.
52:22
And they shake off criticism  with the flip of the wig.
843
3142320
3360
و با زدن کلاه گیس انتقاد را از بین می برند .
52:25
So my challenge.
844
3145680
840
پس چالش من این است
52:27
Is that we share and we  shake off those narratives.
845
3147400
2960
که ما به اشتراک می گذاریم و آن روایت ها را از خود دور می کنیم.
52:30
It had developed a reputation  as the king of knockoffs,  
846
3150360
2640
این شهرت به عنوان پادشاه شکست‌ها پیدا کرده بود،
52:33
and it couldn't shake the  reputation of being a copycat.
847
3153000
2720
و نمی‌توانست شهرت یک کپی‌کننده بودن را متزلزل کند.
52:35
You're doing such a great job.
848
3155720
1840
تو داری کار بزرگی انجام میدی
52:37
Share your score from that section and let's  move on to our final group of advanced words.
849
3157560
7400
امتیاز خود را از آن بخش به اشتراک بگذارید و بیایید به گروه نهایی کلمات پیشرفته خود برویم.
52:44
But don't worry, I'll explain all of them so  you feel confident using them after this lesson.
850
3164960
5440
اما نگران نباشید، من همه آن‌ها را توضیح می‌دهم تا بعد از این درس از استفاده از آن‌ها مطمئن شوید.
52:50
Here's how this lesson will work.
851
3170400
1880
در اینجا نحوه کار این درس آمده است.
52:52
You'll see a word on the screen and  you'll have 5 seconds to define that word.
852
3172280
6960
کلمه‌ای را روی صفحه می‌بینید و ۵ ثانیه فرصت دارید تا آن کلمه را تعریف کنید.
52:59
After you'll learn the definition and  pronunciation, you'll review example  
853
3179240
5640
بعد از اینکه تعریف و تلفظ را یاد گرفتید،
53:04
sentences using that word, and then you'll hear  real world native speakers using that word.
854
3184880
7920
جملات مثالی را با استفاده از آن کلمه مرور می‌کنید و سپس می‌شنوید که سخنرانان بومی دنیای واقعی از آن کلمه استفاده می‌کنند.
53:12
Welcome back to First English.
855
3192800
1600
به First English خوش آمدید.
53:14
Of course, I'm Jennifer.
856
3194400
1080
البته من جنیفر هستم.
53:15
Now let's get started.
857
3195480
1600
حالا بیایید شروع کنیم.
53:17
Number one, do you know this word?
858
3197080
5560
شماره یک، آیا این کلمه را می شناسید؟ تلخ تلخ
53:22
Grim.
859
3202640
1440
53:24
Grim.
860
3204080
880
53:24
Repeat after me.
861
3204960
1920
بعد از من تکرار کن تلخ
53:26
Grim.
862
3206880
2160
53:29
This is an adjective that means  extremely bad, worrying or without hope.
863
3209040
6800
این صفتی است که به معنای بسیار بد، نگران کننده یا بدون امید است.
53:35
The news about the economic downturn was grim.
864
3215840
5080
اخبار مربوط به رکود اقتصادی تلخ بود.
53:40
His expression turned grim  when he heard the bad news.
865
3220920
6000
با شنیدن این خبر بد حالت چهره‌اش تلخ شد.
53:46
The weather forecast this weekend looks grim.
866
3226920
5480
پیش بینی آب و هوا در این آخر هفته بد به نظر می رسد.
53:52
Don't worry about writing this down because  I summarize everything in a free lesson PDF.
867
3232400
6080
نگران نوشتن این نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم.
53:58
You can find the link in the description.
868
3238480
2480
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
54:00
Now let's listen to some real world  examples of native speakers using this word.
869
3240960
5920
اکنون بیایید به چند نمونه دنیای واقعی از افراد بومی که از این کلمه استفاده می‌کنند گوش دهیم.
54:06
Envisioning a totally totally different  and less grim history or future.
870
3246880
4800
تصور یک تاریخ یا آینده کاملاً متفاوت و کمتر تلخ.
54:11
We we joke sometimes that, you know, with all  the grim stuff I have to deal with every day,  
871
3251680
4800
ما گاهی به شوخی می‌کنیم که، می‌دانی، با همه چیزهای تلخی که هر روز با آن‌ها سر و کار دارم،
54:16
get me in a room with some young people.
872
3256480
1840
مرا به اتاقی با چند جوان ببر.
54:18
Stadiums like Lucille will continue to be a  
873
3258320
3200
استادیوم‌هایی مانند لوسیل همچنان یک
54:21
grim reminder that it all came at a  human cost #2 do you know this one?
874
3261520
8680
یادآوری تلخ خواهند بود که همه اینها به بهای انسانی رخ داده است شماره 2 آیا این یکی را می‌شناسید؟
54:30
Baffle, baffle.
875
3270200
2800
بافل، بافل.
54:33
Repeat after me.
876
3273000
1360
بعد از من تکرار کن
54:34
Baffle.
877
3274360
2120
بافل.
54:36
This is a verb, and it means  to result in total confusion.
878
3276480
6440
این یک فعل است و به معنای گیج شدن کامل است.
54:42
The result baffled the scientist.
879
3282920
4080
نتیجه، دانشمند را گیج کرد.
54:47
She was baffled by his decision to quit.
880
3287000
4440
او از تصمیم او برای استعفا گیج شده بود.
54:51
Notice this example sentence  is in the passive voice.
881
3291440
4280
توجه کنید که این جمله مثال با صدای منفعل است.
54:55
She was baffled by his decision.
882
3295720
3360
او از تصمیم او گیج شده بود.
54:59
This is commonly used in the passive.
883
3299080
3160
این معمولاً در حالت غیرفعال استفاده می شود.
55:02
You could also say phrasal verbs  often baffle students just like you.
884
3302240
7600
همچنین می‌توانید افعال عبارتی را بگویید که اغلب دانش‌آموزان را مانند شما گیج می‌کنند.
55:09
But don't worry, that's why I'm here  to help you learn all of these words  
885
3309840
5600
اما نگران نباشید، به همین دلیل است که من اینجا هستم تا به شما کمک کنم همه این کلمات را یاد بگیرید
55:15
so they don't baffle you, so  you're not baffled by them.
886
3315440
5280
تا شما را گیج نکنند، بنابراین از آنها گیج نشوید.
55:20
So if you agree that I can help you  learn these words, put that's right.
887
3320720
4720
بنابراین اگر موافقید که می‌توانم به شما کمک کنم این کلمات را یاد بگیرید، درست است.
55:25
Put that's right in the comments.
888
3325440
3120
همین را در نظرات قرار دهید.
55:28
Now let's listen to some real  native speakers using this word.
889
3328560
4520
اکنون بیایید به چند زبان مادری واقعی که از این کلمه استفاده می‌کنند گوش دهیم. مخاطبان را در سراسر جهان
55:33
Entertain, provoke, and baffle  audiences all over the world.
890
3333080
3800
سرگرم، تحریک و گیج کنید .
55:36
But who is he?
891
3336880
1280
اما او کیست؟
55:38
What Searchers found continues  to baffle people to this day.
892
3338160
3440
آنچه جستجوگران یافتند همچنان مردم را تا به امروز گیج می‌کند.
55:41
There's still a ton about nature's  creations that baffle us to this day.
893
3341600
3600
هنوز چیزهای زیادی درباره خلاقیت‌های طبیعت وجود دارد که تا به امروز ما را گیج کرده است.
55:45
#3 How about this word Demeanor, Demeanor.
894
3345200
7960
#3 در مورد این کلمه Demeanor، Demeanor چطور؟
55:53
Repeat after me.
895
3353160
1360
بعد از من تکرار کن رفتار
55:54
Demeanor.
896
3354520
1520
.
55:56
This is a noun.
897
3356040
1480
این یک اسم است.
55:57
It's one's way of looking and behaving.
898
3357520
3920
این طرز نگاه و رفتار آدم است.
56:01
Having a patient demeanor is an  important quality for teachers.
899
3361440
5360
داشتن رفتار صبورانه یک ویژگی مهم برای معلمان است.
56:06
I'm sure you would agree with that.
900
3366800
1760
من مطمئن هستم که شما با آن موافق خواهید بود.
56:08
If you do, then put that's right.
901
3368560
2080
اگر این کار را می کنید، پس درست است.
56:10
Put that's right in the comments.
902
3370640
2280
همین را در نظرات قرار دهید.
56:12
Despite his serious demeanor at  work, he has a great sense of humor.
903
3372920
6640
با وجود رفتار جدی‌اش در کار، او حس شوخ طبعی زیادی دارد.
56:19
The manager's friendly demeanor  made the new employee feel welcome.
904
3379560
6200
رفتار دوستانه مدیر باعث شد که کارمند جدید احساس استقبال کند.
56:25
Now let's listen to some real world  examples from native speakers.
905
3385760
4160
اکنون بیایید به چند نمونه دنیای واقعی از زبان مادری گوش دهیم.
56:29
His folksy charm and grandfatherly demeanor  
906
3389920
2200
جذابیت عامیانه و رفتار پدربزرگ او
56:32
endeared him to the media  and his at home audience.
907
3392120
2880
او را برای رسانه ها و مخاطبان خانگی اش محبوب کرد.
56:35
But he has this Queen's tough guy  demeanor that rallies the base.
908
3395000
3360
اما او این رفتار مرد خشن ملکه را دارد که پایگاه را جمع می کند.
56:38
If you're a leader, your demeanor  is going to carry to your team.
909
3398360
3680
اگر یک رهبر هستید، رفتار شما به تیم شما منتقل می‌شود.
56:42
#4 Do you know this word?
910
3402040
6360
شماره 4 آیا این کلمه را می شناسید؟
56:48
Camaraderie or camaraderie.
911
3408400
3640
رفاقت یا رفاقت.
56:52
Notice the first pronunciation  has an extra sound, camaraderie.
912
3412040
7480
توجه کنید که تلفظ اول صدای اضافی دارد، رفاقت.
56:59
The second one just says come camaraderie.
913
3419520
4840
دومی فقط می گوید بیا رفاقت.
57:04
Most American speakers, in my  experience, say camaraderie.
914
3424360
5040
اکثر سخنرانان آمریکایی، طبق تجربه من، می‌گویند رفاقت.
57:09
That's the one that I personally use.
915
3429400
2640
این همان چیزی است که من شخصا از آن استفاده می کنم.
57:12
This is a noun that means  mutual trust and friendship  
916
3432040
4760
این اسمی است که به معنای اعتماد و دوستی متقابل
57:16
among people who spend a lot of time together.
917
3436800
3960
بین افرادی است که زمان زیادی را با هم می گذرانند.
57:20
The camaraderie among the team was evident.
918
3440760
4120
رفاقت بین تیم مشهود بود.
57:24
They enjoyed the camaraderie of working together.
919
3444880
4120
آنها از رفاقت کار با هم لذت می بردند.
57:29
The trip was filled with laughter and camaraderie.
920
3449000
4160
سفر پر از خنده و رفاقت بود.
57:33
Now let's review some real world examples  and I'll show you both pronunciations.
921
3453160
5840
حالا بیایید چند نمونه دنیای واقعی را مرور کنیم و هر دو تلفظ را به شما نشان خواهم داد.
57:39
Camaraderie.
922
3459000
1320
رفاقت.
57:40
Camaraderie.
923
3460320
1880
رفاقت.
57:42
So you have that camaraderie.
924
3462200
1880
پس شما آن رفاقت را دارید.
57:44
And so there was a real kind of sense  
925
3464080
1320
و بنابراین نوعی حس واقعی رفاقت وجود داشت
57:45
of camaraderie who were working  together towards the same goal.
926
3465400
3960
که با هم برای رسیدن به یک هدف کار می کردند.
57:49
When you're working on your own,  you miss that sort of sense of  
927
3469360
2720
وقتی به تنهایی کار می‌کنید، حس
57:52
camaraderie that you get when you have a  team around you #5 do you know this word?
928
3472080
8640
رفاقتی را که وقتی یک تیم در اطراف خود دارید، از دست می‌دهید، آیا این کلمه را می‌شناسید؟
58:00
Intimidating.
929
3480720
1760
ارعاب کننده.
58:02
Repeat after me.
930
3482480
1280
بعد از من تکرار کن
58:03
Intimidating.
931
3483760
2520
ارعاب کننده.
58:06
Intimidating.
932
3486280
2400
ارعاب کننده.
58:08
This is an adjective, and it means  making you feel frightened or nervous.
933
3488680
6440
این یک صفت است و به این معنی است که باعث می‌شود شما احساس ترس یا عصبی کنید.
58:15
Speaking with native speakers can be intimidating.
934
3495120
5360
صحبت با زبان مادری می تواند ترسناک باشد.
58:20
I'm sure you would agree with that, but that's  again why I'm here making these videos to help  
935
3500480
6440
مطمئنم که شما با آن موافق خواهید بود، اما به همین دلیل است که من اینجا این ویدیوها را می‌سازم تا به
58:26
you improve your English fluency so it doesn't  feel intimidating, so you feel more confident.
936
3506920
7600
شما کمک کنم تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید تا ترسناک نباشد، بنابراین اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
58:34
If you agree with that, well, why not put  that's right, that's right in the comments.
937
3514520
5640
اگر با آن موافق هستید، خوب، چرا درست است، این درست در نظرات است.
58:40
Another example, her intimidating demeanor.
938
3520160
4200
مثال دیگر، رفتار ترسناک اوست.
58:44
Remember this word demeanor?
939
3524360
2080
این کلمه رفتار را به خاطر دارید؟
58:46
Her intimidating demeanor made everyone uneasy.
940
3526440
6000
رفتار ترسناک او همه را ناراحت می کرد.
58:52
Moving to a new city alone is intimidating.
941
3532440
4840
حرکت به یک شهر جدید به تنهایی ترسناک است.
58:57
Now let's listen to some real.
942
3537280
1680
حالا بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
58:58
World Examples.
943
3538960
1560
نمونه های جهانی
59:00
Working with a legend like Daniel is  intimidating, but he makes everyone better.
944
3540520
4480
کار کردن با افسانه ای مانند دانیل ترسناک است، اما او همه را بهتر می کند.
59:05
He finds extroverts energizing,  but a bit intimidating.
945
3545000
3880
او افراد برون گرا را انرژی بخش، اما کمی ترسناک می داند. با
59:08
That being said, he is, I think,  quite intimidating for many people.
946
3548880
5880
این حال، من فکر می‌کنم او برای بسیاری از مردم کاملاً ترسناک است.
59:14
Number six, How about this word?
947
3554760
5680
شماره شش، این کلمه چطور؟
59:20
Prevalent, Prevalent.
948
3560440
2640
رایج، رایج.
59:23
Repeat after me.
949
3563080
1240
بعد از من تکرار کن
59:24
Prevalent.
950
3564320
1720
رایج است.
59:27
This is an adjective.
951
3567200
1560
این یک صفت است.
59:28
It means very common,  happening often, or widespread.
952
3568760
5960
این به معنای بسیار رایج است، اغلب اتفاق می افتد یا گسترده است.
59:34
The flu is prevalent during the winter months.
953
3574720
4560
آنفولانزا در ماه های زمستان شایع است.
59:39
Smartphones have become  prevalent in today's society.
954
3579280
4400
گوشی‌های هوشمند در جامعه امروزی رایج شده‌اند.
59:43
They're everywhere.
955
3583680
1240
آنها همه جا هستند.
59:44
They're widespread.
956
3584920
1320
آنها گسترده هستند.
59:46
They're prevalent.
957
3586240
1560
آنها رایج هستند
59:47
Droughts are prevalent in this area.
958
3587800
4040
خشکسالی در این منطقه شایع است.
59:51
Now let's listen to some real world  examples from native speakers.
959
3591840
4240
اکنون بیایید به چند نمونه دنیای واقعی از زبان مادری گوش دهیم.
59:56
It's there, but it's not  as prevalent as you think.
960
3596080
2720
وجود دارد، اما آنقدر که فکر می‌کنید رایج نیست.
59:58
Let's walk through three of  today's more prevalent theories.
961
3598800
2760
بیایید سه تئوری رایج‌تر امروزی را مرور کنیم.
60:01
Duration and technology risk that's  very prevalent in 6048 portfolios.
962
3601560
4880
مدت زمان و خطر فناوری که در 6048 پرتفوی بسیار رایج است.
60:06
#7 do you know this one?
963
3606440
5600
شماره 7 آیا این یکی را می شناسید؟
60:12
Blatant repeat after me.
964
3612040
2600
تکرار آشکار پس از من.
60:14
Blatant.
965
3614640
2000
آشکار
60:16
Blatant.
966
3616640
2000
آشکار
60:18
This is an adjective, and  it's when doing a bad thing,  
967
3618640
5040
این یک صفت است، و هنگام انجام کار بدی است،
60:23
but you're doing it intentionally  or openly for everyone to see.
968
3623680
6320
اما شما آن را عمداً یا آشکارا انجام می دهید تا همه ببینند.
60:30
For example, his blatant disregard  for the rules got him in trouble,  
969
3630000
5960
برای مثال، بی‌اعتنایی آشکار او به قوانین، او را با مشکل مواجه کرد،
60:35
so he didn't follow the rules, but he  did it openly in front of everyone.
970
3635960
5320
بنابراین او قوانین را رعایت نکرد، اما این کار را آشکارا در مقابل همه انجام داد.
60:41
He wasn't trying to hide it.
971
3641280
2320
او سعی نمی کرد آن را پنهان کند.
60:43
It's blatant that you're  trying to cheat on the exam.
972
3643600
5280
آشکار است که سعی می کنید در امتحان تقلب کنید.
60:48
The company was fined for blatant  violations of safety regulations.
973
3648880
6160
این شرکت به دلیل نقض آشکار مقررات ایمنی جریمه شد.
60:55
Now let's hear some native  speakers using this word.
974
3655040
3600
اکنون بیایید برخی از سخنرانان بومی را بشنویم که از این کلمه استفاده می کنند.
60:58
You would see the blatant reinforced destruction.
975
3658640
3400
ویرانی تشدید شده را خواهید دید.
61:02
Reporting I was embarrassed by the  just blatant disobeying the law.
976
3662040
4600
گزارش دادن من از نافرمانی آشکار قانون شرمنده شدم.
61:06
Aside from this blatant conflict of interest  lies the problem of self censorship.
977
3666640
4320
جدای از این تضاد آشکار منافع، مشکل خودسانسوری نهفته است.
61:10
#8 Do you know this one?
978
3670960
5160
#8 آیا این یکی را می شناسید؟
61:16
Resolute.
979
3676120
1880
مصمم
61:18
Resolute.
980
3678000
1120
مصمم
61:19
Repeat after me.
981
3679120
1240
بعد از من تکرار کن
61:20
Resolute.
982
3680360
3000
مصمم
61:23
This is an adjective that means  determined in character, action, or ideas.
983
3683360
7040
این صفتی است که به معنای تعیین شخصیت، عمل یا ایده است.
61:30
It's generally a positive thing.
984
3690400
2520
به طور کلی یک چیز مثبت است.
61:32
She remained resolute in her decision to  pursue a new career despite the challenges.
985
3692920
8440
او در تصمیم خود برای دنبال کردن یک شغل جدید با وجود چالش‌ها مصمم بود.
61:41
He was resolute in his goals.
986
3701360
3720
او در اهدافش مصمم بود.
61:45
Her resolute attitude inspired  her team to keep going.
987
3705080
6400
نگرش قاطع او باعث شد تیمش به راه خود ادامه دهند.
61:51
Let's hear some native speakers using this word.
988
3711480
3360
بیایید بشنویم که چند زبان مادری از این کلمه استفاده می کنند.
61:54
Through a resolute we have determined  and your help is not required.
989
3714840
5720
ما از طریق یک تصمیم قطعی تصمیم گرفته‌ایم و به کمک شما نیازی نیست.
62:00
The resolute figure who proves  the character is destiny it.
990
3720560
4160
شخصیت مصممی که ثابت می‌کند این شخصیت، سرنوشت است.
62:04
Was one of those moments we had to  be resolute and what you were doing.
991
3724720
3200
یکی از آن لحظاتی بود که ما مجبور بودیم قاطعیت داشته باشیم و کاری که شما انجام می‌دهید.
62:07
How are you doing with these words so far?
992
3727920
2760
با این حرف ها تا الان چطوری؟
62:10
Let's keep going with #9 Do you know this word?
993
3730680
6280
بیایید با شماره 9 ادامه دهیم آیا این کلمه را می دانید؟
62:16
Hinder, Hinder.
994
3736960
2400
مانع، مانع.
62:19
Repeat after me.
995
3739360
1360
بعد از من تکرار کن
62:20
Hinder.
996
3740720
2000
مانع.
62:22
This is a verb and it means to limit one's  ability or the development of something.
997
3742720
8480
این یک فعل است و به معنای محدود کردن توانایی یا توسعه چیزی است.
62:31
His knee injury hindered his training schedule.
998
3751200
5240
مصدومیت زانو مانع از برنامه تمرینی او شد.
62:36
Poor weather conditions can  hinder outdoor activities.
999
3756440
5040
شرایط جوی نامناسب می‌تواند فعالیت‌های خارج از منزل را مختل کند.
62:41
The lack of proper equipment  will hinder our project.
1000
3761480
5760
فقدان تجهیزات مناسب پروژه ما را با مشکل مواجه خواهد کرد.
62:47
Let's hear some native speakers.
1001
3767240
1720
بیایید چند زبان مادری را بشنویم.
62:48
Using this word without letting the past hinder  
1002
3768960
3440
استفاده از این کلمه بدون اجازه دادن به گذشته برای
62:52
us is really key to our ability  to staying alive as a company.
1003
3772400
4440
ما، واقعاً کلید توانایی ما برای زنده ماندن به عنوان یک شرکت است.
62:56
That promote or hinder growth and seems to really  hinder your ability to be an inspirational leader.
1004
3776840
5320
که باعث رشد یا مانع می شود و به نظر می رسد واقعاً مانع از توانایی شما برای یک رهبر الهام بخش می شود.
63:02
#10 Do you know this one?
1005
3782160
5840
شماره 10 آیا این یکی را می شناسید؟
63:08
Obstacle.
1006
3788000
2120
مانع
63:10
Obstacle.
1007
3790120
1080
مانع
63:11
Repeat after me.
1008
3791200
1640
بعد از من تکرار کن
63:12
Obstacle.
1009
3792840
2800
مانع
63:15
This is a noun, and it's something that blocks  one's way or prevents or hinders progress.
1010
3795640
9200
این یک اسم است و چیزی است که راه را می‌بندد یا مانع پیشرفت می‌شود.
63:24
Remember, hinder.
1011
3804840
2120
به یاد داشته باشید، مانع شوید.
63:26
So an obstacle hinders your  progress, it limits it.
1012
3806960
5840
بنابراین یک مانع مانع پیشرفت شما می شود ، آن را محدود می کند.
63:32
The biggest obstacle to their  success was a lack of funding.
1013
3812800
5400
بزرگترین مانع موفقیت آنها کمبود بودجه بود.
63:38
Or you might be in a meeting at work and you  ask, how can we overcome these obstacles?
1014
3818200
7960
یا ممکن است در یک جلسه در محل کار باشید و بپرسید، چگونه می‌توانیم بر این موانع غلبه کنیم؟
63:46
Traffic is a major obstacle  during my morning commute.
1015
3826160
5880
ترافیک یک مانع بزرگ در طول رفت و آمد صبحگاهی من است.
63:52
Maybe that's something that you  experience, an obstacle that you  
1016
3832040
4080
شاید این چیزی است که شما تجربه می‌کنید، مانعی است که با
63:56
experience everyday traffic, and it hinders you.
1017
3836120
5680
ترافیک روزمره مواجه می‌شوید و مانع شما می‌شود. اگر مانعی بر سر راه وجود دارد،
64:01
Let's review some example sentences from native  speakers if there's an obstacle in the way.
1018
3841800
6760
بیایید چند جمله نمونه از زبان‌های بومی را مرور کنیم .
64:08
You.
1019
3848560
240
64:08
Find a way to clear it.
1020
3848800
2280
شما
راهی برای پاک کردن آن پیدا کنید.
64:11
And could could this person  be a possible obstacle?
1021
3851080
5600
و آیا این شخص می تواند یک مانع احتمالی باشد؟
64:16
This is another obstacle  for BFR passenger transport,  
1022
3856680
3440
این یک مانع دیگر برای حمل و نقل مسافر BFR است،
64:20
since it would only be able to  travel between big coastal cities.
1023
3860120
4400
زیرا تنها می‌تواند بین شهرهای بزرگ ساحلی سفر کند.
64:24
#11 Do you know this one?
1024
3864520
5520
شماره 11 آیا این یکی را می شناسید؟
64:30
Circumvent, circumvent, repeat after me.
1025
3870040
5000
دور بزن، دور بزن، بعد از من تکرار کن.
64:35
Circumvent.
1026
3875040
2960
دور زدن.
64:38
This is a verb, and it's to  find a way around an obstacle.
1027
3878000
6360
این یک فعل است و برای یافتن راهی برای دور زدن یک مانع است.
64:44
So you have an obstacle,  something that limits you.
1028
3884360
3560
بنابراین شما یک مانع دارید، چیزی که شما را محدود می کند.
64:47
And if you circumvent that  obstacle, you find a way around it.
1029
3887920
5400
و اگر آن مانع را دور بزنید ، راهی برای دور زدن آن پیدا می‌کنید.
64:53
And you do that in a very clever way,  but also in an illegal way where you're  
1030
3893320
7880
و شما این کار را به روشی بسیار هوشمندانه انجام می‌دهید، اما همچنین به روشی غیرقانونی که
65:01
breaking the rules, perhaps  blatantly breaking the rules.
1031
3901200
5720
قوانین را زیر پا می‌گذارید، شاید به‌طور آشکار قوانین را زیر پا می‌گذارید.
65:06
For example, how did you  circumvent getting a visa?
1032
3906920
5520
برای مثال، چگونه از گرفتن ویزا دور زدید؟
65:12
So getting a visa is your obstacle,  
1033
3912440
2480
بنابراین گرفتن ویزا مانع شماست،
65:14
and you circumvented it, you found  a way around it, but was it legal?
1034
3914920
6520
و شما آن را دور زدید، راهی برای دور زدن آن پیدا کردید، اما آیا قانونی بود؟
65:21
Hmm, we don't know.
1035
3921440
1960
هوم، ما نمی دانیم.
65:23
Here is one that definitely sounds illegal.
1036
3923400
3120
در اینجا یکی است که قطعا غیرقانونی به نظر می رسد.
65:26
The hacker circumvented the security system,  so this is commonly used with illegal activity.
1037
3926520
8880
هکر سیستم امنیتی را دور زد، بنابراین معمولاً با فعالیت غیرقانونی از آن استفاده می‌شود.
65:35
They tried to circumvent the rules.
1038
3935400
3800
آنها سعی کردند قوانین را دور بزنند.
65:39
Now let's hear some native speakers  using this word in a real world context.
1039
3939200
5720
اکنون بیایید بشنویم که برخی از افراد بومی از این کلمه در یک زمینه دنیای واقعی استفاده می‌کنند.
65:44
Loud the government to circumvent reporters  rights to circumvent any of these sorts of laws.
1040
3944920
5720
با صدای بلند دولت برای دور زدن حقوق خبرنگاران برای دور زدن هر یک از این نوع قوانین.
65:50
And even though it's still easy to circumvent  digital copy protection, most users can't do it.
1041
3950640
5400
و اگرچه دور زدن محافظت از کپی دیجیتال هنوز آسان است، اکثر کاربران نمی توانند این کار را انجام دهند.
65:56
#12 do you know this one?
1042
3956040
6080
شماره 12 آیا این یکی را می شناسید؟
66:02
Exacerbate, exacerbate.
1043
3962120
4080
تشدید، تشدید.
66:06
Repeat after me, Exacerbate.
1044
3966200
4600
بعد از من تکرار کن تشدید کن
66:10
This is a verb, and this means to make a problem  or bad situation or something negative even worse.
1045
3970800
11120
این یک فعل است و به معنای ایجاد مشکل یا موقعیت بد یا چیزی منفی است.
66:21
For example, his actions  exacerbated the situation.
1046
3981920
4960
برای مثال، اقدامات او وضعیت را تشدید کرد.
66:26
So the situation was already negative  and his actions made it worse.
1047
3986880
6040
بنابراین وضعیت قبلاً منفی بود و اقدامات او آن را بدتر کرد.
66:32
Exacerbated the situation.
1048
3992920
3120
وضعیت را تشدید کرد.
66:36
Her comment exacerbated the conflict.
1049
3996040
4520
اظهارنظر او درگیری را تشدید کرد.
66:40
The power outage exacerbated the riots.
1050
4000560
5280
قطع برق شورش ها را تشدید کرد.
66:45
Now let's listen to some native  speakers using this word.
1051
4005840
4560
اکنون بیایید به چند زبان بومی با استفاده از این کلمه گوش دهیم.
66:50
And exacerbate small moments, turning them into  
1052
4010400
3000
و لحظات کوچک را تشدید کنید، آنها را به جنگ تبدیل کنید
66:53
fight, but greatly exacerbate our  runaway population growth problem.
1053
4013400
3640
، اما مشکل رشد جمعیت فراری ما را تا حد زیادی تشدید کنید .
66:57
So changes to one effect and exacerbate the  other and vice versa #13 do you know this word?
1054
4017040
12200
بنابراین تغییر به یک اثر و تشدید اثر دیگر و بالعکس #13 آیا این کلمه را می دانید؟
67:09
Nuance, nuance, repeat after me nuance.
1055
4029240
6320
تفاوت های ظریف، تفاوت های ظریف، بعد از من تکرار کنید.
67:15
This is a noun and it is a subtle  difference in meaning, expression, or sound.
1056
4035560
8160
این یک اسم است و یک تفاوت ظریف در معنا، بیان یا صدا است.
67:23
This is an excellent word to use as a language  learner in any language, especially English.
1057
4043720
8240
این کلمه ای عالی برای استفاده به عنوان زبان آموز در هر زبانی، به ویژه انگلیسی است.
67:31
For example, understanding the nuances of  English idioms, Those small differences,  
1058
4051960
7960
برای مثال، درک تفاوت‌های ظریف اصطلاحات انگلیسی، آن تفاوت‌های کوچک،
67:39
those subtle differences, the nuances  can greatly improve your fluency.
1059
4059920
6840
آن تفاوت‌های ظریف، تفاوت‌های ظریف می‌تواند تا حد زیادی تسلط شما را بهبود بخشد.
67:46
The nuances in pronunciation,  those small differences,  
1060
4066760
4600
تفاوت‌های ظریف در تلفظ، آن تفاوت‌های کوچک،
67:51
the nuances in pronunciation  can change the meaning of words.
1061
4071360
5600
تفاوت‌های ظریف در تلفظ، می‌توانند معنای کلمات را تغییر دهند.
67:56
English grammar is filled with nuances.
1062
4076960
4960
دستور زبان انگلیسی پر از نکات ظریف است.
68:01
And again, that's why I'm here to help you so put.
1063
4081920
4120
و دوباره، به همین دلیل است که من اینجا هستم تا به شما کمک کنم.
68:06
That's right, That's right, because I'm here to  
1064
4086040
2560
درست است، درست است، زیرا من اینجا هستم تا   به
68:08
help you learn and master all the  nuances of the English language.
1065
4088600
5880
شما کمک کنم تا همه نکات ظریف زبان انگلیسی را بیاموزید و به آن مسلط شوید.
68:14
So now let's listen to this word by native  speakers, and you can listen to the nuances.
1066
4094480
6800
بنابراین اکنون بیایید به این کلمه توسط سخنرانان بومی گوش کنیم ، و می‌توانید به تفاوت‌های ظریف گوش کنید.
68:21
Sometimes there's a shade of nuance or  meaning that feels important and useful.
1067
4101280
3800
گاهی اوقات رنگ‌های ظریف یا معنایی وجود دارد که به نظر مهم و مفید می‌رسد.
68:25
That eliminates all the nuance of the normal  distribution, But the answer has some nuance  
1068
4105080
4600
این همه تفاوت‌های ظریف توزیع نرمال را حذف می‌کند ، اما پاسخ دارای تفاوت‌هایی است
68:29
and can depend on where we're looking in  time and space #14 do you know this one?
1069
4109680
9320
و می‌تواند به این بستگی داشته باشد که در زمان و مکان شماره ۱۴ به کجا نگاه می‌کنیم، آیا این یکی را می‌شناسید؟
68:39
Disdain.
1070
4119000
1560
تحقیر.
68:40
Disdain.
1071
4120560
1800
تحقیر.
68:42
Repeat after me Disdain.
1072
4122360
4200
بعد از من بیزاری را تکرار کن
68:46
This is a noun, and it's the feeling that someone  
1073
4126560
3320
این یک اسم است، و این احساس است که کسی
68:49
or something is unworthy of one's  attention, support, or respect.
1074
4129880
7120
یا چیزی ارزش توجه، حمایت یا احترام را ندارد.
68:57
Maria's disdain for her ex-husband is blatant.
1075
4137000
5920
تحقیر ماریا نسبت به همسر سابقش آشکار است.
69:02
Remember that word?
1076
4142920
1120
آن کلمه را یادت هست؟
69:04
Blatant, very obvious or clear Her disdain.
1077
4144040
5600
تحقیر او آشکار، بسیار آشکار یا واضح است.
69:09
Her feeling that her husband is unworthy  of her attention or support is blatant.
1078
4149640
8480
احساس او مبنی بر اینکه شوهرش ارزش توجه یا حمایت او را ندارد آشکار است.
69:18
He spoke about his competitor with disdain.
1079
4158120
5120
او در مورد رقیب خود با تحقیر صحبت کرد.
69:23
Disdain for the new policy was  evident among the employees.
1080
4163240
5760
تحقیر سیاست جدید در میان کارمندان مشهود بود.
69:29
Let's listen to some native  speakers using this word.
1081
4169000
3600
بیایید به چند زبان بومی با استفاده از این کلمه گوش دهیم.
69:32
There is our disdain for the status quo.
1082
4172600
2880
تحقیر ما نسبت به وضعیت موجود وجود دارد.
69:35
The very word modesty is  often met with such disdain,  
1083
4175480
4440
خود کلمه فروتنی اغلب با چنین تحقیرهایی مواجه می‌شود،
69:39
especially among the younger high school crowd.
1084
4179920
3800
مخصوصاً در میان جمعیت جوان‌تر دبیرستان.
69:43
Have to be paid for by the taxes so bitterly  disdained by the GOP #15 Do you know this word?
1085
4183720
11200
باید بابت مالیات‌هایی پرداخت شود که به شدت از طرف جمهوری‌خواهان شماره 15 تحقیر شده‌اند آیا این کلمه را می‌شناسید؟
69:54
Pivotal, Pivotal.
1086
4194920
2840
محوری، محوری.
69:57
Repeat after me Pivotal.
1087
4197760
3680
بعد از من Pivotal تکرار کنید.
70:01
This is an adjective.
1088
4201440
1760
این یک صفت است.
70:03
It means of crucial importance in relation to  the development or success of something else.
1089
4203200
8160
این به معنای اهمیت حیاتی در رابطه با پیشرفت یا موفقیت چیز دیگری است.
70:11
For example, the decision was  pivotal to the company's future.
1090
4211360
5600
برای مثال، این تصمیم برای آینده شرکت بسیار مهم بود.
70:16
He played a pivotal role in the negotiations.
1091
4216960
4560
او نقشی اساسی در مذاکرات داشت.
70:21
Her speech was a pivotal moment in the campaign.
1092
4221520
5320
سخنرانی او یک لحظه مهم در مبارزات انتخاباتی بود.
70:26
Or maybe how about this example?
1093
4226840
2520
یا شاید در مورد این مثال چطور؟
70:29
J Forest English is pivotal to my English fluency.
1094
4229360
5600
J Forest English برای تسلط من به زبان انگلیسی بسیار مهم است.
70:34
Would you agree with that?
1095
4234960
1800
آیا شما با آن موافق هستید؟
70:36
It's of crucial importance.
1096
4236760
2360
از اهمیت حیاتی برخوردار است.
70:39
It's extremely important.
1097
4239120
2600
فوق العاده مهم است.
70:41
It's pivotal.
1098
4241720
1480
این محوری است.
70:43
I hope you would agree with that.
1099
4243200
1880
امیدوارم با آن موافق باشید.
70:45
Put that's right.
1100
4245080
1360
درست است.
70:46
That's right.
1101
4246440
840
درست است. اگر موافقید که مهم است،
70:47
Why not put that's right in the  comments if you agree that it's pivotal.
1102
4247280
5240
چرا آن را درست در نظرات قرار ندهید .
70:52
Now let's listen to some native  speakers using this word.
1103
4252520
3640
اکنون بیایید به چند زبان بومی با استفاده از این کلمه گوش دهیم.
70:56
The treaty marked a pivotal  moment in Middle Eastern history.
1104
4256160
3800
این معاهده یک لحظه مهم در تاریخ خاورمیانه بود.
70:59
That first 90 seconds is pivotal.
1105
4259960
2680
این 90 ثانیه اول بسیار مهم است.
71:02
Play a pivotal role in the stress  and well-being of a workplace.
1106
4262640
3120
نقش اساسی در استرس و رفاه یک محل کار بازی کنید.
71:05
To answer that pivotal question,  congratulations, you did it.
1107
4265760
4160
برای پاسخ به این سوال مهم، تبریک می‌گوییم، شما این کار را انجام دادید.
71:09
You added 60 new words to your vocabulary.
1108
4269920
3440
شما 60 کلمه جدید به دایره لغات خود اضافه کردید.
71:13
Of course, make sure you practice,  practice, practice all of these words.
1109
4273360
3800
البته، مطمئن شوید که همه این کلمات را تمرین،  تمرین، تمرین کنید.
71:17
And if you want me to make another  lesson just like this, put yes,  
1110
4277160
3400
و اگر می‌خواهید درس دیگری مانند این بسازم، بله،
71:20
yes, yes, put yes, yes, yes, yes,  yes, yes in the comments below.
1111
4280560
3920
بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.
71:24
And of course, make sure you like this lesson.
1112
4284480
1920
و البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید.
71:26
Share with your friends and subscribe.
1113
4286400
1840
با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید.
71:28
So you're notified every time I post a new  lesson and you can get this free free speaking  
1114
4288240
4320
بنابراین هر بار که من یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این راهنمای رایگان صحبت کردن را دریافت کنید،
71:32
guide where I share 6 tips on how to  speak English fluently and confidently.
1115
4292560
4160
جایی که من ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی را به اشتراک می‌گذارم.
71:36
You can click here to download it or  look for the link in the description.
1116
4296720
3520
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
71:40
And you can keep expanding your  vocabulary with this lesson right now.
1117
4300240
8040
و می‌توانید همین حالا دایره لغات خود را با این درس گسترش دهید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7