🎓 B1 Reading Practice (Improve Your FLUENCY in English)

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

And today we're going to read a news article together so you can improve your fluency.

و امروز قصد داریم یک مقاله خبری را با هم بخوانیم تا بتوانید تسلط خود را بهبود ببخشید.

Add advanced grammar and advanced vocabulary to your speech so you can sound like a native

گرامر پیشرفته و واژگان پیشرفته را به گفتار خود اضافه کنید تا بتوانید مانند یک

English speaker.

انگلیسی زبان مادری به نظر برسید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

First, I'll read the headline.

ابتدا تیتر را می خوانم.

Harry and Megan Spotify Podcast Deal with couple ends.

قرارداد پادکست هری و مگان اسپاتیفای با زوج پایان یافت.

Now let's talk about the article.

حالا بیایید در مورد مقاله صحبت کنیم.

A joint statement from Harry and Megan's company and the streaming giant.

بیانیه مشترک شرکت هری و مگان و غول استریمینگ.

The streaming giant is who based on the headline.

غول جریان است که بر اساس تیتر.

Who's the streaming giant?

غول استریم کیست؟

That's Spotify.

آن Spotify است.

So Spotify is the streaming giant.

بنابراین Spotify غول استریم است.

I wrote that here for you.

اینجا برای شما نوشتم

And just know that if you were to say this.

و فقط این را بدانید که اگر بخواهید این را بگویید.

The company and Spotify.

شرکت و اسپاتیفای

You wouldn't say the Spotify because Spotify is a proper name and we don't put an article

شما Spotify را نمی گویید زیرا Spotify یک نام مناسب است و ما مقاله ای را

in front of a proper name unless the name includes the article.

جلوی یک نام خاص قرار نمی دهیم مگر اینکه نام شامل مقاله باشد.

But in this case, the company is just called Spotify, not the Spotify company and Spotify

اما در این مورد، این شرکت فقط Spotify نامیده می شود، نه شرکت Spotify و Spotify

the streaming giant.

غول استریمینگ.

Said they had mutually agreed to part ways.

گفت که آنها متقابل توافق کرده اند که راه خود را جدا کنند.

So mutually means that both parties said yes I want this, yes I want this.

بنابراین متقابلا به این معنی است که هر دو طرف گفتند بله من این را می خواهم، بله من این را می خواهم.

That is mutual.

که متقابل است.

Now to part ways is another way of saying to end a relationship.

اکنون جدایی راه دیگری برای گفتن پایان دادن به یک رابطه است.

You can use this in a business relationship, such as the relationship with Harry and Megan

شما می توانید از این در یک رابطه کاری مانند رابطه با هری و مگان

and Spotify, but we also commonly use this in personal romantic relationships.

و اسپاتیفای استفاده کنید، اما ما معمولاً از آن در روابط عاشقانه شخصی نیز استفاده می کنیم.

For example, let's say Fred is talking to his friend and he could say my wife and I

به عنوان مثال، فرض کنید فرد با دوستش صحبت می کند و می تواند بگوید من و همسرم

have decided to part ways.

تصمیم به جدایی گرفته ایم.

And then the person will say, oh, I'm so sorry to hear that.

و سپس آن شخص خواهد گفت، اوه، من از شنیدن آن بسیار متاسفم.

Or oh, what happened, depending on how well, you know Fred, if you're going to ask followup

یا اوه، چه اتفاقی افتاده است، بسته به اینکه چقدر فرد را می شناسید، آیا می خواهید سؤالات بعدی بپرسید

questions or not.

یا نه.

But if Fred and his wife are parting ways, it's another way of saying they're getting

اما اگر فرد و همسرش راه خود را از هم جدا کنند، این راه دیگری برای گفتن این است که آنها در حال

divorced.

طلاق هستند.

But it sounds a little less devastating than.

اما کمی کمتر ویرانگر به نظر می رسد.

Getting divorced.

طلاق گرفتن

So we're just parting ways now here.

بنابراین ما اکنون در حال جدایی هستیم.

You could also say have decided to part ways and then you could add it was mutual.

شما همچنین می توانید بگویید که تصمیم به جدایی گرفته اید و سپس می توانید اضافه کنید که دو طرفه است.

It was mutual seeing that our decision to part ways to separate or to divorce to end

این دوطرفه بود که تصمیم ما برای جدایی برای جدایی یا طلاق برای پایان دادن به

our relationship.

رابطه مان بود.

Was mutual.

متقابل بود

It was mutual.

متقابل بود.

It representing our decision to part ways.

این نشان دهنده تصمیم ما برای جدایی است.

It was mutual.

متقابل بود.

So they both said yes, I want to, yes, I want to.

بنابراین هر دو گفتند بله، من می خواهم، بله، می خواهم .

It was mutual.

متقابل بود.

Now you could also say it wasn't mutual.

حالا شما همچنین می توانید بگویید که دو طرفه نبود.

And this would imply that either Fred or his wife didn't want to part ways and wanted to

و این نشان می دهد که فرد یا همسرش نمی خواستند راه خود را از هم جدا کنند و می خواستند

remain in the relationship.

در رابطه باقی بمانند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Spotify confirmed it was not renewing Megan's podcast.

Spotify تایید کرد که پادکست مگان را تمدید نمی کند .

Archetypes.

کهن الگوها

Listen to my pronunciation here, archetypes.

به تلفظ من در اینجا گوش کنید، کهن الگوها.

There are three sounds We have arc.

سه صدا وجود دارد ما قوس داریم.

This ends on a K sound arc.

این در یک قوس صوتی K به پایان می رسد.

This is just a schwa sound as we call it in our throat.

این فقط یک صدای شوا است که ما آن را در گلو می نامیم.

Arca, Arca.

آرکا، آرکا.

And then the word types.

و سپس انواع کلمه.

Archetypes, Archetypes.

کهن الگوها، کهن الگوها.

The name of the podcast is archetype, but this is also a noun in English, an archetype.

نام پادکست کهن الگو است، اما این نیز یک اسم در انگلیسی، یک کهن الگو است.

This is a perfect example of something.

این یک مثال کامل از چیزی است.

For example, Steve Jobs was the archetype of a leader.

برای مثال، استیو جابز کهن الگوی یک رهبر بود.

I'm using the verb to be in the past simple because Steve Jobs is dead.

من از فعل to be در گذشته ساده استفاده می کنم زیرا استیو جابز مرده است.

So we use the verb to be in the past simple when someone has died.

بنابراین وقتی کسی فوت کرده است از فعل to be در گذشته ساده استفاده می کنیم .

Now notice here I have my noun archetype, the archetype, which means the perfect example

اکنون توجه کنید که من کهن الگوی اسم خود را دارم، کهن الگو، که به معنای نمونه کامل

of a leader.

یک رهبر است.

So the archetype of and then whatever.

بنابراین کهن الگوی و سپس هر چه باشد.

It's the example of.

این نمونه است.

For example, the Empire State Building is the archetype.

به عنوان مثال، ساختمان امپایر استیت کهن الگو است.

Of a skyscraper, so that could be another example.

از یک آسمان خراش، به طوری که می تواند نمونه دیگری باشد .

The archetype of and then whatever the category is.

کهن الگوی و سپس هر چه مقوله باشد.

So this is the name of the podcast, but it also has a meaning in the English language.

بنابراین این نام پادکست است، اما در زبان انگلیسی نیز معنی دارد.

Same spelling, same pronunciation.

همان املا، همان تلفظ.

So the podcast archetypes, which ran for 12 episodes from August 2022 for a second series.

بنابراین کهن الگوهای پادکست، که از آگوست 2022 برای سری دوم به مدت 12 قسمت پخش شد.

So going back, Spotify confirmed it's not renewing the podcast, which ran for 12 episodes

بنابراین با بازگشت به عقب، اسپاتیفای تایید کرد که پادکست را تمدید نمی‌کند، این پادکست

from August 2022 for a second series.

از آگوست 2022 برای سری دوم در 12 قسمت پخش شد.

Now notice they're using the verb to run.

اکنون توجه کنید که آنها از فعل برای اجرا استفاده می کنند.

We use this when we're talking about the length of time that a TV series, or in this case,

وقتی درباره مدت زمانی که یک سریال تلویزیونی یا در این مورد

a podcast, is available to the public.

پادکست در دسترس عموم است صحبت می کنیم از این استفاده می کنیم.

Let's take the popular TV show Friends, which is no longer on the air, but you can still

بیایید برنامه تلویزیونی پرطرفدار Friends را در نظر بگیریم که دیگر روی آنتن نمی رود، اما همچنان می توانید

watch the old episodes of it.

قسمت های قدیمی آن را تماشا کنید.

So we could say Friends ran from and I have no idea when Friends ran from, do you?

بنابراین می‌توانیم بگوییم که Friends از آنجا فرار کردند و من نمی‌دانم چه زمانی دوستان فرار کردند، شما؟

So we need the the date or the year when Friends started on TV and then also when it ended.

بنابراین ما به تاریخ یا سالی نیاز داریم که Friends در تلویزیون شروع به کار کرد و سپس زمان پایان آن.

So I'm just going to say I think it was in the 90s, right?

بنابراین من فقط می خواهم بگویم فکر می کنم در دهه 90 بود، درست است؟

1992 to 19/19/98 This is not at all accurate.

92 تا 19/19/98 این اصلا دقیق نیست.

I have no idea if this is correct at all, but friends ran from so this is the.

من نمی دانم که آیا این اصلا درست است یا خیر، اما دوستان فرار کردند پس این است.

The date, the year that the show became publicly available, and then when it stopped as well.

تاریخ، سالی که نمایش برای عموم در دسترس قرار گرفت، و سپس زمانی که نمایش متوقف شد نیز.

So we used the verb ran.

بنابراین از فعل ran استفاده کردیم.

Now, don't worry about taking all of these notes because I summarized everything in a

حالا نگران گرفتن همه این یادداشت ها نباشید زیرا من همه چیز را در یک

free lesson PDF.

درس رایگان PDF خلاصه کردم.

So you can look in the description or the comment section for the link to download the

بنابراین می توانید لینک دانلود فایل

free lesson PDF.

PDF رایگان درس را در قسمت توضیحات یا نظرات جستجو کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

The contract was estimated to be worth.

ارزش قرارداد برآورد شد.

$25 million in late 2020.

25 میلیون دلار در اواخر سال 2020.

So at this time in late 2020, late 2020 would represent later in the year.

بنابراین در این زمان در اواخر سال 2020، اواخر سال 2020 نشان دهنده اواخر سال خواهد بود.

So January, February, March that would be early 2020 and then July, August would be

بنابراین ژانویه، فوریه، مارس که اوایل سال 2020 خواهد بود و سپس جولای، آگوست

mid 2020 and then November, December would be late 2020.

اواسط سال 2020 و سپس نوامبر، دسامبر اواخر سال 2020 خواهد بود.

I wrote that here for you and also notice the preposition because you use in with a

من آن را اینجا برای شما نوشتم و همچنین به حرف اضافه توجه کنید زیرا شما با یک

year in 2022 or in with a month as well.

سال در 2022 استفاده می کنید. یا در با یک ماه نیز.

I'm going on vacation in August but with a specific date you would use on.

من در ماه آگوست به تعطیلات می روم اما با تاریخ خاصی که در آن استفاده خواهید کرد.

So you could say I'm going on vacation.

پس می توانید بگویید من به تعطیلات می روم.

I'm going on vacation in August.

من مرداد ماه به تعطیلات می روم.

Or you could say in 2024 I'm going on vacation on August 4th.

یا می توانید بگویید در سال 2024 من در 4 آگوست به تعطیلات می روم.

So here when we have a specific date, so the month and the date, then you would use on.

بنابراین در اینجا، زمانی که ما یک تاریخ خاص، به طوری که ماه و تاریخ، پس از آن شما می توانید استفاده کنید.

We can use in for the year and in for the month as well.

می توانیم در سال و در ماه نیز استفاده کنیم.

So pay attention to these.

پس به اینها توجه کنید.

Small Words prepositions articles because they're extremely important to be considered

Small Words مقالاتی را اضافه می کند زیرا آنها بسیار مهم هستند که

fluent and advanced in English.

به زبان انگلیسی روان و پیشرفته در نظر گرفته شوند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

The podcast deal was one of the major commercial agreements the couple entered into after quitting

قرارداد پادکست یکی از قراردادهای تجاری بزرگی بود که این زوج پس از ترک

royal duties and relocating to the US in 2020.

وظایف سلطنتی و نقل مکان به ایالات متحده در سال 2020 به آن منعقد کردند

So notice you enter into an agreement.

.

The sentence structure is slightly different because they're talking about the agreement

ساختار جمله کمی متفاوت است زیرا آنها در مورد توافق

1st and then they're saying the agreement the couple entered into, which you can absolutely

اول صحبت می کنند و سپس می گویند توافقی که زوج به آن منعقد کرده اند، که شما کاملاً می توانید

do.

انجام دهید.

So let me write this for you.

پس بگذارید این را برای شما بنویسم.

So the agreement the couple entered into was worth 25 million, for example.

بنابراین قراردادی که این زوج منعقد کردند مثلاً 25 میلیون ارزش داشت.

Otherwise you could start with a subject we.

در غیر این صورت شما می توانید با موضوعی شروع کنید.

Entered into an agreement worth 25 million.

قراردادی به ارزش 25 میلیون منعقد کرد.

So pay attention to that sentence structure, but notice that you enter into and then an

بنابراین به ساختار جمله توجه کنید، اما توجه کنید که

agreement whether it comes before or after.

قبل از آن یا بعد از آن، وارد و سپس توافقی شده اید.

So let me highlight there.

بنابراین اجازه دهید آنجا را برجسته کنم.

So here we have agreement, but then the enter into is separated after quitting.

بنابراین در اینجا ما توافق داریم، اما پس از ترک، ورود به جدا می شود.

Notice here we have your verb in ING the gerund verb because after is a preposition.

توجه داشته باشید که در اینجا فعل شما در ING فعل جین است زیرا after یک حرف اضافه است.

So of course you need your gerund.

بنابراین مطمئناً شما به جیروند خود نیاز دارید.

So we have preposition plus gerund verb and after is our preposition.

بنابراین ما حرف اضافه به اضافه فعل عقرب داریم و after حرف اضافه ماست.

After quitting royal duties and relocating to the US in 2020.

پس از کناره گیری از وظایف سلطنتی و نقل مکان به ایالات متحده در سال 2020.

So when you relocate it means you change your location from location A to location B. So

بنابراین وقتی شما جابه جا می شوید به این معنی است که مکان خود را از مکان A به مکان B تغییر می دهید. بنابراین

you might say I'm going to relocate in August.

ممکن است بگویید من در ماه اوت نقل مکان می کنم.

I'm going to relocate on August 4th.

من 4 آگوست می روم.

Same thing.

همین مورد

So you're going to change your location from A to B. Now you can use that for yourself

بنابراین می‌خواهید مکان خود را از A به B تغییر دهید. اکنون می‌توانید از آن برای

personally where you live.

شخصی در جایی که زندگی می‌کنید استفاده کنید.

You could also use that for your company or even a restaurant.

شما همچنین می توانید از آن برای شرکت یا حتی یک رستوران استفاده کنید.

Oh, my favorite restaurant?

اوه، رستوران مورد علاقه من؟

Relocated.

نقل مکان کرد.

And now they're all the way on the other side of town.

و اکنون آنها در آن سوی شهر هستند.

And maybe before they were very close to you, but then they relocated and they're far away.

و شاید قبلاً آنها خیلی به شما نزدیک بودند، اما بعد آنها نقل مکان کردند و آنها خیلی دور هستند.

So you're not going to go even though it was your favorite restaurant.

بنابراین با وجود اینکه رستوران مورد علاقه شما بوده است، نمی خواهید بروید.

I wrote that example here for you.

من آن مثال را اینجا برای شما نوشتم.

My favorite restaurant relocated, changed its location from A to B, and now it's a 40

رستوران مورد علاقه من تغییر مکان داد، مکانش را از A به B تغییر داد و اکنون 40

minute drive.

دقیقه با ماشین فاصله دارد.

Notice here 40 minute.

اینجا 40 دقیقه توجه کنید.

There's no S, right?

S وجود ندارد، درست است؟

Because 40 minute is an adjective that describes Dr. which is why there's no S even though

چون 40 دقیقه صفتی است که دکتر را توصیف می کند، به همین دلیل است که S وجود ندارد، حتی اگر

it's plural.

جمع باشد.

So this is an adjective. 40 minutes.

پس این یک صفت است. 40 دقیقه.

I'll just put that here for you.

من فقط آن را اینجا برای شما قرار می دهم.

40 minutes and this is an adjective.

40 دقیقه و این یک صفت است.

I hope you're enjoying this lesson.

امیدوارم از این درس لذت برده باشید

If you enjoy learning English with the news, then I want to tell you about my premium training

اگر از یادگیری زبان انگلیسی با اخبار لذت می برید، پس می خواهم در مورد برنامه آموزشی برتر خود

program, The Finally Fluent Academy.

، آکادمی The Fund Fluent به شما بگویم.

This is where we study native English speakers on TV.

اینجاست که ما انگلیسی زبانان بومی را در تلویزیون مطالعه می کنیم.

YouTube, movies and the news so you can improve your listening skills of fast English.

یوتیوب، فیلم‌ها و اخبار تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید.

Advance your vocabulary, learn complex grammar, and you'll have me as your personal coach

دایره لغات خود را ارتقا دهید، گرامر پیچیده را بیاموزید و من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت

so you can look in the description for a link on how to join.

تا بتوانید در توضیحات به دنبال پیوندی در مورد نحوه پیوستن باشید.

Let's continue Archetypes.

بیایید Archetypes را ادامه دهیم.

So remember, this is the name of Megan's podcast.

پس به یاد داشته باشید، این نام پادکست مگان است.

Archetypes saw Megan speak to high profile figures like Serena Williams and Mariah Carey

کهن الگوها دیدند که مگان با چهره های سرشناس مانند سرنا ویلیامز و ماریا کری

about stereotypes leveled against women in December.

در مورد کلیشه هایی که در ماه دسامبر علیه زنان مطرح شد صحبت کرد .

So here are prepositioned in on December 4th for example.

بنابراین در اینجا به عنوان مثال در تاریخ 4 دسامبر اضافه شده است .

But in December, Archetypes won the Top Podcast award at the People's Choice Award in Los

اما در ماه دسامبر، Archetypes برنده جایزه برتر پادکست در جایزه انتخاب مردم در لس

Angeles.

آنجلس شد.

So clearly it was a popular podcast at the time.

بنابراین واضح است که در آن زمان یک پادکست محبوب بود .

What does this represent?

این نشان دهنده چیست؟ مگان نوشت،

Well, our last time reference was in December, around the time of the People's Choice award,

خب، آخرین باری که ما به آن اشاره کردیم، در دسامبر بود، در حوالی زمان جایزه انتخاب مردم،

So that would be at the time, the last time that is referenced at the time, Megan wrote.

بنابراین در آن زمان، آخرین باری که در آن زمان به آن اشاره شده بود.

I loved digging my hands into the process.

من دوست داشتم که دستانم را در این فرآیند فرو کنم.

Notice here, she said.

به اینجا توجه کنید، او گفت.

Dig into, dig into the process.

حفاری، حفاری در روند.

When you dig into something, this is a phrasal verb and it simply means to learn or to uncover

وقتی به چیزی می پردازید، این یک فعل عبارتی است و به سادگی به معنای یادگیری یا کشف

information.

اطلاعات است.

So, for example, we need to dig into why our sales are down South.

بنابراین، برای مثال، ما باید به این موضوع بپردازیم که چرا فروش ما در جنوب کاهش یافته است.

We need to just review the information, review the sales and try to.

ما فقط باید اطلاعات را بررسی کنیم، فروش را بررسی کنیم و سعی کنیم.

Learn why or uncover why something is happening.

بیاموزید که چرا اتفاق می افتد یا کشف کنید که چرا چیزی اتفاق می افتد.

So she's trying to learn about the process.

بنابراین او در تلاش است تا در مورد فرآیند یاد بگیرد.

I loved digging my hands into the process and notice here the verbs are all in the ING

من دوست داشتم که دستانم را در این فرآیند فرو کنم و متوجه شدم که در اینجا همه افعال به شکل ING هستند

form.

.

That's because Megan is saying I love, and love is a verb that uses the gerund.

این به این دلیل است که مگان می‌گوید دوست دارم، و عشق فعل‌ای است که از جیروند استفاده می‌کند.

So you have love.

پس تو عشق داری

Because it's a verb, a preference, and following love, we use the gerund.

از آنجا که این یک فعل، یک ترجیح، و به دنبال عشق است، ما از جیروند استفاده می کنیم.

I loved digging into the process.

من عاشق کنکاش در این فرآیند بودم.

I loved sitting up late at night.

دوست داشتم تا دیر وقت شب بیدار بنشینم.

I loved working on the writing.

من دوست داشتم روی نویسندگی کار کنم.

So that's why all the verbs are in the gerund form, because they all follow.

بنابراین به همین دلیل است که همه افعال به شکل جیروند هستند ، زیرا همه آنها دنبال می شوند.

I loved.

من دوست داشتم.

But she's just not repeating.

اما او فقط تکرار نمی کند.

I love digging in.

من عاشق حفاری هستم.

I love sitting up.

من عاشق نشستن هستم.

So just to avoid sounding repetitive, she's simply stating the verbs, digging into the

بنابراین فقط برای جلوگیری از تکراری به نظر رسیدن، او به سادگی افعال را بیان می کند و در این

process.

فرآیند حفاری می کند.

Sitting up late at night in bed, working on the writing and creative.

شب ها تا دیروقت در رختخواب بنشینید، روی نوشتن و خلاقیت کار کنید.

I'll write that as a note for you.

من آن را به عنوان یک یادداشت برای شما می نویسم. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

When the agreement was Spotify, the streaming giant with Spotify was first announced.

زمانی که قرارداد Spotify منعقد شد، برای اولین بار غول استریم با Spotify معرفی شد.

It was billed as a relationship which would produce several series, but in the end only

این به عنوان رابطه ای مطرح شد که چندین سریال تولید می کند، اما در نهایت تنها

one materialized, so here it was billed as.

یکی از آنها محقق شد، بنابراین در اینجا به عنوان صورت حساب در نظر گرفته شد.

This isn't a very common expression, so I'm not going to highlight it for you, but it

این یک عبارت خیلی رایج نیست، بنابراین من قصد ندارم آن را برای شما برجسته کنم، بلکه

simply means they.

به سادگی به معنای آنهاست.

They labeled it as or they described it as.

آنها آن را به عنوان یا آن را توصیف کردند.

That would be the closest one.

این نزدیک ترین خواهد بود.

I don't hear build as very frequently so I don't recommend using that.

من ساخت را خیلی زیاد نمی شنوم، بنابراین استفاده از آن را توصیه نمی کنم. می‌توانم

I would say it was described as a relationship which would produce several series.

بگویم رابطه‌ای بود که چندین سریال تولید می‌کرد.

So series of the podcast is series is made-up of a collection of episodes, so on TV.

بنابراین مجموعه ای از پادکست مجموعه ای است که از مجموعه ای از قسمت ها ساخته شده است، بنابراین در تلویزیون.

A series would have a number of seasons, and there would be a group of episodes within

یک سریال چند فصل دارد و در هر فصل یک گروه قسمت وجود دارد

each season.

.

So maybe there's season one and there's 12 episodes, season 212 episodes, and they release

بنابراین شاید فصل یک و 12 قسمت، فصل 212 قسمت وجود داشته باشد، و آنها

one season every year, or one season every six months, for example.

هر سال یک فصل یا مثلاً هر شش ماه یک فصل منتشر می کنند.

So that's what this podcast was supposed to be.

بنابراین قرار بود این پادکست اینگونه باشد.

It was described as, but in the end.

اینطور توصیف شد، اما در پایان.

So in the end, this is talking about in reality what actually happened.

بنابراین در پایان، این در مورد آنچه در واقع اتفاق افتاده صحبت می کند.

In the end, only one materialized.

در نهایت، تنها یکی محقق شد.

In this case, materialized is another way of saying happened, only one happened, only

در این مورد، مادی شده راه دیگری است برای گفتن اتفاق افتاد، فقط یکی اتفاق افتاد، فقط

one was actually produced and aired to the public.

یکی در واقع تولید و برای عموم پخش شد.

So, but in the end, so talking about the reality of what you did compared to what your plan

بنابراین، اما در نهایت، بنابراین صحبت کردن در مورد واقعیت کاری که انجام دادید در مقایسه با برنامه شما،

was, For example, I wanted to go to the party but in the end I stayed home.

به عنوان مثال، من می خواستم به مهمانی بروم اما در نهایت در خانه ماندم.

So you're in the end simply is referring to the reality of what happened, whereas this

بنابراین شما در پایان به سادگی به واقعیت آنچه رخ داده است اشاره می کنید، در حالی که این

was your plan or your expected result, what you anticipated.

برنامه یا نتیجه مورد انتظار شما بود، چیزی که پیش بینی می کردید.

And then this is in the end, this is the reality.

و سپس این در پایان است، این واقعیت است.

But in the and I stayed home, let's continue.

اما در خانه ماندم، ادامه دهیم.

American media reports suggest the royal couple failed to meet the productivity benchmark

گزارش های رسانه های آمریکایی حاکی از آن است که این زوج سلطنتی نتوانسته اند معیار بهره وری

required by Spotify.

مورد نیاز اسپاتیفای را برآورده کنند.

A benchmark is something that you are evaluated against.

معیار چیزی است که شما در برابر آن ارزیابی می شوید.

So perhaps on a language exam, the benchmark is getting.

بنابراین شاید در امتحان زبان، معیار در حال گرفتن است.

8 out of 10 to be successful, so that's what you're evaluated against.

8 از 10 برای موفقیت، پس این چیزی است که شما در مقابل آن ارزیابی می شوید.

If you get 7 out of 10, well then you failed because you're below the benchmark.

اگر از 10 نمره 7 بگیرید، پس شکست خوردید زیرا زیر معیار قرار دارید.

And then if you get 9 out of 10, well then you succeeded.

و اگر از 10 9 گرفتید، خوب موفق شدید.

You're above the benchmark, so the report suggest that they didn't meet that benchmark.

شما بالاتر از معیار هستید، بنابراین گزارش نشان می‌دهد که آن‌ها این معیار را برآورده نکرده‌اند.

Now.

اکنون.

But the reports simply suggest it.

اما گزارش ها به سادگی آن را نشان می دهند. به این

It doesn't mean it's true.

معنی نیست که درست است.

So when you say the report suggests there's definitely an element of uncertainty.

بنابراین وقتی می گویید گزارش نشان می دهد که قطعاً یک عنصر عدم اطمینان وجود دارد.

It's not a fact for sure.

این یک واقعیت مطمئن نیست.

So when someone suggests something, they're just saying it is not 100% true.

بنابراین وقتی کسی چیزی را پیشنهاد می کند، فقط می گوید که 100٪ درست نیست.

So the reports suggest the royal couple failed to meet the productivity benchmark required

بنابراین گزارش ها حاکی از آن است که زوج سلطنتی نتوانسته اند معیار بهره وری مورد نیاز

by Spotify.

Spotify را برآورده کنند.

And therefore wouldn't be receiving the full value of the contract since splitting.

و بنابراین از زمان جدا شدن، ارزش کامل قرارداد را دریافت نخواهد کرد.

Remember there was that more polite way to describe it.

به یاد داشته باشید که روش مودبانه تری برای توصیف آن وجود داشت.

You learned at the beginning since splitting from the royal family, we could say since

شما در ابتدا از زمانی که از خانواده سلطنتی جدا شدید، می توانیم بگوییم از زمان

parting ways from the royal family.

جدا شدن از خانواده سلطنتی یاد گرفتید.

So here they're not talking about the contract at this moment, they're not talking about

بنابراین در اینجا آنها در حال حاضر در مورد قرارداد صحبت نمی کنند ، آنها در مورد Spotify صحبت نمی کنند

Spotify.

.

They're talking about when Harry and Megan decided to part ways from the rest of the

آنها در مورد زمانی صحبت می کنند که هری و مگان تصمیم گرفتند راه خود را از بقیه

royal family, the King, the Queen, and then the brother William as well.

خانواده سلطنتی، پادشاه، ملکه و سپس برادر ویلیام جدا کنند.

So to part ways is the more polite, softer, gentler way of saying it.

بنابراین جدایی راه مودبانه‌تر، نرم‌تر و ملایم‌تر بیان آن است.

And then splitting is another way, a more blunt way of saying it, splitting.

و سپس تقسیم راه دیگری است، روشی صریح تر برای گفتن آن، تقسیم کردن.

So whole and then split.

بنابراین کامل و سپس تقسیم.

So that's a casual way we can say that in a relationship.

بنابراین این یک روش معمولی است که می توانیم آن را در یک رابطه بگوییم.

Remember Fred and he said his wife and him are parting ways and it was mutual.

فرد را به خاطر بیاور و گفت همسرش و او در حال جدایی هستند و این دو طرف بود.

Fred could also say my wife and I split up is the phrasal verb.

فرد همچنین می تواند بگوید من و همسرم از هم جدا شدیم فعل عبارتی است.

To split up is another way of saying.

جدا شدن راه دیگری برای گفتن است.

Separating, getting divorced or simply ending a relationship so someone could ask you, oh

جدایی، طلاق گرفتن یا به سادگی پایان دادن به یک رابطه تا کسی بتواند از شما بپرسد، اوه

are you still with Tony or Maria and that's your boyfriend or girlfriend And you can say

هنوز با تونی یا ماریا هستید و آن دوست پسر یا دوست دختر شماست و می توانید بگویید

no, we split up, we split up.

نه، ما از هم جدا شدیم، ما از هم جدا شدیم.

So we ended our relationship, we split up and then you can say we split up in.

بنابراین ما به رابطه خود پایان دادیم، از هم جدا شدیم و بعد می توانید بگویید که از هم جدا شدیم.

In January or we split up on January 5th.

در ژانویه یا در 5 ژانویه از هم جدا شدیم.

If you want to be very specific, remember we are practicing our preposition.

اگر می خواهید خیلی خاص باشید، به یاد داشته باشید که ما داریم حرف اضافه خود را تمرین می کنیم.

So that's a very casual, blunt way of saying it.

بنابراین این یک روش بسیار معمولی و صریح برای گفتن آن است.

And then a softer, more delicate way of saying it would be we decided to part ways.

و سپس یک روش نرمتر و ظریف تر برای گفتن این موضوع این است که ما تصمیم به جدایی گرفتیم.

But it was mutual.

اما متقابل بود.

We both agreed to it, but it was mutual and or you can just be blunt and say we split

ما هر دو با آن موافقت کردیم، اما این دو طرفه بود و یا شما می توانید رک و پوست کنده باشید و بگویید ما از هم جدا شدیم

up, we split up.

، ما از هم جدا شدیم.

So since splitting from the royal family, Harry and Megan have looked to capitalize

بنابراین از زمان جدا شدن از خانواده سلطنتی، هری و مگان به دنبال سرمایه گذاری

on their global fame.

از شهرت جهانی خود بودند.

So when you capitalize on something you try to get the benefit of it and the of it being

بنابراین وقتی روی چیزی سرمایه‌گذاری می‌کنید، سعی می‌کنید از آن سود ببرید و

their global fame.

شهرت جهانی آن‌ها را داشته باشید.

So they have all of this theme.

بنابراین آنها همه این موضوع را دارند.

And then Harry and Megan could be discussing, well, how can we capitalize on that?

و سپس هری و مگان می توانند با هم بحث کنند، خوب، چگونه می توانیم از آن سرمایه گذاری کنیم؟

How can we benefit from that?

چگونه می توانیم از آن بهره مند شویم؟

So to capitalize on something, notice that preposition on, because in my example I also

بنابراین برای سرمایه گذاری روی چیزی، به آن حرف اضافه توجه کنید، زیرا در مثال من نیز می

say it said how can we benefit from it?

گویم که چگونه می توانیم از آن سود ببریم؟

Benefit from capitalize on So prepositions in English is just a matter of memorization.

از سرمایه گذاری استفاده کنید بنابراین حروف اضافه در انگلیسی فقط یک موضوع حفظ کردن است. به دنبال این بوده اند که

Have looked to capitalize on their global fame in order to become financially independent.

از شهرت جهانی خود سرمایه گذاری کنند تا از نظر مالی مستقل شوند.

That so their attempt to capitalize on their global fame.

بنابراین تلاش آنها برای سرمایه گذاری بر شهرت جهانی خود.

In order to become financially independent.

به منظور استقلال مالی.

All of that is summarized as that so that representing this last point that has included

همه اینها به این صورت خلاصه می شود که نشان دهنده این آخرین نکته است که شامل

a multimillion dollar content deal with Netflix and Harry's huge contract with Penguin Books.

معامله محتوای چند میلیون دلاری با نتفلیکس و قرارداد بزرگ هری با Penguin Books است.

Which has already produced his autobiography Spare And actually I have another lesson on

که قبلاً خودزندگی نامه یدکی او را تولید کرده است و در واقع من درس دیگری در مورد

Learn English with the News, where we review when Harry's book Spare became available to

یادگیری انگلیسی با اخبار دارم، جایی که وقتی کتاب یدکی هری در دسترس عموم قرار گرفت را مرور می کنیم

the public.

.

So you can look in the description for the link on that video as well.

بنابراین می‌توانید در توضیحات لینک آن ویدیو را نیز جستجو کنید.

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So what I'll do now is I will read the article from start to finish.

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم.

And this time you can focus on my pronunciation, so let's do that now.

و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید، پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Harry and Megan Spotify podcast deal with couple ends.

قرارداد پادکست هری و مگان اسپاتیفای با زوج پایان یافت. در

A joint statement from Harry and Megan's company and the streaming giant said they had mutually

بیانیه مشترک شرکت هری و مگان و غول استریم گفته شد که آنها متقابلاً

agreed to part ways.

برای جدایی توافق کرده اند.

Spotify confirmed it was not renewing Megan's podcast Archetypes, which ran for 12 episodes

اسپاتیفای تأیید کرد که پادکست آرکتایپ مگان را که

from August 2022 for a second series.

از آگوست 2022 برای سری دوم برای 12 قسمت پخش شد، تمدید نمی کند.

The contract was estimated to be worth 25 million in late 2020.

این قرارداد در اواخر سال 2020 به ارزش 25 میلیون تخمین زده شد.

The podcast deal was one of the major commercial agreements the couple entered into after quitting

قرارداد پادکست یکی از قراردادهای تجاری بزرگی بود که این زوج پس از کناره گیری از

royal duties and relocating to the US in 2020.

وظایف سلطنتی و نقل مکان به ایالات متحده در سال 2020 به آن منعقد کردند. کهن

Archetypes saw Megan speak to high profile figures like Serena Williams and Mariah Carey

الگوها می دیدند که مگان با چهره های برجسته ای مانند سرنا ویلیامز صحبت می کند. و ماریا کری

about stereotypes levelled against women.

در مورد کلیشه هایی که علیه زنان اعمال می شود.

In December, Archetypes won the Top Podcast award at the People's Choice Award in Los

در دسامبر، Archetypes برنده جایزه برتر پادکست در جایزه انتخاب مردم در لس

Angeles.

آنجلس شد.

At the time, Megan wrote I love digging my hands into the process, sitting up late at

در آن زمان، مگان نوشت که من عاشق این هستم که دستانم را در این فرآیند فرو کنم،

night in bed, working on the writing and creative.

شب ها تا دیروقت در رختخواب بنشینم، روی نوشتن کار کنم و خلاقانه کار کنم.

When the agreement with Spotify was first announced, it was billed as a relationship,

زمانی که قرارداد با Spotify برای اولین بار اعلام شد، به عنوان یک رابطه اعلام شد

which would produce several series.

که چندین سریال تولید می کند.

But in the end, only one materialized.

اما در نهایت تنها یکی محقق شد.

American media reports suggest the royal couple failed to meet the productivity benchmark

گزارش های رسانه های آمریکایی حاکی از آن است که این زوج سلطنتی نتوانسته اند معیار بهره وری

required by Spotify and therefore wouldn't be receiving the full value of the contract.

مورد نیاز Spotify را برآورده کنند و بنابراین ارزش کامل قرارداد را دریافت نخواهند کرد.

Since splitting from the royal family, Harry and Megan have looked to capitalize on their

از زمان جدا شدن از خانواده سلطنتی، هری و مگان به دنبال سرمایه گذاری از

global fame in order to become financially independent.

شهرت جهانی خود برای رسیدن به استقلال مالی بودند.

That has included a multi $1,000,000 content deal with Netflix and Harry's huge contract

این شامل یک قرارداد چند محتوای 1,000,000 دلاری با نتفلیکس و قرارداد بزرگ هری

with Penguin Books, which has already produced his autobiography Spare.

با Penguin Books است که قبلاً زندگینامه خودنوشت Spare را تهیه کرده است.

If you like this lesson then make sure you subscribe so you're notified every time I

اگر این درس را دوست دارید، حتماً مشترک شوید تا هر بار که

post a new lesson and you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how

یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can get it right from my website or look in the description for the link to download

می‌توانید آن را مستقیماً از وب‌سایت من دریافت کنید یا لینک دانلود

this for free.

رایگان آن را در توضیحات جستجو کنید.

And remember I mentioned that I created another lesson where we reviewed the news article

و به یاد داشته باشید که اشاره کردم که درس دیگری ایجاد کردم که در آن مقاله خبری

talking about Harry's new book Spare.

درباره کتاب جدید هری Spare را مرور کردیم.

Well, you can watch that lesson right here.

خوب، شما می توانید آن درس را همینجا تماشا کنید.

I've also posted the link in the description, so you can look in the description or click

من همچنین لینک را در توضیحات قرار داده ام، بنابراین می توانید در توضیحات نگاه کنید یا

on the screen to watch that lesson right now.

روی صفحه کلیک کنید تا آن درس را همین الان تماشا کنید.