Biden Meets Trudeau and Zelenskyy | Learn English with the News

Welcome to this one. Our English lesson  today you're going to learn English with  

به این یکی خوش آمدید درس انگلیسی امروز ما قرار است انگلیسی را با

the news. We're going to read two different  news articles together so you can learn a  

اخبار یاد بگیرید. ما دو مقاله خبری مختلف را با هم می‌خوانیم تا بتوانید

lot of advanced vocabulary, complex, grammar  and correct pronunciation. Let's get started.  

لغات پیشرفته، پیچیده، دستور زبان و تلفظ صحیح را یاد بگیرید. بیا شروع کنیم.

As you can see, we're talking about  Ukraine, hopefully, a more optimistic  

همانطور که می بینید، ما در مورد اوکراین صحبت می کنیم، امیدوارم لحن خوشبینانه تری داشته باشیم

tone because Biden made a surprise visit.  So let's review the article together, the

زیرا بایدن یک سفر غیرمنتظره انجام داد. بنابراین، بیایید مقاله را با هم مرور کنیم،

Headline, Biden makes a surprise visit to Ukraine  for first time since full-scale War Began.  

تیتر، بایدن برای اولین بار از زمان آغاز جنگ تمام عیار به اوکراین سفر کرد.

First, I want to point out

ابتدا می خواهم

that

in headlines. It's very common to Omit,  

در تیترها به آن اشاره کنم. برای Omit بسیار رایج است،

which means not include words  that are unnecessary such as

که به این معنی است که کلمات غیرضروری مانند

articles

مقاله ها

or even subjects. And in this headline,  

یا حتی موضوعات را شامل نشود. و در این عنوان،

there are some articles that are omitted  not included. Do you know what articles

مقالاتی وجود دارد که حذف شده اند درج نشده اند. آیا می‌دانید چه مقاله‌هایی از نظر

Our missing grammatically, we would need an  article before visit because visit is a noun. All

گرامری کم است، قبل از بازدید به یک مقاله نیاز داریم زیرا بازدید یک اسم است. همه

visit

Biden makes all visit a surprise. Visit surprise,  is our adjective now. A surprise means it was

دیدار

بایدن همه دیدار را غافلگیر می کند. بازدید از شگفتی، صفت ما اکنون است. غافلگیری یعنی

unexpected.

غیرمنتظره بود.

Nobody knew it was going to happen.  All right, here on unexpected.

هیچ کس نمی دانست که قرار است این اتفاق بیفتد. بسیار خوب، در اینجا غیر منتظره است.

Unexpected to

برای

the general public. I'm sure that  zalenski knew that Biden was coming,  

عموم مردم غیرمنتظره من مطمئن هستم که زالنسکی می‌دانست که بایدن می‌آید،

but perhaps the American people, the Ukrainian

اما شاید مردم آمریکا،

people and the world in general, did  not know. That's a surprise. Visit  

مردم اوکراین و به طور کلی جهان نمی‌دانستند. این یک تعجب است. Visit

Biden makes a surprise visit. So, using  surprise as an adjective, for example,  

بایدن یک دیدار غیرمنتظره انجام می دهد. بنابراین، برای مثال، با استفاده از تعجب به عنوان یک صفت،

your boss could make a surprise announcement,  an announcement that nobody was expecting.

رئیس شما می‌تواند اعلامیه غافلگیرکننده‌ای بدهد، اعلامیه‌ای که هیچ‌کس انتظارش را نداشت.

Acting my boss made a surprise announcement  that we're all getting raises, woohoo. That  

سرپرست من یک اعلامیه غافلگیرکننده اعلام کرد که همه ما در حال افزایش حقوق هستیم، واو. این به این

means you're making more money. So that's a  very good surprise announcement and of course,  

معنی است که شما پول بیشتری به دست می آورید. بنابراین این یک اطلاعیه شگفت‌انگیز بسیار خوب است و البته،

I included the article because the article is  necessary. Grammatically is just very common  

مقاله را اضافه کردم زیرا مقاله ضروری است. از نظر دستوری بسیار رایج است

to leave it out specifically in headlines. Biden  makes a surprise visit to Ukraine for first time.

که به طور خاص در سرفصل ها کنار گذاشته شود. بایدن برای اولین بار در یک سفر غیرمنتظره به اوکراین سفر کرد.

Another article is missing. Do you know what?  For the first time the first time first is a  

مقاله دیگری گم شده است. میدونی چیه؟ برای اولین بار اولین بار اول یک

ordinal number and ordinal numbers need articles.  This is a grammatical rule. So you need to say,  

عدد   ترتیبی است و اعداد ترتیبی به مقاله نیاز دارند. این یک قانون گرامری است. بنابراین باید بگویید،

I work on the second floor. Notice  you can't say I work on, second floor,  

من در طبقه دوم کار می کنم. توجه کنید نمی‌توانید بگویید من در طبقه دوم کار می‌کنم،

you need to say I work on the second floor. The

باید بگویید من در طبقه دوم کار می‌کنم.

second floor, I work on the first floor,  the fifth floor, I live on the 19th Floor,  

طبقه دوم، من در طبقه اول کار می کنم، در طبقه پنجم، من در طبقه 19 زندگی می کنم،

whatever it may be, or you could  say, this is the first time I've

هر چه که باشد، یا می توان گفت، این اولین بار است که

made a surprise announcement. So  notice we commonly use this with

یک اعلامیه غافلگیرکننده می دهم. بنابراین توجه داشته باشید که ما معمولاً از این با گذشت

time

as well. This is the first time, this is  the second time. I've watched a.j. Forest  

زمان

نیز استفاده می‌کنیم. این اولین بار است، این دومین بار است. من a.j را تماشا کرده ام.

English video for example, okay, for the first  time since full-scale War Began, we also need  

به‌عنوان مثال، ویدیوی انگلیسی Forest ، بسیار خوب، برای اولین بار از زمان شروع جنگ تمام‌مقیاس، باید

sends the full-scale War Began because war  is a noun. And we need an article before War.

جنگ آغاز شد در مقیاس کامل را نیز ارسال کنیم، زیرا war یک اسم است. و ما به یک مقاله قبل از جنگ نیاز داریم.

The full-scale War Began. Okay,  let's continue on President,  

جنگ تمام عیار آغاز شد. بسیار خوب، بیایید به رئیس جمهور ادامه دهیم،

Joe Biden slipped into kyiv. This is a phrasal  verb. When I See This slipped into kyiv,  

جو بایدن به کیف رفت. این یک فعل عبارتی است . وقتی می‌بینم که این به کیف رفت،

I understand that he went secretively, and  that makes sense. Right? Because we have  

می‌فهمم که او مخفیانه رفته است، و این منطقی است. درست؟ زیرا ما

this surprise visit. So when you slip into a  location or a place, you try to enter without

این بازدید غافلگیرکننده را داریم. بنابراین وقتی وارد یک مکان یا مکانی می‌شوید، سعی می‌کنید بدون

Out. Being seen or heard here is an example  sentence. I slipped into the meeting 10  

خروج وارد شوید. دیده شدن یا شنیده شدن در اینجا یک جمله مثال است . من با 10 دقیقه تاخیر وارد جلسه شدم

minutes late. So, if you're 10 minutes late, you  don't want your boss or your client to know. So,  

. بنابراین، اگر 10 دقیقه دیر کردید، نمی‌خواهید رئیس یا مشتری‌تان بداند. بنابراین،

you'll try to slip in you'll try to enter  without being seen or heard so, Joe, Biden  

شما سعی می‌کنید وارد شوید، سعی می‌کنید وارد شوید بدون اینکه دیده شوید یا شنیده شوید، جو، بایدن

slipped into kyiv, on Monday, for the first time  now, notice here they are using the article, the

وارد کیف شد، روز دوشنبه، برای اولین بار اکنون، توجه کنید اینجا از مقاله استفاده می‌کنند،

Like I said, it's grammatically required is just  very commonly omitted from the subtitle and the  

همانطور که گفتم ، از نظر دستوری ضروری است که

main title for the first time since Russia  launched a full-scale invasion of Ukraine,

برای اولین بار از زمانی که روسیه تقریباً یک سال پیش تهاجم کامل به اوکراین را آغاز کرد، معمولاً از زیرنویس و عنوان اصلی حذف می شود

almost

a year ago. Now, notice here, we have sense.  

. حالا، توجه کنید اینجا، ما عقل داریم.

And then what verb? Do we have following  sense sends Russia launched. So we have sense.

و بعد چه فعل؟ آیا ما دارای حس زیر هستیم که روسیه را راه اندازی می کند؟ پس ما عقل داریم

And then a past simple. Now, students  also generally know that sense is a  

و سپس یک گذشته ساده. اکنون، دانش‌آموزان نیز عموماً می‌دانند که حس

keyword for which verb tense.

کلمه کلیدی است که زمان فعل در آن زمان است.

The present perfect. So let me show  you how they can be used together.

حال کامل. بنابراین اجازه دهید به شما نشان دهم چگونه می‌توان از آنها با هم استفاده کرد.

I I've slipped into many meetings since I started.  So since I started working for this company,  

من از زمانی که شروع کردم در جلسات زیادی شرکت کردم. بنابراین از زمانی که برای این شرکت شروع به کار کردم،

since I started in this new position, I've slipped  into many meetings. So this part, I've slipped  

از زمانی که در این موقعیت جدید شروع به کار کردم، در جلسات زیادی شرکت کردم. بنابراین، این بخش، من

into many meanings is showing how many times  this action has happened? Since a moment in the

به معانی متعددی لغزش کرده‌ام، نشان می‌دهد که چند بار این عمل اتفاق افتاده است؟ از لحظه ای در

Past. Which is since I started, that's the moment  in the past, which is why it's in the past simple,  

گذشته. از زمانی که من شروع کردم، آن لحظه در گذشته است، به همین دلیل است که در گذشته ساده است،

because it's a completed past action.  This is in the present perfect because  

زیرا یک عمل گذشته تکمیل شده است. این در زمان حال کامل است زیرا

it's an ongoing action and the timeline  is still ongoing so I can slip into more  

این یک اقدام در حال انجام است و جدول زمانی هنوز ادامه دارد، بنابراین می‌توانم در

meetings in the future. I've slipped  into three meetings since I started but

جلسات بیشتری در آینده شرکت کنم. از زمانی که شروع کردم به سه جلسه رفتم، اما

Next week, I might slip into  another meeting which means  

هفته بعد، ممکن است وارد جلسه دیگری شوم که به این معنی است

it's for meetings. So this is an ongoing time

برای جلسات است. بنابراین این یک مرجع زمانی مداوم

reference

considering the placement. It's flexible, you  can say sense. Since I started I've slipped into  

با توجه به قرار دادن است. این انعطاف‌پذیر است، می‌توان گفت حسی. از زمانی که شروع کردم به

four meetings. So you can put this Clause at the  beginning or the end. Both of them are correct.

چهار جلسه رفتم. بنابراین می‌توانید این بند را در ابتدا یا انتهای آن قرار دهید. هر دوی آنها درست است.

Let's continue on demonstrating and dramatic  personal fashion. His commitment to the country.  

بیایید به نمایش مد شخصی و دراماتیک ادامه دهیم . تعهد او به کشور

Notice here, commitment. And then we have the  preposition to commitment to Commitment. In this  

در اینجا توجه کنید، تعهد. و سپس ما حرف اضافه برای تعهد به تعهد را داریم. در این

case is a noun, it belongs to him his commitment.  So this is a noun. What's the verb form of

مورد یک اسم است، متعلق به او تعهد اوست. پس این یک اسم است. شکل فعل

Commitment, commitment is a noun. What's  the verb? The verb of commitment is commit  

تعهد چیست، تعهد یک اسم است. فعل چیست؟ فعل تعهد commit

commit, but you also need the preposition to,  which means if you have a verb, you need the  

commit است، اما شما به حرف اضافه to نیز نیاز دارید، به این معنی که اگر فعل دارید، به

ing form because you have this preposition to.  So you could say I'm committed to improving my

شکل ing نیاز دارید زیرا این حرف اضافه را دارید. بنابراین می توانید بگویید که من متعهد به بهبود

public speaking skills. I'm committed to. Let's  continue on the highly secretive visit. So,  

مهارت های سخنرانی ام هستم. من متعهد هستم. بیایید به بازدید بسیار محرمانه ادامه دهیم. بنابراین،

in this case, we have secretive again,  which is are adjectives. Secretive,  

در این مورد، ما دوباره مخفی داریم که صفت هستند. مخفیانه،

let me highlight this for you and this is

اجازه دهید این را برای شما برجسته کنم و این

an

adjective is describing the visit.  It's a secretive visit. Now,  

صفتی است که این بازدید را توصیف می کند. این یک دیدار پنهانی است. اکنون،

highly is an adverb, and it simply is

highly یک قید است، و به سادگی

Emphasizing how secretive it is. It's another way  of saying very it's a more advanced way of saying  

تأکید می کند که چقدر مخفیانه است. این روشی دیگر برای گفتن است، روشی پیشرفته‌تر برای گفتن است،

very so you could say she's a committed person.  She's a very committed person or to sound a little  

بنابراین می‌توانید بگویید که او فردی متعهد است. او یک فرد بسیار متعهد است یا به نظر کمی

more advanced, a little more professional.  She's a highly committed percent so you can

پیشرفته تر، کمی حرفه ای تر است. او یک درصد بسیار متعهد است، بنابراین می توانید از

Use this as an adverb. Let's  continue on the highly secretive,  

آن به عنوان قید استفاده کنید.

visit comes at a critical moment critical.  In this case, simply means very important,  

بیایید به مسیر بسیار محرمانه ادامه دهیم. در این مورد، به سادگی به معنای بسیار مهم،

very important. That's critical very important  moment in the 12-month conflict. This is how  

بسیار مهم است. این لحظه بسیار مهم در درگیری 12 ماهه است. این

long the conflict has been going on  with Russia preparing for an expected.

مدت طولانی است که درگیری با روسیه در حال آماده شدن برای یک مورد مورد انتظار است.

Offensive. Okay, so this is why it's a highly  secretive visit and why it's critical because  

توهین آمیز. بسیار خوب، بنابراین به همین دلیل است که این یک بازدید بسیار محرمانه است و چرا حیاتی است زیرا

Russia might be launching another offensive,  which means an attack and Ukraine hoping to  

روسیه ممکن است در حال راه اندازی حمله دیگری باشد، که به معنای حمله است و اوکراین امیدوار است  به

soon retake territory when you have re in front of  a verb. It means again. So in this case it means

زودی قلمرو را پس بگیرد، در حالی که شما در مقابل یک فعل هستید. یعنی دوباره بنابراین در این مورد به معنای

take

گرفتن

The territory again. This is very commonly  used. You might say, I need to rewrite,  

قلمرو دوباره است. این بسیار رایج است. ممکن است بگویید، باید

the report. You wrote it, once your  client did not like it. So you need  

گزارش را بازنویسی کنم. شما آن را نوشتید، زمانی که مشتری شما آن را دوست نداشت. بنابراین باید

to rip it up and rewrite it, write  it again, or you might say. Let's

آن را پاره کنید و بازنویسی کنید، دوباره بنویسید یا ممکن است بگویید. بیایید

Let's re-watch that movie. So if there's a movie  you really like, you watched it once but you want  

دوباره آن فیلم را تماشا کنیم. بنابراین اگر فیلمی هست که واقعاً دوستش دارید، یک بار آن را تماشا کرده‌اید اما می‌خواهید

to watch it again, let's re-watch that movie and  notice my pronunciation. We pronounce this as a  

دوباره آن را تماشا کنید، بیایید دوباره آن فیلم را تماشا کنیم و به تلفظ من توجه کنیم. ما این را به عنوان یک

full re re e. It has that long e sound. So it's  not like a row row. Watch no re-watch rewrite.

re re e کامل تلفظ می کنیم. این صدای بلند است. بنابراین مانند یک ردیف نیست. بدون بازنویسی مجدد تماشا کنید.

Eight retake re.

هشت ریکاوری مجدد. به

Hoping to soon retake territory.  Take the territory again.  

امید بازپس گیری قلمرو به زودی. دوباره قلمرو را بگیرید. بیایید

Let's continue on Biden announced a half billion  dollars in new assistants saying the package would  

ادامه دهیم بایدن نیم میلیارد دلار دستیار جدید را اعلام کرد و گفت این بسته

include more military equipment. Such as artillery  ammunition more javelins and Howlett sirs.  

شامل تجهیزات نظامی بیشتری خواهد بود. مانند مهمات توپخانه، نیزه ها و آقایان هاولت.

I don't know what a javelin or a  Howlett sir is. Obviously it's some sort

من نمی‌دانم نیزه یا هاولت چیست. بدیهی است که این نوعی

Of artillery. Artillery is equipment, that's  used in battle in a attack. So this could

توپخانه است. توپخانه تجهیزاتی است که در نبرد در حمله استفاده می شود. بنابراین این می تواند

be

a gun, a tank, some sort of machine but I'm  not exactly sure what this is. To be honest  

یک تفنگ، یک تانک، نوعی ماشین باشد، اما من دقیقاً مطمئن نیستم که این چیست. صادقانه بگویم

and he said new sanctions would be  imposed on Moscow later this week.  

او گفت تحریم‌های جدیدی در اواخر این هفته علیه مسکو اعمال خواهد شد.

So Biden as the President of the United States.

بنابراین بایدن به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده.

Is going to be imposing sanctions. Notice the verb  choice. I think most people know what sanctions  

قرار است تحریم ها را اعمال کند. به فعل انتخاب توجه کنید . من فکر می‌کنم اکثر مردم می‌دانند که تحریم‌ها چه

are a sink ssion is a penalty, basically, given  to a country because they violated some sort  

مجازاتی هستند که اساساً به یک کشور داده می‌شود زیرا آنها نوعی

of rule a sanction. Now, you impose a sanction.  Impose simply means you give a sanction. We gave

قانون تحریم را نقض کرده‌اند. حالا شما تحریم کنید. تحمیل به سادگی به این معنی است که شما تحریم می کنید. ما به

gave Moscow a sanction but we don't use the  verb. Give you use the verb impose. So you  

مسکو تحریم دادیم اما از فعل استفاده نمی‌کنیم . به شما از فعل impose استفاده کنید. بنابراین

could say the US has imposed many sanctions on  Russia. Notice our preposition on Russia. Now  

می‌توانید بگویید که ایالات متحده تحریم‌های زیادی را علیه روسیه اعمال کرده است . به حرف اضافه ما در مورد روسیه توجه کنید. حالا

if I want to use sense, what verb  tense? Am I going to use next?

اگر بخواهم از معنی استفاده کنم، چه زمان فعل؟ آیا قرار است بعدی استفاده کنم؟

We already discussed this. I already have  my present. Perfect. The US has imposed many  

قبلاً در این مورد بحث کردیم. من از قبل هدیه ام را دارم. کامل. ایالات متحده تحریم‌های بسیاری را علیه روسیه اعمال کرده است که

sanctions on Russia sense what verb tense since  the War Began began. So, the past simple present,

از زمان آغاز جنگ چه زمان فعل را حس می‌کند . بنابراین، زمان حال ساده گذشته،

perfect,

because this many could represent  for sanctions, but next week,  

عالی است،

زیرا این تعداد می‌تواند نمایانگر تحریم‌ها باشد، اما هفته آینده،

it could be five sanctions  or six things shins. So this

ممکن است پنج تحریم یا شش چیز باشد. بنابراین این

is an unfinished timeline. But this  part is a completed past action,  

یک جدول زمانی ناتمام است. اما این قسمت یک عمل گذشته تکمیل شده است،   به

which is why it's in the past, simple.  

همین دلیل در گذشته، ساده است.

All right, let's continue on one year later. Kyiv  stands and Ukraine stands democracy stands Biden  

بسیار خوب، اجازه دهید یک سال بعد ادامه دهیم. بایدن گفت: کیف ایستاده است و اوکراین ایستاده است

said. So, in this case stands, in the sense of  romain's remains remains in place. Russia has not

. بنابراین، در این مورد پابرجاست، به این معنا که بقایای روما در جای خود باقی می‌ماند. روسیه

been successful in their attempt to destroy kyiv.  Destroy Ukraine, destroy democracy. It stands. It  

در تلاش خود برای نابودی کیف موفق نبوده است. اوکراین را نابود کنید، دموکراسی را نابود کنید. ایستاده است.

remains remains. That's what the stands means.  In all of these examples, keep stands remains

باقی مانده است. منظور از غرفه ها همین است. در همه این مثال‌ها، به جای ایستاده‌ها ادامه دهید،

Let's continue on the United States and other  Western Nations have been rushing arms tanks  

ایالات متحده ادامه می‌دهیم و سایر کشورهای غربی تانک‌های اسلحه

and ammunition to Ukraine. When you rush  something somewhere, it simply means you  

و مهمات را به اوکراین می‌رسانند. وقتی چیزی را به جایی عجله می‌کنید، به این معنی است که

try to get it there quickly. That's where  the verb rush comes from. So, you might say,

سعی می‌کنید سریع آن را به آنجا برسانید. اینجاست که فعل rush از آنجا می آید. بنابراین، ممکن است بگویید،

I've been rushing to finish this report,  I've been rushing to finish this report.  

من برای تمام کردن این گزارش عجله داشتم، برای به پایان رساندن این گزارش عجله داشتم.

So if you only have 10 minutes left on that  deadline you need to type, really, really

بنابراین اگر فقط 10 دقیقه تا آن مهلت باقی مانده است، باید خیلی

fast. I've been rushing to finish the report or  

سریع تایپ کنید. من برای تکمیل گزارش عجله کرده‌ام یا

you could talk about it as a completed action.  I had to rush to the airport. So let's say

می‌توانید درباره آن به‌عنوان یک اقدام کامل صحبت کنید. مجبور شدم سریع به فرودگاه بروم. بنابراین بیایید بگوییم که

You slept in your alarm did not go  off. You woke up late and you had  

شما در زنگ ساعت خوابتان خاموش نشد. دیر از خواب بیدار شدی و مجبور شدی با

to rush to the airport. You had to go  there very quickly so you can rush to

عجله به فرودگاه بروی. باید خیلی سریع به آنجا می رفتی تا بتوانی برای

do

something. So in this case to finish the report  to submit something to complete, something to  

انجام

کاری عجله کنی. بنابراین در این مورد برای تکمیل گزارش برای ارسال چیزی برای تکمیل، چیزی برای

buy something. So rush to do something. Let me  just write that for you. I've been rushing to

خرید چیزی. پس برای انجام کاری عجله کنید. اجازه دهید فقط آن را برای شما بنویسم. عجله داشتم کاری

Do something.

کنم

Or you can rush to a location, which means  you go there very quickly to a location.

یا می‌توانید با عجله به مکانی بروید، به این معنی که خیلی سریع به آن مکان می‌روید.

now, we also say

حالا ما هم می گوییم

I'm in a rush in a rush. So in this case,  is another way of saying I'm in a hurry.  

عجله دارم. بنابراین در این مورد، راه دیگری برای گفتن من عجله دارم.

So let's say someone calls, you. And  they're taking quite a long time to  

بنابراین بیایید بگوییم که کسی تماس می گیرد، شما. و آنها برای

tell a story or to give you information.  You might say I'm so sorry. But can you  

گفتن یک داستان یا دادن اطلاعات به شما زمان زیادی می‌برند. ممکن است بگویید من خیلی متاسفم. اما آیا می‌توانید

hurry? Because I'm in a rush. I'm  late for a meeting. So, this is a

عجله کنید؟ چون عجله دارم من برای یک جلسه دیر آمده ام. بنابراین، این یک

very good expression to have  when you need to tell someone to

بیان بسیار خوب است وقتی لازم است به کسی بگویید

hurry up, I'm in a rush.

عجله کند، من عجله دارم.

Let's continue on in the hopes of changing,  the trajectory of the war trajectory trajectory  

بیایید به امید تغییر ادامه دهیم، مسیر خط سیر مسیر جنگ

trajectory difficult for pronunciation. Trajectory  the trajectory of the war is the path that the war  

مسیر برای تلفظ دشوار است. مسیر مسیر مسیر جنگ مسیری است که جنگ

is following, but don't use this word to replace  path in all contexts because it's really you.

دنبال می‌کند، اما از این کلمه برای جایگزینی مسیر در همه زمینه‌ها استفاده نکنید زیرا واقعاً شما هستید.

In the specific context of war and  conflict. Because when a missile is shot,  

در زمینه خاص جنگ و درگیری. چون وقتی موشک شلیک می‌شود،

or any kind of gun is shot, you talk  about the trajectory of the bullet and  

یا هر نوع تفنگی شلیک می‌شود، درباره مسیر گلوله صحبت می‌کنید و  این

that's the path that the bullet follows.  So we really use this specifically in a  

مسیری است که گلوله دنبال می‌کند. بنابراین ما واقعاً از این به طور خاص در

military context. I don't encourage you to  use this outside of a military or conflict.

زمینه نظامی استفاده می‌کنیم. من شما را تشویق نمی‌کنم که از این خارج از یک جنگ یا درگیری استفاده کنید.

Context.

متن نوشته.

By visiting in person, Biden  is offering a singular image  

بایدن با مراجعه حضوری، تصویری منحصر به فرد

of American support for zalenski.  Zelanski is the Ukrainian president  

از حمایت آمریکا از زالنسکی ارائه می دهد. زلانسکی رئیس جمهور اوکراین است

singular means 11 image, which is important  because of course in the United States there  

مفرد به معنای 11 تصویر، که مهم است زیرا البته در ایالات متحده  وجود دارد

are different, political views, different  parties, Joe Biden, the president represents

متفاوت است، دیدگاه های سیاسی، احزاب مختلف، جو بایدن، رئیس جمهور نماینده

The view of one party but there are  people that oppose his views and have  

دیدگاه یک حزب است، اما افرادی هستند که با نظرات او مخالف هستند و

different views. But this is saying that all of  America shares, one view, we support Ukraine,  

دیدگاه‌های متفاوتی دارند. اما این می‌گوید که همه آمریکا در یک دیدگاه مشترک هستند، ما از اوکراین حمایت می‌کنیم،

that's the singular image, the singular  message, the singular opinion, one opinion,  

این تصویر منحصربه‌فرد، پیام منحصربه‌فرد، نظر منحصربه‌فرد، یک نظر است، به همین

which is why he went in person rather  than just a zoom call or something.

دلیل است که او شخصاً به‌جای یک تماس بزرگ‌نمایی یا چیزی دیگر مراجعه کرد.

Thing like that.

یه همچین چیزی

A singular image of American Support.  So not just Joe Biden's Party Support.  

تصویری منحصر به فرد از حمایت آمریکا. بنابراین نه فقط حمایت حزب جو بایدن.

Not just the support of a few people, all  of America. So it's a very strong image,  

نه فقط حمایت چند نفر، همه آمریکا. بنابراین این یک تصویر بسیار قوی است،

a very strong statement here. Biden is offering a  singular image of American support for his olinsky  

یک بیانیه بسیار قوی در اینجا. بایدن تصویری منحصربه‌فرد از حمایت آمریکا از اولینسکی‌اش ارائه می‌کند

who has spent the past year attempting to Rally  the world behind his Nation. When you try to

که یک سال گذشته تلاش کرده است تا جهان را پشت سر ملت خود جمع کند. وقتی سعی می کنید

Rally. Someone you trying to  get someone to do something.  

رالی کنید. کسی که در تلاش برای انجام کاری هستید.

So, here is an example sentence. How can we  rally the employees to work on the weekend?  

بنابراین، در اینجا یک جمله مثال است. چگونه می‌توانیم کارمندان را به کار در آخر هفته دعوت کنیم؟

So most likely people don't want to work on  the weekend so you need to Rally them, rally  

بنابراین به احتمال زیاد مردم نمی‌خواهند در آخر هفته کار کنند، بنابراین باید آنها را جمع کنید،

someone to do something and it means to try to get  someone to do something. So maybe you can offer

کسی را برای انجام کاری جمع کنید و این به معنای تلاش برای وادار کردن کسی به انجام کاری است. بنابراین شاید بتوانید به

offer them a bonus, buy them lunch, or  give them some sort of reward or incentive,  

آنها جایزه بدهید، برایشان ناهار بخرید، یا نوعی جایزه یا انگیزه به آنها بدهید، به این ترتیب می

that's how you can rally the employees.  So is the lenski is trying to Rally the  

توانید کارمندان را جمع کنید. لنزکی نیز در تلاش است تا جهان را جمع کند

world. He wants the world to support Ukraine.

. او می خواهد که جهان از اوکراین حمایت کند.

All right, rally the world behind his  Nation behind his Nation. Just means to  

بسیار خوب، جهان را پشت سر ملت او پشت سر ملت خود جمع کنید. فقط به معنای

support his nation and appealing for  greater levels of assistance appeal.  

حمایت از ملت خود و درخواست برای درخواست‌های کمکی بیشتر است.

When you appeal for something, it just means  you ask for something to ask for something,  

وقتی برای چیزی درخواست می‌کنید، فقط به این معنی است که شما چیزی را برای درخواست چیزی می‌خواهید،

I'll add to strongly ask for something,  and the something he's asking for,

من به شدت چیزی را درخواست می‌کنم،  و چیزی که او درخواست می‌کند

Is greater levels of assistance.

سطوح بالاتری از کمک است.

Let's continue on Biden arrived in kyiv, at 8  a.m. local time after a lengthy kovar Journey  

بیایید ادامه دهیم بایدن ساعت 8 صبح به وقت محلی پس از یک سفر طولانی مجله

from Washington. He departed kyiv in the early  afternoon, this is a very short visit, he arrived  

از واشنگتن به کیف رسید. او اوایل بعدازظهر از کیف خارج شد، این یک دیدار بسیار کوتاه است، او ساعت

at 8. He departed early afternoon to me. Sounds  like, 2, p.m. 2 p.m. ish would be early afternoon.  

8 رسید. او اوایل بعدازظهر به سمت من رفت. به نظر می رسد، ساعت 2 بعد از ظهر ساعت 2 بعد از ظهر اوایل بعد از ظهر خواهد بود

Thank you for coming. Solinsky  said, shaking Biden's hand.

متشکرم که آمدید. سولینسکی ، با بایدن دست داد.

Us officials have privately voiced  hope the massive influx of Weaponry  

مقامات ما به طور خصوصی ابراز امیدواری کرده‌اند که هجوم گسترده تسلیحات

to Ukraine can help Ukraine Prevail on the  battlefield and put solinsky in a stronger  

به اوکراین بتواند به اوکراین کمک کند تا در میدان جنگ غلبه کند و سولینسکی را در

position to negotiate an end to the war,  okay? An influx when you have an influx,  

موقعیت قوی‌تری برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ قرار دهد، خوب؟ یک هجوم زمانی که شما یک هجوم داشته باشید،

it's something coming in. So receiving,  something something coming in or receiving

چیزی است که وارد می شود

saying something.

.

And that makes sense, right? He has a massive  influx of weapon tree. A lot of weapon tree  

و این منطقی است، درست است؟ او هجوم عظیمی از درخت سلاح دارد. تعداد زیادی درخت اسلحه   که

coming into Ukraine from other countries  and a veil simply means to win to beat the  

از کشورهای دیگر وارد اوکراین می شود و یک حجاب به سادگی به معنای پیروزی برای شکست دادن

opponent. So to Prevail on the battlefield  to win on the battlefield and put solinsky  

حریف است. بنابراین برای پیروز شدن در میدان نبرد، پیروز شدن در میدان نبرد و قرار دادن سولینسکی

in a stronger position to negotiate, an  end to the war, but it remains unclear.

در موقعیت قوی تری برای مذاکره، پایان جنگ، اما هنوز مشخص نیست.

Clear what parameters? The lenski might be  willing to accept in any peace negotiations  

چه پارامترهایی را پاک کنید؟ لنسکی ممکن است تمایل داشته باشد در هر گونه مذاکرات صلح بپذیرد

and the US has steadfastly refused  to Define what a settlement may look  

و ایالات متحده قاطعانه از تعریف این که یک توافق ممکن است

like Beyond stating. It will be up to  zalenski to decide here steadfastly.

شبیه به بیان فراتر از آن باشد امتناع کرده است. این بر عهده زالنسکی خواهد بود که در اینجا قاطعانه تصمیم بگیرد.

This is an adverb and is simply means  strongly without stopping. So he's  

این یک قید است و به سادگی به معنای قوی بدون توقف است. بنابراین او

refused to Define what the settlement  may look like. And he's still refusing,  

از تعریف این که تسویه حساب ممکن است چگونه باشد خودداری کرد. و او همچنان امتناع می کند،   جلوی

he's not stopping that. He's strongly  refusing Beyond stating it will be up  

آن را نمی گیرد. او قاطعانه از Beyond امتناع می‌کند و می‌گوید که

to zalenski to decide. So it's the US has  refused to Define it which makes sense because

تصمیم‌گیری با زالنسکی است. بنابراین، ایالات متحده از تعریف آن خودداری کرده است که منطقی است زیرا

Settlement involving Ukraine and Russia. So the  US doesn't want to get involved in the settlement,  

حل و فصل شامل اوکراین و روسیه است. بنابراین، ایالات متحده نمی‌خواهد در حل و فصل دخالت کند، و به همین

which is why President Joe Biden is refusing and  steadfastly. Refusing, steadfastly, refusing.  

دلیل است که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، آن را رد می‌کند . امتناع، قاطعانه، امتناع.

Now to be up to someone to be up to someone.  

حالا به کسی بودن تا به کسی باشد.

This is a great idiom. You can use  it in your everyday speech, too.

این یک اصطلاح عالی است. می‌توانید از آن در گفتار روزانه‌تان نیز استفاده کنید.

Be up to someone means it's someone's decision.

دست کسی باشی یعنی تصمیم کسی است.

It's someone's decision. We use this in  a very casual context. Here is used in a  

این تصمیم کسی است ما از این در یک زمینه بسیار معمولی استفاده می‌کنیم. اینجا در یک

more formal context, but it's very  commonly used in a casual context.  

زمینه رسمی‌تر استفاده می‌شود، اما معمولاً در یک زمینه معمولی استفاده می‌شود.

What do you want to have for dinner tonight?

امشب شام چی میخوای بخوری؟

It's up to you.

این به شما بستگی دارد.

It's up to you. Not a question mark period.  It's up to you. It's your decision. It's your  

این به شما بستگی دارد. دوره علامت سوال نیست. این به شما بستگی دارد. این تصمیم شماست این

responsibility to decide. I want you to  decide. So it's a polite way of saying,  

مسئولیت شماست که تصمیم بگیرید. می خواهم شما تصمیم بگیرید. بنابراین این یک روش مودبانه برای گفتن است،

I want you to decide if someone's  decision, I'll just write that here.

می‌خواهم شما تصمیم بگیرید که آیا تصمیم کسی است، من فقط آن را اینجا می‌نویسم.

This means I want you to decide, so  it's a polite way of saying that. So,  

این به این معنی است که من می‌خواهم شما تصمیم بگیرید، بنابراین روشی مودبانه برای گفتن آن است. بنابراین،

if somebody asks you, what do you want to have  to eat? Where do you want to go? What movie do  

اگر کسی از شما بپرسد، می‌خواهید چه چیزی برای خوردن داشته باشید؟ کجا میخواهی بروی؟ چه فیلمی را می‌خواهید

you want to watch? What do you want to do?  You can say, it's up to you. It's up to you.

تماشا کنید؟ میخوای چیکار کنی؟ می توانید بگویید، این به شما بستگی دارد. این به شما بستگی دارد.

Let's continue on during their talks,  inside the presidential, Palace, Biden,  

بیایید در طول گفتگوهای آنها ادامه دهیم، داخل کاخ ریاست جمهوری، بایدن،

laid out his rationale. When you lay something  out in this context, it means you explain in  

منطق خود را بیان کرد. وقتی چیزی را در این زمینه مطرح می‌کنید، به این معنی است که با

detail explain in detail, his rationale for  visiting the Ukrainian Capital as the war enters  

جزئیات توضیح می‌دهید، دلیل او برای بازدید از پایتخت اوکراین با ورود به

a second year. So it was a surprise visit, right?  So when he got there, he explained to the public.

سال دوم جنگ. بنابراین یک بازدید غافلگیرکننده بود، درست است؟ بنابراین وقتی به آنجا رسید، برای مردم توضیح داد.

Eric? Why he's here? Why he's in Ukraine? And  remember what's the reason? Because he wants  

اریک؟ چرا او اینجاست؟ چرا او در اوکراین است؟ و به یاد بیاورید دلیل آن چیست؟ زیرا او

that singular image, that one image that the u.s.  supports Ukraine. Why? Because the u.s. supports  

آن تصویر منحصربه‌فرد را می‌خواهد، آن تصویری که ایالات‌متحده. از اوکراین حمایت می کند. چرا؟ زیرا ایالات متحده از دموکراسی حمایت می کند

democracy, that's his rationale. And he laid it  out, he laid it out, he explained it in detail.

، دلیل او این است. و او آن را بیان کرد ، او آن را بیان کرد، او آن را به تفصیل توضیح داد.

Let's continue on, I thought it was  critical that there not be any doubt.  

بیایید ادامه دهیم، من فکر کردم مهم است که هیچ شکی وجود نداشته باشد.

None whatsoever about u.s. support  for Ukraine in the war. Biden said,  

هیچی در مورد ما حمایت از اوکراین در جنگ. بایدن گفت،

the Ukrainian people have stepped up in a way  that few people ever have in the past. He added

مردم اوکراین به گونه‌ای قدم برداشته‌اند که افراد کمی در گذشته چنین کرده‌اند. او اضافه کرد

to step up. This is a useful phrasal  verb. It means to take action when  

تا بالا بیاید. این یک فعل عبارتی مفید است . به این معنی است که وقتی

there is a need or opportunity for it. So  the Ukrainian people have taken action,  

نیاز یا فرصتی برای آن وجود دارد اقدام کنید. بنابراین، مردم اوکراین اقدامی انجام داده‌اند،

what action have they taken to be honest? I'm  not sure likely to offer assistance to other  

برای صادق بودن چه اقدامی انجام داده‌اند؟ مطمئن نیستم که به سایر

ukrainians in need to support each other, to  do things like that. Some sort of action of

اوکراینی‌هایی که نیاز به حمایت از یکدیگر دارند، برای انجام چنین کارهایی کمکی ارائه کنم. نوعی اقدام

And of course there's a need for  it because of the war right now,  

و البته در حال حاضر به دلیل جنگ نیاز به آن وجود دارد،   از

this is used a lot in a workplace context  when you want someone to take action when  

این در زمینه محل کار بسیار استفاده می‌شود وقتی می‌خواهید کسی در زمانی که

there is a need or opportunity. For example,  Jeremy is awesome. He always steps up. So he's  

نیاز یا فرصتی وجود دارد اقدامی انجام دهد. برای مثال، جرمی عالی است. او همیشه بالا می رود. بنابراین او

always there to take action when there's  a need or when there's an opportunity. So  

همیشه آماده است تا در صورت نیاز یا زمانی که فرصتی وجود دارد اقدام کند. بنابراین

if somebody needs help Jeremy's, always the  person that says I can help, I can do that.

اگر کسی به کمک جرمی نیاز دارد، همیشه کسی که می‌گوید می‌توانم کمک کنم، می‌توانم این کار را انجام دهم.

I have time, let me help you,  that's Jeremy, he always steps up  

من وقت دارم، اجازه دهید به شما کمک کنم، این جرمی است، او همیشه قدم می گذارد

and that's the end of our article. What I'll  do now is I'll go back up to the top and I'll  

و این پایان مقاله ما است. کاری که اکنون انجام می‌دهم این است که به بالا برمی‌گردم و

read the article from start to finish so you can  focus on my pronunciation. So, let's do that now.  

مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم تا بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید. بنابراین، بیایید این کار را انجام دهیم.

Biden, make surprise visit to Ukraine for  first time since full-scale War began.

بایدن، برای اولین بار از زمان آغاز جنگ تمام عیار، از اوکراین بازدید کرد.

President, Joe Biden slipped into kyiv, on  Monday, for the first time since Russia launched  

رئیس جمهور، جو بایدن، برای اولین بار از زمانی که روسیه تقریباً یک سال پیش، تقریباً یک سال پیش، برای اولین بار از زمانی که روسیه

a full-scale invasion of Ukraine, almost a year  ago, demonstrating in dramatic, personal fashion,  

تهاجم تمام عیار به اوکراین را آغاز کرد، روز دوشنبه وارد کیف شد و

his commitment to the country and its struggle.  As the war, enters an uncertain new phase,  

تعهد خود را به کشور و مبارزه آن به شکلی نمایشی و شخصی نشان داد. در حالی که جنگ وارد مرحله جدیدی نامشخص می‌شود،

the highly secretive visit comes at  a critical moment in the 12-month  

این دیدار بسیار محرمانه در لحظه‌ای حساس در درگیری 12 ماهه

conflict with Russia preparing for  an expected spring offensive and

با روسیه انجام می‌شود که در حال آماده‌سازی برای یک حمله بهاری مورد انتظار است و

Ukraine hoping to soon retake territory  Biden announced a half billion dollars in  

اوکراین امیدوار است به زودی قلمرو را بازپس گیرد بایدن نیم میلیارد دلار در

new assistants saying the package would include  more military equipment. Such as artillery  

دستیاران جدید اعلام کرد. این بسته شامل تجهیزات نظامی بیشتری خواهد بود. مانند توپخانه، مهمات،

ammunition more javelins and how will it sirs?  And he said new sanctions would be imposed on  

نیزه های بیشتر و چگونه خواهد بود؟ و او گفت که تحریم‌های جدیدی در

Moscow later this week. One year later kyiv  stands and Ukraine stands democracy stands.

اواخر این هفته علیه مسکو اعمال خواهد شد. یک سال بعد کی‌یف ایستاده است و اوکراین دموکراسی ایستاده است.

Biden said, the United States and other Western  Nations have been rushing arms tanks and  

بایدن گفت، ایالات متحده و سایر کشورهای غربی تانک‌های تسلیحاتی و

ammunition to Ukraine in the hopes of changing,  the trajectory of the war by visiting in person,  

مهمات را به اوکراین رسانده‌اند به امید تغییر، مسیر جنگ با دیدار حضوری،

Biden is offering a singular image  of American support for zalenski,  

بایدن تصویری منحصر به فرد از حمایت آمریکا از زالنسکی ارائه می‌کند،

who has spent the past year attempting  to Rally the world behind his nation. And  

که هزینه کرده است. سال گذشته تلاش کرد تا جهان را پشت سر ملت خود جمع کند. و

appealing for greater levels of assistance  Biden arrived. In Kiev at 8:00 a.m. local.

با درخواست برای سطوح بیشتر کمک، بایدن وارد شد. در کیف در ساعت 8:00 صبح محلی.

Time after a lengthy covert Journey from  Washington. He departed kyiv in the early  

زمان پس از یک سفر پنهانی طولانی از واشنگتن. او کیف را در اوایل

afternoon. Thank you for coming.  Solinsky said, shaking Biden's hand.  

بعد از ظهر ترک کرد. متشکرم که آمدید. سولینسکی با فشردن دست بایدن گفت.

Us officials have privately voiced hope the  massive influx of weapon tree to Ukraine  

مقامات ایالات متحده به طور خصوصی ابراز امیدواری کرده اند که هجوم گسترده درخت سلاح به اوکراین

can help Ukraine Prevail on the battlefield  and puts the lenski in a stronger position  

بتواند به اوکراین کمک کند تا در میدان نبرد غلبه کند و لنسکی را در موقعیت قوی تری

to negotiate an end to the war but it  remains unclear. What parameters? The

برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ قرار دهد، اما هنوز مشخص نیست. چه پارامترهایی؟

He might be willing to accept in any peace  negotiations and the US has steadfastly  

ممکن است او مایل به پذیرش در هر گونه مذاکرات صلح باشد و ایالات متحده قاطعانه

refused to Define what a settlement may  look like Beyond stating. It will be up  

از تعریف این که یک راه حل ممکن است شبیه به آن باشد، امتناع کرده است. این بر

to zalenski to decide during their talks  inside the presidential Palace, Biden,  

عهده زالنسکی خواهد بود که در جریان گفتگوهای خود در داخل کاخ ریاست جمهوری تصمیم بگیرد، بایدن

laid out his rationale for visiting the Ukrainian  Capital as the war enters a second year. I thought  

دلیل خود را برای بازدید از پایتخت اوکراین با ورود به دومین سال جنگ بیان کرد. فکر می‌کردم

it was critical that there not be any doubt.  None whatsoever about us support for Ukraine in.

مهم است که هیچ شکی وجود نداشته باشد. هیچ چیزی در مورد حمایت ما از اوکراین در

War. Biden said, the Ukrainian people have stepped  up in a way that few people have ever in the past.  

جنگ. بایدن گفت، مردم اوکراین به گونه‌ای قدم برداشته‌اند که افراد کمی در گذشته چنین کرده‌اند.

He added amazing job with that article. Now we're  going to move on to the next article. Feel free  

او کار شگفت انگیزی را با آن مقاله اضافه کرد. اکنون به سراغ مقاله بعدی می رویم. با خیال راحت

to take a pause, get a cup of tea if you like, and  let's continue on. Well today we're talking about  

کمی مکث کنید، اگر دوست دارید یک فنجان چای بخورید و ادامه دهید. خب، امروز درباره

us President, Joe Biden touching down, in Ottawa.  Ottawa is where I live, which is why I chose

ما صحبت می کنیم که رئیس جمهور، جو بایدن در اتاوا به زمین نشسته است. اتاوا جایی است که من زندگی می کنم، به همین دلیل

This article and I'm sure you recognize this  man. He's the prime minister of Canada Justin  

این مقاله را انتخاب کردم و مطمئن هستم که شما این مرد را می شناسید . او نخست وزیر کانادا جاستین

Trudeau. So let me read this headline again. US  President, Joe Biden touches down in Ottowa first,  

ترودو است. پس بگذارید این تیتر را دوباره بخوانم. رئیس جمهور ایالات متحده، جو بایدن ابتدا در اتووا صحبت می کند،

let's talk about this phrasal verb touchdown. And  notice we have an s on it because is conjugated  

اجازه دهید در مورد این فعل عبارتی touchdown صحبت کنیم. و توجه داشته باشید که روی آن علامت داریم زیرا

with Joe Biden. Which represents the subject?  He US President Joe Biden. He touches down.

با جو بایدن ترکیب شده است. کدام نشان دهنده موضوع است؟ او رئیس جمهور آمریکا جو بایدن. او را لمس می کند.

Ottawa. Now to touchdown this means to land  and we use it specifically for a plane as an  

اتاوا اکنون برای لمس کردن این به معنای فرود آمدن است و ما از آن به طور خاص برای یک هواپیما به عنوان

example. I could say my plane just touched down,  which means my plane just landed to be honest,  

نمونه استفاده می کنیم. می‌توانم بگویم هواپیمای من به‌تازگی به زمین نشست، به این معنی که صادقانه بگویم، هواپیمای من به‌تازگی

I would say that landed is more common than  using the phrasal verb touchdown. So if you're  

فرود آمد . بنابراین، اگر

already comfortable with using, what time  does your plane land? My plane just landed.

از قبل با استفاده از آن راحت هستید، هواپیمای شما چه ساعتی فرود می آید؟ هواپیمای من همین الان فرود آمد.

And I say keep using it but at least now you  know what it means when you see it. Okay,  

و من می گویم به استفاده از آن ادامه دهید، اما حداقل اکنون می دانید وقتی آن را می بینید چه معنایی دارد. بسیار خوب،

let's continue on and talk about his trip in  Canada, u.s. President Joe, Biden arrived,  

بیایید ادامه دهیم و در مورد سفر او در کانادا، ایالات متحده صحبت کنیم. پرزیدنت جو، بایدن،

Thursday, evening, and Ottawa for a whirlwind 27,  our visit. Now, first, I want to point out that  

پنج شنبه، عصر و اتاوا برای گردباد 27، دیدار ما وارد شدند. اکنون، ابتدا می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که

for everyone who doesn't know the capital  city of Canada is Ottowa. It is not

برای همه کسانی که پایتخت کانادا را نمی‌شناسند، اوتووا است.

Anto. I think, probably 90% of  people think the capital city in  

آنتو نیست. فکر می‌کنم، احتمالاً 90 درصد از مردم فکر می‌کنند پایتخت

Canada is Toronto. That's just not true, Ottawa.

کانادا تورنتو است. این درست نیست، اتاوا.

Is the capital city which is where all the  official government business takes place and which  

پایتختی است که همه کارهای رسمی دولتی در آن انجام می شود و به همین

is why President Joe Biden is visiting Ottawa and  not Toronto. Toronto is Canada's largest city,  

دلیل است که جو بایدن رئیس جمهور از اتاوا بازدید می کند و نه از تورنتو. تورنتو بزرگترین شهر کانادا است،

okay? So make sure you know, that the next time  someone asks you about the capital of Canada,

خوب است؟ بنابراین مطمئن شوید که می‌دانید، دفعه بعد که یکی از شما درباره پایتخت کانادا می‌پرسد،

Arrives, Thursday evening in  Ottawa for a whirlwind 27,  

عصر پنجشنبه به اتاوا برای یک گردباد 27 می‌رسد،

our visit. Okay, what is a whirlwind? Whirlwind  pronunciation. Whirlwind a whirlwind. Now,  

بازدید ما. خوب، گردباد چیست؟ Whirlwind تلفظ. گردباد یک گردباد. اکنون،

this is being used as an adjective  and we often describe an event,  

این به عنوان یک صفت استفاده می‌شود و ما اغلب رویدادی را توصیف می‌کنیم،

like a visit, a meeting a vacation, a  conference, as a whirlwind vacation, a

مانند یک بازدید، یک جلسه تعطیلات، یک کنفرانس، به عنوان تعطیلات گردباد، یک

When conference a

وقتی کنفرانس یک

whirlwind

گردباد با

meeting a whirlwind, visit  is simply a visit where many,  

گردباد ملاقات می‌کند، بازدید به سادگی دیداری است که بسیاری از آنها،

many things happen in a short period of time. So  very active, many different activities. So he's  

خیلی چیزها در مدت زمان کوتاهی اتفاق می افتد. بسیار فعال، فعالیت‌های بسیار متفاوت. بنابراین او

going to go to a lot of different places.  Meet a lot of different people as well,  

به جاهای مختلف زیادی می رود. با افراد مختلف زیادی نیز ملاقات کنید،

and that's why you could describe your vacation  or a meeting, or a conference or even your summer.

و به همین دلیل است که می توانید تعطیلات یا یک جلسه، یا یک کنفرانس یا حتی تابستان خود را توصیف کنید.

I had a whirlwind summer, it implies that you  did many, many different things. You saw many,  

من یک تابستان طوفانی داشتم، به این معنی است که شما کارهای بسیار بسیار متفاوتی انجام دادید. شما افراد زیادی،

many different people. So I would say,  busy eventful. See, lots of people  

بسیار متفاوت را دیدید. بنابراین می‌توانم بگویم، مشغول پر حادثه. ببینید، بسیاری از افراد

things. That's how I would describe it. And  this is an adjective. So that's an adjective.  

چیزهای . من آن را اینگونه توصیف می کنم. و این یک صفت است. پس این یک صفت است.

So as an adjective, you would put  it before what you're describing.

بنابراین به عنوان یک صفت، آن را قبل از آنچه که توصیف می‌کنید قرار می‌دهید.

Expected to focus on both the friendly and thorny  aspects of the Canada u.s. relationship. Okay?  

انتظار می رود بر روی جنبه های دوستانه و خاردار کانادا تمرکز کند. ارتباط. باشه؟

So friendly. You know what that means? What  about thorny? Well, Thorn is something very  

خیلی دوستانه میدونی یعنی چی؟ خاردار چطور؟ خوب، خار چیزی بسیار

sharp and a thorn hurts you. So, that's kind of  what you want to. Imagine those aspects of the  

تیز است و خار شما را آزار می دهد. بنابراین، این چیزی است که شما می خواهید. آن جنبه‌هایی از رابطه را تصور کنید

relationship that are thorny that can hurt  you. So, in this case, I would just say the

که خاردار هستند و می‌توانند به شما آسیب بزنند . بنابراین، در این مورد، من فقط می گویم

The positive aspects of the relationship, that's  the friendly aspects. And then the thorny are  

جنبه های مثبت رابطه، این جنبه های دوستانه است. و سپس خاردار

the negative aspects of the relationship.  Because obviously these two countries probably  

جنبه‌های منفی رابطه هستند. زیرا بدیهی است که این دو کشور احتمالاً

don't share the same opinion on every single  topic. They probably have some debate that  

درباره هر موضوعی نظر یکسانی ندارند . آن‌ها احتمالاً بحث‌هایی دارند که

they're going to have as well. So that would be,  I would just summarize it as negative negative.

قرار است آن‌ها نیز داشته باشند. بنابراین، من آن را به عنوان منفی خلاصه می کنم.

So you could describe your relationship. I have a  thorny relationship with my boss with my coworker.  

بنابراین می توانید رابطه خود را توصیف کنید. من با رئیسم و ​​همکارم رابطه سختی دارم.

So you're saying, you know, it's - there are  things that hurt each other in that relationship,  

بنابراین شما می گویید، می دانید، این است - چیزهایی وجود دارد که در آن رابطه به یکدیگر آسیب می زند،

okay? Thorny aspects of the  Canada u.s. relationship.  

خوب؟ جنبه های خاردار کانادا ایالات متحده ارتباط.

I don't know what those aspects  are I guess right here including  

من نمی‌دانم این جنبه‌ها چه هستند، حدس می‌زنم درست در اینجا از جمله

protectionism and migration on both sides of  the border. So I'm not sure if these are the

حمایت‌گرایی و مهاجرت در هر دو طرف مرز. بنابراین من مطمئن نیستم که این

friendly aspects or the thorny aspects. They Don't  Really specify. Now, actually, before we move on,  

جنبه های دوستانه است یا جنبه های خاردار. آنها واقعاً مشخص نمی‌کنند. اکنون، در واقع، قبل از اینکه ادامه دهیم،

I want to talk about the pronunciation of Canada,  because I actually hear a lot of mispronunciation  

می‌خواهم در مورد تلفظ کانادا صحبت کنم، زیرا در واقع

because of syllable stress. So a lot of students  will put the stress on the wrong syllable,  

به دلیل استرس هجا، تلفظ غلط زیادی می‌شنوم. بنابراین بسیاری از دانش‌آموزان روی هجای اشتباهی تاکید می‌کنند،

or they won't put any stress on it. So  it's Canada. It's not Canada, Canada.

یا روی آن تاکیدی نمی‌کنند. پس این کانادا است. این کانادا نیست، کانادا.

I hear that were the Daw  is really strong Canada? No  

شنیدم که داو واقعاً کانادا قوی است؟ نه

Canada Canada. Okay, that's how you say  it. Like an American like a Canadian can  

Canada Canada. باشه، اینطوری میگی . مانند یک آمریکایی مانند یک کانادایی که می تواند

add. Ah, so this data is quite short, Canada  Canada. So now you know the capital of Canada,  

اضافه کند. آه، بنابراین این داده ها بسیار کوتاه است، کانادا کانادا. بنابراین اکنون پایتخت کانادا،

the largest city and you know, how to correctly  pronounce it. All of these notes are available.

بزرگترین شهر را می شناسید و می دانید که چگونه آن را به درستی  تلفظ کنید. همه این یادداشت ها موجود است.

Available in a lesson PDF so you can  look in the description or the comment  

در قالب PDF درس موجود است، بنابراین می‌توانید

section to download the free lesson PDF.  All right, let's continue on is quite a  

برای دانلود PDF درس رایگان، به قسمت توضیحات یا نظرات نگاه کنید. بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم

packed schedule. So a packed schedule,  this is just another way of saying  

برنامه‌ای کاملاً فشرده است. بنابراین یک برنامه فشرده، این فقط راه دیگری برای گفتن

busy busy. Now, you could also think of it  as crowded because you can say the event the

مشغول مشغول است. اکنون، می‌توانید آن را شلوغ هم در نظر بگیرید، زیرا می‌توانید بگویید که رویداد

Vant was packed. And in this case, packed  means crowded. So there were many, many  

Vant مملو از جمعیت بود. و در این مورد، packed به معنای شلوغ است. بنابراین افراد بسیار زیادی

people in the event so you couldn't  really move around it was crowded  

در این رویداد حضور داشتند، بنابراین نمی‌توانید واقعاً در اطراف آن حرکت کنید، این رویداد شلوغ بود،

but because we're talking about a schedule,  it really. More means busy. Now, honestly,  

اما چون ما در مورد یک برنامه زمان‌بندی صحبت می‌کنیم، واقعاً. بیشتر به معنای مشغول است. اکنون، صادقانه،

you could use our same adjectives as before  and probably say it's quite a whirlwind.

می‌توانید از همان صفت‌های قبلی ما استفاده کنید و احتمالاً بگویید که این یک گردباد است.

Schedule? Because what is a busy schedule.  It's when you do, lots of things, see,  

برنامه؟ زیرا چه برنامه ای شلوغ است. وقتی انجام می دهید، چیزهای زیادی را می بینید،

lots of people meet with lots of people. Well,  that's also kind of the definition of busy,  

افراد زیادی با افراد زیادی ملاقات می کنند. خب، این هم نوعی تعریف مشغول است،

right? So you could use our other  adjectives Whirlwind or you can  

درست است؟ بنابراین می‌توانید از دیگر صفت‌های ما Whirlwind استفاده کنید یا می‌توانید از

use packed as well and then know that  packed can mean crowded at the same time.

packed نیز استفاده کنید و سپس بدانید که packed می‌تواند در همان زمان به معنای شلوغ باشد.

So, in terms of busy, you could say my  weekend was packed my weekend was packed,  

بنابراین، از نظر شلوغی، می‌توانید بگویید آخر هفته‌ام پر بود، آخر هفته‌ام شلوغ بود،

which means it was busy. Now, sometimes we  actually add, which is kind of fun. I like  

که به این معنی است که شلوغ بود. اکنون، گاهی اوقات ما واقعاً اضافه می کنیم، که به نوعی سرگرم کننده است. من دوست دارم

saying this, we add the word action in front.  Oh, my weekend was action packed. You don't  

این را بگویم، در مقابل کلمه اقدام را اضافه می کنیم. اوه، آخر هفته من پر از اکشن بود. شما

have to say that. You can simply say packed, but  that's just an option, action-packed or packed

مجبور نیستید این را بگویید. می‌توانید به سادگی بگویید بسته‌شده، اما این فقط یک گزینه است، پر عمل یا پرشده

All right. It was quite a packed  schedule for a short trip said,  

.

White House, National Security Council spokesman.  Who that's a long title, John Kirby on Wednesday,  

سخنگوی کاخ سفید، سخنگوی شورای امنیت ملی، گفت: این یک برنامه کاملاً فشرده برای یک سفر کوتاه بود. چه کسی این یک عنوان طولانی است، جان کربی در روز چهارشنبه،

this is a meaningful. Visit Canada is  one of the United States closest allies  

این یک عنوان معنادار است. بازدید از کانادا یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده است

notice. They have this ' this is to show  possession, then United States closest Ally

. آنها این را دارند "این برای نشان دادن مالکیت است، سپس

Allies and friends. So the Allies belongs  to the United States, the friends belong  

متحدان و دوستان نزدیک ایالات متحده." بنابراین متفقین متعلق به ایالات متحده است، دوستان متعلق

to the United States. So that's why. Now  generally with possession, I would say

به ایالات متحده است. پس به همین دلیل است. اکنون به طور کلی با مالکیت، می‌توانم بگویم

That's my friends shirt. So that is  when I'm talking about my one friend,  

این پیراهن دوستان من است. بنابراین وقتی در مورد یکی از دوستانم صحبت می کنم،

right? So my one friend singular, now, this  ass is not plural, is to show possession,  

درست است؟ بنابراین یک دوست من مفرد، اکنون، این الاغ جمع نیست، برای نشان دادن مالکیت است،

is to show the shirt belongs, to  my friend. Okay, now I could say,

برای نشان دادن این است که پیراهن متعلق به دوست من است. خوب، حالا می‌توانم بگویم،

That's my friends because I can see my friends and  it could be plural. That's my friends. What could  

این دوستان من هستند، زیرا می‌توانم دوستانم را ببینم و ممکن است به صورت جمع باشد. این دوستان من هستند.

be a multiple item belonging to my friends? That's  my friends dog. Okay let's say I have two friends  

چند مورد متعلق به دوستان من چیست؟ این سگ دوستان من است. خوب، فرض کنید من دو دوست دارم

and they live in the same house and they share  one dog. So the dog belongs to my friends, too.

و آنها در یک خانه زندگی می کنند و یک سگ مشترک دارند. پس سگ هم متعلق به دوستان من است.

Friends plural. But I just put the apostrophe  here because there is already an S. So I don't  

دوستان جمع اما من فقط آپستروف را اینجا قرار دادم زیرا قبلاً یک S وجود دارد. بنابراین

need to put another us because that looks  weird, right? So you don't need to put another  

نیازی نیست که ما دیگری را قرار دهم زیرا عجیب به نظر می رسد ، درست است؟ بنابراین نیازی نیست یک   را

as if it ends in an S. And this is to show  possession, this is also to show possession.

طوری قرار دهید که گویی به S ختم می شود. و این برای نشان دادن مالکیت است، این نیز برای نشان دادن مالکیت است.

Okay. Canada is one of the United States,  closest friends and out allies and friends,  

باشه. کانادا یکی از ایالات متحده، نزدیکترین دوستان و متحدان و دوستان است،

and has been now for more than 150 years. Why is  it 150 years? Because that's how long Canada has  

و اکنون بیش از 150 سال است که چنین است. چرا 150 سال است؟ زیرا این مدت زمانی است که کانادا

been a country. It's been a hundred and fifty  two or three years. That's why they say more  

یک کشور بوده است. صد و پنجاه و دو یا سه سال گذشته است. به همین دلیل است که می گویند بیشتر

than. So since we became a country, this will  be the first true in person. Bilateral meeting.

از. بنابراین از زمانی که ما یک کشور شدیم، این اولین مورد واقعی خواهد بود. نشست دوجانبه

Bilateral meeting is a meeting between two people,  

ملاقات دوجانبه ملاقاتی بین دو نفر است،

so it's just another way of saying to people.  I don't know why they really said it, because  

بنابراین فقط راه دیگری برای گفتن به مردم است. من نمی‌دانم چرا آنها واقعاً این را گفتند، زیرا

it's already implied because it's Joe, Biden  and Trudeau. And they're two people. Anyway,  

قبلاً به طور ضمنی گفته شده است زیرا جو، بایدن و ترودو هستند. و آنها دو نفر هستند. به هر حال،

you could say, I'm having a bilateral meeting  with my boss and this implies that the meeting.

می‌توانید بگویید، من یک جلسه دوجانبه با رئیسم دارم و این نشان می‌دهد که این ملاقات.

The is between you and your boss,  

بین شما و رئیستان است،

because bilateral is with two people.  Now, let's say it's actually my bosses.

زیرا دوطرفه با دو نفر است. حالا، بیایید بگوییم که در واقع رئیس من هستند.

Friend, I can't think of anything else, so I'll  say friend. But notice this is possessive because  

دوست، چیز دیگری به ذهنم نمی رسد، پس می گویم دوست. اما توجه داشته باشید که این امر مالکیتی است زیرا

the friend belongs to my boss boss already ends  in s so I don't need to put another s there.  

دوست متعلق به رئیس رئیس من است که قبلاً به s ختم می شود، بنابراین نیازی نیست که دوست دیگری را آنجا بگذارم.

If it were the other way around, my friends, boss,  

اگر برعکس بود، دوستان من، رئیس،

I put, ' as because it does not end in  s and this is also showing possession.

من می‌گم، چون به s ختم نمی‌شود و این نیز نشان دادن مالکیت است.

I have a bilateral meeting with my friends  boss. Okay, let me highlight that for you.

من یک جلسه دوجانبه با رئیس دوستانم دارم . خوب، اجازه دهید آن را برای شما برجسته کنم.

Between the two liters in Canada since 2009.  So will be the first true in person. Bilateral  

بین دو لیتر در کانادا از سال 2009. بنابراین اولین مورد واقعی خواهد بود.

meeting now adding in person, because obviously  in the last few years, a lot of meetings have  

نشست دوجانبه   اکنون به صورت حضوری اضافه می‌شود، زیرا بدیهی است در چند سال گذشته، جلسات زیادی   به صورت

taken place online. So it suggests that is  possible. They had an online bilateral meeting,  

آنلاین برگزار شده است. بنابراین نشان می دهد که امکان پذیر است. آنها یک جلسه دوجانبه آنلاین داشتند،

it's possible. Now notice we have  sense since plus a specific time,

ممکن است. اکنون توجه داشته باشید که از سال

since 2009 since

2009 از

last summer since March Fifth and we use for

تابستان گذشته از پنجم مارس به بعد، از زمان خاصی به‌علاوه یک زمان معین، و برای

With a time period for two weeks. Two years.  Now, in this context for doesn't work,  

With یک دوره زمانی دو هفته استفاده می‌کنیم. دو سال. اکنون، در این زمینه برای کار نمی‌کند،

you wouldn't replace. It will be the first  in-person meeting for two weeks. It doesn't  

شما جایگزین نمی‌کنید. این اولین ملاقات حضوری به مدت دو هفته خواهد بود.

make any sense. So we can't replace it with  four but I'm just letting you know that there  

هیچ معنایی ندارد. بنابراین ما نمی‌توانیم آن را با 4 جایگزین کنیم، اما من فقط به شما اطلاع می‌دهم که

are specific times when you use sense or for in  other cases because I do see mistakes with those.

زمان‌های خاصی وجود دارد که از حس یا در موارد دیگر استفاده می‌کنید، زیرا من اشتباهاتی در این موارد می‌بینم. در

this case, we need to use sense and we have to  

این مورد، ما باید از حس استفاده کنیم و باید

have a specific time because since  is only used with a specific time,

زمان خاصی داشته باشیم، زیرا از آنجا که فقط با زمان خاصی استفاده می‌شود،

Okay.

بسیار خوب.

The first year of Biden's term. So here's  another possessive. The term belongs to B in  

سال اول دوره ریاست جمهوری بایدن بنابراین این یک مالکیت دیگر است. این اصطلاح متعلق به B در

the first year of Biden's term focused on  rebuilding Canada, US relations following  

اولین سال دوره ریاست جمهوری بایدن است که بر بازسازی کانادا متمرکز شده است، روابط ایالات متحده پس از

Trump's divisive term inaudible in office.  All right, let's take a look at this focused  

دوره تفرقه انگیز ترامپ در دوران ریاست جمهوری نامفهوم است. بسیار خوب، بیایید نگاهی به این تمرکز

on rebuilding rebuilding. So notice a couple  things one, it's in the gerund form my verb

بر بازسازی بازسازی بیاندازیم. بنابراین به چند چیز توجه کنید یکی، این فعل من

Biz in the ing. Gerund form. Why? Because I  have a preposition here on is a preposition.  

Biz در ing به شکل جرون است. فرم Gerund. چرا؟ چون در اینجا یک حرف اضافه دارم یک حرف اضافه است.

And when we have a preposition,  you're following verb. In this case,  

و وقتی حرف اضافه داریم، شما از فعل پیروی می کنید. در این مورد،

rebuilding needs to be in the ing in  the gerund form. So that's our Jaron.  

بازسازی باید به شکل جیروند در حال انجام باشد. پس این جارون ماست.

So I'll just write that out for you preposition +.  Gerund. Now we have a re in front of building too.

بنابراین من فقط آن را برای شما اضافه می نویسم. جروند. حالا ما هم جلوی ساختمان داریم.

Say, is happening again. So we're  building it again. You might say  

بگو، دوباره اتفاق می افتد. بنابراین ما دوباره آن را می‌سازیم. ممکن است بگویید

Jennifer, this lesson was awesome, but I  need to re-watch it. I need to watch it  

جنیفر، این درس عالی بود، اما باید دوباره آن را تماشا کنم. باید

again. Why? Well, because you need to practice  everything. I'm teaching you in this lesson,  

دوباره تماشاش کنم. چرا؟ خوب، چون باید همه چیز را تمرین کنید. من در این درس به شما آموزش می دهم،

right? I need to re-watch  this lesson at least three.

درست است؟ باید حداقل سه این درس را دوباره تماشا کنم.

Three times to really fully learn everything.  I'm teaching you in this lesson because I'm  

سه بار برای یادگیری کامل همه چیز. من در این درس به شما آموزش می‌دهم چون

going quite fast, aren't I? So this means  watch again and notice for pronunciation.

خیلی سریع پیش می‌روم، اینطور نیست؟ بنابراین این به این معنی است که دوباره تماشا کنید و متوجه تلفظ شوید.

Re e I'm not doing like a  schwa sound ra ra ra, watch  

Re e I'm not like a schwa sound ra ra ra،

American pronunciation. We love our unstressed.  Schwa sound in our throat here but I'm not doing  

تلفظ آمریکایی را تماشا کنید. ما بدون استرس خود را دوست داریم. صدای شوا در گلوی ما اینجاست، اما من

that. This is a full e re re watch re watch.  Watch it again. So hopefully you re-watch  

این کار را نمی‌کنم. این یک ساعت مچی کامل است. دوباره تماشاش کن بنابراین امیدواریم این درس را دوباره تماشا کنید

this lesson. Let me know if you're going to  re-watch it. Okay, let's talk about this.

. اگر می‌خواهید دوباره آن را تماشا کنید، به من اطلاع دهید. خوب، بیایید در مورد این صحبت کنیم.

Divisive, divisive, divisive, divisive.  

تفرقه افکن، تفرقه افکن، تفرقه افکن.

Trump's divisive term in office. Divisive  comes from the word Division division.

دوره تفرقه انگیز ترامپ در قدرت. Division از کلمه Division Division گرفته شده است.

Which also comes from the word  divided. When people are divided,  

که از کلمه تقسیم نیز می آید . وقتی مردم تقسیم می‌شوند،

when there's division between a group of people,  it means some people think this and other people  

وقتی بین گروهی از مردم تفرقه وجود دارد، به این معنی است که برخی از مردم این را فکر می‌کنند و برخی دیگر

think that and divisive is the adjectives.  That's describing that as an example, I could  

فکر می‌کنند که تقسیم‌کننده صفت‌ها هستند. به عنوان مثال، می‌توانم

say his policy is very divisive, it causes some  people to be here and other people to be hear it.

بگویم سیاست او بسیار تفرقه‌انگیز است و باعث می‌شود برخی افراد اینجا باشند و دیگران آن را بشنوند.

It causes division. It divides people. So  with implying that Trump cause division  

باعث تفرقه می شود. مردم را از هم جدا می کند. بنابراین، با اشاره به اینکه ترامپ باعث ایجاد تفرقه

between the United States and Canada  or at least their relationship. Let's  

بین ایالات متحده و کانادا یا حداقل روابط آنها می شود. بیایید

continue on this second focused on meeting  obligations. The second. Remember here,  

به این دومی که بر انجام تعهدات متمرکز است ادامه دهیم . دومین. در اینجا به یاد داشته باشید،

we are talking about the first year of Biden's  term. Now, we're talking about this second,  

ما در مورد اولین سال دوره ریاست جمهوری بایدن صحبت می کنیم . اکنون، ما در مورد دومین سال،

the second year of Biden's term,  the second focused on meeting.

دومین سال دوره ریاست جمهوری بایدن، دومین سال متمرکز بر ملاقات صحبت می کنیم.

Obligations. So again on as our preposition.  So we have our Jaren here, meeting obligations,  

تعهدات پس دوباره به عنوان حرف اضافه ما. بنابراین ما Jaren خود را در اینجا داریم، به تعهدات،

including prioritizing orderly and safe  migration through regular Pathways Kirby set.

از جمله اولویت دادن به مهاجرت منظم و ایمن از طریق مجموعه منظم Pathways Kirby.

Now heading into the third,  the third year of his term  

اکنون که وارد سومین سال، سومین سال دوره او می شویم

heading into, we use the word head  as a replacement to the word go.  

، از کلمه head به عنوان جایگزینی برای کلمه Go استفاده می کنیم.

So you could say going into the third term going  or I guess in this case you might want to think of  

بنابراین می‌توانید بگویید که وارد ترم سوم می‌شوید یا حدس می‌زنم در این مورد ممکن است بخواهید

it as entering but go there's movement, right?  And enter there's movement as well. I'm going.

آن را به عنوان وارد شدن در نظر بگیرید، اما حرکتی وجود دارد، درست است؟ و وارد شوید حرکت نیز وجود دارد. من دارم میروم.

Into the store. I'm entering the  store. Now we do use head a lot.

داخل فروشگاه من وارد فروشگاه می شوم. حالا ما خیلی از هد استفاده می کنیم.

You could say I'm heading to the store. When  do you head to the airport? And in this case  

می توان گفت من به سمت فروشگاه می روم. چه زمانی به فرودگاه می روید؟ و در این مورد به

it means go. I'm going to the store. When  do you go to the airport? It's extremely  

معنای رفتن است. میخوام برم مغازه. چه زمانی به فرودگاه می روید؟ بسیار

common. It sounds very natural Americans.  We love saying head as replacement for go.

رایج است. این برای آمریکایی ها بسیار طبیعی به نظر می رسد. ما عاشق گفتن سر به عنوان جایگزینی برای رفتن هستیم.

So you can start with these two expressions and  then add on some more to your vocabulary. Once  

بنابراین می‌توانید با این دو عبارت شروع کنید و سپس مقداری دیگر به واژگان خود اضافه کنید. وقتی

you get comfortable with them. Now, heading  into the third, this visit is about taking  

با آنها راحت شوید. اکنون، به سمت سومین می‌رویم، این بازدید درباره بررسی   کارهایی است که

stock of what we've done, where we are,  what we need to prioritize for the future,  

انجام داده‌ایم، کجا هستیم، آنچه را که برای آینده باید اولویت بندی کنیم،

okay? When you take stock of something, you  basically assess, the current situation,

خوب است؟ وقتی چیزی را بررسی می کنید، اساساً وضعیت فعلی را ارزیابی می کنید،

So you might say, we need to take stock of  

بنابراین ممکن است بگویید، ما باید وضعیت

our finances. So you need to think about your  Current financial situation, and then, perhaps  

مالی خود را بررسی کنیم. بنابراین باید به وضعیت مالی فعلی خود فکر کنید، و سپس، شاید به

the recent past of it and then going  into the near future as well. So the  

گذشته نزدیک آن و سپس به آینده نزدیک بروید. بنابراین

current situation including the past and the  present. So let me just write that out for you.

وضعیت فعلی شامل گذشته و حال. پس بگذارید فقط آن را برای شما بنویسم.

Let's take stock, or we need to we need  to take stock of our financial situation.

بیایید حساب کنیم، یا برای بررسی وضعیت مالی خود نیاز داریم.

As I said, I think the best replacement  would be assessed when you assess something  

همانطور که گفتم، فکر می‌کنم بهترین جایگزین زمانی ارزیابی می‌شود که چیزی را ارزیابی کنید که

you think about the current situation. So  assess, think about the current situation,

درباره وضعیت فعلی فکر می‌کنید. پس ارزیابی کنید، به وضعیت فعلی فکر کنید،

And in this case, it's the current situation of  your financial situation, a little bit confusing.  

و در این مورد، وضعیت فعلی وضعیت مالی شما، کمی گیج کننده است.

They're using situation twice. So this visit  is about taking stock of what we've done. So  

آنها دو بار از موقعیت استفاده می کنند. بنابراین، این بازدید درباره بررسی کارهایی است که انجام داده‌ایم. بنابراین،

assessing, what we've done, where we are, and  what we need to prioritize for the future.

ارزیابی، آنچه انجام داده‌ایم، کجا هستیم، و آنچه را که برای آینده باید در اولویت قرار دهیم.

So far, neither the White House nor the  prime minister's office have confirmed,  

تا کنون، نه کاخ سفید و نه دفتر نخست‌وزیر تأیید نکرده‌اند که

if there will be any impromptu Stomps during the  trip. All right, let's take a look at neither.

آیا در طول این سفر، استمپ‌های بداهه‌ای وجود داشته باشد یا خیر . خوب، بیایید به هیچکدام نگاهی بیندازیم.

Norm. I did create a separate video on neither  nor because I hear a lot of mistakes with it,  

هنجار. من یک ویدیوی جداگانه در مورد نه ایجاد کردم و نه به این دلیل که اشتباهات زیادی در مورد آن شنیدم،

so I'll put the link to that video  in the comment but just know that  

بنابراین پیوند آن ویدیو را در نظر می‌گذارم، اما فقط بدانید که

neither is used when it's negative. So  it's saying not the White House and not  

هیچکدام در صورت منفی بودن استفاده نمی‌شوند. بنابراین، می‌گویند نه کاخ سفید و نه

the prime minister so it's negative for the  White House and it's also - for the prime

نخست‌وزیر، بنابراین برای کاخ سفید و همچنین برای نخست‌وزیر منفی است

Minister. That's what I'll say now. Just  because I do already have that full lesson  

. این چیزی است که من اکنون می گویم. فقط به این دلیل که قبلاً آن درس کامل را

on it. So I will just say link to lesson  in the video description on neither nor

روی آن دارم. بنابراین من فقط می گویم پیوند به درس در توضیحات ویدیو در مورد نه و نه

it's a great video.

ویدیوی عالی.

And I highly suggest you watch it.

و پیشنهاد میکنم حتما ببینید

Okay, so you can watch that when you have  time, it's a pretty short video as well.

بسیار خوب، پس می‌توانید وقتی وقت دارید تماشا کنید ، این یک ویدیوی بسیار کوتاه نیز هست.

Just trying to get this, let me just put this  on a separate line for you. Neither oopsie.

فقط سعی می کنم این را دریافت کنم، اجازه دهید این را در یک خط جداگانه برای شما قرار دهم. نه اوپسی.

Neither nor okay, got it. Whoo.

نه و نه خوب، متوجه شدم. اووو

So far, neither the White House nor the  prime minister's office have confirmed, if  

تا کنون، نه کاخ سفید و نه دفتر نخست‌وزیری این موضوع را تایید نکرده‌اند که آیا

there will be any impromptu stops. Well, what's an  impromptu stop? It's an unplanned stop, unplanned.

توقفی بی‌موقع وجود دارد یا خیر. خب، توقف بی‌نظیر چیست؟ این یک توقف برنامه ریزی نشده است، برنامه ریزی نشده است. به

It seems.

نظر می رسد.

Like, it would be obvious that there would be  unplanned stops. For example, if you and I were  

مثلاً، واضح است که توقف‌های برنامه‌ریزی نشده‌ای وجود خواهد داشت. برای مثال، اگر من و شما

going on a vacation, we wouldn't plan out every  single place including cafes restaurants stores  

به تعطیلات می‌رفتیم، از قبل برای همه مکان‌ها از جمله کافه رستوران‌ها برنامه‌ریزی نمی‌کردیم

in advance and have that on an itinerary,  right? If we felt like going to a cafe,  

و آن را در برنامه سفر خواهیم داشت، درست است؟ اگر دوست داشتیم به کافه برویم،

we would go to a cafe. Obviously, that's  not how it works for the president,  

به کافه می رفتیم. بدیهی است که برای رئیس جمهور اینطور نیست،

for security reasons, everything has to  be very planned out. So security can be

به دلایل امنیتی، همه چیز باید بسیار برنامه ریزی شده باشد. بنابراین امنیت می تواند

be present. So that's why an  impromptu stop is unlikely,  

وجود داشته باشد. بنابراین، به همین دلیل است که توقف فوری بعید است،

but it did happen when Barack Obama,  former President, Barack Obama visited  

اما زمانی که باراک اوباما، رئیس جمهور سابق، باراک اوباما

Ottawa many years ago. And that's what this  picture represents. I'll continue reading this.

سال ها پیش از اتاوا بازدید کرد، این اتفاق افتاد. و این همان چیزی است که این تصویر نشان می‌دهد. من به خواندن این ادامه خواهم داد.

So, it hasn't been confirmed, if there  will be any impromptu unplanned impromptu,  

بنابراین، تأیید نشده است، اگر یک فی‌البداهه برنامه‌ریزی نشده و بی‌اهمیت وجود داشته باشد، به این

Stomps during the trip meaning, we'll  have to wait and see whether there will  

معنی است که در طول سفر، باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا

be another Obama cookie moment. If you come to  Ottawa as a tourist, you will see this Obama  

لحظه‌ای دیگر برای اوباما وجود خواهد داشت یا خیر. اگر به عنوان یک توریست به اتاوا بیایید، این کوکی اوباما را خواهید دید

cookie. It's very popular for tourists and  it's because Obama visited Canada in Ottawa.

. این برای گردشگران بسیار محبوب است و به این دلیل است که اوباما از کانادا در اتاوا بازدید کرد.

Paula where I live the capital remember  in 2009. And he had an impromptu stop an  

پائولا، جایی که من در پایتخت زندگی می‌کنم، به یاد می‌آورم در سال 2009. و او توقفی بی‌موقع و

unplanned stop. So he went to our tourist area,  which is called the byward market. That's just  

توقفی برنامه‌ریزی نشده داشت. بنابراین او به منطقه توریستی ما رفت که به آن بازار کناری می گویند. این فقط

an area of the city in our Historic downtown,  where the tourists generally go, and he went  

منطقه‌ای از شهر در مرکز شهر تاریخی ما است، که گردشگران عموماً به آنجا می‌روند، و او

to a bakery and he bought a cookie from that  Bakery. Remember, this happened in 2009 today?

به نانوایی رفت و از آن نانوایی یک کلوچه خرید . به یاد دارید، این اتفاق در سال 2009 امروز رخ داد؟

If you go into that Bakery, there are  pictures of Obama everywhere like this  

اگر به آن نانوایی بروید، عکس‌هایی از اوباما در همه جا وجود دارد مانند این

picture is from the bakery, and this is a  television. What I'm pointing out with my  

عکس از نانوایی است، و این یک تلویزیون است. چیزی که من با

mouse is a television and it plays over  and over again. Barack Obama's trip in  

موس به آن اشاره می کنم یک تلویزیون است و بارها و بارها پخش می شود. سفر باراک اوباما به

Canada from 2009. It's pretty funny because  even now it's a big tourist attraction in.

کانادا در سال 2009. این بسیار خنده دار است زیرا حتی اکنون نیز یک جاذبه توریستی بزرگ در آن است.

Ottawa to come see this Obama cookie.  So, if Biden makes an impromptu stop,  

اتاوا برای دیدن این کوکی اوباما بیایید. بنابراین، اگر بایدن یک توقف فی البداهه انجام دهد،

maybe we'll have a Biden cookie in Ottowa as well  or something like that. Okay, we'll have to wait  

شاید یک کوکی بایدن در اوتووا نیز داشته باشیم یا چیزی شبیه به آن. بسیار خوب، باید منتظر بمانیم

and see if they'll be another Obama cookie moment.  When then US, President Barack Obama popped into a  

و ببینیم که آیا آنها یک لحظه دیگر از اوباما خواهند بود. در آن زمان، باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا،

bakery and the byward market during his 2009  trip. I like this phrasal verb to pop into

در سفر سال 2009 خود به یک نانوایی و بازار کناری رفت . من این فعل عبارتی را دوست دارم در مورد اوباما

When you pop into a store, a cafe, a bakery in  Obama's case, it means you just enter quickly. So  

وقتی وارد یک فروشگاه، یک کافه، یک نانوایی می‌شوید ، به این معنی است که سریع وارد می‌شوید. بنابراین

you just go in, you get your cookie and you leave.  So most likely, you're not going to stay for two  

شما فقط وارد می شوید، کوکی خود را می گیرید و می روید. بنابراین به احتمال زیاد، قرار نیست دو

hours and have lunch with a friend. You're just  going to get something and leave. So if you're  

ساعت بمانید و با یک دوست ناهار بخورید. شما فقط می خواهید چیزی بگیرید و بروید. بنابراین، اگر

with your husband or wife  or a friend, you might say,

با همسر یا همسرتان یا یک دوست هستید، ممکن است بگویید،

Is it? Okay, if we pop into this store  I need to buy and then you can just  

آیا؟ خوب، اگر وارد این فروشگاه شویم، باید بخرم و شما فقط می‌توانید هر

tell whatever you want to buy, okay? Now when  you say, pop into your friend, your husband,  

چیزی را که می‌خواهید بخرید بگویید، خوب؟ حالا وقتی می‌گویید ، به دوستتان، همسرتان،

your wife, they understand that is going to  be quick. So even if you're on a schedule,  

همسرتان وارد شوید، آن‌ها می‌فهمند که خیلی سریع انجام می‌شود. بنابراین، حتی اگر در برنامه‌ای هستید،

they know, okay, it's not going to take a long  time. So if someone asks you like, oh, did you

آنها می‌دانند، بسیار خوب، زمان زیادی طول نمی‌کشد . بنابراین، اگر کسی از شما بپرسد، آه، آیا

visit the museum when you  were in Ottowa, you might say,

زمانی که در اتووا بودید، از موزه دیدن کردید، ممکن است بگویید،

We popped in we popped in which means  you didn't spend a very long time. So  

ما ظاهر شدیم، به این معنی که شما زمان زیادی را صرف نکردید. بنابراین

this is the same as saying visited quickly we  popped in. We just took a few pictures looked  

این همان چیزی است که می‌گوییم سریع بازدید شد، ما وارد شدیم. ما فقط چند عکس گرفتیم   به

around but we had another appointment  to get to we just popped in. So we use  

اطراف نگاه کردیم، اما قرار ملاقات دیگری  داشتیم تا به آنجا برسیم. بنابراین

this a lot when you're going to stores or  you might go pop into a friend's house.

وقتی به فروشگاه‌ها می‌روید یا ممکن است از   استفاده کنیم. برو تو خونه یکی از دوستان

Which means you visit that friend  for a brief period of time.

این بدان معناست که شما برای مدت کوتاهی از آن دوست دیدن می‌کنید.

So my friend popped in on, over the weekend, just  sometime over the weekend. Oh my friend popped  

بنابراین دوست من در آخر هفته، فقط زمانی در آخر هفته وارد شد. اوه دوست من

in over the weekend so she visited me quickly.  That's what it implies and that's the end of the  

در آخر هفته وارد شد و به سرعت از من دیدن کرد. این همان چیزی است که نشان می‌دهد و این پایان

article so now I'll read the article from start  to finish so you can focus on my pronunciation  

مقاله است، بنابراین اکنون مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم تا بتوانید بر تلفظ من تمرکز کنید

US President Joe Biden touches down in Ottowa.

رئیس جمهور ایالات متحده که جو بایدن در اوتووا صحبت می‌کند.

US President, Joe, Biden arrived, Thursday,  evening, and Ottawa for a whirlwind 27. Our visit  

رئیس‌جمهور ایالات متحده، جو، بایدن، پنجشنبه، عصر و اتاوا برای گردباد 27 وارد شدند. انتظار می‌رفت که دیدار ما

expected to focus on both the friendly and thorny  aspects of the Canada u.s. relationship including  

بر جنبه‌های دوستانه و خاردار کانادا متمرکز باشد. رابطه ای که شامل

protectionism, and migration on both sides of the  border is quite a packed schedule. For a short  

حمایت گرایی و مهاجرت در هر دو طرف مرز می شود، برنامه ای کاملاً فشرده است. جان کربی سخنگوی

trip said, White House National Security Council,  spokesman John Kirby on Wednesday. This is a

شورای امنیت ملی کاخ سفید روز چهارشنبه برای سفری کوتاه گفت. این یک

Full visit Canada is one of the United States  closest allies and friends and has been now  

بازدید کامل است کانادا یکی از نزدیکترین متحدان و دوستان ایالات متحده است و اکنون

for more than 150 years. This will be the first  true in person. Bilateral meeting between the two  

بیش از 150 سال است. این اولین مورد واقعی خواهد بود. نشست دوجانبه بین این دو

leaders in Canada, since 2009 the first year,  a Biden's term focused on rebuilding, Canada,  

رهبر در کانادا، از سال 2009، اولین سال، دوره ریاست جمهوری بایدن بر بازسازی، کانادا و

US relations following Trump's divisive term in  office. The second focused on meeting obligations.

روابط ایالات متحده پس از دوره تفرقه‌انگیز ترامپ در قدرت متمرکز بود. دومی بر انجام تعهدات متمرکز بود.

Including prioritizing orderly and safe  migration through regular Pathways Kirby said  

از جمله اولویت‌بندی مهاجرت منظم و ایمن از طریق مسیرهای معمولی، کربی گفت

now, heading into the third, this visit is about  taking stock of what we've done where we are,  

اکنون که به سومین مسیر می‌رویم، این بازدید درباره بررسی کارهایی است که در جایی که هستیم انجام داده‌ایم

and what we need to prioritize for the future.  So far, neither the White House nor the prime  

و آنچه را که برای آینده باید اولویت بندی کنیم. تا کنون، نه کاخ سفید و نه

minister's office have confirmed. If there  will be any impromptu stops during the trip,  

دفتر نخست وزیر این موضوع را تایید نکرده اند. اگر در طول سفر توقف های بداهه ای وجود داشته باشد،

meaning, we'll have to wait and see  whether there will be another Obama.

به این معنی، باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا اوباما دیگری وجود خواهد داشت یا خیر.

A key moment when the US President, Barack  Obama popped into a bakery in the Byron  

لحظه کلیدی زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده، باراک اوباما

market during his 2009 trip. Amazing job  with this lesson. If you're up for it,  

در سفر سال 2009 خود به یک نانوایی در بازار بایرون آمد. کار شگفت انگیز با این درس. اگر به آن علاقه دارید،

I have another lesson right here that I know  you're going to love and make sure you get your  

من در اینجا درس دیگری دارم که می‌دانم  دوست خواهید داشت و مطمئن شوید

free speaking guide where I share six tips on how  to speak English fluently, and confidently. You  

راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت می‌کنید، جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی روان و با اعتماد به نفس به اشتراک می‌گذارم.

can get it from my website right here and when  you're ready, get started with your next lesson.

می‌توانید آن را از وب‌سایت من از اینجا دریافت کنید و وقتی آماده شدید، درس بعدی خود را شروع کنید.